Previous Next

چه کسانی نگران حضور منصوری در دادگاه بوده‌اند؟


منبع داخلی: قاضی منصوری خودکشی کرد یا به قتل رسید؟

روزنامه اعتماد در این باره نوشت: خبر کوتاه بود و شوکه‌کننده. زندگی آقای بازپرس که افکار عمومی منتظر بازگشت او به کشور و حضورش در دادگاه بود، روی سنگفرش‌های هتلی در بخارست رومانی به پایان رسید.

ساعتی پس از تایید این خبر و خروج وکیل متهم منصوری از بهت و شوک اولیه، این وکیل دادگستری در توضیحاتی تکمیلی به «اعتماد» گفت که خانواده بازپرس فقید هم از طریق رسانه‌ها از درگذشت او مطلع شده‌اند. او همچنین گفته بلافاصله پس از اطلاع از درگذشت موکلش، آخرین ارتباطات اینترنتی خود را با او بررسی کرده و متوجه شده که اپلیکیشن واتس‌آپِ بازپرس فقید دست‌کم تا ساعت ۱۵ و ۱۵ دقیقه فعال بوده و احتمالا او تا همان حوالی از واتس‌آپ خود استفاده کرده است.

این وکیل دادگستری همچنین گفته است: «خانواده آقای منصوری آخرین بار ساعت ۱۱ روز جمعه با او تماس داشته‌اند که حال‌شان مساعد بوده است.» این وکیل دادگستری همچنین گفته است: «دولت و پلیس رومانی مسوول حفظ جان موکلم بوده‌اند و باید پاسخگو باشند.»

با این حساب جنجال ۱۲ روزه حضور بازپرس منصوری به عنوان متهم ردیف نهم در پرونده پُرحاشیه اکبر طبری که از هجدهم خردادماه و با برگزاری نخستین جلسه دادگاه این پرونده آغاز شده بود، می‌رفت که پایان یابد یا دست‌کم رنگ و بوی دیگری بگیرد. با این همه، اما حالا با وجود بی‌خبری از اینکه منصوری خودکشی کرده یا کشته شده، افکار عمومی می‌خواهد بداند چه کس یا کسانی نگران حضور منصوری در دادگاه بوده‌اند؟

پرسشی که پاسخ به آن می‌تواند گره از معمای مرگ مشکوک آقای بازپرس باز کند. اینکه چرا منصوری که یک روز بعد از برگزاری اولین جلسه دادگاه اکبر طبری، درحالی که بنابر اعلام دادستان این پرونده به دریافت ۵۰۰ هزار یورو رشوه متهم شده بود، در پیامی ویدیویی اعلام کرد که در اسرع وقت به ایران بازمی‌گردد، اما ۱۲ روز بعد دست به خودکشی زده یا به دستان قاتل یا قاتلانی مرموز به قتل رسیده است؟!

نگرانی اطلاعات سپاه از انتشار اعترافات دادگاه طبری

سومین جلسه رسیدگی به اتهامات اکبر طبری معاون اجرایی سابق حوزه ریاست قوه قضاییه و متهمان دیگر این پرونده، صبح روز یکشنبه به ریاست قاضی بابایی در شعبه ۵ دادگاه کیفری یک استان تهران در حال برگزاری است.

قاضی بابايی از جمله از یکی از متهمان پرونده پرسید: 8 میلیارد تومان را از کجا آوردید و چرا به طبری پرداخت کردید؟

در همین رابطه یک مقام آگاه در سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در گفتگو با خبرگزاری فارس، در باره انتشار اخباری تحت عنوان اعترافات اکبر طبری هشدار داد.

این مقام آگاه تصریح کرد: همزمان با برگزاری دادگاه رسیدگی به اتهامات اکبر طبری معاون اجرایی سابق قوه قضائیه، اخباری تحت عنوان اعترافات علیه مسئولین سابق یا فعلی دستگاه قضا در حال انتشار است، پخش اینگونه شایعات قطعا با هدف انحراف و اخلال در رسیدگی به اصل اتهامات اکبر طبری صورت گرفته و قصد عاملین به حاشیه راندن دادگاه است.

وی گفت: به منتشرکنندگان این شایعات و افرادی که موجبات تشویش اذهان عمومی را فراهم می‌آورند هشدار داده می‌شود و در صورت ادامه قطعا برخورد لازم صورت خواهد گرفت.

ریشه اعتماد بنفس طبری در دادگاه

منصور امان: این روزها جلاد پیشین اوین و رییس کُنونی قُوه قضاییه مُلاها در شرایط دُشواری بسر می برد. وی از یکطرف ماموریت دارد در چارچوب رقابت باندهای درونی حاکمیت، گُروه قُدرت لاریجانی در دستگاه قضایی را به وسیله افشای فساد مالی آنها پاکسازی کند و از طرف دیگر، باید تلاش کند چهره زشت و کرم خورده ای که آشکار کرده را زیبا و سالم جلوه بدهد.

آقای رئیسی در این راستا به گونه مُنظم پس از هر پرده دری در دستگاه قضایی، با طشت و گل-ماله برای لکه گیری به پیش می شتابد، بدون آنکه به گونه واقعی بتواند درزی را بپوشاند یا سیاه داغی را سفید جلوه دهد. بهترین تلاش او از جنس آنچه است که روز پنجشنبه از خود به خرج داد: “ما یک درصد در مجموعه قضایی تخلُف داریم که یک درصد زیاد است.”

پارادوکس اداری این پایور بخت برگشته آنجا بیشتر آشکار می شود که لیست “یک درصدیهای” او دربرگیرنده مقامهای ارشد قُوه قضاییه و گردانندگان آن است؛ کسانی که در سیاستگذاری، مُدیریت و تعیین اولویتهای این اُرگان نقش محوری داشته اند و برخی از آنها مانند آقای طبری در جایگاه مُعاون آن به مُدت بیست سال بدون وقفه به انجام خدمات ویژه به کیسه اربابان، خویشتن و دوستان مشغول بوده اند. رُتبه های تعیین کننده و سابقه سنگین این دسته، وزن و سهم فساد در دستگاه قضایی مُلاها را نیز به سطح غالب و تعیین کننده ارتقا داده است؛ واقعیتی که رقم تراشی آقای رئیسی نمی تواند آن را ناچیز جلوه دهد.

جالب اینجاست که قاضی مرگ، ابراهیم رئیسی، در حالی در خیمه شب بازی “ضد فساد” نقش پهلوان پنبه را عُهده دار شده که خود برای ده سال همکار آقای طبری و همچون او مُعاون دو رییس قُوه قضاییه (شاهرودی و صادق لاریجانی) بوده است. او که در تمام طول این مُدت در بالاترین رده های دستگاه قضایی لنگر انداخته بود و در این جایگاه به محرمانه ترین روندها و پرونده ها دسترسی داشته، امروز وانمود می کند که غافلگیر شده و اسم آقای طبری را برای اولین بار است که می شنود.

بی تردید یک خاستگاه رفتار تهاجُمی و اعتماد به نفس آقای طبری در دادگاه، تکیه به شراکت امثال آقای رئیسی و بُلندپایگانی دیگر در جُرمهایی است که به او نسبت داده می شود. منابع حُکومتی به این کار چاق کن “مخزن اسرار” لقب داده اند و او اطمینان دارد که آنچه در مخزن دارد و دربرگیرنده جُزییات انفجاری از مُناسبات درونی و عملکرد “دستگاه قضا” است، می تواند جان و مالش را تضمین کند.

او برای اعمالش کارکرد جُداگانه و مُنحصر به فردی قائل نیست و براین اساس اتهامات را “پرونده سازی و افترا” می داند. او خود را حداکثر مُهره ای فعال و همه فن حریف در سیستم مُتعارف چرخش اُمور می داند که در کنار دیگر عوامل آن و به کُمک آنها “مجموعه” را در حرکت نگه می داشته است. اگر به روند صُدور یک حُکم سفارشی و خریداری شده و عواملی که در آن نقش دارند نگاهی افکنده شود، می بایست در این نُقطه به آقای طبری حق داد.

لشکری از قُضات، دادستانها، دادیارها، بازپُرسها و وُکلا احکام را به نفع خریدار شکل می دهند، بانکها، مووسسات مالی و بُنگاه های اقتصادی نقل و انتقال مبالغ ردوبدل شده و پولشویی را سازمان می دهند. تمامی این روند به صورت سیاسی و امنیتی پُشتیبانی می شود (برای مثال از طریق مادام العُمر کردن مُعاونت آقای طبری یا پیگرد بیرحمانه مُنتقدان و افشاگران). همزمان رییس مُستقیم آقایان شاهرودی و لاریجانی، یعنی “مقام مُعظم” آنها، دست گُماشتگان خود را در ازای شراکتی که بهره عُمده اش برای او سیاسی و ساختاری ست، باز می گذارد.

دادگاه آقای طبری به خوبی نشان می دهد که جراحی گُروه قُدرت لاریجانیها و تضعیف جناح میانه حُکومت، نه دور کردن یک غُده خارجی، بلکه قطع عُضو است و هزینه آن بسیار سنگین تر از آن چه است که اربابان قاضی رئیسی پنداشته بودند.

*******************************

ایران جولانگاه سلاطین فساد شده است

به باور بسیاری از منتقدان، ایران جولانگاه سلاطین اقتصادی شده است که در هر مقطع از زمان نبض بازار را به دست‌ گرفته‌اند.

حسین راغفر، تحلیلگر اقتصادی در این باره گفته است: من بسیاری از مدیران را می‌شناسم که در دولت‌های گذشته یک‌شبه ره صد ساله رفته‌اند. از نزدیک با وضعیت مالی و زندگی‌شان در دوران قبل و بعد از انقلاب آشنا هستم. به عنوان یک کارشناس در خصوص ثروت‌های بادآورده احساس خطر می‌کنم و در این‌باره به مسئولان هشدار می‌دهم. متاسفانه شرایط جامعه طوری شده که اگر فردی سالم است، افراد دیگر به او انگ بی‌عرضه بودن می‌زنند.

مُلاها در راه شورای امنیت، جامعه در برابر انتخاب


منصور امان

رژیم ولایت فقیه گام به گام در حال عقبگرد به دوره “حق مُسلم” و “کاغذ پاره” است؛ یک فصل سیاه برای مردم و کشور ایران که رویکرد بیهوده و شرارت بار آقای خامنه ای و گُماشته اش بر منصب ریاست جمهوری، آقای محمود احمدی نژاد، آن را رقم زد.

قطعنامه شورای حُکام آژانس بین المللی انرژی اتُمی پیرامون پرونده هسته ای مُلاها، تبدیل دوباره فعالیتهای ماجراجویانه آنها به یک چالش بین المللی را مُهر و امضا کرده است. ۲۵ کشور از ۳۵ عضو این نهاد از رژیم ج.ا خواستار پایان دادن به رفتار مخرب خود شده اند. تنها چین و روسیه گفته اند که با این خواسته مُخالفند.

این بار نیز همچون گذشته مراکز اعلام نشده هسته ای، فعالیتهای پنهانی و پایمالی مُکرر تعهدات موضوع بحث و رایزنی بین المللی است. رژیم ولایت فقیه به ظاهر در واکُنش به “دور نزدن” تحریمهای آمریکا از سوی طرفهای اُروپایی اش، به گونه سیستماتیک در حال گُسترش توان هسته ای خود به سطح استفاده نظامی است. همزمان، آقای خامنه ای و همدستانش سرسختانه از بازرسی آژانس از دو مرکز هسته ای اعلام نشده جلوگیری می کنند.

آخرین باری که رژیم ج.ا با چنین اتهاماتی روبرو گردید، “تحریمهای فلج کننده”، ارجاع پرونده آن به شورای امنیت سازمان ملل و خسارتی سنگین و جُبران ناپذیر را برای اقتصاد کشور، کار و زندگی مردُم و آینده نسلی که می رویید پیامد داشت. قطعنامه روز پنجشنبه آژانس نشان می دهد که رژیم ولایت فقیه از یک بُحران به بُحران دیگر غلتیده و به جُز تحریمهایی که از دور پیشین با خود به دور کنونی بُحران مُنتقل کرده، در حال آن است که تمامی ویژگیهای خطرناک و خسارت بارش را نیز بدان بازگرداند.

واکُنش شورای حُکام همزمان به معنای به جریان افتادن پروسه ای است که ایستگاه بعدی آن می تواند شورای امنیت سازمان ملل باشد. رژیم ولایت فقیه به این ترتیب چشم انداز کاهش یا پایان تحریمها را باز هم اندکی بیشتر کمرنگ کرده و به گونه غیرمسوولانه ای تداوم وضعیت دُشوار و تحمُل ناپذیر اکثریت مردُم ایران را در حساب تنش آفرینی خود منظور کرده است.

این واقعیت تکان دهنده که حاکمان کشور در یکی از تیره ترین دوره های زیستی و معیشتی مردُم، با خونسردی کامل تمام توان خود را در جهت تداوم این وضعیت صرف می کنند، حتی جای توهُم را هم به بهبود شرایط با ادامه حُکمرانی نظام ج.ا باقی نمی گذارد. بیگانگی کامل گردانندگان رژیم ولایت فقیه از درد و رنج توده ی در فشار و کُرونا زده، جامعه را در برابر انتخاب نهایی گذاشته است: بقای خود یا بقای آنها!

مرگ منصوری در رومانی با ⁧داروی نظافت⁩ (واجبی)؟


رسانه‌های رومانی امروز گزارش کردند غلامرضا منصوری، قاضی فراری جمهوری اسلامی خود را از ساختمان ۵طبقه یک هتل به پایین پرتاب کرد و مُرد .

رئیس پلیس بین‌الملل نیروی انتظامی می گوید: پلیس رومانی به ما گفته منصوری خودکشی کرده است.

این در حالیست که برخی منابع می گویند که عوامل حکومتی منصوری را ترور کردند که پرده از جنایات و فسادهای رژیم برداشته نشود.

گفتنی است قاضی منصوری یکی از متهمان پرونده فساد «اکبر طبری» بود. وی که در اواخر سال ۱۳۹۸ از کشور خارج شده بود، چندی پیش با انتشار ویدیویی در فضای مجازی از تمایل خود به بازگشت به ایران در اولین فرصت ممکن خبر داده بود.

چند روز پس از اعلام آمادگی منصوری برای بازگشت به ایران پس از بازگشایی مرزها، سخنگوی قوه قضائیه از دستگیری او در رومانی و تحویل وی به اینترپل خبر داد.

پس از حضور منصوری در دادگاه رومانی ، قاضی در بخارست تصمیم گرفت که به منصوری یک ماه فرصت بدهد و تحت شرایط خاصی آزاد باشد اما هفته ای یک بار خود را به پلیس معرفی کند.

به گزارش ایران اینترنشنال، وی در رومانی قوه قضائیه را تهدید کرده بود که اگر محاکمه شود، ممکن است سخنانی بگوید که به نفع رژیم و قوه قضائیه نباشد.

کاوه موسوی، حقوقدان ایرانی مقیم اروپا روز گذشته با انتشار توییتری اعلام داشت که منصوری از کشور رومانی تقاضای پناهندگی کرده است.

در این میان توئیت مشاور رسانه ای روحانی که از مقامات سابق وزارت اطلاعات بوده است، این احتمال را تقویت می کند که منصوری به دست عوامل حکومتی کشته شده است.

به گزارش رسانه های حکومتی، حسام‌الدین آشنا در واکنش به خبر مرگ قاضی منصوری در توییتر نوشت:

…به‌نظر می‌رسد پرونده موسوم به «طبری» دارای ابعادی غیر اقتصادی هم هست. بدون وجود شبکه‌هایی فعال در هر سه قوه و چه بسا نهاد‌های دیگر بعید است فسادی شکل بگیرد که یک متهمش در رومانی از دنیا رانده شود. نکند سر و ته پرونده زده شود. لطفا مراقب ⁧داروی نظافت⁩ (واجبی) باشید…

تخریب عمدی حریم آخرین نیایشگاه ایلامی در ایران

تخریب عمدی حریم آخرین نیایشگاه ایلامی ایران به دستور حکومت اسلامی

به گزارش بنیاد میراث پاسارگاد، آخرین خبرها از ایذه نشان می دهد که «وزارت میراث فرهنگی حکومت اسلامی» این بار به طور علنی مجوز ساخت و ساز در حریم یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران را صادر کرده است. این اثر تاریخی به نام «اشکفت سلمان» در ایذه قرار دارد و به عنوان آخرین نیایشگاه ایلامی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو نیز به ثبت رسیده است.*

آثار تاریخی اشکفت سلمان و به طور کلی ایذه همچون آثار دیگر سرزمین مان از اولین سال های پس از انقلاب اسلامی مورد تخریب های عمدی جمهوری اسلامی قرار داشته است.

در سال 1380 سازمان میراث فرهنگی وقت پوشش فلزی سنگ نگاره ايلامي كول فرح ایذه را برداشت، با این وعده که به جای آن «حفاظ شیشه ای و بدون اکسیژنی» خواهند گذاشت تا رنگ های این اثر از بین نرود. آن ها نه تنها پوششی دیگر بر این اثر زیبا نگذاشتند بلکه محافظین آنجا را هم مرخص کردند تا امکان ویران کردن آن را ساده تر کنند.

در سال 1382 «عده ای ناشناس» روی یکی از آثار کم نظیر منطقه رنگ پاشیدند. این اثر زن و مردی را در کنار هم نشان می داد، و رنگ آمیزی آن با وجود چندین هزار سال همچنان شفاف و روشن دیده می شد.

چند سال بعد «عده ای ناشناس» با چکش آن را تخریب کردند، آثار تاریخی و مناطق دیگر ایذه نیز همین طور به ویرانی کشیده شد و هیچوقت این «افراد ناشناس» نه دستگیر شدند و نه خبری از آن ها به دست آمد.

فاجعه کرونا در زندان تهران بزرگ؛ استفراغ خونی


زندان تهران بزرگ؛ بحران کرونا و محرومیت صدها زندانی از دسترسی به آب آشامیدنی

خبرگزاری هرانا – از شب گذشته آب تیپ ۵ زندان تهران بزرگ قطع شده و صدها زندانی در این زندان از دسترسی به آب آشامیدنی محروم هستند. از سوی دیگر ۵۲ زندانی در تیپ ۱ زندان تهران بزرگ به بیماری کرونا مبتلا شده‌اند. همچنین یک زندانی در سالن چهار تیپ ۵ این زندان با علایم مشابه کرونا خون استفراغ می‌کند. بازگشت زندانیان از مرخصی بدون طی کردن ایام قرنطینه از جمله مهمترین دلایل شیوع بیماری کرونا در زندان‌های کشور ازجمله زندان تهران بزرگ است.

به گزاش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، از شب گذشته آب تیپ ۵ زندان تهران بزرگ قطع شده و صدها زندانی در این زندان از دسترسی به آب آشامیدنی محروم هستند.

قطعی آب گرم در سالن ۱ اندرزگاه ۲ تیپ ۵ زندان تهران بزرگ از نزدیک به دو هفته پیش تاکنون موجب ایجاد مشکلاتی در برقراری نظافت سالن شد. همچنین از ساعت ۱۱ شب گذشته آب تیپ ۵ زندان تهران بزرگ قطع شده و زندانیان این تیپ از دسترسی به آب آشامیدنی محروم شده‌اند؛ آب اضطراری این سالن نیز صبح روز جمعه ۳۰ خردادماه به اتمام رسید و مسئولان زندان به منظور جلوگیری از اعتراض زندانیان اقدام به قفل کردن درهای سالن‌های این تیپ کرده‌اند.

یک منبع نزدیک به خانواده یکی از زندانیان محبوس در این زندان به هرانا توضیح داد: “در ابتدا قطعی آب گرم خصوصا برای افرادی که مسن‌تر هستند مشکل‌ساز شده و به دلیل استحمام با همین آب سرماخورده و یا سینه پهلو کرده‌اند. از طرف دیگر اکنون در تیپ ۵ آب آشامیدنی هم تمام شده و وضعیت برای زندانیان بسیار بدتر از قبل شده است”.

پیش از این نیز وضعیت آب در این زندان چندان مساعد نبود. آب زندان برای حمام روزانه گاه ۱۷ تا ۱۸ ساعت قطع است. بنا به تجربه سال‌های گذشته به مرور و با گرم‌تر شدن هوا این قطعی آب نیز شدیدتر خواهد شد. طی هفته‌ای اخیر دو شیر آب اضطراری برای دستشویی تعبیه شده است. حمام‌ها تنها ۴ تا ۶ ساعت در روز قابل استفاده هستند به نحوی که بسیاری از زندانیان بین ۲ تا ۵ ماه امکان استفاده از حمام را ندارند. زندانیان تنها از ساعت ۱۲ شب به بعد امکان استفاده از آب گرم را دارند. به دلیل مشکلات موجود میان مسئولین زندان و شهرداری منطقه شهریار، فشار آب کافی برای این زندان و امکان تامین آب گرم وجود ندارد. از اوایل هفته گذشته تاکنون نیز با گرم‌تر شدن هوا بعضی روزهای تنها حدود ۲ ساعت آب زندان وصل است و اکثر ساعت‌ها آب به کلی قطع می‌شود.

از سوی دیگر شمار زندانیان مبتلا به کرونا در زندان تهران بزرگ رو به افزایش است. ۵۲ زندانی در تیپ ۱ زندان تهران بزرگ به بیماری کرونا مبتلا شده‌اند. همچنین یک زندانی در سالن چهار تیپ ۵ این زندان نیز با علایم مشابه کرونا خون استفراغ می‌کند.
تراکم بالای جمعیت در این زندان موجب شیوع بیماری‌های واگیردار همچون کرونا شده است.

بازگشت زندانیان از مرخصی بدون طی کردن ایام قرنطینه از جمله مهمترین دلایل شیوع بیماری کرونا در زندان‌های سراسر کشور و به خصوص زندان تهران بزرگ است.

هرانا پیشتر در گزارشی جامع به وضعیت بهداشت در این زندان نیز پرداخته بود. در هر تیپ زندان تهران بزرگ، یک بهداری وجود دارد اما در اکثر ساعات روز، زندانیان از داشتن پزشک و یا پرستار محروم هستند و تنها یکی از زندانیان با یا بدون تخصص به عنوان مسئول بهداری انتخاب شده است. هر چند روز یکبار از هر اتاق بیست نفره، تنها سه نفر برای رفتن به بهداری انتخاب می‌شوند که همین افراد نیز با کمترین معاینه پزشک و یا پرستار تنها از مسئول بهداری قرصی دریافت کرده و به بند بازگردانده می‌شوند.

زندانیان مبتلا به بیماری‌هایی چون اچ آی وی و هپاتیت خصوصا در زمان شیوع کرونا، بدون امکانات خاصی تنها در سلولی جداگانه در بند ۱ و ۲ تیپ ۱ بسر برده و سرویس بهداشتی و حمام آنها با سایرین مشترک است. این امر می‌تواند جان این افراد را بیش از سایرین در معرض خطر قرار دهد.

شیوع ویروس کرونا در زندان مرکزی سنندج

شماری از زندانیان محبوس در زندان مرکزی سنندج بە ویروس کرونا مبتلا شدە و مسئولین زندان از اعزام زندانیان بە مرخصی خودداری می کنند.

برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، روز چهارشنبە ٢٨ خرداد ٩٩ (١٧ ژوئن ٢٠٢٠)، مسئولین زندان مرکزی سنندج در جمع زندانیان اعلام کردەاند کە چندین زندانی در این زندان بە ویروس کرونا مبتلا شدەاند.

اعتراف روحانی به شیوع گسترده کرونا در زندان‌ها

بر اساس گزارشی که در سایت روحانی منشتر شده است، وی با اشاره به شیوع گستردهٔ کرونا در زندان های جمهوری اسلامی گفته: الان یکی از آثاری که در این ویروس کرونا می‌بینیم این است که یک فرد می‌تواند یک جامعه و شهری و یا دهها نفر را مبتلا کند و آن دهها نفر نیز هر کدام دهها نفر دیگر را مبتلا کنند. چند روز پیش دکتر نمکی (وزیر بهداشت) آماری می‌داد در یکی از زندانها، یک فرد مبتلا وارد شده در این زندان و تا بفهمند، از ۱۲۰نفر جمعیت آن محوطه، ۱۰۰ نفرشان بر اساس نتایج تست ‌گیری مبتلا شدند.

مشروط کردن مرخصی به همکاری با دستگاه امنیتی

مشروط کردن اعطای مرخصی یک زندانی سیاسی به همکاری با دستگاه امنیتی

یک زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی سنندج شش ماه است از حق مرخصی محروم بودە و مسئولین مرخصی وی را مشروط بە همکاری با نهادهای امنیتی کردەاند.

برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، شهریار اسکویی کە هم اکنون در زندان مرکزی سنندج دوران محکومیت ٣٠ ماهە خود را سپری می کند، پس از شس ماه و علی رغم شیوع بیماری کرونا در این زندان همچنان از داشتن حق مرخصی محروم می باشد.

بە گفتە یک منبع مطلع، ماه گذشتە پدر زن آقای اسکویی فوت کردە و مسئولین زندان اعزام بە مرخصی و شرکت در مراسم ختم پدر زنش را مشروط کردەاند بە همکاری وی با نهادهای امنیتی کە از سوی این زندانی سیاسی رد شدە است.

شهریار اسکویی ٤٣ سالە، سال گذشتە از سوی شعبە یکم دادگاه انقلاب سنندج بە ریاست قاضی “سعیدی” بە اتهام همکاری با ”حزب کوملە کردستان ایران“ بە تحمل ٥ سال حبس محکوم شدە بود. این حکم در دادگاه تجدید نظر بە ٣٠ ماه حبس کاهش یافت.

این زندانی سیاسی روز دوشنبە ٢ دی ٩٨ (٢٣ دسامبر ٢٠١٩)، جهت سپری نمودن دوران محکومیت ٣٠ ماهە، خود را بە زندان مرکزی این شهر معرفی نمودە و از آن زمان بدون داشتن حق مرخصی در زندان بە سر می برد.

حکم ظالمانه حبس برای یک محقق و مترجم بهایی


به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، حکم ۱۰ سال حبس تعزیری «فاروق ایزدی نیا»، محقق و مترجم‌ بهایی ساکن تهران، که در تاریخ ۱۸ مرداد ماه ۱۳۹۸، با اتهام «اقدام علیه امنیت کشور از طریق اداره تشکیلات بهایی» توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران صادر شده بود، در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست «احمد زرگر» عیناً تأیید شد.

شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، روز سه شنبه ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹، با صدور دادنامه ای اتهام «فاروق ایزدی نیا» را با توجه به تدریس وی در موسسه علمی BHE که از دانشگاههای مجازی بهائیان می باشد، «اقدام علیه امنیت ملی از طریق هدایت تشکیلات بهائی» اعلام و وی را به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم کرد.

دادگاه این شهروند بهایی که روز ۲۴ بهمن‌ماه ۱۳۹۵ بازداشت و هشتم اسفندماه همان سال با سپردن وثیقه به صورت موقت آزاد شده‌بود، در اسفندماه سال گذشته برگزار شده‌بود.

دادگاه فاروق ایزدی‌نیا شهروند بهایی ساکن تهران برگزار شد

این شهروند بهایی همچنین پیش‌ از این ۳ بار دیگر زندانی شده‌بود و از جمله نام او در لیست اعدامی‌های دهه ۶۰ نیز بود که در همان سال‌ها نیز به دلیل اعتقاد به دیانت بهائی متحمل پنج سال حبس شده‌بود.

«فاروق ایزدی‌نیا»، متولد ۱۳۲۹، مترجم و محقق بهائی ساکن تهران است که از آثار وی می‌توان به ترجمه کتاب‌های «دزد در شب» اثر ویلیام سیرز و «شیاطین شهر لودون» اثر «آدولس لئونارد هاکسلی» اشاره کرد.

گزارشگران حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران در طی عمر حکومت ایران بارها به بهایی ستیزی توسط حکومت ایران اعتراض کرده‌اند و آن را مصداق بارزی از بی‌توجهی دولت ایران به معاهدات حقوق بشری دانسته‌اند.

قانون اساسی جمهوری اسلامی، بهاییت را به عنوان دین یا مذهب به رسمیت نمی‌شناسد، از این رو بازداشت و زندانی کردن بهاییان نیز در طول چهار دهه کماکان ادامه داشته است.

تهدید ملاها به ریشه کن کردن جامعه بهاییان ایران

نماینده ارشد بهاییان در سازمان ملل متحد، تهدید به ریشه‌کن نمودن یک جامعه، محاکمه دسته‌جمعی اعضای آن، حبس مجدد آنها در بحبوحه یک بیماری فراگیر و نفرت‌پراکنی نسبت به آنها” را تحولی هولناک و بسیار نگران‌کننده دانسته است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، نماینده ارشد جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل با انتشار بیانیه ای نسبت به افزایش فشار بر پیروان این آیین در ایران ابراز نگرانی کرد و گفت: اذیت و آزار بهاییان ایران افزایش یافته است

بانی دوگال در بخشی از این بیانیه با اشاره به روش‌های مختلف حکومت جهت افزایش بر بهاییان میگوید: “بهائیان که بزرگ‌ترین اقلیت دینی غیرمسلمانِ ایران هستند از زمان انقلاب اسلامی در سال ١٩٧٩ در ایران تحت اذیت و آزار بوده‌اند. مطابق مصوّبۀ محرمانه‌ای که در سال ١٩٩١ به تأیید مقام رهبری رسیده، باید «راه ترقّی و توسعۀ» جامعۀ بهائی از طریق محروم کردن آنها از دانشگاه و اخلال در وسایل معاش ایشان مسدود گردد”.

احضار ۲۶ شهروند بهایی به دادگاه انقلاب شیراز

خبرگزاری هرانا – پریسا روحی زادگان، اسماعیل روستا، بهاره نوروزی، بهنام عزیزپور، ثمره آشنایی، رامین شیروانی، رضوان یزدانی، سروش ایقانی صغادی، سعید حسنی، شادی صادق اقدم، شمیم اخلاقی، صهبا فرح بخش، صهبا مصلحی، عهدیه عنایتی، فربد شادمان، فرزاد شادمان، لالا صالحی، مژگان غلام پور سعدی، مرجان غلام پور، مریم اسلامی مهدی آبادی، مهیار سفیدی میاندوآب، نبیل تهذیب، نسیم کاشانی نژاد، نوشین زنهاری، ورقا کاویانی و یکتا فهندژ سعدی ۲۶ تن از شهروندان بهایی ساکن شیراز طی احضاریه ای به دادگاه انقلاب شیراز احضار شدند.

در این احضاریه از آنان خواسته شده در تاریخ ۲۶ خردادماه در این شعبه حاضر شوند.

احضار این شهروندان در حالی است که بنا به بیانیه اخیر جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل یک مقام قضایی در دادگاهی در شیراز تهدید به ریشه کن کردن جامعه بهاییان کرده است.

بهاییان بخاطر راستگویی مجازات می‌شوند

۹ تن از شهروندان بهایی به نام‌های رحمت الله دیمی، عطیه صالحی، عطاالله ملاکی، فرزانه دیمی، نسرین قدیری، بنفشه مختاری، آرزو محمدی، سعید ملاکی و رویا ملاکی توسط دادگاه انقلاب بیرجند مجموعاً به ۵۱ سال و ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، بر اساس حکمی که توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب بیرجند به ریاست قاضی حجت نبوی صادر شده است، عطیه صالحی، عطاالله ملاکی، فرزانه دیمی، نسرین قدیری، بنفشه مختاری، آرزو محمدی، سعید ملاکی و رویا ملاکی هر کدام به تحمل به ۶ سال حبس تعزیری و رحمت الله دیمی به دلیل کهولت سن به ۳ سال و ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شدند.

اتهامات مطروحه علیه این شهروندان “عضویت در تشکیلات غیر قانونی و مخل امنیت فرقه ضاله بهائیت و تبلیغ به نفع تشکیلات بهائیت به عنوان گروه و سازمان مخالف نظام مقدس جمهوری اسلامی” عنوان شده است.

این حکم در حالی برای این شهروندان بهایی صادر می‌شود که در حال حاضر با شیوع ویروس کرونا حدود ۵۰ تا ۱۰۰ شهروند بهایی در زندان‌های شلوغ و غیربهداشتی جمهوری اسلامی همچنان در حبس به سر می‌برند.

بهاییان ایران به دلیل راستگویی مجازات می‌ شوند

جامعه جهانی بهاییان طی بیانیه‌ای نسبت به اقدام اخیر دولت جمهوری اسلامی ایران مبنی بر حذف گزینه سایر ادیان در فرم‌های کارت ملی اعتراض کرده است.

در این بیانیه آمده است: «با محدود کردن شماری از متقاضیان کارت ملی هوشمند جدید ایران [محدودکردن گزینه‌های انتخاب دین در فرم‌های متقاضیان کارت ملی] که می‌توانند فقط یکی از چهار دین شناخته شده یعنی اسلام، مسیحیت، یهودیت یا آیین زرتشت را انتخاب کنند- پیروان ادیان دیگر از جمله بهائیان، مجبور می‌شوند که یا در مورد دین خود دروغ بگویند یا از اساسی‌ترین خدمات اجتماعی مانند درخواست وام، خدمات بانکی یا خرید و فروش املاک محروم بمانند.»

این در حالی است که پیروان آیین بهاییت تحت هیچ شرایطی مجاز به دروغ‌گفتن نیستند و در نتیجه عملا از دریافت کارت ملی محروم می‌شوند.

یکی از بزرگ‌ترین اقلیت‌های دینی در ایران بهائیان هستند که از هنگام روی کار آمدن حکومت اسلامی از بسیاری حقوق محروم شده‌اند، آزادی‌شان سلب شده و حتی برخی از آنها اعدام شده‌اند. در حال حاضر دست‌کم ۷۵ شهروند بهایی به دلیل باورهای دینی‌شان زندانی هستند.

وضعیت حقوق بشر در ایران در حال تبدیل به بحران

شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل و رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، در نامه‌ای به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد نسبت به وضع مقررات تبعیض‌آمیز جدید در ایران علیه اقلیت‌های مذهبی و خداناباوران هشدار داد.

در روزهای اخیر گزارش‌ها از ایران خبر از حذف گزینه “سایر ادیان” در فرم درخواست کارت ملی ایران خبر داده‌اند.

شیرین عبادی با بیان این‌که “در ایران تعدادی افراد خدا ناباور، بهائی، یارسان و ایزدی زندگی می‌کنند که بدین نحو از حق شهروندی محروم می‌شوند،” نوشت: «در بین افراد فوق بیش‌ترین تعداد متعلق به جامعه بهائی است و حدود ۳۵۰ هزار بهائی در ایران زندگی می‌کنند. آنان پس از تأسیس جمهوری اسلامی از ابتدایی‌ترین حقوق بنیادین یک انسان محروم شدند و با این تصمیم جدید سایر حقوق خود را هم از دست می‌دهند.»

او به عنوان مثال اشاره کرد که “در ایران اخذ پاسپورت موکول به داشتن شناسنامه و کارت ملی است و بدین‌گونه حتی حق خروج از ایران نیز از آنان سلب می‌شود.”

او در این نامه تایید کرد که “وضعیت حقوق بشر در ایران روز به روز بدتر و در حال تبدیل به بحران است.” به گفته خانم عبادی در ایران “پاسخ هر اعتراض گلوله یا زندان است.”

او خواهان آن شد که مقام سازمان ملل متحد از همه امکانات قانونی برای بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران استفاده کند.

بهائیان حاضر نیستند دین‌شان را پنهان کنند

حذف گزینه “سایر ادیان” از فرم درخواست کارت ملی حق شهروندی را از گروهی از ایرانیان می‌گیرد، بویژه بهائیان که دین‌شان برخلاف اسلام اجازه گفتن دروغ “مصلحتی” را به آنها نداده است و حاضر نیستند دین‌شان را پنهان کنند.

سخنگوی جامعه جهانی بهائیان، به دویچه‌وله فارسی می‌گوید: «این در حقیقت یک وجه جدید آزار و اذیت بهائیان در چهار دهه گذشته است. جمهوری اسلامی در این چهل سال از بهائیان خواسته یکی از اصول اصلی دین‌شان را که راستگویی است کنار بگذارند و آنها را در مقابل دو گزینه قرار داده است؛ بین دین‌شان یا حق داشتن کار، حق تحصیل، زندگی راحت و الان هم حق شهروندی یکی را انتخاب کنند و بهائیان همیشه گفته‌اند که ما هرگز در مورد باورهای دینی ‌مان دروغ نمی‌گوییم و به خاطر همین هم راستگویی از خیلی از حقوق‌شان گذشته‌اند. در تمام این ۴۰ سال به بهائیان گفته شده است که اگر می‌خواهید وارد دانشگاه شوید در مورد دین‌تان دروغ بگویید اگر می‌خواهید کار بکنید دروغ بگویید. اگر می‌خواهید زندان نروید هم همینطور.»

“حذف گزینه دیگر ادیان از فرم درخواست کارت ملی”

فعالان حقوق اقلیت‌ها در ایران و برخی کاربران در شبکه‌های اجتماعی از حذف گزینه “سایر ادیان” در فرم درخواست کارت ملی ایران خبر داده‌اند. این موضوع در صورت تایید، شهروندان بهایی را برای درخواست کارت ملی با تبعیض و مشکل مواجه می‌کند.

در گزارش سال ۲۰۱۹ کمیسیون آزادی بین‌المللی ادیان تبعیض علیه پیروان بهاییت در ایران و از جمله ممنوعیت اشتغال و تحصیل آن‌ها را محکوم کرده است.

در این گزارش سالانه آمده است که در حال حاضر دست‌کم ۷۵ شهروند بهایی به دلیل باورهای دینی‌شان زندانی هستند.

یک کاربر ایرانی در این باره نوشت: …ظاهراً زندان، محرومیت از تحصیل، بستن محل کسب و… کافی نیست. جمهوری اسلامی با ممنوعیت صدور کارت ملی برای بهائیان، قصد دارد عملاً آن‌ها را از شهروندی ساقط کند.
باید کاری کرد…

حبس برای برگزاری جشن در ایام درگذشت “امام”

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، حکم ۶ سال حبس تعزیری «شهریار عطریان»، شهروند بهایی ساکن شیراز، که در مرحله بدوی توسط شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز صادر شده بود، روز پنج‌شنبه ۲۹ خرداد، در دادگاه تجدیدنظر استان فارس، به صورت غیابی و بدون تشکیل جلسه دادگاه عیناً تأیید شد که با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس تعزیری قابل اجرا است.

«شهریار عطریان» پیشتر در آبان سال ۹۸ همراه با شمار دیگری از شهروندان بهایی ساکن شیراز توسط نیروهای امنیتی، با اتهام «برگزاری جشن سالگرد یکی از بزرگان آیین بهاییت»، بازداشت و مدتی بعد با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شده بود.

سازمان اطلاعات سپاه روز چهارشنبه ۸ آبان سال ۹۸ در بیانیه‌ای اعلام کرده افراد بازداشت شده در ایام درگذشت امام هشتم شیعیان اقدام به برگزاری جشن سالگرد یکی از بزرگان آیین بهائیت در شیراز کرده بودند.

این سازمان اشاره‌ای به نام بازداشت شده‌ها نکرده‌، اما مدعی شده «این افراد ضمن حرمت شکنی در ایام سوگواری در حال برگزاری جشن تولد به صورت مخفیانه در سطح شهر شیراز بوده‌اند و توسط سربازان گمنام سازمان اطلاعات سپاه فجر فارس بازداشت شده‌اند.»

سازمان اطلاعات سپاه در اطلاعیه خود چندین بار با عنوان «فرقه ضاله بهاییت» از شهروندان پیرو آیین بهایی یاد کرده‌است.

سال‌هاست که جمهوری اسلامی و نهادهای امنیتی با زدن برچسب‌هایی مانند «فرقه انحرافی یا ضاله» به دگراندیشان از جمله بهاییان، هواداران عرفان حلقه، دراویش و سایر آیین‌ها حمله می‌کنند.

پنجمین روز تجمع اعتراضی کارگران نیشکر هفت تپه

خبرگزاری هرانا – امروز جمعه ۳۰ خرداد، شماری از کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه برای پنجمین روز متوالی در اعتراض به عدم پرداخت معوقات مزدی و دیگر مطالباتشان، در مقابل دفتر مدیریت این شرکت دست به تجمع زدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، امروز جمعه ۳۰ خرداد ماه ۱۳۹۹، کارگران نیشکر هفت تپه برای پنجمین روز متوالی در مقابل دفتر مدیریت این شرکت تجمع کردند.

معترضان مطالبات خود را پرداخت معوقات مزدی، رسیدگی به وضعیت شغلی، تعیین تکلیف شرکت، بازگشت به کار همکاران اخراج شده، ابطال واگذاری شرکت به بخش خصوصی و همچنین تمدید مهلت دفترچه‌های درمانی، عنوان کردند.

کشت و صنعت هفت تپه، قدیمی ترین کارخانه تولید شکر از نیشکر در کشور است که نیم قرن از تاسیس آن می‌گذرد و طبق اصل ۴۴ قانون اساسی اواخر سال ۱۳۹۴ از سوی سازمان خصوصی سازی از چرخه دولتی خارج و به بخش خصوصی واگذار شد.

حدود چهار هزار نفر به صورت رسمی، قراردادی و پیمانکاری در بخش های مختلف این شرکت بزرگ تولید شکر مشغول کار هستند.

شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه در ۱۵ کیلومتری شهر شوش در شمال خوزستان واقع است.

قاضی تبهکار رژزیم ملاها در خارج خودکشی و مُرد


رسانه‌های رومانی گزارش کردند غلامرضا منصوری، قاضی فراری جمهوری اسلامی خود را از ساختمان ۵طبقه به پایین پرتاب کرد و مُرد .

شماری از نشریات رومانی به نقل از پلیس این کشور نوشته‌اند که جسد منصوری در حالی پایین ساختمان پیدا شده که در ظاهرا از پنجره به بیرون پرت شده است.

پلیس رومانی در حال تحقیق درباره دلیل مرگ و مشخص شدن نحوه پرت شدن از پنجره یا احتمال اقدام به خودکشی است

این خبر تکمیل می شود.