Previous Next

بحران منابع غذایی؛ دیدار وزرای گروه هفت، قطع صادرات گندم هند

وزرای کشاورزی هفت کشور صنعتی جهان، شنبه ۱۴ مه درباره بحران منابع غذایی در دنیا پس از جنگ اوکراین گفت و گو می‌کنند. هم‌زمان هند اعلام کرد که صادرات گندم را متوقف می‌کند. این کشور دومین تولیدکننده گندم در جهان است.وزرای کشاورزی هفت کشور صنعتی دنیا، پیش از ظهر شنبه ۱۴ مه در شهر اشتوتگارت آلمان با یکدیگر ملاقات می‌کنند. هدف از این نشست، بررسی مشکلات بزرگی است که به خصوص پس از حمله روسیه به اوکراین، تامین نیازهای غذایی کشورها را تهدید می‌کند. کمبود غلات از جمله متوجه کشورهای ثروتمند نیز می‌شود.

محور گفت‌وگوها این است که چطور می‌توان تاثیرات تغییرات اقلیمی، خاک، آب و هوا بر منابع طبیعی را کاهش داد. پس از حمله روسیه به اوکراین امنیت غذایی بین‌المللی یکی از دغدغه‌های اصلی سیاستمداران شده است. اوکراین بزرگترین صادرکننده غلات در جهان است.

آلمان در حال حاضر ریاست گروه هفت را بر عهده دارد. این گروه شامل کشورهای آمریکا، کانادا، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و ژاپن است.

رایزنی‌های آلمان و اوکراین

بازار غلات در سراسر جهان پس از جنگ اوکراین دچار آشفتگی شده است. این کشور سعی می‌کند در خلال جنگ طاقت‌فرسا با روسیه غلات به دنیا برساند.

در همین رابطه روز جمعه ۱۳ مه، جم اوزدمیر وزیر کشاورزی و تغذیه آلمان با همتای اوکراینی خود گفت و گو کرد. این دو مقام در این باره به مشورت پرداختند که چگونه می‌توان به کشور جنگ‌زده اوکراین کمک کرد. تمرکز اصلی گفت و گوها بر مسیرهای جایگزین صادرات غلات از طریق جاده، راه آهن و رود دانوب بود.

به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

بنادر اوکراین در دریای سیاه که مبدأ اصلی صادرات غلات این کشور به اروپا و جهان هستند، توسط ارتش روسیه محاصره شده‌اند.

بحران جهانی مواد غذایی همچنین یکی از موضوعات مورد بحث در گفت و گوی تلفنی اولاف شولتس صدراعظم آلمان با ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه در روز جمعه بود. به گفته سخنگوی دولت آلمان، صدراعظم این کشور به طور مشخص مسئولیت روسیه در این باره را یادآور شد.

قطع ناگهانی صادرات گندم هند

در میانه بحران جهانی منابع غذایی، هند روز شنبه ۱۴ مه اعلام کرد که صادرات گندم خود را متوقف می‌کند. این کشور پیشتر گفته بود رکورد صادرات گندم را در سال جاری خواهد شکست. دلیل این تصمیم، افزایش ناگهانی و شدید دمای هوا در هند اعلام شده که با گران‌تر شدن بهای گندم برای مصارف داخلی همراه بوده است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

دولت هند گفته همچنان به صادرات برای اسناد اعتباری که پیشتر صادر شده‌اند و نیز برای کشورهایی که “در نیاز شدید امنیت غذایی” هستند ادامه خواهد داد.

هند دومین کشور تولیدکننده گندم در جهان است. خریداران جهانی گندم پس از قطع صادرات این ماده غذایی حیاتی از دریای سیاه، به هند روی آوردند. هند نیز قول داده بود که رکورد صادرات گندمش را امسال به ۱۰ میلیون تن برساند.

قطع صادرات گندم هند می‌تواند قیمت جهانی این ماده غذایی را به سطح جدیدی برساند و به مصرف‌کنندگان کشورهای فقیر آسیا و افریقا ضربه بزند.

در پی موج ناگهانی و شدید گرمای بی‌سابقه در هند در اواسط ماه مارس، قیمت گندم به بالاترین حد خود رسید؛ ۲۵ هزار روپیه (حدود ۳۲۲ دلار) در هر تن. در پی این افزایش قیمت، دولت حداقل قیمت ثابت حمایتی را ۲۰ هزار و ۱۵۰ روپیه برای هر تن گندم اعلام کرد.

مک فارلین، عامل اصلی ماجرای “ایران کنترا” درگذشت

رابرت مک فارلین مشاور امنیت ملی رونالد ریگان در سن ۸۴ سالگی درگذشت. او عامل اصلی فروش مخفیانه اسلحه به تهران در خلال جنگ ایران و عراق بود که با هدف آزادی گروگان‌های آآمریکایی حزب‌الله در لبنان انجام شد.خانواده مک فارلین اعلام کردند که رابرت مک‌فارلین روز پنج‌شنبه ۱۲ مه در حالی که برای یک سفر خانوادگی در ایالت میشیگان بوده به علت بیماری ریوی و در سن ۸۴ سالگی درگذشته است.

او مشاور امنیت ملی دولت دونالد ریگان بود و پس از ماجرای “ایران کنترا” برای همیشه از صحنه سیاست آمریکا کنار رفت.

“ایران کنترا” نامی است که بر رسوایی سیاسی دولت دونالد ریگان در سال ۱۹۸۸ گذاشته شده است. در این ماجرا فاش شد که دولت ریگان از سال ۱۹۸۵ به طور پنهانی به ایران که در حال جنگ با عراق بود، اسلحه فروخته تا ایران برای آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان تلاش کند.

پول حاصل از فروش این اسلحه به مخالفان دولت وقت چپ‌گرای نیکاراگوئه موسوم به “ساندینیست‌ها” داده شد که با دولت در حال جنگ بودند و قصد سرنگونی حکومت مارکسیستی نیکاراگوئه را داشتند.

هردوی این اقدامات غیرقانونی بود؛ هم فروش اسلحه به ایران که تحت تحریم‌های شدید آمریکا قرار داشت و هم رساندن پول به مخالفان دولت رسمی نیکاراگوئه. مک فارلین دادگاهی شد و اعتراف کرد که به کنگره دروغ گفته است.

به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

نیویورک تایمز در گزارشی درباره مرگ مک فارلین نوشته که او تنها یکی از عاملان عملیاتی بود که عده زیادی در آن مشارکت داشتند. مک فارلین با همکاری سازمان سیا از کاخ سفید بیرون رانده شد. با این حال او خودش در مصاحبه‌های بعدی تایید کرد که مقصر بوده و گناهش را پذیرفت. این درحالی است که سایر عوامل این رسوایی یا از این عملیات دفاع کردند و یا مسئولیت‌شان در آن را انکار کردند.

اقدام به خودکشی

پیامدهای این رویداد برای مک فارلین آن‌قدر شدید بود که او در فوریه ۱۹۸۷ در خانه‌اش با خوردن قرص والیوم اقدام به خودکشی کرد. اما همسرش او را به بیمارستان رساند و مک فارلین از مرگ نجات پیدا کرد. او هفته‌ها در بیمارستان تحت درمان روحی قرار داشت.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

مک فارلین پیش از اقدام به خودکشی با اشاره به سنت ژاپنی “هاراگیری” از “خودکشی شرافتمندانه” صحبت کرده بود با این حال پس از خودکشی‌اش در یک مصاحبه گفت که این راه با فرهنگ مدرن آمریکایی همخوانی ندارد و برای بیشتر مردم رفتار قابل قبولی نیست.

مک فارلین از طرفداران سرسخت ترمیم روابط با ایران بود، به طوری که پس از ترک کاخ سفید در سال ۱۹۸۷ به درخواست ریگان به طور مخفیانه و ناشناس به ایران سفر کرد. او پس از این سفر گفت که در آنجا با مقامات مختلف ملاقات کرده، اما متوجه شده که این جلسات اتلاف وقت بوده است.

ظاهرا نتایج فروش اسلحه به ایران برای آمریکا پربارتر بود چرا که چند گروگان غربی در لبنان آزاد شدند، البته نه همه آنها و نه آن تعدادی که وعده داده شده بود. پس از آن نیز دوباره افراد دیگری به گروگان گرفته شدند.

جهان سراسر آشوب ما در عکس‌های منوچهر دقتی

“آنچه من با قلم‌نور نوشتم” خاطرات منوچهر دقتی است از سال‌ها کار عکاسی در جهان. او پشت تصویرهایی را بازمی‌گوید که باعث شهرتش شده‌اند. عکس را می‌بینیم، دقتی اما در خاطراتش از موقعیت‌هایی می‌گوید که در عکس‌ها نمی‌بینیم.منوچهر دقتی یکی از شناخته‌ترین چهره‌های عکاسی در جهان است. عکس‌های او از مناطق آشوب‌زده و ناامن جهان بر صفحات مشهورترین نشریات دنیا نقش بسته‌اند. به عنوان عکاس- خبرنگار با خبرگزاری­‌ها و مطبوعات بین‌المللی­ از­ جمله خبر­گزاری ­فرانسه و سیپا و مجله‌­های تايم، نیوزویک، لايف، پاری مچ و اشترن همکاری داشته است. هم او از جمله کسانی بود که نخستین عکس‌ها را از انقلاب، جنگ ایران و عراق، کشتار در کردستان و اعدام دگراندیشان در ایران برای خبرگزاری‌های جهان ارسال داشت.

در جهان کهن علم را با خرد، شعر را با خیال و تاریخ را با حافظه در رابطه می‌دانستند. رویدادها می‌بایست از طریق حافظه به دیگران منتقل می‌شد و بعدها در همین رابطه مکتوب. شاید به همین علت بوده است خویشاوندی تاریخ با داستان.

تاریخ رخدادی‌ست در رابطه با قوم، قبیله و یا ملتی. داستان نیز روایت همین رخداد است در فرد و تأثیر آن بر او. هر دو در گذشته اتفاق افتاده‌اند. هر دو بر تجربه استوارند. در همین رابطه شاید بتوان گفت، داستان در واقع تاریخ شخصی انسان‌هاست و با فردیت آن‌ها سر و کار دارد. داستان زندگی کسی است و یا کسانی که با هم در رابطه بوده‌اند. این خود علتی‌ست که خاطرات را از یک سو به داستان نزدیک می‌کند و از دیگر سو با تاریخ در پیوند قرار می‌دهد.

خاطرات حافظه‌ای‌ست که نقل می‌شود و تجربه‌ای را روایت می‌کند. هر خاطره‌ای از زمان و مکانی می‌گوید. ارزش آن اما در بیان کشمکش‌هایی نهفته است که به نظر راوی مهم بوده‌اند. این کشمکش‌ها می‌تواند فردی باشد؛ رابطه فرد راوی با جامعه و یا کسانی از جامعه. می‌تواند ناظر باشد؛ ناظر درگیری‌های جاری بر جامعه؛ جنگ و نبرد قدرت.

با پیدایش عکس و عکاسی، فصلی نو نیز در روایت‌های تاریخی آغاز شد. هر عکس نشان از حادثه‌ای دارد و می‌تواند روایتی تصویری از یک رویداد باشد. تاریخ به روایت تصویر را عمری دراز نیست، ولی عکس‌هایی در همین تاریخ کوتاه یافت می‌شوند که هر یک خود کتابی‌ست نانوشته.

پیدایش عکس تحولی نیز در روزنامه‌نگاری و گزارشگری به همراه داشت. “عکاس خبرنگار” و “خبرنگار عکاس” در کنار عکس‌های خبری خود به رشته‌ای در روزنامه‌نگاری تبدیل شد؛ رشته‌ای که سوی دیگر آن با هنر عکاسی در رابطه قرار داشت.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

هنر عکاسی از جمله هنرهایی‌ست که زبان خویش دارد؛ زبانی قابل فهم برای همگان که محتاج ترجمه نیست. به قول منوچهر دقتی: «عکس سندی غیرقابل انکار است که تاریخ را به ثبت می‌رساند و ماندنی می‌شود. و از آن‌جا که زبانی بین‌المللی است، برای همه انسان‌ها قابل درک و فهم می‌باشد.»

خاطرات منوچهر دقتی در واقع تاریخ و یا بخشی از تاریخ است در جهان سراسر آشوب معاصر. برای او مهم این نیست که به کجای جهان سفر می‌کند. این اما مهم است که تاریخ را در یک لحظه و در یک “آن” ثبت کند.

این یک آن می‌تواند روزهای انقلاب در ایران باشد، زندانیان سیاسی در اوین باشد، جوخه‌های مرگ صادق خلخالی در کردستان باشد و یا جبهه‌های جنگ ایران و عراق. این یک آن می‌تواند “غزه” باشد که یاسر عرفات پس از ۲۷ سال تبعید بر خاک آن گام می‌گذارد و یا سودان غرق در جنگ؛ می‌تواند جنگ سارایوو باشد و یا فقر و گرسنگی در آفریقا؛ می‌تواند جنگ خلیج فارس باشد در عراق و کویت و حضور نظامی آمریکا در آنجا؛ می‌تواند افغانستانی باشد که از سلطه طالبان رها گشته و می‌کوشد بر خرابه‌های به‌جا مانده، زندگی نوینی را بنیان گذارد.

منوچهر دقتی به اعتبار خاطرات خویش، پنداری آماده بوده است تا در هر گوشه از جهان که به آشوب گرفتار آمده، حضور یابد. او عامدانه انگار دوست دارد گزارشگر جهانی باشد که نگاه به نیستی دارد. در این راه بارها تا پای مرگ پیش رفته، مجروح شده و بازداشت گشته، اما دگربار استوارتر از پیش گام در این راه گذاشته است.

نخستین‌بار مرگ را در روزهای انقلاب تجربه می‌کند: «صدای گلوله‌ها را اطراف سرش می‌شنید. هیچ‌کدام به او اصابت نکرد. گلوله‌ها به دیوار پشت سرش فررفته و گردوغبار برخاسته از آن، روی صورتش نشسته بود… سرش را بلند کرد. به اطراف نگاه کرد؛ نه، من هنوز شهید نشده‌ام. تیرشان به خطا رفت…». پس از آن بارها در دیگر مناطق جهان مجروح می‌شود، در بیمارستان بستری می‌شود و مدتی از ادامه کار بازمی‌ماند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

تاریخ نه روایت رخدادها، بل‌که تفسیر آن‌هاست و همین‌جاست که نگاه و نگرش راوی در آن نقش می‌آفریند و به آن اعتبار می‌بخشد. در خوانش هر تاریخی، پذیرفتن نسبی بودن واقعیت آن امری‌ست لازم. تاریخ می‌تواند به روایت دولت‌ها و قدرت‌ها نیز بازسازی شود تا به ابزاری برای حفظ قدرت تبدیل شود. نمونه روشن آن را می‌توان در تاریخ‌سازی‌های حکومت شوروی، نازیسم هیتلری و یا حکومت‌های خودکامه‌ای چون جمهوری اسلامی بازیافت.

قدرت می‌کوشد از تاریخ و حافظه تاریخی یک هویت ملی بسازد و در این راه، سرزمین و زبان و مذهب و حتی ایدئولوژی را به یک احساس “تعلق جمعی” تبدیل می‌کند و از آن یک “حافظه تاریخی” جدید بسازد که محتاج بدان است.

منوچهر دقتی در عکس‌های خویش همیشه کوشیده است روایتی را در برابر روایت رسمی قرار دهد. در خاطرات خویش از همین دگرسان بودن می‌گوید. روایت‌های او از هجوم رژیم نوبنیاد جمهوری اسلامی به کردستان، از جبهه‌های جنگ، از حادثه طبس و موج اعدام‌ها، همه در برابر تاریخ رسمی جمهوری اسلامی است، و در این راستا نو و خواندنی‌.

طبیعی‌ست با انتشار عکس‌های او بر نخستین صفحه‌های نشریات معتبر جهان و دریافت جوایزی جهانی، امکان حضور او نیز در ایران مشکل گردد. دقتی از دوستی می‌شنود که قصد بازداشت و کشتن او را دارند. از فرصت استفاده می‌کند و از کشور می‌گریزد.

منوچهر دقتی در گریز از ایران و اقامت در فرانسه، با تجربه‌ای گران و اعتباری که داشت، کار خویش را این‌بار در دیگر نقاط ناامن جهان ادامه می‌دهد. برای تأسیس خبرگزاری فرانسه در آمریکای مرکزی عازم کاستاریکا می‌شود. با چریک‌های غیردولتی السالوادر تماس می‌گیرد. به میان آنان می‌رود و از آنان گزارش تهیه می‌کند. در نیکاراگوئه با ساندنیست‌ها و شورشیان کنترا رابطه برقرار می‌کند. از مبارزه علیه حکومت‌ها و قاچاق مواد مخدر می‌نویسد. از همان “کنترا”های مزدوری که سیا پشتیبان آنان بود و برای دلار می‌جنگیدند: «دلاری که از معاملات سری تسلیحاتی بین آمریکا و ایران و دیگر کشورها به دست می‌آمد». او در همین ایام شاهد پایان درگیری‌های منطقه نیز هست. از روزی یاد می‌کند که قرارداد صلح در کاستاریکا بین رئیس جمهور و چریک‌ها امضا شد.

در جنگ خلیج فارس، آنگاه که از دامنه جنگ کاسته می‌شود، روزی در کویت بر حسب اتفاق، اکبر هاشمی رفسنجانی مشتاق ملاقات با اوست. منوچهر کنجکاو می‌پذیرد. هاشمی رفسنجانی با وعده‌هایی فراوان، از او می‌خواهد تا از تسلیحات مدرن آمریکا برایشان عکس بگیرد. پاسخ منوچهر دقتی اما معلوم است: «چطور به خودتان جرأت می‌دهید که از من بخواهید تا برایتان جاسوسی بکنم؟»

در جنگ سارایوو او شاهد به آتش سوختن کتابخانه ملی بوسنی است که هدف حملات توپخانه صرب‌ها شده است: «دو میلیون جلد کتاب شامل دست‌نوشته‌های نادر مربوط به قرون وسطی و اسناد باارزش تاریخی، در آتش از بین رفتند.» و به همراه مردم نابود شدند.

در فرآیند صلح خاورمیانه در پی پیمان اسلو، سرانجام اسحاق رابین و یاسر عرفات پیمان صلح را امضا می‌کنند. روز بعد یاسر عرفات پس از ۲۷ سال تبعید گام به غزه می‌گذارد. عکس‌های منوچهر دقتی از این مراسم به عنوان اسنادی معتبر در جهان خواهند ماند. او از موقعیت استفاده کرده، از زندگی مردم مناطق “خودگردان” نیز گزارش تهیه می‌کند. او از ترور اسحاق رابین نیز می‌نویسد که مدت زمانی کوتاه پس از پیمان صلح صورت گرفت: «عواقب آن ترور برای فرآیند صلح وحشتناک بود.»

در کنار صدها حادثه سیاه و خونین که منوچهر دقتی روایت می‌کند، سفر به آمریکا در جمع همراهان ژاک شیراک برای دیدار با بیل کلینتون در کاخ سفید، شاید تنها سفر حرفه‌ای وی باشد که در صلح و شادی صورت گرفت. در این دیدار سران بسیاری از کشورها، از جمله پرنس چارلز ولیعهد بریتانیا نیز حضور داشتند.

در افغانستان اما همه چیز پنداری فرق می‌کند. در این‌جا یک تعلق خاطر نیز نقش بازی می‌کند. زبان مشترک به علایق مشترک پر و بال می‌دهد. افغانستان پس از طالبان محتاج بازسازی‌ست. منوچهر به اتفاق برادرش رضا دقتی که او نیز چهره‌ای مشهور و آشناست در هنر عکاسی در جهان، تصمیم می‌گیرند مؤسسه‌ای برای آموزش عکاس خبری بنیان گذارند. این مدرسه که “آینه” نام داشت تا خروج آمریکا و متحدانش از افغانستان فعال بود، صدها عکاس خبری آموزش داد و فارغ‌التحصیلانی از آن هم‌چون مسعود حسینی با کسب جایزه پولیتزر در جهان مشهور شدند.

سودان، سوریه، ترکیه، جمهوری آذربایجان، شرق آفریقا، مصر و سرانجام کار در سازمان ملل باعث شد که منوچهر دقتی همیشه و هم‌چنان در سفر بماند.

منوچهر دقتی از سال ۲۰۱۴ میلادی به اتفاق همسرش اورسولا یانسن، نویسنده و باستان‌شناس ایتالیایی، در جنوب این کشور ساکن است. و این زمانی است که «در ایران هنوز ملاها سر کارند و تا زمانی که در قدرت‌اند، به سرکوب خشن، دستگیری و کشتن مردم ادامه خواهند داد. همان‌گونه که در چهل سال گذشته کرده‌اند».

اورسولا یانسن تصمیم می‌گیرد یادمانده‌های منوچهر دقتی را در زمانی که همه مجبورند به علت همه‌گیری ویروس کرونا خانه‌نشین شوند، مکتوب کند: «پاره‌ای از داستان‌هایش را شنیده‌ام. پاره‌ای از آن‌ها اما، برایم تازگی دارند. خیلی از خاطرات منوچهر باورنکردنی به نظر می‌رسند؛ اما واقعی و هیجان‌انگیزتر از رمان‌های تخیلی‌اند. در پی یافتن منبع الهامی برای نوشتن رمان بعدی‌ام، به این فکر می‌افتم که من نه تنها منبع منحصر به فرد وقایع، بل‌که شخصیت اصلی رمانم را هم در کنار خود دارم. به همین دلیل تصمیم گرفتم سرگذشت منوچهر را در قالب یک رمان درآورم. اگرچه از کارآکتر زندگینامه‌ای و روایت‌‌گونه آن هم نمی‌توانم صرف‌نظر کنم». نویسنده با مهارت از عهده این کار برمی‌آید و با وام گرفتن از ساختار داستان‌نویسی، خاطرات منوچهر دقتی را به جذابیت یک رمان مکتوب می‌کند. خواننده در این اثر پنداری به تاریخ در داستان گوش می‌سپارد تا بشنود آن‌چه را که منوچهر دقتی در بطن تاریخ ایران و جهان از خویش روایت می‌کند.

خاطرات منوچهر دقتی نخست به زبان ایتالیایی و انگلیسی منتشر شد. انتشارات “گوته و حافظ” در آلمان نخست نسخه آلمانی آن را منتشر کرد و سپس نسخه فارسی آن را با برگردان سهراب معینی.

مطالب منتشر شده در صفحه “دیدگاه” الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

ایرنا دستگیری ۲۲ نفر در اعتراضات مردمی را تایید کرد

همچنان فیلم‌هایی از اعتراضات به افزایش قیمت مواد غذایی در شهرهای مختلف ایران در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود. ایرنا اما مدعی شده که اعتراضاات پایان گرفته‌ و وضعیت عادی است، در عین حال دستگیری ۲۲ نفر را تایید کرده است.خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، ایرنا، اعتراضات به افزایش قیمت مواد غذایی در شهرهای ایران را تایید کرد. این خبرگزاری دولتی روز جمعه طی گزارشی از “اعتراضات پراکنده در تعداد محدودی از شهرها”ی ایران خبر داده بود.

ایرنا نوشته بود که در شهرهای درود در استان لرستان، اندیمشک، ایذه و دزفول در خوزستان، یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد، شهرکرد و جونقان در چهار محال و بختیاری، خرم آباد، فارسان در استان چهارمحال و بختیاری و فشافویه در استان تهران مردم در اعتراض به گرانی مواد غذایی به خیابان‌ها رفته و در برخی مناطق به سوپرمارکت‌ها و مغازه‌ها حمله کرده‌اند.

بر اساس این گزارش ۱۵ نفر در دزفول و ۷ نفر در یاسوج دستگیر شدند. همچنین در شهرستان ایذه یک مسجد به آتش کشیده شده است.

به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

این در حالی است که در شبکه‌های اجتماعی ویدیوهایی منتشر شده که در آن صدای تیراندازی شنیده می‌شود. یکی از این ویدیوها منتسب به شهر بروجرد و دیگری منتسب به شهرستان فارسان در چهار محال و بختیاری است.

آرش صادقی، زندانی سیاسی سابق نیز ویدیویی از اعتراضات منتشر کرده که در آن صدای تیراندازی شنیده می‌شود و محل این ویدیو را شهر رشت اعلام کرده است.

اکانت “رسانه سپیده‌دم” خبر داده که نیمه شب جمعه ۲۳ اردیبهشت، ماموران امنیتی با هجوم به منزل حبیب فدایی جونقانی که از او به نام یکی از “رهبران میدانی” اعتراضات جونقان در چهار محال و بختیاری نام برده شده، او و پسرش را بازداشت کرده‌اند.

در حالی که در شبکه‌های اجتماعی فیلم‌هایی از هجوم مردم به فروشگاه‌های مواد غذایی منتشر شده، خبرگزاری ایرنا جمعه شب با انتشار فیلم‌هایی مدعی شده که در فروشگاه‌ها در شهرهای مختلف مواد غذایی به اندازه کافی وجود دارد و مردم در آرامش در حال خرید هستند.

جداسازی زنان از مردان در رستوران‌ها و پارکها، قدم بعدی طالبان در افغانستان

منابع خبری گزارش می‌دهند‌، جداسازی زنان و مردان در رستوران ها و پارکهای هرات آغاز شده است. اداره محلی امر به معروف و نهی از منکر طالبان در ولایت هرات به رستوران‌های این شهر دستور داده تا اجازه ندهند اعضای زن و مرد خانواده‌ در کنار هم غذا صرف کنند. با اجرای این طرح بخش خانوادگی رستورانها حذف شده و زنان باید در بخش زنانه و مردان در بخش مردانه غذا بخورند.

رهبر طالبان روز شنبه هم طی حکمی اعلام کرده بود که زنان افغانستان باید صورت خود را در اماکن عمومی با استفاده از برقع بپوشانند و تنها چشمهایشان بیرون باشد.

تشدید محدودیت‌های فزاینده بر زنان توسط طالبان، واکنش جامعه جهانی و بسیاری از فعالان مدنی را در پی داشته است.

وحید پیمان روزنامه‌نگار و دیپلمات سابق وزارت خارجه افغانستان در گفتگوی اختصاصی با صدای آمریکا در این رابطه گفت: «یکی از مشکلات اساسی این است که افغانستان طی بیست سال گذشته تغییر کرده اما طالبان تغییر نکرده‌اند. جامعه افغانستان طی بیست سال دموکراسی، متحول شده اما طالبان همچنان چند دهه عقب‌تر از جامعه افغانستان هستند.»

او درباره مسئله قوانین سختگرانه علیه زنان افغانستان به نبود اتفاق نظر در میان رهبری طالبان نیز اشاره کرد و گفت:« طالبان به دو دسته بزرگ تقسیم شده اند. دسته حقانی‌ها که قدرت اصلی را اکنون در کابل در دست دارد و دسته ملا برادر که در واقع تیم دیپلماسی طالبان در دوحه بود.»

این دیپلمات سابق معتقد است، دسته یا گروه  ملابرادر، بنا به تعهداتی که در گفت‌وگوهای قطر به جهان داد، دستکم علاقه دارد که مدارس دخترانه بازگشایی شوند. البته به این معنا نیست که گروه ملا برادر گروه دموکراسی‌خواه باشد، بلکه این گروه زیر فشار تعهداتش، علاقه‌مند است تا راهی برای باز شدن مدارس دخترانه پیدا شود.، اما دسته حقانی که عمدتا تعلیم یافتگان مدارس دینی پاکستان هستند، بانی اصلی سختگیری‌ها بر زنان افغانستان هستند.

از نظر وحید پیمان، گروه حقانی حتی از وضعیت موجود در افغانستان راضی نیست و نظرش این است که باید محدودیت‌ها بر زنان همچنان افزایش پیدا کند.

به گفته او:«زنان افغانستان به طور سنتی محجبه هستند. با وصف تغییرات زیاد اجتماعی در افغانستان و شکل‌گیری بسیاری از ارزش‌های دموکراتیک، اما بحث حجاب برای بسیاری از زنان افغانستان، یک عُرف زنانه، یک باور دینی و یک ارزش اجتماعی بود، به گونه‌ای که در هیچ کشوری در دنیا به اندازه افغانستان، زنان محجبه را نمی‌توان جستجو کرد، حتی در زمان جمهوریت و بیست سال دموکراسی در افغانستان، حجاب در افغانستان یک امر معمول بود. زنان در این سال‌ها وکیل پارلمان شدند، وزیر شدند، فوتبالیست شدند، بازرگان شدند، فعال حقوق بشر شدند و غیره .. اما بنا بر عرف موجود، حجاب داشتند.»

این روزنامه ‌نگار تعریف طالبان از حجاب را متفاوت می داند و می‌گوید: « آنان اعتقاد دارند که صورت زنان باید با برقع پوشیده باشد و کسی نباید صورت زنان را ببیند. چنین رفتاری در قرن حاضر، برای هیچکس قابل قبول نیست.»

وحید پیمان همچنین در رابطه با اقدام اخیر طالبان در جداسازی زنان و مردان در رستوران‌ها و پارکها گفت: «هرات، زادگاه من است. بستر اجتماعی موجود در هرات با بسیاری از ولایت های افغانستان متفاوت بود. هرات دارای بیشترین، بهترین و زیباترین رستوران‌های افغانستان است. غذا خوردن کنار خانواده در رستوران‌های هرات در سالهای اخیر به تنها سرگرمی خانواده‌ها تبدیل شده بود.طالبان، با طرح یک قانون قرون وسطایی دیگر، نشان دادند که حکومت‌داری را به ایجاد محدودیت بر زنان خلاصه کرده‌اند. ظاهرا طالبان از مسایل مهمی چون حکومت داری، اقتصاد، روابط با جهان، تحصیلات عالی، بهداشت عمومی «صحت عامه» سر در نمی‌آورند. اکثر تصمیم‌هایشان، بر محور زنان، خلق محدودیت اجتماعی دیگر مانند محدود ساختن آزادی بیان و سایر آزادی‌های اجتماعی است.»

او در پایان با اشاره به تجاوز روسیه به اوکراین گفت:«در این شرایط، متاسفانه جهان به صورت وحشتناکی افغانستان را فراموش کرده و گرفتار مسئله اوکراین شده است. اکنون نه بر طالبان فشار نظامی است و نه فشار سیاسی. جنگ اوکراین، بهترین اتفاق برای طالبان بود.»

 

شبکه‌‌های اجتماعی: ادامه اعتراضات به گرانی در ایران و حمله به معترضان

طبق ویدئوهای منتشرشدە در شبکه‌های اجتماعی، شامگاه جمعه ۲۴ اردیبهشت نیز شهروندان شماری از شهرهای ایران در اعتراض به گرانی‌های اخیر و سیاست‌های اقتصادی دولت به خیابان‌ها آمده و شعارهایی علیه سران حکومت سر دادند.بر اساس ویدئوهای منتشره در شبکه‌های اجتماعی، شامگاه روز جمعه ٢۴ اردیبهشت (١٣ مه) نیز مردم چندین شهر ایران به خیابان‌ها آمده و شعارهایی علیه گرانی‌ و سیاست‌های حکومت سر دادند.

در این ویدئوها دیده می‌شود که شهروندان دهدشت و شهر کرد در استان چهارمحال و بختیاری، بروجرد و دورود در استان لرستان و رشت دست به تظاهرات زده‌اند.

شماری از شهروندان شعارهایی چون “مرگ بر خامنه‌ای”، “مرگ بر رئیسی” و “توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه” را سر می‌دهند.

در یکی از این ویدئوها کە گفتە می‌شود بروجرد است، صدای تیراندازی ممتد شنیده می‌شود. همچین در ویدئوی منتسب به رشت، دیدە می‌شود کە نیروهای امنیتی بە مردم حمله می‌کنند.

دویچه وله امکان راستی‌آزمایی و تایید مستقل مکان این ویدئوها را ندارد.

همزمان برخی از کنشگران داخل ایران از ادامه جو امنیتی و کاهش سرعت اینترنت در چند استان ایران خبر می‌دهند.

روز پنج‌شنبه نیز مردم چندین استان ایران در اعتراض به گرانی‌های اخیر دست به اعتراض زده بودند.

حساب توییتری ۱۵۰۰ تصویر، عکسی منتشر کردە و مدعی شدە که در اعتراضات شامگاه پنج‌شنبه‌‌ در اندیمشک یک جوان ۲۱ ساله به ضرب گلوله ماموران حکومتی کشته شدە است. این حساب توییتری نام این فرد را امید سلطانی یا نوری اعلام کرده است

خبرگزاری دولتی ایرنا وجود اعتراض‌ در چند شهر ایران را تایید کرده است، اما مقامات جمهوری اسلامی تاکنون گزارشی رسمی درباره این اعتراضات ارائه نکرده‌اند.

علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و نماینده رهبر جمهوری اسلامی ایران در این شورا به این اعتراضات واکنش دادە است.

او در توییتر دولت ابراهیم رئیسی را “دولت چابک” خواند که می‌تواند از “همه موانع عبور” کند. شمخانی نوشت: «اعتراضات محدود برخی هموطنان نگران هیچ نسبتی با موج‌سواری رسانه‌های معاند و دنباله‌های داخلی آنها ندارد.»

گسترش دامنه اعتراضات در ایران؛ حمایت آمریکا از حقوق مردم ایران برای برگزاری تجمعات مسالمت‌آمیز

تجمعات اعتراضی نسبت به بحران اقتصادی و مشکلات معیشتی روز جمعه در شهرهای دست‌کم هفت استان ایران ادامه داشت.

روسیه صادرات برق بە فنلاند را تعلیق می‌کند

به دنبال درخواست عضویت فوری فنلاند در پیمان دفاعی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی موسوم بە ناتو، روسیه صادرات برق به این کشور را متوقف می‌کند. فنلاند می‌گوید تأمین برق به خطر نمی‌افتد، اما قیمت‌ها افزایش می‌یابند.در بحبوحه تنش‌ها بر سر عضویت احتمالی فنلاند در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، روسیه از ساعت یک بامداد روز شنبه ۲۴ اردیبهشت (۱۴ مە) عرضه برق به فنلاند را متوقف خواهد کرد.

“فینگرید” (Fingrid)، اپراتور شبکه ملی برق فنلاند در بیانیەای اعلام کردە کە شرکت انرژی “رائو نوردیک”، آنها را در این زمینه مطلع کردە و گفتە کە بە دلیل عدم پرداخت قبوض ماه مە صادرات برق بە این کشور متوقف خواهد شد.

“رائو نوردیک” یک شرکت فعال در حوزه انرژی و زیر مجموعەهای گروه روسی “اینتر رائو” (InterRAO) است. این غول روسی در زمینه تولید برق، بازرگانی انرژی و طراحی و توسعه زیرساخت‌های الکتریکی، فعالیت می‌کند و صادرات و واردات برق در روسیه را، در انحصار خود دارد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

شرکت انرژی “رائو نوردیک” کە در هلسینکی مستقر است، گفتە با توجه به این‌کە هنوز پولی برای مقادیر برق فروخته شده در ماه مه از طرف فنلاندی دریافت نکردە است، بنابراین نمی‌تواند قبوض واردات برق از روسیه را پرداخت کند.

قبوض برق وارداتی فنلاند از روسیه، باید توسط بازار بورس “نورد پول ای‌اس” (Nord Pool AS) پرداخت می‌شد. “نورد پول” تاکنون در مورد چرایی عدم پرداخت این قبوض واکنشی نشان ندادە است.

“رائو نوردیک” در یک بیانیە به این موضوع واکنش نشان دادە و وضعیت پیش آمده را استثنایی خواندە است و گفتە کە برای اولین‌بار در تاریخ بیست ساله تجارت ما، همچنین اتفاقی رخ می‌دهد. او در عین حال ابراز امیدواری کردە کە “به زودی” وضعیت بهبود یابد و تجارت دو طرف از سر گرفته شود.

اما در طرف دیگر تیمو کائوکونن، مدیر فینگرید، از توضیحات بیشتر خودداری کردە و تنها بە خبرگزاری فرانسه گفتە است: «ما برای این وضعیت آماده بودیم. انتظار مشکلی در عرضه نداریم. ما می‌توانیم میزان واردات از سوئد و نروژ و تولید داخل را کمی بالا ببریم.»

با وجود این مدیر فینگرید گفتە کە توقف عرضه از جانب روسیه، منجر به افزایش بهای انرژی در فنلاند خواهد شد.

به گزارش نشریه آلمانی ولت، حدود ١٠ درصد برق مصرفی فنلاند از طریق واردات از روسیه تامین می‌شود.

روسیه: ورود فنلاند به ناتو را یک تهدید می‌بینیم

سائولی نینیسته، رئیس‌جمهور و سانا مارین، نخست‌وزیر فنلاند روز پنجشنبه ۱۲ مه (۲۲ اردیبهشت) با انتشار بیانیه‌ای خواستار عضویت فوری این کشور در پیمان دفاعی ناتو شدند.

در این بیانیه که به امضای هر دو مقام بلندپایه فنلاند رسیده، آمده است: «در هفته‌های اخیر مباحث مهمی در مورد عضویت احتمالی فنلاند در ناتو صورت گرفت. ما به‌زودی در مشورت با پارلمان و با در نظر گرفتن خواست جامعه فنلاند، موضع خود را در این خصوص اعلام خواهیم کرد.»

بنا بر این بیانیه، قرار است دولت فنلاند تصمیم قطعی خود دراین‌باره را روز یکشنبه ۱۵ مه (۲۵ اردیبهشت) پس از بررسی پارلمان به صورت رسمی اعلام کند. وبسایت آلمانی “تاگس شاو” از این تصمیم دولت فنلاند با عنوان “تصمیم تاریخی” یاد کرده است.

ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو پس از انتشار بیانیه رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر فنلاند، از تصمیم این کشور استقبال کرد و گفت: «اگر فنلاند به صورت رسمی درخواست عضویت کند، از آن استقبال و شرایط الحاق سریع را مهیا می‌کنیم. فنلاند یکی از نزدیک‌ترین شرکای ناتو، یک دموکراسی بالغ، یک عضو اتحادیه اروپا و یک مشارکت‌کننده مهم در امنیت یورو آتلانتیک است. من با رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر فنلاند موافقم که عضویت در ناتو امنیت فنلاند و ناتو را تقویت خواهد کرد. ناتو به تصمیم فنلاند احترام می‌گذارد.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

دمیتری مدودف، معاون رئیس شورای امنیت ملی روسیه نیز پیش از این هشدار داده بود، در صورت پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو، روسیه سیاست دفاعی خود را تقویت خواهد کرد، چرا که ”دیگر نمی‌توان در مورد وضعیت عاری از سلاح هسته‌ای در منطقه بالتیک صحبت کرد و تعادل باید برقرار شود”.

دمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین در این‌بارە گفتە کە گسترش ائتلاف نظامی و نزدیک شدن ناتو به مرزهای روسیه “جهان و قاره ما را پایدارتر و امن تر نمی‌کند”.

سخنگوی کرملین در پاسخ به این سوال که آیا روسیه عضویت فنلاند در ناتو را به عنوان یک تهدید می‌بیند یا خیر، گفت: «قطعا.»

برخی نکات در مورد دادگاه حمید نوری

جعفر بهکیش

در ۹ نوامبر ۲۰۱۹ (۱۸ آبان ۱۳۹۸) حمید نوری، با اسم مستعار حمید عباسی، که به مشارکت در کشتار بزرگ زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ در زندان گوهردشت متهم شده است به همت ایرج مصداقی و کاوه موسوی در فرودگاه استکهلم در سوئد بازداشت شد. دادستانی سوئد پس از جمع‌آوری شواهد و مدارک و بازجویی از تعداد زیادی شاهد و شاکی، در ۲۷ ژانویهی ۲۰۲۱ (۸ بهمن ۱۳۹۹) کیفرخواست حمید نوری را صادر کرد. دادگاه استکهلم از ۱۰ اوت ۲۰۲۱ (۱۹ مرداد ۱۴۰۰) رسیدگی به این پرونده را آغاز و پس از ۹۲ جلسه و استماع شهادت ۷۲ نفر بهعنوان شاکی، شاهد، مطلع و متخصص در ۴ مه ۲۰۲۲ (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱) به کار خود پایان داد. حکم دادگاه در ۱۴ ژوئیه‌ی ۲۰۲۲ (۲۳ تیر ۱۴۰۱) صادر خواهد شد. در زیر به برخی نکات مهم مرتبط با این پرونده اشاره خواهد شد.


الف) دادگاه حمید نوری یک رویداد تاریخی در جنبش دادخواهی ایران است. پیش از این نیز برخی محاکم در غرب، از جمله دادگاه برلین در رسیدگی به پروندهی ترور مخالفان حکومت در شهریور ۱۳۷۱ در رستوران میکونوس، به بررسی جنایت‌های جمهوری اسلامی علیه مخالفان پرداخته بودند. اما دادگاه حمید نوری حداقل از سه جنبه از اهمیت ویژهای نسبت به آن دادگاه‌ها برخوردار بود. اول: جنایت‌های بررسیشده ۳۱ سال قبل از بازداشت حمید نوری یعنی در مرداد و شهریور ۱۳۶۷ اتفاق افتاده بود؛ دوم: این جنایت‌ها در سوئد یا اروپا اتفاق نیفتاده بود. محل وقوع جرم ایران بود و دادگاه‌های سوئد تنها بر اساس صلاحیت قضائیِ جهانی امکان بررسی این پرونده را یافتند؛ و سوم: حمید نوری به همت افرادی در درون جنبش دادخواهی و بر اساس شکایت آنان در فرودگاه استکهلم بازداشت شد.

ب) همانطور که انتظار می‌رفت، در فقدان هرگونه مدرک دولتی و ‌رسمی، کیفرخواست بر مبنای شهادت‌های ارائهشده از طرف بازماندگان کشتار تابستان 67 و بستگان اعدام‌شدگان و گزارش‌های منتشرشده از جانب نهادهای حامی حقوق بشر که اغلب به شهادت‌های مشابه استناد کرده بودند تنظیم شده بود. از همین رو بر خلاف دادستان‌ها و وکلای مدافع شاهدان و شاکیان که در محضر دادگاه بر اعتبار این شهادت‌ها تأکید می‌کردند وکلای مدافع حمید نوری تلاش کردند نشان دهند که این شهادت‌ها به دلیل تناقض‌های موجود در آنها و ابهام در جزئیات غیرقابل استناد و فاقد اعتبارند.

پ) به نظر می‌رسد که دادگاه در نهایت در چهار مورد اظهار نظر خواهد کرد: ۱) آیا دادگاه صلاحیت رسیدگی به دو نوع جرمی که از طرف دادستان‌ها ذکر شده است را دارد؛ ۲) آیا جنایت جنگی (در مورد قربانیان مجاهد) اتفاق افتاده است؛ ۳) آیا زندانیان سیاسی چپ به قتل رسیده‌اند و ۴) آیا حمید نوری در این جنایت‌ها مشارکت مؤثر یا غیر مؤثر داشته است یا نه. رأی دادگاه در به رسمیت شناختن وقوع جرم با یا بدون محکومیت حمید نوری موفقیتی مهم برای جنبش دادخواهی و حقوق بشر است.

ت) هرچند در بسیاری موارد اختلافات گاه بسیار جدیِ سیاسی و ایدئولوژیک در جنبش‌های اجتماعی وجود داشته، اما آنچه در جنبش دادخواهی ایران مایه‌ی نگرانی است اختلافاتی است که به دشمنیِ آشکار و خنثی کردن و نفی فعالیت‌های «دیگران» می‌انجامد. از زمان بازداشت حمید نوری نیروهای متخاصم حتی از جعل شواهد و تولید روایت‌های نادرست برای حملات شخصی ابایی نداشتند. این دشمنی‌ها سبب بروز رویارویی‌های شرم‌آور در روزهای آغازین دادگاه شد. خوشبختانه حضور پلیس سوئد و احتمالاً خیرخواهی برخی از فعالان جنبش دادخواهی مانع تکرار این اقدامات شرم‌آور شد. هرچند این حملات خصمانه و مبتذل، که تأثیراتی منفی در جنبش دادخواهی داشته، در رسانه‌های نیروهای رقیب و شبکه‌های اجتماعی با شدت و حدت ادامه یافت.

جالب توجه است که دادستان‌ها حتی از اختلافات موجود میان شاهدان برای اثبات واقعی بودن شهادت‌ها و رد شبهه‌ی تبانیِ شاهدان با یکدیگر استفاده کردند.

ث) مقامات دادگاه، از جمله قاضی و دادستان‌ها، از شهادت‌های موجود سیاستزدایی کردند. دادستان‌ها از همهی شواهد و تحقیقات منتشرشده توسط این نیروهای متضاد برای محکومیت حمید نوری استفاده کردند. کتابهای مصداقی، رؤیایی، اصلانی، گفتگوهای زندان و دیگر کتاب‌های خاطرات زندان و همچنین گزارش‌های منتشرشده توسط عفو بین‌الملل، بنیاد عبدالرحمن برومند، عدالت برای ایران و مرکز اسناد حقوق بشر مورد استناد قرار گرفتند. دستاوردهای دادگاه ایران تریبونال ارزش‌های خود را در این پرونده نشان داد. شهادت رستگان از اعدام بدون توجه به رابطهی خصمانه میان آنان نقشی مهم در استدلال دادستان‌ها و وکلای شاهدان و شاکیان داشت. فهرستهای تهیهشده از اعدامشدگان، از جمله فهرست‌های منتشرشده توسط مجاهدین خلق، ایران تریبونال، گفتگوهای زندان و دلجو آبادی، در این دادگاه به کار آمد. جالب توجه است که دادستان‌ها حتی از اختلافات موجود میان شاهدان برای اثبات واقعی بودن شهادت‌ها و رد شبهه‌ی تبانیِ شاهدان با یکدیگر استفاده کردند.

ج) از همان آغاز بازداشت نوری بسیاری از افراد، از جمله نگارندهی این سطور، ضمن گوشزد کردن شرایط وحشتناک زندان‌ها و دادگاه‌های جمهوری اسلامی بر تفاوت کیفی عملکرد پلیس و سیستم قضائی سوئد، از جمله رعایت موازین حقوق بشر در رفتار با حمید نوری در دوران بازداشت و برگزاری دادگاه، تأکید می‌کردند. در مقابل، خانوادهی حمید نوری و مقامات جمهوری اسلامی مدعی هستند که حقوق وی در دوران بازداشت و در دادگاه نقض شده است. در آخرین جلسهی دادگاه قاضی اعلام کرد که حمید نوری تا زمان اعلام حکم، به دلیل احتمال فرار وی، در بازداشت باقی خواهد ماند اما محدودیت‌های او در دوران بازداشت لغو خواهد شد. از همین رو این پرسش برای من به وجود آمد که این محدودیت‌ها چه بوده و آیا به این معنی است که نوری در دوران بازداشت در سلول انفرادی یا در انزوا نگاهداری شده و آیا نگهداری زندانی در سلول انفرادی در هر شرایطی مصداق شکنجه است؟

چ) بازداشت حمید نوری جنبشی را در میان جان‌به‌دربردگان و بستگان اعدام‌شدگان به وجود آورد. در همین حال، توجه رسانه‌های فارسیزبان خارج از کشور به جنایت‌های دولتی در دههی شصت به میزان چشمگیری افزایش یافت. اما تجربهی بازداشت حمید نوری و تجربیات دیگر کشورها نشان داده است که شکار متهمان اقدامی تخصصی بوده و باید در خفا انجام شود. از همین رو تأکید یک‌جانبه بر شکار متهمان، که با افزایش هشیاری جمهوری اسلامی و متهمان به نقض حقوق بشر بیش از پیش دشوار خواهد بود و جنبه‌های حقوقی-قضائیِ دادخواهی، بهویژه در دورانی که جمهوری اسلامی هنوز در قدرت است، می‌تواند به کم‌توجهی به روندهای جاری و بسیار موثری بینجامد که تعداد بسیار بیشتری از قربانیان و بستگان اعدام‌شدگان را دربرمی‌گیرد.

ح) پرسش‌های دادستان‌ها و وکلای مدافع حمید نوری از شاهدان نشان داد که جزئیات از اهمیتی درجهی اول برای اثبات جرم و مشارکت حمید نوری یا تبرئهی وی برخوردار است. از همین رو برخی بر این نکته تأکید کردند که باید روایت‌های قربانیان و بستگان اعدامشدگان از دقت کافی برخوردار باشد. با توجه به گذشت چهار دهه از آغاز سرکوب سازمانیافتهی مخالفان و منتقدان در خرداد ۱۳۶۰ و ۳۴ سال از کشتار تابستان ۶۷ تأکید بیش از اندازه بر بیان جزئیات می‌تواند مانعی جدی در راه بیان روایت‌های ناشنیده باشد. علاوه بر آن، و همانطور که قابل پیش‌بینی بود، دادگاه کمتر به جنبه‌های انسانی و احساسیِ شهادت‌های ارائهشده در دادگاه توجه کرد. در حالی که بیان رنج انسان‌ها و احساسات قربانیان و بستگان آنان نقشی مهم در تقویت حافظهی جمعی دارد که در پایان دادن به خشونت‌های هولناک مؤثر است. بنابراین، سازوکارهای دیگری مانند کمیسیون‌های حقیقتیاب یا دادگاه‌های نمادین که بیشتر به رنج انسان‌ها و جنبه‌های احساسی-عاطفیِ این شهادت‌ها می‌پردازند، اهمیت خود را حفظ خواهند کرد.

خ) در دادگاه نوری 60 نفر از قربانیان بهعنوان شاهد و شاکی شهادت دادند و وکلای آنان حق پرسش از شاهدان و متهم را داشتند. در کیفرخواست نیز نام ۱۱۰ تن از قربانیان مجاهد و ۲۶ تن از قربانیان چپ‌گرا که در تابستان ۶۷ در زندان گوهردشت اعدام شده بودند آورده شده بود. اما نام تعداد قابلتوجهی از قربانیان ناگفته باقی ماند. تعداد زیادی از زندانیان سیاسیِ رسته از کشتار تابستان ۶۷ و بستگان قربانیان، از جمله نگارنده‌ی این سطور، به دلیل انتخاب شخصی، محدودیت‌های دادگاه، ملاحظات امنیتی، زندگی در ایران و گویا اقدامات غیرمسئولانهی دیگران فرصت ارائهی شهادت در این دادگاه را پیدا نکردند. این غیبت می‌توانست به این احساس تلخ دامن بزند که این قربانیان نادیده گرفته شدهاند و رنج و مبارزهی برخی از بستگان قربانیان و زندانیان رسته از این کشتار انکار شده است. متأسفانه دادگاه به این مسئله بی‌توجه بود و در پی رفع این کمبود برنیامد.

* جعفر بهکیش نویسنده و فعال در حوزه‌ی دادخواهی و حقوق بشر است که شماری از بستگان نزدیکش در دهه‌ی ۱۳۶۰ در ایران اعدام شدند.

درگیری در مراسم خاکسپاری خبرنگار الجزیره در اورشلیم

شرکت‌کنندگان در مراسم تشییع جنازه شیرین ابوعاقله، خبرنگار شبکه الجزیره در اورشلیم با نیروهای امنیتی اسرائیل درگیر شدند. رسانه‌های اسرائیل گزارش دادەاند کە در این درگیری‌ها ١٠ نفر زخمی و ۶ نفر بازداشت شدەاند.بعد از ظهر روز جمعه ٢٣ اردیبهشت (١٣ مه) هزاران نفر برای ادای احترام، در مراسم تشییع جنازه شیرین ابوعاقله، خبرنگار شبکه الجزیره شرکت کردند. بین عزاداران و پلیس اسرائیل در این مراسم درگیری‌هایی رخ داد.

بر اساس ویدیوهایی کە در شبکه‌های اجتماعی منتشر شدە است، در زمان خروج تابوت شیرین ابوعاقله از بیمارستانی در شرق اورشلیم (بیت‌المقدس) پلیس اسرائيل و فلسطینیان درگیر می‌شوند که در این حین تابوت نزدیک بود بە زمین بخورد که این به تنش‌ها افزوده است.

پلیس اسرائیل ظاهرا خواهان آن بود کە تابوت با ‌خودرو نعش‌کش به کلیسایی در شهر قدیمی اورشلیم انتقال دادە شود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

خبرگزاری کاتولیک (KNA) به نقل از شاهدان عینی گزارش داده که نیروهای امنیتی اسرائیل با باتوم به جمعیت و خبرنگاران در بیرون بیمارستان حمله کرده‌اند.

بر اساس گزارش روزنامه هاآرتص، پلیس اسرائیل ۶ فلسطینی را در این مراسم بازداشت کرد. همچنین گفتە می‌شود کە در جریان درگیری‌ها ١٠ نفر زخمی شدەاند.

در نهایت جنازه شیرین ابوعاقله از کلیسا به گورستان کوه صهیون منتقل شد. علاوه بر نمایندگان مسیحیان و مسلمانان، دیپلمات‌های کشورهای مختلف و سیاستمداران عرب اسرائیلی نیز در این مراسم شرکت کرده‌اند.

روز چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت (۱۱ مه) شیرین ابوعاقله، خبرنگار فلسطینی-آمریکایی شبکه تلویزیونی الجزیره در حین پوشش خبری از عملیات ارتش اسرائیل در اردوگاه جنین در کرانه باختری رود اردن کشته شد.

تایمز اسرائیل به نقل از الجزیره نوشته است، سربازان اسرائيلی به سر او شلیک کرده‌اند و “در تصاویری که از صحنه پس از اصابت گلوله به او گرفته شده است، ابوعاقله با جلیقه مخصوص رسانه و کلاه ایمنی دیده می‌شود”.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

شیرین ابوعاقله ۵۱ ساله از خبرنگاران شناخته شده و کهنه‌کار الجزیره بود. مقامات وزارت بهداشت تشکیلات خودگردان فلسطین گفته‌اند که او به بیمارستان منتقل شده اما تلاش برای نجات او به نتیجه نرسیده است. آنها همچنین گزارش داده‌اند که علی سمودی، روزنامه‌نگار روزنامه القدس نیز مورد اصابت گلوله قرار گرفته اما وضعیت او مساعد است.

پس از کشته شدن شیرین ابوعاقله، آلمان، آمریکا و سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) خواستار برپایی تحقیقات مستقلی جهت روشن شدن جوانب ناروشن امر شده‌‌اند.