ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

حقوق بشر

دانشجو

خدمت آن آرمان باشد. ما، اگر نه به خود بلکه به آن عزیزان می اندیشیم، پس باید بخشش را بر انتقام ترچیح دهیم .

" اما نباید فراموش کنیم که این کار{بخشش} زمینه هایی می خواهد .

اول این که مسوولان چرایی و چگونگی کاری را که انجام دادند توضیح دهئد.

سپس وصیت نامه های عزیزان مان را تحویل دهند.

پس از آن باید جای گورها را مشخص کنند.

سرانجام باید  سنگ قبر این عزیزان مشخص و سنگ  نوشته ای به نام  این عزیزان بر پاشود.

تنها در این صورت است که می توان انتظار بخشش داشت.

بخشش روندی دو سویه است و طرف بخشوده شده باید حداقلی از وظایف خود را به جای آورد."{سیامک طاهری، مصاحبه با خسرو شمیرانی ،خبرنگار شهروند،12 سپتامبر2006.}

ب.3.1 قتلهای سیاسی- فرهنگی موسوم به" قتل های زنجیرهای "درایران"

موج دیگری از اعدام ها موجی سیاسی – فرهنگی به نام "قتل های زنجیره ای" بود که بیشترآن ها درنیمه ی دوم دهه ی1990 رخ داد و درسال 1998{1377} اوج گرفت.این اعدام ها اعدام هایی نا منتظره بودند که پس از وقوع آن ها آیت اله دری نجف آبادی ، وزیر اطلاعات وقت از مقام اش استعفا کرد و از مردم عذر خواست . این قتل ها ، پس ازافشایشان، به افراد خودسر وزارتخانه ی پیشگفته منتسب شدند . برخی از افراد که درآن ها نقش هایی اثر بخش و با اهمیت داسشتند، از جمله سعید امامی{اسلامی} ، مصطفی کاظمی {موسوی} ،علیخانی{هاشمی}، کارگزاران بلند پایه ی آن وزارتخانه و کسانی دیگر از آمران و عاملان آن ها بازداشت ومحاکمه شدند . سعید امامی که نقش اول را در این قتل ها ی زنجیره ای به عهده داشت و معاون پیشین و مدیر کل وقت آن  وزارت خانه بود، دربیمارستان وپس ازیک  خود کشی مشکوک در گذشت و همسر او و دیگر کارگزاران اطلاعاتی درزندان جرم های منتسب به خود را، به سان افراد خودسر، به گردن گرفتند. بدین سان، برخی از آمران واقعی این قتل های تراژیک از چرخه ی تحقیق در باره ی آن ها خارج شدند. مجله ی ایران فردا با نام و مشخصات  84 تن از کشته شدگان که نام داریوش فروهر ، پروانه ی مجد اسکندری{فروهر}، کوشندگان سیاسی و بنیانگذاران و رهبران حزب ملت ایران ، محمد مختاری ، غفارحسینی و احمد میر علایی ، کوشندگان فرهنگی واعضای نامدار کانون نویسندگان ایران، پیروزدوانی و مجید شریف، کوشندگان سیاسی ، احمد تفضلی ، سعیدی سیرجانی ، ابراهیم زال زاده ، حمید حاجی زاده ،فعالان فرهنگی وکارون، فرزند خردسال حمید حاچی زاده نیز در میان آنان دیده می شد انتشار یافت. این گونه قتل ها نیز از سرچشمه ی سیاسی بر خوردار بودند و بیشتر به منظور محدود کردن آزادی قلم و بیان مورد تاکید در ماده های 18 و 19 اعلامیه ق جهانی حقوق بشربه اجرا در آمدند. این محدودیت ها  در سرکوب آزادی های پیشگفته ، در نخستین دوره ی ریاست جمهوری خاتمی و تداوم برخوردهای فرهنگی میان اعضای کابینه ی او ودیگراصلاح طلبان از یک سوو نیروهای بنیادگرا و دست راستی از سوی دیگر،اهمیت داشتند.

گروه دوم که شکست سختی را درمبارزه با اصلاح طلبان تحمل کرده بود، می کوشید تا هم مخالفان نظری و آرمانی خود را از میان بردارد و هم  بی کفایتی رقیبان اصلاح طلب  خود را  درانجام  توسعه ی اجتماعی و سیاسی   و  تامین نیازهای امنیت اجتماعی نشان دهد.

     همزمان، نامه های مشکوکی با نام هایی مستعار همچون مصطفی نواب صفوی، سپاه سربلند محمد و سپاه اسلام نوشته می شد که در آن ها 80 - افزون بر2000 تن ازمخالفان ، آزاد اندیشان ، یا کوشندگان سیاسی- فرهنگی به مرگ تهدید می شدند.

نام کسانی که در این موج از اعدام ها جان باختند نیز در این گونه نامه ها گنجانیده شده بود{چنین نامه هایی از آن پس نیز گاهی اوقات در ایران منتشر شده است} .  آخرین آن ها با افزون بر 2000 نام در ماه های اخیر انتشار یافته است .

ب.2 نمونه هایی از اعدام های سر برزده ازسرچشمه های دینی و احکام مذهبی در ایران

گذشته ازرخدادهای فاجعه بار1988{1367}که انگیزه های سیاسی در آن ها برتری داشتند،امابا انگیزه های دینی درآمیخته بودند و تحت لوای آن ها تداوم می پذیرفتند ،مجازات های اعدامی که جنبه ی دینی صرف داشته یا سربرزده از احکام مذهبی بوده اند نیز وجود داشته اندو من در اینجا نمونه هایی ازآن ها را شرح می دهم .

ب.1.2 ارتداد

کسی که مسلمان به دنیا بیاید و سپس پیروی از دینی دیگر را بپذیرند مرتدند و باید کشته شوند. قتل اسقف دیباج و دیگران به دلیل رو کردن ازاسلام به مسیحیت،دردهه  ی 1960، نمونه ای از این قتل هاست .

ب.2.2  قصاص

بر پایه ی قوانین اسلامی:

     کسی که، جزبرای انجام مجازاتی قانونی، به قتلی دست زند باید کشته شود مگر این که خویشاوندان درجه اول مقتول او را ببخشند.

ب. 3.2 زناکاری

هر شخص که باداشتن همسر مرتکب آمیزش جنسی با دیگری شود، به سنگسارشدن محکوم می شود که در بیشتر موارد به مرگ می انجامد. بسیاری از افراد در ایران امروز بدین سان مجازات شده اند و هم اکنون نیزهفت مرد و دو زن در انتظارسنگسار به سر می برند.

ب.4.2 لواط

کسی که به لواط دست زند به فرو افکنده شدن از کوه ، با قراردادن اش  درگونی، محکوم می شود.

ب.5.2 نوشیدن نوشابه های الکلی

هرکس که شاهدان سه نوبت او را به هنگام نوشیدن نوشابه های الکلی ببینند به مرگ محکوم می شود. من خود شخصی را در زندان رجایی شهر{که آن را "عجایب شهر" می خوانند }،وقتی که دوره ی زندانم را در آن جا می گذراندم ، دیدم که به همین دلیل سال ها در انتظار مرگ به سر برده بود.

چهار دسته ی آخر اعدام ها را می توان اعدام هایی با سرچشمه ی احکام مذهبی نام نهاد و آن ها را  مجزا از اعدام هایی با سرچشمه ی دینی شمرد یا ، همان طور که پیش از این تعریف کردیم ، آن ها را زیر عنوان گسترده تر ب.2 گرد هم آورد. نمونه های بسیاری از این گونه احکام مجازات اعدام وجود داشته اند که صادر شده و به اجرا در آمده اند. بسیاری از آن ها نیز هستند که  صادر شده اند تا بر پایه ی قوانین مذهبی اجرا شوند و در انتطار آن اند. اجرای این احکام را ممکن است برخی قاضیان انسان دوست به تعویق اندازند،اما ، مگر با تغییر قوانین موجود ،  نمی توان آن ها را لغو کرد.

ب.3 نمونه های مجازات اعدام با سرچشمه ی امنیتی درایران امروز

مواردی وجود دارد که  مقامات دولتی  بدان سبب آن هارا به اجرا می گذارند که احساس می کنند امنیت جامعه یا نظام ممکن است به سبب انجام جرمی، مستقیم یا غیر مستقیم، در معرض خطر قرار گیرد . این دسته از از اعدام ها ، حتی پیش از ارتکاب جرم و رخ نمودن پیامد های ناگوار آن نیز، ممکن است به اجرا درآیند.

ب.1.3 داد وستد مواد مخدر

داد وستد مواه مخدر سلامت اجتماعی وبهداشتی جامعه را به مخاطره ای واقعی می افکند و این واقعیت  ممکن است بر ماندگاری نظام تاثیر نامساعد بگذارد.  ازاین رو، مقا ما ت ج ا ا گاه برای رو در رویی با آن از مجازات اعدام بهره می جویند.

ب.2.3 نمونه هایی همچون هواپیماربایی، انفجار بمب و مانند آن ها

این گونه موردها،حتی اگر قتلی را ازپی نداشته باشند نیز، به مجازات مرگ می انجامند.

ب.3.3 به خطرافتاد ن امنیت خود ج ا ا

هر گونه عملیاتی که ممکن باشد ماند گاری ج ا ا را به مخاطره اندازد ، صرف نطر از نتایج واقعی آن ، بر مجازات اعدام راه می گشاید؛ همان طور که اعضای برخی گروه های غیر نظامی ، یا اعضا و هواداران غیر نظامی  برخی سازمان های نظامی ، تحت پوشش نفی با ورهای دینی مورد پشتیبانی نظام ، در قتل عام 1988{1367}

 

قبلی

برگشت

بعدی