Previous Next

حضور بیش از صدهاهزار نفر در تظاهرات علیه راست‌گرایی در آلمان

روز شنبه سوم فوریه بیش از ۱۵۰ هزار نفر در تظاهرات علیه راست‌گرایی در برلین به خیابان‌ها رفتند. در تجمع‌های مشابه نیز هم‌زمان ده‌ها هزار شهروند در برخی دیگر از شهرهای آلمان علیه جناح راست اعتراض کردند.تجمع‌‌های گسترده اعتراضی شهروندان آلمان در شهرهای مختلف این کشور علیه راست‌گرایی افراطی در واکنش به نشست مخفیانه حزب دست راستی “آلترناتیو برای آلمان” (AfD) و نئونازی‌ها به منظور اخراج مهاجران، همچنان ادامه دارد.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

به گفته پلیس، روز شنبه سوم فوریه بیش از ۱۵۰ هزار شهروند در پایتخت آلمان، برلین، در نزدیکی مجلس فدرال این کشور در تجمع‌‌ها شرکت کردند. در عین حال برگزارکنندگان این تظاهرات از حضور حدود ۳۰۰ هزار شرکت‌کننده خبر دادند.

بیشتر بخوانید: تظاهرات بیش از صد هزار نفر در آلمان علیه راست‌گرایی افراطی

تظاهرکنندگان در این تجمع شعارهایی مانند “ما دیوار آتشین هستیم، اتحاد علیه راست”، “جایی برای نژادپرستی نیست” و “همه با هم علیه فاشیسم” سر دادند.

حضور چندین سیاستمدار در بین تظاهرکنندگان

حزب‌های سیاسی جزو برگزارکنندگان تظاهرات اعتراضی در برلین علیه راست‌گرایی افراطی نبودند، با این حال چندین سیاستمدار برجسته آلمان در این تجمع حضور داشتند.

ساسکیا اسکن، یکی از دو رئیس حزب سوسیال‌دموکرات آلمان (SPD) و کارل لاوترباخ، وزیر بهداشت آلمان با حمل پوستری که روی آن نوشته شده بود “کارت قرمز به نازی‌ها نشان دهید” در این تظاهرات شرکت کردند.

هم‌زمان با تظاهرات در پایتخت، در برخی از شهرهای دیگر آلمان نیز تجمع‌های اعتراضی علیه راست‌گرایی افراطی برگزار شد.

بیشتر بخوانید:‌ نتیجه یک نظرسنجی: گسترش شدید دیدگاه‌های راست افراطی در آلمان

بنا بر گزارش رسانه‌ها، در شهر درسدن در شرق آلمان نیز دست‌کم ۳۰ هزار نفر در مخالفت با راست افراطی به تظاهرات پرداختند. این در حالی است که این شهر و سایر شهرهای شرق آلمان از مهمترین پایگاه‌های حزب آلترناتیو برای آلمان هستند.

همچنین در شهرهای کاسل، هانوفر و وتسلار نیز هزاران شهروند در تجمع‌های اعتراضی به خیابان‌ها رفنتند.

نشست مخفیانه اعضای “آلترناتیو برای آلمان”

روز شنبه ۲۵ نوامبر ۲۰۲۳ هتل ییلاقی “آدلون” در شهر کوچک پتسدام، واقع در ۳۰ کیلومتری برلین میزبان نشستی بود که چهره‌های شناخته‌شده راست افراطی آلمان و اتریش در آن شرکت داشتند.

علاوه بر این چهره‌ها اما اعضای حزب آلترناتیو برای آلمان، از جمله رولند هارت‌ویگ مشاور شخصی آلیس وایدل، رهبر این حزب و چندین نفر از نمایندگان این حزب در مجلس آلمان که نقش تعیین‌کننده‌ای در این حزب دارند نیز در پوتسدام بودند.

این نشست کاملا محرمانه بوده و قرار و مدارهای آن تنها از طریق نامه‌نگاری کتبی انجام شده است. کپی این نامه‌ها اما در اختیار یک رسانه تحقیقی به نام “کورکتیو” قرار گرفته است. یک گزارشگر با دوربین مخفی نیز در محل برگزاری نشست حضور داشته است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در گزارش مفصل این گروه که روز ۱۰ ژانویه منتشر شد، آمده است که شرکت‌کنندگان این نشست خواهان اخراج یا اصطلاحا “مهاجرت معکوس” کسانی شده‌اند که حتی تابعیت آلمان را گرفته‌اند اما به زعم آنها در این جامعه ادغام نشده‌اند.

تیم فوتبال ایران با برتری بر ژاپن به نیمه‌‌نهایی صعود کرد

تیم ملی فوتبال ایران با پیروزی ۲ بر ۱ مقابل تیم ژاپن به دور نیمه‌نهایی جام ملت‌‌های آسیا راه یافت. محمد محبی و علیرضا جهانبخش گل‌‌های”یوزپلنگ‌‌های ایرانی” را به ثمر رساندند.تیم ملی فوتبال ایران روز شنبه ۳ فوریه (۱۴ بهمن) در مرحله یک‌چهارم نهایی جام ملت‌های آسیا با برتری ۲ بر ۱ مقابل تیم ملی ژاپن به جمع چهار تیم برتر این رقابت‌‌ها راه یافت.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

ملی‌پوشان ایران از ابتدای نیمه نخست این دیدار نمایش قابل قبولی از خود نشان دادند و در مقایسه با بازی قبلی خود در برابر سوریه در دور یک‌هشتم نهایی، عملکرد مطلوب‌تری داشتند.

علیرضا جهانبخش و سامان قدوس در دقیقه‌‌های ۱۳ و ۳۹ در آستانه گشودن دروازه تیم ژاپن قرار گرفتند، اما از بخت گلزنی مناسب خود استفاده نکردند.

نیمه نخست این دیدار با گل هیدماسا موریتا ‌که در دقیقه ۲۸ به ثمر رسید با حساب یک بر صفر به نفع ملی‌پوشان ژاپن به پایان رسید.

بیشتر بخوانید:صعود تیم ملی فوتبال ایران به یک‌چهارم ‌نهایی جام ملت‌های آسیا

موریتا با نفوذ از سمت چپ زمین و عبور از مدافعان ایران به سمت دروازه تیم ملی ایران شوت کرد و این شلیک زمینی در پی ناکامی علیرضا بیرانوند، دروازه‌بان تیم ایران در دفع توپ منجر به گل برای ژاپنی‌ها شد.

عملکرد خوب تیم ملی فوتبال ایران در نیمه دوم بازی ادامه یافت و در دقیقه ۵۵ پاس رامین رضاییان به پشت محوطه جریمه برای سردار آزمون و پاس فوق‌العاده او به محمد محبی و شوت زمینی محبی، دروازه ژاپن را باز کرد و گل تساوی‌ “یوزپلنگ‌های ایرانی” را رقم زد.

بیشتر بخوانید: جام ملت‌‌های آسیا؛ از تشویق تیم حریف تا سانسور تصویر داور زن

گل دوم تیم ایران توسط سردار آزمون در دقیقه ۶۵ آفساید اعلام شد.

اما در واپسین ثانیه‌‌های بازی در دقیقه ۳+۹۰ تیم ملی ایران در اثر خطا بر روی کنعانی‌زادگان در محوطه جریمه تیم ژاپن صاحب پنالتی شد. این پنالتی توسط علیرضا جهانبخش به گل تبدیل شد و ملی‌پوشان ایران را راهی مرحله نیمه‌نهایی کرد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

برنده دیدار تیم‌های ملی قطر و ازبکستان روز چهارشنبه ۷ فوریه (۱۸ بهمن) حریف تیم ملی ایران در مرحله نیمه‌نهایی جام ملت‌های آسیا خواهد بود.

ترکیب تیم ملی ایران

امیر قلعه‌نویی، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شاگردان خود را با این ترکیب اولیه به میدان فرستاد: علیرضا بیرانوند، محمدحسین کنعانی‌زادگان، شجاع خلیل‌زاده، رامین رضاییان، میلاد محمدی، امید ابراهیمی، سعید عزت‌اللهی، سامان قدوس، علیرضا جهانبخش، محمد محبی، و سردار آزمون.

حماس حملات آمریکا را “نفت بر روی آتش” خاورمیانه دانست

گروه تروریستی حماس می‌گوید “آمریکا با حمله در عراق و سوریه، نفت روی آتش خاورمیانه می‌ریزد.” سخنگوی سابق ارتش اسرائیل می‌گوید سربازان در جست و جوی جنازه گروگان‌ها مجبور به باز کردن برخی از قبرها را در غزه شده‌اند.در روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیروهای گروه تروریستی حماس با عبور از موانع مرزی از نوار غزه وارد خاک اسرائیل شدند. در این حمله بیش از ۱۲۰۰ نفر در اسرائیل که بخش عمده آنها غیرنظامی بودند جان باختند. حماس حدود ۲۴۰ نفر را نیز به گروگان گرفت و در باریکه غزه اسیر کرد.

اسرائیل پس از حمله حماس اعلام وضعیت جنگی کرد و با حملات سنگین هوایی و زمینی دست به تعقیب و مجازات عاملان این جنایت زد. این کشور هدف عملیات خود را نابودی کامل ساختارهای نظامی حماس و به زیر کشیدن این گروه تروریستی از قدرت سیاسی در باریکه غزه اعلام کرد. تا کنون حدود یک میلیون نفر از ساکنان شمال غزه به مناطق جنوبی گریخته‌اند. به گفته مقام‌های سازمان ملل متحد هزاران نفر در نوار غزه کشته شده‌اند. دویچه وله فارسی در این مجموعه خبری تحولات در منطقه را دنبال کرده و به اطلاع کاربران خود می‌رساند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

مطالب بیشتر در زمینه درگیری نظامی اسرائیل با شبه‌نظامیان تروریست را اینجا بخوانید

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

انتشار روزنامه “واقعیت” توسط نیروی هوایی اسرائیل برای ساکنان غزه
بر اساس گزارش رسانه‌های عبری زبان به نقل از منابع فلسطینی: «نیروی هوایی اسرائیل برای ساکنان غزه روزنامه‌ای به نام “واقعیت” منتشر کرده است.»

بر اساس گزارش رادیو تلویزیون عمومی کان، این روزنامه در اعلامیه‌ای با اشاره به این که “گروه تروریستی حماس تا به حال پول‌های مردم را برای ساخت تونل و دستیابی به سلاح سوزانده”، از مردم غزه خواسته تا “بیدار شوند” و افزوده که “حماس در حال کشتن فرزندان شماست”.

این روزنامه همچنین حاوی مقالاتی درباره تحریم های اتحادیه اروپا علیه یحیی سنوار، رهبر حماس، افزایش کمک‌های بشردوستانه و رد ادعاهای سخنگوی گروه تروریستی حماس است.

در این اعلامیه منتشر شده در روزنامه واقعیت آمده است: «آنها (گروه تروریستی حماس) همه چیزهای خوب را ویران کردند، شما را کتک زدند و شکنجه کردند، خانواده‌هایتان را در خیابان‌ها رها کرده و در تونل‌ها پنهان شده‌اند و شما هنوز ساکتید؟»

در ادامه این متن خطاب به مردم ساکن غزه آمده: «همه این جنایات فقط یک قطره از اقیانوس است و آینده شما در دستان خودتان است.»

ارتش اسرائیل برای جستجوی اجساد گروگان‌ها در غزه “قبرها را بازبینی می‌کند”
سخنگوی سابق ارتش اسرائیل می‌گوید سربازان برخی از قبرها را در غزه بازکرده‌اند تا تأیید کنند که اجساد گروگان‌ها در آنجا دفن نشده‌اند.

جاناتان کانریکوس در گفتگو با شبکه خبری “سی‌ان‌ان” با اشاره به این که “هنوز ۱۳۶ گروگان اسرائيلی در غزه وجود دارند که احتمالاً نیمی از آنها مرده‌اند”، افزود: «ارتش حتی مجبور به جستجوی اجساد در سردخانه بیمارستان شفا و گرفتن تست دی‌ان‌ای از آنها در غزه بود، زیرا اطلاعات حاکی از آن بود که حماس گروگان‌ها را در این بیمارستان نگه داشته است.»

علاوه بر جست‌وجوی اجساد گروگان‌ها، ارتش اسرائيل از “کشف دستکم یک تونل حماس در زیر یک قبرستان در غزه خبر داده است.”

حماس: حملات آمریکا به عراق و سوریه، نفت ریختن روی آتش است
گروه تروریستی حماس در بیانیه‌ای حملات شبانه آمریکا در عراق و سوریه را محکوم و اعلام کرد که “واشنگتن با این حملات، شروع به ریختن نفت روی آتش در خاورمیانه کرده است.”

این گروه تروریستی آمریکا را مسئول پیامدهای این حملات دانست و افزود: «تا زمانی که حملات صهیونیست‌ها، نسل‌کشی و پاکسازی قومی مردم در نوارغزه متوقف نشود، منطقه نه ثبات خواهد یافت و نه صلح».

ارتش آمریکا جمعه شب ۳ فوریه (۱۳ بهمن) در اقدامی تلافی‌جویانه و در پاسخ به حمله یک هفته پیشتر پهپادهای بدون سرنشین به پایگاه نظامی این کشور در اردن و به دنبال آن کشته شدن سه سرباز آمریکایی، حمله هوایی گسترده به ده‌ها پایگاه شبه نظامیان مورد حمایت سپاه پاسداران در عراق و سوریه را آغاز کرد.

تعقیب قضایی و اعلام جرم علیه ۲۵ روزنامه‌نگار و ۸ رسانه در یک ماه

سازمان “دفاع از جریان آزاد اطلاعات” با انتشار گزارشی از “تعقیب قضایی ۲۵ روزنامه‌نگار یا مدیر مسئول رسانه شامل شش زن و ۱۹ مرد، تنها در ماه ژانویه ۲۰۲۴ میلادی” خبر داد.”سازمان دفاع از جریان آزاد اطلاعات” روز جمعه ۱۳ بهمن ماه (۳ فوریه) با انتشار گزارشی از “تعقیب قضایی ۲۵ روزنامه‌نگار و یا مدیرمسئول رسانه در ایران و تنها در ماه ژانویه “۲۰۲۴” خبر داد. این گزارش از جمله به “صدور حکم ۳ سال حبس برای غزاله زارع، فعال حقوق کودکان و خواهرزاده فرهاد پایار، روزنامه‌نگار در بخش فارسی دویچه وله” اشاره کرده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

غزاله زارع، شهروند ساکن خرم‌آباد در استان لرستان، دوشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۲ از سوی دادگاه انقلاب بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” به یک سال حبس و بابت اتهام “تشکیل گروه و دسته‌جات با هدف برهم زدن امنیت کشور” و “همکاری با افرادی از شبکه ضدانقلاب در خارج از کشور” به دو سال حبس محکوم شد.

بیشتر بخوانید: تلاش تازه حکومت برای به سکوت واداشتن یک روزنامه‌نگار خارج کشور

بر اساس این گزارش همچنین “ماه ژانویه ۲۰۲۴ (۱۱ دی تا ۱۱بهمن ۱۴۰۲) دستکم ۱۳ روزنامه و وبسایت خبری تحت تعقیب قضایی قرار گرفتند و دادگاه‌های سیاسی و مطبوعاتی جمهوری اسلامی هشت رسانه را مجرم شناختند.”

در این گزارش آمده که “درست در همین فاصله زمانی دادگاه‌های سیاسی و مطبوعاتی برای هشت روزنامه نگار قرار مجرمیت صادر کردند، علیه پنج روزنامه‌نگار و یا مدیر مسئول رسانه، اعلام جرم شد و نهادهای امنیتی اقدام به ضبط لوازم شخصی یک روزنامه‌نگار دیگر کردند.”

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

سازمان دفاع از جریان آزاد اطلاعات همچنین با اشاره به “وقوع دو انفجار مرگبار در مراسم یادبود قاسم سلیمانی در شهر کرمان” از “بازداشت دستکم ۱۷۳ تن از شهروندان به دلیل انتشار پست‌های انتقادی و احضار دستکم ۳۱۱ شهروند به نهادهای قضایی و امنیتی خبر داده” و افزوده: «در همین رابطه حداقل ۶۴۷ صفحه در شبکه‌های اجتماعی مسدود و دستکم ۱۲ مرکز کسب و کار پلمب شدند.»

بیشتر بخوانید: تناقضات مقامات امنیتی: از کشف بمب تا تکذیب آن پیش از انفجار

انفجار دو بمب در روز چهارشنبه ۱۳ دی‌ در کرمان و در مراسم چهارمین یادبود قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران، ده‌ها کشته و زخمی بر جای گذاشت.

انفجار یک بمب مرکز آتن، پایتخت یونان را لرزاند

بر اساس گزارش‌ها انفجار یک بمب در مرکز شهر آتن در نزدیکی یک بانک و وزارت کار پایتخت یونان را لرزانده است. این انفجار ظاهرا تلفاتی به جای نگذاشته و به ساختمان دولتی آسیب وارد کرده است.بنا بر گزارش رسانه‌‌ها، صبح روز شنبه سوم فوریه (۱۴ بهمن) انفجار یک بمب در مرکز آتن، پایتخت یونان را لرزانده است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

گفته شده این انفجار که در نزدیکی یک بانک و وزارت کار یونان رخ داده است، به نمای این وزارتخانه و برخی از ساختمان‌های اطراف آسیب رسانده و نیز منجر به شکسته‌شدن شیشه‌های پنجره شده است.

طبق گزارش‌ها، انفجار این بمب تلفات جانی را بر جای نگذاشته است.

بیشتر بخوانید: انفجار بمب در مرکز آتن

گزارش‌‌ها حاکی از آن هستند که یک “گروه چریکی چپ‌گرا” که تاکنون ناشناخته بوده است، مسئولیت این حمله را بر عهده گرفته است. این گروه خود را “دفاع انقلابی طبقات از خود” می‌نامد.

رسانه‌ها همچنین خبر داده‌اند که یک فرد ناشناس حدود ۴۰ دقیقه قبل از انفجار در تماس با روزنامه‌ای در آتن هشدار داده است که بمبی در نزدیکی وزارتخانه گذاشته شده است.

بیشتر بخوانید: انفجار بمب‌های پستی در آتن

طبق اطلاع‌رسانی پلیس آتن، این روزنامه موضوع را به پلیس اطلاع داده است و نیروهای پلیس خیابان‌های اطراف در منطقه را “به موقع” مسدود کرده‌اند.

گفته شده است در حال حاضر کارشناسان مبارزه با تروریسم در حال بررسی جزئیات این حادثه هستند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

پاولوس ماریناکیس، سخنگوی دولت یونان در این مورد به شبکه تلویزیونی Open TV گفت: «این حمله جنبه بسیار جدی دارد و در ارتباط با یک جنایت جدی است.»

مقایسه، راهی برای شناخت جهان است

ماشا گسن

ماشا گِسن نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی-روسی و از اعضای هیئت تحریریهی مجله‌ی نیویورکر است. او در خانواده‌ای یهودی در مسکو به دنیا آمد. بعضی از اعضای خانواده‌ی او، از جمله پدربزرگش، در زمان جنگ جهانیِ دوم در گتوهای آلمان نازی یا در اردوگاه‌های کار اجباری کشته شدند. مادربزرگِ مادری گسن در موج یهودی‌ستیزی و اخراج یهودیان از دستگاه‌های دولتیِ شوروی در دوران استالین، از شغل دولتی‌اش اخراج و بیکار شد. گسن تاکنون جوایز متعددی، از جمله جایزه‌ی ملیِ «کتاب سال یهودیان»، مدال «والن‌برگ» دانشگاه میشیگان، «جایزهی ملی کتاب سال آمریکا» در شاخه‌ی کتاب‌های غیر داستانی و جایزه‌ی روزنامه‌نگاری «استورا» در سوئد، را دریافت کرده است.

در سال ۲۰۲۳، بنیاد «هاینریش بل» در آلمان اعلام کرد که جایزه‌ی مهم «هانا آرنت» در حوزه‌ی اندیشه‌ی سیاسی را به گسن اهدا می‌کند. با وجود این، پس از آغاز جنگ اسرائیل و حماس، این بنیاد اعلام کرد که از تصمیمِ خود در مورد اهدای این جایزه به گسن منصرف شده است زیرا او در مقاله‌ی «در سایه‌ی هولوکاست»، که در نیویورکر منتشر شد، شیوه‌ی آلمان در گرامیداشتِ هولوکاست را «ابزار و دستاویز سیاسیِ» افراطگرایان آلمانی برای سرکوب پناه‌جویانِ مسلمان و توجیه کشتار مردم غزه دانسته است؛ او در این مقاله محاصره‌ و بمباران نوار غزه از سوی اسرائیل را با وضعیت گتوهای یهودی‌نشین آلمان نازی مقایسه کرد. این اقدام بنیاد «هاینریش بل» اعتراضات و واکنش‌های فراوانی را در پی داشت؛ معترضان آلمان را متهم کردند که بار دیگر، و این‌بار به شیوه‌ای معکوس، می‌خواهد تعیین کند که «چه کسی یهودی و یهودیِ خوبی است و چه کسی نه». در نتیجه‌ی این اعتراض‌ها سرانجام بنیاد «هاینریش بل» جایزه‌ی «هانا آرنت» را، در مراسمی بسیار جمع‌وجورتر از روال مرسوم، به ماشا گسن اهدا کرد. آنچه در ادامه می‌خوانید، متن سخنرانیِ گسن به مناسبت دریافت این جایزه است. [م.]

***

می‌خواهم درباره‌ی مقایسه حرف بزنم. چرا مقایسه می‌کنیم؟‌ مقایسه می‌کنیم تا یاد بگیریم. مقایسه یکی از روش‌های ما برای فهمِ جهان است. یک رنگ، تنها در میان سایر رنگ‌ها است که آن رنگ است. یک شکل، تنها به این دلیل آن شکل است که از دیگر اشکال متمایز است. یک حس تنها زمانی یک حس است که شما احساسات دیگری را تجربه کرده باشید.

مقایسه راهی است برای شناختن دنیا. با این‌ حال، ما درباره‌ی چیزهایی که با یکدیگر قابل مقایسه نیستند، قوانینی وضع می‌‌کنیم. بیایید برای مثال پرتقال و سیب را در نظر بگیریم. چرا سیب و پرتقال را با هم مقایسه نمی‌کنید؟ هر دو میوه‌اند، هر دو شیرین‌اند، معمولاً یکی‌ از آن دو ترش‌تر از دیگری است، یکی‌‌ پوستِ بیرونی‌اش خوردنی نیست،‌ دیگری در داخلش تکه‌ا‌ی غیر قابل خوردن دارد، هر دو حاوی کالری و مواد مغذی و ویتامین‌اند، هرچند ویتامین و مواد مغذی‌ای متفاوت از هم دارند، می‌توانید از هر دو آب‌میوه بگیرید، اما برای آب‌گیری از هر یک به بند و بساطِ متفاوتی نیاز دارید. به نظرم این‌ها گزاره‌های مفیدی برای آشنایی با سیب و پرتقال‌اند.

همه‌ی مقایسه‌ها به‌دردبخور نیستند. معمولاً نویسندگان جوانی که به آن‌ها آموزش می‌دهم استعاره‌ها، تشبیهات و روش‌هایی را به کار می‌برند که بهجای قابل‌فهم کردنِ متن، آن را مبهم‌ می‌کند. این اتفاق بیشتر زمانی رخ می‌دهد که آن‌ها چیزی معمولی و آشنا ــ چیزی که می‌شناسیم ــ را با چیز دیگری مقایسه می‌کنند که تصورش دشوار است. معمولاً در نقد نوشته‌های آن‌ها می‌نویسم که باید دو چیزی را با هم مقایسه کنند که مقایسه‌شان کاملاً قابل‌تصور باشد.

جهان غرب، و به‌ویژه آلمان، وقت و تلاش و سرمایه و خلاقیت و انرژیِ سیاسیِ فراوانی را صرف تخیل هولوکاست کردند. ما ادبیات، تصاویر و آماری داریم که به آسانی برای تصور هولوکاست در دسترس همه است. ما فهم و تجسم تصاویر و حتی خاطرات هولوکاست را برای یکدیگر آسان کردیم. با وجود این، قانونی وجود دارد ــ قانونی که صرفاً منحصر به آلمان هم نیست ــ که شما نباید هیچ فاجعه‌ای را با هولوکاست مقایسه کنید. بنابراین، با نوعی تضاد مواجه‌ایم: ما هولوکاست را با جزئیات تصور می‌کنیم، اما در عین حال آن را به‌عنوان پدیده‌ای معرفی می‌کنیم که اساساً غیرقابل‌تصور است. هولوکاست را شرّی معرفی می‌کنیم که درک و فهمش ممکن نیست. اما هر چیزی که در زمان فعلی رخ می‌دهد، قابل‌تصور است. ما «تصاویر غیرقابل‌تصور» را می‌بینیم. وقتی تصاویر و صداهای ضبط‌شده‌ی کودکان پناه‌جویی را دیدیم که در مرزهای آمریکا از خانواده‌ی خود جدا و در بازداشتگاه‌های جداگانه‌ای زندانی شدند، این پدیده قابل‌تصور شد. بنابراین، وقتی در سال ۲۰۱۹ الکساندریا اکازیو کورتز، نماینده‌ی کنگره‌ی آمریکا، عبارت «اردوگاه‌های کار اجباری» را در توصیف این بازداشتگاه‌ها به کار برد، موجی از خشم را برانگیخت زیرا او یک امر قابل‌تصور (رویّه‌ی مرسوم دولت آمریکا در برخورد با پناه‌جویان) را در کنار یک امر غیرقابل‌تصور (هولوکاست) قرار داد. قانونِ وضع‌شده این است که هیچ‌یک از چیزهایی که می‌بینیم، می‌شنویم یا شاهدِ آن‌ایم، با هولوکاست قابل‌مقایسه نیست.

بعضی از اصطلاحاتی که برای جلوگیری از امکان مقایسه‌ی دیگر فجایع با هولوکاست به کار می‌رود، از این قرار است: «تقلیل هولوکاست»، «نسبی‌سازی هولوکاست» و «عمومیت بخشیدن به هولوکاست». این اصطلاحات که بر «خاص بودن» هولوکاست تأکید می‌کنند، با عبارت «دیگر نه هرگز» ارتباط دارند. درباره‌ی این عبارت بسیار فکر کرده‌ام، به‌ویژه به‌خاطر نسخه‌ی امروزی‌اش ــ «دیگر نه هرگز همین حالا است» ــ که گویا برخلاف زبان انگلیسی، در زبان آلمانی بی‌معناست. به نظرم این اصطلاح مثل وِرد جادو است. اما «دیگر نه هرگز» نوعی پروژه‌ی سیاسی است. «دیگر نه هرگز» همواره نوعی آرزو است، نه انعکاس واقعیتِ موجود. شاید به همین علت است که واژه‌ی «همین حالا» این‌قدر مرا آزار می‌دهد.

هولوکاست تا حدی به این دلیل منحصربه‌فرد است که تعداد زیادی از مردم در زمانِ کوتاهی کشته شدند. اما حتی هولوکاست هم سال‌ها طول کشید. مردم طی آن مدت زندگی می‌کردند، امید را زنده نگه می‌داشتند، مقاومت می‌کردند و می‌کوشیدند تغییر و تحولاتِ جاری را بفهمند.

پروژه‌ی سیاسی، چیزی است که در زمان حال، در جهان، در میان مردم رخ می‌دهد. هانا آرنت تمام زندگیِ فکری‌اش را صرف تفکر درین‌باره کرد که چه چیز سیاست را شکل می‌دهد. به نظر آرنت، سیاست فضایی برای فهم این مسئله بود که در این دنیا چطور باید در کنار یکدیگر زندگی کنیم، فضای بحث و تفکر و خلق امکان‌های تازه. بعد از هولوکاست، جهان فضایی است برای فهم این‌ مسئله که چگونه باید در این دنیا زندگی کرد تا هولوکاست تکرار نشود.

یکی از سازوکارهای بین‌المللی‌ای که برای جلوگیری از تکرار هولوکاست ابداع کردیم، قوانین بین‌المللیِ بشردوستانه، و به‌ویژه حمایت از شهروندان غیرنظامی، است. این قوانین چارچوب رویّه‌ی قضائیِ بین‌المللی از جمله دیوان کیفریِ بین‌المللی، دادگاه‌های جنایت‌های جنگی و محاکمه‌های جهانی را تشکیل می‌دهد. مفهوم «نسل‌کشی» نیز در نتیجه‌ی هولوکاست پدیدار شد.

قانون اغلب این‌طور کار می‌کند که وقایع را با یکدیگر مقایسه می‌کنند. آیا این پرونده شبیه به آن پرونده‌ی دیگر است؟ هر پرونده‌ای جزئیات منحصربه‌فردی دارد. خودرویی که با عابری برخورد کرد و او را کشت، دقیقاً در جهت مخالف خودروی دیگری در پرونده‌‌ی دیگری حرکت می‌کرد، رنگ و مدل خودروها متفاوت بود؛ اما متفاوت‌بودن جزئیات دلیل نمی‌شود که بگوییم این دو پرونده تفاوت اساسی یا معناداری با هم دارند. آیا مهم است که هنگام تصادف عابر پیاده چه کار می‌کرد؟‌ اهمیتی دارد که راننده عابر را دیده، عابر وقتی رد شده که چراغ قرمز بوده، یا به گوشیِ تلفن همراه خود زل زده بوده؟‌ اگر قبلاً به راننده توهین کرده بود چه؟ اگر این عابر بچه‌ی راننده را کشته بود چه؟

من دو سال گذشته را عمدتاً صرف گزارش دادن درباره‌ی جنگ اوکراین، و به‌ویژه جنایت‌های جنگی روسیه در اوکراین، کردم. و شاهد بودم که چطور مقایسه با هولوکاست و استفاده از مفاهیمی که از دلِ هولوکاست بیرون آمد، نه فقط به ادبیات حقوق‌دانانِ بین‌المللی بلکه به سخنان محققان محلی و مردم عادی در مناطقی مثل بوچا هم راه پیدا کرده است. می‌بینم که مردم مدام در حال پرسش و تجزیه و تحلیل‌اند: نسل‌کشی چیست؟ آیا انتقال اجباریِ مردم به روسیه بخشی از نسل‌کشی است؟ آیا نسل‌کشی مستلزم آن است که مرتکبان نسل‌کشی آن را به رسمیت بشناسند؟ آیا نسل‌کشی به قصد و نیت خاصی نیاز دارد؟ نمی‌توانیم به این پرسش‌ها بیندیشیم بی‌آنکه به دیگر نسل‌کشی‌ها ــ و آن نسل‌کشیِ مشخصی که به ایجاد این چارچوب‌های قانونی انجامید ــ فکر کنیم.

بنابراین، به نظرم تا حالا متوجه شده‌اید که من از سرِ اتفاق و لغزش، نوار غزه را با گتوهای یهودی‌نشین در اروپای اشغال‌شده به دست آلمان نازی مقایسه نکردم. دیروز خبرنگاری با اشاره به بعضی از تفاوت‌های میان این دو، کوشید تا مقایسه‌ی من را به چالش بکشد:‌ گتوهای یهودی از نوار غزه جمعیت بیشتری داشت، یهودیانِ گتوهای نازی حق ترک گتو را نداشتند، برخلاف غزه راهی برای قاچاق اسلحه به داخل گتوهای یهودی‌نشین نبود. حرف‌های این خبرنگار من را به یاد طنز بی‌ادبانه‌ای انداخت که به گمانم نسخه‌ای از آن در بسیاری از فرهنگ‌ها وجود دارد. مردی در ازای رابطه‌ی جنسی مبلغی نجومی را به زنی پیشنهاد کرد، زن قبول کرد که در ازای این مبلغ کلان ــ مثلاً ده میلیون دلار ــ با این مرد هم‌خوابه شود. مرد گفت: «اگر بهت ده دلار بدم چی؟» زن از کوره در رفت و گفت: «تو فکر می‌کنی من چه‌کاره‌ام؟» مرد جواب داد: «والّا ما که می‌دونستیم چه‌کاره‌ای. داریم سرِ قیمت چونه می‌زنیم.» کاش می‌توانستم لطیفه‌ای را پیدا کنم که این‌ ساختار فلسفی را بدون انگ زدن به کارگران جنسی نشان دهد؛ وقایع و چیزها می‌توانند اساساً مشابه یکدیگر اما در جزئیات متفاوت باشند.

وقتی نوار غزه و گتوهای یهودی‌نشینِ آلمان نازی را با هم مقایسه کردم، گمان می‌کردم که به این بحث که در سلطه‌ی استعاره‌ی رایجِ «زندان بی‌سقف» است، حرف تازه‌ای اضافه می‌کنم. تازه بعد از انتشار مقاله‌ام فهمیدم که از دست‌کم بیست سال قبل، بعضی دیگر نیز این مقایسه را ارائه کرده‌اند. در ژوئن ۲۰۰۳، اونا کینگ، سیاستمدار بریتانیایی، درباره‌ی سفر خود به اسرائیل و فلسطین مقاله‌ای برای گاردین نوشت. در اولین روز حضورش در غزه، حمله‌ی هوایی اسرائیل یک زن و فرزندش را کشت و ده‌ها تن دیگر را مجروح کرد. کینگ در این مقاله نوشته بود:

«بنیان‌گذاران اصلیِ دولت یهود بی‌شک نمی‌توانستند طعنه‌ی امروز دولت اسرائیل را تصور کنند:‌ در فرار از خاکستر هولوکاست، آن‌ها مردمانِ دیگری را در جهنمی مشابه حبس کردند. جهنمی که ماهیت ــ و نه وسعتش ــ همچون گتوی ورشو است.»

 این مقایسه در آن زمان هم بحث‌انگیز شد. منظورم این نیست که چون دیگران نیز همین مقایسه را انجام داده‌اند، پس حق با من است. می‌خواهم بُعدی زمانی به این بحث اضافه کنم. نکته‌ای که در این مقایسه نظرم را جلب کرد این بود که از قضا اونا کینگ این مقایسه را سه سال قبل از محاصره‌ی نوار غزه توسط اسرائیل انجام داد. همین بُعد زمانی است که در انتقادات دیروز خبرنگاری که از تفاوت تراکم جمعیت و قاچاق اسلحه حرف می‌زد، غایب بود. جمعیت گتوهای یهودی‌نشین نیز در طول زمان تغییر کرد (و از قضا اسلحه هم به داخل گتوهای یهودیان قاچاق شد.)

من درباره‌ی اشتباهات مربوط به آمار و ارقام صحبت نمی‌کنم، بلکه دارم از خطایی حرف می‌زنم که اغلب وقتی به تاریخ فکر می‌کنیم، مرتکب می‌شویم. اغلب نمی‌توانیم رویدادهای تاریخی را در طول زمان با تغییراتشان ببینیم. در تمام عمر نویسندگی‌ام، این مسئله یکی از دغدغه‌های فکری‌ام بوده است. من همیشه در هنگام مطالعه‌ی هر کتابِ تاریخی می‌خواهم بفهمم که بین دو تاریخ ]در یک بازه‌ی زمانی[ چه تغییر و تحولاتی در زندگیِ مردم رخ داده است. هولوکاست تا حدی به این دلیل منحصربه‌فرد است که تعداد زیادی از مردم در زمانِ کوتاهی کشته شدند. اما حتی هولوکاست هم سال‌ها طول کشید. مردم طی آن مدت زندگی می‌کردند، امید را زنده نگه می‌داشتند، مقاومت می‌کردند و می‌کوشیدند تغییر و تحولاتِ جاری را بفهمند.

بیست سال قبل برای نگارش اولین کتابم، درباره‌ی گتوی بیاویستوک، و به‌ویژه زندگیِ پدربزرگم که در این گتو زندانی بود، تحقیق کردم. دیدم که از قضا مدارک و مطالب زیادی در دسترس است:‌ بازماندگان این گتو خاطراتِ خود را نوشته بودند. دست‌کم یک جوان در داخل این گتو دفترچه‌ی خاطرات داشت و چند تن از بازماندگان هنوز زنده بودند. پدربزرگم یکی از رهبران یودن‌رات بود. آدم مشهوری در گتو بود و بازماندگان در خاطراتشان از او یاد می‌کردند. در اوایل ایجاد گتو، پدربزرگم سعی می‌کرد که مثل دیگر همکارانش در یودن‌رات زندگیِ داخل گتو را قابل‌تحمل کند. باید مواد غذایی به داخل گتو می‌آوردند، زباله‌ها را جمع‌آوری و امنیت را حفظ می‌کردند. در ابتدا، پدربزرگم به اسم امنیت تلاش می‌کرد که جوانانِ گتو را از سازمان‌دهی برای مقاومت علیه نازی‌ها بازدارد. در سال ۱۹۴۳، بعد از اینکه مساحت و جمعیت گتو به‌شدت کاهش یافت، پدربزرگم از کامیون‌های حمل مواد غذایی که مسئولشان بود، برای قاچاق اسلحه به داخل گتو استفاده کرد. از این اسلحه‌ها در قیام گتوی بیاویستوک استفاده شد.

چه چیزی عوض شده بود؟‌ باورهای سیاسیِ پدربزرگم تغییر کرده بود. تخیلِ او تغییر کرده بود. در ابتدا، او نمی‌دانست که قرار است چه اتفاقی بیفتد. نمی‌دانست که هولوکاست امکان‌پذیر است. اما ما می‌دانیم که هولوکاست امکان‌پذیر است. ما از کسانی که نود سال قبل زندگی می‌کردند، باهوش‌تر، مهربان‌تر، عاقل‌تر و اخلاق‌مدارتر نیستیم. درست مثل آن‌ها ممکن است که ما هم بی‌خود و بی‌جهت از قدرتِ سیاسی‌مان صرف‌نظر کنیم و ظلمت را نادیده بگیریم. اما ما چیزی را می‌دانیم که آن‌ها نمی‌دانستند:‌ هولوکاست امکان‌پذیر است.

در چند روز گذشته، سطوری از رمانی از یک نویسنده‌ی روسی به اسم والریا ناربیکوآ در ذهنم نقش بسته است. این رمان را قبلاً خودم ترجمه کرده‌ام. این رمان به‌گونه‌ای نوشته شده که انگار نویسنده تازه یاد گرفته است که بیندیشد و جهان را بشناسد. دو عبارت از عبارات پربسامدِ این رمان از این قرار است: «اگر چیزی وجود دارد، این چیز از چه جنسی و چه شکلی است؟» ــ درخواستی برای ارجاع و مقایسه با چیزی ــ و عبارت دیگر این است: «همیشه چیزی، مقدم بر آن چیزی است که پس از آن رخ می‌دهد.» وقتی مقایسه می‌کنیم، زمینه‌ها و تاریخچه‌ها را با یکدیگر مقایسه و پیش‌بینی می‌کنیم. یکی از عللی که مقایسه با هولوکاست را دلهره‌آور می‌کند این است:‌ ]می‌گویند[ این مقایسه‌ها دارند بدترین اتفاق را پیش‌بینی می‌کنند. یکی از انتقادهای مخالفانِ مقایسه‌ی نوار غزه با گتوهای یهودی‌نشینِ آلمان نازی این است:‌ اما هیچ راه‌پیماییِ مرگ و هیچ اردوگاه کشتار جمعی‌ای در انتظار مردمِ غزه نیست. و دقیقاً به همین دلیل است که مقایسه می‌کنیم. برای جلوگیری از فاجعه‌ای که می‌دانیم ممکن است رخ دهد. برای اینکه «دیگر نه هرگز» واقعاً هدفی سیاسی باشد و نه شعاری که انگار قرار است قدرتی جادویی داشته باشد. اگر مقایسه‌ی ما شجاعانه و متقاعدکننده باشد، در بهترین حالتِ ممکن چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ معلوم می‌شود که اشتباه کرده‌ایم.

 

برگردان: فرناز سیفی

 

آیا ویروس‌های مخفی در یخ‌های قطبی باعث بیماری همه‌گیر خواهند شد؟

آیا ویروس‌های مخفی در یخ‌های قطبی باعث بیماری همه‌گیر می‌شوند؟ تازه‌های پزشکی هفته همچنین نگاهی دارد به این عناوین: ساز و آواز، ذهن را هوشیار نگه می‌دارد. میل به خوراکی‌های ترش در دوره بارداری از کجا می‌آید؟از آنجایی که تغییرات آب و هوایی و به دنبال آن، گرمایش زمین قطب شمال را نیز تحت تاثیر خود قرار داده، دانشمندان هشدار می‌دهند که ویروس‌های خفته و مدفون در اعماق یخ‌ها، می‌توانند تهدیدی برای همه‌گیری‌بیماری های جدید باشد.

به گزارش Medical News Today، دانشمندان “دانشگاه اکس‌مارسی” در فرانسه در مطالعه‌ای که روی ویروس‌های موجود در یخبندان سیبری انجام دادند، ۱۳ مگاویروس را شناسایی کردند که می‌توانند انسان را آلوده کنند. یکی از این ویروس‌ها ۴۸ هزار و ۵۰۰ سال قدمت داشت. نتایج این مطالعه در مجله Viruses” ” منتشر شده است.

اولین نگرانی دانشمندان این است که چگونه سیستم ایمنی انسان معاصر نسبت به اصطلاحا “ویروس‌های زامبی” که میلیون‌ها سال قدمت دارند، پاسخ می‌دهد.

به گفته محققان، “علاوه بر تغییرات اقلیمی، افزایش تردد کشتی‌ها و حفاری‌های معدن که اخیرا در قطب شمال صورت گرفته، منجر به ذوب شدن یخ‌ها شده است. به دنبال این امر، قرار گرفتن انسان در معرض این ویروس‌های احیا شده در این مناطق، می‌تواند سبب گسترش عفونت شود.”

– همه‌گیری “ویروس زامبی” چقدر واقع‌بینانه است؟

پروفسور ژان میشل کلاوری از دانشگاه اکس مارسی، ژنتیک‌دانی که این مطالعه را مدیریت و از سال ۲۰۱۴ برای بررسی ویروس‌ها در سیبری کار می‌کرد، معتقد است “این تهدید نادیده گرفته شده و واقعی است.”

بیشتر بخوانید: افزایش شدید دمای زمین در سال ۲۰۲۳؛ “شکستی برای پیمان پاریس”

دکتر ویلیام شافنر، متخصص بیماری‌های عفونی دانشکده پزشکی دانشگاه وندربیلت البته معتقد است “همه‌گیری بیماری ناشی از این ویروس ها مشروط به عوامل خاصی است”: «اول از همه، ویروس باید بتواند احیا و از طریقی به انسان منتقل شود. سپس، ویروس باید توانایی انتقال از فردی به فرد دیگر را داشته باشد. همه‌گیری بعد از این دو مرحله اتفاق می‌افتد.»

برخی دیگر از محققان نیز معتقدند که “انتشار ویروس از طریق حشرات ناقل بیماری یا تغییر در الگوی مهاجرت پرندگان می‌توانند ویروس‌ها را به اطراف منتقل کنند.

– چه نوع ویروس‌هایی ممکن است در یخ‌های قطبی کمین کرده باشند؟

مطالعه محققان فرانسوی ۱۳ ویروس مختلف از جمله : ” “Pandoravirus، ” “Cedratvirus، Megavirus” “، و “Pacmanvirus”، علاوه بر یک سویه جدید به نام “پیتوویروس” شناسایی کرد.

به گفته محققان “این لیست شامل حداقل دو پاتوژن انسانی است که مسئول ابتلا به آبله و آنفلوآنزا هستند.”

با این حال دانشمندان تاکید دارند “تشخیص اینکه دقیقا چه ویروسی در قطب شمال وجود دارد دشوار است. بنابراین ما با مجموعه‌ای از مجهولات سر و کار داریم.”

– مقامات سازمان جهانی بهداشت چقدر برای “ویروس زامبی” آماده هستند؟

«واکنش سریع به ویروس کرونا و تولید سریع واکسن‌ها می‌تواند الگویی باشد برای آمادگی در مقابل انتشار ویروس‌های جدید.»

دکتر شافنر اظهار داشت: «هرچند ناشناخته‌ها بسیار زیاد هستند اما موفقیت نسبی در برابر بیماری همه‌گیر کرونا در سال‌های اخیر انسان را به آینده امیدوار می‌کند. به طوری که امروزه برای شناسایی ویروس‌های جدید و مقابله با گسترش آنها بسیار بهتر از ۱۰ تا ۲۰ سال گذشته عمل می‌کنیم.»

ساز و آواز ذهن شما را هوشیار نگه می‌دارد

یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که آواز خواندن یا ساز زدن مغز را به روشی مشابه یادگیری یک زبان جدید هوشیار نگه می‌دارد.

به گزارش Health Everyday و بر اساس ‌یک مطالعه جدید که در “مجله بین‌المللی روانپزشکی سالمندان” منتشر و توسط محققان دانشگاه اکستر بریتانیا روی بیش از ۱۰۰۰ بزرگسال انجام شد، “افرادی که ساز می‌نوازند و یا آواز می‌خوانند، در آزمون‌های حافظه و استدلال نمره‌های بسیار بهتری نسبت به شرکت‌کنندگانی که چنین تجربه‌ای‌نداشتند، کسب کردند.”

دکتر آنه کوربت، سرپرست این مطالعه و محقق زوال عقل، می‌گوید: «ما معتقدیم که نواختن یک ساز یا خواندن آواز، مغز را به چالش می‌کشد و ارتباطاتی در مغز ایجاد می‌کند که سبب بهتر کار کردن مغز و مصون ماندن از آسیب‌های زمان پیری می‌شود.»

بیشتر بخوانید: ارتباط انزوای اجتماعی با کاهش حجم مغز

به گفته دانشمندان، “این کار شبیه به یادگیری زبان دوم یا شرکت در فعالیت‌های دیگر مانند جدول کلمات متقاطع روزانه و حل معماست که دائماً مغز را به چالش می‌کشد.”

دانشمندان همچنین اعلام کردند که “اگرچه آموزش و تمرین موسیقی یکی از بهترین گزینه‌ها برای سلامت مغز است، اما حتی اگر افراد تنها چند سال در دوران جوانی به آن پرداخته باشند هم ممکن است از مزایای آن در دوران سالمندی بهره ببرند.”

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

این مطالعه نشان داد که “به طور خاص پیانو بیشترین فواید را دارد”.

اکتبر ۲۰۲۰ انتشارات سلامت هاروارد یافته‌های جالبی را بر اساس یک نظرسنجی در مورد تأثیر موسیقی بر بهزیستی شناختی و عاطفی انسان منتشر کرد:

“شنوندگان موسیقی در مقایسه با سایر افراد، اضطراب و افسردگی کمتری داشتند.”

بیشتر بخوانید: افزایش دوبرابری خطر زوال عقل در افسرده‌ها

“۶۸ درصد از کسانی که در کودکی اغلب در معرض موسیقی قرار داشتند، توانایی خود را در یادگیری چیزهای جدید “عالی” یا “بسیار خوب” ارزیابی کردند.”

“بزرگسالانی که در کودکی ساز نمی‌زدند، اما در حال حاضر درگیر موسیقی بودند، از آسودگی ذهنی بالاتری نسبت به دیگر همسالان خود برخوردار بودند.”

میل به خوراکی‌های ترش در دوران بارداری از کجا می‌آید؟

از خیارشور و سیب زمینی سرخ کرده گرفته تا پرتقال و بستنی، هوس‌های غذایی زنان باردار، طیف وسیعی از غذاها را در بر می‌گیرد.

هوس غذایی، میل شدید به خوردن یک غذای خاص است که لزوماٌ به دلیل گرسنگی نیست و نادیده گرفتن یا مقاومت در برابر آن دشوار است.

به گزارش مدیکال اکسپرس، هوس‌های غذایی دوران بارداری بسیار رایج است. مطالعات نشان می‌دهد که “بین ۵۰ تا ۹۰ درصد زنان باردار حداقل یک بار در طول بارداری خود هوس غذایی را تجربه می‌کنند. بیشتر این زنان در سه ماهه دوم بارداری خود (از هفته ۱۳ تا ۲۷) این هوس را تجربه می‌کنند.”

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

یک تفکر قدیمی می‌گوید “هوس غذایی می‌تواند جنسیت کودک را پیش‌بینی کند، مثلا هوس غذاهای شیرین یعنی این که جنین دختر است و هوس غذاهای ترش و شور نشان‌دهنده پسر بودن جنین است.” این تفکر البته علمی نیست. در حقیقت، هوس‌های غذایی در دوران بارداری بسیار منحصر به فرد است.

ما دقیقا دلیل هوس غذا در زنان باردار را نمی‌دانیم، اما ممکن است چند دلیل وجود داشته باشد.

نیازهای تغذیه‌ای

رشد کودک انرژی زیادی می‌طلبد و جای تعجب نیست که نیاز زنان به مواد مغذی خاص مانند آهن، اسید فولیک، منیزیم و کلسیم را افزایش می‌دهد. علاوه بر این، حجم خون زنان در طول بارداری به میزان قابل‌توجهی افزایش می‌یابد، به این معنی که نیاز بیشتری برای آب و الکترولیت‌ها (به ویژه سدیم و پتاسیم) وجود دارد.

افزایش گرسنگی و تغییر طعم

تغییرات هورمونی که در طول بارداری رخ می‌دهد ممکن است احساس گرسنگی زنان را افزایش دهد. همچنین، بسیاری از زنان می‌گویند که طعم غذاها و نوشیدنی‌ها در دوران بارداری متفاوت است. به طور معمول در این دوران، زنان طعم‌های تلخ مانند طعم‌ سبزیجات، قهوه و یا طعم شیرین میوه‌ها را بیشتر حس می‌کنند.

تأثیرات اجتماعی و فرهنگی

زنان باردار در نقاط مختلف جهان هوس‌های غذایی متفاوتی دارند. به عنوان مثال، شایع‌ترین ولع غذایی گزارش شده در میان زنان باردار در نیجریه، میوه‌ها و سبزیجات است. در ژاپن برنج رایج‌ترین هوس در زنان باردار است، در حالی که در ایالات متحده، زنان بیشتر هوس شکلات دارند. این تفاوت‌ها ممکن است به دلیل این باشد که چه غذاهایی در دسترس هستند.

البته هوس‌های خاص، مانند خاک یا یخ، می‌تواند نشان‌دهنده بیماری‌های زمینه‌ای باشد که نیازمند درمان است.

رئیس بانک مرکزی ترکیه از سمت خود استعفا داد

حفیظه غایه ارکان، رئیس بانک مرکزی ترکیه پس از کمتر از هشت ماه فعالیت در این مقام از سمت خود استعفا داد. او “اتهامات بی اساس” نسبت به شخص خود و خانواده‌اش را علت این تصمیم خواند.حفیظه غایه ارکان، رئیس ۴۴ ساله بانک مرکزی ترکیه روز جمعه دوم فوریه (۱۳ بهمن) به طور ناگهانی اعلام کرد که از سمت خود استعفا داده است. او به عنوان نخستین زن در تاریخ ترکیه، ریاست بانک مرکزی این کشور را به عهده داشت.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

ارکان علت استعفای ناگهانی خود را “اتهامات بی اساس” و همچنین “یک کمپین نابودکننده حیثیتی” علیه شخص خود و خانواده‌اش عنوان کرد.

او اشاره کرد که “دیگر نمی‌خواهد خانواده‌اش را در این شرایط قرار دهد” و از رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه خواسته است تا از وظایف خود که آن را “از روز اول با افتخار انجام داده است”، معاف شود.

بر اساس گزارش رسانه‌ها، از سوی بانک مرکزی ترکیه “یک دفتر کار، خودروی شرکتی و نیز محافظان شخصی” در اختیار پدر حفیظه غایه ارکان گذاشته است. گفته شده است پدر ارکان همچنین اجازه داشته است تصمیمات مربوط به امور پرسنلی را اتخاذ کند.

بیشتر بخوانید: برای نخستین بار، یک زن رئیس بانک مرکزی ترکیه شد

محمد شیمشک، وزیر دارایی ترکیه در واکنش به استعفای ارکان گفت که “این تصمیم شخصی ارکان بوده است.” به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، فاتح کاراهان، نایب رئیس فعلی بانک مرکزی ترکیه، به عنوان جانشین احتمالی ارکان در نظر گرفته شده است.

فعالیت کوتاه مدت در ریاست بانک مرکزی ترکیه

رجب طیب اردوغان در ماه ژوئن سال پیشین میلادی و نزدیک به دو هفته پس از پیروزی مجدد خود در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه، حفیظه غایه ارکان را به عنوان رئیس بانک مرکزی این کشور منصوب کرده بود.

ارکان که از چهره‌های برجسته در عرصه امور مالی و اقتصادی به شمار می‌رود، در کارنامه شغلی خود سابقه فعالیت به عنوان رئیس هیئت‌مدیره بانک “فرست ریپابلیک (First Republic Bank) “و نیز حضور در سمت مدیرعامل موسسه مالی “گلدمن ساکس” (Goldman Sachs) را دارد.

بیشتر بخوانید: اردوغان رئیس بانک مرکزی ترکیه را پس از افزایش نرخ بهره برکنار کرد

او در طول ریاست خود در بانک مرکزی ترکیه قصد داشت با افزایش نرخ بهره، ادامه بحران اقتصادی را متوقف و میزان بالای تورم در ترکیه را نیز ترمیم کند.

قبل از دوران ریاست حفیظه غایه ارکان در بانک مرکزی ترکیه، سیاست اقتصادی غیرمتعارف دولت اردوغان در طول سال‌های گذشته با کاهش نرخ بهره به رغم وجود تورم شدید در اقتصاد کشور، به وضعیت بحرانی اقتصاد در ترکیه دامن زده بود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

بر اساس استانداردهای عمومی در علم اقتصاد، یکی از راه‌کارهای مبارزه با تورم، افزایش نرخ بهره به جای کاهش آن است؛ امری که ارکان آن را اجرا کرد.

کارل ودرز، بازیگر مشهور در فیلم‌های راکی درگذشت

کارل ودرز، بازیگری که در کنار سیلوستر استالونه در فیلم‌های “راکی” به ایفای نقش پرداخته بود، در سن ۷۶ سالگی در گذشت. او در فیلم “غارتگر” کنار آرنولد شوارتزینگر نیز به ایفای نقش پرداخته بود.کارل ودرز، بازیگر شناخته‌شده در سن ۷۶ سالگی درگذشت. او عمدتا به واسطه ایفای نقش “آپولو کرید” در کنار سیلوستر استالونه در چهار قسمت از مجموعه فیلم‌های “راکی” به شهرت رسید.

این بازیگر آمریکایی ۱۴ ژانویه ۱۹۴۸ در نیواورلئان ایالات متحده متولد شد و علاوه بر بازیگری به ورزش‌هایی همچون بوکس، فوتبال، فوتبال آمریکایی، کشتی و ژیمناستیک نیز پرداخت.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

روابط کاری ودرز و سیلوستر استالونه فراز و نشیب‌های زیادی به خود دید. استالونه در واکنش به مرگ دوست و همکارش با اشاره به نخستین دیدارش با این بازیگر فقید نوشت: «وقتی او وارد آن اتاق شد و من برای اولین بار دیدمش، عظمت را دیدم.»

او افزود که هرگز نمی‌توانسته موفقیت “راکی” را بدون حضور ودرز تصور کند.

ودرز همزمان با ورزش در رشته‌ هنرهای نمایشی به تحصیل پرداخت و با ایفای نقش‌های کوتاه در برخی از فیلم‌ها رفته‌رفته وارد دنیای بازیگری و هنر شد.

ودرز سال ۱۹۸۷ در فیلم “غارتگر” در نقش سرهنگ آل دیلون در کنار آرنولد شوارتزینگر به ایفای نقش پرداخت.

ودرز در مجموع در ۷۵ فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی ایفای نقش کرد. “عدالت خیابانی”، “مستعمره”، “عدالت شیکاگو”، “برادران” “برخورد نزدیک از نوع سوم”، “شکار مرگ” و “بازگشت‌ها” از جمله سریال‌ها و فیلم‌هایی هستند که ودرز در آنها نقش‌آفرینی کرده است.

در این صفحه ویژه بیشتر بخوانید: هالیوود

در سابقه فعالیت‌های هنری او صداپیشگی در برخی از انیمیشن‌ها و کارگردانی سریال نیز دیده می‌شود.

کارل ودرز روز پنج‌شنبه اول فوریه (۱۲ بهمن ماه) در گذشت.

اداره مهاجرت کانادا دستور اخراج یک مقام ارشد ایرانی را صادر کرد

اداره مهاجرت کانادا، طی حکمی اعلام کرد کە “مجید ایرانمنش” به دلیل داشتن مقام رسمی در جمهوری اسلامی، فاقد شرایط پذیرش در این کشور است و باید اخراج شود. او مدیرکل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در دورە روحانی بودە است.هیئت پناهندگان اداره امور مهاجرت و پناهندگی کانادا، رای خود در مورد وضعیت اقامت “مجید ایرانمنش” را صادر و او را بە دلیل آنچه “عضویت در رژیم سرکوبگر ایران” خوانده شدە، فاقد شرایط پذیرش در این کشور دانست.

این حکم در حالی روز جمعه ٢ فوریه (١٣ بهمن) اعلام شد، کە مجید ایرانمنش روز ١١ ژانویه در جریان جلسه رسیدگی (استماع) بە پروندە خود، داشتن “سمت ارشد در جمهوری اسلامی” را رد کردە بود.

به گزارش گلوبال نیوز، آژانس سرویس مرزی کانادا، این شهروند ۵۴ ساله ایرانی ادعا کردە بود کە تنها قصد دارد یک سال به عنوان استاد در دانشگاه ویکتوریا فعالیت کند و سپس به ایران بازگردد.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

اما اداره امور مهاجرت و پناهندگی کانادا می‌گوید کە ایرانمنش “مدیرکل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ایران” بودە و با استفاده از ویزای صادر شده در ترکیه وارد کانادا شدە است و با استدلال بە اینکە او “همچنان یک مقام عالی‌رتبهٔ با ارزش در دولت ایران” است، باید اخراج شود.

اطلاعات مندرج در سایت دولت جمهوری اسلامی تائید می‌کند که او در دوره ریاست‌‌ جمهوری حسن روحانی، مدیرکل دفتر فناوری اطلاعات معاونت علمی و فناوری ریاست‌ جمهوری بوده است.

مجید ایرانمنش اولین مقام جمهوری اسلامی است که تحت تحریم‌های تصویب‌ شده آذرماه پارسال کانادا از این کشور اخراج می‌شود. به جز او دستکم ٨ نفر دیگر کە متهم بە داشتن مسئولیت در جمهوری اسلامی هستند، در کانادا با روند اخراج مواجه شدەاند.

بیشتر خوانید: دومین مقام بلندپایه جمهوری اسلامی در آستانه اخراج از کانادا

دولت کانادا سال گذشتە هنگامی که قانون اخراج اعضای رژیم ایران را تصویب کرد، گفت این ممنوعیت در مورد “تعداد وسیعی از کسانی که در این رژیم علیه مردم ایران و سایر ملل مرتکب جنایت شده‌اند، اعمال می‌شود”.

به گفته دولت کانادا این شامل سران حکومتی، اعضای کابینه، سفرا، دیپلمات‌های ارشد، اعضای قوه قضاییه، فرماندهان نظامی و مقامات بلندپایه اطلاعاتی وامنیتی و کارمندان ارشد دولت جمهوری اسلامی می‌شود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

کانادا از سال ۲۰۱۲ ارتباط دیپلماتیک با ایران را قطع کرد و جمهوری اسلامی را به عنوان کشور حامی تروریسم معرفی کرد. این امر به قربانیان گروه‌های تروریستی مورد حمایت ایران مانند حماس اجازه داد تا دارایی‌های جمهوری اسلامی در کانادا را به عنوان غرامت بدست آورند.

کانادا همچنین سپاه قدس، شاخه برون مرزی سپاه پاسداران را در سال ۲۰۱۲ جزو گروه‌های تروریستی رده‌بندی کرد.

شلیک دو موشک سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربری اوکراینی که موجب کشته شدن ۵۵ شهروند کانادایی و ۳۰ شهروند دارای اقامت کانادا شد، روابط تهران و اوتاوا را بیش از پیش متشنج کرد.