Previous Next

مرگ مشکوک پرندگان در تالاب بین ‌المللی میانکاله

بر اساس تازه ترین گزارش محیط زیست مازندران در سه روز اخیر ۴۲ لاشه پرنده مهاجر آبزی در تالاب بین‌المللی میانکاله و خلیج گرگان کشف شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران، هنوز علت تلف شدن این تعداد پرنده مهاجر مشخص نیست اما لاشه های کشف شده جمع آوری و نمونه گیری برای بررسی علت یا علل تلفات توسط کارشناسان اداره کل دامپزشکی استان در حال انجام است.

بزرگترین خلیج دریای خزر در معرض خشکی قرار دارد

خلیج گرگان بزرگترین خلیج دریای خزر است که به گفته کارشناسان در حال خشک شدن و تبدیل به یک تالاب مرطوب داخلی است. زایش تنوع زیستی در این منطقه از بین رفته و بدین گونه خلیج در معرض فقر غذایی و انرژی قرار گرفته است.

معاون پژوهش و فناوری پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی می‌گوید، درصورت نبود اقدامات مبتنی بر راهکارهای دقیق علمی برای بهبود شرایط زیست بوم خلیج گرگان در جنوب دریای خزر، این خلیج در معرض تبدیل شدن به یک تالاب مرطوب داخلی است.

خلیج گرگان تنها خلیج دریای خزر در محدوده جغرافیایی ایران و میان دو استان مازندران، شهرستان بهشهر و استان گلستان، شهرستان بندرگز است.

خلیج گرگان در سال ۱۳۵۴ به همراه تالاب میانکاله و لپوی زاغمرز (در استان‌های گلستان و مازندران) به عنوان نخستین مجموعه تالاب بین‌المللی جهان در فهرست تالاب‌های کنوانسیون رامسر به ثبت رسید تا ثابت شود نه فقط این خلیج، بلکه نواحی اطراف آن شامل شبه جزیره میانکاله (پناهگاه حیات‌وحش) و تالاب بین‌المللی گُمیشان یک مجموعه ارزشمند زیست‌محیطی است. خلیج گرگان بخشی از پناهگاه حیات وحش میانکاله محسوب می‌شود.

پیش از این اسماعیل مهاجر، مدیرکل حفاظت محیط زیست در سال ۹۶ گفته بود منطقه‌ای که به طور طبیعی چند صد هکتار آب داشته و زیستگاه برخی گونه‌های آبزی بسیار نادر و در حال انقراض مانند ماهی خاویاری است، اکنون با کم شدن ورودی آب و هم‌چنین ورود فاضلاب شهری به تلی از آلودگی تبدیل شده است.

مدیرکل حفاظت محیط زیست افزود دولت برای نجات خلیج گرگان یک ریال هم اختصاص نداده است. او گفت که نوع آلودگی‌ها از طرف ایران متفاوت از کشورهای همجوار است.

معاون سازمان حفاظت محیط زیست گفت از کشورهای روسیه و آذربایجان بیشتر آلودگی‌ها ناشی از استخراج و اکتشاف و حمل و نقل نفت وارد دریای خزر می‌شود اما در جنوب دریای خزر و سمت ایران آلودگی نفتی چشمگیر نیست، بلکه آلودگی ناشی از فاضلاب‌ها و پساب‌های کشاورزی عمده است.

‌پژوهشگر و نویسنده بهائی بازداشت و روانه زندان شد



تورج امینی، ‌پژوهشگر و نویسنده بهائی جهت تحمل حبس به زندان مرکزی کرج منتقل شد

خبرگزاری هرانا – تورج امینی، پژوهشگر و نویسنده بهائی روز جمعه ۱۰ بهمن‌ماه پس از حضور در واحد اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب کرج بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان مرکزی کرج منتقل شد. منزل آقای امینی تابستان سال گذشته مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت و در جریان آن ماموران تعدادی از لوازم شخصی وی ازجمله کتاب‌ها، یادداشت‌ها و لپ‌تاپ شخصی وی را ضبط کرده و با خود بردند. آقای امینی نهایتا توسط دادگاه انقلاب کرج به ۱ سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید محکوم شد که این حکم در مرحله تجدیدنظر به ۶ ماه زندان تقلیل یافت.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز جمعه ۱۰ بهمن‌ماه ۱۳۹۹، تورج امینی، پژوهشگر و نویسنده بهائی ساکن کرج، پس از حضور در واحد اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب کرج بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان مرکزی کرج منتقل شد.

منزل آقای امینی در تاریخ ۱۴ مردادماه ۹۸ مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفته و ماموران در جریان آن تعدادی از لوازم شخصی وی ازجمله کتاب‌ها و یادداشت‌ها و لپ تاپ شخصی وی را ضبط کرده و با خود بردند. آقای امینی نهایتا توسط دادگاه انقلاب کرج محاکمه از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” به ۱ سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید محکوم شد. این حکم در مرحله تجدیدنظر توسط دادگاه تجدیدنظر استان البرز به ۶ ماه زندان تقلیل یافت.

پیشتر یک منبع نزدیک به خانواده این شهروند بهائی در این خصوص به هرانا گفت: «آقای امینی در حالی با اتهام «تبلیغ علیه نظام» با استناد به کتاب‌های خود مواجه شده که کتب و مقالات تاریخی او مربوط به دوره قاجار و پهلوی است و کتاب‌هایی نیز در این زمینه از او منتشر شده است.»

این شهروند بهائی پیشتر در اسفندماه سال ۸۶ نیز مدتی در بازداشت نیروهای امنیتی بوده است.

از آثار تورج امینی می‌توان به کتاب‌های «تعامل اقلیت های مذهبی و انقلاب مشروطیت ایران» «اسناد بهائیان ایران» (۵ جلد)، «اسنادی از زرتشتیان معاصر ایران» و «رستاخیز پنهان: بازگشایی نسبت آیین های بابی و بهائی با جریان روشنفکری ایران» اشاره کرد.

درخواست آلمان برای به رسمیت شناخته شدن آیین بهائی

مارکوس گروبل، نماینده آلمان در امور آزادی‌های مذهبی، خواستار به رسمیت شناختن آیین بهائی و آزادی تغییر مذهب در ایران شد. او گفت که جمهوری اسلامی باید جامعه بهائی را به عنوان یک مذهب به رسمیت بشناسد.

گروبل، با اشاره به سرکوب و تبعیض سیستماتیک بهائیان در ایران تاکید کرد که آنان نمی‌توانند مذهب خود را آزادانه اعلام کنند و بازداشت و شکنجه می‌شوند.

نماینده آلمان در امور آزادی‌های مذهبی یادآوری کرد که مراکز آموزشی و مذهبی بهائیان مورد حمله قرار گرفته و تخریب می‌شوند.

او همچنین خواستار آن شد که جرم بودن تغییر دین در ایران و همچنین تهدید به اعدام افراد با این اتهام لغو شود.

گروبل تاکید کرد که مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان و دیگر مذاهب باید در ایران آزادی‌های مذهبی خود را داشته باشند.

این سخنان در آستانه روز جهانی آزادی مذهب بیان شده که سومین یکشنبه ماه اول سال میلادی است.

تبریک میلاد مسیح از سوی ملاها؛ واکنش رسانه خارجی

نابرابری و تبعیضِ دینی در جمهوری اسلامی؛ چنین نظامی برای بقای خود راهی جز این ندارد که دین‌های دیگر را به حاشیه براند یا سرکوب کند. ادیان تنها در یک نظام واقعی لائیک می‌توانند همزیستی کنند.
****

گزارش رادیو بین المللی فرانسه: سرچشمۀ اصلی نابرابری و تبعیضِ دینی در جمهوری اسلامی تنها اصطلاحِ «دین رسمی» در اصل ۱۲ قانون اساسی نیست. بنابه اصل ۱۳ آن قانون، تنها سه دین زرتشتی، كلیمی و مسیحی اقلیت‌های دینی شناخته می‌شوند. بدین‌سان، پیروان دین‌های دیگر به ویژه بهاییان از همۀ حقوق مدنی و آزادی‌های قانونی‌ محروم‌اند. در جمهوری اسلامی تبعیض در حق مسلمانانِ اهل سنت نیز، که یکی از بزرگ‌ترین اقلیت‌های دینی ایران‌اند و گویا یک سوم جمعیت آن کشور را تشکیل می‌دهند، امری پذیرفته و عادی شمرده می‌شود. یهودیانِ ایرانی از آغاز انقلاب تاکنون همواره زیر تیغ جمهوری اسلامی بوده‌اند. جمهوری اسلامی برخلاف ادعایِ سخنگوی دولت تاکنون به مسیحیان ایران نیز مانند یهودیان و بهاییان رحم نکرده است. جمهوری اسلامی نظامی است که برپایۀ اسلام شیعی و ولایتِ فقیه بنا شده است. چنین نظامی برای بقای خود راهی جز این ندارد که دین‌های دیگر را به حاشیه براند یا سرکوب کند. ایرانیان باید بپذیرند که دین‌ها در یک نظام واقعی لائیک می‌توانند همزیستی کنند.

روز جمعه ۲۵ دسامبر ۲۰۲۰ برابر با پنجم دی ماه ۱۳۹۹ علی ربیعی، سخنگوی دولت، به مناسبت میلاد مسیح از مدرسۀ ساهاکیان و خانۀ سالمندانِ ارمنیان در تهران بازدید کرد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانیِ دولت، او در بازدید از مدرسۀ ساهاکیان گفت: من به نمایندگی از دولت این روز را به هموطنانِ مسیحی و همۀ مسیحیانِ جهان تبریک عرض می کنم. و افزود: در ایران همۀ ادیان از شرایط برابر از نظر احترام برخوردارند. او سپس گفت: از تبریز تا اصفهان ‌و ارومیه خیابان هایی داریم که در آن‌ها مسجد، کنیسه و حتی مرکز عبادت زرتشتیان در کنار هم وجود دارند. شهرها ‌و خیابان های ما به نوعی شاهد همزیستی (ادیان گوناگون) هستند و همه در کنار هم در ایران زندگی می کنیم. تا چه اندازه می‌توان این ادعای سخنگوی دولت را با رفتار جمهوری اسلامیِ ‌ایران با پیروان دین‌های دیگر سازگار دانست؟ آیا عملکرد این نظام در چهل و دو سال گذشته این ادعا را تأیید می‌کند؟ در این باره قانون اساسیِ جمهوری اسلامی چه می‌گوید؟

آن قانون که در همه پُرسیِ دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸ برابر با سی‌ام و سی و یکم مارس ۱۹۷۹ تصویب شد، چندین اصل را به دین‌ها و پیروانِ آن‌ها اختصاص داده است. در اصلِ 12 آن آمده است: «دين رسمیِ ايران اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و اين دين الی الابد غيرقابل تغيير است و مذاهب ديگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالكی و حنبلی دارای احترام كامل می‌باشند و پيروان اين مذاهب در انجام مراسم مذهبی طبق فقه خودشان آزادند».

در اصل سیزدهم نیز گفته شده است: « ایرانیان زرتشتی، كلیمی و مسیحی تنها اقلیت‌هایِ دینی شناخته می‌شوند كه در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می‌كنند».

متن قانون اساسیِ جمهوری اسلامی پیش از آنکه در یک همه پُرسی به تصویب مردم ایران برسد، در ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۹ برابر با ۲۵ شهریور ۱۳۵۸ در جلسه‌ای به ریاست آیت‌الله منتظری به تصویب «مجلس بررسانِ نهاییِ قانون اساسی» رسید. در آن جلسه نمایندگانِ اقلیتِ زرتشتی و تسنّن خواستارِ حذف اصطلاحِ «دین رسمی» از اصل ۱۲ شدند و تأکید بر «مذهب شیعۀ اثنی عشری» به عنوان یک اصلِ قانونی را تبعیض در حق پیروان دیگر دین‌ها و مذاهب کشور دانستند. مولوی عبدالعزیز، نمایندۀ مردم بلوچستان و سیستان، خواهانِ بردباری و تسامح در تدوین قانون اساسی شد و اصطلاحِ «دین رسمی» را در اصل ۱۲ آن قانون نشانۀ نابرابریِ افراد جامعه در برابر قانون دانست.

اما سرچشمۀ اصلی نابرابری و تبعیضِ دینی در جمهوری اسلامی تنها اصطلاحِ «دین رسمی» در اصل ۱۲ قانون اساسی نبود. بنابه اصل ۱۳ آن قانون، تنها سه دین زرتشتی، كلیمی و مسیحی اقلیت‌های دینی شناخته می‌شوند. برپایۀ این اصل، دینی که بیش از همه از حقوق مدنی و آزادی‌های قانونی‌ محروم شد، دین بهایی بود. به نظر می‌رسد اصل ۱۳ را در درجۀ نخست برای آزارِ پیروان دین بهایی در قانون اساسی جمهوری اسلامی گنجانده باشند. درواقع، آن اصل دست گروه‌های ضد بهایی را از همان آغاز در کشتار و آزارِ بهاییان باز گذاشت، چنان که در دوره‌های بحرانی مانند گروگان‌گیری و جنگ، از آنجا که افکار عمومی درگیر مسائل دیگری بود، فرصت یافتند و دست به کشتار بهاییان زدند.

البته، روح‌الله خمینی در نخستین‌ روزهای ورودش به ایران در مصاحبه‌ای گفته بود که در جمهوری اسلامی بهاییان حق برگزاریِ مراسم دینی ندارند و با این سخن سیاست نظام جدید را در بارۀ این گروه از ایرانیان تعیین کرده بود. در چارچوب این سیاست از پیش تعیین شده بود که مسئولان جمهوری اسلامی هرجا فرصتی یافتند دشمنی خود را با بهاییان آشکار کردند. چندی پس از تشکیل جمهوری اسلامی، نمایندۀ آن در امریکا در مصاحبه‌ای با نمایندگان جامعۀ یهودیانِ آن کشور گفت که در ایران اقلیت‌های دینی حقوقی دارند، اما بهاییان گروهی سیاسی‌اند نه دینی و به همین سبب از چنین حقوقی محروم‌اند.

با چنین نگرشی بود که کشتار و آزار بهاییان در جمهوری اسلامی امری عادی شد. در زمانِ دولت موقتِ مهدی بازرگان، کمیته‌های مبارزه با بهائیت ده‌ها بار به خانه‌های بهاییان در تهران و شهرستان‌ها حمله کردند. انجمن حجتیه که پیش از انقلاب «انجمن ضد بهائیت» نام داشت و اعضایش بیشتر از میان بازاری‌های متعصب و پیشه ورانِ خشکه مقدس برخاسته بودند، پس از انقلاب قدرتی بی‌کران یافت. آن انجمن در دورۀ نه ماهۀ دولت موقت عامل و سبب‌ساز کشته شدن ده‌ها بهایی در گوشه و کنار ایران، آتش زدن خانه‌ها و ویرانی کشتزارهای بهاییان شد. در واکنش به دادخواهی جامعۀ بهایی در ایران و جهان، سفارت‌خانه‌های جمهوری اسلامی اعلام کردند که گناه بهاییان کشته شده یا اعدام شده، نه اعتقادات دینی‌شان بلکه روابطشان با اسرائیل و صهیونیسم بوده است.

در زمان محمدعلی رجایی عرصه بر بهاییان بیش از پیش تنگ‌تر شد. او خود از اعضای سابق انجمن حجتیه بود و با دین بهایی دشمنی دیرینه داشت. هنگامی که در دولتِ موقتِ بازرگان به وزارت آموزش و پرورش منصوب شد، بی درنگ با صدور بخشنامه‌ای بهاییان را از مدارس و دبیرستان‌ها بیرون کرد. سپس خواهان قطع حقوق بازنشستگی معلمانِ بهایی شد. وزارتخانه‌های دیگر نیز از او پیروی کردند. رجایی در زمان ریاست جمهوری بنی‌صدر نخست وزیر شد و مبارزه با بهاییان را با قدرت بیشتری پیش برد. به گفتۀ فریدون وَهْمَن، نویسندۀ کتابِ «یک‌صد و شصت سال مبارزه با دیانت بهایی»، در جمهوری اسلامی بیشترین بهاییان را از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۶ کشتند. اگرچه از شدتِ آزار و کشتار بهاییان سپس کاسته شد، اما ستیز با دیانت بهایی به پایان نرسید. جمهوری اسلامی هنوز به بهایی‌ستیزی میدان می‌دهد. بازداشت بهاییان به بهانه‌های گوناگون و حتی کشته شدن آنان به دست متعصبان شیعی هم‌چنان ادامه دارد.

در جمهوری اسلامی تبعیض در حق مسلمانانِ اهل سنت نیز، که یکی از بزرگ‌ترین اقلیت‌های دینی ایران‌اند و گویا یک سوم جمعیت آن کشور را تشکیل می‌دهند، امری پذیرفته و عادی شمرده می‌شود. جمهوری اسلامی از همان آغاز بنیان‌گذاری‌اش به بهانه‌های گوناگون و با جنگ و کشتار عرصه را بر اهل سنت که بیشترشان در استان‌های مرزی کشور زندگی‌می‌کنند، تنگ کرد. این مسلمانان حتی یک مسجد در کلان‌شهرِ تهران ندارند. متعصبان شیعی به تحریک امامان جمعه و آخوند‌ها اماکن مقدسِ آنان را ویران می‌کنند. مردم مراسم توهین‌آمیزی مانند «عُمرکُشان» را که پیش از انقلاب ممنوع شده بود، در بعضی از شهرها برگزار می‌کنند. تاکنون کم نبوده‌اند کنشگران سُنی مذهبِ کُرد و بلوچ که با اتهام‌های سنگین اعدام یا به زندان‌هایِ درازمدت محکوم شده باشند.

بسیاری از ایرانیان سُنّی مذهب احساس می‌کنند که حکومت مرکزی با آنان مانند مهاجران و افراد غیرایرانی رفتار می‌کند. بیشتر استان‌های مرزی که در آن‌ها مسلمانان سُنّی مذهب زندگی می‌کنند، جزو محروم‌ترین استان‌های کشورند. جمهوری اسلامی گردهم‌آیی سُنّی مذهبان را حتی برای ادایِ تکالیفِ دینی‌شان برنمی‌تابد. برای مثال، مسلمانان سُنّی نمازِ جماعتِ عید فطر را زیر نظارت مأموران حکومتی برگزار می‌کنند.

یهودیانِ ایرانی نیز از آغاز انقلاب تاکنون همواره زیر تیغ جمهوری اسلامی بوده‌اند. پس از انقلاب اسلامی جمعیت بزرگی از آنان از ترس جان ایران را ترک کردند. یهودیان ایرانی مانند بهاییان جزو نخستین اقلیت‌هایِ دینی بودند که اسلام‌گرایانِ تازه به قدرت رسیده به آنان به چشم دشمن و برانداز نگریستند. اقتصاد ایران با بیرون رفتنِ بسیاری از یهودیان از کشور، که بیشترشان صاحبان سرمایه بودند، میلیون‌ها دلار زیان دید.

جمهوری اسلامی برخلاف ادعایِ سخنگوی دولت تاکنون به مسیحیان ایران نیز مانند یهودیان و بهاییان رحم نکرده است. به ویژه آنکه بسیاری از مسیحیانی که امروز در ایران زندگی می‌کنند، مسیحیانی هستند که پس از انقلاب از مذهب رسمی روی گردانده‌اند و به مسیحیت گرویده‌اند. در ایران مسیحیان حق ندارند دین و شریعت خود را در میان مسلمانان تبلیغ کنند. تاکنون کم نبوده‌اند مسیحیانی که تنها به سبب تبلیغ دین خود زندانی و شکنجه شده باشند. هم اکنون بسیاری از ایرانیانِ مسیحی که شُمار آنان را تا چند ده هزار تخمین می‌زنند در ترکیه زندگی می‌کنند. در استانبول یک کلیسای فعال ایرانی وجود دارد که بیشتر مسیحیان ایرانی برای ادای تکالیف دینی‌شان به آنجا می‌روند.

جمهوری اسلامی ایران، چنان که از نامش پیداست، نظامی است که تار و پود آن را با اصول و مبانیِ مذهب شیعۀ اثنیٰ عشری به هم پیوسته‌اند و چنان که در مقدمۀ قانون اساسی‌اش آمده نظامی است که برپایۀ مکتب اسلام شیعی و ولایتِ فقیه بنا شده است. چنین نظامی برای بقای خود راهی جز این ندارد که دین‌های دیگر را به حاشیه براند یا سرکوب کند. کافی است قانون اساسیِ جمهوری اسلامی را با قانون اساسیِ جمهوری فرانسه مقایسه کنیم تا ببینیم چگونه در اولی تبعیض و نابرابری در حق دین‌ها قانونی است و در دومی همۀ دین‌ها و پیروانشان در برابر قانون برابر و مساوی‌اند. دین‌ها در یک نظام واقعی لائیک می‌توانند همزیستی کنند. .

تحقیقات؛ اثر انگشت سپاه تروریستی در انفجار دهلی‌نو



روز گذشته انفجاری در خیابانی در مجاورت سفارت اسراییل در دهلی‌نو به‌وقوع پیوست. روزنامه تریبیون هند امروز گزارش داد که تحقیقات اولیه نشان‌دهنده ارتباط این اقدام تروریستی با رژیم ایران است.

در زمان انفجار بمب، رئیس‌جمهور هند و نخست‌وزیر این کشور در یک مراسم نظامی در یک کیلومتری محل این انفجار حضور داشتند.

مقامات امنیتی هند گفتند نامه تهدیدآمیزی در محل انفجار پیدا شده که در آن از قاسم سلیمانی و فخری‌زاده نام برده شده است.

منابع پلیس گفتند نامه پیدا شده رابطه رژیم ایران با انفجار را آشکار کرده است.

واکسن روسی را نخست بر روی خامنه‌ای آزمایش کنید!



اظهارات اخیر دکتر مینو محرز، عضو ستاد مبارزه با کرونا، مبنی بر اینکه به علت مطمئن نبودن واکسن روسی از آن استفاده نمی‌کند، واکنش‌های مختلفی در پی داشته است؛ اما گویا دکتر محرز تنها مقام مسئولی نیست که می‌گوید به واکسن روسی اعتماد ندارد.

رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس یازدهم، در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین در واکنش به این اظهارات گفت که او نیز واکسن روسی نمی‌زند.

حسینعلی شهریاری، در این باره توضیح داد: درباره هر واکسن خارجی نظر من این است که بعد از واردات، ابتدا خود مسئولان واکسن را بزنند و در صورتی که این واکسن مشکلی نداشت برای عموم مردم استفاده شود چراکه وقتی از انجام مراحل کامل کارآزمایی بالینی واکسن اطمینان نداریم قرار نیست روی مردم ما آزمایش شود.

واکسن؛ آیا می ‌توان علیه خامنه ‌ای اعلام جرم کرد؟

علی خامنه‌ای و نابودی سیستماتیک مردم ایران و جنایت علیه بشریت

حنیف حیدرنژاد- آیا می‌توان علیه علی خامنه‌ای به دلیل ممنوعیت خرید واکسن کرونا تحت عنوان جنایت علیه بشریت، اعلام جرم کرد؟

علی خامنه‌ای رهبر حکومت اسلامی حاکم بر ایران در سخنرانی روز جمعه ۱۹ دی ماه تاکید کرد: «ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی به کشور ممنوع است. این را من به مسئولین هم گفته‌ام، الان هم بطور عمومی‌ می‌گویم.» با این حرف که معنی حکم حکومتی داشته و بالاتر از قانون به شمار می‌رود، عملا بیش از ۸۲ میلیون نفر مردم ایران از دسترسی به یک امکان پزشکی محروم می‌شوند.

او در مورد علت این تصمیم می‌گوید: «اگر آمریکایی‌ها توانسته بودند واکسن تولید کنند، این افتضاح کرونایی در کشور خودشان پیش نمی‌آمد. چند روز پیش در ظرف ۲۴ ساعت، اینها چهار هزار نفر تلفات داشتند. اینها اگر بلدند واکسن درست کنند، اگر کارخانه‌ی فایزرشان میتواند واکسن درست کند، چرا می‌خواهند به ما بدهند؟ خب خودشان مصرف کنند که این قدر مرده و کشته‌‌ی زیاد نداشته باشند. انگلیس هم همینجور.»

خامنه ای در مورد موضوعی حرف می‌زند که در موردش هیچ صلاحیت تخصصی ندارد. در حالی که دانشمندان و موسسات معتبر همه دنیا و سازمان بهداشت جهانی اعتبار واکسن‌های مورد اشاره‌ی خامنه‌ای را تائید کرده‌اند، او بدون کوچک‌ترین تخصصی، تائید آنها را رد می‌کند. در حالی که خرید و تزریق واکسن کرونا و نجات جان شهروندان در کشورهای آزاد دنیا اولویت شماره یک همه حکومت‌هاست، علی خامنه‌ای مردم ایران را از دسترسی به این امکان پزشکی محروم می‌کند.

علت اصلی حکم خامنه‌ای از یکطرف در تفکر ایدئولوژیک و لجاجتِ بیمارگونه او با آمریکا و غرب و از طرف دیگر در ذهن بیماری ریشه دارد که همه چیز را بر اساس تئوری توطئه تحلیل کرده و به همه کس و همه چیز با دیده تردید می‌نگرد. او می‌گوید: «به اینها اعتماد نیست؛ من واقعاً اعتماد هم ندارم، نمی‌دانم، گاهی اوقات هست که اینها می‌خواهند واکسن را روی ملّت‌های دیگر امتحان کنند، ببینند اثر می‌کند یا نمی‌کند.»

جنایت علیه بشریت؟

با نظر به برخی اسناد حقوق بین‌الملل این پرسش مطرح است که آیا می‌توان علیه این حکم علی خامنه‌ای، در چهارچوب حقوق بین‌الملل با عنوان جنایت علیه بشریت، اعلام جرم کرد؟ این موضوعی است که امیدوارم حقوقدانان ایرانی که در خارج از کشور در این زمینه تخصص دارند، مورد بررسی قرار دهند.

ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر برخورداری و تامین «مراقبت‌های پزشکی» را یکی از موارد حقوق بشر دانسته که حکومت‌ها موظف به رعایت و تامین آن هستند. این اعلامیه در مقدمه خود می‌آورد: «دولت‌های عضو متعهد شده‌اند که احترام جهانی و رعایت واقعی حقوق بشر و آزادی‌های اساسی را با همکاری سازمان ملل متحد تامین کنند.» در اینجا تاکید بر «رعایت و تامین» این حقوق می‌باشد.

اگر چه اعلامیه جهانی حقوق بشر برای کشورهای امضاکننده الزام‌آور نیست، اما «میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل متحد» برای کشورهای امضا‌کننده آن، از جمله ایران، الزام آور می‌باشد. ماده ۱۱ این میثاق، بند۲، حرف د، کشورهای عضو را موظف به «ایجاد شرایط‌ مناسب‌ برای‌ تأمین‌ مراجع‌ پزشکی‌ و کمک‌های‌ پزشکی‌ برای‌ عموم‌ در صورت‌ ابتلا به‌ بیماری» می‌داند.

اساسنامه دادگاه جنایی بین‌المللی رم، در بند ۲ ماده ۷ یکی از مواردی که می‌تواند جنایت علیه بشریت تلقی شود را اینچنین مشخص می‌کند: «مجموعه‌ای از اعمالی است که به دنبال و یا در ادامه سیاست یک دولت یا سازمان …» ایجاد می‌شود. در ذیل حرف ب، این بند، در تعریف یکی از موارد، تحت عنوان «نابودسازی» آمده است: «نابود سازی» شامل تحمیل عمدی اوضاع و احوال زندگی از جمله محرومیت از دسترسی به غـذا و دارو می‌باشد که به شکل سیستماتیک و به قصد نابود کردن بخشی از جمعیت بشری صورت گیرد.»

اگرچه حقوق بین‌الملل و تفسیر موارد مربوط به هر یک از مواد آن بسیار پیچیده است و اگرچه کارشناسان برجسته در مورد تفسیر هر ماده قانونی با هم اختلاف نظر دارند، اما کاملا واضح است که این حکم حکومتی علی خامنه‌ای، عدم دسترسی به امکانات پزشکی را بر مردم ایران «تحمیل» می‌کند. و از آنجا که او فردی است که سیاست‌های کلان حکومت را تعیین می‌کند، این حکم عملا «تعیین کننده سیاست دولت» و نهادهای زیر نظر اوست. بدین ترتیب او، حداقل، از زمان این سخنرانی به بعد مسئول مستقیم مرگ های ناشی از کرونا و پیامدهای انسانی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی آن بوده و باید در مقابل آن به پاسخگوئی کشانده شود.

علی خامنه‌ای حق ندارد در مورد جان و زندگی میلیون‌ها نفر انسان حکم صادر کند. نهادهای حکومتی که از او پیروی کنند شریک جرم او هستند. هر فردی در هر مقام و موضع (در درون حکومت یا خارج از آن) که در مورد این حکمِ جنایتکارانه سکوت کند، با سکوت خود عملا آن را تائید می‌کند.

علی خامنه‌ای در راس حکومت اسلامی حاکم بر ایران، «نابود کردن سیستماتیک» ایران و ایرانیان را در دستور کار خود قرار داده است. این یک مسئولیت میهنی برای ایرانیان و یک مسئولیت انسانی برای غیرایرانیان است که در مقابل این سیاست نابودکننده ساکت ننشسته و همه ابزارهای لازم در عرصه حقوق بین‌الملل را به کار گرفته تا علی خامنه‌ای و رهبران این حکومت را به دادخواهی و پاسخگویی بکشانند. در کنار اقدامات بین المللی، می‌توان امیدوار بود که مردم ایران در داخل کشور نیز به اینهمه تحقیر و قیمومیت ولی فقیه تن نداده و همه توان و امکانات خود را برای پایان دادن به عُمر نکبت بار و ویرانگر این حکومت به کار بگیرند.

*********************************

جمعیت انبوهی درگیر کرونای انگلیسی می ‌شوند

متخصصان معتقدند ویروس جهش یافته کرونا قدرت انتشار، چسبندگی و ماندگاری بیشتری دارد و بیم روند بیماری در بین مردم را دوچندان می‌کند.

در روزهای اخیر هم سعید نمکی، وزیر بهداشت از یک مورد ابتلای فردی به ویروس جهش یافته انگلیسی خبر داد و افزود: قدرت انتقال این ویروس نسبت به کرونا بیش از پیش افزایش یافته است.

مینو محرز، مسئول ارزیابی علمی واکسن کرونا درباره علائم کرونای انگلیسی گفت: علائم این ویروس تغییراتی ندارد و قدرت سرایت آن افزایش داشته است، طبیعتا وقتی سرعت انتقال بیشتر شود جمعیت انبوهی درگیر این بیماری می‌شود.

او افزود: برخی از افراد در خانواده‌ها به بیماری‌های زمینه‌ای مبتلا هستند و کرونای انگلیسی در این افراد شدیدتر بروز می‌کند.

به گزارش برنا، علائم این ویروس تغییراتی ندارد و قدرت سرایت آن افزایش داشته است، طبیعتا وقتی سرعت انتقال بیشتر شود جمعیت انبوهی درگیر این بیماری می‌شود.

دانشگاه کلمبیا پیش بینی کرده که در اسفند ماه امکان شیوع کرونای شدید وجود دارد. در کشور با آغاز فصل سرما منتظر پیک‌های بعدی هستیم.

وزیر بهداشت، جمهوری اسلامی پیش تر از کشف اولین مورد ابتلا به «ویرس جهش یافته انگلیسی» در کشور خبر داد. با این وجود او از مردم خواست «وحشت نکنند زیرا اوضاع تحت کنترل است».

بنا بر گزارش ایرنا، نمکی گفت: «قرار بود اولین مواردی که از هر نوعی از ویروس موتاسیون یافته انگلیسی در کشور کشف می‌شود، به مردم اعلام کنیم. متاسفانه اولین مورد کووید۱۹ موتاسیون یافته انگلیسی را در یک هموطن که از انگلیس آمده بود، بعد از مدتها رصد پیدا کردیم که در یکی از بیمارستان‌های خصوصی بستری بود و تست کووید ۱۹ وی از نوع موتاسیون یافته تایید شد.»

دبیر انجمن شرکت هواپیمایی در ایران هفته گذشته گفته بود: طبق دستور ستاد ملی مبارزه با کرونا و با توجه به یافتن نوع جدید ویروس کرونا در انگلیس، به مدت دو هفته تمامی پرواز‌های ایران به مقصد لندن متوقف شده است.

این در حالیست که به گزارش باشگاه خبرنگاران، پروازهای انگلیس به مقصد ایران هم‌چنان برقرار است و وزارت راه و شهرسازی به‌طور رسمی ممنوعیتی را برای این پروازها اعلام نکرده است .

به گزارش یورونیوز، ایران در حال حاضر یکی از کشورهای جهان با بیشترین شمار ابتلا به ویروس کرونا است و تا کنون دهها هزار نفر جان باخته‌اند.

فیلم؛ رفتار غیرانسانی با قربانیان اعتیاد در رژیم ملاها

متصدیان بی‌رحم یک کمپ ترک اعتیاد در شیراز اقدام به انداختن مددجویان در استخر آب یخ و ضرب و شتم آنها با شلینگ می‌کنند

واکسن روسی؛ یادآور جنایات کلنل لیاخوف در ایران!



ولادیمیر پلاتونوویچ لیاخوف، هفتمین فرمانده روسی بریگاد قزاق ایران بود که مجلس شورای ملی را به دستور محمدعلی شاه قاجار به توپ بست. به دستور وی همچنین تنی چند از آزادی‌خواهان اعدام شدند.

سفیر جمهوری اسلامی در روسیه امروز با بیان اینکه قرارداد خرید و همچنین تولید مشترک واکسن روسی «اسپوتنیک وی» بین تهران و مسکو امضا شد، اعلام کرد که اولین محموله این واکسن تا ۱۶ بهمن به ایران ارسال خواهد شد.

ایرانِ دوران قاجار در حال تکرار است

پروانه سلحشوری، نماینده سابق مجلس در توئیتی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایران در شرایط شیوع ویروس کرونا به شدت انتقاد کرد و نوشت: گویی ایرانِ دوران قاجار در حال تکرار است. فقر و قحطی، بیماری و مرگ. کرونا و ‎آلودگی هوا جان می‌‌گیرند و مردم برای تکه‌‌ای نان در صف‌های طویل و سر در زباله‌دان. متخصصان را نادیده می‌گیرند، و متملقان متخصص می‌شوند.

اینم از شانس بد ما! واکسن روسی شبیه خامنه‌ای است!

وزیر خارجه جمهوری اسلامی اواسط هفته گذشته پس از دیدار با همتای روسی خود در مسکو از تأیید واکسن کرونای اسپوتنیک روسیه توسط مسئولان بهداشت در ایران خبر داد. این در حالی است که تا لحظه نگارش این گزارش وزارت بهداشت هیچ عکس‌العملی در این باره از خود نشان نداده بود.

مینو محرز عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا درباره خرید واکسن روسی کرونا برای ایران به روزنامه جهان صنعت گفته: تهیه و واردات واکسن کرونای روسی توسط دولت از شانس بد مردم ایران است. در حال حاضر به هیچ عنوان از این انتخاب راضی نیستم. من به‌عنوان یکی از اعضای کادر درمان این واکسن را تزریق نمی‌کنم زیرا تاکنون هیچ اطلاعاتی از آن منتشر نشده است.

وی افزود: واکسن کرونا باید دارای استاندارد‌های جهانی باشد. از نظر ما واکسنی استاندارد است که مورد تأیید یکی از منابع بین‌المللی باشد که یکی از آنها سازمان بهداشت جهانی و دیگری سازمان غذا و داروی اتحادیه اروپاست در صورتی که این واکسن تاییدیه هیچ کشوری را ندارد. سئوال اینجاست گه چرا روسیه تاکنون واکسن را برای تاییدیه به سازمان بهداشت اروپا نفرستاده است؟

دکتر محرز گفت: معلوم نیست از چه زمانی تاکنون سازمان غذا و داروی کشور جزو منابع بین‌المللی شده‌اند؟ سازمان غذا و داروی ایران زمانی می‌تواند دارو و واکسنی را تأیید کند که پیش از آن دارو یا واکسن مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی قرار گرفته باشد. وقتی دارو یا واکسنی هنوز مورد تأیید هیچ منبعی نیست، سازمان غذا و داروی داخلی نمی‌تواند آن را تأیید و توزیع کند. وقتی هنوز هیچ اطلاعاتی از واکسن درز نشده، بر حسب چه فرآیندی آن را تأیید می‌کنند؟

وی گفت: طی روزهای گذشته بر این تصور بودم واکسنی که قرار است وارد کنند، واکسن آسترازنکاست که یک واکسن نو ترکیب (ریکامبیننت) است. این واکسن مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی است. اثربخشی و ایمنی آن تأیید شده و نگهداری آن در دمای معمولی یخچال هم امکان‌پذیر است.

دکتر محرز گفت: دانشمندان روسی تنها اطلاعات مربوط به تحقیقات اولیه خود را منتشر کرده‌اند که نشان می‌دهد واکسن تولیدی آنها بی‌خطر است و در بدن پادتن تولید کرده، اما نتایج محدود بوده است. پیش‌تر ویروس‌شناسان روسی نیز هشدار داده‌اند که این واکسن می‌تواند برای کسانی که در بدنشان آنتی‌بادی تولید شده است، خطرناک باشد. به همین دلیل دیگر محققان از ابتدای امر نگران بودند که دانشمندان روسی تحت فشار مقامات سیاسی به‌سرعت فازهای آزمایشی را پشت سر گذاشته باشند تا این واکسن را تحویل دهند.

این در حالی است که سازمان جهانی بهداشت نیز از روسیه خواست که دستورالعمل‌های تعیین‌شده برای تولید واکسن را در تمامی مراحل رعایت کنند. این سازمان گفته که برای مهر تأیید زدن به این واکسن، نیازمند بررسی دقیق داده‌های آزمایشگاهی است. اما بعد از گذشت ماه‌ها روسیه اطلاعات تکمیلی این واکسن را برای تاییدیه به سازمان بهداشت جهانی نفرستاد و در نتیجه واکسن کرونای روسی هنوز مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی قرار نگرفته است.

پیش‌تر سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده بود به‌دلیل آن‌که هنوز اطلاعات کاملی درباره واکسن روسی کرونا دریافت نکرده، نمی‌تواند این واکسن را ارزیابی کند. بنابراین اگر قرار باشد واکسن کرونای روسی به کشور ما وارد شود باید مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی قرار گیرد.

این عضو کمیته ستاد ملی مبارزه با کرونا پیش تر در صحبت‌هایی متضاد با نظر رهبر جمهوری اسلامی گفته بود که هر واکسن تایید شده از “هر کشوری” موثر است و باید تزریق کرد.

دکتر محرز که مسئول ارزیابی علمی واکسن کرونا در ایران است توضیح داده: “این واکسن‌ها گرچه انواع مختلفی دارند اما همگی باعث افزایش سطح ایمنی در برابر کرونا می‌شوند.”

این در حالیست که خامنه‌ای گفته بود نباید واکسن تولید شده در آمریکا و بریتانیا وارد ایران شود.

در حال حاضر عمده‌ترین واکسن‌های مورد استفاده که تایید شده‌اند، تولید این دو کشور هستند. اما خامنه‌ای با تشکیک در موثر بودن این واکسن‌ها گفته بود که اگر واکسن آمریکایی اثر داشت در خود این کشور مرگ و میر بر اثر کرونا اینقدر زیاد نبود.

اما دکتر محرز گفته است: “آمریکا هنوز به صورت سراسری این واکسن را تزریق نکرده و از سوی دیگر این بیماری در آن جا خاموش می‌شود و بعد دوباره شیوع پیدا می‌کند که در پی آن میزان مرگ و میر زیاد می شود بنابراین تا همه افراد یک جامعه واکسینه نشوند و مصونیت نسبی پیدا نکنند نمی‌‍توان در خصوص اثرگذاری این واکسن بر کاهش میزان مرگ و میر صحبت کرد.”

واکسن کرونا؛ ایران، گروگان حکومت خامنه ای است

جمشید برزگر، تحلیلگر ایرانی با انتشار مقاله ای در ایندیپندنت فارسی درباره دستورات خامنه ای و تصمیم گیری برای مردم ایران نوشته است: سخنرانی علی خامنه‌ای، درباره ممنوعیت خرید واکسن را باید یک سخنرانی تاریخی در جهان دانست که چکیده و بیانگر ماهیت حقیقی حکومت اسلامی و رهبری آن است.

برزگر در ادامه نوشته است: از بی‌اعتنایی به جان و زندگی شهروندان ایرانی گرفته، تا برجسته کردن تمام محورهایی که در چهار دهه گذشته در تضاد آشکار با منافع ملی ایران و ایرانیان بوده اند و با این حال، بی‌وقفه و با پرداخت هزینه آن از سوی مردم پیگیری شده‌اند.

او نوشته است: علی خامنه‌ای در این سخنرانی به چند موضوع مهم می‌پردازد که با در کنار هم گذاردن آنها می‌توان تصویری روشن و بدون خدشه از نظام اسلامی را پیش روی خود دید؛ آن هم به روایت کسی که بیش از سه دهه رهبری این نظام را برعهده داشته است.

برزگر افزوده است : محورهای اصلی سخنرانی خامنه‌ای عبارت بودند از ریشه‌ها و دلایل انقلاب و استقرار حکومت اسلامی و تعریف ماهیت و هدف نظام اسلامی از یک سو و تبیین روابط و مناسبات این نظام هم در سطح داخلی در قبال شهروندان ایرانی و هم در سطح جهانی در برخورد با دیگر کشورهای جهان.

او در ارزیابی خود از حوادث پیش از روی کار آمدن حکومت اسلامی و از جمله تظاهرات ۱۹ دی ماه سال ۱۳۵۶ در قم، اعتراضات منجر به سرنگونی رژیم شاهنشاهی را نتیجه “خشم و شدت اعتراض مردم به رژیم دیکتاتور، وابسته، فاسد، ضد دین، اشرافی و طبقاتی” پهلوی می‌داند و از آن تمجید می‌کند.

اما در عین حال همزمان اعتراضات دی ماه سال ۹۶ و آبان ۹۸ را که تجلی خشم و اعتراض مردم به رژیمی دیکتاتور و فاسد بود، یکسره نادیده می‌گیرد؛ اعتراضاتی که با دستور شخص او به خشونت‌بارترین شکل ممکن به خون کشیده شد.

برزگر نوشته است: خامنه ای جان مردم ایران برایش مهم نیست او سخن خود را با یاد قاسم سلیمانی و “ابومهدی عراقی” و کسانی که همراه آنها کشته شدند و آغاز کرد و به تمجید از محسن فخری‌زاده و محمد تقی مصباح یزدی پرداخت.

او در ادامه نوشته است: بارزترین نمونه بی‌توجهی حکومت ایران به خواست عمومی مردم را می‌توان در رد و نادیده انگاشتن یکی از ابتدایی‌ترین وظایف هر حکومت در دنیای امروز، یعنی تامین سلامت همگانی دانست.

برزگر گفته است : پاسخ منفی علی خامنه ای به خواست همگانی مردم ایران برای دسترسی به واکسن کرونا، چنان بهت‌آور، شگفت‌انگیز و غیرقابل دفاع بود که تقریبا بلافاصله تمامی دستگاه تبلیغاتی نظام و چهره‌های مختلف آن کوشیدند با طرح مباحثی دیگر، بر این بی‌توجهی و بی‌اعتنایی به جان و سلامت مردم، جامه‌ای از توجیهات مختلف بپوشانند.

اما سخنان علی خامنه‌ای صریح‌تر از آن است که بتوان با گفتن دروغ‌هایی دیگر، یا دادن وعده‌های بی‌سرانجام تازه، معنای آن را در افکار عمومی تغییر داد.

او در این سخنرانی، چهره، خاستگاه و مقصد حکومت ایران و نیز روش رسیدن به این مقصد را بدون پرده‌پوشی ترسیم کرده است.

این صراحت، این امکان را در عین پدید می‌آورد که هم هواداران رژیم ایران و هم مخالفان آن، همزمان و توامان دریابند که از چگونه حکومتی حمایت می‌کنند و یا مخالف چیستند. اکنون دیگر بحث بر سر تعریف حکومت ایران و ویژگی‌های آن و احتمال اصلاح و تغییرات درونی در آن نیست. یک سوال بیشتر وجود ندارد: جمهوری اسلامی آری یا خیر.

بیانیه خائنان مجلس خامنه‌ای/نامه نظام پزشکی

به گزارش ایرنا، بیش از ۲۰۰ نماینده مجلس در بیانیه‌ای از تولید واکسن کرونا توسط ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) و موسسات علمی و دانش‌بنیان حمایت کردند و از دولت خواستند واردات واکسن‌های ساخت آمریکا، انگلیس و فرانسه را ممنوع کند.

در این بیانیه تاکید شده است:‌ مجلس شورای اسلامی قاطعانه فرمایشات مقام معظم رهبری در ارتباط با این ممنوعیت را فصل‌الخطاب می‌داند. واكسن خارجی امنیت و منافع ملی را به خطر می اندازد.

وزیر بهداشت دولت روحانی نیز با دفاع از دستور خامنه‌ای، درباره ممنوعیت خرید واکسن کرونا از خارج گفت چنین کاری با عقل جور در نمی‌‌آید.

این در حالیست که روسای سه رکن سازمان نظام پزشکی به همراه رئیس مجمع انجمن های علمی در ایران در نامه ای به روحانی خواستار به کارگیری تمام مساعی دولت برای تهیه واکسن مطمئن و مورد تأیید مراجع علمی از طرق مختلف و با استفاده از همه ظرفیت‌های بخش دولتی و خصوصی شدند.

همانطور که استحضار دارید امروز مهم‌ترین مقوله حوزه سلامت در جهان، مواجهه صحیح، علمی و مدبرانه در مقابل همه‌گیری بیماری کرونا و تنها راه غلبه و قطع زنجیره این بیماری مهلک که هر روز جان انسان‌های زیادی را تهدید می‌کند تأمین سریع و استفاده از واکسن مناسب و مؤثر بر اساس اولویت‌های تعیین شده است.

در این نامه آمده است: یقیناً جنابعالی اطلاع دارید که بسیاری از کشورهای منطقه و جهان واکسیناسیون علیه بیماری کووید-19 را شروع کرده و حتی بعضی از کشورهای منطقه درصد قابل توجهی از مردم را تحت پوشش واکسن قرار داده‌اند. امروز اولویت تهیه و خرید واکسن، نیازی حیاتی و ضروریست که باید صرفاً بر اساس نگرشی علمی و بر اساس مصالح ملی و فارغ از مسائل سیاسی به آن پرداخته شود و در کوتاه‌ترین زمان ممکن در اختیار مردم و اقشار آسیب‌پذیر و گروه‌های پر خطر و کادر خدوم و فداکار درمان قرار گیرد. اگر چه تلاش‌های بی‌وقفه همکاران و دانشمندان کشور در جهت تولید واکسن داخلی بسیار ارزشمند و موجب تثبیت پایه‌های تولید واکسن در کشور خواهد شد ولی جنابعالی واقفید که طی مراحل علمی و تولید انبوه واکسن داخلی به زودی مسیر نخواهد شد.

عبدی: هم چوب را خواهیم خورد و هم پیاز را!

عباس عبدی روز یکشنبه ۷دی در یادداشتی در خبرنیوز نوشت: متأسفانه در ماجرای واکسن کرونا و دیگر مطالب مربوط به این ویروس شاهد نوعی به هم ریختگی ارتباطی در اظهارات رسمی هستیم. نه تنها چندین نفر اظهارنظر می‌کنند، بلکه بعضاً اظهارات متناقض نیز می‌شنویم. هنگامی که یک نفر می‌گوید ویروس کرونای انگلیسی به داخل ایران نیامده، و دیگری خلاف آن را می‌گوید. این موجب بی‌اعتباری اظهارات رسمی می‌شود. درباره خرید واکسن و واکسن داخلی نیز تا چند روز پیش هیچ خط مشی ثابت و روشنی بیان نشده بود. هر کس گمان می‌کند که نظر او تنها نظر رسمی است، در حالی که مردم نظرات گوناگون می‌شنوند. مردم نمی‌دانند که بالاخره، عدم عضویت در fatf مانع خرید است یا وجود تحریم یا نداشتن پول یا هر چیز دیگر. این‌که اولویت ما خرید واکسن از خارج است یا تولید داخل؟ این‌که تولید واکسن ایرانی کی به نتیجه می‌رسد؟ از زمان‌بندی ابتدای بهار گفته شده است تا اواسط تابستان، آن هم با اما و اگر.

وی افزود: در چنین شرایطی مردم بدترین بخشهای خبر را می‌پذیرند. اول از همه گمان می‌کنند که اراده‌ای برای خرید نیست، دوم این‌که واکسن ایرانی خیلی دیر به نتیجه خواهد رسید، اگر اصولاً به نتیجه برسد. می‌پذیرند که ویروس انگلیسی هم وارد کشور شده است و همه اینها ناشی از فقدان سیاست رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی کارآمد است. نهایت این‌که با چنین سیاست ارتباطی هم چوب را خواهیم خورد و هم پیاز را و در پایان هم پول را خواهیم پرداخت..

رژیم ایران؛ تیم بایدن بسیار خطرناک‌تر از ترامپ است



خبرگزاری فارس امروز در گزارشی نوشت: برخلاف تصور رئیس جمهور و برخی مسئولان ارشد دولتی، بایدن نمی تواند تمام تحریم‌های اعمال شده از سوی ترامپ پس از خروج از برجام را به راحتی لغو کند زیرا برخی از این تحریم‌ها مثل تحریم بانک مرکزی و شرکت ملی نفت با برچسب تروریستی، با استناد به قانون کاتسا شکل گرفته و بایدن اختیار لغو آن را ندارد.

در بخش ۱۰۵ این قانون، کنگره دولت آمریکا را موظف کرده است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان یک نهاد حامی تروریسم شناسایی کرده و ذیل تحریم‌های دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ قرار دهد. همچنین براساس این قانون، دولت موظف شده است که این کار را برای تمام نهادها، دفاتر، وابسته‌ها و … سپاه نیز انجام دهد.

وزارت خزانه‌داری آمریکا در سال گذشته و امسال بانک مرکزی ایران، صندوق توسعه ملی، شرکت ملی نفت، شرکت نفت‌کش و … را با استناد به همین قانون، مجددا تحریم کرده است یعنی نهادهای مذکور به اتهام ارتباط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحریم شده‌اند. در نتیجه، این تحریم‌ها مشمول بخش ۱۰۵ قانون کاتسا می‌شود و صرفا یک دستور اجرایی که در اختیار رئیس جمهور است، نیست. در نتیجه بایدن برای رفع این تحریم‌ها که ضرورت بازگشت شرایط به زمان خروج آمریکا از برجام است، باید طبق قانون کنگره (کاتسا) عمل کند.

خبرگزاری فارس نوشت: بازگشت آمریکا به برجام بسیار پرابهام و با قابلیت فریبکاری بیشتر از برجام است. اینکه دولت بایدن گفته است ابتدا باید ایران به تعهداتش عمل کند و بعد آمریکا به تعهداتش عمل کند، تشدید شده‌ی عملیات فریبی است که در برجام صورت گرفت و با ابهامات فراوانی که وجود دارد و یک مورد آن را در بالا تشریح کردیم، جایی برای ذره‌ای اعتماد به آمریکا باقی نمی‌گذارد.

تیم بایدن بسیار خطرناک‌تر از ترامپ است

یک تحلیلگر مسایل بین الملل در تهران با اشاره به صادر نشدن فرمان بازگشت آمریکا به برجام از سوی بایدن در روزهای آغازین ورودش به کاخ سفید، می‌گوید، این اقدام در واقع پیام ‌هایی برای حکومت ایران است.

به گزارش ایسنا، مهدی مطهرنیا،خاطر نشان کرد: اگر چه حکومت ایران از زبان نماینده خود در سازمان ملل متحد می‌گوید که توپ در زمینه برجام در زمین آمریکاست، اما آمریکا به راحتی آن را می‌تواند به سمت ایران شلیک کند و با یک امضا به برجام برگردد اما آمریکا تحریم‌های خود را بر نمی دارد و این حکومت ایران است که باید به وضعیت سابق بازگردد.

مطهرنیا با بیان این که تیم بایدن بسیار خطرناک‌تر از تیم ترامپ در بحث سیاست خارجی و امنیت ملی و نیز مساله ایران است اظهار کرد: نه اینکه دنبال جنگ با ایران هستند؛ از آنتونی بلینکن تا جیک سالیوان و ویلیام برنز همه این‌ها دیپلمات‌های برجسته و دارای ریشه‌های عمیق در ارتباط با فشار آوردن به ایران هستند و اینکه بگوییم وندی شرمن با ایرانی‌ها آشنایی دارد یا وزیر خارجه سابق آمریکا با ظریف در کنار رودخانه قدم زده است، بیان نکات تبلیغاتی برای شکل دادن حرکت سهل‌تر مذاکرات است. لزوما قدم زدن یا آشنایی یا رد و بدل پیام به این معنی نیست که آنها در پی تسهیل گذار از امتیازاتی هستند که کشورشان علیه حکومت ایران هدف‌گذاری کرده است بلکه دنبال این هستند از این مسایل برای رسیدن به هدفشان استفاده کنند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: اگر چه تیم بایدن نظامی و امنیتی نیست و سیاسی ـ امنیتی است اما خطرناک‌تر هم می‌تواند باشد، چرا که با توجه به سوابق عملیاتی آنها در همگرایی با اروپا بر ضد تهران می‌توانند حتی بر روی مسکو و پکن تاثیرات خاص خود را بگذارند.

بلینکن آب پاکی را روی دست خامنه‌ای ریخت

آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه جدید آمریکا روز چهارشنبه در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود گفت: رئیس جمهور بایدن بسیار شفاف بوده، اگر رژیم ایران به تعهدات خود در برجام بازگردد، آمریکا نیز همان کار را می‌کند.

وی افزود: آمریکا زمانی به برجام برمی گردد که رژیم ایران اجرای تعهداتش را از سر گرفته باشد. سپس از آن به عنوان بستری برای مذاکرات آتی جهت توافق گسترده‌تر که دیگر نگرانی‌های ما و متحدانمان را شامل شود، استفاده می‌کنیم.

صداوسیمای خامنه ای در نخستین واکنش به این اظهارات گفت: این لحن وزیر خارجه جدید آمریکا نشان می دهد که دولت بایدن هم نمی خواهد دست از رفتار طلبکارانه بر دارد.

بلینکن همچنین با متهم کردن حوثی های یمن به همدستی با رژیم ایران گفت: حوثی‌ها به متحد ما یعنی سعودی‌ها حمله کردند. مسئله حوثی‌ها و یمن اکنون اولویت ماست.

اظهارات وزیر خارجه جدید آمریکا درباره برجام در حالی بیان می شود که خامنه ای اخیرا گفته بود: اصلا مسئله‌‌ ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. آنچه مطالبه‌ ما است، رفع تحریمها است. بازگشت آمریکا به برجام بدون رفع تحریم ها ضرر هم دارد. (فیلم زیر)

مارک دوبوویتز مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی ها امروز در توئیت خود نوشت: بلینکن وزیر خارجهٔ جدید آمریکا به کنگره متعهد شد که دولت بایدن تحریم‌ها علیه تروریسم رژیم ایران را لغو نخواهد کرد. شش بخش کلیدی و بالغ بر ۳۲۰ نهاد مرتبط با تروریسم و سپاه پاسداران در لیست قرار دارند.

واشنگتن پست نیز روز چهارشنبه در مقاله‌ای نوشت: بایدن با نبردی سخت برای نجات توافق برجام با رژیم ایران مواجه است. بازگشت به وضعیتی که پیش از ریاست ‌جمهوری ترامپ بود به ‌نظر مشکل می‌رسد. در واقع این مشاوران بایدن هستند که باید زمان و نحوه انجام آن را به‌وضوح نشان دهند که این نشان می‌دهد توپ در زمین رژیم ایران است.

این روزنامه افزود: آنتونی بلینکن در جلسه استماع تاییدیه خود در سنا گفت: آمریکا منتظر می‌ماند تا متقاعد شود رژیم تهران از احیای عملیات غنی‌سازی اورانیوم عقب نشسته و به تبعیت از توافق بازگردد.

واشنگتن پست در ادامه با اشاره به حساسیت موضوع در سنای آمریکا نوشت: جمهوریخواهان و حامیان سیاست دولت ترامپ به‌نظر می‌رسد منتظرند تا با هرگونه امتیازدهی به رژیم ایران برخورد کنند و از هم‌اکنون شروع به افشاگری علیه برگزیدگان بایدن که با رژیم ایران نرم برخورد می‌کنند، کرده‌اند.

روزنامه جهان صنعت چند روز پیش در این باره نوشته بود: پیش از این تصور می‌شد دولت بایدن بدون سرسختی و بدون پیش‌شرط به برجام برمی‌گردد و این به‌معنای پذیرفتن توافق‌های برجام از جمله حذف تحریم‌هاست. اما بررسی‌های سخنان افراد کلیدی بایدن نشان می‌دهد کارها چندان ساده و آسان نیست.

این روزنامه با این استدلال که در هنگام امضای برجام، بایدن، معاون اوباما بوده، بنابراین هر آنچه در برجام آمده، مورد تأیید او هم بوده، مطرح می‌کند که وقت آن است که رئیس‌جمهور آمریکا با رفع بدون شرط و شروط تحریم‌ها به برجام برگردد.

این منبع افزود: اولین ایرادی که به بایدن وارد است این است که با تعیین شرط و شروط برای بازگشت به برجام به همان سمتی می‌رود که ترامپ رفته بود یعنی آقای بایدن هم به‌نحوی در حال خلف وعده است.

این روزنامه اضافه می‌کند: اگر آمریکایی‌ها با کمک اروپایی‌ها بخواهند مباحث منطقه‌ ای و امنیتی و نظامی را ذیل برجام قرار دهند و با این شروط جلو بیایند، از نظر جمهوری اسلامی ایران قابل پذیرش نیست و نشان می‌دهد آنها با وعده بازگشت به برجام صرفاً می‌خواهند فشار بین‌المللی را بر ایران افزایش دهند یا می‌خواهند چون در برجام حضور دارند، مکانیسم ماشه را علیه ما فعال و از حضورشان در برجام سوءاستفاده کنند، پس باید مراقب باشیم.

آژیر خطر پایگاه موشکی درغرب تهران بصدا درآمد



آژیر خطر تاسیسات موشکی در غرب تهران به صدا درآمد و دو آتش سوری رخ داد. ادعا: «از بیم حمله اسرائیل»

به گزارش رادیو پیام اسرائیل، با آن که مقامات حکومت ایران ادعا می کنند که شنیده شدن صدای یک آژیر مهیب در غرب تهران و در نزدیکی یکی از مجموعه ها صنعتی تولید موشک به علت اشکال فنی و رخنه کردن آب باران به دستگاه بوده است، ولی برخی منابع خبری در تهران می گویند که این” آژیر خطر” به علت نگرانی از حمله هوایی جنگنده هایی به آن پایگاه بوده است.

این آژیر ساعاتی پس از وقوع انفجار در کنار سفارت اسرائیل در دهلی نو به صدا درآمد. ظاهرا انجام این اقدام تروریستی نوعی انتقام جویی رژیم ایران از اسرائیل، نسبت به هلاکت محسن فخری زاده روی داده که رژیم ایران، مسؤولیت آن را به اسرائیل نسبت داد.

به کار انداختن “آژیر” ار ترس حمله اسرائیل به آن پایگاه، جریان شلیک موشک به سوی هواپیمای اوکراینی و سقوط آن و کشته شدن ۱۷۶ مسافر را به یاد می آورد که آن هم از ترس حمله موشکی آمریکا به ایران، پس از تعرض موشکی سپاه پاسداران به پایگاه آمریکایی در عین الاس عراق بود.

با آن که رژیم ادعا می کند که به کار افتادن “آژیر خطر” به علت نقص فنی بوده، ولی این رویداد با یک رشته اقدامات احتیاطی گسترده دیگر سپاه پاسداران همراه شد که باطل بودن آن ادعا را ثابت می کند.

با به صدا درآمدن آژیر خطر، فرودگاه بین المللی و بزرگ تهران، موسوم به فرودگاه امام خمینی به روی پروازها بسته شد و به هواپیماهایی که قصد فرود داشتند، دستور داده شد از ایران دور شوند.

طبق اطلاعات راداری، پرواز استانبول به تهران، پس از چندین مرتبه چرخش بر فراز تهران، گویا به سمت باکو تغییر مسیر داده است.

آن چه این گمان را تقویت می کند که این رویداد با انفجار تروریستی علیه اسرائیل در دهلی نو ارتباط داشته آن است که به گفته برخی منابع خبری، وبسایت های چندین فرودگاه بین المللی ایران، و از جمله فرودگاه مهرآباد و تبریر و شیراز و مشهد هم از دسترس خارج شد. علاوه بر این، وبسایت سازمان انرژی اتمی ایران نیز مسدود گردید.کارشناسان نظامی می گویند که چنین رویدادهای همزمان، نمی تواند اتفاقی باشد، بلکه به این احتمال قوت می بخشد که رژیم ایران تصور کرده جنگنده های اسرائیلی به تهران حمله برده اند.

چند ماه پیش، به دنبال هلاکت محسن فخری زاده، که ظاهرا دانشمند اتمی معرفی گردید، ولی سرپرست آمادِ صنایع اتمی بود، فرماندهان سپاه پاسداران تهدید کردند که به شدت از اسرائیل انتقام خواهند گرفت و اسرائیل نیز متقابلا هشدار داد که هر گونه تعرضی، با پاسخ گوبنده روبرو خواهد شد.

بامداد امروز (شنبه) حمیدرضا گودرزی معاون امنیتی استانداری تهران ادعا کرد که به صدا درآمدن آژیر خطر “اختلال در سیستم صوتی یکی از نهادها” بوده است. ولی او توضیح نداد که منظور کدام نهاد بوده است. اما منابع خبری می گویند که این آژیر در نقطه ای که بخشی از صنایع موشکی سپاه پاسداران قرار دارد به صدا در آمده بود.

گودرزی قول داد که هیچ مشکل امنیتی به وجود نیامده بود. همچنین مدبر کل بحران تهران هم “آب باران” را علت بروز این امر معرفی کرد.

برخی سامانه های خبری خارج از ایران، نوشتند که علت به صدا درآوردن آژیر، نزدیک شدن یک هواپیمای ناشناس به آن تاسیسات بوده که سیستم دفاع ضد هوایی را فعال کرده است.

همزمان شبکه خبری فاکس نیوز نیز در گزارشی در این باره نوشت که ماهواره های متعللق به “ناسا” (آژانس پروازهای فضایی ایالات متحده) وقوع دو آتش سوری را نیز در محدوده غرب تهران که در نزدیکی یک مرکز تولید موشک های بالستیک سپاه پاسداران قرار دارد، تشخیص داده است.

پزشک: ایران در لبه پرتگاه موج چهارم کروناست



رئیس شورای عالی نظام پزشکی، نسبت به بروز موج چهارم کرونا در کشور هشدار داد. دکتر مصطفی معین، در چهل و ششمین جلسه شورای عالی نظام پزشکی، گفت: کشور در لبه پرتگاه موج چهارم کرونا قرار دارد و اگر وارد این پیک شویم به طور حتم با افزایش میزان مرگ و میر مواجه خواهیم شد.

وی با عنوان این مطلب که کادر پزشکی در معرض آسیب پذیری بیشتری قرار دارد و نباید سرمایه‌های ملی را از دست بدهیم، افزود: بازگشایی مدارس و برداشتن محدودیت‌ها کشور را با پیک چهارم مواجه خواهد کرد، لذا واردات فوری واکسن استاندارد از ضروریات است.

معین تاکید کرد: کادر درمان، سالمندان و افرادی که بیماری‌های زمینه‌ای دارند، در اولویت دریافت واکسن کرونا قرار دارند که امیدوارم در تهیه و توزیع واکسن استاندارد اولویت گذاری ها به طور دقیق لحاظ شود.

هفتمین مبتلای کرونای انگلیسی در جنوب ایران پیدا شد

وزیر بهداشت جمهوری اسلامی گفت: هفتمین مورد ابتلا به ویروس کرونای انگلیسی در کشور را در مسافری که از هلند آمده یافتیم.

سعید نمکی وزیر بهداشت، چند روز پیش در گفتگوی زنده تلویزیونی گفت: هفتمین مورد ابتلا به ویروس کرونای انگلیسی در کشور را دیروز در مسافری یافتیم که از هلند آمده و در یکی از استان ‌های جنوبی ایران مستقر است.

از سوی دیگر مینو محرز عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا با بیان اینکه در حال حاضر زنگ خطر آغاز پیک چهارم بیماری به صدا درآمده است، گفت: در شرایط فعلی تنها راه مهار بیماری کووید-۱۹ واکسیناسیون است تا به تدریج زندگی به حالت عادی بازگردد.

در همین حال برخی کشورهای اروپايی از جمله آلمان برای ورود مسافران بیش از ۲۰ کشور مقرراتی ویژه اعمال می‌کنند. ایران یکی از کشورهایی است که از سوی موسسه ویروس شناسی روبرت کخ، “پرخطر” ارزیابی شده است.

فقر و تنگدستی؛ خودکشی زن ۲۸ ساله در مشهد



خبرگزاری هرانا – روز پنجشنبه ۹ بهمن، یک شهروند زن در مشهد از طریق حلق آویز کردن دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد. انگیزه اقدام به خودکشی این زن ۲۸ ساله مشکلات اقتصادی عنوان شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، روز پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹، یک زن در مشهد به دلیل فقر و تنگدستی، از طریق حلق آویز کردن دست به خودکشی زده و جان خود را از دست داد.

بر اساس این گزارش، زن مذکور که ۲۸ ساله و آتوسا نام دارد با استفاده از یک رشته چادر از روی چهارپایه خود را حلق آویز کرده است.

وی در دست نوشته ای که از خود به جا گذاشته، نداشتن اجاره بها و مقروض بودن را علت اصلی خودکشی خود عنوان کرده است.

خودکشی چهار دختر دانش آموز در یک روز در شمال و جنوب ایران

فرماندار گرگان از اقدام به خودکشی دو دختر جوان در گرگان خبرداد و گفت: هر دو دختر به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل شدند.

محمد حمیدی در جمع خبرنگاران اظهار کرد: روز سه‌شنبه -۷ بهمن ماه- دو دختران جوان با پریدن از روی پل عابر پیاده در خیابان ناهارخوران اقدام به خودکشی کردند.

او افزود: با توجه به تردد زیاد خودرو‌های سواری در محور فوق، هنگام پریدن از روی پل، به‌صورت تصادفی با خودروی گشت نیروی انتظامی برخورد و از مرگ نجات یافتند.

حمیدی خاطرنشان کرد: هر دو نفر به شدت مجروح و در بیمارستان بستری هستند.

خودکشی دو دانش آموز دختر در دزفول

همزمان دو دختر دانش آموز ۱۷ ساله در شهر دزفول استان خوزستان به زندگی خود پایان دادند.

به گزارش رکنا، بر اساس آنچه منابع محلی اطلاع داده اند، «رقیه» وهمکلاسی اش در یکی از مناطق ساحلی شهر دزفول با مصرف قرص برنج اقدام به خودکشی کرده اند.

هنوز انگیزه این دو دختر جوان برای پایان بخشیدن به زندگی شان مشخص نیست و معاون سیاسی و اجتماعی فرمانداری دزفول حاضر به گفتگو در این باره نشد.

افزایش آمار خودکشی در کشور؛ مرگ روزانه ۱۵ نفر

خبرگزاری هرانا – آمار قربانیان خودکشی در کشور در ۸ ماه امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته، ۴.۲ درصد افزایش داشته است بطوریکه امسال، روزانه ۱۵ نفر بر اثر اقدام به خودکشی فوت کرده‌اند. در سال ۹۸، شایع‌ترین روش خودکشی، حلق‌آویز بوده و بیش از ۲۱ درصد خودکشی‌ها، با خوردن سموم اتفاق افتاده است و هنوز مصرف عمدی قرص برنج شایع‌ترین روش خودکشی در پایتخت و سپس در استان‌های متکی به کشت و زرع است.

همچنین بر‌اساس گزارش وزارت بهداشت، از ابتدای اسفند ۹۸ تا پایان خرداد امسال، ۶۷۳۶ نفر بر اثر مسمومیت با مشروبات الکلی تقلبی به بیمارستان‌ها مراجعه کردند که ۱۰۴۳ نفر جان خودشان را از دست دادند. بیکاری و بحران‌های معیشتی، مشکلات اجتماعی و سیاسی، سرخوردگی‌های خانوادگی، همزمان با همه‌گیری ویروس کرونا و اعمال محدودیت‌های اجتماعی از مهم‌ترین دلایل خودکشی در ایران است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اعتماد، یک منبع آگاه در سازمان پزشکی قانونی کشور، خبر داد که آمار قربانیان خودکشی در ۸ ماه امسال از ابتدایی فروردین تا پایان آبان نسبت به مدت مشابه سال گذشته، ۴.۲ درصد افزایش داشته است.

افزایش ۴.۲ درصدی تعداد قربانیان خودکشی در بازه ۸ ماهه امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل، در حالی در گزارش‌های سازمان پزشکی قانونی کشور ثبت شده که سال ۱۳۹۸، تعداد کل قربانیان خودکشی در کشور، ۵۱۴۳ نفر بود.

با یک محاسبه ساده، می‌شود گفت که سال ۱۳۹۸، به‌طور میانگین، روزانه ۱۴ نفر و در طول ۸ ماه از سال (معادل ۲۴۶ روز) ۳۴۴۴ نفر از مردان و زنان هموطن، جان خود را بر اثر خودکشی از دست داده‌اند در حالی که امسال، روزانه ۱۵ نفر بر اثر اقدام به خودکشی فوت کرده‌اند و حالا می‌شود نوشت: «بنا به آمار تجمیعی تعداد قربانیان خودکشی از ۸ ماه سال جاری، ۳۵۸۹ نفر از هموطنان‌مان، جان خود را بر اثر خودکشی از دست داده‌اند که این آمار، نسبت به مدت مشابه سال گذشته، ۴.۲ درصد افزایش یافته است.»

روانپزشکان بر این باورند که افزایش معنادار تعداد قربانیان خودکشی در کشور، باید همزمان با تغییرات و رخدادهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در هر دوره زمانی خاص بررسی و ریشه‌یابی شود.

دسترسی نابرابر به منابع و خودکشی کودکان در ایران

انتشار اخبار متعدد درباره خودکشی کودکان و نوجوانان در چند ماه اخیر در ایران حساسیت نسبت به این موضوع را بالا برده و حالا بیش از گذشته درباره پدیده خودکشی صحبت می‌شود.

به نوشته روزنامه اعتماد، مسئول واحد مشاوره و صدای یارا انجمن حمایت از حقوق کودکان گفت: خودکشی صرفاً یک مساله فردی نیست بلکه یک پدیده در سطح ملی هم هست. افزایش فشار در سطوح مختلف جامعه و در ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و… در شکل‌گیری خودکشی موثرند. خودکشی یک اتفاق ناگهانی نیست و پدیده‌ای چندوجهی و متاثر از عوامل مختلف است. علاوه بر عوامل فردی، عوامل کلان در سطح جامعه نیز نقش اساسی در افزایش آمار خودکشی دارند. شکاف طبقاتی و فقر، بیکاری، کاهش سطح رفاه عمومی، نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی، انواع تبعیض نسبت به گروه‌های مختلف و وضعیت نابسامان اقتصادی دست به دست هم باعث کاهش کیفیت زندگی، کاهش حس امید به زندگی و کاهش حس اعتماد اجتماعی و در بسیاری موارد سبب انزوای اجتماعی می‌شوند که این شرایط می‌تواند برای هر کشوری یک وضعیت هشداردهنده باشد.آنچه در خصوص مداخلات کارآمد در پیشگیری از خودکشی بین کشورهای مختلف متفاوت است مربوط به عملکرد کشورها در مدیریت عوامل کلان تاثیرگذار بر خودکشی همزمان با مدیریت عوامل فردی است. دسترسی برابر به منابع و کاهش نابرابری‌ها از جمله برنامه‌های تاثیرگذار بر کاهش آمار خودکشی هستند. در همین راستا توجه شما را به چند نمونه آماری که در شکل‌گیری پیامدهای آسیب‌زا نقش دارند جلب می‌کنم:
– ۷۳۲۳ ازدواج زنان ۱۰ تا ۱۴ساله
-۵ ازدواج مردان کمتر از ۱۵ سال
-۴۸۴۴ ازدواج مردان ۱۵ تا ۱۹ساله
-۳۶۰۱۳ ازدواج زنان ۱۵ تا ۱۹ساله
-۳۴۶ نوزاد از مادرانی به دنیا آمده‌اند کمتر از ۱۵ سال دارند.
-۱۶۵۶۸ نوزاد از مادران ۱۵تا ۱۹ساله متولد شده‌اند.

فاجعه ۷ خودکشی نوجوانان در ۶ روز!

اما خودکشی دانش‌آموز ۱۲ ساله در منطقه سعادت‌آباد فجیع‌ترین خودکشی این روزهاست. ۲۲ آذر ماه این حادثه تلخ رقم خورد. پسر نوجوان قبل از مرگش، دوربین فیلمبرداری را روشن کرده و در مقابل دوربین انگیزه خود از این مرگ را بیان می‌کند. «از زندگی خسته شدم و دیگر نمی‌توانم به زندگی ادامه دهم.

خودکشی‌های نوجوانان در پایان دهه ۹۰ همه را در شوک و بهت فرو برده است. آمار بالای خودکشی‌ها و روش‌های تکان‌دهنده این مرگ‌های خودخواسته یک فاجعه را نشان می‌دهد. اطلاعات سالنامه آماری مرکز آمار ایران که مربوط به سال‌های ۷۵ تا ۹۱ است نشان از کمترین میزان اقدام به خودکشی نوجوانان را داشت.

به گزارش شهروند، نوجوانان ۵‌درصد از آمار ۱۷‌هزار و ۵۶ خودکشی در کشور را به خود اختصاص داده بودند که مصرف دارو شایع‌ترین روش خودکشی این گروه سنی کوچک بود، اما اپیدمی خودکشی‌های تکان‌دهنده نوجوانان شاید پس از مرگ محمد مهدی ۱۲ ساله در‌سال ۹۰ شکل گرفت. پسر نوجوانی که به تقلید از سریال پنج کیلومتر تا بهشت خود را تسلیم حلقه‌دار کرد تا روحش به پرواز درآید.

پس از محمد مهدی بود که اسامی دیگر نوجوانان در لیست سیاه مرگ‌های فجیع خودخواسته ثبت شد. یکی به تقلید از بازیگر یک سریال دست به خودکشی می‌زد و دیگری به تقلید از یک مراسم اعدام خیابانی. سیاهه مرگ این نوجوانان هرروز قطور‌تر می‌شد. دیگر از آمار‌های کوچک خودکشی‌های نوجوانان در دهه‌های گذشته خبری نبود.

آمار خودکشی‌های نوجوانان هرسال ۵‌درصد افزایش پیدا کرد، اما پایان این دهه لیست مرگ‌های خودخواسته نوجوانان بیشتر از هر زمان دیگری خودنمایی می‌کند. هنوز از آمار‌های رسمی خبری نیست. اما ۲۷ نوجوان از ابتدای مهرماه تن به مرگ داده‌اند. تنها در ۶ روز گذشته ۷ دختر و پسر ۱۲ تا ۱۷ ساله خودکشی کرده‌اند. انتخاب روش‌های این نوجوانان که زندگی را در انتها دیده‌اند، اما ماجرا را تلخ‌تر می‌کند.

جزییات مرگ‌های خود خواسته

۳ دختر و ۴ پسر نوجوانی که در این ۶ روز گذشته خود را تسلیم مرگ کرده‌اند هرکدام یک زندگی بودند یک نفس، اما قطع‌شان کردند تا نباشند. با تصمیم وحشتناک‌شان داغ بزرگی گذاشتند. همه این قربانیان کوچک، مرگ را به زندگی ترجیح داده‌اند.
سیما میان طناب دار

سیما آخرین قربانی لیست سیاه ۲۰ آذر ماه تا ۲۶ آذر ماه است. دختر ۱۷ ساله رامهرمزی چهارشنبه ۲۶ آذرماه ۱۳۹۹ خودش را دار زده است.

۲۰ ثانیه تلخ

۲۵ آذر ماه، اما یک فیلم تلخ از خودکشی نوجوان ۱۴ ساله دست‌به‌دست شد. تصاویر این فیلم ۲۰ ثانیه‌ای نشان می‌داد پسر دانش‌آموز پس از درآوردن کاپشن خود از بالای یک برج به پایین می‌پرد و جانش را از دست می‌دهد.

خودکشی در آبادان

۲۴ آذر ماه، اما مرگ خودخواسته دیگری در آبادان رقم خورد. پسر نوجوان دیگری در روستای ابوشانک با حلق‌آویز کردن خودش به زندگی‌اش پایان داد.

پایان یک نفس با مومو

بازی مومو باز هم در این روز‌ها قربانی گرفت. ۲۲ آذر ماه پسر ۱۶ ساله در غرب تهران تحت‌تأثیر این بازی به زندگی خود پایان داد.

آتش اختلافات

زهرا اسماعیلی دختر ۱۶ ساله اهل روستای «باوان مرگور» ارومیه نیز روز شنبه ۲۲ آذر ماه خود را به دلیل آنچه «اختلاف خانوادگی» گفته‌اند، به آتش کشید.

مرگ دردناک با چکاندن ماشه

اما خودکشی دانش‌آموز ۱۲ ساله در منطقه سعادت‌آباد فجیع‌ترین خودکشی این روزهاست. ۲۲ آذر ماه این حادثه تلخ رقم خورد. پسر نوجوان قبل از مرگش، دوربین فیلمبرداری را روشن کرده و در مقابل دوربین انگیزه خود از این مرگ را بیان می‌کند. «از زندگی خسته شدم و دیگر نمی‌توانم به زندگی ادامه دهم. حتی دست‌نوشته‌ای با این مضمون نیز از خود به جای می‌گذارد. در پایان این فیلم ۱۲ دقیقه‌ای پسر نوجوان اسلحه کلت کمری را برداشته و به سرش شلیک می‌کند. پدر و مادر این پسر به تازگی از هم جدا شده بودند. این درحالی است که هنوز مشخص نیست این دانش‌آموز اسلحه را از کجا تهیه کرده است.

سوختن یک زندگی

روناک عزیزوند هم در لیست قربانیان این ۶ روز سیاه خودکشی‌ها است. روناک عزیزوند هم دختر ۱۴ ساله اهل روستای «کانی رش» ارومیه ۲۰ آذر ۹۹ خودسوزی کرد. گفته می‌شود او به دلیل اختلاف با همسرش مرگ آتشین را انتخاب کرده است.