Previous Next

کشته‌‌های آبان؛ آمار روحانی و آمار پزشکی قانونی


روحانی روز گذشته در یک نشست مطبوعاتی با وقاحت حیرت‌انگیز آمار جان باختگان اعتراضات آبانماه را انکار کرد و گفت: رسانه‌های خارجی عددهای عجیب غریبی را اعلام کردند، البته یک عددی را اول اعلام کردند، بعد بهشون چیزی گفته نشد، همینجور هی بردند بالا هر روز روزانه هی ۱۰۰نفر ۱۰۰نفر بردند بالا تا از ۱۰۰۰هم بهرحال عبور کرد….

روحانی در ادامه افزود: این‌که چند نفر کشته شدند این آمار در اختیار پزشکی قانون است. و اگر برای پزشکی قانونی همه ابعاد روشن است که قاعدتا در این مدت باید روشن باشد، آنها می‌توانند اعلام می‌کنند.

این در حالیست که رییس سازمان پزشکی قانونی امروز در پاسخ به روحانی گفت: آمار کشته ‎های آبان دست وزیر کشور است.

“عباس مسجدی آرانی” گفت: دولت باید این آمار را اعلام کند. ما نکته‌ای در این رابطه نداریم.

او در گفتگو با ایلنا ادامه داد: براساس مصوبه شورای امنیت ملی وظیفه دولت است که این آمار را اعلام کند.

رییس سازمان پزشکی قانونی خاطرنشان کرد: ما به مراجع ذیصلاح اعلام کردیم و هیچ وظیفه‌ای مبنی بر اعلام عمومی آن نداریم و همانطور که گفتم، در مصوبه شورای امنیت ملی که زیرمجموعه دولت است و وزیر کشور رییس آن است، مشخص شده است که چه کسی باید این آمار را اعلام کند.

مسجدی در پاسخ به این سوال که آیا افراد مجهول‌الهویه نیز در ارتباط با کشته شدگان آبان ماه وجود داشته است؟ خاطرنشان کرد: همه اطلاعات در اختیار شورای عالی امنیت ملی است. تمام اطلاعات در این رابطه را می‌توانید از آقای وزیر کشور سوال کنید.

هیچ جنایتی پنهان و هیچ قاتلی بی کیفر نمی ماند

منصور امان: رژیم ولایت فقیه به تدریج در حال شفاف سازی از سرنوشت دستگیرشدگان خیزش آبان است. مهران علی پور یکی از آخرین کسانی است که قصابان آقای خامنه ای وضعیت او را روشن کرده اند؛ پیکر شکنجه شده و بی جان این مُعترض جوان پس از ماه ها بی خبری به خانواده اش تحویل داده شده، همراه با این تهدید که پنهانی و در سُکوت به خاک سپرده شود.

شهید مهران علی پور یکی از هزاران مُعترض و جان به لب رسیده ای بود که دستگاه های نظامی و امنیتی ج.ا در جریان اعتراضهای آبان ماه به اسارت گرفتند و شُمار آنها تا پانزده هزار نفر تخمین زده شده است. حاکمان خونریز کشور همانگونه که در باره تعداد شهروندانی که به قتل رسانده اند، سکوت کرده اند، بُزدلانه از اعلام تعداد دستگیر شدگان و چگونگی وضعیت آنها نیز شانه خالی می کنند.

قتل تبهکارانه او علت این طفره روی را فاش می کند، همچنانکه پیکر خونین مُعترضانی که از رودخانه گرفته شد، در بیابان دور یا پُشت درب منزل پیدا شد، از آبگیر سدها به خُشکی آمد و بی نام نشان از سردخانه تحویل خانواده ها شد، به زبانی گویا از تلاش قاتلان برای ارتکاب جنایت در خاموشی و پنهان کردن دستهای آلوده به خون شان در پس پرده سیاه و ضخیمی از انکار، سردواندن و دُروغ حکایت می کند.

آقای خامنه ای و سپاه جلادان او بیهوده می پندارند که می توانند چیزی را از کسی پنهان کنند. بیش از سه دهه پیش که هنوز نه شاهراه اطلاعاتی اینترنت وجود داشت و نه شبکه های اجتماعی میلیونها انسان را در هر گوشه جهان به یکدیگر پیوند داده بود، آنها نتوانستند کُشتار هزاران زندانی سیاسی را مخفی نگه دارند؛ بدیهی ست که امروز تلاش در این جهت دیگر فقط آب در هاون کوبیدن نیست، بلکه به تمسخُر گرفتن خود نیز هست. تازه ترین نمونه، افشای شلیک موشک به هواپیمای مُسافربری اوکراین است؛ جنایتی که حاکمان ج.ا ابلهانه سعی در انکار آن داشتند.

ریشه فرار از اعلام تعداد شُهدا و اسیران و نیز تلاش برای ارتکاب جنایت در خفا، هراس از توده به پا خاسته و حسابرسی آن است. در همان حال که مردُم به گونه انبوه و در امواج پی در پی خشم و اعتراض خود را نسبت به شرایط کار و معاش خود و تحقیر و ستم ابراز می دارند، وحشیگری و جنایات حاکمیت چونان بنزینی است که بر آتش شُعله ور ریخته می شود.

“نظام” نسبت به عاقبت خود سخت بیمناک است و مهران علی پور، جوان کازرونی، شاهد دیگری است که این ترس را مُدلل می کند.

یک خبرنگار دیگر صداوسیما پناهنده شد+عکس


العربیه – یکی از خبرنگاران صداوسیمای جمهوری اسلامی که برای ماموریت به آلمان اعزام شده بود، با حضور در شبکه «ایران اینترنشنال»، اخباری که درباره پیوستن او به این شبکه منتشر شده بود را تایید کرد.

بر اساس گزارش پایگاه خبری تابناک، شبکه ایران اینترنشنال شب گذشته، گفت‌وگویی با «احمد صمدی»، خبرنگار اعزامی صداوسیمای ایران به آلمان منتشر کرد.

صمدی با حضور در استودیو این شبکه در لندن، درباره روابط ایران و ناتو سخن گفت.

بر اساس این گزارش، حضور صمدی در شبکه ایران اینترنشنال، همکاری خبرنگار صداوسیمای ایران را با این شبکه و احتمالا قطع همکاری او با تلوزیون ایران را تایید می‌کند.

سابقه این خبرنگار نشان می‌دهد که او پس از پایان ماموریت سه ساله‌اش در آلمان، درخواست یک سال مرخصی بدون حقوق می‌کند و در این کشور می‌ماند، سپس در این مدت امور شغلی و اقامتش را پیگیری می‌کند و بازنمی‌گردد و در حال حاضر نیز در لندن به سر می‌برد.

پیش از این نیز، نیرو‌های سابق از شبکه‌های مختلف از جمله شبکه‌های «بی‌بی‌سی فارسی و من‌وتو»، به شبکه ایران اینترنشنال پیوسته بودند.

تابناک در ادامه نوشت که صرفاً این خبرنگار اعزامی نبوده که بازنگشته و ظاهراً این اتفاق برای شماری دیگری از خبرنگاران صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز رخ داده اما این موضوع رسانه‌ای نشده است.

پیش از این امیر توحید فاضل، دبیر سیاسی، خبرنگار حوزه دولت و مجلس خبرگزاری موج نیز از تیم خبرنگاران همراه محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، جدا شد و در کشور سوئد درخواست پناهندگی داد.

مزدک میرزایی، گزارشگر باسابقه ورزشی در صداوسیمای ایران هم بعد از اینکه ماه‌ها در صداوسیما بدون آنتن و برنامه بود به بریتانیا مهاجرت کرد و به شبکه ایران اینترنشنال پیوست.

او که مدتی با صداوسیما دچار اختلاف شده بود و فعالیتی در گزارش‌ها و برنامه‌های ورزشی نداشت، تصمیم به مهاجرت گرفت.

مزدک میرزایی از نسل گزارشگران و مجریان فوتبالی است که با برنامه‌هایی مثل «فوتبال برتر» و «نود» و «گزارش ورزشی» همکاری داشت.

فیلم؛ حمله لباس‌شخصی‌های خامنه‌ای به دانشجویان

یکشنبه ۲۷ بهمن ۹۸ – بدنبال تجمع و شعارهای دانشجویان دانشگاه امیر کبیر علیه جمهوری اسلامی، ماموران لباس‌شخصی خامنه‌ای و حراست این دانشگاه به دانشجویان حمله کردند.

تظاهرات ضدحکومتی دانشجویان در تهران+فیلم


جمعی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر تهران روز یکشنبه ۲۷ بهمن (۱۶ فوریه) در محموطه دانشگاه تجمع کرده و علیه جمهوری اسلامی شعار دادند. (فیلم زیر)

دانشجویان شعارهایی در رابطه با انتخابات پیش روی مجلس خامنه ای سر داده و از جمله گفتند: «نه صندوق نه آرا، تحریم انتخابات ـ مردم درگیر فقرند، این‌ها تو فکر رأی‌اند»

در این شعارها به شلیک سپاه پاسداران به هواپیمای اوکراینی که از سوی جمهوری اسلامی “خطای انسانی” خوانده شد اشاره و گفته شده است: «خطای انسانی تویی، شلیک پنهانی تویی ـ سپاهی سپاهی، قاتل ما شمایی»

دانشجویان از جمله شعار می‌دادند: «آبان دی و خرداد، یادآور خون و بیداد ـ قربانی امنیت، پایان جمهوریت ـ بردند و شکستند و دریدند و تکاندند، عدالت کجایی»

در شبکه‌های اجتماعی همچنین خبرهایی از درگیری حراست دانشگاه با دانشجویان منتشر شده است.

گرمخانه بانوان، زندگی در جایی مثل مرده ها


خبرنگار روزنامه خراسان تجربه خود از یک شب زندگی در گرمخانه بانوان را روایت کرد: پاهایم زیر پتویی که با بحث و کشمکش غنیمت گرفته ام، یخ زده، با احتیاط کمی جابه جا می شوم تا بدون این که مهین از تخت یک نفره ای که با هم روی آن خوابیده ایم، سقوط کند، کمرم را از دیوار سرد سالن و میله های کفی تخت، جدا کنم، یکباره عبور حشراتی را احساس کردم؛ شپش ها از پتو بالا می آیند و از لای پلک هایم خودشان را به مردمک چشمم می رسانند، می خواهم جیغ بکشم اما حالت تهوع شدیدم اجازه نمی دهد، خم می شوم تا عق بزنم، ناگهان صورت ترسناک و چشم های وق زده «عشرت» به صورتم نزدیک می شود، پتویم را می خواهد، مقاومت می کنم، با مشت محکمی به دهانم می کوبد، خون از دهان و اشک از چشمانم سرازیر می شود. دندان هایم را از روی چانه و یقه ام جمع می کنم، مثل کوره گرم اند، در مشت می فشارمشان؛ «زری»، «عشرت» را کنار می زند و با دهان بی دندان و صدای تیزش به حال و روزم می خندد و می گوید: «دیگه دندون نداری بدبخت، قیافه ات عین معتادها شده، عمرا بذارن بری بیرون…»

پتو را با خودش می برد، سرما هر لحظه بیشتر و بیشتر می شود، ضربان قلبم سنگین و سنگین تر، نفسم بند آمده، یقه ام را چنگ می زنم اما از هوا خبری نیست، یک باره از خواب می پرم! با وحشت دستم را روی دهانم می گذارم، دندان هایم سرجایشان است و از بوی گندی که در مشامم پیچیده، می فهمم پتو هم دارم. خوابم چنان به واقعیت نزدیک است که زمان می برد تا متوجه شوم همه آن اتفاقات در خواب بوده است. همه زن ها خوابیده اند، به جز چند پیرزن که یا از درد می نالند یا با حیرت به گوشه ای از سالن خیره اند و این همه تنهایی خود را باور نمی کنند.

به فکر فرو می روم، کلی سوال در ذهنم شکل می گیرد؛ این که برای مسئولان و متولیان ناراحت کننده نیست که یک مادر محتاج که برای سیر کردن بچه هایش دست فروشی می کرده، چرا باید بین معتادها بخوابد؟ چرا برای مسئولان دردآور نیست که پیرزنی از تخت کنار او، جیغ می زند که چای به او نرسیده تا سرمای شبانه روزی گرمخانه را از جانش بشوید و ببرد؟ چرا… چرا خبری از مشاوره و حضور روانکاوها در این مراکز نیست؟ چرا برای توانمندکردن افرادی که به عنوان دست فروش و متکدی به این جا آورده شده اند، فکری نمی شود تا دوباره این چرخه تکرار و تکرار نشود؟ چرا این جا فقط و صرفا یک سقف است و به این همه اقداماتی که می توان برای بهبود وضعیت افراد انجام داد، توجهی نمی شود؟

فیلم؛ اعتراض دانشجویان به حضور صدا وسیما

اعتراض دانشجویان دانشگاه_علامه به حضور دوربین و عوامل صدا وسیما در این دانشگاه

فیلم؛ صدای بع بع گوسفند عمر را زیاد میکند

فیلم؛ گوشه ای از جنایاتی که در حق زنان ایران..

زنان قربانی اسیدپاشی در جمهوری اسلامی

نماد گوشه ای از جنایاتی که در حق زنان ایرانی اعمال می شود و مسکوت میماند

فیلم؛ بعد از خمینی، سلیمانی مقوایی هم رسید

پرده برداری از سلیمانی مقوایی در نوار مرزی جنوب لبنان در حالی که به اسراییل اشاره می‌کنه …

شش عنصر حیاتی در دنیا که رو به اتمام است

ما تقریباً تمام منابع ارزشمند زمین را از دست داده‌ایم و خبر نداریم.

به گزارش بی بی سی، شاید در مورد کمبود آب و نفت و زنبور‌های عسل چیزهایی شنیده باشید اما منابع و چیزهای دیگری هم هست که در حال تمام شدن هستند یا فقط به دلیل مدیریت نادرست دیگر وجود نخواهند داشت و نبود آنها بر تمام عرصه‌های زندگی ما اثر خواهد گذاشت.و این هم شش موردی که ممکن است از آن بی‌خبر باشید.

۱. جا در مدار زمین
تا سال ۲۰۱۹ حدود ۵۰۰ هزار وسیله در مدار زمین قرار دارد که فقط حدود ۲۰۰۰ تای آنها کار می‌کند و فعال هستند، ماهواره‌هایی که ما هرروزه برای ارتباطات و راهیابی و تماشای برنامه‌های مورد‌علاقه‌مان استفاده می‌کنیم. باقی چیزها بقایای موشک‌ها و سفینه‌های فضایی و چیزهای دیگری هستند که با مدار زمین برخورد کرده‌اند.خوب مشکل کجاست؟ این ۵۰۰ هزار فقط تعداد چیزهایی است که قابل رهگیری است و هر روز مقداری به آن اضافه می‌شود.با پیشرفت فناوری، فرستادن و پرتاب اشیا مختلف به مدار زمین آسان و آسان‌تر می‌شود.
هرچند معمولاً پرتاب اشیا به مدار زمین خبر خوبی برای ما انسان‌ها تلقی می‌شود اما هیچ مقرراتی برای این اشیا‌ء که بالای سیارهٔ ما به هم برخورد ‌کنند، وجود ندارد و هیچ سامانه‌ای هم برای جمع‌‌آوری اجزا و خرده‌ها و بقایای این ابزار‌ها و وسایل وجود ندارد و آنها در مدار زمین جمع و روی هم انباشته می‌شوند.هر چه مدار زمین شلوغ‌تر شود، احتمال اینکه این اشیاء با هم برخورد کنند بیشتر می‌شود و در نتیجه به شبکه‌هایی که ما برای راهیابی به آنها نیاز داریم و تلفن‌هایی ما را به هم وصل می‌کند و سامانه‌های پیگیری وضعیت هوا آسیب جدی وارد خواهد شد.هم‌چنان تلاش‌های بسیاری برای حل این مسئله در جریان است اما هنوز راه‌حلی پیدا نشده است.

۲. شن
لابد فکر می‌کنید دیگر این یکی امکان ندارد، چطور ممکن است ما دچار کمبود شن باشیم وقتی تمام ساحل‌ها و صحرا‌ها پر از شن است؟حقیقت این است که بنا به گزارش سازمان ملل، شن و هم‌چنین سنگریزه، یکی از بیشترین میزان مادهٔ جامد موجود روی زمین است و ما با سرعتی خیلی بیشتر از سرعت بازتولید طبیعی آن در حال مصرف آن هستیم.هزاران سال طول می‌کشد تا شن بر اثر فرسایش تولید شود و هرروزه در ساختمان‌سازی، احیای خاک و تصفیهٔ آب و حتی در ساخت شیشهٔ منازل و تلفن‌های همراه از شن استفاده می‌شود.
کمبود و از بین رفتن شن، زیست‌بوم‌های آسیب‌پذیر را تهدید می‌کند، برای نظارت جهانی بر تنظیم میزان مصرف روزافزون این منبع به‌شدت آسیب‌پذیر، تلاش‌ها و درخواست‌های مختلفی شده است.

۳. هلیوم
هلیوم نه فقط در بادکنک‌ها بلکه در دستگاه‌های تصویر‌برداری تشخیص پزشکی هم کاربردی حیاتی دارد.شاید این بار اگر بادکنک پر‌شده از گاز هلیوم را در مهمانی‌ها هوا کنید، احساس گناه کنید.گاز هلیوم هم یکی از منابع محدود زمین است که از لایه‌های عمیق زیر زمین استخراج می‌شود و شاید فقط به اندازهٔ مصرف چند دههٔ دیگر باقی مانده باشد.بعضی برآورد می‌کنند که فقط بین ۳۰ تا ۵۰ سال دیگر منابع این گاز باقی بمانند.ممکن است فکر کنید این گاز فقط برای شادی و خوشحالی جشن تولد بچه‌ها کاربرد دارد اما هلیوم کاربرد مهم پزشکی هم دارد: خنک کردن مغناطیس‌های دستگاه‌های ام‌آر‌آی.و این دستگاه‌ها انقلابی در تشخیص و درمان سرطان و صدمات مغزی و نخاعی به وجود آورده‌اند.

۴. موز
ویرانشهر نه‌چندان دور ما در آینده احتمالاً کمترین مشکلش نبود اسموتی و شیر‌موز خواهد بود.بیشتر موز جهان که به فروش می‌رسد در معرض تهدید بیماری قارچی پاناماست.بیشتر موز‌هایی که در جهان مصرف می‌شود گونهٔ «موز کاوندیش» است که از یک درخت تولید می‌شوند و چون همهٔ گونه‌ها شبیه یکدیگر هستند، بیماری پاناما می‌تواند به سرعت در تمام گونه‌های موز شیوع پیدا کند.این اتفاق چندین سال پیش هم افتاده است؛ در حدود سال ۱۹۵۰ بیماری مشابهی تمام محصول موز جهان را از بین برد و کشاورزان را واداشت تا از گونهٔ «گروس میشل» به گونهٔ «کاوندیش» روی بیاورند.پژوهشگران در تلاشند تا گونه‌های مقاوم‌تری در برابر حملات بیماری‌های قارچی تولید کنند که در عین‌حال خوشمزه هم باشند.

۵. خاک
اگرچه منابع خاک جهان ناگهان به پایان نخواهد رسید اما ما چنان از منابع خاک زمین بد استفاده می‌کنیم که نیاز به توجه و مراقبت دارد.خاک سطحی خارجی‌ترین لایهٔ خاک است که گیاهان بیشترین مواد حیاتی مورد نیاز خود را از آن تأمین می‌کنند.’صندوق جهانی طبیعت’ که یک اتحادیهٔ غیردولتی و بین‌المللی برای حفاظت از محیط زیست است، برآورد کرده است که حدود نیمی از خاک سطحی جهان در طول ۱۵۰ سال گذشته از بین رفته است و حدود ۵۰۰ سال طول می‌کشد که فقط ۲،۵ سانتی‌متر خاک سطحی به طور طبیعی ساخته شود.فرسایش، کشاورزی فشرده، جنگل‌زدایی و گرمایش زمین همه در نابودی خاک سطحی زمین نقش دارند، خاکی که بیشترین حجم تولید محصولات خوراکی در جهان وابسته به آن است.آیا درختان می‌توانند جهان را نجات دهند؟

۶. فسفر
در آینده‌‌‌ای نه‌چندان دور ممکن است نتوانید کبریت بکشید، اگر منابع محدود فسفر در جهان تمام شود.در نگاه اول ممکن است فکر کنید فسفر هیچ نقشی در زندگی روزانه‌ٔ ما ندارد.اما فسفر نه فقط از لحاظ بیولوژیکی در ساختمان دی‌ان‌ای انسان نقش حیاتی دارد بلکه یکی از انواع کود‌های مؤثر کشاورزی است که هیچ جانشینی برای آن هنوز یافت نشده است.اکنون فسفر به جای اینکه با فضولات جانوری و گیاهی به خاک برگردد بیشتر اوقات همراه با محصولات به شهر‌ها برده می‌شود و در نهایت از طریق شبکه‌های فاضلاب به دریا‌ها ریخته می‌شود.

با ادامهٔ جریان امور به این صورت که هست، برآورد می‌شود که منابع فسفر موجود در جهان بین ۳۵ تا حداکثر ۴۰۰ سال دیگر باقی بماند و بعد از آن همهٔ ما حتماً گرسنه خواهیم ماند.