Previous Next

سفر طالبان به ایران برای استفاده از ​تجارب امام خامنه‌ای

خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی از سفر هیاتی از طالبان به تهران خبر داد. ایرنا در گزارشی اعلام کرده که قرار است هیاتی از طالبان به ایران سفر کند.

خبرگزاری ایرنا نوشته عبدالباقی حقانی،‌ سرپرست “دولت موقت” طالبان در افغانستان با بهادر امینیان، سفیر جمهوری اسلامی در کابل دیدار کرده و گفته “به منظور ایجاد فرصت‌های تحصیلی برای مهاجران افغان در ایران، تحکیم همکاری‌ها میان دو کشور و بورسیه‌های تحصیلی، هیاتی از وزارت آموزش عالی افغانستان به ایران سفر خواهد کرد.”

ایرنا به نقل از سفیر جمهوری اسلامی در کابل نوشته که ایران تجارب خود در زمینه تحصیلات عالی را در اختیار دولت جدید افغانستان (طالبان) خواهد گذاشت.”

پدر عروس “آقا” در حال اسلامی سازی علوم انسانی است

رییس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی گفت در این شورا به ۱۶ رشته علوم انسانی اولویت داده شده و در ۱۲ سال گذشته در ۱۰۰ رشته تحصیلی برنامه درسی دانشجویان دچار تغییرات اساسی شده یا از ابتدا برنامه درسی جدیدی تالیف شده است.

غلامعلی حداد عادل افزود: شورای تحول علوم انسانی هم اکنون در حال تالیف صد‌ها کتاب در حوزه علوم انسانی است و در هر رشته‌ای اساتید همان رشته برای تحول در علوم انسانی در حال بررسی و کار هستند؛ حدود ۳۰۰ نفر از اساتید دانشگاهی در حال برنامه ریزی هستند و پژوهش جدید اسلامی سازی، بومی سازی، روزآمدی و کارآمدی علوم انسانی را دنبال می‌کنند.

وی با بیان اینکه، اسلامی سازی در هر رشته‌ای ویژگی خود را دارد و ما در تدریس زبان‌های خارجی هم اسلامی سازی می‌کنیم گفت: بعنوان مثال ظاهر بسیاری از متون کتاب‌های زبان، آموزش زبان است، اما مفاهیم آن ضداسلامی یا ضد مباحث ارزشی است و این مسائل در سایر رشته‌ها نیز در جریان است؛ اسلامی سازی مهمترین بخش تحول علوم انسانی است. طی چند سال گذشته در مقطع کارشناسی رشته اقتصاد، تنها دو واحد در خصوص اقتصاد ایران به صورت اختیاری برای دانشجویان وجود داشت که با اقدامات اخیر شورای تحول علوم انسانی هم اکنون دانشجویان این رشته ۸ واحد اجباری در خصوص اقتصاد ایران را می‌گذرانند. شورای تحول علوم انسانی، با کمک اساتید جوان در تلاش است تا رشته‌های علوم انسانی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد را به سمت روزآمدی سوق دهد و دانشجو بتواند بعد از چند سال تحصیل یک مهارت برای آینده خود کسب کند.با اجرای کامل برنامه‌های تحول علوم انسانی چندهزار کتاب جدید تالیف خواهد شد

حداد عادل یادآور شد: به نظر ما همه علوم انسانی غربی باطل نیست و بنای ما ستیزه با علم نیست و آن را منطقی نمی‌دانیم ما می‌خواهیم باب تقلید را ببندیم و باب تحقیق را بازکنیم.

فیلم؛ ماجرای فروش نخل‌های ایرانی به کشورهای عربی

تصاویری از قطع درختان نخل در روستاهای استان بوشهر در فضای مجازی منتشر شد که باعث واکنش کاربران شد.

تصاویری از قطع درختان نخل در روستاهای استان بوشهر در فضای مجازی منتشر شد که گفته شد مقصد این نخل‌ها، کشورهای عربی حاشیه‌ خلیج‌فارس است.

هموطنی در این ویدیو می‌گوید که به دلیل کم‌آبی و خشکسالی، کشاورزان مجبور به فروش نخل‌ها می‌شوند.

ایران؛ رانتخوارانی که سفره‌های زیرزمینی آب را بلعیدند



چه کسانی ایران را «خشک» کردند؟

تولید فولاد در کویر، نشانه‌ای بارز از توزیع «رانت اقتصادی» است

سایت فرارو در گزارشی نوشت: تخمین زده می‌شود اکنون حدود ۸۰۰ هزار حلقه چاه در ایران وجود داشته باشد که به صورت روزانه، در حال مکیدن سفره‌های زیرزمینی و تجدیدناپذیر آب در ایران هستند. با این همه، واضح است که سود ناشی از احداث و بهره‌برداری از این چاه ها، عمدتاً به جیب شرکت‌های بزرگ کشاورزی (و نه کشاورزان و دهقانان جزء) سرازیر می‌شود. به عبارتی، باز هم این سرمایه دارانِ بزرگ هستند که منتفعان اصلی هستند.

از دیگر سو، در حالی که صادرات محصولات کشاورزی با آب بریِ بسیار بالا (همچون هندوانه) هم تنها در اختیار عده‌ای معدود قرار دارد و به طور طبیعی شامل بخش بزرگی از جمعیت چند میلیون نفری کشاورزان در ایران نمی‌شود، می‌توان نتیجه گرفت که همچنان این «ابرثروتمندان» هستند که در حال تخلیه منابع آب تجدیدناپذیر ایران هستند.

آنکه در بیابان «کشتی» می‌ساخت
اما این تنها نمونه از غلبه سودآوری «رانتخواران» بر منافع میلیون‌ها ایرانی نیست. آمار‌های «انجمن جهانی فولاد» (World Steel Association) نشان می‌دهد که ایران در سال ۲۰۲۰ میلادی، با تولید نزدیک به ۳۰ میلیون تن فولاد، در جایگاه دهمین تولیدکننده بزرگ فولاد در جهان قرار داشته است. به این ترتیب، ایران حتی بیش از کشور‌هایی مانند فرانسه و بریتانیا، که هر دو در فهرست ۱۰ اقتصاد بزرگ جهان هستند، فولاد تولید می‌کند.

با این همه، نگاهی به فهرست ۲۰ کشور نخست تولیدکننده فولاد در جهان، نشان می‌دهد که ایران و مصر (در جایگاه ۲۰) تنها کشور‌های کم آب در این فهرست هستند. این در حالی است که بررسی فهرست شرکت‌های فولادی در ایران هم نشان می‌دهد که بسیاری از آنها، دقیقاً در خشک‌ترین مناطق ایران تاسیس شده اند، تا آنجا که گاهی این موضوع تعجب برانگیز به نظر می‌رسد.

مثلاً، مجتمع فولاد مبارکه (اصفهان)، کارخانه صبا فولاد زاگرس (شهرستان بروجن)، ذوب‌آهن امیرکبیر اراک (استان مرکزی)، فولاد کویر دامغان (استان سمنان)، شرکت فولاد فسا (استان فارس)، فولاد یزد (استان یزد)، صنایع فولاد کرمان (استان کرمان) و چندین و چند مثال دیگر.

فولاد صنعتی بسیار آب‌بر است و برای خنک سازی، نیاز به منابع آب روان (همچون رودخانه ها) و یا منابع بزرگ آب (همچون دریاچه‌ها و اقیانوس ها) دارد. بنابراین، به نظر می‌رسد باز هم می‌توان مکان‌یابی و جانمایی این صنایع در دل کویر و دشت‌های خشک ایران را به منافع طبقاتی در طول دهه‌های گذشته گره زد.

بررسی‌ها نشان می‌دهند که برای تولید هر یک کیلوگرم فولاد، حدود ۷۰۵ کیلوگرم آب مورد نیاز است. هر کیلوگرم آب را می‌توان برای سهولت محاسبه، تقریباً برابر با یک لیتر آب در نظر گرفت.

به این ترتیب، با در نظر گرفتن ظرفیت تولید حدود ۳۰ میلیون تن فولاد در ایران در هر سال، که معادل ۳۰ میلیارد کیلوگرم است، صنعت فولاد ایران سالانه به حدود ۲۱ تریلیون لیتر آب یا چیزی در حدود ۲۱ میلیارد مترمکعب آب احتیاج دارد.

البته واضح است که کارخانه‌های فولاد الزاماً از آبِ پشت سد‌ها استفاده نمی‌کنند، بلکه بسیاری از آن‌ها چاه‌هایی اختصاصی دارند و در کنار ۸۰۰ هزار حلقه چاه دیگر در ایران، به صورت روزانه سفره‌های زیرزمینی ایران را خالی می‌کنند. می‌توان پرسید کدام گروه‌های اجتماعی نفع برندگانِ اصلی از تولید و صادرات فولاد در ایران هستند؟ آن‌ها طبیعتاً مردم معمولی کوچه و بازار نیستند.

سهراب: من از جهنم برگشتم؛.. با یک بند انگشت گمشده



ضربه‌ای که حین «جمع‌آوری معتادان» با پاشنه کفش روی دست او که نرده را سفت چسبیده بود، فرود آمد؛ آن‌قدر محکم که همان جا جلوی چشم همه یک بند آن قاچ خورد و از انگشت جدا شد.

فرض کنید در حال سوارشدن در بی‌آرتی هستید که یک‌دفعه دورتان را می‌گیرند، سوار اتوبوس می‌کنند، کتکتان می‌زنند و می‌گویند باید ترک کنید، باید زیر دستان ما تحقیر شوید و دیگر سمت مواد نروید.

به گزارش شرق؛ این خلاصه اتفاقی است که آخرین روز‌های اردیبهشت برای سهراب افتاد؛ نه‌فقط همین، بلکه در یکی از همین کتک‌کاری‌ها انگشت دستش را هم از دست داد.

اتفاقا همه چیز از آن ضربه شروع شد؛ ضربه‌ای که حین «جمع‌آوری معتادان» با پاشنه کفش روی دست او که نرده را سفت چسبیده بود، فرود آمد؛ آن‌قدر محکم که همان جا جلوی چشم همه یک بند آن قاچ خورد و از انگشت جدا شد.

حالا که به روز حادثه برمی‌گردد، نمی‌خواهد انتقام انگشتش را بگیرد یا حداقل اینکه اولویت اصلی‌اش این نیست. بیشتر می‌خواهد از آن جهنم حرف بزند.

جهنمی که خودش ۶۰ روز آنجا مانده، اما آدم‌هایی را می‌شناسد که از مدت حضورشان دارد شش ماه می‌گذرد و هر شب که می‌خوابند، نمی‌دانند فردا از این مهلکه جان سالم به سر می‌برند یا نه.

آن روز اسناد و دفتر‌دستک‌های قانونی، سهراب را هم یک معتاد متجاهر تعریف می‌کرد. او و همه آن‌هایی که آن روز ساعت ۱۲ ظهر از بدشانسی‌شان داخل ایستگاه اتوبوس میدان شوش بودند، معتاد متجاهر شمرده می‌شدند.

معتاد متجاهر یعنی همان‌هایی که قانون مبارزه با مواد مخدر می‌گوید باید آن‌ها را بازداشت کرد و اجباری ترکشان داد؛ مثل سهراب که آن روز لا‌به‌لای همین قانون و سند و ماده و تبصره آن، انگشتش را جا گذاشت.

داشت سوار بی‌آر‌تی می‌شد که پلیس ریخت. دورشان را گرفتند و گفتند قرار است ازشان تست کرونا بگیرند، ولی در واقع قرار بود آن‌ها را تا دروازه‌های جهنم بدرقه کنند.

برای همین هم هر‌کسی که داخل ایستگاه بود و نبود، داخل ون کردند و بردند غربالگری فشافویه. سهراب گفته بود «بابا ما هم هم‌نوع شماییم»، ضارب که مأمور شده بود او را به غربالگری ببرد، از این جمله کفرش درآمد.

همه با چشم‌های از حدقه بیرون‌آمده دیدند که بعد از گفتن این حرف، انگشت وسط سهراب چطور در آن ظهر بهاری یک بند آب رفت و از بقیه انگشت‌ها کوتاه‌تر شد.

همین یکدست‌نبودن انگشت‌های دستش، قد‌و‌نیم‌قد‌شدن انگشت میانی در کنار سبابه و حلقه، حالا باعث شده بود به محض بیرون‌آمدن از آن جهنم، فقط یک مأموریت در خودش ببیند؛ اینکه پیامرسان آنجا باشد و برای شنونده‌ها تعریف کند دوزخ چطور جایی است.

خودش این‌طور توصیف می‌کند: «اول بردنمان فشافویه. به من شربت متادون دادند و من آن را ریختم بیرون. بعد از فشافویه یک گروه را می‌بردند مرکز اخوان و یک گروه را احسان.

از اخوان به‌تازگی چند نفر فرار کرده بودند. من هم، چون زخم داشتم، فرستادند ورامین در مرکز احسان». احسان را اواخر سال ۱۳۹۹ افتتاح کرده بودند.

قرار بود معتادانی را که در طرح‌های جمع‌آوری زخم‌های باز دارند، به اینجا بفرستند تا بعد از درمان به کمپ ارجاع داده شوند. ولی حالا از همین احسان هم روایت‌های هولناکی تعریف می‌شود.

مثل روایت سهراب که می‌گوید: «ساختمانش تر‌و‌تمیز بود، ولی پر از شپش. زخمی و غیر‌زخمی، هپاتیتی و غیرهپاتیتی کنار هم بودیم. صبح‌ها اندازه یک سیم‌کارت پنیر می‌دادند و یک نان.

هر‌کسی اعتراض می‌کرد، کتک می‌زدند. ظهر‌ها همان نان و یک کاسه آب». وضع غذا از بهداشت بدتر و بهداشت از غذا بدتر. می‌گوید هر ۴۰۰ نفر لباس‌هایشان را در یک تشت و نصف لیوان تاید می‌شستند.

ساختمان حمام داشت؛ از آن حمام‌های تمیزی که وقتی مقام‌ها بازدید می‌کردند، حظ می‌بردند، اما در‌ها را به رویشان باز نمی‌کردند.

با اینکه حتی در ماده ۱۶ هم قواعدی برای حمام آن‌ها تعیین شده، داخل حیاط ۲۰ نفر، ۲۰ نفر آن‌ها را به صف می‌کشیدند، برهنه مادرزاد می‌کردند و با شلنگ رویشان آب سرد می‌پاشیدند.

بعد ظل آفتاب باید آن‌قدر جلوی نور خورشید راه می‌رفتند که خودشان و لباس‌هایی که شسته بودند، خشک شود. تا کی هی راه برو، راه برو، راه برو تا خشک شوی؟ گاهی این وسط کسی می‌افتاد و جلوی نور تیز خورشید تشنج می‌کرد.

شب‌ها باز فقط یک نان می‌دادند تا سیر شوند. با اینکه اینجا را ساخته بودند تا بیماران قبل از ترک اعتیاد، زخم‌هایشان بهبود یابد، سهراب می‌گوید که فقط یک بار دستش را پانسمان کردند و تمام.

«اگر می‌گفتیم خانواده برایمان پول فرستاده کتک می‌زدند. به خانواده می‌گفتند برای خرید از سوپرمارکت پول بریزید، اما ما هیچ سوپری ندیدیم.

تازه اگر می‌گفتیم می‌خواهیم خرید کنیم، کتکمان هم می‌زدند. وقتی از بهداری کسی سر می‌زد، جرئت نداشتیم جلو برویم که اگر این کار را می‌کردیم، نتیجه‌اش ضربه‌های لوله‌پولیکا بود که کبودمان می‌کرد».

او کمپ دوم، یعنی کمپ یاران رضوان را این‌طور توصیف می‌کند: «شبیه یک ویلا بود. فکر کردم قرار است داخل ویلا ترک کنیم، اما بعد اصطبل را نشانمان دادند که داخل آنجا شویم…

فیلم؛ تصاویر دلخراش یک رسانه بین‌المللی از سیل مهاباد



سرپرست شهرداری مهاباد گفته: بارش شدید باران از بعدازظهر روز چهارشنبه موجب جاری شدن سیل در چند نقطه از شهر از جمله “مکریان” ، شهرک صنفی”، شهرک کارمندان” و جاده “پسوه” در حاشیه سد این شهر شده است.

او افزود: بیشترین حجم سیلاب ها که حاوی گل و لای زیادی است در منطقه مکریان بوده است به طوری که در سه نقطه از این محل موجب جاری شدن شدید سیلاب شده است.

عزیزنژاد تصریح کرد: شدت سیل در برخی نقاط به حدی است که تعدادی از خودروها (و افراد) را نیز با خود برده است.

فیلم؛ صحبت‌های تکان‌دهنده یک هموطن قربانی بورس



سایت داخلی بولتن نیوز با انتشار صحبت‌های تکاندهندهٔ یک خانم هموطن که مانند میلیونها ایرانی دیگر اندوختهٔ زندگی‌اش با فریب بورس خامنه‌ای و پاسدارنش چپاول شده، نوشت: باید بدانید آه مظلومی که در این فایل صوتی از نهاد یک زن مسلمان برآمده، امروز متوجه نظام ما شده است. به‌خاطر داشته باشید که قدرت اشک (مردم) چندین برابر حملات سایبری اخیر قدرت تخریب دارد

نامه اعتراضی زندانیان سیاسی در زندان تهران بزرگ

۹ زندانی سیاسی محبوس در بند ۱ تیپ ۲ زندان تهران بزرگ با نگارش نامه‌ای نسبت به انتقال تنبیهی خود به این بند و محرومیت های جدید اعتراض کردند. امضاکنندگان در بخشی از این نامه نوشته‌اند «ما محکومان معترض به سومدیریت تیپ ۲ زندان تهران بزرگ خصوصا به ریاست میریوسف را به صورت تنبیهی به این بند منتقل کرده‌اند و با ارسال گزارش‌های کذب، ما را اغتشاشگر و مسئول و بانی اغتشاش اخیر زندان تهران بزرگ معرفی کرده و مانع اعطای امتیازها به می‌شوند.»

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ۹ تن از زندانیان سیاسی محبوس در بند ۱ تیپ ۲ زندان تهران بزرگ با نوشتن نامه‌ای نسبت به انتقال تنبیهی خود به این بند، سلب امتیازات و ایجاد محدودیت ها اعتراض کرده‌اند.

امضاکنندگان این نامه ضمن دعوت از نهادهای حقوق بشری برای دیدار از این بند در ادامه افزوده‌اند: «۱۴ نفر از محکومین سیاسی مجروح و مضروب و تهدید شده را به بند ۱ فاقد شرایط قابل سکونت منتقل می‌کنند. با اینکه گمان می‌کردیم انتقال محکومان سیاسی از بند ۱۰ به بند ۱ برای امنیت جانی خودمان است اما بعد از ۳ هفته صبر و سکوت برای تجهیز و تدارک امکانات اولیه در بند ۱ تیپ ۲ زندان تهران بزرگ به تازگی متوجه شده‌ایم که ما محکومان معترض به سومدیریت تیپ ۲ زندان تهران بزرگ خصوصا به ریاست آقای میریوسف را به صورت تنبیهی به این بند منتقل کرده‌اند و با ارسال گزارش‌های کذب علیه ما، ما را اغتشاشگر و مسئول و بانی اغتشاش اخیر زندان تهران بزرگ معرفی کرده و مانع اعطای امتیازها به می‌شوند. با این حال با عدم تامین آب گرم برای استحمام و تامین سایر امکانات لازم برای تحمل شرایط به آزار و اذیت ما می‌پردازند.»

متن این نامه، که جهت انتشار به دست هرانا رسیده است، در ادامه می آید:
«اخیرا با خبر شدیم که مدیر زندان تهران بزرگ طی گزارشی کذب به سرپرست دایره نظارت بر متهمان و محکومان امنیتی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، آقای امین وزیری افراد مضروب و مجروح و تهدید به ضرب و جرح شده بند سیاسی زندان تهران بزرگ که به بند ۱ تیپ ۲ زندان منتقل شده‌اند را اغتشاشگر معرفی کرده و تنی چند از آنان را به عنوان لیدر اغتشاش قلمداد کرده و با این گزارش کذب مانع امتیازهایی همچون مرخصی و آزادی مشروط به آنان شده است. به عبارتی به آزار و اذیت و تنبیه مضروبان مبادرت شده است. مضروبینی که با منتقل شدن به بندی امکانات محیطی لازم برای زندانیان با حبس‌های طولانی مدت، تحت شکنجه سفید قرار گرفته‌ و مجبور به سکونت در بندی شده‌اند که برای ایزوله موقت زندانیان استفاده می‌شود و حال و هوای بازداشتگاه‌هایی همچون ۲۰۹ زندان اوین را دارد، با اتاق‌هایی ۱۲ متری و دریچه‌های فنس‌کشی شده که فاقد هوا و روشنایی کافی است.

ماجرای انتقال این محکومین به این قرار است که در اواخر تابستان امسال چند تن از زندانیان ساکن بند محل نگهداری سیاسی در سایه فقدان مدیریت مناسب در زندان و عدم تفکیک زندانیان توسط مسئولان به بهانه‌های واهی در تاریخ ۱۶ مهر در اتاق ۲ محکومان سیاسی اقدام به ایجاد تنش و ضرب و شتم زندانیان دیگر با چاقو و فلاسک آب جوش و غیره می‌کنند. این امر باعث مجروح شدن چند تن از آنان از ناحیه سر و بدن می‌شود. نهایتا با فریاد امدادطلبی مظلومین، دخالت افسرهای نگهبان وقت این قائله خاتمه می‌یابد. سپس ۹ نفر از افراد مضروب و تهدید شده و افرادی که هیچ نقشی در این میان نداشتند را با وعده انتقال آنها به تیپ ۵ زندان، با خدعه و نیرنگ و دروغ به حسینیه بند ۹ تیپ ۲ منتقل می‌کنند.

متعاقب این انتقال در فقدان امنیت جانی و به خاطر تهدیدهای ادامه دار و ضرب و جرح شدن سایر ساکنین بند، با انتقال خود خواسته ۶ تن دیگر از محکومان سیاسی ساکن بند موافقت می‌شود و آنها را پس از انتقال موقت به حسینیه تیپ ۲ نهایتا با کلیه لوازم به بندی که ظرفیت آن ۲۰ نفر است منتقل می‌کنند. فردای روز انتقال این ۶ نفر، ۹ نفر باقی مانده را با زور گارد ویژه و تشکیل تونل انسانی به این بند منتقل می‌کنند.

در حالی که برخی از ساکنین بند ۱۰ بخاطر تهدیدهایی همچون لغو مرخصی و عدم اعطای امتیازهایی همچون آزادی مشروط از درخواست انتقال خود صرف نظر کرده‌اند، مجبورا به سکونت در بند ۱۰ ادامه می‌دهند.

خلاصه کلام آنکه ۱۴ نفر از محکومین سیاسی مجروح و مضروب و تهدید شده را به بند ۱ فاقد شرایط قابل سکونت منتقل می‌کنند. با اینکه گمان می‌کردیم انتقال محکومان سیاسی از بند ۱۰ به بند ۱ برای امنیت جانی خودمان است اما بعد از ۳ هفته صبر و سکوت برای تجهیز و تدارک امکانات اولیه در بند ۱ تیپ ۲ زندان تهران بزرگ به تازگی متوجه شده‌ایم که ما محکومان معترض به سومدیریت تیپ ۲ زندان تهران بزرگ خصوصا به ریاست آقای میریوسف را به صورت تنبیهی به این بند منتقل کرده‌اند و با ارسال گزارش‌های کذب علیه ما، ما را اغتشاشگر و مسئول و بانی اغتشاش اخیر زندان تهران بزرگ معرفی کرده و مانع اعطای امتیازها به می‌شوند. با این حال با عدم تامین آب گرم برای استحمام و تامین سایر امکانات لازم برای تحمل شرایط به آزار و اذیت ما می‌پردازند.

ما امضاکنندگان این نامه رفتار مزورانه، مغرضانه و پر از دروغ نیرنگ مسئولین زندان را محکوم کرده و خواستار توقف شکنجه سفید خود توسط این افراد هستیم و نهادهای حقوق بشری را به بازدید از بند ۱ تیپ ۲ زندان تهران بزرگ و شنیدن درد دل و مشاهده وضعیت اینجا فرامی‌خوانیم.

مرتضی اولنگی، مهران دلفان آذری، حجت الله رافعی، شهاب سلطانیان، رضا صلواتی، میثم غلامی، اکبر فرهادی، علیرضا فرشی، حسین قشقایی / آبان‌ماه ۱۴۰۰/ زندان تهران بزرگ.»

در پی بروز درگیری و ضرب و شتم شماری از زندانیان سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ، حسین قشقایی، مهران دلفان آذری، میثم غلامی، حجت الله رافعی، رضا صلواتی، مرتضی اولنگی، شهاب سلطانیان، داوود عبدالهی، شاپور احسانی راد، پویا قبادی، اسماعیل گرامی، اکبر باقری، علیرضا فرشی و اکبر فراجی به سالن ۱ تیپ دو این زندان منتقل شدند. انتقال این زندانیان به سالن ۱ که با عنوان بند دربسته نیز شناخته می‌شود، با حضور شماری از مقامات زندان به صورت اجباری و علیرغم شرایط غیراستاندارد و نامناسب این سالن صورت گرفته بود.

یک روز بعد از بروز درگیری در زندان تهران بزرگ و ضرب و شتم زندانیان، محمد مهدی حاج محمدی، رئیس سازمان زندان‌ها در واکنش به اخبار منتشر شده ضمن تایید اخبار در حساب شخصی خود در شبکه‌های اجتماعی مدعی شد: «درخصوص خبر غیردقیق درگیری در زندان تهران بزرگ همین بس که؛ زندان محفل فرهیختگان نیست بلکه محفل مجرمان است. با وجود کنترلها؛ اختلاف و تنش بین آنها دور از انتظار نیست. در بند مجرمین امنیتی، برای مراقبت و رعایت بهتر تفکیک و طبقه بندی، بیش از ۵۰ درصد ظرفیت خالی و زندانی دیگری حضور ندارد.»

خودسوزی یک شهروند در مقابل دادگستری استان فارس

یک شهروند در مقابل ساختمان دادگستری استان فارس در اعتراض به عدم احقاق حق در یک پرونده مالی به عنوان شاکی اقدام به خودسوزی کرد. او جهت مداوا به یکی از بیمارستان های این استان منتقل شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از صدا و سیما، وز چهارشنبه ۱۲ آبان‌ ۱۴۰۰، یک شهروند در مقابل ساختمان دادگستری استان فارس اقدام به خودسوزی کرد. وی جهت مداوا به یکی از بیمارستان های این استان منتقل شده است.

روابط عمومی دادگستری فارس در این خصوص گفت: این شهروند شاکی یک پرونده کلاهبرداری بوده که یکی از متهمین آن پرونده به هفت سال حبس محکوم و متهم دیگر نیز پس از طی فرایند رسیدگی از اتهام وارده تبرئه شده است.

معاون قضایی و سرپرست دادگاه های تجدید نظر استان فارس نیز در این رابطه گفت: در ادامه روند رسیدگی، رأی دادگاه نسبت به یکی از متهمین پرونده قطعی شده و در مرحله اجرای حکم است. وی همچنین مدعی شد که برائت متهم دوم پرونده، نافی حقوق شاکی نبوده است.

بازداشت مسئول یک صفحه مدلینگ لباس در مرودشت

فرمانده انتظامی مرودشت از بازداشت یک شهروند در این شهرستان به دلیل انتشار تصاویر مدلینگ لباس در فضای مجازی، خبر داد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خبرگزاری مهر، یک شهروند در شهرستان مرودشت بازداشت شد.

بر اساس این گزارش، بازداشت این شهروند به دلیل انتشار تصاویر مدلینگ لباس در یک صفحه اینستاگرامی صورت گرفته است.

فرشید زینلی فرمانده انتظامی مرودشت با ادعای اینکه این شهروند اقدام به راه اندازی صفحه و انتشار عکس های مدلینگ در صفحه اینستاگرامی می کرد، تصاویر منتشر شده را تصاویر “زنانی با پوشش‌های نامناسب” عنوان کرده است.

در این گزارش به هویت فرد بازداشت شده اشاره ای نشده است.