Previous Next

هواپیمای اوکراینی؛ کانادا: دستیابی به اطلاعات حساس



این فایل صوتی دربردارنده اطلاعات حساسی است و اظهارنظر علنی درباره آن می‌تواند زندگی برخی افراد را در معرض خطر قرار دهد. حکومت ایران می‌خواهد به خانواده‌ها غرامت بدهد تا نگذارد دیگر کشور‌ها این فاجعه را به یک «جرم بین‌الملل» تبدیل کنند.

روزنامه شرق نوشت: چالش جدید در پرونده هواپیمای اوکراینی. شبکه کانادایی سی‌بی‌سی مدعی شد به صدایی ضبط‌شده از حرف‌های وزارت خارجه ایران دست یافته است که در آن او درباره این احتمال صحبت می‌کند که چند نیروی نفوذی عمدا دست به این اقدام زده باشند؛ اما می‌گوید اگر چنین هم باشد، او خبردار نخواهد شد. سی‌بی‌سی مدعی است این صدا از جمله اسنادی است که از سوی دولت و نهاد‌های امنیتی کانادا در پرونده هواپیمای اوکراینی در حال بررسی است و به دست این رسانه رسیده است. مشاور نخست‌وزیر کانادا از اظهارنظر درباره این فایل صوتی خودداری کرده است. سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز این گزارش را رد کرده است.

به ادعای این گزارش محمدجواد ظریف در این جلسه می‌گوید هزار احتمال برای توضیح علت ساقط‌کردن این هواپیما وجود دارد؛ شامل حمله‌ای عمدی در نتیجه کار دو یا سه نفر نفوذی. این اشاره‌ها در حالی است که ظریف در سالگرد این فاجعه در صفحه شخصی خود در اینستاگرام ضمن تسلیت به مناسبت سالگرد حادثه نوشت: «من از جمله مسئولانی بودم که تا آخرین ساعات پیش از اعلام عمومی، مانند سایر مردم، صرفا گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای را می‌شنیدم و با وجود پیگیری هیچ اطلاعاتی فراتر از اخبار رسمی به وزارت امور خارجه اعلام نمی‌شد؛ اما به محض اطلاع از ماوقع در بعدازظهر جمعه ۲۰ دی ۹۸ به سهم خود تأکید نمودم که باید با شرمندگی تمام عین ماوقع را با مردم و جهانیان صادقانه در میان گذاشت».

او همچنین اضافه می‌کند که بابت این حادثه هنوز شرمسار است. «گرچه هیچ نقش یا حتی اطلاعی از تحولات نظامی نیمه‌شب و فاجعه دهشتناک بامداد چهارشنبه سیاه ۱۸ دی ۹۸ نداشتم».

در ادامه همچنین آمده که صاحب صدای ادعایی به روسیه به‌عنوان کشور دیگری اشاره می‌کند که متهم به ساقط‌کردن یک هواپیما شد؛ اما هرگز به آن اذعان نکرد. هواپیمای مورد اشاره، پرواز شماره ۱۷ هواپیمایی مالزی در سال ۲۰۱۴ میلادی است که در مسیر آمستردام به کوالالامپور و در آسمان شرق اوکراین هدف قرار گرفته بود. همه مسافران و خدمه آن هواپیما نیز کشته شدند.

صدای ادعایی سی‌بی‌سی، طبق این گزارش همچنین چندین بار به مسئله پرداخت غرامت به‌عنوان راهی برای بستن پرونده اشاره می‌کند و می‌گوید ایران می‌خواهد به خانواده‌ها غرامت بدهد تا نگذارد دیگر کشور‌ها این فاجعه را به یک «جرم بین‌الملل» تبدیل کنند. او همچنین می‌گوید ایران جعبه‌های سیاه این هواپیما را برای بررسی در اختیار فرانسه قرار خواهد داد؛ اما داده‌هایی که این جعبه‌ها ثبت می‌کنند، نشان نخواهند داد که آیا کسی تعمدا به هواپیما شلیک کرده یا نه.

در گزارش تلویزیونی منتشرشده در سی‌بی‌سی البته تنها چند کلمه از صدای فارسی که ادعا شده صدای ظریف است، پخش می‌شود و صدای خبرنگار با دوبله انگلیسی جای آن را می‌گیرد. علاوه‌براین در گزارش منتشرشده سی‌بی‌سی زمان دقیق جلسه مشخص نشده و تنها به «ماه‌های بعد از حادثه» اشاره شده است. این گزارش مکان، موضوع و حضار جلسه را نیز معرفی نکرده و در کنار هویت منبع این صدا، داده‌ها را برای آنچه حفاظت از عامل انتشار و افراد درگیر خوانده، نزد خود نگه داشته است. این شبکه می‌گوید برای درک ظرافت‌ها و جزئیات زبان فارسی در هنگام ترجمه، از سه نفر برای ترجمه این صدا استفاده شده است.

این گزارش در بخشی از تحلیل خود روی محتویات این فایل و به نقل از کارشناسان حقوقی اشاره می‌کند ظریف مستقیما در ساختار نظامی و امنیتی سمتی ندارد. از‌این‌رو این فایل، اگرچه ممکن است سند مهمی در بررسی پرونده به حساب بیاید، نمی‌تواند به‌عنوان اثبات‌کننده قطعی چیزی مورد استناد قرار بگیرد.

مشاور ویژه نخست‌وزیر کانادا: حرفی نمی‌زنیم
در واکنش به درز این خبر از میان اطلاعات در اختیار دولت، مشاور ویژه نخست‌وزیر کانادا در پرونده پرواز پی‌اس۷۵۲، یعنی پرونده هواپیمای اوکراینی، گفته است از اظهار نظر درباره آن خودداری می‌کند. رالف گودل، به رسانه‌ها گفته از وجود این صدای ضبط‌شده باخبر است و تیم بررسی و ارزیابی قانونی کانادا از نوامبر، اواسط پاییز، این فایل را در اختیار داشته است. گودل گفته این فایل صوتی دربردارنده اطلاعات حساسی است و اظهارنظر علنی درباره آن می‌تواند زندگی برخی افراد را در معرض خطر قرار دهد.

نهاد‌های امنیتی در حال بررسی اصالت این فایل هستند
مشاور ویژه جاستین ترودو در ادامه توضیح داده است آرسی‌ام‌پی، «پلیس سواره‌نظام سلطنتی کانادا»، نهاد ارشد امنیتی در این کشور و نیز سی‌اس‌ای، «تشکیلات امنیت ارتباطات کانادا»، در حال بررسی اصالت این فایل هستند. یکی از سخنگو‌های تشکیلات امنیت ارتباطات، با خودداری از اظهارنظر گفته است این سازمان «درباره عملیات امنیتی اظهارنظر نمی‌کند».

گودل در ادامه توضیح داده است: «به همه شواهد و همه شواهد بالقوه با جدیت و اهمیتی که شایسته است، رسیدگی می‌کنیم. ما کاملا متوجه عطشی که در خانواده‌ها [ی قربانیان]برای حقیقت کامل، صریح و بدون دستکاری وجود دارد، هستیم و این حقیقت همان چیزی است که برای رساندن آن به آن‌ها تمام تلاشمان را خواهیم کرد».

چرا این جنایتکار هنوز آزاد است؟

۹ نفر از مادران قربانیان پرواز هواپیمای اوکراینی در ویدئویی با انتقاد از نحوه برخورد با این پرونده، از مقام‌های حکومت ایران پرسیده‌اند که چرا امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه، «با وجود شاکی و پرونده هنوز آزاد است؟»

این ویدئوی ۴ دقیقه‌ای که شامگاه جمعه، ۲۶ دی‌ماه، با عنوان «از قاتل قهرمان نسازید» منتشر شده، واکنش به حضور پاسدار حاجی‌زاده در برنامه «بدون تعارف» است که روز گذشته از صداوسیمای حکومت ایران منتشر شد و در آن فرمانده ارشد سپاه با چهره‌ای خندان و شوخ به تشریح ماجرای حمله موشکی به پایگاه آمریکایی عین‌الاسد در عراق می‌پردازد.

مقام‌های حکومت ایران در طول یک‌ سال گذشته به رغم درخواست مکرر خانواده قربانیان این هواپیما، هنوز هیچ اتهامی متوجه امیرعلی حاجی‌زاده نکرده‌اند. این در حالی است که امیرعلی حاجی‌زاده، مسئول مستقیم پدافند سپاه در شب حمله به پایگاه‌های آمریکا، روز ۲۱ دی‌ماه سال گذشته خود «تمام مسئولیت» مربوط به سقوط هواپیمای اوکراینی را پذیرفت.

این فرمانده ارشد سپاه همچنین در برنامه بدون تعارف می‌گوید در جریان حمله موشکی به پایگاه آمریکایی عین‌الاسد، آمریکایی‌ها «کشته» شدند و مقام‌های عراقی این موضوع را گزارش داده‌اند.

این ادعا در حالی مطرح می‌شود که مقام‌های دولت آمریکا و عراق گفته‌اند در جریان این حمله کسی کشته نشد و حسین سلامی، فرمانده کل سپاه گفته بود که سپاه در این حمله دنبال کشتن کسی نبوده است.

در بخشی دیگر از برنامه بدون تعارف، بخشی از سخنرانی خامنه‌ای پخش شد که می‌گوید روز حمله به پایگاه آمریکا «یوم الله» بود.

دو نفر از مادران قربانیان پرواز هواپیمای اوکراینی با اشاره به همین موضوع پرسیده‌اند که «آیا خدا اجازه داد که در یوم‌الله به بچه‌های این مملکت موشک بزنید؟»

یک مادر دیگر هم می‌گوید آیا «یوم‌الله» این است که «پایگاه خالی» آمریکا را بزنید و در همان زمان «۱۷۶ انسان بی‌گناه از جمله ۲۹ کودک را بکشید؟»

یک مادر دیگر هم از سردار حاجی‌زاده خواسته است که بدون تعارف بگوید که «آیا مهم‌ترین افتخارش این است که به بچه‌های این مملکت موشک بزند؟»

یک مادر دیگر از فرمانده نیروی هوافضای سپاه می‌پرسد که «چرا بچه من را کشتید» و مانند خانواده دیگر قربانیان تاکید می‌کند که «نه می‌بخشم و نه فراموش می‌کنم».

پیشنهاد غرامت برای گذشتن از جنایت

یک سال از سرنگونی پرواز ۷۵۲ با موشک‌های سپاه پاسداران گذشت. یکی از بازماندگان قربانیان و عضو هیئت مدیره انجمن خانواده‌های قربانیان به دویچه وله آلمان گفته: تا کنون پاسخ هیچ پرسشی داده نشده و رژیم ایران همچنان به دنبال خرید وقت است. پیشنهاد غرامت هم برای گذشتن از جنایت است.

از سوی دیگر مشاور ویژه کانادا در این پرونده نیز پیشنهاد جمهوری اسلامی برای پرداخت ۱۵۰هزار دلار به خانواده‌های کشته‌شدگان این فاجعه را رد کرد.

سی‌تی‌وی نیوز به‌ نقل از رالف گودیل اعلام کرد: رژیم ایران حق پیشنهاد یک جانبه پرداخت غرامت به خانواده‌های قربانیان را ندارد. مبلغ نهایی منوط به مذاکره بین رژیم ایران و کانادا و چهار کشور دیگر است که شهروندان آنها در هواپیما کشته شده‌اند.

تصمیم کانادا و تصمیم بنیاد شهید

در حالیکه نخست‌وزیر کاناد طی بیانیه‌ ای اعلام کرد این کشور روز ۸ژانویه هر سال را به‌عنوان روز ملی یادبود قربانیان فاجعه هوایی ثبت می‌کند، بنیاد شهید جمهوری اسلامی گفت: “۱۲۷ نفر از جان‌باختگان این سانحه شهید اعلام شدند.

در آستانه اولین سالگرد شلیک موشک‌های سپاه پاسداران، به هواپیمای مسافربری اوکراینی. رئیس بنیاد شهید اعلام کرد:شهدای این سانحه با دیگر شهدا فرقی ندارند و خدمات بنیاد شهید به همه ارایه می‌شود.

این در حالیست که جواد سلیمانی همسر الناز نبی از جانباختگان پرواز اوکراینی، ساکن ادمونتون کاناد از فشارها به خانواده ها برای خاکسپاری قربانیان در قطعه شهدا می‌گوید و می افزاید: چیزی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم بیشتر از خدمات، آزار خانواده‌های قربانیان بوده است.

اعلام روز یادبود ملی

به گزارش ایران اینترنشنال، جاستین ترودو، نخست‌وزیر کانادا، در سالگرد انهدام هواپیمای مسافربری اوکراینی با موشک‌های سپاه پاسداران و کشته شدن ۱۷۶ سرنشین آن اعلام کرد: دولت این کشور از این پس روز هشتم ژانویه را به عنوان روز ملی یادبود قربانیان فجایع هوایی نام‌گذاری خواهد کرد.

در تاریخ ۸ژانویه ۲۰۲۰، پرواز شماره ۷۵۲ شرکت هوایی بین‌المللی اوکراین توسط سپاه پاسدارانت سرنگون شد، که در نتیجه منجر به از دست رفتن غم‌انگیز ۱۷۶مسافر بی‌گناه، شامل ۵۵ تبعه کانادا، ۳۰ دارنده اقامت دائم کانادا و تعداد بیشمار دیگری که پیوندهایی با این کشور داشتند گردید.

نخست وزیر کانادا به خانواده قربانیان انهدام هواپیمای اوکراینی گفت: دولت به احترام جان‌باختگان در فجایع هوایی یک بنای یادبود را با مشورت بازماندگان آنها خواهد ساخت.

وی افزود: ما روز ۸ ژانویه را به‌عنوان روز یادبود ملی اعلام می‌کنیم تا که به قربانیان فجایع هوایی هم در داخل و هم خارج ادای احترام کنیم و بر خسارت عمیقی را که به خانواده‌ها و عزیزان وارد شده اذعان کنیم. با یکدیگر ما همیشه این فجایع را به‌خاطر آورده و کسانی را که از دست رفتند را در ذهن و قلبمان زنده نگاه می داریم. ما هیچوقت آنان را از یاد نمی‌بریم.

همزمان اعلام شد که دادگاه عالی استان انتاریوی کانادا نیز در حکم اولیه‌ خود، شکایت جمعی از خانواده‌های کشته‌شدگان هواپیمای اوکراینی را مبنی بر اینکه “جمهوری اسلامی به موجب قانون ضد تروریسم کانادا با سرنگون کردن این هواپیمای مسافربری مرتکب اقدام تروریستی شده” را پذیرفت.

گزارش هولناک شاهدان از لحظات اولیه سقوط هواپیما

…فکر کردیم می‌شه کسی را نجات داد، اما همه مرده بودند، همه جا روی زمین جنازه بود و خون. توی هوا هم بوی دود و سوختن. هوا که روشن شد، تازه بهتر فهمیدیم چی شده، متوجه شدیم داریم روی خون و دل‌و‌روده آدم‌ها راه می‌رویم….

با هراس موشک از خواب بیدار شدیم و حالا چند روز است با کابوس خون و جنازه می‌خوابیم. این چکیده روایت اهالی شهرکی است که هواپیمای اوکراینی صبح زود روز ۱۸ دی ماه در پارکی چسبیده به خانه‌های آن‌ها سقوط کرد و ۱۷۶ انسان را به کشتن داد.

به گزارش شرق، خیلی از آن‌ها می‌گویند روزی که هواپیما سقوط کرد، هوا هنوز روشن نشده بود، اول فکر کردیم جنگ شده و اینجا را با موشک زده‌اند؛ اما چند دقیقه‌ای بیشتر طول نکشید تا بفهمند جنس فاجعه‌ای که کنار خانه‌هایشان رقم خورده، چیست و کمی بعد هم خود را به محل سقوط که درست روبه‌روی برخی خانه‌های شهرک است رساندند، آن‌ها البته چندان هم اشتباه نمی‌کردند، فاجعه را موشک رقم زده بود؛ و حالا چه آن‌هایی که رفتند سر صحنه سقوط و بین جنازه‌ها به امید کمک به زندگان احتمالی این سو و آن سو دویدند و چه آن‌هایی که دورتر و حتی بیرون از پارک فقط تماشاچی فاجعه بودند، ۱۳ روز است که به گفته خودشان کابوس و وحشت رهایشان نکرده؛ کابوس‌هایی پر از خون و دود و جنازه.

پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی اوکراین صبح آن روز که چهارشنبه بود، ساعت حدود ۶:۱۳ دقیقه از فرودگاه امام بلند شد تا راهی کی‌یف، پایتخت اوکراین شود و قرار بود دوساعت‌و ۴۰ دقیقه بعد هم از آنجا هر مسافری را به‌سوی خانه و زندگی‌اش در یک گوشه کره زمین راهی کند؛ اما پرواز شش دقیقه بیشتر به طول نینجامید و شلیک دو موشک پدافند ضدهوایی کاری کرد که مسافران این پرواز به‌جای کی‌یف، در پارکی در محمودآباد سابق که مدتی است اسمش شده شهرک لاله شاهدشهر، فرود بیایند، با بدن‌های بی‌جان.

حالا ۱۳ روز از آن سقوط گذشته است، برای رسیدن به محل حادثه باید ۲۵ کیلومتر آزادراه تهران – ساوه را طی کرد و بعد از سمت راست جاده به سمتی که نوشته شهریار خارج شد و پنج، شش کیلومتر بعد به جایی رسید که نوشته به سمت محمودآباد. زمین‌های محل سقوط و اطرافش را مقداری برف هنوز آب‌نشده از سه شب پیش پوشانده است، زمین گل‌آلود است و اطراف پارک و محل سقوط چند ماشین پلیس ایستاده‌اند. به گفته اهالی آن‌ها از همان روز سقوط تا الان اینجا هستند و اجازه نمی‌دهند کسی به پارک محل حادثه وارد شود. مأموران هم می‌گویند اجازه مصاحبه ندارند و دراین‌باره حرفی نمی‌زنند.

روایت اهالی و آن‌هایی را که از نزدیک شاهد سقوط هواپیما و روز‌های پس از آن و آمدن و رفتن نیرو‌های پلیس، امداد، امنیتی‌ها، گروه متخصصان اوکراینی و خبرنگاران داخلی و خارجی و… بوده اند، می‌توان شنید. روایت‌هایی که نقطه اشتراک بیشترشان کابوس است.

مهدی مرد جوانی است که آرایشگاهش درست روبه‌روی محل سقوط قرار دارد و گودالی که هواپیما در لحظه برخورد با زمین درست کرد کمتر از ۲۰ متر با آنجا فاصله دارد. او روایتی دست اول از شب حادثه و سقوط دارد. چون به گفته خودش در لحظه اتفاق، برخلاف بیشتر اهالی که آن لحظه خواب بودند، برای قدم‌زدن سگ‌هایش را بیرون آورده بود که متوجه هواپیمای شعله‌ور در آسمان شد. این روایت او از آن لحظات است: «من صبح زود سگ‌هام را آورده بودم بیرون قدم بزنند که هواپیما را دیدم، بدو بدو دنبالش می‌کردم که اصلا ببینم چی هست، چون داشت آتش می‌گرفت، اول نفهمیدم هواپیماست. به نظرم خلبان عمدا توی پارک هواپیما را زمین زد، اگر قبلش به زمین می‌خورد کلی خونه و آدم از بین می‌رفت؛ مثلا خونه میثم اینا قبل از میدان، واقعا نزدیک بود آنجا بیفتد، اما من دیدم که یک تکانی خورد، یک مقدار ارتفاع گرفت، آمد جلوتر میدان را رد کرد، نزدیک بود این ور کنار میدان بخورد به خونه محسن احمدی اینا، بالای تیر چراغ برق وسط میدان جهتش رفت سمت پارک، از بالای شهرک که رد می‌شد آتش از آن می‌ریخت پایین، هواپیما دقیقا از سمت شهریار می‌آمد به سمت شهرک و آخرش توی پارک سقوط کرد. چیزی که من دیدم این بود که هواپیما با یک بال داشت سقوط می‌کرد، یک بالش قبل‌تر افتاده بود، بعدا از دوستم شنیدم نزدیک پرند افتاده بود؛ یعنی کنده شده بود. وقتی هم خورد زمین اول یه صدای برخورد شدید، بعد یه زمین‌لرزه کوچک حس کردم، بعد انفجار بزرگ اتفاق افتاد و همه‌جا نورانی و قرمز شد». از او می‌پرسم که شما که بیرون بودی صدای برخورد موشک یا چیزی مثل شلیک را نشنیدی که این‌طور پاسخ داد: «هواپیما وقتی آمد بالای محل ما، قرمز بود، توی آتیش بود. تنها صدایی که می‌آمد صدایی مثل هوووف بود، مثل وزش شدید باد. البته یک چیز‌های سفید رنگی کنار هواپیما بود که نمی‌دونم چی بودن».

گزارش هولناک از لحظات اولیه سقوط هواپیما

شکور پسر نوجوانی که خانه‌شان نزدیک‌ترین خانه به محل سقوط هواپیماست، اینجا وسط بحث می‌آید و می‌گوید: «لطفا این را حتما بنویس که بچه‌های محمودآباد و خلج‌آباد وسایل مسافران را غارت نکردند، اگر هم کسی این کار را کرد، اهل اینجا نبود خدایی، به امام حسین بیا برویم از مأمورای نیروی انتظامی که از همان روز تا الان اینجا هستند بپرسیم، مادر خود من همین پریروز مقداری طلا پیدا کرد نزدیک خانه‌مان، رفت به مأموران تحویل داد. احتمالا مال مسافران هواپیما بود. اگر ما دنبال بردن بودیم، همان روز می‌توانستیم ببریم، بچه‌محل‌های ما همه همدیگر را می‌شناسیم، کسانی شاید برده باشند، ولی بچه‌محل ما نبودند و این کار را نکردند. یکی از همسایه‌ها یک کیف سوخته پیدا کرد توش دلار بود، یکی از بچه‌ها یک صندوقچه کوچیک پیدا کرد توش سکه طلا بود، همه را بچه‌ها تحویل مأموران دادند».

شکور ادامه می‌دهد: «پارک و محل از همان روز امنیتی شده؛ از همان روز اول تا الان، ما نزدیک‌ترین محل به سقوط هستیم، همه شیشه‌های خانه ما شکسته شد و ریخت، روی سقف و جلوی حیاط خانه پر از تیکه‌پاره و سوختگی شده بود».

او و دوستانش می‌گویند از همان روز تا الان تصاویر جنازه‌ها از جلوی چشمانشان دور نمی‌شود و شب بی‌کابوس نمی‌خوابند.

راوی دیگر، پسر جوانی است با هیکلی ورزشی که معلوم است اهل بدن‌سازی حرفه‌ای است. روایت او هم از ماجرا این‌گونه بود: «هواپیما درست از بالای سر خانه ما رد شد و افتاد توی پارک. من خواب بودم و از صدای خوردنش به زمین و لرزیدن ساختمان و ترک‌برداشتن شیشه‌ها بیدار شدم. چند لحظه بعد هم که یک انفجار بزرگ شد، خیلی وحشتناک بود. اول فکر کردم موشک خورده، گفتم اوه اوه جنگ شد و صباباطری را زدن، همین کناره دیگه». این را می‌گوید و با دست به سمت آن طرف محلی که هواپیما سقوط کرد، اشاره می‌کند.

بعد ادامه می‌دهد: «تاریک بود، ولی یهو همه‌جا روشن شد، نه روشن مثل هوای روز، روشن قرمز، قرمز آتشی، خیلی عجیب بود. هواپیما شیش‌و ۲۰ دقیقه سقوط کرد ما شیش‌و بیست‌و‌پنج دقیقه با زیرشلواری اونجا بودیم، کل محل اومده بودن، فکر کردیم می‌شه کسی را نجات داد، اما همه مرده بودند، همه جا روی زمین جنازه بود و خون. توی هوا هم بوی دود و سوختن. هوا که روشن شد، تازه بهتر فهمیدیم چی شده، متوجه شدیم داریم روی خون و دل‌و‌روده آدم‌ها راه می‌رویم…».

از او درباره اینکه گفته شد عده‌ای آمدند که وسایل مسافران هواپیما را سرقت کنند پرسیدم، گفت: «یه لحظه واسا». بعد گوشی‌اش را درآورد رفت توی قسمت گالری و گفت: این فیلم را ببین، تصاویری هولناک از بدن‌های تکه‌تکه شده و خون روی زمین و بین علف‌های سبز محوطه پارک، مرد، زن و کودک و قطعات و وسایلی که یا در حال سوختن بود یا از آن‌ها دود بلند می‌شد. بعد گفت: «دیدی؟ توی این شرایط کسی که انسان باشه، یه ذره شرف و وجدان داشته باشه، میتونه به چیزی فکر کنه، به دزدیدن وسایل این آدم‌های کشته‌شده؟ بعضی‌ها واقعا نمی‌دانم منظورشان چیست که این حرف‌ها را می‌زنند. اینجا مگه چقدر جمعیت داره، قد یه روستاست دیگه، همه هم رو می‌شناسن، کسی توی آن شرایط کاری می‌کرد همه می‌فهمیدن که، همه می‌دیدن. تا پلیس و بقیه برسن هم فقط ما بودیم. پلیس حدود ۲۰، ۲۵ دقیقه بعد رسید».

او هم یادش هست از کابوس و وحشت آن شب در خواب‌هایش بگوید: «اون وضعیت و جنازه آدم‌های هواپیما کاری با من کرد که هنوز هر شب کابوس می‌بینم، از ترس خواب‌های وحشتناک نمی‌تونم توی اتاق خودم بخوابم، می‌روم توی هال که شاید خوابم ببرد. چشمم را که می‌بندم صحنه‌هاش می‌آد جلوم…».

نام میدان شهرک مثل اسم خود شهرک، لاله است. یکی از خیابان‌های منتهی به میدان، چهار کوچه اطرافش دارد؛ کوچه‌هایی به نام چهار فصل؛ بهار، تابستان، پاییز و زمستان. بعد از ردکردن این کوچه‌ها، مغازه‌ای هست که فروشنده‌اش یک خانم است. او درباره صبح سقوط می‌گوید: «اولش که صدای افتادنش اومد، من فکر کردم زلزله شد، بعد یه صدایی مثل انفجار اومد و آسمون پر از نور شد، ما دویدیم بیرون، تو کوچه، از تو کوچه محل افتادنش معلوم بود. وایساده بودم، پسرم مهنا هم جلوم بود، یهویی حس کردم یه چیز‌هایی مثل ماسه از آسمون می‌ریزه پایین، چیز‌های ریز‌ریز، نمی‌دونم چی بود فقط دست‌هام رو گرفتم بالای سر مهنا که روی سرش نریزه. بعد دویدم سمت پارک، چون همه داشتن اون سمتی می‌رفتن، همون اولش یه چند تیکه بدن آدم و خون دیدم، ترسیدم، برگشتم و از اون روز تا الان دیگه نرفتم اون سمتی، نمی‌رم. دخترم هم الان چند روزه گوشت نمی‌خوره، میگه مامان برای من گوشت نذار تو غذا، حالش بد می‌شه و نمی‌خوره…». برخی از اهالی هم از تکه‌ها و قطعاتی می‌گویند که از شب سقوط روی سر شهرک توی خانه‌ها و روی پشت‌بام‌ها افتاده است. هواپیما که از بالای شهرک رد شد، در حال سوختن بود و چیز‌هایی از آن پایین می‌ریخت، بعد هم که به زمین خورد و کمی بعد منفجر شد، هر قطعه‌اش تا چند صد متر به سمت‌و‌سویی پرت شد. روی در و دیوار خانه آن‌ها که نزدیک‌تر بود؛ حتی ردّ خون هم ریخته شد. زن جوانی از اهالی شهرک می‌گوید: «توی حیاط و روی پشت‌بوم ما و بقیه همسایه‌ها یه چیز‌هایی افتاده بود، مثل تیکه‌پارچه و چیز‌های دیگه، مادرم فردای همون روز حیاط و پشت‌بوم و دیوار‌ها رو شست، خیلی‌ها این کار رو کردن، حس بدی بود. اینکه اون تیکه‌پارچه‌ها و چیز‌های دیگه احتمالا مال مسافرای بیچاره بود و با انفجار تکه‌تکه شدن و همه‌جا پخش شدن…».

یک مرد که ردّ زخمی کهنه کنار صورتش دارد، هم صبح روز سقوط را این‌طور روایت می‌کند: «من خواب بودم که یهویی گلدونای اتاقم از پشت پنجره افتادن، اول نفهمیدم چی شد، بعد گفتم حتما زلزله اومد؛ ولی بعد از سروصدای همسایه‌ها منم زدم بیرون و رفتم سمت پارکی که هواپیما افتاده بود. یه جا همون اول پارک یه تکه از سر و گوش و مو‌های یه نفر افتاده بود، معلوم معلوم بود، خون هم اطرافش نبود. خیلی وحشتناک بود. همون جا پاهام سست شد و برگشتم، چند روزه خوابم نمی‌بره. حالم واقعا بد شده و نمی‌دونم چی کار باید بکنم. فکر کنم خیلی‌ها حالشون بد باشه این روزها…».

تشییع پیکر مجتبی عباس‌نژاد (عکس زیر) از جانباختگان حادثه دلخراش ساقط شدن هواپیمای اوکراینی روز یکشنبه در گورستان بهشت‌آباد اهواز برگزار شد.

اسراییل: داروی درمان بیماران کرونايی را تولید کردیم



مرکز پژوهشی بیمارستان ایخیلوف در تل‌آویو اسراییل اعلام کرده داروی سی بی ۲۴ درمان بیماری کووید۱۹ را یافته است. این دارو به صورت تنفسی وارد ریه می‌شود و بیماران مبتلا به کرونا را درمان می‌کند. این دارو برای تولید انبوه به تایید سازمان بهداشت جهانی نیاز دارد اما هم اکنون در اسراییل مورد استفاده قرار گرفته است. بنیامین نتانیاهو «نخست‌وزیر اسراییل» برای تقدیر از پزشکی که این دارو را تولید کرده در این بیمارستان حاضر شده است.

بیمارستانی در شهر تل‌آویو اسرائیل از آزمایش یک داروی کارآمد برای درمان بیماری کووید-۱۹ خبر داد. شبکه خبری اسرائیلی «آی۲۴نیوز»، از آزمایش دارویی برای بیماری کووید-۱۹ در مرکز درمانی سوراسکی تل‌آویو خبر داد و از قول ندیر آربر، سازنده دارو، آن را در مقابله با بیماری تا ۹۶درصد کارآمد اعلام کرد.

بنابر این گزارش، پروفسور ندیر آربر، پزشک مرکز پیشگیری از سرطان بیمارستان سوراسکی، این دارو را که EXO-CD24 نامیده می‌شود، برای بیماران با شرایط متوسط و حاد بیماری کووید-۱۹ تجویز کرده که در ۹۶ درصد موارد مؤثر بوده است.

این پروفسور اسرائیلی داروی ابداعی تیم خود، که با استفاده از پروتئین CD24 ساخته شده است، را درمانی «ارزان و مؤثر» معرفی می‌کند.

دکتر شیران شاپیرا، مدیر آزمایشگاه آربر که بیش از دو دهه درمورد پروتئین CD24 تحقیق کرده است، می‌گوید این واکسن «بر پایه اگزوزوم‌هایی ساخته شده است که در بدن از غشای سلول آزاد و در ارتباط بین سلولی به‌کار گرفته می‌شوند. ما اگزوزوم ها را با پروتئین CD24 که نقش مهمی در تنظیم سیستم ایمنی بدن دارد، تقویت می‌کنیم». از میان ۳۰نفر بیماری که این دارو را دریافت کرده‌اند، در ۲۹ نفرشان نشانه‌‌هایی از بهبودی در عرض دو روز دیده شده و سه تا پنج روز بعد، از بیمارستان مرخص شده‌اند.

حالا قرار است با تجویز دارو برای گروه بزرگ‌تری از بیماران، کارآمدی آن در سطح بالاتری سنجیده شود، اما هنوز مشخص نیست آیا این دارو بر گونه‌های جهش‌یافته ویروس کرونا هم که نخستین‌بار در بریتانیا، آفریقا و برزیل ردیابی شده‌اند، اثرگذار است یا خیر.

اسرائیل در واکسیناسیون شهروندان این کشور علیه بیماری کووید-۱۹ در جهان پیشرو است.

آمار تکان‌دهنده مرگ و میر کودکان ایرانی بر اثر کرونا



گزارش ها حاکی از آن است که در بیمارستانی در شهر مشهد بیش از صد کودک در اثر ابتلا به بیماری کووید ۱۹ جان خود را از دست داده‌اند.

خبرگزاری ایسنا به نقل از رئیس یک بخش در بیمارستان اکبر مشهد نوشت که در کمتر از یک سال گذشته ۱۰۱ کودک در اثر ابتلا به ویروس کرونا جان باخته‌اند.

غلامرضا خادمی، رئیس بخش آی‌سی‌یو در بیمارستان اکبر مشهد در این باره می گوید: «آمار بستری کودکان از اسفندماه سال گذشته تاکنون در بیمارستان اکبر که مرکز کرونایی استان است، ۱۱۷۹ کودک است که از بین کودکان بستری شده تاکنون ۱۰۱ نفر فوت کردند.»

به گفته خادمی، مرگ و میر کرونا در کودکان «حدود سه درصد از کل بستری‌ها در خراسان رضوی» را تشکیل می‌دهد.

او ادامه داد: «در فاز اول، بیشتر کودکان پنج تا ۱۰ سال مبتلا به کرونا شدند که در همه دنیا هم به این صورت بوده است و در اواخر آبان‌ماه که فاز دیگر مرگ و میر بوده است، کودکان شیر خوار مبتلا به کرونای تنفسی می‌شدند.»

داده‌ها و اطلاعات ابتدایی از شیوع کرونا در جهان حاکی از آن بود که شمار بسیار کمی از کودکان، نوجوانان و جوان‌ترها با خطر ابتلای شدید به کووید ۱۹ روبه‌رو هستند و میزان مرگ و میر در میان آنها نیز بسیار اندک است.

اما در مهرماه گذشته حسین کرمانپور، مدیر درمانگاه اورژانس بیمارستان سینا در تهران، از افزایش آمار درگیری کودکان با ویروس کرونا خبر داده و گفته بود که از ۳۰ هزار فرد زیر ۱۸ سال که به این ویروس آلوده شده‌اند تاکنون ۳۰۰ نفر جان باخته‌اند.

در حال حاضر کودکان در همه کشورهای جهان به عنوان آخرین گروهی طبقه‌بندی شده‌اند که از واکسن کرونا بهره‌مند خواهند شد.

طی یک هفته اخیر دو فوتبالیست پیشین ایران به نام های:مهرداد میناوند و علی انصاریان هر دو به علت ابتلا به کورونا جان خود را از دست دادند و مرگ آنها با موجی از خشم مردم نسبت به سخنان خامنه ای همراه بود که گفته بود با ورود واکسن های آمریکایی و انگلیسی مخالف است.

۱۵ ماه حبس به دلیل افشای تست بکارت از زنان زندانی



دادگاه تجدیدنظر استان تهران، پریسا رفیعی، دانشجوی محبوس در زندان اوین را به ۱۵ ماه حبس تعزیری محکوم کرد. این حکم به خاطر نامه‌ای است که رفیعی در باره گرفتن تست بکارت از زندانیان زن نوشته است.

پریسا رفیعی، دانشجوی ۲۴ ساله رشته هنر و فعال صنفی دانشگاه تهران، در پرونده جدیدی با اتهام “تبلیغ علیه نظام”، یک سال و سه ماه حکم دریافت کرد. این پرونده به شکایت دادستان و به خاطر نامه افشاگرانه‌ای است که رفیعی از تجربیات بازداشت و فشار بر زنان زندانی نوشته بود.

او پس از دستگیری در اسفند ۹۶ در یک تجمع دانشجویی، در تابستان ۹۷ به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام” به هفت سال حبس محکوم شده بود. این حکم ۷۴ ضربه شلاق، دو سال ممنوع الخروجی و محرومیت از عضویت در گروه‌ها و احزاب را نیز شامل می‌شد.

رفیعی در ۱۹ اردبیهشت ۹۸ در نامه‌ای، به شرح شرایط بازداشتگاه انفرادی و گرفتن تست بکارت از زنان زندانی پرداخت. این نامه اما مبنای شکایت دادستان و دادسرای اوین قرار گرفته و شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر او را به اتهام “تبلیغ علیه نظام” توسط این نوشته، به ۱۵ ماه حبس محکوم کرد.

پریسا رفیعی در آن نامه افشاگرانه از جمله پرسیده بود: «انجام آزمایش بکارت، مسئله کاملا شخصی زندانیان زن چه ارتباطی به دستگاه امنیتی و محتوای بازجویی دارد که کارشناسان پرونده بی‌شرمانه اجازه اعمال چنین احکامی را از طریق مراجع رسمی پزشک قانونی می‌یابند و حتی برای آن حکم قضایی صادر می شود؟»

او هم چنین سوال کرده بود که چگونه سلول انفرادی نمونه بارز و کامل شکنجه روانی به شمار نمی‌آید؟

پریسا رفیعی از ۱۷ تیر ۹۹ در پی احضار به واحد اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت شده و در بند زنان زندان اوین نگاهداری می‌‌شود.

جزئیات تکاندهنده از قتل جوان کُرد توسط مزدوران خامنه‌ای



روز سه‌شنبه چند سایت خبری و حقوق بشری از مرگ مهرداد طالشی زیر شکنجه ماموران امنیتی خبر دادند و متعاقب آن روایت‌های متفاوتی درباره محل و علت بازداشت او منتشر شد.

در همین زمینه یکی از نزدیکان آقای طالشی در مصاحبه با رادیوفردا گفت که روز دوشنبه هفته گذشته ماموران کلانتری ۱۱۳ مهرداد طالشی را در متروی بازار دستگیر کرده و ابتدا به کلانتری می‌برند.

او ادامه داد:‌ «ساعت ۹ شب او را به آگاهی شاپور تهران منتقل می‌کنند. دو روز بعد یعنی چهارشنبه ساعت ۶.۵ صبح جسد مهرداد را به بیمارستان بهارلو می‌برند و چهارشنبه ساعت ۸.۵ صبح از بیمارستان به پدرش زنگ می‌زنند. پدرش سنندج بود. همان روز راهی تهران می‌شود و در سردخانه بیمارستان، جسد مهرداد را به او نشان داده و می‌پرسند این پسر شما است؟»

جنازه مهرداد طالشی را، آن طور که نزدیکانش می‌گویند، به صورت کامل به پدر او نشان نداده‌اند: «فقط یک تکه از زیپ را باز کردند و پدرش دیده. بغل گردنش جای چنگ بوده، سرش هم انگار که کالبدشکافی کرده بودند. بالای سرش از چهار طرف دوخته شده بود. مشخص است که به سرش ضربه زده و او را کشته‌اند.»

مسئولان قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی و همچنین نیروی انتظامی تاکنون در این زمینه سکوت کرده و هیچ توضیح رسمی نداده‌اند.

منبع رادیو فردا درباره علت بازداشت مهرداد طالشی گفت: «گفته‌اند جرم مشکوک حمل مواد مخدر. این در حالی است که وقتی بازرسی هم می‌کنند مهرداد هیچ چیزی نداشته. یک پسر ۲۱ ساله ورزشکار بود با قد یک متر و ۹۴ که در زندگی‌اش یک نخ سیگار هم نکشیده. معتاد نبود. هیچ وقت مواد نداشت. بوکسور بود. بعد از پی‌گیری خانواده، گفته‌اند که در جیب یک آقایی که رفیق مهرداد بود ۷ گرم ماری جوانا پیدا کرده‌اند. یعنی کسی که همراه با مهرداد بازداشت کرده‌اند.»

جنازه مهرداد طالشی به گفته نزدیکانش روز شنبه به خانواده او تحویل داده شده و روز یک‌شنبه،‌ ۱۹ بهمن، در سنندج با حضور ماموران امنیتی به خاک سپرده شده است.

حال خانواده او خواستار مشخص شدن علت مرگ فرزندشان در آگاهی شاپور هستند.

یکی از نزدیکان او به رادیوفردا گفت: «ما اگر علتش را می‌دانستیم این همه زجر نمی‌کشیدیم. این همه عذاب نمی‌کشیدیم. جوان ۲۱ ساله ورزشکار ما را گرفته‌اند با اتهامی که هیچ گونه به او نمی‌چسبد و ظرف چند روز جنازه‌اش را تحویل داده‌اند. او نه سیاسی بود و به هیچ گروهی گرایشی نداشت و نه برخلاف ادعایی که مطرح شده اهل مواد به هیچ عنوان نبود. حالا خانواده روال قانونی را طی کرده و شکایت کرده‌اند که پرونده به دادسرای جنایی ارجاع شده است.»

کشته شدن بازداشت‌شدگان در بازداشتگاه‌ها و زندان‌های جمهوری اسلامی بی‌سابقه نیست. ستار بهشتی، کاووس سیدامامی، وحید حیدری، سینا قنبری و زهرا کاظمی و طالب بساطی از جمله بازداشت‌شدگانی هستند که در سال‌های اخیر جنازه‌شان به خانواده‌های آنها تحویل داده شده است..

ترور فخری زاده؛ نهادهای اطلاعاتی رژیم بجان هم افتادند



خبرگزاری تسنیم نزدیک به اطلاعات سپاه پاسداران از اظهارات وزیر اطلاعات درباره ترور محسن فخری‌زاده به تندی نتقاد کرده است.

وزیر اطلاعات اخیرا گفته بود که عامل تدارک این ترور از اعضای نیروهای مسلح (پساه پاسداران) بوده اما وزارت اطلاعات اجازه کار امنیتی در حوزه این نهاد نظامی را ندارد.

خبرگزاری تسنیم در یادداشتی در واکنش به این اظهارات نوشته است که طرح چنین مدعاهای قابل مناقشه‌ که اصلا با اصول امنیتی نمی‌خواند، چه نسبتی با تدبیر و دقیقاً چه فایده‌ای دارد؟ در زمانی که جهت‌گیری محکومیت به سمت خارج و دشمن اصلی است، کشاندن مناقشه به بخش‌های مختلف در داخل چه سودی خواهد داشت؟

این منبع وزیر اطلاعات را متهم کرده است که قصد دارد وزارت اطلاعات را از تقصیرات مبرا و همزمان دستگاه‌های مختلف (اطلاعات سپاه) را برای اثبات زیرمجموعه خودش بی‌سروسامان نشان دهد.

در همین حال هفته نامه جویش کرونیکل در بریتانیا به نقل از منابع اطلاعاتی از نحوه ترور فخری‌زاده، جزییات تازه ای منتشر کرد.

بنا بر این گزارش، فخری‌زاده توسط یک تیربار بسیار پیشرفته و به وزن حداقل یک تن ترور شد که قطعات آن در ظرف هشت ماه توسط سازمان اطلاعاتی اسرائیل (موساد) به داخل ایران قاچاق و سپس مونتاژ شده بود.

این منابع مدعی شده است که تیم ترور متشکل از حداقل ۲۰ ایرانی و اسرائیلی بوده است و این مقام ارشد برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی را هشت ماه زیر نظر داشتند.

جویش کرونیکل گفته است که عوامل موساد یک برنامه دقیقه به دقیقه برای زیر نظر گرفتن حرکات فخری‌زاده را تهیه و اجرا کردند. آنها به مدت هشت ماه، با آن مرد نفس کشیدند، با او بیدار شدند، با او خوابیدند، با او سفر کردند.

این نشریه افزود تیم موساد می دانست که فخری‌زاده جمعه‌ها از تهران به ویلای خود در خارج پایتخت می‌رود. آنها مسیر روزانه، سرعت و زمان حرکت خودروی وی را می‌دانستند و دقیقاً می‌دانستند از کدام درها برای بیرون آمدن استفاده می‌کنند.

خداحافظی تلویحی روحانی با حکومت درمانده حامنه ای



روحانی امروز در مرسام سالگرد فاجعه 22 بهمن گفت: از مردم بزرگوار ایران طلب عفو می کنم

روحانی در پاسخ به خامنه ای و پاسدارانش که مخالف مذاکرات جدی با آمریکا هستند، گفت: من به مذاکره افتخار می کنم. مذاکره چیز منفی نیست و از لوازم دولت و حکمرانی دنیای امروز و نه امروز که ارث پیامبر است که در مقاطع مختلف با دشمنان خود حرف زد و مذاکره کرد و پیمان بست و صلح کرد.

روحانی گفت: اگر در این هفت سال و نیم در اداره کشور آنچنان که شایسته ملت بزرگ ایران نبوده عمل کرده ایم، از مردم بزرگوار ایران طلب عفو می کنم.

روزنامه مردم‌سالاری در باره اوضاع کشور در سالگرد فاجعه 22 بهمن نوشته: آنچه در زیر پوست شهر می‌گذرد عدم رضایت عموم مردم پیرامون وضعیت فعلی است. در کنار گرانی ها چندبرابر شدن قیمت دارو رنج افراد فرودست جامعه را افزایش داده است. بسیاری از مشکلات و دردها را فریاد زده‌اند، ولی با آنها برخورد شده است.

روزنامه جهان صنعت هم نوشت: قدرت خرید مردم آن‌چنان با کاهش روبه‌رو شده که حتی اگر سیر صعودی قیمت ها با سرعت هم همراه نباشد، باز هم قیمت‌های موجود برای تمام اقشار جامعه نگران‌کننده خواهد بود، چه برسد به این‌که روند افزایش قیمتها آن‌چنان با سرعت پیش می‌رود.

کامران نذری، اقتصاد‌دان نیز گفته: فضای کسب‌وکار مردم روزبه‌روز بدتر می‌شود؛ درجه فلاکت و فقر افزایش پیدا کرده است. شاخص فساد ایران سه پله نزول پیدا کرد و روزبه‌روز اوضاع بدتر هم می‌شود.

اینها همه در حالیست که مردم ایران امروز به ‌خوبی می‌دانند که علت تمامی معضلات و مصائب‌شان نه شرق و غرب، نه تحریم و چیزی دیگر، بلکه حکومت ایران‌بربادده جمهوری اسلامی است که بنیانگذار خبیثش ۴۲سال پیش رژیمی بنانهاد سراپا فساد، غارت، تباهی و کشتار.

از زمان صفویه تا امروز با ایرانی چنین برخوردی نشده بود



سایت اعتمادآنلاین نوشت: حکایت پرحرف و حدیث سفر قالیباف در قالب رئیس مجلس جمهوری اسلامی به مسکو بار دیگر نشان داد مناسبات منطقه‌ای‌مان به واسطه برخی از نقص‌ها و کاستی‌ها تحت تاثیر قرار گرفته است.

یك کارشناس مسائل خاورمیانه، در این‌ باره اظهار کرد: همه اینها ریشه در این دارد که به دلیل رابطه خاص ایران با نظام بین‌الملل، روسیه هر طور که دلش می‌خواهد رفتار می‌کند.

قاسم محبعلی، درباره روسیه و رفتار این کشور با جمهوری اسلامی گفت: روس‌ها کلاً عادت دارند همه را ضعیف‌تر از خود ببیند به همین دلیل پوتین با بشار اسد در یکی از پایگاه‌های نظامی روسیه در سوریه و در کنار دریای مدیترانه دیدار کرد و حاضر نشد برای دیدار با رئیس‌جمهوری سوریه به دمشق سفر کند. یا همین رفتاری که ایشان در سفر به تهران از خود نشان داد و اینکه تا به حال در کرملین یک بار به آقای ظریف وقت ملاقات نداده است. از زمان صفویه تا به امروز با ایرانی‌ها چنین برخوردی نشده بود.

“چنین ذلت و خفتی در دوره قاجار هم نبوده” – ع . م

سایت اخبار روز: عنوان این نوشته از من نیست. این جمله را محمد مهاجر روزنامه نگار اصول گرا، خطاب به محمدباقر قالیباف رئیس مجلس جمهوری اسلامی به خاطر بلبشویی که در جریان تدارک سفر وی به مسکو پیش آمده طرح کرده است.

این که ولادیمیر پوتین به رئیس مجلس جمهوری اسلامی وقت ملاقات نداده آن هم در حالی که قالیباف حامل پیام کتبی رهبر حکومت به پوتین رئیس جمهور می باشد یک جنبه از ذلت و خفتی است که قالیباف رئیس مجلس برای جمهوری اسلامی و رهبر به اصطلاح “عظیم الاشان” آن به بار آورده است.

ماجرا از آنجا آغاز می شود که سردار قالیباف فیلش هوای مسکو و گرفتن عکس یادگاری با ولادیمیر پوتین می کند و به مشاوران جوان و جویای نام خود دستور می دهد اسباب سفر ایشان را تدارک ببینند.

طبق پروتکل‌های بین‌المللی، دعوت‌های دیپلماتیک یا از سوی میزبان انجام می‌شود یا به درخواست میهمان. اگر به درخواست میزبان باشد، باید نامه دعوت از سوی یک مقام هم‌طراز به سفارت کشور شخص مدعو داده ‌شود. این دعوت به وزارت خارجه آن کشور‌ ارسال و از آن طریق به دفتر فرد مدعو داده می‌شود. شخص مدعو با وزارت خارجه و مشاورانش درباره محور مذاکرات و تراز سیاسی میزبان مشورت می‌کند. وزارت خارجه به شخص مدعو نظر مشورتی می‌دهد با این عنوان که این سفر توصیه می‌شود یا نمی‌شود اما تصمیم نهایی با فرد مدعو است.

آن‌طور‌که از اقوال برمی‌آید، سفر قالیباف به روسیه که حامل پیامی برای پوتین بوده، به درخواست خود رئیس مجلس بوده است. در این صورت، روند هم به این شکل است که درخواست از طریق وزارت خارجه و بعد سفارت ایران به همراه بیان دلایل، محورهای دیدار و فهرست درخواستی ملاقات‌شوندگان اعلام می‌شود. در کنار درخواست ملاقات با رئیس دومای روسیه، درخواست ملاقات با پوتین هم از سوی قالیباف ارائه می‌شود. اینجاست که گزارشگر “شرق” می پرسد:

«ایراد کجا بود که پوتین به قالیباف وقت ملاقات نداد، درحالی‌که قبلا اعلام شده بود رئیس مجلس حاضر شده هم در فرودگاه ایران تست کرونا بدهد هم در مسکو؟ به نظر می‌رسد تیم رسانه‌ای و مشاوران جوان قالیباف هول شدند و صرف یک درخواست را قطعی پنداشته و آن را رسانه‌ای کردند. شاید هم تصور می‌کردند پوتین قطعا به قالیباف وقت ملاقات می‌دهد! دم خروس آنجا بیرون می‌زند که یک فعال رسانه‌ای اصولگرا توییت می‌کند که: «اصرارِ به «دیدار با پوتین» از اول هم‌ اشتباه بود!».

ولی از اول مقامات جمهوری اسلامی و رسانه های آن نگفتند که پوتین رئیس جمهور روسیه، رئیس مجلس جمهوری اسلامی را در حد و اندازه ای ندیده که فرصت گرفتن عکس یادگاری و تبلیغاتی به او بدهد. آنها در تریبون های خود گفتند:

«آقای قالیباف در سفر به روسیه حامل پیام مکتوب مهم، تاریخی و‌ دوران‌ساز رهبر انقلاب برای رئیس‌جمهور روسیه است. این نخستین بار در تاریخ روابط دوجانبه است که رهبر معظم انقلاب متنی مکتوب و رسمی حاوی نکات راهبردی تقریبا بی‌سابقه برای آقای پوتین ارسال می‌کنند». و افزودند: «تأکید بر اینکه پیام باید دقیقا در همین زمان، بدون تأخیر و توسط آقای قالیباف به روس‌ها منتقل شود، در عالی‌ترین سطح انجام شده و همه موضوعات دیگر را به حاشیه تبدیل کرده است…».

بعد که باخبر شدند در مسکو دیداری با پوتین در کار نخواهد بود، این بار گفتند: دیدار قالیباف با پوتین به دلیل آن که طرف ایرانی، پروتکل‌های ویژه و احتیاطی کرملین را نپذیرفته، ملغی شده است و پیام کتبی خامنه‌ای با واسطه تحویل پوتین خواهد شد. به آن واسطه هم اشاره نکردند که قرار است کدام آبدارچی پاکت متبرک “حضرت آقا” را از دست قالیباف بگیرد و به پوتین برساند.

اینجاست که بغض حزب اللهی مثل محمد مهاجری روزنامه‌نگار اصولگرا از شدت خشم ترکیده و خطاب به رئیس مجلس نوشته است: «خاک بر سر من که بادمجان دورقاب‌چین‌های رئیس مجلس مملکتم برای عکس او با پوتین، برای مصرف در انتخابات۱۴۰۰ تاریخ دیدار را به دروغ جعل می‌کنند. بعد بارها به سفیر روسیه التماس می‌کنند و وقتی «نه» می‌شنوند به دروغ می‌گویند پروتکل روسیه را نپذیرفتیم. چنین ذلت و خفتی در دوره قاجار هم نبوده.»

رسانه‌های حکومتی این‌گونه می‌نمایند که اگر مهره‌های دیگری غیر از قالیباف برای این مأموریت می‌رفتند، قادر به انجام آن بودند. برخی شکست این سفر را به ندانستن آداب و ظرافت‌های دیپلماتیک ربط می‌دهند. البته در این میان دولت روحانی نیز این موضوع را مطرح می‌کند که به وزارت ‌خارجه بی‌اعتنایی شده و آن را دور زده‌اند.

آنچه در رسانه‌های حکومتی لاپوشانی شده و در جنگ قدرت به عمد نادیده گرفته می‌شود، افول موقعیت خامنه‌ای است. قالیباف حامل پیام خامنه‌ای بوده است. صرف‌نظر از اهداف تبلیغاتی برای لانسه‌ کردن قالیباف، نباید فراموش کرد که این کل حاکمیت و در رأس آن خامنه‌ای است که از دستیابی به هدف خود ناکام شده است. خامنه‌ای در موقعیتی نیست که برای برجام شرط بگذارد. موقعیت شکنندهٔ او اکنون نه تنها در درون حکومت،، بلکه در بیرون از شاکلهٔ حاکمیت نیز قابل رویت است.

تایید حکم اعدام یک کودک-مجرم دیگر در دیوانعالی ملاها



به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، حکم اعدام یک کودک مجرم در اصفهان توسط دیوان عالی کشور تایید شد.

بر اساس این گزارش، ۱۵ آبان ماه سال ۹۷ پس از کشف جسد یک کودک ۱۶ ساله در اطراف روستای دار افشان اصفهان یک متهم در این رابطه بازداشت شود.

متهم که لحظه ارتکاب جرم با سن قانونی فاصله داشت مرتضی رضایی ۱۶ ساله را با چند پیامک به بیرون از خانه کشاند و در بیابان های روستای دار افشان، با ۲۴ ضربه چاقو اقدام به قتل وی میکند.

متهم در جریان رسیدگی به این پرونده به اعدام محکوم و حکم صادره توسط دیوان عالی کشور تایید شد.

به گفته مادر مفتول حکم صادره در اوایل سال ۱۴۰۰ اجرا خواهد شد.

واکنش‌ها به اعدام جنایتکارانه کودک-مجرم در ایران
آدينه، 12 دی ماه 1399 = 01-01 2021

دفتر کمیسر عالی حقوق‌بشر سازمان مل، حکومت ایران را به خاطر اعدام یک زندانی که در کودکی متهم شده بود شدیداً محکوم کرد و گفت که در سال جاری چهارمین اعدام از این دست توسط حکومت اسلامی ایران صورت گرفته و این رژیم باید به این اقدامات خاتمه بدهد.

به گزارش رادیو فرانسه، کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل ضمن محکوم کردن اعدام حسن رضایی گفته است که قوانین بین‌المللی قویاً اعدام کودکان مجرم را منع کرده و حکومت ایران وظیفه دارد که این ممنوعیت را به رسمیت شناخته و اجرا کند.

کمیساریای حقوق بشر سازمان ملل ابراز تأسف کرده که برغم همۀ تلاش های آن برای جلوگیری از اعدام حسن رضایی، حکومت اسلامی ایران عاقبت حکم او را به اجرا گذاشت.

کمیسر حقوق‌بشر و کمک بشردوستان در وزارت‌خارجه آلمان نیز اعدام محمدحسن رضایی را محکوم کرد و در پیامی در توئیتر نوشت: من عمیقاً شوکه شدم که این جوان زندانی اعدام شد؛ او در زمان جرم انتسابی زیر ۱۸سال بود.

اعدام جنایتکارانه این جوان که در نقض آشکار میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون حقوق کودک و به‌رغم اعتراض سازمانها و ارگانهای حقوق‌بشری صورت گرفت، بار دیگر نشان می‌دهد فاشیسم دینی حاکم بر ایران بدون شکنجه و اعدام یک روز دوام نمی‌آورد.

جان هیرمان تنها گونه بازمانده از شیر ایرانی در خطر است

خبرگزاری هرانا – در نتیجه عدم نظارت کافی و شرایط نامطلوب نگهداری حیوانات در باغ وحش ارم، هیرمان تنها گونه بازمانده از شیر نر ایرانی، به دلیل ابتلا به بیماری عفونت شدید دستگاه تنفسی در وضعیت نامناسبی به سر می‌برد.

یکی از کارکنان سابق باغ وحش ارم که به صورت روزانه از حال این شیر نر ایرانی باخبر است، در خصوص آخرین وضعیت هیرمان گفت: “درباره حال هیرمان باید بگویم که این بیماری تنفسی حداقل از سه ماه پیش برای این حیوان ایجاد شده است و اگر وضعیت او به صورت مداوم پایش می‌شد، زودتر از این‌ها متوجه حال بد هیرمان می‌شدیم”.

او با اشاره به اینکه این حیوان هم اکنون دچار عفونت شدید تنفسی است، افزود: “خوشبختانه حال هیرمان رو به بهبودی است، اما اگر نظارت خاصی بر او نباشد و دارو‌های تجویزی به صورت مرتب به او داده نشود، مجدد حال او وخیم خواهد شد”.

وی ادامه داد: “باغ وحش ارم مشکلات فراوانی دارد و نیاز است برای بهبود این وضعیت نامناسب مسئولان مربوطه به صورت مستمر از این فضا بازدید داشته باشند”.

لازم به ذکر است طی ماه های اخیر به دلیل شرایط نامطلوب نگهداری حیوانات در باغ وحش ارم، فقدان نظارت کافی و سهل انگاری مسئولین مربوطه، یک شامپانزه ماده و یک ماده ببر در این باغ وحش تلف شده اند.

شکار یک قلاده پلنگ کمیاب ایرانی در شهرستان فاریاب
تلف شدن چهار حیوان از جمله یک شیر در باغ وحش مشهد

خبرگزاری هرانا – طبق اعلام رئیس پلیس اطلاعات و امنیت عمومی شهرستان فاریاب، یک شکارچی متخلف که اقدام به شکار یک قلاده پلنگ ایرانی در ارتفاعات منطقه کوه‌شاه نوار مرزی شهرستان فاریاب واقع در استان کرمان، کرده بود، توسط پلیس بازداشت شد. پلنگ ایرانی از گونه‌های جانوری در خطر انقراض است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا، اکبر حیدری، رئیس پلیس اطلاعات و امنیت عمومی شهرستان فاریاب واقع در استان کرمان از دستگیری شکارچی پلنگ ایرانی در این شهرستان خبر داد.

وی در این خصوص گفت: “گزارش تلف شدن یک قلاده پلنگ ایرانی از گونه‌های در خطر انقراض، در ارتفاعات منطقه کوه‌شاه نوار مرزی شهرستان فاریاب اعلام و بلافاصله تحقیقات شروع و مشخص شد فردی به نام «م – ج» پلنگ ایرانی را در ارتفاعات منطقه کوه‌شاه (کُجین) شکار کرده است.”

تلف شدن چهار حیوان از جمله یک شیر در باغ وحش مشهد

خبرگزاری هرانا – طی شهریور و مهرماه سال جاری، یک راس قوچ، یک قلاده شیر نر، یک گراز و یک راس گوزن در باغ وحش مشهد تلف شده اند. با اینکه بنا بر اعلام دامپزشکی مشهد علت تلف شدن شیر مسمومیت غذایی و در گراز انسداد دستگاه گوارش با جسم خارجی عنوان شده، رییس اداره نظارت بر امور حیات وحش اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی میگوید که تلف شدن حیوانات در اسارت و خارج از رابطه صید و صیادی، اتفاق طبیعی است. تلف شدن این حیوانات نیز با تاخیر چندین ماهه توسط اداره محیط زیست به اطلاع دامپزشکی مشهد رسیده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا، سرپرست اداره مدیریت بیماری‌های دامی اداره کل دامپزشکی خراسان رضوی گفت: “نتایج بررسی‌های کارشناسی دامپزشکی مشهد نشان می‌دهد علت تلف شدن شیر باغ ‌وحش این شهر، عفونت و نوعی مسمومیت غذایی است.”

قطع دست یوزپلنگ ایرانی که با تاخیر سه روزه از تله جدا شد

خبرگزاری هرانا – روز یکشنبه ۳۰ آذر، معاون فنی محیط زیست هرمزگان از قطع دست پلنگی که به مدت ۳ روز در دام گرفتار بود، خبر داد. روز جمعه ۲۸ آذرماه این یوزپلنگ گرفتار شده در تله دام در ارتفاعات منطقه سندرک میناب از تله جدا و برای درمان به بندرعباس منتقل شده بود. رئیس حفاظت از محیط زیست استان هرمزگان دلیل تاخیر در رسیدگی به وضعیت این پلنگ را نداشتن تیر بیهوشی در این اداره عنوان کرده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا، روز یکشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۹، معاون فنی محیط زیست هرمزگان از قطع دست پلنگی که به مدت ۳ روز در دام گرفتار بود خبر داد.

وی در این خصوص گفت: “تلاش ها در تهران برای مداوای پلنگ زخمی هرمزگان و آماده کردن حیوان برای بازگشت به طبیعت ناکام ماند و تیم پزشکی برای زنده نگه داشتن این گونه در معرض خطر ناچار شدند دست پلنگ را از شانه قطع کنند”.

میثم قاسمی افزود: “پس از عکس برداری، شکستگی استخوان و آسیب دیدگی شدید رباط مشاهده شد و آسیب شدید به بافت و استخوان دلیل قطع دست “نازَک” بود”.

وی ادامه داد: “سه شنبه هفته گذشته یک قلاده پلنگ در بشاگرد استان هرمزگان در یک تله فلزی گرفتار شد و با اطلاع همیاران ، نیروهای محیط زیست استان هرمزگان و دامپزشک اعزامی از استان فارس در روز جمعه نسبت به بیهوشی و زنده گیری این گونه اقدام و رادیوگرافی و سرم تراپی اولیه برای مداوای دست این حیوان انجام شد”.

به گفته معاون فنی محیط زیست هرمزگان؛ این پلنگ صبح روز یکشنبه با هواپیما به تهران منتقل شد و برای ادامه روند درمان به بیمارستان دکتر فتاحیان انتقال یافت.

وی عنوان کرد: “پس از عمل قطع دست و به هوش آمدن، پلنگ یاد شده به کلینیک حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در پردیسان تهران منتقل شد. هرچند تلاش های متخصصان ودامپزشکان مانع از مرگ این گونه مهم و در معرض خطر انقراض شد اما با توجه به وضعیت به وجود آمده، این پلنگ دیگر قادر به بازگشت به طبیعت و تهیه غذا نیست و باید تحت مراقبت همیشگی محیط زیست قرار گیرد”.

روز جمعه ۲۸ آذرماه، یک قلاده یوزپلنگ ایرانی گرفتار شده در تله دام در ارتفاعات منطقه سندرک میناب پس از سه روز از تله جدا و برای درمان به بندرعباس منتقل شد.

رئیس حفاظت از محیط زیست استان هرمزگان دلیل تاخیر در رسیدگی به وضعیت این پلنگ را نداشتن تیر بیهوشی در این اداره عنوان کرده بود.

ماده ببر باغ وحش ارم در نزاع با ببر نر تلف شده است

رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان تهران گفت: بنا بر اعلام مدیریت باغ وحش پارک ارم، ماده ببر این باغ وحش صبح امروز جمعه ۱۴ آذرماه تلف شده است.

به گزارش ایسنا، فاطمه برنا با اعلام این خبر گفت: بعد از ظهر روز گذشته مسئولین باغ وحش ارم طی تماس تلفنی خبر زخمی شدن ببر ماده این باغ وحش را در نزاع با ببر نر به محیط زیست تهران اعلام کردند.

وی افزود: متاسفانه این ببر ماده امروز در باغ وحش ارم تلف شده و اقدامات درمانی در چند روز گذشته برای مداوای آن نتیجه‌ای در بر نداشته است.

برنا تصریح کرد: بنابر گزارش اولیه ارسالی باغ وحش که ساعتی پیش به محیط زیست رسیده این ماده ببر به علت پارگی کامل نای و پارگی طولی مری و خفگی در اثر پنومونی استنشاقی بدلیل صدمه فیزیکی نزاع با ببر نر تلف شده است.

معاون مدیر کل و رییس اداره محیط زیست شهر تهران با بیان اینکه در آخرین بازدید دوره‌ای کارشناسان این اداره از باغ وحش ارم، حیوانات این باغ وحش سالم و در وضعیت خوبی بودند، اظهار کرد: در بخشی از گزارش ارسالی باغ وحش آمده است که ببر نر در روز یکشنبه ٩ آذرماه پس از شکستن و تخریب حصار مجاور محل نگهداری ببر ماده وارد محدوده نگهداری این حیوان شده و به نزاع با آن پرداخته است.

برنا در ادامه گفت: بررسی‌ها در این خصوص از سوی محیط زیست استان تهران انجام و نتایج حاصله اعلام خواهد شد، اما درگام اول، نظارت ناکافی مجموعه باغ وحش یکی از دلایل این اتفاق می‌تواند باشد.

به گزارش روابط عمومی حفاظت محیط زیست استان تهران، وی در پایان تاکید کرد: لازم است مدیران باغ وحش‌ها جدییت بیشتری در خصوص محل‌های نگهداری حیواناتی که بایستی بطور کلی و یا فصولی از سال از هم جدا باشند و یا با فاصله مناسبی از هم نگهداری شوند، داشته باشند.

شرایط اسفبار نگهداری حیوانات در باغ‌وحش‌های ایران

خبرگزاری هرانا – رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش محیط زیست استان تهران از مرگ یک شامپانزه ۱۸ ساله در باغ وحش ارم خبر داد. گفته می شود این شامپانزه بر اثر ضربه ای که یکی از شامپانزده ها بر سر او زده، جانش را از دست داده است. این در حالی است که بارها کارشناسان محیط زیست از شرایط نامطلوب نگهداری شامپانزه‌ها در قفس‌های باغ‌ وحش ارم که آنها را دچار خوی وحشی‌گری کرده سخن گفته اند. این امر منجر به کشته شدن شماری، از جمله بچه‌ شامپانزه‌ها توسط گروه آنها طی ۱۹ سال گذشته شده است. “باران” تنها بچه شامپانزه موجود در ایران نیز با وجود شرایط مذکور در باغ وحش ارم نگهداری می شود و جان او در خطر است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش محیط زیست استان تهران از مرگ یک شامپانزه ۱۸ ساله در باغ وحش ارم خبر داد.

محمد کرمی در واکنش به خبر مرگ یک شامپانزه در باغ وحش ارم اظهار کرد: “روزی که خبر مرگ شامپانزه ۱۸ ساله را به ما اطلاع دادند، به همراه دامپزشک برای انجام کالبد شکافی به باغ وحش ارم رفتیم؛ با توجه به تورم‌های مغزی زیر پوست سر این شامپانزه مشخص شد که این تورم‌ها بر اثر ضربه‌ای بوده که یکی از شامپانزه‌ها زده است”.

سرنوشت نامعلوم حیوانات باغ وحش صفه اصفهان

خبرگزاری هرانا – در باغ وحش صفه اصفهان ۳۱۸ حیوان متشکل از ۳۷ گونه وجود دارد که سال‌هاست حیوانات بومی و غیر بومی را در نامناسبترین شرایط در دامنه کوه صفه به اسارت کشیده و فعالان حقوق حیوانات نسبت به شرایط وخیم حیوانات این باغ وحش اعتراض و بر ضرورت راهکار اصولی نجات حیوانات این مکان تاکید دارند. در حال حاضر علیرغم رای کمیسیون محیط زیست شورای شهر اصفهان مبنی بر تعطیلی این باغ وحش، شهرداری اقدام به انتشار آگهی مناقصه واگذاری باغ وحش صفه به بخش خصوصی کرده است. فعالان حقوق حیوانات با اشاره به عملکرد رو به افول این مکان در دهه‌های اخیر، معتقدند که “چه بخش دولتی و چه بخش خصوصی، هیچکدام توانایی علمی و فنی لازم را برای اداره باغ وحش را ندارند و حیوانات باغ وحش صفه باید به باغ وحش‌های بزرگ و استاندارد دنیا منتقل شوند”.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا، تعطیلی باغ وحش صفه اصفهان مصوبه کمیسیون اجتماعی و محیط ‌زیست شورای شهر را دارد اما هنوز در صحن علنی تصویب و به شهرداری برای اجرا ابلاغ نشده است، بنابراین شهرداری با این وقفه زمانی و فرصتی که برایش فراهم شده برخلاف مطالبه فعالان محیط زیست و آنچه کمیسیون اجتماعی و محیط زیست به اتفاق اکثریت آرا بر تعطیلی باغ وحش موافقت داشته اند، آگهی مناقصه واگذاری باغ وحش صفه به بخش خصوصی را در نشریات محلی منتشر کرده است.

سال‌هاست که باغ وحش صفه حیوانات بومی و غیر بومی را در نامناسبترین شرایط در دامنه کوه صفه به اسارت کشیده و در تمام این سال‌ها صدای فعالان حقوق حیوانات برای تعطیلی این باغ وحش در جوار یکی از ارزشمندترین میراث طبیعی اصفهان به جایی نرسیده است.

انتقال حیوانات باغ وحش صفه به مکانی با استانداردهای بهتر یکی از گزینه های پیشنهادی فعالان حقوق حیوانات بود که گویا مسئولان شهری معتقدند تا وقتی اصفهان باغ وحش دارد چرا باغ وحش های دیگر! در حالی که این پیشنهاد در شرایط بد و بدتر است تا حداقل این حیوانات بتوانند در مکان مناسب‌تر و شرایط استاندارد نگهداری شوند.

در واقع تصمیم‌گیری برای سرنوشت حیوانات باغ وحش صفه چالشی است که با توجه به وضعیت غیراستاندارد باغ وحش‌های ایران و شرایط نامعلوم حیواناتِ در اسارت چندان هم آسان نیست اما دست کم می‌توان با یک کار کارشناسی از شمار باغ وحش‌ها کاست و برای بهبود شرایط حیوانات، آنها را به مراکز امن‌تر و با شرایط بهتر منتقل کرد.

علی جعفری مسئول پارک کوهستانی صفه پیشتر گفت همه چیز بستگی به بازدید و رای نهایی شورای شهر دارد و بعد از آن تصمیم نهایی در خصوص اینکه باغ‌وحش به همین شکل بماند، تغییراتی داشته باشد و یا جابه جایی‌هایی انجام شود اتخاذ خواهد شد.

حالا که تعطیلی باغ وحش صفه در کمیسیون اجتماعی و محیط زیست مصوب شد و قرار است با طی شدن مراحل کارشناسی، این طرح به صحن علنی برود انگار گویا از نگاه شهرداری همه چیز هم به رای شورای شهر بستگی ندارد و هر کسی ساز خودش را می زند!

با این وجود که هنوز طرح تعطیلی باغ وحش صفه در صحن علنی شورای شهر به تصویب نرسیده و به شهرداری ابلاغ نشد، به نظر می رسد شهرداری همچنان می تواند برخلاف نظر کارشناسان و فعالان محیط زیست این‌بار با واگذاری به پیمانکار جدید کار باغ وحش را ادامه بدهد.

کورش محمدی، رئیس کمیسیون اجتماعی و محیط زیست شورای شهر اصفهان امید دارد که بتوانند رای مصوبه تعطیلی را از شورا بگیرند.

وی در این رابطه گفت: “قرارداد پیمانکار باغ وحش صفه تمام شد و به همین دلیل در روزهای اخیر شهرداری قرارداد جدید را به مناقصه گذاشته است. این فرایند اما مانع از تعطیلی باغ وحش در صورت تصویب شورای شهر نمی‎شود”.

محمدی افزود: “تعطیلی باغ وحش به اتفاق اکثریت آرا اعضای کمیسیون مصوب شده و یک مهلت ۱۰ ماهه برای شهرداری و مجموعه مدیریت باغ وحش ایجاد شده است که در این مدت با محیط ‎زیست و دستگاه‌های مرتبط برای روشن شدن تکلیف حیوانات باغ وحش تعامل کنند”.

وی درباره اینکه چرا شهرداری برخلاف تصمیم‌گیری‌های کمیسیون اجتماعی و محیط زیست شورای شهر ادامه کار باغ وحش را به مناقصه گذاشته است گفت: “طرح هنوز به صحن علنی شورای شهر نیامد. نظر کمیسیون باید در صحن علنی بررسی شود و به صورت مصوبه کل شورا در بیاید و از آن زمان واجب است اجرا شود”.

محمدی افزود: “طرح تعطیلی باغ وحش صفه یک‌بار در کمیسون تلفیق شورای شهر مطرح و ایراداتی به آن وارد شد و دوباره به کمیسیون اجتماعی و محیط‌زیست بازگشت خورده است. همچنان در حال بررسی و بحث کارشناسی طرح هستیم و به محض اینکه کار کارشناسی تمام شود و احساس کنیم که ایرادات اعضای شورای شهر نسبت به طرح تعطیلی باغ وحش برطرف شده است آن را به صحن علنی می‌بریم”.

اداره‌کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان اما چندان هم موافق تعطیلی این باغ وحش نیست. پیشنهاد آنها به شورای شهر تبدیل باغ وحش صفه به نقاهتگاه حیوانات آسیب دیده بود که محمدی در این ‌باره گفت: “این پیشنهاد در کمیسیون اجتماعی و محیط‌زیست شورای شهر تایید نشد؛ چون معتقد هستیم که تیمارداری و نقاهتگاه وظیفه شهرداری نیست و مکان باغ وحش در صفه باید به صورت همان تفرجگاه در اختیار مردم قرار بگیرد”.

محمدی افزود: “پیشنهاد سازمان حفاظت محیط زیست یک گزینه بینابین است و نقاهتگاه حیوانات موجب می‌شود که این مکان دوباره به محل اسارتگاه حیوانات تبدیل شود”.

شاهین سپنتا دامپزشک و فعال حقوق حیوانات با اشاره به واگذاری باغ وحش صفه از سوی شهرداری به بخش خصوصی گفت: “چه بخش دولتی و چه بخش خصوصی، هیچکدام توانایی علمی و فنی لازم را برای اداره باغ وحش ندارند، به همین دلیل کلیت وجود باغ وحش در شهر تاریخی اصفهان از نظر منطقی مردود است”.

گواه این مدعا از نگاه این دامپزشک دهه‌ها عملکرد رو به افول باغ‌های وحوش‌ در شهر اصفهان است: “بعد از گذشت سال‌ها هیچ کدام از مجموع هایی که به نگهداری حیوانات در اصفهان مشغول هستند نه تنها پا به پای رشد استانداردهای جهانی ارتقا کیفیت نداشته اند بلکه شرایط آنها افت هم داشته است”.

سپنتا افزود: “گذشته از اینکه ما با استاندارهای جهانی از نظر ظرفیت‌های علمی و فنی نگهداری حیوانات، فرسنگ‌ها فاصله داریم، جانمایی این باغ وحش اصولی نبوده است. چهره طبیعی کوهستان صفه با احداث این اسارتگاه حیوانات مخدوش شده و در اساس احداث این مکان بارگذاری غیر موجه و غیر ضروری و دخل و تصرف در محیط طبیعی کوهستان و کاری اشتباه بوده است”.

این فعال محیط زیست بر این باور است که جانمایی مجموعه نگهداری وحوش در دامنه کوه صفه اشتباهی بوده که در گذشته صورت گرفته و امروز باید این اشتباه را جبران کرد و با آزادسازی این محوطه آن را به دامان طبیعت بازگرداند. پیشنهاد سپنتا این است که حیوانات باغ وحش صفه به باغ وحش‌های بزرگ و استاندارد دنیا منتقل شده و شهرداری و یا بخش خصوصی به کاری که ظرفیت علمی و فنی آن را ندارند، ورود پیدا نکنند.

وی با اشاره به این که باغ وحش صفه یادآور باغ های وحوش دوره قاجار است، افزود: “نگاه سازمان‌های مردم نهاد و حتی کمیسون اجتماعی و محیط زیست شورای شهر که با ادامه کار باغ وحش صفه مخالفت کردند، نگاهی کلان بوده است. علاوه بر اینکه از اساس نگهداری وحوش و همین‌طور جانمایی آن اشتباه بوده، باغ وحش‌داری در شهر اصفهان که محور گردشگری آن ظرفیت های تاریخی و فرهنگی است، آن هم در یک جای طبیعی مثل کوه صفه اشتباه است”.

در باغ وحش صفه اصفهان ۳۱۸ حیوان متشکل از ۳۷ گونه وجود دارد که سال‌هاست فعالان حقوق حیوانات نسبت به شرایط این باغ وحش و همین طور جانمایی آن در دامنه کوه صفه معترض اند. کوه صفه نیز یکی از میراث طبیعی و ارزشمند اصفهان است که در سال‌های اخیر در معرض انواع دست اندازی‌ها با توسعه مراکز تفریحی بوده است.