Previous Next

دو فعال دیگر کارگری در سنندج بازداشت شدند

شب گذشته خالد حسینی و مظفر صالح نیا از فعالان کارگری ساکن سنندج از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، خالد حسینی و مظفر صالح نیا، سه شنبه شب گذشته ۲۰ شهریور ۱۳۹۷ از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.

به گزارش کانال تلگرامی کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری، “ساعت ۹ شب بیستم شهریور ۹۷، خالد حسینی فعال کارگری و از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری، توسط نیروهای لباس شخصی در شهر سنندج، بازداشت شد.”

همچنین بر اساس گزارش های ارسالی از سوی منابع آگاه به کمپین، “روز گذشته زمانی که مظفر صالح نیا، جهت ورزش به بیرون از منزل رفته بود، نیروهای لباس شخصی به منزل شخصی او مراجعه و بدون در دست داشتن حکم قضایی و در حضور همسرش به بازرسی خانه می پردازند و سپس با او تماس گرفته و از این فعال کارگری خواسته می‌شود جهت پاره ای توضیحات به اداره اماکن برود. اما در نهایت مظفر صالح نیا بازداشت و تاکنون از مکان نگهداری و دلیل بازداشت وی خبری در دست نیست.”

پیش تر در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۷ کمپین در گزارشی از بازداشت این دو فعال کارگری خبر داده بود.

خالد حسینی و مظفر صالح نیا در روز ۱۳ شهریور در پی برگزاری مراسم یاد بود جان باختن شریف باجور و سه فعال محیط زیستی دیگر از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و در تاریخ ۱۴ شهریور با قرار کفالت آزاد شدند.

لازم به توضیح است که این دو فعال کارگری بارها از سوی نیروهای امنیتی به دلیل برگزاری جشن نوروز در کردستان ایران، دفاع از حقوق کارگران و برگزاری مراسم روز جهانی گارگر بازداشت و از سوی دستگاه قضایی محاکمه شدند.

فراخوان جلسه سخنرانی کمیته آموزش و پژوهش (کارگاه آموزشی) ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۸

کمیته آموزش و پژوهش هر ماه برگزار میکند:

  • آشنایی با منشور، اساسنامه، اهداف و فعالیتهای کانون ( آرش رضاوند )

  • تاریخچه حقوق بشر و سیر تحول آن ، اعلامیه جهانی حقوق بشر مهرداد بهزادی )  

  • آشنایی با معاهدات بین المللی و کنوانسیونهایی که به امضای ایران رسیده است ( شبنم رضاوند )

  • آشنائی با کمیسیون، شورای حقوق بشر، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر ( رضا دادخواه)

  • فعال حقوق بشر کیست ؟ نقض حقوق بشر چیست ؟ ( نیلوفر ایمانیان )

پرسش و پاسخ در پایان هر بخش 

بدینوسیله از کلیه مسئولین نمایندگی ها و کمیته های تخصصی کانون به همراه  اعضای قدیم و جدید دعوت میگردد تا در این جلسه حضور فعال و موثر داشته باشند . 

زمان برگزاری: شنبه  ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۸ ساعت ۱۴۳۰  به وقت اروپای مرکزی

مکان برگزاری: فضای مجازی ، اتاق پالتاک کمیته آموزش و پژوهش

Paltalk ; View all

Social Issues and Politics

Human Rights

Kanuon Defa az Hoghoghe Bashare Iran Amoozesh

مسئول جلسه : مریم مرادی 

منشی جلسه : شبنم رضاوند  

مسئول صدا و تدوین : ابوالفضل پرویزی  

ادمین های جلسه: معصومه توکلی ، تقی صیاد مصطفی ، ابوالفضل پرویزی ، محمد گلستان جو

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

کمیته آموزش و پژوهش

واکنش عفو بین‌الملل به جنایت تازه پاسداران


پیکر رامین پناهی را تحویل خانواده‌اش ندادند و در مکانی نامعلوم دفن کردند

کلیپ زیر: برای آن مبارزین کُرد دلاور که ایستاده مردن را برگزیدند

عفو بین‌الملل اعدام سه تن از زندانیان سیاسی کُرد محبوس در زندان رجایی‌شهر، به نام‌های زانیار و لقمان مرادی و رامین حسین‌پناهی را بهت‌آور خواند و آن‌را اوج بى اعتنایى مقامات ایرانى نسبت به اعتراضات بین‌المللى دانست.

در واکنش به اعدام امروز سه زندانى کُرد، رامین حسین‌پناهی، زانیار مرادی و لقمان مرادی در زندان رجایی‌شهر، فیلیپ لوتر، مدیرتحقیقات بخش خاورمیانه و آفریقای شمالی عفو بین‌‌الملل ضمن ابراز همدردى عمیق با خانواده‌هاى اعدام شدگان گفت: «اینکه مقامات ایرانى این سه مرد جوان را علی‌رغم محکومیت‌هاى گسترده و اعتراض‌هاى مکرر کارشناسان سازمان ملل و نهادهاى دیگر حقوق بشر اعدام کردند ما را در بهت و خشم فرو برده است.»

فیلیپ لوتر گفت: «باید یادآورى کرد که محاکمه هاى این سه نفر به شدت ناعادلانه بوده است. آنها پس از دستگیری از دسترسى به خانواده و وکلای‌شان براى ماه‌ها محروم شدند و هر سه آن‌ها بار اعلام کرده‌ بودند که اعترافات‌شان تحت شکنجه گرفته شده بود. با صدور و اجراى حکم اعدام در چنین شرایط ناعادلانه اى، مقامات ایران بار دیگر بی‌اعتنایی فاحش خود به حق حیات را به طرزى وحشتناک به نمایش گذاشته‌اند.»

پیکر رامین پناهی را در مکانی نامعلوم دفن کردند

جمهوری اسلامی از تحویل پیکر رامین پناهی به خانواده‌اش خودداری و او را در مکانی نامعلوم دفن کرد.

امجد پناهی برادر رامین در این باره گفت: وزارت اطلاعات رسما اعضای خانواده‌ام را تهدید به بازداشت کردند. از طرفی دیگر اعلام کردند که پیکر رامین تحویل خانواده داده نمی‌شود و خود رژیم پیکر ‎رامین را در مکان نامعلومی دفن کرده است.

کلیپ زیر: برای آن مبارزین کُرد دلاور که ایستاده مردن را برگزیدند

فیلم؛ علی جوانمردی: توطئه خائنانه پاسداران

علی جوانمردی ١٧ شهریور: تلاش جمهوری اسلامی برای جبران شکست بصرە وعملیات تروریستی سپاه با هدف ایجاد شکاف در بین مردم ایران

فیلم؛ رقص جوانان عراقی بر گور ولایت فقیه


معترضان خشمگین عراقی روز گذشته کنسولگری جمهوری اسلامی و تمامی لانه های جاسوسی و تروریستی سپاه پاسداران را در شهر بصره به آتش کشیدند. سپاه جهل و جنایت پاسداران امروز به تلافی شکست بزرگی که در بصره متحمل شد، به موشک پرانی به کردستان عراق پرداخت و شماری از کردهای ایرانی را به خاک و خون کشید.

فیلم زیر: رقص و پایکوبی جوانان عراقی بر گور ولایت فقیه و قاسم سلیمانی در بصره

تنها بندر اقیانوسی ایران را هم حراج کردند


عبدالستار دوشوکی

بندر چابهار تا یک ماه آینده به هند واگذار می‌شود

خبر کوتاه و غمگنانه بود. “حراج ادامه دارد”. حراجچیان و مزایده گران حرفه ای با افتخار و سرمستانه خبر حراج موفقیت آمیز تنها بندر اقیانوسی ایران را، علیرغم سور عزاي غم افزای مردمانش، جار زدند. بعد از “توافق” دریای خزر و واگذاری سواحل ماهیگیری جنوب کشور به کشتی های ترال چینی و خبر اجاره جزیره کیش به چین، اکنون عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی می گوید ایران در طی یک ماه آینده به موجب یک قرارداد موقت بندر استراتژیک چابهار را به یک شرکت هندی خواهد سپرد. وزیر راه و شهرسازی ایران که به هند سفر کرده گفت، ما آماده ایم تا بهره برداری بندر چابهار را در قالب یک موافقتنامه موقت که قبلا با یک بندر هندی برای مدت یک سال و نیم داشته ایم، به شرکت هندی واگذار کنیم. آخوندی پس از ملاقات با همتای هندی خود گفت: «ما قبلا یک گام رو به جلو برداشته ایم. ما باید یک کانال بانکی برای هند ایجاد کنیم که قبلا این کار را انجام داده ایم و خوشبختانه طرف هندی نیز به صورت رسمی این مسئله را پذیرفته است. بر طبق گزارش دیروز خبرگزاری تسنیم (وابسته به سپاه پاسداران) این مقام ایرانی اضافه کرد، تحویل بندر به شرکت هندی در طی یک ماه آینده انجام خواهد گرفت. ما همه کارها را انجام داده ایم.

بر طبق گزارش امروز (شنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۷) خبرگزاری تسنیم، بندر چابهار در شاخص‌های اساسی زندگی هم‌چون دسترسی به شبکه آب، شاخص‌های آموزشی و بهداشتی و درمانی پایین‌ترین سرانه‌ها را در بین شهرستان‌های محروم‌ترین استان ایران، سیستان و بلوچستان، دارد و همین موجب شده چابهار سال‌ها به‌عنوان محروم‌ترین شهر ایران شناخته شود. این در حالی است قبل از ایجاد منطقه آزاد چابهار، بیش از ۲۰ سال پیش جهت ورود قاچاق گسترده به کشور تحت عنوان پر طمطراق پروژه های صوری و تصنعی توسعه، شاخص های زندگی در چابهار در همسنجی با مقیاس امروزی قابل مقایسه نبودند. و در حقیقت بسیار بهتر بودند.

اگر معیار سنجش را واگذاری بندر خواهرخوانده چابهار، یعنی بندر گوادر در ایالت بلوچستان پاکستان به چین در نظر بگیریم، باید اذعان داشت که فاجعه ای بزرگ در راه است. چین به منظور اجرا و توسعه طرح‌های اقتصادی در بندر گوادر تحت عنوان “کریدور اقتصادی چین پاکستان” آن بندر را به مدت ۴۳ سال به اجاره خود در آورده است. گوادر اکنون تحت مدیریت کامل غیربومی ها و چینی ها است. شاخص های زندگی در گوادر علیرغم سرمایه گزاری بیش از ۴۶ میلیارد دلاری توسط چین در پروژه “کریدور اقتصادی چین پاکستان” حتی پائین تر از چابهار هستند. بر طبق گزارش ها مردم گوادر برای خرید آب آشامیدنی مجبورند در ازای هر سه لیتر ۵۰ روپیه پرداخت کنند و بیشتر ساکنان گوادر توانایی خرید آب آشامیدنی را ندارد و مجبورند آب نمک یا آب غیر تصفیه شده بیاشامند. در صورتی که استعمارگران نو چینی و پنجابی های غیربومی از امکانات وسیع زندگی از جمله آب آشامیدنی که برای مردم بومی بلوچ نایاب است، بهره مند هستند. کپی همین معضل دقیقا در چابهار نیز وجود دارد.

چین که در اجرای پروژه های خود در ایالت بلوچستان از پشتیبانی ارتش پاکستان برخوردار است از اطلاع رسانی و شفافیت بسیاری بالاتری در مقایسه با عملکرد هند در چابهار عمل کرده است. ایران و هند هیچگونه جزئیاتی از قرارداد محرمانه واگذاری بندر چابهار به هند ارائه نداده اند. بر طبق تحقیقات مرکز مطالعات بلوچستان در لندن، و بر اساس برخی از گزارش های روزنامه های هند از جمله “تایمز هند” این نهانکاری سیاسی ـ اقتصادی ابعاد پیچده تری دارد. حضور هئیت ایرانی در هند با ریاست عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی ایران زمانی صورت می گیرد که وزیر خارجه آمریکا به همراه وزیر دفاع آن کشور هم زمان در هند حضور داشتند. در روز پنجشنبه ۱۵ شهریور (مطابق با ۶ سپتامبر) جلسه مهم به اصطلاح هند ـ آمریکا ۲+۲ برگزار شد. در این جلسه مسئولین بلندپایه هند و آمریکا از جمله وزرای خارجه و دفاع هر دو کشور به توافقات مهمی دست یافتند. روز بعد یعنی در روز جمعه ۱۶ شهریور (مطابق با ۷ سپتامبر) عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی ایران در یک کنفرانس بین المللی در هند که نخست وزیر هند نیز در آن حضور داشت، اعلام کرد که توافق نهایی برای واگذاری بندر چابهار به هند صورت گرفته است. به احتمال زیاد این همزمانی حضوری و یا تقارن زمانی چندان هم “تصادفی” نبوده است.

اکنون اینگونه به نظر می رسد که آمریکا در قبال موافقت هند با کاهش نفت ایران و در راستای رقابت با چین و فشار بیشتر به پاکستان، و همچنین ایجاد یک کریدور صرفا ترانزیتی از چابهار به افغانستان موافقت کرده است. بزرگترین برنده این توافق افغانستان است که همواره پاکستان را متهم به حمایت از طالبان کرده، اما در همان سان ناچاره بوده عاجزانه برای ترانزیت کالا از بنادر کراچی و گوادر به پاکستان متکی و وابسته باشد. کریدور ترانزیتی چابهار به افغانستان این مشکل عمده افغانستان و حامیان اصلی آن یعنی آمریکا و هند را حل خواهد کرد. ایران در حالی واگذاری چابهار به هند را در راستای تامین منافع ملی و امنیتی افغانستان اعلام می کند، که افغانستان به تقاضای ایران برای تامین حقابه هامون از رودخانه هیرمند جواب منفی داده است. این خودخواهی باورنکردنی افغانستان باعث مرگ هامون و نابودی حیات در سیستان شده است. افغانستان با کمک غرب و هند سد های فراوانی در کشور خود ساخته است. آب بسیاری از این سدها به سوی مزارع خشخاش سرازیر می شود که محصول نهایی و مهلک آن به ایران صادر می شود. شوربختانه در عمل ثابت شده است که حیات و هستی مردم در شمال استان یعنی سیستان برای دولتمردان جمهوری اسلامی پشیزی ارزش ندارد. پنهانکاری و سیاست های زار و مطیعانه جمهوری اسلامی ایران را حتی در مقابل افغانستان زبون و ناچار کرده است. بعد از نابودی شمال استان، اکنون سناریوی نابودی جنوب استان با همکاری بیگانگان آغاز شده است. سناریویی که ملت ایران و بخصوص مردم بومی استان سیستان و بلوچستان در آن هیچگونی نقش و جایگاهی ندارند،

********************************

کنوانسیون روسی یا كنوانسیون رژیم حقوقی خزر؟

حکومت وطن‌فروش ملایان که برای حفظ حاکمیت خود هیچ‌گاه از تاراج سرمایه‌های ملی ابا نداشته، در این زمینه نیز اقدام به دادن امتیازاتی کرده که به‌علت فضیحت آن در محافل درونی رژیم نیز از آن با عنوان قرارداد ترکمانچای جدید یاد کرده‌اند که با پنهان‌کاری به امضا رسیده است.

بهارنیوز: یك روزنامه‌نگار ایرانی مقیم خارج از كشور در مقاله‌ای انتقادی به این كنوانسیون پرداخته كه در بخشی از آن آمده است: بر اساس گزارش خبرگزاری‌ها، یکشنبه ۲۱ مرداد، در شهر آستانه سران کشورهای پیرامون دریای خزر کنوانسیون رژیم حقوقی این دریاچه را امضا کردند. این کنوانسیون، که توسط کارشناسان روسیه تنظیم شده، پس از تصویب در هیئت دولت روسیه، در تاریخ ۲۱ ژوئن، در تارنمای رسمی این دولت منتشر شد و برای امضا به ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه، فرستاده شد. در تاریخ ۳۰ ژوئن، ایرنا گزارش داد که «رئیس جمهوری روسیه متن کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر را که از سوی دولت این کشور به وی پیشنهاد شده بود، تایید کرد» دولت روسیه اعلام کرده که در تدوین و تنظیم کنوانسیون حقوقی دریای مازندران با ۴ کشور حوزه خزر “هماهنگی اولیه” را داشته است. اینکه دولت روسیه متن کنوانسیونی که تدوین کرده را در هیئت دولتش تصویب می‌کند و به امضای پوتین می‌رساند به این معنا است که برای دولت روسیه این متن نهایی کنوانسیون است و دیگر نباید در باره محتوای آن بحث کرد.

اینکه یک کنوانسیون رژیم حقوقی، که مرزهای بستر دریایی پنج کشور همسایه و حاکمیت و سهم آن کشورها بر هزاران میلیارد دلار نفت و گاز را مشخص می‌کند، توسط یکی از این دولت‌ها، و تنها با «هماهنگی اولیه» با دولت‌های دیگر، تهیه شود، و پیش از تایید نهایی و امضا توسط دولت‌های دیگر، توسط هیئت دولت و رییس‌جمهور آن کشور تصویب شود، شگفت‌انگیز و تحقیرآمیز و یادآور دوران استعمار در سده نوزدهم است؛ هرچند که قراردادهای گلستان و ترکمنچای نیز چنین روالی را نداشت. البته، به غیر از ایران، کشورهای دیگر، همگی، بخشی از روسیه تزاری و سپس جمهوری شوروی سابق بودند و روسیه در این کشورها هم‌چنان نفوذ زیادی دارد. حتی می‌توان حکومت‌های ترکمنستان و قزاقستان را وابسته به دولت شوروی دانست اما برخورد ایران، که برخلاف دیگر کشورها دولتی تازه‌تاسیس نیست و هرگز بخشی از روسیه تزاری یا شوروی نبوده، تعجب‌برانگیز است. با این همه، با بررسی بیشتر متوجه می‌شویم که وضعیت برای ایران بسیار دهشتناک‌تر است و به غیر از ایران، منافع بقیه کشورها کاملا تامین شده است.

نقش خامنه ای در تاراج دریای خزر

فیلم زیر: تاراج آب و خاک ایران زمین توسط آخوندها….کاوه های میهن کجایید؟!

نماینده روسیه در مذاكرات درياي خزر : خود ما هم تعجب کردیم که ایران خودش بر سهم ۵۰درصد خود پافشاری نکرد

رجب صفروف، عضو هیئت کارشناسی روسیه در مذاكرات بر سر درياي خزر در گفتگو با بي بي سي گفت: سهم ایران از خزر ۵۰ درصد بود تعجب کردیم که هیات جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات بر این سهم پافشاری نکرد و پیشنهاد ۲۰ درصد دادند و حال شده ۱۳ درصد!

وی در برنامه 60 دقیقه بی بی سی مدعی می شود که :« در سال ۱۹۹۶ ما آماده بودیم که ایران برای سهم ۵۰٪ پافشاری کند چون بر اساس قوانین بین المللی می‌توانست. اما در کمال تعجب برای سهم ۲۰٪ و مساوی پافشاری کرد».

یکصد و نود سال پیش همین اتفاق ها افتاد:
فروش خاک ایران توسط قاجار

امروز آیا ترکمنچای دیگری در راه است؟

کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر عصر یکشنبه و در پنجمین اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر در شهر آکتائو قزاقستان؛ توسط سران جمهوری اسلامی، روسیه، قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان امضا شد.

در واکنش به توافقات رژیم حقوقی دریای خزر؛
محمود صادقی: آیا ترکمنچای دیگری در راه است؟

نماینده تهران در مجلس به مفاد توافقات رژیم حقوقی دریای خزر واکنش نشان داد و گفت نمایندگان مجلس در جریان توافقات نیستند.

محمود صادقی در واکنش به مفاد توافقات رژیم حقوقی دریای خزر در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت:

«رئیس‌جمهور در حالی عازم آکتائو شده که مفاد توافقات درباره رژیم حقوقی دریای خزر در هاله‌ای از ابهام است؛ آیا راست است که سهم ۵۰ درصدی ایران به ۱۱ درصد سقوط کرده؟! آیا ترکمنچای دیگری در راه است؟ مردم بدانید! نمایندگان مجلس اصلا در جریان توافقات پشت پرده نیستند.»

قرادادی که امضا میشود مورد تایید مردم ایران نیست

حشمت اله طبرزدی: هر نوع قراردادی که در شرایط کنونی و دور از چشم ملت ایران برای تقسیم دریای خزر امضا شود،مردود است. برای این که از یکسو ،به صورت پنهانی است و از دیگر سو ،به دلیل ضعف مفرط حکومت و تکیه و نیاز او، به کمک های دولت روسیه، سهم ایران را نادیده میگیرد. اگر چه شوروی پیشین فروپاشیده، اما دلیلی ندارد رژیم حاکم بر ایران وطن فروشی کرده و از سهم خود کوتاه بیاید. فقط قرار دادی معتبر است که توسط حکومت بر امده از رای مستقیم ملت ایران، امضا شود، سهم ایران ملحوظ شود و غیر از ان،بی اعتبار خواهد بود.

جنایاتی دیگر از سر زبونی و بیم از آینده


اعلامیه اتحاد برای دموکراسی در ایران در باره حمله به مقر حزب دموکرات کردستان واعدام سه زندانی سیاسی کرد

بنابر گزارش های منتشر شده، رامین حسین پناهی، زندانی سیاسی کرد که در اعتصاب غذای خشک به سر می‌برد امروز اعدام شده است. همزمان دو جوان دیگر کرد زانیار و لقمان مرادی نیز که از سال‌ها پیش در زندان بودند، اعدام شدند. برای نجات جان رامین حسین پناهی کارزار بزرگی به راه افتاده بود اما حاکمان جنایتکار جمهوری اسلامی بی توجه به این اعتراضات و درخواست ها برای هراس افکنی و انتقام جویی، رامین حسین پناهی، زانیار و لقمان مرادی را اعدام کردند.

همزمان با این جنایات، گزارش شده است که از سوی جمهوری اسلامی به مقرهای حزب دموکرات کردستان (حدک) و حزب دمکرات کردستان ایران (حدکا) در اقلیم کردستان عراق حمله شده و چندین تن از مبارزان این دو حزب کشته و ده ها تن زخمی شده اند. براساس برخی گزارش ها پنج تن از رهبری حزب دمکرات کردستان، منجمله هاشم عزیزی، سهیلا قادری، نسرین حداد و ابراهیم زیده ای کشته شده اند. دبیر کل کنونی حزب ( مصطفا مولودی) و دبیر کل پیشین (خالد عزیزی) نیز هر دو مجروح شده اند.

سازماندهی و انجام اقدامات تروریستی رویه همیشگی جمهوری اسلامی بوده است اما این حد از گستاخی و بی پروایی در انجام این جنایات را تنها می توان ناشی از هراس بی حد حاکمان کشور از آینده و ناامیدی از تداوم حکومتشان دانست. بن بست و شکست نظام حاکم در همه عرصه های سیاسی، اقتصادی، ایدئولوژیک و فرهنگی، چشم انداز فروپاشی ناگزیر را در برابر نظام قرار داده است. رژیم می کوشد با توسل به اعدام و ترور و کشتار، هراس افکنی کند و برای خود راه گریزی بیافریند اما فقط بر دامنه نفرت می افزاید و آینده اش را سیاه تر می کند. علاوه بر این، رژیم با اجرای این گونه سیاست‌ها سعی دارد فضای سیاسی ایران را به خشونت بکشاند و هرگونه فرصت یا امکان گذار مسالمت آمیز به سوی دموکراسی را از بین ببرد.

اتحاد برای دموکراسی در ایران همدردی صمیمانه خود را با حزب دموکرات کردستان و حزب دمکرات کردستان ایران ابراز نموده و خود را در خشم و درد از دست دادن این یاران مبارز شریک می داند. ما اعدام جنایتکارانه رامین حسین پناهی، زانیار و لقمان مرادی را محکوم کرده به خانواده‌های آنها و همه انسان های نیک اندیشی که برای نجات جان آنها کوشیدند، تسلیت می گوئیم.

اتحاد برای دموکراسی در ایران

شنبه ۱۷شهريور ۱٣۹۷ – ٨ سپتامبر ۲۰۱٨

ملاها؛ شرم خود را نیز به فروش گذاشته اند

رادیو پیام اسرائیل: هنگامی که انسان رویدادهای اسفبار ایران را دنبال می کند، این گمان به وجود می آید که رژیم بی کفایت و نالایق، همه چیز مملکت را به فروش گذاشته است.

عفت زنان ایران را به فروش گذاشته اند و دختران ایرانی را به امیرنشین ها صادر می کنند تا اساس عیش و نوش اعراب هوسباز شوند.

بانوان ایران را در خانه های عفت در مشهد به فروش گذاشته اند زیرا عراقی های شهوت پرست که به مشهد می آیند، به گفته آن آخوند، بوی کربلا را با خود آورده اند.

مردم را ناچار می سازند کلیه خود را به فروش بگذارند تا شاید کوتاه مدتی بتوانند شکم کودکان خود را سیر کنند.

خانواده ها را ناچار می سازند کودک خردسال خود را به فروش بگذارند تا شاید گشایشی در معاش آن ها به وجود آید.

آب های خلیج فارس را به ماهیگیران چینی اجاره داده اند تا ثروت ملی ایران هرچه بیشتر به غارت رود

و همچنین مالکیت ایران در دریای خزر را نیز به فروش گذاشتند تا شاید از حمایت روسیه برخوردار شوند.

نه تنها عفت زنان، بلکه شرافت ایرانیان و تمامیت خاک ایران را نیز به فروش گذاشته اند و حتی یک قطره عرق شرم بر پیشانی آن ها ننشسته است. شرم خود را نیز به فروش گذاشته اند.

رسوایی اخلاقی آخوندها عالمگیر شده است

روایت رسانه غربی از “ازدواج حلال سه دقیقه‌ای” در جمهوری اسلامی

روزنامه انگلیسی سان در گزارشی به صیغه در جمهوری اسلامی پرداخت و تصویر نامطلوبی از حکومت ملایان ارائه کرد. این روزنامه نوشت: برخی زنانی که ازدواج موقت (صيغه) انجام می‌دهند، تن‌فروش هستند که “ازدواج‌های حلال سه دقیقه‌ای” انجام می دهند.

به گزارش فرارو، سان مدعی شد برخی زنانی که ازدواج موقت انجام می‌دهند، تن‌فروش هستند که برای اجتناب از شلاق، “ازدواج‌های حلال سه دقیقه‌ای” به مشتریان می‌فروشند تا بتوانند به طور قانونی رابطه جنسی داشته باشند.

این روزنامه صیغه را “مفری” دانسته است که به مردان اجازه می‌دهد، به طور موقت چند همسر داشته باشند. در واقع بر اساس تصویری که این روزنامه ارائه کرده، در ازدواج‌ موقت مردان به دنبال بهره‌مندی از لذت‌ و زنان به دنبال کسب درآمد هستند.

تجارت رسمی سکس در جمهوری اسلامی

شکوه میرزادگی: این روزها مطالبی در ارتباط با رفت و آمد توریست ها به «خانه های عفاف» در شهرهای عمدتا زیارتی فاش و در برخی نشریات بازتاب داشته که نشان از فاجعه ی دیگری ست که انقلاب اسلامی بر سر ایران و ایرانی آورده است. بر اساس گزارشی که چند روز پیش روزنامه شهروند آن را منتشر کرده، فقط در شهر مشهد بیش از 6 هزار «مسافرخانه ی غیر مجاز» وجود دارد که «پذیرای توریست هایی از کشورهای مسلمان هستند». در این نوع خانه ها، دلالان با خیال راحت و در مقابل چشمان حکومتی که تا اعماق زندگی حتی خصوصی مردمان را کنترل می کند، به فروش آزاد سکس مشغولند.

حتی اخیرا یکی از معاونین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز به شکلی ضمنی این نوع گردشگری را، که بر اساس فروش سکس می باشد، تایید کرده است. محمد محب خدایی، با اشاره به پایین رفتن ارزش ریال به خبرنگاران گفته است که: «ورود گردشگر از عراق 90 درصد رشد داشته و سفر اهالی جمهوری آذربایجان به ایران هم 70 درصد بیشتر شده است. افغان‌ها نیز 40 درصد بیشتر به ایران سفر کرده‌اند، این رشد در سه حوزه ی زیارت، سلامت و تجارت بوده است.»

شهروند می نویسد:« اما اینها تمام اهدافی نیست که مسافران عراقی را به ایران می‌کشاند. گردشگری ایران، اگر چه همیشه به واسطه میراث فرهنگی غنی و همچنین اماکن مهم زیارتی، مطرح بوده اما حالا، ابعاد تازه‌ای از تخلفات، این صنعت را به حاشیه کشانده است… گزارش‌ های فعالان گردشگری نشان می‌دهد که بعضی از زائران عراقی محل اسکان شان را به شرط حضور زنی برای ازدواج موقت [صیغه] انتخاب می‌کنند و براحتی راهی این مکان‌های اقامتی غیرمجاز [خانه های عفاف] می‌شوند».

سابقه ی خانه های فروش سکس

بیست سال پیش، وقتی رفسنجانی، رییس جمهور وقت رژيم اسلامی، از «صیغه» به عنوان «راهکاری برای مقابله با مشکلات جنسی جوانان» نام برد، و آن را به جوانان توصیه کرد، اين امر برای مردمان ایران، به ويژه نسل جوان و طبقه متوسط تحصیل کرده حکم یک شوک را داشت. «صیغه» برای نسلی که کودکی و جوانی اش در ایران مدرن شده ی دوران پهلوی ها و در فضای بدست آوردن حقوق و آزادی های زنان گذشته بود، نوعی تحقیر و اهانت به زن بحساب می آمد. و به همین دلیل، در بدو امر، اعتراض ها و برخوردهای مردمان با توصیه ی رفسنجانی و، در پی آن، به هیجان آمدن آیت الله ها و ملاها چنان بود که حکومتی ها ظاهرا جا زدند در حالی که از آن پس قضیه صیغه را به طور جدی دنبال کردند.

متاسفانه، در همان زمان، تعدادی از زنان که خود را «فمنیست اسلامی» می نامیدند، و حتی تنی چند از زنان فمنیست مشهور خارج کشوری، آن پيشنهاد را به عنوان راهی برای ارتباط آزاد بین زن و مرد، که پس از انقلاب اسلامی به شدت تحت کنترل قرار گرفته بود مفید تشخیص دادند.

یادم می آید در همان روزها و در یک برنامه تلویزیونی، وقتی با صراحت صیغه را نوعی «تن فروشی مذهبی» نامیدم برخی گفتند این اهانت به اسلام است. اما من خطاب به آن ها می گفتم: «اگر از هم اکنون مقابل این فاجعه ی ضد انسانی نایستید فردا دختر دوازده – سیزده ساله ی شما دست مردی را ،که تن خود را به او فروخته، می گیرد، و به خانه می آورد و در مقابل اعتراض شما هم می گوید: مگر کاری خلاف شرع و قانون کرده ام؟»

ولی اکنون صادقانه اعتراف می کنم که در آن زمان به باورم هم نمی آمد که روزی شاهد وجود هزارها خانه ای باشیم که زنان سیاه روز ایرانی رسماً در آن به تن فروشی مشغولند.

شروع راه اندازی خانه هایی برای تن فروشی مذهبی

از همان زمان بدبختی شروع شده بود. با همه ی مخالفت هایی که از سوی مردمان پیشرفته و با فرهنگ نسبت به این حکم ضد انسانی بوجود آمد، اولا صیغه رسما به عنوان یک قانون مورد استفاده برخی از مردان متاهل قرار گرفت و سپس حکومتی ها، به وسیله ی عوامل شان، با راه اندازی خانه هایی در سراسر ایران به عنوان «خانه ی عفاف» تن فروشی را رسمی کردند. سال های اول راه اندازی این خانه ها را به گردن «افراد مشکوک» می انداختند و بعد دیگر ابایی نداشتند که از این خانه ها یکی پس از دیگری در سراسر ایران شروع به کار کند.

يعنی، آن ها که در ابتدای انقلاب محله ی بسته ی «شهرنو» را – که تنها در یک گوشه ای از تهران بود، و رفت و آمد در آن به سختی انجام می گرفت – به آتش کشیدند و معدود زنان بدبخت و بینوای آن را به زندان انداختند، یا سوزاندند و کشتند. حالا خودشان شهرنو را در سراسر ایران به پا کرده و زنان و حتی دختران زیر سن قانونی را که از لحاظ مالی در تنگنا بودند و يا موهومات مذهبی را حکم شارع می دانستند تشويق به تن فروشی «رسمی و شرعی» می کنند.

صیغه و مذهب اسلام

صیغه، یا متعه (لذت بردن)، معامله ی مالی کوتاه مدتی در مذهب شیعه است. يعنی این رابطه، مثل هر معامله ی شرعی، از ابتدا باید هم مدت اش معلوم باشد و هم مبلغی که برای آن از سوی زن خواسته می شود.

جز شیعیان، بقیه ی انواع مسلمانان، این نوع رابطه را زشت و حرام می دانند. و فقط در عالم تشیع اثنی عشری است که زنان مجرد می توانند به هر تعداد باری که دل شان خواست تن خود را بفروشند و مردان مجرد یا متاهل می توانند به هر تعداد باری که دل شان خواست تن زنی را بخرند. در دوران رژيم جمهوری اسلامی برخی از آیت الله هایی این نوع خرید و فروش تن را حتی کاری واجد «ثواب» اعلام کرده و زنان را رسما به این نوع تن فروشی تشویق می کنند.

قانونی شدن صیغه در قوانین جمهوری اسلامی

صیغه در سال 1391 (یعنی شش سال قبل) از نظر قانونی هم رسمیت پیدا کرد و در ماده 21 قانون حمایت خانواده «نکاح موقت بر اساس احکام شریعت و قانون مدنی» جایز شناخته شد. بر اساس این قانون، صیغه نیازی به تایید و ثبت قانونی ندارد و با رضایت طرفین و ذکر کلماتی به فارسی یا عربی انجام می شود. در این قانون گفته شده که ثبت آن در سه حالت الزامی است: باردار شدن زوجه، توافق طرفین، شرط ضمن عقد.

در عین حال سن زنان و یا اجازه پدر و مادر (که در ازدواج مطرح است) در این رابطه مطرح نیست و هر زن «غیر باکره ای» با هر سنی می تواند تن خود را به هر کسی که می خواهد بفروشد.

زنانی که بیشترین چوب قانون صیغه را می خورند

هنوز و همچنان، و پس از بیست سال تشویق حکومتی ها برای توسعه و گسترش چنین قانون ضد بشری، زنان و مردان تحصیل کرده و با فرهنگ و باورمند به حقوق بشر این قانون را اهانت به انسان می دانند. حتی جوان هایی که می خواهند با هم ارتباط عاشقانه داشته باشند تن به این قانون نمی دهند و نام رابطه ی طبیعی و انسانی خود را، که نه بر اساس پول و صرفاً بر اساس علاقه است، «ازدواج سپید» گذاشته اند. این جوان ها بارها حتی وقتی که به وسیله ی ماموران دستگیر می شوند حاضر نیستند بگویند که صیغه شده اند، و چوب بازداشت و حتی شلاق را به جان می خرند که نام و آبرویشان در خطر نیفتد.

در واقع بیشترین کسانی که صیغه را پذیرفته اند چند گروه هستند:

1ـ مردان هرزه ای که با داشتن همسر می خواهند رابطه ی جنسی با زنان تن فروش داشته باشند. و یا مردان مجردی که به دلیل نیازهای جنسی و نداشتن یار و همراهی طبیعی دست به خرید سکس می زنند.

2ـ زنان تن فروشی که در هر جامعه ای وجود دارند و «خرید و فروش تن» را حق خود می دانند و صیغه شدن را نه به دلیل شرعی که به دلیل ترس از مجازات پذیرفته اند.

3ـ زنان مذهبی ناآگاهی که، به خاطر باور به تبلیغات حکومتی، صیغه شدن را واجد «ثواب» می دانند که هم «لذتی مشروع» برایشان محسوب شده و هم از آن نفعی مادی می برند.

4ـ زنان فقیری که نان آور خانه و سرپرست بچه هایشان هستند و چون امکان کار شرافتمندانه پیدا نکرده اند از ناچاری به تن فروشی «صیغه» پناه برده اند.

در واقع دو گروه سوم و چهارم بیشترین قربانیان «تجارت سکس» ی هستند که سال هاست جمهوری اسلامی از این نوع تجارت زیر نام «گردشگری حلال» و برای آوردن مردان کشورهای اسلامی به ایران بهره می برد.

گردشگری حلال

«گردشگری حلال»، با تعریفی که خود طرفداران آن مطرح می کنند، نوعی گردشگری است که کارکردش بر بنياد جدا سازی انسان ها از هم و تفکیک آن ها به مسلمان و غیر مسلمان است و، بدتر از آن، بصورتی غیر مستقیم گردشگری را به دو شعبه ی حلال و حرام تقسیم می کند.

بجز در برخی از سایت های ایران و گفته های مسئولین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، که با آب و تاب تمام درباره ی توريسم حلال می نویسند و می گویند، تنها در اندک سایت هایی غیر فارسی از این نوع گردشگری نامی برده می شود با این توضیح که:

«گردشگری حلال یکی از زیرشاخه های گردشگری دینی است که مخصوص خانواده های مسلمانی درست شده که تابع شریعت اسلام اند».

در توضیح آینده ای که برای این نوع گردشگری پیش بینی می شود، می گویند:

«گردشگران حلال در هتل های مخصوص جای می گیرند؛ هتل هایی که الکل و گوشت خوک در آنها سرو نمی شود، استخر و ورزشگاه زنانه – مردانه دارند، و در آنها زنان از حجاب اسلامی استفاده می کنند؛ و احتمالاً نماز خانه هم دارند. پیش بینی می شود که هواپیماهایی نیز به سرويس هواپیماهای عمومی اضافه خواهند شد که علاوه بر الکل و گوشت خوک، گوشت های غیر حلال ديگر را نيز در لیست غذاهاشان نداشته باشند، هنگام نماز را اعلام کنند، قرآن هایی در جیب جلوی صندلی مسافران قرار دهند، به عنوان برنامه های سرگرم کننده ويدئوهای مذهبی نمايش دهند».

و به نظر می رسد که جمهوری اسلامی مورد «صیغه» و یا بهره برداری از زنان را به صورتی «شرعی و حلال» به لیست بالا اضافه کرده است، زیرا همه چیز حاکی از آن است که مسئولین حکومتی کاملا از این نوع «پذیرایی حلال» با خبرند.

چند روز پیش خبرآنلاین در گزارشی نوشت: «در حالی که هتل‌های رسمی و معتبر از پذیرش زوج‌هایی با ترکیب مرد خارجی و زن ایرانی (و حتی شرعی) منع شده‌اند، بخشی از زائران خارجی، به‌ویژه عراقی‌ها، در منازل شخصی اسکان یافته و در نقاط مختلف شهر پراکنده شده‌اند؛ منازلی که نه مجوز فعالیت دارند و نه بر آنها نظارت می‌شوند.»

اما در همین گزارش گفته شده که: «بنا بر اعلام مسئولان دولتی [این خانه ها] بیش از 5 هزار واحد است». در واقع این خود نشان می دهد که دولت کاملاً بر این خانه ها نظارت دارد.
در عین حال، محمد قانعی فر، رییس اتحادیه هتلداران، نیز حضور زوار عرب را در مسافرخانه ها [خانه های عفاف] تایید می کند زیرا «در شهرهایی مثل مشهد و قم که زائرپذیر هستند، مراوده و مراجعه افراد غیرایرانی به خصوص عرب‌ خیلی بیشتر مشهود است». او می‌گوید: «در یک ماه اخیر حضور گردشگران خارجی به‌ویژه عراقی‌ها در مشهد بسیار رونق گرفته و این امر رونق هتل‌ها را به دنبال داشته است. این در حالی است که تا پیش از این همکاران ما داشتند متضرر می‌شدند و با این روند جلوی این ضرر گرفته شد»!.

نشریات ایرانی هم اکنون از گزارش سه سال پیش نشریه «گاردین» می گویند که مدعی وجود سکس توریستی در شهر مشهد شده بود. این گزارش که به حضور زوار عراقی در مشهد می‌پرداخت از تن ‌فروشی در این شهر گفته بود.

قانعی فر می گوید: «نام ایران میان عراقی‌ها بد مطرح می‌شود، مثل همان نگاهی که خیلی از ایرانی‌ها به تایلند دارند. این موضوع اگرچه بارها تکذیب شده اما حالا معتقدیم که باید درباره‌اش صحبت کرد. این مسأله را در جلسات رسمی هم مطرح کرده‌ایم. با این حال متاسفانه نمی‌شود آشکارا با این مشکل برخورد کرد، چراکه مجبوریم سرمایه‌گذاری در بخش گردشگری را فعال نگه داریم. با شرایط فعلی مملکت ما و مشکلاتی که وجود دارد، این حاشیه‌ها هم دور از انتظار نیست. در این‌باره نیازمند تصمیمات جمعی و گروهی هستیم و باید تمام جوانب در نظر گرفته شود. شرایط خاصی است، باید دید کدام تصمیم به نفع کشور است».

می بینیم که رییس هتلداران نیز همچون دیگر دست اندرکاران مملکتی از وجود این نوع تن فروشی علنی و زیر نظر دولت با خبر است اما حذف آن را با «منافع کشور» در تضاد و موجب نگرانی می بیند.

28 آگوست 2018

اجلاس تهران؛ اختلاف در مثلث تحريم‌ شدگان


رجب طیب اردوغان و ولادیمیر پوتین روسای جمهور ترکیه و روسیه جمعه ۱۶ شهریور به تهران سفر کردند تا در دیداری یک روزه با حسن روحانی وضعیت سوریه را بررسی کنند. این نشست به دلیل بحران ادلب در کانون توجه جهانیان قرار گرفته است.

خبرگزاری فرانسه دقایقی پیش در خبری فوری از تهران گزارش داد: در حالیکه روحانی در نشست امروز گفته: مبارزه با تروریسم در ادلب اجتناب ناپذیر است، رئیس جمهور ترکیه نسبت به هرگونه حمله نظامی به این منطقه و وقوع یک فاجعه انسانی و حمام خون هشدار داد.

پوتین هم در نشست تهران گفته: دولت سوریه باید تمامی اراضی این کشور را تحت کنترل خود داشته باشد.

این در حالیست که کاخ سفید واشنگتن با اشاره به احتمال استفاده رژیم اسد از سلاح‌ شیمیایی در این حمله نظامی، دمشق و متحدانش را تهدید کرد که در صورت استفاده از اینگونه سلاح‌ها، با پاسخ سریع واشنگتن مواجه خواهند شد.

در بیانیه کاخ سفید آمده است که میلیون‌ها غیرنظامی بی‌گناه در معرض تهدید حملات قریب‌الوقوع رژیم اسد هستند، که تحت حمایت روسیه و رژیم ایران است.

رئیس ستاد مشترک ارتش فرانسه نیز رژیم دمشق را تهدید کرد و گفت: نیروهای ما آماده اند در صورت استفاده از سلاح شیمیایی در حمله ادلب، به اهدافی در سوریه حمله کنند.

هشت کشور اروپایی نیز با ابراز نگرانی شدید از آغاز عملیات نظامی در ادلب، رسماً از رژیم تهران و مسکو خواسته‌اند که آتش‌بس در این منطقه را تضمین کنند.

کشورهای بریتانیا، فرانسه، آلمان، بلژیک، لهستان، سوئد، ایتالیا و هلند در اعلامیه‌ای مشترک می‌گویند: تهاجم نظامی گسترده در ادلب جان سه میلیون غیرنظامی – از جمله یک میلیون کودک – را به خطر می‌اندازد.

به گزارش رادیو فرانسه، قرار است که چند ساعت بعد از نشست تهران، شورای امنیت سازمان ملل اجلاسی را برای رسیدگی به وضعیت ادلب برگزار کند. این جلسه به خواستۀ آمریکا تشکیل می‌شود.

احتمال اعدام سه زندانی سیاسی کُرد فردا+فیلم


مسئولان زندان رجایی شهر در تماس با خانواده های این زندانیان سیاسی محکوم به اعدام از آنان خواسته‌اند که امروز برای آخرین ملاقات به زندان مراجعه کنند؛ احتمال می‌رود که حکم این سه تن روز شنبه اجرا گردد.

فیلم زیر: درخواست مادر زانیار مرادی از مجامع حقوق بشری

بی اطلاعی از وضعیت سه زندانی سیاسی کُرد محکوم به اعدام محبوس در زندان رجایی شهر کرج، موجب نگرانی خانواده و نزدیکان این افراد شده است.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، از وضعیت لقمان و زانیار مرادی و همچنین رامین حسین پناهی سه زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام از روز گذشته چهارشنبه ۱۴ شهریور هیچ اطلاعی در دست نیست و خانواده این زندانیان محکوم به اعدام در بی خبری و نگرانی از وضعیت فرزندانشان بسر می برند.

عثمان مرادی، پدر لقمان مرادی به گزارشگر کمپین گفت: “از زندان رجایی‌شهر با ما تماس گرفتند و از ما خواستند برای ملاقات با زانیار مرادی و لقمان مرادی روز جمعه به زندان رجایی‌شهر مراجعه کنیم”.

کمپین پیش تر در گزارشی تحت عنوان انتقال ناگهانی زانیار و لقمان مرادی دو زندانی سیاسی محکوم به اعدام به بند اطلاعات سپاه از انتقال این زندانیان خبر داده بود.

امجد حسین پناهی، برادر رامین حسین پناهی، دیگر زندانی محکوم به اعدام در زندان رجایی شهر کرج طی گفتگو با گزارشگر کمپین گفت: «از صبح روز چهارشنبه ۱۴ شهریورماه دیگر هیچ خبری از وضعیت رامین در اختیار نداریم».

امجد حسین پناهی در ادامه گفتگو با گزارشگر کمپین گفت: «خانواده و وکلای رامین پس از پیگیری های مداوم نتوانستند خبری از برادرم بگیرند و تاکنون هیچ مسئول و نهادی پاسخ شفافی در این خصوص به آنها نداده و ما نگران این هستیم که مبادا رامین را بصورت مخفیانه اعدام کنند».