ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید


ملا حسنی

مسئله ملی  و فدرالیسم

بایگانی

دانشجو

حقوق بشر

 

مشکلات کمی و کیفی آموزش و پرورش ایران در قرن 21-

ژاله وفا                                                               بخش 6

در شماره قبل به بررسی وضعیت معلمان و مراکز تربیت معلم پرداختم وبه شرح این امر پرداختم که چرا یکی از معضلات فعلی آموزش و پرورش  ایران فقدان نیروی انسانی متخصص و کارآمد است. کمرنگ شدن نقش مراکز تربیت معلم برای پرورش نیروهای مورد نیاز در نظام آموزش کشور، کاهش جاذبه شغل معلمی به دلیل پائین بودن حقوق و مزایای آن و در نتیجه گریز نیروهای مستعد از این عرصه، تبدیل شدن معلمی به آخرین راه اشتغال برای نیروهای جامانده از بازارهای کار کشور، واغلب از روی ناچاری روی آوردن معلمان به  چند شغل  ،که خود نیزبه علت ربودن وقت آنان منجر به فقر مطالعاتی آنان میگردد، ناکارآمدی دوره های ضمن خدمت برای رشد و به روز نگه داشتن معلمان ، وجود بخشنامه های مانع و رادع برای آموزش حین خدمت و... همگی منجر به ناکارآمدی معلمان و نیروهای انسانی مشغول به آموزش فرزندان این کشور شده اند .بطوری که 53 درصد از یک میلیون معلم شاغل  فعلی در ایران، که بالغ بر 530 هزار معلم در ایران امروز میگردد، دارای  تحصیلات فوق  دیپلم و دیپلم و زیر دیپلم میباشند. و در پایان حاصل چند پژوهش را ارائه دادم که تصریح میکنند  ،اطلاعات فارغ‌التحصيلان مراکز و دانشسراهاي تربيت معلم در دروس کليات ، روشها و فنون تدريس ، کاربرد آموزشي، راهنمايي و مشاوره، دروس تربيتي و دروس اختصاصي از اطلاعات معلمان غيرفارغ‌التحصيل بيشتر است  و  نتیجه پرسش از یک گروه 130 نفره  فارغ التحصیل از مراکز تربیت معلم ، محرز میسازد که  70 درصد از دانشجويان مراکز تربیت معلم کشور بر این نظرند  که محتواي کتب درسي مراکز تربيت معلم ، قدرت حل مساله را در دانشجويان تقويت نمي‌کند.حاصل آنکه سیستم آموزشی معلمان و البته به تبع آن دانش آموزان، به تحولی همه جانبه و جامع نیاز دارد که طی آن، از یک سو روشهای تدریس و کتابها باز نگری و متحول شوند و از سوی دیگردانشگاهها و مراکز آموزشی معلمها به لحاظ کیفی تقویت شده و به روز شوند تا با دانش روز دنیا همگام باشند.

اما شایان توجه است که  جهت  تبدیل این سیستم قدیمی  به نظامی مبتنی بر پژوهش، البته بایستی توجهی خاص به امر پژوهش در کشور شود.اکنون نظامهای آموزشی سازگار با مفاهیم روز دنیا در کشورهای پیشرفته پژوهش را به عنوان یک مکمل در کنار خود پذیرفته اند. ومراکز صنعتی و حتی شرکتهای خصوصی برای فعالیتهای پژوهشی خود به سراغ مراکز آکادمیک می روند. ولی بعلت ضعف مفرط پژوهش در ایران  ، صنعت به دانشگاه اعتماد نمی کند. پژوهش در کشور ما به خصوص در دانشگاه ها به عنوان یک رکن اصلی پذیرفته نشده و نیاز به این ضرورت هنوز احساس نشده است به همین دلیل در این زمینه سرمایه گذاری مطلوبی صورت نگرفته است.

 در ایران متاسفانه فعالیت های پژوهشی ، بیشتر از مقطع کارشناسی ارشد و دکتری شروع می شوند که این مقطع بسیار دیر است. از آنجا که پژوهش یک جریان مداوم است ،فرهنگ سازی پژوهشی البته بایستی که  از سالهای پایه در آموزش های دوره دبستان و مقاطع تحصیلی قبل از دانشگاه  شروع شود و دانش آموز از ابتداي ورود به مدرسه با آن آشنا شود و دروسی  برای آموزش فعالیت های پژوهشی دانش آموزان ارائه گردد  و آنها را به کارهای ابتدایی پژوهشی سوق دهد. تا این امر سبب رشد و پرورش روحیه پژوهشگری  و تحقیق در دانش آموزان گردد .ناگفته هویداست که معلمان نیز بایستی با طی نمودن دوره های آموزشی فراگیری شیوه های پژوهشی، با آموزش های لازم برای تدریس این دروس آماده شوند. آموزش مبتنی بر پژوهش نیاز به ساختاری منسجم با مدیریتی قوی دارد و بزرگترین مشکل نظام آموزش عالی در ایران فقدان مدیریت قوی در قسمت های مختلف آن میباشد.  مدیریت فعلی نظام مبتنی بر آموزش است که ساده ترین راه حل مسئله است. خود این امر نشان میدهد که قدر پژوهش در ایران تا چه حد نازل است.

از آنجا که ضعف پژوهش در سیستم آموزش و پرورش کشور همانند دانه زنجیر به پژوهش در سیستم نظام آموزش عالی کشور متصل است و نتایج مترتب  بر بی ارزش شمردن امر پژوهش در آموزش و پرورش بر روی نحوه فرا گیری دانش آموزان امروز و دانشجویان فردا تاثیر مستقیم دارد ، این شماره و شماره آینده را به امر پژوهش در آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور و تبعات آن اختصاص میدهم.

   ابتدا خوانندگان گرامی را از تاریخچه  سازمان پژوهش در کشور از بدو انقلاب آگاه میسازم و سپس به بررسی بودجه پژوهش در کشور میپردازیم.

 بررسی وظایف اداراتی  كه تحت عنوان تحقيقات در درون وزارت آموزش و پرورش موجود بودند ، نشان میدهد  تا  قبل از انقلاب 57، تحقيقات بيشتر در حد مطالعه منابع و كسب اطلاعات براي انجام فعاليت‌هاي كارشناسي مطرح بوده است و فعاليت‌هاي پژوهشي مبتني بر مسأله‌يابي و يافتن پاسخ از طريق فرآيند پژوهش مدنظر نبوده است. از طرفي تغييرات سريع و دائمي در تشكيلات وزارتخانه بزرگي مانند آموزش و پرورش نشان مي‌دهد كه تصميمات آموزشي ناپايدار بوده و مبتني بر يافته‌هاي علمي و پژوهشي نبوده است. همچنين فعاليت تحقيقات به عنوان نياز بخش خاصي از مجموعه آموزشي تلقي شده است و سطوح مختلف را در برنمي‌گرفت. و بعد از انقلاب انتظار تغییر ساختاری در این زمینه میرفت.

در سال 1358 قانون تاسيس سازمان پژوهش و نو سازي آموزشي  توسط شوراي انقلاب اصلاح و نام  آن به سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي تغيير يافت و تعداد معاونتها از 9 به 5 معاونت تغییر یافت. اما  متاسفانه در هيچيك از دفاتر ستادي تابع اين معاونت‌ها واحدي براي تصدي امر تحقيقات پيش بيني نشد. اين وظيفه برعهده سازمان پژوهش و برنامه‌ريزي آموزشي كه يكي از وظايف آن تحقيق در اهداف و محتواي برنامه‌هاي تحصيلي وزارت آموزش و پرورش بود، نهاده شد.

اين سازمان كه در اسفند ماه 1358 با تصويب ماده واحده شوراي انقلاب تثبيت شد ، در ارتباط با وظايف خود دفتر تحقيقات و برنامه‌ريزي و تأليف كتب درسي و همچنين دفتر پژوهش نظام‌هاي جهاني را همراه با چهار دفتر ديگر تاسيس كرد. بررسي ساختار تشكيلاتي سازمان مذكور نشان مي‌دهد كه در طي بيست سال گذشته با خود تغييرات عمده‌اي به همراه داشته است و بواسطه وظايف رسمي خود، همواره بخشي را متولي انجام پژوهش قرار داده است. اما بررسي فعاليت‌هاي اين دفاتر نشان مي‌دهد كه همچنان فعاليت اغلب آنها نه پژوهش بلكه مطالعات كارشناسي براي برنامه‌ريزي و تأليف كتب يا بصورت ترجمه و تأليف بوده است. و تا اين زمان اقدامات انجام شده منجر به بكارگيري مطلوب و گسترده فعاليت پژوهش در مسير فعاليت‌هاي آموزشي نگرديده است. (دکتر علی اصغر خلاقی ازدفتر برنامه ريزي و تأليف كتب خلاقي، 1382)

درسال 1367  شوراي تحقيقات وزارت آموزش و پرورش  تشکیل گردید و در اولين آيين‌نامه شوراي تحقيقات هدف تشكيل اين شورا چنين ذكر شده است:«قوام بخشيدن به امر تحقيقات و هدايت فعاليت‌هاي تحقيقاتي در جهت شناخت و دستيابي به راه‌حل‌هاي مناسب براي مشكلات مبتلابه نظام تعليم و تربيت كشور و ايجاد پويايي هر چه بيشتر در اين نظام «شوراي تحقيقات وزارت آموزش و پرورش» تشكيل مي‌گردد. تعيين خط مشي كلي و اولويت‌هاي تحقيقاتي وزارت آموزش و پرورش، ترغيب و تشويق فعاليت‌هاي تحقيقاتي از طريق جلب مشاركت محققين و صاحب‌نظران و فراهم آوردن تسهيلات لازم براي توسعه فعاليت‌هاي پژوهشي» از جمله وظايف اين شورا در اولين دورة فعاليت آن ذكر شده است.  شورا همچنين به منظور ايجاد تحرك تحقيقاتي در معاونت‌هاي حوزة ستاد و سازمان‌هاي وابسته به وزارت آموزش و پرورش، دستور عمل تشكيل كميته‌هاي پژوهشي را تصويب

 

قبلی

برگشت

بعدی