ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید


مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

حقوق بشر

دانشجو

كتاب ها صورت نمى گيرد.پای صحبت دانش آموزان که  می نشینی چند راه حل از دید خود برای جانشینی کنکور ارائه میدهند:یکی اینکه مسلما توجه و تلاش دولت  بایستی به سرمایه گذاری بر روی افزایش کمی و کیفی دانشگاههای دولتی معطوف گردد، بطوری که داوطلبین نیازی به شرکت در کنکور نداشته باشند و آزادانه دانشگاه و رشته مورد نظر خود را انتخاب کنند ویا  اینکه هر دانشگاهی برای خود کنکور جداگانه ومخصوص به رشته های خود  برگزار کند . راه حل سوم اینکه داوطلبین هر رشته ای تنها در همان رشته و زیر مجموعه هایش مورد آزمایش و کنکور قرار گیرند تا سنجش واقعی تر گردد.  و راه حل چهارم اینکه هر عاملی که به هیچ وجه به توان علمی دانش آموز ربط مستقیم ندارد از کنکور حذف گردد.اشکال اصلی در این است که سيستم آموزش و پرورش كشور همانند يك كارخانه تلاش وافري براي انتقال آموخته هاي قبلي به ذهن كودكان و نوجوانان دارد و كنكور نیز بر پايه همين رويكرد برنامه ريزي شده است. و به هیچ وجه ملاک و میزان مورد وثوقی برای سنجش علم و آگاهی داوطلبین نیست.اما ببینیم مسئولین امرسنجش در این زمینه چه نظراتی دارند :به گزارش خبرگزاری کانون دانش آموزی و( روز نامه جام جم  ۷ دی ۱۳۸۴)، دکتر رحیمی، معاون وزیر علوم معتقد است : ما هم قبول داریم کنکور سراسری دارای مشکلاتی است ولی کماکان بهترین امتحانی است که در کشور برگزار می شود وسازمان سنجش نیازی ندارد که دیگر نهادها طرحهای غیرکارشناسانه خود را به این سازمان جهت رفع مشکلات کنکور ارائه بدهند.چرا که هر طرحی تا به حال داده شده کار را بدتر کرده است! همین شخص که  که پانزدهمين سال است  مديرسارمان سنجش کشور میباشد  وقتی خبرنگاراز وی میپرسد شما به عنوان رئيس سازمان سنجش کشور، آيا با کنکور موافقيد؟ يا فکر مي کنيد مي شود به روشهاي بهبود و اصلاح آن فکر کرد؟ پاسح میدهد که سوال مشکلي است. شايد اگر مسوول سازمان نبودم ، خيلي راحت جواب مي دادم که با کنکور مخالفم ، ولي عمده کساني که با کنکور مخالفند دليل شان اين است که خودشان يا فرزندشان در هر زمان ، در هر رشته اي که دوست دارند يا در هر دانشگاهي که مي خواهند، ادامه تحصيل بدهند و حذف کنکور را معادل اين خواستشان مي دانند. اگر واقعا با حذف کنکور به چنين مقصودي دست پيدا کنيم ، خود من هم مخالف کنکور مي شوم ؛ اما آنچه وجود کنکور را لازم مي کند اين است که آن شرط محقق نيست. البته مي شود روشهايي خلق کرد که معايب کنکور را نداشته باشد. عوامل غيرعلمي در کنکور فعلي دخالت زيادي دارند، مثل سهميه بندي  تفکيک بومي داوطلبان ، تفکيک رشته ها... اينها بايد تعديل شود و هيچ قيدي بجز بنيه علمي براي ورود به دانشگاه ملاک نباشد. هم اکنون اما اگر فردي از نظرعلمي توانمند باشد، شايد نتواند در رشته دلخواهش وارد دانشگاه شود. معني اين حرف اين است که بايد در محتوا حتما تغييراتي ايجاد شود.اما به اقرار  همین شخص فرآيندهاي اداري وتصمیم گیری در کشور ما خیلی طولانی است!وبالاخره  حداقل رئيس سازمان سنجش آموزش کشور از افزايش تاثير سوابق تحصيلي دوره متوسطه داوطلبان در کنکور سراسري 86 خبر داد( 6 مهر 1385روزنامه جام جم ) وگفت : در کنکور 86 اين تاثير به صورت افزايش ضريب تاثير نمرات دروس تخصصي سال سوم دبيرستان است . تاثير سوابق تحصيلي در کنکور سال آينده به صورت تاثير معدل نيست و سوابق تحصيلي براساس دروس تخصصي متوسطه و ضرايب مشخص اين دروس اعمال مي شود. وقتی در روزنامه های کثیر الانتشار کشورآگهی بدین مضمون چاپ میگردد : قبولی 100 در صدی در کنکور آنهم  تنها به قیمت 70 هزار تومان . توسط نوشتن دعا  بوسیله شیح ابو مفید قمی. کسی که مورد تایید  استاد علامه فشارکی( استاد رهبر انقلاب)  و مقام  معظم رهبری  میباشد. تنها تا پایا ن ماه رمضان فرصت دارید بشتابید ! "محرز میگردد  از قبل بازار کنکور و فروش سوالات کنکور چه کسانی متنفع گردیده  و چه قشر عظیمی از جوانان  کشور خسران می بینند.                                            ادامه دارد

از فانتوم شدن احمدی نژاد تا محاکمه ايرج قادری

کشکول خبری هفته                                  ف . م. سخن

فانتوم شدن احمدی نژاد

اگر روزی در آسمان تهران هواپيمای فانتومی را ديديد که هاله ی نوری دورش را گرفته و در حال مانورهای عجيب غريب و معلق زدن و بالا و پايين رفتن است تعجب نکنيد. اين احمدی نژاد عزيز ماست که چنين می تازد! ما کلی فسفر مغز سوزانديم که رئيس جمهور زحمتکش و بی خواب کشورمان را به چيزی مناسب تشبيه کنيم، عقل مان به جايی نرسيد. خواستيم بگوييم هيتلرخان، ديديم بلانسبت چه تشبيه ابلهانه ای. هيتلر در به آشوب کشيدن دنيا و محو کردن لسانی کشورها از روی نقشه ی جهان ناخن کوچيکه ی محمودخان ِ ما هم نمی شود. گفتيم به او بگوييم گوبلز، ديديم توهينی بزرگ به احمدی نژاد است.

گوبلزِ بدبخت دروغ شاخدار زياد می گفت ولی آن دروغ ها کجا و لطايفِ با حال و مبهوت کننده ی رئيس جمهور ما –مثل هاله ی نور و دختر شانزده ساله ی اتمی- کجا؟

زد و آقای صادق محصولی –همان مشاور بی چيز و درويش مسلک آقای رئيس جمهور- ايشان را به فانتوم و اعضای دولت را به هواپيمای مسافربری تشبيه کرد. ديديم تشبيه از اين زيباتر نمی شود. فانتوم فقط برای حمله است؛ برای بمب انداختن و گلوله در کردن است؛ برای تخريب و نابود کردن است؛ برای ديوار صوتی شکستن است؛ يعنی تمام چيزهايی که آقای احمدی نژاد در اين دو سال در نهايت کمال انجام داده است. هواپيمای مسافربری آقای صادق محصولی هم البته برای جا دادن ۲۰ ميليارد تومان –که لابد به خاطر گرانی های اخيرِ به وجود آمده در اثر مديريت دولت مهرورز امروز شده ۴۰ ميليارد- کافی ست. فقط به آقای احمدی نژاد بايد يادآوری کنم که هواپيمای فانتوم نه که سرعت اش زياد است و خرابکاری اش بسيار، زود سوخت اش تمام می شود. ممکن است خدای نکرده از هاله ی نور هم کاری بر نيايد. تغيير کاربری به هواپيمای مسافربری‌ی آقای محصولی البته عاقلانه تر است. مقصد هم طبيعتا بايد دمشق باشد چون فکر نمی کنم هيچ جای ديگری در دنيا به ايشان اجازه فرود بدهند. ما گفتيم؛ ديگر خود دانند.

راديو زمانه يک ساله شد

يک سال برای رسانه های خارجی عمر زيادی نيست ولی برای رسانه های ايرانی -که بيشترشان در ايام طفوليت می ميرند- رقم مبارکی ست. رسانه های داخل کشور که دکمه ی روشن خاموش کردن شان دست قاضی مرتضوی ست و از مرحله ی پيش از تولد، با سونوگرافی مشخص می شود که عمرشان بعد از به دنيا آمدن چقدر خواهد بود. اين سونوگرافی‌ی دقيق را وزارت ارشاد به کمک وزارت اطلاعات انجام می دهد و نتيجه روی ميز پزشگِ متخصص ِ رسانه ها، قاضی مرتضوی قرار می گيرد و ايشان اگر رسانه را در همان مرحله ی جنينی سقط نکنند در مرحله ی بعد از تولد ترتيب اش را با انواع توجيهات مثل  قانون  مقابله  با اشرار زمان محمدرضا شاه و امثالهم می دهند.

 رسانه های خارج از کشور هم که با کابوسی وحشتناک تر از کابوس قاضی مرتضوی رو به رو هستند و آن کابوس بی پولی ست. از ناخن ايرانيان فرهيخته و مبارز و به خصوص ثروتمند و فوق ثروتمند خارج از کشور که چيزی تو بگو يک سنت نمی چکد. می ماند دُوَل محترم خارجی که لطفی بکنند دست رسانه های مستضعف ايرانی را بگيرند و صد البته اين لطف را در راه خدا و نه منافع ملی شان بکنند.

 اين هم يک خطر دارد و آن اين که اگر يک دفعه مثلا فلان کمپانی نفتی يک قرارداد بزرگ و پرسود با مقامات محترم کشور ما بست آن وقت بودجه ی آن رسانه ی مستضعف به بهانه های مختلف قطع می شود و رسانه‌جان ما اصلا انگار وجود نداشته يک شبه نيست و نابود

 

قبلی

برگشت

بعدی