کرد و کردستان از لابه‌لای خاطرات احمد اسکندری

چرا و چگونه کردها در انقلاب ۵۷ شرکت کردند؟ چرا و چگونه رژیم نوبنیاد جمهوری اسلامی به کردستان لشکر کشید؟ اسد سیف، پژوهشگر، نگاهی دارد به کتاب “خاطرات و یادداشت‌ها” که احمد اسکندری آن را در همین راستا نوشته است.با آغاز اعتراض‌ها علیه حکومت محمدرضا شاه، بغض فروخورده سالیان در میان مردم کردستان نیز فریادی شد با هدف رسیدن به آزادی. مردم در روزهای نخست “اجرای واقعی قانون اساسی” را طلب می‌کردند. شعارها اما به موازات تشدید سرکوب و خشونت حاکم، در اندک‌زمانی به “رفع ستم ملی” فرارویید و سیاسی‌تر شد.

مردم کردستان در طول تاریخ هیچ‌گاه از سوی حکومت مرکزی مورد توجه قرار نگرفتند. همیشه مورد سوء‌ظن قرار داشتند و کردستان در شمار فقیرترین مناطق کشور بود. پنداری آنان نمی‌بایست از ثروت کشور سهمی داشته باشند. شاید به علت همین پیشینه بود که کردها در عدم اعتماد به دولت مرکزی، از همان آغاز با خواست‌هایی مشخص به جنبش پیوستند، با هدف سرنگونی رژیم پیشین در انقلاب شرکت کردند، پیروزی آن را جشن گرفتند، اما تن به خواست‌های خمینی و حکومت نوبنیاد ندادند.

کردها در اکثریت خویش سنی‌مذهب هستند. حکومت جدید حکومت شیعیان بود و برتری آنان بر تمامی دیگر ادیان و مذاهب؛ چیزی که بعدها در قانون اساسی آن تبلور یافت، به‌گونه‌ای که حتی رییس‌جمهور نیز نمی‌تواند غیرشیعه باشد. جنبش در کردستان خلاف دیگر نقاط ایران شکل مذهبی نداشت. نام‌آورترین شخصیت مذهبی کرد، عزالدین حسینی، جدایی دین از دولت را شعار می‌داد و هم‌راه و هم‌صدای مردم بود در دستیابی به خواست‌هایشان.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

کردها همیشه مورد آزار قرار گرفته‌اند؛ چه از سوی حکومت مرکزی و چه از سوی خوانین منطقه. در جنبش مشروطه نقش فعالی داشتند، در کنار ستارخان و باقرخان علیه مخالفان مشروطه جنگیدند، به طرفداری از مشروطه انجمن‌های شهر و “کمیته‌های حمایت از جنبش مشروطه” تشکیل دادند، اما از مشروطه چیزی به آنان نرسید. در پیشینه تاریخی کردستان دو بار “حکومت خودمختار” تجربه شده بود. بار نخست سالی پیش از کودتای رضاخان و بار دوم در سال ۱۳۲۴ شمسی. مردم در خودمختاری شکوفایی جامعه را تجربه کرده بودند. این تجربه هر دو بار به خون نشست. با این‌همه جنبش‌های اعتراضی در کردستان همیشه حضور داشت. حکومت کردها را برنمی‌تافت و کردها حکومت را.

یادمانده‌های انقلاب

بازگشت به گذشته با نگاهی دیگر، کنجکاوانه و منتقدانه، می‌تواند دستمایه‌ای باشد برای تاریخ‌نویسی. احمد اسکندری در کتاب “خاطرات و یادداشت‌ها” همین کار را کرده است.

احمد اسکندری که خود از دست‌اندرکاران فعالیت‌های مدنی در کردستان پس از انقلاب بود و از مسؤلان دفتر شیخ عزالدین حسینی، یادداشت‌ها و یادمانده‌های خویش را از این جنبش منتشر کرده است. ارزش این کتاب نیز در همین است.

روند شکل‌گیری تشکل‌های مردمی و فعالیت‌های آنان، رفتار دولت مرکزی در برابر خواست‌های کردها، چگونگی نشست‌ها و بحث‌ها و نظرات هیأت‌های اعزامی از سوی دولت با نمایندگان مردم کردستان، سیاست‌های پشت‌پرده خمینی و حامیان او در این نشست‌ها، مسلح نمودن فئودال‌های منطقه از سوی دولت در برابر مردم و خواست‌های آنان و بسیاری موارد دیگر را می‌توان در این کتاب بازیافت.

شیخ عزالدین حسینی در تمامی جلسه‌های نمایندگان دولت با نمایندگان مردم کردستان حضور داشت. او هم محبوب مردم بود و هم از سوی تمامی سازمان‌ها و گروه‌های سیاسی حمایت می‌شد. خاطرات نویسنده، از آن‌جا که به عنوان عضوی از “دفتر شیخ عزالدین حسینی” فعال بود و در بسیاری از جلسات حضور مستقیم داشت و یا در جریان بحث‌ها بود، می‌تواند سند باشد.

خواست‌های مردم کردستان

شور انقلاب در دستیابی به آزادی در کردستان خلاف دیگر نقاط ایران پیش می‌رفت. آنگاه که غرب به حمایت خویش از شاه پایان داد و بر خمینی به عنوان گزینه‌ای بهتر سرمایه‌گذاری کرد، اندک‌اندک اعتراض‌ها در ایران بیش از پیش شکل مذهبی به خود گرفت. حضور پررنگ خمینی انقلاب را از خواست‌های اولیه‌اش تهی کرد و سرانجام به جمهوری اسلامی رسید. جنبش در کردستان اما از همان آغاز، نه بر محور رهبر، بل‌که بر مبنای خواست‌ها بنیان گرفت.

«اعتراضات و راهپیمایی‌ها در کردستان هیچ رنگ و بوی مذهبی نداشت و خواست‌های مردم بیشتر حول آزادی، دمکراسی و حقوق ملی خلق کرد دور می‌زد.» هواداران خمینی در تهران شعار می‌دادند “استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی”، مردم کردستان اما شعار “آزادی، استقلال، جمهوری مردمی” سر می‌دادند. آنان در این راستا بنیادهای چنین حکومتی را نیز پی می‌ریختند. خلاف دیگر نقاط ایران که حزب‌الله میدان‌داری می‌کرد، در کردستان تمامی سازمان‌ها، احزاب و گروه‌ها آزادی فعالیت داشتند.

هنوز سالی از سقوط رژیم شاه نگذشته بود که: «در فضای دمکراتیک حاکم، شوراهای شهر و روستا، کارگران، بازاریان و دانش‌آموزان تشکیل شده بودند. حضور فعالانه زنان و دختران در همه زمینه‌ها چشمگیر بود؛ زبان و فرهنگ کردی رشد کرده، صدای آزادی‌خواهی و حق‌طلبی مردم کردستان به‌طور وسیعی به همه‌جا رسیده و خلق کرد دوستان زیادی در ایران و خارج از کشور پیدا کرده بود. حاکمان و دست‌اندکاران جمهوری اسلامی این وضع را برنمی‌تابیدند.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

تمامی سازمان‌های سیاسی در کردستان به علت “نامعلوم بودن محتوای جمهوری اسلامی” از شرکت در رفراندوم جمهوری اسلامی خودداری کردند. نمایندگان آنان پیش‌تر در دیدار با خمینی به او یادآور شده بودند که او در این رفراندوم نمی‌خواهد “حقوق خلق کرد و خلق‌های دیگر ایران” و هم‌چنین “خودمختاری کردستان در چهارچوب ایران آزاد” را به رسمیت بشناسد.

آغاز سرکوب

در پی چنین صراحت‌هایی دست‌اندرکاران حکومت نوبنیاد، از رهبر آن خمینی گرفته تا بنی‌صدر و صباغیان، به توطئه، جنگ علیه کردها و سرکوب را آغاز کردند. هدف، سرکوب کردها به هر بهایی بود. از صداقت افرادی چون داریوش فروهر نیز در راه صلح سوء‌استفاده شد. خمینی به حیله، در فراخوانی که جز دروغ چیزی در خود نداشت، فرمان حمله به کردستان را صادر کرد. دروغ‌های مطبوعاتی پیرامون این فرمان، اخباری سراسر جعلی را به خورد مردم ایران دادند.

سرانجام با شعار صلح و سرکوب ضدانقلاب، با تانک و توپ و خمپاره و جت‌های جنگنده چنان یورشی را به کردستان آغاز کردند که سال‌ها ادامه یافت و هزاران کشته و خرابی بسیاری از شهرها را به‌همراه داشت. هم‌زمان خلخالی با سفر به کردستان، با اعدام نه نفر در شهر پاوه، کشتن مخالفان را در جمهوری اسلامی آغاز کرد.

احمد اسکندری اسنادی از این یورش‌ها و نتایج آن، کشتار، توطئه‌های دولتی، گفت‌گوها با هیأت به اصطلاح صلح دولت و مواضع و رفتار گروها و احزاب کرد را در این کتاب آورده است. یادمانده‌های او بخش خواندنی این روزهای سیاه تاریخ در کردستان هستند.

“خاطرات و یادداشت‌ها (۱۳۵۹-۱۳۲۷)” که در دو بخش و ۵۰۰ صفحه تنظیم شده، برای همه آنانی که علاقمند به تاریخ کردستان و هم‌چنین چگونگی یورش حکومت به این خطه هستند، کتابی‌ست خواندنی. آشنایی بیشتر با سیمای تابناک شیخ عزالدین حسینی، روحانی برجسته کردستان، از ارزش‌های دیگر این کتاب است. این اثر را نشر باران در سوئد منتشر کرده است.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.