تحریم؛ تنگنای نفتی رژیم ملاها از زبان ظریف


وزیر خارجه جمهوری اسلامی در مصاحبه‌ای با روزنامه آلمانی زوددویچه در باره تاثیر بازگشت تحریمهای آمریکا از جمله تحریم نفتی گفته: صادرات نفت ایران از دور قبلی تحریم‌ها هم کمتر شده است.

خبرنگار این روزنامه در این گفتگو به کاهش شدید صادرات نفتی ایران اشاره کرده و گفته است که میزان صادرات نفتی ایران از دو و نیم میلیون بشکه در روز به حدود یک میلیون بشکه رسیده است. او از ظریف پرسیده است که آیا او می‌تواند رقم دقیق صادرات نفتی ایران را اعلام کند.

ظریف در پاسخ تاکید کرده که میزان صادرات نفت ایران حتی از این رقم هم کمتر شده است. به کمتر از زمان پیش از کسب توافق هسته‌ای، یعنی به کمتر از زمانی رسیده است که دور قبلی تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی اعمال می‌شد.

قطار تحریمها از ایستگاه اول گذر کرده

منصور امان: درحالیکه رهبران و پایوران جمهوری اسلامی با شدت و حرارت مشغول نزاع بر سر تقسیم بودجه سال آینده کشور هستند، چشم انداز کسب درآمد و تغذیه از مُرغ تُخم طلای “نظام” تیره و تار به نظر می رسد. آمریکا با اعلام اینکه در سال پیش رو حلقه شیر صادرات نفت را باز هم کمی بیشتر به سمت انسداد خواهد گرداند، در حقیقت یادآور گردیده که قطار تحریمها از ایستگاه اول گذر کرده و روی ریل بُحران خارجی به طرف ایستگاه های بعدی در حرکت است.

نزدیک به سه ماه پس از به جریان افتادن مُجازاتهای نفتی و بانکی آمریکا علیه رژیم ولایت فقیه، واشنگتُن عزم خود بر تداوُم یافتن فشار اقتصادی بر حاکمان ایران و سخت تر کردن آن را مورد تاکید قرار داده است.

آقای برایان هوک، نماینده ویژه ایالات مُتحده در اُمور ایران، روشن ساخته که مُعافیت شش ماهه ۸ مُشتری عُمده نفت جمهوری اسلامی از تحریمها تمدید نخواهد شد. چین، هند، ژاپُن، کُره جنوبی، تُرکیه، ایتالیا، یونان و تایوان اجازه یافته بودند در چارچوب تهاتُر نفت با کالا، مقدار مُعینی نفت از حاکمان ایران خریداری کنند.

گفته آقای هوک به آن معناست که آمریکا بدون نوسان همچنان در مسیر قطع کامل صادرات نفت رژیم جمهوری اسلامی و رساندن آن به صفر حرکت می کند. صادرات نفت جمهوری اسلامی از هنگام آغاز تحریمهای آمریکا در آبان ماه، به یک میلیون بُشکه در روز کاهش یافته است. این همان سطحی است که “نظام” در دور قبلی تحریمها بین سالهای ۹۰ تا ۹۴ بدان سُقوط کرده بود. تفاوت تنها در میزان آمادگی دولتهای وقت آمریکا برای عملی ساختن تهدید خود است.

تصمیم آمریکا مبنی بر تمدید نکردن مُعافیتها از یکسو علتی سیاسی را پایه دارد و از سوی دیگر به فاکتورهای اقتصادی تکیه زده. در پهنه سیاست، نُقاط اختلاف با رژیم ولایت فقیه همچنان بر سر جای خود باقی مانده است. حاکمان کشور نه تنها گامی در جهت کاهش بُحران برنداشته اند، بلکه همچنان به سیاستهای جنگ افروزانه و مُداخله گرانه خود در منطقه ادامه می دهند. آنها آنچنان که گویی بر جایی غیر از ایران حُکم می رانند، همزمان افسار از اسب تحریکات موشکی و شهوت میلیتاریسم خویش برداشته اند و به تاخت مردُم و کشور را به سوی تباهی می برند.

در حوزه اقتصاد – برخلاف وعده های حاکمان جمهوری اسلامی – بازار نفت واکُنشی عادی به رانده شدن “نظام” به حاشیه داشته است. قیمت نفت در بازارهای جهانی با تغییری موثر روبرو نگردیده و حجم عرضه آن نیز کاهش نیافته. جالب اینجاست که روسیه، یک مُتحد دایمی مُلاها، سهم چشمگیری در ثبات بازار نفت در این دوره داشته است.

روند نُزولی صادرات نفت جمهوری اسلامی تا اُردیبهشت ماه که مُهلت مُعافیتها به پایان می رسد، ادامه خواهد یافت. مُشتریان کنونی برای این مقطع از هم اکنون تدارک می بینند و پروسه تدریجی جایگزینی رژیم مُلاها با منابع دیگر آغاز گردیده. برخی مانند چین، ژاپُن و تایوان سهم واردات خود از ایران را کاهش داده اند و برخی دیگر مانند ایتالیا و یونان در حال نشاندن نیجریه به جای آن هستند. آنچه که برای “نظام” باقی می ماند، یک بازار سیاه است که با تبهکاران بین المللی، “برادران قاچاقچی خودمان”، پولشوها و کُلاهبردارانی از جنس “سردار احمدی مُقدم” و بابک زنجانی اشباع شده است.

بی تردید آثار فاجعه بار اسقاط اقتصادی کشور دامن عاملان بُحران و بهره برندگان از آن را نمی گیرد؛ این اکثریت قاطع مردُم هستند که روی محراب تباه حُکومت و گردانندگان انسان ستیز آن، خون سبز هستی شان قطره قطره خواهد ریخت.