Previous Next

خبرگاه؛ اسرائیل از شورای حقوق بشر سازمان ملل خارج می‌شود

اسرائیل اعلام کرد که شورای حقوق بشر سازمان ملل را ترک می‌کند. آمریکا پیش‌تر خروج خود از این شورا را علام کرده بود. این تصمیم در پی اتهامات مبنی بر “تبعیض و یهودستیزی علیه اسرائیل” در این نهاد بین‌المللی اتخاذ شده است.خبرگاه دویچه وله فارسی مجموعه‌ای خبری از موضوعات و تحولات روز ایران، منطقه، آلمان و جهان در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، ورزشی و غیره است.

در “خبرگاه” می‌توانید رویدادهای متنوع را به شکلی کوتاه و فشرده دنبال کنید.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

اسرائیل از شورای حقوق بشر سازمان ملل خارج می‌شود
اسرائیل در اقدامی که پس از خروج آمریکا صورت گرفت، تصمیم خود مبنی بر ترک شورای حقوق بشر سازمان ملل را اعلام کرد. این تصمیم در پی اتهامات مبنی بر “تبعیض و یهودستیزی علیه اسرائیل” در این نهاد بین‌المللی اتخاذ شده است.

گیدئون ساعر، وزیر امور خارجه اسرائیل، در پیامی در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق) اعلام کرد که شورای حقوق بشر به جای تمرکز بر حقوق بشر، به طور وسواس‌گونه‌ای “تنها دموکراسی خاورمیانه” را هدف قرار داده و “یهودستیزی را ترویج می‌کند”.

وی افزود که اسرائیل در بیش از ۱۰۰ قطعنامه محکوم شده است، که این تعداد از مجموع قطعنامه‌های صادر شده علیه ایران، کوبا، کره شمالی و ونزوئلا بیشتر است.

این تصمیم اسرائیل یک روز پس از آن اتخاذ شد که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، با امضای فرمانی، عضویت مجدد ایالات متحده در شورای حقوق بشر را ممنوع کرد. دوره عضویت آمریکا که توسط جو بایدن، رئیس جمهور پیشین، آغاز شده بود، در پایان سال به اتمام رسید.

شورای حقوق بشر سازمان ملل که مقر آن در ژنو است، از زمان تأسیس در سال ۲۰۰۶ همواره مورد انتقاد اسرائیل و متحدانش بوده است. این شورا به طور مرتب اقدامات اسرائیل در سرزمین‌های فلسطینی را محکوم کرده، که منجر به “اتهامات تبعیض و جانبداری” علیه این نهاد شده است.

تلاش دولت آمریکا برای تعدیل طرح و اظهارت ترامپ درباره غزه

طرح دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا برای جابجایی ساکنان غزه و کنترل این باریکه توسط آمریکا با انتقادهای شدیدی در سطح بین‌المللی روبرو شده است. دستیاران ارشد او اکنون در تلاش تعدیل طرح و سخنان ترامپ هستند.یک روز پس از انتقادات و مخالت‌های شدید بین‌المللی در مورد اظهارات دونالد ترامپ درباره آینده غزه و جابجایی ساکنان این منطقه، کاخ سفید در تلاش تعدیل برنامه‌ها و سخنان رئیس جمهوری آمریکا برآمده است.

کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید چهارشنبه ۵ فوریه (۱۷ بهمن) در نشستی مطبوعاتی پیشنهاد ترامپ را “تاریخ” و “خارج از چارچوب‌های عادی” خواند، اما تأکید کرد که منظور رئیس جمهوری آمریکا “اعزام نیروهای نظامی به غزه نبوده است”.

ترامپ در هنگام معرفی برنامه خود از جابجایی فلسطینیی‌های غزه و اسکان آنها در کشورهای عربی سخن گفته بود. سخنگوی کاخ سفید اما اکنون این گفته را نیز تعدیل کرده و گفته است، منظور ترامپ این بود که “آنها [فلسطینی‌ها] در طول بازسازی غزه به طور موقت باید به جایی دیگر بروند”.

کارولین لیویت از جواب مستقیم به پرسش خبرنگاران طفره رفت و در پاسخی کلی توضیح داد که ترامپ حاضر است، “نوار غزه را برای فلسطینی‌ها و تمامی انسان‌های منطقه [خاورمیانه] بازسازی کند”. او نوار غزه را “محوطه‌ای غیرقابل سکونت که باید کوبیده و از نو ساخته شود” دانست.

سخنگوی کاخ سفید بار دیگر تأکید کرد که کشورهای همسایه، مصر و اردن باید برای تحقق چنین امری “آوارگان فلسطینی را به طور موقت بپذیرند”. او اما پاسخی مشخص در مورد اینکه بازگشت به فلسطینی‌ها به غزه چگونه باید انجام گیرد، نداد.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

اظهارات سخنگوی کاخ سفید مغایر با سخنان ترامپ در روز سه‌شنبه (۴ فوریه / ۱۶ بهمن) است که نه از سکونت موقت بلکه “جابجایی دائمی” فلسطینی سخن گفته بود. ترامپ همچنین از امکان اعزام نیروهای آمریکایی در چارچوب انجام عملیات بازسازی غزه سخن گفته و مدعی شده بود که نوار غزه “در مالکیت بلندمدت” آمریکا می‌تواند به “ساحل زیبای خاورمیانه” تبدیل شود.

ترامپ در پاسخ به خبرنگاری که پرسیده بود بعد از آبادی چه کسی در نوار غزه زندگی خواهد کرد گفت بود: “مردم جهان.”

رئیس جمهوری آمریکا مدعی شده بود، “فلسطینی‌ها مایل به ترک غزه هستند، اما به دلیل نداشتن جایگزین، هنوز آنجا مانده‌اند”.

او در ادامه گفت: «اگر ما بتوانیم قطعه زمین مناسبی پیدا کنیم و چند مکان واقعا زیبا بسازیم، فکر می‌کنم این برای آنها [فلسطینی‌ها] بهتر از بازگشت به غزه خواهد بود، جایی که سال‌هاست در آنجا مرگ و ویرانی حاکم است.»

پیشنهاد “سخاوتمندانه”

اظهارات مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا در روز چهارشنبه (۵ فوریه / ۱۷ بهمن) نیز در راستای تعدیل سخنان و برنامه ترامپ بود. روبیو در حین سفر خود به گواتمالا تأکید کرد، ایده این است که فلسطینی‌های غزه برای دوره‌ای “موقت” که رفع آوارها و بازسازی غزه را شامل می‌شود، آنجا را ترک کند.

وزیر خارجه آمریکا افزود، پیشنهاد ترامپ “خصمانه” نبوده، بلکه پیشنهادی “سخاوتمندانه” و نشان‌دهنده “تمایل ایالات متحده به مسئولیت‌پذیری” در بازسازی غزه است”.

البته این “مسئولیت‌پذیری” به معنای قبول هزینه‌های آن نیست. کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید در نشست خبری روز چهارشنبه تأکید کرد، برنامه‌های ترامپ برای بازسازی غزه به این معنا نیست که مالیات‌دهندگان آمریکایی هزینه این طرح را پرداخت خواهند کرد.

او افزود: «این به معنا است که دونالد ترامپ، به عنوان بهترین معامله‌گر جهان توافق‌های لازم را با شرکای منطقه‌ای کسب خواهد کرد.»

مخالفت‌ها و انتقادات گسترده بین‌المللی

این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که پیشنهاد ترامپ برای جابجایی ساکنان غزه و کنترل این منطقه توسط آمریکا با مخالفت‌های جهانی مواجه شده است. آلمان، فرانسه، چین، ترکیه و برخی دیگر از کشورها طرح ترامپ را رد کرده‌ و از “راه حل دوکشوری” حمایت کردند. مصر و اردن نیز مخالفت خود را با چنین طرحی ابراز کرده‌اند.

آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان در واکنش به این طرح، ضمن رد آن تصریح کرد: «اخراج ساکنان فلسطینی از غزه نه تنها غیرقابل قبول و مغایر با حقوق بین‌الملل است، بلکه منجر به رنج و نفرت بیشتر خواهد شد.»

او با اشاره به راه‌حل دو کشوری گفت: «ما به یک راه‌حل مذاکره‌شده بر اساس راه‌حل دو کشوری برای دو ملت متعهد هستیم.»

وزارت امور خارجه عربستان نیز روز چهارشنبه ۱۶ بهمن (۵ فوریه) در بیانیه‌ای اعلام کرد ریاض به تلاش‌های خود برای تأسیس یک دولت مستقل فلسطینی با پایتختی اورشلیم شرقی (بیت‌المقدس شرقی) ادامه خواهد داد و بدون تحقق این شرط، هیچ‌گونه روابط دیپلماتیک با اسرائیل را برقرار نخواهد کرد.

افزون بر این برخی سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی از جمله سازمان ملل و صلیب سرخ جهانی با طرح ترامپ مخالفت ورزیده و تأکید کرده‌اند که جابجایی اجباری بیش از دو میلیون ساکن غزه ناقض حقوق بین‌المللی و حقوق اقوام است.

ناقص‌سازی جنسی زنان؛ ۲۳۰ میلیون زن در جهان قربانی ختنه

به گزارش سازمان جهانی بهداشت بیش از ۲۳۰ میلیون دختر در ۳۰ کشور جهان از آفریقا تا آسیا و خاورمیانه، از جمله در بخش‌هایی از ایران ختنه شده‌اند. این عمل مثله سازی جنسی زنان است و پیامدهای جسمی و روحی فاجعه‌باری دارد.ششم فوریه، روز جهانی مبارزه با ناقص‌سازی جنسی دختران است. آمار منتشرشده در این زمینه پرده از اقدامی هولناک برمی‌دارد. سازمان جهانی بهداشت در تازه‌ترین گزارش خود در این باره به بیش از ۲۳۰ میلیون دختر و زن جوان اشاره کرده که در ۳۰ کشور جهان ختنه شده‌اند. بیشتر این دختران در سنین نوزادی تا ۱۵ سالگی تحت این عمل قرار گرفته‌اند.

عمل ناقص‌سازی جنسی زنان عمدتا در آفریقا، آسیا و خاورمیانه انجام می‌شود و زندگی میلیون‌ها دختر را زیر و رو می‌کند. در کشورهای خاورمیانه، ایران نیز مستثنی نیست، اگرچه به شکلی محدودتر.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

هزینه ۱.۴ میلیارد دلاری عوارض جانبی ختنه

ختنه زنان، یا همان ناقص‌سازی جنسی اصطلاحی است برای عمل بریدن بخشی یا تمامی آلت تناسلی بیرونی زنان. در بسیاری از جوامع عقب‌مانده این سنتی است قدیمی که زنان و مردان هردو از آن دفاع می‌کنند. تخمین زده می‌شود که بیش از ۴ میلیون دختر سالانه در معرض خطر این عمل قرار دارند و سازمان جهانی بهداشت از آن به عنوان یک نگرانی جهانی یاد می‌کند.

این سازمان هزینه رسیدگی به عوارض بهداشتی ناشی از ناقص‌سازی جنسی زنانه را سالانه معادل ۱.۴ میلیارد دلار برآورد کرده است و هشدار می‌دهد این مبلغ در صورت عدم اتخاذ اقدامات فوری برای پایان دادن به این عمل، احتمالاً افزایش خواهد یافت.

بیشتر بخوانید:ناقص‌سازی جنسی زنان؛ تیغی بر جسم، زخمی بر جان

ناقص‌سازی جنسی شامل تمام روش‌هایی است که در آن‌ها قسمتی یا تمام اعضای تناسلی خارجی زنانه برداشته می‌شود و گاه به سایر اعضای بدن زن نیز آسیب می‌زند. این عمل می‌تواند عوارض جانبی سنگینی برای زن داشته باشد و گاه به مرگ منجر شود.

انعکاس نابرابری عمیق

ختنه زنان نقض حقوق بشر دختران و زنان و منعکس‌کننده نابرابری جنسیتی با ریشه‌‌ای عمیق و کهن است. این عمل تبعیض علیه دختران و زنان را افراطی‌ترین شکل ممکن به نمایش می‌گذارد.

ناقص‌سازی جنسی تقریباً همیشه بر روی دختران خردسال انجام می‌شود و نقض حقوق کودکان است. این عمل همچنین نقض حق سلامتی، امنیت و تمامیت جسمانی فرد، حق امنیت در برابر شکنجه و رفتارهای ظالمانه است. در یک کلام ختنه زنان نه فقط غیرانسانی و تحقیرآمیز، که ناقض حق زندگی است، زیرا در مواردی منجر به مرگ شود.

بیشتر بخوانید:سازمان ملل: میلیون‌ها زن نمی‌توانند در مورد بدن خودشان تصمیم بگیرند

نکته قابل تعمل این که شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد کارکنان بهداشتی در برخی مناطق در انجام این عمل دخیل هستند، زیرا باور دارند که انجام آن در محیط پزشکی ایمن‌تر است. سازمان بهداشت جهانی (WHO) به‌ جد از کارکنان بهداشتی خود خواسته است که این عمل را انجام ندهند و استراتژی جهانی خود را در راستای پایان دادن به “پزشکی‌سازی” ختنه زنانه تقویت کرده است.

انواع ناقص‌سازی جنسی زنان

اولین نوع ختنه شامل برداشتن جزئی یا کامل کلیتوریس (قسمت خارجی و قابل مشاهده کلیتوریس که حساس است) و یا پوشش کلیتوریس (لایه پوستی که دور کلیتوریس را می‌پوشاند) است.

در نوع دوم علاوه بر برداشتن جزئی یا کامل کلیتوریس، لابیا مینور (چین‌های داخلی واژن) همراه یا بدون برداشتن لابیا ماژور (چین‌های خارجی پوست واژن) همراه است.

سومین نوع “اینفیبولیشن” یا بستن واژن است. این عمل شامل باریک کردن ورودی واژن از طریق ایجاد یک پوشش است که معمولاً با بریدن و جابجایی لابیا مینور یا لابیا ماژور ایجاد می‌شود، که گاهی با دوختن همراه است. این عمل با یا بدون برداشتن کلیتوریس یا پیش‌پوست آن انجام می‌شود.

چهارمین نوع که وحشیانه‌ترین نیز هست، شامل تمام روش‌های صدمه به اعضای تناسلی زنانه مانند بریدن، شکافتن، ساییدن و سوزاندن ناحیه تناسلی است.

بیشتر بخوانید:ختنه دختران؛ زخمی که هیچگاه خوب نمی‌شود

ناقص‌سازی جنسی زنان می‌تواند پیامدهای فاجعه‌باری داشته باشد و زندگی زن را برای تمام عمر تحت تاثیر قرار ‌می‌دهد. گذشته از درد شدید، خونریزی بیش از حد، ورم بافت‌های تناسلی، تب، عفونت‌هایی مانند کزاز و مشکلات بهبود زخم، گاه این عمل می‌تواند به شوک و حتی مرگ منجر شود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

عوارض بلندمدت این عمل عفونت‌های مجرای ادارد، مشکلات واژنی (ترشحات، خارش، واژنیوز باکتریایی و دیگر عفونت‌ها)، قاعدگی دردناک، کلوئید و مشکلات جنسی (درد در حین رابطه جنسی، کاهش رضایت جنسی، و غیره) باشد. افزایش خطر عوارض زایمان (زایمان دشوار، خونریزی بیش از حد، سزارین، نیاز به احیای نوزاد و غیره) و مرگ نوزاد از دیگر عوارض این عمل است.

ختنه به مشکلات روانی نیز منجر می‌شود؛ افسردگی، اضطراب، اختلال روحی پس از عمل و بسیار عوارض دیگر که درمان آن نیاز به زمانی طولانی دارد.

عوامل فرهنگی و اجتماعی

پژوهشگران و مدافعان حقوق زن می‌گویند دلایل انجام ناقص‌سازی جنسی از منطقه‌ای به منطقه دیگر و همچنین در طول زمان متفاوت است و شامل ترکیبی از عوامل اجتماعی و فرهنگی در درون خانواده‌ها و جوامع می‌شود.

در جاهایی که ختنه زنانه به‌عنوان یک هنجار اجتماعی شناخته می‌شود، فشار اجتماعی برای تطابق با آنچه که دیگران انجام می‌دهند و انجام داده‌اند، همچنین نیاز به پذیرفته شدن اجتماعی و ترس از طرد شدن توسط جامعه، انگیزه‌های قوی برای ادامه دادن این عمل هستند.

ختنه زنانه اغلب به‌عنوان “بخشی ضروری از بزرگ کردن یک دختر و راهی برای آماده کردن او برای بلوغ و ازدواج” تلقی می‌شود. این ممکن است شامل کنترل بر تمایلات جنسی دختر برای ترویج “پاکدامنی پیش از ازدواج و وفاداری زناشویی” تلقی شود.

ختنه در ایران: یک پدیده محلی

وزارت خارجه آمریکا سال ۲۰۲۲ تأکید کرد که اطلاعات به‌روز شده کمی در مورد این عمل در ایران وجود دارد. اما داده‌ها و گزارش‌های رسانه‌ای قدیمی‌تر (از سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵) نشان می‌دهند که ناقص‌سازی جنسی زنان در استان‌های هرمزگان، کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی بیشتر رواج داشته است. در بیشتر موارد، دختران بین پنج تا هشت ساله بیشترین قربانیان این عمل بوده‌اند.

کامیل احمدی، مردم‌شناس ایرانی-بریتانیایی در پژوهش‌های گذشته خود در این زمینه به برخی باورها، هنجارها، نگرش‌ها، و نظام‌های سیاسی و اقتصادی اشاره می‌کند که به گفته او در استمرار سنت ختنه زن نقش داشته‌اند.

او در بررسی میدانی و تحلیل عمل ناقص‌سازی جنسی زنان و دختران در ایران به این نتیجه رسیده که این عمل در برخی از روستاهای چهار استان آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، و هرمزگان رواج داشته و غالبا میان “برخی از اقلیت‌های سنی” اجرا می‌شود.

به گفته او “این تحقیق بر این باورِ دیرین که رواج این عمل را تنها محدود به آفریقا می‌داند خط بطلان کشیده و شواهد کافی فراهم کرده است تا دیگر هرگز نتوان رواج ختنه زنان و دختران را انکار کرد”. علاو بر این “آشکار شدن این حقیقت به فعالان مدنی جامعه ایران و کمیته‌های مدافع حقوق کودکان سازمان‌های بین‌المللی کمک می‌کند تا با ذی‌نفعان و دست‌اندرکاران این عمل در ایران وارد گفت‌وگو شوند و ضمن به‌رسمیت شناختن انجام این عمل، با آن مبارزه کنند.”

کامیل احمدی به این نیز اشاره می‌کند که ناقص‌سازی آلت جنسی دختران سنتی است که به پیش از اسلام و مسیحیت برمی‌گردد و ریشه‌های تاریخی آن را باید در میان آفریقاییان غیرمسلمان جست.

او می‌گوید: «عمل ختنه زنان در برخی کشورهای مسلمان موجود است، ولی نه در کتاب مقدس و قرآن ذکری از ختنه زنان هست و نه در هیچ یک از متون معتبر مسیحی و اسلامی.» این پژوهشگر تاکید می‌کند که با این حال “دین به مبنایی توجیهی برای ترویج ختنه زنان بدل شد چون آن را به پاکدامنی زنان گره زدند و ختنه گواهی شد بر پاکی زنان مومن در نظر خداوند.”

اکوسیستم در حال خفگی/ سنبل آبی از کجا وارد تالاب انزلی شد؟

خبرگزاری بازتاب آنلاین

تالاب انزلی، یکی از مهم‌ترین زیست‌بوم‌های آبی ایران، این روزها با چالش‌های متعددی از جمله گسترش بی‌رویه گونه‌های مهاجم و افزایش رسوبات دست‌وپنجه نرم می‌کند. این تهدیدات نه‌تنها اکوسیستم منحصر به فرد تالاب را در معرض خطر قرار داده بلکه زندگی جوامع محلی وابسته به آن را نیز تحت تاثیر قرار داده است. رئیس گروه اکولوژی تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست از مهم‌ترین چالش‌های اکولوژیک این تالاب می‌گوید. 17 بهمن

به گزارش بازتاب آنلاین، ریحانه پرهیزگار درباره وضعیت تالاب انزلی و چالش‌های اساسی آن از منظر اکولوژیک اظهار کرد: مهم‌ترین چالش تالاب انزلی از دیدگاه اکولوژیک، وجود گونه‌های مهاجم و گسترش بی رویه آن‌هاست.

سنبل آبی؛ مهم‌ترین گونه مهاجم تالاب انزلی
او ادامه داد: یکی از مهم‌ترین معضلات تالاب انزلی پراکنش بیش از حد گونه گیاهی غیربومی و مهاجم سنبل آبی است. بر اساس بررسی‌های میدانی همکاران محیط زیست استان گیلان، سنبل آبی به‌طور میانگین حدود ۴۰۰۰ هکتار از عرصه تالاب انزلی را درگیر کرده است.

رئیس گروه اکولوژی تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به شناسایی سایر گونه‌های مهاجم در تالاب انزلی گفت: گونه‌های مهاجم دیگری نیز از رده ماهیان در این تالاب شناسایی شده‌اند همچنین احتمال حضور گونه‌های غیر بومی دیگر نیز در تالاب انزلی بسیار بالاست. با این حال به دلیل رشد و پراکنش بی‌رویه گونه مهاجم سنبل آبی و ایجاد اختلال در وضعیت زیست‌محیطی تالاب و تأثیرگذاری آن بر شبکه غذایی، توجه ویژه‌ای به کنترل و مدیریت این گونه معطوف شده است.

او افزود: به‌طور همزمان با همکاری مرکز تحقیقات آبزی‌پروری استان گیلان و اداره کل شیلات استان گیلان برای مقابله با گونه‌های غیربومی و مهاجم ماهیان نیز برنامه‌های کنترلی در حال اجراست. این برنامه‌ها ابتدا درقالب برنامه‌های تحقیقاتی سپس به‌صورت اقدامات اجرایی پیگیری و اجرا خواهند شد.

پرهیزگار ادامه داد: در چارچوب کارگروه حفاظت از اکوسیستم تالاب انزلی – که زیر نظر استانداری گیلان فعالیت می‌کند – مقرر شده است که اداره کل شیلات استان از رهاسازی گونه‌های غیر بومی در این تالاب خودداری کند.

تأثیر افزایش رسوبات بر اکوسیستم تالاب
او همچنین درباره سایر چالش‌های تالاب انزلی گفت: یکی دیگر از مهم‌ترین معضلات این تالاب، افزایش بیش از حد حجم رسوبات و کاهش عمق آب است. بر اساس پایش‌های میدانی صورت گرفته، تنها بخش‌هایی از غرب تالاب از عمق مناسبی برخوردار است و سایر بخش‌ه یک تالاب از رسوب پر شده است. این موضوع به‌حدی جدی است که تردد قایق‌های گردشگری و صیادی در این مناطق تقریباً غیرممکن شده است. در این بخش‌ها عمق آب از بین رفته و گل‌ولای جایگزین شده است.

اجرای برنامه‌های مدیریت رسوبات و حفاظت از اکوسیستم تالاب
رئیس گروه اکولوژی تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست به برنامه‌هایی برای مدیریت و کاهش رسوبات تالاب انزلی اشاره کرد و گفت: ستاد ملی هماهنگی و مدیریت تالاب‌های کشور زیر نظر معاون اول رئیس‌جمهوری فعالیت می‌کند. یکی از دستور کارهای اصلی این ستاد از ابتدا رسیدگی به وضعیت تالاب انزلی بوده است. در جلسات دوره اول فعالیت ستاد، زیر نظر معاون اول وقت – اسحاق جهانگیری – طرح جامع ۷ ساله‌ای برای تالاب انزلی به تصویب رسید که بخش اعظم آن بر کنترل رسوبات از بالادست و مدیریت پسماند و فاضلاب در حوزه آبخیز تالاب انزلی متمرکز است.

او درباره تأثیر رسوبات بر اکوسیستم تالاب انزلی گفت: رسوبات بستر تالاب‌ها به عنوان یکی از اجزای اصلی اکوسیستم هر تالاب، تأثیرات مهمی بر کارکردهای اکوسیستم دارند. تالاب انزلی به عنوان یک زیست بوم آبی-خشکی از رسوبات به عنوان بستر مناسبی برای رشد گیاهان آبزی و حفظ تنوع زیستی خود بهره می‌برد. رسوبات با تشکیل محیط های مرطوب و غنی از مواد آلی و تأمین دمای مناسب، به نگهداری تخم پرندگان آبزی و ماهیان تالاب کمک می‌کند. رسوبات همچنین ذرات معلق، آلاینده‌ها و مواد مغذی را مانند یک مخزن جذب و نقش مهمی در کاهش آلودگی‌های تالاب ناشی از فعالیت های کشاورزی و صنعتی ایفا می‌کنند. در عین حال با توجه به عمق بسیار زیاد رسوبات در تالاب انزلی و حجم بسیار بالای آلودگی‌های وارده به این تالاب، مواد شیمیایی نظیر فلزات سنگین، آفت‌کش‌ها، سموم کشاورزی و فاضلاب‌های صنعتی در رسوبات انباشته می‌شوند. این آلاینده‌ها می‌توانند وارد زنجیره غذایی و به جانوران و حتی انسان‌ها منتقل شوند. تجمع این مواد به تدریج کیفیت آب را کاهش می‌دهد و به سلامت موجودات زنده آسیب می‌زند.

او افزود: با توجه به اینکه رسوبات بیش از حد و بیش از ظرفیت طبیعی در تالاب انزلی انباشته شده‌اند، می‌توانند باعث کاهش ظرفیت اکسیژن در آب شوند. این وضعیت منجر به کاهش میزان اکسیژن محلول در آب می‌شود که به شدت روی موجودات آبزی مانند ماهیان و دیگر آبزیان تأثیر منفی می‌گذارد. کاهش اکسیژن می‌تواند باعث مرگ و میر موجودات و در نهایت کاهش تنوع زیستی در تالاب شود.

کاهش عمق آب؛ معضلی برای تنوع زیستی و گردشگری
به گفته پرهیزگار انباشت رسوبات در تالاب انزلی به تدریج عمق تالاب را کاهش می‌دهد و در طول زمان، مسیر جریان آب را تغییر داده است. این امر باعث تغییرات در زیستگاه‌ها، کاهش تنوع زیستی و حتی خشک شدن برخی مناطق تالاب شده است.

پیامدهای زیست‌محیطی تجمع آلاینده‌ها در رسوبات
او در ادامه اظهار کرد: رسوبات انزلی با توجه به اینکه حاوی مواد مغذی مانند نیتروژن و فسفر هستند با تشدید پدیده تغذیه گرایی یا Eutrophication منجر به افزایش رشد گیاهان و جلبک‌ها در تالاب می‌شوند. این رشد بی‌رویه می‌تواند مانع از عبور نور به اعماق تالاب شود و بر فرایندهای بیولوژیکی در لایه‌های زیرین آب تأثیر سوء بگذارد.

رئیس گروه اکولوژی تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: افزایش حجم رسوبات بیش از ظرفیت طبیعی تالاب انزلی، به‌طور کلی منجر به تضعیف عملکرد اکوسیستم تالاب شده است و اگر به‌طور مناسب مدیریت نشود، تهدیدی جدی برای حیات تالاب انزلی خواهد بود.

رابطه میان کاهش عمق تالاب و گسترش گونه‌های مهاجم
پرهیزگار تأکید کرد: از دیدگاه اکولوژیک، یکی از دلایل درگیری دوره‌ای تالاب انزلی با گونه‌های مهاجم، افزایش بیش از حد رسوبات و کاهش عمق تالاب است که موجب ایجاد بستر مناسب برای استقرار و گسترش گونه‌های مهاجم می‌شود. برخی متخصصان معتقدند که اگر تالاب انزلی از عمق کافی برخوردار بود، گیاه مهاجم سنبل آبی تا این حد رشد نمی‌کرد و گسترش نمی‌یافت.

اقدامات کنترلی برای مقابله با سنبل آبی از ۱۳۹۴ تاکنون
رئیس گروه اکولوژی تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست درباره اقدامات انجام‌شده برای کنترل گونه مهاجم سنبل آبی در تالاب انزلی گفت: اقدامات عملی در این زمینه از سال ۱۳۹۴ آغاز شد؛ زمانی که وجود این گونه مهاجم به‌طور جدی گزارش شد. در پی این گزارش، مطالعات پایه‌ای توسط پژوهشکده آبزی‌پروری استان گیلان انجام شد. این مرکز اولین تحقیقات در زمینه مقابله با سنبل آبی را انجام داد و تجربیات سایر کشورهایی که با گسترش این گونه در پهنه‌های آبی خود مواجه بودند را جمع‌آوری کرد.

بررسی روش‌های مکانیکی و دستی برای مبارزه با سنبل آبی
او ادامه داد: در این مطالعه روش مقابله مکانیکی به‌عنوان راهکار اصلی کنترل سنبل آبی مطرح شد البته موضوع کنترل شیمیایی نیز بررسی شد، اما از آن‌جا که تالاب یک اکوسیستم زنده است، نمی‌توان بدون مطالعات دقیق از سموم و علف‌کش‌ها در تالاب انزلی استفاده کرد بنابراین بر اساس نتایج تحقیقات انجام‌شده، تمرکز اصلی بر مبارزه مکانیکی قرار گرفت.

پرهیزگار افزود: از سال ۱۳۹۴ به بعد، با توجه به بودجه‌های تخصیص‌یافته از سوی سازمان حفاظت محیط زیست و منابع استانی، اقدامات متعددی برای جمع‌آوری این گونه مهاجم انجام شده است. از آن‌جا که راهکار فعلی برای مقابله با سنبل آبی مبتنی بر روش‌های مکانیکی است، مسائل لجستیکی مانند تأمین دستگاه دروگر و قایق، انتقال گیاهان جمع‌آوری‌شده به ساحل و دپوی آن‌ها مطرح است که همگی نیازمند امکانات و ساماندهی مناسب هستند. با توجه به ظرفیت‌های اداره کل محیط زیست استان گیلان، عملیات جمع‌آوری و مقابله مکانیکی هر ساله انجام می‌شود.

او درباره روش‌های مبارزه با سنبل آبی در تالاب انزلی گفت: مبارزه مکانیکی شامل جمع‌آوری گیاهان از سطح تالاب است. اگر این عملیات در فصل زمستان و قبل از شروع زمان رویش مجدد و گلدهی گیاه انجام شود، می‌تواند تأثیر مناسبی بر کنترل این گونه مهاجم بگذارد.

رئیس گروه اکولوژی تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: بخشی از عملیات جمع‌آوری سنبل آبی به‌صورت دستی و با همکاری صیادان و قایقرانان محلی انجام می‌شود. در این روش، گیاه به‌صورت دستی جمع‌آوری سپس با قایق به بیرون از تالاب منتقل می‌شود.

پرهیزگار افزود: بخش دیگر عملیات جمع آوری، به‌صورت غیر دستی و با استفاده از دو دستگاه دروگر انجام می‌شود که توسط اداره کل محیط زیست استان گیلان تهیه شده‌اند. یکی از این دستگاه‌ها ساخت کشور کانادا و دستگاه دیگر توسط یک مخترع ایرانی بومی‌سازی شده است.

رئیس گروه اکولوژی تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص نحوه ورود گونه مهاجم سنبل آبی به تالاب انزلی گفت: منشأ اولیه ورود سنبل آبی به تالاب انزلی به‌صورت قطعی مشخص نیست.

او با بیان اینکه منشأ بسیاری از معضلات زیست‌محیطی تالاب‌ها خارج از محدوده تالاب است، توضیح داد: تالاب‌ها در پایین‌دست حوزه‌های آبخیز قرار دارند و اثرات سوء تمام اتفاقات و تغییرات محیطی خارج از پهنه تالاب، در نهایت در اکوسیستم تالاب نمایان می‌شود.

پرهیزگار همچنین گفت: همکاران ما در اداره کل محیط زیست استان گیلان معتقدند که دلیل حضور سنبل آبی در تالاب انزلی، می‌تواند مراکز تحقیقات سازمان جهاد کشاورزی باشد. این سازمان دارای مراکزی است که گونه‌های گیاهی را برای تحقیقات یا کشت و پرورش در قرنطینه نگه‌داری می‌کند.

بر اساس بررسی‌های اولیه، احتمال می‌رود که بذر این گیاه مهاجم یا خود گیاه در قرنطینه جهاد کشاورزی قرار داشته و به هر ترتیب از قرنطینه خارج شده و به پهنه‌های آبی راه یافته باشد البته این موضوع به‌طور قطع اثبات نشده است.

استفاده از تجربه‌های بین‌المللی در مدیریت بحران تالاب‌ها
او ادامه داد: طی چند ماه اخیر، به‌صورت متمرکز و جدی برای کنترل سنبل آبی اقدامات گسترده‌ای انجام داده‌ایم همچنین مکاتباتی با کمیته مشورتی علمی-فنی کنوانسیون رامسر صورت گرفته است و منتظر دریافت پاسخ هستیم.

پرهیزگار در پایان در خصوص استفاده از تجربه‌های بین‌المللی نیز گفت: تجربیات کشورهایی مانند آفریقای جنوبی و استرالیا در زمینه مقابله با گونه‌های مهاجم مورد مطالعه قرار گرفته است تا بتوانیم از تجربیات بین‌المللی در مدیریت و کنترل گونه مهاجم سنبل آبی بهره‌مند شویم.

دستگیری متخلفان شکار غیرمجاز پرنده در اردل

طی عملیات گشت و کنترل مأموران یگان حفاظت محیط زیست شهرستان اردل در حاشیه روستای ده کهنه موفق به دستگیری متخلفان شکار غیرمجاز پرنده شدند. 17 بهمن

کشف لاشه یک پلنگ در منطقه بزنگان سرخس

خبرگزاری ایلنا

رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان سرخس گفت: لاشه یک قلاده پلنگ در منطقه حفاظت شده کوه بزنگان این شهرستان کشف شد. 14 بهمن

به گزارش ایلنا از خراسان رضوی، محمد ملتجی در این خصوص افزود: در پی گزارش یکی از همیاران محیط زیست مبنی بر مشاهده لاشه‌ یک قلاده پلنگ در ارتفاعات منطقه حفاظت شده کوه بزنگان، بلافاصله اکیپی متشکل از نیروهای یگان حفاظت محیط زیست شهرستان‌های سرخس و مشهد با همراهی همیار محیط زیست به منطقه اعزام و پس از ساعت‌ها پیمایش، لاشه این پلنگ را در حالی که از ارتفاع سقوط کرده بود کشف کردند.

وی اضافه کرد: علت مرگ این پلنگ شکستگی کتف و دست راست و خونریزی داخلی به دلیل سقوط از صخره‌های مرتفع اعلام شده است.

سیستانی دیگر در شمال ایران / ریزگردها امان گلستانی‌ها را برید

خبرگزاری اقتصادآنلاین

گلستان به‌رغم نام فریبنده‌اش جزو ۵ استان بلاخیز کشور است و در سال‌های اخیر با پدیده گردو غبار نیز دست و پنجه نرم‌می‌کند؛ پدیده‌ای که یکی از دلایل اصلی آن خشکی کامل تالاب گمیشان بوده است.14 بهمن

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تسنیم، گلستان به‌رغم نام فریبنده‌اش جزو ۵ استان بلاخیز کشور است و در سال‌های اخیر با پدیده گردو غبار نیز دست و پنجه نرم‌می‌کند؛ پدیده‌ای که یکی از دلایل اصلی آن خشکی کامل تالاب گمیشان بوده و دستگاه قضایی حالا به این موضوع ورود جدی پیدا کرده است.

مشاور رییس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: مطالعات سال ۹۸ نشان داد که ۴۲ درصد تالاب‌های کشور منشا گردوغبار شده‌اند اما با توجه به بدتر شدن شرایط نظر کارشناسی بنده این است که اکنون ۶۰ درصد تالاب‌های ما غبارخیز شده‌اند.

در کنار سیلاب‌هایی که تابستان و زمستان دست از سر مردم این استان بر نمی‌دارد و زلزله‌هایی که با قدرت کم و بیش لرزه بر اندام مردم می‌اندازد، آتش‌سوزی‌های مکرر جنگل‌ها، خشکسالی، رانش و زمین لغزش، فرونشست و … می‌توان به پدیده ریزگرد‌ها هم اشاره کرد که چند سالی است با شدت بیشتری مهمان ناخوانده مردم این استان شده است.

از بین رفتن مراتع در بخش‌های شمالی استان و شخم و شیار آنها و کشت گندم و جو در کنار خشکسالی‌های پی در پی، فقیر شدن پوشش گیاهی در مراتع و … از جمله عواملی است که سبب شده این استان به ویژه در مناطق شمالی و مرزی در روز‌هایی زیادی از سال درگیری پدیده گرد و غبار باشد. مسئله‌ای که تا دیر نشده است باید برای آن راه درمانی پیدا کرد در غیر این صورت گلستان تبدیل به خوزستانی در شمال کشور خواهد شد که ریزگرد‌ها اقتصاد و معیشت این مردم را به مخاطره می‌اندازد.

کاهش آورد رودخانه‌ها، خشک شدن تالاب‌ها، پسروی دریای خزر، وضعیت خلیج گرگان و برخی فعالیت‌های انسان‌ساخت سبب تشدید مشکلات مربوط به خشکسالی از جمله ریزگرد‌ها در استان شده است. اما سهم اصلی ریزگرد‌ها در استان را همسایه شمالی دارد. طبق اعلام مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری گلستان ۸۰ درصد ریزگرد‌ها در استان منشا خارجی دارد و ۲۰ درصد دیگر نیز با منشا داخلی است.

خبرگزاری ایرنا در گزارشی درخصوص ریزگرد‌ها با منشا خارجی در آسمان ایران، گفته بود براساس بررسی‌ها و پایش‌های انجام شده «هشتکانون گرد و غبار در منطقهخاورمیانه شناسایی شده که با وزش باد به سمت کشور ما هدایت می‌شوند، کانون اول در عربستان، کانون دوم در امارات، کانون سوم شمال عربستان، کانون چهارم جنوب عراق، کانون پنجم شمال عراق، کانون ششم ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و کانون هفتم و هشتم افغانستان و پاکستان و بخشی هم در ایران است، این کانون‌ها بخش‌های مختلف کشور را تحت تاثیر پدیده گرد و غبار قرار می‌دهند».

موضوعی که دامنگیر گلستان هم شده و همجواری با بیابان‌ها و صحرای قره قوم و بالخان در ترکمنستان سبب شده تا نوار مرزی این استان از مراوه تپه تا گنبد و آق قلا و … درگیر این پدیده باشد. ریزگرد‌هایی که حتی پایش به گرگان و شهر‌های غرب استان که دارای پوشش جنگلی گسترده‌ای هم هستند، کشیده شده است.

در برخی ایام سال با خیزش باد از سمت کشور ترکمنستان مشکلات زیادی برای مردم نوار مرزی ایجاد می‌شود. موضوعی که چاره آن گفت‌و‌گو با طرف ترکمنستانی برای انجام برخی اقدامات از جمله توسعه فضای سبز، مالچ پاشی و … است.

در همین باره حمید سلامتی، مدیرکل منابع طبیعی استان گفته است عمده مشکل ریزگرد‌ها در استان مربوط به منشا خارجی است. موضوعی که باید از طریق پیگیری‌های بین‌المللی با کشور ترکمنستان برای آن چاره‌اندیشی شود. از سوی دیگر نباید از کانون‌های داخلی ریزگرد‌ها نیز غافل شد. خشکی تالاب‌هایی مانند گمیشان و مجموعه آلاگل، آلماگل و آجی گل از مهم‌ترین دلایل خیزش گرد و غبار در استان است.

مدیران۲
تأمین حقابه زیست محیطی تالاب‌ها موضوع مهمی است که باید از طریق وزارت نیرو به طور جدی پیگیری شود چراکه اقتصاد و معیشت مردم این استان به ویژه در مناطق مرزی بر کشاورزی و دامپروری استوار است و عدم کنترل این پدیده می‌تواند اقتصاد مرزنشینان را نابود و مرز را خالی از سکنه کند که البته تبعات مختلفی هم در پی خواهد داشت.

موضوع دیگر هم وجود بیابان‌های گسترده در همین استان و همچنین فشاری است که به اقلیم گلستان از ناحیه بیابان‌های مرکزی ایران وارد می‌شود. وجود حدود ۲۵۰ هزار هکتار اراضی در استان که در معرض بیابان زایی قرار دارند از جمله دیگر موضوعاتی است که باید به آن توجه کرد.

طبق گفته مدیرکل منابع طبیعی استان گلستان در برنامه هفتم علاوه بر احیا جنگل‌ها، موضوع مهم کاهش کانون‌های بحران نیز مورد تاکید قرار گرفته و با توجه به شناسایی ۳۰۶ هزار هکتار عرصه منشأ ریزگرد، مکلف به کاهش ۲۰ درصدی این عرصه‌ها هستیم. در همین راستاطرح احیای نوار شمالی استان تدوین شده که شامل تولید نهال‌های بیابانی، کشت و توسعه پوشش گیاهی است.

با توجه به اهمیت و ضرورت پرداختن به این موضوع، دستگاه قضایی استان گلستان نیز، پرونده ریزگرد‌ها را در دست بررسی قرار داده است؛ موضوعی که معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری گلستان هم به آن اشاره کرده و گفته است که ۲۰ درصد از ریزگرد‌ها در استان به دلیل خشک شدن تالاب گمیشان است.

رمضانعلی عابدینی با بیان اینکه تالاب گمیشان، بزرگترین تالاب استان است، گفت: متأسفانه این تالاب به طور کامل خشک و تبدیل به منشا ریزگرد‌ها شده است. در حالیکه بررسی‌های ما نشان می‌دهد که می‌شد از ظرفیت کانال انتقال آب به سایت میگوی گمیشان برای نجات این تالاب استفاده کرد.

وی توضیح داد: آبی که از طریق این کانال به سایت میگو وارد می‌شد در ۵ ماه از سال به استفاده پرورش دهندگان میگو می‌رسید و هفت ماه از سال بدون هیچ استفاده‌ای به دریا می‌رفت. در حالی که می‌شد با پمپاژ آب این کانال در ۷ ماه از سال تالاب را از خشکی کامل نجات داد و در ۵ ماه دیگر نیز سهمی برای تالاب در نظر گرفته می‌شد.

معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان با اشاره به غفلت متولیان امر نسبت به خشک شدن این تالاب اظهارکرد: در دستگاه قضایی کارگروه ویژه‌ای را برای احیای تالاب گمیشان و کاهش منشا ریزگرد‌ها در استان، تشکیل داد و راهکار‌های لازم نیز مشخص شده است و انتظار داریم دستگاه‌های متولی در این خصوص اقدامات لازم را انجام دهند.

در سال‌های اخیر وقوع پدیده ریزگرد در استان شدت پیدا کرده و علاوه بر ۳۳ روستای مرزی استان که به طور جدی درگیر این مسئله هستند، بسیاری از شهر‌ها و روستا‌ها از مراوه تپه در شرقی‌ترین منطقه استان تا سواحل خزر را در معرض خطر قرار داده است. مسئله‌ای که اگر خیلی زود مدیریت نشود همان بلایی را سر طبیعت، اقتصاد و معیشت این مردم خواهد آورد که در برخی استان‌ها از جمله خوزستان، سیستان و بلوچستان و … شاهد هستیم. برای اینکه گلستان، گلستان بماند باید دولت توجه ویژه‌ای به موضوع بیابان‌زدایی و در عین حال دیپلماسی فعال با کشور ترکمنستان برای مدیریت کانون‌های ریزگرد در آن سوی مرز داشته باشد.

فراخوان جلسه ویژه کیمته دفاع از حقوق کودک و نوجوان در تاریخ ۱۱ فوریه ۲۰۲۵

ایران خواستار همبستگی اوپک در صورت تحریم‌ نفتی آمریکا شد

پزشکیان در دیدار با دبیرکل اوپک خواهان همبستگی اعضای این سازمان در برابر آمریکا شد. به باور او اگر اوپک متحد عمل کند، آمریکا نمی‌تواند یکی از اعضا را تحت فشار قرار دهد. ترامپ ایران را تهدید به فشار حداکثری کرده است.مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران روز چهارشنبه ۱۷ بهمن (۵ فوریه) در دیدار با هیثم الغیض، دبیرکل اوپک اعضای این سازمان را فراخواند “به نحوی عمل کنند که اقدامات آنها آسیبی به عضوی دیگر وارد نکند”. او گفت باور دارد “اگر اعضای اوپک با هم متحد و یکپارچه عمل کنند، آمریکا نمی‌تواند یکی از اعضا را تحریم کرده و تحت فشار قرار دهد.”

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

این سخنان یک روز پس از امضای فرمان “احیای سیاست فشار حداکثری” دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا علیه ایران و احتمال به صفر رساندن صادرات نفت ایران بیان شد.

سیاست کاهش کامل صادرات نفتی ایران در حالی از سوی ترامپ طرح شده که شرکت خدمات مالی و بانکداری گلدمن ساکس آمریکا، پیش‌بینی می‌کند روند تولید و صادرات نفت ایران که هم‌اکنون نیز سیر نزولی پیدا کرده است، تحت تأثیر بازگشت تحریم‌های سنگین آمریکا کاهش بیشتری پیدا کند.

ادعای ایران؛ ” تحریم‌ها بازار را بی‌ثبات می‌کند”

محسن پاک‌نژاد، وزیر نفت ایران نیز به الغیص گفت که “تحمیل تحریم‌های یک‌جانبه به تولیدکنندگان نفت می‌تواند بازارهای انرژی را بی‌ثبات کند” و به مصرف‌کنندگان “در سراسر جهان” آسیب زند.

کمپین فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی شامل تلاش‌هایی برای کاهش کامل صادرات نفت ایران است تا از دستیابی حکومت این کشور به سلاح هسته‌ای جلوگیری شود. ترامپ در دور اول ریاست جمهوری خود سیاست‌های مشابهی را در پیش گرفت که در سال ۲۰۱۸ منجر به کاهش شدید صادرات نفت ایران شد. صادرات نفت ایران در برخی ماه‌ها در سال ۲۰۲۰ به ۲۰۰ هزار بشکه در روز رسید.

این فرمان به دنبال مسدود کردن هرگونه مسیر دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه از طریق انسداد راه‌های تجارت با ایران و رساندن صادرات نفت این کشور به صفر است.

“شکستن رکورد ۱۰ سال گذشته”

صادرات نفت ایران در دوران ریاست‌جمهوری جو بایدن افزایش یافت. حجم صادرات ایران در حال حاضر حدود ۱.۵ میلیون بشکه در روز برآورد شده است که بیشتر آن به چین صادر می‌شود.

وزیر نفت ایران روز چهارشنبه مدعی شده که صادرات نفت ایران در ماه گذشته “رکورد بیش از ۱۰ سال گذشته” را شکسته است. اما خبرگزاری رویترز در گزارشی می‌گوید تولید نفت ایران در دو ماه اخیر افت کرده و در ژانویه سال جاری نسبت به دسامبر سال گذشته ۶۰ هزار بشکه کاهش یافته است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

پاک‌نژاد در واکنش به سخنان ترامپ هم‌چنین مدعی شده است که تهران برای هرگونه وضعیت مربوط به تحریم‌های ایالات متحده آماده است.

بیشتر بخوانید:گفتگوی ترامپ و نتانیاهو درباره ایران و غزه

خبرگزاری رویترز در دسامبر سال گذشته به نقل از ۱۲ منبع غربی‌، امنیتی و داخلی ایران از کنترل چشمگیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر صنعت نفت کشور خبر داد و نوشت نیمی از صادرات نفتی که منبع عمده درآمدهای تهران و تأمین مالی شبه‌نظامیان وابسته به ایران در سراسر خاورمیانه است زیر نظر این نهاد قرار دارد.

کاهش این درآمدها می‌تواند تاثیر قابل توجهی بر تحرکات سپاه و نیروهای وابسته آن داشته باشد. در واکنش به فرمان شب گذشته ترامپ، مقام‌های جمهوری اسلامی واکنشی محتاطانه نشان دادند.

سردرگمی رهبری جمهوری اسلامی

عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی با اشاره به عضویت ایران در “ان‌پی‌تی” گفت: «اگر هدف واشنگتن جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای باشد، این امر از طریق دیپلماسی و همکاری‌های بین‌المللی کاملاً قابل تحقق است و نیازی به فشارهای غیرمنطقی و بی‌نتیجه نیست.»

ترامپ نیز می‌گوید علیرغم امضای فرمان “فشار حداکثری”، ترجیح می‌دهد با رسیدن به توافق هسته‌ای با ایران، لازم به استفاده از این فرمان نباشد. به باور بسیاری کارشناسان جمهوری اسلامی برای رفتن پای میز مذاکره کارتی برای امتیاز گرفتن ندارد و باید پای یک توافق همه‌جانبه با آمریکا برود. با این حال رفتار علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی حاکی از سردرگمی است. بر سر مذاکره و چند و چون آن میان مقام‌های حکومت ایران ظاهرا هنوز نظر واحدی وجود ندارد.

افزایش قابل توجه کسری تجاری آمریکا در سال گذشته میلادی

کسری تجاری آمریکا در سال ۲۰۲۴ بیش از ۱۷ درصد افزایش یافته است. حجم واردات آمریکا ۹۱۸ میلیارد دلار بیشتر از صادرات این کشور بوده است. ترامپ می‌خواهد با تعرفه‌های سنگین این کسری را جبران کند.به گزارش وزارت بازرگانی آمریکا کسری تجاری این کشور در سال گذشته میلادی بسیار بالا و بیش از ۱۷ درصد بوده است. حجم واردات ایالات متحده در سال گذشته ۹۱۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار (تقریباً ۸۸۲ میلیارد یورو) بیشتر از صادرات آن بوده است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

این افزایش کسری تجاری به‌ویژه در دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ مورد انتقاد قرار گرفته است. او این کسری را به‌عنوان یکی از دلایل اصلی سیاست‌های سختگیرانه گمرکی خود مطرح کرده است.

ترامپ در آخر هفته گذشته تعرفه‌هاییرا بر واردات از مکزیک و کانادا، که از شرکای تجاری اصلی ایالات متحده هستند، اعمال کرد.

این تعرفه‌ها قرار بود از دوشنبه سوم فوریه اجرایی شوند، اما ترامپ با مقامات دو کشور همسایه توافق کرد تا اجرای آنها را برای مدت ۳۰ روز به تعویق بیاندازد.

اما تعرفه‌های گمرکی ۱۰ درصدی بر کالاهای وارداتی چینی از روز سه‌شنبه ۴ فوریه (۱۶ بهمن) اجرایی شد و چین نیز با اقداماتی تلافی‌جویانه پاسخ داد.

بیشتر بخوانید:ترامپ: بریکس دلار را حذف کند تعرفه‌های ۱۰۰ درصدی وضع می‌شود

مواد مخدر، مهاجر و کسری تجاری

ترامپ محور اصلی اختلافات با سه شریک تجاری بزرگ آمریکا، یعنی مکزیک، کانادا و چین را مبارزه با قاچاق مواد مخدر به ایالات متحده و مهاجرت غیرقانونی عنوان می‌کند و می‌گوید می‌خواهد آن را مهار کند. او هم‌چنین به‌طور مداوم از کسری‌ بزرگ تجاری آمریکا انتقاد می‌کند.

براساس داده‌های جدید وزارت بازرگانی آمریکا، کسری تجاری این کشور در پایان سال ۲۰۲۴ به طور چشمگیری افزایش یافت و در ماه دسامبر، نسبت به سال گذشته ۲۵ درصد افزایش یافت و به ۹۸.۴ میلیارد دلار رسید.

بسیاری از واردکنندگان کالاهایی را پیش از افزایش تعرفه‌ها سفارش داده‌اند تا از افزایش هزینه‌های خود جلوگیری کنند. در سال ۲۰۲۳، این کسری در حدود ۷۸۵ میلیارد دلار بود که ۱۷ درصد کمتر از سال ۲۰۲۴ بود.

چرا تعرفه‌ها نمی‌توانند موثر باشند

در علم اقتصاد، تعرفه‌های تنبیهی اغلب به عنوان ابزاری بحث‌برانگیز شناخته می‌شوند. تعرفه‌هایی که ترامپ می‌خواهد اعمال کند، هم‌زمان تأثیراتی منفی بر اقتصاد داخلی این کشور دارند. چرا که با وضع آنها، ایالات متحده تقاضای داخلی برای محصولات خارجی را کاهش می‌دهد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

این امر باعث تقویت احتمالی ارزش دلار می‌شود، اما در عین حال، محصولات آمریکایی در بازارهای خارجی گران‌تر و کمتر جذاب خواهند شد و تولیدات داخلی نیز که به کالاهای وارداتی وابسته هستند، گران‌تر می‌شوند.

ترامپ بارها اتحادیه اروپا را نیز هم به اقدامات مشابهی تهدید کرده است. این تعرفه‌ها می‌توانند پیامدهای سنگینی برای اقتصاد اروپا، از جمله و به ویژه صنعت خودروسازی آلمان، داشته باشند.