نفوذ چین بر ایران؛ چین می‌تواند بحران منطقه را کاهش دهد؟

صدراعظم آلمان می‌خواهد از نفوذ چین برای کاهش تنش میان ایران و اسرائيل استفاده کند. سفر او به این کشور در ابتدا اهداف دیگری را دنبال می‌کرد، اما مصادف شد با حمله ایران به اسرائیل. نفوذ واقعی چین بر ایران چقدر است؟حمله ایران به اسرائيل اولویت‌های سیاسی دیدار برنامه‌ریزی شده روز سه‌شنبه ۱۶ آوریل بین اولاف شولتس صدراعظم با شی جین پینگ، رئیس جمهور چین و لی چیانگ، نخست‌وزیر این کشور در پکن را تغییر داده است. در دستور کار گفت‌وگوها جنگ اوکراین، مسائل حقوق بشری و همکاری‌هایاقتصادیدو کشور قرار داشت. اکنون صدراعظم ‌آلمان می‌خواهد رهبران چین را متقاعد کند که از نفوذ خود بر ایران برای کاهش تنش در خاورمیانه استفاده کنند. اما چین در منطقه چقدر نفوذ دارد؟

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

واکنش‌های متفاوت چین به بحران خاورمیانه

شی و لی هنوز به طور علنی در مورد حمله روز یکشنبه جمهوری اسلامی به اسرائيل اظهار نظر نکرده‌اند. چین به عنوان بزرگ‌ترین شریک تجاری ایران، از نام بردن و محکوم کردن جمهوری اسلامی به عنوان مهاجم خودداری کرد. وزارت خارجه چین در بیانیه‌ای تنها “نگرانی عمیق” خود را ابراز کرد و از طرف‌های درگیر خواست تا “خویشتن‌داری کنند و از تشدیدبیشتر تنش‌ها اجتناب ورزند”.

این بیانیه با واکنش چین به حمله هوایی به ساختمان کنسولگریایران در دمشق در اول آوریل که به اسرائيل نسبت داده شد، متفاوت است. در آن حمله حداقل هفت تن از فرماندهان سپاه قدس کشته شدند. وانگ یی، وزیر خارجه چین در تماس تلفنی با همتای آمریکایی خود آنتونی بلینکن، این حمله را به شدت محکوم کرد.

به نوشته روزنامه اقتصادی “هندلزبلات” آلمان برخورد متفاوت چین با دو حمله یاد شده، با موضع فعلی چین در مناقشه خاورمیانه همخوانی دارد. پکن خود را بی طرف توصیف می‌کند، اما بیانیه‌های رسمی و به ویژه آنچه در رسانه‌های دولتی این کشور درباره جنگ غزه منعکس می‌شود، نشان از جانبداری چین از فلسطینی‌ها است.

چین جایگزینی برای آمریکا؟

چین در عین حال تلاش می‌کند خود را به عنوان جایگزینی برای آمریکا و کشورهای غربی که از اسرائيل حمایت می‌کنند، قرار دهد.

احمد عبودو، کارشناس خاورمیانه از اندیشکده بریتانیایی چتم هاوس بر این باور است که چین هم حمله ایران به اسرائيل و هم حملات حوثی‌های مورد حمایت ایران در یمن در دریای سرخ را اهرمی برای پایان دادن به جنگ غزه تلقی می‌کند. او می‌گوید چین با موضع فعلی خود می‌خواهد فشار بر آمریکا را برای استفاده از وزن سیاسی خود علیه اسرائیل برای پایان دادن به جنگ افزایش دهد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

این کارشناس به فشارهای متقابل آمریکا بر چین برای استفاده از نفوذ خود بر ایران اشاره می‌کند که در عین حال با این هدف است که “انفعال و رفتار خودخواهانه چین را به نمایش بگذارد”.

هندلزبلات به نقل از او نوشته است: «از آنجایی که واشنگتن به خوبی از محدودیت نفوذ چین بر تهران آگاه است، هدف از این مطالبات در وهله اول این است که به کشورهای منطقه نشان دهد پکن شریک غیرقابل اعتمادی است و آمریکا تنها قدرتی است که می‌تواند امنیت منطقه را تضمین کند.»

عبودو معتقد است پکن قاعدتا خواستار خویشتن‌داری ایران است، زیرا تشدید درگیری در منطقه خلیج فارس به نفع چین نیست. بحران فعلی می‌تواند نزدیکی ایران و عربستان سعودی را که چین آن را یک موفقیت دیپلماتیک برای خود می‌داند، تضعیف کند. به گفته او “این بزرگترین نگرانی مقامات چینی در حال حاضر است.”

انتظارات متقابل چین و آمریکا از یکدیگر

به باور ژو یونگبیائو، استاد دانشکده سیاست و روابط بین‌الملل دانشگاه لانژو چین وخیم‌تر شدن بحران خاورمیانه نه تنها بر چین، بلکه بر کل وضعیت منطقه‌ و امنیت جهانی تاثیر ملموسی خواهد داشت و این چیزی است که چین نمی‌خواهد.

روز جمعه گذشته و در تماس تلفنی بین بلینکن و وانگ، قبل از حملات هوایی ایران به اسرائيل، دیپلمات ارشد چین از همتای آمریکایی خود خواست تا “نقش سازنده‌ای” در درگیری میان دو کشور ایفا کند. وزارت خارجه چین دو روز بعد در واکنش اولیه خود به حمله جمهوری اسلامی، فرمولبندی مشابهی را انتخاب کرد.

چین در سال های اخیر نفوذ خود را در خاورمیانه گسترش داده است. این کشور، به ویژه با توجه به تنش‌های ژئوپلیتیک فزاینده در خاورمیانه، خواهان تضمین دسترسی خود به مواد خام و بازارهای انرژی منطقه است. حجم تجارت چین با کشورهای منطقه در فاصله سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۲ تقریبا دو برابر شد. چین تقریبا نیمی از نفت خام خود را از کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله ایران، با وجود تحریم‌های آمریکا، تامین می‌کند.

زمستان گذشته پکن و تهران توافق کردند که در طول جنگ اسرائیل و غزه از یکدیگر حمایت دیپلماتیک کنند و با یکدیگر هماهنگ باشند. اما تشدید درگیری در خاورمیانه در روزهای اخیر تردیدهایی را در مورد اینکه نفوذ پکن در منطقه تا چه اندازه بزرگ است، به وجود آورده است.