ناصر پاکدامن و “چشم‌­انداز” او در تبعید

در تاریخ مطبوعات ایران در تبعید گاهنامه “چشم‌­انداز” جایگاه ویژه‌ای دارد. اسد سیف، پژوهشگر، تلاش کرده با ثبت داده‌های کتابشناختی این نشریه، پرتوی بیفکند به گوشه‌ای از کار ارزشمند ناصر پاکدامن که دو روز پیش درگذشت.نخستین شماره گاهنامه “چشم‌­انداز” در ۱۳۶ صفحه، به قطع رقعی، در تابستان ۱۳۶۵ در پاریس منتشر شد. در پشت جلد آن آمده است: گاهنامه فرهنگی، اجتماعی، ادبی. به کوشش ناصر پاکدامن و محسن یلفانی.

چشم­‌انداز ۲۴ شماره منتشر شد. آخرین شماره آن به تاریخ پاییز ۱۳۸۴ انتشار یافت، یعنی عمر این نشریه ۱۹ سال بود.

در نخستین شماره چشم‌­انداز هدف از انتشار آن چنین عنوان شده است: «… انگیزه نخست نیازی بود به فراهم آوردن فضایی برای بحث و گفتگو از آن­چه بر ما گذشته است و می‌­گذرد. فضایی برای آنان‌ که در ایرانند و هم برای آنان­ که در بیرون از ایران در تلاش و کوشش و مبارزه‌­اند. و از این رهگذر ادای دینی شده باشد در راه نگهداشت و رواج فرهنگ ایران.»

و در ادامه آمده است: «چشم‌­انداز به شعارهای اصلی انقلاب استقلال، و آزادی باور دارد… ایران ولایت فقیه ایران انقلاب نیست، ایرانِ دین­‌سالاران است. باید پذیرفت که آن انقلاب که می‌­خواست ایرانی دیگر بسازد، شکست خورده است… سلاح چشم‌­انداز سلاح نقد است… چشم‌انداز مجالی است در پاسخ‌­هایی به این پرسش‌­ها.»

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

چشم­‌انداز با نفی “فرهنگ ولایت فقیه” که “جهان را از فسق و فجور و فحشا آکنده می­‌بیند و از همین رو جز خود را غوطه‌­ور در فساد می‌­داند و مستحق سرکوب و ریشه‌­کنی و نابودی”، “برانداختن این چنین فرهنگی را می­‌طلبد.”

چشم‌­انداز می­‌خواهد در برابر “فرهنگ خودکامه ولایت فقیه” بایستد و با آن به مبارزه برخیزد، زیرا «ممیزی و سانسور آن زمان پیروز است که به خودسانسوری انجامیده باشد. یعنی آن­جا که شهروندان، از هراس سرکوب، دیگر شوند و دیگر گویند، خود ممیز خود گردند و هر یک در درون خود، در خواب و بیداری، خود را ممیزی کنند. این کمال پیروزی نظام ممیزی است: هراس در دل‌­ها نشاندن، کردارها، پندارها، رفتارها را به زنجیر کشاندن، پنهانکار شدن، در آشکار و پنهان دوگانه شدن… فرهنگ ولایت فقیه هم­چون هر فرهنگ استبدادی، فرهنگ تزویر و ریا و تقیه است…»

چشم‌­انداز می‌­خواهد “منادی فرهنگ مبارزه” باشد و با “خودکامگی”، “قشری‌گری”، “دین­‌سالاری”، “سانسور و خودسانسوری”، “استعمارزدایی” و “بی­‌فرهنگی” در راستای “تداوم و اعتلای فرهنگ ایران” مبارزه کند.

و در پایان، چشم‌­انداز «کوشش است، تلاش است، مبارزه است برای بودن، ماندن، بسیار شدن، شکوفا شدن در ایرانی سراسر آزادی و در جهانی یکسره برابری.»

در پانزدهمین شماره چشم‌­انداز در صفحه پشت جلد اسامی گردانندگان آن نیز از دو نفر به شکل زیر تغییر داده می‌شود: «به کوشش ناصر پاکدامن، شهرام قنبری، شیدا نبوی، محسن یلفانی. صفحه‌­آرایی و طرح‌­ها؛ رضا امان.»

در بیست و یکمین شماره تغییر زیر را می‌­­بینیم: «با کوشش ناصر پاکدامن، شهرام قنبری. صفحه‌­آرایی: شیدا نبوی.»

صفحه‌­آرایی شماره‌­های دو تا چهارده را تیرداد کوهی برعهده دارد و شماره پانزده و شانزده را رضا امان صفحه‌آرایی کرده است. معرفی “کتاب­‌های تازه” را نیز شیدا نبوی برعهده دارند.

در شماره ۲۱ در نوشته‌­ای با عنوان “همان و دیگر” آمده است: «چشم‌­انداز به انتشار خود ادامه می‌دهد. چشم­‌اندازی که همان است و دیگر است. دیگر است چرا که از این پس می­‌باید بکوشد تا بی‌بهره از همکاری­‌های دو تن از یاران نخستین به راه خود ادامه دهد: محسن یلفانی و شیدا نبوی از این پس و هر یک به دلایلی متفاوت، چشم­‌انداز را از همکاری خود محروم داشته‌­اند… محسن یلفانی و شیدا نبوی قول داده‌­اند که از این پس نیز هر بار که فرصت کنند، همکاری و همراهی خود را از چشم‌انداز دریغ ندارند… چشم‌­انداز همان است چرا که بر سر همان حرف و سخن نخستین می‌ماند… فضایی برای بحث و گفتگو از آن­چه بر ما گذشته است و می‌­گذرد…»

و در پایان آمده است: «چشم‌­انداز حاصل کوششی دسته­‌جمعی است. امید است که در این کوشش دسته‌­جمعی هم­چنان با ما شریک بمانید.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

در ۲۴ شماره چشم‌­انداز در عرصه‌­های مختلف مطلب منتشر شده است؛ شعر، داستان، مقاله‌­هایی در رابطه با رویدادهای انقلاب، گذشته و حال ایران و این­که چه باید کرد، نقد دین و قوانین حاکم بر ایران، خاطرات زندان، مسأله زنان، معرفی کتاب و نشریات. در بیشتر شماره‌­ها گزارش‌­هایی از ایران نیز دیده می‌­شود.

کل صفحات چشم‌­انداز در ۲۴ شماره ۳۴۰۲ صفحه است که در این صفحه‌­ها ۱۷۴ نویسنده از داخل و خارج از کشور، و از آن میان ۱۶ زن، با آن همکاری داشته‌­اند. بهروز امدادی اصل نامی است که از او گزارش‌­هایی از ایران با عنوان‌­هایی مختلف در بیشتر شماره‌­ها آمده است. این نوشته‌­ها بعدها به شکل یک کتاب از سوی “چشم­‌انداز” منتشر شد.

در میان داستان‌­نویسان نام نسیم خاکسار و داریوش کارگر و در میان شاعران نام شاعرانی چون اسماعیل خویی، سعید یوسف و مجید نفیسی در چندین شماره تکرار شده است. در چشم­‌انداز چند نمایشنامه نیز از محسن یلفانی منتشر شده است.

در میان نویسندگان ساکن ایران که از آنان مطلبی در چشم‌­انداز منتشر شده، هوشنگ گلشیری با چند داستان چشمگیرتر است. از کسان دیگری نیز با نام مستعار در چشم‌­انداز مطالبی منتشر شده است.

در میان همکاران چشم‌­انداز در عرصه داستان این نام‌­ها دیده می‌­شوند: الف. پرویز (نام مستعار پرویز اوصیا)، بهروز آذر، نسرین اتحاد، بیژن مقدم، حسین دولت‌­آبادی، اکبر سردوزامی، حسن حسام، رؤیا چیانا، داریوش کارگر، نسیم خاکسار، رضا علامه‌­زاده، بهرام حیدری، عباس سماکار، رضا مهاجر، هوشنگ گلشیری، منوچهر ایرانی (نام مستعار هوشنگ گلشیری)، حسین قدیرنژاد، علی امینی نجفی، شهلا شفیق، رضا براهنی، زهرا لنگرودی، مهری یلفانی، بزرگ علوی و…

در میان همکاران چشم‌­انداز در عرصه شعر این نام‌­ها دیده می‌­شوند: مجید نفیسی، اسماعیل خویی، سیاگزار برلیان، هادی خرسندی، ژاله چگنی، حسن حسام، کمال رفعت صفایی، منوچهر یکتایی، حمیدرضا رحیمی، رضا فرمند، سعید یوسف، احمد ابراهیمی، منوچهر شیبانی، م. پیوند، رضا قاسمی، مهدی اخوان ثالث، محمود فلکی، پرویز اوصیا، رازین، بتول عزیزپور، م. سحر و…

در میان همکاران عرصه نقد و بررسی ادبیات و فرهنگ و تاریخ این نام‌­ها دیده می‌­شوند: تورج اتابکی، ناصر پاکدامن، وارطان میکائلیان، امیر هوشنگ کشاورز، ناصر شباهنگ، علی حمدانی، الف. پایا، محمدتقی حاج بوشهری، باقر پرهام، محسن یلفانی، م. اردکالی، علی­‌اکبر حکمی‌­زاده، پرویز ناتل خانلری، شهرام قنبری، علی شیرازی، بهمن نیرومند، آرامش دوستدار، هایده مغیثی، اسد سیف، شاهرخ گلستان، بهرام بیضایی، داریوش آشوری، سهراب بهداد، محمد ارونقی، افشین متین، یحیی آرین‌­پور، مهستی شاهرخی، پرویز دستمالچی، سروش حبیبی، کاووس رستم‌­زاده، محمود کتیرایی، سعید میرهادی (ترجمه منیره برادران)، حسن طاهباز، اصغر شیرازی، ف. وهمن، ایرج فیروزکوهی، فریدون بابایی خامنه، هوشنگ فیلسوف، شیدا نبوی، سیمین بهبهانی، ناصر اعتمادی و…

طرح‌­های چشم‌­انداز کار رضا امان و اردشیر محصص و مانی هستند.

چشم‌­انداز هر شماره در هزار نسخه در چاپخانه باقر مرتضوی در شهر کلن (آلمان) چاپ می‌­شد، در کتابفروشی‌­های ایرانی برای فروش عرضه می‌­شد و یا از طریق پست برای علاقمندان ارسال می‌­شد.

توقف انتشار چشم‌­انداز از پیش اعلام نشد و این نشان از آن دارد که نباید قصد توقف از پیش در میان بوده باشد.

چشم‌­انداز اگرچه نابهنگام از ادامه فعالیت بازماند، اما همان­گونه که خود در نخستین شماره خویش آرزو کرده بود، فضایی مناسب فراهم آورد برای “بحث و گفتگو از آنچه بر ما گذشته” است. در چشم‌­انداز افکار و نظرهای گوناگون روادارانه در کنار هم قرار گرفتند تا در این راستا بگویند و بشنوند.

چشم­‌انداز بی‌هیچ هراسی، در برابر “فرهنگ ولایت فقیه” ایستاد، از ممیزی و سانسور نوشت، در برابر سرکوب، از آزادی و دمکراسی گفت و در افشای “فرهنگ تزویر و ریا و تقیه”ی حاکم بر ایران، نقشی در مبارزه علیه آن بر عهده گرفت.

چشم­‌انداز تلاشی بود در مبارزه علیه سانسور و استبداد و قشری‌گری برای اعتلای فرهنگ ایران؛ این تلاش اگرچه ادامه نیافت، اما ‌در همان عمر کوتاه نوزده‌­ساله خویش خوش درخشید.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.