آغاز سال تحصیلی جدید در سایه بُحران و جنگ


منصور امان

خانواده ها امروز فرزندان خود را در حالی به مدرسه و دبیرستان می فرستند که بی اطمینانی نسبت به آینده خود و آنها بیش از هر هنگام دیگر در جامعه موج می زند. حاکمان کشور روزنه های اُمید به فردایی بهتر را نه فقط برای کودکان و نوجوانان تخته کوب کرده اند و هر روز با اخبار دهشتناک تری اُفُقهای تیره را در پیش چشم نگران مردُم به تصویر می کشند.

سال تحصیلی جدید در یکی از بُحرانی ترین شرایط معیشتی، اقتصادی و سیاسی آغاز می شود: بسیاری از خانواده ها قادر به تامین لوازم ابتدایی و مورد نیاز فرزندان خود نیستند، مدارس برای تامین مخارج خود به باجگیری شهریه از آنها روی آورده اند، کمبود فضای آموزشی مدارس دو و حتی سه شیفته خلق کرده، تعداد مدارس مخروبه، بُخاریهای نفتی و کپرها رو به فزونی گذاشته، حُقوق مُعلمان رسمی، حق التدریسها، معلمان پیمانی و معلمان خرید خدمت فقط با وقفه های چندین ماهه پرداخت می شود، کمبود نیروی انسانی کیفیت آموزش را کاهش داده و ده ها چالش کلیدی دیگر که در حلقه مُحاصره آنها، “آینده سازان” پا به مدرسه و دبیرستان می گذارند.

فرزندان مقامات و اشراف حُکومتی، “گردن کُلُفتها”ی مُهرپیشانی و انگلهای اقتصادی اما نباید نگران این مُشکلات باشند؛ مدارس ویژه “آقازاده ها” با امکانات فوق العاده و خدمات لوکس پذیرای آنهاست. بسیاری از این مدارس به گونه مُستقیم توسُط مقامهای رسمی حاکمیت راه اندازی شده است که در میان آنها می توان خانواده آیت الله کنی، مُحمد خاتمی، امامی کاشانی، مُحسن هاشمی، حداد عادل و قالیباف را مُشاهده کرد.

راه حل حاکمیت برای فرونشاندن بُحران آموزش و پرورش، سرکوب و به زندان افکندن مُعترضان است. ده ها مُعلم مُعترض به این شرایط، به زندان، شلاق، تبعید و اخراج محکوم شده اند و کوشندگان صنفی آنها با پیگرد دایمی و شدید روبرو هستند. با این حال سه دور اعتصاب سراسری مُعلمان نشان داد که مُشکلات ریشه دار تر و فرهنگیان مُصمم تر از آن هستند که دستگاه سرکوبی بتواند آنها را به گونه خودخواسته از صورت مساله پاک کند.

سایه سیاه لفاظیها و تحریکات جنگ طلبانه پایوران سیاسی و نظامی ج.ا بر سر مدرسه ها، خانواده ها و مُعلمان گُسترده شده. آنها در حالیکه نهاد آموزش و پرورش را بیشتر و عمیق تر در باتلاق تخریب، بُحران مالی و فروپاشی فرو می برند و آینده دستکم ۱۴ میلیون کودک و نوجوان را سیاه می کنند، همچنان و سرسختانه در کار تشدید وخامت اوضاع و ولخرجی میلیتاریستی و توسعه طلبانه هستند.

از این جهت و تا آنجا که به سخت تر کردن زندگی تک تک مردُم برمی گردد، می توان ثبات در شیوه حُکمرانی ولایت فقیه را مُهر و امضا کرد. “نظام” به گونه ثابت هر سال زندگی را بر مردُم نسبت به سال پیش از آن سخت تر کرده و جامعه و کشور را به چاه های عمیق تری افکنده است. اول مهر، آخر این روند نیست، مگر آنکه توده به جان آمده بر آن نُقطه پایان بگذارد.