حضور فعال آمریکا در منطقه؛ سوغات سفر بایدن به خاورمیانه

سفر بایدن به منطقه در صدر اخبار روزهای گذشته بود. او از جمله گفت، آمریکا قصد خروج از خاورمیانه و ایجاد خلأ به نفع کشورهایی مثل چین، روسیه و ایران را ندارد. علی افشاری، تحلیلگر سیاسی، دستاورهای این سفر را بررسی کرده است.نخستین سفر جو بایدن در سمت رئیس جمهوری آمریکا رویداد پر دامنه‌ای بود که در هفته گذشته در کانون توجه دنیا قرار داشت. دیدار بایدن با یائیر لاپید، نخست‌وزیر دولت انتقالی اسرائیل، بن‌سلمان و ملک سلمان در عربستان سعودی و حضور در اجلاس اتحادیه کشورهای عربی در شهر جده و توافقات انجام‌شده در عرصه بین‌المللی و منطقه‌ای تحولاتی را ایجاد می‌کنند، اما بر خلاف پاره‌ای از تفسیرها، تغییرات احتمالی چندان پردامنه نخواهند بود.

تجزیه و تحلیل رویدادها و اظهارات نشان می‌دهد، بازگشت آمریکا به سیاست نقش‌آفرینی فعال در خاورمیانه، ترمیم رابطه با عربستان سعودی و مهار گسترش همکاری با چین در حوزه فناوری، ماندگارترین و بزرگترین دستاوردهای سفر اخیر بایدن به خاورمیانه هستند. همچنین عادی شدن کامل حضور بن‌سلمان در سطح جهانی و کشورهای غربی نیز از پسامدهای قابل توجه این رویداد است.

اما در حوزه مواجهه با جمهوری اسلامی ایران و ائتلاف‌سازی علیه آن در منطقه، نردیکی بیشتر اسرائیل به کشورهای عربی، فرجام مذاکرات هسته‌ای و درونی شدن اسرائیل در مناسبات خاورمیانه و حل بحران افزایش بهای نفت، فعلا اتفاق خاص و متفاوتی رخ نداده است.

در ادامه به تفکیک، به محورهای مختلف سفر بایدن و تبیین نتایج آنها پرداخته می‌شود.

تقویت موقعیت بن‌سلمان

جو بایدن با کنار گذاشتن سیاست قبلی خود مبنی بر نکوهش دولت عربستان به دلیل مشارکت بن‌سلمان ولیعهد این کشور در قتل بی‌رحمانه جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار سعودی، عملا به عادی‌سازی رابطه با بن‌سلمان و خروج کامل او از انزوای دیپلماتیک پرداخت که بر اساس ارزیابی و اطلاعات آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا، به فرمان او خاشقجی ربوده و کشته شده بود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

اگرچه بایدن به دلیل مصالحی چون مدیریت بازار انرژی، جلوگیری از کاهش مواد غذایی، تضعیف دولت‌های روسیه و چین و کاهش قیمت بنزین در آمریکا به این دیدار مبادرت کرد، اما این توجیهات با توجه به بلندپروازی‌های بن‌سلمان و فضای بسته‌سیاسی که او در عربستان ایجاد کرده است، عملی پر ریسک است.

از سوی دیگر، مقامات سعودی و از جمله عادل الجبیر، وزیر مشاور در امور خارجی عربستان، ادعای بایدن درباره تذکر در خصوص مسئولیت بن‌سلمان در جنایت یادشده در جریان جلسه خصوصی را تکذیب کردند. الجبیر همچنین خاطرنشان کرد که بن‌سلمان بر ضرورت احترام به تفاوت ارزش‌های فرهنگی تاکید کرده بوده که زیر عنوان نسبی‌گرایی فرهنگی، توجیهی بر نقض سیستماتیک ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشری بوده و هست.

برآشفتن بایدن از این تکذیبیه تاثیری بر انتقاد منتقدان درون و برون‌حزبی او، از جمله سناتور برنی سندرز، نداشت. نتیجه این سفر تقویت موقعیت بن‌سلمان در خارج از مرزهای عربستان سعودی و تحکیم پادشاهی آینده او به عنوان عصری جدید در حکومت آل‌سعود است. بن‌سلمان اگرچه مشوق نوسازی در چارچوب نگاه روبنایی و سطحی به مدرنیته با انتقال فناورهای پیشرفته و افزایش آزادی‌های اجتماعی است، اما در عرصه سیاسی گرایش به تمامیت‌خواهی و نفی مبانی اندیشگی تجدد دارد. نکوهش دولت آمریکا به خاطر ماجرای زندان ابوغریب در عراق توسط مقامات سعودی، نشان می‌دهد که ریاض اعتنایی به انتقادات حقوق بشری ایالات متحده ندارند.

بهبود روابط

این سفر را می‌توان نقطه عطفی در ترمیم روابط دولت‌های آمریکا و عربستان سعودی بعد از پایان ریاست جمهوری دونالد ترامپ به شمار آورد که در واقع مصالحه دمکرات‌ها و حاکمان آل سعود است. البته سطح استقبال از بایدن در ریاض به مراتب کمتر از میزبانی دونالد ترامپ بود. قراردادهای جدید تجاری و فناوری‌بنیاد، بخصوص در حوزه تولید انرژی‌های پاک، بین دو کشور امضا شد و به احتمال زیاد شروط و ملاحظات آمریکا برای فروش تجهیزات نظامی پیشرفته به عربستان و دیگر کشورهای عربی حوزه جنوبی خلیج فارس تعدیل خواهد شد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

اما در خصوص بهبود رابطه دولت‌های آمریکا و عربستان سعودی نباید دچار اغراق شد. عربستان سعودی در دهه گذشته به تدریج از استراتژی اتحاد راهبردی با غرب، به سمت موازنه‌سازی با روسیه و چین حرکت کرده است. مقامات سعودی با پیش‌بینی شکل‌گیری جهان چند قطبی، از گذاشتن تمامی سیب‌های خود در سبد غرب بویژه دولت آمریکا امتناع کرده و روابط خود با روسیه و چین را گسترش داده‌اند.

چالش‌های جدید دمکراسی در دنیا و سر برآوردن نظام‌های سیاسی اقتدارطلب، مقامات عربستان را که ارزشی برای دمکراسی و حقوق بشر قائل نیستند، در جایگاهی متفاوت با آنچه سیاستمداران آمریکایی چون بایدن انتظار دارند نشانده است. مقامات سعودی بعد از تجربه بهار عربی می‌دانند که در صورت شکل‌گیری اعتراضات داخلی، نمی‌توانند روی حمایت آمریکا حسابی باز کنند.

از این‌رو شاهزاده فیصل بن فرحان بعد از پایان مذاکرات بایدن در عربستان سعودی، تصریح کرد که اگرچه آنها در حوزه فناوری و تجهیزات نظامی آمریکا را منبع اصلی واردات می‌دانند، اما همکاری‌های‌شان با کشورهای دیگر از جمله چین را ادامه می‌دهند. عربستان همچنین در حوزه راهبردی و ژئوپلیتیک قائل به همکاری‌هایی در سطح نه چندان بزرگ با روسیه است. بنابراین تقریبا با ضریب اطمینان بالا می‌توان گفت، عربستان در سایه تحولات جدید در عرصه بین‌المللی به سیاست همراهی کامل با غرب برنخواهد گشت.

مهار جمهوری اسلامی

سفر بایدن به خاورمیانه هم‌زمان با بن‌بستی بود که بعد از مذاکرات غیرمستقیم دوحه بین نمایندگان دولت‌های ایران و آمریکا شکل گرفت. در این فضا دولت بایدن به سمت تشدید درگیری کلامی با جمهوری اسلامی و زبان تهدید رفت. از آنجا که سیاست بایدن در مهار جمهوری اسلامی را می‌توان در مجموع میانگینی از سیاست دولت‌های اوباما و ترامپ ارزیابی کرد، به نظر می‌رسد در سایه بن‌بست موجود و نبود چشم‌انداز چندان امیدوارکننده برای خروج از آن، به سیاست فشار حداکثری ترامپ نزدیک شده است.

در این فضا اعلام تعهد مشترک دولت‌های آمریکا و اسرائیل، به معنای همراهی بیشتر با اسرائیل و اقدام دولت آمریکا علیه جمهوری اسلامی در زمان حرکت آن به سمت تولید جنگ‌افزار اتمی است. اقدام مستقل اسرائیل در این زمینه ریسک‌های زیادی دارد و این کشور در مواجهه مستقیم نظامی با حکومت ایران آسیب‌پذیر است. اما این وعده‌ای مشروط برای آینده است و با توجه به سیاست روز جمهوری اسلامی در نمایش “رسیدن به آستانه قابلیت نظامی” و هم‌زمان امتناع از تولید سلاح اتمی، احتمال کمی برای تحقق دارد.

در وضعیت کنونی شکاف بین دولت‌های اسرائیل و آمریکا بر سر بازسازی برجام کماکان باقی است و کشورهای عربی نیز به درجاتی در این نگرانی سهیم هستند. بایدن تصریح کرد که دیپلماسی و بازسازی برجام کماکان از اولویت‌های او در ارتباط با ایران است. ایجاد ائتلاف نظامی منطقه‌ای علیه جمهوری اسلامی نیز به جای خاصی نرسید. فقط بحث فروش بیشتر تجهیزات نظامی پیشرفته و مشاوره نظامی برای تقویت توان دفاع موشکی و هوایی آن دسته از کشورهای عربی مطرح است که اکثرشان از تقابل با ایران روی‌گردان هستند. حتی فرحان هم به صراحت ایده تشکیل ناتوی عربی را رد کرده است.

در حال حاضر تشکیل یک ائتلاف نظامی در منطقه علیه جمهوری اسلامی در هاله‌ای از ابهام بوده و با موانع جدی روبروست. تمایل عربستان سعودی به تنش‌زدایی با جمهوری اسلامی و فشار دولت عراق نیز نشانه دیگری است از این که موازنه قوای منطقه‌ای دستخوش تغییر معنادار و پایداری نشده و دورنمایی نیز در این خصوص دیده نمی‌شود. پذیرش تمدید آتش‌بس در یمن هم گرچه موفقیتی برای دولت بایدن است، اما هم‌زمان برای مقامات تهران نیز امتیاز محسوب می‌شود؛ امتیازی که باعث می‌شود تا جمهوری اسلامی تقسیم قدرت مورد نظر خود را به مقامات سعودی و دیگر قدرت‌های منطقه‌ای عرضه کند.

رابطه اعراب و اسرائیل

سفر مستقیم بایدن از تل‌آویو به جده آغاز برقراری ارتباطات هوایی مسافربری بین کشورهای عربستان سعودی و اسرائیل بود که گرچه اتفاق جدیدی است، اما تعمیم این رویداد متعلق به حوزه اقتصاد سیاسی، به مسائل راهبردی و ژئوپلیتیک اشتباه است. سخنان مقامات سعودی هرگونه خوش‌بینی نسبت به عادی شدن روابط این کشور با اسرائیل را زایل کرد. عربستان سعودی مشابه مراکش، بحرین و امارات متحده عربی نیست و تا زمانی که تغییر محسوسی در موقعیت فلسطینی‌ها ایجاد نشود، سعودی‌ها چنین امتیازی را به اسرائیل و حامیان غربی‌اش نخواهند داد.

البته همکاری حول مهار دشمن مشترک (جمهوری اسلامی ایران) در سطحی حفظ و گسترش پیدا می‌کند، اما تمایل عربستان به ادامه گفتگوها با میانجی‌گری عراق، نشانگر رویکرد متفاوت حاکمان سعودی است که در شرایطی می‌تواند مسیر آنها را از هیأت حاکمه اسرائیل جدا کند.

تضعیف چین در خاورمیانه

شاید موفقیت‌آمیزترین دستاورد سفر بایدن به عربستان سعودی و مذاکره مستقیم با سران کشورهای عربی را بتوان مهار چین دانست. توافق دو کشور بر سر گسترش شبکه‌های مخابراتی و تلفن همراه آمریکایی در نسل‌های پنج و شش جی و شبکه دسترسی باز رادیویی (Open Radio Access Network)، محدودیت‌هایی را برای وابستگی اطلاعاتی به شرکت هوایی چین ایجاد می‌کند. دولت بایدن بازگشت به مشارکت فعال در خاورمیانه و سرمایه‌گذاری‌های تجاری و فناوری‌بنیاد را بخشی از راهبرد مهار چین در دنیا می‌داند. اگرچه عربستان مراودات تجاری، تکنولوژیک و نظامی خود با چین را ترک نمی‌کند، اما به صورت نسبی وزن بیشتری به دادوستد به آمریکا می‌دهد. تداوم یا افزایش تنش میان آمریکا و عربستان و دیگر کشورهای خاورمیانه، می‌توانست فرصت مناسبی را برای گسترش هر چه بیشتر نفوذ چین در یکی از مهم‌ترین مسیرهای ترانزیت انرژی‌های فسیلی دنیا فراهم کند.

افزایش تولید نفت

دولت بایدن موفقیت نقدی در زمینه افزایش تولید نفت عربستان که بتواند منجر به خنثی‌سازی فشار روسیه شده و در نهایت به کاهش بهای بنزین و دیگر فراورده‌های تولیدی از سوخت‌های فسیلی بینجامد، نداشت.

عربستان اعلام کرد که به صورت مستقل تصمیم نخواهد گرفت و موضوع را در اجلاس بعدی اوپک طرح کرده و به تصمیم جمعی متعهد خواهد بود. در این شرایط با توجه به مراودات حکام سعودی با مقامات کرملین، احتمال اینکه تغییر معنادار و بزرگی در بازار جهانی نفت رخ دهد، بالا نیست. از سوی دیگر عربستان سعودی در حفظ قیمت بالای نفت مزایایی نیز دارد و نمی‌خواهد از منابع مالی جدید چشم‌پوشی کند.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.