Previous Next

نیجر توافقنامه نظامی با آمریکا را ملغی کرد

از زمان کودتای نظامی ۲۰۲۳ در نیجر واقع در غرب آفریقا، رهبری جدید از همکاری با کشورهای غربی خارج شده است. این تصمیم با اشاره به نقص در پروتکل تشریفاتی یک هیأت آمریکایی توجیه شده است. نیجر حال به روسیه روی آورده‌ است.دولت نظامی نیجر به همکاری نظامی خود با آمریکا پایان داد. آمادو عبدرامانه، سخنگوی دولت بیانیه‌ای را در تلویزیون دولتی این کشور قرائت کرد.

ارتش آمریکا چندین سال است که از یک پایگاه هوایی بزرگ در شهر آگادِز نیجر، در حدود ۹۲۰ کیلومتری پایتخت نیامی، برخوردار است. حدود ۱۱۰۰ سرباز آمریکایی در نیجر مستقر هستند. کارمندان غیرنظامی وزارت دفاع در واشنگتن نیز در این کشور واقع در غرب آفریقا حضور دارند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

یک هیأت بلندپایه آمریکایی جمعه گذشته ۱۵ مارس، سفر سه روزه خود را به نیجر به پایان رساند که هدف آن تجدید تماس با دولت نظامی بود.

عبدرامانه، سخنگوی حکومت نظامی، در سخنرانی تلویزیونی خود گفت که هیئت آمریکایی در جریان این سفر از پروتکل دیپلماتیک پیروی نکرده است. هیچ کس در مورد ترکیب هیئت، تاریخ ورود یا دستور کار آنها مطلع نشده بود. وی افزود که پروازهای تجسسی ارتش آمریکا در هفته‌های اخیر غیرقانونی بوده است. با این حال، عبدرامان اشاره‌ای نکرد که سربازان آمریکایی باید نیجر را ترک کنند.

بیشتر بخوانید: مکرون: فرانسه نیروهای نظامی خود را از نیجر خارج می‌کند

متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در این رابطه گفت که واشنگتن این بیانیه را مورد توجه قرار داده است. میلر در شبکه آنلاین X توضیح داد که این بیانیه پس از “بحث‌های گشوده” در مورد “نگرانی” ایالات متحده در مورد “گسترش حکومت نظامی” انتشار یافته است. دولت ایالات متحده همچنان با دولت نظامی نیجر در تماس است. وزارت دفاع ایالات متحده نیز بیانیه‌ای در همین راستا صادر کرده است.

ارتش نیجر راه خود را از دیگر متحدان غربی نیز جدا کرده است

نظامیان نیجر در ژوئیه ۲۰۲۳، محمد بازوم، رئیس‌جمهور منتخب این کشور را در مستعمره سابق فرانسه با حدود ۲۵ میلیون نفر سرنگون کرد. انتخاب او در سال ۲۰۲۱ اولین تغییر دموکراتیک قدرت در نیجر از زمان استقلال از فرانسه در سال ۱۹۶۰ بود. تا پیش از کودتا، نیجر یکی از مهم‌ترین شرکای کشورهای غربی مانند ایالات متحده آمریکا، فرانسه و آلمان در مبارزه با اسلام‌گرایان جهادی در غرب و مرکز آفریقا به شمار می‌رفت. در دسامبر سال گذشته، آخرین سربازان فرانسوی به درخواست حاکمان جدید، کشور را ترک کردند.

بیشتر بخوانید: نیجر، مالی و بورکینافاسو یک “ائتلاف دفاعی” تشکیل دادند

رهبری جدید همچنین ماموریت توسعه غیرنظامی پلیس اروپا (EUCAP Sahel) در نیجر را پس از یازده سال لغو کرد. این مأموریت در راستای آموزش مقامات امنیتی در مبارزه با قاچاق مواد مخدر، اسلحه و قاچاق انسان بود. خروج کارمندان اروپایی قرار است تا ماه مه به انجام برسد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

رهبری نظامی نیجر اکنون به شرکای جدیدی مانند روسیه متکی شده است و در حال گسترش همکاری با کشورهای همسایه مالی و بورکینافاسو است. این منطقه به عنوان پایگاه گروه‌های تروریستی اسلام‌گرا به شمار می‌رود. این منطقه همچنین یک حوزه ترانزیت مهم برای مهاجران به سوی اروپا است.

فوران آتشفشان در ایسلند؛ جاری شدن گدازه‌ها به شهر گرینداویک

مقامات محلی در جنوب ایسلند از فوران مجدد آتشفشان شبه‌جزیره ریکیانس خبر داده‌اند. به گفته آن‌ها این شدیدترین فوران آتشفشانی در این شهر محسوب می‌شود و گدازه‌ها به به دیواره محافظ شهر تخلیه شده گرینداویک رسیده‌اند.فوران مجدد آتشفشان در شبه‌جزیره ریکیانس داقع در جنوب ایسلند، منجر به برقرار وضعیت اضطراری در این منطقه شده است. مقامات محلی می‌گویند این فوران از ماه دسامبر به این سو، شدیدترین فوران آتشفشانی محسوب می‌شود.

به گفته رسانه‌های محلی، گدازه‌های آتشفشانی به دیواره محافظ در شرق گرینداویک نزدیک شده‌اند و ساکنان این شهر ملزم به ترک شهر شده‌اند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

همچنین گفته می‌شود منطقه “بلو لاگون” که از جمله جاذبه‌های گردشگری ایسلند محسوب می‌شود نیز تخلیه شده است.

کارشناسان طول این شکاف در زمین را حدود سه کیلومتر برآورد می‌کنند. دانشمندان سعی کردند با ارزیابی‌های اولیه بر اساس عکس‌های هوایی با استفاده از هلیکوپتر، شناخت کلی از وضعیت به دست آورند.

پروازها در آسمان ایسلند برقرار است

در همین حال، سازمان دفاع مدنی ایسلند، با تائید این که فوران آتشفشانی مذکور، پس از ساعت ۲۰:۰۰ به وقت محلی حد فاصل هاگافل و استورا-اسکوگفل واقع در شمال گرینداویک رخ داده است، اعلام کرد که محل وقوع این فوران، نزدیک به محل فوران روز ۸ دسامبر سال گذشته میلادی است.

بنا به اعلام سازمان هواشناسی ایسلند، این فوران تقریبا به صورت ناگهانی – تنها ۴۰ دقیقه پس از هشدار- رخ داد و حجم مواد مذاب خارج شده از آتشفشان تقریبا برابر با حجم گدازه‌های ماه دسامبر سال گذشته میلادی است.

به گفته این سازمان، شرایط آب‌وهوایی نامساعد ممکن است تا حدی بر توانایی آن‌ها در مدیریت وضعیت تاثیر بگذارد.

در عین حال، منایع محلی می‌گویند که فرودگاه بین‌المللی کِفلاویک و همچنین سایر فرودگاه‌های این منطقه همچنان به فعالیت خود ادامه خواهند داد و فقط استخر آب گرم طبیعی در منطقه بلو لاگون کار خود را متوقف کرده است.

جمعیت حدود چهار هزار نفره گرینداویک، ماه پیش اجازه پیدا کرده بودند که به شهر خود باز گردند. آن‌‌ها در پی فوران ماه ژانویه و پس از آن که مواد مذاب به شهر رسید و سه خانه را تخریب کرد، این شهر را ترک کرده بودند، اما تنها جمعیت اندکی در حدود ۱۰۰ نفر تصمیم گرفته ‌بودند به شهر بازگردند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

گرینداویک در شبه‌جزیره ریکیانس در حدود ۵۵ کیلومتری جنوب غربی ریِکیاویک پایتخت کشور ایسلند واقع شده است. آینده این شهر با در نظر گرفتن شرایط ایجاد شده نامشخص است. دولت ایسلند پیش از این لایحه‌ای ارائه کرده بود که به ساکنان امکان می‌داد املاک مسکونی خود را به یک شرکت دولتی بفروشند.

مخالفت نتانیاهو با توقف جنگ در غزه

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل پایان جنگ در غزه پیش از رسیدن به تمامی اهداف این کشور را با قاطعیت رد کرده است. او جامعه بین‌الملل را فراخواند تا به جای اسرائیل بر حماس و حامی آن، جمهوری اسلامی فشار بیاورند.نخست وزیر اسرائيل در آستانه دیدارش با اولاف شولتس، صدراعظم آلمان تصریح کرد: «اگر ما جنگ را پیش از رسیدن به هدف‌هایمان پایان دهیم، این بدین معنی خواهد بود که اسرائیل جنگ را باخته است.» نتانیاهو افزود، اجازه نخواهد داد که چنین چیزی روی دهد.

نخست‌وزیر اسرائیل ضمن اشاره به پایبندی به طرح عملیات نظامی در رفح افزود: «من به دوستان خود در جامعه بین‌الملل می‌گویم: آیا حضور ذهن ندارید؟ آیا به این سرعت ۷ اکتبر را فراموش کرده‌اید، روزی که بدترین کشتار علیه اسرائیلیان از زمان هولوکاست تا کنون روی داده است؟»

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

شولتس که برای دومین بار از آغاز جنگ در غزه راهی خاورمیانه شده، تا کنون بارها در مورد عملیات نظامی ارتش اسرائیل در رفح هشدار داده و همچنان بر توقف نبردها پافشاری می‌کند، تا هم آزادی گروگان‌ها محقق شود و هم کمک‌های بشردوستانه بیشتری به غزه برسد.

او پیش از اینکه راهی اسرائیل شود، در اردن با ملک‌عبدالله، پادشاه این کشور دیدار و گفت‌وگو کرد. شولتس در نشستی خبری پس از این دیدار تصریح کرد: «این کاملا روشن است که باید نهایت تلاش خود را انجام دهیم تا اوضاع کنونی بدتر نشود.

مجموعه مطالب: جنگ در خاورمیانه

صدراعظم آلمان در مورد خطرات حمله زمینی اسرائیل به رفح هشدار داد که “شمار بالای قربانیان در طی چنین حمله‌ای راه تمامی تلاش‌ها صلح‌طلبانه را بسیار دشوار خواهد کرد و بسیاری‌ در اسرائیل نیز بر این مسئله واقف هستند”.

نتانیاهو امروز یکشنبه ۱۷ مارس (۲۷ اسفند) همچنین در آغاز نشست کابینه دولت در اورشلیم (بیت‌المقدس) تأکید ورزید که این کشور در برابر فشارهای بین‌المللی تسلیم نخواهد شد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

او جامعه بین‌الملل را فراخواند که به جای اعمال فشار بر اسرائیل، سازمان تروریستی حماس و حامی آن، جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار دهند.

نخست‌وزیر اسرائیل در این راستا اضافه کرد: «آن‌ها هستند که خطری برای منطقه و تمامی جهان محسوب می‌شوند.»

سانسور، اعتراف اجباری و فیلترینگ در کوبا

امید احسانی

انقلاب کوبا که روز ۲۶ ژوئیه را به نیتش روز ملی نامیده‌اند مهم‌ترین انقلاب ضدامپریالیستیِ قرن بیستم در آمریکای لاتین است. انقلابی که در سال ۱۹۵۳ در پی شورش مخالفانِ سیاست‌های همدلانه‌ی حکومت باتیستا با رویکرد استعماریِ ایالات متحده آغاز شد و چند سال بعد به برقراریِ حکومت کمونیستیِ فیدل کاسترو انجامید. اما فیدل و همرزمانش پس از تکیه دادن به تخت حکمرانی، راویِ همان حکایت تکراریِ تاریخ شدند: «مبارزه برای مردم پیش از دستیابی به قدرت» و «مبارزه علیه مردم برای ریشه دواندن و باقی ماندن در قدرت»!

انقلاب‌ها معمولاً در اعتراض به ظلم و بی‌عدالتیِ نظام حاکم شکل می‌گیرند. بنابراین، عجیب نیست که در تمامیِ آن‌ها صفی از هنرمندان، که پیش از قرن بیست‌ویکم به‌نوعی بارِ روشنفکری را هم بر دوش می‌کشیدند، پیشتاز باشند. انقلاب کوبا که با مبارزات یکی از پرآوازه‌ترین انقلابیون عصر مدرن به ثمر نشست از این قاعده مستثنی نبود و ردپای شعر در برخی از بلند‌ترین قله‌های آن دیده می‌شود. کوبا شاعران زیادی دارد و سنت‌های انقلابیِ آن شعر و شاعران را مقدس می‌شمارند. خوزه مارتی، قهرمان شهید خیزشی که مدت‌ها قبل برای استقلال این کشور با اسپانیایی‌ها جنگیده بود، شاعر بود و نگرش کاسترو به او نمونه‌ای است از رویکرد متفاوت انقلابیون به هنر و هنرمند پیش و پس از دستیابی به قدرت. کاسترو پیش از پیروزی اشعار مارتی را می‌ستود، اما پس از برقراریِ نظام کمونیستی‌اش، اشعار این شاعر را ممنوع اعلام کرد.

بر کسی پوشیده نیست که کاسترو یکی از محبوب‌ترین و موجه‌ترین چهره‌های انقلابیِ قرن بیستم نزد روشنفکران و هنرمندان بود، اما حکومتش نتوانست آرمان‌های مطلوب فرهیختگان را تحقق بخشد. در مورد اینکه کاسترو از چه تاریخی به آرمان‌های آزادی‌خواهانه‌ پشت کرد، روایت‌های تاریخی‌ـسیاسیِ متفاوتی وجود دارد. شاید بتوان گفت یکی از دلایل این امر آن است که همدلی با این انقلاب جنبه‌ای شخصی نیز داشت که سبب می‌شد افراد گوناگون در زمان‌های متفاوتی از آن بگسلند. برای مثال، ماریو بارگاس یوسا در گفت‌وگو با روزنامه‌ی اسپانیاییِ «ال پائیس» می‌گوید که پس از تشکیل UMAP[1] در نامه‌ای خصوصی به کاسترو ابراز ناخرسندی کرده و به‌ویژه به اعزام «کرم‌ها»[2] و همجنس‌گرایان به اردوگاه‌های کار اجباری اعتراض کرده است. پس از آن، کاسترو با دعوت از او و تعداد دیگری از روشنفکران ۱۲ ساعت برای آن‌ها سخنرانی می‌کند. حرف‌های او هرچند تأثیرگذار بود اما قانع‌کننده نبود. پس از این ماجرا یوسا دچار تردید می‌شود اما گسست قطعیِ او به گفته‌ی خودش در پی اعتراف پادیا[3] رقم می‌خورد، زمانی‌ که هبرتو پادیا، که در سال ۱۹۷۱ به زندان افتاده بود، وادار شد که خود را در ملأ عام محکوم کند. یوسا این اتفاق را نقطه‌ی پایانی بر ارتباط مثبت میان روشنفکرانِ مهم و رژیم کوبا می‌داند.

 

ماجرای پادیا، گسست روشنفکران از انقلاب

هبرتو پادیا، شاعر و نویسنده‌ی کوبایی، به علت «قضیه‌ی پادیا»[4] در سطح بین‌المللی به چهره‌ای پرآوازه تبدیل شد. او در ابتدا از انقلاب کوبا به رهبریِ فیدل کاسترو حمایت می‌کرد و به لطف سرودن اشعاری در ستایش عدالت اجتماعی و انقلاب شهرت یافت. بااین‌حال، رابطه‌ی او با دولت کوبا به علت انتقاد از محدودیت‌های حکومتی علیه آزادی بیان و نقض حقوق بشر به‌تدریج تیره شد. در سال ۱۹۷۱، پادیا مجموعه‌ای از اشعارش را با عنوان خارج از بازی[5] منتشر کرد که حاوی انتقاداتی ضمنی از دولت کوبا و سیاست‌های آن بود.

انتشار این دفتر شعر باعث شد تا دولت کوبا پادیا را ضدانقلاب و دشمن دولت بخواند. پادیا را به جلسه‌ی روشنفکران احضار و به‌طور علنی محاکمه‌ کردند و به اعتراف اجباری واداشتند.

این امر به جنجالی بین‌المللی انجامید و محکومیت گسترده‌ی دولت کوبا را در پی داشت. بسیاری از نویسندگان و روشنفکرانِ نامدار، در داخل و خارج از کوبا، با پادیا ابراز همبستگی کردند و خواهان آزادی‌اش شدند. از آن پس هرچند پادیا به نوشتن ادامه داد، اما آثارش به شدت سانسور می‌شد و تحت نظارت شدید دولت بود. سرانجام او کوبا را ترک کرد و تا پایان عمر، سال ۲۰۰۰، در ایالات متحده باقی ماند. قضیه‌ی پادیا یکی از فصول مهم تاریخ ادبیات کوبا به شمار می‌رود و یادآور مشکلات و موانعی است که هنرمندان و روشنفکران در کشورهای غیردموکراتیک با آن مواجه‌اند.

در مجموع، سرکوب و سانسور شدید سیاسی و فرهنگی، اتخاذ سیاست‌های خصمانه علیه آمریکا‌ و تحریم‌های شدید و مشکلات اقتصادیِ متعاقبِ آن، نزدیک شدن به شوروی و توسل به سیاست ریاضت اقتصادی، به‌ویژه پس از فروپاشی شوروی و قطع شدن کمک‌های مالیِ این کشور به کوبا، همگی عواملی بود که به‌تدریج بخشی از هنرمندان، فرهیختگان، روشنفکران و فعالان راه آزادی را از دولت کوبا دور کرد و به مبارزه با این حکومت دیکتاتوری سوق داد. دشمنیِ کاسترو با آمریکا صرفاً به تفاوت دیدگاه‌ها و نظام اقتصادیِ حاکم خلاصه نمی‌شد بلکه اختلافی همه‌جانبه و حتی ایدئولوژیک بود. کاسترو می‌خواست هرگونه تأثیرگذاریِ فرهنگیِ آمریکا بر کوبا را ناممکن سازد و برای دستیابی به این هدف تا جایی پیش رفت که حتی با برخی از عناصر فرهنگیِ از‌ـ‌قبل‌ـ‌بومی‌شده‌ در کوبا، مثل موسیقی جاز، هم مخالفت کرد. کاسترو موسیقی جاز را هنرِ منحط آمریکایی قلمداد می‌کرد و در پی محدودیت شدیدِ آن برآمد. و این در حالی بود که کوبا و دیگر کشورهای آمریکای لاتین پیشینه‌ای مهم در موسیقی جاز داشتند. ظهور جاز را معمولاً به دهه‌ی اول قرن بیستم در نیو اورلئان نسبت می‌دهند؛ یکی دو دهه‌ی بعد، در کوبا هم گروه‌های جاز کاملی تشکیل شد. در دهه‌ی پنجاه میلادی، موسیقی جازِ کوبا با استفاده از مولفه‌های موسیقیِ خودش، سنتی مستقل از موسیقیِ جاز آمریکایی را شکل داده بود. ریشه‌های موسیقیِ جاز اساساً به دوران رنج و فرودستیِ رنگین‌پوستانِ مهاجر در آمریکا می‌رسد و اکثر موسیقی‌شناسان در دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ جاز را با این پیش‌فرض که ترکیبی از ریتم‌های آفریقایی و هارمونی‌های موسیقیِ کلاسیک (اروپایی) است، تعریف کرده‌اند. به عبارت دیگر، موسیقی جاز در اصل موسیقیِ قاره‌ی آفریقا و بعد از آن موسیقیِ کارگران و بردگانی بود که خود قربانیِ سرمایه‌داریِ آمریکایی بودند، اما برای کاسترو و رفقایش این‌ واقعیت‌ها ننگِ نام آمریکا را از تنِ این موسیقی نمی‌زدود. آنچه باعث می‌شد که جاز را هنر منحطِ آمریکایی بشمارند صرفاً تعصب‌ و تنفر از جغرافیایی بود که این موسیقی در آن ریشه داشت.

 

سانسور فضای فرهنگی در سال‌های پس از فیدل کاسترو

به‌هرحال، حکومت کوبا در سراسر دورانی که کاسترو و برادرش رائول در قدرت بودند به سیاست‌های سرکوب و سانسورِ علنی ادامه داد و تا سال ۲۰۱۴ که روابط دیپلماتیک کوبا با آمریکا به‌طور رسمی احیا شد، این کشور در انزوایی کامل به سر برد.

احیای روابط دیپلماتیک با ایالات متحده بر مبادلات فرهنگی و آزادی بیانِ هنری در کوبا تأثیر گذاشت. برخی تعاملات فرهنگی مانند جشنواره‌های موسیقی، نمایشگاه‌های هنری و مبادلات دانشگاهی آغاز شد و کاهش محدودیت‌های مسافرتی و حذف بعضی تحریم‌های اقتصادی، سفر آمریکایی‌ها به کوبا و هنرمندان کوبایی به خارج از کشور را تسهیل کرد. به‌رغم این تحولات مثبت، سانسور و محدودیت در بیان هنری همچنان در کوبا وجود دارد و دولت به‌شدت بر رسانه‌ها و مؤسسات فرهنگی نظارت می‌کند.

سازمان «دیده‌بان حقوق بشر» در گزارش سال ۲۰۱۶ خود به گوشه‌هایی از سانسور و سرکوب آزادی بیان اشاره کرده است ــ برای مثال، دستگیری و حبس بدون‌ محاکمه‌ی ال سکتو، هنرمند دیوارنویسِ کوبایی، به علت نوشتن نام فیدل و برادرش رائول روی بدن دو خوک، ممنوعیت مالکیت خصوصیِ رسانه‌های جمعی، جلوگیری از فعالیت خبرنگاران مستقل، عدم امکان فعالیت آزاد کنشگران و نهادهای حقوق ‌بشری و ممانعت از دسترسیِ آزاد و ارزان به اینترنت که یکی از بارزترین مصادیق سانسور در دنیای مدرن به شمار می‌رود.

با توجه به اهمیت اینترنت شاید بد نباشد که بار دیگر به عقب برگردیم و نگاهی اختصاصی به سرگذشت این پدیده در کوبا بیندازیم. اینترنت برای اولین بار در اواسط دهه‌ی ۱۹۹۰ در دسترس دولت و مؤسسات دانشگاهی قرار گرفت. در چند سال اول دهه‌ی ۲۰۰۰ کافی‌نت‌هایی در شهرهای بزرگ پدید آمد که امکان دسترسی به اینترنت را فراهم می‌آورد. البته افراد (با دستمزد رایج 30 دلار در ماه) باید بهای زیادی، حدود ۱ دلار برای هر ساعت، می‌پرداختند و در صف‌های بسیار طولانی منتظر می‌ماندند. افزون بر این، هر فرد فقط می‌توانست یک ساعت از اینترنت استفاده کند و در صورت لزوم باید دوباره به انتهای صف می‌رفت و منتظر می‌ماند. در سال ۲۰۱۳، کوبا از طریق کابل فیبر نوری به اینترنتِ جهانی متصل شد. در سال ۲۰۱۵ دولت در برخی اماکن عمومی نقاط اتصال به وای‌فای را ایجاد کرد. در سال ۲۰۱۷، اینترنت خانگی با قیمتی بسیار زیاد در کوبا متداول شد و تازه در سال ۲۰۱۸ بود که حکومت خدمات اینترنت تلفن همراه را برای عموم مردم راه‌اندازی کرد. این نقطه‌ی عطفِ مهمی بود، زیرا امکان دسترسیِ کوبایی‌ها به اینترنت از طریق تلفن‌های هوشمند را فراهم کرد. نباید از یاد برد که پیش از آن، کوبایی‌ها از اینترنت ملی استفاده می‌کردند. البته در کنار تمام این محدودیت‌ها سایه‌ی فیلترینگ همواره بر سرِ کوبایی‌ها برقرار بوده است. این وضعیت همچنان ادامه دارد، چنانچه «خانه‌ی آزادی» در گزارش خود از وضعیت آزادیِ اینترنت در سال ۲۰۲۴، کوبا را در کنار ایران و چین در قعر جدول قرار داده است.

اما در سوی دیگر، مقاومت، و در سال‌های اخیر مبارزه‌ی علنی‌ مردم کوبا، هم در جریان بوده است. برای مثال، می‌توان به رویدادی اشاره کرد که در سال ۲۰۲۰ فصل تازه‌ای را در کوبا رقم زد و به‌گفته‌ی فعالان در ۶۰ سال گذشته‌ بی‌سابقه بود. این اتفاق اعتراضی بود در پی صدور حکم ۸ ماه حبس برای یک رپر کوبایی که در نهایت به تن دادن دولت به برگزاریِ جلساتی برای حل اختلاف انجامید. سیصد نفر از هنرمندان و فرهنگیانِ این کشور که به سانسور و سرکوب‌ها معترض بودند در مقابل وزارت فرهنگ تجمعی برگزار کردند و در نهایت دولت را به پذیرش ملاقات با نمایندگانِ خود واداشتند. در این جلسه‌ی طولانی دولت پذیرفت که برای حل اختلاف میان حکومت و فرهنگیان جلساتی را برگزار کند. هرچند بعضی از معترضان از این نتیجه به‌اندازه‌ی کافی راضی نبودند اما موافقان عقیده داشتند که این اتفاق قبح گفت‌وگو در انظار عمومی را در این کشورِ تک‌حزبی از بین می‌برد و می‌تواند منادیِ گشایش‌هایی در مبارزه با سرکوب و سانسور باشد.

به روایت ریموند والراونز،[6] بنیان‌گذار Go Cuba[7]، قوانین سانسور در این کشور کاملاً واضح نیست. سانسور توسط مسئولان اعمال می‌شود و آن‌ها می‌کوشند آنچه را که مایه‌ی خرسندیِ مقاماتِ مافوق است پیش‌بینی کنند. والراونز یکی از مصادیق این بلاتکلیفی را جشنوارهی فیلم هاوانا می‌داند که گاهی همان فیلم‌هایی را که قبلاً توسط هیئت سانسور پذیرفته شده‌‌اند حذف می‌کند یا به سالن‌های نمایش بسیار کوچکی انتقال می‌دهد.

به نظر او، از آنجا که حکومت به خطر نارضایتیِ شدید جمعیت جوانِ تحصیل‌کرده‌ی این کشور واقف است قوانین سانسور را ثابت نگه نمی‌دارد. این قوانین همگی مشمول تفسیر و مذاکره‌اند، امری که به تنشی دائمی در فضای فرهنگی و روند تولیدات هنری می‌انجامد. طبق تجربه و مشاهداتِ او، سیاست کلیِ حکومت شل و سفت کردن افسار سانسور است. گاهی مسئولان خواسته‌های مردم را در نظر می‌گیرند و از کنترل می‌کاهند، اما هر لحظه ممکن است که اقدامات سخت‌گیرانه‌تری را از سر گیرند. این نوسان به احساس ناسازگاری می‌انجامد. ممکن است آزادی در دوره‌های کوتاهی افزایش یابد اما همواره خطر بازگشت محدودیت‌های شدید وجود دارد. برای مثال، وقتی که دسترسی به اینترنت قانونی شد، بی‌درنگ موتورهای جست‌وجو محدود شدند و دسترسی را تقریباً بی‌فایده کردند. در نتیجه، طبق ارزیابی کلیِ او دولت هرقدر هم که ژست‌هایی مبنی بر حرکت به سوی آزادی بگیرد، همچنان متعهد به حفظ قدرت و وضعیتی است که در آن هرگونه کاهش کنترلی اغلب با افزایش بعدیِ کنترل متوازن می‌شود.

والراونز به این نکته اشاره می‌کند که این تغییرات معمولاً نزدیک به زمان رویدادهای سیاسیِ مهم رخ می‌دهند. او می‌گوید: «بنابراین، زمانی که رئیس‌جمهور فعلی روی کار آمد، قانون اساسیِ جدیدی اعلام شد که در آن هنرمندان به‌عنوان افراد شاغل در حرفه‌ا‌ی پذیرفته‌شده اجازه‌ی کسب درآمد داشتند. بااین‌حال، در همان زمان، همان قانون اساسی مجموعه‌ای از مجوزها و رویّه‌های اجباری را برای صدور اجازه‌ی تولید یا نمایش آثار هنری وضع کرد. هنرمندان و دولت در بازی‌ای به دام افتاده‌اند که در آن هنرمندان دائماً می‌کوشند تا قوانین را بازتر کنند و روزنه‌هایی را بیابند. از طرف دیگر، دولت چشمِ خود را به روی بسیاری از مسائل می‌بندد تا در برهه‌ای دیگر ناگهان از این چشم‌پوشی دست بکشد.»

به عقیده‌ی والراونز، نمی‌توان آینده‌ی این وضعیت را پیش‌بینی کرد: «سه گام به جلوی امروز ممکن است با چهار قدم به عقب در ماه آینده دنبال شود. هیچ راهی برای پیش‌بینیِ آن وجود ندارد.» اما اهالی فرهنگ و ‌هنرِ کوبا هم در پیِ به عقب راندنِ مرزهای محدودیت و یافتن روزنه‌هایی برای نفس‌کشیدن هستند، بی‌آنکه به برچیده شدن دائمیِ این محدودیت‌ها امیدوار باشند.

فیدل کاسترو به‌رغم علاقه به ادبیات ــ که بیشباهت به شیفتگیِ بیمارگونه‌ی استالین به هنر و ادبیات نیست ــ نتوانست حتی در مقابل روشنفکرانی که روزگاری از مهم‌ترین عوامل مقبولیت جنبش اعتراضیاش بودند، خویشتن‌دار بماند و به انتقادات گوش کند و در مسیر اصلاح گام بردارد. مقابله‌ی کاسترو با هنرمندان نشان می‌دهد که او یکی از همان رهبرانِ خودکامه‌ای بود که در برابر کسانی میایستند که پیشتر در دستیابی به اهدافشان به آن‌ها یاری رسانده‌اند.


[1] اردوگاه‌های کار اجباریِ کشاورزی در استان کاماگویی که از نوامبر ۱۹۶۵ تا ژوئیه‌ی ۱۹۶۸ توسط دولت کوبا اداره می‌شد.

[2] برچسب تحقیرآمیزی که توسط حامیان انقلاب کوبا برای تحقیر و مشروعیت‌زدایی از ضدانقلابیون یا دشمنان دولت به کار می‌رفت.

[3] Heberto Padilla

[4] The Padilla affair

[5] Fuera del juego

[6] گزارش گفت‌وگو با والراونز در سال ۲۰۲۱ در وب‌سایت سازمان فرهنگیِ داچ‌کالچر منتشر شده است.

[7] طرح حمایت از فیلم‌سازانِ جوان و مستقل کوبایی، یکی از طرح‌های شرکت مستقلِ World Cinema Amsterdam است که بر هنر و سینمای جهان تمرکز می‌کند.

 

انقلاب و تبعید؛ “خیابان طولانی” پناهندگان به روایت محمود فلکی

داستان‌های “خیابان طولانی” از محمود فلکی روایت هستی پناهندگان ایرانی در سال‌های نخست زندگی آنها در تبعید و مواجهه‌شان با فضای جدید است. اسد سیف، منتقد ادبی، در ۴۵مین سالگرد انقلاب اسلامی نگاهی دارد به این مجموعه داستان.نخستین سال‌های تبعید در بهت و هراس و امید می‌گذرند. ذهن تبعیدی در اشغال سرزمینی‌ست که از آن تارانده شده است. از آن سرزمین که “وطن” نام دارد، جز خاطره چیزی با او نیست. یاد یاران، موقعیت اجتماعی از دست رفته و سرانجام پرسش‌های بی‌پایان چرا و چگونگی شکست، آنی او را رها نمی‌کند. تبعیدی در هراس کشور را ترک گفته و در رسیدن به مکانی امن، حال امیدی را در ذهن می‌پرواند که با آن می‌کوشد زندگی را دگربار، و این‌بار در سرزمینی دیگر آغاز کند.

در میان داستان‌هایی که در این موقعیت از نویسندگان تبعیدی نوشته شده است، بیشر آن‌ها به زادبوم نظر دارند. باید چند سالی بگذرد تا انسان تبعیدی به خود آید و بپذیرد که زندگی دیگری را، این‌بار در خارج از کشور، پی‌ریزد. اگر بتوان بر این دوره “انطباق” نام نهاد، باید دورانی را در نظر آورد که تبعیدی می‌کوشد پدیده‌های هستی “این‌جا” را با “آن‌جا” مقایسه کند. دیدن و شنیدن هر آن چیزی او را ناخودآگاه به آن‌جا می‌کشاند تا این دو را در برابر هم قرار دهد. در همین قیاس‌هاست که با آشکار شدن تفاوت‌ها، راه برای ادامه زندگی گشوده می‌شود.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

در چند سال نخست، یعنی زمانی که کار و نان لازم‌ترند، کمتر بتوان چیزی نوشت. با توجه به موقعیت‌های نو برای نوشتن، آنگاه که نویسنده به سکونت‌گاه جدید برمی‌گردد، در نخستین آثار بیش از همه حوادث زادبومی به ذهن می‌نشینند. این حوادث گرچه جانکاه هستند، اما در این میان چه بسیار موارد کمدی در کنار تراژدی می‌نشیند.

تبعیدی؛ گمشده‌ای در تنهایی

“خیابان طولانی” مجموعه داستان محمود فلکی را می‌توان به عنوان نمونه‌ای از همین آثار مورد توجه قرار داد. داستان‌های این مجموعه در واقع همان خیابان طولانی‌یی‌ست که پناهنده در آن گام گذاشته و هنوز آشکار نیست تا کجا آن را ادامه دهد. در خانه‌های همین خیابان است که پناهنده بی‌حوصله است، بی‌خواب است و نگاهش از “شیشه پنجره اتاق نمی‌تواند عبور کند”. زخم‌های کهنه، گاه و بی‌گاه، سرباز می‌کنند و «احساس می‌کنی از همان لحظه که ایران را ترک کردی، گُم شدی. اگر عکست را در همه روزنامه‌های جهان هم چاپ کنند، دیگر کسی نمی‌تواند پیدایت کند.» (داستان خیابان طولانی)

چنین موقعیتی می‌تواند برای عده‌ای کوتاه باشد، کسانی چند سال در آن می‌مانند و کسانی نیز توان رهایی از آن را در سراسر عمر ندارند: «چهارسال بود که در پی چیزی می‌گشت که نمی‌دانست چیست. انگار تکه‌ای از وجودش گُم شده بود. یا آن را جا گذاشته بود. کجا؟ نمی‌دانست. به جایش خلأ روییده بود؛ به شکل یک حفره.». پناهندگان پنداری برای رسیدن به آرامش، نخست در آشفتگی‌های ذهن، کودکی‌هایشان را در تبعید می‌کشند و پس آن‌گاه به جامعه بازمی‌گردند. (داستان عکس)

وجود پناهنده سراسر خاطره است و او سال‌ها توان پشت سر گذاشتن آن را ندارد. در سکونت‌گاه جدید تا سال‌ها هیچ‌کس در جای خویش قرار ندارد. استاد دانشگاه راننده تاکسی می‌شود و کارمند دولت دلال. در این روند از زندگی‌ست که باورها نیز رنگ می‌بازند: «در هر گذار و گریز تکه‌ای از باورش را گُم می‌کرد. جای خالی تکه‌های کنده‌شده به‌تدریج درهم گره می‌خوردند و مثل حفره‌ای حجم ذهنش را اشغال می‌کردند.». در چنین موقعیت‌هایی چه بسا وسوسه پایان دادن به زندگی به سراغ آدم‌ها می‌آید. (داستان قرص)

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

پناهنده اگر آدمی سیاسی بوده باشد، هنوز یاد یاران با اوست، صدای گریه بی‌پایان مادرانی را می‌شنود که در مرگ فرزندان به سوگ نشسته‌اند. پدری را به یاد می‌آورد که دخترش را در زندان کشته‌اند و به این علت که مبادا باکره به بهشت برود، پیش از اعدام مورد تجاوز قرار گرفته است و حال آن داماد یک‌شبه به خانه‌اش آمده است تا پدر را از ماجرا آگاه سازد. (داستان شیون)

کابوس‌های بی‌پایان و امیدهای پیش رو

پناهنده پیامدهای انقلاب را همچون کابوسی روز و شب با خود حمل می‌کند. و همین کابوس‌هاست که آرامش را از او می‌رباید. هر خبری در اینجا ناخودآگاه او را با خود به ایران می‌کشاند.

در میان همین دردها و رنج‌های زندگی‌ست که در انطباق با جهان نو، گاه زندگی خود به طنز می‌نشیند. پنداری زندگی دارد با آدم شوخی می‌کند. شاید هم «زندگی –خود- شوخی بزرگی است؛ اما گاه عناصر و پاره‌های جدی نیز در آن یافت می‌شود». و همین طنز تلخ زندگی است که «انسان را در ابتذال و حماقتش به ریشخند می‌گیرد».

در داستان “خانه صلح” شاعری پناهنده به کشور آلمان، پس از مدت‌ها اینجا و آنجا شدن، سرانجام به همراه همسر، در شهرکی کنار رود راین اسکان می‌یابند. غرق زیبایی طبیعت، در آرامشی لذت‌بخش به همراه همسر روزگار می‌گذرانند تا روزی که نامه‌ای به دستشان می‌رسد. دور و بر آشنایی که آلمانی بداند، نمی‌شناسند. به کمک واژه‌نامه درمی‌یابند که نامه از اداره کار آمده و به راوی کاری در Friedhof پیشنهاد شده است. این مکان کجا می‌تواند باشد؟

راوی حدس می‌زند که این واژه واژه‌ای مرکب است. پس به دنبال دو واژه Fried و Hof در دیکشنری می‌رود. حدس او درست است. هر دو واژه را می‌یابد؛ اولی به معنای صلح و دومی به معنای حیاط است. پس به این نتیجه می‌رسد که باید در حیاط صلح کار کند. پیش خود فکر می‌کند که آنان فهمیده‌اند او شاعر است و به همین علت کاری باب ذوق‌اش به او پیشنهاد کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: انقلاب ۵۷ و ادبیات داستانی ایران در تبعید

راوی روز موعود لباسی شیک به تن می‌کند، به خود عطر و ادکلن می‌زند و به اداره کار می‌رود. از او استقبال می‌شود یا فکر می‌کند از او استقبال شده است. مسئول مربوطه با خوش‌رویی دعوت‌نامه‌اش را می‌گیرد، نامه‌ای دیگر می‌نویسد و به او می‌دهد تا خود را به محل کار، یعنی “حیاط صلح”، معرفی کند.

راوی پس از چند ساعت دور خود چرخیدن، سرانجام مکان را می‌یابد. همان‌طور که حدس می‌زد، باغی سرسبز و پُر از گل است که هر جای آن صلیبی به چشم می‌خورد. او البته وجود صلیب‌ها را به مسیحی بودن اهالی نسبت می‌دهد و خود را به مسئول باغ معرفی می‌کند. نگاه مسئول اما پرسش‌برانگیز است. با بی‌حوصلگی او را به دنبال خویش به سوی اتاقکی می‌برد. از آن‌جا بیلی با یک جارو بیرون می‌آورد و به دست راوی می‌دهد. راوی متعجب به او نگاه می‌کند. نمی‌داند با بیل و جارو چه باید بکند. مسئول می‌گوید: کار. و ادای جارو کشیدن را درمی‌آورد. راوی تازه می‌فهمد که به کجا آمده و کارش چیست. Friedhof همان قبرستان است که راوی به غلط “حیاط صلح” ترجمه کرده بود. کارش نیز در این‌جا این است که قبرستان را جارو بزند.

نویسنده در این داستان نمی‌کوشد تا داستانی بسازد و طنزی بیافریند. او از طنز جاری در زندگی چیزی انتخاب می‌کند. آن‌چه می‌گوید بسیار ملموس است. همان زندگی‌ست که بسیاری از رانده‌شدگان از ایران در کشورها و شهرهای مختلف تجربه کرده‌اند. و این همان طنز تلخ زندگی‌ست که خود در پیشگفتار کتاب می‌گوید. آن زمان که پیش می‌آید، شاید موجب فرسایش اعصاب شود، ولی در زمانی دیگر خنده بر لب می‌نشاند.

زندگی پناهنده تا رسیدن به آرامش باید “خیابان طولانی” را پشت سر بگذارد و گام به جهانی نو بگذارد؛ ببیند، بیاموزد و جهانی دیگر را تجربه کند.

مجموعه داستان “خیابان طولانی” را نخستین بار نشر باران در سال ۱۹۹۱ منتشر کرد.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

خبرگاه؛ پافشاری صدراعظم آلمان بر توقف نبردها در غزه

اولاف شولتس، صدراعظم آلمان که برای دومین بار از آغاز جنگ در غزه تا کنون راهی خاورمیانه شده است، در آغاز سفرش به منطقه بر لزوم توقف نبردها تأکید کرد.خبرگاه دویچه وله فارسی مجموعه‌ای خبری از موضوعات و تحولات روز ایران ، منطقه، آلمان و جهان در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، ورزشی و غیره است.

در “خبرگاه” می‌توانید رویدادهای متنوع را به شکلی کوتاه و فشرده دنبال کنید.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

http://dw.com/p/173d3

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

https://instagram.com/dw_persian/

پافشاری صدراعظم آلمان بر توقف نبردها در غزه
اولاف شولتس، صدراعظم آلمان که برای دومین بار از آغاز جنگ در غزه تا کنون راهی خاورمیانه شده است، در آغاز سفرش به منطقه بر لزوم توقف نبردها تأکید کرد.

او پس از دیدار و گفت‌وگو با ملک‌ عبدالله پادشاه اردن در عقبه تصریح کرد: این کاملا روشن است که باید نهایت تلاش خود را انجام دهیم تا اوضاع کنونی بدتر نشود.»

صدراعظم آلمان در مورد خطرات حمله زمینی اسرائیل به جنوب غزه [رفح] هشدار داد و گفت: «به نظر من شمار بالای قربانیان در طی چنین حمله‌ای راه تمامی تلاش‌ها صلح‌طلبانه را بسیار دشوار خواهد کرد. و بسیاری‌ها در اسرائیل نیز بر این مسئله واقف هستند.»

شولتس بار دیگر تصریح کرد، “اسرائیل این حق را دارد که از خود در برابر حمله‌ای که حماس آغازگر آن بوده، دفاع کند. اما نباید اجازه داد، شمار زیادی در غزه که اکنون به رفح پناه برده‌اند به طور مستقیم با تهدیدات ناشی از عملیات نظامی روبرو شوند”.

او افزود: «از این رو مانند پرزیدنت بایدن کاملا روشن ساختم که باید با دقت تمامی تلاش‌ها را کرد تا جلوی شمار بیشتر قربانیان گرفته شود.»

شکایت حسین رزاق از “شکنجه‌گران” در زندان اوین
منابع حقوق بشری از شکایت حسین رزاق، فعال سیاسی دربند، از شماری از مسئولان امنیتی و قضایی به دلیل آنچه ضرب و شتم این زندانی گفته شده خبر داده‌اند.

این منابع روز یکشنبه ۲۷ اسفند نوشتند حسین رزاق از شماری از ماموران وزارت اطلاعات و دیگر مسئولان امنیتی و قضایی که ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲ در بازداشتگاه ۲۰۹ زندان اوین که به گفته رزاق به او پس از “توهین و هتاکی”، “به صورت دسته جمعی حمله و این زندانی را مورد “ضرب و شتم‌ شدید” قرار دادند، به صورت قانونی شکایت کرده است.

به گفته رزاق، این “آزار و اذیت‌ها در راستای اعتراف و ابراز ندامت از او” اعمال شده است.

حسین رزاق به همراه ویدا ربانی از بنیان‌گذاران اتاق مجازی “میدان آزادی” در کلاب هاوس بودند که این اتاق مجازی با فشار و تهدید وزارت اطلاعات از کلاب هاوس برچیده شد.

این بلاگر ۱۴ آذر ۱۴۰۰ در منزل شخصی در آمل توسط مأموران وزارت اطلاعات بازداشت شد.

گفته شده این فعال سیاسی در زمان حبس بارها بابت فعالیت‌هایش در زندان به صورت مکرر به بازداشتگاه امنیتی ۲۰۹ وزارت اطلاعات منتقل و “مورد شکنجه” قرار گرفته است.

علاوه بر این، این زندانی سیاسی به بیماری‌های متعددی مبتلاست اما در ماه‌های اخیر به جای مداوا، “فقط مسکن‌های بسیار قوی برای او تجویز و تزریق شده و هیچکدام از شرایط توصیه شده ‌توسط پزشک قانونی برای درمانش در دوران حبس مهیا نبوده است”.

قصد اتحادیه اروپا و مصر برای انعقاد توافقنامه مهاجرت
اتحادیه اروپا و مصر قصد دارند توافق‌نامه‌ای در ارتباط با مهاجرت و همکاری‌های اقتصادی به امضا رسانند. این توافق‌نامه قرار است که امروز در جریان دیدار نمایندگان این اتحادیه و عبدالفتاح سیسی در قاهره معرفی شود.

“دکرو”، نخست‌وزیر بلژیک که ریاست ادواری شورای اتحادیه اروپا را در حال حاضر بر عهده دارد، ملونی، نخست‌وزیر ایتالیا و همچنین میتسوتاکیس، نخست‌وزیر یونان از کسانی هستند که در کنار اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا این نهاد را در سفر به مصر نمایندگی می‌کنند.

جلوگیری از مهاجرت از طریق آبهای دریای مدیترانه و همچنین تقویت حفاظت مرزی مصر در مرز با سودان از جمله اهداف این توافقنامه است. اتحادیه اروپا در این راستا توافق‌نامه‌هایی را که تاکنون با ترکیه، تونیس و موریتانی به امضا رسانده، الگو قرار داده است.

مصر در چارچوب این توافقنامه کمک‌های اقتصادی به میزان دست‌کم ۴ و نیم میلیارد دلار از اتحادیه اروپا دریافت خواهد کرد. محمد معیط، وزیر دارایی مصر حتی به پایگاه خبری “تجارت شرق” (Ashraq Business) از مبلغی بین ۵ تا ۶ میلیارد دلار سخن گفته است.

این سرمایه‌گذاری‌ها قرار است در راستای گسترش انرژی‌های تجدیدپذیر و همچنین پشتیبانی از شرکت‌های مصری مورد استفاده قرار گیرد. اقتصاد مصر در حال حاضر در بحرانی شدید به سر می‌برد.

نهادهای حقوق بشر به این توافق‌نامه نگاهی انتقادی دارند و معتقدند که اتحادیه اروپا به شکلی نظام‌مند روی “شریکانی نادرست” سرمایه‌گذاری می‌کند. دولت عبدالفتاح السیسی، رئیس جموری مصر تا کنون بارها به خاطر موارد نقض حقوق بشر در این کشور مورد انتقاد قرار گرفته است.

برگزاری دادگاه بررسی اتهامات جدید توماج صالحی
دادگاه رسیدگی به اتهامات جدید توماج صالحی، خواننده معترض زندانی، برگزار شد.

امیر رئیسیان، وکیل این خواننده رپ سرشناس، در گفت‌وگویی با “شبکه شرق” گفت جلسه رسیدگی به اتهامات موکلش شنبه ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۲ به صورت مجازی از طریق ویدئو کنفرانس در شعبه ۱۱۷ داگاه کیفری اصفهان برگزار شد.

به گفته این وکیل دادگستری، “نشر اکاذیب از طریق سامانه‌های رایانه‌ای” و “تشویق به اعمال خشونت‌آمیز از طریق سامانه‌های رایانه‌ای” از جمله اتهامات مطرح شده از سوی دادگاه علیه صالحی بود.

صفحهٔ منتسب به توماج صالحی در شبکهٔ اجتماعی اکس نوشت هیچ‌گونه استناد قانونی و مستدلی در دادگاه علیه توماج صالحی وجود نداشته و جلسه با دفاع محکم این هنرمند از مواضع خودش به پایان رسید.

در این پیام در صفحه توماج صالحی همچنین آمده است: «چنانچه دادگاه مستقل عمل کند، تنها رای باید رای تبرئه و آزادی توماج باشد.»

رئیسیان درباره در مورد شکایت موکلش از ضابطان پرونده قبلی به شبکه شرق گفت: «این پرونده هم اکنون در مرحله تعیین صلاحیت محلی است چراکه برای دومین بار، دادسرای رسیدگی کننده به پرونده، خود را صالح ندانسته است. منتظریم شعبه رسیدگی کننده به این پرونده مشخص شود.»

توماج صالحی، ۲۷ آبان‌ماه ۱۴۰۲ پس از تحمل حدودا ۱۳ ماه حبس به قید وثیقه آزاد شد اما کمتر از دو هفته بعد با ضرب‌ و شتم توسط نیروهای امنیتی مجددا بازداشت شد. او پیش از بازداشت مجددش با انتشار ویدئویی درباره شکنجه‌ شدنش در زندان افشاگری کرده بود.

وکیل صالحی اواخر بهمن‌ماه سال جاری اعلام کرد حکم یک سال حبس علیه این رپر معترض از سوی دادگاه تجدید نظر اصفهان تأیید شده است.

این خواننده معترض از جمله اولین هنرمندانی است که در سال ۱۴۰۱ از خیزش سراسری “زن، زندگی، آزادی” حمایت کرد و در خیابان به صف معترضان پیوست.

شمار زیادی از معترضان و مخالفان جمهوری اسلامی این هنرمند جوان را به عنوان یکی از صداهای اعتراضات ایرانیان می‌شناسند.

تیراندازی مرگبار در نزدیکی فیلادلفیا
به گزارش رسانه‌های خبری یک مرد ۲۶ ساله در نزدیکی کلانشهر فیلادلفیا در آمریکا سه فرد از بستگان خود را به ضرب گلوله کشت. او سپس یک خودرو جهت فرار دزید و بعد خود را با چند گروگان در خانه‌ای محبوس کرد.

طبق اعلام پلیس این رویداد بعدازظهر شنبه ۱۶ مارس (۲۶ اسفند) اتفاق افتاده و ضارب این سه فرد را در دو نقطه مختلف در فالس تاونشیپ (Falls Township)در نزدیکیفیلادلفیا در ایالت پنسیلوانیا کشته است.

مأموران پلیس در جریان عملیاتی در نهایت موفق شدند گروگان‌ها را نجات دهند و ساعتی بعد نیز فرد ضارب را که در تلاش گریز از خانه بود، بازداشت کنند. طبق اعلام پلیس این فرد برای عمل خود از سلاحی سنگین از مدل ای‌آر ۱۵ استفاده کرد.

مورد اخیر تیراندازی مرگبار در فیلادلفیا از آن جهت خبرساز شد که فرد ضارب که به سلاح‌ سنگین مجهز بود، چندین ساعت آزادانه در حرکت بود.

با توجه به دسترسی نستبا آسان شهروندان در آمریکا، موارد خشونت و مرگ در پی استفاده از سلاح‌های گرم نیز بالا است.

بیش از ۲۰ کشته در تصادف اتوبوس و تانکر در جنوب افغانستان
به گزارش مقام‌های محلی، برخورد یک اتوبوس با یک تانکر و یک دستگاه موتور سیکلت در ولایت هلمند افغانستان ده‌ها کشته و زخمی به جای گذاشته است.

خبرگزاری فرانسه به نقل از محمد قاسم ریاض، سخنگوی والی هلمند، روز یکشنبه ۲۷ اسفند (۱۷ مارس) نوشت در این حادثه که در شاهراه اصلی قندهار و هرات رخ داد، دست‌کم ۲۱ نفر کشته و ۳۸ نفر زخمی ‌شده‌اند.

تصاویر آتش‌گرفتن تانکر و بقایای سوخته وسایل نقلیه درگیر در تصادف در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

نیروهای امدادی از انتقال مجروحان به بیمارستان خبر داده‌اند.

سفر شولتس به اردن و اسرائیل برای گفت‌وگو در مورد جنگ در غزه
اولاف شولتس، صدراعظم آلمان امروز ۱۷ مارس در خاورمیانه گفت‌وگوهایی در ارتباط با جنگ در غزه انجام خواهد داد. او نخست با ملک عبدالله، پادشاه اردن در امان دیدار و گفت‌وگو می‌کند. اردن در راستای راه‌اندازی پلی هوایی برای کمک به مردم غزه دست به ابتکار عمل زده است. نیروی هوایی آلمان در این ابتکار عمل مشارکت دارد.

شولتس پس از آن راهی اسرائیل خواهد شد. دیدار و صحبت با اسحاق هرتسوگ، رئیس جمهور و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این کشور در دستور کار قرار دارند.

گفته می‌شود که وضعیت انسانی فلسطینی‌های غیرنظامی در غزه و همچنین برنامه‌های اسرائیل در ارتباط با حملاتی زمینی به رفح از موضوعات محوری گفت‌وگوهای شولتس با مقامات اسرائیلی خواهد بود. نتانیاهو روز جمعه گذشته (۱۵ مارس / ۲۵ اسفند) موافقت خود را با حمله زمینی ارتش اسرائیل به رفح اعلام کرده بود.

صدراعظم آلمان در آستانه سفرش به خاورمیانه در مورد پیامدهای [انسانی] چنین حمله‌ای هشدار داده بود. از حمله سازمان تروریستی حماس به اسرائیل (۷ اکتبر ۲۰۲۳) تا کنون، این دومین بار است که شولتس عازم منطقه می‌شود.

به گزارش رسانه‌های خبری او قصد دارد در جریان این سفر با خانواده‌های گروگان‌های حماس نیز دیدار و صحبت کند. این گروگان‌ها همچنان در اسارت این گروه هستند.

“انفجار در قلمون”؛ حمله هوایی منتسب به اسرائیل به حومه دمشق

خبرگزاری دولتی سوریه (سانا) به نقل از یک مقام نظامی سوری از “حملات موشکی اسرائیل” به مناطق جنوبی سوریه خبر داده است.

به گفته او این حمله‌ها بامداد یکشنبه ۱۷ مارس (۲۷ اسفند) “از بلندی‌های جولان” انجام گرفته و پدافند هوایی ارتش سوریه به این حملات پاسخ داده است. این مقام افزود که افزون بر خسارات مالی یک سرباز مجروح شده است.

از سوی دیگر نیروهای اپوزیسیون سوریه گزارش داده‌اند که در این حمله صدای “چند انفجار مهیب” در حومه دمشق، پایتخت این کشور شنیده شده است.

سازمان دیده‌بان حقوق بشر سوریه که مقر آن در لندن است و همچنین شبکه خبری “العربیه” همزمان از حمله‌ای منتسب به اسرائیل به منطقه “قلمون” سخن گفته‌اند.

طبق گزارش دیده‌بان حقوق سوریه دست‌کم دو نقطه در کوه‌های قلمون در پی حملات موشکی اسرائیل هدف قرار گرفته و انفجارهای شدیدی روی داده است. در این رابطه گفته شد که یکی از این دو نقطه یک انبار اسلحه بوده که به حزب‌الله لبنان تعلق داشته است.

حدود دو هفته پیش نیز شهر ساحلی بانیاس (واقع در شمال غرب سوریه) مورد حمله‌ای قرار گرفت که به اسرائیل نسبت داده شد. در جریان این حمله که ۱۱ اسفند ماه روی داد یک سرهنگ سپاه پاسداران جمهوری اسلامی و دو شبه‌نظامی حزب‌الله کشته شدند.

انهدام پنج شناور بدون سرنشین و دو پهپاد حوثی‌ها توسط آمریکا
ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) اعلام کرد، روز شنبه ۱۶ مارس (۲۶ اسفند) دست‌کم پنج شناور بدون سرنشین و همچنین دو پهپاد شبه‌نظامیان حوثی را که تحت پشتیبانی جمهوری اسلامی قرار دارند، منهدم کرده است.

در پیامی که سنتکام در شبکه اکس (توییتر سابق) منتشر کرده آمده است که حوثی‌ها روز شنبه بین ساعات ۷ و ۵۰ دقیقه تا ۸ و ۱۵ دقیقه به وقت محلی (صنعا) دو پهپاد را از مناطق تحت کنترل خود به سمت دریای سرخ پرتاب کرده‌اند که ارتش آمریکا یک پهپاد را با موفقیت منهدم کرده و پهپاد دیگر احتمالا در آب‌های دریای سرخ سقوط کرده است. طبق اعلام این نهاد تلفات و خسارتی به کشتی‌های اطراف گزارش نشده است.

شناورهای بدون سرنشین حوثی‌های یمن نیز بین ساعت ۹ و ۱۰ و نیم شامگاه گذشته توسط نیروهای فرماندهی مرکزی ایالات متحده منهدم شده‌اند.

سنتکام در پیام خود تأکید کرد که این اقدامات برای ایمن‌تر کردن آب‌های بین‌المللی و محافظت از آزادی دریانوردی و کشتیرانی انجام می‌گیرند.

حوثی‌های تحت حمایت ایران از آغاز جنگ در غزه اعلام کرده‌اند که در پشتیبانی از فلسطینی‌ها کشتی‌ها در آب‌های دریای سرخ و خلیج عدن را مورد حمله قرار می‌دهند. از آن زمان تردد کشتی‌ها در این آب‌ها دچار اختلال شده و شرکت‌های کشتیرانی را به حرکت در مسیر‌های طولانی‌تر و پرهزینه‌تر واداشته است.

نیروی دریایی هند یک کشتی را از چنگ دزدان دریایی نجات داد

نیروی دریایی هند موفق شده است به گروهی از دزدان دریایی ضربه بزند و یک کشتی را پس از سه ماه از چنگ آنان خارج کند. این کشتی که “ام وی روئن” نام دارد در دسامبر سال گذشته میلادی توسط دزدان دریایی ربوده شده بود.نیروی دریایی هند از نجات کشتی “ام وی روئن” (MV Ruen) از چنگ دزدان دریایی خبر داده است. در پیام که در این رابطه در شبکه اکس (توییتر سابق) منتشر شده، آماده است که کشتی باری مزبور در پی عملیاتی طولانی نجات داده شده و ۱۷ خدمه آن بدون جراحت نجات یافته‌اند. ۳۵ دزد دریایی که اهل سومالی هستند نیز خود را تسلیم کرده‌اند.

طبق اعلام نیروی دریایی هند کشتی باری “ام وی روئن” در دریای عرب و در حدود ۲۶۰۰ کیلومتری ساحل هند شناسایی و پس از تعقیبی ۴۰ ساعته متوقف و توقیف کردند. پس از آن بازرسی‌هایی هم جهت کشف سلاح‌ها و مهمات و دیگر محموله‌های قاچاق انجام گرفته است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

دزدان دریایی کشتی مزبور را که با پرچم کشور مالت در حرکت بوده، در ۲۳ دسامبر سال گذشته میلادی ربودند.

آنان که در نهایت توسط نیروی دریایی هند تحت تعقیب قرار گرفتند، نخست به سمت کشتی جنگی هند آتش گشودند، اما در پی پاسخ تند نیروی دریایی تسلیم شدند. ۱۷ خدمه‌ای که آزاد شده‌اند، شهروند بلغارستان (۷ نفر)، میانمار (۹ نفر) و آنگولا (۱ نفر) هستند.

در سواحل کشور بحران‌زده سومالی تا کنون موارد زیادی در ارتباط با کشتی‌ربایی ثبت شده است، اگر چه از زمان راه‌اندازی مأموریتی از سوی اتحادیه اروپا تحت عنوان “آتلانتا” در سال ۲۰۰۸ شمار این موارد کاهش یافته است.

یکی از آخرین موارد به ۱۴ دسامبر سال گذشته میلادی (۲۰۲۳) برمی‌گردد که دزدان دریایی یک کشتی باری را ربوده و به سمت سومالی هدایت کردند.

در اواخر ماه ژانویه امسال نیز دزدان دریایی سومالیایی دو کشتی ماهیگیری را ربودند، اما نیروی دریایی هند موفق شد در طی عملیاتی ۳۶ ساعت این دو کشتی و خدمه آن را نجات دهد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

سومالی در شاخ آفریقا روبروی کشور یمن قرار دارد. در ماه‌های اخیر خطرات در آب‌های این منطقه افزایش یافته است. حوثی‌های یمن که تحت حمایت ایران هستند، از آغاز جنگ در غزه پیوسته به کشتی‌های تجاری و جنگی در دریای سرخ و خلیج عدن حمله می‌کنند.

دریای سرخ که دریای مدیترانه را از طریق کانال سوئز به اقیانوس هند متصل می‌کند، یکی از مهمترین مسیرهای کشتیرانی محسوب می‌شود.

آخرین روز انتخابات ریاست جمهوری روسیه زیر سایه حملات پهپادی

انتخابات ریاست جمهوری در روسیه در شرایطی وارد واپسین روز خود شده است که اوکراین حملات خود به مواضع روسیه را تشدید کرده است. وزارت دفاع روسیه می‌گوید در شبانه‌روز گذشته ده‌‌ها پهپاد اوکراینی را “رهگیری و منهدم” کرده است.اوکراین در آخرین روز انتخابات ریاست جمهوری روسیه، حملات خود به مواضع این کشور را تشدید کرده است. وزارت دفاع روسیه اعلام کرده که طی شبانه روز و بامداد یکشنبه، ۳۵ پهپاد اوکراینی را در هشت منطقه مختلف این کشور “رهگیری و منهدم” کرده است. همچنین گزارش شده که شدیدترین حملات در ناحیه کراسنودار واقع در جنوب روسیه و در یک پالایشگاه نفت انجام شده است.

بیشتر بخوانید: واپسین روز انتخابات رهبری‌شده در روسیه و فراخوان مخالفان

بر اساس این گزارش چهار پهپاد بر فراز مسکو، پایتخت روسیه سرنگون شده‌اند و همچنین مناطقی در بلگورود، کالوگا، اوریول، روستوف، یاروسلاول، کورسک و کراسنودار هدف قرار گرفته‌اند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

منابع روسی می‌گویند که حملات چهار پهپاد اوکراینی بر فراز منطقه مسکو که به گفته آن‌ها رهگیری و منهدم شده‌اند، بامداد امروز اتفاق افتاده است.

سرگئی سوبیانین، شهردار مسکو با انتشار مطلبی در کانال تلگرامی خود اعلام کرد که پدافند هوایی روسیه، دو پهپاد اوکراینی را بر فراز دوموددوو که فرودگاه مسکو نیز در آن واقع شده، سرنگون کرده است. گفته می‌شود که در پی این حمله فعالیت‌های فرودگاه مسکو محدود شده است.

بیشتر بخوانید: انتخابات در روسیه و در مناطق اشغالی اوکراین آغاز شد

شهردار مسکو همچنین مدعی شده که یک پهپاد در رامنسکویه و پهپاد دیگری در استوپینو منهدم شده و هیچ تلفات یا خسارتی وارد نکرده است. در حال حاضر امکان تایید و بررسی مستقل این اظهارات وجود ندارد.

ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه در واکنش به موج جدید حملات اوکراین اظهار داشت که “اوکراین سعی می‌کند با ایجاد هراس در رای‌دهندگان در بلگورود، در انتخابات روسیه اخلال ایجاد کند.”

روسیه همچنین از حمله پهپادهای اوکراینی به حوزه رای‌گیری در زاپوریژیا خبر داده است. بنا به اعلام منابع روسی، ارتش اوکراین با دو پهپاد به یک مرکز رای‌گیری در منطقه زاپوریژیا تحت اشغال روسیه حمله کرده است.

بیشتر بخوانید: انتخابات روسیه؛ پوتین طولانی‌تر از استالین بر اریکه قدرت

ولادیمیر روگوف، عامل اجرایی روسیه در منطقه اشغالی زاپوریژیا در اوکراین، روز یکشنبه اعلام کرد که در جریان حمله دو پهپاد اوکراینی به یک مرکز رای‌گیری، یک ساختمان آتش گرفت اما کسی در آن کشته یا مجروح نشد. از سوی دیگر مقامات اوکراینی از انجام حملات هوایی روسیه به بندر اودسا خبر داده‌اند.

روسیه از روز جمعه در حال برگزاری انتخابات سراسری است و کارشناسان، از آن جایی که ولادیمیر پوتین در این انتخابات هیچ رقیب و منتقدی ندارد، پیروزی او را قطعی می‌دانند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

به گفته مارکوس کایم، کارشناس مسائل دفاعی از موسسه بین‌المللی امور امنیتی آلمان در برلین، موفقیت‌های اخیر در جنگ اوکراین [و حملات این کشور] در خاک روسیه، نقطه عطفی در جنگ محسوب نمی‌شود. به گفته این کارشناس نظامی، “قدرت ولادیمیر پوتین بیش از حد مستحکم است” و اپوزیسیون روسیه نیز برای مقابله با آن “بیش از حد پراکنده” است.

معیشت ایرانی‌ها در آستانه نوروز؛ آمار بین‌المللی چه می‌گوید؟

وضع معیشت ایرانی‌ها روز به روز بدتر می‌شود. برای مثال قیمت گوشت طی یک سال گذشته دو برابر شده و تورم ۳۲ درصدی پیش‌بینی شده، اما دستمزدها فقط ۲۰ درصد افزایش خواهد یافت. گزارشی از دالغا خاتین‌اوغلو، تحلیلگر اقتصادی.در حالی که مردم ایران تورم ۴۷ درصدی را در سال جاری پشت سر گذاشتند و سال ۱۴۰۳ نیز صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی تورم بالای ۳۲ درصدی کرده است، حداقل دستمزدها فقط ۲۰ درصد افزایش می‌یابد. البته برآورد صندوق در ابتدای زمستان منتشر شده بود؛ زمانی که نرخ دلار ۵۳ هزار تومان بود، نه مانند اکنون که به ۶۰ هزار تومان اوج گرفته است.

تاکنون بارها گزارش‌های رسمی دولتی یا تحقیقات میدانی رسانه‌های داخلی ادامه روند نزولی وضعیت معیشتی مردم را تایید کرده، اما مقامات جمهوری اسلامی کماکان اصرار دارند و وانمود می‌کنند که ترجیح مردم ایران به جای رفاه و معیشت، حفظ جمهوری اسلامی است.

بی‌هیچ تردیدی چنین ادعایی نه با واقعیت‌های فساد گسترده حکومتی و نه با سرکوب‌های شدید و فضای خفقان حاکم بر جامعه ایران همخوانی دارد؛ مردمی که هر سال به بار مشکلات معیشتی آنها اضافه می‌شود و با کمترین اعتراضی به شدت سرکوب می‌شوند.

نتایج انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی نیز نشان می‌دهد که حاکمیت بدون توجه به خواست‌های مردم، کماکان سیطره خود بر قدرت را افزایش می‌دهد و امیدی به گشایش اقتصادی در کار مملکت و بهبود رفاه شهروندان نیست.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

سال ۱۴۰۱ ریال ایران به کم‌ارزش‌ترین ارز جهان تبدیل شد و در سال ۱۴۰۲ دوباره یک‌پنجم ارزش خود را از دست داد و انتظار می‌رود سیر نزولی ارزش ریال کماکان ادامه یابد.

کمتر آمار بین‌المللی‌یی وجود دارد که ایران از لحاظ یکی از شاخص‌های اقتصادی و انسانی در قعر جدول نباشد.

نکته مهم‌تر اینکه، خانوارهای ایرانی بسیاری از اقلام غذایی ضروری و هزینه‌های فرهنگی را از بودجه مصارف خانواده حذف کرده یا به شدت کاهش داده‌اند؛ موضوعی که تاثیرات مخرب درازمدت و عمیقی بر سلامت و آینده کودکان کشور خواهد داشت.

تنها نگاهی به سقوط سهمگین مصرف مواد پروتئینی و میوه‌جات کشور نشان می‌دهد که سلامت انسان‌ها، خصوصا کودکان تا چه میزان در معرض خطر قرار دارد.

مصرف گوشت

آمارهای جدید سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد، فائو، نشان می‌دهد که مصرف گوشت قرمز ایرانی‌ها در سال ۲۰۲۳ به ۷۳۲ هزار تن رسیده و تنها در سه سال افتی ۳۲ درصدی داشته است.

حتی مصرف گوشت مرغ در ایران در این مدت ۱۴ درصد افت نشان می‌دهد و اتفاقا بیشترین افت مربوط به سال ۲۰۲۳ است که نشان می‌دهد مردم ایران دیگر قادر به حفظ گوشت ارزان‌تر مرغ در سبد غذایی خود نیز نیستند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

بد نیست مقایسه‌ای با وضعیت سرانه مصرف گوشت شهروندان ترکیه و ایران داشته باشیم، چرا که هر دو کشور طی چند سال گذشته با تورم افسارگسیخته مواجه بوده‌اند، با این تفاوت که دولت ترکیه دستمزدها را همپای تورم افزایش داده، اما در ایران دولت مردم را به حال خود رها کرده و حتی بار مشکلات دولت را به گردن مردم انداخته است.

سرانه مصرف گوشت شهروندان ترکیه هم‌اکنون ۵۰ درصد بیشتر از شهروندان ایرانی است. در حالی که سرانه مصرف گوشت قرمز و سفید ایرانی‌ها در مجموع طی سه سال گذشته ۲۰ درصد افت کرده، این رقم در ترکیه حتی ۲۰ درصد افزایش یافته است.

حتی به رغم واردات گوشت منجمد بی‌کیفیت و نسبتا ارزان، طی یک سال گذشته قیمت گوشت در ایران دو برابر شده است.

امنیت غذایی

آخرین گزارش “امنیت غذایی” بانک جهانی نشان می‌دهد که ایران در میان ۱۰ کشور با بالاترین نرخ رشد اقلام غذایی قرار دارد.

از طرف دیگر آمارهای فائو نشان می‌دهد که سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی ایران از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱ هیچ تغییری نداشته و ۱۱ درصد ثابت مانده است. این نهاد بین‌المللی گزارش وضعیت دو سال گذشته را منتشر نکرده، اما گزارش مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که تولید ناخالص داخلی بخش کشاورزی طی دو سال گذشته در تمام فصول منفی بوده است.

از سوی دیگر طبق آمارهای گمرکی ایران، واردات اقلام اساسی که بخش اعظم آن را مواد غذایی تشکیل می‌دهد، در ۱۱ ماه سال ۱۴۰۲ حدود ۵ درصد کاهش یافته و به زیر ۱۸ میلیارد دلار رسیده است.

ایران طی ۱۱ ماه سال ۱۴۰۲ حدود ۳.۵ میلیارد دلار ذرت، ۲.۳ میلیارد دلار روغن خوراکی و بیش از ۲ میلیارد دلار دانه‌های روغنی، ۱.۲ میلیارد دلار برنج و یک میلیارد دلار گندم وارد کشور کرده است.

در کنار وضعیت اسفناک حوزه کشاورزی و بحران آب کشور، وضعیت دامداری نیز به شدت بحرانی است و آمارهای رسمی دولتی حاکی از افت ۲۹ درصدی تولید گوشت در کشور است.

همه این عوامل نشان می‌دهد که از یک‌سو کشور تا چه میزان به واردات اقلام غذایی وابسته است و از سوی دیگر سفره‌های مردم نیز تا چه حدی طی یک سال کوچکتر شده است.

آمارهای فائو نشان می‌دهد، شمار ایرانی‌هایی که توان تامین رژیم غذایی سالم را ندارند، از ۱۲ میلیون نفر در سال ۲۰۱۷ به ۲۶ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در سال ۲۰۱۱ رسیده است. هنوز آمارهای جدیدی درباره وضعیت سوءتغذیه در کشور منتشر نشده، اما با توجه به تشدید بحران معیشتی در کشور طی دو سال گذشته، شکی نیست که شمار این افراد افزایش چشمگیری داشته است.

تیرماه سال ۱۴۰۲ هادی موسوی‌نیک، مدیرکل پیشین دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، از بحرانی شدن “اوضاع سوءتغذیه در ایران” خبر داد و اعلام کرد که ۵۷ درصد ایرانیان سوءتغذیه دارند و بیش از ۱۴ میلیون کودک ایرانی کالری لازم را دریافت نمی‌کنند.

درآمد مردم

آمارهای بانک جهانی نشان می‌دهد که سرانه درآمد ناخالص ایرانی‌ها طی یک دهه گذشته نصف شده و به زیر ۴ هزار دلار رسیده است. برای مقایسه، این رقم در ترکیه بالای ۱۰ هزار دلار است.

متوسط دستمزدها در ایران نیز حدود ۳۳۰ دلار است، در حالی که در ترکیه ۸۸۷ دلار و در کشورهای عربی مانند عربستان، امارات و قطر به ترتیب ۲۳۰۰ دلار، ۴۱۰۰ دلار و ۵۸۰۰ دلار است. متوسط دستمزدها در ایران حتی در مقایسه با جمهوری آذربایجان و ارمنستان نیز ۴۵ درصد کمتر است.

البته این ارقام مربوط به متوسط دستمزد است، وگرنه حداقل دستمزد یک کارگر در ایران برای سال ۱۴۰۳ حدود ۸.۶ میلیون تومان یا ۱۴۳ دلار با نرخ کنونی ارز است.

اخیرا کارزار “مطالبه حداقل دستمزد ۱۵ میلیون تومانی برای سال ۱۴۰۳” در ایران به راه انداخته شد، اما به نظر نمیرسد دولت اهمیتی به این مطالبات بدهد.

این در حالی است که گزارش‌های کارشناسی غیررسمی و محاسبات فعالان حوزه کارگری نشان می‌دهد، هزینه زندگی یا سبد معیشت یک خانوار ایرانی دست‌کم ۲۸ میلیون تومان است.

ترامپ: اگر انتخاب نشوم، حمام خون راه می‌افتد

دونالد ترامپ باری دیگر با سخنان خود خبرساز شده است. او مدعی شده، “اگر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا انتخاب نشود، حمام خون به راه می‌افتد”. دموکرات‌ها این گفته او را فراخوان مردم به خشونت دانسته‌اند.دونالد ترامپ که علیرغم پرونده‌های متعدد قصد بازگشت به کاخ سفید را دارد، در طی یک سخنرانی در چارچوب کارزار انتخاباتی خود مدعی شد، اگر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر امسال “انتخاب نشود، حمام خون به راه می‌افتد”.

ترامپ شنبه ۱۶ مارس (۲۶ اسفند) در سخنرانی خود در برابر هوادارانش در اوهایو گفت: «اگر ما در این انتخابات پیروز نشویم، گمان نمی‌کنم که در این کشور دیگر انتخاباتی برگزار شود.» او افزود: «اگر من انتخاب نشوم، در سراسر کشور حمام خون به راه خواهد افتاد.»

به گزارش رسانه‌های خبری دقیقا مشخص نیست که منظور او چه بوده است. او پیش از گفتن این جملات در باره صنایع خودروسازی آمریکا سخن گفته بود.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

او با اشاره به برنامه‌های چین برای ساخت خودرو در مکزیک و عرضه آن در بازار خودرو در آمریکا تصریح کرد: «اگر من انتخاب شوم، آنان قادر به فروش خودروها نخواهند بود.» ترامپ سپس اضافه کرد: «اگر انتخاب نشوم، در سراسر کشور حمام خون به راه می‌افتد. این کوچکترین اتفاقی است که خواهد افتاد. ما شاهد حمام خون در کشور [آمریکا] خواهیم بود. اما آنان [چینی‌ها] قادر به فروش خودروها نخواهند بود.»

جیمز سینگر، سخنگوی کمپین انتخاباتی جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا اظهارات ترامپ در مورد “حمام خون” را محکوم کرد. او تصریح کرد: «بازنده انتخابات ۲۰۲۲ بار دیگر تهدید کرده که به خشونت سیاسی متوسل شود.»

بیشتر بخوانید: مایک پنس: از ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری حمایت نمی‌کنم

سینگر افزود، ترامپ خواهان تکرار رویداد ۶ ژانویه (حمله به کنگره) است، اما مردم آمریکا در انتخابات نوامبر بار دیگر شکست او را رقم خواهند زد، چرا که مخالف افراطگرایی او، خشونت‌گرایی او و انتقام‌جویی او هستند”.

در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ هواداران ترامپ در پی ناکامی او در انتخابات ریاست جمهوری به کنگره هجوم برده‌اند؛ رویدادی که به عنوان لکه‌ای سیاه در دموکراسی آمریکا ثبت شده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که در نوامبر امسال برگزار می‌شود، جو بایدن به عنوان نامزد دموکرات‌ها و دونالد ترامپ به عنوان نامزد جمهوری‌خواهان شرکت دارند. از هم اکنون پیدا است که پیکار انتخاباتی دو جناح یکی از سخت‌ترین نبردهایی طرفین در تاریخ این کشور خواهد بود.