هفتم آبان، سالروز ورود کوروش بزرگ به بابل


کوروش و «اسباب کار» و هراس هر ساله حاکمیت از گردهمایی مردم در پاسارگاد

به قلم: الف-خوش نیت

هفتم آبان، سالروز ورود کوروش بزرگ به بابل می‌باشد.

کوروش یا ذوالقرنین؛ یک مصلح بزرگ در تاریخ بشریت است که با رفتار نیک اش شناخته می شود.

منشور این مصلح بزرگ بشریت آزادی است. منشوری که بر تغییر تاکید دارد و نه بازگشت به دیکتاتوری.

امروز دوشنبه ۷آبان است همان روزی که مردم را در پاسارگاد برای گرامیداشت روز کوروش، گرد هم ‌می‌آورد. نامش کوروش بود؛ دنبال آزادی مردمان بود؛ بدنبال تمدن بشری رفت و «یاجوج و ماجوج» را از میان برداشت؛ همان‌ها که دل‌ها از اسمشان می‌لرزید. شجاعت بی‌مانند کوروش و استفاده درست از «اسباب کار» این درس را به ما آموخت که با بکارگیری توانمندی‌ها می‌توانیم به آنچه می‌خواهیم برسیم؛ حتی اگر لازم باشد باید سدی در مقابل آن قوم «یاجوج و ماجوج» ساخت. بایستی همبستگی داشت؛ بایستی همه خلاقیت‌ها و اقوام و ملیت‌ها را بکار گرفت و «باید یکی شویم»……

اینک سوال پیش روی ما این است که چرا حاکمیت ولایت فقیه از گردهمایی مردم در روز۷آبان در پاسارگاد واهمه دارد؟ راستی مگر روحانی در منشور حقوق شهروندی خود نگفته بود که مردم از «حق آزادی نظر و بیان» و «تجمع و راهپیمایی» برخوردارند؟ پس چرا همین که اسم روز۷آبان می‌آید تن و بدن مسئولین نظام می‌لرزد؟ نیروهای اطلاعاتی و امنیتی بسیج می‌شوند؟ لباس شخصی ها به تدابیر امنیتی روی می‌آورند؟

چرا از سال ۹۶ گرداگرد مقبره کوروش حصار کشیده و دوربین کار گذشته‌اند؟ مگر در این تجمع چه اتفاقی می‌افتد که اینطور مأموران و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی به شکل هوایی و زمینی علیه آن بسیج می‌شوند که تا از ۷آبان بگذرند و به ۸آبان برسند!!!

پارسال در همین روزها مردم از اقصی نقاط کشور از کرد و بختیاری و گیلک و مازنی گرفته تا لر و آذری و بلوچ و عرب و فارس به سوی پاسارگاد روانه شدند. هدف هم روشن بود. یکدلی و ابراز همبستگی همه اقوام و ملیت‌ها با هم و با کورش و منشور او.

اما حکومت، هراسان اقدام به بستن مسیرها کرد؛ بطوریکه حتی در میان کوه‌ها نیز بسیجی‌ها را فرستاد تا هیچ‌کس نتواند از کوه‌های اطراف پایین بیاید و خود را به پاسارگاد برساند!!! با اینحال بخشی از مردم که توانستند این محاصره بشکنند و خود را به پاسارگاد برسانند؛ همان کردند که باید می‌کردند؛ از رسیدن به مقصود بسیار خرسند و شادمان بودند و پیامشان به دیگران این بود که :

«مردم ایران از همه ملیت‌ها و زبان‌ها و اقوام یکدل و یکرنگ «آزادی» می‌خواهند. استبداد دیگر بس است…. سرکوب بس است…. زندان بس است…. اعدام بس است…. تنها خواسته ما مردم ایران، آزادی است.»

اینک در ۷ آبان دیگر، پیام دوباره مردم ایران به حاکمان این است که هر چه هم حصار بکشید و دوربین کار بگذارید، هر قدر راهها را ببندید و پستهای بازرسی بگذارید، اما نمیتوانید مردم ایران را از ریشه‌های کهن خود و از خواست عمومی برای آزادی و آزادیخواهی دور بدارید.