Previous Next

تشدید درگیری‌ها در کوه معبد؛ چند فلسطینی زخمی شدند

مناسبت‌های دینی مسیحیان، مسلمانان و یهودیان امسال تقریبا هم‌زمان شده و برگزاری آیین‌های مذهبی در اورشلیم (بیت‌المقدس) به خشونت گراییده است. چند نفر در زد و خوردهای محوطه مسجدالاقصی زخمی شدند.پلیس اسرائیل اعلام کرد پیش از بازدیدهای برنامه‌ریزی شده یهودیان از اورشلیم (بیت‌المقدس) صدها جوان مسلمان موانعی با سنگ و میله‌های آهنی برای جلوگیری از دسترسی یهودیان به اماکن مقدس برپا کردند.

به کانال دویچه وله فارسی در اینستاگرام بپیوندید

بین نیروهای پلیس و فلسطینی‌ها درگیری رخ داده و به گفته مقامات دولت خودگردان فلسطین ۹ نفر زخمی شدند.

گروه حماس که در نوار غزه حاکم است، اعلام کرد: «مسجد‌الاقصی خط قرمز است و نیروهای اشغال‌گر (اسرائیلی) مسئولیت حمله به مؤمنان و اجازه‌ دادن به شهرک‌نشینان برای هتک حرمت این اماکن را بر عهده دارند.»

مسجدالاقصی سومین زیارتگاه مهم مسلمانان است، اما برای یهودیان نیز مقدس شمرده می‌شود، زیرا قبلاً دو معبد یهودی در آنجا وجود داشته است.

یهودیان مجازند از این منطقه بازدید کنند، اما بر اساس توافق با مقامات مسلمان، اجازه ندارند در آنجا نماز بخوانند. تولیت اماکن کوه معبد تحت مدیریت اردن است و اسرائیل مسئولیت امنیت آن را برعهده دارد.

یهودیان در حال حاضر عید پسح را برگزار می‌کنند و یکی از سنت‌های رایج این عید زیارت اورشلیم (بیت‌المقدس) است. کوه معبد چند دقیقه پیاده تا کلیسای مقبره مقدس فاصله دارد؛ جایی که مسیحیان در صبح یکشنبه آیین عید پاک را برگزار کردند.

به گفته منابع اسرائیلی، فلسطینی‌ها به سمت اتوبوس‌ها در نزدیکی منطقه قدیمی بیت‌المقدس سنگ پرتاب کردند که در پی آن تعدادی از مسافران زخمی شدند. دو نفر نیز دستگیر شدند.

درگیری پلیس اسرائیل با فلسطینی‌ها در مسجدالاقصی صبح روز جمعه ۱۵ آوریل نیز ۱۵۰ مجروح به جا گذاشت. ماموران گاز اشک‌آور و گلوله‌های پلاستیکی شلیک کردند و ۴۰۰ نفر نیز به طور موقت دستگیر شدند. سه مامور پلیس اسرائیل نیز زخمی شدند.

امسال عید پسح یهودیان، ماه رمضان مسلمانان و عید پاک مسیحی هم‌زمان شده است. اوضاع امنیتی اسرائیل پس از یک سری حملات که منجر به کشته شدن چندین نفر شد متشنج است. این در حالی است که ده‌ها هزار زائر هم اینک در بیت‌المقدس حضور دارند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

به دلیل اپیدمی کرونا، اسرائیل به مدت طولانی مرزهای خود را به روی بازدیدکنندگان بسته بود. ورود گردش‌گران واکسینه نشده تنها از ماه مارس مجدداً مجاز شده است.

وزارت گردش‌گری اسرائیل انتظار داشت که حدود ۳۰ هزار گردش‌گر برای هفته عید پاک، عید پسح یهودیان و ماه رمضان مسلمانان به این کشور سفر کنند.

پیامد جنگ؛ مک‌دونالد نحوه سرخ کردن سیب‌زمینی را تغییر می‌دهد

تهاجم روسیه به اوکراین باعث کمبود روغن آفتابگردان در آلمان شده است. به همین دلیل رستوران‌ها و فست فودها، از جمله مک دونالد، باید به دنبال روغن‌های دیگری باشند. برخی از آنها در این زمینه با مشکلات نادری مواجه هستند.پیامدهای حمله روسیه به اوکراین زوایایی دارد که شهروندان عادی پیش از این فکرش را نمی‌کردند. یک نمونه آن کمبود روغن آفتابگردان و یافتن جایگزین برای آن است.

از آنجا که اوکراین مهم‌ترین تامین‌کننده روغن آفتابگردان در جهان به‌شمار می‌رود، اکنون این روغن که بیش ازهر چیز برای پخت‌وپز استفاده می‌شود، کمیاب شده و در برخی سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای أصلا پیدا نمی‌شود.

به همین دلیل شرکت مک دونالد به متصدیان شعبه‌های خود در آلمان توصیه کرده است، از روغن‌های جایگزین استفاده کنند. سخنگوی مک دونالد در آلمان با اعلام این خبر گفت:‌«ما از مخلوط روغن‌های گیاهی برای سرخ‌کردن سیب‌زمینی‌استفاده می‌کنیم، از جمله روغن آفتابگردان و روغن کلزا. روغن آفتابگردان فقط قسمت کوچکی از آن را تشکیل می‌دهد.»

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

او افزود که مک دونالد به طور موقت و به مرور میزان روغن آفتابگردان را کاهش می‌دهد و تاکید کرد که کیفیت سیب‌زمینی سرخ‌شده این فست فود تغییر نخواهد کرد.

جایگزین مناسب برای روغن آفتابگردان

سخنگوی انجمن صنایع فرآوری دانه‌های روغنی (Ovid) در برلین می‌گوید: «روغن کلزا جایگزین مناسبی است و برخلاف روغن آفتابگردان خطر کمبود آن وجود ندارد.»

کلزا در سطح گسترده در اروپا موجود است و در هر یک از کشورهای آلمان، فرانسه و لهستان به میزان نزدیک به یک میلیون هکتار کشت می‌شود.

گفته‌می‌شود که روغن آن هم به اندازه کافی موجود است. علت اصلی این که در برخی فروشگاه‌ها این روغن نیز کمیاب شده، ذخیره کردن آن از سوی برخی شهروندان عنوان می‌شود.

گران‌شدن روغن باعث افزایش قیمت در بخش‌های دیگر از جمله در رستوران‌ها شده است و این در نهایت به گرانی در سطح گسترده کمک می‌کند.

مشکلات نانوایان

انجمن مرکزی نانوایان آلمان می‌گوید: «علاوه بر افزایش قیمت مواد اولیه، نانوایان نگران افزایش دستمزد پرسنل و بالاتر از همه هزینه‌های گزاف انرژی هم هستند».

در بیانیه این انجمن آمده است که مواد اولیه برای تولید نان بین ۱۸ تا ۲۵ درصد هزینه‌های یک نانوایی و کارکنان حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد هزینه‌ها را تشکیل می‌دهند.

این عوامل باعث شده‌اند که صنف نانوایی نیز در فکر بالابردن بهای تولیدات خود باشد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

برای تولید کنندگان مواد غذایی، کمبود روغن آفتابگردان از جنبه دیگری نیز مشکل ایجاد می‌کند و آن این که اطلاعات روی بسته‌بندی باید تغییر کنند.

سخنگوی انجمن صنایع غذایی آلمان می‌گوید: «برچسب‌هایی که برای بسته‌بندی به‌کار می‌روند اغلب از ماه‌ها قبل تولید می‌شوند و تغییر سریع آنها امکان‌پذیر نیست»

بازداشت نایب‌رئیس فدراسیون فوتبال ایران به اتهام کلاهبرداری

شهره موسوی، نائب رئیس فدراسیون فوتبال ایران به اتهام کلاهبرداری بازداشت شد. بازداشت او در ارتباط با پرونده کلاهبرداری رمز ارز کینگ مانی صورت گرفته است.شهره موسوی، نایب‌رئیس فدراسیون فوتبال ایران شنبه ۲۷ فروردین (۱۶ آوریل) به اتهام کلاهبرداری در پرونده رمز ارز کینگ مانی بازداشت شد.

رسانه‌های رسمی در ایران دلیل بازداشت شهره موسوی را “کلاهبرداری و شکایت‌های فراوان مردمی” اعلام کرده‌اند.

در ارتباط با این پرونده پیش از این فریدون قربانیان مشهدی، همسر نائب رئیس فدراسیون فوتبال ایران به عنوان متهم ردیف اول بازداشت و با قرار وثیقه ۱۸۰۰ میلیارد تومانی راهی زندان شده بود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

تاکنون بیش از سه هزار نفر از مال‌باختگان در این پرونده کلاهبرداری ثبت شکایت کرده‌اند. به گزارش رسانه‌های داخلی ایران پرونده رمزارز کینگ مانی “بزرگترین پرونده کلاهبرداری” در حوزه ارزهای دیجیتال است.

در این ارتباط چندین هزار میلیارد تومان از شهروندان کلاهبرداری شده و مطالبات شاکیان در حال “رسیدگی کارشناسی” است.

شهره موسوی مدیرعامل سابق یکی از تیم‌های فوتبال لیگ دسته یک کشور و یکی از شرکت‌های معروف به “بازاریابی شبکه‌ای” در ایران است. فعالیت‌های مرتبط او در این شرکت و اتهامات مربوط به کلاهبرداری در شرکت مزبور بارها در مجامع ورزشی و رسانه‌های ایران خبرساز شد.

رسول بداقی به ۵ سال حبس محکوم شد

رسول بداقی، عضو کانون صنفی فرهنگیان از طرف دادگاه انقلاب تهران به ۵ سال حبس محکوم شد. در حکم این عضو کانون صنفی فرهنگیان اسلام‌شهر مجازات تکمیلی نیز در نظر گرفته شده است.دادگاه انقلاب تهران رسول بداقی، عضو کانون صنفی فرهنگیان اسلام‌شهر را به ۵ سال حبس،‌ ممنوعیت خروج از کشور و منع اقامت در استان تهران و استان‌های هم‌جوار برای دو سال محکوم کرده است.

رامین صفرنیا، وکیل رسول بداقی روز شنبه ۲۷ فروردین (۱۶ آوریل) در حساب شخصی توئیتر خود از این حکم خبر داد و نوشت:‌ «امروز حکم موکلم رسول بداقی ابلاغ شد. آقای بداقی بابت اتهام اجتماع و تبانی به مدت چهار سال حبس و فعالیت‌های تبلیغی به یک سال حبس، همچنین منع خروج از کشور و منع اقامت در تهران و تمام استان‌های هم‌جوار به مدت دوسال محکوم شد. اشد، قابلیت اجرا دارد. در فرصت آتی تجدیدنظرخواهی خواهیم کرد.»

بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی در صورت تایید این حکم در دادگاه تجدید نظر چهار سال زندان این فعال صنفی قابل اجرا خواهد بود.

رسول بداقی در سال ۱۳۹۰ به دلیل فعالیت‌های سیاسی و صنفی خود از آموزش و پرورش اخراج شد و پس از آن بارها بازداشت و زندانی شد.

او روز شنبه ۲۰ آذرماه ۱۴۰۰ (۱۱ دسامبر ۲۰۲۱)، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت و پس از ۱۰ روز با تودیع قرار وثیقه آزاد شده بود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

بازداشت این بازرس کانون صنفی معلمان با ضرب و شتم ماموران همراه بود. در هنگام بازداشت ماموران امنیتی بسیاری از وسائل شخصی این فعال صنفی و همسر او از جمله موبایل و کامپیوتر شخصی را توقیف کردند.

مرداد سال گذشته نیزرسول بداقی به همراه چند فعال مدنی دیگر در تجمعی مسالمت‌آمیز در حمایت از اعتراضات مردم خوزستان بازداشت و در این زمینه برای او پرونده قضائی باز شد.

کاهش چشمگیر سطح رفاه در آلمان در پی همه‌گیری کرونا و جنگ اوکراین

بحران کرونا و جنگ در اوکراین باعث تغییر سطح زندگی و رفاه در آلمان شده و این کشور را “فقیرتر” کرده‌ است. کارشناسان و سیاستمدارن از شهروندان می‌خواهند، صرفه‌جویی کرده و خود را برای تغییر بیش از پیش شیوه زندگی آماده سازند.شبکه خبری آلمانی ان‌تی‌وی (ntv) در گزارشی با عنوان “آلمان فقیرتر می‌شود” به تغییر شرایط زندگی در این کشور پرداخته است.

این گزارش که روز یکشنبه، ۱۷ آوریل (۲۸ فروردین) انتشار یافته، با دو جمله از روبرت هابک، وزیر اقتصاد آلمان و کریستیان لیندنر، وزیر دارائی آغاز شده است. هابک می‌گوید، جنگ اوکراین رفاه جامعه آلمان را دگرگون خواهد ساخت و لیندنر هشدار می‌دهد که آلمان باید “منابع جدیدی برای رفاه اجتماعی خود ایجاد کند”.

در این زمینه فردریش مرتس، رهبر حزب دموکرات مسیحی، بزرگ‌ترین حزب اپوزیسیون در پارلمان آلمان با هابک و لیندنر هم‌نظر است.

او می‌گوید: «ما احتمالا، دست‌کم برای مدت معینی، اوج شکوفایی خود را پشت سر گذاشته‌ایم. اوضاع در کل سخت‌تر می‌شود.»

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در ادامه گزارش این شبکه خبری به تامین نفت و گاز این کشور از روسیه اشاره شده است که دیگر قابل اعتماد نیست و به احتمال زیاد آلمان باید برای تامین انرژی فسیلی مورد نیاز خود به سمت کشورهای دیگر برود.

هفت هفته پس از آغاز جنگ اوکراین بهای مواد سوختی در آلمان به‌شدت افزایش یافته و گرانی کالاها و محصولات در عرصه‌های مختلف را به دنبال داشته است. نرخ تورم در ماه مارس ۳/ ۷ درصد اعلام شد و کمبود ظاهری کالا به هجوم برخی از شهروندان به مغازه‌ها و انبارکردن مواد خوراکی انجامیده است. این خود باعث کمبود بیشتر کالا در بازار شده، طوری که برخی أقلام مانند روغن گیاهی در قفسه‌ها کمیاب شده و بعضی روزها أصلا موجود نیست.

نگرانی از طولانی‌تر‌شدن جنگ

اظهارات سیاستمداران و کارشناسان رسانه‌ها در باره جنگ اوکراین هم به نگرانی‌ها دامن زده است. نشریه “بیلد ام زونتاگ” امروز یکشنبه (۱۷ آوریل) به نقل از اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا نوشت:‌ «باید برای این واقعیت آماده شویم که این جنگ می‌تواند ماه‌ها و در بدترین حالت سال‌ها طول بکشد.»

اشپیگل آنلاین نیز در گزارشی نوشته است: «واژه‌هایی که برای مدتی طولانی هیچ نقشی در زندگی آلمانی‌ها ایفا نمی‌کردند در حال بازگشت هستند: چشم‌پوشی، محرومیت، تمایل به فداکاری، کمبود.»

آلمان به واردات تولیدات کشاورزی از روسیه و اوکراین چندان وابسته نیست و تنها بخشی از ذرت مورد نیاز خود را از این راه تامین می‌کند، اما به گفته اتحادیه مرکزی نانوایان این کشور، افزایش قیمت‌های جهانی غلات قیمت‌ها در آلمان را هم تغییر خواهند داد.

برخلاف بحران‌های سال‌های اخیر، جنگ اوکراین باعث افزایش ناگهانی بودجه نظامی در کشورهای گوناگون از جمله آلمان شده است. به این پدیده باید کمک‌های نظامی به اوکراین را هم افزود. دولت آلمان چند روز پیش اعلام کرد که کمک‌های نظامی خود به کشورهای گوناگون را دو میلیارد یورو افزایش می‌دهد و بیش از نیمی از آن به اوکراین می‌رسد.

کمک‌های دولتی

کارشناسان در این زمینه اتفاق‌نظر دارند که تامین بودجه اضافی نظامی به کاهش بودجه در زمینه‌های اجتماعی و رفاه کمتر می‌انجامد.

هم‌اکنون بسیاری از شهروندان آلمانی با پیامدهای اقتصادی جنگ در اوکراین به‌شدت درگیرند. شبکه خبری ان‌تی‌وی به یک نظرسنجی که توسط پست‌بانک آلمان انجام شده، اشاره کرده است که بر مبنای آن از هر هفت شهروند بزرگسال، یک نفر به سختی می‌تواند هزینه زندگی خود را پوشش دهد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

حدود ۲۴ درصد از افرادی که در خانوارهای با درآمد خالص ماهانه کمتر از ۲۵۰۰ یورو زندگی می‌کنند، گفته‌اند که به دلیل افزایش قیمت‌ها به سختی می‌توانند با هزینه‌های معمول کنار بیایند.

دولت فدرال دو بسته میلیارد یورویی برای جلوگیری از افت بیش از حد رفاه مردم تنظیم کرده است، اما کارشناسان معتقدند که در درازمدت دولت تنها با پول قادر به رفع مشکلات اقتصادی ملت نخواهد بود.

کریستیان لیندنر، وزیر دارایی آلمان هم در گفت‌وگو با روزنامه “بیلد ام زونتاگ” گفته است،‌ تهاجم روسیه به اوکراین “همه ما را فقیرتر می‌کند” و” حتی دولت هم نمی‌تواند این کاهش رفاه را جبران کند”.

جمهوری اسلامی و دور زدن تحریم‌ها با “ناوگان ارواح”

“ایران”، روزنامه دولتی جمهوری اسلامی نوشت که ایران دارای “ناوگان کشتی ارواح” برای دور زدن تحریم‌ها است. به نوشته این روزنامه این ناوگان متشکل از ۱۸۲ کشتی خارجی است.روزنامه ایران، روزنامه رسمی دولت روز شنبه ۲۷ فروردین (۱۶ آوریل) نوشت که جمهوری اسلامی برای مقابله با تحریم‌های آمریکا علیه صادرات نفت این کشور از “ناوگان ارواح” استفاده می‌کند. به نوشته این روزنامه این ناوگان شامل ۱۸۲ کشتی خارجی است که “مکمل ناوگان شرکت ملی نفتکش ایران” هستند.

بر اساس این گزارش کشتی‌های ذکرشده اجازه ردیابی و دسترسی دقیق را به نهادهای رسمی بین‌المللی دریانوردی نمی‌دهند و حمل “میلیون‌ها بشکه نفت ایران را برای مقابله با تحریم‌های ایالات متحده آمریکا برعهده دارند”.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در ادامه این گزارش آمده است، نفت ایران در “بازار خاکستری” با کمک این کشتی‌ها به سمت مقاصد صادراتی می‌روند و به دلیل غیرقابل ردیابی بودن این کشتی‌ها فعالان بازار نفت و شرکت‌های ردیاب کشتی از اصطلاح “ناوگان کشتی‌های ارواح” برای این نفتکش‌ها استفاده می‌کنند.

به نوشته این روزنامه رسانه‌هایی چون رویترز، بلومبرگ، فایننشال تایمز و وال‌ استریت‌ ژورنال با اشاره به غیرقابل ردیابی بودن بخشی از صادرات نفت ایران از رسیدن صادرات نفت به “ارقامی فراتر از یک میلیون بشکه نفت” در روز اشاره کرده‌اند.

فریدون برکشلی، رئیس دفتر مطالعات انرژی وین در رابطه با افزایش صادرات نفت ایران با اشاره به آمار اعلامی منابع ثانویه به روزنامه ایران گفته است: «منابع ثانویه الان صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران را بیش از ۱، ۲ میلیون بشکه در روز گزارش می‌کنند.»

روزنامه ایران می‌نویسد که این میزان از صادرات اعلام‌شده نفت ایران تخمینی است زیرا که میزان صادرات نفتی که “ایران توسط ناوگان کشتی‌های ارواح انجام می‌دهد قابل ردیابی و محاسبه نیست”.

ایران اشاره کرده که هرچند آمار‌های اعلامی رسانه‌ها و مراکز خارجی از میزان نفت و فرآورده‌های نفتی صادراتی ایران دقیق نیست، اما آن‌ها در شرایطی به افزایش صادرات نفت ایران با وجود تحریم‌ها اشاره می‌کنند که طبق اعلام و تصریح ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور ایران صادرات نفتی ۴۰ درصد افزایش یافته است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

مقام‌های ارشد سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی بارها از ناوگان شرکت ملی نفتکش ایران با عنوان “خط مقدم مبارزه علیه تحریم‌ها” یاد و اظهار کرده‌اند که این شرکت نقش موثری در افزایش صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی ایران داشته است.

در این ارتباط حجت‌الله عبدالملکی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی چندی پیش در بازدید از کشتی‌های ناوگان شرکت ملی نفتکش ایران ضمن اعلام افزایش دو برابری میزان حمل نفت و فرآورده‌های نفتی ایران تصریح کرده بود، صنعت نفت جمهوری اسلامی ایران با وجود شرکت ملی نفتکش دیگر هیچ مشکلی برای حمل نفت‌خام و فرآورده‌های نفتی صادراتی و همچنین ارسال نفت خام به پالایشگاه‌ها ندارد”.

کره شمالی ظاهرا یک سیستم تسلیحاتی جدید را آزمایش کرده است

کره شمالی می‌گوید، نوع جدیدی از موشک‌های هدایت‌شونده تاکتیکی را با موفقیت آزمایش کرده است. رسانه‌های دولتی گزارش دادند که توسعه این سیستم تسلیحاتی کارایی استفاده از “سلاهای هسته‌ای تاکتیکی” را افزایش می‌دهد.روز یکشنبه، ۱۷ آوریل (۲۸ فروردین) خبرگزاری دولتی کره شمالی (KCNA) ضمن اعلام خبر آزمایش سیستم تسلیحاتی جدید این کشور نوشت، “نوع جدید موشک هدایت‌شونده تاکتیکی اهمیت زیادی برای بهبود قدرت آتش واحدهای توپخانه در جبهه و افزایش کارایی استفاده از سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی دارد”.

به گفته این خبرگزاری کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی در این آزمایش حضور داشته است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در رسانه‌های این کشور آمده است که کیم به یک تیم تحقیقاتی نظامی “دستورالعمل‌های مهمی در مورد چگونگی گسترش روزافزون قابلیت‌های دفاعی و نیروهای رزمی هسته‌ای” داده است.

ستاد کل نیروهای مسلح کره جنوبی هم آزمایش کشور همسایه را تایید کرده و از دو “پرتابه” سخن گفته که کره شمالی شامگاه شنبه (به وقت محلی) به سمت دریای آزاد شلیک کرده است.

گمانه‌زنی کارشناسان

در گزارش‌ها به نقل از کارشناسان آمده است که کره شمالی احتمالا موشک‌های بالستیک کوتاه‌برد را آزمایش کرده است.

قطعنامه‌های سازمان ملل کره شمالی را از آزمایش موشک‌های بالستیک با هر بردی منع کرده است. این موشک‌ها از قابلیت حمل کلاهک‌های هسته‌ای برخوردارند.

ایالات متحده به‌تازگی در مورد آزمایش احتمالی جنگ‌افزارهای هسته‌ای کره شمالی در روز ملی این کشور (۱۵ آوریل) هشدار داده بود.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

کره شمالی بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷ شش بار جنگ‌افزارهای هسته‌ای آزمایش کرد اما از آن زمان تاکنون از آزمایش این گونه جنگ‌افزار خودداری کرده است.

اواخر ماه مارس پیونگ یانگ یک موشک قاره‌پیمای بالستیک را آزمایش کرد و واکنش همسایه جنوبی خود را برانگیخته بود. مون جی، رییس جمهوری کره جنوبی ضمن انتقاد به این اقدام، آن را “نقض وعده‌های کره شمالی به جامعه بین‌المللی” خواند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه پرتاب این موشک یکی از ده‌ها آزمایش تسلیحاتی است که کره شمالی در سال جاری انجام داده است.

روسیه برای نیروهای اوکراینی در ماریوپل اولتیماتوم تعیین کرد

روسیه از نیروهای اوکراینی در ماریوپل خواست، تا ظهر یکشنبه خود را تسلیم کنند. رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا از کشورهای اتحادیه خواست، هر چه زودتر به اوکراین جنگ‌افزار بفرستند. جنگ‌افزارهای جدید آمریکا وارد اوکراین شدند.وزارت دفاع روسیه به نیروهای اوکراینی در ماریوپل اولتیماتوم داد که تسلیم شوند. ایگور کوناشنکوف، سخنگوی وزارت دفاع روسیه به خبرگزاری روسی تاس گفته است، تنها راه سربازان اوکراینی برای نجات جان خود زمین‌گذاشتن سلاح‌ها است.

این خبرگزاری به نقل از ژنرال روسی، میخائیل میزینتسف نوشت:‌«ما تضمین می‌کنیم که جان همه کسانی که اسلحه خود را به زمین می‌گذارند در امان خواهد ماند.»

میزینتسف نیروهای باقی‌مانده در کارخانه محاصر‌ه‌شده آزووستال را خطاب قرار داد و گفت، آنها باید روز یکشنبه، ۱۷ آوریل (۲۸ فروردین) بین ساعت ۶ تا ۱۳ به وقت مسکو نیروگاه را بدون سلاح ترک کنند.

دولت اوکراین تاکنون در این باره موضع‌گیری نکرده است.

روز شنبه وزارت دفاع روسیه اعلام کرده بود که شهر ماریوپل را تسخیر کرده و تنها شماری از نیروهای اوکراینی در کارخانه آزووتسال خود را تسلیم نکرده‌اند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

به گفته شهردار ماریوپل طی شش هفته محاصره و حمله‌های گسترده ارتش روسیه، دست‌کم ۲۱ هزار تن از شهروندان ماریوپل کشته شده‌اند.

امکان راستی‌‌‌‌آزمایی اخبار دو طرف از جانب منابع مستقل وجود ندارد.

گفته می‌شود که حدود ۳۳۰ هزار تن از ساکنان ماریوپل گریخته‌اند و تنها ۱۲۰ هزار نفر در این شهر مانده‌اند.

تقاضای فون درلاین برای ارسال جنگ‌افزار به اوکراین

اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا از کشورهای عضو اتحادیه خواست، هر چه زودتر جنگ‌افزارهای گوناگون به اوکراین بفرستند.

فون در لاین به نشریه آلمانی “بیلد ام زونتاگ” گفت: «کشورهای عضو اتحادیه، آنهایی که می‌توانند، باید سریع عمل کنند زیرا تنها در این صورت است که اوکراین می‌تواند در مبارزه تدافعی خود علیه تهاجم روسیه دوام بیاورد.»

رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا تاکید کرد که بین جنگ‌افزارهای سبک و سنگین تفاوتی قائل نمی‌شود.

او همچنین تصریح کرد: «ما باید هر کاری از دستمان برمی‌آید انجام دهیم تا اطمینان حاصل شود که این درگیری در سریع‌ترین زمان ممکن به پایان می‌رسد. در عین حال باید برای این واقعیت آماده شویم که این جنگ می‌تواند ماه‌ها و در بدترین حالت سال‌ها طول بکشد.»

جنگ‌افزارهای آمریکایی وارد اوکراین شدند

یک بسته حمایتی ایالات متحده شامل اسلحه و مهمات به اوکراین رسیده است. ابن خبر را شبکه خبری سی‌ان‌ان به نقل از یک مقام کاخ سفید که نامش فاش نشده، منتشر کرد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

واشنگتن روز ۱۳ آوریل اعلام کرد که کمک‌های نظامی خود به اوکراین را به میزان ۸۰۰ میلیون دلار افزایش خواهد داد. بخشی از این کمک‌ها خودروهای زرهی و هلیکوپتر خواهد بود.

از زمان تهاجم روسیه به اوکراین در اواخر فوریه، دولت ایالات متحده تعهد داده است که به اوکراین تسلیحات به ارزش ۵/ ۲ میلیارد دلار تحویل دهد.

“مرائی کافر است” نسیم خاکسار؛ ادعانامه‌ای علیه شکنجه

در “مرائی کافر است” می‌توان زندگی را یافت؛ چنان که بوده و این‌که چرا چنین شده. پرسش‌های نسیم خاکسار از هستی انسان ایرانی گاه به خون می‌نشیند، گاه ره می‌جوید و گاه پرسش می‌ماند. نگاه اسد سیف، منتقد ادبی، به این کتاب.در بهمن سال ۵۷ انقلاب ایران در امید جان گرفت، اما در شکست خویش سرکوب امیدواران را به همراه داشت. انقلاب بر هستی جامعه تأثیری ژرف گذاشت و این تأثیر بر هنر و ادبیات نیز راه یافت. در میان نویسندگان ایران، نسیم خاکسار از جمله نویسندگانی است که می‌توان در آثار او روند انقلاب را پی گرفت. او با امید به بهبود زندگی مردم قلم به دست گرفت و نوشت. سر از زندان شاه درآورد. ناامید نشد و از رنج این سال‌ها هم‌چنان نوشت. انقلاب نوری بود که بر آرزوهایش تابید، اما دوام نیاورد.

نسیم خاکسار در شمار نخستین نویسندگانی بود که در پی انقلاب می‌توان هشدار را در بسیاری از آثارش بازیافت. علیه فقر از عدالت گفت، علیه جنگ از صلح نوشت و علیه سرکوب از آزادی سخن به میان آورد. در سال‌های تبعید نیز از رنجی نوشت که هم‌چنان بر ایران حاکم است. داستان‌های مجموعه داستان “مرائی کافر است” در شمار نخستین داستان‌هایی هستند که او در تبعید نوشته است. انقلاب و پی‌آمدهای آن را می‌توان در بیشتر این داستان‌ها دنبال کرد.

داستان‌های نسیم خاکسار در این مجموعه آبستن حوادث هستند؛ در انتظار اتفاقی که خواهد افتاد. ننه بوتولو در داستان “اشباح آوازخوان” که فضای آن یادآور ایران پیش از انقلاب است، “تیره و غمناک” بودن آسمان را می‌بیند؛ احساس می‌کند وجود ناآرام و سراسیمه‌اش چون “موج‌های متلاطم دریا” هنوز زنده است. به زندگی خویش می‌نگرد، به اتاق‌های خالی و فقری که از هر گوشه‌اش دیده می‌شود؛ به پنج پسرش فکر می‌کند که سر در کتاب دارند و یا بی‌خبر رفته‌اند. احساس می‌کند که باید مخفی شده باشند و علیه ظلم و فقر موجود می‌رزمند. ننه نمی‌داند که هنوز “چقدر باید درد بکشد”، اما چون فرزندانش به فردایی بهتر امیدوار است. او نیز امیدوار است به این‌که شاید روزی “صبح مثل کودکی اخمو، گونه‌های پُف‌کرده‌اش را به پشت شیشه‌های پنجره” آنان بچسباند.

در داستان “شاطر اسماعیل” مردمی را می‌بینیم که به امید زندگی بهتر به خیابان‌ها سرازیر می‌شوند. شاطراسماعیل نیز یکی از همین افراد است که با شوری در سر همگان را به اعتراض فرامی‌خواند. انقلاب پیروز می‌شود، اما زندگی شاطراسماعیل خلاف انتظار، دگرگون می‌گردد. هر سه پسرش را یک‌به یک به اتهام مخالفت با رژیم نوبنیاد بازداشت و سپس اعدام می‌کنند. آخرین‌بار وقتی پاسداری در خانه‌شان را به صدا درمی‌آورد و خبر می‌دهد که “بروند بهشت‌زهرا و جسد سومین پسرشان را تحویل بگیرند”، آتشی از خشم و کینه از چشمان شاطراسماعیل شراره می‌کشد: «آرام و صبور کفش‌هایش را پوشید و بیرون زد.» به قول استاد محمد، دوست شاطر: «انگار می‌خواهند بی‌شرفی را مثل سیخ توی چشمان آدم فروکنند. آنقدر فروکنند تا خودت به امان بیایی که گُه خوردی بلند شدی. گُه خوردی انقلاب کردی». و این‌که: «خودمان کردیم، همین من و تو». و حال؟

شاطر بر جنازه آخرین پسرش به درستی می‌گوید: «هنوز کفن جوان‌هایی که توی انقلاب شهید شدند نپوسیده که شروع کردند. حتا پول فشنگی را که با آن قلب جوانت را از کار انداخته‌اند، از تو مطالبه می‌کنند.» برای شاطراسماعیل مسخره است که “انقلاب ادامه دارد”. می‌داند “آن کفتار پیر” خواهد کوشید ابتدا همه را به جان هم بیندازد و “یکی‌یکی کلک همه‌مان را بکند”. شاطر تاب تحمل ندارد. نمی‌تواند تصور کند که “روز روشن آدم می‌کشند و نفس کسی بلند نمی‌شود”. می‌داند اعتراض که نباشد باخته‌ای. به یاد روزی می‌افتد که صدا در صداها داده و با این‌که اعتقادی بدان نداشت، شعار “حزب فقط حزب‌الله، رهبر فقط روح‌الله” را تکرار کرده بود. اما می‌دانست که در شعارهای پسرانش زندگی موج می‌زند و همان‌ها درست‌تر هستند. حال «رفاه اجتماعی توی کمرشان بزند. این ملت چقدر باید رنج زندان و تیرباران شدن عزیزانش را بکشد. یعنی حالا حق‌مان نیست که چند صباحی طعم آزادی را بچشیم؟». شاطر توان از دست می‌دهد. کینه و انتقام بر وجودش چیره می‌شود. نارنجک بر کمر می‌بندد تا “دادستان انقلاب” را بکشد، اما به او مشکوک شده، بازداشت می‌شود. دادستان این‌بار حکم به اعدام او می‌دهد و قرار است شاطر را در میدان شهر از جرثقیل حلق‌آویز کنند.

حلق‌آویز کردن شاطر شاید برای عده‌ای از تماشاگران خوش‌آیند باشد. مجید، دوست شاطر اما آن را برنمی‌تابد، دیگر توان اعتراض ندارد، تفنگی را که از روزهای انقلاب در خانه مخفی کرده بود، بیرون می‌آورد و آن می‌کند که فرمان کینه و انتقام است: «جسد شاطر اسماعیل کشیده و بلند در انتهای طناب کلفتی که به دهنه بازوی جرثقیل وصل بود توی هوا آویزان بود. پایین کنار میز، حاکم شرع و دو پاسدار با سینه‌های شکافته و خونین پهن زمین بودند.»

در داستان “بی‌بی” با زنی سالخورده آشنا می‌شویم که در بی‌چیزی و نداری، به عنوان جنگ‌زده در بیغوله‌ای ساکن می‌شود. چند تن از پسران کوچه هر از گاه به دیدارش می‌روند تا شربتی بنوشند و تماشاگر مرغ و خروس‌هایش باشند. همین کودکان هستند که درمی‌یابند بی‌بی زمانی یک کولی آوازه‌خوان بوده است. انقلاب باعث شده تا دایره و لباس رقص در صندوقی پنهان کند و در بازار لیف حمام بفروشد. در عشق به خواندن و نواختن است که به کودکان می‌گوید برایشان خواهد خواند. دایره به دست می‌گیرد، می‌زند و می‌خواند. با این‌که می‌داند اگر بخواند و برقصد به عنوان “بدکاره سنگسار” خواهد شد، روزی دل به دریا می‌زند، لباس رقص بر تن کرده و دایره بر دست، هنوز خواندن به پایان نرسانده، پاسداران از راه می‌رسند و او را با خود می‌برند.

در داستان “قنات” عطا، تنها فرزند روستایی فقیری، عازم جبهه جنگ می‌شود. پس از چند ماه زخمی و معلول، نابینا و ناشنوا از جبهه بازمی‌گردد. پسر دیگر به تکه گوشتی بی‌تحرک بدل شده است. مرد توان آن ندارد که در بیکاری و بی‌چیزی تیمارداری کند. به ده هم که برگردد، دیگر چیزی ندارد. تکه زمینی را هم که سال‌ها بر آن بیگاری کرده بود و به دنبال انقلاب در پی تقسیم اراضی سهم او شده بود، حال دگربار با بازگشت ارباب به ده، از او پس گرفته‌اند. پدر در اوج فقر و نداری، پسر را کول کرده، به صحرا می‌برد و در نهایت ناامیدی تنها راه نجات را می‌یابد؛ پسر را در آغوش می‌گیرد و به قعر قنات می‌جهد. فریادشان «در دیوارهای چاه پیچید و بعد از آن قنات انگار نبوده‌ای را فرو خورده باشد، دوباره در تاریکی و سکوت مطلق فرورفت… بر سر سنگچین‌های دور قنات آستین چرک پیراهن سربازی عطا را که روی پوتین‌هایش افتاده بود، باد نرم‌نرم تکان می‌داد.»

داستان “مرائی کافر است” در این مجموعه یکی از ماندنی‌ترین داستان‌های تبعید ایران است. “مرائی” در این داستان نام جوانی‌ست که در زندان توبه کرده و در شمار توابان همکار زندانبانان است. در این داستان می‌توان جمهوری اسلامی را بازیافت و چگونگی حاکمیت ایدئولوژی شیعه بر ایران پس از انقلاب را.

با انقلاب حکومتی در ایران بنیان گرفت که می‌کوشید همگان را به زیر فرمان “ولی فقیه” به اطاعت محض وادارد. هرگونه مخالفت به زندان و شکنجه و مرگ می‌انجامید. در این نظام می‌بایست هر گونه اثری از فردیت افراد نابود شود و همه چون امتی تسلیم امامی گردند خودشیفته. در نظام جدید که در آن تنها یک حقیقت وجود دارد، همه انسان‌ها مستعد “فاسد شدن” هستند. هدف رژیم همانا پیش‌گیری از “فاسد شدن” مردم است.

جمهوری نوبنیاد اسلامی در سرکوب امیدها و آرزوهای مردم و شکستن اراده آنان، بر زور بنیان گرفت تا عدالتی نوین را بشارت دهد. در این حکومت آن‌کس که اطاعت از رهبر نکند و تسلیم اراده قدرت حاکم نشود، به زندان گرفتار می‌آید. اگر کافر و ملحد بماند، بر اساس احکام اسلامی کشته خواهد شد؛ چنان‌که هزاران نفر به همین اتهام کشته شدند.

در چنین شرایطی‌ست که چند ماهی پس از انقلاب دگربار زندان‌های کشور مملو از زندانیان سیاسی شد. شکنجه و اعدام آغاز شد و ماشین “انسان‌سازی” جمهوری اسلامی در زندان‌ها به کار افتاد تا اسیران را در زیر سایه طناب دار به توبه کشانده، مسلمان کند.

“مرائی کافر است” بر چنین بستری آفریده شده است. این داستان روایت چگونگی تواب شدن محمد، جوان بیست و یک ساله‌ای است از زبان ذهنِ خویش. مُرایی در لغت به معنای “ریاکار و متظاهر” است؛ “منافق” نیز از آن برداشت می‌شود. در این داستان اما “مرائی مشرک است”.

«یک‌باره احساس کردم سگ شدم… سگ نه به معنای حیوانی هار، نه، بر عکس حیوانی مطیع و بدبخت». این نخستین جمله از داستان است. محمد پس از تواب شدن به این نتیجه می‌رسد که: «دیگر چیزی برایت باقی نمانده است… به این وضع جدید خو کن». پذیرش وضع جدید اما آسان نیست. مگر می‌توان به همین سادگی گذشته را فراموش کرد، آرمان از یاد برد، دوستان را از صفحه ذهن پاک کرد و بر چند سال زندگی و فعالیت پُر شور سیاسی پس از انقلاب نقطه پایان گذاشت. محمد به همراه چهار تن تواب دیگر در سلول نشسته‌اند و مشغول از بر کردن متون احکام اسلامی هستند. او دارد کتاب “گناهان کبیره” آیت‌الله دستغیب را می‌خواند. اما در واقع، پنداری مطالعه ظاهر و سرپوش است؛ هیچ کدام در حال و هوای کتاب سیر نمی‌کنند، چشم‌ها کلمات کتاب را دنبال می‌کنند، اما ذهن افق دیگری گشوده است. محمد زندگی خویش را می‌کاود و می‌خواهد رابطه‌ای بین امروز تواب با دیروز انقلابی خویش بیابد. به زندگی سگ‌ها می‌اندیشد و این‌که چگونه رنج ولگرد بودن و آزار و اذیت انسان‌ها را تحمل می‌کنند. او خود “پنج ماه پس از دستگیری، در زندان اوین، زیر دست حاج‌آقا لاجوردی سگ شده” است.

در زندان‌ها شکنجه اعمال می‌شود تا با شکستن قربانی اطلاعاتی به دست آورند. و این دور نخست است از نظام شکنجه. دور دوم قربانی را وامی‌دارند تا از رفتار و کردار پیشین خویش توبه کرده، به “آغوش اسلام” بازگردد. آمران و عاملان شکنجه هر اندیشه‌ای را پست و حقیر می‌شمارند و با تحقیر آزادی وجدان، به زیر شکنجه‌های مرگ‌بار، بر تن خشونت جامه‌ای دینی و مکتبی می‌کنند تا از قربانی برده‌ای همراه بسازند.

مرائی داستانی تاریخی نیست، اما حوادث آن را می‌توان در بسیاری از خاطرت زندانیان سیاسی دید. محمد عامل اصلی تواب شدن خویش را شلاق می‌داند. شلاق او را زیر دست “حاج‌آقا لاجوردی” به سگ بدل کر ده است و او “حالا حاج‌آقا لاجوردی را چنان دوست دارد که کسی باور نمی‌کند”. در اندیشه بر شلاق و تأثیر آن است که محمد اعتراف می‌کند: «من هنوز هیچ داستانی در باره شلاق خوردن، آنچنان که خودم تجربه کرده‌ام، تصویری واقعی ندیده‌ام… بعد از شلاق خوردن حس کردم، باید واژه‌شکنجه را از توی کتاب‌های لغت برداشت. واژه شکنجه نارساست. مبهم است… اگر آدم این را بفهمد که اشرف شکنجه‌ها شلاق است، دیگر خودش را مجبور نمی‌کند که واژه مبهم شکنجه را به کار ببرد».

تواب‌سازی پدیده‌ای‌ست که آن را آیینی‌ست در زندان‌های ایران؛ در این آیین روح و جسم زندانی، هر دو باید از کارکرد پیشین بازمانند. هدف شکنجه آسیب‌رسانی به سیستم وجودی انسان است. باید نظام طبیعی او درهم ریخته شود تا بتوان از آن بهره‌برداری لازم را کرد. در برابر شکنجه‌شونده شکنجه‌گر قرار دارد؛ فردی دارای قدرت که می‌کوشد توان زندگی را از قربانی خویش سلب کند. شکنجه زندگی در برزخ است، جدال مرگ و زندگی‌، پهنه کشمکش توان تن است در برابر اراده شکنجه‌گر. شکنجه‌‌گر با قدرت مطلق خویش در صدد درهم شکستن قربانی است؛ او را با انواع آلات و ابزار شکنجه تحقیر کرده، خسته و گیج می‌کند تا اراده او را نابود و خود را بی‌هویت کند. تن آدمی در زندان و در مصاف با شکنجه، اگر بر صاحبان قدرت پیروز نشود، درهم می‌شکند.

در چنین شرایطی است که محمد “احساس بی‌پناهی و تنهایی” می‌کند و از آنجا که “همه زیبایی و وجودت را می‌سپارند به شلاق”، از همه چیز بیزار می‌شود؛ به زیر شلاق حتی قادر نیست صدای خود را تشخیص دهد، چون به “صدای هیچ حیوانی شبیه نبود”. و در چنین لحظاتی است که “از تمام وجود (خویش) نفرت” می‌کند.

محمد، پس از چندین ماه تحمل بی‌وقفه شکنجه، آنگاه که دیگر “جای سالمی توی بدن” نبود، روایت می‌کند: «دست به هر جای تنم می‌زدم چنان نیشتری از درد در جانم می‌خلید که تصور شلاق خوردن را نمی‌توانستم بکنم. دو تا حفره گنده از خون و استخوان کف پام درست شده بود که نگاه کردن به آنها مرا درهم می‌پیچاند»، سرانجام بر تخت شلاق، آنگاه که «اولین ضربه فرود آمد، درد تا مغز استخوانم تیر کشید. نمی‌شد طاقت آورد». در چنین حالتی بود که «حاج‌آقا دستش را بلند کرد و گفت کافی است. انگار دنیایی را به من بخشیده بودند»، و متعاقب آن: «گفتم: توبه. توبه حاج‌آقا». در چنین شرایطی بود که محمد واژه توبه را بر زبان جاری می‌کند، ولی تا تواب شدن هنوز راه درازی در پیش دارد. شلاق و ترس از آن اما گام‌های بعدی را هموارتر می‌کنند: «حاج‌آقا مثل فرشته‌ای سر رسید… مثل پدری مهربان دست روی سرم کشید…». محمد تواب می‌شود و این تازه آغاز راه است: «زندانی پس از گذراندن دوران وحشتناک بازجویی که انواع و اقسام شکنجه برای به زانو درآوردن او مورد استفاده واقع می‌شود، تازه وارد سخت‌ترین دوران بازداشت خود که تحمل فشار و شکنجه برای مسلمان‌شدن است، می‌گردد». هدف یک‌سان کردن انسان‌هاست. هدف این است که همه مردم کشور “امت” اسلام گردند.

شکنجه‌گر با تسلط کامل بر زندگی قربانی می‌کوشد تن و جانی دیگر از او بسازد. مرایی در رهایی از شلاق که دیگر توان تحمل آن را ندارد، به منجی خویش، به حاج‌آقا پناه می‌برد و مرید او می‌شود. در واقع، “من” خودآگاه مرایی چنان ضربه می‌خورد و در هم می‌شکند که او قدرت تصمیم‌گیری معقول را از دست می‌دهد. “من” درهم‌شکسته مرایی در ناخودآگاه خویش، در فرار از ترس و بی‌پناهی، به حاج‌آقا روی می‌آورد تا چون آغوش پدر و مادر، پناهگاه او گردد: «حاج‌آقا، حاج‌آقا تنهایم نگذارید. حاج‌آقا مثل پدری مهربان دست روی سرم کشید و گفت: نه پسرم. من هیچ وقت تنهات نمی‌گذارم. هیچ وقت».

نسیم خاکسار با شگردی ویژه، از زبان تواب درد را احضار می‌کند تا عمل زایش درد را بازگوید. تواب می‌کوشد تا وجود پریش و تحقیر شده خویش را از راه شعارها و رفتار جلادخواسته درمان کند. سیمای درهم‌شکسته و بی‌اراده تواب دل می‌سوزاند و خشم برمی‌انگیزد. نویسنده در این داستان کوتاه، بی‌آن‌که شعاری داده باشد و یا مقاله‌ای سیاسی بنویسد، جهان نکبت‌بار و سراسر ترس قدرتمندان را نشان می‌دهد.

“مرایی…” می‌خواهد ادعانامه‌ای باشد علیه شکنجه؛ می‌خواهد حکایتی دیگرگونه از پدیده تواب و توبه ارایه دهد. نویسنده می‌خواهد داستان زایش و بالش تواب، ظهور و اقتدار آن را نه به عنوان مورخ یا سیاستمدار، بلکه داستان‌نویسی انسان‌گرا و عدالت‌جو به عرصه ادبیات کشانده، در تاریخ ادبیات ثبت کند؛ چنانکه هوارد فاست در “اسپارتاکوس” و جان اشتاین‌بک در “خوشه‌های خشم” و یا حتی داستایوسکی در “خاطرات خانه مردگان” و صدها نویسنده دیگر با دغدغه‌های انسان تحت فشار کردند.

در پی چنین آیینی در زندان است که محمد نیز، هم‌چون دیگر توابین، منجی خویش را که “حاج‌آقا لاجوردی” باشد، پدر می‌نامد. یونس، دوست همبند و تواب او که اکنون با هم نشسته‌اند و دارند احکام اسلام را حفظ می‌کنند، “می‌گوید، پدر واقعی من حاج‌آقاست”. یونس “فقط به خاطر گلِ روی حاج‌آقا ملاقات با خانواده‌اش را قطع کرده است”. حاج‌آقا می‌خواهد به وسیله شلاق معجزه کند تا “آدمی از موجودی نجس، حرام، قابل سوختن در آتش جهنم بدر آید و به موجودی حلال و پاک و قابل رفتن به بهشت تبدیل شود”. حاج‌آقا صاحب تئوری‌در شکنجه است: “به نظر او نوزاد چون عادت به تاریکی شکم مادر دارد حاضر نیست به سادگی به جهان تازه پا بگذارد. اینطوری‌ست که حاج‌آقا وظیفه یک ماما را انجام می‌دهد” و از شکم زندان، بر تخت شکنجه، به وسیله شلاق، نوزادانی تواب می‌زایاند. دیگر شکنجه‌گران نیز که حاج‌آقا بر آنان ریاست دارد، هریک با توجه به نظریات و تئوری‌های خویش، با روش‌های ویژه خود، به بازسازی شخصیت و هدایت و ارشاد زندانیان مشغولند.

پسین صحنه از داستان “مرایی…” در “حسینیه” اتفاق می‌افتد. “حسینیه” آن جایی‌ست که توابان رودررو با زندانیان نشکسته و سرموضعی، بطالت زندگی سیاسی خویش را اعلام می‌دارند؛ “حسینیه” جایی‌ست که “حاج‌آقا” برای زندانیان موعظه می‌کند و آنان را از شکنجه و اعدام و آخرت می‌ترساند؛ “حسینیه” آنجاست که جرثقیل‌های اعدام در کارند تا به زندگی آنانی که تسلیم اراده قدرت حاکم نشده‌اند، پایان بخشند؛ “حسینیه” شکنجه‌گاه است؛ جایی که اکنون جوادی را به جرم دزدی، بر تخت شلاق خوابانده‌اند و حاج‌آقا لاجوردی در جمع تواب‌ها دارد بر سر میزان شلاق بر بدن او چانه می‌زند. قرار است “حد” بر جوادی اجرا گردد. محمد با دیدن این صحنه «سگ‌های گرسنه‌ای را [می‌بیند] که از بی‌غذایی دنده‌هاشان از زیر پوست بیرون زده و بر گرد طعمه‌ای دندان در استخوانهای یکدیگر فروبرده‌اند. حاج‌آقا با چشمانی قرمز و با گرزی که سر آن خار دارد، میان سگ‌ها افتاده تا آرامشان کند».

در چنین شرایطی‌ست که توابین می‌خواهند برای جلوه دادن میزان واقعی توبه خویش، تعداد شلاق بیشتری خود بر تن جوادی بزنند و یا شلاق محکم‌تری پیشنهاد می‌کنند. و محمد با دیدن این‌‌‌که “یونس از دل می‌زند، درست مثل یک مومن واقعی”، نفرتش می‌گیرد: «چه قانون زشت و هولناکی. همه زیبایی وجودت را می‌سپارند دست شلاق». محمد از این نمایش گریه‌اش می‌گیرد: «تصور شلاق وجودم را به لرزه درمی‌آورد». قصد ترک حسینیه می‌کند، پاسداران ممانعت می‌کنند، حاج‌آقا متوجه می‌شود؛ احساس می‌کند، گریه محمد معنای دیگری دارد، و در واقع نیز محمد خود به جوادی که می‌خواهد مطمئن شود، گریه محمد برای او نیست، می‌گوید “دارد به حال اینها”، یعنی توابین گریه می‌کند. احساس می‌کند “آرام آرام دارم از جلد سگی‌ام بیرون می‌آیم”. در نهایت محمد را بر تخت شلاق می‌بندند. پاسداری از او می‌خواهد تا توبه کند و “قال را بکند”. اما او “لب از لب باز” نمی‌کند، “دندان بر دندان می‌ساید” و آنگاه که حاج‌آقا به او نزدیک می‌شود: «دهان باز می‌کنم و خون و آبِ غلیظ مانده در دهانم را با نفرت به صورتش تف می‌کنم و دیگر چیزی نمی‌فهمم».

داستان “مرائی کافر است” با این جملات پایان می‌یابد.

مطالب منتشر شده در صفحه “دیدگاه” الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

روایت باورناپذیر کرملین از “دارایی‌های ناچیز” پوتین

کاخ کرملین فهرستی از دارایی‌های شخصی ولادیمیر پوتین منتشر کرد که با شوخی و استهزای کاربران اینترنتی روبرو شد. بر مبنای این فهرست پوتین از جمله مالک یک آپارتمان ۷۷ مترمربعی و سه خودروی شخصی است.بر پایه اطلاعاتی که کاخ کرملین منتشر کرده رئیس جمهوری روسیه، ولادیمیر پوتین در سال گذشته میلادی در مجموع ده میلیون و ۲۰۰ هزار روبل حقوق دریافت کرده که معادل حدود ۱۱۴ هزار یورو می‌شود.

خبرگزاری آلمان شنبه، ۱۶ آوریل به نقل از کرملین گزارش داد این کل دریافتی نقدی مردی است که از بیش از دو دهه پیش به این سو بر روسیه حکم می‌راند.

آپارتمان ۷۷ مترمربعی پوتین

دارایی‌های شخصی پوتین شامل یک آپارتمان ۷۷ متر مربعی، سه خودرو و یک یدک‌کش خودرو اعلام شده است.

منتقدان احتمال می‌دهند دارایی‌های واقعی حاکم روسیه چندین برابر فهرست اعلام شده باشد و برخی او را یکی از ثروتمندترین مردان جهان به شمار می‌آورند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

دستگاه حکومتی ولادیمیر پوتین بارها به فساد مالی متهم شده و برخی ناظران معتقدند بسیاری از نزدیکان و معتمدان رئیس جمهوری روسیه الیگارش‌های روسی با ثروت‌های افسانه‌ای و افراد وابسته به آنها هستند.

پس از تجاوز نظامی روسیه به اوکراین که ۲۴ فوریه آغاز شد، ایالات متحده آمریکا تحریم‌های سختی علیه شرکت‌ها و شخصیت‌های روسی اعمال کرد.

آمریکا ششم آوریل در یک بسته تحریمی جدید علیه روسیه چند بانک بزرگ این کشور، دو دختر ولادیمیر پوتین و دختر و همسر سرگئی لاوروف، وزیر خارجه را تحریم کرد.

تحریم دو دختر پوتین به اتهام پنهان کردن ثروت پدر

یک مقام ارشد آمریکایی که نخواسته نامش فاش شود به خبرگزاری رویترز گفته است کاخ سفید به این نتیجه رسیده که نزدیکان و اعضای خانواده پوتین در پنهان کردن دارایی‌های او نقش فعالی بر عهده دارند و به همین دلیل تحریم شده‌اند.

فهرست منتشر شده توسط کرملین در فضای مجازی با شوخی و استهزا روبرو شده است. برخی کاربران اینترنتی به افشاگری‌های آلکسی ناوالنی، منتقد سرسخت پوتین اشاره کرده‌اند که در زندان به سر می‌برد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

ناولنی تا کنون پرونده‌های زیادی از فساد مالی پوتین و اطرافیانش را فاش کرده است. تیمی از همکاران او سال گذشته در یک فیلم مستند دو ساعته از یک قصر مجلل پوتین در ساحل دریای سیاه پرده برداشتند.

در این فیلم به پنهانکاری‌ها و پرده‌پوشی‌های انجام شده در مالکیت این کاخ که ظاهرا به انواع تجهیزات ایمنی مجهز است اشاره می‌شود.

قصر یک میلیارد یورویی پوتین؟

به گفته ناوالنی و همکارانش فقط همین “قصر پوتین” بیش از یک میلیارد یورو ارزش دارد. کرملین مستند ناوالنی و همکارانش درباره این قصر را بی‌معنی و دروغ خوانده است.

در سال‌های گذشته بارها نادرستی گزارش‌های رسمی مسکو اثبات شده و برخی از آنها بسیار باورناپذیر به نظر می‌رسند.

مطابق اطلاعاتی که کاخ کرملین منتشر کرد پوتین یک سیاستمدار روسی با بالاترین سطح درآمد نیست. در فهرست کرملین درآمد وزیر بازرگانی روسیه در سال گذشته نزدیک به ۷۰۵ میلیون روبل (هفت میلیون و ۹۰۰ هزار یورو) اعلام شده است.

به ادعای مسکو بیشترین درآمد سالانه در میان افراد شاغل در خود کاخ کرملین مربوط به ولادیمیر مدینسکی، مامور ویژه پوتین می‌شود که سرپرستی هیئت روسی در مذاکره با اوکراین را بر عهده داشته است.

کرملین اعلام کرده مدینسکی در سال گذشته میلادی ۱۰۶ میلیون و ۷۰۰ هزار روبل (معادل یک میلیون و ۲۰۰ هزار یورو) دریافت کرده است.

بر این اساس درآمد مامور ویژه ولادیمیر پوتین در سال پیش بیش از ده برابر و حقوق یکی از وزیرانش نزدیک به هفتاد برابر دریافتی او بوده است.