ژانویه 13
کارشناس؛ چرا طالبان زیر بار حکومت فراگیر نخواهد رفت؟
جبهه مقاومت ملی افغانستان اعلام کرده که نشست با طالبان هیچ نتیجهای در پی نداشته است. در اعلامیه این جبهه آمده است: “عدالت اجتماعی، نوع نظام٬ حقوق شهروندی، آزادی بیان، حقوق و نقش واقعی بانوان، انتخابات و حق تعیین سرنوشت مردم افغانستان توسط خودشان از جمله اهداف و موضوعاتی بود که در آن نشست از سوی هیأت جبهه مقاومت ملی به عنوان حق مردم افغانستان یاد گردید. ”
طالبان زیر بار حکومت فراگیر نخواهد رفت
پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل افغانستان در گفتگو با فرارو در این باره گفت: متاسفانه این گفتگوها نتیجهای در برنداشت، احمد مسعود به دنبال تشکیل یک دولت فراگیر در افغانستان با حضور تمامی اقوام و مذاهب است، اما طالبان زیر بار چنین موضوعی نمیرود هرچند این گروه اعلام کرده که دولتی که تشکیل داده فراگیر است، اما قرائت آنها از این موضوع با قرائت اقوام و مذاهب دیگر متفاوت است.
این کارشناس مسائل افغانستان با اشاره به اینکه طالبان از لحاظ ایدئولوژیک و قومیتی خود را مُحِق اصلی حکومت در افغانستان میداند، اضافه کرد: با توجه به ایدئولوژی حاکم بر طالبان، اینها خود را تنها دولت بر حق در افغانستان میدانند، همچنین قوم پشتون که حدود ۱۰۰ سال است در اکثر سالها حکومت در افغانستان را برعهده داشته، طالبان نیز این قومیت را نمایندگی میکنند، بنابراین تحت چنین مسائلی به هیچ عنوان این گروه زیر بار تقسیم قدرت در افغانستان نمیرود و تلاشها برای حکومت فراگیر که آزادیهای مدنی، حقوق زنان و آزادی بیان را افغانستان محترم بشمارد، به نتیجه نخواهد رسید.
ژانویه 13
سرکوب؛ این برچسب دارای مفاهیم منفی دوران شوروی است
“ویکتور شندروویچ” ۶۳ ساله اما نگفت که به کجا رفته و در حال حاضر هم در دسترس نیست. تعدادی از روسها در سال گذشته از این کشور گریختند که شامل حامیان الکسی ناوالنی، منتقد کرملین و چند روزنامه نگار میشوند.
کرملین گفته که ناپدید شدن شندروویچ از دست مخالفانش پس از مطرح کردن یکسری اظهارات از سوی وی بوده و همچنین عنوان کرده که خروج وی از روسیه ربطی به “عامل خارجی” نامیدن وی ندارد.
شندرووچ ماه گذشته میلادی از سوی وزارت دادگستری روسیه در فهرست عاملان خارجی قرار گرفت.
این برچسب دارای مفاهیم منفی دوران شوروی است و این برچسب بر روی تمام محتوایی که منتشر شود، قرار میگیرد. افراد یا نهادهایی که این برچسب را دارند، همچنین با موانع مالی و بوروکراتیک سخت مواجه هستند.
این منتقد کرملین با اعلام خروجش از کشور گفت که در سالهای گذشته با تهمت، افترا، حمله به حریم خصوصیاش و حتی تهدید به مرگ روبرو بوده است.
ژانویه 13
فیلم؛ راهپیمايی معلمان شیراز روز پنجشنبه: معلم بپاخیز…
ژانویه 13
ادامه اعتراض معلمان ایران: قدرت ما بی نهایت است+فیلم
امروز پنجشنبه ۲۳دی۱۴۰۰ بر اساس فراخوان قبلی، معلمان در بسیاری از شهرهای ایران علیه وضعیت وخامتبار معیشتی، تبعیض و سیاستهای ضدفرهنگی رژیم حاکم تجمع اعتراضی برگزار کردند.
معلمان در تهران با تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی شعارهایی از جمله معلم زندانی آزاد باید گردد سر دادند
لایحه رتبهبندی معلمان پس از حدود ده سال بلاتکلیفی و افزایش تجمعات اعتراضی معلمان در ماههای اخیر سرانجام روز ۲۴ آذر امسال به تصویب مجلس رسید.
در واکنش به نحوه تصویب این لایحه، سخنگوی کانون صنفی معلمان با اعلام این که طرح تصویبشده مورد تأیید معلمان و تشکلهای صنفی فرهنگیان نیست گفته بود که «تجمعات سراسری معلمان تا رسیدن به مطالبه مطلوب ادامه خواهد داشت».
فیلم زیر؛ تظاهرات معلمان در تهران: قدرت ما بی نهایت است
ژانویه 13
انفجار و آتش سوزی در شهرک صنعتی اشتهارد کرج+فیلم
آتشسوزی در «یک واحد کارخانه تصفیه روغن» در مرز بین استانهای البرز و قزوین صبح امروز موجب تخریب گسترده این واحد تولیدی شد.
مدیرکل مدیریت بحران استان البرز با اشاره به حضور گسترده نیروهای آتشنشانی در محل حادثه گفت که این آتشسوزی در یک واحد صنعتی «خارج از» استان البرز اتفاق افتاده است.
رئیس مرکز فوریتهای پزشکی قزوین نیز گفته است که این آتشسوزی با انفجار همراه بوده است.
مصدومین و مفقودین این حادثه درگفتگوی سخنگوی اورژانس با ایلنا، ۳مصدوم و ۴مفقود اعلام شده است.
ژانویه 13
فیلم؛ قلعه قمیشلو (اسنان اصفهان)، گنجینه رو به ویرانی..
ژانویه 13
پستهای انتصابی؛ حمله بی سابقه روزنامه به بیت رهبری
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: تجربه چهل ساله اخیر نشان داده که نهادهای انتصابی نسبت به نهادهای انتخابی از مقبولیت کمتری نزد مردم برخوردارند و سلیقه مردم در انتصاب افراد لحاظ نمیشود؛ بالتبع منصوبین نسبت به عملکرد خویش در مقابل مردم پاسخگو نبوده ودر حاشیه امن قدسی بسر میبرند.
آنها صرفا به نظر خود عمل کرده و از نظارت مراجع نظارتی مصون میمانند. لیکن فاجعه آنجاست که انتصاب در پوشش انتخاب صورت بگیرد وبه آرای مردم رایدهنده، بیاعتنایی شود.
مثلا مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس، نیکو، پتروپارس، مدیرعامل بانکهای دولتی و شبهدولتی، خصوصی ها، شهرداری تهران، همگی ظاهرا توسط رؤسایشان انتخاب میشوند، اما کیست که نداند بعضی پستها، سرقفلی اشخاص و نهادهای بالادستی است.
معرفین پشت پرده که هیچ ردپایی از خود بجا نگذاشته و خویشتن را در برابر مردم که عیال خدا هستند مسئول نمیدانند؛ خدا را از مردم جدا میکنند تا کسی از حریم قدسیشان پرسش نکند.
ژانویه 13
یک سپاهی بعنوان دبیرکل جمعیت هلال احمر منصوب شد
به گزارش سایت دیدهبان ایران، پاسدار یعقوب سلیمانی در حالی جانشین محمدحسن قوسیان مقدم میشود که هیچگونه فعالیت مرتبط با هلال احمر در سوابق او وجود ندارد.
سلیمانی تا پیش از این انتصاب، مسئول سازمان اردویی راهیان نور و گردشگری بسیج مستضعفین و دبیر قرارگاه مرکزی راهیان نور بوده است.
در سابقهای که جمعیت هلال برای او منتشر کرده است فرماندهی دفاع مقدس و مسئولیت خدمات کارکنان سازمان بسیج مستضعفین در آن دیده میشود.
اگر چه رئیس جمعیت هلال احمر در جایگاه نخست این سازمان بهلحاظ سلسله مراتب این نهاد قرار دارد، اما دبیرکل مهمترین فرد اجرایی این سازمان است.
ژانویه 13
اظهارات دردناک زن شکنجهدیده توسط شوهر حزباللهی
اولین جلسه رسیدگی به پرونده ضربوجرح و قطع عضو یک زن از سوی شوهرش در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
به گزارش شرق، این زن که اشرف حسینی نام دارد، آذر سال گذشته به دست شوهرش مورد ضربوجرح قرار گرفت و یک دستش از مچ قطع شد و بینایی یک چشمش را هم از دست داد. او پیشازاین در گفتوگو با «شرق» جزئیات خشونت شوهرش را توضیح داده و گفته بود در 27 سال زندگی مشترک با همسرش چطور مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. این زن که لیسانس حقوق دارد و کارمند یک نهاد رسمی است، به دلیل جراحات وارده بر بدنش یک سال است که در مرخصی استعلاجی به سر میبرد و هنوز نتوانسته با وضعیت جدیدش کنار بیاید.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده شد. نماینده دادستان که در جلسه دادگاه حاضر بود، کیفرخواست علیه متهم را قرائت کرد و گفت: متهم محسن 56ساله از 10 آذر سال گذشته به جرم توهین به مقدسات و شروع به قتل و قطع عضو اشرف حسینی همسرش متهم و بازداشت است. متهم با واردکردن ضربات قمه دستساز خودش اقدام به قطع تاندونهای دست شاکی و قطع انگشتان دست او کرده و ضربات دیگری نیز بر سر و صورت و چشم او وارد کرده است و در نهایت با توجه به اینکه تصور میکرده اشرف فوت شده، او را رها کرده و به واردکردن ضربات ادامه نداده است. متهم بعد از بازداشت در شعبه بازپرسی به اعمال مجرمانه اعتراف کرده و گفته ضربات را به قصد کشت زده و علت اینکه رها کرده است، هم این بوده که تصور میکرده همسرش فوت کرده است. او انگیزهاش را از این کار سوءظن به همسرش عنوان کرده و مدعی شده عکس و فیلم از همسرش دیده است. این در حالی است که این موضوع هیچ وقت اثبات نشد و تحقیقات ما نشان میدهد چنین چیزی صحت ندارد.
در ادامه اشرف حسینی در جایگاه قرار گرفت و شکایت خود را مطرح کرد. او گفت: من بر شکایت خودم باقی هستم و درخواست حداکثر مجازات برای متهم را دارم. زمانی که با محسن ازدواج کردم، کارمند و دانشجو بودم. او از من خواستگاری کرد و به من گفت تو را خوشبخت میکنم. ازدواج کردیم؛ اما او من را گول زد و بعد از ازدواج فهمیدم که دروغ گفته است. بعد از ازدواج خیلی زود باردار شدم؛ درحالیکه اختلافم با همسرم زیاد شد و به خانه پدرم رفتم و حتی دوران بارداری را در خانه پدرم بودم و میخواستم از او جدا شوم و دادخواست طلاق هم دادم؛ اما با بهدنیاآمدن بچهها از من خواست که برگردم. گولم زد و گفت دیگر اذیت نمیکند. دوباره من را برگرداند و من هم به خاطر بچههایم قبول کردم و برگشتم. دو ماه از تولد بچهها گذشته بود که این بار ادعا کرد بچهها مال او نیستند و تهمتزدنهایش شروع شد. من موضوع را به برادرش گفتم و از او خواستم تا به این وضعیت پایان دهد؛ چون فردی معتقد هستم و همسرم هم این موضوع را میدانست. بههمیندلیل هم به من تهمت میزد. برادرش هم با او صحبت کرد. در آن زمان دیگر این موضوع را مطرح نکرد؛ اما بعد از مدتی دوباره شروع کرد. او برای شکنجه من بچههایم را که دوقلو هستند از پا میگرفت، بلند میکرد و میگفت بگو که این بچهها مال من نیستند؛ وگرنه بچهها را به هم میکوبم و میکشم.
این زن ادامه داد: من قبل از حادثه از محسن شکایت کردم؛ چون من را کتک زده و دندهام را شکسته بود و من مدتی در بیمارستان بودم و بعد هم به خانه مادرم رفتم؛ اما او با وثیقه آزاد شد. او 25 آبان سال گذشته گفت از خانه میرود تا من برگردم و به بچهها گفته بود که به مادرتان بگویید برگردد. چون دخترم کرونا گرفته بود، من برگشتم. البته شوهرم قبول کرده بود به خانه نیاید و من هم بههمینخاطر برگشتم. روز حادثه دیدم او پشت در است. خواستم فرار کنم که اولین ضربه قمه را زد و بعد هم من بیهوش شدم و زمانی که به هوش آمدم، سه ماه گذشته بود. وقتی به هوش آمدم تازه فهمیدم چه بلایی سرم آمده است.
در ادامه دختر شاکی و متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: پدرم هیچ وقت رابطه خوبی با من نداشت و من را دوست نداشت؛ اما من همیشه با احترام با او برخورد کردم. پدرم خشونت زیادی داشت و حتی سال 94 دنده و بینی من را شکست و من را بهشدت کتک زد؛ اما من شکایتی نکردم.
قاضی پرسید به نظر خودت چرا پدرت چنین کارهایی میکرد؟ دختر جوان پاسخ داد: پدرم زوال عقل ندارد؛ اما از نظر روانی مشکلاتی دارد.
سپس پسر متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: پدرم خیلی به خواهرم مشکوک بود. درواقع بیشتر شک و تردیدهایش به خواهرم بود. من نمیتوانم به این مرد بگویم پدر، چون او فقط پنج سال در زندگیاش کار مفید انجام داد. او یک دیکتاتور بود که خیلی اذیت میکرد. خرج زندگی ما را مادرم میداد. پدرم وقتی که موادش تمام میشد، خیلی عصبی و پرخاشگر میشد و ما دعا میکردیم هیچ وقت آن روز نیاید. من یک بار هم پدرم را به کمپ بردم که ترک کند؛ اما خانواده پدرم از من شکایت کردند و مدعی شدند که من آدمربایی کردهام. درحالیکه من پدرم را به کمپ بردم که ترک کند و زندگی ما بهتر شود. روز حادثه من تجریش بودم که مادرم با هول خیلی زیاد به من زنگ زد و گفت پدرت آمده و درگیری راه انداخته، زودتر خودت را برسان. من با عجله به خانه برگشتم. وقتی رسیدم دیدم مادرم روی زمین افتاده است. با اورژانس تماس گرفتم و انگشتهای مادرم را که روی زمین افتاده بود، پیدا کردم و در یخ گذاشتم و تحویل اورژانس دادم و سوار آمبولانس شدم و همراه مادرم به بیمارستان رفتم. سر مادرم شکافته بود و من برای اینکه آسیبی به او وارد نشود، سرش را با دستانم نگه داشتم و در بیمارستان مادرم را از من گرفتند.
این پسر جوان گفت: من بهشدت دچار مشکلات روحی و روانی شدهام و بدون قرص نمیتوانم بخوابم و حالم اصلا خوب نیست. من صحنههایی را دیدم که حتی در فیلمها هم نمیشود دید.
سپس عبدالصمد خرمشاهی، وکیل شاکی، در جایگاه قرار گرفت. او نیز خلاصهای از شرح ماجرا را توضیح داد و گفت: متهم خودش اقرار کرده که قصد قتل داشته است؛ ضمن اینکه نحوه عملکرد او نشان میدهد که قصد کشتن داشته است؛ بنابراین کیفرخواست بهدرستی اتهام شروع به قتل را وارد دانسته است. من هم از طرف موکلم درخواست مجازات متهم و قصاص او را دارم.
بعد از گفتههای وکیل متهم و شکات با توجه به پایان وقت اداری ادامه رسیدگی به این پرونده و اخذ دفاعیات متهم به سه هفته بعد موکول شد.