Previous Next

تشکیل کابینه اسرائیل کار ساده ای نخواهد بود


بررسی نتایج تقریبا نهایی شمارش آراء در انتخابات اسرائیل نشان می دهد که هر دو رقیب اصلی، یعنی حزب لیکود و حزب نوبنیاد آبی و سفید، مساوی کرده اند و اکنون پرسش آن است که کدام یک از آنها خواهد توانست شمار بیشتری از احزاب دیگر را به ائتلاف با خود بکشاند تا بتواند دولتی تشکیل دهد که دست کم ۶۱ کرسی (یعنی نیم به اضافه یک کرسی های پارلمانی) را به دست آورد.

به گزارش رادیو پیام اسرائیل، دو حزب لیکود و آبی و سفید، هر دو ۳۲ کرسی به دست آورده اند. ولی احزاب جناح راست در مجموع دارای کرسی های بیشتری در مقایسه با آبی و سفید و احزابی هستند که ممکن است از آن پشتیبانی کنند.

همان گونه که طی هفته های گذشته بارها ارزیابی شده بود، کلید تشکیل کابینه آینده همچنان در دست حزب اویگدور لیبرمن رهبر حزب اسرائیل خانه ماست (ییسرائل بیتینو) می باشد که روابطش با نتانیاهو تیره است و او بود که با کناره گیری از سمت وزیر دفاع، در واقع نتانیاهو را به برگزاری انتخابات زودرس کشاند و پس از انتخابات پنج ماه پیش نیز حاضر به عضویت در کابینه جدید او نگردید، و بدین سان، اسرائیل به ناچار وارد دور دوم انتخابات عمومی گردید.

لیبرمن امروز (چهارشنبه) خواهان آن شد که حزب لیکود، همراه با حزب آبی و سفید و حزب ییسرائل بیتینو و شاید شماری دیگر از احزاب، یک دولت وحدت ملی برپا سازند که مذهبیون را در آن جای پایی نباشد و بتوان از میزان نفوذ آنها کاست و بودجه هایی را که به امور مذهبی اختصاص داده شده، کمتر کرد.

بنی گانتس رهبر حزب آبی و سفید پیشتر گفته بود که در دولتی به ریاست نتانیاهو نخواهد نشست، زیرا وی دارای پرونده های فساد مالی می باشد. لیبرمن نیز گفته بود که حاضر به نشستن با مذهبیون تعصب گرای نیست که مرتبا از کشور بودجه می گیرند و به کار تولیدی نمی پردازند و حاضر نیستند فرزندان خود را به خدمت نظام وظیفه بفرستند.

ولی آشنایان امور سیاسی در اسرائیل، با لبخند می گویند که اظهارات پیش از انتخابات به جای خود، ضرورت های پس از انتخابات را نمی توان نادیده گرفت و آن ها ممکن است تعهدات پیشین را باطل کنند.

همگان بر این باورند که باید بیشترین تلاش به عمل آید که دولت آینده هرچه زودتر برپا گردد و کشور به انتخابات دور سوم کشانده نشود.

حمایت جانانه بازیکن مردمی از “دختر آبی”


وریا غفوری کاپیتان تیم استقلال تهران با پوشیدن تی‌شرت “دختر آبی” خشم رسانه‌های تندروی حکومت را برانگیخت. آنها مدعی شده‌اند که وی این تی‌شرت‌ها را بین بازیکنان استقلال پخش کرده است.

بازیکنان تیم فوتبال استقلال تهران روز یک‌شنبه ۲۴ شهریور قبل از آغاز بازی مقابل تیم نفت مسجد سلیمان برای گرامی‌داشت یاد سحر خدایاری تی‌شرتی مشکی روی پیراهن ورزشی خود به تن کردند که روی آن عبارت “دختر آبی” به زبان‌های فارسی و انگلیسی به چشم می‌خورد.

خبرگزاری فارس با انتشار ویدیویی وریا غفوری، کاپیتان تیم استقلال، را مسئول پوشیدن تی‌شرت‌هایی با نوشته “دختر آبی” توسط بازیکنان تیم استقلال معرفی کرده است.

این اقدام به زعم این خبرگزاری با استقبال “رسانه‌های ضد انقلاب” مواجه شده است. از همین رو، شماری از کاربران شبکه‌های اجتماعی از “پرونده‌سازی” برای غفوری خبر می‌دهند. هشتگ “وریا غفوری” در توییتر به محلی برای بحث در این زمینه مبدل شده است.

خبرگزاری فارس و برخی دیگر رسانه‌های نزدیک به جریان‌های تندرو در ایران، گزارش داده‌اند که این غفوری بوده است که “تی‌شرت‌ها با عبارت دختر آبی را بین بازیکنان پخش کرده و به رغم مخالفت جواد زرینچه، سرپرست تیم، از بازیکنان خواسته با این تی‌شرت‌ها وارد زمین شوند و عکس یادگاری بگیرند.”

خبرگزاری فارس می‌گوید: «ناظر مسابقه گزارش اقدام تیم استقلال را به حراست فدراسیون داده است و قرار است گزارش به حراست ورزش هم اعلام شود. باید منتظر شد و دید آن‌ها چه تصمیمی درباره این اقدامات خودسرانه می‌گیرند.» خبرگزاری فارس می‌گوید که وریا غفوری “سابقه چنین کارهایی را دارد و سال گذشته با تمسخر صحبت‌های وزیر خارجه تیم را به حاشیه برد.”

سال گذشته پس از آن‌که محمد جواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، گفت “ما افتخار می‌کنیم به خاطر فلسطین و لبنان تحت فشاریم”، وریا غفوری در شبکه‌های اجتماعی خود نوشت: «شما تحت فشار نیستید و در واقع این مردم عادی هستند که تحت فشار هستند». او به دلیل این اظهارات به حراست وزارت ورزش احضار شد اما کماکان در مصاحبه با خبرنگاران گفت که “حرف حق را زده و ترسی از بازخواست مسئولان ندارد”.

عبارت دختر آبی را حذف کردند

عکس تیم تاج (استقلال) با تی‌شرت دختر آبی به دستور نهادهای امنیتی و همچنین وزارت ورزش جمهوری اسلامی از صفحات رسمی باشگاه حذف شد. (عکس زیر گزارش)

نرگس محمدی، مدافع دربند حقوق بشر در نامه‌ای که از زندان اوین به بیرون فرستاده به موضوع خودسوزی “دختر آبی” پرداخته و نوشته است: «سحر درد حبس عدالت را با به آتش کشیدن جانش عیان کرد.»

وی با اشاره به اینکه “سحر در مقابل دادگاه انقلاب خود را به اتش کشید،” نوشته است: «همان بیدادگاهی که زنان و مردان بی شماری را طی۴۰ سال گذشته به ناحق به اعدام، حبس و شکنجه و شلاق محکوم نموده و زندگی ها و جان ها به یغما برده است.»

نرگ محمدی به ریاست ابراهیم رئیسی بر قوه قضاییه پرداخته است: «از زمان بر سر کار آمدن آقای رییسی تعداد زندانیان زن در اوین به سرعت در حال افزایش است. تا چند وقت پیش، در این بند ۱۵ تا ۲۰ زندانی زن بودیم، اما اکنون ۵۶ زندانی زن فقط در بند اوین هستیم.»

وی همچنین در یک افشاگری تکاندهنده به “بازداشتگاه‌های غیرقانونی خارج از نظارت سازمان زندان‌ها” اشاره کرده و نوشته است: “این بازداشتگاه‌ها در اطراف شهر تهران دایر و فعال شده و متهمان در سلول‌های انفرادی امنیتی نگهداری شده و مورد بازجویی قرار می‌گیرند.”

به باور نرگس محمدی، “دختر آبی برای افشای چنین رسم ظالمانه‌ای آنهم از سوی دستگاهی که مدعی عدالت است در میان شعله‌های سرخ، پر و بال سوخته عدالت را به نمایش گذاشت تا شاید به خواب رفتگان بدتر از مرگ به خود آیند.”

(در سوک سحر خدا یاری)

عارف پژمان

قصه ء کوتاه شب بدون سحر!

این چه شامیست که رویش به سحر نیست که نیست
گل ، کجا رفت که بویش به سحر، نیست که نیست
آب آن نهر ، نگر، مویه کنان ، می گذرد
بغض کرده و گلویش به سحر نیست که نیست
دختر آبی درین هفته نیامد ، هیهات
بر سر شانه سبویش به سحر نیست که نیست
شاخ نورستهء شمشاد چرا زود شکست
سهرهء خاطره گویش ، به سحر نیست که نیست
زلف رودابه که آویخته بود بر در و بام
چند سحر رفت که مویش به سحر نیست که نیست
این وطن ، یکسره پاتوق تبهکاران شد
شب دراز است، تک و پویش به سحر نیست که نیست
رفت این قصهء پر غصه به بلخ و کابل
برهوتی است که سویش به سحر نیست که نیست

********************************

گرامیداشت “دختر آبی” در ورزشگاه کابل

گروهی از زنان و دختران افغان، روز جمعه در جریان یک دیدار فوتبال لیگ افغانستان در یک ورزشگاه کابل، یاد و نام سحر خدایاری یا همان دختر آبی ایران را گرامی داشتند. (فیلم زیر)

لیگ برتر افغانستان امروز پیگیری شد و پایتخت این کشور نیز میزبان مسابقه پر از تماشاگر بود. یکی از اتفاقات مهم این هفته لیگ افغانستان، ابراز همدردی هواداران حاضر در استادیوم با زنده‌یاد سحر خدایاری بود که هفته قبل درگذشت.

عده ای از بانوان هوادار که در استادیوم فدراسیون فوتبال افغانستان حضور داشتند، کاغذ نوشت‌هایی را به‌دست گرفتند که هشتگ دختر آبی روی آن نقش بسته بود.

همچنین آن‌ها شعارهایی در همدردی با هواداران ایرانی و خانواده او سر دادند.

جودوکار ایرانی؛ تصمیم فدراسیون جهانی جودو


فدراسیون جهانی جودو، جودوی ایران را تعلیق کرد

فدراسیون جهانی جودو اعلام کرد بعد از اتفاقاتی که در جام‌جهانی ۲۰۱۹ توکیو رخ داد که طی آن سعید ملایی از طرف مقامات رژیم ایران مجاب به کناره‌گیری از رقابت خود شد، تا فدراسیون جودوی ایران را تعلیق کند.

فدراسیون بین المللی جودو به دلیل اتفاقاتی که در تاریخ ۲۸ آگوست ۲۰۱۹ در آخرین رقابت های توکیو برای جودوکار وزن ۸۱- کیلوگرم ایران (سعید ملایی) در رقابت با جودوکار اسرائیلی رخ داد، چنین تصمیمی را اتخاذ کرد.

براساس اعلام سایت فدراسیون جهانی، سیدرضا صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک، آرش میراسماعیلی رئیس فدراسیون جودو در این موضوع نقش داشته اند.

از اوباش بزدل (رهبر) نترسید

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که ایالات متحده در حمایت از سعید ملایی، جودوکار ایرانی به فدراسیون بین‌المللی جودو می پیوندند.

به گزارش صدای آمریکا، این سخنگو با انتشار پیامی در توئیتر با اشاره به فشار مقام های ورزشی رژیم ایران به سعید ملایی برای باخت و روبرو نشدن با ورزشکار اسرائیلی نوشت: حضور در مسابقات ورزشی نباید با واهمه از اقدامات تلافی‌جویانه اوباش بزدل همراه باشد.

پیش تر اعلام شده بود که فدراسیون بین‌المللی جودو نام اکانت رسمی خود در توییتر را به هشتگ “من از مولایی حمایت می‌کنم” تغییر داده است.

بی کفایتی حکومت در اداره کشور و ترک وطن

علیرضا فغانی، داور بین‌المللی و پرافتخار فوتبال ایران که سابقه داوری در مسابقه‌های جام‌جهانی را نیز در کارنامه خود دارد، پس از سعید ملایی، قهرمان ایرانی جودوی جهان،و پوریا جلالی‌پور، کماندار پارالمپیکی ایران، که به علت فشار حکومت ایران پناهنده شدند، اعلام کرد که از ایران به استرالیا مهاجرت می‌کند.

سعید ملایی، قهرمان ایرانی جودوی جهان، در پایان مسابقات جهانی توکیو به علت فشار حکومتی و اجبار برای باخت به هدف ممانعت از مسابقه با حریف اسرائیلی به ایران بازنگشت، و بعد از آن اعلام شد که محمد منصوری مربی پیشین تیم ملی جودوی ایران نیز به او پیوسته است.

همچنین پوریا جلالی‌پور،کماندار پارالمپیکی ایران، که برای شرکت در مسابقات تیروکمان به هلند اعزام شده بود، پناهنده شد.

زیباکلام: بالاخره اوضاع چه می‌شود؟ جنگ؟

زیباکلام: مردم،نگران جنگ با آمریکا هستند

صادق زیباکلام استاد دانشگاه در یادداشت روزنامه آرمان ملی نوشت: وضعیتی که به‌وجود آمده این است که به هر کجا و در هر جمعی می‌روید اولین سوالی که افراد از یکدیگر می‌پرسند این است که بالاخره اوضاع چه می‌شود؟ این سوالی است که همه از یکدیگر می‌پرسند و هیچ پاسخی هم برای آن وجود ندارد. این مساله را می‌توان به شکل دیگری دید.

گفته می‌شود ظرف دو سال گذشته (96، 97 و حتی 98) حدود 30 تا 40 میلیارد دلار پول‌ از کشور توسط ایرانی‌هایی که وضعیت مالی خوبی داشته‌اند خارج شده و با این پول در کشورهایی همچون امارات، گرجستان، ترکیه و… سرمایه‌گذاری کرده و با این سرمایه‌ها ملک، آپارتمان خریده و یا در بانک‌های خارجی پس‌انداز کرده‌اند. این مساله بسیار هولناک است. به‌دلیل آنکه این پول معادل یک سال درآمد نفتی کشور است آن هم در شرایطی که وضعیت عادی باشد و تحریم وجود نداشته باشد. این پولی است که باید در صنعت، کشاورزی، حمل و نقل و جهانگردی و… سرمایه‌گذاری شده و باعث رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال و صادرات می‌شد.اما آنهایی که تا حدودی توان مالی بهتری دارند، امیدی به آینده ندارند، و برای همین سرمایه‌های خود را به خارج از کشور منتقل کرده‌اند. در سوی دیگر هجوم و فشاری که برای رفتن به خارج از کشور وجود دارد، تا آنجایی که به‌خاطر دارم، سابقه نداشته است. به‌گونه‌ای که حتی بعد از انقلاب و یا زمانی که جنگ بود تا این میزان تمایل به مهاجرت و رفتن به بیرون از کشور در میان اقشار و لایه‌های جوان جامعه و تحصیل‌کرده جامعه وجود نداشت.

تمایل زیاد برای مهاجرت از ایران نشان دهنده آن است که نسل جوان آینده روشن و تابناکی نمی‌بیند و متاسفانه نمی‌توان مردم را در این مسائل مقصر دانست. سوالی که مطرح می‌شود این است که چرا مردم هند، نروژ، ژاپن و یا حتی مردم عراق نمی‌پرسند فردا چه می‌شود؟ چرا مردم ما یکی دو سال است که احساس ناامنی می‌کنند و این سوال مدام مطرح می‌شود که آیا میان ایران و آمریکا درگیری خواهد شد، یا نخواهد شد؟متاسفانه هر روز هم یک اتفاقی می‌افتد که آن نگرانی و اضطراب را بیشتر می‌کند. یک روز مساله نفتکش‌ها در خلیج فارس و روز دیگر مساله‌ای جدید مطرح می‌شود. این مسائل باعث نگرانی و تردید در میان مردم می‌شود. خیلی تاسف انگیز است که تا این میزان در بلاتکلیفی و استرس چه از نظر روحی و روانی و چه از نظر اقتصادی به سر ببرند و کسی هم حاضر نیست در داخل کشور سرمایه‌گذاری کند.

دردسر بزرگ برای گردشگران دریاچه چیتگر

گردشگران پهنه تفریحی چیتگر برای گذران اوقات فراغت در این مجموعه به دردسر بزرگی افتاده‌اند.

به گزارش دنیای اقتصاد، مجموعه تفریحی دریاچه چیتگر که به لحاظ قرارگیری یک پهنه آبی-پارکی در جوار یکدیگر، بزرگ‌ترین مجموعه تفریحی پایتخت محسوب می‌شود، به دلیل وجود ۱۵ نوع انحراف و نقص مربوط به ساخت و مدیریت بهره‌برداری دریاچه، به یک دردسر بزرگ برای گردشگران این مجموعه تبدیل شده است.

اگرچه در محدوده شهر تهران، فضاهای تفریحی‌پارکی بزرگ‌تر از این مجموعه نیز وجود دارند اما این استفاده دو نوع تفریح همزمان در دریاچه و پارک چیتگر از یک ویژگی منحصربه‌فرد برخوردار است. از این‌رو بزرگ‌ترین پهنه آبی-پارکی پایتخت است که به شرط مدیریت و بهره‌برداری صحیح از آن می‌تواند یک ظرفیت تفریحی فراشهری نیز باشد.

اما تحقیقات میدانی و بررسی‌های انجام شده از سوی علی سلیمانی، کارشناس شهری حاکی از آن است که مجموعه‌ای از انحرافات و نواقص مربوط به ساخت و بهره‌برداری دریاچه چیتگر سبب شده که تهرانی‌ها برای گذران اوقات فراغت در این مجموعه به جای تفریح، تنبیه ‌شوند به‌طوری‌که سختی و دردسر گردشگران در مراجعه به این مجموعه موجب می‌شود که برای بخش زیادی از شهروندان، اولین تجربه حضور در این مجموعه به آخرین تجربه آنها تبدیل شود. به این معناکه تعداد افرادی که به شکل پایدار این پهنه آبی-پارکی را برای تفریح درون محدوده شهری انتخاب می‌کنند، بسیار پایین‌تر از سایر نقاط تفریحی است.

پهنه آبی دریاچه چیتگر به همراه اراضی پیرامونی آن مساحتی در حدود ۲۵۰ هکتار دارد که به همراه مساحت پارک چیتگر، یک عرصه بیش از هزار هکتاری از مساحت شهر تهران را دربرمی‌گیرد. این مجموعه دومنظوره (دارای تفریح‌های آبی-پارکی) بزرگ‌ترین فضای شهری برای تفریح و گذران اوقات فراغت در غرب پایتخت است که در ابتدا بنا بود علاوه بر تامین نیاز تفریحی ساکنان غرب شهر تهران، کارکرد شهری و فراشهری نیز پیدا کند.

اما هم‌اکنون مشکلات گردشگران در پهنه چیتگر موجب شده تا طیف مراجعه کنندگان به این مقصد به‌شدت کاهش پیدا کند.جالب آنکه کسانی که برای گذران اوقات فراغت به غرب پایتخت سفر می‌کنند به‌جای گذران اوقات در اطراف دریاچه، به سراغ مال‌ها و مجتمع‌های تجاری اطراف دریاچه می‌روند. مجموع بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد: چالش‌ها و مشکلات فعلی دریاچه به یک نیروی «گردشگرگریز» تبدیل شده است. این نیروها به دو دسته کلی شامل مشکلات زیست‌محیطی و شهرسازی- اجتماعی قابل دسته‌بندی هستند. مهم‌ترین مشکلات زیست‌محیطی پهنه آبی‌پارکی دریاچه، موضوعاتی همچون راکد ماندن آب دریاچه، تبخیر گسترده آب و بوی نامطبوع قابل استشمام در اطراف دریاچه است. اما مهم‌تر از این عوامل، نیروهای گردشگرگریز شهرسازی-اجتماعی هستند که به ۱۵ عامل تقسیم می‌شوند که تحت‌تاثیر انحرافات شکل گرفته در حوزه عمرانی و بهره‌برداری دریاچه به‌وجود آمده‌اند.

اولین عامل که به‌نظر می‌رسد در نوع مدیریت و بهره‌برداری از دریاچه ریشه دارد،آن است که این مجموعه به‌عنوان بزرگ‌ترین پهنه تفریحی دومنظوره پایتخت برای استفاده عموم شهروندان، به یک فضای اختصاصی برای بهره‌برداری دو گروه خاص تبدیل شده است. گروه نخست، صاحبان واحدهای تجاری مجاور دریاچه و گروه دوم ساکنان برج‌های مسکونی اطراف دریاچه هستند. به این صورت که گروه اول از نیروی کششی اولیه دریاچه برای جذب گردشگر به نفع خود بهره‌برداری می‌کنند و گروه دیگر نیز دید و منظر عمومی دریاچه را به نمای بکر اختصاصی محل سکونت خود در مقابل مخدوش کردن دید عمومی دریاچه، تبدیل کرده‌اند. بررسی‌ها نشان می‌دهد هم‌اکنون بیش از ۵۰ برج اداری-تجاری، سواحل شمال‌غرب تا شمال‌شرق دریاچه را احاطه کرد‌اند.

دومین عامل، «واگرا بودن محیط در پهنه تفریحی چیتگر» است. مطابق با نظر کارشناسان اولین ویژگی یک فضای تفریحی- سرگرمی، همگرایی محیطی و اجتماعی آن است. به این‌معناکه همزمان با حضور گردشگران در این محیط، یک نقطه اتصال اجتماعی برای هم‌صحبتی و همنشینی وجود داشته باشد. این نقاط اتصال شامل امکانات رفاهی-خدماتی همچون مبلمان شهری و فضای تفریحی-ورزشی و حتی احداث سرویس‌های بهداشتی است. اگرچه در این پهنه تفریحی، هر کدام از این امکانات به یک نوعی پیش‌بینی شده است اما کمیت و کیفیت آنها، بود و نبود آنها را برای همگرایی اجتماعی زیرسوال برده است. به تعبیر دیگر، پهنه ساحلی دریاچه چیتگر، بیش از آنکه قابلیت اجتماع خانواده‌ها را داشته باشد به محل عبور و مرور سریع شهروندان و مراجعه به مراکز تجاری مجاور آن تبدیل شده است. این در حالی است که تحقیقات انجام شده از سوی علی سلیمانی، کارشناس شهری نشان می‌دهد پایتخت‌نشینان به‌شدت علاقه‌مند به تکرار تجربه مراجعه به پهنه چیتگر هستند و نیاز به تفریح و گذران اوقات فراغت به شدت در شهروندان تهرانی افزایش پیدا کرده اما شرایط برای بالفعل کردن آن وجود ندارد.

نبود پارکینگ‌های متناسب با نیاز شهروندان نیز سومین اشکال جدی در طراحی این مجموعه است؛ به نحوی که در ساعات پر ترافیک مجموعه یافتن و رفع مشکل پارکینگ با دشواری‌های بسیاری همراه است. این مشکل سبب شده است که کل خیابان‌های شهرک‌های اطراف این مجموعه بدل به پارکینگ عمومی شده و مشکلات متعددی را هم برای ساکنان این محلات و هم برای گردشگران مجموعه فراهم کند. بسیاری از مردم به دلیل همین مشکل عطای استفاده از دریاچه را به لقایش بخشیده و حاضر نیستند زمان و نیروی خود را ساعت‌ها در صف رسیدن به محل پارکی مطمئن هدر دهند. ایراد دیگر، گرفتاری در تردد برای شهروندان مراجعه‌کننده به این مجموعه است. طبق اظهارات عموم مراجعه کنندگان به این منطقه، در مسیر رسیدن به غربی ترین نقطه پایتخت به‌طور معمول ترافیک سرسام آوری وجود دارد که دردسر گذران اوقات فراغت در این مجموعه را دوچندان می‌کند. چالش پنجم، بوی نامطبوع مربوط به کامل نبودن سیستم‌های تصفیه و طبخ غذا در رستوران‌های اطراف دریاچه است. مخدوش شدن دید و منظر دریاچه یکی دیگر از اشکالات احداث اراضی اطراف دریاچه شمرده می‌شود.

اشکال هفتم نیز مربوط به قطع ارتباط ارگانیک بین دو جزء اصلی پارک و دریاچه می‌شود. سلیمانی معتقد است: هیچ مسیر ترددی میان این دو مجموعه وجود ندارد و به هیچ عنوان نمی‌توان به جز موضوع چشم انداز از امکانات این مجموعه‌ها همراه یکدیگر استفاده کرد. اگر شما داخل بوستان چیتگر باشید باید با دشواری بسیار و از مسیرهای دیگر شهر خود را به این مجموعه برسانید و اگر بخواهید از هر دوی این مجموعه‌ها با یکدیگر استفاده کنید این امکان برای شما بسیار دشوار و غیر ممکن است.

در عین حال بررسی‌ها نشان می‌دهد احداث دریاچه به گونه‌ای انجام شده که ترکیب متقارن پارک و دریاچه به یک ترکیب متضاد تبدیل شده است. این کارشناس شهری در این‌باره می‌گوید: با نگاهی به طبیعت از طبیعت می‌آموزیم که چگونه باید فضای میان جنگل و دریاچه‌ها را بایکدیگر ترکیب کنیم. حال جالب آنکه به لحاظ زیست محیطی نه تنها این مجموعه‌ها ترکیبی متقارن نیستند، بلکه ترکیبی متضاد را با یکدیگر ساخته‌اند به نحوی که برخی عدم امکان آبیاری متناسب و خشک شدن بوستان چیتگر را بی ارتباط به استفاده دریاچه از حقابه بوستان نمی‌دانند. این موضوع مهم، موجبات ایجاد تضاد را میان دریاچه و بوستان چیتگر ایجاد کرده است. همچنین یکی از مهم ترین عوامل بروز مشکلات تفریحی در این مجموعه آن است که مدیریت شهری در دریاچه چیتگر صورت مساله را کاملا وارونه تعریف کرده به این معنی که شکل موجود مدیریت، نگهداری و بهره‌برداری از آن نشان می‌دهد: این دریاچه بیش از آنکه در خدمت شهروندان باشد؛ فضایی برای تامین مالی شهرداری شده است.

اگرچه شهرداری در ابتدای احداث این پروژه، به بهانه نبود سرمایه گذار بزرگ فرآیند ساخت و احداث آن را از محل بودجه شهر تقبل کرده اما خطای بزرگ در این مجموعه، واگذاری مدیریت و بهره‌برداری آن به یک بهره‌بردار کاملا غیرحرفه‌ای و بی‌انگیزه است. گفته می‌شود قیمت تمام شده احداث دریاچه به قیمت سال ۹۱، شامل هزینه عمرانی ساخت و تملک زمین‌ها، حدود هزار میلیارد تومان برآورد شده است و اگر پس از تکمیل مراحل احداث، بهره‌برداری مجموعه به بخش خصوصی که تخصص و انگیزه لازم برای افزایش کیفیت خدمات را داشت واگذار می‌شد به مراتب عایدی بیشتری نصیب شهر و شهروندان می‌شد، اما در حال حاضر مدیریت بهره‌برداری دریاچه، به سرویس دهی حداقلی برای تامین مالی بسنده کرده است.

انحراف دهم، خطر نابودی پارک چیتگر است. آن‌طور که کارشناسان شهری عنوان می‌کنند طی ۵ سال اخیر آبیاری پارک چیتگر به شکل صحیحی انجام نشده و گویا بخشی از منابع آبی که ظاهرا باید به درختان اختصاص پیدا می‌کرد به تامین آب دریاچه تعلق گرفته است. طبق اعلام مدیران شهری هزینه تامین آب دریاچه سالانه رقمی در حدود ۵/ ۱ میلیارد تومان برآورد می‌شود. در عین حال، یکی دیگر از تبعات حضور بهره‌بردار غیرحرفه‌ای در دریاچه، تعلیق، تعطیلی و کند پیش رفتن پروژه‌های تفریحی دریاچه است. تکمیل مسیر دوچرخه سواری، آبنما، فضای سبز اطراف دریاچه و کیفیت و تجهیزات آبی داخل دریاچه از جمله پروژه‌هایی است که طی سال‌های گذشته از بهره‌برداری نیمه تمام باقی مانده‌اند.

احداث ساختمان‌های بدون پروانه در اطراف دریاچه که با ضوابط ساخت‌وساز پیش‌بینی شده در اطراف دریاچه مغایرت دارد و اضافه سازی مال‌ها در نقاطی که طبق ضوابط اجازه ساخت مراکز تجاری وجود نداشته نیز دو ایراد دیگر در بهره‌برداری از این پهنه تفریحی است. آن‌طور که اعلام شده مطابق با پیش بینی‌ها بنا بوده اراضی پیرامونی دریاچه به ساخت مجموعه‌ای از کاربری‌های خدماتی و تفریحی اختصاص یابد، اما در اجرا فقط ساخت مراکز تجاری دنبال شده است. بی‌نظمی در استفاده عمومی افراد مراجعه کننده به دلیل نبود قوانین مشخص در مدیریت مجموعه و نهایتا عدم تامین ایمنی کامل و مطلوب در پهنه آبی دو اشکال دیگر است که شرایط مراجعه برای گردشگران را به این پهنه دشوار کرده است.

ایران؛ منابع مالی شهرداری غنائم جنگی است؟

حقوق نجومی 32میلیونی یک کارمند در اهواز

روزنامه کارون در گزارشی نوشت: در حالیکه طی هفته‌های اخیر کارگران مناطق مختلف شهرداری اهواز در اعتراض به معوق ماندن چندین ماهه حقوق‌های اندک خود در مقابل شهرداری مناطق و مرکزی اهواز تجمع اعتراضی بر پا کردند، انتشار نامه درخواست یکی از سازمان‌های دولتی خوزستان از شهرداری اهواز برای پرداخت حقوق نامتعارف به یکی از نیروهای مامور به خدمت شهرداری، حیرت و تاسف شهروندان خوزستانی را در پی داشته است. دیروز نامه ای با سربرگ یکی از سازمان‌های دولتی استان خطاب به شهرداری اهواز در فضای مجازی منتشر شد که در آن آمده است: «احتراما بازگشت به نامه شماره 77058/1200 مورخ 25/04/98 در خصوص آقاي …..كارمند مامور به خدمت خواهشمند است دستور فرمائيد مبلغ 571/185/326 ريال بابت حقوق و مزاياي مرداد ماه 98 به حساب جاري شماره…… به نام ….واريز و فيش واريزي را به اين سازمان ارسال فرمايند.»
نامه شهردار
پس از انتشار این نامه در فضای مجازی، موسي شاعري، شهردار اهواز خطاب به معاون مالي این شهرداری نوشت: «پيرو تذكرات قبلي و با توجه به مامور شدن برخي از پرسنل دستگاه‌هاي اجرايي ديگر در شهرداري اهواز، پرداخت هرگونه وجهي در قالب حقوق، مزايا و هر عنوان ديگري بالاتر از سقف دريافتي كاركنان و مديران شهرداري اهواز از ابتداي حضور اينجانب اكيدا ممنوع مي‌باشد. بديهي است مسئوليت هر گونه پرداخت خارج از شرايط فوق‌الذكر بر عهده آن معاونت مي‌باشد.»
در عین حال هنوز معلوم نیست، این حقوق نجومی به مدت چند ماه یا چند سال به کارمند مذکور و در دوره‌های قبل از شهردار کنونی پرداخت می‌شده است. زیرا وی اخیرا مجددا از سازمان مامور به خدمت به شهرداری بازگشته است.
منابع مالی شهرداری اهواز غنائم جنگی نیست
در همین زمینه، یک سایت محلی خوزستان در نقدی با تیتر «منابع مالی شهرداری اهواز غنائم جنگی نیست» نوشت: معاون منابع انسانی، مالی و پشتیبانی سازمان… با ارسال نامه ای به معاون برنامه ریزی شهرداری اهواز در خواست می‌کند که بابت حقوق و مزایای مردادماه سال ۹۸….. کارمند‌ مامور به خدمت از آن سازمان به شهرداری اهواز که هم اکنون مسئول دفتر شهردار اهواز است، پرداخت شود. سوال افکار عمومی این است که این مبلغ نجومی که قطعا از حقوق خود شهردار هم بالاتر است بابت کدام خدمت و خدمات پرداخت می‌گردد و چرا چند ده برابر حقوق و‌مزایای یک کارگر شهرداری است؟ به راستی جناب شهردار قطعا می دانید که شهرداری یک نهاد عمومی غیر دولتی است که باپرداخت عوارض شهروندان تامین مالی می‌گردد و داشته های آن غنائم جنگی نیست ، لذا پرداخت های این چنینی از جیب خود شهروندان صورت می‌گیرد و از عرق جبین جنابعالی یا اعضای شورای شهر نیست!
آموزش صیغه عقد و پرداخت نفقه و نکاح!
تعجب‌آورتر اینکه، جدای از موضوع حقوق 32 میلیونی این فرد که از مدتی قبل مسئول دفتر شهردار شده است، وی مدتی پیش طی نامه‌ای به مدیران شهرداری، آموزش صیغه عقد و پرداخت نفقه و تاریخ نکاح داده بود!

ایران؛ تاراج بزرگترین کارخانه تولید ماشین‌آلات


کارگران معترض را مجروح و بازداشت کردند
گاز اشک‌آور، جواب سفره‌ی خالی کارگران هپکو

در حالی که ارزش شرکت هپکو نزدیک به ۳۰۰ میلیارد تومان برآورد می‌شده است، فقط با ۱۰ میلیون تومان، این بزرگ‌ترین کارخانه تولید ماشین‌آلات خاورمیانه به تاراج رفته است.

روزنامه همدلی طی گزارشی از اعتراضات کارگران شرکت هپکو اراک با عنوان گازاشک آور جواب سفره خالی کارگر در شماره امروز نوشت: هنوز زخم آنچه بر کارگران هفت تپه گذشت و تاوان سنگین صدای اعتراضشان التیام نیافته است که این بار ندای فغان کارگران شرکت هپکو اراک بر آسمان است.کارگرانی که در این وانفسای فقر و تنگی گذران معیشت، در جنگ هر روزه با زندگی، نه به امیدی فردای روشن، بلکه صرفاً بدنبال لقمه نانی هستند و شوربختانه به جای شنیده شدن، پاسخی بهتر از بازداشت و ضرب باطوم‌ها و گاز اشک میهمان سفره‌های خالی آنان نشد.

آنچه که برسر کارگران شرکت هپکو آمده است، روایت تازه‌ای نیست و داستان پرتکرار چوب حراجی است که بنام خصوصی سازی دامن بزرگ‌ترین شرکت‌های تولیدی کشور و هزاران نیروی کاری آن‌ها را گرفته است و سال‌هاست که یک تنه تیشه بر ریشه رشد و توسعه اقتصادی کشور زده است.واگذاری‌هایی نمایشی که به بزرگترین سرمایه‌های اقتصادی کشور، به بهانه خصوصی سازی و در قالب رانت و امتیاز‌های خاص، چوب حراج زده و آن‌ها را به ثمن بخس واگذار کرده‌اند و در حالی که ارزش شرکت هپکو نزدیک به ۳۰۰ میلیارد تومان برآورد می‌شده است، فقط با ۱۰ میلیون تومان، این بزرگ‌ترین کارخانه تولید ماشین‌آلات خاورمیانه به تاراج رفته است. داستان اعتراض کارگران هپکو، اما تازگی ندارد؛ کارگران کارخانهٔ قدیمی هپکو اراک از نخستین معترضان سال‌های اخیر در رابطه با شرایط نابسامان کارخانه و وضعیت صنفی خود دست به اعتراض زدند و تعدادی از کارگران این شرکت نیز به زندان و شلاق محکوم شده بودند.

کارگران هپکو اراک، پس از واگذاری این کارخانه به بخش خصوصی، بار‌ها به پرداخت‌نشدن به موقع دستمزد خود اعتراض کرده و خواستار بازگرداندن مالکیت آن به دولت شده بودند، اردیبهشت و خرداد ماه سال گذشته نیز در اعتراض به عدم پرداخت حقوق‌های معوقه و بلاتکلیفی وضعیت معیشتشان دست به اعتصاب زده و در آخرین مورد، دوشنبه ۲۵ شهریور، برای ساعاتی اقدام به مسدود کردن خط آهن شمال-جنوب کردند که در پی آن نیرو‌های یگان ویژه با آن‌ها درگیر شده و به ضرب و شتم آنان پرداخت که بنا بر گزارش‌های رسیده، شماری زخمی و دستکم ۲۸ تن از کارگران بازداشت شده‌اند.در نهایت آنچه که بر کارگران هپکو اراک رفته است، اولین مورد از این دست نشیدن‌ها نیست و آخرین آن‌ها هم نخواهد بود و آنچه که در این باره بیش از هرچیز مایه دلنگرانی است، تکرار سناریویی است که چندی پیش در اعتراضات کارگران هفت تپه شاهد بودیم و کارگرانی که فقط و فقط برای حداقل‌های معیشتی و اولین حقوق انسانی خود به صدا آمده بودند، به بهانه‌های واهی دچار محکومیت‌های سنگین شوند.

کارگران معترض را مجروح و بازداشت کردند

در سومین روز پیاپی اعتراض کارگران کارخانه هپکوی اراک در روز سه‌شنبه ۲۶ شهریور، حدود ۲۵ نفر از آنان بازداشت شدند.

دور جدید اعتراضات صنفی کارگران هپکو از یکشنبه ۲۴ شهریور آغاز شده است.

به گزارش ایلنا، کارگران خواستار پرداخت حقوق خود و همچنین تعیین تکلیف سهامدار کارخانه هستند.

خبرگزاری هرانا تعداد کارگران دستگیر شده را ۳۰ نفر اعلام کرد و نوشت بیش از ۱۵ کارگر در درگیری با نیروهای انتظامی مجروح شدند.

این منبع نوشت: کارگران هپکو اراک که در اعتراض به عدم دریافت حقوق، تحصن و ریل راه‌آهن رو بستنه بودند، از سوی نیروی انتظامی مورد حمله و ضرب وشتم قرار گرفتند. دستکم ۳۰ تن از کارگران بازداشت و بیش از ۱۵ تن مجروح شده‌اند.

ضرب و شتم وحشیانه کارگران معترض

روز دوشنبه ۲۵ شهریورماه کارگران هپکو اراک پس از تجمع و مسدود کردن ریل راه‌آهن، به سمت مرکز شهر حرکت کرده و تظاهرات راه انداختند. به گفته شاهدین عینی، گروه ضربت نیروی انتظامی برای سرکوب کارگران گسیل شده بودند که با شدت کارگران را ضرب و شتم کردند.

بنا به گزارش سایت ایران کارگر، حدود ۹۰۰ کارگر کارخانه هپکو اراک؛ روز دوشنبه ۲۵ شهریور۹۸ بعد از تقریبا ده روز وقفه؛ به نشانه اعتراض به محقق نشدن وعده‌های داده شده ازسوی مسئولان، بار دیگر اعتراضات خود را از سر گرفتندو دست به تظاهرات زدند.

این کارگران که نسبت به تاخیر در معوقات مزدی و همچنین تعیین تکلیف وضعیت کارخانه از یکسال و نیم پیش هرچند وقت یکبار در مقابل کارخانه و ساختمان نهادهای مختلف دولتی و قضایی دست به اعتراض می‌زده‌اند، گفتند: مهلت ده روزه مسئولان شهرستان نیز تمام شد و آنها به‌ جای تعیین تکلیف شرکت؛ مدیریت کارخانه را تغییر دادند اما این خواسته ما کارگران نبوده است.

به گفته یکی از کارگران معترض هپکو روز یکشنبه ۲۴ اردیبهشت۹۸ به نشانه اعتراض مقابل کارخانه چادر زده بودند.

کارگران خواستار حل ریشه‌ای مشکل شده‌اند و تاکید کرده‌اند که تعیین تکلیف سهامدار، تنها راه اصولی خروج از بحران است.

بر اساس آخرین گزارشات در امروز درگیری کارگران هپکو ۳۰تا ۴۰نفر از کارگران بازداشت شدند و ۱۵نفر نیز مجروح شدند.

به گفته شاهدین عینی امروز گروه ضربت نیروی انتظامی برای سرکوب کارگران گسیل شده بودن که با شدت کارگران را ضرب و شتم کردند.

هپکو در سال ۱۳۵۱ در زمینی به وسعت ۹۰ هکتار با هدف مونتاژ ماشین‌آلات راه‌سازی در اراک تاسیس شد و از سال ۱۳۵۴ شروع به فعالیت کرد.

این شرکت ۲۵ نوع ماشین‌آلات راهسازی از جمله گریدر، لودر و غلتک تولید می‌کند که هشت نوع از محصولات آن تحت لیسانس کشورهایی، چون ژاپن، آلمان، سوئد تولید می‌شود.

شرکت هپکو در اوج پیشرفت و بالندگی در سال ۱۳۸۵ به بخش خصوصی واگذار شد.

دادگاه انقلاب کارگران معترض را احضار کرد

دادگاه انقلاب اهواز ۴۱ تن از کارگران معترض شرکت فولاد اهواز را احضار کرد. اخلال در امنیت کشور، اعتراضات غیرقانونی و برخی شعارهای سیاسی از جمله مواردی است که در احضاریه این کارگران به آن اشاره شده است.

کارگران فولاد اهواز از اواخر سال ۹۶ تا دیماه سال ۹۷ چندین بار در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق عقب‌افتاده تجمع کردند.

کارگران فولاد اهواز سال گذشته یکی از قدرتمندترین و طولانی‌ترین اعتصابات تاریخ جنبش کارگری ایران را سازمان دادند. اعتصاب کارگران که در اعتراض به مسائل معیشتی و رفاهی آغاز شد، چهل روز ادامه یافت.

فیلم زیر: بوزینگان بر منبر رسول خدا… سخنان یک کارگر فولاد اهواز در اعتراض به سرکوب آنان در سال گذشته

اگر چه یک حدود یک سال از این سخنان شجاعانه این کارگر فولاد اهواز می گذرد اما با وجود ادامه سرکوب و دستگیریها و احکام قضایی غیر قانونی و سرکوبگرانه در حق کارگران محرومی که تنها خواسته‌شان دریافت حقوق‌های غارت شده شان و رسیدگی به مشکلات کارخانه و وضعیت معیشتی‌شان بوده این سخنان هنوز کاملا تاثیر گذار و تازه هستند. در سخنان این کارگر محروم و به جان آمده فولاد اهواز اوج ظلم و حق‌خواری و سرکوب کارگران فولاد اهواز بیان می شود.

اسراییل؛ نتانیاهو و گانتس در رقابت تنگاتنگ


طبق گزارشهای اولیه، نتانیاهو و جناح راست وی نتوانستند اکثریت مورد نیاز یعنی ۶۱ کرسی را بدست آورند.

بر اساس نتایج نظرسنجی سه کانال اصلی تلویزیونی اسراییل در انتخابات پارلمانی این کشور پیش‌بینی می‌شود حزب آبی‌سفید ژنرال سابق ارتش اسراییل، بنی گانتز ۳۲ کرسی پارلمان و حزب لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر فعلی اسراییل ۳۱ کرسی پارلمان را به خود اختصاص دهد.

نتایج نظرسنجی‌ها در اسراییل معمولا دقیق نیست و احتمال جابه‌جایی شمار کرسی‌ها بین دو رقیب انتخاباتی همچنان وجود دارد.

به گزارش روزنامه هاآرتص به نقل از منبعی مطلع در کمیته مرکزی انتخابات در حال حاضر ۹۲ درصد آراء شمرده شده و براساس آن هر دو حزب با نتایج مساوی موفق به کسب ۳۲ کرسی از ۱۲۰ کرسی پارلمان شده‌اند.

آخوندها روی فتحعلی‌ شاه را هم سفید کردند!


آخوندها روی فتحعلی‌ شاه قاجار را هم سفید کردند. از این پس باید در کنار نام قراردادهای ننگین گلستان و ترکمنچای، نام قراردادهایی که خامنه‌ای و حکومتش با قدرت های خارجی بستند را هم اضافه کرد. قرارداد نفتی اخیر خامنه‌ای با چین یکی از آنها خواهد بود.

رئیس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی تهران می‌گوید اگر اخبار منتشر شده در باره قراردادی تجاری با چین صحت داشته باشد، فاجعه رخ داده است.

وزیر امور خارجه رژیم ملاها اخیرا در سفر به چین گفته بود: روزهای مهمی پیش رو است: من در اینجا یک نقشه راه ۲۵ ساله برای عملی کردن شراکت راهبردی جامع بین ایران و چین و نقش‌آفرینی فعال در ابتکار یک پهنه – یک راه ارائه خواهم کرد.

رئیس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی تهران امروز در این باره گفت: از شرکت‌های چینی شنیده می‌شود که قراردادی با ایران امضا شده که براساس آن شرکت‌های چینی بدون ورود در مناقصات می‌توانند کار را برعهده بگیرند. اگر این قرارداد واقعیت داشته باشد، فاجعه رخ داده است. چون به این ترتیب نفت را ۲۰ تا ۳۰درصد ارزان‌تر به چین می‌فروشیم.

نشریه پترولیوم اکونومیک در این باره نوشه است: در جریان سفر اخیر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه رژیم ایران به چین، دو کشور بر سر نقشه راهی برای اجرایی کردن یک توافق‌نامه در زمینه همکاری‌های راهبردی به توافق رسیده‌اند که به گفته یک منبع نزدیک به وزارت نفت ایران، بسیاری از مشخصات کلیدی آن علنی نخواهد شد.

اما خائنانه‌ ترین بخش این قرارداد عهد قجری، بازکردن دروازه‌ های کشور به روی هزاران نیروی نظامی و امنیتی چینی برای کنترل مناطقی است که طبق قرارداد مزبور در ید اختیار چینی‌ها قرار می‌گیرد.

پترولیوم اکونومیست می‌نویسد: چین همچنین می‌تواند هر میزان یا تمامی تولیدات نفت، گاز و پتروشیمی ایران را حداقل با تخفیف تضمین شده ۱۲درصد بر مبنای میزان متوسط قیمت ۶ماهه آنها خریداری کند، به‌ علاوه ۶ الی ۸درصد دیگر تخفیف از این شاخص جهت جبران ریسک‌ها.

آنطور که پترولیوم اکونومیست می‌فهمد، طبق مواد این توافقنامه، چین می‌تواند پرداخت برای محصولات ایران را تا ۲سال به تعویق اندازد. همچنین چین می‌تواند پرداخت خود را به ارزهای ضعیف که از تجارتش در آفریقا و کشورهای شوروی سابق کسب کرده و همچنین به پول چین پرداخت کند. یعنی هیچ دلار آمریکا در این تبادلات در پرداخت‌های چین به ایران در کار نخواهد بود.

در این میان سهم روسیه هم در نظر گرفته شده است! پترولیوم اکونومیست می‌نویسد: این توافق شامل بندی است که لااقل به یک شرکت روسی امکان شرکت در کنار طرف چینی را با همان تخفیف‌ها می‌دهد.

اگر این قرارداد ننگین واقعیت داشته باشد، چیزی نیست جز یک طرح‌ میهن‌ بربادده و خائنانه‌ که خامنه‌ای با کارچاق‌کنی روحانی و ظریف در حال عملی کردن آن است. خامنه‌ای بدین ترتیب تلاش می‌کند با کشیدن پای قدرتهای دیگر به قضیه تحریم جمهوری اسلامی، راه تنفسی برای استمرار حیات ننگین دیکتاتوری‌اش ایجاد کند.

مذاکره؛ واکنش ترامپ به سخنان امروز خامنه ای


مقامات آمریکایی به سی بی اس گفته‌اند که ایالات متحده مکان‌های دقیق نقاط پرتاب بیش از بیست موشک کروز و پهپاد به عربستان را در ایران مشخص کرده است. این نقاط در جنوب ایران و در شمال خلیج‌فارس قرار دارند.

همزمان معاون رئیس جمهور آمریکا امروز با اشاره به حملات اخیر به تاسیسات نفتی عربستان سعودی اعلام کرد که ایالات متحده برای دفاع از منافع خود و متحدانش آماده، مجهز و نشانه‌گیری کرده است

مایک پنس در سخنانی در بنیاد هریتیج گفت: آمریکا در حال مرور شواهدی درباره دست داشتن رژیم ایران در این حملات است.

وی گفت: ما در حال ارزیابی شواهد و مشورت با متحدان خود هستیم. رئیس جمهور در روزهای آینده درباره بهترین اقدام تصمیم گیری خواهد کرد.

مایک پنس افزود: اگر رژیم ایران این حملات را انجام داده تا رئیس جمهور ترامپ را تحت فشار بگذارد که تحریمها را سبک‌ تر کند، این راهبردشان شکست خواهد خورد.

همچنین اعلام شد که مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا برای گفتگو با مقامات عربستان راهی این کشور شده است.

از سوی دیگر رئیس جمهور آمریکا امروز گفت که خواهان ملاقات با روحانی نیست و ترجیح می دهد که در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک با او دیدار نکند.

این در حالیست که پیش از این رئیس جمهور آمریکا گفته بود که ملاقات با روحانی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر را رد نمی کند.

واکنش خامنه‌ای به سیاست فشار حداکثری آمریکا

رهبر جمهوری اسلامی امروز طی سخنانی به موضوع مذاکره با آمریکا پرداخت و در حالیکه از حکومت به گِل نشسته خود با عنوان “ملت ایران” نام می برد، گفت: سیاست فشار حداکثری در مقابل ملت ایران پشیزی ارزش ندارد و همه مسئولان جمهوری اسلامی یک‌صدا معتقدند که با آمریکا در هیچ سطحی مذاکره نخواهد شد.

این در حالیست که روحانی به رئیس جمهور فرانسه گفته بود که حاضر به دیدار و گفتگو با رئیس جمهور آمریکاست، ولی زیر فشار محافل تندروی حکومت، حرف خود را پس گرفت.

خامنه ای در سخنان امروز خود هدف آمریکايی ها از مذاکره را تحمیل خواسته‌های خود و اثبات تأثیرگذاری فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی دانست و گفت: گاهی می‌گویند مذاکره بدون پیش‌شرط، گاهی نیز می‌گویند مذاکره با ۱۲ شرط. این گونه سخنان یا ناشی از سیاست آشفته آنها است و یا ترفندی برای سردرگم کردن طرف مقابل. البته جمهوری اسلامی سردرگم نمی‌شود.

خامنه ای بدون نام بردن از رئیس جمهور فرانسه و گفتگوهای تلفنی وی با روحانی افزود: من راجع به اروپایی‌ها در یک وقت دیگر صحبت خواهم کرد. البته به بیگانه نباید نگاه کرد، به فلان دولت و فلان دولت نباید امید بست، به نشست و برخاست با دیگران نباید اتکال کرد.

نکنه قابل توجه اینکه خامنه ای در سخنان خود هیچ اشاره ای به حملات موشکی به مراکز نفتی عربستان نکرد. این در حالیست که از جمهوری اسلامی به عنوان متهم اصلی این حملات در محافل بین‌المللی یاد می‌شود.