Previous Next

اومیکرون زیرسویه جدید دیگری وارد آلمان و چند کشور جهان کرد

زیرسویه‌ای از اومیکرون که چندی است در هند نمود یافته توجه کارشناسان جهان را به خود جلب کرده است. اگرچه داده‌ها هنوز برای تأیید این ادعا کافی نیست اما از احتمال قابلیت سرایت‌پذیری و واکسن‌گریزی بالا سخن می‌رود.زیرسویه جدید اومیکرون که به قنطورس (Centaurus) یا “بی‌ای. ۲.۷۵” (BA.2.75) معروف شده نخست در هند کشف شد.

به گزارش وب‌سایت روزنامه “ولت”، اینک این زیرسویه به آلمان و سایر کشورها نیز راه یافته است. با این حال هنوز برای تصمیم‌گیری در مورد چگونگی برخورد با آن زود است و کارشناسان فعلا به رصد آمار بالای انتقال فرد به فرد ادامه می‌دهند.

ویروس مسری و بسیار تغییرپذیر کرونا در آخرین جهش‌های خود سویه ‌سرایت‌پذیرتری از خود به نام اومیکرون به جا گذاشت که زیرسویه‌هایی مانند BA.5 که در حال حاضر آلمان را نیز درگیر کرده حاصل تغییرات آن است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

متخصصان بیم آن دارند که سویه جدیدتری از بطن کرونا بیرون بیاید که قابلیت انتقال‌پذیری بسیار بالایی داشته واز سد واکسن‌ها بگریزد.

لیپی تاکرال، کارشناس مؤسسه پژوهش‌های ژنتیک و بیولوژی CSIR در دهلی نو می‌گوید، زیرسویه BA.2.75 اومیکرون تا کنون وارد ۱۰ کشور، از جمله استرالیا، آلمان، بریتانیا، آمریکا و کانادا شده است.

مرکز پیشگیری و کنترل بیماری‌های اروپا (ECDC) هفته گذشته این واریانت جدید را در فهرست سویه‌هایی قرار داد که باید در دست بررسی قرار گیرند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

سازمان جهانی بهداشت نیز این زیرسویه را رصد می‌کند. با این حال سومیا سوامیناتان، کارشناس ارشد این سازمان در گفت‌وگو با روزنامه گاردین تأکید کرده که هنوز نمونه‌های در دسترس این ساب‌واریانت برای ارزیابی شدت و رده‌بندی آن کافی نیست.

ماتیو بین‌نیکر، مدیر ویروس‌شناسی بالینی کلینیک مایو در راچستر آمریکا نیز می‌گوید، هنوز برای اتخاذ تصمیم در زمینه چگونگی برخورد با این زیرسویه زود است. اما این‌چنین به نظر می‌رسد که شدت انتقال این زیرسویه به‌ویژه در هند باعث افزایش تصاعدی آمار کرونا شده است.

شیشی لوئو، مدیر بخش بیماری‌های عفونی هلیکس، مرکز توالی‌یابی ویروسی آمریکا تصریح کرده که همین واقعیت که با وجود نقصان در رصد و توالی‌یابی این زیرسویه شاهد کشف آن در بسیاری از مناطق هستیم نشان از سرایت سریع آن دارد.

به باور لوئو، جهش‌های متعدد این زیرسویه آن را از اجدادش در اومیکرون متمایز کرده است. به نحوی که امکان این که BA.2.75 به طور مؤثرتر به سلول‌ها متصل شود و پادتن‌ها را راحت‌تر دور بزند وجود دارد.

با این همه کارشناسان تصریح می‌کنند، هنوز هم تزریق واکسن و واکسن‌های یادآور بهترین راه دفاعی در مقابل بیماری شدید ناشی از آلودگی به کروناست.

شیشی لوئو می‌گوید، BA.2.75 این واقعیت را یادآوری می‌کند که ویروس کرونا همواره در حال تکامل و گسترش است: «ما با کمال میل می‌خواهیم به زندگی قبل از پاندمی برگردیم. اما ما باید همیشه جانب احتیاط را حفظ کنیم.»

او می‌‌افزاید: «باید قبول کنیم که زندگی‌مان نسبت به گذشته با خطر بالاتری روبروست.»

داراگون اسکوچیچ سرمربی تیم ملی فوتبال ایران می‌ماند

فدراسیون فوتبال اعلام کرد سرمربی کروات تیم ملی ایران ابقا می‌شود. این تصمیم برخلاف نظر کمیته فنی این فدراسیون گرفته شده است که صلاحیت فنی اسکوچیچ را قبلا تایید نکرده بود.اعضاى هیات رئیسه و کمیته فنى فدراسیون فوتبال در نشست مشترکی در روز یکشنبه ۲۶ تیر تصمیم به ابقای دراگان اسکوچیچ در تیم ملی گرفتند. این نشست با محوریت تعیین تکلیف سرمربی تیم ملی برگزار شد.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

احسان اصولی، سخنگوی فدراسیون فوتبال ایران گفته است که در پایان جلسه اعلام شد دراگان اسکوچیچ تا پایان جام جهانی ۲۰۲۲ قطر در تیم ملی ماندنی است.

این تصمیم در حالی گرفته شده است که کمیته فنی فدراسیون فوتبال هفته گذشته صلاحیت دراگان اسکوچیچ را برای ادامه حضور روی نیمکت تیم ملی تأیید نکرده بود. قرارداد دراگان اسکوچیچ با فدراسیون فوتبال تا پایان جام ملت‌های آسیا ۲۰۲۳ است.

موضوع برکناری یا تداوم حضور اسکوچیچ روی نیمکت تیم ملی در مدت اخیر حتی به اختلافات داخلی میان بازیکنان تیم ملی منجر شد تا جایی که برخی با انتشار استوری‌هایی در حمایت از دراگان اسکوچیچ، از فدراسیون فوتبال حفظ مربی فعلی تیم ملی را درخواست کردند. برخی دیگر از جمله کاپیتان‌های تیم در موضعی مخالف تاکید کردند که این استوری‌ها بر اساس منافع شخصی منتشر شده و انکار وضعیت بغرنج فعلی این تیم، مشکلات آن را بزرگ‌تر خواهد کرد.

تهدید سخنگوی فدراسیون: تهدید نمی‌کنم فقط تذکر می‌دهم

سخنگوی فدراسیون فوتبال ایران تهدید کرده است با هر کسی در هر سطحی که بخواهد “اخلال ایجاد کند” و تمرکز تیم ملی را به هم بزند، بر اساس قوانین و مقررات و آیین نامه‌هایی که در دسترس است برخورد خواهد شد.

سخنگوی فدراسیون فوتبال در حالی از ابقای اسکوچیچ خبر داد که علی دایی به عنوان جدی‌ترین گزینه، پیشنهاد فدراسیون را برای نشستن روی نیمکت تیم ملی ایران نپذیرفت.

خبرگزاری مهر در این باره نوشته است در حالی تصمیم به ابقای اسکوچیچ گرفته شده که خودشان (فدراسیون فوتبال) از حدود سه هفته پیش بحث درباره انتخاب جانشین داخلی برای او را آغاز کردند و حالا هم پس از پاسخ منفی علی دایی به درخواست فدراسیون فوتبال چاره‌ای جز ابقای اسکوچیچ نداشتند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

مهر اضافه کرده که اسکوچیچ در حالی به فوتبال ملی ایران بازگشت که مخالفان سرسختی همچون مهدی طارمی، علیرضا جهانبخش، کریم انصاری‌فرد را در رختکن تیم ملی دارد.

کارشناس نظامی آلمانی: باید با روسیه وارد گفت‌وگو شد

یک پژوهشگر مناسبات مسکو و ناتو می‌گوید برای حل بحران اوکراین باید با روسیه گفت‌وگو کرد اما نه مستقیم و رسمی. او معتقد است تسلیحات غربی با وجود پیشرفته‌تر بودن باعث تغییر تعیین کننده وضعیت اوکراین نمی‌شوند.تحویل تجهیزات سنگین نظامی غرب به ارتش اوکراین رو به افزایش است و آمریکا از حدود یک ماه پیش سیستم راکت‌انداز چندگانه “هیمارس” با برد حدود ۸۰ کیلومتر را در اختیار کی‌یف قرار داده است.

برخی معتقدند این تجهیزات می‌توانند موازنه قدرت در جبهه‌های نبرد را به سود اوکراین تغییر دهد. ولفگانگ ریشتر، نظامی عالی‌رتبه ارتش آلمان چنین اعتقادی ندارد.

این پژوهشگر مناسبات روسیه و ناتو در بنیاد علوم و سیاست آلمان در گفت‌وگویی با شبکه ntv که یک‌شنبه ۱۷ ژوئیه منتشر شد می‌گوید، روسیه از مدت‌ها پیش از راکت‌اندازهایی با این برد استفاده کرده و بسیاری از زاغه‌های مهمات و تاسیسات تولید سلاح اوکراین را منهدم کرده است.

او می‌گوید روسیه در ابتدای حمله به اوکراین که ۲۴ فوریه آغاز شد به خاطر اشتباه تاکتیکی و فراهم نبودن پشتیبانی لازم در تصرف کی‌یف ناکام ماند اما این اشتباه را تصحیح کرد و در مناطق شرقی بر عملیاتی متمرکز شد که نیروهای روسی بهتر از عهده آن برمی‌آیند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

ولفگانگ ریشتر درباره گمانه‌زنی‌ها درباره فرسایشی شدن جنگ اوکراین احتمال داد در چنین حالتی نیروهای اوکراینی زودتر فرسوده و خسته شوند و در عین حال تاکید کرد هنوز نمی‌توان با اطمینان آینده را پیش‌بینی کرد.

پژوهشگر روابط مسکو و ناتو اعتقاد دارد اگر مجبور باشیم بپذیریم نیروهای اوکراینی رو به خستگی و فرسودگی می‌روند باید هر چه سریع‌تر به سمت گفت‌وگوهای احتمالی میان دو طرف برای دست یافتن به یک آتش‌بس جهت‌گیری کرد.

خوش‌بینی به تاثیر تسلیحات غربی

اولکسی رزنیکوف، وزیر دفاع اوکراین شامگاه پنج‌شنبه ۱۵ ژوئیه در یک پیام توئیتری از دریافت نخستین سیستم راکت‌انداز چندگانه بریتانیایی مدل M-270 خبر داد و با انتشار تصویری از آن نوشت: «به دشمن رحم نمی‌شود.»

رزنیکوف چند روز پیش‌تر در گفت‌وگو با روزنامه وال استریت ژورنال گفته بود از سامانه راکت‌انداز دوربرد آمریکایی هیمارس در شهر ایزیوم در شمال شرق اوکراین استفاده شده و استقرار آنهاوضعیت جبهه‌های نبرد را تغییر داده است.

نظامی ارشد آلمانی با اشاره به زرادخانه عظیم روسیه تاکید می‌کند که این کشور می‌تواند بیش از تسلیحاتی که غرب در اختیار اوکراین می‌گذارد جنگ‌افزار وارد میدان کند که ممکن است به همان اندازه پیشرفته نباشند اما در جبهه نبرد زمانی می‌رسد که تعداد سلاح‌ها تعیین کننده خواهند بود.

کمتر از دو هفته پیش، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در اجلاس کشورهای گروه ۲۰ در اندونزی پس از خاتمه سخنرانی‌اش زودتر از موعد به سفر خود خاتمه داد و از گوش دادن به سخن همتایانش خودداری کرد.

مذاکرات پنهان و غیر علنی

ولفگانگ ریشتر در پاسخ به این پرسش که رفتار لاوروف حکایت از آمادگی برای شروع گفت‌وگو نداشت، این مسئله را تائید کرد و در عین حال یادآور شد که پیش از آغاز رسمی اجلاس نمایندگان کشورهای غربی هم تمایلی به گفت‌وگو با او از خود نشان ندادند.

بسیاری از کارشناسان معتقدند اگر اوکراین در شرایط کنونی برای گفت‌وگو و مذاکره با مسکو از خود آمادگی نشان دهد این مسئله در رسانه‌های حکومتی روسیه به عنوان یک پیروزی وانمود خواهد شد.

ریشتر می‌گوید علنی کردن این مسئله و کشاندنش به رسانه‌ها هیچ سودی ندارد و فقط به یک نبرد تبلیغاتی جدید دامن می‌زند که به خاتمه جنگ هم منجر نخواهد شد.

او می‌افزاید، مذاکرات اساسی در سطح بالا و جلوی افکار عمومی آغاز نمی‌شوند بلکه به شکل محرمانه و از کانال‌های غیررسمی دنبال می‌شوند.

پژوهشگر بنیاد علوم و سیاست معتقد است مذاکرات احتمالی می‌تواند در سطح مدیران ارشد و دیپلمات‌ها آغاز شود، چنان که تا کنون نیز در مواردی مانند تبادل زندانیان و انتقال غلات میان مسکو و کی‌یف انجام شده است.

او می‌گوید گفت‌وگوها می‌توانند توسط کسانی مانند نظامیان یا دیپلمات‌ها سابق یا کارشناسان نیز آغاز شوند که در حال حاضر مقام رسمی ندارند اما هم‌اکنون نیز با یکدیگر صحبت می‌کنند یا اجازه این کار را دارند.

بازگشت به پیشنهادهای زلنسکی؟

حدود یک ماه پس از شروع تجاوز نظامی روسیه به اوکراین، مذاکراتی میان نمایندگان دو کشور در استانبول برگزار شد. ظاهرا طرف اوکراینی در این مذاکرات یک بسته پیشنهادی ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین برای خاتمه دادن به جنگ را به نمایندگان روسیه ارائه کرد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

ولفگانگ ریشتر می‌گوید این پیشنهادها سه محور اصلی داشتند که شامل صرف‌نظر اوکراین از عضویت در ناتو، عقب انداختن بحث درباره شبه جزیره کریمه تا ۱۵ سال و شناسایی یک موقعیت ویژه برای منطقه دونباس که تحت تسلط جدایی‌طلبان مورد حمایت مسکو است می‌شدند و قرار بود سران دو کشور به طور مستقیم در مورد آنها وارد گفت‌وگو شوند.

او می‌گوید در این میان کی‌یف پیشنهادهای آن زمان زلنسکی را با خواسته‌های حداکثری خود مانند بازپس‌گیری تمام مناطق اشغال شده از جمله منطقه دوبناس و شبه جزیره کریمه جایگزین کرده است.

ریشتر معتقد است اوکراین و روسیه باید به پیشنهادهای ماه مارس زلنسکی بازگردند که هنوز روی میز هستند، همچنان معقول به نظر می‌رسند و می‌توانند سرآغازی برای گفت‌وگوهای دو طرف باشند.

زلنسکی: با سلاح‌های غرب مناطق اشغالی اوکراین را آزاد می‌کنیم

نیروهای روسی در مناطق اشغالی اوکراین در حالت تدافعی قرار گرفته‌اند و زلنسکی می‌خواهد سرزمین‌های اشغال شده توسط ارتش روسیه را با یاری تسلیحات غربی پس بگیرد. روسیه از دریای خزر علیه مواضع اوکراین حملات موشکی انجام داد.ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در سخنرانی ویدیوئی روز یکشنبه ۱۷ ژوئیه از ضد حمله علیه نیروهای اشغال‌گر روسیه خبر داد و گفت نیروهای اوکراینی به تدریج مناطق اشغال شده کشورشان را آزاد خواهند کرد.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

اوکراین قبلا نیز اعلام کرده بود که یک میلیون نفر را برای بازپس‌گیری مناطق اشغال‌شده خود توسط روسیه در جنوب این کشور گردآورده است. هم‌زمان از غیرنظامیان نیز خواسته شده بود مناطق جنوبی مانند خرسون و زاپوریژیا را ترک کنند تا در معرض خطر قرار نگیرند.

اوکراین اکنون پس از پنج ماه آغاز جنگ روسیه در ۲۴ فوریه حملات متقابلی را در جنوب آغاز کرده است و چند روز پیش نیز یک انبار مهمات تسلیحاتی روسیه را در منطقه خرسون منهدم کرد.

ارتش اوکراین: روسیه از دریای خزر موشک شلیک کرد

نیروی هوایی اوکراین از شلیک موشک‌های دوربرد از دریای خزر به اوکراین خبر داد. نیروی هوایی اوکراین اعلام کرد، چهار موشک از مجموع شش موشک روز شنبه ۱۶ ژوئیه بر فراز مناطق دنیپرو در شرق و زاپوریژیا در جنوب ردیابی و منهدم شده و دو موشک‌ نیز به زمین‌های کشاورزی در منطقه مرکزی اوکراین در چرکاسی برخورد کرده‌اند. مقامات اوکراینی گفتند خسارت وارده همچنان در حال بررسی است.

روسیه قبلا نیز از دریای خزر برای حملات موشکی خود به اوکراین استفاده کرده است. کنوانسیون امنیتی خزر استفاده نظامی از این دریا را ممنوع می‌کند اما این اصل بنیادین از طرف روسیه بارها زیر پاگذاشته شده است.

بریتانیا: روسیه مواضع خود را در جنوب تقویت می‌کند

وزارت دفاع بریتانیا اعلام کرده است که روسیه در حال تقویت مواضع دفاعی در مناطق اشغالی در جنوب اوکراین است. این اقدامات شامل جابجایی پرسنل، تدارکات دفاعی بین ماریوپول و زاپوریژیا و همچنین خرسون می‌شود.

در بیانیه‌ای که وزارت دفاع بریتانیا در توییتر منتشر کرد، آمده است نیروهای روسیه تدابیر امنیتی خود را در شهر ملیتوپل در جنوب اوکراین نیز افزایش داده‌اند. این بیانیه می‌گوید که اقدامات دفاعی روسیه احتمالا واکنشی به حملات اوکراینی‌ها به پست‌های فرماندهی، مراکز لجستیکی و تمرکز نیروهاست.

اوکراین بیش از یک ماه است که بر مناطق تحت اشغال روسیه در منطقه خرسون فشار آورده و اقدامات تهاجمی بیشتری علیه ارتش روسیه انجام داده است.

اوکراین: حملات نیروهای روسیه دفع شد

از طرفی حملات ارتش روسیه نیز فزونی بافته است. ستاد کل ارتش اوکراین در کی‌یف اعلام کرد که حملات توپخانه‌ای گسترده‌ای به زیرساخت‌های نظامی و غیرنظامی در شهرهای مختلف در منطقه دونتسک انجام گرفته است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

به گفته ارتش اوکراین نیروهای روس پس از مقاومت طرف اوکراینی دوباره عقب‌نشینی کردند.

این اطلاعات را نمی‌توان به طور مستقل تأیید کرد.

در گزارش ستاد کل ارتش اوکراین از تلفات سنگین نیروهای روسیه هم گزارش شده است.

کلاه ضد پورنو برای سانسور محتوای سکسی در اینترنت چین

محققان چینی در دانشگاهی در پکن کلاهی مخصوص ابداع کرده‌اند تا ممیزان در کسری از ثانیه محتوای جنسی خارج عرف را در اینترنت شناسایی، علامت‌گذاری و سپس حذف کنند.هرزه‌نگاری یا پورنوگرافی به معنای نمایش بی‌پرده آمیزش جنسی در اشکال مختلف در چین غیرقانونی است و حذف چنین محتوایی در اینترنت این کشور را به تکاپو واداشته است.

وظیفه سانسور محتوای جنسی خارج عرف در چین عمدتا بر عهده هوش مصنوعی است. اما علاوه بر ‌آن، از نیروهای انسانی نیز برای این منظور استفاده می‌شود. به این نیروها در چین “جیان هوانگ شی” گفته می‌شود که معنای آن ارزیاب یا مخبر پورنوست.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

کارمندان پورنویاب معمولا بهتر از هوش مصنوعی این کار را انجام می‌دهند، چرا که مغز انسان می‌تواند سریع‌تر پس‌زمینه‌های پیچیده را دسته‌بندی کند.

با این حال این کار آسان نیست. به‌خصوص برای کارمندان زن سخت است که تمامی روز بنشینند و به تصاویر برهنه نگاه کنند. همین خستگی باعث می‌شود که میزان خطا بالا برود.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

تلفیق انسان و ماشین در شکار پورنو

پژوهشگران دانشگاه جیائوتونگ در پکن در مسیر حل این مشکل کلاهی طراحی کرده‌اند که به ارتقای سخت‌افزاری سانسورچیان پورنو کمک می‌کند.

این کلاه ضد پورنو می‌تواند تکانه‌ها و نوسان‌های مغزی را به هنگام برخورد با محتواهایی خاص شناسایی کند.

محققان در گفت‌وگو با روزنامه “ساوت چاینا مورنینگ پست” گفته‌اند، یک نگاه به تصاویر سکسی کافی است تا فعالیت مشخصی از مغز ثبت شود. نیمی از ثانیه طول نمی‌کشد تا با کمک این کلاه فرد مشاهده‌گر محتوایی این‌چنین را تشخیص داده و برای حذف علامت‌گذاری کند.

این فناوری طوری طراحی شده که می‌تواند فعالیت‌های مغزی متفاوت را تشخیص داده و خود را با آن تطبیق دهد، به نحوی که کارمند شیفت بعدی می‌تواند کلاه همکار خود را بر سر بگذارد و به کار حذف تصاویر ادامه دهد.

این کلاه همچنین از قابلیت فیلتر احساسات و افکار پراکنده کارمندان سانسور برخوردار است تا مزاحم یافتن تصاویر هدف‌گذاری شده نشوند.

تنها یک مشکل کوچک وجود دارد: این کلاه در گروهی ۱۵ نفره از پسران دانشجو آزمایش شده و به دلیل ممنوعیت اکید پورنوگرافی در چین به آن‌ها عکس‌های سانسورشده نشان داده شده است.

بر اساس گزارش‌‌های روزنامه‌های چینی، پژوهشگران با وجود برخی سیگنال‌های اشتباه، ضریب خطای دستاورد خود را کم و قابلیت دستگاه خود را ۸۰ درصد توصیف کرده‌اند.

با این همه آن‌ها گفته‌اند که دلیل این نقیصه محدودیت در مواد آموزشی بوده است.

رصد امواج مغزی در چین پدیده‌ جدیدی نیست. برخی از کارخانه‌ها برای پی بردن به میزان توجه و وضعیت روحی نیروهای کار خود از این روش استفاده می‌کنند.

راه‌اندازی سامانه وزارت بهداشت ایران برای رهگیری زنان باردار

وزارت بهداشت از راه‌اندازی آزمایشی سامانه‌ای برای ثبت مشخصات زنان باردار پس از تائید بارداری توسط پزشک خبر داد. این سامانه با تصمیم قرارگاه جوانی جمعیت و فرزندآوری راه‌اندازی شده و هدف اصلی آن مقابله با سقط جنین است.ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم اواخر آبان ماه سال پیش قانون مورد مناقشه موسوم به “حمایت از خانواده و جوانی جمعیت” را برای اجرا به وزارت بهداشت ابلاغ کرد.

برای پیگیری اجرای این قانون “قرارگاه جوانی جمعیت و فرزندآوری” در وزارت بهداشت تشکیل شده که به گفته یکی از مدیران ارشد این وزارت‌خانه “هنوز در ابتدای راه” است.

رئیس اداره جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفت‌وگویی با خبرگزاری ایسنا که روز شنبه ۲۵ تیر منتشر شد به تشریح برخی از برنامه‌های این قرارگاه پرداخت.

صابر جباری از تصمیم این قرارگاه برای راه‌اندازی سامانه‌ای به منظور ثبت مشخصات زنان باردار خبر داد که به گفته او فعلا به صورت آزمایشی اجرایی شده و هنوز نهایی نشده است.

ثبت مشخصات زنان باردار با اولین مراجعه به پزشک

او درباره این سامانه گفت: «از زمانی که خانم باردار به پزشک مراجعه می‌کند و درخواست آزمایش یا سونوگرافی صورت می‌گیرد، نتایج آن باید در سامانه مربوطه ثبت شود و بر اساس دستورالعمل علمی چه در بررسی‌های اولیه مشخص شود که جنین سالم است و چه مشخص شود نیاز به بررسی‌های بیشتر وجود دارد، کلیه اقدامات باید در یک سامانه یکپارچه ثبت شود که سرعت رسیدگی به امور افزایش یابد.»

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

افزایش فرزندآوری و جلوگیری از پایان داوطلبانه بارداری که در سال‌های اخیر رواج زیادی یافته از محورهای اصلی قانون جوانی جمعیت است.

کارشناسان حقوق بشری سازمان ملل متحد سال پیش در واکنش به تصویب این قانون در بیانیه‌ای جمهوری اسلامی را متهم کردند که برای تحقق هدف افزایش زاد و ولد بسیاری از زنان را به ادامه بارداری ناخواسته مجبور می‌کند و این اقدام تبعیض‌آمیز است.

جرم‌انگاری پایان داوطلبانه بارداری

یکی از جنبه‌های قانون جوانی جمعیت جرم‌انگاری پایان داوطلبانه بارداری است. رئیس اداره جوانی جمعیت در این باره گفت: «در قانون جدید مباشرت یا معاونت در سقط جنین، جرم‌انگاری می‌شود و برای فرد خاطی جرایم سنگین در نظر گرفته می‌شود؛ از جمله اینکه اگر فردی که در سقط دست داشته جزو گروه پزشکی باشد، پروانه پزشکی‌اش حتی با یکبار سقط جنین عمدی، باطل می‌شود.»

با وجود تمام تلاش‌های حکومت برای افزایش فرزندآوری در سال‌های اخیر که یکی از مطالبات مکرر رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای بوده موارد تولد مدام رو به کاهش است.

خبرگزاری ایمنا آذر ماه سال پیش از قول صالح حسینی، دبیر مرکز مطالعات جمعیت گزارش داد شمار متولدین از یک میلیون و ۵۷۰ هزار تولد در سال ۹۴ به یک میلیون و ۱۰۰ هزار تولد در سال ۹۹ رسیده و این روند کاهشی در بهار و تابستان سال گذشته نیز ادامه داشته است.

واگذاری تائید سقط جنین به مقام قضائی

یکی دیگر از ویژگی‌های قانون یاد شده که با انتقادهای زیادی روبرو شده تغییر مرجع تشخیص و تائید سقط داوطلبانه جنین از پزشک و پزشکی قانونی به مراجع قضائی است.

به گفته صابر جباری بر اساس ماده ۵۶ قانون جوانی جمعیت این اختیار از پزشک سلب شده و پس از طی کردن یک فرایند اجرایی، اجازه سقط جنین ناسالم با حکم قاضی صادر می‌شود.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

به رغم تردیدهای جدی در مورد صلاحیت مقام قضائی برای تصمیم‌گیری در مورد حفظ یا سقط جنین، با توجه به آمار بسیار بالای موارد سقط جنین قانونی و غیرقانونی در ایران مشخص نیست که قوه قضائیه ظرفیت بر عهده گرفتن این مسئولیت را داشته باشد.

بیش از ۴۰۰ هزار سقط جنین در سال

دبیر مرکز مطالعات جمعیت می‌گوید “حداقل آمار مورد تأئید وزارت بهداشت و سازمان پزشکی قانونی” انجام سالانه بیش از ۴۰۰ هزار سقط جنین در ایران است. برخی کارشناسان این آمار را تا ۶۰۰ هزار مورد در سال نیز برآورد می‌کنند.

در قانون جوانی جمعیت توزیع رایگان و یارانه‌ای اقلام پیشگیری در مراکز بهداشتی و داروخانه‌ها ممنوع شده و همین امر می‌تواند به افزایش بارداری ناخواسته منجر شود.

وحید مجید، رئیس پلیس فتا (فضای تولید و تبادل اطلاعات) اسفند ماه سال پیش از برخورد با عرضه‌کنندگان داروهای سقط جنین و دیگر اقلام پیشگیری از بارداری در فضای مجازی خبر داد.

روزنامه شرق چندی پیش نوشته بود آمار سقط جنین پس از اجرای قانون جوانی جمعیت افزایش یافته است. گمان می‌رود با جرم‌انگاری سقط‌ داوطلبانه جنین این کار بیشتر به طریق غیرقانونی و زیرزمینی انجام شود و سلامت زنان بیشتر به خطر بیفتد.

ادامه اعتراض‌های گسترده ضد دولتی در مجارستان

هزاران مجارستانی در بوداپست، بار دیگر علیه فشارهای اقتصادی و مالیاتی در این کشور دست به تظاهرات زدند. این پنجمین روز متوالی است که اعتراض‌های ضد دولتی در مجارستان برپا می‌شود.هزاران نفر از مردم بوداپست، پایتخت مجارستان، روز شنبه ۲۵ تیر (۱۶ ژوئن) برای پنجمین روز متوالی تظاهرات ضد دولتی برپا کردند. معترضان پل مارگارت بر روی رود دانوب و بسیاری از خیابان‌های بوداپست را به تصرف خود درآوردند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

این اعتراض‌ها علیه شرایط اقتصادی و همچنین یک اصلاحیه مالیاتی است که توسط کابینه نخست‌وزیر، ویکتور اوربان برنامه‌ریزی شده است. معترضان می‌گویند اجرای این اصلاحیه باعث می‌شود تا صدها هزار نفر از صاحبان مشاغل کوچک، مجبور به پرداخت مالیات بیشتری شوند. این اصلاحیه بحث‌برانگیز، روز سه‌شنبه در مجلس مجارستان به تصویب رسید.

دفاع اوربان از اصلاحات

این نخستین بار نیست که اعتراض‌هایی علیه ویکتور اوربان، نخست‌وزیر این کشور برپا می‌شود. در فروردین‌ماه امسال و بلافاصله پس از اعلام پیروزی او بر ائتلاف اپوزیسیون در انتخابات سراسری، اولین تظاهرات بزرگ علیه اوربان در مجارستان برگزار شد.

پیتر مارکی زی، رقیب اصلی ویکتور اوربان در انتخابات با حضور در این تجمع اعتراضی گفته بود وعده‌های انتخاباتی اوربان، ”به طور آشکاری دروغ است.”

با وجود برپایی و استمرار اعتراض‌ها در مجارستان اما ویکتور اوربان، نخست‌وزیر این کشور همچنان از اصلاحیه مالیاتی جنجال‌برانگیز دفاع می‌کند. او روز جمعه در یک سخنرانی رادیویی، این اصلاحیه‌ را ”خوب و ضروری” توصیف کرد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

اوربان از جمله متحدان ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه به شمار می‌رود و بارها ضمن انتقاد از تحریم‌های جهانی علیه روسیه، بر حفظ روابط کشورش با کرملین تاکید کرده است.

او از جمله، خردادماه گذشته با انتقاد از این تحریم‌ها گفت: «اروپا به دلیل تحریم‌ها علیه روسیه در آستانه یک بحران اقتصادی جهانی است.»

مجارستان با مشکلات اقتصادی شدیدی همچون سقوط ارزش پول ملی و تورم دست و پنجه نرم می‌کند. شماری از کارشناسان معتقدند که اختلاف‌نظر مجارستان با کمیسیون اتحادیه اروپا بر سر پرداخت وجوه موسوم به ”صندوق بازیابی کرونا”، از جمله اصلی‌ترین دلایل کاهش شدید ارزش پول ملی این کشور است.

اتحادیه اروپا به دلیل عدم رعایت حقوق بشر و نقض آزادی‌های مدنی در رویه‌های قضایی، مجارستان را از دریافت بودجه‌ای که برای مقابله با پیامدهای اقتصادی ناشی از همه‌گیری کووید به کشورهای اروپایی تخصیص می‌دهد، محروم کرده است.

جهان کافکایی، جهان پیشا-اورولی

هرمز دیّار

آثار کافکا، سوغاتیِ داغ و تازه‌ای بود که صادق هدایت با خود از فرنگ آورد. بهباور یرژی بچکا[1]، ایران‌شناسِ اهل چک، هدایت در طی دوران تحصیل در بلژیک و فرانسه (۱۹۲۶ تا ۱۹۳۰) با آثار کافکا آشنا شد.[2] هدایت مسخ را از روی ترجمه‌ی فرانسوی الکساندر ویالات به فارسی برگرداند[3] و از آنجا که ویالات مسخ را در سال ۱۹۲۸ ترجمه کرده بود،[4] هدایت قاعدتاً کافکا را در بازه‌ی زمانی ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۰ کشف کرده است؛ یعنی چیزی حدود چهار تا شش سال پس از درگذشت کافکا.

هدایت در سال ۱۹۳۰ از اروپا بازگشت. با این حال، سال‌ها طول کشید تا ترجمه‌‌ای از کافکا را در ایران منتشر سازد. سرانجام در سال ۱۹۴۳ با تأسیس مجله‌ی سخن به سرپرستی پرویز ناتل خانلری ظاهراً این فرصت مهیا گشت. سخن، مجله‌ای مترقی بود که در آن ادبیات مدرن غرب به انتشار می‌رسید و خانلری که از قبل با توانایی‌های هدایت آشنایی داشت، از او برای تدوین سخن دعوت به همکاری کرد. هدایت در فاصله‌ی ماه‌های خرداد تا اسفند ۱۳۲۲ (۱۹۴۳) مسخ را در دوره‌ی نخست مجله‌ی سخن منتشر ساخت. در تابستان سال بعد (۱۹۴۴) حکایت جلوی قانون و دو داستان شغال و عرب و گراکوس شکارچی را بهترتیب در دوره‌های دوم (۱۹۴۵) و سومِ (۱۹۴۶) سخن به چاپ رسانید. بنابراین، اولین بار در سال ۱۹۴۳ بود که خواننده‌ی ایرانی از طریق کلماتی که از سرانگشتان هدایت بر اوراق مجله‌ی سخن جاری شد، با کافکا آشنا گشت.

از قرار معلوم، ترجمه‌ی هدایت از مسخ، نخستین ترجمه‌ی غیراروپایی از این اثر پرآوازه بود. ژاپنی‌ها در سال ۱۹۴۰ ترجمه‌ی ژاپنی محاکمه را منتشر ساختند و از این حیث، فضل تقدم با آنان است. اما ترجمه‌ی ژاپنی مسخ تا سال ۱۹۵۵ (دوازده سال پس از ترجمه‌ی هدایت) بیرون نیامد. ترجمه‌ی ترکی مسخ نیز در همان سال ۱۹۵۵ به انتشار رسید.[5] بدین ترتیب، احتمالاً هدایت نخستین کسی است که مسخ کافکا را به زبانی غیراروپایی ترجمه کرده است.

به هر روی، با انتشار آثار کافکا در ایران، آرای متقابل پیرامون اندیشه‌های او در ایران شکل گرفت. در عالم ادبیات، همانطور که گابریل گارسیا مارکز با خواندن مسخ دریافت که «می‌شود طور دیگری هم نوشت»، کافکا راه متفاوتی جلوی نویسندگان ایرانی باز کرد. اما در اینکه بهطور مشخص چه نویسندگانی، در کدامیک از آثار خویش، متأثر از کافکا بوده‌اند، وحدت نظری وجود ندارد. فی‌المثل، جلال آلاحمد در مقاله‌ای که در آذر ۱۳۳۰ (۱۹۵۱) نوشته، با استناد به این عبارت از بوف کور که «سرتاسر زندگی‌ام میان چهار دیوار گذشته است»، بوف کور را تلویحاً مقتبس از قصر (قلعه) کافکا می‌داند و می‌نویسد:

این است محیطی که هدایت در آن می‌زیسته… این «دیوار» در زبان هدایت چه مفهومی دارد؟ اگر نه از نظر فلسفی شباهتی میان این (… چهاردیواری) هدایت و (قلعه‌ی) کافکا بیابیم، دستکم اینقدر هست که آن را رمزی (سمبل) و نشانه‌ای از محیط تنگ سال‌های دیکتاتوری بدانیم.[6]

و هوشنگ پیمانی در نقدی تند و جدلی، همین قیاس را به باد انتقاد می‌گیرد.[7] صرف‌نظر از اینکه کدام طرف درست می‌گوید، این ماجرا نشان می‌دهد که بحث مقایسه‌ی آثار کافکا با نوشته‌های هدایت در همان سال‌های نخست آشنایی ایرانیان با کافکا داغ بوده است. چند سال بعد، هوشنگ گلشیری، نویسنده‌ی نامدار ایرانی، درباره‌ی یکی از رمان‌های خود اظهارنظری کرده است که می‌تواند عیار دیگری از میزان تأثیرپذیری نویسندگان ایرانی از کافکا به دست دهد. او می‌گوید: «همه‌ی هراسم از این است که برهی گمشده‌ی راعی، نسخه‌ی بدل قصر کافکا شود.»[8]

گلشیری در طی گفت‌وگویی در بهمن ۱۳۴۸ با آیندگان مطالب باریک‌بینانه‌ای نیز در خصوص چگونگی ایجاد فضای وهمی در آثار کافکا ارائه داشت.[9] بههرتقدیر، کافکا جای خود را در میان مخاطبان ایرانی باز کرد و بهقول یکی از نویسندگان ایرانی، «عکس‌های ماکسیم گورکی یک‌شبه از روی دیوارهای… جمع شد و بهجای آن، یکی‌دو تصویر بزرگ از کافکا و کامو بالا رفت. حالا آقای کافکا، با آن صورت تکیده و چشم‌های نافذ سیاه، از بالای دماغِ تیغ‌کشیده و باریک و قلمی‌اش… نگاه می‌کرد… .»[10]

 در عالم ادبیات، همان‌طور که گابریل گارسیا مارکز با خواندن مسخ دریافت که «می‌شود طور دیگری هم نوشت»، کافکا راه متفاوتی جلوی نویسندگان ایرانی باز کرد.

کافکا اما مخالفینی نیز در ایران داشت. صدای این مخالفت‌ها در بخش‌هایی از «پیام کافکا»، مقدمه‌ای که هدایت در سال ۱۹۴۸ بر ترجمه‌ی حسن قائمیان از گروه محکومین کافکا نوشت، پژواک یافت. «پیام کافکا» علاوه بر معرفی اندیشه‌های کافکا، دفاعیه‌ای از او در برابر آن مخالفان بود. هدایت در این مقدمه مجال یافت تا به کسانی که «برای کافکا چوب تکفیر بلند می‌کنند»، پاسخی آتشین بدهد: «هرگاه برخی بهطرف کافکا دندانقروچه می‌روند و پیشنهاد سوزاندن آثارش را می‌کنند[11]برای این است که کافکا دلخوشکُنک و دستاویزی برای مردم نیاورده، بلکه بسیاری از فریب‌ها را از میان برده و راه رسیدن به بهشت دروغی روی زمین را بریده است.»[12]

بهباور کاتوزیان، مخاطب این جملات حزب توده‌ بود.[13] و ظاهراً مقصود هدایت از «دلخوشکُنک» و «دستاویز» همان ایدئولوژی بود. هدایت نقطه‌قوت کافکا را در ایدئولوژی‌گریزی او می‌دانست. همان امتیازی که اندیشمندانی مثل آلبر کامو ــ برخلاف سارتر ــ و خود هدایت از آن برخوردار بودند. می‌توان گفت که بهباور هدایت، کافکا در سمت درست تاریخ ایستاده بود.

کافکا در سال‌های پایانی سده‌ی نوزدهم بالید و در سال‌های آغازین سده‌ی بیستم درخشیدن گرفت؛ در بحبوحه‌ی دورانی که قصرهای پرجلال ادیان فرومی‌ریخت و کاخ‌های پرطمطراق ایدئولوژی‌های نوین و پُرنوید قد برمی‌افراشت. اما کافکا به این سراب‌ها دل نبست. برعکس، از ساختارهای معیوب و فاسد قدرتِ اداری و هزارتوی تیرهوتار بوروکراسی پرده برداشت و پیامدهای خونین آن را برای بشر، بهطرزی شگفت، پیش‌بینی کرد. در اینکه کافکا را می‌توان نویسنده‌ی سیاسی قلمداد کرد یا خیر، هنوز مناقشه باقی است. اما برخی از آثار او را می‌توان سرچشمه‌ی الهام و اقتباس نظریه‌پردازان سیاسی دانست؛ به‌ویژه دو رمان بلند و ناتمام او: محاکمه و قصر.

***

یوزف کا… بی‌آنکه خطایی از او سر زده باشد، یک روز صبح بازداشت شد.[14]

این، جمله‌ی آغازین رمان محاکمه است که امروزه مثالی کلاسیک از توصیف بازداشت‌های بی‌جهت در نظام‌های تمامیت‌خواه تلقی می‌شود. یوزف کا، کارمند بانک است که صبح روز سی‌اُمین زادروز خود بازداشت می‌شود. وقتی از جرمش می‌پرسد، بازرس به او می‌گوید: «اجازه نداریم دراینباره به شما بگوییم.»[15] بااینوصف، بازرس اعلام می‌کند که او آزاد است به هرجا می‌خواهد، برود. یوزف کا ظاهراً آزاد است اما انتظار دادگاه، زندگی را به کام او تلخ می‌سازد. بهقول سیاوش جمادی: «ازاینپس کا می‌تواند به زندگی سابق خود ادامه دهد و درواقع اوست که بهدنبال محکمه می‌دود… کا می‌تواند به زندگی سابق ادامه دهد اما تشویش در این زندگی رخنه کرده است.»[16] درست همانند کسی که موقتاً با وثیقه آزاد شده اما درواقع، این آزادی، لحظه‌شمار فرارسیدن روز حبس او را به کار می‌اندازد.

کا را در روز تعطیل به دادگاهی عجیب، با شرایطی اسکیزوفرنیک، فرامی‌خوانند. درعینحال، او کم‌کم متوجه می‌شود که «وکلای مدافع معمولاً اجازه ندارند در بازجویی‌ها حضور بیابند».[17] و در اصل دادگاه هیچ وکیلمدافعی را به رسمیت نمی‌شناسد.[18] افزون بر این، او درمی‌یابد که «شیوه‌ی این دستگاه قضایی حکم می‌کند مردمِ نهفقط بی‌گناه بلکه همچنین ناآگاه محکوم شوند»[19] و «جریان دادرسی بهطورکلی نهفقط از عموم مردم، که از خود متهم نیز پنهان نگه داشته می‌شود.»[20] کا بهنحوی درخشان چنین نتیجه می‌گیرد: «یک جلاد به تنهایی می‌تواند جایگزین کل دادگاه شود.»[21] سرانجام کا در شب سی‌ویکمین زادروز خود، بی‌آنکه محاکمه یا حتی تفهیم اتهام شود، در یکی از معادن متروکه‌ی پیرامون شهر بهدست دو مأمور ویژه به قتل می‌رسد.

کافکا در اوت ۱۹۱۴ بنا به نوشتن محاکمه کرد و در سال ۱۹۱۵ آن را به پایان برد. در آن هنگام این شیوه‌ی بگیروببند هنوز وجود خارجی نداشت. حدود چهار دهه‌ی بعد در زادگاه کافکا، پراگ، هرازچندی یکی از اهالی غیبش می‌زد. گویی زمین دهان باز می‌کرد و هیولایی نامرئی با یکی از بازوهای بلند خود قربانی را به گودالی عمیق فرومی‌کشید. بعداً می‌فهمیدند که طرف بازداشت شده. هِدا مارگلیوس کووالی، همسر یکی از کارمندان عالی‌رتبه‌ی حکومت کمونیستی چکسلواکی ــ که بعدها همسرش در خلال ماجرای رودلف اسلانسکی محکوم و اعدام شد ــ درباره‌ی بازداشت‌های سال‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۵۱ در پراگ می‌نویسد:

برشت می‌گوید: «کافکا در مقام اهل بصیرت، بی‌آنکه چیزی دیده باشد، واقعه را از پیش تشخیص داده است.» بدین ترتیب، برشت کافکا را نویسنده‌ای می‌داند که دارای خصلتی پیامبرانه است.

اولش خیلی‌ها خوشبین بودند و می‌گفتند حتماً اشتباهی شده، چند سؤال از یارو می‌پرسند و زود آزادش می‌کنند. آنگاه وقتی طرف بلافاصله آزاد نمی‌شد، ­می‌گفتیم: سال­‌هاست که او را می‌شناسیم. بعید است آدم خیانت‌کاری باشد. حتماً دسیسه‌ای است، توطئه‌ای است که غربی‌­ها راه انداخته­‌اند تا حزب کمونیست را تضعیف کنند و به مردم شریف ما اتهام بزنند. و عاقبت، وقتی باز هم از طرف خبری نمی‌شد، دهانمان را میبستیم و تنها واکنشمان این بود که مبهوت و ترسیده، سکوت اختیار کنیم. تازه آن وقت بود که بعضی­‌ها به فکرشان می‌رسید که درحقیقت، ما قربانی­ یک توطئه شده‌ایم، منتها توطئه‌­ای که بهاحتمال قوی کار غربی‌­ها نبود.

توصیف کافکا از حوادث آینده بسیار دقیق و روشن بود، طوری که بهقول والتر بنیامین، «او بی‌آنکه بداند امروز چه می‌گذرد، می‌دانست فردا چه خواهد شد».[22] برشت نیز می‌گوید: «کافکا در مقام اهل بصیرت، بی‌آنکه چیزی دیده باشد، واقعه را از پیش تشخیص داده است.» بدین ترتیب، برشت کافکا را نویسنده‌ای می‌داند که دارای خصلتی پیامبرانه است.[23]

این پیش‌نگری‌ها تا اندازه‌ای دقیق بود که برخی از خوانندگان آثار او در نیمه‌ی سده‌ی بیستم گمان می‌کردند که با خواندن رمان‌های او گویی سرگذشت خود را می‌خوانند. فی‌المثل آنا آخماتووا، شاعر و نویسنده‌ی ناراضی روس که همسر سابقش را در دوره‌ی استالین اعدام کردند و پسرش را روانه‌ی اردوگاه‌های کار ساختند، در گفت‌وگو با آیزایا برلین گفت که «کافکا برای من و درباره‌ی من نوشته.»[24]

ایوان کلیما که در پراگ بزرگ شد و از دانشگاه همان شهر لیسانس ادبیات چک را گرفت، تا ۲۵سالگی از فرانتس کافکا هیچ نمی‌دانست. اساتید او از هم‌شهری پرآوازه‌ی خود نام نمی‌بردند. بااینحال، او نیز وقتی در سال ۱۹۵۷ با داستان سرزمین محکومان کافکا آشنا شد، نوشت: «پیام آن… با جان و زندگی من آمیخته بود.»[25]

با همه‌ی این شواهد آیا می‌توان نوشته‌های کافکا را در زمره‌ی آثار پیشگویان به شمار آورد؟ پاسخ بسیاری از ستایشگران کافکا به این سؤال مثبت است. سردسته‌ی این افراد ماکس برود است؛ رفیق گرمابه و گلستان کافکا و همان کسی که نیک‌بختانه به وصیت او مبنی بر سوزاندن آثار منتشرنشده‌اش عمل نکرد. ماکس برود طی گفت‌وگویی که ویدئوی آن در دسترس است، در پاسخ به پرسش فوق با قاطعیت کافکا را یک پیشگو دانست. برود تا آنجا پیش رفت که پوشش مأمورانی را که کافکا در ابتدای رمان محاکمه توصیف می‌کند ــ لباس تنگ و مشکی با جیب‌ها و دکمه‌های فراوان ــ با لباس مأموران نازی مشابه دانست که در زمان نگارش محاکمه (۱۹۱۴) وجود خارجی نداشتند.

از سوی دیگر، هانا آرنت درباره‌ی اینگونه پیشگویی‌ها تفسیر متفاوتی دارد. او می‌نویسد:

از آنجا که اندیشیدن در نظر او (کافکا) اساسی‌ترین و زنده‌ترین بخش واقعیت بود، این نبوغ غریب خود را چنان پرورانده بود که بتواند واقعیت را پیش‌گویی کند؛ سرشار از حوادث نامنتظره و پیش‌بینیناشدنی، بهطوری که هنوز پس از چند دهه ما را از شگفتی باز نداشته‌اند.[26]

و در جای دیگر چنین توضیح می‌دهد: «آنچه را که ــ بهاصطلاح ــ پیشگویی‌های کافکا می‌نامیم، چیزی نبود مگر واکاوی متینِ ساختارهای پوشیده‌ای که امروزه آشکار شده است.»

بررسی دقیق‌تر آثار آرنت نشان می‌دهد که او برای نوشته‌های کافکا اهمیت ویژه‌ای قائل است؛ چیزی بیش از صرف استنادکردن به آثار او که بهمناسبت، در مواضع مختلفی از کتاب‌هایش دیده می‌شود. برای نمونه، آرنت در کتاب میان گذشته و آینده، مقدمه‌ی اثر را بر اساس تمثیلی از کافکا پی می‌ریزد و آن را بهتفصیل شرح می‌دهد.[27] در همان جا آرنت درباره‌ی تمثیل‌های کافکا چنین می‌نگارد: «تمثیل‌های او واقعی‌اند و شاید از این جنبه در ادبیات بی‌همتا باشند؛ همچون پرتوهای نور در امتداد و گِرد رخداد افکنده می‌شوند، نمودِ ظاهری آن را روشن نمی‌کنند بلکه همچون اشعه‌ی ایکس توان عریانکردن ساختار درونی رخداد را دارند…»[28]

در اینجا نیز همانند نقلقول پیشین، آرنت بر «ساختارها»ی درونی یا پوشیده‌ای تأکید می‌ورزد که آثار کافکا از آن پرده برداشته است. آیا این ساختارها همان ساختارهایی است که اساس نظام‌های تمامیت‌خواه را شکل می‌دهد؟ آیا آرنت نظریه‌ی خود را درباره‌ی نظام‌های تمامیت‌خواه با الهام از آثار کافکا صورت‌بندی کرده است؟

این پرسش‌ها به همان اندازه که وسوسه‌انگیزند، میزان بیشتری از حزم و احتیاط را طلب می‌کنند.

در دهه‌های اخیر برخی از اندیشمندان، از جمله برایان دنوف، استاد علوم سیاسی، به این نتیجه رسیده‌اند که هانا آرنت عناصر کلیدی نظریه‌ی خود درباره‌ی حکومت‌های تمامیت‌خواه را در نوشته‌های کافکا یافته است. دنوف طی مقاله‌ای با عنوان «آرنت، کافکا و سرشت توتالیتاریسم» می‌نویسد:

پیداست که کافکا در طی فاصله‌ی هشت‌ساله‌ی میان نگارش محاکمه و قصر، اعتمادبه‌نفس بیشتری به دست آورده و قهرمان رمانش دل‌دارتر شده بود. پیام کافکا اینک نه یأس و حرمان و زانوزدن در برابر «ضرورت»، که مقاومت، پیگیری و پیروزی بود.

استفاده‌ی آرنت از ادبیات بهطورکلی، و آثار ادبی کافکا بهطور خاص، بر کسی پوشیده نیست. آنچه ناشناخته باقی مانده است، دِین نظری آرنت به کافکا است؛ به‌ویژه درباره‌ی نظریه‌ی توتالیتاریسمش. دقیقاً در همان زمانی که آرنت سرگرم نوشتن و اندیشیدن درباره‌ی سرشت توتالیتاریسم بود، در دریای آثار کافکا غوطه‌ می‌خورد. آرنت در مقام ویراستار ارشد انتشارات «شوکن‌بوکز» در اواخر دهه‌ی ۱۹۴۰، در انتشار آثار کافکا در ایالات متحده دستی داشت و در ترجمه‌ی انگلیسی جلد دوم یادداشت‌های کافکا مساعدت ‌کرد. در خلال همان سال‌ها بود که آرنت بسیاری از مقالاتی را نوشت که عاقبت بهشکل خاستگاه‌های توتالیتاریسم درآمد. بهباور من، آرنت بسیاری از عناصر کلیدی تمامیت‌خواهی را که در کتابش، خاستگاه‌های توتالیتاریسم، درباره‌اش نوشته، در داستان‌های کافکا یافته است.

اما بگذارید سرنخ را در خود آثار آرنت بیابیم. هانا آرنت در موضعی از کتاب امپریالیسم ــ یکی از بخش‌های سه‌گانه‌ی خاستگاه‌های توتالیتاریسم ــ به بررسی تفاوت میان دو امپراتوری استبدادی روسیه‌ی تزاری و امپراتوری اتریش-مجارستان می‌پردازد. بهباور آرنت، در اینگونه امپراتوری‌های چندملیتی، حکم فرمان می‌راند نه قانون. برخلاف قانون که می‌شود آن را به اشخاص معین یا مجامع قانون‌گذاری منتسب کرد، حکم یا احکام، همواره بی‌نامونشان است. احکام در هر مورد نه به دلیل‌آوری نیاز دارد و نه به توجیه. حاکمیت بوروکراتیک برای امپراتوری‌های بزرگ با جمعیت‌های ناهمگون این امتیاز را داشت که احکام، برخلاف قوانین، بُرّا و سریع‌التأثیر بودند و بی‌توجه به تنوع آدابورسوم محلی اِعمال می‌شدند. در چنین شرایطی هیچ تفسیری از احکام و فرامین وجود ندارد و همه‌چیز بهحساب تصادف یا تقدیر گذاشته می‌شود. در چنین بستری است که دو عقیده‌ی شبه‌عرفانیِ موازی رشد می‌کند: نخست، باور به قداست دودمان‌های سلطنتی و دوم، تقدیرباوری.[29] اما در این میانه نقش کافکا چیست؟

کافکا در پراگ که در آن هنگام بخشی از امپراتوری اتریش-مجارستان بود، می‌زیست و چنان‌که آرنت می‌نویسد:

کافکا بهدلایل شغلی [کارمند شرکت بیمه] به بهترین نحو با شکل حاکمیت بوروکراسی آشنایی داشت. بهخوبی از این تقدیرباوری آگاه بود: این تقدیرباوری کسانی را در بر می‌گرفت که در زندگی روزمره‌ی خود به‌ناگزیر گرفتار حاکمیت تصادف‌اند، یعنی گرفتار آن چیزی‌اند که آن را فقط تصادف می‌توانند انگارند. از آنها هیچ کاری هم برنمی‌آید، مگر اینکه به آنچه عقلاً قابلفهم نیست، اهمیتی فراانسانی ببخشند تا بتوانند آن را بهلحاظ انسانی تحمل کنند… یکی از موضوعات اصلی در رمان‌های کافکا هجوِ تقدیرباوری است…[30]

در هر دو رمان محاکمه و قصر کافکا نشان می‌دهد که حاکمیت بوروکراتیک بر زندگی مردمانِ تحت امر خود استیلا دارد. منتها، چنانکه آرنت می‌نویسد، این استیلا به سرنوشت «ظاهری» مردم بسنده می‌کند و تنها در «بوروکراسی‌های توتالیتر» پس از جنگ جهانی است که نظام بوروکراتیک در «تمام امور» شهروندان، اعم از خصوصی و عمومی، ظاهری و درونی [ذهنی]، به یک اندازه بی‌رحمانه دخالت می‌کند. بهبیان دیگر، بوروکراسی حاکم بر امپراتوری اتریش-مجارستان که کافکا در آن می‌زیست، برخلاف بوروکراسی روسیه، بهحدی تکامل نیافته بود که به «بوروکراسی توتالیتر» بینجامد و بتواند مهار روح، روان و ذهنیت شهروندان را به‌کلی در اختیار بگیرد؛ اما آنقدر شکل گرفته بود که شخص تیزبینی مانند کافکا عناصر بنیادین و پیامدهایش را درک کند.[31] و هنر کافکا نیز در همین بود. شاید اگر کافکا در امپراتوری روسیه می‌زیست که «بوروکراسی توتالیتر» رفته‌رفته داشت در آن متبلور می‌شد، فضای رمان‌هایش به مرز جهان اورولی نزدیک می‌شد. به این اعتبار، می‌توان جهان کافکایی را جهان پیشا-اورولی دانست.

***

دقیقاً صد سال پیش، در سال ۱۹۲۲، کافکا نگارش رمان قصر را آغاز کرد. مرگ زودهنگامش در سال ۱۹۲۴ به او امان نداد که قصر را به پایان برساند. یک دهه بعد استالین تصفیه‌ی بزرگ خونین را در شوروی به راه انداخت و بگیروببندهایی نظیر آنچه در رمان‌ محاکمه‌ی کافکا می‌خوانیم، آغاز شد؛ دادگاه‌های نمایشی به راه افتاد و صدهاهزار قربانی گرفت. در همان اوان، هیتلر پیشوای آلمان شد، هولوکاست را طراحی کرد و بهیاری مأموران نازی، میلیون‌ها انسان بی‌گناه ــ نظیر آنچه در سرزمین محکومان کافکا دیده می‌شود ــ از جمله هر سه خواهر کافکا را به کام مرگ فرستاد. ساختارهای نامیمونی که کافکا از پیش می‌دید، اینک از پرده بیرون آمده بودند. یوزف کا، قهرمان کافکا در رمان محاکمه، عاقبت در برابر ضرورت این ساختارها به زانو درآمد و تسلیم شد. اما کا، قهرمان رمان قصر، قدم‌هایی به جلو برداشت، ستیز کرد و سماجت به خرج داد و بهقول هانا آرنت: «چشم برخی از اهالی دهکده را گشود و سلوکش به آنان آموخت که حقوق انسانی ارزش مبارزه‌کردن را دارد و قانون قصر، قانونی الهی نیست و درنتیجه می‌توان به آن حمله بُرد.»

پیداست که کافکا در طی فاصله‌ی هشت‌ساله‌ی میان نگارش محاکمه و قصر، اعتمادبهنفس بیشتری به دست آورده و قهرمان رمانش دلدارتر شده بود. پیام کافکا اینک نه یأس و حرمان و زانوزدن در برابر «ضرورت»، که مقاومت، پیگیری و پیروزی بود.


[1] یرژی بِچکا (۱۹۱۵-۲۰۰۴) از شاگردان ایران‌شناس شهیر یان ریپکا (۱۸۸۶-۱۹۶۸) بود. یان ریپکا در تهران با گروه «رَبعه» و صادق هدایت آشنا شد و طی مقالاتی، هدایت و بزرگ علوی را به جهان غرب معرفی کرد. او از دوستان صادق هدایت به شمار می‌آمد و با وی نامه‌نگاری داشت.

[2] ماهنامه‌ی چیستا (۱۳۶۸)، تیر و مرداد، ۵۹ و ۶۰، ص۵۱۴.
امینی نجفی نظری متفاوت با بچکا دارد. به‌باور او، هدایت در سال‌های پس از شهریور ۱۳۲۰ از طریق مطبوعات فرانسوی با کافکا آشنا شد. بنگرید به:
ماهنامه‌ی کِلک (۱۳۷۱)، دی، ۳۴، ص۳۷.
کاتوزیان نیز می‌نویسد: «هیچ نشان کتبی یا شفاهی‌ای از اینکه پیش از سال‌های ۱۹۴۰ (۱۳۲۰) هدایت نامی از کافکا شنیده و چیزی از او خوانده باشد، در دست نیست.»
محمدعلی همایون کاتوزیان (۱۳۹۹) دربارهی بوف کورِ هدایت. تهران: مرکز، ص۱۱۲.
با وجود این، نمی‌توان اشاره‌ی یرژی بچکا را نادیده گرفت.

[3] نسرین رحیمیه (۱۳۷۱)، فصلنامه‌ی ایران‌نامه. ۳۹، ص۵۹۷.

[4] Patrick O Neill (2014), Transforming Kafka: Translation Effects, Toronto: university of Toronto Press, p. 19.

[5] Transforming Kafka: Translation Effects, p.29.

ترجمه‌ی کُره‌ای مسخ در ۱۹۵۷ و برگردان چینی آن در ۱۹۷۹ عرضه شد؛ بنگرید به:

Transforming Kafka: Translation Effects, p.29.

[6] هفت مقاله. شرکت کتاب (۲۰۱۹)، ص۱۵-۱۶.

[7] هوشنگ پیمانی (۱۳۴۲) راجع به صادق هدایت: صحیح و دانسته قضاوت کنیم، تهران: بی‌نا، ص۳۹۲.

[8] حسن میرعابدینی (۱۳۷۷) صد سال داستان‌نویسی ایران، ج۳. تهران: چشمه، ص۱۲۱۸.

[9] همان.

[10] قطعه‌ای از داستان «غریبه و اقاقیا» نوشته‌ی علی‌اصغر شیرزادی به‌نقل از:
حسین پاینده (۱۳۹۶) داستان کوتاه در ایران، ج۳ (داستان‌های پسامدرن). تهران: نیلوفر، ص۶۶۴.

[11] این قسمت از نوشته‌ی هدایت محتملاً راجع است به عنوان مقاله‌ی پی‌یر فوشری، نویسنده‌ی چپ فرانسه که در آن سال‌ها نوشت «آیا باید کافکا را سوزاند؟» طُرفه آنکه در ایران نیز کتابی با عنوان مشابه به انتشار رسید:
حسن قائمیان (‍۱۳۳۵) آری، بوف کور هدایت را باید سوزانید. تهران: آپادانا.

[12] صادق هدایت (۱۳۸۳) «پیام کافکا»، گروه محکومین. تهران: جامه‌دران، ص۱۵.

[13] محمدعلی همایون کاتوزیان (۱۳۷۲) صادق هدایت، از افسانه تا واقعیت. ترجمه‌ی فیروزه مهاجر. تهران: طرح نو، ص۲۱۷.

[14] فرانتس کافکا (۱۳۸۷) محاکمه. ترجمه‌ی علی‌اصغر حداد، تهران: ماهی، ص۱۳.

[15] همان، ص۱۵.

[16] سیاوش جمادی (۱۳۹۶) سیری در جهان کافکا. تهران: ققنوس، ص۱۲۴.

[17] محاکمه، ص۱۱۸.

[18] همان، ص۱۱۵.

[19] همان، ص۵۶.

[20] همان، ص۱۱۸.

[21] همان، ص۱۵۱.

[22] هرمان شوپن‌هویزر (۱۴۰۰) کافکا به‌روایت والتر بنیامین. ترجمه‌ی کوروش بیت‌سرکیس، تهران: ماهی، ص۱۱۹.

[23] همان، صص۱۷۶-۲۰۲.

[24] آیزایا برلین (۱۳۹۸) ذهن روسی در نظام شوروی. ترجمه‌ی رضا رضایی، تهران: ماهی، ص۱۶۰.

[25] ایوان کلیما (۱۳۹۸) روح پراگ. ترجمه‌ی خشایار دیهیمی، تهران: نی، ص۱۸۵.

[26] هانا آرنت (۱۴۰۰) میان گذشته و آینده: هشت تمرین در اندیشه‌ی سیاسی. ترجمه‌ی سعید مقدم، تهران: اختران، ص۱۹.

[27] آرنت همین تمثیل را در کتاب حیات ذهن نیز به‌تفصیل توضیح می‌دهد. بنگرید به:
هانا آرنت (۱۳۹۸) حیات ذهن. ترجمه‌ی مسعود علیا، تهران: ققنوس، ص۲۹۹ به بعد.

[28] میان گذشته و آینده، ص۱۶.

[29] بنگرید به:
هانا آرنت (۱۳۹۸) امپریالیسم. ترجمه‌ی مهدی تدینی، تهران: ثالث، صص۲۷۱-۲۷۸.

[30] همان، ص۲۷۸.

[31] همان، صص۲۷۷-۲۸۰.

برنامه پانصد و بیست و یکم رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

برنامه پانصد و بیست و یکم رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران شنبه ۱۶ جولای ۲۰۲۲ گزارش نقض حقوق هنر و هنرمندان:سعید پورمند گلبانگ(شعری از هوشنگ ابتهاج)؛ کوثر ولیزاده صرفا جهت آگاهی (شرح ماده۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی):مریم افتخار گزارش نقض حقوق زنان:آیلار اسماعیلی گلبانگ(شعری از سیمین …

ادامه‌ی مطلب

صندوق ۸۱۷ میلیون دلاری امارات برای توسعه برنامه فضایی

امارات بیش از ۸۰۰ میلیون دلار بودجه برای توسعه برنامه‌های فضایی خود و توسعه پروژه‌های مربوط به آن اختصاص داد. این کشور در سال‌های گذشته برنامه‌های پرشماری برای فن‌آوری فضایی خود طراحی و اجرا کرده است.شیخ محمد بن زاید آل نهیان، رئیس امارات متحده عربی روز یکشنبه ۲۶ تیر (۱۷ ژوئن) در صفحه شخصی خود در توییتر از تشکیل یک صندوق با بودجه ۸۱۶ میلیون و ۸۴۰ هزار دلاری برای حمایت از برنامه فضایی و ابتکار جدید به منظور توسعه ماهواره‌های راداری امارات خبر داد.

در همین خصوص، شیخ محمد بن راشد، حاکم دبی نیز اعلام کرد که هدف از راه‌اندازی این صندوق، حمایت از تأسیس شرکت‌های ملی در بخش فضایی و تقویت پروژه‌های استراتژیک و تحقیقاتی ملی است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

برنامه‌های فضایی گسترده و متنوع امارات

امارات در سال‌های گذشته برنامه‌های مختلفی را در زمینه فن‌آوری فضایی شامل مخابرات ماهواره‌ای، سنجش از دور و حضور انسان در فضا طراحی کرده و به بسیاری از اهداف پیش‌بینی شده خود نیز دست یافته است.

در همین راستا، امارات میزبان نمایشگاه‌ها و کنفرانس‌های متعددی در زمینه فن‌آوری فضایی بوده و بسیاری از چهره‌های مطرح و شناخته‌شده بین‌المللی نیز در این رویدادها حضور یافته‌اند.

مهرماه سال ۱۳۹۸ نیز نخستین فضانورد امارات متحده عربی به همراه دو فضانورد از روسیه و آمریکا، با فضاپیمای سایوز، زمین را برای پیوستن به ایستگاه بین‌المللی فضایی ترک کرده و پس از ۸۸ روز به زمین بازگشتند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

اندکی پیش از آن، مقام‌های روسی ابراز امیدواری کرده بودند که این کشور بتواند با امارات متحده عربی، همکاری‌های طولانی مدتی در عرصه فضایی داشته باشد.

تیرماه سال ۱۳۹۹ نیز نخستین فضاپیمای امارات متحده عربی به فضا پرتاب شد و پس از هفت ماه به جو مریخ رسید.

برنامه فضایی گسترده امارات، از سال ۲۰۰۶ میلادی آغاز شده و هدف‌گذاری مقام‌های اماراتی بر این مبنا است که این کشور به مقصدی جذاب برای دانشمندان، نهادهای علمی و سرمایه‌گذاران حوزه‌های فضایی تبدیل شود.

با این هدف، مرکز تحقیقات فضایی محمد بن رشید در امارات از سال‌ها پیش با شماری از مطرح‌ترین دانشگاه‌های جهان همچون برکلی کالیفرنیا، کلرادو و آریزونا در آمریکا وارد همکاری شده است.

یکی از مهمترین طرح‌های کنونی امارات، امکان‌سنجی زندگی بشر بر روی کره مریخ است. مقام‌های اماراتی در مهرماه سال ۱۳۹۹ طرح فرستادن یک فضاپیما به کره ماه تا سال ۲۰۲۴ را اعلام کرده و گفته بودند که هدف از این ماموریت، تحقیق روی سطح کره ماه و سومین مرحله از یک برنامه بلندپروازانه فضایی این کشور عربی است.