Previous Next

هشدار بایدن و شولتس نسبت به کاهش کمک‌ها به اوکراین

جو بایدن رئیس‌جمهوری آمریکا و اولاف شولتس صدراعظم آلمان بر ادامه حمایت مالی و نظامی از اوکراین تاکید کردند. شولتس در این دیدار، عدم تصویب کمک مالی به اوکراین از سوی کنگره آمریکا را تهدیدی برای توان دفاعی اوکراین خواند.جو بایدن رئیس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا و اولاف شولتس صدراعظم آلمان، امروز جمعه دهم فوریه برابر با ۲۰ بهمن در واشنگتن با یکدیگر دیدار و درباره مسائل مختلف بین‌المللی از جمله جنگ اوکراین گفتگو کردند.

این دیدار در شرایطی صورت می‌گیرد که تصویب کمک‌های نظامی جدید ایالات متحده آمریکا به اوکراین از هفته‌ها پیش تا کنون به دلیل مناقشات سیاسی احزاب آمریکا معطل مانده و اختلافات بر سر تصویب لایحه پیشنهادی سنای آمریکا برای تخصیص کمک ۶۰ میلیارد دلاری به اوکراین بالا گرفته است.

اولاف شولتس صدراعظم آلمان پس از گفتگوی امروز خود با جو بایدن رئیس‌جمهوری ایالات متحده، ابراز اطمینان کرد که کمک‌های نظامی ایالات متحده به اوکراین می‌توانند ادامه یابند.

بیشتر بخوانید: آمریکا آخرین بسته کمک نظامی امسال را به اوکراین ارائه کرد

صدراعظم آلمان پس از مذاکرات امروز در اتاق بیضی کاخ سفید که حدود یک ساعت و ۴۵ دقیقه به طول انجامید، هشدار داد که عدم تصویب کمک مالی به اوکراین از سوی کنگره آمریکا، “توان دفاعی نیروهای مسلح اوکراین برای دفاع از کشور خود را تهدید می‌کند.”

شولتس افزود: «به همین دلیل است که هر دوی ما عمیقا بر این باوریم که این [تصمیم] اکنون باید گرفته شود، و در عین حال اطمینان داریم که کنگره آمریکا در نهایت چنین تصمیمی خواهد گرفت.»

صدراعظم آلمان، تصویب این طرح را “همچنین پیام درستی به ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری روسیه” خواند و افزود که این کار به پوتین نشان خواهد داد “که امید‌واری‌ او به کاهش کمک‌های نظامی غرب به اوکراین بیهوده است.”

ایالات متحده آمریکا و آلمان از مهمترین حامیان و تامین‌کنندگان تسلیحات به اوکراین به شمار می‌روند. صدراعظم آلمان ارزش تجهیزات نظامی وعده داده شده و تحویل داده شده از سوی آلمان را بیش از ۳۰ میلیارد یورو برآورد می‌کند. ایالات متحده نیز میزان کمک‌های نظامی خود را ۴۴ میلیارد دلار (حدود ۴۱ میلیارد یورو) اعلام کرده است.

بیشتر بخوانید: جنگ در اوکراین؛ هلند ۱۸ فروند جت اف-۱۶ به کی‌یف ارسال می‌کند

اولاف شولتس از ابتدای سال جاری، طرحی را به منظور تشویق شرکای اتحادیه اروپا – به ویژه شرکای قدرتمند اقتصادی مانند فرانسه، اسپانیا و ایتالیا – برای حمایت بیشتر از نیروهای مسلح اوکراین آغاز کرد اما موفقیت تلاش‌های او تا کنون در حد متوسط ​​بوده است.

موضوع اوکراین، یکی از محورهای کمپین انتخابات آتی آمریکا

جو بایدن، ماه‌ها تلاش کرده است تا از طریق کنگره میلیاردها دلار کمک مالی برای کی‌یف دریافت کند. جمهوری‌خواهان حامی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا اما بر سر این طرح، موانعی ایجاد کرده‌‌اند.

با این حال، روز پنجشنبه سنای آمریکا با ۶۷ رای موافق در مقابل ۳۲ رای مخالف، از حداقل تعداد لازم اعضا به منظور پیشبرد طرح کمک‌های خارجی برخوردار شد و لایحه کمک ۶۰ میلیارد دلاری (۵۶ میلیارد یورویی) به اوکراین، برای رای‌گیری نهایی یک گام به پیش رفت.

با وجود این، مذاکرات در خصوص رای‌گیری نهایی در سنا و تصویب این طرح همچنان ادامه دارد و مهم‌تر از آن، هنوز مشخص نیست که آیا این طرح در مجلس نمایندگان آمریکا نیز به تصویب برسد.

بیشتر بخوانید: تشدید فشار بر صدراعظم آلمان برای تحویل موشک تاروس به اوکراین

با در نظر گرفتن مناقشات سیاسی داخلی و حزبی چندین ماهه در ایالات متحده، حتی کمترین اقدامات رو به جلو در حال حاضر به عنوان پیشرفت تلقی می‌شوند.

رئیس‌جمهوری آمریکا در دیدار با شولتس اظهار داشت اگر کنگره این کشور بودجه کمک‌های نظامی به اوکراین را تصویب نکند، این یک “غفلت و سهل‌انگاری جنایتکارانه” خواهد بود.

بایدن همچنین از کمک‌های آلمان به ائتلاف بین‌المللی حمایت از اوکراین قدردانی کرد و خطاب به شولتس گفت که “شما کاری را انجام دادید که هیچکسی فکر نمی‌کرد بتواند موفق شود: کمک نظامی آلمان به اوکراین را در سال جاری دوبرابر کردید.” بایدن افزود “ایالات متحده اکنون باید سهم خود را ادا کند.”

بایدن پیش از این در یک نشست خبری در روز سه‌شنبه، با اشاره به موضوع کمک‌ به اوکراین که برخی از جمهوری‌خواهان با آن‌ مخالف‌‌اند گفته بود “تاریخ نظاره‌گر است” و “اگر ما از اوکراین پشتیبانی نکنیم تاریخ هرگز این را فراموش نخواهد کرد.”

تیراندازی مرگبار سرباز وظیفه در پادگان ساوجبلاغ

فرماندهی انتظامی استان البرز می گوید روز شنبه با تیراندازی یک سرباز یگان امداد، “به دلیل نامعلوم” یک پرسنل گشت و یک شهروند کشته شدند. بنا به منابع ضارب در تعقیب و گریز با تیراندازی نیروی انتظامی و واژگونی خودرو کشته شد.اداره اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی استان البرز در اطلاعیه‌‌ای اعلام کرد که اوایل بامداد روز شنبه ۲۱ بهمن‌ماه (۱۰ فوریه) یک سرباز وظیفه یگان امداد شهرستان ساوجبلاغ “به دلیل نامعلوم” یکی از پرسنل این یگان و سپس یک شهروند را کشته است.

طبق این اطلاعیه، سرباز وظیفه در جریان تعقیب و گریز پس از شلیک عوامل انتظامی، “به دلیل واژگونی خودرو” جان سپرده است.

این گزارش می‌افزاید این سرباز وظیفه، پرسنل این یگان را که با هم در حال گشت‌زنی بوده‌اند با اسلحه خود کشته و سپس با تیراندازی به یک شهروند، خودروی او را به سرقت برده و بی‌هدف به سمت استان‌های غربی متواری شده است.

در ادامه این اطلاعیه آمده است که عوامل انتظامی با رعایت کامل قانون بکارگیری سلاح به سمت خودروی این سرباز شلیک کرده‌اند ولی به دلیل واژگونی خودرو، او کشته شده است.

نیروی انتظامی البرز می‌گوید دستور ویژه برای بررسی این پرونده صادر شده است.

دو کشته در پی “تیراندازی بی‌هدف” یک سرباز وظیفه در پاکدشت

تیراندازی مرگبار در پادگان‌ها دست‌کم در یک‌ماه اخیر برای سومین‌بار خ داده و تاک نون چندین کشته و زخمی برجای گذاشته است.

برمبنای گزارش خبرگزاری‌ها در ایران، فقط در ماه جاری دو تیراندازی مرگبار در پادگان‌های پاکدشت و باغین کرمان، منجر به کشته شدن شش سرباز و مجروح شدن یک نفر شده است.

مردادماه امسال نیز طبق گزارش سازمان‌های حقوق بشری، فرزاد محمودی، جوان ۲۰ سالە، اهل پیرانشهر در حین سپری کردن دوره اجباری سربازی با اسلحه مافوق خود در مرز اشنویه به قتل رسید.

حوادث مرگبار ناشی از تیراندازی سربازان وظیفه، اتفاقی تازه‌ای در ایران به شمار نمی‌رود. طبق نظر کارشناسان، اجباری بودن دوره سربازی و فشارهای روانی و جسمانی از دلایلی است که زمینه‌ساز بروز چنین حوادثی می‌شود.

کارشناسان معتقدند علاوه بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی که به کل جامعه ایران فشار وارد می‌کند، سربازان وظیفه مشکلات مضاعفی نیز مانند دوری از خانواده و نادیده گرفته شدن شأن و احترام انسانی و هویت فردی‌شان را نیز متحمل می‌شوند. وضع قوانین تبعیض‌آمیز برای خروج از خدمت سربازی از جمله با پرداخت مبالغ گزاف و همچنین کاهش مدت‌زمان سربازی با شرط ازدواج و فرزندآوری، به سربازان وظیفه آسیب‌های جبران‌ناپذیری وارد می‌کند.

شولتس در دیدار با بایدن: ایران نباید به مهم‌ترین قدرت منطقه‌ای تبدیل شود

شولتس صدراعظم آلمان بعد از دیدار با بایدن گفت نباید اجازه داد ایران به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل شود. رتبه اعتبار مالی اسرائیل بخاطر جنگ غزه کاهش پیدا کرد. سخنگوی نتانیاهو درخواست توقف نبردها در غزه را رد کرد.در روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیروهای گروه تروریستی حماس با عبور از موانع مرزی از نوار غزه وارد خاک اسرائیل شدند. در این حمله بیش از ۱۲۰۰ نفر در اسرائیل که بخش عمده آنها غیرنظامی بودند جان باختند. حماس حدود ۲۴۰ نفر را نیز به گروگان گرفت و در باریکه غزه اسیر کرد.

اسرائیل پس از حمله حماس اعلام وضعیت جنگی کرد و با حملات سنگین هوایی و زمینی دست به تعقیب و مجازات عاملان این جنایت زد. این کشور هدف عملیات خود را نابودی کامل ساختارهای نظامی حماس و به زیر کشیدن این گروه تروریستی از قدرت سیاسی در باریکه غزه اعلام کرد. تا کنون حدود یک میلیون نفر از ساکنان شمال غزه به مناطق جنوبی گریختهاند. به گفته مقامهای سازمان ملل متحد هزاران نفر در نوار غزه کشته شدهاند. دویچه وله فارسی در این مجموعه خبری تحولات در منطقه را دنبال کرده و به اطلاع کاربران خود میرساند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله

مطالب بیشتر درباره درگیری نظامی اسرائیل با شبهنظامیان تروریست را اینجا بخوانید

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

آژانس اعتبارسنجی “مودی” رتبه اعتبار مالی اسرائیل را کاهش داد
آژانس رتبه‌بندی آمریکایی مودی، رتبه اعتبار مالی اسرائیل را به دلیل جنگ غزه با یک درجه از A1 به A2 کاهش داد. این نهاد دیده‌بان مالی توضیح داده است که “درگیری نظامی با حماس” و پیامدهای آن” ریسک سیاسی را برای اسرائیل افزایش می‌دهد و نهادهای اجرایی و قانون‌گذاری اسرائیل و قدرت مالی آن را برای آینده قابل پیش‌بینی تضعیف می‌کند.

مودی همچنین با اشاره به درگیری بین اسرائیل و شبه نظامیان حزب‌الله لبنان، چشم‌انداز خود را برای بدهی اسرائیل را نیز به “منفی” ارزیابی کرده است.

شولتس در دیدار با بایدن: ایران نباید به مهم‌ترین قدرت منطقه‌ای تبدیل شود
جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا و اولاف شولتس، صدراعظم آلمان بر راه‌حل تشکیل دو کشور در خاورمیانه تاکید کردند. صدراعظم آلمان در واشنگتن پس از گفتگو در کاخ سفید اعلام کرد: «ایالات متحده و آلمان در مورد راه حل دو کشور توافق دارند و ما فعالانه هر کاری را که بتوانیم انجام خواهیم داد تا چنین تحولی امکان‌پذیر شود.»

شولتس همچنین هشدار داد که باید از تبدیل شدن ایران به مهم‌ترین قدرت منطقه‌ای با در نظر گرفتن تشدید تنش‌های احتمالی جلوگیری کرد. صدراعظم آلمان افزود که ما در مرحله بسیار مهمی از تحولات سیاسی به سر می بریم.

راه حل دو کشور یک روز پیش از این در دیدار آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا با وزیران خارجه مصر، قطر، امارات متحده عربی، اردن و همچنین یک مقام بلندپایه فلسطینی نیز مطرح شد.

وزیران خارجه چهار کشور عربی در این دیدار بر اهمیت برداشتن گام‌هایی برگشت‌ناپذیر در راه تأسیس یک کشور مستقل فلسطینی و تحقق راه حل دوکشور تأکید کردند.

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل مخالف راه حل دوکشور و به این ترتیب ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی است که در همجواری با کشورش موجودیت دارد. از این رو در سال‌های گذشته نیز تلاش‌هایی در این راستا همه بی‌نتیجه بوده‌اند.

دستگیری 3 شکارچی قوچ وحشی و کشف سلاح غیرمجاز در دماوند

فارس

فرمانده یگان حفاظت محیط زیست دماوند از دستگیری 3 شکارچی قوچ وحشی و کشف سلاح شکاری غیرمجاز در این شهرستان خبر داد. 20 بهمن

ارشد محیط‌دار نقی میرزاکریمی، رئیس اداره و فرمانده یگان حفاظت محیط زیست شهرستان دماوند در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در دماوند اظهار کرد: محیط‌بانان یگان حفاظت این اداره (ضابطین دادگستری) در حین گشت و کنترل منطقه شکار ممنوع کوه سفید حاشیه جاده ساران – کیلان متوجه حضور 3 نفر شکارچی غیر‌مجاز می‌شوند.

وی افزود: سریعا جهت دستگیری آنان وارد عمل شده که متخلفین با تمرد نسبت به مأموران قصد فرار را داشتند که با شلیک تیر هوایی محیط بانان، دستگیر می‌شوند.فرمانده یگان حفاظت محیط زیست شهرستان دماوند ادامه داد: در این راستا، یک قبضه سلاح شکاری (حمل غیرمجاز) و لاشه یک راس قوچ وحشی بهمراه سایر ادوات کشف و توقیف می شود.

میرزاکریمی تصریح کرد: همچنین در بازرسی از منزل یکی از همین شکارچیان لاشه یک راس قوچ وحشی دیگر کشف و در این خصوص پرونده‌ای تشکیل و با دستور مقام محترم قضایی متهمین تحت نظر و جهت تکمیل تحقیقات بازداشت شدند.

مالچ‌پاشی ممنوع! – خبرآنلاین

 زیرنویس

در هجدهمین جلسه ستاد ملی سیاستگذاری و هماهنگی مدیریت پدیده گردوغبار که در شهرستان سرخس برگزار شد؛ علی سلاجقه، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به روش‌های مقابله با گردوغبار، بیان کرد: در دولت مردمی و انقلابی خاکپوش‌های دوستدار محیط زیست جایگزین مالچ‌های نفتی شده است. 20 بهمن

وی با اشاره به اینکه ما دیگر به دنبال مالچ نفتی نیستیم، افزود: خوشبختانه سازمان حفاظت محیط زیست کشور در فراخوانی که داده، شرکت‌هایی که در زمینه مالچ‌های دوستدار محیط زیست فعالیت می کنند را مورد بررسی قرار داده و در این فراخوان و بررسی‌ها محصولات دریافتی در سه سطح مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت دو مالچ خوب و سازگار با محیط زیست با طی همه مراحل توسط شرکت‌های دانش بنیان کشور با عبور از تمام فیلترها بعنوان مالچ‌های قابل توصیه در اجرا معرفی شده است.

سلاجقه تاکید کرد: ما این خاکپوش‌ها را به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هم توصیه نموده ایم. بررسی سایر محصولات مرتبط با تثبیت کننده‌های خاک همچنان در دستورکار ستاد ملی گردوغبار قرار داشته و اگر محصول مناسب دیگری هم وجود داشته باشد پس از بررسی و عبور از مراحل ضابطه مربوطه استفاده خواهیم کرد.براساس گزارش روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست، وی اضافه کرد: ما قرار نیست در کشور از مالچ نفتی استفاده کنیم و باید از مالچ‌هایی که دوستدار محیط زیست هستند استفاده کنیم.

شکارچیان بفرمایید؛ اینجا محیط‌بان ندارد

آفتاب‌‌نیوز
در حالیکه مسوولان محیط زیست تاکید بر حفاظت از محیط زیست و گونه‌های جانوری دارند، فرمانده یگان حفاظت محیط‌زیست استان زنجان می‌گوید که «چندین پاسگاه محیط‌بانی به دلیل کمبود نیرو غیرفعال شده است». 20 بهمن

«اینجا به ۵۰۰ محیط‌بان نیاز است، اما فقط ۴۵ محیط‌بان داریم» این را رئیس روابط عمومی اداره حفاظت محیط زیست زنجان امجد باقری می‌گوید.کم شدن نیرو علاوه بر سخت‌تر کار محیط‌بانان، در امنیت محیط زیست هم موثر است و همین شرایط جولان شکارچی‌ها را بیشتر فراهم می‌کند.تاکنون از بین محیط‌بانان بیش از ۳۷۰ نفر جانباز و بیش از ۱۴۰ نفر شهید شده‌اند که این ۵ درصد از کل محیط‌بانان کشور را تشکیل می‌دهد.کارشناس محیط زیست حسین اسدی می‌گوید که «از ۸۰۰۰ محیط‌بان مورد نیاز، فقط ۳۸۰۰ محیط‌بان داریم که هر کدام به اندازه ۲ تا ۳ نفر کار می‌کنند.

براساس استاندار‌های جهانی به ازای هر یک هراز هکتار عرصه طبیعی، یک محیط‌بان برای حفاظت تعیین می‌شود، اما در ایران برای هر ۱۱ هزار هکتار یک محیط‌بان گمارده می‌شود زنجان هم با ۵۰۳ هزار هکتار با کمبود ۴۵۰ محیط‌بان روبروست فرمانده حفاظت محیط زیست زنجان اسماعیل قلی‌زاده می‌گوید که «به دلیل کمبود نیروی انسانی، از ۱۰ پاسگاه محیط‌بانی، ۵ پاسگاه غیرفعال شده است».
کمبود محیط‌بان فقط مختص استان زنجان نیست که در استان‌های آذربایجان غربی و فارس هم دیده می‌شود، مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی سعید شهند می‌گوید «در حالیکه برای پوشش مناطق تحت حفاظت استان به ۵۰۰ نفر نیاز است، اما ۱۱۰ محیط‌بان مشغول به‌کارند».

در حالی‌که فرمانده یگان حفاظت محیط زیست جمشید محبت‌خانی می‌گوید که «سازمان محیط‌زیست سهمیه استخدام ۲۵۰ نفر محیط‌بان را در سال دارد که پس از دریافت مجوز، طرح تقسیم نیرو‌های جدید را هر استان با توجه به جمعیت محیط‌بانان و چارت سازمانی خود مشخص می‌کند» معاون اداره پارک ملی گلستان مظاهر کاوردین می‌گوید که «وقتی صحبت از حضور ۲۵۰ نیروی جدید می‌شود به معنای آن نیست که عملا ۲۵۰ محیط‌بان اضافه شده است، در همین بازه ۸۰ نفر به واسطه بازنشستگی کنار می‌روند ۵۰ نفر به دلیل عارضه جسمی توان انجام کار میدانی را ندارند پس فقط ۱۲۰ نیرو اضافه می‌شود.

عضو شورای اطلاع‌رسانی اداره کل حفاظت محیط زیست استان زنجان قنبر رسولی می‌گوید که «در تعداد سهمیه جذب نیروی محیط‌بان از طریق آزمون استخدامی می‌بایست تغییراتی صورت پذیرد و این سهمیه افزایش یابد» و به نسبت نیاز مناطق، محیط‌بان جذب شود و در کنار افزایش نیرو، برای محیط‌بانان خودرو و تکنولوژی‌های پیشرفته، همچون استفاده از بهپاد و تصاویر آنلاین استفاده کنیم.

«تا وقتی که روسیه امپراتوری باقی بماند، استالین هم زنده است.»

سرور کسمایی

مقدمه

مجمع‌الجزایر گولاگ، اثر بزرگ و ماندگار الکساندر سولژنیتسین، ۵۰ ساله شد. این کتاب که روایت تلخ و هولناکی از زندگی در اردوگاه‌های کار اجباری شوروی ا‌ست، اولین بار در دسامبر ۱۹۷۳ به زبان روسی در پاریس منتشر شد. انتشار آن رویدادِ مهمی در غرب بود و پس از چند ماه به بسیاری از دیگر زبان‌ها ترجمه شد. اما این کتاب در خودِ شوروی ممنوع بود و حدود ۱۵ سال طول کشید تا در دوره‌ی گورباچف و سیاستِ گلاسنوست اجازه‌ی انتشار یافت.

 

 

۹ فوریه‌ی ۱۹۴۵، سولژنیتسین به جرم انتقاد از سیاست‌های نظامیِ استالین در نامه‌ای خصوصی به یکی از آشنایانش دستگیر و به هشت سال اردوگاه کار اجباری محکوم شد.

او در فوریه‌ی ۱۹۵۳، یک ماه مانده به مرگ استالین، از اردوگاه آزاد و به روستای دورافتاده‌ای در قزاقستان تبعید شد.

۶ فوریه‌ی ۱۹۵۹، دادگاه عالی اتحاد جماهیر شوروی به الکساندر سولژنیتسین اعاده‌ی حیثیت کرد و او اجازه یافت که به روسیه بازگردد.

انتشار رمان یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ در ماه‌نامه‌ی «نووی میر» (دنیای نو) در سال ۱۹۶۲، نام سولژنیتسین را سر زبان‌ها انداخت، آوازه‌ای که چندی بعد او را به دعوت خروشچف به کاخ کرملین کشاند.

با روی کارآمدن برژنف در سال ۱۹۶۴، سولژنیتسین دوباره ممنوع‌القلم و در سال ۱۹۶۷ از شورای نویسندگان اتحاد جماهیر شوروی اخراج شد. در این میان اما آثاری از او همچون بخش سرطان، در حلقه‌ی اول و چرخ سرخ در خارج از روسیه چاپ شد و جایزه‌ی نوبل ادبیات سال ۱۹۷۰ را برای او به ارمغان آورد.

اثر بزرگ او اما بی‌شک مجمعالجزایر گولاگ است که سولژنیتسین نُه سال از عمرِ خود، از سال ۱۹۵۸ تا سال ۱۹۶۷، را صرف گردآوریِ روایت‌ها و خاطرات و نگارشِ آن کرده بود. او در تمام این سال‌ها، متن کتاب را روی کاغذپاره‌های کوچک می‌‌نوشت و در باغچه‌ی خانه‌‌ی دوستان مورد اعتمادش چال می‌کرد. هم‌زمان نسخه‌ای هم به صورت نوار ظاهرنشده‌ی عکس به فرانسه ‌می‌فرستاد تا در صورت یورش کا‌گ‌ب، از بین نرود.

این رمان درخشان که ابعاد واقعیِ شبکه‌ی گسترده‌ی اردوگاه‌های کار اجباری در اتحاد جماهیر شوروی را بازتاب می‌دهد و جزئیات زندگیِ روزمره‌ی زندانیان را از درون ترسیم می‌کند، نخستین بار، در ۲۸ دسامبر ۱۹۷۳ در پاریس منتشر شد. انگیزه‌ی انتشار آن، هفت سال پس از پایان نگارش، مرگ مشکوک الیزاوتا ورونیانسکایا، دوست و هم‌رزمِ نویسنده بود که پس از پنج روز بازجویی در بازداشتگاه کاگ‌ب، سرانجام مکان مخفیِ نسخه‌ای از رمان را فاش کرده بود. بدن بی‌جانِ الیزاوتا، در روز ۲۳ اوت ۱۹۷۳، در حالی پیدا شد که در آپارتمانش به‌ دار آویخته شده بود. دوستان سولژنیتسین اما فرضیه‌ی خودکشیِ او را باور نداشتند و قتل الیزاوتا را هشداری به نویسنده می‌دانستند.

پس از مرگ ورونیانسکایا، سولژنیتسین از طریق شبکه‌ی «یاران نامرئیِ» خود به هم‌رزمانش در پاریس پیام داد که زمان انتشار «مجمع‌الجزایر» فرا رسیده است. انتشار کتاب در ۲۸ دسامبر ۱۹۷۳، همچون بمبی در محافل ادبیِ دنیا صدا کرد و همه‌ی آنچه را که تا آن زمان در توجیه سیاست‌های اتحاد جماهیر شوروی گفته شده بود، بی‌اعتبار کرد؛ رژیمی که از زمان به قدرت رسیدن بلشویک‌ها در اکتبر ۱۹۱۷، زندگیِ میلیون‌ها انسان را ستانده بود.

یک ماه و اندی پس از انتشار کتاب به زبان روسی در پاریس، یعنی در ۱۲ فوریه‌ی ۱۹۷۴، زنگ درِ آپارتمان الکساندر سولژنیتسین در مسکو به صدا در آمد. در آن لحظه، کسی نمی‌دانست که فصلی از زندگیِ او پایان یافته است و فصلی دیگر می‌رود که آغاز شود. همسرش ناتالیا به سوی در شتافت و وقتی متوجه شد که مأموران کاگ‌ب پاگرد را اشغال کرده‌اند، تلاش کرد که در را دوباره ببندد. دیگر اما دیر شده بود. یکی از مأموران کاگ‌ب پای خود را لای دو لنگه‌ی در گذاشته و مانع بستن آن بود.

هشت مأمورِ مرد وارد آپارتمان شدند و سولژنیتسین را در میان گرفتند تا مانع از فرارش شوند. او پس از اندکی مقاومت و دست به گریبان شدن با آن‌ها، ناچار تسلیم شد. پیش از ترک آپارتمان، علامت صلیب را به نشانه‌ی دعای خیر روی سینه‌ی زنش رسم کرد و از او خواست که «مواظب بچه‌ها باشد».

این آن چیزی است که ایگنات، پسر سولژنیتسین، از آن روز و آن «دوران بسیار پرتنش» به یاد می‌آورد. روز بعد، پدرش بی‌آنکه بداند چه در انتظارش است، در حلقه‌ای از مأموران امنیتی به فرودگاه برده و سوار هواپیمایی به مقصدی ناشناس ‌شد. چهار ساعت بعد هواپیمای نویسنده‌ی روس در فرانکفورت به زمین نشست. یک ماه و اندی بعد، ایگنات و برادرانش به همراه مادرشان به سولژنیتسین پیوستند.

از دید ایگنات، مجمع‌الجزایر گولاگ کتابی است که هرگز کهنه نمی‌شود زیرا در آن اندیشه‌ا‌ی عمیق در مورد سرشت بدی (یا شرّ) پنهان است. به گمان او، پدرش به نکته‌ای بنیادین پی برده بود: اینکه شرّ نه در دلِ این یا آن گروه اجتماعی، بلکه در کنه وجود هر انسانِ معمولی در انتظار فرصتی برای آفتابی شدن است.

بوریس آکونین، نویسنده‌ی پرآوازه‌ی روسی‌زبانِ گرجی‌تبار نیز که به‌تازگی انتشار کتاب‌هایش در روسیه ممنوع‌ شده است، درباره‌ی این اثر می‌گوید: «تا وقتی که روسیه امپراتوری باقی بماند، زمانه‌ی مجمع‌الجزایر گولاگ سپری نمی‌شود.»

 

 

 

او در پاسخ به این پرسش که «مجمع‌الجزایر» را در چه زمانی خواندید و چه تأثیری بر شما داشت، می‌گوید:

در ابتدای دهه‌ی هفتاد میلادی، مادرم دبیر بود و شب‌ها نسخه‌ی ماشین‌شده‌ی قطوری را یواشکی می‌خواند و بعد آن را در گوشه‌ای دور از چشمِ من پنهان می‌کرد. من اما آن مخفی‌گاه را می‌شناختم و با خروجِ او از خانه نسخه‌های سامیزدات ]آثاری که در خفا منتشر می‌شد[ را درمی آوردم و می‌خواندم. «مجمع‌الجزایر» را نیز همین‌طور خواندم … این کتاب اثر فوق‌العاده‌ای روی من گذاشت. البته نه از نظر سیاسی، بلکه از نظر وجودشناختی. الکساندر سولژنیتسین برای من مصداق بارز این باور است که یک انسانِ تنها، به‌ویژه اگر نویسنده باشد، خیلی کارها از دستش برمی‌آید. برای نمونه‌، می‌تواند سرنوشتِ یک کشور را تغییر بدهد. ادبیات در روسیه بسیار مهم است و کتاب در زندگیِ مردم نقش مهمی دارد. وقتی به سولژنیتسین در هنگام نگارش «مجمع‌الجزایر» فکر می‌کنم، عنوان «تنها در کارزار» برایم تداعی می‌شود.

آکونین در برابر این پرسش که «آیا دوران “مجمع‌الجزایر” سپری شده است؟»، می‌گوید:

در روسیه؟ نه، هنوز روزهای زیادی در پیش دارد. لوحه‌های یادگار قربانیانِ سرکوب دوران شوروی با عبارت «آخرین آدرس شناخته‌شده» را از روی دیوارِ خانه‌ها می‌کنند و هر روز تعداد بیشتری از معترضان به جنگ و مخالفان دیکتاتوری را به زندان می‌اندازند. دوران مجمع‌الجزایر گولاگ تنها با مرگ استالین پایان خواهد گرفت و تا وقتی که روسیه امپراتوری باقی بماند، استالین هم زنده است.

***

«به میلیون‌ها قربانی که برای هیچ کشته شدند»

نیکیتا سترووه

 

انتشارات روسی ایمکا-پرس، ناشر مجمع‌الجزایر گولاگ در پاریس، به مناسبت پنجاهمین سالگرد انتشار این کتاب در سایتِ خود یادداشت نیکیتا سترووه، مدیر و بنیان‌گذار آن، بر چاپ نخست کتاب را بازنشر کرده است. در این یادداشت، سترووه به شگفتیِ ناشی از مطالعه‌ی اثر سولژنیتسین، ابعاد تاریخی و همچنین نگاه اخلاقی و معنوی‌اش می‌پردازد. نگاهی نه از بالا یا با فاصله، بلکه در همدلیِ کامل با درد و رنج ملت. او از نبوغ نهفته در این اثر بزرگ و مهمِ قرن بیستم می‌نویسد. آنچه در ادامه می‌خوانید برگردان این یادداشت از زبان روسی است:

در سال ۱۹۵۷، بوریس پاسترناک جستار اتوبیوگرافیکِ خود را در نقطه‌ای به پایان می‌رساند که آغاز دنیایی است «گرفتار چارچوب انقلاب». او سر باز زدن از ادامه‌ی روایتِ زندگی‌‌اش را این‌گونه توضیح می‌دهد: «باید طوری نوشت که قلب خواننده منجمد و مو بر تنش سیخ شود … نوشتن به شیوه‌ای بی‌رنگ و بو و ارائه‌ی تصویری کم‌رنگ‌تر از آنچه گوگول و داستایوسکی از پترزبورگ رقم زدند، نه تنها بیهوده و بی‌معنی است بلکه نوشتاری از این دست مبتذل و عاری از وجدان است. و ما با چنین ایدئالی هنوز فاصله‌ی بسیاری داریم.»

پاسترناک نمی‌دانست و نمی‌توانست بداند که این ایدئال آن‌قدر هم که فکر می‌کرد دور از دسترس نیست … درست در همان سال‌ها، یکی از زندانیانِ سابق اردوگاه‌های کار اجباری، فردی کاملاً ناشناخته که دوران تبعیدِ خود را در کنجی خلوت سپری می‌کرد، در خفا نگارشِ روایت تکان‌دهنده‌ای از انقلاب روسیه را آغاز کرده بود که مقدّر بود قلب میلیون‌ها خواننده را منجمد و مو بر تنشان سیخ ‌کند.

مجمع‌الجزایر گولاگ کتابی است به مراتب تکان‌دهند‌ه‌تر و شگفت‌انگیزتر از توصیف پترزبورگ به قلم گوگول و داستایوسکی، چرا که شهر نورانیِ شبح‌وارِ آن دو بزرگوار قابل مقایسه با گودال عظیم و خونبار تاریخ روسیه ــ و نیز تاریخ کل بشریت ــ یعنی گولاگ نیست. مطالعه‌ی جنایت و مکافات خواب را از چشم خوانندگانِ قرن نوزدهم ‌رانده بود. خواننده‌ی قرن بیستم اعصاب محکم‌تری دارد، اما ‌تردیدی نیست که مطالعه‌ی «مجمع‌الجزایر» ‌خواب را از چشمِ او خواهد راند.

مجمع‌الجزایر گولاگ کتابی است از آنِ همه‌ی مردم. زمانی سولژنیتسین از آخماتووا ایراد می‌گرفت که شعر «مرثیه»‌ی‌ شخصی یا حتی ذهنی است. در آن زمان این انتقاد تند و دور از انصاف به نظر می‌رسید، اما مجمع‌الجزایر گولاگ آن را به اثبات رساند و مفهوم آن انتقاد را آشکار کرد. آخماتووا در تلاش برای تبدیل زندگیِ پردرد و رنجِ خود به فاجعه‌ای همگانی ناکام بود. بیان حس شخصی که «در آن لحظه من کنار مردمِ خود بودم»، حس یگانگی با مردم را خدشه‌دار می‌کرد. سولژنیتسین هرگز عبارت «مردمِ خود» را به کار نمی‌بَرد، چون او و مردم یکی هستند. در «مجمع‌الجزایر» یگانگیِ هنریِ جادویی‌ای میان تجربه‌ی شخصی و سرگذشت همگانی روی می‌دهد: یگانگی و نه آمیزش! سولژنیتسین با حفظ چهره‌ی خود، تجربه‌ی زیسته‌اش را در بطن تجربه‌ی همگانی می‌نشاند. در مقابل، «ملتی صدمیلیونی» ــ از نخستین قربانیانِ فراموش‌شده‌ی سال ۱۹۱۸ تا کسانی که تا همین دیروز درد می‌کشیدند و هنوز نیز می‌کشند ــ به یاریِ تجربه و نیز صدای او، فریاد برمی‌آورد.

ابعاد گوناگون کتاب شگفت‌انگیز است. در دو بخش نخستین، هرچند هنوز در آستانه‌ی ورود به اردوگاه‌ها قرار داریم، همه‌چیز، همه‌ی روندها، همه‌ی رشته‌ها (از مهاجران تا هواداران ولاسوف[1] و حتی کره‌ای‌ها!)، انواع مختلف دستگیری‌، شیوه‌های گوناگون شکنجه، تعداد سرگیجه‌آور برخوردها، دیدارها، سرگذشت‌ها، گاه با اشاره‌ای گذرا، یادآوریِ کوتاهی در پانویس، اما همیشه به شیوه‌ای بی‌اندازه درخشان و بی‌نهایت شخصیت‌پردازانه بیان شده است. سولژنیتسین به «میلیون‌ها قربانی برای هیچ»، جسم، چهره و زندگی می‌بخشد.

اهمیت کتاب تنها در توصیف هنری یا دیدگاه تاریخی‌اش خلاصه نمی‌شود، بلکه بار سنگینِ واقعیت با همه‌ی ابعاد سیاسی، اخلاقی و معنوی‌اش آن را رقم می‌زند.

«مجمع‌الجزایر» کتاب دادخواهی، قضاوت و پشیمانی است. در این کتاب، مردگان از قعر سازه‌های جنون‌آمیزی که در آن جان باخته‌اند به پا می‌خیزند، از اعماق زیرزمین‌ها و کانال‌ها برمی‌خیزند تا همچون اشباح در نمایش‌نامه‌ی «ریچارد سوم»، دادِ خود را بستانند. صفحه‌های «مجمع‌الجزایر» شبیه به لوحه‌های آخرالزمانی است. «تمام حقیقت گفته شده و دیگر کسی را توان انکارِ آن نیست.»

با این حال، در دنیای زمینیِ ما، بنا بر یکی از قوانین اسرارآمیز اما تغییرناپذیر کتاب مقدس، دادخواهیِ کامل بدون اظهار پشیمانی و ندامت، امکان‌پذیر نیست. بارِ معنوی و اخلاقیِ حقیقیِ سخنِ سولژنیتسین در آن است که او نه از بالا یا بیرون، بلکه از خود می‌آغازد و ابتدا به قضاوتِ خود و در نتیجه تک‌تک ما می‌نشیند. او در هنگام دستگیری فریاد نکشید و مقاومت نکرد. اما مگر کدام‌یک از ما فریاد کشیدیم و مقاومت کردیم؟ او مانع شکنجه‌ی طرفداران ولاسوف نشد، ولی مگر کدام‌یک از ما این کار را انجام دادیم؟ غبار زرفام سردوشی‌های نظامی چشم‌های او را تار کرده بود، اما مگر کدام‌یک از ما، تا دنیا دنیاست، از غبار اقتدار و خودبرتربینی مبرا هستیم؟

سولژنیتسین با محاکمه‌ی خود، همگان را به ندامت فرامی‌خواند. در غیر این‌صورت، هیچ آینده‌ای برای روسیه متصور نمی‌توان بود.

اما تأکید بر این که همه، حتی خودِ قربانیان هم مقصرند، به‌هیچ‌وجه از بارِ مسئولیت دست‌اندرکاران اولیه، و از اهمیت علل نخستین فاجعه نمی‌کاهد. «ریشه در کجاست: افراد یا ساختار؟»

سولژنیتسین به این پرسش سیاسی-اخلاقیِ بنیادین که نه تنها ملت روسیه‌ بلکه کل بشریت با آن مواجه است، با استفاده از تجربه‌ی خودِ روسیه پاسخ می‌دهد: مقصر نه افراد بلکه ساختاری است که آن‌ها را به قعر فساد فرو می‌برد؛ مقصر نه انسان‌ها بلکه ایدئولوژیِ مرگ‌آفرینی است که نام پیشرفت بر نظریه‌ی خود می‌گذارد.

به علت همین تمایز میان گناه شخصی و گناه ایدئولوژیک است که به‌رغم توصیف فجایع غیربشری، و به‌رغم روایت ابتذال غیرانسانی، مجمع‌الجزایر گولاگ را می‌توان اثری انسان‌باور و مثبت دانست، کتابی که ایمانِ خود به رسالت والای انسان و امکان تحققِ آن را از دست نمی‌دهد.

توان هنریِ انکار‌ناپذیر، واقع‌بینیِ سیاسی و دیدگاه والای اخلاقیِ این اثر چنان است که می‌توان آن را از آن دست کتاب‌هایی شمرد که نه تنها روح انسان را به لرزه در می‌آورند بلکه خودِ تاریخ را نیز دستخوش دگرگونی می‌سازند.

***

پیش‌گفتار «مجمع‌الجزایر گولاگ»

«در سال ۱۹۴۹، من و چند تن از دوستان به یادداشت جالبی در ماهنامه‌ی طبیعت، نشریه‌ی فرهنگستان علوم شوروی، برخوردیم. در گوشه‌ای با حروف بسیار ریز نوشته شده بود که در حین حفاری‌ها در بستر رودخانه‌ی کُلیما، لایه‌‌ای یخِ زیرزمینی یافت شده است که جریان کهنِ آب در آن منجمد شده بوده و در بطنِ آن نمونه‌های یخ‌زده‌ی جانورانی باستانی به چشم می‌خورده است که قدمتشان به ده‌ها هزار سال می‌رسیده است. بنا به شهادت گزارشگر دانشمند، این نیمی ماهی‌-نیمی سمندرک‌ها چنان خوب حفظ شده و تازه بوده‌اند، که حاضران، پس از شکستن لایه‌ی ضخیم یخ، با اشتها و بی‌معطلی آن‌ها را خورده‌اند.

خوانندگان کم‌شمارِ این ماه‌نامه بی‌شک از این گزارش حیرت ‌کرده‌ و از خود پرسیده‌اند مگر گوشت آبزیان چند وقت می‌تواند در یخ محفوظ بماند. تنها تعداد انگشت‌شماری از مخاطبان می‌توانستند به کنه مفهوم حماسیِ این یادداشت نامحتاطانه پی ببرند.

اما ما فوراً پی بردیم، چرا که به چشمِ خودمان جزئیات این صحنه را دیده بودیم. دیده بودیم که چگونه حاضران با شتابی بی‌امان یخ را شکستند، چگونه اهداف برتر علم ایکتیولوژی (ماهی‌شناسی) را زیر پا گذاشتند و با هول دادن یکدیگر و پیشی گرفتن از هم تکه‌‌ماهی‌های هزاران‌ساله را ‌کندند، یخشان را روی آتش آب کردند و با ولع ‌بلعیدند.

ما این را فهمیدیم چون خودمان جزء آن حاضران بودیم، جزء آن یگانه طایفه‌ی توانمند زِک‌ها (زندانیان گولاگ) در دنیا که قادر بودند سمندرک‌های یخ‌زده‌ی چندهزارساله را با اشتها ببلعند.

و کُلیما ــ این بزرگ‌ترین و نام‌آورترین جزیره، قطب بی‌رحم سرزمین شگفت‌انگیز گولاگ، با جغرافیای پاره‌پاره‌ی مجمع‌الجزایرمانند و روان‌شناسیِ غل‌و‌زنجیر‌شده‌ی قاره‌ای ــ سرزمینی بود تقریباً نامرئی و ناملموس که مردمانش را زِک‌‌ها تشکیل می‌دادند.

این مجمع‌الجزایر با شیارها و لکه‌های پراکنده‌اش کشوری عظیم را هرس کرده و به زشتی آراسته بود، به دلِ شهرهایش رخنه کرده و هراس را بر فراز خیابان‌ها و کوچه‌هایش به اهتزاز درآورده بود، با این حال دیگران حتی به ذهنشان هم خطور نمی‌کرد که واقعیتِ آن چیست. بسیارانی چیزهای گنگی در این باب شنیده بودند، اما تنها کسانی که در آن به‌سربرده بودند، همه‌چیز را می‌دانستند. هرچند آن‌ها نیز گویی قدرت تکلم را در آن جزایرِ پراکنده از دست داده بودند و به سکوتِ خود ادامه می‌دادند.

با وجود این، در چرخشی غیرمنتظره از تاریخِ ما، جسته گریخته گوشه‌هایی بسیار اندک از مجمع‌الجزایر برملا شد، اما همان دست‌هایی که به ما دست‌بند زده ‌بودند، اکنون با لحنی آشتی‌جویانه کفِ دستِ خود را پیش می‌آورند که: «نباید گذشته را جورید! … ضرب‌المثلی هست که می‌گوید هر که کینِ کهنه را عَلَم کند، یک چشمِ خود را از دست می‌دهد!» آن‌ها اما بخش دومِ آن ضرب‌المثل را فراموش می‌کنند که: «و هر که آن را از یاد ببرد، هر دو چشم را!»

سال‌ها و دهه‌ها سپری می‌شود و زمان زخم‌ها و جراحات کهنه را بیهوده می‌لیسد. در این مدت جزایر تازه‌ای به حرکت درآمده‌ و گسترش یافته‌اند، اما دریای یخ‌زده‌ی فراموشی آن‌ها را نیز در خود غوطه‌ور ساخته است. روزی حتماً فرا خواهد رسید در قرن آینده، که این مجمع‌الجزایر، فضای آن و استخوان‌های منجمدشده‌ی ساکنینش در لایه‌های یخ، چون سمندرک‌های باورنکردنی سر برآورند.

من ادعای نوشتن تاریخ مجمع‌الجزایر را ندارم، زیرا امکان بررسیِ اسناد را نداشته‌ام. اما شاید کسی روزی این امکان را بیابد. کسانی که نمی‌خواستند ما آن گذشته را به‌ یاد آوریم، فرصت کافی داشته (و دارند) تا همه‌ی مدارک را از بین ببرند.

یازده سالی که من در آن‌جا سپری کردم، نه مایه‌ی شرم بود و نه کابوس‌زا، حتی می‌شود گفت آن دنیای زشت و نژند را دوست هم می‌داشتم. و اکنون، بخت با من یار بوده تا مورد اعتماد قرار گیرم و روایت‌ها و نامه‌های بسیاری را دریافت کنم. اما آیا موفق خواهم شد چیزی از آن استخوان‌ها و بدن‌های پاره‌پاره را زنده کنم؟ بدن‌هایی هنوز زنده، سمندرک‌هایی هنوز جاندار!» … آفرینش این اثر از توان یک فردِ واحد خارج بود. بهجز هر آنچه از مجمع‌الجزایر به در بردم ــ جانم، خاطراتم، چشم و گوشم ــ روایت‌ها، خاطرات و نامه‌های این کتاب را افراد زیر در اختیارم گذاشته‌اند:

فهرست ۲۲۷ نام

[فهرست کامل اسامی برای نخستین بار در بازنشر سال ۲۰۰۵ کتاب منتشر می‌شود، با این توضیح که:]

«در این کتاب از شخصیت‌های تخیلی و رویدادهای من‌درآوردی خبری نیست. از افراد و مکان‌ها با نام و نشانِ خودشان یاد شده است. اگر از حروف اولِ اسمشان استفاده شده، بی‌شک دلیلی شخصی برای آن وجود داشته است. اگر نامی از آن‌ها برده نشده، به این دلیل است که حافظه‌ی انسانی نامشان را به خاطر نسپرده است، اما همه‌چیز همان‌گونه که روی داده، ثبت شده است.»

 

برگردان از روسی: سرور کسمایی


[1] آندرِی ولاسوف، ژنرال ارتش سرخ که پس از شرکت در نبرد مسکو در جنگ جهانی دوم، به اسارت نازی‌ها درآمد و رهبری ارتش آزادی‌بخش روسیه را بر عهده گرفت. او در سال ۱۹۴۶ به اتهام خیانت به وطن محاکمه و اعدام شد. [م.]

برلیناله دعوت از سیاستمداران “آلترناتیو برای آلمان” را لغو کرد

مدیریت برلیناله تصمیم گرفت تا دعوت از پنج سیاستمدار حزب راست افراطی “آلترناتیو برای ‌‌آلمان” برای شرکت در مراسم افتتاحیه این جشنواره را لغو کند. دعوت از افراد این حزب بحث و جدل‌های بسیاری را دامن زده بود.دعوت از پنج سیاستمدار حزب “آلترناتیو برای آلمان” با دیدگا‌ه‌های افراطی و نژادپرستانه برای شرکت در افتتاحیه برلیناله (جشنواره بین‌المللی فیلم برلین) که حتی انتقادهای بین‌المللی به همراه داشت لغو شد.

دعوت از این افراد به موضوعی جنجال‌برانگیز در رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی، جامعه فرهنگی آلمان و تیم برگزارکننده فستیوال فیلم برلین تبدیل شده بود.

روز هشتم فوریه مدیریت برلیناله در بیانیه‌ای تعهد خود را به “یک جامعه آزاد و بردبار و مبارزه با افراط گرایی دست راستی” اعلام کرد و نوشت که دعوت خود از افراد این حزب را پس گرفته است.

برلیناله تاکید کرد که این جشنواره به عنوان یک نهاد فرهنگی برای دهه‌ها به ارزش‌های دموکراتیک پایبند بوده و برنامه‌ها و فیلم‌های اکران‌شده در آن علیه همه اشکال افراط‌گرایی دست راستی است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

بیانیه اشاره کرده که با “نگرانی شاهد این است چگونه یهودی‌ستیزی، احساسات ضد مسلمانان، سخنان نفرت‌انگیز و سایر نگرش‌های ضد دموکراتیک و تبعیض‌آمیز در آلمان در حال افزایش است”.

برگزارکنندگان جشنواره بین‌المللی فیلم برلین در بیانیه خود گفتند: «به‌ویژه با توجه به افشاگری‌های چند هفته اخیر در مورد مواضع آشکارا ضد دموکراتیک حزب آلترناتیو برای آلمان و برخی سیاستمداران آن، برای ما مهم است که موضع روشنی داشته باشیم.»

ماریته ریسنبک و کارلو چاتریان، مدیران برلیناله می‌گویند که به همه سیاستمداران این حزب که دعوت شده‌ بودند، نامه نوشته‌ و به آنها اطلاع داده‌اند که از حضور آنها در برلیناله استقبال نمی‌کنند.

حزب آلترناتیو برای آلمان (AfD) و بسیاری از اعضا و نمایندگان آن دیدگاه‌هایی را ارائه می‌‌کنند که عمیقاً با ارزش‌های پایه‌ای دموکراسی در تضاد است. دیدگاه‌هایی برخاسته از همجنس‌گرا هراسی، نژادپرستی و برای جامعه‌ای همگن، طرفدار محدودیت‌های مهاجرتی، اخراج‌های دسته‌جمعی مهاجران و همچنین تجدیدنظرطلبی خشونت‌آمیز تاریخی و افراط‌گرایی راست.

جشنواره می‌گوید: «در دوره‌ای که افراط‌گرایان راست‌گرا در حال ورود به پارلمان هستند، برلیناله می‌خواهد با دعوت نکردن از AfD موضع روشنی اتخاذ کند.»

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

به باور برگزارکنندگان این فستیوال، بحث در مورد نحوه برخورد با سیاستمداران این حزب بر بسیاری از سازمان‌ها و جشنواره‌های دیگر نیز تأثیر می‌گذارد. آنها تاکید می‌کنند که این بحث باید در سراسر جامعه و همراه با همه احزاب دموکراتیک انجام شود.

در برنامه افتتاحیه سال گذشته برلیناله، حرکت‌های اعتراضی بسیاری در حمایت از جنبش اعتراضی سراسری در ایران برگزار شد. بسیاری از هنرمندان ایرانی و آلمانی با پلاکاردهای “زن زندگی آزادی” روی فرش قرمز آمدند.

برلیناله ۲۰۲۳ برنامه‌های مختلفی در حمایت از خیزش مردمی در ایران برگزار کرد. این اولین باری نبوده که جشنواره فیلم برلین از حقوق بشر در ایران و دیگر نقاط جهان حمایت می‌کند. به باور بسیاری، برلیناله سیاسی‌ترین جشنواره فیلم به شمار می‌رود.

احضار فرهنگیان، احکام سنگین شهروندان بهایی، بازداشت وکلا

گروهی از فرهنگیان گیلان به دادگاه احضار شدند. یک شهروند بهایی به ۱۱ سال حبس و مجازات‌های تکمیلی محکوم شد. بازداشت وکلای مدافع فعالان سیاسی و حقوق بشری در ایران ادامه دارد.به گزارش شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، شعبه سوم دادگاه انقلاب اسلامی رشت ۹ تن از فعالان صنفی معلمان در استان گیلان را احضار کرده است.

در کانال تلگرامی این شورا آمده است که انوش عادلی ، محمود صدیقى‌پور، عزیز قاسم زاده، تیمور باقری کودکانی و طهماسب سهرابی، از اعضای هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان گیلان، و غلامرضا اکبرزاده باغبان، علی نهالی، محمدجواد سعیدی و جهانبخش لاجوردی، از فعالان صنفی معلمان در این استان، به اتهام “اخلال در نظم عمومی” از طریق “برگزاری تجمعات صنفی” احضار شده‌اند.

انوش عادلی، محمود صدیقى‌پور و عزیز قاسم زاده هم‌اکنون برای گذراندن محکومیت یک ساله حبس در زندان لاکان رشت هستند.

طهماسب سهرابی، در کانال تلگرامی این تشکل صنفی در اعتراض به این احضار نوشت: «اتهام اخلال در نظم عمومی را نمی‌پذیریم و آن را توهین به مقام انسانی و معلمی خود می‌دانم.»

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

او تاکید کرده است که تجمعات فرهنگیان برای خواسته‌هایی قانونی و برحق برگزار شده است. این عضو هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان گیلان گفته که فعالان صنفی در تلاش برای بهبود شرایط کار و زندگی هم‌صنفی‌های خود به “اشکال مختلف قانونی خواسته‌های خود را با دولت درمیان می‌گذارند” و حرکت‌های صنفی آنان “نه اخلال در نظم عمومی است و نه اقداماتی ضد امنیت ملی.”

شماری از معلمان و فعالان صنفی این قشر مدت‌هاست که در زندان هستند. کانال تلگرامی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران اسامی و تصاویر محمود ملاکی، جعفر ابراهیمی، مهدى فتحى، هاشم خواستار، رسول بداقی، اصغر امیرزادگان، ناهید شیرپیشه، زینب همرنگ، جواد لعل محمدی، ایرج رهنما و غلامرضا غلامی کندازی را یادآوری کرده است.

همچنین شمار دیگری از معلمان و فعالان صنفی آنان، مانند سارا سیاه پور، احکام زندان دریافت کرده و برخی دیگر با برخوردهای اداری مواجه شده و از طرح رتبه‌بندی نیز محروم شده‌اند.

وکلای مدافع حقوق بشر در صف اول بازداشت‌ها

حساب کاربری “دادبان” در پلتفرم X خبر داد که طاهر نقوی، وکیل دادگستری، روز سه‌شنبه ۱۷ بهمن در کرج بازداشت شد. از دلایل بازداشت و مکان نگهداری او هنوز اطلاعاتی در دست نیست.

دادبان نوشته که وکلای دادگستری همچنان در ردیف اول لیست برخورد دستگاه قضایی در ایران قرار دارند و به نقش مهم وکلایی اشاره کرده که برای تامین و تضمین حقوق شهروندان و “دفاع از آنها در برابر سرکوب و تعدی دستگاه قضایی و ضابطان‌اش” در ایران تلاش می‌کنند.

بیشتر بخوانید: بازداشت هفت وکیل دادگستری و کنشگر مدنی توسط نیروهای امنیتی تهران

دادبان با اشاره به خیزش “زن زندگی آزادی” می‌گوید اطلاع‌رسانی‌های گسترده وکلای دادگستری نسبت به جرایمی که ضابطان قضایی از زمان آغاز این خیزش مرتکب شده‌اند، “تاثیر بسزایی در افشای ماهیت نهادهای اطلاعاتی و امنیتی داشته است”.

بسیاری از وکلای مدافع خانواده‌های دادخواه و فعالان سیاسی و صنفی در ایران خود پشت میله‌های زندانقرار گرفته‌اند. دادبان می‌گوید، با وجود همه فشارها بر وکلا، آنها در همراهی با خانواده‌های دادخواه در روند دادخواهی مشارکت جدی دارند.

بیشتر بخوانید: هشدار حقوقدانان به حاکمیت در مورد تضییع حقوق اساسی ملت ایران

دادبان می‌نویسد، محکومیت وکلای مدافع خانواده‌های دادخواه مشخصا نشان از این حقیقت دارد که مشارکت وکلای در دادگستری در روند دادخواهی از سوی حاکمیت در ایران تحمل نمی‌شود.

بیشتر بخوانید: اعتراض بیش از ۵۰ وکیل دادگستری به بازداشت “وکلای دادخواه”

۱۱ سال حبس برای شهروند بهایی

به گزارش هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشری در ایران شهدخت خانجانی، شهروند بهایی توسط شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان سمنان به ۱۱ سال حبس و مجازات‌های تکمیلی محکوم شد.

دادگاه او را به اتهام “تشکیل گروه و دسته به قصد برهم زدن امنیت کشور” به ۱۰ سال حبس تعزیری و برای اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به یک سال حبس تعزیری محکوم کرده است.

از جمله “مجازات‌های تکمیلی” این شهروند ساکن سمنان دو سال منع عضویت و فعالیت در گروه‌ها و احزاب سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و دو سال منع فعالیت در فضای مجازی است. شهدخت خانجانی۴۷ ساله و مادر دو فرزند است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۱۰ سال زندان برای شهدخت خانجانی قابل اجرا خواهد بود. او اوایل خرداد امسال توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت و سپس با قرار تامین کیفری آزاد شده بود.

پس از انقلاب سال ۵۷ در ایران شهروندان بهایی به شدت هدف آزار، تبعیض و انواع محرومیت‌ها قرار گرفته‌اند. حقوق بهاییان در ایران به صورت سیستماتیک نقض می‌شود. بسیاری از آنان طعم زندان‌های جمهوری اسلامی را چشیده‌اند. گروهی اعدام و بخشی از آن‌ها نیز ایران را ترک کرده‌اند.

امارات متحده عربی: باید از گسترش جنگ غزه جلوگیری کرد

وزیر خارجه امارات متحده عربی طی دیداری در ریاض با وزاری خارجه عربستان، قطر، مصر و اردن و دبیرکل کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطینی خواستار تقویت تلاش‌ها برای جلوگیری از گسترش جنگ غزه به منطقه شد.در روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیروهای گروه تروریستی حماس با عبور از موانع مرزی از نوار غزه وارد خاک اسرائیل شدند. در این حمله بیش از ۱۲۰۰ نفر در اسرائیل که بخش عمده آنها غیرنظامی بودند جان باختند. حماس حدود ۲۴۰ نفر را نیز به گروگان گرفت و در باریکه غزه اسیر کرد.

اسرائیل پس از حمله حماس اعلام وضعیت جنگی کرد و با حملات سنگین هوایی و زمینی دست به تعقیب و مجازات عاملان این جنایت زد. این کشور هدف عملیات خود را نابودی کامل ساختارهای نظامی حماس و به زیر کشیدن این گروه تروریستی از قدرت سیاسی در باریکه غزه اعلام کرد. تا کنون حدود یک میلیون نفر از ساکنان شمال غزه به مناطق جنوبی گریخته‌اند. به گفته مقام‌های سازمان ملل متحد هزاران نفر در نوار غزه کشته شده‌اند. دویچه وله فارسی در این مجموعه خبری تحولات در منطقه را دنبال کرده و به اطلاع کاربران خود می‌رساند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

مجموعه مطالب درباره درگیری نظامی اسرائیل با شبه‌نظامیان تروریست را اینجا بخوانید

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

امارات متحده عربی: باید از گسترش درگیری‌های غزه به منطقه جلوگیری شود
عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر امور خارجه امارات متحده عربی خواستار افزایش تلاش‌ها برای جلوگیری از گسترش نبردها در نوار غزه به سایر نقاط در منطقه شده است.

بر اساس گزارش خبرگزاری دولتی امارات متحده عربی، وزیر خارجه امارات این اظهارات را در جریان نشستی در ریاض، پایتخت عربستان سعودی، بیان کرده است.

در این اجلاس که برای گفت‌وگو در مورد بحران غزه برگزار شد، وزیران امور خارجه کشورهای عربستان سعودی، قطر، مصر، اردن و دبیرکل کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطینی، حسین الشیخ، حضور داشتند.

بریتیش ایرویز پروازهای خود به اسرائیل را ازسر می‌گیرد
شرکت هواپیمایی بریتیش ایرویز اعلام کرد که پروازهای خود به تل آویو، پایتخت اسرائیل را از اول ماه آوریل دوباره از سر خواهد گرفت.

پروازهای هواپیماهای این شرکت به مقصد اسرائیل از ماه اکتبر سال پیشین میلادی به دلیل جنگ در خاورمیانه، متوقف شده‌اند.

گفته شده است، انتظار می‌رود که فعلا میزان تقاضای مشتریان برای استفاده از این پروازها، نسبتا پائين باشد.

به این خاطر نیز قرار است بریتیش ایرویز نخست هواپیماهای کوچک‌تری را برای پرواز به اسرائیل به کار بگیرید.

در حال حاضر خطوط هوایی دیگری نیز مانند لوفت هانزا، ایرفرانس و رایان‌ایر پروازهای خود به این منطقه را دوباره برقرار کرده‌اند.