ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

ملا حسنی

مسئله ملی  و فدرالیسم

بایگانی

 

دانشجو

حقوق بشر

 

نگاهی گذرا به نامه محسن سازگارا خطاب به رهبر جمهوری اسلامی

"اسلحه با اسلحه" سرانجام درجمهوری اسلامی سخن خواهد گفت

خلیل رئیسی فرد

محسن سازگارا، از طراحان اصلی "طرح رفراندوم" نامه سرگشاده جديدی برای علی خامنه ای، رهبری جمهوری اسلامی نوشته و نقطه نظرات خود را درباره اوضاع كنونی ايران و آينده جمهوری اسلامی و رهبر بيان كرده است. دراين  نامه، به نكات قابل توجهی در باره دسته بندی‌های جديد در حاكميت و دولت جديد اشاره شده است و زمينه سنجی‌های جديد برای برداشتن خيز تسخير مجلس خبرگان و عزل علی خامنه اي( به تعبير وی كشيدن صندلی از زير پای خامنه ای) از رهبری. او دراين نامه می‌نويسد كه دست راستی ترين محافل كه اكنون چنگ به دولت انداخته اند، از جمله دو گروهی هستند كه می‌كوشند با قبضه مجلس خبرگان تكليف نبرد قدرت را درپايان اين مرحله از كشاكش‌ها روشن كنند. وی اشاره به 3 نامه گذشته و محرمانه خود به علی خامنه‌ای می‌كند و از اخلاف و خوی قدرت پرستی و يكه تازی او ياد  می‌كند كه از همان ابتدای رياست جمهوری داشته است. سازگارا می‌نويسد كه دسته بندی‌های جديد به مقابله اسلحه با اسلحه خواهد انجاميد.

دربخش ديگری از اين نامه سازگارا اشاره به‌بی‌تدبيری خامنه‌ای می‌كند كه منجر به قبضه قدرت توسط عده‌ای حادثه جو و نظامی وابسته به مرتجع ترين بخش‌های حاكميت شده است. او همچنين ترورهای اخير را بخشی از نبرد و تسويه حساب‌های گروه‌های امنيتی برای تسخير وزارت اطلاعات و امنيت می‌داند و بركناری‌ها و برگماری‌های اخير در سپاه و ارتش را بخشی از تلاش خامنه‌ای برای متلاشی كردن هسته‌های احتمالی كودتا  در آينده بر می‌شمارد. درعين حال او می‌نويسد كه گروه حاكم بر سپاه، تشكلی كودتائی است كه در تضاد با فرماندهی سپاه قرار دارند. دولت "خروس جنگی" تعبيری است كه سازگارا دراين نامه برای دولت احمدی نژاد بكار می‌برد و تاكيد می‌كند كه نمايش‌هايی كه او با نشستن روی زمين از خود در آورده، صرفا يك "شو"است و در هيچ كجای دنيا با اين نمايش‌ها كسی نتوانسته عدالت اقتصادی در جامعه‌ای برقرار كند.

اين نامه را با كمی تلخيص و حفظ نكات اساسی آن می‌خوانيد:

   " با سلام. تصميم گرفته بودم ديگر به شما نامه‌ای ننويسم. چون به نظرم آنچه شرط بلاغ بود در سه نامه خصوصی و يك نامه علنی طی 15 سال گذشته نوشته بودم. حرف بيشتری نياز نبود. اما اكنون كه بحران قريب الوقوع در كشور درمی گيرد فكر می‌كنم يكبار ديگر چند كلمه به شما گفتن ضرری نداشته باشد اگر چه اميد ندارم فايده‌ای هم داشته باشد."

سازگارا سپس ادامه ميدهد:

"خاطرتان هست وقتی رئيس جمهوری شديد دنبال نخست وزيری بوديد كه از شما حرف شنوی داشته باشد. به همين دليل آقای مهدوی كنی را كنار گذاشتيد و مهندس موسوی را كه در آن روزها جوانی از حزب خودتان و فاميلتان بود نخست وزير كرديد. تنها يك سال زمان احتياج داشت تا معلوم شود هركس در راس دولت باشد، به مقتضای مسئوليتی كه دارد نمی تواند هرروز، از كس ديگری بيرون از دولت دستور بگيرد.  اين از بديهيات اداره هر سازمان  كوچكی است چه رسد به دولت و مملكت. با مهندس موسوی مشكل پيدا كرديد و اگر امام نبود، دور دوم او را نخست وزير نمی كرديد. پس از رهبر شدن هم روی همين هوس و نگرش غلط به مديريت، بتدريج در همه امور دخالت كرديد. در هشت سال گذشته، وقت مملكت را تلف كرديد. نيروهای نظامی و امنيتی را وارد سياست كرديد و در نهايت گروهی را بر مملكت مسلط ساختيد كه حرف شما را گوش كنند و به اصطلاح رايج، حكومت يكدست شود و يا اگر دقيق تر بگوئيم، تمام اركان حكومت تابع شما شوند. اما ديديد كه در اولين قدم، در دوران انتخابات رياست جمهوری نهم كانديدای شما را كنار گذاشتند و كس ديگری را جلو انداختند وبا فشارشما اخيرا به اويك پست دست دوم داده اند. اكنون هم به راهی می‌روند كه ناكجاآباد است. و البته اين تازه از نتايج سحر است، باش تا صبح دولتت بدمد.

پيش بينی سرنوشت سرابی كه تحت عنوان دولت مطيع خودتان در انتظارش بوديد خيلی سخت نيست و نياز به هوش خيلی بالا ندارد. گروهی كه با ‌بی‌تدبيری شما بر مملكت حاكم شده اند اين تضادها را با اين بخش‌های كشور دامن خواهند زد.

1 – جناح‌های سياسی كه خواهان تغيير قانون اساسی و ساختار كل نظام بوده و در اين انتخابات اخير هم يكبار ديگر معلوم شد كه بزرگترين جناح كشور هستند.(طيف تحريم و عدم شركت درانتخابات) تندروی نسبت به اين جناح‌ها، فضای خشونت را تشديد می‌كند و راه گذار مسالمت آميز كشور به دموكراسی را سخت تر می‌سازد. در واقع خشونت ورزی حاكمين جديد با طرفداران دموكراسی، راه گذار محتوم كشور به دموكراسی را ناهموارتر می‌سازد.

2 – جبهه دوم خرداد وطيفی كه از ملی – مذهبی‌ها تا روحانيون مبارز را در بر می‌گيرد. با فشارگروههای پشتيبان حاكمين، كنار گذاشتن تمام طرفداران آنها از مشاغل و مناصب و يا به قول انصار حزب الله پاكسازی دستگاه‌ها از منافقين، درگيری با اين جناح را تشديد می‌كند و فضای كشور را نا امن تر می‌سازد.

3 – تكنوكراتهای حكومتی كه اكثراً از نسل اول و دوران انقلاب هستند و در طی 27 سال گذشته در عمل تحول فكری كرده اند. شعار بازگشت به سياست‌ها و ارزش‌های اول انقلاب آن هم به شكل عوام فريبانه‌ای كه اين روزها به نمايش در می‌آيد، چون در عمل مغاير دانش و تجربيات اين گروه است با اين بلوك قدرت به درگيری می‌انجامد و منجر به استعفا و كناره گيری بسياری از آنها می‌شود. وزرای آقای احمدی نژاد دو دسته می‌شوند. يك دسته كه عاقل تر هستند در عمل با بدنه كارشناسی دستگاه‌های دولتی همسويی می‌كنند، آنگاه با گروههايی چون انصار حزب الله و كيهانی‌ها درگير می‌شوند كه ازهم اكنون روی طبل تصفيه می‌كوبند و صحبت از حضور منافقين در دولت می‌كنند. دسته دوم بر سر سياست‌های قبلاً شكست خورده تندروانه پافشاری می‌كنند و با بدنه اجرايی دولت و تكنوكراتهای حكومتی دچار مشكل می‌شوند و دولت ناتوان را ناتوان تر می‌سازند. نگاهی به صدرالمشاورين آقای احمدی نژاد بياندازيد كه بدليل تندروی در همين كارها درزمان دكتر ولايتی از وزارت خارجه اخراج شد. حالا می‌خواهد همان كارها را در سطح يك كشور انجام دهد.

4 – جناح سنتی بازار و هيئت مؤتلفه كه عملاً از زمان انتخابات كنار گذاشته شده اند و تندروهای حاكم درصدد حذف آنان هم هستند. اگر چه باج‌هايی هم به آنها داده شده است اما منطق قدرت نظامی حاكم كار را به درگيری با آنها می‌كشاند. اين كشمكش ابتدا در مجلس چهره نشان

 

قبلی

برگشت

بعدی