ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

 

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

حقوق بشر

دانشجو

 
 

از سوی ديگر مسئولان در آمار های خود در مساحت جنگلهای کشور، زمين های زير کشت نهالهای تازه را نيز به حساب می آورند . بنا به گفته علی اوسط منتظري، معاون سازمان جنگل ها در امور شمال، وسعت جنگل ها بيش تر شده و به نزديک چهارده ميليون هکتار رسيده است.

مناطق جنگلی ايران

جنگلهای ايران درچهار منطقه پخش شده اند: ناحيه هيرکانی (خزری) که نوار سبز شمال کشور را تشکيل می‌دهد. ناحيه ايران و تورانی که بطور عمده در مرکز ايران پراکنده اند. ناحيه زاگرس که جنگلهای بلوط غرب کشور را تشکيل می دهند. ناحيه خليج فارس که در نوار ساحلی جنوب پراکنده است. ناحيه ارسبارانی که متشکل از گونه های نادر و منحصر به فرد است.به گفته کرمی بر اساس آمار فائو، ايران در کمتر از ربع قرن، بيش از دو سوم جنگلهای خود را ازدست داده است: "بخش قابل توجهی از جنگلهای شمال کشور، قديمی ترين جنگلهای دنيا هستند، سه ميليون سال قدمت دارند، جنگلهای سرخ‌دار مازنداران، از جنگلهای آمازون، سوماترا و گينه هم قديمی ترند. جنگلی که سه ميليون سال در اين منطقه زندگی کرده، در ربع قرن نابود شده است."

جنگلهای کشور در همه مناطق به شيوه ای کم و بيش مشابه در حال نابودی است. ساخت سد و جاده، صنايع چوب، آفت های گاهگاهی و مردمی که درحاشيه جنگلها زندگی می کنند هر يک به نوعی در نابودی جنگلها دخيل است. به گزارش ايرنا به نقل ازمديرکل منابع طبيعی استان کهکيلويه و بوير احمد، سالانه يکهزار و ۶۲ هکتار از عرصه های منابع طبيعی در استان کهکيلويه و بويراحمد توسط نهادها ، ادارات و متجاوزين تخريب می‌‌شود . همچنين سالانه قريب به ۳۳ هزار و ۹۸۰ اصله درخت بلوط در اين استان بطور غير مجاز قطع می شود که ۸۰ درصد آن توسط نهادهای دولتی صورت می گيرد.

کرمی می گويد: در حدود ۹۵ درصد جنگلهای زاگرس، آنچه ۳۰ سال پيش جنگل ناميده می‌شد، امروز درختزاران پراکنده ای است که از نظر تراکم گياهی و زيست بومی ديگر جنگل محسوب نمی‌شود. ما در زاگرس با طبيعت تباه شده روبرو هستيم.

وی افزايش جمعيت کوچندگان وعشايرو مشکل سوخت آنان را از دلايل مهم تخريب جنگلها و کم تراکم شدن آنان می داند و می گويد: ايران يکی از ۴ کشور برتر دنيا به لحاظ منابع نفت و گازاست، اما مردم اين کشوربرای سوخت زمستان بايد درختان را ببرند. يک خانواده پنج نفره در يک سال بوته‌های پنج هکتار مرتع را برای گرم کردن شير، از بين می‌برند.از سوی ديگر بیکاری اغلب جمعيت روستایی کشور باعث شده که بسياری از روستاييان در مناطق حاشيه جنگلها به شغل قاچاق چوب روی بياورند.۲۵۰ هزارتومان جريمه ای که برای قطع هر اصله درخت درنظر گرفته شده است، بيشتر گريبان روستاييانی را می گيرد که بنيه مالی پرداخت آنرا ندارند. کرمی می گويد: اين مبلغ اصلا مسئله را حل نمی‌کند. راه حل اين مشکل، اشتغالزايی است. بايد برای اين روستاييان شيوه های تازه در آمدزايی از جنگل را تعريف کرد.

پيشنهاد اغلب کارشناسان، استفاده از "اکوتوريسم" برای رونق بخشيدن به اقتصاد مناطق روستايی اطراف جنگل‌هاست.

جنگل می‌بريم، درخت می کاريم

شرکتهای بهره بردار ازجنگلها، موظف شده اند که درخت بکارند. کرمی کاشت نهال به جای درختان قطع شده را چنين توصيف می کند: مثل اين است که مادر شما را بکشند بعد بگويند برايت يک دوست دختر خوب می‌گيريم!!! او تاکيد می کند: سياست دولت به ويژه نگاهی که درسازمان جنگلهاو مراتع درباره جنگل وجود دارد، يک نگاه اقتصادی است . آنان اصلا برای خود درخت و يا حيوانات جنگلی ارزشی قايل نيستند. نگاه آنان به لحاظ اقتصادی هم اقتصاد ناپايدار است. تنها برنامه ای که برای بهره برداری از جنگل دارند اين است که درخت را به پول نزديک کنند. چوبش را بفروشند و از آن استفاده کنند. به عقيده اغلب کارشناسان کاری که دولت در صنعت چوب و کاغذ انجام داده است نشان از بی تدبيری مطلق است. علاوه براين شرکت های بزرگ برخوردار از رانت، مقابل هرگونه تصميم گيری در حوزه صنعت چوب وکاغذ که به نفع آنان نباشد را می‌گيرند. کارشناسان معتقدند صنايع چوب و کاغذ مازندران تا کنون با قطع گونه های نادر نظير راش، ممرز، انجيلی و تبديل آنها به کاغذ و چوب و جايگزين کردن گونه پست صنوبر ضربات غيرقابل جبرانی به جنگلهای شمال کشور وارد کرده است.

سيل های مناطق جنگلی در کشور، به عنوان مثال سيل منطقه گلستان که در سالهای اخير همه ساله تکرار شده است، به عقيده اغلب کارشناسان نشانه همين بی تدبيری ها وکارشکنی هاست. به گفته کرمی که خود کارشناس اقليم است و در اين باره تحقيقات گسترده ای انجام داده، در سالهای گذشته هيچ بارش بيش ازحدی وجود نداشته و با مقايسه مقدار بارش کارشناسان دريافته اند که اين ميزان بارش هزاران سال است که در اين منطقه به همين شکل وجود داشته اما از بين رفتن جنگلهای گلستان، باعث بروز سيلهای خانمان برانداز شده است.

کرمی می گويد: تخريب گسترده پوشش گياهی جنگل‌ها توسط شرکتهای بهره برداری صورت می‌گيرد که حق بهره برداری به دولت می پردازند. اين حق بهره برداری که مثلا گفته می شود سال گذشته ۳۰۰ ميليون تومان بوده است، تنها به ازای يک سيل خيلی کوچک، یعنی پنج ميليارد به دولت صدمه می‌زند.

از سوی ديگر درحاليکه هر روز اخباری از قطع بی رويه درختان ارزشمند شنيده می‌شود، کارخانجات چوب و کاغذ تنها درخت صنوبر می کارند. درختی که گونه ای پست محسوب می شود و در محوطه کاشت آن هيچ گياه ديگری قادر به رشد و نمو نيست.

کرمی می گويد: اينها برنامه دارند بکارند، اما برنامه ندارند آبياری کنند، اگر بر اساس آماری که منتشر می‌شود واقعا سالی يک ميليون هکتار درخت کاشته بودند الان ايران سراسر جنگل بود.

به عقيده اين اقليم شناس، دولت به اين دليل که درختان برگ سوزنی به آب کمتری احتياج دارند، انواع اين درخت يا درخت گز را می کارد. اما در سايه اين درختان به لحاظ زيستی، هيچ گياه ديگری نمو نمی کند. بطور کلی اينها گونه های سازگار و بومی نيستند.

کرمی از تحقيقی که سال انجام شده و او در آن مشاور تحقيق بوده، چنین شاهد مثال می‌آورد: يک اصله درخت تنها به لحاظ اکوتوريستی( جلب توريست طبيعت گرد) بيش از ۱۰۰ دلار ارزش دارد. اين تنها بخشی از ارزش درختان است و ميتوان در پالايش هوا، ممانعت از سيل، بيابان زدايی و بسياری چيزهای ديگر ارزش درختان را رقم زد. براين اساس ارزش يک اصله درخت خيلی بيش از جريمه ۲۵۰ هزارتومانی است که برای آن تعيين شده است.

اغلب کارشناسان زيست محيطی علی رغم انتقادات گسترده ای که در مورد جنگلها به سازمان محيط زيست وارد می دانند، معتقدند به دليل نگاه اقتصادی سازمان جنگلها ، بايد جنگلها از زيرمجموعه اين سازمان خارج شودو حداقل در زيرمجموعه سازمان محيط زيست قرار گيرد که حداقل به اين موضوع نگاه حفاظتی دارد.

فساد آقازاده‌ها

از سه سال پيش پرونده بزرگی در قوه قضاييه سرگردان است که فرزند آيت الله محمد يزدی رييس سابق اين قوه و داماد متهمان اصلی آن هستند. مديرعامل شرکتی که اين دو ساخته اند در عين داشتن مقام کارشناسی جنگل به شرکت خود عرصه وسيع را به بهای اندک اجاره داده است و در ضمن اين گروه با استفاده از نفوذ محلی خود از حد تعيين شده چندين بار عبور کرده و صدها هکتار را هم بی اجازه تراشيده اند و از سه سال پيش هم تاکنون جز يک قاضی اهل قائم شهر که به پاکی مشهورست و محکم بر سر رای خود ايستاده کسی در قوه قضاييه پرونده فاجعه جنگل های عباس آباد شهسوار را دنبال نمی کند.

کارشناسان معتقدند که جز بی برنامگی و ندانم کاری مسوولان محلی، فسادی که از مرکز تحميل می شود نيز عامل بزرگ از ميان رفتن جنگل های ايران است. وقتی که سه جنگبان در سال گذشته به قتل رسيده اند و کارشناس حسابداری پرونده آقازاده های درگير در تخريب جنگل عباس آباد تهديد شده است می توان دريافت که از مجموعه ای قوی و بانفوذ ياد می شود که برکندن آن ها کار هر کس نيست.

ا

 

قبلی

برگشت

بعدی