
یک زن شجاع ایرانی در مترو در پاسخ به فاطمه کماندوهای خامنه ای می گوید: چرا مرگ بر اسراییل، مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر جمهوری اسلامی
دسامبر 26
یک زن شجاع ایرانی در مترو در پاسخ به فاطمه کماندوهای خامنه ای می گوید: چرا مرگ بر اسراییل، مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر جمهوری اسلامی
دسامبر 26
طلایی متولد سال ۱۳۵۹ در تهران است. او فارغ التحصیل نقاشی از دانشگاه آزاد تهران است که سال ۱۳۸۵ برای ادامه تحصیل به فلورانس رفت و در آکادامی هنرهای زیبای این شهردر رشته “هنرهای تجسمی و روش های نوین بیانی” تحصیلات خود را ادامه داد.
سیاوش طلایی به یورونیوز می گوید که در کنار نقاشی به طور حرفه ای کار عکاسی و هنرهای چند رسانه ای را هم دنبال می کند و اثری که با آن در این مسابقه شرکت کرده یک نقاشی با تکنیک اکلریک روی بوم است.
او در توضیح سبک خلق آثارش می گوید: در ابتدا مدل کامپیوتری و سه بعدی اثر را درست میکنم که تلفیقی است از آثار هنری شناخته شده یا کمتر شناخته شده در تاریخ هنر یا حتی و عناصر تصویری که خودم انتخاب می کنم مثلا از کارتونهای تلویزیونی و بازی های کامپیوتری زمان کودکیم اقتباس میکنم و بعد بر اساس این طرح نقاشی که کار دست خودم و زائیده ذهن خود من هست را میکشم، که گاه در یک تصویر از بیش از بیست تصویر مختلف درهم تلفیق شده اند.
سیاوش طلایی که برنده جایزه «امانوئل امانوئل» مسابقات «جایزه استعدادهای ایتالیا» است اکنون ساکن شهر تورین در ایتالیاست. وی سال گذشته این مجموعه آثار خود را به صورت انفرادی در گالری «او» تهران به نمایش گذاشت و پیش از آن نیز در نمایشگاه های جمعی در دبی، برزیل و نیویورک و موناکو نیز آثار خود را برای علاقمندان به هنر عرضه کرد.
مسابقه استعدادهای ایتالیا از مطرح ترین مسابقات در زمینه هنرهای تجسمی است که امسال یازدهمین دور آن در شهر رم برگزار شد و داورانی از ایتالیا و خارج از ایتالیا در آن حضور داشتند. هدف اصلی برگزاری این مسابقات یافتن استعدادهای جوان و تازه در دنیای هنر است هر چند که بسیاری از هنرمندان منتخب این مسابقه علی رغم سن جوانی که دارند هنرمندانی شناخته شده هستند.
سیاوش طلایی به یورونیوز می گوید: «جایزه “امانوئل امانوئل” امسال و برای اولین بار و در بزرگداشت این شخصیت هنر دوست ایتالیایی به این دور از مسابقات اضافه شد. امانوئل امانوئل رئیس و حامی بنیاد رم و بنیاد ترتزو پیلاستره و چندین بنیاد فرهنگی دیگر است بنیادهایی که سالانه دهها میلیون دلار برای گسترش و حمایت از کارهای فرهنگی هزینه می کند.»
دسامبر 26
او درباره علت اینکه اروپا و آمریکا به این وضعیت دچار شدند و مردم در آنجا گرسنه هستند معتقد است: «اخبار تبدیل شدن کلیسا به مشروبفروشی و سالن رقص و آواز و رستوران در غرب به ویژه آمریکا کم نیست. این رویکرد یعنی نبرد بییحاصل با خدا و معنویت و غرق شدن در مادیت محض که جز سقوط اخلاقی و متلاشی شدن خانواده و گسترش فسق و فجور ندارد.» او با بیان اینکه ترامپ یک «جرثومه فساد اخلاقی، تبهکاری و فساد مالی» است، مردم آمریکا را «لایق» این نوع حاکمان میداند که در آن «اراذل و اوباش بر افاضل و نخبگان و صاحبان اندیشه ترجیح داده میشوند.»
اما نکته اساسی جایی است که او بدیل تمدن غرب را ایران معرفی کرده و معتقد است که باید «بیداری در جهان را مدیریت کنیم»: «بدون شک بدیل تمدن رو به زوال غرب، تمدن اسلامی است. تمام نگاه خوبان جهان به ایران و انقلاب اسلامی است. باید جنبش بیداری در جهان را مدیریت کنیم تا به “خوب راه” تمدن اسلامی هدایت شود. باید نگاه را به دوردستها انداخت و تمدن نوین اسلامی را با نگاه فراملی رو به جلو هدایت کرد. بدون شک نخبگان جهان، امام (ره) و رهبری هوشمند انقلاب اسلامی را جزء معماران اصلی ظهور تمدن جدید و بدیلی بر تمدن رو به زوال غرب می دانند. هیچ قدرتی نمیتواند نگاه بشر را از این ضرورت حتمی و حرکت اجتناب ناپذیر منحرف و خللی به آن وارد کند. عقب نشینی گام به گام آمریکا و غرب در برابر ایران و مقاومت اسلامی، طلیعه ظهور چنین راه روشنی در تاریخ معاصر و قرن ماست.»
حالا باید پرسید: ما قرار است چگونه باید «جنبش بیداری» در جهان را مدیریت کنیم؟ آیا این مدیریت کردن به مانند تغییر در شکل محتوای صدور انقلاب باید صورت بگیرد که از صدور پیام انقلاب و مدل ایستادگی در برابر ظلم و جور حاکمان تبدیل به تشکیل گروههای اسلامی شد؟ ما قرار بود انقلابمان را صادر کنیم. انقلابی که در آن «گل» در برابر «گلوله» بود و سیل خروشان مردم به ستوه آمده از ظلم و جور شاهان و حاکمان فریاد «آزادی خواهی» و «استقلال» سر دادند. اما به جای آن شکل صدور انقلابمان به کمک به نیروهای نظامی تغییر یافت.
به تعبیر سعید حجاریان ما «حاکمیت دوگانه» را صادر کردیم. به این معنا اقلیتهای شیعه در کشورهای مختلف را از طریق نظامی تقویت کردیم. در لبنان حزبالله. در یمن انصارالله. در عراق حشدالشعبی و در شمال آفریقا گروههای شیعه را در مقابل حکومتها تقویت کردیم. طبیعتا مردم فرانسه از ظلم و فشاری که سیستم به آنها وارد میکند به تنگ میآیند و هر از گاهی فریاد بر میدارند. نکته اینجاست که اصولگرایان وقتی ادعای مدیریت این جنبش بیداری را دارند، با کدام روش و با کدام چشمانداز قصد دارند خودشان را به مردم فرانسه معرفی کنند؟
آیا قرار است نوید تشکیل گروههایی مانند حزبالله در فرانسه و آلمان را به آنها بدهیم و به آنها بگوییم: با تشکیل هستههای مقاومت نظامی میتوانید در مقابل سیستم حاکم به پیروزی برسید؟ یا آنکه قرار است به آنها بگوییم: تمدن اسلامی وقتی به سرزمین شما برسد، زنها از حضور در ورزشگاهها منع خواهند شد و تمدن اسلامی برای شما شورای نگهبانی قرار میدهد تا منتخبان شما از فیلتر آنها رد شوند؟ آنچه قرار است به عنوان چشمانداز به مردم غرب وعده داده شود چیست؟ ایجاد حاکمیت دوگانه در این کشورها؟ رشد و شکوفایی اقتصادی مدیریت اسلامی یا ایجاد محدودیت های بیشتر؟ جامعه غرب نظام لیبرالی (با همه معایبی که گفته میشود) را باید رها کنند، و آن را با چه چیزی عوض کنند؟ به نظر میرسد سندروم توهم مدیریت جهانی قرار نیست دست از سر اصولگرایان بردارد.
دسامبر 26
به گزارش سیانان، بدین گونه دولت قانون تعطیلیهای کشور را تغییر داده است.
در سال ۲۰۰۳ به هنگام ورود نیروهای آمریکایی به خاک عراق حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار مسیحی در عراق زندگی میکردند. به دلیل بیثباتیهای حاکم بر عراق، امروز شمار مسیحیان این کشور به ۳۰۰ هزار نفر رسیده است.
دسامبر 26
هشت سال پیش محمد بوعزیزی، دستفروش تونسی، در هفدهم دسامبر سال ۲۰۱۰ میلادی (۲۶ آذر ۱۳۸۹) در اعتراض به اقدامات خودسرانه پلیس و شرایط اقتصادی بد در کشورش دست به خودسوزی زد و با این اقدام “بهار عربی” را آغاز کرد.
هشت سال پس از این واقعه خودسوزی مشابهی در تونس رخ داده است. روز دوشنبه ۳ دی (۲۴ دسامبر) عبدالرزاق زرقی، خبرنگار ۳۲ ساله تونسی در شهر القصرین واقع در غرب تونس خود را به آتش کشید و کمی بعد در پی جراحات وارده در بیمارستان درگذشت.
این خبرنگار ۳۲ ساله تونسی کمی پیش از این اقدام در شبکه اجتماعی فیسبوک اقدام خود را اعلام کرده بود. او گفته بود: «من خود را ۲۰ دقیقه دیگر آتش خواهم زد… من به تنهایی دست به یک انقلاب میزنم.»
عبدالرزاق زرقی در این پیام ویدیویی از شرایط بد اقتصادی و شمار زیاد بیکاران در القصرین انتقاد کرده و دولت تونس را متهم کرده بود که هر اعتراضی را تحت پوشش مبارزه با تروریسم سرکوب میکند.
تظاهرات در خیابانهای القصرین
چندساعت پس از خودسوزی زرقی دهها نفر به خیابانهای القصرین آمده و با بستن خیابانها به تظاهرات علیه دولت تونس پرداختند. آنها با آتش زدن لاستیکهای خودرو تردد در خیابان اصلی شهر را مختل ساختند. گفته میشود ماموران پلیس برای متفرق کردن تظاهرکنندگان از گاز اشکآور استفاده کردهاند.
وزارت کشور تونس اعلام کرده که شش مامور پلیس در جریان این تظاهرات زخمی شده و ۹ نفر از تظاهرکنندگان نیز دستگیر شدهاند. اتحادیه خبرنگاران تونس خواستار برگزاری تظاهراتی به مناسبت درگذشت عبدالرزاق زرقی شده است.
این اتحادیه دولت تونس را متهم میکند که به مبارزه با فساد مالی در کشور کم بها میدهد و به این ترتیب عاملی بوده برای خودسوزی عبدالرزاق زرقی.
القصرین در ۲۷۰ کیلومتری پایتخت تونس قرار دارد. این شهر با جمعیتی حدود ۱۰۰ هزار نفر در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ یکی از مراکز شورش و درگیری با نیروهای امنیتی دولت وقت تونس بود. در سالهای اخیر نیز شمار تظاهرات در این شهر علیه شرایط بد اقتصادی این کشور کم نبوده است.
مناطق کوهستانی القصرین مفر شبهنظامیان اسلامگرای تونس است که با جریان تروریستی “دولت اسلامی” و شبکه تروریستی القاعده در ارتباط هستند.
دسامبر 26
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح روز دوشنبه ۳ دیماه، افسانه رضایی جهت تحمل ۶ ماه حبس از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان عادلآباد منتقل شد.
افسانه رضایی در تاریخ ۱۲ مردادماه در پی بازداشت مادر خود در خلال اعتراضات سراسری مردادماه در شیراز، با در دست گرفتن پلاکاردی نسبت به این بازداشت اعتراض کرد. خانم رضایی در پی این اعتراض توسط نیروهای امنیتی بازداشت و مدتی بعد به شش ماه حبس تعزیری محکوم شده بود.
او بر روی پلاکارد خود جملاتی مانند “مادرم را آزاد کنید، او فقط یک معلم بازنشسته ایرانی بود که به دنبال حقش آمد” و “حکومت عدل اسلامی، آیا پاسخ درخواست احقاق حق بازداشت است؟” را نوشته بود.
لازم به ذکر است که از روز سهشنبه ۹ مردادماه شماری از مردم در اعتراض به مشکلاتی نظیر شرایط بد اقتصادی، بیکاری، گرانی و افزایش نرخ ارز در بسیاری از شهرهای کشور اقدام به برگزاری راهپیماییهای اعتراضی کردند. این اعتراضات در روزهای بعد در شیراز، اصفهان، شاهینشهر، نجفآباد، کرج، مشهد، ساری، تهران، اهواز، کرمانشاه، قهدریجان و اراک با حضور گسترده مردم ادامه یافت و در اصفهان و شیراز به خشونت کشیده شد.
دسامبر 26
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حامد آیینهوند، فعال سیاسی و روزنامهنگار محبوس در زندان اوین شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد.
اتهامات عنوان شده در این جلسه که بدون حضور وکیل وی برگزار شد «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» عنوان شده است. وی در تاریخ ۷ تیرماه سال جاری بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.
یک منبع نزدیک به حامد آیینه وند به گزارشگر هرانا گفت: “جلسه دادگاه به دلیل مخالفت قاضی مقیسه بدون حضور وکیل وی برگزار شد و در این جلسه آقای آیینه وند از بابت اتهامات «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به شش سال حبس تعزیری محکوم شد”.
این منبع نزدیک به این زندانی همچنین افزود: “حسین بیات وکیل آقای آیینه وند گفته است هر دو اتهام مطروحه از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب فاقد ادله قانونی بوده و به رای صادره اعتراض خواهد کرد”.
هرانا پیشتر در گزارشی از تعیین وقت و شعبه رسیدگی به اتهامات مطروحه علیه حامد آیینه وند خبر داده بود.
حسین بیات پیشتر نیز با تاکید بر فقدان هرگونه سند و مدرکی که دلالت بر اجتماع و تبانی آقای آیینهوند نماید، مقالات موکل خویش را در راستای نقد عملکرد قوای سه گانه و اجزاء قدرت تفسیر کرده و هدف غایی وی را اصلاح عملکرد و خط مشیهای سیاسی دانسته بود.
این فعال سیاسی و روزنامه نگار که هماکنون در بند عمومی شماره ۴ سالن ۳ زندان اوین نگهداری میشود در تاریخ هفتم تیرماه ۹۷ توسط نیروهای اطلاعات سپاه در تهران بازداشت شده بود.
وی از زمان بازداشت تا پیش از انتقال به بند عمومی مدت ۴۴ روز را در سلول انفرادی زندان اوین سپری کرده است.
حامد آئینهوند فعال سیاسی، روزنامه نگار و دانشجوی دکترای روابط بین الملل واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی است. وی همچنین نامزد رد صلاحیت شده انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابی تویسرکان نیز بوده است.
دسامبر 26
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز سهشنبه ۴ دیماه ۹۷، هادی خیاط مشهدی، فعال صنفی معلمان و از فرهنگیان بازنشسته مشهد توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
از دلایل بازداشت و محل نگهداری وی تا لحظه تنظیم این گزارش اطلاع دقیقی در دست نیست.
یک منبع مطلع در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: “ساعت ۹ صبح روز جاری سه تن از نیروهای امنیتی با حکم دادستانی وارد منزل آقای خیاط مشهدی شده و ایشان را در حضور خانواده بازداشت و با خود بردند”.
این منبع همچنین افزود: “مامورین پس از تفتیش کامل منزل و ضبط تلفن همراه به خانواده ایشان تذکر دادند که از اطلاعرسانی راجع به بازداشت آقای خیاط مشهدی خودداری کنند”.
به گفته این منبع مطلع خانواده آقای خیاط مشهدی پس از بازداشت ایشان به دادگاه انقلاب مراجعه کردند و با اظهار بیاطلاعی معاون دادستان از بازداشت ایشان مواجه شدند و وضعیت ناراحتی قلبی آقای خیاط مشهدی نیز بر نگرانی آنها افزوده شده است.
طی سال جاری فشار بر فعالین صنفی معلمان و فرهنگیان کشور افزایش یافته است. طی ماههای اخیر تعداد زیادی از معلمان و فعالین صنفی معلمان احضار و بازداشت و گاها به حبس محکوم شدهاند.
در جریان تحصن سراسری آبان ماه معلمان که به دعوت شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان صورت گرفته بود نیز تعدادی از معلمان بازداشت و نهایتا با قرار وثیقه آزاد شده بودند.
هرانا پیشتر در گزارشی همزمان با آغاز سال تحصیلی به بررسی وضعیت معلمان زندانی پرداخته بود.
دسامبر 26
واژگونی یک اتوبوس حامل دانشجویان در تهران ۹ کشته و ۲۶ زخمی بر جای گذاشت. حال برخی از مجروحان “وخیم” گزارش شده است. دانشجویان فرسودگی ناوگان حمل و نقل دانشگاه را علت حادثه میدانند (فیلم زیر). این در حالیست که معاون دروغگوی دانشگاه گفته راننده سکته کرده است. مادر یکی از مجروحین گفته: این حادثه رو کی باید جوابگو باشه، کی مسئولشه؟ جواب او مادرایی که بیرون وایسادن و بچههاشون مردن رو کی میده؟ اون از آموزش و پرورش (آتشسوزی مدرسه) و این هم از این حادثه…
فرسودگی ناوگان حمل و نقل دانشگاه، بلای جان دانشجویان
به گزارش ایسنا، ظهر امروز یک دستگاه اتوبوس در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران دچار واژگونی شد که ۹ کشته و ۲۷ مصدوم برجای گذاشت که متاسفانه حال تعدادی از آنها نیز وخیم است. خبرنگار ایسنا به یکی از بیمارستانهایی که تعدادی از مصدومان به آن منتقل شده رفت تا شرح این حادثه را از زبان خود دانشجویان بازگو کند.
دختر جوانی روی تخت بستری شده بود و خانواده او نیز با چشمانی نگران، دستهای او را فشار میدادند. این دختر که بیش از ۳۰ سال نیز نداشت به ایسنا میگوید: سوار اتوبوس که شدیم نزدیک ایستگاه کتابخانه دست اندازی بود که وقتی اتوبوس از روی آن رد شد سرعتش زیاد بود و همه بچهها به بالا و پایین پرتاب شدند. پسرها داد و بیداد کردند که چقدر تند میروی، آروم برو اما دیدیم که سرعتش همینطور تندتر و تندتر میشد. من هندزفری داشتم و وقتی درآوردم دیدم بچهها از جلوی اتوبوس به عقب میآیند، به سرشان میزنند و مدام داد میزنند: ترمز نمیگیره، اتوبوس ترمزش نمیگیره. اتوبوس همینطور سرعتش زیاد میشد. از روی پیچ که رد شد افتاد پایین و من دیگه چیزی متوجه نشدم و وقتی چشمام رو باز کردم دیدم بیرون اتوبوسم.
مادر این دختر که در کنار او نشسته بود با چشمانی گریان و دستانی لرزان به ایسنا میگوید: شما نمیدونید چی به سر ما اومد، من تا از قم به اینجا برسم مردم و زنده شدم. این حادثه رو کی باید جوابگو باشه، کی مسئولشه؟ جواب او مادرایی که بیرون وایسادن و بچههاشون مردن رو کی میده؟ اصلا وقتی یادش میافتم حالم بد میشه، اون از آموزش و پرورش (آتشسوزی مدرسه) و این هم از این حادثه، جان بچهها مگر ارزش نداره؟
به سراغ یکی دیگر از دانشجویان مصدوم و بستری شده روی تخت بیمارستان رفتم. دانشجوی مقطع دکتری علوم تحقیقات هست، درباره لحظه حادثه به ایسنا میگوید: از ساختمان ابن سینا پایین میاومدیم، راننده گفت ترمز ماشینش نمیگیره، البته اولش نگفت اما وقتی به وسطای راه رسیدیم بلند داد میزد که “ترمز ماشین نمیگیره”. البته بچههایی که اون ماشین رو میشناختند میگفتند که دیروز هم همین مشکل رو داشته و راننده گفته که ترمز نمیگیره ولی بازم امروز مسافر سوار کرده! سرعتش همین جوری زیاد و زیادتر میشد اینقدر سرعت زیاد شد که در پشتی اتوبوس باز شد و بچهها که از جلو پا میشدن و به عقب میاومدن دونه دونه از اتوبوس پرت شدن بیرون و منم از در پشتی پرت شدم بیرون و دیگه نفهمیدم چی شد. اما ماشین راننده مشکل داشت و اینکه گفتند سکته کرده نیست. چون خودش گفت ترمز نمیگیره و خیلی بد میرفت.
دسامبر 26
رادیو بین المللی فرانسه: محمود هاشمی شاهرودی، رئیس پیشین دستگاه قضائی جمهوری اسلامی که روز دوشنبه بیست و چهارم دسامبر درگذشت، به اعتقاد برخی از تحلیلگران، به واسطه در اختیار داشتن شبکهای از روحانیون و نظامیان پرنفوذ در ایران و حتی در منطقه، یکی از چهرههای “مافیایی” جمهوری اسلامی به شمار میرفت.
او حتی اگر جانشین علی خامنهای، رهبر کنونی جمهوری اسلامی نمیشد، در انتخاب رهبر آینده جمهوری اسلامی نقش بسزایی داشت و حمایت او از رهبر آینده، راه را برای ادامه نفوذ حکومت اسلامی ایران به ویژه در عراق هموارتر میکرد.
هاشمی شاهرودی که سال ۱۳۲۷ خورشیدی در عراق به دنیا آمد، یکی از مبارزان علیه حکومت صدام بود و سه برادرش نیز در این راه کشته شدند. او که در تشکیل مجلس اعلای عراق نقش داشت، فردی پرنفوذ در میان شیعیان عراقی به شمار میرفت.
هاشمی شاهرودی پیش از انتصاب به ریاست قوه قضائیه ایران در سال ۱۹۹۹ میلادی از سوی آیتالله خامنهای، در میان مردم ایران چهرهای شناخته شده نبود و حتی در میان اطرافیانش به دلیل تولد در عراق، به “هاشمی عراقی” معروف بود.
انتصاب هاشمی شاهرودی به ریاست قوه قضائیه، انتقادهایی را برانگیخت مبنی بر اینکه چرا یک متولد غیر ایران زمام یکی از قوای سه گانه ایران را بر عهده گرفته است. اما قانون اساسی جمهوری اسلامی در این زمینه سکوت کرده و فقط “ایرانیالاصل” بودن را شرط نامزدی برای ریاست جمهوری دانسته است.
هاشمی شاهرودی که برخلاف دیگر مقامات جمهوری اسلامی از سخنرانی و گفتوگو با رسانهها پرهیز میکرد، در بدو شروع کار خود در قوه قضائیه، در یک اظهارنظر غیرمعمول، آن را “ویرانه” خواند.
با این حال، در مدت ریاست او بر قوه قضائیه، سرکوب منتقدان جمهوری اسلامی، روزنامهنگاران، فعالان حقوق بشر و حتی نمایندگان مجلس با شدت بیشتری ادامه یافت.
همچنین پایان دوره ده ساله ریاست او بر این قوه، همزمان بود با سرکوب اعتراضات به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ و بازداشت تظاهرکنندگان و بعضا کشتن آنها در زندان.
با این حال، برخی به دلیل تسامح او در به کارگیری مجازات سنگسار، از او به عنوان یک چهره “معتدل” نام بردند، اما به کارگیری مجازات اعدام در زمان او نیز در ایران هرگز متوقف نشد.
هاشمی شاهرودی که پس از پایان دوران ریاست قوه قضائیه، بارها از سوی رهبر جمهوری اسلامی به سمتهایی چون عضویت و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضویت در شورای نگهبان و ریاست هیأت عالی حل اختلاف قوا رسید.
او همچنین عضو و نایب رئیس مجلس خبرگان رهبری بود که این مجلس ممکن است در آیندهای نزدیک، در صورت مرگ خامنهای، جانشین او را تعیین کند.
سال گذشته بستری شدن هاشمی شاهرودی در بیمارستانی در آلمان، اعتراض مخالفان جمهوری اسلامی را برانگیخت و موجب نیمه تمام ماندن دوره درمان در آلمان و بازگشت زودهنگام او به ایران شد.
با وجود اظهارنظرهای مختلف درباره بیماری هاشمی شاهرودی، اما هیچ گاه نه خود او و نه دفترش در این زمینه به روشنی سخن نگفتند.