کاروان التماس و تهدید ملاها در خلیج فارس


منصور امان

کاروان التماس و تهدید در خلیج فارس

تحرُکات آمریکا در جهت ایجاد یک جبهه بین المللی به منظور حفاظت از کشتیرانی آزاد در خلیج فارس، رژیم ج.ا را به شدت به تکاپو برای جلوگیری از آن انداخته است. با این حال چنین نمی نماید که “نظام” نزار بتواند دروازه فراخی که خود گشوده را مسدود کند.

دستگاه سیاسی ج.ا با نگاه به چشم انداز محدود شدن دایره ماجراجوییهای خود در “تنگه ها”، تلاش ناهمگونی را رو به طرفهای خارجی اش آغاز کرده تا نسبت به شکل گیری ائتلاف نظامی آمریکا به آنها هُشدار دهد. آقای روحانی و وزیر خارجه مُلاها خواهان “دوستی و مودت” با کشورهای حاشیه خلیج فارس شده اند و از علاقه خود به “رابطه برادرانه” با آنها و “ترتیبات امنیتی مُشترک” سُخن می گویند.

به مُوازات آن، پایوران نظامی ج.ا، این کشورها را زیر ضرب گرفته و با زبان توپ و گُلوله ابراز آشنایی می کنند. در این راستا سرکرده نیروی دریایی سپاه پاسداران، آشکار تهدید به بر هم زدن “امنیت خلیج فارس” کرده و پاسدار دهقان، وزیر دفاع پیشین، امارات مُتحده عربی را “مرکزی آمریکایی برای حمله به امنیت ملی ما” و به این ترتیب هدفی مشروع خوانده است.

همانگونه که پیداست تاکتیک ج.ا در برخورد به این مساله در جوهره ریاکارانه و در اجرا مُتناقض است. رژیم ج.ا نه می تواند و نه می خواهد با همسایگان خود همزیستی مُسالمت آمیز داشته باشد. این امر با توهُمات بُلندپروازانه و توسعه طلبی فرقه ای آن در تضاد قرار می گیرد و رژیم بُحران زی را مُلزم به پایبندی به نُرمها و استانداردهایی می کند که مُناسبات بین المللی را نظم و ثبات می بخشد و پادزهر بقای زهرآگین آن به شمار می رود.

از سوی دیگر، تردید نیست که دیپلُماسی و باجیگیری نظامی و تروریستی برای رژیم ج.ا دو روی یک سکه هستند و براین اساس ژست دوستی نه تنها با نشان دادن چنگ و دندان مُتناقض انگاشته نمی شود، بلکه مُکمل آن محسوب می شود. این امر به گونه مُشخص به ناکارایی دیپلُماسی رسمی ج.ا برمی گردد که نماینده و مُجری اصلی دُکترین سیاست خارجی “نظام” نیست، بلکه چوب زیر بغل یک سیاست خارجی ستیزه جو، شریر و میلیتاریست است که دیپلُماسی آن را همراهی و تقویت می کند.

با این همه، بیرون از “خیمه نظام”، این ناهمگونی اهمیت دیگری می یابد و خود پایه جُداگانه ای برای تنظیم رابطه با رژیم ج.ا می شود. برای مُخاطبان دوستی و تهدید مُلاها، در پس این پیامهای دو گانه، تقلایی که برای بیرون آمدن از تنگنای خود ساخته موج می زند، به خوبی مُشاهده پذیر است.

رژیم ج.ا با حُضور سازمان یافته و تعریف شده نیروهای نظامی بین المللی – در هر قالبی – در خلیج فارس، یک ابزار مُهم و استراتژیک در باجیگری از غرب و تهدید کشورهای عربی را از دست می دهد. از طرف دیگر، این حضور نه تنها به مساله شرارت آبی ج.ا ابعادی بین المللی می بخشد و آن را به مساله ای جهانی بدل می سازد، بلکه خواب قُدرت منطقه ای شدن مُلاها را نیز آشُفته خواهد ساخت.

التماس و پرخاش، دو محور سیاست خارجی ج.ا تا مقطع برافراشته شدن بادبان کشتیهای توپ دار خواهد بود.