دسامبر 01
به مناسبت برگزاری مجمع عمومی سالیانه (کنگره)کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
دسامبر 01
جلسه مجمع عمومی سالیانه (کنگره) کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در روز یکشنبه ۶ دسامبر ساعت ۱۰:۰۰ بوقت اروپای مرکزی
دسامبر 01
روزنامه فرانسوی: سال ٢٠٢٠ سال ناکامی سپاه پاسداران

“رونو ژیرار” خبرنگار قدیمی روزنامۀ فیگارو، در مقاله ای در این نشریه از قتل محسن فخریزاده به عنوان دو چالش بزرگ رژیم اسلامی ایران یاد کرده و گفته است :
به گزارش رادیو فرانسه، چالش اول مستقیماً متوجه سپاه پاسداران است که برای دستگیری مخالفان سیاسی بیدفاع چابُک و فرز است، اما، برای تأمین امنیت قلمرو ملی و یکی از عالیترین افسران خود کاملاً ناتوان است به ویژه اینکه بنیامین نتانیاهو شخصاً در سال ٢٠١٨ در جریان یک کنفرانس تلویزیونی از این افسر ارشد سپاه پاسداران، محسن فخریزاده، و مسئول برنامۀ مخفی اتمی رژیم ایران نام برده بود.
“رونو ژیرار” سپس تصریح کرده است که عملیات ترور محسن فخریزاده به احتمال بسیار توسط موساد، سرویسهای امنیتی اسرائیل، صورت گرفته که نیروهای کماندوییاش توانستند کمینی پیچیده را در قلب ایران، در جادهای در نزدیکی تهران علیه مخفی ترین و کلیدیترین چهرۀ رژیم اسلامی در برنامۀ اتمی به اجرا بگذارند.
“روزنامه نگار فرانسوی، سال ٢٠٢٠ را سال ناکامی سپاه پاسداران نامیده و گفته است که در سوم ژانویه این سال ایالات متحد آمریکا موفق شد قاسم سلیمانی، مهمترین فرماندۀ عملیات نظامی سپاه پاسداران را در خارج از ایران به قتل برساند و در یازدهم ژانویه خود سپاه پاسداران یک هواپیمای مسافربری اوکراین را با ١٧٨ سرنشین غالباً ایرانی به ضرب دو موشک در تهران ساقط کرد و آن را “خطای انسانی” خواند.
“رونو ژیرار” سپس افزوده است : مردم ایران که در شبکه های اجتماعی بسیار فعال هستند از خود میپرسند که آیا تجارتپیشگی پاسداران نهایتاً به بهای انجام وظایف حرفه ای سپاه پاسداران تمام نشده است.
“این روزنامه نگار فرانسوی از قتل فخریزاده به عنوان پیروزی تازه برای اسرائیل در نبرد مخفی این کشور با رژیم ایران یاد کرده که از پانزده سال پیش میان آنها در جریان است. یعنی از ٢٥ اکتبر سال ٢٠٠٥ از زمانی که احمدینژاد خواستار “جهان عاری از صهیونیسم” شد و به نقل از روح الله خمینی گفت که “رژیم اشغالگر قدس باید از صفحۀ روزگار پاک شود” و خبرگزاری دولتی ایرنا، تصریح کرد که “اسرائیل باید از صفحۀ جغرافیا حذف شود.” در آن نشست احمدینژاد در برابر دانشجویانی که شعار “مرگ بر اسرائیل” سرمیدادند از “صهیونیسم به عنوان ابزار سرکوب سیاسی غرب علیه مسلمانان” یاد کرد.
“رونو ژیرار” در ادامه تصریح کرده است که کمتر از ده سال پیش از این سخنرانی نیروهای نظامی غرب برای نجات مسلمانان در تابستان ١٩٩٥ محاصرۀ سارایوُ را شکستند و در بهار ١٩٩٩ به مسلمانان آلبانیاییتبار کوسووُ کمک کردند تا خود را از قیمومیت بلگراد نجات بدهند.
خبرنگار فیگارو در ادامه نوشته است که رژیم شیعهمسلک ایران مرتکب خطای راهبردی سه گانهای میشود اگر میپندارد که میتواند مسلمانان جهان را از خلال نفرتپراکنی علیه اسرائیل بسیج و رهبری کند. به این خاطر که اولاً سنیهای سنتگرا شیعیان را ملحد میدانند. ثانیاً شمار دولتهای مسلمانی که خواستار تجارت با اسرائیل هستند رو به افزایش است (جمهوری آذربایجان نمونۀ حاضر چنین تمایل فزایندهای است). ثالثاً مردم با سواد ایران برای ملت یهود احترام قائلند هستند زیرا به تاریخ خود می بالند و میدانند که کوروش پس از فتح بابل یهودیان را از اسارت آزاد کرد و به آنان اجازه داد که معبد خود را در اورشلیم از نو بسازند.
“رونو ژیرار” در ادامه نوشته است که خصومت فعلی میان رژیم حاکم بر ایران و اسرائیل هیچ مبنای تاریخی و جغرافیایی ندارد و حاصل یک سرهم بندی ایدئولوژیک است که خیلی به درازا نخواهد کشید.
دسامبر 01
پژوهشگر دربند ایرانی در معرض خطر اعدام قرار دارد

انتقال احمدرضا جلالی به زندان رجایی شهر کرج جهت اجرای حکم اعدام
خبرگزاری هرانا – وکیل مدافع احمدرضا جلالی، زندانی دو تابعیتی محکوم به اعدام امروز سهشنبه ۱۱ آذرماه در مراجعه به دادسرای اوین از دستور انتقال موکل خود به زندان رجایی شهر کرج جهت اجرای حکم اعدام مطلع شد. آقای جلالی که از روز سهشنبه ۴ آذرماه به یکی از سلولهای انفرادی قرنطینه بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود، تاکنون از حق ملاقات و برقراری تماس تلفنی محروم است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز سهشنبه ۱۱ آذرماه ۱۳۹۹، وکیل مدافع احمدرضا جلالی، زندانی دو تابعیتی محکوم به اعدام در مراجعه به دادسرای اوین از دستور انتقال موکل خود به زندان رجایی شهر کرج جهت اجرای حکم اعدام مطلع شد.
هلاله موسویان، وکیل مدافع آقای جلالی در گفتوگو با هرانا ضمن ابراز نگرانی از احتمال اجرای حکم اعدام موکل خود گفت: “صبح امروز در مراجعه به دادسرای اوین به من گفته شد که قرار است زمان نگهداری آقای جلالی در قرنطینه بند ۲۰۹ به مدت یک هفته دیگر تمدید شود اما در حدود ساعت ۲ ظهر و پایان ساعت اداری مجددا به من اطلاع دادند که آقای جلالی ساعت ۵ عصر جهت اجرای حکم اعدام به زندان رجایی شهر کرج منتقل خواهد شد”.
هرانا روز سهشنبه ۴ آذرماه در گزارشی از انتقال احمدرضا جلالی به واحد اجرای احکام دادسرای اوین و نهایتا به سلول انفرادی در قرنطینه بند ۲۰۹ زندان اوین خبر داد. در برگه انتقال آقای جلالی نوشته شده که ایشان تا یک هفته برای اجرای تشریفات اجرای حکم اعدام در قرنطینه نگهداری خواهد شد.
این زندانی دوتابعیتی طی یک تماس تلفنی با خانواده، از انتقال خود به سلول انفرادی جهت اجرای حکم اعدام خبر داده و به همسرش ویدا مهران نیا گفته بود: “این ممکن است آخرین مکالمه ما باشد”. همزمان آن لیده، وزیر امور خارجه سوئد در تویئتی از گفتوگوی خود با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران خبر داد و گفت که سوئد در تلاش است تا از اجرای حکم اعدام آقای جلالی جلوگیری کند.
وی که تا امروز در یکی از سلولهای انفرادی قرنطینه بند ۲۰۹ زندان اوین بسر میبرد، از حق ملاقات و برقراری تماس تلفنی محروم بود.
روز چهارشنبه ۵ آذر کارشناسان سازمان ملل نسبت به احتمال اعدام قریب الوقوع احمدرضا جلالی زندانی دو تابعیتی محکوم به اعدام در زندان اوین ابراز نگرانی کرده و از مقامات جمهوری اسلامی خواستند که فورا حکم اعدام این شهروند را متوقف کند. جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران و اگنس کالامار، گزارشگر ویژه اعدام های غیرقانونی شتابزده و خودسرانه در بخشی از این بیانیه با اشاره به اینکه محکومیت وی بر اساس اعترافات اجباری تحت شکنجه و در دادگاه غیرمنصفانه بوده است، آمده است “تصمیم دولت و قوه قضاییه ایران برای اعدام آقای جلالی باید محکوم شود. این تصمیم از جهات متعدد و به طور خاص در زمینه حق حیات نقض آشکار و جدی تعهداتی است که ایران به موجب قوانین بینالمللی حقوق بشر دارد”.
احمدرضا جلالی، استاد دانشگاه که در اردیبهشت ۱۳۹۵ به دعوت دانشگاه تهران به ایران سفر کرده بود، توسط نیروهای امنیتی به اتهام “محاربه از طریق جاسوسی برای اسرائیل” بازداشت شد. دادستان تهران احمدرضا جلالی را به “انتقال اطلاعات مربوط به پروژههای به کلی سرّی نظام در حوزههای تحقیقاتی، نظامی، دفاعی و هستهای در قبال دریافت مبالغی به همراه حق شهروندی کشور سوئد برای خود و خانوادهاش” متهم کرده است.
آقای جلالی نهایتا به اتهام جاسوسی به اعدام محکوم و این حکم در آذرماه سال ۹۶ توسط دیوان عالی کشور تائید شد.
احمدرضا جلالی پس از پایان تحصیلات در رشته پزشکی در ایران در مرکز حوادث طبیعی فعالیت داشت. او در سال ۲۰۰۹ میلادی (۱۳۸۸) برای ادامه تحصیل به سوئد مهاجرت کرد و در آنجا در این رشته موفق به اخذ مدرک دکترا شد. وی فوق دکترای خود را در رشته پزشکی بحران در دانشگاه پیهمونتو ایتالیا گذراند و پس از آن به همراه همسر و دو فرزند خود ساکن سوئد شد.
دسامبر 01
اسناد تازه: چین در مورد تعداد مبتلایان کرونا دروغ گفت

بر اساس اسناد تازه فاششده، چین در آغاز شروع همهگیری کرونا شدت شیوع این ویروس را بهدرستی به جهان گزارش نکرده و تعداد مبتلایان خود را نیز کمتر از نصف رقم واقعی مخابره کرده است.
به گزارش رادیو فردا، شبکه خبری سیانان روز سهشنبه ۱۱ آذر گزارش داد مجموعهای از افشاگریها که در ۱۱۷ صفحه از اسناد داخلی مرکز کنترل و پیشگیری بیماریهای استان هوبئی چین به دست این شبکه خبری رسیده است، نشان میدهد که چگونه حزب کمونیست چین اطلاعات حیاتی لازم برای مهار اولیه شیوع کرونا در جهان را پنهان کرده است.
این اسناد که حاوی اطلاعاتی در مورد نحوه واکنش نظام درمانی چین به همهگیری کرونا بین اکتبر ۲۰۱۹ تا آوریل ۲۰۲۰ هستند حاکی از سوءمدیریت گسترده در تستگیری از افراد در مراحل اولیه همهگیری است.
سیانان خبر میدهد که در مورد اطلاعات این اسناد با وزارت امور خارجه چین، کمیسیون ملی بهداشت و کمیسیون بهداشت هوبئی تماس گرفته اما این نهادها به این شبکه پاسخی ندادهاند.
پیش از این کیانوش جهانپور، سخنگوی پیشین وزارت بهداشت در ایران، ۱۷ فروردین امسال در یک نشست خبری گفت که آمارهای چین درباره کرونا «یک شوخی تلخ» است و افزود بر اساس گزارشهایی که دولت چین میداد «بسیاری در همه جهان فکر کردند این بیماری مثل آنفلوآنزا است و مرگومیر کمتری دارد».
او کمی پس از بیان این انتقاد از سمت خود برکنار شد.
همزمان محمدجواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در پیامی توئیتری به زبان چینی ضمن «تقدیر و تشکر» از چین به دلیل «اقدامات موفقیتآمیز این کشور در مبارزه با شیوع ویروس کرونا» به آمریکا تاخت و آن کشور را به «بهرهبرداری از خطرات این ویروس» متهم کرد.
دسامبر 01
مصوبه مجلس ولایت در لغو پروتکل الحاقی و بازار ارز

تحریک بازار ارز همزمان با تصویب طرح مجلس ولایت؛ شکاف نرخ رسمی و آزاد دلار اوج گرفت
همزمان با تصویب کلیات طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها در مجلس شورای اسلامی، نرخ فروش آزاد دلار به بالاترین نرخ در ۱۵ روز گذشته و شکاف نرخ آزاد و رسمی دلار به بیشترین حد در ۲۲ روز پیش رسید.
قیمت فروش هر دلار آمریکا در معاملات روز سهشنبه بازار تهران تا ۲۶ هزار و ۴۰۰ تومان صعود کرد. این نرخ آخرین بار طی مبادلات روز ۲۶ آبان ماه گذشته به ۲۶ هزار و ۵۰۰ تومان رسیده و پس از آن تا ۲۴ هزار و ۸۰۰ تومان نزول کرده بود.
البته رشد بهای آزاد فروش دلار در شرایطی بود که بانک مرکزی نیز روز سهشنبه نرخ رسمی عرضه دلار در شبکه صرافیهای تحت مدیریت خود را تا ۲۵ هزار و ۶۲۰ تومان بالا برد و به بالاترین سطح در آذرماه جاری رساند.
بدین ترتیب فاصله نرخ رسمی و آزاد دلار به ۸۰۰ تومان نزدیک شد؛ شکافی که اخرین بار طی معاملات روز ۱۹ آبان ماه گذشته تجربه شده بود.
به گزارش یورونیوز، برخی فعالان بازار ارز معتقدند که نگرانیهای حاصل از طرحی که کلیات آن روز سهشنبه در مجلس تصویب شده، تقاضای خرید دلار را افزایش داده است.
به اعتقاد فعالان بازار، دائمی شدن تحریمهای بینالمللی در صورت خروج جمهوری اسلامی از پروتکل الحاقی علت اصلی تزریق نگرانی به بازار ارز در ایران بوده است.
دسامبر 01
ایران؛ روایتهایی تکاندهنده از زبان سه مبتلا به ایدز
«من، چون وضعیت خودمو میدونستم، ارتباطمون فقط از راه چت و واتساپ بود. فقط یه بار رفتیم کافیشاپ. دوست نداشتم پنهانکاری کنم. یه روز بهش گفتم. پیامم رو سین کرد، جواب نداد. زنگ زدم، ریجکت کرد. بعد هم بلاک کرد و بیخداحافظی رفت. به همین سادگی. انگار از اول نبودم».
ایسنا در ادامه نوشت: «نسترن» ۲۸ ساله هنوز حسرت یک جواب یا حتی خداحافظی از سمت پسری که دوستش داشته، به دلش مانده است. میگوید آن روز، حتی از روزی که خودش فهمید مبتلاست، روز سختتری بود. نسترن بر اثر تزریق خون آلوده به ایدز مبتلا شده است.
«چند سالی میشد ترک کرده بودم. یادمه روز تولدم بود. ۳۰ مرداد ۸۹. دیدم از مدیریت صدام میزنن. معمولا تولد بچهها که میشد، دفتر صدا میزد یه کادوی کوچیک میداد. چندتا جنسی که مونده بود زدم تو سیستم، با عجله فاکتور رو دادم به مشتری و پولشو گرفتم، صندوق رو بستم، سر و وضعم رو یه کم درست کردم، رفتم مدیریت. وارد اتاق که شدم حس کردم فضا سنگینه. مسئولمون بدون اینکه سرشو بلند کنه گفت شما بیماری خاصی دارید؟ نمیدونستم چی باید بگم. اگه میگفتم آره، احتمال داشت اخراجم کنه. به این کار احتیاج داشتم. اگرم میگفتم نه و اون میدونست که مریضم، احتمال داشت به خاطر دروغگفتن اخراجم کنه. دلمو زدم به دریا و گفتم بله. سرشو بلند کرد خیلی راحت گفت پس برید، پسفردا تماس میگیریم بیاید برای تسویه. اخراج شدم!
رفتم خونه. از فرداش، الکی هر روز میزدم بیرون که مادرم نفهمه بیکار شدم. تا دو سه ماه همین وضعیت بود. با قرض و قوله این چند ماه رو گذروندم تا اینکه یه روز سمت میدون بهارستان دیدم یکی از این چاپخونهها زده به کارگر نیاز داریم. بچگیام توی یه صحافی نزدیک میدون انقلاب کار میکردم. یه چیزایی بلد بودم. از پلهها رفتم پایین، یه آقای میانسالی بود، سلام کردم. گفتم واسه کار اومدم. گفت چیزی بلدی؟ گفتم راستش چاپخونه کار نکردم تا حالا، ولی یه مدت صحافی کردم، یه چیزایی یادمه. گفت باشه، از کی میتونی بیای؟ گفتم از همین الان. انقدر تحت فشار بودم که حتی نپرسیدم حقوقش چقدره و چند ساعت باید کار کنم. کارو بهم گفت و مشغول شدم.
بهش میگفتن حاج قدیر. چند ماهی که گذشت، از ترس اتفاقی که توی فروشگاه برام افتاده بود تصمیم گرفتم راز زندگیمو به حاج قدیر بگم. یه بعدازظهر رفتم توی دفترش، داشت چایی میخورد. با من و من، گفتم حاجی یه چیزی میخوام بگم. یه قند گذاشت تو دهنش و گفت چیه؟ جایی کار پیدا کردی یا حقوقت کمه؟ یه خنده الکی تحویل دادم و گفتم هیچکدوم. یه قضیهایه که باید بهتون بگم. گفت بشین بگو. نشستم، دستام رو به هم قفل کرده بودم و فشار میدادم. از همه وجودم عرق میریخت. به این کار عادت کرده بودم و حاج قدیر هم خیلی باهام راه میومد. اگه میگفتم و از اینجا هم اخراج میشدم دیگه انگار همه چی رو از دست داده بودم. به جوری که گفتم و انگار نگفتم، از دهنم دراومد که راستش من مریضم.
حاج قدیر داشت قند رو میجویید که ته استکانشو سر بکشه باهاش. استکان رو آورد پایین، گفت ما هممون مریضیم پسر. لحنش امیدوارانهترین لحنی بود که کسی توی زندگی بهم تحویل داده بود. قفل دستام باز شد، روی صندلی جابجا شدم، گفتم نه حاجی، مریضی من فرق داره. بعدش سیر تا پیاز قضیه رو از اعتیاد تا ابتلا و ترک و کار توی فروشگاه و اخراج و بیکاری چند ماهه و اوضاع خونه و همه رو گفتم. حدود یکی دو ساعتی داشتم قصه تعریف میکردم. تموم که شد گفت خب اینایی که گفتی به من چه ربطی داره؟ مگه قراره با هم ازدواج کنیم؟ این بار دیگه راستی راستی خندهم گرفت و قهقهه زدم.
عین احمقا از چشام اشک میومد موقع خندیدن. گفت پاشو برو سر کارت دو ساعته نشستی اینجا قصه حسین کرد میگی. واسه دوا درمون پول مول داری؟ گفتم خدا رو شکر میگذره. تا الان مشکلی نداشتم. گفت هر وقت مشکلی بود بگو. اینا رو هم همین جا خاک کن، نمیخواد واسه بچهها بشینی درد دل کنی. مردم هزار جور حرف میزنن میرن رو مخت. گفتم نوکرتم حاجی. گفت من نوکر نمیخوام، کارگر خوب میخوام که چاپخونه پیشرفت کنه و این بچهها یه نونی ببرن. وایسا درست کارتو بکن. ضمنا من حاجی نیستم، چون مکه نرفتم. اینم راز زندگی من پیش تو.»
«مجید» که الان ۴۰ سال دارد، هنوز داغ آن تبریک تولد به دلش مانده است. میگوید تولد ۳۰ سالگیاش را هرگز فراموش نمیکند. مجید با سرنگ مشترک، مبتلا شده است.
«مصیبت ما یکی دو تا نیست. فرقی نداره دختر باشی یا پسر. توی مملکت ما اینجوری جا افتاده که هر کی ایدز داره، قطعا آدم لاابالی و ولنگاریه. اصلا کاری به این ندارن که کی چه جوری ایدز گرفته. خود من ازدواج کردم. زندگیمون بد نبود. یعنی معمولی بود، حالا نه اینکه بگم عالی بود، ولی مشکل خاصی هم نداشتیم. شوهرم یه کارگاه تراشکاری داشت، چرخ زندگیمون میچرخید، چندتا خونواده دیگه هم نون میخوردن از کارگاه. زد و مملکت تحریم شد و کار خوابید و هر چی داشتیم فروختیم که چکای شوهرمو پاس کنیم و خلاصه رفتیم زیر صفر.
کلا یه پراید مونده بود برامون. شوهرم روزا توی شهر مسافرکشی میکرد، عصرا هم تا شب، خط تهران – سمنان مسافر میزد. یه شب موقع برگشت از سمنان، نزدیک شریفآباد از خستگی خوابش برد و رفت توی گاردریل. لگنش شکست، پاش از سه جا خرد شد، جمجمهش آسیب دید. با بدبختی دوا و درمون کردیم. پول هم که نبود. از این بگیر، از اون قرض کن، فامیل کمک کنن، بالاخره سر پا شد. ولی خب همیشه درد داشت.
یکی از دوستاش بهش گفته بود تنها راه آروم شدنت، مورفینه. با دوز و کلک، مورفین گیر میاورد تا دردش ساکت بشه. منم وقتی میدیدم اینجوری دردش کمتر میشه، دیگه گیر نمیدادم. نمیدونم، شایدم باید گیر میدادم. خلاصه از مورفین افتاد به تریاککشیدن و بعدشم هروئین. یهو میدیدی کل هفته سه شب بیشتر نمیاد خونه. نمیدونستم باید چیکار کنم. ما دوست شده بودیم و بعدش ازدواج کردیم. بابام هم مخالف بود. حالا باید چیکار میکردم؟ پا میشدم میرفتم در خونه بابام میگفتم میخوام طلاق بگیرم، چون شوهرم معتاد شده؟ هی قایم کردم. بعد از مدتها، شاید حدود یه سال، انگار تازه یادمون افتاده باشه که ما هم زن و شوهریم، یه شب که شوهرم یه ذره سر حال بود، مث همه زن و شوهرا رفتیم رختخواب. چند وقت بعد، فهمیدیم مبتلا شده. منم آزمایش دادم، دیدم بله. کار از کار گذشته.
اونقدر به هم ریخته بودم که اصلا نمیدونستم کجا هستم و چیکار باید بکنم. یه مدت همینجوری گذشت، تا اینکه یه روز دیگه طاقت نیاوردم و به خواهرم همه چی رو گفتم. اونم بالاخره خواهر بود، دلش میسوخت. همه رو برد گذاشت کف دست مامانم. مامانم هم به بابام گفت و یه روز دیدم بابام دم در خونهست.
اساماس داد که یا همین الان وسایلتو جمع میکنی میای میریم خونه، یا دیگه هیچوقت اسمی از ما نیار. دیدم عصبانیه، به شوهرم گفتم من یه چند روزی میرم خونه بابا اینا تا یه کم عصبانیتش بخوابه، بعد برمیگردم. نگران نباش. اونم قبول کرد. گفت اشکالی نداره. رفتم و توی این مدت، هر روز تماس داشتیم با هم. بعد از دو هفته، یه روز هر چی زنگ زدم دیدم جواب نمیده. یه کم نگران شدم، ولی گفتم شاید دنبال کاری چیزی رفته موبایلشو خونه جا گذاشته.
غروب زنگ زدم، بازم جواب نداد. دلشوره گرفتم. به بهونه خرید، از خونه بابام دراومدم، رفتم خودمو رسوندم خونه، درو باز کردم، دیدم نیست. هر چی صدا زدم خبری نبود. بوی بدی میومد. انگار آشغال چند روز مونده باشه، یه همچین بویی. رفتم آشپزخونه دیدم نه، سطل آشغال خالیه. دستشویی رو نگاه کردم دیدم نیست. در حموم رو که باز کردم، دنیا رو سرم خراب شد. با تیغ، کار خودشو ساخته بود. جنازهش باد کرده بود. خون، خشک شده بود روی در و دیوار.
زنگ زدم به خواهرم و بعدشم پلیس. بردن پزشکی قانونی، کالبدشکافی. روزی که قرار شد دفنش کنیم، بابام نذاشت از خونه دربیام. دلم براش تنگ شده بود. درسته که جفتمونو بدبخت کرد، ولی دوسش داشتم. دلم میخواست واسه آخرین بار ببینمش. اما نشد.»
«سمیه» ۳۸ ساله، چند سالی است که تحت درمان است. هنوز حسرت دیدن چهره همسرش در روز خاکسپاری را با خود میکشد. سمیه از طریق رابطه جنسی مبتلا شده است.
جای هر کدام از این نامها و روایتها میتوانید نامها و روایتهایی کم و بیش مشابه بگذارید و آدمهایی را تصور کنید که تمام روزگارشان در جنگ با دو غول بزرگ میگذرد: رنج بیماری، حرف مردم.
آدم وقتی درد دارد، دوست دارد دردش را ابراز کند. همین ابراز درد، انگار حال آدم را بهتر میکند. حالا فرض کنید مبتلا به دردی هستید که کل زندگیتان را تحت تاثیر قرار میدهد و استرسی سنگین را تحمل میکنید، از طرفی باید دردتان را پنهان کنید مبادا دوست و آشنا و همکار و خانواده و صاحبکار و رئیس و … بفهمند. چه حالی پیدا میکنید؟ مبتلایان به ایدز همیشه این حال را دارند.
تخمین زده میشود حدود ۶۵ هزار مبتلا به اچآیوی در کشورمان وجود دارد که تا کنون حدود ۲۵ هزار نفر از این تعداد شناسایی شدهاند. بیشترین تعداد از ۴۰ هزار بیمار دیگر که هنوز شناسایی نشدهاند، جوانان و نوجوانانی هستند که در اوج ارتباطات جنسی قرار دارند و اطلاعی از بیماریشان ندارند، پس قاعدتا این بیماری را به دیگران هم منتقل میکنند.
این آمار را دکتر «وحید جهانمیری» فعال حوزه ایدز میدهد. او از ۱۸ سال پیش و بعد از دفاع از پایاننامهاش با موضوع ایدز همچنان در این زمینه فعالیت میکند. این پزشک، معمولا تعدادی کیت تشخیص فوری اچآیوی همراه دارد و زمانی که برای آگاهیبخشی افراد درباره این بیماری به پارکها، پاتوقها، تجمعات و جلسات آموزشی سر میزند با رعایت حریم خصوصی آنان، تست اچآیوی را برای متقاضیان انجام میدهد و فردی را که نتیجه آزمایشش مثبت شده برای انجام تستهای تاییدی دیگر به مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری معرفی میکند.
او معتقد است باور اجتماعی مردم درباره بیماری اچآیوی نسبت به ۱۸ سال پیش تغییر کرده، اما دغدغههایی که در سال ۸۱ در این زمینه وجود داشته همچنان قوی و پررنگ است و برخی از دلایل آن را «حرکت لاکپشتی در زمینه فرهنگسازی» و «ضعیفبودن همکاری دستگاههای مرتبط با این موضوع» میداند. در مجموع، فرهنگسازی در خصوص باور اجتماعی نسبت به بیماران مبتلا به اچآیوی به شکل مثبتی پیش نرفته است.
برای مثال در کشورهای منطقه برای جلوگیری از اتفاقات بد، قوانین ضد تبعیضی برای اچآیوی وضع شده، اما در کشور ما قوانین محکمی در این زمینه وجود ندارد تا با کارفرمایی که اقدام به اخراج فرد مبتلا به اچآیوی میکند، برخورد شود. نه اینکه قانونی در این زمینه وجود نداشته باشد بلکه قوانین ضمانت اجرایی ندارند به همین دلیل در این زمینه با خلاءهای قانونی روبهرو هستیم.
به گفته این فعال حوزه ایدز «مردم نمیدانند که اچآیوی یک بیماری قابل کنترل است به همین دلیل بچههایی که با این بیماری به دنیا میآیند و در شیرخوارگاهها نگهداری میشوند از سوی خانوادهها پذیرفته نمیشوند. حتی پرورشگاهها هم به شکل غیرقانونی از پذیرش این بچهها خودداری میکنند. برای مثال تعداد زیادی از بچههایی که با اچآیوی به دنیا آمده بودند در شیرخوارگاهی نگهداری میشدند و با وجود آنکه به سن بلوغ رسیده بودند حتی پرورشگاهها هم آنان را نمیپذیرفتند.
خوشبختانه سال گذشته، یک خیریه این بچهها را پذیرفت و شرایط خوبی برای آنان به وجود آورد. حتی آموزشهای لازم هم به مربیهای این مرکز داده شد تا نگاه بدی نسبت به بچهها نداشته باشند. وقتی تشخیص داده میشود فردی به اچآیوی مبتلاست، میتواند تحت درمان قرار بگیرد تا ویروس در خون او به صفر برسد و مثل یک فرد عادی زندگی کند و بیماریاش به دیگران هم منتقل نشود. به همین دلیل کیت تشخیص فوری اچآیوی نقش بسیار مهمی دارد، زیرا علائم ایدز پنهان است بنابراین بیماریابی آن بسیار ارزشمند است به همین دلیل اسم کاری که ما انجام میدهیم مشاوره و آزمایش داوطلبانه است.
از طرفی تست این آزمایش باید زیر نظر متخصصان این کار انجام شود تا فردی که با نتیجه مثبت تست خود روبهرو میشود نسبت به این بیماری آگاهی پیدا کند و متوجه شود ایدز قابل کنترل و درمان است. در برخی موارد به صورت کورکورانه از افراد آزمایش گرفته میشود و چون فرد مبتلا نسبت به اچآیوی ذهنیت خوبی ندارد، نتیجه آزمایش خود را انکار میکند و میگوید از کجا معلوم جواب تست درست باشد؟ حتی بارها فرد دچار افسردگی شده است.
اگر فرد مبتلا نسبت به بیماریای که دارد توجیه شود، نتیجه تست را هم میپذیرد و مراحل بعدی درمان را پیگیری میکند. اما دیده شده برخی با توجه به تبلیغاتی که در شبکههای اجتماعی وجود دارد کیت تشخیص فوری اچآیوی تهیه میکنند در حالی که اصلا معلوم نیست کیتی که تهیه کردهاند معتبر است یا نه. ممکن است فرد بعد از دیدن نتیجه مثبت تستِ خود عکسالعملهای غیرارادی نشان دهد و حتی دست به خودکشی بزند.»
یکی از بزرگترین موضوعاتی که مبتلایان به اچآیوی را آزار میدهد، برچسب زدن به آنهاست؛ بویژه اگر این برچسب از سوی کادر درمان و پزشکی باشد. مدیر رسمی سایت اطلاعرسانی درباره ایدز به این موضوع هم اشاره میکند: «زمانی که اطلاعات کادر درمان درباره اچآیوی کم و همراه با برچسبزدن به بیمار باشد بشدت برای یک بیمار آزاردهنده میشود. رفتار نامناسب با مبتلایان مصداق بارز این شعر است که «من از بیگانگان هرگز ننالم / که با من هر چه کرد آن آشنا کرد». اگر مردم عامه چنین دیدگاهی داشته باشند آن را به حساب ناآگاهی میگذاریم، اما نا آگاهی کادر درمان در این زمینه قابل هضم نیست.
با توجه به نگاههای منفیای که در جامعه ما وجود دارد و برچسبهایی که به این بیماران زده میشود، مبتلایان با بیماریهای روحی، افسردگی و انزوا روبهرو هستند. اما از نظر پزشکی و بنا بر تحقیقات علمی کسی که مبتلا به ایدز است به راحتی میتواند ازدواج کند و صاحب فرزندانی سالم شود. کوبا، اولین کشور دنیا بود که با توجه به تحریمها و فشار اقتصادی، توانست بیماری ایدز را کنترل کند. سالهای سال است که در این کشور هیچ نوزاد مبتلا به اچآیویای بدنیا نیامده. ارمنستان و بسیاری از کشورهای دیگر از جمله ایران هم در این زمینه بسیار موفق بودهاند و تعداد بچههای بدنیا آمده مبتلا به ایدز در سالهای اخیر بسیار کم شده است، زیرا براحتی میتوان این ویروس را به وسیله درمان به صفر رساند.»
برخورد و نگاه خانواده و اطرافیان با مبتلایان به اچآیوی هم یکی دیگر از مسائلی است که میتواند برای فرد مبتلا آزاردهنده باشد. دکتر جهانمیری در اینباره میگوید: «گاهی پیش آمده که بیماران با اطرافیان خود مشکلات بسیاری دارند. حتی دختری داشتیم که با این بیماری بدنیا آمد و بعد از فوت پدرش و مشخصشدن بیماریشان از سوی خانوادههای پدری و مادری طرد شد.
گاهی اوقات اصلا لازم نیست اطرافیان متوجه بیماری فرد شوند، زیرا مبتلا میتواند با مصرف دو قرص در روز بیماریاش را کنترل کند و هیچ تهدیدی متوجه اطرافیانش نیست، اما اگر نیاز باشد کسی در جریان بیماری او قرار بگیرد، مشاوران فعال در این زمینه میتوانند آنان را آماده کنند تا ترسهایی که در این زمینه وجود دارد از بین برود. مبتلایان میتوانند با مراجعه به مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری که شامل پزشک عمومی، پزشک متخصص عفونی، روانشناس و امکانات آزمایشگاهی است در فضایی کاملا محرمانه و بدون ارائه کارت شناسایی، آزمایشات خود را انجام دهند.
بیشتر آزمایشات تخصصی در این زمینه بصورت رایگان انجام میشود و هزینه داروهای ضد ویروس که قیمت سرسامآوری دارند برای مبتلایان به اچآیوی کاملا رایگان است. حتی مهاجران فاقد کارت شناسایی در کشور هم میتوانند به صورت رایگان در مراکز مربوطه به آدرس hiv.sti.com تحت درمان قرار بگیرند.»
او درباره ابتلای مبتلایان به ایدز به بیماری کرونا نیز میگوید: «اگر مبتلایان به اچآیوی تحت درمان باشند، خطر ابتلای آنها به ویروس کرونا مثل سایرین است. پژوهشهای یک سال اخیر نشان داده افراد مبتلا به اچآیوی که تحت درمان هستند نه تنها مثل دیگر افراد جامعه در معرض کووید ۱۹ نیستند بلکه کمتر به ویروس کرونا مبتلا شدهاند، زیرا آنها داروی ضد ویروس مصرف میکنند. اچآیوی دقیقا نقطه مقابل کرونا است و فقط واکسن ندارد. اگر کرونا از طریق یک دکمه آسانسور منتقل شود، اچآیوی آنقدر ویروس ضعیفی است که باید حتما از طریق خون و ترشحات جنسی منتقل شود.»
سازمان بهداشت جهانی اخیرا توصیه کرده نه تنها افرادی که رفتار پرخطر جنسی داشتهاند بلکه همه افراد حداقل برای یک بار آزمایش اچآیوی را انجام دهند.
توصیه دکتر جهانمیری هم این است که اگر کسی هیچ رفتار پر خطری ندارد کافی است که یک بار این آزمایش را بدهد و افراد دیگری هم که رفتار پرخطر دارند، لازم است برای پیشگیری آزمایشات مربوطه را انجام دهند: «البته وسواس بیش از حد و بیمارگونه هم زیاد شده و افرادی هستند که با وجود آنکه تست دادهاند و رفتار پرخطر نداشتهاند با وسواس به اینکه امکان آلودگی قیچی آرایشگاهی که به آن مراجعه کردهاند، وجود داشته بارها تست ایدز را تکرار کردهاند در حالی که هیچکدام از این مسائل راه انتقال نیست. اچآیوی به صورت اتفاقی منتقل نمیشود، چون ویروس شکننده و بسیار ضعیفی است. اچآیوی درمان قطعی ندارد، اما درمانهای بسیار موثری دارد.»
دسامبر 01
ضرب و شتم و بازداشت غیرقانونی یک هموطن زباله گرد
خبرگزاری هرانا – یک شهروند زباله گرد در تهران توسط کارمند پیمانکار شهرداری، بصورت غیرقانونی بازداشت شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از آفتاب، یک شهروند در تهران، حین جمع آوری زباله و ضایعات توسط کارمند شهرداری، بدون ارائه حکم دستگیر شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
این شهروند در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود گفت: من در شهرستان زندگی میکردم. بعد از شیوع کرونا وضع مالیام خیلی بد شد و نتوانستم خرجی خودم و خانوادهام را تأمین کنم. تصمیم گرفتم به تهران بیایم و زباله جمع کنم. چند روزی بود که در تهران کار میکردم تا اینکه یک روز وقتی داخل سطل زباله مشغول جمع کردن نایلون و کارتون بودم، مرد تنومندی به من نزدیک شد و گفت بازداشت هستم. او مدعی شد که مأمور شهرداری است و وظیفه دارد زبالهگردها را بازداشت کند، چون در شیوع کرونا زباله جمعکردن ممنوع است.
وی ادامه داد: من حرفش را باور نکردم و از او درخواست ارائه حکم کردم، اما حکمی به من نشان نداد و بعد هم با کتک مفصل من را به زور سوار ماشین کرد و با خود برد.
مرد شاکی در ادامه گفت: من چند ساعتی در شرکت بازداشت بودم و بعد از من قول گرفتند دیگر زباله جمع نکنم و سپس رهایم کردند، اما آنجا هم حکمی به من نشان ندادند. به خاطر اینکه حسابی من را کتک زده بودند، مجبور شدم به بیمارستان بروم و چند روزی بستری بودم. حالا هم به خاطر آدمربایی شکایت و همچنین درخواست خسارت دارم.
با تشکیل پرونده، مرد کارمند به دادسرا احضار شد. او ادعا کرد شرکت محل کارش به او گفته بود زبالهگردها را جمع کند، اما نتوانست حکمی در این زمینه ارائه بدهد. در پی ادعای متهم از شهرداری استعلام گرفته و مشخص شد که چنین حکم یا دستوری به شرکتهای طرف قرارداد با شهرداری داده نشده است.
به این ترتیب پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
متهم پای میز محاکمه رفت. او گفت: من اتهام را قبول ندارم چون فکر میکردم واقعا چنین دستوری وجود دارد.
متهم افزود: مدیر شرکت به ما گفته بود از شهرداری دستور رسیده است که با زبالهگردها برخورد شود. من نمیدانستم چنین دستوری وجود ندارد. روز حادثه، حین گشتزنی مردی را دیدم که سرش را داخل زبالهها کرده و زباله جمع می کرد. برای محافظت از خودش گفتم این کار را نکند و ضمنا جمع آوری زباله با حکم شهرداری ممنوع است. من حکمی نداشتم ولی به ما گفته بودند چنین حکمی وجود دارد. من از اینکه دقت کافی نکردم و حکم را از مدیرم نخواستم عذرخواهی میکنم، ولی بنابر دستور شرکت چنین اقدامی کردم و قصدم هم آدمربایی نبود. من او را جایی مخوف نبردم، او را به شرکت بردم و بعد هم رهایش کردیم.
بعد از گفتههای متهم و وکیل مدافع او، هیئت قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
دسامبر 01
تلاش جمهوریخواهان برای حضور ترامپ در مراسم تحلیف

یک قانونگذار ارشد جمهوریخواه در سنای آمریکا و متحد نزدیک ترامپ از لزوم حضور او در مراسم تحلیف جو بایدن به عنوان رئیسجمهور بعدی این کشور سخن گفت.
به گزارش نشریه هیل وابسته به کنگره آمریکا، سناتور ارشد جمهوریخواه لیندسی گراهام که از نزدیکان ترامپ بشمار می رود، اعلام کرد: رئیسجمهور این کشور باید در مراسم تحلیف رئیسجمهور بعدی حاضر شود.
سناتور گراهام که رئیس کمیته امور قضایی سنای آمریکا است، گفت: بعد از اینکه مجمع گزینندگان (الکترال کالج) در تاریخ 14 دسامبر (24 آذر) رسما پیروزی جو بایدن به عنوان رئیسجمهور را تایید کرد، پرزیدنت ترامپ باید با حضور در مراسم تحلیف رئیسجمهور جدید موافقت کند.
این سناتور ارشد جمهوریخواه و که یکی از نزدیکترین متحدان ترامپ در کنگره است گفت: اگر بایدن در پایان (مراحل انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا) برنده شود، حضور پرزیدنت ترامپ در مراسم تحلیف بیستم ژانویه (اول بهمن) برای کشور خوب خواهد بود.
سناتور گراهام گفت: در صورتی که جو بایدن برنده اعلام شود، به نظرم باید پرزیدنت ترامپ در مراسم تحلیف رئیس جمهور بعدی آمریکا حاضر شود. فکر میکنم که این کار برای کشور خوب است و برای خود او هم خوب خواهد بود. امیدوارم که بایدن هم به مراسم (تحلیفش) بیاید.
درخواست ترامپ از حامیانش در باره انتخابات مجلس سنا
ترامپ با اشاره به خبری مبنی بر اینکه حامیانش در ایالت جورجیا گفته اند انتخابات سنا (در ماه ژانویه) را تحریم میکنند، در پیامی از آنهاا خواست در انتخابات سنا شرکت کنند.
ترامپ در صفحه توئیتر خود نوشت: نه، انتخابات ۲۰۲۰ یک نمایش تمام عیار بود. ما با فاصله زیاد، برنده شدیم (و امیدواریم این نتیجه متقلبانه را برگردانیم)، اما باید بلند شویم و به دیوید و کلی، که دو شخص بزرگ هستند، کمک کنیم. در غیر اینصورت ما دست مایه برخی آدمهای بسیار بیمار خواهیم شد. من شنبه در جورجیا خواهم بود.
تعهد بایدن به مردم آمریکا به همکاری با جمهوریخواهان
رئیس جمهور منتخب آمریکا هفته گذشته در پیامی توئیتری بر متحد کردن آمریکایی ها تأکید کرد و گفت: ایالت آبی و قرمز نداریم. باید متحد شویم و من آمریکا را متحد می کنم.
بایدن در توئیت خود تأکید کرد که تلاش می کند رئیس جمهوری باشد که کشور را به جای دو دستگی متحد کند.
وی نوشت: تعهد می دهم که رئیس جمهوری باشم که آمریکایی ها را به جای متفرق کردن متحد کند. رئیس جمهوری خواهم شد که ایالت های آبی یا قرمز را نمی بیند و تمام تلاشم را می کنم تا اعتماد ملت آمریکا را به دست بیاورم.
به گفته ناظران، بایدن برای به دست آوردن اعتماد دهها میلیون آمریکايی که به او رای نداده اند، شدیدا به همکاری با جمهوریخواهان نیاز دارد.
از سوی دیگر شماری از سناتورهای جمهوریخواه از کاخ سفید خواستند که فرایند انتقال قدرت به بایدن را آغاز کند.
بایدن در سنای آمریکا اکثریت نخواهد داشت
اگر چه هنوز وضعیت دو کرسی مجلس سنا در ایالت جورجیا مشخص نیست، اما احتمال بسیار میرود که بایدن مجبور باشد با اپوزیسیون جمهوریخواه در سنا کنار بیاید. آرا هماکنون ۵۰ به ۴۸ به سود جمهوریخواهان است.
پیش تر گفته شده بود که امید دموکراتها برای بازپس گیری مجلس سنا بر باد رفته است. پس از پیروزی دو سناتور جمهوری خواه که در نظرسنجیها با مشکل روبرو شده بودند، شانس دموکراتها برای کسب اکثریت کرسیهای سنای آمریکا با مشکل مواجه شده است.
نتایج آرای سنای آمریکا برای یک رئیسجمهوری از اهمیت بالایی برخوردار است. سنا باید نامزدهای پیشنهادی رئیسجمهوری برای پستهای وزارتخانهها را تأیید کند و نیز میتواند مانع از تصویب لوایح قانونی شود.
مجلس نمایندگان آمریکا و اهرم فشار جمهوریخواهان
دموکراتهای آمریکا بار دیگر کنترل مجلس نمایندگان را از آن خود کردند، اما این بار از میزان اکثریت آنها در این مجلس کنگره کاسته شده و این اهرم فشاری را در اختیار جمهوریخواهان قرار میدهد. حزب دموکرات در انتخابات سوم نوامبر کنگره، کرسیهای بسیاری را در مجلس نمایندگان به جمهوریخواهان واگذار کرد و از میزان اکثریت آنها کاسته شده است.
دموکراتها تاکنون با کسب ۲۱۸ کرسی به اکثریت در مجلس نمایندگان آمریکا رسیدهاند، اما نسبت به انتخابات گذشته، عملکرد ضعیفتری از خودشان به نمایش گذاشتهاند. جمهوریخواهان هم تاکنون به ۲۰۱ کرسی دست یافتهاند.از مجموع ۴۳۵ کرسی مجلس نمایندگان آمریکا که در انتخابات سوم نوامبر به رای گذاشته شد، تکلیف ۴۱۹ کرسی مشخص شده و وضعیت ۱۶ کرسی دیگر هنوز نامشخص است.
در کنگره قبلی، کنترل مجلس نمایندگان آمریکا با تعداد نمایندگان بیشتری در اختیار دموکراتها بود. بخشی از کرسیهایی که به تازگی در کنترل جمهوریخواهان قرار گرفته است، در سال ۲۰۱۶ هم در اختیار آنها بود.
در همین حال رقابت در سنا همچنان ۴۸ به ۴۸ باقی مانده است. ۴۸ کرسی دموکراتها شامل دو نیروی مستقل میشود. از مجموع ۳۵ کرسی از ۱۰۰ کرسی این مجلس که در انتخابات سوم نوامبر ۲۰۲۰ به رای گذاشته شد، فقط تکلیف ۳۱ کرسی روشن شده است.
عملکرد جمهوریخواهان در رقابت مجلس نمایندگان آمریکا بهتر از حد انتظار بود.
دسامبر 01
خروج از برجام کلید خورد؛ کار بایدن بسیار سخت تر شد

کلیات طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها با 251 رای موافق به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسید. این طرح میتواند در نهایت به خروج از برجام و توقف اجرای پروتکل الحاقی و افزایش میزان غنیسازی اورانیوم ختم شود.
به گفته ناظران، با آنکه مصوبات اتمی مجلس ولایت فاقد ارزش اجرایی استد، ولی تنش در روابط رژیم ایران و جهان را افزایش خواهد داد و کار دولت بعدی آمریکا برای بازگشت احتمالی به برجام را سخت تر خواهد کرد
آنها می گویند: ترور فخری زاده از یک سو و اقدام امروز مجاس شورای اسلامی از سوی دیگر میتواند فرصت مذاکرات با آمریکا را نابود کند
سخنگوی دولت روحانی ادر واکنش به تصویب این طرح گفت: امیدواریم هر تصمیمی گرفته میشود، همه جوانب آن سنجیده شود. اگر هدف از طرح آنطور که در عنوان آن آمده «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» باشد، بر اساس تجربههای پیشین، این طرح شامل کیفیت غنیسازی و عدم اجرای پروتکل الحاقی، کمکی به لغو تحریمها نمیکند. انباشت اورانیوم با غنای ۲۰ درصد و همینطور عدم اجرای پروتکل الحاقی منجر به دائمی شدن تحریمها میشود، در اینصورت به مذاکرات هستهای و برجام نیازی نمیبود.
این در حالیست که نمایندگان مجلس ولایت امروز پس از تصویب کلیات طرح مذکور، شعار الله اکبر، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر آمریکا، خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست، حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست، ای رهبر آزاده آمادهایم آماده سر دادند.
از جمله مواردی که دولت در این طرح به آن ملزم می شود از سرگیری تولید اورانیوم غنی شده با خلوص ۲۰ درصد است که پیش از توافق برجام مورد نگرانی جامعه جهانی قرار داشته است.
صادق زیباکلام استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی درباره اقدام مجلس ولایت گفت: برجام نشان داد که اگر تندروها پشت توافقی نباشند آن توافق در ایران موفق نخواهد شد. همچنانکه برجام نشان داد که وقتی دولت روحانی و میانهروها آن را تنظیم کردند عملا تندروها با هر تیغ و تیشهای به برجام ضربه میزدند. تا نهایتا دونالد ترامپ رسما آمریکا را از برجام خارج کرد، البته همان زمان به واسطه فعالیتهای تخریبی اکثر شرکتهای غربی از ایران رفته بودند و انتظاراتی که از برجام وجود داشت عملا به هدف نرسیده بود. نتیجه این وضعیت آن بود که به آمریکا و غرب پیام دادند که روحانی کارهای نیست و قدرت در دست آنهاست.
زیباکلام درباره ابعاد سیاسی اقدام مجلس با اشاره به سخنان ظریف که گفته بود مخالفان دولت به آمریکا “گرا” میدهند، اظهار کرد: اصلا نیازی نیست که اصولگرایان به آمریکا پیام دهند که با ظریف و روحانی مذاکره نکنید و بیاید با مذاکره کنید. همه میدانند که دولت آینده در ایران دولتی اصولگرا خواهد بود. همانطور که در انتخابات مجلس توانستند پیروز انتخابات باشند در انتخابات ۱۴۰۰ هم هر کس نماینده این جریان باشد برنده انتخابات خواهد بود. تندروها تا آن زمان هر تلاشی را هم برای به نتیجه رسیدن مذاکرات و بازگشت آمریکا به برجام نقش بر آب خواهند کرد. آنها پس از پیروزی در انتخابات برای توافق پا پیش میگذارند.
زیباکلام درباره اینکه نمایندگان مجلس میگویند مسیر لغو تحریمها در اعمال فشار به غرب و توقف اجرای پروتکل الحاقی است گفت: این مسیر همان مسیری است که در دوران احمدینژاد طی شد که معتقد بودند تحریمها بی اثر است و فکر میکردند با شعار به موفقیت میرسیم، اما دیدیم که چقدر جامعه جهانی در برابر ما ایستاد. فراموش نکنیم که در دوران آقای احمدی نژاد روسیه و چین به تمام قطعنامههایی که علیه ما صادر شد رای موافق دادند و تمام اعضای شورای امنیت با قطعنامهها موافقت کردند و حتی یک کشور هم رای مخالف نداد.
در همین حال مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در واکنش به طرح مجلس ولایت بر لغو اجرای پروتکل الحاقی گفت: توقف بازرسیهای آژانس از تأسیسات هسته ای رژیم ایران سودی برای آنها نخواهد داشت.
وی در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه در واکنش به درخواست مجلس شورای اسلامی برای خاتمه دادن به بازرسیها پس از هلاکت فخری زاده گفت: تضمینهای لازم و معتبر به جهانیان مبنی بر عدم انحراف برنامه هستهای به کاربردهای نظامی ضروری است.
این در حالیست که علیرضا سلیمی، عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی گفته: مجلس به روند بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران مشکوک است و قرار است طرحی برای لغو اجرای پروتکل الحاقی درباره بازرسیهای این نهاد از تاسیسات هستهای به تصویب برساند.
برخی معتقدند تصویب این طرح میتواند تغییری مهم در سیاست هستهای جمهوری اسلامی تلقی شود.
ریاست جمهوری بایدن و خطای محاسبه جمهوری اسلامی
برگرفته از رادیو فردا: نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا و قطعی شدن قریبالوقوع شروع به کار جو بایدن در کاخ سفید بعد از ۲۱ ژانویه سال ۲۰۲۱ باعث شده فصل جدیدی در رویارویی جمهوری اسلامی با دولت آمریکا شکل بگیرد.
علاوه بر خوشبینیهای حسن روحانی و جواد ظریف، روزنامه جوان ارگان رسانهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز چهار شرط برای موفقیت در مذاکره با دولت بایدن اعلام کرد که البته اگر اراده برای تحقق این شروط جدی بوده و جنبه شعاری نداشته باشد، خروجی جز مذاکره برای مذاکره نخواهد داشت.
این شروط عبارت هستند از «رعایت حقوق کلی کشور»، «عدم عقبنشینی نظام از مواضع کلی»، «دریافت ضمانت اجرایی»، «تأثیر مثبت نتایج مذاکره بر پیشبرد توان دفاعی کشور» و «تأثیر ملموس توافق بر زندگی مردم».
برخی از اصولگرایان نیز در موضعگیریهای جداگانه از برتری جریان سیاسی متبوع خود بر اعتدالیها و اصلاحطلبها در مذاکره و گفتوگو داد سخن دادهاند.
اما رصد کردن تحولات در دو هفته گذشته نشان میدهد تغییرات فقط در سطح اظهارات نبوده، بلکه در عمل نیز اتفاقاتی رخ داده که میتواند نشانگر محاسبات جدید جمهوری اسلامی و خروج از لاک دفاعی در ماههای گذشته باشد.
بر خلاف توقف فعالیتهای ایذایی در هفتههای گذشته در عراق علیه سفارت آمریکا، مجدداً در روزهای اخیر چندین راکت به سفارت آمریکا پرتاب شد که تلفات جانی نداشت. گروههای شبهنظامی همسو و هماهنگ با جمهوری اسلامی متهم به انجام حملات یادشده هستند. اما اقدام تحریکبرانگیز دیگر که واکنش شدید تروئیکای اروپا (دولتهای بریتانیا، فرانسه و آلمان) را به همراه داشت، تزریق گاز هگزافلوراید اورانیوم به نسل پیشرفته سانتریفوژهای «آی آر ۲ ام» بود که رسماً توسط کاظم غریبآبادی سفیر و نماینده دائم ایران نزد سازمان ملل و سازمانهای بینالمللی در وین اعلام شد.
این نسل جدید سانریفوژها که در یک زنجیره ۱۷۴تایی در نظنز نصب شده و آماده تولید در سطح صنعتی شدند دارای ظرفیت تولید پنج سو در سال، یعنی پنج برابر توان سانتریفوژهای آی آر ۱ هستند که سرعت و حجم غنیسازی اورانیوم و تولید سوخت هستهای را به شکلی ملموس افزایش میدهد.
تروئیکای اروپا با موضع گیری انتقادی شدید این اقدام را گامی مهم در نقض برجام و برخوردی غیرسازنده دانسته و خواهان رعایت کامل تعهدات برجامی از سوی جمهوری اسلامی ایران شد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، نیز فاش کرد که برای برخورد با افزایش حجم سوخت هستهای ایران قصد حمله نظامی به مراکز هستهای حکومت را داشته که بعد از نظر مخالف مشاورانش منصرف شده بود.
در این شرایط به نظر میرسد مقامات جمهوری اسلامی و بخصوص هسته سخت قدرت تصور میکند با کاهش بیشتر تعهدات برجامی و نزدیکتر شدن به سطح فعالیتهای هستهای ماقبل برجام، میتواند قدرت چانهزنی خود را افزایش داده و اهرم فشار مؤثری در مهار فشار آمریکا داشته باشد. افزایش سطح فعالیتهای هستهای میتواند به معنای بده و بستان بر سر آنها در مذاکرات محتمل با هدف حفظ وضعیت موجود باشد.
ولی آنچه از دید مقامات نظام مغفول مانده، ریسک بالای ارزیابیهایی است که همه جوانب موضوع را در نظر نگرفتهاند. پیرامون مهار برنامه هستهای و توسعهطلبی منطقهای جمهوری اسلامی بین هر دو حزب سیاسی آمریکا و بخشهای مختلف هیئت حاکمه قدرت اول نظامی و اقتصادی دنیا اشتراک نظر وجود دارد.
تحریک اسرائیل و عربستان سعودی نیز به نوبه خود حساسیتهای غرب را افزایش میدهد. دولت اسرائیل در سال گذشته رویکرد بازدارنده خود پیرامون جمهوری اسلامی را به سمت درگیری مستقیم تغییر داده و برخورد تهاجمی را برگزیده است. در این چارچوب اسرائیل آمادگی برای حمله به تأسیسات اتمی ایران را با چراغ سبز دولت آمریکا دارد و در سطح منطقه نیز توانسته با برخی از کشورهای عربی ائتلافی علیه توسعهطلبی جمهوری اسلامی ایران تشکیل دهد.
شماری از رسانههای اسرائیلی گزارشهایی را منتشر کردهاند که دلیل اصلی سفر مایک پومپئو، وزیر خارجه، و الیوت آبرامز، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران و ونزوئلا، به اسرائیل و امیرنشینهای خلیج فارس هماهنگی برای انجام یک رشته از «عملیات مخفی» علیه مراکز هستهای در ایران بوده است. دونالد ترامپ در هفتههای باقیمانده از ریاستجمهوریاش بیتمایل نیست که برخوردی نظامی و غافلگیرکننده علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دهد.
اتکا به گسترش کمی و کیفی فعالیتهای غنیسازی اورانیوم میتواند متغیر تغییردهنده بازی شود و فضا را به مسیر متفاوتی ببرد. همسو شدن اروپا و آمریکا در دولت آینده آمریکا و ترمیم شکاف پیشآمده در دوران ریاست جمهوری ترامپ امکان فعال شدن مکانیزم ماشه را به صورت نسبی در سال ۲۰۲۱ افزایش داده است. هر گونه خطای محاسباتی میتواند شرایط را برای جمهوری اسلامی از زاویه فشار خارجی در دوره پسا ترامپ بدتر کند.
سه دولت اروپایی ضمن مخالفت با خروج از برجام در سالیان اخیر به سمت تعامل انتقادی حرکت کرده و با شیب ملایم فشار بر جمهوری اسلامی را افزایش دادند. صبر و تحمل آنها در برابر نادیده گرفتن محدودیتهای مورد نظر از سوی جمهوری اسلامی نامحدود نیست و به سرعت میتواند بازگشت به برجام و فعال کردن آن را ببندد بویژه که هم تروئیکای اروپا و هم نزدیکان بایدن هر دو اشتیاق به توافق مکمل برجام در برنامه موشکی و سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی دارند.
البته جمهوری اسلامی هنوز به سمت گامهای بزرگ چون فعالسازی مجدد غنیسازی اورانیوم ۲۰ درصدی حرکت نکرده و خطوط قرمز دولت اسرائیل را در عمل رعایت کرده است، اما اتخاذ تصمیمات پرخطر برای کاهش امتیازات نهایی که باید افزون بر برجام داده شود، میتواند نتیجه معکوس به بار آورده و دولت بایدن را به سمت استفاده از اهرم فشار موجود و تشدید سختگیریها برای بهتر کردن شرایط مذاکره سوق دهد.
در چنین صورتی دیگر بازگشت مشروطه به برجام مطرح نبوده و ممکن است با همراهی اروپاییها برجام کاملاً منتفی شده و هدف گفتوگوها انعقاد قراردادی جدید شود. بخشی از سیاستی که دولت جدید آمریکا اتخاذ خواهد کرد و واکنشی که تروئیکای اروپا خواهد داشت به تصمیمات مقامات تهران بستگی دارد که به لحاظ تاریخی درک درستی از شرایط و زمان مناسب توافق نداشته و نرمش و سرسختی نابهنگام آنها باعث خسرانهای بزرگ در سیاست خارجی ایران بعد از انقلاب شده است.