کتاب “دا”؛ یک واقعیت و صدها دروغ

جمهوری اسلامی ۳۱ شهریور تا ۶ مهر را “هفته دفاع مقدس” نام گذارده است. اسد سیف، منتقد ادبی، به همین مناسبت نگاهی انداخته به کتاب “دا”؛ خاطرات سیده زهرا حسینی از سال‌های جنگ هشت ساله که نماد “ادبیات پایداری”خوانده می‌شود.”دا” خاطرات زهرا حسینی است که به کوشش سیده اعظم حسینی در “دفتر حوزه هنری” تولید شده و “انتشارات سوره” آن را در ۸۳۰ صفحه منتشر کرده است.

جنگ آغاز می‌شود

راوی در آغاز جنگ دختری هفده ساله ساکن خرمشهر بود که یادمانده‌های خویش را از روزهای جنگ و مقاومتِ مردم در دشوارترین لحظات زندگی روایت می‌کند. از محاصره و سقوط خرمشهر می‌گوید، از بمباران بی‌وقفه و بی‌هدف شهر، از ویرانی و کشته شدن انسان‌ها که آن را سر بازایستادن نیست، از مرگِ زن و مرد و کودک، از کشتار “نیروهای سرگردان و بی‌فرمانده‌” داوطلب، از آوارگی مردم، از خونی که هم‌چنان جاری‌ست، از بدن‌های پاره‌پاره، تن‌های بی‌سر و سرهای متلاشی‌شده، از “جنت‌آباد”؛ قبرستانی که جنازه‌ها در آن تلنبار شده‌اند و دیگر زمینی خالی برای دفن کشتگان در آن یافت نمی‌شود، از مردمی که به اجبار خانه و شهر خویش را ترک می‌گویند، از خودش که زن است و اجازه ندارد در کنار مردان به دفاع از “وطن” برخیزد.

“دا” حکایت درد و رنج است از روزهای سیاه تاریخ یک کشور به روایتِ دختری جوان که می‌کوشد شانه به شانه مردان به دفاع از شهر برخیزد. به‌رغم مخالفت‌ها، طرد و ممانعت به صرفِ زن بودن، شهر را ترک نمی‌گوید، در غسالخانه شهر به کار مشغول می‌شود، قدم به قدم حضور خویش را بر جمع مردان تحمیل می‌کند و سرانجام در پی سلسله کارهای پشتِ جبهه به عنوان مددکار در درمانگاه صحرایی به کار ادامه می‌دهد. در آستانه سقوط خرمشهر زخمی و در بیمارستان بستری می‌شود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

“دا” نخستین بار در مهر ۱۳۸۷ منتشر شد. در هشت ماه نخست ۵۵ بار بازچاپ شد. ۱۵۹-مین چاپ آن به تازگی وارد بازار شده است. به بیانی دیگر نیم‌میلیون نسخه از آن در نخستین سال انتشار به فروش رفته است.

اثری تبلیغی

“دا” را رکورددار بازچاپ در ایران می‌دانند. در نمایشگاه کتاب تهران پرفروش‌ترین کتاب بود. با این‌که داستان و رمان نیست، دو جایزه دولتی “آل‌احمد” و “کتاب سال جمهوری اسلامی” در عرصه “ادبیات داستانی” و هم‌چنین جوایزی دیگر به آن تعلق گرفته است. نمایشی رادیویی از آن تنظیم شده، برنامه‌هایی تلویزیونی نیز از آن فراهم آمده است.

چندین کارگردان اظهار تمایل کرده‌اند تا فیلمی سینمایی از “دا” تهیه کنند. “حوزه هنری و انجمن دفاع مقدس” تصمیم دارد فیلمی از آن بسازد. اعضای “فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی” پیشنهاد کرده‌اند «این کتاب در گروه ادبیات معاصر فرهنگستان و در دانشکده‌های ادبیات و مراکز فرهنگی مورد بهره‌برداری قرار گیرد». محمدخانی عضو فرهنگستان آن را “اثری ملی” خوانده است. “مقام رهبری” نیز توصیه کرده که این اثر در صورت امکان در تیراژ میلیونی منتشر شود، در غیر این‌صورت از این پس در هر بازچاپ در دوبرابر تیراژ پیشین، یعنی پنج‌هزار نسخه از آن منتشر شود. محمد حمزه‌زاده، مدیر “انتشارات سوره”، اعلام کرده که این کتاب را به زبان‌هایِ انگلیسی، ترکی، عربی و اردو منتشر کرده‌اند.

“دا” در زبان کردی و لری به معنای مادر است. راوی که از مهاجرانِ لر ساکن خرمشهر است، مادر خود را “دا” صدا می‌زند و همین نام را هم برای عنوان کتاب برگزیده است. او می‌گوید، این کتاب را نوشته تا ثابت کند “ما جنگ‌طلب نیستیم.”

در کنار همه این واقعیت‌ها، می‌توان واقعیت‌هایی دیگر را نیز در هیاهوی “دا” بازیافت. از زمانی که محمد خاتمی در زمان صدارت خویش بر وزارت ارشاد “ادبیات دفاع مقدس” را بنیان گذاشت، هزاران اثر در تیراژی بالا به قصد تبلیغات به نام ادبیات در شریان‌های فرهنگی کشور تزریق شد. هزاران نویسنده و هنرمند با سرمایه‌ای کلان به کار گرفته شدند تا ادبیاتی دگرگونه در خدمتِ هدف‌های دولت بیافرینند. می‌توان “دا” را ادامه همان سیاست در آرایشی دیگر به حساب آورد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

“اسلامی‌نویس”ها چهار دهه از کاسه دولت خوردند و در راستای اهداف آن به تبلیغات‌چی حکومت تبدیل شدند. “دا” به شکلی نشان ورشکستگی همه آنانی‌ست که خواستند با “حماسه‌آفرینی”های دروغین خویش در ادبیات، فقط تأییدگر سیاست‌های حکومت باشند. رژیم در عمر خویش بسیار کوشید تا تبلیغات “اسلامی‌نویسان” را به عنوان ادبیات به خورد مردم دهد؛ امری که در آن ناکام ماند.

به روایتی دیگر، در اعلام ورشکستگی یک سیاست است که “دا” به قول مدیرعامل خبرگزاری مهر، “روحی تازه در عرصه ادبیات و فرهنگ کشور دمید.” این سخنان را مدیر “مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری حوزه هنری” تکرار می‌کند: «ما بسیار دیر و بعد از ۲۰ سال به این زبان رسیدیم و این‌جا یک نقطه آغاز است تا به آثار دیگری دست یابیم.»

نانویسنده‌ای که نویسنده می‌شود

“دا” اگرچه خاطرات است و صاحب خاطرات که راوی باشد، نویسنده آن نیست، ولی دولت به عنوان “بهترین کتاب داستانی سال” به آن جایزه می‌دهد، به خاطر «ارایه تصاویر واقع‌گرایانه از جنگ، روایت صادقانه از یک دوره تاریخی، مخاطب‌پسند بودن، نثر ساده و روان».

می‌توان گفت که حکومت با داستان خواندن “دا”، از نانویسنده‌ای نویسنده ساخته تا بکوشد بر نتیجه فلاکت احکام خویش درباره هنر و ادبیات پرده‌ای بکشد. این اثر در میان “ادبیات جنگ” که رژیم در ده‌ها هزار کتاب از داستان و خاطره در میلیون‌ها نسخه فراهم آورده، آغاز یک پایان است.

“دا” تمامی ویژگی‌های آثار “ادبیات حکومتی” را در خود دارد؛ بلندگوی تبلیغاتی سیاست‌روزِ رژیم است، به پدیده “دشمن‌آفرینی” در نظام جمهوری اسلامی نظر دارد، در همین رابطه در بستر روایت بارها و بارها از خیانت بنی‌صدر صحبت می‌کند، از “منافقین” و “ضدانقلاب” می‌گوید، خمینی به عنوان رهبر در آن جایگاهی ویژه دارد، خامنه‌ای به عنوان رهبر بعدی برجسته می‌شود.

در سراسر کتاب هیچ اشاره‌ای به حضور نیروهای ارتش در جبهه نمی‌شود، همه‌جا نیروهای بسیجی و پاسداران عمده می‌شوند و انگار هما‌ن‌ها کار جنگ را پیش می‌بردند و کشته می‌شدند. همه دنیا پشتیبان صدام است و در میان اسیران جنگی از هر ملتی دیده می‌شود، حتی انگلیسی و آلمانی. از افراد و نیروهایی که وابستگی عقیدتی به رژیم نداشتند و در مقاومت شرکت کردند، خبری نیست. در همین رابطه‌هاست که راوی می‌گوید: «بعضی از وقایع را نخواستم بگویم و بعضی را هم فراموش کردم». در “اسلامی‌نویسی” نباید همه چیز را بر زبان راند، فراموش کردن نیز اصل است.

“دا” به تمامی سیاست‌های ضد زن رژیم نیز آری می‌گوید. می‌پذیرد که زن ارزشی کمتر از مرد دارد. جای او آنجا نیست که مرد حضور دارد. راوی در مصاحبه‌با هفته‌نامه “صبح صادق” می‌گوید: «زنان پشت جبهه ماندند و با عزت و شرف کیان خانواده را حفظ کردند، عملی که باعث شد سند سربلندی و افتخار به نام آنها ثبت شود.». او خود در لابه‌لای اثر خویش چنین عمل کرده است.

“دا” با توجه به آمار موجود، در نخستین سال انتشار، هر پنج روز یک‌بار بازچاپ شده. پذیرش این امر اندکی مشکل است و با توجه به حجم ۸۰۰ صفحه‌ای، جلد اعلا و صحافی و چاپ و پخش کتاب می‌تواند اندکی شک‌برانگیز باشد. شنیده می‌شود که ده‌ها هزار نسخه از آن در اختیار کتابخانه‌ها قرار گرفته است. نسخه‌ای از آن نیز در اینترنت گذاشته شده است.

یک چیز را نیز نباید از نظر دور داشت و آن این‌که تبلیغات گسترده پیرامون این اثر شاهدی است بر همسو بودن مضمون کتاب با ایدئولوژی حکومتی. نکته دیگر این‌که راوی از فقیرترین قشرهای جامعه است، پدر و برادرش در شمار کشته‌شدگان جنگ هستند. شوهرش پاسدار است. این‌ها همه می‌تواند تبلیغی برای حکومت در میان قشرهای پایین جامعه باشند. در همین رابطه است که ناشر “دا” کتاب را “یک جور دفاع و جهاد” می‌نامد.

با این همه “دا” در میان هزاران عنوان کتابی که حکومت تحت عنوان “ادبیات جنگ” و یا “ادبیات پایداری” منتشر کرده، اثری‌ است که برای آشنایی با ادبیات حکومتی ارزش خواندن دارد؛ واقعیتی‌ است عریان از جنگ، در کنار صدها دروغ.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.