Previous Next

افزایش تحریم‌ها علیه روسیه در ‌دومین سالگرد جنگ اوکراین

۲۰۰ شخص و شرکت به فهرست تحریم‌های اروپا اضافه می‌شوند تا از حمایت آنها از روسیه جلوگیری شود. بخشی از دارایی‌های مسدود شده روسیه احتمالا به اوکراین داده خواهد شد. زلنسکی قصد اخراج فرمانده کل ارتش اوکراین را دارد.در دومین سالگرد جنگ اوکراین، اتحادیه اروپا در حال آماده سازی بسته جدیدی از تحریم‌ها علیه روسیه است که شامل گسترش قابل توجهی از فهرست افراد و نهادهایی است که دارایی‌های آنها در اتحادیه اروپا مسدود خواهد شد. همچنین شرکت‌هایی که به تقویت نظامی و فناوری روسیه یا توسعه بخش دفاعی و امنیتی این کشور کمک می‌کنند نیز تحریم می‌شوند.

اتحادیه اروپا به این شرکت‌ها هیچ کالا و فناوری‌ای برای استفاده نظامی نخواهد فروخت. اتحادیه اروپا اخیرا از این اهرم برای هدف قرار دادن شرکت‌های مستقر در چین، ازبکستان، ایران و امارات متحده عربی استفاده کرد که گفته می‌شود در دور زدن اقدامات تنبیهی اتحادیه اروپا دست دارند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

این سیزدهمین بسته تحریمی علیه روسیه است که در آخر هفته توسط مقامات ارشد کمیسیون اتحادیه اروپا به نمایندگان کشورهای عضو ارائه شد. در گام بعدی پیش‌نویس مربوط به این تحریم‌ها برای تصویب تهیه می‌شود که باید تمامی ۲۷ کشور عضو رسماً با آن موافقت کنند. در این بسته بیش از ۲۰۰ نفر و شرکت مختلف ممکن است با اقدامات تنبیهی جدید روبرو شوند.

پول‌های بلوکه شده روسیه برای اوکراین

آخرین بسته تحریمی اتحادیه اروپا علیه روسیه شامل ممنوعیت واردات الماس و جواهرات از روسیه به اتحادیه اروپا بود. ممنوعیت گسترده واردات نفت خام، زغال سنگ، فولاد، طلا و کالاهای لوکس و همچنین اقدامات تنبیهی علیه بانک‌ها و مؤسسات مالی نیز مدت‌هاست که اعمال می‌شود.

در سالگرد تجاوز نظامی روسیه به اوکراین اتحادیه اروپا هم‌چنین تصمیم گرفت بخشی از عواید حاصل از نگهداری وجوه هنگفت مسدود شده بانک مرکزی روسیه را نیز در اختیار اوکراین قرار دهد.

بیشتر بخوانید:جنگ اوکراین؛ اختلال هدفمند در مسیریابی ماهواره‌ای در دریای بالتیک

برای این اقدام باید قوانین بیشتری تدوین شود. به گفته کمیسیون اتحادیه اروپا بیش از ۲۰۰ میلیارد یورو متعلق به بانک مرکزی روسیه در اتحادیه اروپا مسدود شده است و درآمد حاصل از نگهداری این سرمایه هنگفت دائما در حال افزایش است .

تغییرات در رده فرماندهان ارتش اوکراین

در آستانه دومین سالگرد آغاز جنگ، ولودمیر زلنسکی، رئیس ‌جمهور اوکراین در حال برنامه‌ریزی تغییراتی همه جانبه در ارتش این کشور است.

او در حال بررسی اخراج فرمانده کل ارتش به عنوان بخشی از یک تجدید سازمان گسترده است. زلنسکی در پاسخ به این سوال که آیا او قصد اخراج ژنرال والری سالوژنی، فرمانده کل نیروهای مسلح اوکراین را دارد یا خیر، به کانال تلویزیونی ایتالیایی Rai پاسخ مثبت داد و از آن به عنوان “یک شروع جدید” و “ضروری” در مسیری یاد کرد که “رهبری کشور در حال حرکت در آن است.”

او گفت که قصد جایگزینی تعدادی از رهبران را دارد و این تنها به ارتش محدود نمی‌شود. او همچنین نسبت به “پیروزی” اطمینان داد و تاکید کرد: «ما نباید بگذاریم ناامیدمان کنند و اسلحه‌مان را بیاندازیم، ما باید انرژی مثبت و کافی داشته باشیم.»

ژنرال والری سالوژنی محبوب‌ترین چهره ارتش اوکراین است. بر اساس گزارش رسانه‌های اوکراینی و غربی، زلنسکی هفته گذشته به سالوژنی پیشنهاد استعفا داد، اما ظاهرا او نپذیرفت. گفته می‌شود که این تصمیم زلنسکی احتمالا باعث خشم در ارتش اوکراین شده است.

بیشتر بخوانید:اروپا تا پایان امسال حدود یک میلیون خمپاره به اوکراین می‌دهد

تنش‌ها بین رئیس‌جمهور و سالوژنی در بحبوحه کمبود مهمات و پرسنل و به دنبال ضدحمله نافرجام اوکراین در تابستان افزایش یافته است. بنا بر گزارش‌ها، نیاز به بسیج گسترده برای تکمیل صفوف ارتش یکی از موضوعات مورد مناقشه بوده است. اواخر سال گذشته، زلنسکی اعلام کرد که درخواست ارتش برای بسیج نیم میلیون نفر برای عملیات نظامی را رد کرده و گفته است که این تعداد چگونه باید سازماندهی و پرداخت شوند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

شکاف بین ژنرال‌های ارتش و رئیس جمهور اوکراین برای اولین بار در پاییز گذشته و زمانی آشکار شد که سالوژنی در مصاحبه با مجله انگلیسی “اکونومیست” اعتراف کرد جنگ در جبهه‌ها با روسیه پیش نمی‌رود. زلنسکی این موضوع را به شدت تکذیب کرد.

در حالی که ارتش روسیه برای پیشروی در بخش‌های مختلف خط مقدم جبهه که حدود ۱۵۰۰ کیلومتر می‌شود، فشار وارد می‌کند، اوکراین به کمک‌های نظامی بیشتری نیاز دارد. اخراج سالوژنی می‌تواند عدم اطمینان را در میان متحدین غربی اوکراین افزایش دهد.

شرکت‌های پوششی سپاه در آلمان و اروپا؛ یک گزارش تحقیقی

یک شرکت مستقر در دوسلدورف از قرار معلوم متعلق به “هلدینگ غدیر” در ایران است که وظیفه آن تأمین منابع مالی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی است. دو رسانه آلمانی به اسناد این شرکت دست یافته‌اند و تحقیقاتی را آغاز کرده‌اند.مرکز تجارت بین‌المللی مستقیماً در نزدیکی خروجی بزرگراه A52، در یک منطقه صنعتی در غرب دوسلدورف واقع شده است. در این ساختمان اداری چند طبقه به آدرس مونشاوئر اشتراسه ۱۲، شرکت “جی‌آی‌سی اینترنشنال با مسئولیت محدود” (GIC International GmbH) مستقر است. این شرکت وبسایت نسبتاً محدودی دارد. عکس‌هایی از نیروگاه‌ها و تاسیسات صنعتی را می‌تواند در آن دید.

این سایت از نفت، گاز، پتروشیمی، سیمان، فلز… می‌گوید و این‌که ۳۰ سال تجربه در تجارت بین‌المللی و شرکای تجاری در اروپا، خاورمیانه و آسیا در کارنامه خود دارد. طبق اطلاعات رسمی، این شرکت میان سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ حدود ۶۰۰ میلیون یورو درآمد داشته است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

طبق داده‌های ثبت تجاری، شرکت دوسلدورف در واقع در سال ۲۰۱۲ مستقیماً با پول از تهران تأسیس شد. پشت سر این شرکت، “هلدینگ سرمایه‌گذاری غدیر” قرار دارد؛ مجموعه‌ای که در بیش از ۱۰۰ شرکت در ایران در حوزه‌هایی مانند صنایع نفت، شیمیایی و ساختمانی مشارکت دارد و از سال‌ها پیش مورد تحریم آمریکا قرار گرفته است. به گفته مقامات آمریکایی، هلدینگ غدیر بخشی از شبکه‌ای از شرکت‌ها است که شامل ارگان‌های امنیتی دولتی ایران مانند سپاه پاسداران نیز می‌شود.

علی فتح‌الله نژاد، کارشناس علوم سیاسی و کارشناس مسائل ایران، شبکه‌های متعددی مشابه این هلدینگ را می‌شناسد و می‌گوید: «دولت سلطه عظیمی در حوزه اقتصاد ایران دارد. این دقیقا همان قدرتی است که سکان انحصاری قدرت سیاسی و اقتصادی را در دست دارد.»

تجارت با وجود تحریم‌ها؟

تحقیقات شبکه تلویزیونی غرب آلمان (WDR) و روزنامه “زوددویچه تسایتونگ” نشان می‌دهد که شرکت “جی‌آی‌سی اینترنشنال” مستقر در دوسلدورف نیز می‌تواند بخشی از شبکه‌ای از شرکت‌ها باشد که ظاهرا توسط نهادهای دولتی ایران راه‌اندازی شده است.

اسنادی که به جنبش اپوزیسیون “سازمان مجاهدین خلق ایران” درز کرده و در اختیار این دو رسانه آلمانی قرار گرفته، همچنین نشان می‌دهد که رژیم ایران احتمالاً از شرکت این شرکت در دوسلدورف و شماری دیگر از شرکت‌ها در آلمان، به‌رغم تحریم‌ها، برای ادامه معاملات تجاری بین‌المللی و خرید املاک و مستغلات استفاده کرده است.

بیشتر بخوانید: آیا شرکت ثبت‌شده در آلمان مخفیگاه پوششی “ابرآروان” بوده است؟

به گزارش سایت “تاگس‌شائو” آلمان، گفته می‌شود این اسناد داخلی شرکت، شواهدی دال بر ارتباط مدیرعامل شرکت “جی‌آی‌سی” دوسلدورف با مدیریت هلدینگ غدیر در ایران ارائه می‌دهد. این دو رسانه آلمانی مذکور، اصل فارسی مدارک را ترجمه کردند و افراد، مکان‌ها و زمان‌ها را مورد بررسی قرار دادند تا صحت اسناد را راستی‌آزمایی کنند.

بر اساس محتوای این اسناد، شرکت مستقر در دوسلدورف یک “شبکه صادرات اوره” از ایران را راه‌اندازی کرده است. اوره یا کاربامید صنعتی برای تمیز کردن گازهای خروجی خودروهای دیزلی مورد نیاز است. گفته می‌شود که این امر در تهران به عنوان یک موفقیت تلقی شده است. سندی در مورد شرکت مستقر در دوسلدورف می‌گوید: «وجوه از طریق کانال‌های بانک‌های قابل اعتماد [به ایران] بازگردانده شده‌اند.»

شرکت “جی‌آی‌سی اینترنشنال” در تابستان ۲۰۲۳ در پاسخ به پرسشی در مورد انجام چنین معاملاتی، آن را به کل رد کرد و گفت: «این گمان، نادرست و بی‌اساس است.» این شرکت درخواست اخیر در این زمینه را بی‌پاسخ گذاشته است.

در کانون توجه مقامات آمریکا

از قرار معلوم فعالیت شرکت دوسلدورف پس از تغییر در مدیریت “هلدینگ غدیر” در سال ۲۰۲۱ مورد بررسی انتقادی قرار گرفته است. گفته می‌شود در اکتبر ۲۰۲۲ جلسه‌ای با نمایندگان تهران و دوسلدورف برگزار شده است. بر اساس صورتجلسه احتمالی، گفته می‌شود رئیس “جی‌آی‌سی” مستقر در دوسلدورف اذعان داشته است: «متأسفانه مقامات نظارتی در آلمان به ارتباط جی‌آی‌سی با هلدینگ سرمایه‌گذاری غدیر در ایران پی برده‌اند.» به همین دلیل شرکت دیگری به طور خاص تأسیس شد تا از طریق آن همچنان تراکنش‌های پرداختی به ایران ادامه یابد.

بیشتر بخوانید: گزارش سازمان امنیت آلمان درباره فعالیت‌های سرّی ایران

“هلدینگ سرمایه‌گذاری غدیر” از ژوئن ۲۰۱۳ مورد توجه مقامات ایالات متحده قرار گرفته بود. دولت آمریکا متقاعد شده بود که شرکت هلدینگ غدیر برای دستگاه امنیتی ایران پول‌سازی می‌کند. مقامات آمریکایی هلدینگ سرمایه‌گذاری غدیر را بخشی از سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح ایران، با اختصار “ساتا” می‌دانند. وظیفه این سازمان، ارائه خدمات سلامتی و بازنشستگی برای اعضای ارتش ایران، سپاه پاسداران و پلیس است. در نوامبر ۲۰۱۸، تحریم‌های آمریکا علیه این هلدینگ تمدید شد و گسترش یافت. بدین گونه هلدینگ سرمایه‌گذاری غدیر و شعب متعدد آن بار دیگر در کانون توجه مقامات آمریکایی قرار گرفتند.

یکی از این شعب ظاهرا “جی‌آی‌سی اینترنشنال” مستقر در دوسلدورف است. در محافل امنیتی آلمان گفته می‌شود که فعالیت این شرکت مدتی است که ازجمله در رابطه با نقض احتمالی تحریم‌ها، شناخته شده است. با این حال، تاکنون هیچ مدرک مشخصی از ارتکاب جرم وجود ندارد.

جی‌آی‌سی اینترنشنال در پاسخ به پرسشی در این زمینه، تاکید کرد که این یک شرکت بازرگانی بین‌المللی است. در یک موضع‌گیری کتبی پیشین در مورد فعالیت این شرکت گفته است: ‌«تامین‌کنندگان ما برای مواد خام و کود، در سطح بین‌المللی فعال هستند. ما در انطباق کامل با مقررات آلمان و اتحادیه اروپا عمل می‌کنیم. جی‌آی‌سی هیچ ارتباطی با هیچ سازمان دولتی ندارد.»

“شبکه‌ای گسترده برای دور زدن تحریم‌ها”

مقامات امنیتی غربی مدت‌هاست که شبکه‌های پیچیده و فرامرزی مرتبط با ایران را زیر نظر دارند. از شرکت‌های پوششی و واسطه‌ها برای تهیه مواد با کاربرد نظامی، به رغم تحریم‌ها، یا تامین مالی پروژه‌های نظامی کشور استفاده می‌شوند. شبکه‌ها ظاهراً در سطح اتحادیه اروپا گسترش یافته‌اند، اگرچه در اینجا صادرات از ایران اصولا ممنوع نیست.

فتح‌الله نژاد، کارشناس مسائل ایران می‌گوید: «این تحریم‌ها اگرچه به دلیل تحریم‌های آمریکاست، اما در سطح بین‌المللی اعمال می‌شود. این یک چالش بزرگ برای ایرانی‌ها است. به همین دلیل بر روی ایجاد شرکت‌های پوششی تکیه می‌شود.»

بیشتر بخوانید: سازمان امنیت آلمان: ایران تلاش‌ها برای دست‌یابی به فناوری هسته‌ای را تشدید کرده است

جواد دبیران، سخنگوی جنبش اپوزیسیون “سازمان مجاهدین خلق ایران” نیز این نظر را به نوعی دیگر تأیید می‌کند. او می‌گوید، “رژیم آخوندی” طی سال‌ها توانسته است “شبکه وسیعی برای دور زدن تحریم‌ها با سوء استفاده از سیاست مماشات‌جویانه فاجعه‌بار غرب بسازد”. دبیران خواستار آن است که اتحادیه اروپا سپاه پاسداران ایران را به عنوان یک سازمان تروریستی طبقه‌بندی کند و شاخه‌‌های اقتصادی سپاه را مورد تحریم‌های بیشتر قرار دهد.

شرکت‌های پوششی بیشتر؟

در یک نامه احتمالاً داخلی از دوسلدورف به تهران همچنین اشاره می‌شود که با کمک “جی‌آی‌سی اینترنشنال”، شرکت‌های جدید دیگری در خارج از کشور به ثبت رسیده‌اند که از طریق آنها می‌توان در آینده مواد حساس را تهیه کرد و تراکنش‌های مالی را صورت داد، برای مثال در عمان، ارمنستان، امارات متحده عربی یا چین. در این رابطه توجه شده که هیچ گونه ارتباط مستقیمی با هلدینگ سرمایه‌گذاری غدیر در ایران نباید قابل تشخیص باشد.

اسناد حاکی از آن است که در پایان سال ۲۰۲۲ ظاهراً در تهران بحث‌هایی در مورد انحلال شرکت جی‌آی‌سی اینترنشنال دوسلدورف و فروش ساختمان خیابان مونشاوئر اشتراسه وجود داشته است. گفته می‌شود این ساختمان چند سال پیش به قیمت شش میلیون یورو خریداری شده است. دلیل این ملاحظات این است که بسیاری از تراکنش‌های بانکی به دلیل تحریم‌های آمریکا دیگر امکان‌پذیر نیست و بی‌اعتمادی زیادی در مورد شرکت‌های متعلق به شبکه سرمایه‌گذاری غدیر وجود دارد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

اما در جلسه‌ای در تهران، که بر اساس صورتجلسه احتمالی، علاوه بر نمایندگان شرکت‌ها از آلمان، یک سرهنگ سپاه پاسداران نیز حضور داشته است، تصمیم گرفته شد که انحلال شرکت دوسلدورف احتمالاً توجه بیش از حدی به خود جلب خواهد کرد. به همین دلیل، به جای آن، باید روی شرکت‌های دیگری که اکنون تازه تاسیس شده‌اند تمرکز کرد.

در این صفحه ویژه بیشتر بخوانید: مناسبات آلمان و ایران

بر اساس صورتجلسه احتمالی، سرهنگ پاسدار گفته است که این شرکت‌ها “در مسیر درستی در حال توسعه هستند” و آن‌ها “به خوبی و مطابق با قوانین مالیاتی آلمان کار می‌کنند. ما می‌توانیم در کنار این شرکت‌ها، شرکت‌های پوششی راه‌اندازی کنیم”.

شرکت “جی‌آی‌سی اینترنشنال” در پاسخ به پرسشی در این رابطه اعلام کرد که این اطلاعات نادرست است.

در انتظار زندان

ش. مرادی

زندگی در زندان چگونه است؟ وقتی می‌دانی که به حبسی طولانی محکوم شده‌ای و باید چند سال از عمرت را پشت دیوارهای زندان بگذرانی، چطور باید خودت و دیگران را برای مواجهه با آن آماده کنی؟ در زندان دلت برای چه چیزهایی تنگ می‌شود؟ چطور زندان را تحمل خواهی کرد؟ وقتی می‌دانی که چند روز بیشتر برای زندگی در دنیای آدم‌های آزاد فرصت نداری، چه می‌کنی؟

این پرسش‌ها را وقتی که «الف» در حال بستن ساک برای رفتن به زندان بود از او پرسیده‌ایم. «الف» پس از یک دوره بازداشت موقت، بنا به اتهامات سیاسی-عقیدتی، به چند سال حبس محکوم شده است. در این مصاحبه به منظور حفظ امنیت «الف» و اطرافیانش نام، جنسیت و سایر اطلاعات مربوط به او را محفوظ نگه‌ داشته‌ایم.

***

ش. مرادی: این اولین باری نیست که شما به زندان می‌روید، این بار چه فرقی با دفعات دیگر دارد یا چقدر شبیه به تجربه‌های قبلی است؟

الف: اولین و مهم‌ترین فرق این است که می‌دانم کجا قرار است بروم و می‌دانم که کم و بیش در آنجا قرار است چه حس و حالی را در کدام بازه‌های زمانی تجربه کنم. مثلاً می‌دانم که اولش قرار است خیلی سخت بگذرد، می‌دانم که بعد از تقریباً دو سه ماه قرار است که دلتنگیِ عجیبی به من فشار بیاورد، می‌دانم شش ماه که بگذرد به نوعی سطح تعادل می‌رسم.

اینکه این‌ها را راجع به آن فضا می‌دانم و اینکه الان در ذهنم تصویری از زندان و جایی که قرار است در آن زندگی کنم وجود دارد، حس‌‌ام را متفاوت از دفعه‌ی قبل می‌کند. دفعه‌ی قبل، وجه غالب ماجرا برای من اضطراب بود چون با چیز خیلی جدیدی مواجه می‌شدم. الان به آن شدت اضطراب ندارم و وقتی هم که مضطرب می‌شوم به‌خاطر یادآوریِ شکنجه‌هایی است که آن دفعه در زندان از سر گذراندم. گویی جایی در ذهنم نگران است که این دفعه هم همان اتفاق بیفتد. این بار وقتی به زندان فکر می‌کنم، وجه غالبِ همه چیز برایم غم است.

اما الان مهم‌ترین چیز برای من این است که از فرصتِ باقی‌مانده در روزهای پیش از زندان، آن طوری که می‌توانم استفاده کنم. دفعه‌ی قبل برایم خیلی مهم نبود که روزهای قبل از زندان چطور می‌گذرد، ولی الان برایم خیلی مهم است.

 

پس کمی درباره‌ی همین بگویید. روزهای قبل از زندان چه شکلی می‌گذرد؟ چه کارهایی انجام می‌دهید تا از این فرصت استفاده کنید؟

دفعه‌ی قبل خیلی نقطه به نقطه به ماجرا نگاه می‌کردم. فکر می‌کردم که بعضی کارها را باید حتماً قبل از رفتن به زندان انجام دهم، مثلاً فکر می‌کردم که حتماً باید قبل از زندان سفر بروم ــ البته این بار هم قبل از زندان سفر می‌روم ولی دفعه‌ی قبل این‌ها خیلی نقطه‌گذاری شده بود. دفعه‌ی قبل خیلی به این فکر می‌کردم که از مدتی قبل‌ دیگر سرِ کار نروم، یعنی به زندان رفتن بهای عجیب و غریبی می‌دادم. الان این کارها را نمی‌کنم و احتمالاً تا روز آخر هم سرِ کار می‌روم. دلم می‌خواهد آن مفهوم زندگی و جاری بودنِ زندگی تا روز آخر امتداد داشته باشد. یعنی دوست ندارم که فضای متفاوتی برای خودم به وجود بیاورم و در نتیجه‌ رفتن به داخل زندان برایم تفاوت شدیدی ایجاد کند. دفعه‌ی قبل این کار را می‌کردم چون از نظر ذهنی برایم همین‌طور بود و زندگی در داخل و بیرون از زندان خیلی تفاوت داشت. اما خب دفعه‌ی قبل این‌طوری جلو رفتم و سخت گذشت. امیدوارم این دفعه آنقدر سخت نگذرد.

 

آن برنامه‌های نقطه‌گذاری‌‌شده‌ی دفعه‌ی قبل چطور بودند؟ یعنی مثلاً می‌رفتید آدم‌ها و مکان‌های محبوبتان را می‌دیدید و خداحافظی می‌کردید؟

بله. چیزهایی خارج از روال عادیِ زندگی برای خودم ساخته بودم و به خودم می‌گفتم که تو قرار است برای مدتی همه‌ی این چیزها را از دست بدهی، پس به صورت فشرده چیزهایی را تجربه کن. الان فکر می‌کنم که بله، برای مدتی قرار است چیزهایی را از دست بدهم اما این به آن معنی نیست که باید در زمان کوتاهی همه‌ی آن چیزها را پشت ‌سر هم برای خودم تکرار کنم. الان می‌دانم که قرار است در زندان چیزهای جدیدی را هم تجربه بکنم، دفعه‌ی قبل این را نمی‌دانستم. آن موقع فقط به از دست دادن فکر می‌کردم. الان به چیزهایی هم که قرار است به دست بیاورم فکر می‌کنم. می‌دانم که قرار است با تغییری مواجه شوم که برایم پر از رمز و راز است و نمی‌دانم که چه شکلی خواهد بود. حتماً با دفعه‌ی قبل هم فرق می‌کند. دفعه‌ی قبل، بعد از آزادی از زندان بعضی از مفاهیم برایم تغییر کرده بودند. مثلاً مفهوم «زمان» برایم به شدت تغییر کرده بود و اصلاً درکم از زمان با وقتی که بیرون زندان بودم یکی نبود. لذت‌های زندگی برایم تغییر کرده بود. ماهیت غذا برایم تغییر کرده بود. من خیلی آدمِ شکمویی نیستم اما انگار تازه بعد از زندان بود که فهمیدم غذا را دوست دارم و فقط برای سیر شدن غذا نمی‌خورم. این‌ها حتی معنای زندگی را از برخی جنبه‌ها برایم تغییر داد.

زندان آدم را به شدت رقیق‌القلب می‌کند، این اتفاق کاملاً ناخودآگاه و خارج از کنترل آدم رخ می‌دهد. احساساتِ آدم نسبت به کسانی که بیرون هستند و تصورش نسبت به بیرون مقداری آمیخته به رؤیا می‌شود. تازه وقتی آزاد می‌شوی، می‌فهمی که کدام بخش‌هایش غیرواقعی بوده است. می‌فهمی که بسیاری از تصوراتت دقیقاً همانی نیست که در زندگیِ عادی اتفاق می‌افتد، و جدا شدن و فاصله چیزهایی را در ذهنِ تو ساخته است. دفعه‌ی قبل وقتی از زندان آزاد شدم، همان شب اولی که آمدم بیرون اوضاع طوری پیش رفت که فقط می‌خواستم برگردم داخل زندان. اصلاً فضای بیرون برایم قابل تحمل نبود، دنبال تختم در گوشه‌ی زندان بودم و احساس می‌کردم که فقط همان‌جا امنیت دارم. بیرون از زندان همه‌چیز خیلی ترسناک شده بود. فکر می‌کنم که این حس‌ها هم این دفعه تغییر می‌کند، چون آن موقع نمی‌دانستم که زندان می‌تواند تصویری غیرواقعی برای آدم بسازد. الان این را می‌دانم. می‌دانم که قرار است چیزهایی در من تغییر کند، و در نتیجه آن تغییر بزرگی را که قرار است اتفاق بیفتد هنوز نمی‌شناسم، چون تجربه‌اش نکرده‌ام. اما فکر می‌کنم که مثل دفعه‌ی قبل، برای مدتی طولانی روی ابعاد مختلف زندگی‌ام تأثیر خواهد گذاشت. خودم را آماده‌اش می‌کنم.

 

گفتید که بعد از آزادی از زندان، ابعاد زمان برایتان تغییر کرده بود. کمی بیشتر توضیح می‌دهید؟

وقتی که در زندگی عادی هستیم، «یک روز»، زمان خیلی کمی است. «یک ساعت»، خیلی خیلی زمان کمی است. شاید اصلاً درکش نمی‌کنیم. آن‌قدر کارهای مختلف انجام می‌دهیم که اصلاً نمی‌فهمیم که یک روز و یک ساعت چطور می‌گذرد. من می‌توانم در طول «یک ساعت» با دوستم تلفنی حرف بزنم، تلویزیون ببینم، بروم بیرون قدم بزنم، با مادرم حرف بزنم یا بروم سینما. هزاران انتخابِ متفاوت روبه‌روی من است و به همین علت زمان برایم خیلی تند می‌گذرد. مهم‌ترین ویژگیِ زندان رخوت و رکودی است که در خود دارد. تنها روزی که در بند عمومیِ زندان مثل برق و باد می‌گذرد، روز ملاقات است. برای اینکه جنب و جوشی در بند به راه می‌افتد. اتفاقی خارج از آن فضا رخ می‌دهد که اسمش «ملاقات» است. در آن روز، زندانی‌ها حمام می‌روند، لباس از هم قرض می‌گیرند، اگر ملاقات حضوری باشد خوراکی‌هایی تدارک می‌بینند که برای خانواده‌شان ببرند، کارهایی انجام می‌دهند که بر خلاف رویّه‌ی معمول در زندان است. وقتی هم که از ملاقات برمی‌گردند مدام با هم‌بندی‌هایشان حرف می‌زنند و چیزهایی را که در ملاقات اتفاق افتاده برای هم تعریف می‌کنند. به همین علت، روزهای ملاقات خیلی زود می‌گذرد. ولی بقیه‌ی روزهای زندان دقیقاً به علت همین رکود و کمبود دسترسی به منابع مختلف خیلی کند می‌گذرد. در زندان نمی‌توان کارهای زیادی انجام داد. یا باید کتاب بخوانیم یا باید در کارگاه کار کنیم یا اگر زبان دیگری بلد باشیم ترجمه کنیم. در مجموع، کارهایی که می‌توانیم انجام دهیم خیلی محدودند. معمولاً برای آدم‌ها در زندان همه چیز ساعت دارد، چون این‌طوری روزهایت را تقسیم و تفکیک می‌کنی و می‌کوشی به‌زور آن گزینه‌های مختلف را به زندگی‌ات تزریق کنی. در زندان ساعتِ خاموشی داریم، ساعتِ غذا خوردن داریم، ساعتِ ورزش داریم، ساعتِ کتاب خواندن داریم. انگار همه‌چیز بر اساس نظمی اتفاق می‌افتد که هرچند به گذر روز کمک می‌کند اما خودش هم آن رخوت را بازتولید می‌کند.

وقتی که دیگر به بسیاری از چیزها دسترسی نداری، زمان خیلی متمایز می‌شود. در بازداشت موقت و انفرادی این مسئله خیلی شدیدتر احساس می‌شود و انگار زمان نمی‌گذرد یا خیلی کند می‌گذرد. نمی‌دانم چطور بگویم که ملموس و قابل فهم شود اما «یک ساعت» در زندان انگار «پنج ساعت» است. «یک روز» واقعاً انگار «پنج روز» است. ولی بیرون از زندان همه‌چیز خیلی کوتاه است. بیرون از زندان جریان زندگی آدم‌ها را دنبال خودش می‌کشاند، اما در زندان این جریان قطع می‌شود و انگار پیوندت با زندگیِ روزمره را از دست می‌دهی. زندگیِ روزمره‌ی دیگری در زندان ساخته می‌شود که خیلی خموده و رخوتناک است. در نتیجه، احساسات منفی در آدم‌ها افزایش می‌یابد، و اخبار عجیب و غریبی از کارها و رفتارهایشان در داخل زندان می‌شنویم. یکی از علت‌هایش این است که آن فضا برایشان غیرقابل تحمل می‌شود.

 

برای اینکه بتوانیم تصویری از زندگی در زندان داشته باشیم، می‌توانید یک روز زندگی در بند عمومیِ زندان را تعریف کنید؟ از وقتی که صبح چشم‌هایتان را باز می‌کنید تا شب که به خواب می‌روید معمولاً چطور می‌گذرد؟

فضای زندان واقعاً می‌تواند آدم‌ها را کوچک کند، چون آنجا مجبوری برای اولیه‌ترین نیازهای زندگی بجنگی و موضوع دیگر صرفاً آزادی و دغدغه‌های اجتماعی-سیاسی نیست

اگر بخواهم بگویم که یک روزِ یک زندانی در بند عمومی چطور می‌گذرد، می‌توانم یک روزِ خودم در دفعه‌ی قبل را تعریف کنم: من حدود ساعت ده و نیم تا یازده صبح از خواب بیدار می‌شدم. ساعتی که من بیدار می‌شدم زمان صبحانه گذشته بود. زمان صبحانه هشت تا نه صبح است و خیلی‌ها در آن ساعت صبحانه می‌خوردند. کسی مثل من که دیرتر بلند می‌شد، تنها در گوشه‌ای می‌نشست و چایی و نان و پنیر می‌خورد و از زندگیِ جمعی جدا بود. من روزها بیشتر یا کتاب می‌خواندم یا می‌نوشتم. بعضی روزها جلسات کتاب‌خوانی برگزار می‌شد. ساعت یک تا دو دسته‌جمعی ناهار می‌خوردیم. خیلی‌ها بعد از ناهار می‌خوابیدند یا در تختشان استراحت می‌کردند. من بعدازظهرها نمی‌خوابیدم و همچنان کتاب می‌خواندم یا چیزهایی به‌عنوان کاردستی درست می‌کردم. معمولاً شب‌ها دور هم جمع می‌شدیم و سعی می‌کردیم که برنامه‌های جمعی داشته باشیم. سه روز در هفته هم عصرها دو ساعت ورزش می‌کردم. بعد دوش می‌گرفتم. ساعت هشت تا نه شام می‌خوردیم. ساعت دوازده خاموشی بود.

زمان خاموشی که شروع می‌شد، می‌رفتم داخل راهرو و خاطرات روزانه‌ام را می‌نوشتم یا کتاب می‌خواندم، یا مثلاً با یکی از هم‌بندی‌ها می‌رفتم به راهرو و کارهایی را که بچه‌های نویسنده و مترجمِ هم‌بندی‌مان نوشته بودند می‌خواندیم و حرف می‌زدیم.

حدود ساعت سه و چهار صبح می‌خوابیدم و فردا دوباره به همین شکل بود. شاید اگر به این به‌عنوان برنامه‌ی یک روز نگاه کنید، چیز عجیب و غریبی نباشد و زندگیِ یک نفر در بیرون از زندان هم ممکن است گاهی همین طور بگذرد. اما نکته‌ای که متمایزش می‌کند، تکرار است و اینکه در زندان چیزی غیر از این برایتان اتفاق نمی‌افتد.

ما، همه‌ی آدم‌ها، در نهایت به وضعیتی که در آن زندگی می‌کنیم، هرچند سخت، عادت می‌کنیم. و به علت همین عادت است که وقتی از فضای زندان بیرون می‌آیی باید برای برقراریِ ارتباط مجدد با زندگیِ قبلی‌ات خیلی تلاش کنی. مثلاً عادت کردن به خلوت و تنهایی در زندان سبب می‌شود که بعد از آزادی ایجاد ارتباط با دیگران خیلی سخت ‌شود، یا قرار گرفتن در محیط‌های شلوغ خیلی آزاردهنده ‌شود. معمولاً شب اولی که از زندان آزاد می‌شوی دورت شلوغ است ولی من شبیه آدم‌های منگ بودم. سرم سنگین بود. خیلی نمی‌فهمیدم که چه اتفاقی دارد می‌افتد و چندان احساسی نسبت به محیط اطرافم نداشتم. این منگی انگار از ترک عادت می‌آید. آن عادتی که آدم در زندان پیدا می‌کند در واقع او را از جریان طبیعیِ زندگی جدا می‌کند.

مثلاً اگر بخواهم امروزِ خودم را مثال بزنم، از صبح که بیدار شدم چند اتفاق غیرمترقبه افتاد که انتظارش را نداشتم. اما در زندان این‌طور نیست و هر روزِ هفته چیزِ یکسانی را تجربه می‌کنی که بارها و بارها تکرار می‌شود. در واقع، این تکرار و عادت کردن به این تکرار است که زندان را سخت می‌کند.

 

من همچنان می‌خواهم کمی بیشتر از جزئیات زندگیِ روزمره در زندان بپرسم. مثلاً هواخوری نمی‌رفتید؟

من خیلی هواخوری را دوست نداشتم. چون فضای مستطیل‌شکل کوچکی بود با کف سیمانی و دیوارهای خیلی بلندی که بالایشان سیم خاردار بود و ما فقط می‌توانستیم دور آن راه برویم. رفتن به هواخوری حس زندانی بودن را در من تشدید می‌کرد و این برایم آزاردهنده بود. به همین علت، هیچ‌وقت تنهایی به هواخوری نمی‌رفتم، فقط وقت‌هایی پایم را آنجا می‌گذاشتم که قرار بود کاری جمعی‌ انجام دهیم یا با دوستی راه برویم و حرف بزنیم.

 

زندگیِ جمعی و فقدان فضای شخصی در زندان چطور بود و الان چطور خودتان را برای آن محیط آماده می‌کنید؟

خیلی سخت بود. حتی می‌توانم بگویم که شاید سخت‌ترین قسمتِ زندان همین است. در برخی زندان‌ها تخت‌هایی وجود دارد که پرده دارند و به آن‌ها زاغه می‌گویند و به هرحال می‌توانی پرده‌ی دور تختت را بکشی و فضای محدودی برای خودت داشته باشی. اما اکثر تخت‌ها همان پرده را هم ندارند و حتی وقتی هم که روی تخت خودت هستی، یعنی در جمع روی تختت نشسته‌ای و همچنان تنها نیستی و آن فضا مال تو نیست که بتواند به تو احساس امنیت و تنهایی بدهد. من همیشه از این تخت‌های بدون پرده داشتم و اگر می‌خواستم کاری کنم که کمی فضای شخصی داشته باشم، برایم سخت بود.

از طرف دیگر، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در زندان این است که مجبور به زندگی در کنار آدم‌هایی هستی که خودت آن‌ها را انتخاب نکرده‌ای. هر مشکلی هم که با آن‌ها داشته باشی امکان و اجازه‌‌ی خروج از آن فضا را نداری. این خیلی وقت‌ها باعث می‌شود که خودسانسوری کنی، برای پرهیز از تنش‌آفرینی از خواسته‌های خودت بگذری و طبیعتاً همه‌ی این‌ها مشکلاتی درون آدم ایجاد می‌کند و تبعات دارد.

به همین علت، گاهی ممکن است فرد زندانی واکنش‌هایی نشان دهد که شاید نامتناسب به نظر برسد. در واقع، همه‌ی این فشارها جمع شده و فنرش را آزاد کرده است. چیزی که شاهدش بودم این است که انگار این وضعیت، دغدغه‌های آدم را به سطح بقا تنزل می‌دهد. آدمی که کسی بوده، پیشینه‌ای داشته و برای چیزهایی مبارزه می‌کرده، تبدیل می‌شود به آدمی که مسئله‌اش خیس بودن دمپاییِ دستشویی است و بر سر همین با دیگران دعوا می‌کند. فضای زندان واقعاً می‌تواند آدم‌ها را کوچک کند، چون آنجا مجبوری برای اولیه‌ترین نیازهای زندگی بجنگی و موضوع دیگر صرفاً آزادی و دغدغه‌های اجتماعی-سیاسی نیست. مشاهده‌ی این وضعیت برای من خیلی دردناک بود.

 

به زندان رفتنِ شما برای خانواده‌ و دوستانتان چطور خواهد بود؟ وقتی که حکم حبسِ شما صادر شد و فهمیدند که باید برای چند سال به زندان بروید چه واکنشی نشان دادند؟

می‌خواهم کمی درباره‌ی نحوه‌ی مواجهه‌ی خانواده و دوستانم با حکمم حرف بزنم. چون شکل مواجهه‌ی آن‌ها، برای خودم از لحاظ شخصی تجربه‌ی خیلی عجیب و غریبی بود. فکر می‌کردم که خانواده‌ام نمی‌توانند این مسئله را بپذیرند، و به همین علت در جلسات تراپی‌ام خیلی درباره‌ی این حرف می‌زدم که چطور باید خانواده را آماده کنم. اما وقتی که حکم صادر شد و متوجه شدیم که با حبسی طولانی مواجه‌ام، خانواده‌ام پذیرش حیرت‌انگیزی از خودشان نشان دادند. غمگین بودند. بسیار غمگین بودند و هستند. اما این موقعیت را پذیرفتند و من برای مواجهه با آن‌ها در هیچ تنگنا و چالشی قرار نگرفتم. مادرم شروع کرد به سؤال کردن درباره‌ی اینکه آنجا چه شکلی است و آدم بیشتر از هرچیز دلش برای چه چیزهایی تنگ می‌شود؟ یعنی شروع کرد به ارتباط برقرار کردن با موقعیتِ من. ولی دوستانم در وضعیت انکار قرار گرفتند. مثلاً یکی از دوستانِ نزدیکم می‌گفت اصلاً راجع به زندانت با من حرف نزن چون اذیت می‌شوم و اصلاً نمی‌خواهم قبول کنم که قرار است به زندان بروی. این در حالی است که الان «زندان رفتن» پررنگ‌ترین مسئله‌ی زندگیِ من است؛ چطور می‌توانم با نزدیک‌ترین دوستانم درباره‌اش حرف نزنم؟ اگر هم حرف بزنم آن‌ها شدیداً و عمیقاً ناراحت می‌شوند و به هم می‌ریزند. برای من چالش بسیار سختی بود.

 

چطور در زندان رابطه‌ی خود را با خانواده و دوستانتان ادامه خواهید داد، به‌ویژه با آن‌هایی که امکان ملاقات یا حتی تماس تلفنی را هم نخواهند داشت؟

دفعه‌ی قبل، ارتباط با دوستانم را از طریق نامه حفظ می‌کردم. آن موقع اصلاً نمی‌توانستم غیر از خانواده‌ام به فرد دیگری تلفن کنم. این بار موقعیت کمی تغییر کرده و ممکن است گاهی بتوانم با تعداد محدودی از دوستانم هم صحبت کنم. اما همچنان اجازه ندارم به هرکسی که می‌خواهم تلفن کنم. با هر کسی هم که تماس بگیرم، چه خانواده و چه دوستانم، نمی‌توانم آزادانه حرف بزنم چون می‌دانیم که تلفن‌های ما شنود می‌شوند. کیفیت تلفن‌های زندان هم خیلی بد است و حتی همان تماس تلفنی هم به‌هیچ‌وجه آسان نیست. ارتباطی به شدت روزمره و سطحی است و به همین علت فکر کنم که نامه‌نگاری مؤثرتر باشد. با وجود این، تماس تلفنی اتفاق عجیبی است. مهم است که آدم‌‌ها صدای همدیگر را بشنوند. برای اینکه صدا خیلی راحت فراموش می‌شود. بعد از مدتی دوری، لحن صدای آدم‌ها از یاد می‌رود و در ذهنِ آدم تغییر می‌کند.

 

روزی چقدر اجازه‌ی تماس تلفنی دارید؟

تعداد تلفن‌ها و ساعت‌های دسترسی به تلفن محدود است و این زمان معمولاً بین زندانیان داخل بند تقسیم می‌شود. بنابراین، بسته به این که الان چه تعداد زندانی در بند باشد، زمان تماس روزانه‌ی هر فرد تغییر می‌کند. فکر می‌کنم در جایی که قرار است زندانی شوم هر فردی نیم ساعت وقت تماس تلفنی دارد.

 

به نظرتان چند سال دیگر وقتی که آزاد شوید، آیا می‌توانید رابطه‌ با دوستانتان را ادامه دهید؟ دفعه‌ی قبل که در زندان بودید چه بر سر روابطتان آمد؟

اگر نتوانی در زندان دنیای خودت را خلق کنی، زندان تو را می‌بلعد

از الان می‌دانم که خیلی سخت می‌شود. شما برای مدتی دوری‌ را احساس می‌کنید، چون انگار کاملاً در دو جهان موازی زندگی می‌کنید. بعد از آزادی از زندان می‌دیدم که بسیاری از آدم‌ها دوست ندارند که از زندان حرف بزنم، اما تنها چیزی که بر من گذشته بود زندان بود. آن موقعی که من نبودم، در زندان بودم و خاطره‌ی دیگری نداشتم. همه‌‌چیزم زندان بود. معمولاً وقتی آدم درباره‌ی زندان حرف می‌زند دیگران غمگین می‌شوند و فضا سنگین می‌شود. بنابراین، من خیلی درباره‌ی زندان حرف نمی‌زدم اما این باعث می‌شد که احساس دوری بکنم. احساس اینکه همچنان در جهان دیگری هستم.

طول می‌کشد تا آدم بتواند بعد از زندان دوباره به جریان عادیِ زندگی برگردد و دوباره با آدم‌ها خاطره‌ی مشترک بسازد و حرف‌های دیگری غیر از زندان برای گفتن داشته باشد. اما در آن بازه‌ای که این اتفاق می‌افتد، کاملاً احساس تنهایی می‌کنید و این یکی از بخش‌های دشوار دوران پس از آزادی از زندان است.

 

وقتی به زندان بروید، حتماً بسیاری از دوستانتان در خلال زندگی‌ روزمره‌ به یادتان خواهند بود. اما بر اساس تجربه‌ی بازداشت‌های قبلی‌، آیا شما به‌عنوان آدمی که در زندان است این‌ها را احساس می‌کنید؟ یا اینکه احساساتِ آن آدم‌ها از یک جایی به بعد برایتان دست‌کم مبهم می‌شود؟

در بند عمومی آدم این حس را خیلی زیاد درک می‌کند. چون خانواده هفته‌ای یک‌بار به ملاقات می‌آیند و تمام اخبارِ بیرون را به تو می‌دهند. تعریف می‌کنند که دوستانت برایت چه کارهایی کرده‌اند و پیام‌هایشان را منتقل می‌کنند. اما در دوره‌ی بازداشت موقت اصلاً این‌طور نیست. یکی از کارهایی که حبس انفرادی با آدم می‌کند این است که این ترس را به دلت می‌اندازد که نکند من از یادشان بروم؟ این سؤالی است که هر آدمی که به انفرادی رفته بارها با خودش تکرار کرده است. آنجا مدام باید با خودت حرف بزنی و به خودت یادآوری کنی که مگر می‌شود بقیه تو را از یاد ببرند و این فضای زندان است که این حس را در تو ایجاد کرده است. من سعی می‌کردم که این‌طوری خودم را آرام کنم ولی کاملاً منقلب بودم.

اما در بند عمومی می‌دانی که آدم‌هایی در بیرون از زندان به یادت هستند و تو همچنان به نوعی در زندگیِ آن‌ها جریان داری. این یادآوری‌ خیلی به آدم روحیه می‌دهد و فضای زندان را قابل تحمل‌تر می‌کند. همین که بدانی هرچند تو را به اجبار از دنیای خودت جدا کرده‌اند اما هنوز به شکل دیگری در آن فضا حضور داری، باعث می‌شود که حالت خوب شود.

 

الان دیگر زمان زیادی به روزی که باید برای دوره‌ای چندساله به زندان بروید، باقی نمانده و احتمالاً دارید ساکِ زندان را می‌بندید. چه چیزهایی با خودتان می‌برید؟

عکس. می‌خواهم با خودم عکس ببرم. عکس آدم‌هایی که دوستشان دارم.

 

فقط عکس آدم‌ها را می‌برید یا عکس بعضی مکان‌ها را هم می‌برید؟

نه، آن اذیتم می‌کند. ترجیح می‌دهم که آن مکان‌ها را در ذهنم نگه دارم. اگر عکس‌ جاهایی را که دوست دارم با خودم ببرم، جداسازی‌ای که اتفاق می‌افتد برایم خیلی سخت‌تر خواهد شد. من کلاً آدم خاطره‌بازی هستم و به خاطراتم زیاد برمی‌گردم. بعضی از جاهایی که می‌روم برایم هویتی اجتماعی دارند. این‌ها در ذهنِ من هستند و این‌طوری آن‌ها را با خودم به زندان می‌برم.

وقتی وارد زندان می‌شویم، همه‌ی وسایل ما را می‌گردند و هرچیزی را که با خودمان ببریم مأموران زندان می‌بینند. دلم نمی‌خواهد که مأمورها اطلاعات اضافه‌ای درباره‌ی من داشته باشند. به همین علت، سعی می‌کنم تا جایی که می‌توانم یادها را در دلم نگه دارم. اما در بعضی موارد هم خیلی سخت می‌شود. مثلاً دوری از یکی از اعضای خانواده‌ام که عکسش را حتماً با خودم می‌برم، برایم چالش بزرگی است. می‌دانم که در سال‌های زندان نمی‌توانم او را ببینم چون فقط اعضای درجه‌ی یکِ خانواده اجازه‌ی ملاقات دارند. این عزیزِ من بیمار است و ممکن است تا وقتی که از زندان برمی‌گردم اصلاً زنده نباشد. یعنی ممکن است دیگر هیچ‌وقت او را نبینم. به  همین علت، عکسش بند دلم است.

 

به غیر از عکس چه چیزهایی می‌برید؟

خیلی دوست دارم که یک تکه از لباس‌های پدر و مادرم را با خود ببرم. و بقیه‌اش هم لباس و وسایلی که مثلاً در یک سفر کوتاه، برای زندگیِ روزمره لازم دارم. لباس گرم می‌برم و البته آن ‌هم در حد خیلی کمی. چون اول هر فصل خانواده‌ها می‌توانند تعدادی لباس به داخل زندان بفرستند و در زندان فضای زیادی برای نگهداری وسایل شخصی نداریم و هرچیزی که داریم باید زیر تخت نگه ‌داریم. در نتیجه، هرچیزی که می‌بریم فقط در حد رفع‌ نیازهای اصلی است. من حتماً یک پتو می‌برم چون پتوهای زندان خیلی نازک هستند و آدم را گرم نمی‌کنند. ولی همین پتو را هم همه‌ی زندانی‌ها نمی‌توانند ببرند. کیسه‌ی آب‌جوش هم می‌برم چون زمستان‌های زندان آدم را واقعاً نابود می‌کند. فقط چند جلد کتاب می‌برم، چون بعداً می‌توانند برایم بفرستند.

 

فقدان چه چیزهایی در زندان خیلی سخت خواهد بود؟ چه چیزهایی را می‌خواهید ببرید و نمی‌توانید؟

خیلی چیزها. یکی از مهم‌ترین‌هایش موسیقی و پادکست. من آدمی‌ هستم که روزم را با گوش دادن به موسیقی و پادکست شروع می‌کنم. حالا باید چند سال بدون این‌ها سر کنم و در بهترین حالت فقط شاید بتوانم چیزهایی را از رادیویی بشنوم که در بعضی زندان‌ها در دسترس است. البته این‌ها هم ممکن است چیزهایی نباشد که در زندگی عادی‌ گوش می‌کنم اما تنها چیزهایی است که احتمالاً در دسترس خواهد بود. دسترسی نداشتن به فیلم و موسیقی، مخصوصاً برای آدم‌هایی که علایقی در عرصه‌ی فرهنگ و هنر دارند و این چیزها در زندگیِ عادی‌شان پررنگ‌ترند، خیلی سخت است.

 

دفعات قبل وقتی که آزاد شدید، چه تفاوت‌های مهمی در دنیای بیرون دیدید؟ چه چیزهایی عوض شده بود که شما را شگفت‌زده کرد؟

مهم‌ترینش خودِ زندگی بود. در زندان زندگی به شکل دیگری جریان دارد و آدم هر بار بعد از آزادی، این تفاوت را به وضوح احساس می‌کند. برای من مدت‌ها بعد از آزادی، خرید کردن کارِ سختی بود. حتی خریدی معمولی از سوپر مارکت محله. سینما رفتن کار سختی بود. در جمعیت قرار گرفتن یا کافه رفتن کار سختی بود. در حالی که در زندگیِ عادی این کارها را به راحتی انجام می‌دهیم و حتی در زندان هم دلم برای این چیزها خیلی تنگ می‌شد. ولی چون در زندان کاملاً از زندگیِ روزانه‌ جدا می‌شوی و شکل دیگری از زندگی را تجربه می‌کنی، طول می‌کشد تا دوباره با مدل زندگیِ قبلی منطبق شوی. به محض اینکه پایت را از زندان می‌گذاری بیرون، به محض اینکه با جمعیت یا ترافیک مواجه می‌شوی، همه‌ی این‌ها گرومپ گرومپ می‌خورد توی صورتت و آستانه‌ی تحملت را پایین می‌آورد. طوری که حتی ممکن است عصبی و پرخاشگر شوی.

البته در داخل زندان هم طول می‌کشد تا آدم به شرایط عادت کند اما چون جای ناشناخته‌ای است و ابهاماتی هم دارد، مجبوری که بعضی چیزها را کشف کنی. مثلاً در زندان آدم‌های جدیدی هستند که آن‌ها را نمی‌شناسی‌ و خودِ شناختن این آدم‌ها و فضای جدید نوعی سرگرمی است و پروسه را کمی راحت‌تر می‌کند. اما وقتی می‌آیی بیرون ناگهان با حجم زیادی از شلوغی روبه‌رو می‌شوی، یا در مواجهه با آدم‌هایی قرار می‌گیری که می‌شناسی‌شان و قبل از زندان با آن‌ها زندگی می‌کردی و خیلی هم حالتان با همدیگر خوب بوده و خوش می‌گذشته، اما الان دیگر ماجرا به شکل قبل نیست. به همین علت، مواجهه با دنیای بیرون پس از آزادی، هم کار سخت‌تری است و هم نوعی احساس درک ‌نشدن عمیقی در خود دارد.

 

آیا به برنامه‌ی روزانه‌ی حبس طولانی‌ای که در پیش دارید، فکر کرده‌اید؟ یا می‌خواهید بروید آنجا و ببینید اوضاع چطور است و بعد برنامه‌ریزی کنید؟

مقداری فکر کرده‌ام. یکی از کارهایی که می‌خواهم انجام بدهم این است که هر روز چند ساعت روی دو پروژه‌ای که برای خودم تعریف کرده‌ام کار کنم. در دفعات قبل، خیلی کارهای دستی انجام می‌دادم و چیزهایی می‌ساختم و به بیرون می‌فرستادم. اولویتم همین بود و این باعث می‌شد که روزهایم بگذرد، و این خوب بود. در عین حال، احساس می‌کردم که روزهایم پربار نیست، و این خوب نبود. این بار هم چیزهایی درست خواهم کرد چون برایم خیلی مهم است که کارِ دستِ خودم را از داخل زندان برای عزیزانم بفرستم، ولی قطعاً به گستردگیِ دفعه‌ی‌ قبل نخواهد بود.

 

چندان وقتی تا زمانِ زندان رفتنِ شما باقی نمانده. این روزهای آخر چطور می‌گذرد؟

هرقدر که به زمان زندان رفتن نزدیک‌تر می‌شوم، اضطراب بیشتری را تجربه می‌کنم و روزهای سخت‌تری را می‌گذرانم. وقتی به روان‌درمانگرم این را گفتم، جواب داد که وقتی بروی داخل زندان اضطرابت کم می‌شود. فکر می‌کنم، تا وقتی که بروم داخل زندان، فکر و خیال کردن درباره‌اش خیلی من را مضطرب می‌کند. اما وقتی بروم آنجا و با زندان مواجه شوم، مغزم درگیرِ این می‌شود که چطور با شرایط جدید سازگار شود و شروع می‌کند تا آن دنیای جدید را برای خودش بسازد. فکر می‌کنم اگر غیر از این باشد احتمالاً آدم در فضای زندان دوام نمی‌آورد. در واقع، اگر نتوانی در زندان دنیای خودت را خلق کنی، زندان تو را می‌بلعد. به همین علت، خیلی مهم است که آدم‌ها بتوانند برای خودشان جهانی در داخل زندان بسازند.

 

استفاده ایران از دو بانک در بریتانیا “برای دور زدن تحریم‌ها”

به گزارش روزنامه فایننشال تایمز جمهوری اسلامی از حساب‌هایی در دو بانک بزرگ بریتانیا برای دور زدن تحریم‌ها استفاده می‌کند. این دو بانک “لویدز” و “سانتاندر” هستند و شرکت بازرگانی پتروشیمی ایران در آن‌ها حساب بانکی دارد.روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی مفصل که یکشنبه ۴ فوریه (۱۵ بهمن) منتشر شده از استفاده جمهوری اسلامی از حساب‌های بانکی صوری در دو بانک بزرگ در بریتانیا برای دور زدن تحریم‌ها و انتقال مخفیانه پول در سراسر جهان خبر داده است.

این روزنامه با تکیه بر سندها و ایمیل‌های متعددی که رویت کرده می‌نویسد، شرکت‌های صوری متعددی در چین، ترکیه، روسیه و بریتانیا در شبکه دور زدن تحریم‌هایی جمهوری اسلامی راه‌اندازی شده و فعالیت دارند و در این ارتباط از حساب‌های خود استفاده می‌کنند.

بنا بر این گزارش شماری از حساب‌ها در دو بانک “لویدز” و “سانتاندر” در واقع به شرکت بازرگانی پتروشیمی ایران تعلق دارد. شرکت بازرگانی پتروشیمی و همچنین شعبه آن در بریتانیا از نوامبر سال ۲۰۱۸ میلادی تحت تحریم‌های ایالات متحده قرار دارد.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

فایننشال تایمز در گزارش خود به اسنادی اشاره می‌کند که نشان می‌دهند، صاحبان این حساب‌ها ظاهرا شرکت‌هایی انگلیسی هستند که در اصل به شرکت بازرگانی پتروشیمی ایران تعلق دارند. دفاتر این شرکت‌ها در مرکز لندن و در نزدیکی کاخ باکینگهام است.

این روزنامه در گزارش مفصل خود نمودار بزرگ و پیچیده‌ای در مورد ارتباطات شرکت‌های صوری متعدد در کشورهای مختلف که تحت حمایت سرویس‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی فعالیت می‌کنند، ارائه کرده است.

در این صفحه ویژه بیشتر بخوانید: آغاز دور جدید تحریم‌های آمریکا علیه ایران • مجموعه مطالب

در گزارش فایننشال تایمز از یک شرکت صوری مستقر در بریتانیا به نام “شرکت پیسکو” یاد شده که صاحب آن بر اساس اسناد ثبت شرکت‌ها شهروندی بریتانیایی به نام “عبدالله سیاوش فهیمی” است. طبق این گزارش این شرکت در واقع از سوی شرکت بازرگانی پتروشیمی ایران تاسیس شده و فرد مزبور نیز همکار این شرکت است.

در این گزارش آمده است، شرکت پیسکو در بانک سانتاندر حساب دارد و مسئولان این بانک در پاسخ خود به این روزنامه ضمن اشاره به “پایبندی شدید خود به اجرای تحریم‌ها” گفته‌اند که از اظهار نظر در مورد مشتریان خود معذورند.

یک شرکت دیگر که در گزارش فایننشال تایمز از آن نام برده شده، شرکت “آریا” است که در لندن فعالیت می‌کند و در بانک لویدز داری حساب بانکی است، اما به نوشته این روزنامه در واقع تحت کنترل شرکت بازرگانی پتروشیمی ایران قرار دارد.

آنگونه که در گزارش فایننشال تایمز آمده، “محمد علی رجال” به عنوان صاحب این شرکت ثبت شده، اما اسنادی که اکنون افشا شده‌اند، حاکی از مکاتبه مرتب او با شرکت بازرگانی پتروشیمی ایران است که از او خواستار محو شدن رد پا و نشانه‌های این شرکت شده‌اند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

گروه بانکی لویدز نیز مانند مسئولان بانک سانتاندر در پاسخ به این روزنامه گفته‌اند که در باره مشتریان خود اظهار نظر نمی‌کند، اما “قوانین تحریم‌” را رعایت می‌کند.

مقام‌های جمهوری اسلامی و شرکت بازرگانی پتروشیمی ایران تا کنون واکنشی به گزارش فایننشال تایمز نشان نداده‌اند. گزارش این روزنامه در حالی منتشر می‌شود که پیش از آن چند بانک اروپایی به خاطر نقض تحریم‌های ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی به پرداخت جریمه‌هایی سنگین محکوم شده‌اند.

ارتش آمریکا چهار موشک کروز حوثی‌ها را منهدم کرد

فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) اعلام کرد که نیروهای ایالات متحده چهار موشک دیگر حوثی‌های یمن را منهدم کرده‌اند. ارتش اسرائیل اعلام کرد که جنگنده‌های این کشور مواضع حزب‌الله در جنوب لبنان را مورد حمله قرار داده‌اند.در روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیروهای گروه تروریستی حماس با عبور از موانع مرزی از نوار غزه وارد خاک اسرائیل شدند. در این حمله بیش از ۱۲۰۰ نفر در اسرائیل که بخش عمده آنها غیرنظامی بودند جان باختند. حماس حدود ۲۴۰ نفر را نیز به گروگان گرفت و در باریکه غزه اسیر کرد.

اسرائیل پس از حمله حماس اعلام وضعیت جنگی کرد و با حملات سنگین هوایی و زمینی دست به تعقیب و مجازات عاملان این جنایت زد. این کشور هدف عملیات خود را نابودی کامل ساختارهای نظامی حماس و به زیر کشیدن این گروه تروریستی از قدرت سیاسی در باریکه غزه اعلام کرد. تا کنون حدود یک میلیون نفر از ساکنان شمال غزه به مناطق جنوبی گریخته‌اند. به گفته مقام‌های سازمان ملل متحد هزاران نفر در نوار غزه کشته شده‌اند. دویچه وله فارسی در این مجموعه خبری تحولات در منطقه را دنبال کرده و به اطلاع کاربران خود می‌رساند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

مطالب بیشتر درباره درگیری نظامی اسرائیل با شبه‌نظامیان تروریست را اینجا بخوانید

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

ادامه مذاکرات اسرائیل و حماس بر سر وقفه در حملات و آزادی گروگان‌ها
مذاکرات میان اسرائیل و سازمان تروریستی حماس بر سر وقفه در حملات و آزادی گروگان‌ها همچنه بی‌نتیجه مانده است. از سوی هیأت میانجی‌گر، متشکل از آمریکا، مصر و قطر پیشنهادی در ارتباط با آزاد شدن چندمرحله‌‌ای گروگان‌ها در ازای وقفه در حملات در غزه و همچنین آزادی زندانیان فلسطینی به حماس ارائه شده است. طرف اسرائیل با این پیشنهاد موافق کرده، اما بحث داخلی در حماس در مورد این پیشنهاد همچنان جریان دارد.

دو طرف تنها یک بار (ماه نوامبر سال ۲۰۲۳) بر سر آزادی گروگان‌ها و وقفه در آتش‌بس به توافق رسیده بودند که در جریان آن ۱۰۵ گروگان اسرائیلی و ۲۴۰ زندانی فلسطینی آزاد شدند. طبق اعلام ارتش اسرائیل ۱۳۶ گروگان همچنان در دست حماس هستند و حدود ۳۰ نفر از آنها در این بین جان خود را از دست داده‌اند.

ارتش آمریکا چهار موشک کروز حوثی‌ها را منهدم کرد
فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) اعلام کرد که نیروهای ایالات متحده چهار موشک دیگر حوثی‌های یمن را منهدم کرده‌اند.

سنتکام با انتشار پیامی در این رابطه در شبکه اکس (توییتر سابق) اعلام کرد که چهار موشک‌ کروز را در مناطق تحت کنترل حوثی‌ها شناسایی و آنها را “تهدیدی علیه ناو‌های آمریکا و همچنین کشتی‌های تجاری در آب‌های دریای سرخ” ارزیابی کرده است.

طبق اعلام سنتکام این موشک‌های حوثی‌های آماده شلیک به دریای سرخ و حمله به کشتی‌ها در این آب‌ها بودند که نیروهای آمریکایی در حملاتی از ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه بامداد یکشنبه (۴ فوریه / ۱۵ بهمن) آن‌ها را منهدم کردند.

فرماندهی مرکزی آمریکا ساعاتی یش از این پیام اعلام کرده بود که نیروهای ایالات متحده حدود ۴ بامداد در عملیاتی در راستای “دفاع از خود” یک موشک کروز حوثی‌ها را منهدم کرده‌اند.

به گفته سنتکام این عملیات از آزادی کشتیرانی محافظت می‌کند و آب‌های بین‌المللی را برای کشتی‌های نیروی دریایی آمریکا و کشتی‌های تجاری امن‌تر می‌کند.

آغاز پنجمین سفر بلینکن به خاورمیانه از آغاز جنگ در غزه
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا امروز دوشنبه ۵ فوریه (۱۶ بهمن) در راستای تلاش‌های خود به منظور وقفه در حملات در غزه و آزادی گروگان‌های حماس راهی خاورمیانه شده است. این در حالی است که درگیری و حملات در جنوب نوار غزه همچنان ادامه دارد.

این پنجمین بار از حمله تروریستی حماس به اسرائیل (۷ اکتبر ۲۰۲۳) و شروع جنگ در غزه است که وزیر خارجه ایالات متحده راهی منطقه می‌شود. او در جریان این سفر از جمله با مقامات عربستان سعودی، مصر، اسرائیل و قطر دیدار و گفت‌وگو خواهد کرد.

بلینکن در آستانه آغاز پنجمین مأموریت خود از “لزوم رسیدگی فوری به نیازهای بشردوستانه در غزه” سخن گفت. پیش از آن سازمان‌ها و نهادهای امدادگرا در مورد “پیامدهای فاجعه‌بار” جنگ در غزه هشدار داده بودند که اکنون وارد پنجمین ماه خود شده است.

خبرگزاری فرانسه در گزارش خود در مورد سفر بلینکن همچنین به نقل از یک شهروند فلسطینی که به شهر رفح در جنوب غزه پناه برده، وضعیت کنونی حاکم را “توصیف‌ناپذیر” خوانده است. بیش از نیمی از جمعیت ۲،۴ میلیون نفری غزه که در پی آغاز جنگ در این باریکه آواره شده‌اند، در رفح به سر می‌برند.

ارتش اسرائیل عملیات خود در جنوب را گسترش و هشدار داده ا‌ست که به منظور نابودی حماس وارد رفح خواهد شد تا عملیات خود را ادامه دهد.

هشدار وزیر خارجه ایران در مورد تداوم حمله به حوثی‌ها
حسین امیر‌عبداللهیان، وزیر خارجه جمهوری اسلامی با انتشار پیامی در شبکه اکس (توییتر سابق) حملات نیروهای آمریکایی و بریتانیایی به مواضع حوثی‌ها در روز شنبه را “قویا” محکوم کرد. او در این پیام به گفتگوی اخیرش با دیوید کامرون، همتای بریتانیایی خود اشاره کرد که به او در آن به او گفته بود، “تداوم جنگ راه حل نیست و خشم منطقه را نیازمایید”.

پیش از آن نیز ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی حملات ایالات متحده، بریتانیا و شش کشور دیگر به مواضع حوثی‌های یمن را محکوم کرده و آن را “نقض مکرر حاکمیت و تمامیت ارضی یمن و نقض فاحش حقوق بین‌الملل” دانسته بود. به گفته کنعانی “تداوم اینگونه اقدامات خودسرانه، یک ماجراجویی آشکار و تهدیدی نگران‌کننده برای صلح و امنیت بین‌المللی است.”

حوثی‌های یمن که تحت حمایت جمهوری اسلامی برخوردارند، در پی حمله سازمان تروریستی حماس به اسرائیل (۷ اکتبر ۲۰۲۳) و آغاز جنگ در غزه کشتی‌های تجاری و جنگی در دریای سرخ را مورد حملات موشکی و پهپادی قرار داده‌اند.

حمله ارتش اسرائیل به مواضع حزب‌الله در جنوب لبنان
ارتش اسرائیل شامگاه یکشنبه ۴ فوریه (۱۵ بهمن) اعلام کرد که نیروهای این کشور به مواضع حزب‌الله در جنوب لبنان حمله کرده‌اند.

طبق اعلام ارتش اسرائیل هواپیماهای جنگنده این کشور در عملیاتی یک مرکز فرماندهی حزب‌الله لبنان و یک محوطه نظامی را در شهر یارون مورد حمله قرار داده‌اند. نیروهای اسرائیلی افزون بر آن به یک پست دیدبانی حزب‌الله در شهر مارون الراس حمله کرده‌اند. به گفته ارتش اسرائیل کسی در این حملات کشته نشده است.

پیش از آن میان حزب‌الله که تحت حمایت جمهوری اسلامی قرار دارد و نیروهای اسرائیل تبادل آتش روی داده بود. از حمله سازمان تروریستی حماس به اسرائیل (۷ اکتبر ۲۰۲۳) و آغاز جنگ در غزه تنش میان اسرائیل و لبنان بالا گرفته و مناطق مرزی دو کشور شاهد حملات متقابل میان اسرائیل و حزب‌الله و همچنین دیگر گرو‌ه‌های افراطی شبه‌نظامی است.

روز جهانی فیلم، گرامیداشت دومین شنبه ماه فوریه

خشکاندن دریاچه ارومیه برای خوشگذرانی!

خبرگردون
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: چاه‌های غیرمجاز در حوزه دریاچه ارومیه توسط افرادی برای تفنن و خوشگذرانی حفر و قرار شده است تا توسط وزارت نیرو این امر اصلاح شود.15 بهمن

علی سلاجقه رئیس سازمان محیط زیست و معاون رئیس جمهور در جمع خبرنگاران در حاشیه مراسم جشن انقلاب ویژه خانواده بزرگ محیط زیست در خصوص دستاوردهای سازمان حفاظت محیط زیست قبل و بعد از انقلاب اسلامی اظهار کرد: قبل از انقلاب اسلامی سازمان محیط زیست صرفاً در قالب کارگاه‌های صنعتی بوده که با نام سازمان شکاربانی و نظارت بر صید شناخته شده بود، در آن زمان تمام عرصه کشور در اختیار قشر خاص پادشاهی بود که به عنوان شکارگاه از آن استفاده می‌کردند.


وی ادامه داد: در دوران بعد از انقلاب اسلامی تمام عرصه‌های سازمان محیط زیستی در اختیار مردم قرار گرفت، خصوصاً در دولت مردمی انقلابی قرار بر این است که مناطق را در اختیار خود مردم قرار بدهیم و از تمام ظرفیت مردم بهره ببریم.سلاجقه در پاسخ به سوالی گفت: امروز سند همکاری‌های مشترک بین خانواده و محیط زیست را امضا کردیم و اعتقاد داریم که زنان در این عرصه نقش اساسی را دارند و دستاوردهای بسیار خوبی در قالب کارگروه محیط زیست داشتیم. خوشبختانه گام‌های بسیار خوبی در قالب فرهنگ سازی برداشته شده است.

وی همچنین در پاسخ به سوالی در خصوص احیای دریاچه ارومیه گفت: احیای دریاچه ارومیه نیازمند مدیرت نرم و اصل بر این است که الگوی کشت واقعی توسط وزارت جهاد کشاورزی در حوضه آبخیز ۵ میلیون هکتاری دریاچه ارومیه داشته باشیم.

وی ادامه داد: چاه‌های غیرمجاز در حوزه دریاچه ارومیه توسط افرادی برای تفنن و خوشگذرانی حفر و قرار شده است تا توسط وزارت نیرو این امر اصلاح شود. در آخرین نشست ستاد احیای تالاب‌های کشور به صورت دقیق این مسائل مطرح و نقش دستگاه‌ها نیز مشخص شده است.

سلاجقه افزود: آبی که از بالا چه از حریم سطحی و چه از حریم زیرزمینی می‌آید، توسط گونه‌های پرآب‌بر نظیر یونجه که ۳۴ درصد آب منطقه را به خود اختصاص می‌دهد و یا سیب درختی و چغندر مصرف می‌شود که باید این کشت جدید جایگزین این گونه‌ها شوند، این امر بیشتر توسط افرادی رخ داده است که از روستاییان نیستند.

رئیس سازمان حفاطت محیط زیست در خصوص تکلیف دستگاه‌ها برای انجام وطایف خود برابر احیای دریاچه ارومیه اظهارکرد: وقتی ستاد تشکیل می‌شود، مصوبات ستاد در قالب قانون است و دستگاه‌ها باید آن‌ها اجرا کنند.

وضعیت قرمز آلودگی هوا در 3 شهر خوزستان

فارس

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، آلودگی هوا در خوزستان ادامه دارد و زندگی را برای ساکنان این استان سخت کرده است. 15 بهمن

بر اساس اعلام سامانه شاخص کیفیت هوا بر اساس اندازه‌گیری ذرات معلق با اندازه ۲.۵ میکرون در ایستگاه شرکت ملی حفاری در اهواز ۱۶۶، ایستگاه نیوساید در اهواز ۱۶۰، ایستگاه استانداری خوزستان در اهواز ۱۵۸، ایستگاه اداره‌کل حفاظت محیط زیست خوزستان در اهواز ۱۵۵ و ایستگاه پادادشهر اهواز ۱۵۴، ایستگاه بندرماهشهر ۱۵۳ و ایستگاه خرمشهر ۱۵۱ میکروگرم برمترمکعب بوده بنابراین هوای این شهرها در وضعیت ناسالم و قرمز بوده است.

در این مدت هوای سوسنگرد، آبادان، شادگان و هندیجان در شرایط ناسالم برای گروه‌های حساس و نارنجی بوده است.طبق شاخص ذرات ۲.۵ میکرون هوای اندیمشک، دزفول و امیدیه در شرایط قابل قبول بوده و هوای هیچ‌کدام از شهرهای خوزستان در وضعیت پاک نبوده است.

شاخص کیفیت هوا (AQI) به پنج دسته اصلی تقسیم‌بندی می‌شود. بر اساس این تقسیم‌بندی از عدد صفر تا ۵۰ هوا پاک، از ۵۱ تا ۱۰۰ هوا قابل قبول، از ۱۰۱ تا ۱۵۰ هوا ناسالم برای گروه‌های حساس، از ۱۵۱ تا ۲۰۰ هوا ناسالم برای همه گروه‌ها، از ۲۰۱ تا ۳۰۰ هوا بسیار ناسالم و از ۳۰۱ تا ۵۰۰ شرایط کیفی هوا خطرناک است.

شکارچیان غیرمجاز در “جغتای” خراسان رضوی به دام افتادند

ایرنا

رییس اداره حفاظت محیط زیست جغتای گفت: شکارچیان غیرمجاز در این شهرستان خراسان رضوی قبل از مبادرت به شکار با هوشمندی محیط‌بانان دستگیر شدند. 15 بهمن

عباسعلی خسروی روز ‌یکشنبه به خبرنگار ایرنا اظهار کرد: ماموران یگان حفاظت محیط زیست جغتای، در راستای وظیفه ذاتی خود در تعامل و همکاری پلیس اطلاعات و امنیت عمومی شهرستان، این گروه شکارچی غیرمجاز را که قصد شکار برخی از گونه های حمایت شده جانوری را داشتند، قبل از انجام شکار به دام انداختند.

وی تصریح کرد: از این افراد یک قبضه سلاح شکاری گلوله زنی، ادوات شکار و صید، سه دستگاه دوربین شکاری و دوربین فاصله سنج، چهار تیغه چاقو کشف و پس از تشکل پرونده ای در این خصوص مراتب را به مراجع قضایی شهرستان ارجاع دادند.رییس اداره حفاظت محیط‌ زیست جغتای از دوستداران محیط زیست درخواست کرد در صورت مشاهده تخلفات شکار و صید با سامانه ۱۵۴۰، یا شماره تماس های ۴۵۶۲۱۲۵۳ و یا ۰۹۱۵۸۰۰۵۲۵۶ تماس برقرار کنند.

به گزارش ایرنا، منطقه شکارممنوع “ریوند” در محدوده شهرستان‌های سبزوار، جغتای، جوین و داورزن با وسعت ۷۵ هزار و ۱۰۸ هکتار با سیمای طبیعی برخوردار از کوهستان، دشت و تپه ماهور، از زیستگاه‌های ارزشمند حیات وحش منطقه غرب خراسان رضوی است.

زیستگاه های شهرستان جغتای از تنوع جانوری منحصر به‌ فردی برخوردار است و به عنوان زیستگاه مهم گونه های ارزشمند نظیر پلنگ، یوزپلنگ، قوچ و میش وحشی و آهو به شمار می رود.مرکز شهرستان ۴۸ هزار نفری جغتای در ۳۰۰ کیلومتری غرب مشهد قرار دارد.

استنکاف زیست‌محیطی ۴ شهرداری خوزستان به مقام قضایی گزارش می‌شود

ایسنا

خوزستان معاون محیط زیست انسانی اداره‌کل حفاظت محیط زیست خوزستان با اشاره به تعیین مهلت برای چهار شهرداری خوزستان به منظور پاکسازی کانون‌های زباله، گفت: میزان تحقق عملکرد این شهرداری‌ها حدود ۲۰ درصد بوده است بنابراین گزارش عدم اقدام مناسب و استنکاف آن‌ها به مقام قضایی ارائه می‌شود. 15 بهمن

فرهاد قلی‌نژاد در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به وجود کانون‌های زباله در چند نقطه استان خوزستان و شکایت قضایی علیه چهار شهرداری اظهار کرد: پیش از این، کانون‌های زباله در چند نقطه شناسایی شدند و اخطاریه‌هایی در این خصوص صادر شد. در این راستا برای چهار شهرداری اهواز، کارون، حمیدیه و باوی مهلت پاکسازی کانون‌های زباله تعیین شده بود.

وی با بیان اینکه در اطراف اهواز ۵۴ نقطه کانون زباله وجود دارد، افزود: در دی‌ماه دستور قضایی برای پاکسازی کانون‌های زباله و جلوگیری از آلودگی هوا به این شهرداری‌ها ابلاغ شده و بنا به دستور قضایی باید در ۱۵ روز نسبت به پاکسازی کامل زباله در کانون‌های زباله اقدام می‌کردند اما با وجود اینکه مهلت این شهرداری‌ها تمام و مهلت را تمدید نیز کردیم، همچنان عملکرد قابل قبولی نداشته‌اند.

معاون محیط زیست انسانی اداره‌کل حفاظت محیط زیست خوزستان گفت: میزان تحقق عملکرد این شهرداری‌ها حدود ۲۰ درصد بوده است بنابراین گزارش عدم اقدام مناسب و استنکاف آن‌ها را به مقام قضایی ارائه می‌شود و باید تا قبل از نوروز این کانون‌ها پاکسازی شوند.