Previous Next

حمایت وقیحانه جمهوری اسلامی از تروریست‌های طالبان



نماینده مجلس افغانستان: رژیم ایران، طالبان را تجهيز و پشتيباني مي‌كند

حمایت تمام‌ قد جمهوری اسلامی از تروریست‌های طالبان برای تسلط مجدد بر افغانستان

نماد مقاومت افغانستان «احمد شاه‌ مسعود» که رهبر مبارزه با مرتجعان تروریست طالبان، بود و توسط همین گروه جنایتکار به قتل رسید اگر امروز در قید حیات بود و می‌دید در ایران با آن ریشه مشترک فرهنگی و تاریخی، علنا با تروریست‌های مرتجع طالبان، همنوایی می‌شود چه می‌کرد؟!

کیهان خامنه ای یادداشت امروز خود را به پیشروی تروریست‌های طالبان در افغانستان که پدرخوانده داعش و القاعده محسوب می‌شوند اختصاص داد و نوشت: در این پیشروی‌ها خبری از جنایت‌های هولناک، شبیه جنایات داعش در عراق نیست. طالبان حتی اعلام کرده کاری با شیعیان این کشور هم ندارد… و آنچه هست، صرفا درگیری با نیروهای مسلح دولتی است. … به عبارتی، نیروهای طالبانی که امروز از آن حرف می‌زنیم، اولا نیروی یکدست و هماهنگی نیست ثانیا، با طالبانی که می‌شناختیم و مثلا سر می‌برید، تفاوت‌هایی کرده است!

چند روز قبل هم علی‌اکبر رائفی‌پور، سخنران محافل نزدیک به سپاه و بسیج با بیان اینکه دولت افغانستان غرب‌گراست از مردم افغانستان خواست تا در مقابل تروریست‌های طالبان مقاومت نکنند و جان خود را به خطر نیاندازند!

در همین حال، عبدالستار حسینی عضو کمیسیون امنیت مجلس افغانستان در مصاحبه‌ای تلویزیونی گفت: حکومت ایران، طالبان را تجهيز و پشتيباني مي‌كند.

به گفته او فقط در یک روز از مرز بیرجند صدها افغان مقیم ایران، به صورت مسلح برای حمایت از طالبان وارد خاک افغانستان شدند و پهپادهای اسپاه پاسداران با ورود به آسمان افغانستان فیلمبرداری و تصاویر هوایی شهرها و ولسوالی‌ها را به طالبان می‌دهند.

جزئیات شکنجه‌‌های هولناک برادران افکاری منتشر شد



سازمان عفو بین‌الملل به مناسبت روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه، گزارشی از جزئیات هولناک شکنجه و سایر رفتارهای بی‌رحمانه، غیرانسانی و ترذیلی علیه وحید افکاری و حبیب افکاری را مستند کرده است.

سازمان عفو بین‌الملل روز شنبه ۲۶ ژوئن/۵ تیر ماه با انتشار گزارشی جزئیات شکنجه برادران نوید افکاری، کشتی‌گیر ایرانی ۲۷ ساله‌ای که به خاطر شرکت در اعتراضات مرداد ۱۳۹۷ اعدام شد را منتشر کرد. این سازمان خواهان آزادی وحید و حبیب افکاری شده است.

به گزارش رادیو فرانسه، گزارش مفصل و ۴۵ صفحه‌ای سازمان عفو بین‌الملل نشان می‌دهد که وحید و حبیب افکاری ”به صورت هولناکی” در زندان مورد شکنجه و آزار قرار گرفته‌اند.

عفو بین‌الملل در بخش اول گزارش خود به وضعیت وحید افکاری پرداخته و نوشته است: «‌وحید افکاری در شکایاتی که در قوه قضاییه به ثبت رسانده است، می‌نویسد که بارها مورد شکنجه و سایر رفتارهای بیرحمانه و غیرانسانی از جمله تهدید آزار جنسی مادر و خواهرش قرار گرفته است.»

این گزارش تاکید دارد که حبیب افکاری پس از بازداشت مورد ضربات مشت و لگد، ضرب و شتم و فحاشی قرار می‌گیرد و هنگامی که از ماموران می‌پرسد که او را کجا آورده‌اند، آن‌ها می‌گویند: «اینجا جایی است که بیضه‌های شما را می‌کشیم، جایی است که خروس‌ در آن تخم می‌گذارد».

این نهاد بین‌المللی سه هفته پیش نیز از شکنجه دو برادر زندانی نوید افکاری برای اخذ اعترافات اجباری خبر داده بود. طبق این گزارش، مأموران اطلاعات برای چندین روز سر و صورت حبیب افکاری را با کیسه پلاستیکی می‌پوشاندند تا وی به دچار احساس خفگی شود و اعتراف کند.

عکسی از رئیسی جلاد در لباس پاسداران جهل و تباهی



آخوند جنایتکار ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور خامنه ای شده است. وظیفه او اما در ۲۷ سالگی بعنوان معاون دادستان خمینی ملعون، در لباس پاسدراان جهل و تباهی، عضویت در هیئتی بود که حکم اعدام هزاران زندانی سیاسی را بدون محاکمه صادر کرد.

روزنامه گاردین درباره رئیسی نوشت: اگر جو بایدن فکر کند ولادیمیر پوتین سزاوار است که قاتل خطاب شود، توصیف او از ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور جدید رژیم ایران، احتمالا غیرقابل چاپ است.

نشریهٔ سان هم نوشته: ابراهیم رئیسی کسی است که زنان باردار را شکنجه و مردم را از صخره‌ها به‌پایین پرت می‌کرد. یک روحانی منفور که قرار است به‌عنوان رهبر بعدی رژیم ایران معرفی شود. او یک شکنجه‌گر قاتل است که تروریسم و خون‌ریزی را گسترش خواهد داد.

عکس رئیسی در کنار اسدالله لاجوردی، رئیس پیشین زندان اوین

طالبان؛ زنان افغان هم به جنبش خیزش مردمی پیوستتند



با افزایش پیشروی شبه‌نظامیان طالبان در مناطق مختلف افغانستان، زنان این کشور نیز به جنبش موسوم به «خیزش مردمی» پیوسته و در برخی از شهرها برای مقابله با طالبان مسلح شده‌اند.

به گزارش رادیو آزادی، زنان شهر شبرغان در شمال افغانستان که به تازگی به این جنبش پیوسته‌اند، هدف از سلاح در دست گرفتن علیه طالبان را محافظت از آرزوهای ۲۰ ساله خود و جلوگیری از محصور شدن دوباره در خانه‌ها دانسته‌اند.

گروه طالبان در روزهای گذشته به دروازه ورودی این شهر نزدیک شده است، ولی زنان این شهر می‌گویند کنار مردان می‌جنگند و به طالبان اجازه نمی‌دهند «وارد شبرغان شوند و زندگی عادی مردم را خراب کنند».

گروه طالبان از اواسط اردیبهشت‌ماه امسال حملات تهاجمی خود را در چند جبهه مهم آغاز کرد و اکنون مدعی است که بیش از ۸۰ ولسوالی از مجموع ۴۲۱ ولسوالی افغانستان را در اختیار دارد.

در واکنش به پیشروی‌های طالبان، در شهرهای مختلف شهروندان در قالب گروه‌های موسوم به «خیزش مردمی»، اقدام به تشکیل گروه‌های مسلح کرده‌اند و این اقدام از حمایت برخی از رهبران سیاسی افغانستان برخوردار است.

وزارت دفاع افغانستان نیز از بسیج نیروهای مردمی استقبال کرده و گفته است که «هر نوع تسلیحات و امکانات لازم را برای این افراد فراهم خواهد کرد».

ارتش آمریکا مواضع طالبان را هدف حمله قرار داد

یک رسانه آمریکایی گزارش داده که ارتش آمریکا مواضع گروه تروریستی طالبان در شمال افغانستان را هدف حمله پهپادی قرار داده است.

شبکه خبری فاکس‌نیوز شامگاه جمعه به نقل از یک مقام پنتاگون اعلام کرد که شمار نامشخصی از تررویست های طالبان در استان های قندوز و بغلان که حملات واشنگتن در آنجا انجام گرفته، کشته شدند.

همزمان خبرگزاری «طلوع» مستقر در کابل گزارش داده نیروهای ارتش افغانستان موفق به بازپس‌گیری ۶ منطقه جدید از طالبان ظرف ۲۴ ساعت گذشته شده‌اند.

این در حالیست که ارتش آمریکا تا به حال بیش از نیمی از نظامیان مستقر در افغانستان و بخشی از تجهیزاتش را از این کشور خارج کرده و قرار است تا ۱۱ سپتامبر فرایند خروج آمریکایی‌ها تکمیل شود.

از سوی دیگر حملات طالبان علیه نیروهای افغانستان طی دو ماه گذشته شدت گرفته است. این حملات به ویژه بعد از اعلام برنامه بایدن برای خروج از افغانستان تشدید شده است.

در این میان وال‌استریت‌ژورنال نوشته است که مقام‌های کاخ سفید با توجه به پیشروی‌های طالبان از ارتش خواسته‌اند سرعت خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را کاهش دهند.

طالبان از میانه ماه اردیبهشت (ثور) حملات عمده‌ای را علیه نیروهای دولتی در سرتاسر افغانستان آغاز کرده و ادعا می‌کند که از مجموع ۴۲۱ ولسوالی، دست کم ۸۷ ولسوالی را تصرف کرده‌اند.

دولت افغانستان بسیاری از ادعاهای فتوحات طالبان را رد کرده و می‌گوید که به زودی حمله گسترده‌ای را برای پس گرفتن سرزمین‌های از دست رفته آغاز خواهد کرد.

ژنرال اجمل شینواری، سخنگوی نیروهای نظامی افغانستان به خبرنگاران گفت: «فرماندهی مرکزی (افغانستان) در کنترل کامل است و همه نیروهای امنیتی و منابع نظامی علیه دشمن بسیج شده‌اند و بزودی شاهد پیشرفت‌های ما در سراسر کشور خواهید بود.»

شبکه اجتماعی واتساپ به یک قابلیت جدید مجهز شد

شبکه اجتماعی واتساپ قابلیت های جدیدی مانند حالت ناپدید شدن را برای استفاده بهتر کاربران به این پلتفرم اضافه می کند. پیامرسان محبوب واتساپ، یکی از شبکه‌های اجتماعی است که در کاربران بسیاری در سراسر جهان از این پلتفرم استفاده می‌کنند. از قابلیت‌هایی که باعث شده واتساپ به یکی از پر کاربرترین شبکه‌های اجتماعی تبدیل شود، ویژگی تماس صوتی و تصویری است که کاربران خصوصا در شرایط کرونایی و قرنطینه توانستند از آن استفاده کنند.

قابلیت جدید واتساپ
واتساپ تاکنون قابلیت‌های بسیاری را به این پلتفرم اضافه کرده تا کاربران تجربه بهتری در استفاده از آن و ارسال و دریافت پیام داشته باشند. این شبکه اجتماعی به تازگی قابلیت جدیدی را اضافه کرده که واتساپ را به اینستاگرام شبیه می‌کند.تاکنون محتوایی که در واتساپ ارسال و دریافت می‌شد در حافظه گوشی ذخیره می‌شد و فضایی را اشغال می‌کرد، با این ویژگی جدید حافظه تلفن‌ها با تصاویر دریافت شده از طریق واتساپ پر نمی‌شود، زیرا برنامه ویژگی مشاهده یکبار تصاویر و ویدئو‌ها را دریافت کرده است. به گفته WABetaInfo، ویژگی جدید به فرستنده امکان می‌دهد محتوا‌هایی را که گیرندگان فقط یک بار می‌توانند مشاهده کنند، مستقیماً به Instagram ارسال کند.

برای کاربران اندروید و آیفون
ویژگی جدید به کاربر اجازه می‌دهد بررسی کند که آیا گیرنده پیام تصویر را دیده یا خیر. این سایت اضافه کرد که این ویژگی برای تلفن‌های با سیستم عامل اندروید و iOS در دسترس خواهد بود. این ویژگی هنوز در مراحل اولیه است و ممکن است تا زمان موفقیت آمیز بودن در دسترس همه کاربران نباشد، زیرا این تجربه شامل تعداد محدودی کاربر است که می‌توانند از آن استفاده کرده و پیشنهادات خود را ارائه دهند.به گفته سایت، در صورت موفقیت آمیز بودن نسخه بتا، این ویژگی در اختیار تمامی کاربران واتساپ قرار خواهد گرفت.شبکه اجتماعی واتساپ به یک قابلیت جدید مجهز شد

تماس ویدیویی گروهی به پیام رسان تلگرام اضافه شد

انتظار برای تماس ویدیویی گروهی در تلگرام سرانجام به سر آمد و در جدیدترین نسخه iOS، اندروید و دسکتاپ این اپلیکیشن پیام رسان کابران می توانند چت صوتی گروهی را به تماسهای کنفرانس ویدیویی تبدیل کنند.

کاربران می توانند فید ویدیویی یک شخص را در صفحه خود پین کنند تا هر فرد جدیدی هم به تماس ویدیویی پیوست افراد مورد نظرشان همچنان به راحتی دیده شوند. کاربران همچنین می توانند فید دوربین و صفحه خود را همزمان به اشتراک بگذارند.

در به روزرسانی جدید تلگرام، تماسهای ویدیویی گروهی به ۳۰ نفر اولی که به چت ویدیویی ملحق می شوند، محدود است اما تلگرام اعلام کرده که این تعداد به زودی افزایش پیدا خواهد کرد زیرا این پیام رسان در حال توسعه چتهای صوتی برای پشتیبانی از رویدادهای زنده و قابلیتهای جدید دیگر است. کاربران می توانند در تماسهای ویدیویی گروهی در تلفنشان و همچنین تبلتها و رایانه ها شرکت کنند.

در تبلتها و رایانه ها تلگرام از صفحه نمایش بزرگتری که این دستگاهها دارند بهره برده و دید بهتری از آنچه در جریان است برای کاربران فراهم می کند. به خصوص در تبلتها کاربران می توانند پنلی را باز کنند تا صفحه نمایش تقسیم بندی شده و شبکه ای از شرکت کنندگان تماس ویدیویی و فهرست افرادی که در تماس حضور دارند را مشاهده کنند.

دیپورت ورزشکاران پرورش اندام ایران از گرجستان

گرجستان از ورود ورزشکاران پرورش اندام ایران که قصد حضور در تورنمنت این کشور را داشتند، جلوگیری کرد.

به گزارش ایسنا، تیم پرورش اندام ایران که برای شرکت در مسابقات جایزه بزرگ گرجستان، عازم این کشور شده بود، به دلیل واکسینه نبودن در برابر ویروس کرونا، نتوانست مجوز ورود به این کشور و حضور در مسابقات را دریافت کند.

ممانعت مسئولان گرجستان از ورود ورزشکاران ایران به این کشور باعث معطلی ۱۰ ساعته آن ها در فرودگاه گرجستان و در نهایت بازگشتشان به ایران شد.

مشخص نیست چرا فدراسیون بدنسازی بدون توجه به رعایت موارد قانونی در شرایط فعلی، اقدام به اعزام ورزشکاران به رقابت های گرجستان کرده است.

سرنوشت متهم با مراسم “قسامه” مشخص خواهد شد

سرنوشت یک متهم به قتل با برگزاری مراسم قسامه مشخص خواهد شد

خبرگزاری هرانا – سرنوشت یک متهم به قتل در تهران با اجرای مراسم قسامه مشخص خواهد شد. این متهم پیشتر به اعدام محکوم شده و دیوان عالی کشور پس از نقض این حکم، رای بر اجرای مراسم قسامه داد. قسامه یکی از ضعیف‌ترین راه‌های اثبات قتل، جراحات و صدمات بر اعضاء بدن است که با وجود لوث (عبارت از ظن قاضی به راستگویی مدعی است) قابل اجرا است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از شرق، یک متهم در تهران با اجرای مراسم قسامه در معرض صدور حکم اعدام قرار دارد.

بر اساس این گزارش، بهمن سال ۹۵ جنازه مردی جوان در حاشیه خیابانی در غرب تهران پیدا شد. عابران بلافاصله با پلیس تماس گرفتند و موضوع را اطلاع دادند. جنازه به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کردند. پلیس به تحقیق پرداخت و دریافت جنازه متعلق به مردی ۳۰‌ساله به نام سروش است که وقتی پدر و مادرش به سفر رفته بودند، کشته شده است. درحالی‌ که فرضیه قتل با انگیزه سرقت قوت گرفته بود، پلیس به ردیابی موبایل سروش پرداخت و فهمید گوشی موبایل مقتول به سرقت رفته است.

پنج ماه از این جنایت گذشته بود که پلیس دریافت گوشی سروش روشن شده است. به‌این‌ترتیب مأموران به ردیابی تلفن همراه پرداختند و رد یک مرد جوان به نام کیومرث ۳۷‌ساله را یافتند. پلیس سپس خودروی کیومرث را شناسایی و او را بازداشت کرد. کیومرث در بازجویی‌ها ادعا کرد سروش را نمی‌شناسد و از نحوه مرگش بی‌خبر است و گوشی موبایل او را داخل ماشینش پیدا کرده است.

بازجویی از همسر کیومرث تحقیق‌ها را وارد مرحله تازه‌ای کرد. این زن گفت: همسرم یک شب به خانه آمد و گوشی موبایلی را به من هدیه داد. او اصلا نگفته بود گوشی موبایل را پیدا کرده است.

تناقض‌گویی‌های این زوج موجب شد علیه کیومرث کیفرخواست صادر شود.

به‌این‌ترتیب متهم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و پدر و مادر سروش برای کیومرث حکم اعدام خواستند. پدر قربانی گفت: پسرم در یک کارخانه خودروسازی کار می‌کرد. صبح‌ها ساعت شش با سرویس به محل کارش می‌رفت و گاهی اوقات با خودرو‌های دربستی از اتوبان ستاری به اشرفی‌اصفهانی و سپس به جاده مخصوص کرج می‌رفت. پسرمان آن روز برای رفتن به محل کارش خواب مانده بود و احتمالا به‌عنوان مسافر سوار خودروی متهم شده است.

سپس متهم در جایگاه ایستاد و اتهام را رد کرد. او گفت: من اصلا مرتکب قتل نشده‌ام و سروش را نمی‌شناسم. من ساکن تهران نیستم. هر دو ماه یک‌بار به تهران می‌آمدم و با ماشین مسافرکشی می‌کردم. سپس به محل زندگی‌ام می‌رفتم و بعد از مدتی استراحت دوباره به تهران برمی‌گشتم. من در مسیر اتوبان ستاری، بزرگراه اشرفی‌اصفهانی و جاده مخصوص کرج با ماشین مسافرکشی می‌کردم و پنج ماه قبل از اینکه بازداشت شوم، وقتی در حال تمیزکردن ماشین بودم گوشی موبایل را پیدا کردم. داخل آن هیچ سیم‌کارتی نبود به همین خاطر پنج ماه منتظر شدم تا شاید صاحب آن را پیدا کنم؛ اما، چون کسی مراجعه نکرد گوشی را به همسرم هدیه دادم.

متهم گفت: همسرم گوشی موبایل معمولی داشت و مدتی بود گوشی مدل بالا می‌خواست. من به همسرم نگفتم گوشی را پیدا کرده‌ام. او در پاسخ به سؤال قضات دادگاه درباره اینکه چطور در زمان قتل گوشی موبایل تو و مقتول در یک محدوده آنتن‌دهی داشته‌اند، گفت: احتمالا زمانی که سروش به قتل رسیده، در حال مسافرکشی در آن مسیر بودم. من اصلا سروش را نمی‌شناسم و انگیزه‌ای برای قتل او نداشتم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و کیومرث را به اعدام محکوم کردند؛ اما این حکم در دیوان عالی کشور تأیید نشد.

قضات دیوان عالی کشور اعلام کردند لازم است تحقیقات درباره این پرونده تکمیل شود. بعد از انجام تحقیقات قضات یک بار دیگر متهم را مورد سؤال قرار دادند و در نهایت رأی بر قسامه صادر کردند. براساس این رأی اولیای‌دم باید ۵۰ نفر از بستگان نسبی خود را برای ادای سوگند به دادگاه معرفی کنند و آن‌ها قسم بخورند که کیومرث قاتل سروش است؛ اما اولیای‌دم نتوانستند ۵۰ نفر را به دادگاه معرفی کنند. آن‌ها از قضات دادگاه مهلت سه‌ماهه گرفتند تا در این مدت ۵۰ نفر از بستگان‌شان را برای ادای سوگند به دادگاه معرفی کنند.

قسامه یکی از ضعیف‌ترین راه‌های اثبات قتل و جراحات و صدمات بر اعضاء بدن است که با وجود لوث (عبارت از ظن قاضی به راستگویی مدعی است) قابل اجرا است و آن به صورت ادای سوگند توسط “پنجاه” نفر از بستگان در قتل عمدی و “بیست و پنج” نفر در قتل شبه عمدی است.

وضعیت وخیم جسمانی ثریا حقدوست فعال مدنی کُرد

وضعیت جسمانی ثریا حقدوست فعال مدنی بازداشت شده اهل مریوان بشدت وخیم گزارش شده و نیاز فوری به عمل جراحی دارد.

برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، با گذشت ۹ روز از بازداشت ثریا حقدوست و علی‌رغم دوبار نامه‌نگاری دادستان مریوان برای آزادی وی به دلیل وضعیت وخیم جسمانی‌اش، تاکنون مسئولین کانون اصلاح و تربیت سنندج به ایشان اجازه نداده‌اند که جهت معاینه و عمل جراحی به خارج از زندان منتقل شود.

به گفته یکی از نزدیکان خانم حقدوست، روز پنج‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ (۱۷ ژوئن ۲۰۲۱) از اداره اماکن مریوان با ثریا حقدوست تماس گرفته و به ایشان گفته‌اند که “اگر هم‌اکنون به اداره اماکن مراجعه نکنید مجوز باشگاه ورزشی شما لغو خواهد شد” و پس از مراجعه به اداره اماکن توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت و به دادگاه این شهر منتقل شده است.

این منبع که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود در ادامه گفت: “ از آنجایی که زندان مریوان بند زنان نداشته و علای‌رغم اینکه ثریا حقدوست به دلیل استرس وارد شده و مبتلا بودن به دیسک کمر ‍شدید، دچار تشنج شده بود، با آمبولانس وی را به کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل کرده‌اند”.

طی روزهای گذشته یکی از خواهرهای خانم حقدوست توانسته‌ است که با وی ملاقات حضوری داشته باشد که پس از مشاهده وضعیت نامناسب جسمانی ایشان به پزشک معالجش در سنندج مراجعه و وی نیز گفته است در شرایط کنونی یا باید در منزل استراحت مطلق داشته باشد و یا زیر نظر ما باشد و مورد عمل جراحی قرار بگیرد.

به گفته منبع مذکور، روز دوشنبه دادستان مریوان نامه‌ای را خطاب به اداره اطلاعات سنندج نوشته تا باتوجه به نامه پزشک معالج خانم حقدوست وی را آزاد کنند اما اداره اطلاعات گفته است که ایشان پیش ما نیست. دادستان روز سه‌شنبه نیز نامه‌ای خطاب به کانون اصلاح و تربیت سنندج نوشته و خواهان آزادی وی شده است.

علی‌رغم درخواست آزادی خانم ثریا حقدوست توسط دادستان، مسئولین زندان گفته‌اند که باید پزشک زندان تشخیص بدهد که ما وی را آزاد کنیم یا نه و پزشک زندان تنها روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه به زندان می‌آید و این هفته نمی‌تواند بیایید و شما نیز می‌توانید سه‌شنبه هفته آینده به زندان مراجعه کنید.

سازمان حقوق بشری هه‌نگاو نسبت به وضعیت جسمانی خانم ثریا حقدوست ابراز نگرانی می‌کند و خواستار پاسخگویی مقامات امنیتی و قضایی در این رابطه می‌باشد.

سرباز معلم: از همان ابتدا معلوم بود اتوبوس مشکل دارد



ترمزدستی‌ اتوبوس کار نمی‌کرد….راننده به یک‌باره گفت ترمز بریده و دیگر کار نمی‌کند

سرباز معلم شدند تا هم در لباس نظامی به وطن خدمت کنند و هم در کسوت معلمی، غافل از اینکه ارابه مرگ قرار است، جان آن‌ها را در جاده‌های بی‌رحم بگیرد.

به گزارش ایلنا، ساعت ۸ صبح دوم تیرماه تمامی سربازان معلم استان سیستان و بلوچستان قرار است، برای گذراندن دوره‌ آموزشی به یگان‌های خود اعزام شوند. مثل همیشه سربازان با لباس سبز نظامی در حیاط محوطه سازمان نظام وظیفه تجمع کرده‌اند و بعد از مشخص شدن یگان‌هایشان به سمت اتوبوس‌هایی می‌روند که قرار است با آن عازم محل خدمت شوند. اتوبوس‌ها یک به یک راهی می‌شوند، اما ساعت حدود ۱۰ صبح است و هنوز یک اتوبوس حرکت نکرده، بعد از مدتی معطلی بالاخره اتوبوس با حضور مامور سازمان نظام وظیفه و سربازانی که می‌روند تا معلم شوند به مقصد پاسگاه ولیعصر واقع در شهر آباده از توابع استان فارس حرکت می‌کند.

اتوبوس در طول مسیر چندین بار به دلیل مشکلات مختلف متوقف می‌شود، گاهی این توقف‌ها طولانی می‌شود، هنوز مدتی از مسیر نگذشته که کولر اتوبوس کار نمی‌کند و این موضوع باعث اعتراض سربازان می‌شود، اما اتوبوس همچنان به مسیر خود ادامه می‌دهد، در ایست بازرسی مهریز حدود دو ساعتی برای بازرسی اتوبوس را نگه می‌دارند. پس از بازرسی کامل، ارابه مرگ دوباره به مسیر خود ادامه می‌دهد؛ پس از ادای فریضه نماز صبح دوباره اتوبوس به مسیر خود ادامه می‌دهد، حوالی ساعت ۶ صبح است و هنوز برخی از سربازان خواب هستند، اما سرعت زیاد اتوبوس و حرکات عجیب و غریب آن در پیچ‌های جاده باعث می‌شود تا سربازان بیدار شوند، صدای فریادهای راننده شنیده می‌شود؛ «ترمز بریده نمی‌توانم کاری بکنم» راننده تمام تلاش خود را می‌کند تا اتوبوس را به مسیر ورودی شهر هدایت کند، اما تلاش‌های وی برای کاهش سرعت اتوبوس بی‌ثمر است و بعد از طی مسافتی با سرعت حدود ۱۳۰ کیلومتر، اتوبوس از مسیر خود منحرف شده و به سمت راننده واژگون می‌شود، مدتی روی زمین کشیده می‌شود و بعد از برخورد با گاردریل‌ها با یک تریلی که در آنجا متوقف شده بود، برخورد کرده و در نهایت متوقف می‌شود.

عبدالرحمان دلیری جوان ۲۶ ساله اهل بم پشت سراوان مانند بسیاری از ساکنان مناطق صعب‌العبور بلوچستان، راه‌ها و مسافت‌های زیادی را با پای پیاده طی کرده بود تا بتواند درسش را بخواند. او سختی‌های فراوانی را متحمل شده بود تا مهر امسال سرکلاس دانش‌آموزان حاضر شود؛ فکرش را هم نمی‌کرد، این آخرین سفر او باشد و در روزی که برای تحقق آرزویش می‌رود در یک حادثه تلخ جان خود را از دست بدهد.

یکی از سربازان حاضر در اتوبوس درباره جزییات این حادثه به خبرنگار ایلنا می‌گوید: «روز دوم تیرماه ساعت ۸ صبح به حوزه نظام وظیفه رفتیم و کارهای اعزام انجام شد و سوار اتوبوس شدیم، اما حدود ساعت ۱۰ و نیم الی ۱۱ بعد از یک ساعت معطلی اتوبوس ما حرکت کرد، ظاهرا اتوبوس از همان جا مشکل داشت. ما آخرین اتوبوسی بودیم که از ترمینال خارج شدیم. در طول مسیر هر جایی که نگه می‌داشت به دلیل اینکه اتوبوس ترمز دستی نداشت، شاگرد اتوبوس می‌رفت، سنگ جلوی چرخ‌ها می گذاشت تا مانع حرکت آن شود.»

راننده به یک‌باره گفت ترمز بریده و دیگر کار نمی‌کند

هنوز تعدادی از بچه‌ها خواب بودند که یک مرتبه صدای راننده آمد که می‌گفت ترمز بریده و ترمز کار نمی‌کند. نمی‌دانم چه مشکلی هم پیش آمده بود که دنده‌ها هم کار نمی‌کرد و نمی‌توانست از دنده هم استفاده کند. سرعت اتوبوس لحظه به لحظه بیشتر می‌شد، قبل از اینکه به ورودی شهر برسیم، چهار الی پنج پیچ بود که آنها را به زحمت رد کرد؛ خدا رحم کرد که در آن پیچ‌ها واژگون نشد.

وی ادامه می‌دهد: «مدتی از حرکت نگذشته بود که کولر خاموش شد و دیگر کار نکرد. اتوبوس قدیمی بود و وضعیت خیلی خوب نداشت. برخی از بچه‌ها به مسئولی که همراه ما بود، تذکر دادند. نیمه‌های شب به ایست بازرسی مهریز رسیدیم و حدود ۲ ساعت معطل شدیم. اتوبوس را بردند، روی چاله و همه بخش‌های اتوبوس را باز و بازرسی کردند.»

این سرباز معلم خاطرنشان می‌کند: «بعد از نماز صبح دوباره حرکت کردیم، هنوز تعدادی از بچه‌ها خواب بودند که یک مرتبه صدای راننده آمد که می گفت، ترمز بریده و ترمز کار نمی‌کند. نمی‌دانم چه مشکلی هم پیش آمده بود که دنده‌ها هم کار نمی‌کرد و نمی‌توانست از دنده هم استفاده کند. سرعت اتوبوس لحظه به لحظه بیشتر می‌شد، قبل از اینکه به ورودی شهر برسیم، چهار الی پنج پیچ بود که آنها را به زحمت رد کرد؛ خدا رحم کرد که در آن پیچ‌ها واژگون نشد. وقتی وارد ورودی شهر شدیم نتوانست اتوبوس را کنترل کند و چپ کردیم.»

وی که در این حادثه از ناحیه پا، سر و دست مصدوم شده‌است، خاطرنشان می‌کند: «درباره پرداخت هزینه‌ها هنوز چیزی به ما اعلام نشده است. مسئولان یگانی که قرار بود برای آموزشی به آنجا برویم به بیمارستان آمده‌اند و درباره وضعیت ما و خدماتی که در بیمارستان به ما ارائه می‌شود، پرس جو کردند. پای چپم باید عمل شود و فعلا معلوم نیست که چه زمانی از بیمارستان مرخص می‌شوم.»

این سرباز می‌گوید: «من و رفیقم در صندلی ردیف دوم نشسته بودیم، روبروی ما نیز یکی از سربازان که در این حادثه فوت شده و یکی از رفقایش نشسته بودند. مسئول نظام وظیفه و شاگرد اتوبوس هم روی صندلی جلویی نشسته بودند. موقعی که اتوبوس واژگون شد، شاگرد راننده اول تلاش می‌کرد تا کمربند راننده را باز کند. زمانی که اتوبوس به سمت راننده چپ شده بود من به شیشه خوردم، رفیقم روی من افتاد و بعد از آن شاگرد راننده که قصد داشت به عقب اتوبوس برود، روی ما افتاده بود. بعد آن یکی از سربازان و رفیقش هر دو روی ما و روی شاگرد راننده افتاده بودند. فکر می‌کنم حدود ده دقیقه‌ای در همان حالت داد می‌زدم که کسی به کمکم بیاید، اما کسی صدای ما را نمی شنید. آن سرباز و شاگرد اتوبوس که روی ما افتاده بودند همان لحظات اولیه فوت شده بودند. رفیقم هم زخمی شده بود.»وی تاکید می‌کند: «اتوبوس اصلا کمربند نداشت. فقط صندلی راننده کمربند داشت. ما همان جا که می‌خواستیم، حرکت کنیم گفتیم که این اتوبوس کمربند ندارد، حتی گفتیم اگر در راه چک کنند، مشکل ایجاد می شود، اما گفتند نه در راه کسی را چک نمی‌کنند.»

امیدوارم تلاش‌های ما برای سرباز معلمی از بین نرود

امیدواریم اینطور نباشد که تمام زحمات ما برای اینکه بتوانیم سرباز معلم شویم از بین برود. ما کلی برنامه ریزی کردیم و برای سرباز معلمی اقدام کردیم و نمی‌خواستیم که سرباز معمولی شویم. البته از یگان که آمده بودند به ما گفتند که نگران نباشیم، اما ما می‌خواهیم که این موضوع فقط در حد حرف نباشد و بعد با مشکل مواجه نشویم و سرباز معلمی را از دست ندهیم.

این سرباز با بیان اینکه یکی از رفقایش از ناحیه سر مصدوم شده و بیش از ۱۰۰ بخیه به سر او زده‌اند، می‌گوید: «گردن رفیقم آسیب دیده و چند مهره از کمرش نیز با مشکل مواجه شده است، یکی از بچه‌ها هم که اینجا در بیمارستان با ما است انگشتانش را از دست داده است.»

وی با تاکید بر اینکه امیدوارم به فکر سربازانی که در این حادثه بودند باشند، می‌گوید: «امیدواریم اینطور نباشد که تمام زحمات ما برای اینکه بتوانیم سرباز معلم شویم از بین برود. ما کلی برنامه ریزی کردیم و برای سرباز معلمی اقدام کردیم و نمی‌خواستیم که سرباز معمولی شویم. البته از یگان که آمده بودند به ما گفتند که نگران نباشیم، اما ما می‌خواهیم که این موضوع فقط در حد حرف نباشد و بعد با مشکل مواجه نشویم و سرباز معلمی را از دست ندهیم.»

از همان ابتدا معلوم بود اتوبوس مشکل دارد

از همان ابتدا معلوم بود اتوبوس مشکل دارد اما ما مجبور شدیم سوار شویم. اتوبوس قدیمی بود و مشکل فنی داشت و ما هم اعتراض کردیم اما کسی توجه نکرد، در طول مسیر هم راننده چندین بار اتوبوس را نگه داشت یا تسمه پاره کرد یا کولرش خاموش شد و دیگر روشن نشد.

سرباز دیگری که در این حادثه حضور داشته، درباره روز حادثه اینطور می‌گوید: «از همان ابتدا معلوم بود، اتوبوس مشکل دارد اما ما مجبور شدیم سوار شویم. اتوبوس قدیمی بود و مشکل فنی داشت و ما هم اعتراض کردیم اما کسی توجه نکرد، در طول مسیر هم چندین بار راننده اتوبوس را نگه داشت یا تسمه پاره کرد یا کولرش خاموش شد و دیگر روشن نشد.»

وی ادامه می‌دهد: «زمان حادثه حدود ساعت ۶ صبح بود و بچه‌ها تقریبا خواب بودند، اتوبوس حرکات وحشتناکی داشت، آنقدر شدید بود که راننده‌ای که در بخش خوابگاه خوابیده بود، بیدار شد و به جلوی ماشین رفت، همه بچه‌ها بیدار شدند، راننده‌ای که در حال رانندگی بود، به او گفت اتوبوس ترمز بریده است، راننده اصلی آمد کنار من نشست و گفت ترمز نداریم.»

این سرباز معلم با بیان اینکه سرعت اتوبوس بسیار زیاد بود، خاطرنشان می‌کند: «من پشت یخچال و وسط اتوبوس بودم، خیلی از صندلی‌ها کمربند نداشت، صندلی‌هایی هم که کمربند داشتند، خراب بوده و کار نمی‌کردند. تقریبا حدود ۳۰ کیلومتر بدون ترمز می‌رفتیم راننده مسیر را می‌شناخت و می‌گفت دو جاده بود که یکی از آن‌ها به پل می‌رسید و یکی هم به شهر وارد می‌شد؛ اگر به سمت پل می‌رفتیم همه ما می‌مردیم و خیلی خطرناک بود، راننده هم برای همین به سمت شهر می‌رود.»

رفیقم ۲۰ روز قبل ازدواج کرده بود و ….

رفیقم ۲۰ روز قبل ازدواج کرده بود، به من می‌گفت هنوز مهمانی عروسی‌اش را نگرفته، من هم به او گفتم تا ۴ سال بعد از ازدواج هم هنوز تازه دامادی و فرصت برای گرفتن مهمانی هست.وی با بیان اینکه اتوبوس در همان حین که ترمز نداشت پنچر هم شد، می‌گوید: وارد شهر که شدیم اتوبوس به سمت راننده واژگون شد. ماشین مسافتی را روی زمین لیز خورد، قبل از اینکه به گاردریل‌ها بخورد به تریلی که همان جا پارک شده بود، برخورد کرد و متوقف شد تعدادی از بچه‌ها در این شرایط گیر کردند و ۵ نفر هم همان جا درجا فوت شدند.»

او که ۲۵ سال دارد و مهندس شیمی است، می‌گوید: «رفیقم ۲۰ روز قبل ازدواج کرده بود، به من می‌گفت هنوز مهمانی عروسی‌اش را نگرفته، من هم به او گفتم تا ۴ سال بعد از ازدواج هم هنوز تازه دامادی فرصت برای گرفتن مهمانی هست. متاسفانه در این حادثه دستش قطع شده و به پوست آویزان بود و استخوانش بیرون زده بود و الان بیمارستان بستری است، سطح هوشیاری‌اش پایین است و می‌گویند، اگه سطح هوشیاری‌اش بالا نیاید نمی‌توانند عملش کنند.»

این سرباز معلم می‌گوید: «آن روز اولین روز آموزشی‌ ما بود. ساعت ۱۱ ظهر از زاهدان حرکت کردیم. در روز اعزام همه سرباز معلم‌های استان سیستان و بلوچستان را اعزام کرده بودند حدود ۱۰ الی ۱۲ اتوبوس بودیم که تعدادی از اتوبوس‌ها زمانی که ما تصادف کردیم، نزدیک مقصد بودند. من در این حادثه از ناحیه کتف دچار آسیب شدم. یکی از رفقایم کنار من بود و وقتی چپ کردیم من دیگر او را ندیدم و بعد متوجه شدم که از اتوبوس به بیرون پرت شده و فوت شده است.»

وی از تاخیر نیروهای امدادی گلایه می‌کند و می‌گوید: «چندین دقیقه طول کشید تا آمبولانس و پلیس به ما برسد. اولین کسانی که از ماشین پیاده شدند، من و پسرعمویم بودیم و شروع به بیرون آوردن بچه‌ها کردیم، چراکه فکر می‌کردیم ممکن است آتش بگیرد. تقریبا ۱۰ نفر را خارج کردیم. یکی از بچه‌‌ها زیر اتوبوس مانده بود و نمی‌توانستیم او را خارج کنیم. یکی از رفقایم هم انگشتانش را از دست داده بود»