خبرگزاری هرانا – رضاقلی شیرمحمدی، مجید ذبیحی، مجید موتاب پوررضایی و حسن تاروردیان زندانیان سیاسی سابق در دهه ۶۰ و یاسر شیرمحمدی فرزند رضاقلی شیرمحمدی روز شنبه ۱۹ بهمن ماه توسط ماموران وزارت اطلاعات در منزل خود در تبریز بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. ماموران در زمان بازداشت منزل و محل کار این شهروندان را مورد بازرسی قرار داده و برخی از لوازم شخصی آنها را ضبط کرده و با خود بردند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز شنبه ۱۹ بهمن ماه ۱۳۹۸، رضا قلی شیرمحمدی، مجید ذبیحی، مجید موتاب پوررضایی و حسن تاروردیان زندانیان سیاسی سابق در دهه شصت و یاسر شیرمحمدی فرزند رضاقلی شیرمحمدی توسط ماموران وزارت اطلاعات در منزل خود در تبریز بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.

ماموران در زمان بازداشت منزل و محل کار این شهروندان را مورد بازرسی قرار داده و برخی از لوازم شخصی آنها را ضبط کرده و با خود بردند.
تا زمان تنظیم این گزارش از دلایل بازداشت، اتهامات مطروحه و محل نگهداری آنها اطلاعی در دست نیست.

چهار تن از این شهروندان زندانی سیاسی سابق محسوب می‌شوند. از میان افراد رضا قلی شیرمحمدی به مدت ۴ سال، مجید ذبیحی به مدت ۵ سال، مجید موتاب پوررضایی به مدت ۷ سال و حسن تاروردیان به مدت ۵ سال را در دهه شصت تحمل حبس کرده‌اند.

یاسر شیرمحمدی فرزند رضا قلی شیرمحمدی نیز همراه با پدر خود بازداشت شده است.

بر اساس این گزارش اکثر اعدام‌های صورت گرفته، به مانند ماه‌ها و سالیان گذشته از سوی مقامات و یا در رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران اعلام نشده و بیشتر این آمارها با تلاش سازمان های حقوق بشری گردآوری و منتشر شده است.

بیشترین اعدام‌های صورت گرفته در ایران به مانند ماه‌های گذشته مربوط به قتل عمد بوده است. به گزارش سایت سازمان حقوق بشر ایران، علت صدور حکم اعدام برای قتل عمد در ایران عدم درجه‌بندی این نوع قتل است. به این ترتیب هر نوع قتلی فارغ از شدت و انگیزه متهم به حکم اعدام ختم می‌شود.

روز چهارشنبه ۴ دی‌ماه اعدام دست کم چهار زندانی در در زندان‌های ایران

در روز چهارشنبه ۴ دی‌ماه ۱۳۹۸، دست کم ۴ زندانی در زندان‌های: سیرجان (کهن شهر)، رجایی شهر کرج و زندان مرکزی زنجان اعدام شدند.

بنا به گزارش رکنا، «م. الف» متهم به «۳ فقره قتل» پس از ده سال تعقیب در سال ۱۳۹۴ بازداشت و محکوم به قصاص نفس شده بود. در روز چهارشنبه ۴ دی‌ماه ۱۳۹۸، در زندان سیرجان (کهن‌شهر) حکم قصاص این زندانی به اجرا در آمد.

سازمان حقوق بشر ایران، گزارش کرده است که دست کم سه نفر در صبح روز دوشنبه ۲ دی‌ماه ۱۳۹۸، جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی در زندان رجایی شهر کرج منتقل شده و دست کم دو نفر از این افراد حکمشان در روز چهارشنبه ۴ دی‌ماه ۱۳۹۸، به اجرا درآمد. فریبرز گودرزی یکی از این اعدام شدگان است که از بند ۱۰ این زندان احراز هویت شده است. از هویت زندانی دوم اطلاعاتی در دست نیست.

همچنین به گزارشی دیگر در روز چهارشنبه ۴ دی‌ماه سال جاری، حکم اعدام یک زندانی در زندان مرکزی زنجان به اجرا در‌آمد. این زندانی به نام محمد‌علی آرامش، ۳۵ ساله و اهل ابهر، به اتهام قتل عمد از سال ۱۳۹۵ در زندان به سر می‌برد. این زندانی که پس از صدور حکم به زندان ابهر منتقل شده بود، حدودا ۸ ماه پیش برای اجرای حکم اعدام به زندان زنجان بازگردانده شد. در پرونده محمدعلی آرامش فرد دیگری نیز به همکاری با او پرداخته بود که به اتهام «معاونت در قتل» به ۱۵ سال زندان محکوم شده است.

روز چهارشنبه ۱۱ دی‌ماه اجرای حکم اعدام ۸ زندانی در زندان رجایی شهر کرج

در صبح روز یک‌شنبه ۸ دی‌ماه ۱۳۹۸، یک گروه ۱۲ نفری از زندانیان به سلول انفرادی در زندان رجایی کرج منتقل شدند که حکم ۸ نفر از این افراد در تاریخ ۱۱ دی‌ماه ۱۳۹۸، به اجرا در آمد. تمامی این افراد متهم به قتل عمد بودند.

دو تن از این زندانیان به نام‌های حسین غلامی، ۲۸ ساله و سامان دوستی، ۳۰ ساله در نزاع خیابانی مرتکب قتل شده بودند. حسین غلامی در طی ۳ سال زندانی بودن ارتکاب این قتل را انکار کرده بود. منبع مطلعی که شاهد صحنه اعدام بود گفت: «شاکی حسین غلامی پیشونیش را بوسید و گفت اگه اشتباه کردم اون دنیا پاسخگو هستم و بعد میگه یا هو، من نماینده خدا هستم الان و دستگیره اعدام را میکشه».

از هویت دیگر زندانیانی که در این روز حکم قصاص آن‌ها به اجرا درآمده اطلاعاتی در دسترس نیست. همچنین رسانه‌های داخلی ایران و مقامات رسمی هیچگونه اعلانی در این باره نداده‌اند.

روز یکشنبه ۲۲ دی‌ماه اعدام زندانی متهم به «قتل عمد» در زندان مرکزی مشهد

بنا به گزارش رکنا، در تاریخ یکشنبه ۲۲ دی‌ماه ۱۳۹۸، «امید. د»، ۲۲ ساله به اتهام «قتل عمد» به قصاص نفس محکوم شده و در زندان مرکزی مشهد وکیل آباد حکم او به اجرا درآمده است. بر اساس این گزارش، “این پسر ۲۲ ساله، مهر ماه سال ۱۳۹۳ با همدستی زن ۲۴ ساله‌ای، شوهر وی را به قتل رسانده بود.”

روز سه‌شنبه ۲۴ دی‌ماه سال جاری اجرای حکم اعدام دو زندانی

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی و بنا به اطلاع سازمان حقوق بشر ایران، صبح روز سه‌شنبه ۲۴ دی‌ماه ۱۳۹۸، حکم قصاص نفس یک زن که متهم به «قتل عمد» بود در زندان مرکزی شیراز (عادل آباد) به اجرا در‌آمد.

یک منبع مطلع در خصوص ملیحه حاجی‌حسنی، زندانی ۲۹ ساله، فرزند شهاب، گفت: «ملیحه به اتهام قتل نامزدش بازداشت شد و از سال ۹۵ در زندان بود». خبر اعدام ملیحه حاجی‌حسنی نیز از سوی مقامات رسمی و رسانه‌های داخلی ایران تاکنون اعلان نشده است.

به گزارشی دیگر، هویت دیگر زندانی که در این روز حکم اجرای او در زندان مرکزی مشهد به اجرا درآمد اعلان نشده است. به گزارش روزنامه خراسان، این متهم ۵۰ ساله به اتهام «قتل عمد» به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بود. در این گزارش آمده که “این زندانی به اتهام «قتل» دختر دایی خود در مرداد ۱۳۹۳ بازداشت و به اعدام محکوم شده بود.”

روز چهارشنبه ۲۵ دی‌ماه اعدام دو زندانی در زندان مرکزی ارومیه

حکم قصاص نفس (اعدام) دو برادر به اتهام «قتل عمد» در تاریخ ۲۵ دی‌ماه ۱۳۹۸، در زندان مرکزی ارومیه (دریا) به اجرا درآمد. داریوش درویش‌پور و دانش درویش‌پور نام این دو زندانی برادر است که اعدام آنها از سوی هیچ یک از مقامات رسمی و یا رسانه‌های داخلی ایران اعلان نشده است.

منبعی مطلع در خصوص این زندانیان به سازمان حقوق بشر ایران گفته بود: «اینا سه تا برادر بودن که یکیش سنش زیاد بوده، او را دیروز برگرداندند به بند و دو برادر دیگر را اعدام کردند. این‌ها بخاطر آبیاری زمین درگیری پیدا می‌کنند و دو نفر را به قتل می‌رسانندد».

روز پنج‌شنبه ۲۶ دی‌ماه اجرای حکم اعدام دو زندانی در بروجرد

صبح روز پنج‌شنبه ۲۶ دی‌ماه ۱۳۹۸، دو زندانی متهم به «قتل عمد» و محکوم به قصاص نفس در محوطه زندان بروجرد (لرستان) اعدام شدند. یکی از این زندانیان حشمت شیخانی، ۳۱ ساله بود و اما از هویت زندانی دوم اطلاعاتی در دسترس نیست. اعدام این دو زندانی همچون بسیاری دیگر از اعدام‌هایی که در زندان‌های ایران صورت می‌گیرد از سوی مقامات ایران و یا رسانه‌های داخلی ایران اعلان نشده است.

به گزارش یک منبع مطلع در این خصوص: «حشمت شیخانی سال ۱۳۹۴ به اتهام قتل خواستگار خواهرش بازداشت شد. او ابتدا فکر می‌کرد که خواستگار خواهرش به وی تجاوز کرده، ولی بعدا به این نتیجه رسید که چنین چیزی نبوده است.»

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از توهرا، امروز یکشنبه ۲۰ بهمن‌ماه ۱۳۹۸، «امان‌ محمد خجملی»، روزنامه نگار ساکن روستای «حاللی‌آخوند» از توابع شهرستان گنبدکاووس، توسط نیروهای امنیتی اداره اطلاعات بازداشت و پس از تفتیش منزل، به دادگستری گنبدکاووس منتقل شد.

بازداشت این روزنامه نگار با ارائه حکم قضایی از سوی شعبه چهارم دادگستری گنبدکاووس صورت گرفته و نیروهای امنیتی پس از بازداشت این شهروند، وی را به دادگستری این شهرستان منتقل کرده‌اند.

در این گزارش آمده است که آقای خجملی پس از انتقال به دادگستری گنبدکاووس، در نبود قاضی شعبه ۴ بازپرسی، نیابتا در شعبه اول بازپرسی مورد تفهیم اتهام قرار گرفته و با پیگیری نزدیکان و خانواده، با قرار کفالت به صورت موقت تا روز شنبه آزاد شده است.

بر اساس این گزارش، اتهام‌های مطرح شده علیه این شهروند، «نشر اکاذیب» و «تشویش اذهان عمومی» عنوان شده است.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی؛ طی روزهای گذشته سه زندانی عرب اهل سنت، محبوس در زندان مسجد سلیمان به زندان های اردبیل و یزد تبعید شدند. حسن بیت عبدالله و احمد کعب به زندان اردبیل و ماجد کعبی به یزد تبعید شده اند.

در مهرماه سال ۹۴ افرادی با هویت نامعلوم در صفی‌آباد دزفول سوار بر یک‌دستگاه خودروی پژو به محل تکیه‌ی هیات عزاداری قمر بنی‌هاشم این شهر حمله کردند؛ طی این حملات دو تن کشته شدند؛ پس از این واقعه نیروهای امنیتی حسن بیت عبدالله و احمد کعب را به همراه ۱۳ تن دیگر از شهروندان اهل سنت عرب در روستاهای اطراف شوش بازداشت کردند.

حسن بیت عبدالله ٣٢ ساله از اهالى شهر شوش روستاى کعب بیت خلف مسلم در دادگاه انقلاب از بابت اتهامات «اقدام علیه امنیت کشور» و «محاربه با خدا» به ٢۵ سال حبس در زندان مسجد سلیمان محکوم شده است.

احمد کعب، ۳۰ ساله، شاعر، از اهالی شاوور نیز طی رسیدگی به پرونده ذکر شده به ۲۵ سال حبس در زندان مسجدسلیمان محکوم شد.

قابل ذکر است در تاریخ ۱۴دى ماه ١٣٩٧ ، حسن بیت عبدالله پس از اعتراض به برخورد های غیرقانوی مسئولان زندان نسبت به زندانیان، از سوی ماموران این زندان شکنجه و در محوطه زندان به میله بسته شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا ، امروز یکشنبه ۲۰ بهمن ماه ۱۳۹۸، علی جمالی، رئیس پلیس فتا ایلام از بازداشت ادمین یک کانال تلگرامی در این شهر خبر داد.

وی در این خصوص مدعی شد: “با شکایت یکی از شرکت‌های دولتی مبنی بر راه‌اندازی یک کانال تلگرامی که اقدام به انتشار اخباری کذب و جهت دار علیه مسئولان شرکت مذکور کرده بود، پرونده‌ای تشکیل شد”.

رئیس پلیس فتا ایلام افزود: “متهم که خود نیز یکی از کارکنان همان شرکت بود، در نهایت به اتهام “نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی” بازداشت و به مراجع قضائی تحویل داده شد”.

وی در تشریح جزئیات حکم صادره گفت: “از ۴ متهم این پرونده ۳ نفر به حبس، شلاق، جزای نقدی و رد مال محکوم شدند و همچنین یک نفر تبرئه شده است”.

در این گزارش آمده است که این افراد در تاریخ ۲۰ خردادماه سال جاری از بابت اتهامات “تبانی و دریافت رشوه” بازداشت شده بودند.

شهرستان بیله سوار یکی از شهرستان های استان اردبیل است.

لازم به ذکر است ایران از معدود کشورهایی است که کماکان از مجازات های تحقیرآمیز استفاده می کند این در حالی است که میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا استفاده از مجازات های غیر انسانی و موهن از جمله اعدام و شلاق را ممنوع کرده است.

به گزارش ایرنا، با این‌که مدیریت صفحه اینستاگرام ایران پرس، توجه بسیاری به قوانین این شبکه مبنی بر محدودیتهای موضوعات پست‌ها و هشتک‌ها داشت، اما طی روزهای گذشته این صفحه به‌طور کامل از شبکه اینستاگرام حذف شد و مکاتبه با مدیریت اینستاگرام نیز به نتیجه‌ای نرسیده است.

گفتنی است این سایت حکومتی پس از به هلاکت رسیدن قاسم سلیمانی اقدام به انتشار تصاویری از این تروریست بین المللی کرده بود.

اینستاگرام نیز در واکنش به این اقدام اعلام کرده بود صفحاتی که تصاویر سرکرده هلاک شده نیروی قدس سپاه پاسداران را منتشر کنند، بسته خواهند شد.

صدای مردم سیستان و بلوچستان باشیم: درد حرف من نیست، درد نام دیگر من است

از محرومیت، فقر و بی عدالتی تا بی تفاوتی مسئولان !

دومین استان پهناور کشور و در عین حال محروم ترین، باجمعیتی حدود 3 میلیون نفرکه بیش از۸۰درصد آنان زیر خط فقر زندگی می کنند.بی مهری های زیادی متحمل شده اند. فقر، بی خانمانی، تبعیض مذهبی، قومی و ملیتی، گرسنگی مفرط، نبود آموزش و محیط آموزشی مناسب برای کودکان(مدارس کپری،کانکسی،تحصیل در طویله) قحطی و خکسالی،تنها بخش کوچکی از دردهای مردم سیستان و بلوچستان است و در نهایت سیل!

بحران سیل و مدیریت بحرانی که همچنان بزرگترین بحران ایران است

آمار ها در زمان بحرانهای مختلف ایران همچون زلزله و سیل های اخیر نشان داده که این سازمان توانایی کوچکترین بحران را ندارند در سیل اخیر سیستان و بلوچستان 79 درصد از باغات موز تخریب شدند، تخریب منازل، کپرها، مدارس، زمینهای کشاورزی، از بین رفتن دامپروری ، نابودی ایل راهها و زیر ساخت های عشایری و خسارت ۲۹میلیاردی واردشده به آنان، تلف شدن ۴۱۰۰راس دام و بیش از ۷۰۰هکتار از اراضی کشاورزی و… گوشه ای از خسارات وارده و سوء مدیریت در این استان است.

یادآور می شویم که در سیل اخیر حدود3500 هکتار از موزستانهای شهرستانهای کنارک سرباز و چاه بهار را تخریب شده است.این استان ۲۵ درصد موز مورد نیاز کشور را تامین می کند.

 مردمانی که دیده نمی شوند جمعیت جوان استان سیستان و بلوچستان بیشترازسایراستانهاست اما شرایط اشتغال به حدی افتضاح است که برای نمردن از گرسنگی به ناچار سوخت بری میکنند.نه صنعت وجود دارد ونه کشاورزی رونق ،و حتی با داشتن انواع معادن غنی بهره برداری لازم صورت نمیگیرد و سرمایه گذاری خصوصی انجام نمیشود این استان فعالیت اقتصادی ندارد وبه همین خاطرفقر را به بدترین شکل درهرخانه ای میتوان دید.

سوخت بری شغلی که پیوسته جان می گیرد

مردم این استان باشرایط واستانداردهای زندگی ۱۰۰سال پیش زندگی میکنند.گازرسانی به این استان هنوز به شکل ابتدایی و بصورت سیلندر و کمیاب صورت میگیرد، نکته قابل تامل در این استان عدم اختصاص بودجه برای شیرین کردن آب شرب است ومردم ازآب آشامیدنی پاک محرومند.در بیشتر روستاها برق وجود ندارد.امرار معاش یک واژه غریب در این مناطق محروم است و اغلب برای سیر کردن شکم خود و کودکانشان غذای دام ها را میخورند.

خشکسالی ونبود اشتغال پایدار و مفید نیزموجب شده تا جوانان به فروش سوخت مرزی (سوخت بری)روی بیاورند با اینکه شمارزیادی نیزدراین راه کشته یازخمی میشوند. ازسویی دیگرنگاه امنیتی به این استان و مهمتراز آن بلعیدن بودجه های عمرانی استان توسط نهادهای امنیتی اعتراف به این حقیقت تلخ است که هزینه حضور بخش وسیعی از سپاه،ارتش،نیروهای انتظامی، بسیج، و نهادهای امنیتی واطلاعاتی گسترده درسطح استان سرسام آوراست که اگرفقط نیمی ازاین هزینه ها درطی یک دهه گذشته صرف آبادانی وتوسعه این استان می شد، فقر درسیستان وبلوچستان وجود نداشت.

 ما فعالین حقوق بشر ضمن محکوم کردن نقض حقوق شهروندان سیستان و بلوچستان، از نظر محرومیت شغلی مسکن و سر پناه، خوراک وپوشاک آموزش برای کودکان وجوانان، کیفیت راهها، رسیدگی به عشایر و دامهای آنها با استناد به اعلامیه جهانی حقوق بشر و همچنین اهداف هفده گانه 2030 یونسکو، اشتغال زایی، رفاه اجتماعی، تحصیل رایگان و مطلوب و حفظ کرامت انسانی را حق ابتدایی و ذاتی مردم سیستان و بلوچستان دانسته و دولت را موظف میدانیم  که هر چه سریعتر به امور و وضعیت سیل زدگان و آسیب دیدگان رسیدگی کنند .

1227

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

نمایندگی کشورهای شرق آسیا

ماده 25 منشور جهانی حقوق بشر : حق خوراک و مسکن و مراقبت های طبی و خدمات لازم اجتماعی برای همه .

سند 2030 یونسکو: هدف اول: پایان دادن به فقر در تمامی اشکال آن در همه جا

سیل دراستان سیستان بلوچستان

شهرستان های نیکشهر، زیردان شهرستان چابهار، شی‌کلک شهرستان قصرقند و پیشین را از جغرافیای ایران شُست و بُرد.

ارتفاع آب در برخی از روستاهای بلوچستان از4 تا8 متر رسید  و امداد رسانی صفر.

بارش تند باران و سرزیر شدن سدها اینبار در3 استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان فاجعه میسازد، در مقابل مردم بی دفاعی که دربرابر طغیان سیل به بالای درختان پناه میبرند تا ازلابلای برگ و بار درختان لرزان در آب، شاهد از دست دادن خانه وزندگیشان باشند.

احمد علی موهبتی استاندار سیستان و بلوچستان خبر از زیر آب رفتن۴۰۰ روستای این استان میدهد که در اثر سر زیر شدن سدهای خیرآباد شهرستان نیکشهر،زیردان شهرستان چابهار، شی‌کلک شهرستان قصرقند و پیشین شهرستان سرباز رخ می دهد و  آسیب جبران ناپذیری که به دامداران و کشاورزان این مناطق وارد میکند، قید واژۀ جبران ناپذیر، یعنی اهالی منظقه از ابتدا باید بدانند دولت پاسخگو نبوده و نخواهد بود، امری که با گذشت نزدیک به یک ماه از بروز فاجعه بوضوح در عملکرد مسئولین دیده می شود.

در «بلک قدیم»۲۰۰ راس دام روستائیان ازبین میرود، لاشه های احشام همچنان در میان گل و لای باقیست، انواع بیماری‌های عفونی و مسری مانند مالاریا، لیشمانیا، سیاه زخم، پولیو، سالک و بیماری‌های ویروسی سلامت اهالی را تهدید می کند وفعالان بلوچ از بین رفتن کپرها، سیاه چادرها و بسته شدن راه های ارتباطی خبر میدهند و در نهایت تاسف استانداری استان به کمک های مردمی چشم دوخته است.! اما حرف به حرف و واژه ه به واژۀ بند دوازدهم از اصل3 قانون اساسی ایران در برابر دیده گان اهالی این سرزمین و در ذهن آسیب دیده گان این فاجعه انسانی مرور می شود که:

هر نوع محرومیت در زمینه های خوراک، پوشاک، مسکن، کار، بهداشت و تعمیم بیمه میبایست برطرف شود.

اما  بگفته« موسی توسلی»، رییس شوراى روستای «تومان احمد» بخش «گافر»، از توابع شهرستان بشاگرد در استان هرمزگان: ساکنان درگیر سیل  این روستا، مجبور به خوردن علف و خرما شده اند، حال با توجه به سخنان استاندار و تاکید بر  «خسارت های جبران ناپدیر ناشی از سیل»، شرایط اهالی۵۰۰ روستا و۱۴ شهرستان سیل زده این استان را میتوان تصور کرد، بگفته‌ رئیس سازمان نوسازی،توسعه و تجهیز مدارس کشور آقای مهرالله رخشانی‌مهر،342 مدرسه در سیل سیستان‌ و بلوچستان غیرقابل استفاده است اما کلاس‌های درس تعطیل نیست، کودکان بلوچ پذیرفته اند که عدالت آموزشی هیچ است، کودکان زاده شده در جغرافیای محرومیت ها، کودکانی که سیل تنها مدرسه فرسوده یا کانکسی آنها را هم با خود برده است، بدون گلایه از چیزی باید بر گل و خاک اطراف مدرسه بنشینند و به دهان معلم چشم بدوزند؛ تا بند بند اصل 3 قانون اساسی کشورشان را بیاموزند، همه با هم، با صدایی بلند و پر از انرژی‌ اما در کلاسی بی در و پیکر و بی‌تخته و میز و صندلی، کلاسی که یک زمین خاکی دارد و یک آسمان آبی، کلاسی که تخته آن گل و لای زمین است و انگشتان کوچکشان هم نقش گچ را بازی می کند، کودکانی که می دانند هرگز دیده و شنیده نخواهند شد.

ما اعلام می کنیم که برقراری، اجرا و آموزش کنوانسیون حقوق کودک، ۳۰ ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر و اهداف هفده گانه سند 2030 یونسکو در جهت منافع، رشد، زندگی و بالندگی کودکان، جزو مهمترین نیاز آنهاست که باید مورد توجه قرار گیرد،

زیرا آگاهی آینده سازان کشور از حقوقشان، توسعه ای پایدار را به دنبال خواهد داشت .

1225

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

کمیته دفاع ازحقوق کودک و نوجوان

یک منبع داخلی نوشت: جدال اصولگرایان و جبهه پایداری دو هفته مانده به انتخابات مجلس بالا گرفته است. هفته گذشته لیست ۹۰ نفره شورای ائتلاف نیرو‌های انقلاب در تهران منتشر شد، دو روز بعد نیز لیست ۶۰ نفره جبهه پایداری اعلام شد و حالا میان‌دارن دو طیف این جریان با نامه پرانی‌های تند از خجالت یکدیگر درآمدند.

سایت فرارو نوشت: حدادعادل جبهه پایداری را عامل عدم وحدت معرفی می‌کند. او پس از جدال‌های پشت‌پرده، مشکل قدیمی با پایداری‌ها را علنی کرد و در نامه‌ای اعلام کرد شورای ائتلاف به هیچ وجه حاضر تن به سهم‌خواهی و سهم‌دهی نخواهد کرد. و حالا مرتضی آقا تهرانی در پاسخی تند به نامه حدادعادل، او و شورای ائلاف را متهم به عدم انصاف و بی‌تقوایی می‌کند.

آقا تهرانی، دبیرکل جبهه پایداری انقلاب اسلامی در پاسخ به نامه شب گذشته غلامعلی حدادعادل رییس شورای ائتلاف انقلاب اسلامی نوشت: برادر حداد عادل عزیز! آیا مجبور کردن نامزد‌های مشترک به انتخاب یکی از دو فهرست، کاری بر مبنای وحدت‌گرایی و انصاف و تقواست؟!

وی نوشت: ما در طول این مدت به مراحل بسیار امیدوارکننده‌ای دست یافته بودیم و در آستانه رسیدن به مرحله چهارم فهرست واحد قرار داشتیم که به ناگاه یک جانبه همه چیز به هم خورد و به هم ریخت.

گفتنی است فائزه رفسنجانی چند ماه پیش گفته بود اصلاح‎طلبان و اصولگرایان اراده و توان اداره کشور را ندارند.. آنها تربیت شده همین نظام‌اند و قابل تغيير نيستند.

دختر هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با روزنامه «آرمان ملی» با بیان اینکه رای دادن به اصلاح‌طلبان هم مشکلی را حل نمی‌کند و حضور در انتخابات تایید همین روند است، گفت اصلاح‌طلبان مانند اصولگرایان نقش منفی دارند و مدیریت‌ آنها بیشتر باندی و جناحی و خانوادگی است. وی تاکید کرد که اینها تغییرناپذیرند و نباید آنها را دوباره آزمود