از زبان هرکس و با هر انگیزه ای ادا شود در واقعیت ماجرا تغییری ایجاد نمی کند

سپاه پاسداران یک نیروی تروریست است

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سوی دولت ایالات متحده آمریکا به عنوان یک سازمان “تروریستی” شناخته شد. قابل تصور است اگر به جای دولت ترامپ، در آمریکا دولت دیگری برسر قدرت بود، مساله بدینجا منتهی نمی شد که بازوی نظامی نظام حاکم بر ایران به عنوان تروریست شناخته شود اما بررسی موضوع و تعیین سیاست از زاویه نگاه و انگیزه دولت ترامپ در اتخاذ این تصمیم ره به ناکجا آباد و بیراهه می برد. حقیقت آشکار و غیرقابل انکار این واقعیت است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان بازوی مسلح، پایه اصلی قدرت و مهمترین اهرم پیشبرد سیاست های جمهوری اسلامی، دهه هاست هم در داخل و هم در خارج از کشور عملکردی تروریستی داشته است و افشای این واقعیت در چند دهه گذشته یکی ازمضامین اصلی روشنگری های نیروهای دموکرات و آزادی خواه اپوزیسیون را شکل داده است.

در ساختار جمهوری اسلامی و فرهنگ مبتنی بر ترور حاکم برآن تحت عنوان “النصر بالرعب”، سپاه پاسداران در تمام چهار دهه گذشته، ارگان اصلی سرکوب جنبش های مطالباتی، دموکراسی خواهانه و آزادی طلبانه مردم ایران بوده است. سازمان اطلاعات سپاه، پیشاپیش و در کنار نیروهای وزارت اطلاعات رژیم، ترور و کشتار مخالفین سیاسی در داخل و خارج را سازمان داده وبه اجرا در اورده است. سپاه با رانت خواری وشیوه های مافیایی برتمام عرصه های حیات اقتصادی کشور چنگ انداخته است. در راستای اهداف نظام برای صدور انقلاب اسلامی، آمریکا ستیزی ایدئولوژیک و دشمنی با اسرائیل و با هدف تشکیل هلال شیعی، سپاه پاسداران و شاخه قدس آن، مجری اصلی این سیاست های ماجرا جویانه و توسعه طلبانه بوده و با اتکا به شناخته شده ترین شیوه های تروریستی و ایجاد و تقویت جریان های ارتجاعی و تروریستی در منطقه آن ها را پیش برده است. این اقدامات تاکنون صدمات جبران ناپذیری به منافع ملی ما وارد و هزینه های بسیار سنگینی را به کشور تحمیل کرده است. بر این واقعیت که سپاه پاسداران به معنای واقعی یک نیروی تروریست است، با این بهانه که از سوی این یا آن نیرو و با این یا آن انگیزه بیان شده است نباید سرپوش گذاشت.

در شرایطی که مردم بخش وسیعی از کشور به بلای سیل گرفتار آمده اند و حکومتیان راه کمک رسانی از طریق سازمان های مدنی و ابتکارات مردمی و نیز سازمان های تخصصی مدد رسان بین المللی را سد کرده اند، سپاه پاسدارن در اجرای منویات رژیم، خیانت دیگری مرتکب شده و پای حشدالشعبی سازمان دست نشانده اش در عراق را به بهانه کمک رسانی به سیل زدگان به طور رسمی به کشور باز کرده است. بسیار محتمل است که این اقدام برای عادی کردن حضور این نیروی ایدئولوژیک و ارتجاعی در سرکوب جنبش های احتمالی مردم ایران درآینده صورت گرفته باشد.

قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست تروریستی دولت آمریکا طبعا تنش بین دولت های ایران و آمریکا و خطر بروز تصادم های نظامی را افزایش خواهد داد. اما باید توجه داشت که این وضعیت در درجه نخست ثمره و نتیجه سیاست ها و رویکردهای دخالت گرانه، ایدئولژیک، ماجراجویانه و ضد ایرانی جمهوری اسلامی است که هیچ قرابتی با منافع ملی مردم ما ندارد. مردم ما بارها در برآمدهای سیاسی خود خواستار رها کردن سوریه و غزه و لبنان و سیاست های مخرب و دخالت گرانه در منطقه شده اند. تجربه نشان داده است که این رویکردها و سیاست ها با ماهیت جمهوری اسلامی عجین شده و تا این نظام پابرجاست، فقر و فلاکت و نکبت روز افزون و انزوای بین المللی و سایه شوم جنگ از سر کشور ما رخت برنخواهد بست. به باور ما، راه حل پایان دادن به تنش ها و آتش افروزی‌‌های رژیم ایران در منطقه و جهان، گذر از این نظام و برپایی یک نطام دموکرانیک و سکولار و متکی برحقوق بشر و ارزش های انسانی است که تنها از راه ایجاد یک اتحاد گسترده از نیروهای اجتماعی و سیاسی و جنبش های مدنی محقق خواهد شد.

اتحاد برای دموکراسی در ایران

۲۶ فروردين ۱٣۹٨ – ۱۵ آوريل ۲۰۱۹

خطر نشناختن صلح و امنیت واقعی

یکی از روش های تبلیغاتی مسئولین حکومتی در ایران این است که به شکل های مختلف به مردمان ساده و بی خبر تلقین کنند که آن ها جزو خوشبخت ترین مردمان خاورمیانه هستند زیرا در سرزمین شان «به برکت اسلام شیعی» و «حکومتی مقتدر» صلح و امنیت برقرار است. آنها مدام ناامنی ها و جنگ های کشورهایی چون سوریه و عراق و افغانستان و یمن و غیره را، که خودشان از مهم ترین عاملین بوجود آمدن و یا گسترش اش هستند، به رخ مردم می کشند و، در عين حال، همه ی اين مصيبت ها را به گردن کشورهای غربی می اندازند.

متاسفانه بخش هایی از اپوزیسیون سیاسی این حکومت نیز، چه در داخل و چه خارج، آگاهانه یا ناآگاهانه، هر آن شخص یا گروهی را که از براندازی یا حتی فروپاشی این حکومت بگوید متهم به «جنگ افروزی» می کنند؛ و یا هر چند وقت یکبار، به هر بهانه ای، با مطرح کردن مساله جنگ و هشدار دادن به کشورهایی که از دید آن ها خیال جنگ با ایران را دارند، به حکومت مسلط بر ایران، در راستای پررنگ تر کردن تبلیغات شان مبنی بر وجود صلح و امنیت در ایران، کمک می کنند.

بدون تردید جنگ زشت ترین و دردناک ترین پدیده ی ضد بشری ست و هر آنکسی که، به هر دلیلی و بهانه ای، بر طبل آن بکوبد از جنس انسان متمدن امروز نیست؛ اما نشناختن و ندیدن صلح واقعی نیز همانقدر خطرناک و ضد بشری ست که خواستاری جنگ.

متاسفانه، یکی از مهمترین زیان های چهل سال حکومت مستبد مذهبی ـ قبیله ای حاکم بر سرزمین مان جلوگیری از شناخت و آموزش آزاد و صحیح مسایل حقوق بشری بوده است؛ مسایلی که در این شش هفت دهه ی گذشته توانسته حتی در کشورهای دیکتاتورزده در جهت شناخت و درک حق طلبی مردمان این سرزمين ها کمک موثری باشد. در این کشورها اگر سخن گفتن از برخی از مفاد اعلامیه حقوق بشر جرم بوده و هست، اما این «ژست» هم وجود دارد که مخالفتی علنی با آن نشود و یا بدلی برای آن نسازند.

نمونه ی برخورد این دو نوع حکومت با اعلامیه حقوق بشر، در افغانستان و ایران به خوبی دیده می شود. یکی در چهل سال گذشته بدترین وضعیت اقتصادی را داشته، سال ها گرفتار جنگ و اشغال نظامی از چپ و راست بوده است، عقب افتاده ترین و تندخو ترین گروه های تروریستی چون طالبان و داعش بختک وار بر سرش افتاده اند اما، از آنجایی که نگاه حکومت موجود (به هر دلیلی) به دنیای پیشرونده ی امروز است، با همه ی عیب هایش مانع حضور و آموزش حقوق بشر در افغانستان نبوده است.

در این کشور، همچون همه ی کشورهای پیشرفته جهان، «اعلامیه ی جهانی حقوق بشر» تنها سند معتبر در ارتباط با حقوق مردمان این دوران است؛ و فعالین حقوق بشر افغانستان، با همه ی سختی ها و مصیبت هایی که افراد متعصب مذهبی و گروه هایی چون طالبان برایشان بوجود آورده اند، به راحتی از آن سخن می گویند و حتی به ترویج و آموزش مفاهیم حقوق بشری مشغول اند.

یکی هم ایران خودمان است که حکومت مسلط بر آن نه تنها اعلامیه حقوق بشر را قبول ندارد و هزاران فعال حقوق بشری را به جرم گفتن از آن به زندان و شکنجه محکوم کرده است، بلکه بدل بدهیبت و تندخویی هم به نام «حقوق بشر اسلامی» ساخته تا دهان مردمان حق طلب را از این طریق نیز ببندد. با آموزش های چنین «حقوق بشر اسلامی» ست که بسیاری از مردمان ما درک شان از بسیاری از حقوقی که به عنوان یک انسان دارند ناچیز است. و چنین است که نمی توانند درک کنند امنیت و صلحی که حکومت و برخی از افراد اپوزیسیون این حکومت از آن سخن می گویند نه امنیت است و نه صلح. بلکه سرپوشی ست بر تبعیض های جنسیتی، فرهنگی، مذهبی و قومی؛ نابرابری ها، نبود آزادی ها. و چراغ سبزی ست برای فساد، فحشای مذهبی، فقر، سرکوب دانش مدرن و امروزی، و بدتر از همه اطاعت از دیکتاتور و دیکتاتوری.

برای دیدن تفاوت های روشن بین «اعلامیه جهانی حقوق بشر» با «حقوق بشر اسلامی» کافی ست به بخشی از سخنان محمد حسین ضیایی فرد، رییس کمیسیون حقوق بشر اسلامی، توجه کنیم که در مقابل خبرنگاران در تعریف حقوق بشر اسلامی می گوید:

«در حقوق بشر اسلامی، مطابق آیات و روایات همه ابعاد انسان مورد توجه قرار گرفته اما حقوق بشر غربی یعنی نگرش حقوق بشر غربی به انسان، مقطعی، عمل‌گرایانه و بدون تعریفی از انسان است». و برای روشن شدن این «تفاوت به نگرش انسان» به «نقش مهم حوزه‌های علمیه در تبیین مبانی حقوق بشر اسلامی»، اشاره می کند و روحانیتی را که خود سخت ترین سد راه شناخت و به ثمر رسیدن حقوق بشر در ایران است را «تنها پاسدار حقوق بشر و کرامت انسان ها» می خواند.

و سپس ببنیم که همتای افغانی این آقا، یعنی خانم دکتر سیما سمر، رییس کمیسیون حقوق بشر افغانستان، نگاهش درباره حقوق بشر چگونه است.

سمر، به عنوان یکی از زنان استثنایی خاورمیانه شناخته می شود. سمت های زیادی داشته است؛ از وزارت امور زنان گرفته تا عضویت مشورتی دبیر کل سازمان ملل در امورصلح و گزارشگر ويژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر سودان. از سال 2011 تا کنون نیز رییس کمیسیون حقوق بشر افغانستان بوده است – همراه با ده ها جایزه ی حقوق بشری از کشورهای مختلف اروپا و آمریکا و کانادا. سخنان این زن در مجلسی که به مناسبت ورود او به بامیان برگزار شده بود و زنان و مردانی که در ارتباط با حضور او و در ارتباط با حقوق بشر و به ويژه زنان صحبت کرده اند نشاندهنده بلوغ و پیشرفت فرهنگ بهره مندی از حقوق بشر است. زنان و مردانی که ممکن است تعدادشان خیلی کم باشد اما راه درست رسیدن به هدف را پیدا کرده اند و مصرانه برای هموار کردن این راه تلاش می کنند.

سمر با این که زنی مسلمان است، تنها راهکار « پایان دادن به خشونت ها، جنگ ها، تبعیض ها و فقر و بدبختی، و پی ریزی و ایجاد آینده ای مبتنی بر صلح، آرامش و رواداری» برای افغانستان را نه در اسلام می بیند و نه در دستورات هیچ پیامبر و امام و پیشوا و روحانی؛ بلکه رعایت ارزش ها و موازین حقوق بشری ی را چاره کار می داند.

او، در سخنانش در بامیان، به نکته ای اشاره می کند که باید درسی باشد برای همه ی مبارزان کشورهای خاورمیانه که برای آزادی و دموکراسی و صلح تلاش می کنند: «صلح تنها قطع جنگ و پایان منازعات مسلحانه نیست، بلکه صلح به معنی تأمین فضایی است که در آن شهروندان به امنیت انسانی پایدار دست یابند و از فقر و خشونت، تبعیض و بی عدالتی رهایی یابند»

از سری یادداشت های آخر هفته

سایت ایران کارگر: روزهای پایانی سال ۹۷ شروع بارندگی‌های شدید‌ و جاری شدن سیل در استان گلستان بود. سپس نوبت به سایر استانها از جمله فارس، لرستان و خوزستان رسید. بنا به آخرین گزارش‌ها، ۲۸ استان با سیلاب‌ها چنگ در چنگ بوده‌اند که شامل ۲۷۰ شهر و بیش از ۵ هزار و صد روستا می‌شود. برآوردها نشان می‌دهد که ۷۰ درصد مساحت کشور را سیلاب فراگرفته است.

ویرانی‌های ناشی از سیلاب‌ها‌ در یک ماه اخیر، هم ضعف دولت در مدیریت بحران ناشی از حوادث طبیعی را به تصویر کشید و هم حیف و میل اموال مردم در ساخت و سازهای غیراستاندارد که منفعت جویی سپاه پاسداران و عوامل حکومتی در ۴۰ سال حاکمیت، در پس آن خوابیده است.

در پسِ مدیریت غلط وکنترل غیر فنی آب سدها، فقدان سیل‌بندهای مستحکم و عدم لایروبی رودخانه‌ها و مسیل‌های مناسب، در یک کلام، غارتگری، بی‌عملی و بی لیاقتی دولت خوابیده است.

گر چه خبر سیل دیگر خبرتازه‌ای نیست، اما درد و رنج مصیبت‌دیدگان آن نه کهنه شدنی است! و نه فراموش کردنی! آنچه از همدردی و همدلی و از کمک‌ها و امدادرسانی‌های مردمی به چشم دیدیم، نشان از همت والای مردم ایران در شرایط سخت دارد و آنچه مردم از دولت و حاکمان دزد و غارتگر دیدند چیزی جز بی‌عملی و بی دردی در کمک‌رسانی و بازدید‌های ریاکارانه نبود.

آخرین آمار تلفات سیلآماری که بدست آوردیم که از جانب رسانه های دولتی منتشر می شود حکایت از کشته شدن ۷۸ نفر، ۱۱۳۷ نفر مجروح و ۲۹۵هزار و هفتصد و نود نفر آواره دارد. اما این آمار و ارقام هیچکدام واقعیت صحنه را بیان نمی کند. واقعیت آمار و فاجعه رخ داده بسیار بیش از این است که توسط دولت و عوامل آن به عمد کتمان می شود.

تنها راه برای ملت ما این است که در این فاجعه فراگیر که زندگی بسیاری را نابود ساخته، دست به دست هم بدهیم و با کمک رسانی به سیل‌زدگان، پلی برای عبور از این شرایط بسازیم. روزگار و صفحه سیاه کنونی در ایران به همت جوانان و مردم با غیرتش خواهد ورق خواهد خورد. دیکتاتور باید از سیلاب خشم و نفرت ملت ایران بهراسد؛ سیلابی که کاخ آنها را به لرزه درخواهد آورد.

فیلم زیر: فریاد اعتراض یکی از سیل‌زدگان

وزیر کشور: فرماندار گُمیشان (استان گلستان) به من گفت که در یک روز سه بار از مردم کُتک خورده است!

به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، رژیم ایران مجددا در حال دوره‌ گردی برای فروش یک میلیون بشکه نفت است، ولی هیچکس خواهان خرید آن نیست.

این منبع نوشت: تولید و صادرات نفت ایران بعد از تحریم‌های تازه آمریکا، افت جدی داشته است و قید و بندهای جدید محدودیتهای بیشتری علیه صادرات آن اعمال خواهد کرد.

تحریم‌های آمریکا دسترسی رژیم ایران به میلیاردهای دلار درآمد نفتی را قطع کرده و صادرات آن را به کمتر از هر زمان دیگری سوق می‌دهد. از ماه مه سال گذشته، یک و نیم میلیون بشکه نفت خام ایران از بازار خارج شده است و صادرات نفت ایران بزودی به صفر خواهد رسید.

اقدام ناگهانی دولت مصر

دولت مصر از عبور محموله‌های نفتی ایران از کانال سوئز به سمت سوریه جلوگیری کرده است. پیش تر روزنامه وال استریت ژورنال در گزارشی نوشته بود که آمریکا از مصر خواسته است که از عبور نفتکش‌های رژیم ایران از کانال سوئز و ارسال نفت به سوریه جلوگیری کند.

روزنامه عربستانی “السعودیه الآن” گزارش داده که دولت مصر، در اقدامی ناگهانی از عبور محموله‌های نفتی ایران از کانال سوئز به سمت سوریه جلوگیری کرده است.

عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور مصر هفته گذشته با همتای آمریکایی خود، دونالد ترامپ، دیدار کرده و گفته می شود که تصمیم گرفته است از صادرات نفت ایران از کانال سوئز به سوریه جلوگیری کند.

این گزارش می افزاید: رژیم سوریه به نفت نیاز دارد و با بحران سوخت مواجه است. این اقدام دولت مصر باعث شد جمهوری اسلامی نفت ایران را از طریق خاک عراق و با تانکر برای رژیم اسد صادر کند.

ژاپن به جای ایران نفتش را از عمان وارد کرد

به گزارش افکارنیوز، العربیه اعلام کرد: شرکت فوجی ژاپن که پیشتر نفت ایران را خریداری می‌کرد، روز جمعه برای خرید نفت از عمان از طریق مزایده اعلام آمادگی کرده است و ظاهرا با پیشنهاد 20 سنت بالاتر در هر بشکه برنده این مزایده شده است.

ژاپنی‌ها هرچند که از سوی آمریکا مجوز خرید نفت از ایران را دارند، اما ترجیح دادند، نفت خود را از عمان وارد کنند.

پایین‌ترین سطح تولید نفت در ۵ سال گذشته
ایران جایگاه چهارم اوپک را به کویت واگذار کرد

تولید روزانه نفت ایران در ماه مارس گذشته با کاهش ۲۸ هزار بشکه‌ای به پایین‌تر از ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه رسید تا این کشور جایگاه چهارمین تولیدکننده نفت اوپک را به کویت واگذار کند.

بسیاری از کشورها واردات نفت از ایران را متوقف کرده اند

نماینده ویژه آمریکا در امور ایران اعلام کرد که بسیاری از کشورهای وارد کننده نفت ایران واردات نفت از این کشور را متوقف کرده اند.

برایان هوک، علام کرد که تقریبا بیش از بیست کشور وارد کننده نفت، به طور کامل واردات نفت خود از ایران را متوقف نموده‌اند.

به گفته وی، در مجموع 23 کشور از واردکنندگان نفت ایران، خرید خود را به صفر کاهش دادند. وی افزود: رژیم ایران در نتیجه این اقدامات، 10 میلیارد دلار درآمد خود را از دست می دهد.

برایان هوک همچنین گفت: تولید نفت ایران از ماه مه 2018 به میزان 1.5 میلیون بشکه کاهش یافته است، در واقع بیش از 100 شرکت بزرگ از بازار ایران خارج شده اند. سرانجام، ایالات متحده اقدامات بی سابقه ای برای تحقق این تحریم ها انجام داده است.

امید شکری کله سر، کارشناس ارشد مسائل امنیت انرژی در آمریکا در مصاحبه با خبرگزاری اسپوتنیک گفت: پس از خروج آمریکا از برجام اکثر کشورها به جزء هشت کشوری که شامل معافیت آمریکا از تحریم های نفتی ایران می شوند به واردات نفت خود از ایران را کاهش و یا حتی به صفر رساندند و در بین این هشت کشور ایتالیا و یونان که شامل این معافیت می شوند از ایران نفت وارد نمی کنند.

هشدار آمریکا به کشورهای آسیايِی

به گزارش خبرگزاری رویترز، پالایشگاههای ژاپن واردات نفت ایران را متوقف کردند. همزمان آمریکا به مالزی و سنگاپور درباره تجارت نفتی با رژیم ایران هشدار داد.

معاون وزارت خزانه‌داری آمریکا می گوید طی روزهای آینده در دیدارهای آتی خود با مقام‌های سنگاپور، مالزی و هند پیامدهای خطرناک تجارت نفتی این کشورها با رژیم ایران را مورد بحث قرار خواهد داد.

این مقام آمریکایی تصریح کرد که سفرش در راستای افزایش فشارهای ایالات متحده بر رژیم ایران و جلوگیری از دور زدن احتمالی تحریمهای نفتی انجام می‌گیرد.

لو رفتن یک شبکه مخفی

رژیم اسد محروم از نفت ایران. پس از لو رفتن یک شبکه مخفی که صدور نفت خام ایران به سوریه را سامان می‌داد، پالایشگاه‌های سوری خالی مانده‌اند. واشنگتن به همه نفتکش‌ها اخطار کرده که مراقب عواقب دور زدن تحریم‌های دمشق باشند.

رژیم ایران از سال ۲۰۱۹ دیگر در موقعیتی نیست که نفت به رژیم سوریه بدهد. وال استریت ژورنال در گزارشی می‌نویسد پالایشگاه بنی‌یاس در سوریه عملا خالی است.

به گزارش دویچه وله، یک روزنامه نگار سوری تایید می‌کند که سوریها در حال حاضر بنزین یا گازوئیل مورد نیاز خود را به سختی تامین می‌کنند. او ساکن پاریس است اما ارتباط مستمری با آشنایان و دوستانش در سوریه دارد. وی میگوید: از دو الی سه ماه قبل، صف‌های طولانی در برابر جایگاه‌های فروش سوخت در سوریه تشکیل می‌شود.» این تحولی ناگهانی است.

این یک تحول ناگهانی و ناشی از خبری است که نوامبر گذشته خزانه‌داری آمریکا داد. این وزارتخانه از یک شبکه مخفی ایرانی- روسی پرده برداشت که به صدور نفت خام ایران به سوریه کمک می‌رساندند.

از قرار معلوم، بانک مرکزی جمهوری اسلامی پول‌هایی را از طریق یک شرکت دارویی به شرکت روسی گلوبال ویژن، متعلق به یک تاجر سوری به نام محمد الجویقی منتقل می‌کرد تا او ترتیب صدور نفت ایران به دمشق را بدهد. الجویقی متقابلا عامل انتقال پول نقد از بانک مرکزی سوریه به حزب‌الله لبنان و حماس بود.

وزارت خزانه‌داری آمریکا کلیه افرادی را که در این چرخه مشارکت داشتند مشمول تحریم کرد. افزون بر این، سازمان بین‌المللی دریانوردی، به همه دست اندرکاران ارسال نفت به سوریه هشدار داد که هر گونه کمک در این عرصه خطر تحریم آنها را در بر دارد.

چند روز قبل نیز واشنگتن دوباره اخطاری در این زمینه داد و فهرستی شامل نام حدود ۹۰ کشتی را منتشر کرد که در دو سال گذشته، به رژیم اسد نفت رسانده‌اند. در اطلاعیه خزانه‌داری آمریکا آمده است: «ایالات متحده و شرکایش با همه توان جلوی هرگونه تلاش برای عادی سازی اوضاع اقتصادی و سیاسی در سوریه را خواهند گرفت.»

اروپایی‌ها جواب تماس‌های ما را نمی‌دهند

وزیر نفت: شرایط امروز صنعت نفت سخت‌تر از دوران جنگ است… اروپایی‌ها جواب تماس‌های ما را نمی‌دهند

همزمان نشریه اقتصادی پترولویون اکونومیست نوشت که صنایع نفت ایران با توجه به کاهش صادرات نفت این کشور با خطر ورشکستگی روبرو است.

وزیر نفت جمهوری اسلامی گفته: صنعت نفت ایران در نوک پیکان حملات قرار دارد و آمریکا بر توقف صادرات نفت ایران متمرکز شده است.

به گفته بیژن نامدار زنگنه، هدف آمریکا این است که حتی اگر صادرات نفتی ایران ادامه می‌ یابد، درآمد حاصل از آن به دست رژیم ایران نرسد.

وی که در کنفرانس خبری صحبت می کرد، افزود: از جمع کشورهای اروپایی فقط ترکیه از ایران نفت می‌خرد و اروپایی‌ها به هیچ عنوان نفت از ایران برداشت نمی‌ کنند با این که دو کشور اروپایی یونان و ایتالیا عملاً مجوز خرید نفت از ایران را دارند و ما بارها با آنها تماس گرفته‌ایم اما جواب تماس ما را نمی‌دهند.

به گفته زنگنه، قراردادی برای فروش نفت ایران به روسیه وجود داشته که قرار بوده نیمی از قیمت آن به صورت نقد و نیمی دیگر به صورت کالا از منطقه اوراسیا پرداخت شود. او درباره اینکه آیا این قرارداد هم اکنون در حال اجرا است، گفت: نمی‌توانم توضیح بدهم.

پیش تر خبرگزاری رویترز گزارش داد: تلاش رژیم ایران برای پیدا کردن هر گونه خریداری برای فروش نفت به شرکتهای خصوصی برای صدور به بازار شکست خورد.

این منبع نوشت: این یک ضربه به تلاش های رژیم ایران برای دور زدن تحریمهای آمریکا است.

معاون وزارت نفت در دولت روحانی گفته: مشتریان نفت ایران حاضر نیستند یک بشکه بیشتر از حدی که آمریکا مجاز دانسته، از ما نفت بخرند.

تحریم‌ نفتی؛ یک مقام حکومتی: گرفتار شدیم

به گزارش ایسنا، رئیس سازمان برنامه و بودجه با اشاره به مشکلاتی که کشور با تحریم‌ها دست و پنجه نرم می‌کند، گفت: در حوزه صادرات نفتی به شدت دچار مشکل هستیم به گونه ای که از ۲ میلیون و ۴۱۰ هزار بشکه نفت که برای هر روز در سال ۱۳۹۷ که ۴۷ میلیارد دلار درآمد نفتی در بودجه سال جاری پیش بینی شده بود؛ در حاضر به شدت فاصله گرفته ایم.

محمدباقر نوبخت، شامگاه پنجشنبه در آخرین برنامه سفر خود به جنوب استان کرمان و در ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، تحریم های دشمن را بسیار بی رحمانه دانست و به تبیین تحریم های هواپیمایی کشور و مشکلاتی که هواپیماهای ما با این موضوع دارند، پرداخت.

معاون رئیس جمهوری با بیان اینکه در حوزه صادرات نفتی به شدت دچار مشکل هستیم، بیان کرد: برای صادرات نفت مجبوریم که از کشتی استفاده کنیم، اما کشتیرانی ما نیز تحریم است این در حالی است اگر کشتی نیز برای صادرات نفت پیدا کنیم باید کشتی را بیمه کنیم اما بیمه‌های ما نیز تحریم هستند.

فیلم زیر: قاری لواط کار رهبر: خود حضرت آقا خبر دارند!

سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی سخنان مایک پمپئو، وزیرخارجه آمریکا، در مورد دخالت رژیم ایران در ونزوئلا را “مضحک خواند” و مدعی شد: متخصصین ایرانی به درخواست دولت ونزوئلا برای بهبود سیستم آب و برق به آن کشور رفته‌اند.

این سخنگو توضیح نداد که چرا این “متخصصین ایرانی” برای کمک رسانی به مناطق سیل زده ایران اعزام نشده اند.

واقعیت این است که اینها همان “مستشاران سپاهی” هستند که در سوریه و عراق و لبنان هم حضور دارند و نیروی تروریستی قدس سپاه پاسداران آنها را برای کمک به رژیم سرکوبگر ونزوئلا به این کشور اعزام کرده است.

وزیر خارجه آمریکا روز گذشته با اشاره به راه اندازی شدن پرواز مستقیم بین تهران و کاراکاس پایتخت ونزوئلا گفت: آمریکا شکی ندارد که رژیم ایران در آمریکای جنوبی دخالت می کند.

آقای پمپئو که در سفر به آمریکای جنوبی به سر می برد، در گفتگوی اختصاصی با صدای آمریکا گفت بدون شک پول ایران در آمریکای جنوبی برای مقاصد بدخواهانه مثل حمایت از حزب الله و تروریسم در سراسر منطقه باقی می ماند. (فیلم زیر)

از اعلام افزودن سپاه پاسداران به فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی از سوی دولت آمریکا یک هفته می‌گذرد. این سیاست از روز دوشنبه ۱۵ آوریل اجرایی می‌شود. تحریم سپاه پاسداران پیامدهای سیاسی و اقتصادی زیادی برای جمهوری اسلامی دارد.

خبرگزاری آلمان در گزارشی که امروز از واشنگتن منتشر کرده، خبر از اجرای رسمی سیاست تحریم‌های سپاه پاسداران توسط دولت آمریکا داده است.

این خبرگزاری در گزارش خود ضمن اشاره به این موضوع که سپاه پاسداران یک ارتش کلاسیک نیست، اقدام دولت آمریکا در رابطه با افزودن این نیرو به فهرست سازمان‌های تروریستی را اقدامی بی‌سابقه ارزیابی کرده است.

در این گزارش آمده است که برای اولین بار دولت آمریکا یک واحد نظامی کشور دیگری را به‌مثابه یک سازمان تروریستی ارزیابی می‌کند. تا کنون، گروه‌هایی همچون داعش در شمار سازمان‌های تروریستی قلمداد می‌شدند.

خبرگزاری آلمان، هدف از این اقدام آمریکا را قطع شریان‌های مالی این نیرو اعلام کرده است. افزون بر آن دولت آمریکا می‌تواند وابستگان به سپاه را از کشور خود اخراج کند.

هدف آمریکا از تروریستی خواندن پاسداران

هرمیداس باوند، کارشناس مسائل بین‌الملل، معتقد است هدف دولت آمریکا از گنجاندن نام سپاه پاسداران در فهرست «سازمان‌های تروریستی خارجی»، کشاندن جمهوری اسلامی پای میز مذاکره است ولی این تصمیم می‌تواند به درگیری نظامی منتهی شود.

آقای باوند درباره تاثیر احتمالی جنگ در افزایش شانش پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آتی آمریکا به یورونیوز گفت: باید دید موضع مجلس نمایندگان چیست. اکثریت مجلس نمایندگان در اختیار دموکرات‌هاست. باید دید آن‌ها با جنگ احتمالی آمریکا علیه جمهوری اسلامی همراهی می‌کنند یا نه. اگر اکثریت دموکرات‌ها همراهی کنند، وضعیت در انتخابات ریاست‌جمهوری به سود ترامپ می‌شود اما اگر در مقام مخالفت جدی قرار بگیرند، هیچ معلوم نیست ورود ترامپ به جنگ علیه جمهوری اسلامی، برگ برنده او در انتخابات ریاست ‌جمهوری باشد.

آمریکا عملا به دنبال تغییر رژیم در ایران است

خاویر سولانا، مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا و دبیرکل سابق ناتو با اشاره به اقدام اخیر آمریکا گفت: موضوع ایران مرا می‌ ترساند. این تصمیمات خطر تقابل و درگیری در خاورمیانه را به همراه دارد.

در همین حال رضا نصری، یک حقوقدان بین‌الملل در توییتی نوشت: نامگذاری سپاه پاسداران به عنوان سازمان تروریستی به دولت آمریکا مجوز درگیری نظامی را نمی‌دهد. ولی این نامگذاری ممکن است کنگره را ترغیب کند تا با تصویب یک قانون جدید مانع از این شود تا دولت کنونی بدون مجوز کنگره علیه حکومت ایران اقدام نظامی انجام دهد.

امیرعلی ابوالفتح، یک کارشناس مسائل آمریکا نیز گفته: از آنجا که سپاه پاسداران ماموریت‌های مستشاری در کشورهایی مانند سوریه و عراق دارد، در صورت عملیاتی شدن طرح نامگذاری سپاه پاسداران به عنوان سازمان تروریستی، تمام نیروها و تأسیسات سپاه به‌عنوان اهداف تروریستی قلمداد می‌شود و زمینه برای حمله آمریکا به نیروهای انسانی یا تأسیسات سپاه فراهم می‌شود.

آمریکا غلط‌هايی هم می تواند بکند

کیهان خامنه ای نوشته: تصمیم آمریکا برای تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چقدر مهم است؟ آیا ممکن است این تصمیم در نهایت به جنگ منجر شود؟…این تصمیم بنا به دلایل متعدد به جنگ ختم نخواهد شد. اول به دلیل ماهیت این تصمیم. این تصمیم نه پشتوانه حقوقی دارد نه امکان عملی شدن و صرفا یک تصمیم سیاسی با اهداف اقتصادی است. تصورش را بکنید از فردا هر ناو جنگی و تجاری آمریکایی و غیرآمریکایی که قصد عبور از تنگه هرمز را داشته باشد، باید از نیرو‌های سپاه اجازه بگیرد، اما طبق تصمیم ترامپ، هرگونه ارتباط با سپاه جرم تلقی می‌شود! آمریکا برای جدی نشان دادن این تصمیم و ترساندن متحدان خود شاید بخواهد غلط‌های پراکنده‌ای هم بکند که در این صورت، قطعا پاسخ مناسبی از سپاه دریافت خواهد کرد چرا که به قول رهبر انقلاب دوران بزن در رو گذشته است…