ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات  بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

سید ابراهیم نبوی

حقوق بشر

دانشجو

 

حمايت رضا پهلوی از برگزاری همه پرسی در ايران

رضا پهلوی، وليعهد سابق ايران، از فراخوان اخير عده ای از رهبران دانشجويی و فعالان سياسی برای برگزاری همه پرسی در ايران برای تعيين نظام حکومتی حمايت کرد.

رضا پهلوی

 پسر ارشد شاه سابق ايران يکی از معروفترين رهبران اپوزيسيون است که به طرفداران اين طرح پيوسته است.

اين فراخوان حدود چند هفته پيش مطرح شد و معلوم نيست که وليعهد سابق ايران چرا با اين تاخير از آن حمايت کرده است.

البته در اين مدت عده ای از سلطنت طلبان از اين خواسته پشتيبانی کردند و عده ای ديگر، به خصوص بعضی از تلويزيون های فارسی زبان در آمريکا، به مخالفت با آن برخاستند.

رضا پهلوی در بيانيه خود از طرفداران همه پرسی به عنوان مبارزان راه آزادی و حقوق بشر نام برد و حمايت از آنان را وظيفه ملی و ميهنی هر ايرانی آزاده و وطن پرست می داند.

او تاکيد می کند که بايد از طريق سازماندهی مقاومت همه جانبه مردم ايران حکومت اسلامی به تسليم وادار شود و عمر آن با پرهيز از خشونت پايان يابد.

وليعهد سابق ايران هشدار می دهد که خشونت طلبی و شعارهای تند يکی از خطراتی است که جنبش رفراندوم خواهی را تهديد می کند.

معلوم نيست که حمايت رضا پهلوی از برگزاری همه پرسی در مجموع به نفع طراحان آن است و يا به ضرر آنان.

يکی از استدلال های مخالفان طرح همه پرسی اخير اين بوده که می گفتند در آن با سلطنت طلبان مرزبندی نشده است. حکومت سلطنتی در ايران با توجه به سابقه حکومت شاه سابق، مخالفان زيادی در بين طرفداران دموکراسی دارد.

ولی طراحان فراخوان اخير همه پرسی در پاسخ گفته اند ضمن آنکه خود، حکومت جمهوری را برای آينده ايران ترجيح می دهند ولی برای سلطنت طلبان نيز اين حق را قائل اند که از نظام دلخواه خود دفاع کنند.

حمايت وليعهد سابق ايران از طرح همه پرسی می تواند موجب نگرانی بعضی از طرفداران اين حرکت در داخل کشور شود. حکومت ايران، حال می تواند خواست برگزاری همه پرسی را به سلطنت طلبان نسبت دهد و حاميان آن در داخل کشور را مورد آزار و اذيت قرار دهد.

ولی اقدام رضا پهلوی در عين حال می تواند به اتحاد بيشتر در بين ايرانيان خارج از کشور منجر شود و همگی بر سر خواست وادار کردن حکومت به برگزاری همه پرسی متحد شوند و تعيين شکل و ساختار حکومت آينده را، همانطور که رضا پهلوی نيز در بيانيه خود تاکيد کرده، به آينده بسپارند.

بسياری از سلطنت طلبان به اين دليل با طرح همه پرسی اخير مخالف کردند، چون معتقدند بايد ابتدا حکومت فعلی ايران سرنگون شود و بعد در باره نظام آينده رای گيری شود.

بيانيه رضا پهلوی در واقع اين استدلال را رد می کند و در آن از برگزاری همه پرسی بدون تاکيد بر سرنگونی اوليه حکومت فعلی تاکيد شده است. بنابراين ممکن است تاخير وليعهد سابق ايران در صدور بيانيه حمايت از فراخوان همه پرسی وجود اين اختلاف نظرات در بين طرفداران او بوده است.

البته اين امکان نيز وجود دارد که رضا پهلوی نمی خواسته از همان ابتدا از اين جريان حمايت کند تا حکومت ايران به اين حرکت برچسب سلطنت طلبی نزند و برای امضا کنندگان آن فشار های بيشتری ايجاد نشود.

به رغم تاکيد های مکرر وليعهد سابق مبنی بر پايبندی او به اصول آزادی و دموکراسی، عده ای از جمهوری خواهان سرسخت همچنان خواهند گفت که برای ايران با توجه به سابقه نظام های استبدادی فردی بهترين نوع حکومت جمهوری پارلمانی است تا رهبران کشور هر از چند سالی عوض شوند و بيشتر به مردم پاسخگو باشند.

ولی بسياری از فعالان سياسی خارج از کشور ، حتی در بين جمهوری خواهان، معتقدند که رضا پهلوی چهره نسبتا شناخته شده ای در ايران و در سطح بين المللی است و بنابراين بايد از موقعيت و امکانات او برای پيشبرد دموکراسی در کشور بهره گرفت.

رفراندوم شعار محوری جنبش عدم خشونت و نافرمانی مدنی،

علي کشتگر                      

 

طرح شعار رفراندوم به معنی آن نیست که جمهوری اسلامی رفراندوم را برگزار می کند و یا لزوما درزمان حیات جمهوری اسلامی رفراندومی برگزار می گردد. بلکه این شعارمناسب ترین شعار برای شکل گیری یک جنبش وسیع عدم خشونت و دامن زدن به نافرمانی مدنی علیه استبداد درجامعه کنونی ایران است چرا فراخوان را امضا نکردم؟ چرا از تبدیل شعار همه پرسی به گفتمان ملی استقبال می کنم؟
تجربه 26 سال حکومت جمهوری اسلامی و کارنامه هشت ساله اصلاح طلبان حکومتی گواه بر آن است که اصلاح نظام حاکم و سازگار کردن آن با رای و اراده ملی از طریق چارچوبه های تنگ قانون اساسی رژیم و یا از راه شرکت و دخالت در رقابت های انتخاباتی جناح های حاکم ممکن نیست. امید بستن به این شیوه ها دیری است که مایه اتلاف وقت و انرژی جامعه و در نهایت موجب سرخوردگی و شکست شده است.
اما روی آوردن به قهر و خشونت و توسل به شیوه قهرآمیزنیز کژراهه ای است آزموده شده و شکست خورده که نه به رشد فرهنگ دموکراسی می انجامد و نه در رژیم حاکم خللی ایجاد می کند. برعکس بستررشد انفعال در جامعه و تحکیم و انسجام نیروهای سرکوب در حاکمیت است. این گونه روش ها حتی اگر به نابودی استبداد حاکم هم بیانجامد که چنین نیست، به دموکراسی

 

صفحه قبل

برگشت

صفحه بعدی