ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشرو میثاق های آن

دانشجو

 

 

 این نیروها و طیف ها که چندان هم کوچک و خرد نیستند با رصد کردن وضعیت واقعی کشور به درستی درک کرده اند که راهی که مقام ولایت و نظامیان حاکم می روند هیچ سرانجامی به غیر از سقوط نخواهد داشت.

آنان بدون پیوستن به صفوف مردم و جنبش اعتراضی در صدد نجات تتمه ی میراث حکومت دینی و ریزه خواری بر سفره یی می باشند که با سیاست های علی خامنه یی و محمود احمدی نژاد هیچ آینده یی ندارد.

این طیف های راست و اصولگرا به تدریج در حال یکپارچه شدن برای حذف حداقل احمدی نژاد و حلقه ی اطرافیان وی بوده و از این طریق امیدوارند که بتوانند آب رفته را به جوی برگردانند. اصطکاک های فزاینده مجلس تحت رهبری علی لاریجانی، شورای مصلحت نظام و بخشی از قوه قضائیه با عملکردهای خلاف قانون دولت کودتایی احمدی نژاد در شرایطی که مرتبا مقام ولایت در حمایت از آن داد سخن برمی آورد و خواص بی بصیرت را به بیعت با خود دعوت می کند، گویای افول قدرتی می باشد که "هست" آن امروز در "نیست" و "بود" آن در "نبود" خلاصه می شود.

شکاف در درون جناح اصولگرا و اقتدارگرایان با چنان سرعتی در حال حرکت است که به نظر می رسد تبدیل شدن احمدی نژاد و حلقه ی اطرافیان وی به مهره سوخته چندان هم دور از ذهن نخواهد بود.

گسست کیفی اصلاح طلبان و پیوند آنان با جنبش اعتراضی در کنار گسست کمی اصولگرایان و افتراق آنان با دولت کودتایی، مسیر سقوط نظام ولایی را به یک امر اجتناب ناپذیر تبدیل کرده است.

در چنین وضعیتی تبدیل پتانسیل های انباشت شده و بالقوه جنبش اعتراضی به پتانسیل بالفعل در جهت اعمال تغییرات بنیادین، آینده ی روشنی را برای پیروزی چنبش دمکراتیک مردمی و شکست نهایی کوتاچیان به همراه خواهد داشت.

جنبش سبز اعتراضی با استفاده درست از این گسست های دوگانه و تعمیق مطالبات درونی خویش در نبرد پیش رو قادر خواهد بود تا از موانع و مشکلات کنونی در مسر تحقق اهداف مشروع و منافع توده های ایرانی بهره ی لازم را برای موفقیت کسب کند.

حکومت مستقر دیگر توان اعمال حاکمیت به شیوه ی گذشته را به صورت کمی و کیفی از دست داده است و به همین دلیل تنها به قدرت سخت افزاری خود تکیه کرده است.

تکیه صرف به سرنیزه در شرایطی که دیگر مولفه های قدرت از دست رفته است در نهایت می تواند زمان سقوط را بالا یا پائین کند و گرنه واقعیت سقوط یک امر اجتناب ناپذیر خواهد بود. تنها چیزی که می تواند روزنه های امید را برای حاکمیت نامشروع هم چنان باز نگاهدارد مماشات، عهدشکنی رهبران شاخص جنبش، تفرقه و اغتشاش در صفوف جنبش اعتراضی می باشد که به همین دلیل نیروهای سیاسی خواهان تغییرات بنیادین باید به شدت از غلتیدن در این ورطه دوری کنند.

روزهای حساسی که به زودی از راه خواهند رسید هر کدام می تواند کلید حل معمای قدرت در نبرد بین مردم و حکومت تلقی شود و به همین لحاظ می بایست با اتخاذ روش های متناسب با وضعیت میدان نبرد، دشمنان مردم را در گوشه ی رینگ به زانو درآورد.

فاجعه نفت در خليج مکزيک

ح-ک

آنچه که در خليج مکزيک در بخشی از اين آبهای گرانبار بنام (دييپ واتر = آبهای ژرف) رخ داده است يک ظاهر ويک باطن بسيار جالب توجهی دارد.

در اين ناحيه از خليج مکزيک، سکوی حفاری که با نام (ريگ) مشهور می باشد پس از يک انفجار و سوختن برای مدت دو روز به ژرفای آبهای خليج مکزيک فرو رفت.

سکوهای حفاری (ريگ) از ويژگی هایی برخورداراست. اين سکودر خليج مکزيک به شرکت بسيار بزرگی بنام (ترانس اوشن Transocean) تعلق دارد که يکی از بزرگترين شرکت های حفاری دنيا است. اين شرکت به نحوی با شرکت بريتيش پتروليوم (بی پی) مربوط است. حتا به ترتيبی که می توان گفت ترانس اوشن همان بريتيش پتروليوم است و بی پی همان ترانس اوشن است.

اين شرکت قرار بسته بود تا اين حفاری را با بکار گيری ريگ (سکوی حفاری شناور) در اين منطقه از جهان انجام دهد و قرارداد اين شرکت برای حفاری در سال 2013 به پايان می رسيد. چنانچه اين حفاری به نتيجه می رسيد ميليون ها دلار هزينه اين برنامه حفاری می گرديد زيرا فقط برای بوجود آوردن اين سکوی حفاری در سال 2001 مبلغ 350 ميليون دلار خرج شده بود.سکوهای حفاری که در آبها نصب می شوند بسيار عظيم و بسيار پرخرج و بسيار پيچيده و بسيار مسائل امنيتی در باره آنها درنظر گرفته است. اين سکو ها به جایی بند نيستند و تقريبا بصورت شناور در محل قرار دارند زيرا بند کردن يک چنين سکوی به اين عظمت و عرض و طول بسيار پيچيده تر از شناور ساختن آنها است. اين سکوی ويژه طوری ساخته شده بود که می توانستند آنرا پس از تمام شدن کار به جای ديگری حمل کنند ويا پس از بهره برداری در حفر چاه ديگر دوباره به سر همين چاه برگردانند. اما يک چنين هيولائی به دليلی که هنوز مشخص نشده است منفجر شده و به ژرفای دريا سقوط کرده است. چون چاه به نفت رسيده بود هنوز به دليل شکسته شدن لوله حفاری و لوله بهره برداری نفت می دهد و هنوز نتوانسته اند جلوی فوران زيردريایی نفت را بگيرند.

باتوجه به تعبيه بسياری از تکنولوژی های امنيتی وقوع فاجعه ای همانند آنچه در اين حادثه رخ داده است بعيد می باشد. زيرا همه گونه پيشبينی های لازم برای هرگونه خطر احتمالی شده

 

قبلی

برگشت

بعدی