Previous Next

صلح با دشمن؛ حمله علم الهدی به روحانی/واکنش زیباکلام


زیباکلام: شما تنها هنرت آتش زدن پرچم آمریکاست

پس از اظهارات اخیر روحانی رد باره لزوم گفتگو و صلح با آمریکا، آخوند علم‌الهدی امام جمعه و نمایندهٔ خامنه‌ای در مشهد، در تلویزیون حکومتی، او را مورد حمله قرار داد و گفت: مشکل انحراف، مخصوص دوران یزید، معاویه، بنی‌امیه و بنی‌عباس در صدر اسلام نبود، متأسفانه الآن هم همین مشکل وجود دارد. یک عده جریان های فرصت‌طلب در مدیریت کشور، هر ضعف و ناتوانی که دارند، این را تطبیق می‌کنند با یک تحریفی در تاریخ اسلام و با یک تحریفی در سرنوشت امت….

وی افزود: وقتی بنا شد نتوانستند جامعه را مدیریت کنند و نتوانستند مسأله اقتصاد و معیشت مردم را مدیریت کنند، قدرت مدیریت نداشتند، می‌آیند فرافکنی می‌کنند و مشکلات مدیریت خودشان را به حساب فشار خارجی، تهاجم اقتصادی و تحریم اقتصادی دشمن قرار می‌دهند، راه‌حلی که می‌دهند این است که ما برویم دست به دست دشمن بدهیم و با دشمن بسازیم، برویم دست به دست دشمن بدهیم چون شما قدرت مدیریت ندارید!؟

شما تنها هنرت آتش زدن پرچم آمریکاست

صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در واکنش به توئیت رئیس کمیسیون امنیت مجلس ولایت درباره اعدام روحانی در حساب کاربری‌اش در توئیتر نوشت: میشه در پاسخ به تقاضای اعدام از ناحیه جناب ذوالنور برای آقای روحانی، یک نظر سنجی ساده از مردم نمود و پرسید، چه کسی در انداختن کشور در وضعیت موجود بیشتر مقصر است؟ تندرو‌های انقلابی امثال جناب ذوالنور که تنها هنرشان در مملکتداری آتش زدن پرچم آمریکا در مجلس است یا روحانی؟

جناب روحانی، باید شما را هزار بار اعدام کنند!

رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس ولایت در حساب توییتری خود مدعی شد اکثریت مردم خواستار عزل و مجازات روحانی هستند.

به گزارش سایت خبر فوری، آخوند مجتبی ذوالنوری در حساب توییتری خود‌ نوشت‌: جناب روحانی، امروز اکثریت قاطع ملت ایران به کمتر از عزل و مجازات شما راضی نمی‌شوند. با منطق شما، رهبر انقلاب باید دستور دهند هزار بار شما را اعدام کنند تا دل مردم عزیز راضی شود.

روزنامه رسالت نیز روز گذشته در سرمقاله‌اش با عنوان “همان‌قدر سیاست نمی‌دانید که دین نمی‌فهمید”، روحانی را به دلیل اظهاراتش در باره صلح با دشمن زیر ضرب گرفت ‏و نوشت: هنوز به سالگرد شهادت سردار سلیمانی نرسیده‌ایم، با این‌ حال حرف از صلح زدن و آن را به مبانی دین چسباندن چه معنایی دارد؟

روحانی: زورمان نمی رسد باید با دشمن صلح کرد

روحانی روز چهارشنبه در نشست هیئت دولت در واکنش به سخنان خامنه ای گفت که جنگیدن در زمان صلح خطا است به ویژه اگر زورمان به دشمن نمی رسد و مردم هم طالب صلح هستند.

روحانی با بیان اینکه در نتیجۀ تحریم های نفتی و بانکی آمریکا، مردم در فشار اقتصادی قرار دارند، با اشاره به امام دوم شیعیانبه عنوان “امام صلح” برای حفظ اساس اسلام گفت: اگر در روز صلح جنگیدیم خطا است… به موقع باید بجنگیم و به موقع هم باید صلح کنیم.

این در حالیست که خامنه ای پیش تر طی سخنانی بی آنکه نامی از کسی ببرد اعتراف کرد که در درون نظام عده ای ترسو به اسم عقلانیت در پی انفعال و فرار از مقابل دشمن هستند.

خامنه ای گفت: ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند و افزود: دشمن تلاش دارد تا معنای غلط عقلانیت را تلقین کند و برخی هم نادانسته در داخل همان حرف دشمن را تکرار می کنند.

کرونا در ایران؛ پزشک: ای کاش به اینجا نمی ‌رسیدیم


امیرعلی سهراب‌پور معاون دانشگاه علوم‌پزشکی تهران در توئیتی نوشت: ‏متأسفانه وضعیت بیمارستانهای تهران وارد بحران تمام‌عیار شده است. دیشب طوفان خطرناکی از کرونا بیمارستانهای تهران را در نوردید. ای کاش به اینجا نمی‌رسیدیم.

این در حالیست که همچنان ۳۰ استان کشور در شرایط قرمز و هشدار کرونا قرار دارند و آمار رسمی قربانیان، از مرز ۳۰ هزار نفر گذشت.

از سوی دیگر، وضعیت کرونا در پایتخت ایران، فوق بحرانی است و استاندار تهران نیز از تمدید محدودیت های کرونایی در پایتخت تا پایان هفتۀ جاری خبر داده است.

توزیع قطره ‌چکانی ماسک در تهران

با اوج‌گیری دوباره کرونا در ایران و اعلام شرایط فوق‌حاد همه‌گیری و از سرگیری محدودیت‌های سخت‌گیرانه در برخی از شهرهای بزرگ به‌ویژه تهران، دبیر انجمن داروسازان تهران، از توزیع ماسک به صورت “قطره‌چکانی” در داروخانه‌های پایتخت ابراز نگرانی ‌کرده است.

او در گفت‌وگو با ایسنا علاوه بر این از تصویب قیمت مصوب فروش ماسک ‌به نرخ ۱۳۰۰ تومان خبر داد و گفت: ماسکی هم که در حوزه نیمه صنعتی برای توزیع در داروخانه‌ها در اختیار انجمن قرار می‌گرفت، با قیمت ۱۵۰۰ تومان عرضه می‌شد که در حال حاضر با تصویب قیمت، اکنون باید داروخانه‌ها این ماسک‌ها را با ضرر و به قیمت ۱۳۰۰ تومان عرضه کنند.

دبیر انجمن داروسازان تهران گفته است: حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ عدد ماسک در اختیار داروخانه‌های تهران قرار گرفته است که با وجود تقاضای زیاد، جوابگوی نیاز شهروندان نیست.

کُرونا، ویروسی که در دامان ج.ا هیولا شد

منصور امان: معنای اعلام دوباره مُقررات محدود کننده در تهران و چندین اُستان دیگر آن است که طاعون مُدرن، کشور را سخت و مُحکم در چنگ خود دارد و این شوربختانه تحوُل جدیدی نیست. آنچه که حاکمیت با پنهانکاری وُرود ویروس به کشور، سپس بی اهمیت و محدود جلوه دادن آن و سرآخر خودداری از اعمال تدابیر موثر پیشگیرانه و پایش کننده آغاز کرد، در مسیر طبیعی خویش پیش می رود و با هر گام، خود سخت جان تر و خسارت انسانی و اقتصادی اش گُسترده تر می شود.

رژیم ولایت فقیه در ژست کُرونا ستیزی خود به نُقطه ای برگشته که در اسفند و فروردین در آنجا قرار داشت. این یک رفت و برگشت در دور باطل است که ریتم آن را ویروس کُرونا تعیین می کند. در آن هنگام نیز مسوولان حُکومتی با تعطیل کردن برخی مراکز و اعلام چند توصیه و تعارُف ریاکارانه به گوشه های امن خود خزیدند و جامعه و کُرونا را به حال خود واگذاشتند. نتیجه این سیاست ضدمردُمی تکثیر کُرونا در گُستره ای به مساحت جُغرافیای ایران است که خود به مفهوم گُستردگی قلمرو نیستی و سیه روزی در همین طول و عرض می باشد.

در این فاصله حُضور کُرونا در کشور ثبات یافته است و اگر در شهر و روستایی آژیر قرمز فاجعه لختی خاموشی گرفته، فقط برای مُدت زمانی بوده که مُبتلایان جان سپرده اند و کُشته ها به خاک سپرده می شده اند. آنگاه دوباره نعره آژیر برای زندگان و باقیمانده ها از سر گرفته شده و دسته دیگری به کام درد و مشقت فرو رفته اند و خانواده های دیگری برای بدرقه عزیزان شان راهی گورستان شده اند. اُستانهایی که یک دوره شیوع را پُشت سر گذاشته بودند و اینک دوباره در معرض تهاجُم قرار گرفته اند، به گونه دردناک و غم انگیزی در حال تجربه این چرخه عُفونی هستند.

تنها تفاوُتی که نسبت به هفته ها و ماه های آغازین شیوع کُرونا می توان ثبت کرد، تغییر توجیهات مسوولان و کارگُزاران ج.ا است. امروز آنها در کنار مُعرفی مردُم به عُنوان مُقصر اصلی، به “شرایط اقتصادی” و به بیان دقیق تر، هزینه نکردن حاکمیت برای جلوگیری موثر از سرایت و تکثیر ویروس نیز اشاره می کنند. اعتراف امثال وزیر بهداشت به این امر اما بیش از آنکه ناشی از پذیرش تقصیر باشد، سرچشمه در تلاش باندهای حُکومتی برای جلوگیری از جر زنی یکدیگر و افکنده شدن بار مسوولیت به گردن شان دارد.

آغاز کشمکش در این باره در دستگاه قُدرت و افشای برخی از زوایای پنهان رویکرد تبهکارانه آن در برخورد به کُرونا، همانگونه که شاهدی گویا از وخیم تر شیوع ویروس و پیامدهای آن در کشور ارایه می کند، همزمان نشانه پُر رنگی از تحمُل ناپذیر شدن فشاری است که از سوی جامعه مُعترض و کُرونا زده به حاکمیت وارد می شود.

شش ماه پس از شیوع ویروس کُرونا در ایران، نوری در انتهای تونل رنج و مرگ دیده نمی شود. ویروس از این گوشه به آن گوشه کشور می تازد و رژیم نالایق و مردُم ستیز ج.ا آن را در مسیر مرگبارش تیمار و تغذیه می کند. کُرونا در دامان آلوده رژیم ولایت فقیه به قامت هیولایی مهیب رُشد کرده، برای غلبه پایدار بر آن، خُشکاندن ج.ا از ریشه شرط ضروری است.

نابودی منابع طبیعی ایران؛ فروش خاک حاصلخیز جنگل


یک کارشناس محیط زیست با اشاره به اینکه در ۴۰ سال اخیر بیش از نیمی از جنگل‌های کشور از بین رفته اند، اظهار کرد: ۸۰ درصد جنگل‌ها و منابع طبیعی کشور طی ۴۰ سال اخیر نابود شده و از بین رفته و ۵۰ درصد از این نابودی‌ها در سی سال گذشته بوده است.

محمدرضا محبوب‌فر در ادامه بیان کرد: سالانه ۱۲ هزار هکتار از جنگل ها در کشور نابود می‌شوند، بخش از تخریب جنگل‌ها به صورت آتش سوزی و بخشی دیگر هم جنگل تراشی است، زیرا چوب مرغوب جنگل‌های کشور به خارج صادر می‌شود.

این کارشناس محیط زیست با اشاره به اینکه قاچاقچیان چوب حریم و امنیت لازم را دارند و کسی با آن‌ها مقابله نمی‌کند، گفت: خاک جنگل‌ها به مبالغ ناچیز به فروش می‌رسد و در حال حاضر خاک جنگل‌های کشور مرغوب‌ترین خاک جنگل است.پدیده فروش خاک جنگل ها از قبل وجود داشت و تخریب جنگل هام منجر به آلودگی های محیط زیست می شود و هر چقدر هم به تخریب جنگل ها افزوده شود آلودگی هوا هم تشدید می شود.

وی تصریح کرد: فروش خاک حاصلخیز جنگل منجر به از بین رفتن پوشش گیاهی و جانوری خواهد شد.

یک ایرانی برنده جایزه نجوم و اخترفیزیک کره جنوبی

یک ایرانی برنده جایزه سالانه انجمن نجوم و اخترفیزیک کره جنوبی شد.

به گزارش فرارو، جایزه علمی برتر انجمن نجوم و اخترفیزیک جایزه اصلی انجمن نجوم و اخترفیزیک کره جنوبی است که از سال ۲۰۱۰ اهدا می‌شود. این جایزه به محققان برجسته بالای ۴۰ سال تعلق می‌گیرد که مجموع پژوهش‌های ارزنده‌ای در زمینه نجوم، اختر فیزیک و کیهان‌شناسی دارند. آرمان شفیعلو از جوان‌ترین محققان برنده این جایزه معتبر است.

دکتر آرمان شفعی‌لو استاد موسسه نجوم و علوم فضایی کره جنوبی است و پژوهش‌های پیشگامانه‌ای در حوزه کیهان‌شناسی از کیهان اولیه تا ساختار‌های بزرگ مقیاس کیهانی انجام می‌دهد. هدف آرمان و گروه تحقیقاتی‌اش فهم عمیق‌تر مدل استاندارد کیهان‌شناسی و درک بهتری از ناشناخته‌هایی، چون انرژی تاریک، ماده تاریک و فیزیک کیهان اولیه است.

به گفته‌ی خود آرمان شفیع‌لو، او روی روش‌های آماری پیشرفته و ابتکاری تجزیه و تحلیل داده‌ها کار می‌کند تا تئوری و مشاهدات را به صورت قوی مقایسه کنند. تمرکز وی بیشتر در بررسی مناطق مهم در اخترفیزیک و کیهان شناسی از طبیعت بذر‌های اولیه ساختار تا شتاب کیهانی فعلی است. یکی از اهداف اصلی او اعتبارسنجی جنبه‌های مختلف مدل همخوانی کیهان شناسی است که به عنوان مدل وانیل شناخته می‌شود (ثابت کیهانی به عنوان انرژی تاریک، شکل قدرت قانون طیف اولیه، جهان FLRW مسطح، همگن و ایزوتروپی) از طریق استفاده از تکنیک‌های مختلف آماری مشاهدات اخیر کیهان شناسی.

دکتر شفیع‌لو در پروژه‌های مهم و بزرگ اخترفیزیک و کیهان‌شناسی مختلفی فعالیت دارد. یکی از این گروه‌ها، گروه تحقیقاتی KASI می‌باشد که متشکل از برجسته‌ترین اخترفیزیکدانان کره جنوبی است و آرمان شفیع لو، یکی از سه عضو اصلی این تیم تحقیقاتی است که بر روی کیهان‌شناسی نظری کار می‌کنند.

پنجاه میلیون نفر توان خرید برنج ایرانی را ندارند

دبیر انجمن واردکنندگان برنج گفت: اختلال در بازار برنج خارجی ۵۰ میلیون نفری که توان خرید برنج ایرانی ندارند را دچار مشکل می‌کند.مسیح کشاورز دبیر انجمن واردکنندگان برنج گفت: زمانی که مسئولان ستاد تنظیم بازار تعرفه فصلی را به ممنوعیت تبدیل کردند، این موضوع را آسیب شناسی و عواقب نامناسب آن را اعلام کردیم. در حقیقت برای حمایت از تولید کننده داخلی نیازی به ممنوع کردن واردات نیست. بازار برنج ایرانی و خارجی کاملا منفک از هم هستند و اعمال این محدودیت تاثیری بر تولیدات داخل ندارد.او ادامه داد: زمانی که برای حدود ۴ ماه واردات برنج را ممنوع می کنیم کسانی که سهم بازار برنج خارجی را در اختیار دارند برای حفظ سهم خود مجبور به انبار کردن برنج می‌شوند. این به معنای افزایش تقاضا در بازار جهانی است. دلیلی که باعث شد قیمت برنج در بازار‌های جهانی از ۸۰۰ دلار به ۱۳۰۰ دلار هم برسد. این افزایش قیمت در نهایت با هزینه انبار داری همراه می‌شود و مجموع این هزیته‌ها افزایش قیمت مصرف کننده را به همراه خواهد داشت.
کشاورز بیان کرد: دولت قصد دارد با این کار به مردم و مجلس القا کند که قصد حمایت از تولید داخل را دارد، اما تاثیر چندانی بر این موضوع نخواهد داشت. ما ابزار و زیرساخت مناسب تولید برنج نداریم؛ در تمام دنیا از شالی ۹۰ درصد برنج میگیرند و این رقم در کشور ما به حدود ۵۰ درصد می‌رسد. این به معنای آن است که نیمی از برنج هنگام فراوری به شکل برنجکامل باقی خواهد ماند. در نتیجه مابقی برنج پودرو و خورد شده و از قیمت واقعی خود ارزش بسیار کم‌تری خواهد داشت.دبیر انجمن واردکنندگان برنج ادامه داد: این تفاوت قیمتی ایجاد شده روی برنج درشت باقی مانده سرشکن خواهد شد و قیمت تمام شده آن را افزایش می‌دهد پس دوباره روی دوش مصرف کننده و تولید کننده خواهد بود. مجموع این اتفاقات گران بودن برنج ایرانی نسبت به برنج خارجی و دودستگی در بازار را به همراه خواهد داشت.

او گفت: ما نسبت به ۵ ماه مشابه سال قبل ۵۰ درصد کاهش واردات داشتیم پس دولت تصمیم گرفت تا بار‌هایی را که به دلیل مشکلات ارزی در بنادر رسوب کرده بودند اجازه ترخیص پیدا کنند، اما هنوز بانک مرکزی ارز لازم برای ترخیص آن را تامین نکرده و در صورت ادامه دار شدن این فرایند ممکن است بازار با کمبود مواجه شود.
کشاورز تصریح کرد: تولیدکنندگان داخلی یک میلیون و ۷۰۰ هزار تن برنج سفید و آماده عرضه تولید می‌کنند. گاهی دولت امار تولید برنج شلتوک را اعلام می‌کنند که ۵۰ درصد ان به برنج قابل استفاده تبدیل می‌شود. دولت معتقد است میزان تولید برنج در کشور حدود دو میلیون تن است. اگر سرانه مصرف برنج را برای هر نفر ۴۰ کیلو گرم در نظر بگیریم به حدود ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تن برنج نیاز داریم پس حداقل به یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن واردات برنج نیاز داریم.کشاورز تصریح کرد: اگر این دو میلیون تن به قیمت مناسب برسد می‌تواند کاهش واردات را به همراه داشته باشد، اما قیمت تمام شده برنج ایارنی بسیار بالاست و تنها قشر متوسط به بالا توان استفاده از آن را دارند. برنج خارجی برای اقشار آسیب پذیر جامعه است و اختلال در بازار برنج خارجی ۵۰ میلیون نفری که توان خرید برنج ایرانی را ندارند را دچار مشکل می‌کند.دبیر انجمن واردکنندگان برنج ادامه داد: بسیاری از استان‌های مرزی تمایلی به مصرف برنج ایرانی ندارند پس نمی‌توان آن‌ها را ملزم به انجام این کار کرد. از طرفی تفاوت قیمتی چشمگیری که بین این دو نوع برنج وجود دارد بازار مصرف آن‌ها را کاملا از هم مجزا می‌کند.او تصریح کرد: با توحه به این شرایط باید تصمیم دقیق‌تری درباره واردات یا تولید برنج در کشور گرفته شود، اما دولت مردان ما صرفا به اعدادی که روی کاغذ دارند برای تصمیم‌گیری بسنده می‌کنند. برنج خارجی موجود در بازار گاهی زیر قیمت تموم شده به فروش می‌رسد چرا که نباید برای مدت طولانی نگهداری شود، اما برنج ایرانی احتکار می‌شود. در شرایط سخت امروز بی‌توجهی به بازار برنج می‌تواند آسیب زیادی را به اقشار پایین تر کشور وارد کند.

نسرین ستوده در خطر شدید ابتلا به کرونا قرار دارند


وضع سلامتی خانم ستوده پس از اعتصاب غذای او که در تاریخ ۱۱ آگوست ۲۰۲۰ (۲۱ مرداد ۱۳۹۹) با خواست آزادی فوری مدافعان حقوق بشر و زندانیان سیاسی آغاز کرده بود بدتر شده است. خانم ستوده روز ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۹ شهریور ۱۳۹۹) از زندان اوین به بیمارستان طالقانی تهران منتقل و به علت مشکلات قلبی ناشی از اعتصاب غذا در بخش مراقبت‌های ویژه قلب بستری شد. خانم ستوده را در تاریخ ۲۳ سپتامبر (۲ مهر ۱۳۹۹) به زندان اوین بازگرداندند و او از مراقبت پزشکی محروم ماند. وی روز ۲۵ سپتامبر (۴ مهر) به علت وخامت شدید وضعیت سلامتی به اعتصاب غذای خود پایان داد.

روز ۱۳ اکتبر (۲۴ مهر)، رضا خندان، همسر خانم ستوده، اعلام کرد که وضع بد سلامتی خانم ستوده به احتمال زیاد ناشی از تاخیر در تامین مراقبت پزشکی است و او در بیمارستان در معرض کووید ۱۹ قرار گرفته است، زیرا آزمایش کورونای شش تن از ماموران زندان همراه او مثبت اعلام شده است. خانم ستوده به‌خاطر شرایط بد جسمی از جمله آسیب‌پذیرترین اشخاص در معرض کووید ۱۹ است و او در صورت ابتلا دچار عوارض شدیدی خواهد شد. در عین حال، پزشکان زندان از این که او را با آن وضع زود به زندان برگردانده بودند، تعجب خود را ابراز کرده‌اند و برخی پزشکان بیرون زندان که بعضی از اطلاعات پزشکی مربوط به او را مورد بررسی قرار داده‌اند، این اقدام را «تلاش عمدی برای به خطر انداختن زندگی او» تلقی کرده‌اند.

برنامه‌ی نظارت و جامعه‌ی دفاع از حقوق بشر در ایران به‌شدت نگران وضع سلامتی خانم ستوده هستند که در نتیجه‌ی کوتاهی آشکار دولت‌مردان ایران بدتر شده است، و دولت‌مردان ایران را به آزادی فوری و بدون‌قیدوشرط خانم ستوده فرا می‌خوانند.

فرزندان ما نباید میراث دار سکوت ما باشند

“نسرین” مستندی جهانی دربارۀ مبارزات یک زن در دفاع از حقوق مردم ایران

“نسرین” نام مستندی است ساختۀ “جف کافمن” که به زندگی و تلاش های روزمرۀ وکیل زندانی ایرانی، نسرین ستوده اختصاص یافته و برای اولین بار در بخش فیلم های مستند جشنوارۀ سینمایی “گلوب” در آمریکا به نمایش درآمده است.

به گزارش رادیو فرانسه، این فیلم در ایران تهیه شده و به دلایل امنیتی نام تهیه کنندگان آن اعلام نشده است. کارگردان فیلم امیدوار است که این فیلم توجۀ جامعۀ جهانی را نسبت به سرنوشت نسرین ستوده، حقوقدان و مدافع حقوق بشر که هم اکنون در زندان اوین به سر می برد، جلب کند. “جف کافمن” گفته است : “رژیم ایران برای خاموش کردن خانواده ها از جمله خانوادۀ نسرین ستوده از سیاست فشار استفاده می کند، اما، از نظر نسرین ستوده و همسر وی، رضا خندان، سکوت دشمن پیشرفت است.”

“جف کافمن” تصریح کرده است که در سال های گذشته شرایط تهیه فیلم در ایران کاملاً تغییر کرده است و فیلم “نسرین” به یاری افرادی معدود و با رعایت همۀ احتیاط های لازم خلق شده است و آنان که در تهیه این فیلم شرکت کرده اند خطرات را بسیاری را پذیرفته اند.

فیلم “نسرین” روایت تلاش های خستگی ناپذیر و روزمرۀ وکیلی است که در دفاع از کودکان، این اولین قربانیان بهره کشی و سوءاستفاده های جنسی در ایران، پدران به قتل رسیده، “اقلیت های دینی” و زنانی که حجاب اجباری حکومت اسلامی ایران را برنمی تابند دمی از پای نمی نشیند.

“نسرین” سرسختی یک زن حقوقدان در دفاع از حقوق موکلانش در مقابل دستگاه قضائی ایران، تصمیم های ناباورانۀ قضات جمهوری اسلامی و ناامیدی خانواده هایی را به تصویر می کشد که بستگان شان تحت شکنجه در زندان های جمهوری اسلامی ایران جان باخته اند.

در بحبوحۀ اعتراض های سراسری زمستان سال ٩٦ نسرین ستوده پیش از آنکه به خاطر دفاع از زنان معترض به حجاب اجباری در ایران از نو راهی زندان اوین شود، می گفت : “هر چند اعتراض ها و جنبش جاری به نتایج مورد انتظار نرسیده، اما، تجربه و دستاوردی برای نبردهای آینده به شمار می روند و به همین خاطر باید بگویم که حق دارم احساس خوشبختی کنم.”

نسرین ستوده که در این مستند غالباً حین رانندگی به پرسش ها پاسخ می دهد، از جمله می گوید : “باید عقایدمان را بگوئیم و مطالبات خود را مطرح کنیم. باید در کارمان پایداری و استمرار نشان داده و محکم بایستیم. فرزندان ما نباید میراث دار سکوت ما باشند. همۀ گروه ها و افراد باید از بند ترس و تهدید نجات یابند… جوانان کشور ما می خواهند نوع پوشش خود را انتخاب کنند، موسیقی دلخواه خود را گوش کنند و دوستان مورد علاقۀ خود را برگزینند و خلاصه اینکه سرنوشت خود را در دست بگیرند. اما، امروز همین جوانان هستند که سرکوب می شوند.”

نگرانی از وضعیت فعالان مدنی بازداشت شده تهران

خبرگزاری هرانا – خانواده شبنم آشوری، الوار قلی وند، ندا پیرخضرانیان، لقمان پیرخضرانیان، آرش جوهری و اندیشه صدری، فعالین مدنی بازداشت شده در تهران با گذشت ۱۲ روز از زمان بازداشت از وضعیت آنان بی‌خبر هستند و عدم پاسخگویی نهادهای امنیتی باعث افزایش نگرانی آنها شده است. این شهروندان پیشتر در تاریخ ۱۵ مهرماه امسال توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، با گذشت ۱۲ روز از بازداشت شبنم آشوری، الوار قلی وند، ندا پیرخضرانیان، لقمان پیرخضرانیان، آرش جوهری و اندیشه صدری، فعالین مدنی در تهران خانواده آنان در بی خبری بسر می‌برند.

روز پنج‌شنبه ۲۴ مهرماه پس از آخرین مراجعه خانواده این شهروندان به دادسرای اوین پاسخ مشخصی از جانب مسئولین قضایی و امنیتی به آنها داده نشده و عدم پاسخگویی نهادهای امنیتی باعث افزایش نگرانی خانواده آنها شده است.
هرانا پیشتر در گزارش‌هایی از بازداشت شبنم آشوری، الوار قلی وند، ندا پیرخضرانیان، آرش جوهری و اندیشه صدری و لقمان پیرخضرانیان در تهران توسط نیروهای امنیتی خبر داد.

ماموران در حین بازداشت اقدام به بازرسی منزل برخی از این شهروندان کرده و تعدادی از وسایل شخصی ازجمله تلفن همراه و لپ‌تاپ آنان را نیز ضبط کرده و با خود بردند.
از دلایل بازداشت، اتهامات مطروحه و محل نگهداری این افراد تا زمان تنظیم این گزارش اطلاعی در دست نیست.

شبنم آشوری، متولد ۱۳۶۶، متاهل، ساکن تهران و مدیر مسئول و صاحب امتیاز نشریه آگاهنامه است. اندیشه صدری، الوار قلی وند، ندا پیرخضرانیان و آرش جوهری، فعالین اجتماعی هستند که در حوزه مسائل و مطالبات کارگران فعالیت دارند.

بیم ازدواج اجباری دختر ۱۱ ساله کماکان ادامه دارد


فصلیه یا نوعی تجاوز؛ در سایه سکوت مقامات، بیم ازدواج اجباری دختر ۱۱ ساله کماکان ادامه دارد

خبرگزاری هرانا – مدیرعامل موسسه زنان ریحانه اهواز از بیم فصلیه (خون‌بس) شدن دختر ۱۱ ساله ای که قرار بود با ورود مقامات استانی نجات یابد، خبر داد و گفت، “تنها کاری که انجام شده آن است که یکی از ارگان‌های ذیربط به این ماجرا با یک واسطه تماس گرفته و آن شخص هم گفته ما ماجرا را حل می‌کنیم، اما با توجه به تماس‌هایی که ما با خانواده دختربچه گرفتیم متوجه شدیم که مساله همچنان با همان شدت در جریان بوده و حل نشده است”. این دختر در اهواز برای ازدواج با یک مرد تحت فشار و اجبار قرار دارد. این اجبار برای پایان دادن به یک موضوع خانوادگی به واسطه اجرای سنتی تحت عنوان “سنت فصلیه”، صورت گرفته است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رویداد۲۴، یک ماه از انتشار گزارش ازدواج اجباری دختر ۱۱ ساله برای پایان دادن به یک درگیری خانوادگی می‌گذرد. گزارشی که براساس آن زندگی یک کودک در آستانه ویرانی قرار داشته و احتمال دارد او قربانی سنتی به نام فصلیه شود. سنتی که براساس آن دختر بی‌هیچ رضایت و اظهار نظری به خانه مردی از طایفه دیگر می‌رود تا جلوی کشتار و انتقام‌گیری میان دو خانواده گرفته شود. این دختر در خانه آن مرد تنها یک گروگان است که مورد بدترین آزار‌ها قرار می‌گیرد و هیچگونه حقی هم برای او متصور نیست.

بر اساس این گزارش، ماجرا از این قرار است که برادر این کودک از طایفه موسوم به ساعدی‌ها عاشق دختری از طایفه حیادر می‌شود. دو طایفه عرب ساکن اهواز. پسر به خواستگاری می‌رود و با دختر مورد علاقه‌اش ازدواج می‌کند. پسرعمو‌های دختر اقدام به «نهوه» می‌کنند یعنی اعلام می‌کنند این دختر حق ماست و با هیچکس دیگری حق ازدواج ندارد! در حالیکه بر اساس قواعد حتی اقدام به این عمل خارج از قانون نیز باید پیش از ازدواج صورت بگیرد. با این حال به گفته منابع محلی این عمل ۳ روز بعد از ازدواج، از سوی پسرعمو‌های دختر اعمال می‌شود.

به هر حال دختر و پسر زندگی مشترک خود را آغاز می‌کنند. پسرعمو‌هایی که به گفته محلی‌ها یکی از آن‌ها همسر سابق عروس است بر سر لج می‌افتند و تهدید‌ها را آغاز می‌کنند. حتی در خانه داماد نیز گلوله باران می‌شود. برای جلوگیری از کشتار به پسرعمو‌ها پیشنهاد پول‌های گزافی از سوی خانواده داماد داده می‌شود، اما طرف مقابل نمی‌پذیرد. تنها یک شرط گذاشته می‌شود مبنی بر اینکه خواهر داماد که یک کودک ۱۱ ساله است به عنوان فصلیه یا عروس خون‌بس به خانه پسرعموی عروس برود. مردی ۳۴ ساله و متاهل.

تلاش‌ها برای نجات کودک آغاز می‌شود. خانواده کودک راضی نیستند. شیخ خانواده عروس نیز راضی نیست و به عنوان یک معلم فرهیخته این عمل و ظلمی که به این کودک می‌شود را نمی‌پسندد، اما پسرعمو راضی به صلح نیست و تنها دختربچه را می‌خواهد. از آنجاییکه در ماه‌های محرم و صفر هیچ اقدامی برای این موضوع انجام نمی‌شد، فعالان اجتماعی و خانواده دختر تنها تا انتهای ماه صفر زمان داشتند که خانواده عروس را منصرف کنند.

بعد از مدتی خبری منتشر شد مبنی براینکه پسرعمو‌های عروس خانواده راضی شده و دخترک نجات یافت درحالیکه پیگیری‌ها نشان می‌دهد که شرایط این کودک نه تنها بهبود نیافته بلکه با پایان یافتن ماه صفر خطر به فصلیه رفتن او بیشتر نیز شده است. در این بین، اما مقامات محلی و استانی سکوت اختیار کرده و در برابر نقض قوانین کشور در خصوص ازدواج، حقوق کودکان و حتی نقض امنیت جانی خانواده داماد با گلوله‌باران کردن خانه آن‌ها سکوت کرده‌اند. اینکه سنت‌ها تا کجا اهمیت دارد و مرز قانون و سنت تا کجاست گویا هنوز در این مناطق مشخص نبوده و قوانین نتوانسته‌اند بر کرسی حکومت بنشینند. برای اطلاع از شرایط این کودک با عاطفه بروایه، مدیرعامل موسسه زنان ریحانه اهواز گفتگو کردیم.

سکوت مقامات خوزستان در مقابل نقض حقوق کودک
بروایه درباره آخرین وضعیت دختر ۱۱ ساله‌ای که قرار بود به عنوان فصلیه (خون‌بس) به عشیره دیگری برود، می‌گوید: “قرار بود این مساله با وساطت حل شود و این دختر بچه نجات پیدا کند. همان زمان هم ارگان‌هایی که باید به این ماجرا ورود می‌کردند اقدامی نکردند. همچنین ما امیدوار بودیم دادستانی به این ماجرا ورود کند که نشد، در آن زمان در استانداری پست معاونت امور بانوان خالی بود.”

وی ادامه می‌دهد: “ابتدا قرار براین بود که در آرامش ماجرا توسط خانواده‌های درگیر در این ماجرا حل شود. به همین دلیل هم ما سکوت کردیم، اما همچنان پیگیر ماجرا بودیم. در این مدت مدیرکل امور زنان استانداری نیز منصوب شد و ما با ایشان وارد مذاکره شدیم. همچنین با بهزیستی هم موضوع را مطرح کردیم، اما همچنان در انتظار نتیجه از سوی این نهاد‌ها هستیم.”

مدیر موسسه زنان ریحانه اهواز عنوان می‌کند: “تنها کاری که انجام شده آن است که یکی از ارگان‌های ذیربط به این ماجرا با یک واسطه تماس گرفته و آن شخص هم گفته ما ماجرا را حل می‌کنیم، اما با توجه به تماس‌هایی که ما با خانواده دختربچه گرفتیم متوجه شدیم که مساله همچنان با همان شدت در جریان بوده و حل نشده است. در جلسه‌ای که چند روز پیش بین دو خانواده برقرار شده است ماجرا حل نشده و بازهم بحث ایجاد شده است و طرف مقابل اعلام کرده که می‌خواهد حتما این دختر بچه را به فصلیه ببرد.”

وی اضافه می‌کند: “وقتی متوجه شدیم که در این مدت که به سکوت گذشته است هیچ اتفاقی نیفتاده و این کودک نجات پیدا نکرده است کارزاری را راه‌اندازی کردیم تا بتوانیم امضای مردم را برای رهایی این کودک جمع‌آوری کنیم و به نوعی از مشارکت مردمی برای حل این ماجرا بهره ببریم. در صورتیکه تعداد این امضا‌ها به حد نصاب یعنی ۲ هزار نفر برسد، موضوع به ریاست قوه قضائیه ارجاع می‌شود تا به این ماجرا ورود کرده و اقدامات لازم برای حل و فصل ماجرا را انجام دهند. خوشبختانه تا کنون تعداد امضا‌های مردمی به بیش از ۳ هزار امضا رسیده است.”

این فعال حوزه زنان تاکید می‌کند مردم همچنان می‌توانند برای مشارکت در این کارزار به آدرس https://www.karzar.net/khoon-bas مراجعه کرده و با امضا کردن کارزار این کودک را حمایت کنند.

بروایه می‌افزاید: “یکی از نگرانی‌های ما روحیه این کودک است که ۲ ماه است در اضطراب و التهاب به سر می‌برد و مدام نگران است که چه زمانی او را از خانواده جدا کرده و به عنوان فصلیه به خانواده شوهر می‌برند یا اینکه قرار است درگیری و کشتار شود؟”

این فعال حوزه زنان خاطرنشان می‌کند: “در تماسی که با خانواده داشتیم پدر و برادر کودک تاکید داشتند که تحت هیچ شرایطی کودک را به فصلیه نمی‌دهند. شیخ طرف مقابل که کودک را می‌خواهند مخالف این موضوع است و تنها یک خانواده یعنی همان مردی که قصد دارد کودک را ببرد اصرار می‌کند و این تنها یک لجبازی بی‌اساس است.”

او می‌گوید: “سوال ما این است که چرا تا کنون به خانواده‌ها مراجعه نکرده‌اند تا ماجرا را پیگیری کنند. پس وظیفه اورژانس اجتماعی و دادستانی در چنین مواردی چیست؟ یکی از پیشنهادات ما ورودی نیروی انتظامی به این ماجرا و برخورد با افراد خاطی به دلیل تحت فشار گذاشتن خانواده دختر و گلوله باران کردن درب خانه این خانواده بود و همچنین برخورد با این فراد به دلیل اینکه می‌خواهند دختربچه را به اجبار ببرند که این کار آن‌ها نقض صریح قوانین مرتبط با حقوق کودکان است.”

بروایه تصریح می‌کند: “اصلا رفتار این افراد حتی از قواعدی هم که در سنت عرب‌ها وجود دارد خارج است. مثلا در این ماجرا قتلی صورت نگرفته است که بخواهند دختری را به فصلیه ببرند. گرچه که از نظر ما فعلان حوزه زنان اصل فصلیه گرفتن ناقض حقوق زنان است.”

پیشتر رئیس دادگستری شوش اعلام کرده بود که قصد دارد دو سنت خون‌بس (فصلیه) و فصل را به عنوان دو اثر فاخر اجتماعی به ثبت برساند.

«فصل»، سنتی است که شیوخ عرب در زمان نبود قانون از آن برای تعیین ضرر و زیان و راهکار برای جبران خسارت طرفین یک دعوا استفاده می‌کردند. در سنت «فصلیه» نیز یک زن به عنوان خون‌بها به خانواده مقتول داده می‌شود و به عقد یکی از مردان خانواده قربانی درمی‌آید. این سنت همچنان در استان‌های لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و … قربانی می‌گیرد.

بیانیه بنیاد میراث پاسارگاد

رسمی کردن جنایتی علیه زنان، زیر نام میراث فرهنگی ایرانیان

چندی پیش رئیس دادگستری شوش، در استان خوزستان، در فراخوانی عمومی خواستار ثبت رسمی یکی از سنت های ضدانسانی به نام «خون بس» در فهرست «میراث فرهنگی ناملموس ایرانیان» شد.

«خون بس» یکی از رسم های قرون وسطایی برخی از قبایل در کشورهای مختلف، از جمله در ایران قرون وسطا بوده است. این رسم وقتی اجرا می شد که به دلیل درگیری هایی بین دو قبیله جنگ و خونریزی اتفاق می افتاد. بزرگان قبیله برای این که روند انتقام کشی و خونریزی را متوقف کنند، یک یا چند دختر (از شیرخواره به بالا) را از خانواده مقتول به خانواده قاتل می بخشیدند. و انتقام کشی ظاهرا تمام می شد. اما دختر یا دختران بخشیده شده که به عقد یا صیغه ی مردان قبیله ی مقتول در می آمدند دیگر هیچ حقوقی نداشتند و در واقع چون بردگان تمام عمر مورد آزارهای جنسی و جسمی و روحی قرار می گرفتند.

این رسم در دوران پهلوی ها به مرور از رونق افتاد و غیرقانونی شد. اما متاسفانه پس از انقلاب اسلامی، از آنجا که همچون ختنه زنان، صیغه یا فحشای مذهبی، و دیگر رسم های غیرانسانی و ضد زن، مورد حمایت مسئولین حکومتی بود، دوباره به اجرا در آمد.

و اکنون وقاحت مسئولین حکومت اسلامی تا به جایی رسیده که قصد دارند این نوع رسم ها را به عنوان «میراث فرهنگی ایرانیان» به ثبت رسانده و حتما فردایی هم آن ها را برای جهانی شدن به یونسکو بفرستند، تا جهانیان بدانند ایرانیانی که هزاران سال پیش، از نظر فرهنگی، افتخار جهان آن دوران بودند، اکنون در آغاز قرن بیست و یکم زیر تسلط عقب افتاده ترین و وحشیانه ترین قوانین جهانی زندگی می کنند.

البته تازه روشن شده که بیش از ده سال است که دیگر مسئولین حکومت اسلامی نیز دنبال قانونی کردن این نوع رسم ها، از جمله رسم«خون بس» و به ثبت رساندن آن بوده اند. و خوشبختانه اعتراض اخیر زنان و مردان با فرهنگ ایرانی، به ويژه در استان خوزستان، به ثبت چنین رسم هولناکی سبب شد که یونسکو رسما از سازمان میراث فرهنگی جمهوری اسلامی بخواهد تا جریان ثبت چنین رسمی را که ضد حقوق بشر و ضد حقوق زنان است را متوقف کنند.

و با این همه روز گذشته جناب «صادق جعفری چگنی» رییس دادگستری شوش یا بهتر است بگوییم رییس بیدادگری شوش با وقاحت تمام در مقابل اعتراض یونسکو ایستاده و فرموده است:«این یک نگاه تنگ نظرانه به موضوع است که بخواهیم مساله را حقوق بشری کنیم فرهنگ مردم خوزستان خیلی غنی تر از این است، اما متاسفانه بعضی مواقع ریشه ها از یادمان می رود، این رسم برای این بوده که مانع ادامه خونریزی ‏شود، ضمن اینکه ایرادات این رسم به دلیل ‏تأثیر شرایط اجتماعی، اکنون برطرف شده، به‌طوری که در پرونده‌های قتلی که حل‌وفصل کردیم، به ‏هیچ‌وجه چنین چیزی مطرح نشده است»

گفته های رییس دادگستری شوش به روشنی نشان می دهد در دادگستری های ایران این نوع مسایل هر روزه مطرح است و همچنان قوانین واپسگرا و ضد انسانی حکومت اسلامی چون کابوسی بر سر مردمان ایران فرو افتاده است.

بنیاد میراث پاسارگاد ضمن تحسین زنان و مردانی که با اعتراض های مداوم خود از زنده کردن این گونه رسم های ضدانسانی و واپسگرا جلوگیری می کنند، اعلام می کند که در حد توان خود برای رویارویی در مقابل هر نوع واپسگرایی فرهنگی و جلوگیری از آلوده کردن فرهنگ انسانمدار و مهرآفرین ایرانیان به آن چه که با حقوق بشری انسان این روزگار در تضاد قرار دارد، در کنار هموطنان با فرهنگ و انساندوست خود ایستاده است.

با مهر
شکوه میرزادگی
از سوی بنیاد میراث پاسارگاد

گسترش فاجعه بار خودکشی “مستضعفان” در ایران


معاون استاندار بوشهر از خودکشی یک نوجوان دیگر در این استان در کم‌تر از یک هفته خبر داد و این موضوع را نگران‌کننده خواند. این نوجوان ۱۵ ساله به دلیل فقر و زندانی بودن پدرش ترک تحصیل کرده و به کار در یک سنگ‌فروشی مشغول بود.

معاون استاندار گفت که خانواده این نوجوان ساکن کنگان به دلیل حبس پدر با محکومیت قتل عمد، از فقر اقتصادی و آسیب‌های اجتماعی رنج می‌بردند.

همچنین صبح امروز یک جوان ۲۱ ساله در شهرستان جم خودکشی کرد. گفته شده این جوان در یکی از باغ تالارهای پذیرایی جم خود را حلق آویز کرده است. این سومین خودکشی طی دو هفته اخیر در جنوب استان بوشهر است.

چند روز پیش از او محمد موسوی‌زاده، دانش‌آموز ۱۱ ساله نیز در بندر دیر خودکشی کرده بود. یکشنبه ۲۰ مهر رسانه‌ها از خودکشی این نوجوان به دلیل “نداشتن گوشی همراه” برای استفاده از شبکه آنلاین آموزش و پرورش (شاد) خبر داده بودند.

خودکشی او موضوع فقر و تبعیض در دسترسی به امکانات آموزشی در جمهوری اسلامی را بار دیگر در شبکه‌های اجتماعی داغ کرده بود.

خودکشی محمد موسوی‌زاده، دانش‌آموز ۱۱سالهٔ اهل دیر در جنوب بوشهر، غم‌انگیزترین و تأثربارترین خبری است که در هفتهٔ سوم مهر۹۹ در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود. خودکشی به‌خاطر یک موبایل. وقتی به تصویر معصوم و کودکانهٔ او خیره می‌شویم، چشمانش به اندازه یک کتاب نانوشته با ما حرف می‌زند.

به نوشته روزنامه همدلی، این اولین بار نیست که فقر و نداری کودکان سرزمین ثروتمند ایران را به‌سمت خودکشی و مرگ خودخواسته سوق می‌دهد. فروردین همین امسال بود که زینب دختر بچه ۱۱ساله ایلامی به‌خاطر فقر و نداشتن لباس عید خود را حلق‌آویز کرد و به زندگی‌اش پایان داد، در حالی که آخرین آرزویش خرید یک دست لباس نو برای نوروز بود. وقتی زینب ابتدایی‌ترین نیازش را غیرقابل تحقق دید مرگ را ترجیح داد درست مثل محمد!

معلم محمد در رثای او دل‌نوشته‌ای را منتشر کرده است که با خواندنش آتش می‌گیریم و به فکر فرومی‌رویم:

«خسته بودم، به خودم گفتم دیگه از تدریس غیرحضوری بدترم داریم؟ روزگار از این سخت‌ترم هست؟ داشتم عکسای فعالی‌های بچه‌ها رو توی گروه (شاد)، از بین پیام‌ها و ویس‌ها جدا می‌کردم که باهاشون کلیپ بسازم. همین‌طور که گروه رو زیر و رو می‌کردم، به پیام سید محمد رسیدم که نوشته بود اجازه گوشی من خرابه، اجازه گوشی من عکس نمی‌گیره، فیلم ارسال نمی‌کنه… دیروز آقای مدیر بهم زنگ زد و گفت سید محمد از دنیا رفته. و من الآن نشستم پای گروه بدون تدریس، بدون تکلیف… از این به بعد کی وسط تدریس ریاضی بپره و بگه من گوشیم خرابه کی بعد از ویسای روخوانی فارسی بچه‌ها بگه من نمی‌تونم ویس بذارم کی بعد از کنفرانسای مطالعات بچه‌ها بگه خانم معلم عزیزم من چطوری فیلم ارسال کنم الآن کی و چطوری منو آروم کنه الآن می‌فهمم که روزگار از این سخت‌ترم هست. سخت‌تر از نداشتن گوشی، نداشتن صاحب گوشیه».

حمله مزدوران عراقی سپاه به دفتر کُردها در بغداد


مزدوران الحشد الشعبی روز شنبه در واکنش به اظهارات مسؤولان ارشد حزب دموکرات کردستان عراق وارد دفتر این حزب در بغداد شدند و آن را به آتش کشیدند.

هوشیار زیباری از رهبران حزب دموکرات کردستان عراق پیشتر در یک مصاحبه تلویزیونی با مقایسه حشد الشعبی با داعش گفته بود که حمله گروههای عراقی به پایگاه‌های آمریکا در اربیل به این دلیل است که آنها دولت کردستان را متحد آمریکا می‌دانند و این گروهها همانطور که داعش به بغداد و اربیل حمله می‌کرد، به نیروهای آمریکايی در عراق حمله می‌کنند

این در حالیست که خبرگزاری فرانسه روز پنج شنبه از بغداد گزارش داده بود که گروه‌های شبه‌نظامی طرفدار حکومت ایران به آمریکا پیشنهاد آتش بس داده‌اند.

بنابراین گزارش، منابع غیررسمی می‌گویند که آمریکا به رژیم تهران هشدار جدی داده که در صورت ادامۀ عملیات ایذایی درعراق، نیروهای آمریکایی برخورد مستقیم با گروه‌های شبه نظامی شیعی را آغاز خواهند کرد.

در همین حال نمایندگان و رهبران حشدالشعبی گفته‌اند که توطئه‌هایی علیه این سازمان در جریان است. یکی از اعضای شیعۀ پارلمان عراق گفت: حشد شعبی با توطئۀ گسترده‌ای روبرو است که از سوی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و اسرائیل حمایت می‌شود.

برخی طرفداران حشدالشعبی گفته‌اند که نخست وزیر عراق به آمریکا قول داده که به هر ترتیب نیروهای حشدالشعبی را از منطقۀ سبز بغداد بیرون براند.

اینک به نظر می‌رسد که با افزایش فشارهای دولت عراق و تهدیدهای آمریکا، حشدالشعبی و به طور کلی طیف گروه‌های شبه‌نظامی وابسته به رژیم تهران ناچار شده‌اند که حداقل به طور موقت با پییشنهاد آتش‌بس، خطر را از سر خود دور کنند.

وضعیت خیلی خطرناکی در عراق ایجاد شده است

به گفتۀ یکی از مسئولان عراقی “آمریکایی‌ها نه عصبانی، که بسیار بسیار بسیار عصبانی‌اند”… آمریکایی‌ها تاکنون به طور رسمی اعتراضی نکرده‌اند اما به گفتۀ عراقی‌ها “شلیک راکت توسط شبه‌نظامیان تحت حمایت رژیم ایران وضعیت خیلی خطرناکی ایجاد کرده است”..

به گزارش رادیو فرانسه، به نظر می‌رسد که تهدیدهای اخیر آمریکا باعث شده که گروه‌های سیاسی عراقی تا اندازه‌ای از جریان‌های تندرو فاصله بگیرند. حتی مقتدی صدر روحانی شیعه که زمانی “مقاومت مسلحانه در برابر متجاوزان آمریکایی” را تبلیغ می‌کرد، خواهان تحقیقات پارلمانی در مورد شلیک راکت به سفارت آمریکا شده است. حشدالشعبی نیز چند تن از فرماندهان خود را که متهم به حمله به منافع غربی‌ها بودند، برکنار کرده است.

با اینحال، بعید به نظر می‌رسد که حرکت‌های ضدآمریکایی در عراق پایان گیرد. یکی از مقامات بلندپایۀ شیعه که نام برده نشده به خبرگزاری فرانسه گفته است: “از چند ماه پیش، رژیم ایران شماری از عناصر برکنارشدۀ گروه‌های شبه‌نظامی را در دست خود گرفته و در حال تشکیل گروه‌های جدیدی است که گهگاه نام‌شان را در بیانیه‌های ضدآمریکایی می‌بینیم”.

این مسئول شیعه می‌گوید: “همۀ این نوع گروه‌ها از جانب رژیم ایران پیامی برای آمریکا دارند: به رغم تحولات سیاسی و به قدرت رسیدن مصطفی کاظمی، هیچ رهبر عراقی نخواهد توانست نگرش و خواسته‌های آمریکایی را در عراق پیاده کند”.

آخرین هشدار آمریکا به دولت بغداد

هشدار پمپئو به دولت عراق: خودمان علیه عصائب و حزب‌الله وارد عمل می شویم

سایت میدل ایست پیش تر در گزاارشی نوشته بود: برهم صالح رئیس‌جمهور عراق در جلسه‌ ای پیام شدید‌الحن و تهدیدآمیز مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا را به سران سیاسی عراق ابلاغ کرده است.

به گفته این منبع، یک پایگاه خبری عراقی به‌نقل از منابع بلندپایه جزئیات محرمانه‌ای از جلسه رؤسای جمهور و دولت و مجلس با سران نیروهای سیاسی عراق را فاش کرد.

در این جلسه که پیش‌تر اعلام شده بود «هادی العامری» و «نوری المالکی»، حاضر به شرکت در آن نشده‌اند، برهم صالح به نیروهای عراق خبر داده که تماسی تلفنی از جانب «مایک پومپئو»، وزیر امور خارجه آمریکا دریافت کرده که در آن بر نارضایتی آمریکا از ادامه حملات به سفارت آمریکا و کاروان های ائتلاف تأکید کرده است.

به گفته این منابع، پمپئو به برهم صالح گفته که تصمیم بستن سفارت آمریکا در عراق هم‌اکنون روی میز رئیس‌جمهوری آمریکاست و افزوده اگر نیروهای آمریکایی به این روش از عراق خارج شوند و سفارت به این ترتیب بسته شود آمریکا رأساً در برخورد با عاملان این حملات وارد عمل خواهد شد.

برهم صالح به‌نقل از پمپئو افزوده که آمریکا در این باره به احدی از جمله کتائب حزب‌الله و عصائب اهل الحق رحم نخواهد کرد ضمن این‌که بسته شدن این سفارت پیامدهای بسیار منفی‌ای برای عراق و آینده‌اش خواهد داشت.

پمپئو در این تماس تلفنی افزوده که این آخرین هشدار به دولت عراق برای اقدام جدی برای برخورد با این گروه‌های قانون‌شکن است.

هشدار صریح فرمانده آمریکايی به پاسداران

فرمانده نیروهای آمریکايی در خاورمیانه می گوید که حمله گروه‌های شبه نظامی به نیروهای آمریکایی در عراق افزایش پیدا کرده است. او سرنخ حملات را در دست رژیم ایران دانسته و گفته است که آمریکا در برابر آنها خاموش نمی‌ماند.

به گفته یک منبع ارتش آمریکا، حمله‌کنندگان معمولا از گروه‌های شبه نظامی مزدور جمهوری اسلامی هستند که به مواضع استقرار نیروهای آمریکایی راکت شلیک می‌کنند.

به گفته ژنرال مک‌کنزی هدف رژیم ایران آن است که ایالات متحده را از خاورمیانه دور کند و دراین جهت به اقداماتی دست زده است، برای نمونه از دولت عراق خواست که به ایالات متحده برای ترک عراق فشار بیاورد.

اما ژنرال آمریکایی اعتقاد دارد که رژیم ایران موفق نخواهد شد، زیرا دولت عراق منافع امنیتی خود را در درازمدت در همکاری با ایالات متحده، ناتو و متحدان آمریکا می‌بیند.

ژنرال مک‌کنزی تأکید کرد: ما برای حمایت از نیروهایمان هر کاری انجام می‌دهیم و با لحنی هشدارآمیز افزود: برای آنها (سپاه پاسداران) خیلی خطرناک است اگر خیال کنند که ما در برابر حملات راکتی یا موشکی آنها خاموش می‌مانیم.

رهبران بغداد شبه نظامیان وابسته به حکومت ایران را عامل بی ثباتی عراق می‌دانند

خبرگزاری فرانسه در گزارشی نوشت: تمام امیدهای دولت عراق برای اصلاح و بازسازی اقتصادی این کشور به علت خشونت های گروه های شبه نظامی نزدیک به جمهوری اسلامی ایران نقش بر آب شده است. مصطفی کاظمی، نخست وزیر عراق، بعد از روی کار آمدن وعده داده بود که علیه گروه های شبه نظامی و فساد خواهد جنگید و اصلاحات ضروری در کشور را به اجرا خواهد گذاشت.

اما، هر زمان که او تلاش هایی برای تحقق این وعده ها انجام داده، خشونت گروه های شبه نظامی مورد حمایت ایران نیز افزایش یافته است. خبرگزاری فرانسه به نقل از یک مقام ارشد دولت بغداد نوشته است : “این گروه ها هر زمان که درمی یابند دولت به منافع اقتصادی و نظامی آنها نزدیک می شود، بر شدت خشونت های خود می افزایند.”

یک مقام دیگر دولت عراق به خبرگزاری فرانسه گفته است : “ما دائماً در حال نبرد با حوادث هستیم و نمی توانیم بر راهبرد عمومی خود متمرکز شویم.”

در سوم سپتامبر گذشته برای اولین بار مقر شرکت امنیتی “جی ٤ اس” در بغداد هدف حمله قرار گرفت. یک مقام اطلاعاتی به خبرگزاری فرانسه گفته است که این حمله توسط یک پهپاد صورت گرفت. اگر چه هیچ گروهی رسماً مسئولیت این حمله را برعهده نگرفت، اما، شبه نظامیان وابسته به حکومت اسلامی ایران شرکت آمریکایی-انگلیسی را به تبانی در قتل قاسم سلیمانی در بغداد متهم کردند.

چند روز پیش از این حمله در نتیجۀ انفجار یک بمب دست ساز در مسیر یک کاروان کمک های جهانی غذایی در موصل یک کارمند سازمان ملل زخمی شد. در پی این انفجار یک گروه که خود را عضو “مقاومت اسلامی” خواند با انتشار بیانیه ای مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفت و سازمان ملل را متهم کرد که از کاروان های کمک رسانی خود جهت انتقال مأموران اطلاعاتی آمریکا استفاده می کند. این گروه در بیانیۀ خود خطاب به سازمان ملل نوشت : “خودروهای شما در خیابان های عراق خواهند سوخت.”

“مقاومت اسلامی” اصطلاحی است که حکومت ایران برای نامیدن شبه نظامیان بنیادگرای همسو با خود ابداع کرده است. یک مقام اطلاعاتی دولت عراق به خبرگزاری فرانسه گفته است که پنج مورد از این گروه های شبه نظامی بنیادگرا از جمله “کتائب حزب الله” و “عصائب اهل الحق” و دیگر گروه های مشابه عاملان بی ثباتی عراق و در عین حال عضو حشدالشعبی هستند. یعنی : ائتلافی از گروه های شبه نظامی متحد حکومت ایران که عضو دولت عراق بوده و خواستار خروج نیروهای آمریکایی از عراق هستند. همین گروه ها هستند که وعدۀ مصطفی کاظمی را برای خلع سلاح کردن گروه های مسلح برنتافته و تهدیدی علیه خود می دانند.

مقامات عراقی می گویند که این گروه ها از طریق شبکه های مجازی بی هیچ نگرانی ای کاروان های نظامی را پیش از انجام عملیات صریحاً تهدید می کنند و رسانه های عراقی منتقد جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار می دهند. برای نمونه هفتۀ گذشته همین گروه ها پس از اعلام تهدیدهای خود از طریق شبکۀ “تلگرام” ساختمان تلویزیون “دجله” را به آتش کشیدند.