نمایش “داستان دو مرد”؛ تابویی که شکسته شد

موضوع نمایش “داستان دو مرد” عشق‌ قدیمی و ابرازنشده دو مرد است که بعد از سال‌ها یکدیگر را می‌بینند. این نمایش تنها یک بار در شهر کلن آلمان به اجرا درآمد و رضا علامه‌زاده کارگردان آن با تشویق بسیار تماشاگران روبرو شد.نمایش “داستان دو مرد” به کارگردانی و نویسندگی رضا علامه‌زاده و با بازی هومن آذرکلاه، حمید رضا جاودان و سپیده شکری یکشنبه شب ۱۲ نوامبر در سالن شهرداری کالک kalk از توابع شهر کلن آلمان به روی صحنه رفت.

این نمایش داستان دو دوست قدیمی (فیروز و هادی) است که در میان‌سالی یکدیگر را بعد از سالها در آلمان ملاقات می‌کنند و در طول بازگویی خاطرات‌شان مشخص می‌شود که این دو زمانی عاشق هم بوده‌اند.

یکی از این دو نفر (فیروز) بیمار است و امید چندانی به زنده ماندن ندارد و تنها آرزویش این است که هنگام مرگ “سر بر سینه کسی بگذارد که دوستش دارد”. فیروز در بازگویی خاطراتش شاید برای اولین بار تلخ‌ترین حادثه زندگی‌اش را نیز روایت می‌کند: او در دوران سربازی‌اش در ایران پس از آنکه در یک جشن با لباس زنانه رقصید، مورد تجاوز جنسی افسر مافوقش قرار می‌گیرد.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

این دو مرد میانسال حتی حالا که هر دو در کشوری اروپایی یکدیگر را ملاقات می‌کنند نیز مستقیما اشاره‌ای به آنچه بین‌شان بوده نمی‌کنند و تنها با اشاراتی غیرمستقیم از حسی که به یکدیگر داشته‌اند سخن می‌گویند.

نمایش با مرگ فیروز در آغوش هادی پایان می‌گیرد؛ مرگی که آرزویش را داشت: سرگذاشتن بر سینه کسی که دوستش داشت و بوسه هادی بر صورت فیروز؛ ابراز عشقی دیرهنگام.

مرگ یکی از دو کاراکتر می‌تواند اشاره‌ای به این موضوع هم باشد که عشق به همجنس حتی حالا و حتی در اروپا همچنان با ناکامی روبروست .

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

رضا علامه‌زاده در این باره می‌گوید: «شکی نیست که مسئله همجنسگرایی همچنان و حتی در پیشرفته‌ترین کشورها با مشکل روبروست. قوانین البته حمایت می‌کند اما مردم لزوما نه. اخبار حمله به دیسکوها و محل‌های تجمع همجنس گرایان نشانه همین موضوع است. تنها تفاوت با ایران و کشورهای اسلامی این است که قوانین عوض شده و قانون این اجازه را نمی‌دهد اما مردم عوض نشده‌اند و این مشکل از این زاویه همچنان پابرجاست.»

از یک رمان تا این نمایش

رضا علامه‌زاده به دویچه‌وله می‌گوید موضوع عشق به همجنس همواره یکی از دغدغه‌های ذهنی‌اش بوده و او اولین بار در رمان “تابستان تلخ” که ۲۵ سال پیش نوشته شده، به این موضوع اشاره کرده است.

علامه‌زاده در این باره که چرا امروز این کار را به نمایش درآورده، می‌گوید: «کار هنری اینطور نیست که زمان داشته باشد و تو الان یک کاری را بکنی و فردا نکنی من اصلا به این اعتقاد ندارم. مسئله آمادگی ذهنی است که ببینی به اندازه کافی راجع به موضوع شناخت داری، آمادگی ذهنی‌اش را داری و احساس می‌کنی که باید آن را بگویی. اینها سوژه‌هایی است که همیشه وجود داشته، مسائلی است که یک هنرمند همیشه به آن فکر کرده بنابراین یک روزی توانسته کار کند که آن روز امروز است.»

بیشتر بخوانید: فیلم جدید رضا علامه‌زاده به مادران خاوران تقدیم شد

علامه‌زاده می‌گوید در رمان “تابستان تلخ” موضوع اصلی همجنس‌گرایی نیست و تنها “بخشی از قصه است” اما همجنس‌گرایی در نمایش “داستان دو مرد” موضوع اصلی است.

او از دوکاراکتر رمانش در این نمایش استفاده کرده و می‌گوید: «در حقیقت من اون دوتا کاراکتر را با همان دو نام، ۵۰ سال آوردم به جلو.»

اجرایی فقط برای یک بار

سالن نمایش شهرداری کالک کاملا پر بود. ایرانیان حتی از شهرهای اطراف کلن نیز برای دیدن این نمایش آمده‌ بودند. تشویق حضار و گفت و گوهای پس از اجرا و اشک‌هایی که سرازیر شد، نشان از این داشت که “تابوی” عشق میان دو مرد همسال لااقل در بخشی از جامعه ایرانی شکسته شده است.

با این همه اما این نمایش تنها یک بار در شهر کلن آلمان به روی صحنه رفت و فعلا چشم‌انداز دیگری برای اجرا ندارد.

رضا علامه‌زاده پس از اجرا به شدت درگیر بود، درگیر جمع کردن وسایل صحنه، بار کردن آنها در کامیون و راهی شدن به سمت پاریس. او که مقابل ضبط روشن ما برای مصاحبه بارها از طرف گروه خطاب قرار گرفت، درباره علت تک اجرایی بودن این نمایش گفت: «به همین دلیل که می‌بینید….من باید همه کار را خودم انجام دهم، از پیدا کردن محل نمایش تا بار کردن وسایل صحنه در کامیون، چطور می‌توانیم اجرای دیگری داشته باشیم؟»

این مسئله یکی از مشکلات تاتر ایرانی در تبعید است؛ پراکندگی جغرافیایی ایرانیان، نبود امکانات مساوی در همه شهرها و نبود حمایت مالی از تئاترهایی که کاملا به زبان فارسی هستند.

اما شاید و در صورت حمایت کافی، این نمایش که شاید اولین تئاتر ایرانی است که به موضوع همجنس‌گرایی بین دو مرد می‌پردازد، بتواند در آینده اجراهای بیشتری داشته باشد.

رضا علامه‌زاده می‌گوید: «آرزومندم که بعد از این اجرا و انتشار خبر آن حامیانی پیدا شوند. الان هم از سوئد و کانادا صحبت‌هایی شده و امیدوارم در عمل پا پیش بگذارند و تدارکات را انجام دهند تا من فقط کار خودم را انجام دهم. من در این اجرا همانطور که می‌بینید، همه کارها را خودم انجام دادم اما اگر امکانات فراهم شود حتما اجراهای دیگری را به صحنه می‌بریم.»