Previous Next

بازهم دروغ های شاخدار و وقیحانه روحانی


روحانی امروز طی سخنانی در خراسان گفت: اگر کسی مدعی شود ایران اسلامی، نظام ما و دولت ما ناکارآمد است و نتوانسته است به مشکلات مردم توجه کند سخنی ناروا و ناصحیح گفته است.

روحانی گفت: آن‌هایی که می‌گویند ملت ایران از مسیر پیشرفت بازداشته شده است و آن‌هایی که در کاخ سفید ادعا می‌کنند ما اقتصاد ایران را منجر به شکست می‌کنیم بدانند این حرفشان ناصحیح و نارواست.

وی افزود: آمریکایی‌ها در هر مسیری که رفتند شکست خوردند و این به معنای پیروزی و موفقیت ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی است.

فیلم زیر: روحانی جدیدا به تنهایی مرزهای دروغ های مفتضحانه در جهان را جابه جا کرد

بخوانید: متهم دانه درشت به “قول شرف” آزاد شد!


با قرار وثیقه ۵ میلیاردی به زندان رفت به «قول شرف» آزاد شد!

وقتی متهم به فساد راضی شد از اوین به منزل تشریف ببرد!

احمد توکلی نماینده سابق مجلس ملاها و رئیس هیئت مدیره دیده‌بان شفافیت و عدالت، در نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه مسائلی را در مورد بازداشت و نحوه آزادی نماینده اصولگرای ابهر مطرح کرده است.

براساس نامه‌ی توکلی این نماینده با قرار وثیقه ۵ میلیاردی به زندان رفته، اما با تغییر این قرار به «قول شرف» آزاد شده است. توکلی می‌گوید در پرونده او «بحث سوءاستفاده مالی مطرح است»

از قرار معلوم چهارشنبه ۱۹ تیرماه آقای محمد عزیزی، نماینده ابهر از طریق هیئت رئیسه مجلس به دادسرا فراخوانده میشود. پس از تحقیقات اولیه برای وی قرار تأمین وثیقه ۵ میلیارد تومانی صادر شده اما چون متهم از تأمین وثیقه خودداری کرد، روانه اوین می شود.

احمد توکلی در مورد این اتفاق گفته که پس از این «دادستان محترم تهران با قرار صادره مخالفت می‌کند و از بازپرس می‌خواهد آن را به قرارِ «التزام به حضور با قول شرف»، یعنی نازل‌ترین نوع قرار تأمین، تبدیل کند. بازپرس نیز می‌پذیرد.»

فساد ۶۹.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ تومانی گروه “هاشمی‌ها و شازده”

دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰ نفر از متهمان اقتصادی در شعبه چهارم دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران و مفسدان اقتصادی صبح امروز ۹ تیرماه به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد. (عکس زیر)

رسیدگی به اتهامات مریم هاشمی فرزند محمد، مدیرعامل شرکت نادین فرتاک پارسیان که در حین خروج از کشور دستگیر شد، محمد هاشمی فرزند محمدرضا، علی هاشمی فرزند محمد، مصطفی هاشمی فرزند محمدرضا، محمدرضا هاشمی فرزند محمد، حسن هاشمی فرزند علی اکبر، ابوالفضل هاشمی فرزند غلامحسین، محسن ثابت قدم راسخ فرزند علیرضا، ابراهیم مختاری فرزند احمد و بهرام شازده احمدی فرزند اکبر به اتهام مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور به نحو عمده از طریق جذب سپرده در قالب عقد مضاربه منتهی به حیف و میل سپرده گذاری و سردستگی گروه مجرمانه و تحصیل مال از طریق نامشروع و پولشویی با ۲۶۴ نفر شاکی، صبح امروز ۹ تیرماه سال جاری در شعبه چهارم دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران و مفسدان اقتصادی به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.

احتمال اعدام دهها نفر توسط مزدوران یمنی سپاه


ایالات متحده با انتشار بیانیه‌ای از احکام اعدام ۳۰ نفر از سوی شورشیان حوثی که مورد حمایت رژیم ایران هستند، ابراز نگرانی کرد.

یک دادگاه شورشیان حوثی، ۳۰ مرد را به اعدام محکوم کرده است اما سازمان ملل می گوید بسیاری از این افراد طی سه سال گذشته شکنجه شده اند و بازداشت آنها نیز با انگیزه های سیاسی بوده است.

به گزارش صدای آمریکا، در بیانیه وزارت خارجه آمریکا آمده است که ایالات متحده به شدت نگران احکامی است که از سوی حوثی‌ها مورد حمایت رژیم ایران صادر شده و ۳۰ زندانی سیاسی را به مرگ محکوم کرده است.

آمریکا از حوثی‌ها خواسته تا از صدور این احکام دست بردارند و از جمله بازداشت های خودسرانه را نیز متوقف کنند.

گفته می شود بیشتر محکومان به اعدام، دانشگاهیان، دانشجویان، و سیاستمداران مرتبط با دولت عبد ربه منصور هادی، رئیس جمهوری یمن است.

در یمن، جمهوری اسلامی از حوثی های یمن حمایت می کند و دیگر گروه ها مورد حمایت عربستان و متحدان این کشور هستند. جنگ داخلی موجب مرگ دهها هزار نفر شده است.

فیلم؛ زبان از توصیف این همه ظلم عاجز است

براستی کلمات از توصیف حد و مرز وقاحت و رذالت حاکمان جمهوری اسلامی و کارگزاران حکومتی عاجزند

….داماد شمخانی خیلی راحت می‌گه: خلاف می‌کنیم، پولشم می‌دیم…اون خانم تو اصفهان تصادف می کنه، می گه: آدم کشتم، پولشو می دم….همین ها که جنگل می کُشن، شهر می کُشن، …

خطر جنگ تا چه حد جدی است؟ پاسخ کارشناس


جنگ آمریکا با رژیم ایران در ماه های آینده خطری جدی است

یک پژوهشگر ارشد “مؤسسۀ مطالعات امنیت ملی” اسرائیل در گفتگو با رسانه های فرانسوی گفته است: تبعات اقتصادی فشارهای حداکثری آمریکا برای حکومت ایران غیرقابل انکار و بسیار سنگین و شکننده بوده است. در نتیجۀ این فشارها اقتصاد جمهوری اسلامی در آستانۀ فروپاشی است و بنیه آن در حمایت مالی از گروهایی نظیر حزب الله نیز تحلیل رفته است. با اینهمه معلوم نیست فشارهای حداکثری آمریکا به تغییر رفتار رژیم ایران و یا تغییر رژیم در ایران منجر شود.

رادیو بین المللی فرانسه به نقل از این پژوهشگر اسرائیلی ااعلام کرد: در صورت ناکامی آمریکا در رسیدن به اهداف خود از طریق تشدید فشارها و تحریم ها، دولت واشنگتن و رژیم تهران هیچ طرح جایگزینی ندارند و فقدان طرح جایگزین تنها خطر جنگ را تقویت می کند.

وی افزود: مسئله اینجاست که مهار وضعیت موجود و جلوگیری از وقوع درگیری نظامی در نتیجۀ تشدید تنش ها بسیار دشوار است. به گفته این کارشناس، در فقدان لغو یا تعلیق تحریم های آمریکا، رهبر جمهوری اسلامی با انجام مذاکره با واشنگتن موافقت نخواهد کرد و بعید است که آمریکا هم تحریم ها و فشارهای خود را علیه رژیم ایران ولو به طور موقت به حال تعلیق درآورد. در نتیجه این بن بست، وضعیت تنش آلود فعلی را بسیار خطرناک می کند.

وی می افزاید: در چنین وضعیتی رژیم ایران به فعالیت های ناامن کننده اش در خلیج فارس ادامه می دهد تا اولاً ثابت کند که از اهرم های فشار قدرتمند برخوردار است. ثانیاً تهران با اقدام های ناامن کننده اش در خلیج فارس می خواهد نشان بدهد که تبعات منفی فشارهای حداکثری آمریکا می تواند دامان دیگر کشورها را نیز بگیرد.

به گفتۀ کارشناس اسرائیلی، ادامۀ این وضع می تواند خودداری آمریکا را از به کارگیری گزینۀ نظامی در ماه های آینده ضعیف تر و خطر درگیری نظامی را قوّی تر کند.

ایران در چنگال سپاه تروریستی پاسداران است


منشـه امیـر

سرنوشت جنگ را سپاه پاسداران رقم خواهد زد

حکومت، خود را ظاهرا “جمهوری اسلامی” می نامد، ولی در واقع حکومت مطلقه سپاه پاسداران است که علی خامنه ای و دیگر آخوندهای فرصت طلب را وسیله قرار داده که فرمانروایی را به دست داشته باشد، و در راه رسیدن به هدف های جاه طلبانه خود، به هر اقدامی که لازم بداند دست بزند.

نه تنها اقتصاد کشور را دراختیار گرفته اند، بلکه سیاست خارجی رژیم و اینده جنگ و صلح حکومت را نیز رقم می زنند و هیچکس جز آنان، اختیاری در این زمینه ندارد و علی خامنه ای در مقام ولی مطلقه فقیه، اسیر دست پاسداران است و اجرا کنندۀ نیات و هدف های آنان می باشد.

جمهوری اسلامی نیست، حکومت سپاه پاسداران، در زیر پوشش رهبری از جانب روحانیون است.

حالا هم با بی صبری در انتظار به آن دنیا رفتن خامنه ای نشسته اند، تا بتوانند کسی را به روی کار آورند که به طور کامل فرمانبردارشان باشد و در راستای تامین منافع دراز مدت و خواسته های آنان رفتار کند.

آیا بحران در روابط ایران با ایالات متحده را کارشناسان سیاست خارجی رژیم رقم می زنند؟

خیر، در حکومت ایران چنین اختیاری در دست کارشناسان و بلندپایگان وزارت خارجه نیست.

این سیاست، در دفتر خامنه ای تدوین می شود و سپاه پاسداران است که آن را به ولی مطلقه فقیه دیکته می کند و زیر پوشش حکومت روحانیون، بر همه چیز و همه جا تسلط دارد.

حالا هم سرنوشت درگیری جنگی با ایالات متحده و رویارویی امنیتی با بریتانیا را، سپاه پاسداران است که رقم می زند:

اگر مزاحمتی برای آمد و شد کشتی ها به وجود نیاورد، جنگ رخ نخواهد داد.

ولی اگر جسارت کند و مثلا یک هواپیمای جنگی آمریکایی را با سرنشینان آن ساقط سازد، آنگاه درگیری جنگی حتمی خواهد شد.

حالا به جنگ فرسایشی با ایالات متحده ادامه می دهند و امید دارند که پرزیدنت ترامپ را چنان خسته کنند که بساطش را از خلیج فارس برچیند و به کاخ سفید باز گردد و یا آن که یک سال و اندی باقیمانده دوران نخست او سپری شود و شاید ترامپ در انتخابات بعدی شکست بخورد و دموکرات ها قدرت را به دست گیرند و کشتیبان را سیاستی دگر پیش آید.

دموکرات ها از هم اکنون با گذراندن لایحه ای در مجلس نمایندگان، که در آن جا از اکثریت عددی برخوردار هستند، اعلام کردند که ترامپ حق اعلام جنگ علیه رژیم ایران را ندارد.

ولی اولا، چنین لایحه ای باید از تصویب مجلس سنا نیز بگذرد، که نهادی مهمتر از مجلس نمایندگان است، و در آن جا، حزب جمهوریخواه است که از اکثریت برخوردار می باشد، و به احتمال بسیار، لایحه مجلس نمایندگان را خنثی خواهد کرد.

حالا نوبت سپاه پاسداران است که دست از پا خطا نکند و تنش را افزون نسازد، و آن گاه حادثه ناخوشایندی رخ نخواهد داد، ویا مثلا از عبور یک رزمناو و یا حتی یک نفتکش آمریکایی از تنگه هرمز جلوگیری کند و آنگاه، بازی، دیگر شوخی نخواهد بود.

ادعا می کنند که رژیمشان جمهوری است، یعنی بازتاب دهنده اراده جمهور و خواست ملت است.

لاف میزنند که رژیمشان اسلامی است، یعنی در راه اعتلای اسلام گام بر می دارد، ولی در حقیقت، حکومت نظامیان، و یا به سخنی بهتر و درست تر، حکومت سپاه پاسداران است.

آن ها در ابتدا یک نیروی کوچک و چریکی، چیزی در حد گارد ریاست جمهوری بودند که ماموریتشان تامین امنیت سران رژیم و خنثی کردن مخالفان حکومت بود.

ولی با گذشت زمان، به طور فزاینده ای فربه گردیدند و اشتهایشان بیشتر شد و توانستند بودجه های کلان تری را در اختیار بگیرند و حالا ارباب حکومت هستند و زمام مملکت را در همه زمینه ها از فرهنگی و هنری، تا اقتصادی و سیاسی، بازرگانی و روابط خارجی به دست دارند.

استدلالشان آن است که ماموریت تعیین شده برای آنان، پاسداری از انقلاب بوده و بدون تسلط بر اقتصاد و سیاست خارجی و نظامیگری و تولید اسلحه و تسلط بر دولت، و هر زمینه دیگر، نمی توان آن گونه که باید و شاید، از انقلاب در برابر آن چه که “دشمن” می نامند، دفاع کرد.

ظاهرا یک نیروی مسلح دیگر به نام ارتش ملی وجود دارد.

ولی این ارتش شبحی بیش نیست و موجودیتش در واقع فقط روی کاغذ است و همه وظایف نظامی و امنیتی را حزب سپاه پاسداران در دست خود قبضه کرده است و اجازه برپایی هیچ حزب دیگری را در برابر خود نمی دهد.

همه آخوندهای حکومتی نیز مجیزگوی سپاه پاسداران شده اند و آن آخوند معروف در خطبه نماز جمعه می گوید که وضع اقتصاد کشور بسیار خراب است و توصیه می کند که عَنان اقتصاد مملکت به دست آنانی سپرده شود که آن ها را “جوانان متعهد و انقلابی” می نامد، یعنی نوچه های سپاه پاسداران.

خودشان بودند که بحران اقتصادی ایران را به وجود آوردند.

خودشان بودند که آمریکا را هول دادند که از برجام خارج شود و خودشان بودند که با سازمان های ترور پیمان برادری بستند و سیل پول و اسلحه ایران را برای کمک رسانی به آنان جاری ساختند و اکنون هم کلید جنگ و صلح را به دست دارند.

مرحوم مغفور اکبر هاشمی رفسنجانی بود که به پاسداران اجازه داد اونیفورم به تن کنند و نخستین گام را برای مبدل شدن به یک نیروی مسلح منظم بردارند.

تا آن روز، این ظاهرا پاسداران انقلاب اسلامی، یک نیروی چریکی بودند. آن ها را رژیم به وجود آورد که مبادا ارتش ایران هوای حکومت پیشین به سرش بزند و قصد کودتا داشته باشد.

دوران هشت ساله احمدی نژاد، زمان شکوفایی هرچه بیشتر سپاه پاسداران بود.

ولی پیش از او نیز سپاه توانسته بود بنادر آزاد خود را برای قاچاق کالا در سواحل جنوبی برپا کند و بخش هایی از اقتصاد کشور را به تسلط خود درآورد.

در واقع، باز هم در دوران هاشمی رفسنجانی بود که شماری از رشته های پرسود تولیدی و کارهای عمرانی و سازندگی به سپاه سپرده شد.

امروز این نیرو، همراه با نهادی که بنیاد مستضعفین نامیده می شود و نهادهای دیگری که با نام های مختلف، در واقع شاخه هایی از قدرت اقتصادی سپاه پاسداران هستند، نیمی از اقتصاد ایران، و شاید هم خیلی بیشتر از پنجاه درصد آنرا در اختیار دارند و پادشاهی می کنند.

امروز بسیاری از پست های کلیدی در حکومت ایران، به دست افراد سپاه سپرده شده است.

منظور سپاهیانی است که به عضویت مجلس فرستاده شده اند و یا در شهرداری تهران و دیگر شهرها و استانداری ها و در نهادهایی چون صدا و سیما و سازمان های دیگر، قدرت را در دست خود قبضه کرده اند و نقشه تسلط کامل بر ایران، و بر حکومت آن، و اقتصادش و همه جنبه های دیگر زندگیش را دارند.

برای آن که روز به روز مراکز قدرت بیشتری را به تصرف و تسلط خود درآورند، سیاست خارجی رژیم را همیشه به سوی افراطی گری و تشنج کشانده اند.

به بهانه آن که باید انقلاب اسلامی را به کشورهای همسایه نیز صادر کرد، در عراق و سوریه و یمن و کشورهای دیگر به دخالت نظامی پرداختند و برنامه های اتمی رژیم را به هدف تولید جنگ افزار هسته ای رقم زدند و ارتش، کاملا به حاشیه رانده شد . گرچه، فرماندهان ظاهرا این نیروی ملی نیز، همان ماموران سپاه پاسداران و فرمانبرداران آن هستند.

روزی که خامنه ای از این دنیا برود، حساس ترین لحظات عمر سپاه پاسداران آغاز می شود.

آنان از گزینش آخوند دیگری به عنوان ولی فقیه صرفنظر نخواهند کرد. زیرا حکومتی که منحصرا در دست نظامیان است، در جهان شهرت خوب و در بین شهروندان، محبوبیتی ندارد و نمی تواند از جانب ملت مورد حمایت قرار گیرد.

سپاه پاسداران به یک ویترین نیاز دارد، و آن، می تواند یک به ظاهر روحانی جوان باشد که در سپاه و در کنار آن بزرگ بشه و حتی اگر عبا به تن کرده و عمامه نیز به سر گذاشته، ولی در واقع یک سپاهی کلاچینکوف به دست (و یا به تلفظ فارسی آن، کلاشینکف به دست) بوده و می باشد.

نام مجتبی خامنه ای را می برند. ولی بعید می نماید که روحانیون سالمند و کهنه کار رژیم حاضر شوند این لقمه ناپخته را قورت بدهند.

مسلما یک فرد جوان، هر اندازه هم که در مدرسه دینی تحصیل کرده باشد، هنوز تا مقام ولی فقیه فاصله بسیار دارد.

ولی همانگونه که شخص خامنه ای را به مقام رهبری رساندند و عنوان دینی او را به ایت الله ارتقاء دادند، ممکن است در صدد برآینده برای پسرش نیز به همین ترفند متوسل شوند. اگر هم نتوانستند، قانون اساسی رژیم را تغییر می دهند – این که کاری ندارد!

ولی فردا را به آینده بسپاریم.

آن چه امروز مطرح است آن است که سپاه پاسداران، با همه قدرتی که در ایران در دست خود قبضه کرده، آیندۀ رژیم و سرنوشت ایران زمین را در چه مسیری پیش می برد؟

آیا قصد دارد ایالات متحده را به یک درگیری جنگی گسترده بکشاند، و یا آن که به جنگ فرسایشی کنونی بسنده می کند؟

پیشگویی در چنین اموری امکان پذیر نیست.

ظاهرا نه سپاه خواهان جنگ است و نه ایالات متحده در پی یک درگیری تمام عیار نظامی می باشد.

ولی همیشه اما و اگر وجود دارد و یک اشتباه محاسباتی و یا یک اقدام نسجیده و حتی شاید غیرعمدی نظامی، ممکن است به ناگهان آتش جنگ را شعله ور سازد و منطقه کن فیکون شود.

درب مسجد روستا را روی احمدی‌نژاد بستند!

کانالهای حامی احمدی نژاد نوشتند در حالیکه با هماهنگی قبلی قرار بود رئیس جمهور سابق نظام عصر شنبه در ایوان خانه‌ای در روستای رودبست بابلسر برای مردم این منطقه سخنرانی کند، رییس اوقاف و بخشدار در ورودی مسجد جامع را بستند و احمدی‌نژاد در میان جمعیت زیادی از مردم در بیرون این مسجد سخنرانی کرد.

مشکل، اسامی فروغ فرخزاد و شجریان و… است

مشکل، اسامی فروغ فرخزاد، شجریان و سیمین بهبهانی است

پس از درگذشت جمشید مشایخی، بازیگر سرشناس ایران، محمدجواد حق‌شناس، رئیس کمیسیون نامگذاری شورای شهر تهران به شورای شهر پیشنهاد داد که نام برخی از خیابان‌های تهران به نام چهره‌هایی همچون علی حاتمی، هوشنگ ابتهاج، سیمین دانشور، محمدرضا شجریان، سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد تغییر داده شود. این پیشنهاد بدون هیچ مخالفی و با ۱۷ رأی موافق به تصویب شورای شهر رسید.

اما اکنون فرمانداری تهران با اعتراض به “بخشی از نام‌گذاری‌ها” عملا این روند را متوقف کرده است.

در حالی که پیش از این نیز اعلام شده بود که مشکل فرمانداری با برخی نام‌های مطرح‌شده است، خبرگزاری ایسنا نوشت که این مشکل مشخصا با اسامی فروغ فرخزاد، محمدرضا شجریان و سیمین بهبهانی است.

این خبرگزاری به نقل از روزنامه شهروند و از قول محمدجواد حق‌شناس نوشت که شورا مصوبه را پس نگرفته است اما “در حال شور و مشورت” است. حق‌شناس درباره احتمال حذف شدن این سه اسم، به گفتن “موضوعاتی از این دست نیازمند صبر است و زمان می‌خواهد که به نتیجه برسد” اکتفا کرد.

شرط انگلیس برای رفع توقیف نفتکش رژیم ایران


وزیر خارجه انگلیس به ظریف گفته است که کشورش به شرط این تضمین که نفتکش رژیم ایران به سوریه نرود، رفع توقیف آن را تسهیل خواهد کرد

جرمی هانت به وزیر خارجه ملاها گفت: اگر اطمینان یابیم که نفتکش به سوریه نمی‌رود آزادی آن را تسهیل می‌کنیم. وی افزود: البته این کار پس از روند دادگاه‌های جبل‌الطارق صورت می‌گیرد.

در این گفتگوی تلفنی، ظریف بدون در نظر گرفتن افزایش تنش با کشورهای غربی گفت: جمهوری اسلامی به صادرات نفت خود در هر شرایطی ادامه خواهد داد.

چه کسی مسیر نفتکش خامنه ای را لو داد؟

سعید لیلاز، تحلیلگر مسایل سیاسی و اقتصادی در پاسخ به این سئوال خبرآنلاین که آیا احتمال لو رفتن مسیر نفتکش جمهوری اسلامی از داخل کشور وجود دارد، گفت: معلوم است که این فرض هم امکان پذیر است.اینکه بگوییم در دستگاههای ما جاسوس نداریم، حرف غلطی است.اتفاقا جدی ترین و خطرناک ترین جاسوس ها در امنیتی ترین ومحرمانه ترین قسمت ها فعال هستند. همین رفتار اخیر صدا و سیما نشان داد که اگرآنها اطلاع داشتند که این نفتکش از کدام مسیر می رود، به شما قول می دهم از تلویزیون به صورت مستقیم آن را پخش می کرد!

پاسداران يک شهروند فرانسوی را به گروگان گرفتند


فریبا عادل‌خواه، پژوهشگر و شهروند دو تابعیتی ایرانی-فرانسوی توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد

فریبا عادل‌خواه ، جامعه شناس و پژوهشگر ساکن پاریس،‌ علاوه بر حضور در مجامع علمی کشورهای مختلف جهان، در دانشگاه‌های ایران نیز با موضوعاتی چون اقتصاد و سیاست سخنرانی‌هایی را انجام می‌داده و به طور مرتب در حال تردد به ایران بوده است.

از علل بازداشت و اتهامات وارده به فریبا عادل‌خواه اطلاع دقیقی در دست نیست، اما به گفته برخی از منابع خبری در شبکه‌های اجتماعی، وی در سلول انفرادی “بند ٢ الف” اطلاعات سپاه، نگه‌داری می‌شود.

تصمیم فرانسه یکروز پس از سفر مشاور مکرون

وزارت امور خارجۀ فرانسه، به کلیۀ شهروندان این کشور که قصد سفر به ایران داشته باشند هشدار داد که به دلیل «افزایش تنش در منطقه و اثرات آن بر موقعیت داخلی ایران»، برنامۀ سفر خود به این کشور را به تعویق اندازند.

به گزارش رادیو فرانسه، سرنگون ساختن پهپاد آمریکائی و آرایش نیروهای حاضر در منطقه برای هرگونه رویاروئی احتمالی، و زورآزمائی‌های تازه با انگلیس در پی توقیف یک نفتکش رژیم ایران در جبل‌الطارق، تهدیداتی است که ثبات و امنیت ایران را در خطر قرار داده است.

وزارت امور خارجۀ فرانسه در بیانیۀ خود هشدار می‌دهد که «نیروهای انتظامی و امنیتی حکومت ایران بطور کلی [در امور مردم] بسیار دخالت می‌کنند و در این زمینه از جمله کسانی که شهروندان خارجی با آنان در تماس هستند و بویژه محافل دانشگاهی را تحت نظارت خاص قرار می‌دهند».