Previous Next

بازگشایی کریدور لاچین؛ امیدی برای صلح یا آرامشی پیش از جنگ؟

بعد از نزدیک به ۹ ماه انسداد مرز قره‌باغ کوهستانی با ارمنستان از سوی آذربایجان، باکو موقتا راهی برای ارسال کمک‌های بشردوستانه به ارمنستان باز کرد. ظاهرا بین دو کشور توافقی برای ارسال کمک‌های بشردوستانه صورت گرفته است.سایت تاگس‌شاو متعلق به شبکه سراسری تلویزیون آلمان در گزارشی به موضوع بازگشایی موقت و محدود مرز بین ارمنستان و آذربایجان در کوه‌های قره‌باغ پرداخته است.

ظاهرا از روز یک‌شنبه ۱۰ سپتامبر اجناس کمکی می‌توانند از قره‌باغ کوهستانی به سمت ارمنستان ارسال شوند؛ این منطقه در تصرف آذربایجان است اما ساکنان آن ارمنی هستند.

باکو از حدود ۹ ماه پیش این مسیر را بلوکه کرده و در هفته‌های اخیر هرچه بیشتر جلوی عبور کاروان‌های اجناس به ارمنستان را گرفت به طوری که نان در برخی مناطق ارمنستان جیره‌بندی شد.

حال ‌ظاهرا توافقی با دخالت و میانجی‌گری صلیب سرخ بین دو کشور صورت گرفته است. این خبر را کارشناس امنیتی ارمنی، ریچارد گیراگوزیان به تاگس‌شاو گفته است. او همچنین اخبار رسانه‌های آذربایجان و ارمنستان را مبنی بر اینکه اجناس کمکی از هردو سو به منطقه رسیده‌اند، تایید کرده است.

بیشتر بخوانید: درگیری مرزی در آستانه دیدار سران آذربایجان و ارمنستان

صلیب سرخ روسیه اجناس کمکی را از قسمت آذربایجان به منطقه قره‌باغ کوهستانی برده است. در شبکه‌های اجتماعی همچنین تصاویری از کاروان اجناس در باکو، پایتخت آذربایجان منتشر شده است.

بیشتر بخوانید: ارمنستان از یک توافق جدید آتش‌بس با آذربایجان خبر داد

در مقابل ظاهرا کریدور لاچین که تنها مسیر اتصال بین قره‌باغ کوهستانی و ارمنستان است بازگشایی شده است. صلیب سرخ جهانی و نیروهای مستقر در این منطقه دوباره می‌توانند در این مسیر رفت و آمد کنند.

آذربایجان اصرار دارد که نیازهای ارامنه ساکن قره باغ کوهستانی را خود تامین کند. ارمنستان اما بیم آن دارد که استقلال خود را از دست بدهد و به آذربایجان وابسته شود. به همین دلیل ارمنستان یک کاروان کمکی حامل ۴۰ تن آرد را که به شدت در ارمنستان مورد نیاز است و از سوی هلال احمر آذربایجان ارسال شده بود بلوکه کرد چرا که بیم داشت منجر به لشگرکشی نیروهای آذربایجان به این کشور شود.

تشدید تنش در هفته‌های اخیر

در هفته‌های اخیر تنش میان آذربایجان و ارمنستان دوباره بالا گرفت. جمهوری آذربایجان روز شنبه اعلام کرد که نیروهای ارمنستان در طول شب گذشته به سوی نیروهای این کشور تیراندازی کرده‌اند و در جواب هم یگان‌های ارتش آذربایجان “اقدامات تلافی‌جویانه” انجام داده‌‌اند. این در حالی است که ارمنستان اتهامات وارده به خود را تکذیب کرده است.

هم‌زمان تصاویر و ویدیوهای منتشرشده از ارمنستان نشان می‌داد که صف‌های طولانی مقابل نانوایی‌ها ایجاد شده و به دلیل کمبود بنزین خیابان‌ها از خودروها خالی هستند.

همچنین برق و گاز به طور مرتب قطع می‌شود. به دلیل نبود چشم‌انداز برای برون‌رفت از این بحران، آرائیک هاروتیونیان، رئیس قبلی منطقه قره‌باغ روز اول سپتامبر استعفا داد و پارلمان جدایی‌طلب قره‌باغ روز شنبه (نهم سپتامبر) یک افسر نظامی به نام ساموئل شهرامانیان را به عنوان رئیس جدید خود انتخاب کرد.

وزارت امور خارجه آذربایجان، رهبری ارمنی‌ قره‌باغ را “رژیم جدایی‌طلب دست نشانده” خواند و در بیانیه‌ای اعلام کرد که این رای غیرقانونی است. در این بیانیه آمده است: «تنها راه دستیابی به صلح و ثبات در منطقه، خروج بی‌قید و شرط و کامل نیروهای مسلح ارمنستان از منطقه قره‌باغ آذربایجان و انحلال رژیم دست نشانده است.»

بیشتر بخوانید: شولتس و مکرون در بحران قره‌باغ میانجگیری می‌کنند

وزارت امور خارجه جمهوری آذربایجان این رای را “نقض فاحش” قانون اساسی این کشور و “ضربه جدی به تلاش‌های عادی‌سازی در منطقه” خواند.

پس از آنکه هیأت ویژه اتحادیه اروپا به منطقه رفت و پاشینیان،‌ نخست‌وزیر ارمنستان روز شنبه با رهبران فرانسه، آلمان، و کشورهای همسایه خود یعنی ایران و گرجستان و همچنین با آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده گفت‌وگوهای تلفنی داشت و توجه جهانیان را به تجمع گسترده نیروهای آذربایجان در منطقه قره باغ کوهستانی جلب کرد، کشورها تلاش‌های دیپلماتیک خود را افزایش دادند.

آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا با الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان نیز تلفنی گفت‌وگو کرد.

نقش ایران

سایت تاگس‌شاو به نقش ایران در این میان اشاره کرده و نوشته است که همسایه جنوبی آذربایجان و ارمنستان بار دیگر تهدیداتش را تکرار کرده و گفته نمی‌توان در مقابل این تحرکات که آذربایجان مرزها را جابه جا می‌کند و ارتباط میان ایران و ارمنستان را بلوکه کرده، ساکت نشست.

تاگس شاو توییتی از محمد مرندی، عضو تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران به انگلیسی را بازنشر کرده که او در آن می‌گوید: «ایران همواره از احیای حاکمیت کامل جمهوری آذربایجان و همچنین احترام کامل به حقوق شهروندان ارمنی‌اش حمایت کرده است. با این حال، ایران هیچ تلاشی برای تضعیف حاکمیت ارمنستان را تحمل نخواهد کرد. راه‌های ایران به ایروان مسدود نخواهد شد.»

روز شنبه ۱۸ شهریور نیز ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی با پاشینیان همتای ارمنی خود درباره تنش‌های اخیر میان ارمنستان و آذربایجان تلفنی گفت‌وگو کرد. خبرگزاری تسنیم گزارش داد که رئیسی ضمن اعلام مجدد مخالفت جدی با هرگونه تشنج و نیز تغییر در مرزهای تاریخی منطقه به عنوان خط قرمز خود، بر آمادگی برای ایفای نقش موثر در جلوگیری از درگیری جدید و هرگونه تغییر در ژئوپلتیک منطقه تاکید کرد.

هم زمان خبرگزاری ایسنا به نقل از وبگاه وزارت دفاع جمهوری آذربایجان اعلام کرد ذاکر حسن‌اف، وزیر دفاع جمهوری آذربایجان روز شنبه از هیات نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به ریاست سرتیپ محمد احدی استقبال کرد.

وزیر دفاع آذربایجان در این دیدار گفت: «برخی اقدامات تحریک‌آمیز از سوی نیروهای مسلح ارمنستان و گسیل غیرقانونی یگان‌های مسلح ارمنستان در منطقه آذربایجان، محل استقرار موقت صلح‌بانان روسیه، افزایش یافته است و این تحریکات توسط یگان‌های ارتش جمهوری آذربایجان فورا و قاطعانه سرکوب شدند.»

روگردانی ارمنستان از روسیه

ایران و هند هم‌پیمانان ارمنستان هستند. در ماه‌های اخیر گزارش‌های متعددی منتشر شد مبنی بر اینکه هند، اسلحه به ارمنستان ارسال کرده است. روسیه نیز تا کنون مهمترین صادرکننده اسلحه به ارمنستان و یک قدرت حمایت‌کننده برای این کشور بود.

اما در طول جنگ سال ۲۰۲۰، رهبری روسیه با عدم دخالت نظامی خود تا ماه‌ها به آذربایجان اجازه داد تا جنگ را پیش برد و تنها زمانی که تهدید اخراج همه ارامنه از قره‌باغ کوهستانی در نوامبر آن سال جدی شد، روسیه آتش‌بس را اجرا و نیروهای حافظ صلح را در قره باغ کوهستانی مستقر کرد.

در مقابل سرخوردگی ارمنی‌ها، روسیه و کشورهای هم‌پیمانش در سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی CSTO همچنان از حمایت ارمنستان سرباز زدند تا آذربایجان در بهار ۲۰۲۱ به ارمنستان حمله نظامی کرد.

سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) در ۱۵ مه ۱۹۹۲ با حضور کشورهای ارمنستان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان و روسیه در چارچوب جامعه کشورهای مستقل مشترک‌المنافع در تاشکند شکل گرفت. آذربایجان در سپتامبر ۱۹۹۳ و گرجستان و بلاروس در دسامبر آن سال به این پیمان پیوستند. پیمان در ۲۰ آوریل ۱۹۹۴ رسماً آغاز به کار کرد.

در روزهای اخیر دولت ارمنستان شروع به ارسال سیگنا‌ل‌هایی علیه روسیه کرده است. به عنوان مثال از فرستادن نیرو برای شرکت در مانور نظامی سازمان پیمان امنیت دسته جمعی CSTO خودداری کرد و به جای آن نیروهایش در یک مانور گروه‌های حافظ صلح با ارتش آمریکا شرکت کردند.

علاوه بر آن ارمنستان برای اولین بار پس از تجاوز نظامی روسیه به اوکراین کمک‌های بشردوستانه به اوکراین ارسال کرد. همچنین انتظار می‌رود پارلمان ارمنستان به زودی سندی را برای به رسمیت شناختن دادگاه کیفری بین‌المللی لاهه تصویب کند. در این صورت ارمنستان موظف می‌شود حکم جلبی را که این دادگاه برای پوتین صادر کرده در صورت سفر پوتین به ارمنستان اجرایی کند.

همه اینها با انتقاد شدید ایروان از بی‌عملی روسیه همراه بوده است. در مقابل مسکو نیز اتهاماتی را متوجه ایروان کرده است. سخنگوی پوتین، دمیتری پسکوف تاکید کرده که روسیه همچنان در قفقاز جنوبی حضور خواهد داشت و برای ثبات این منطقه تلاش خواهد کرد.

این واقعیت که صلیب سرخ روسیه اکنون در توافق انجام‌شده برای ارسال کمک‌های بشردوستانه میان ارمنستان و آذربایجان مشارکت دارد، می‌تواند نشان‌دهنده تلاش‌های مسکو برای فعال‌تر شدن دوباره در قفقاز جنوبی در کنار ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا باشد.

اگر این توافق برای بازگشایی مسیر منتهی به کوهستان قره‌باغ از سوی هردو طرف حفظ شود، می‌تواند انگیزه جدیدی برای مذاکرات صلحی باشد که در سطوح مختلف در جریان است. ولی اگر این توافق حفظ نشود می‌تواند به یک تنش نظامی دیگر و بیرون راندن ارمنستان از قره‌باغ منجر شود.

جنگ اوکراین تا کنون برای آلمان چقدر هزینه داشته است؟

دولت آلمان با وجود اوضاع نامناسب اقتصادی قصد ندارد سال آینده در بودجه دفاعی و کمک به اوکراین صرفه‌جویی کند. طی ۱۸ ماه اخیر آلمان در ردیف معدود کشورها با بیشترین کمک‌های نظامی و مالی به اوکراین قرار داشته است.آلمان، به عنوان بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی اتحادیه اروپا هنوز معضلات ناشی از پاندمی کرونا را پشت سر نگذاشته بود که تجاوز نظامی روسیه به اوکراین در ۲۴ فوریه سال ۲۰۲۲ آغاز شد.

رشد اقتصادی آلمان از برآوردهای ابتدای امسال نیز کمتر خواهد بود و دولت فدرال قصد دارد با این وجود در سال ۲۰۲۴ بدهی جدید بالا نیاورد و کسری بودجه را با صرف‌جویی چند ده میلیاردی جبران کند.

جنگ اوکراین که پیامدهای منفی آن بر اقتصاد آلمان کاملا مشهود است همچنان ادامه دارد و به نظر می‌رسد شهروندان آلمانی هم به نوعی به تداوم آن عادت کرده‌اند.

جنگ اوکراین، یک واقعیت ناگزیر؟

در یک نظرسنجی کانال یک تلویزیون آلمان (ARD) در اواخر ماه گذشته فقط ۹ درصد پرسش‌شوندگان جنگ اوکراین را از عاجل‌ترین معضلاتی دانسته‌اند که سیاستمداران باید با آن مقابله کنند. این نسبت در ماه آوریل ۲۵ درصد بود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در این میان جنگ اوکراین برای سیاست پیش از هر چیز یک “واقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک” است که باید با پیامدهای آن مواجه شد.

روبرت هابک، وزیر اقتصاد دولت فدرال آلمان به تازگی گفته است: «بسیاری از معضلاتی که ما اکنون داریم همچنان به شکل آشکاری در ارتباط با آشفتگی‌های ناشی از جنگ تجاوزکارانه وحشتناک پوتین علیه اوکراین قرار دارند.»

در نخستین هفته بررسی لایحه بودجه سال ۲۰۲۴ در پارلمان فدرال آلمان (بوندس‌تاگ) هابک نیز باید مانند دیگر وزیران دولت اولاف شولتس نحوه هزینه‌کرد وزارت‌خانه تحت مسئولیتش را توضیح می‌داد.

۳۰ میلیارد یورو صرفه‌جویی با ادامه کمک به اوکراین

طرح پیشنهادی بودجه را کریستیان لیندنر، وزیر دارایی دولت ائتلافی فدرال از حزب دموکرات‌های آزاد تنظیم کرده که طرفدار صرفه‌جویی شدید و به صفر رساندن کسری بودجه است.

در لایحه بودجه پیش‌بینی شده تمام بخش‌های دولت در سال آینده در مجموع و به نسبت سال جاری حدود ۳۰ میلیارد یورو صرفه‌جویی کنند.

این صرفه‌جویی شامل بودجه دفاعی نمی‌شود و کمک‌های حمایتی به اوکراین در سال آینده نیز نباید به هیچ وجه کاهش یابد.

وزیر دارایی در سخنرانی خود در بوندس‌تاگ تاکید کرد کمک به اوکراین در جهت “منافع سیاسی اساسی خود ما” است و آلمان در آنجا برای صلح و آزادی در سرتاسر اروپا می‌جنگند.

۲۲ میلیارد یورو هزینه حمایت از اوکراین

کمک‌های حمایتی مستقیم آلمان به اوکراین از ابتدای جنگ تا ماه ژوئیه امسال حدود ۲۲ میلیارد یورو بوده است. به این کمک‌ها باید هزینه پذیرش بیش از یک میلیون آواره و مهاجر اوکراینی را نیز اضافه کرد که پس از جنگ به آلمان پناه آوردند.

سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه‌ای هزینه میزبانی از هر پناهجو در سال را ۱۱ هزار و ۳۰۰ یورو برآورد می‌کند که در آلمان به طور عمده توسط دولت‌های ایالتی تامین می‌شود.

تجاوز نظامی روسیه به اوکراین برای آلمان و دیگر حامیان غربی کی‌یف هزینه‌های غیرمستقیم و پنهان دیگری نیز داشته که مشخص‌ترین آنها افزایش بودجه نظامی و دفاعی است.

بودجه ۱۰۰ میلیارد یورویی برای ارتش

شولتس، صدراعظم آلمان در ابتدای جنگ اوکراین از اختصاص یک صندوق ویژه ۱۰۰ میلیارد یورویی به ارتش این کشور طی چند سال خبر داد و اعلام کرد که از این پس ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی صرف بودجه دفاعی می‌شود.

شولتس در نشست بررسی بودجه در بوندس‌تاگ گفت مشخص است که منابع صندوق ویژه تا سال ۲۰۲۷ هزینه می‌شود و از هم اکنون آشکار است که برای سال بعد از آن باید ۲۵ یا حتی ۳۰ میلیارد یورو بودجه برای ارتش در نظر گرفته شود.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

دولت آلمان پس از جنگ اوکراین برای قطع وابستگی به واردات انرژی از روسیه نیز متحمل هزینه‌های سنگینی شده که میزان آن ده‌ها میلیارد یورو برآورد می‌شود.

مشخص کردن هزینه‌های غیرمستقیم جنگ برای آلمان کار ساده‌ای نیست. دولت برای کمک به صنایع که اغلب مصرف انرژی بالایی دارند مجبور شده سوبسیدهای هنگفتی بپردازد که بخشی از آنها از طریق وام و استقراض تامین شده است.

دولت آلمان برای وام‌هایی که دریافت کرده باید سال آینده ۳۷ میلیارد یورو پرداخت کند و این میزان حدود ده برابر بدهی بازدپرداخت شده در سال ۲۰۲۱ است.

فاشیسم، بوسه‌ای بر لب و دشنه‌ای در قلب؛ حاشیه‌ای بر «زندگی ‌و سرنوشت» اثرِ واسیلی گروسمن

هرمز دیّار

می‌توان ‌شهرهای بزرگِ با خاک یکسان‌شده (از جنگ) را از نو برپا کرد؛ اما هیچ قدرتی در جهان نمی‌تواند مژگانِ ظریفِ چشمِ کودکی جان‌باخته را بلند کند.[1] (واسیلی گروسمن)

 

کم‌شمارند نویسندگان بزرگی که بی‌درنگ به رخدادهایِ سترگ و تکان‌دهنده‌ی جهان‌ واکنش نشان ‌دهند و آن را در پیکر رمان درآورند. به‌طور معمول، مدتی کم‌یابیش بلند باید سپری شود؛ غبار حوادث فروبنشیند و آنگاه نویسنده از دوردست، ستیغ تا دامنه‌ی ماجرا را فرا چشم بیند، قلم به کف گیرد و حماسه‌ی خود را بنگارد؛ چنان‌که تولستوی، جنگ ‌و صلح را نیم‌ سده پس از تهاجم ناپلئون به روسیه به ‌روی کاغذ آورد. گروسمن اما استثنایی بر این قاعده بود؛ او تنها چند ماه پس از پایان نبرد استالینگراد، به کار نوشتنِ رمان برای آرمانی عادلانه[2]، در شرح این نبرد خونین، همت گمارد. جهان ادبی، بخت بلندی داشت که یکی از نویسندگانِ زبده‌ی سده‌ی بیستم، در قالب یک خبرنگار، شاهد عینی یکی از سرنوشت‌سازترین نبردهای جهان در جبهه‌ی شرقی بود.

واسیلی گروسمن در ۱۲ دسامبر ۱۹۰۵ در بردیچف، شهر کوچکی در غرب کی‌یف، به دنیا آمد. بردیچف موطن یکی از بزرگ‌ترین جوامع یهودی بود و یهودستیزان آن را «پایتخت یهود» می‌نامیدند.[3] بسیاری از ویژگی‌های «داوید» پسرک یهودی در رمان زندگی ‌و سرنوشت، جزئیاتِ کودکیِ خودِ گروسمن را در بردیچف باز می‌تاباند.[4] پدر و مادر واسیلی، یهودی بودند اما نه پایبند آداب ‌و رسوم آن. از همین رو واسیلی را به نام یهودی‌اش، یوسف، صدا نمی‌زدند. واسیلی هیچ‌گاه زبان ییدیش را، که زبان اکثریت قریب‌به‌اتفاق یهودیان بردیچف بود، نیاموخت. مادرش اما در سپتامبر ۱۹۴۱ در قتل عام یهودیان در بردیچف همراه با ۲۰ هزار یهودی دیگر به قتل رسید.[5]

واسیلی بخشی از دوران کودکی‌اش را به‌همراه مادر در سوئیس، احتمالاً ژنو، به‌سر برد. مادرش زبان فرانسوی تدریس می‌کرد. واسیلی از سال ۱۹۱۴ تا سال ۱۹۱۹ در دبیرستانی در کی‌یف درس خواند و از سال ۱۹۲۴ تا سال ۱۹۲۹ در دانشگاه دولتی مسکو به تحصیل شیمی پرداخت. پس از فراغت از دانشگاه، گروسمن به ناحیه‌ی صنعتی دونباس نقل مکان کرد و در معادن آنجا ناظرِ ایمنی بود و هم‌زمان در موسسه‌ی طب، شیمی درس می‌داد. مقارن با همین ایام بود که گروسمن به نویسندگی نیز رو آورد. با وجود این، مطالعات علمی همچنان بر شیوه‌ی نگارش او پرتو می‌افکند. علاقه‌ی او به علم از نخستین داستان‌هایش به‌خوبی پیداست. چنان‌که «کولیا» قهرمان نوجوانِ داستانِ «چهار روز» (Four Days) اعجوبه‌ای است که کتاب‌های فیزیک‌ نظری، ریاضیات و شیمی را می‌بلعد. خودِ گروسمنِ جوان، ر‌ؤیای تولید پروتئین مصنوعی و تبدیل‌شدن به یک دانشمند برجسته را در سر می‌پروراند؛ با آنکه این امر مستلزم دور زدن محدودیت‌های تحصیلی و حرفه‌ای برای یهودیان در امپراتوری روسیه بود.

همین اشتیاق او به علوم مدرن بود که سرانجام سبب شد تا قهرمانِ اثر دوگانه‌ی خود را در پیکر یک فیزیکدان هسته‌ای مجسم سازد. ویکتور اشتروم، که در هر دو کتاب برای آرمانی عادلانه و زندگی ‌و سرنوشت نقش اصلی را ایفا می‌کند، فیزیک‌دان و عضو فرهنگستان علوم است. با این حال، ویکتور اشتروم، به‌طور کامل، آفریده‌ی قلم گروسمن نبود. پیشتر یک فیزیک‌دان هسته‌ایِ یهودی به نام اشتروم وجود داشت که از قضا معاصر گروسمن و در زمره‌ی دوستان او بود.[6] البته سرنوشت لف یاکولِویچ اشتروم (۱۹۳۶-۱۸۹۰) بسیار غم‌انگیزتر از همنام ادبی او بود. اشترومِ واقعی، رئیس گروه فیزیک نظریِ دانشگاه کی‌یف بود. در اوایل دهه‌ی ۱۹۲۰، او نظریه‌ی ذراتِ تندروتر از نور را صورت‌بندی کرد. با این حال، در خلال پاکسازیِ بزرگ استالین، به‌عنوان یک تروتسکیست و «دشمن مردم» بازداشت و سپس اعدام شد. مطالعات پیشگامانه‌ی او در فیزیک هسته‌ای از کتابخانه‌های شوروی حذف و نابود شد. با وجود این، برخی از جزوات اشتروم در غرب باقی ماند و در سال ۲۰۱۲ گروهی از نویسندگانِ «تاریخ علم در اوکراین و روسیه» زندگی‌نامه‌ی او را بازسازی کردند. دقیقاً در همان روزها بود که فیزیک‌دانی به نام باریس بولوتوفسکی احتمال داد که لف اشتروم، الهام‌بخش گروسمن در پردازش شخصیت اصلی داستانش بوده است.

گروسمن، نخستین بار، نام این دانشمند قربانی را در رمان برای آرمانی عادلانهزنده کرد. این رمان در سال ۱۹۵۲، زمانی که استالین هنوز زنده بود، از چاپ بیرون آمد و بعدها همین رمان به نخستین قسمت از رمان زندگی ‌و سرنوشت بدل شد. در آن زمان ویراستاران کتاب هرگز به رابطه‌ی قهرمان کتاب با فیزیک‌دانِ اعدام‌شده پی نبردند. آنها فقط به یهودی‌بودنِ اشترومِ حاضر در داستان، معترض شدند. این رمان، پس از جنگ جهانی دوم و در دوره‌ی یهودستیزی استالین منتشر می‌شد و نام اشتروم، به‌تنهایی، می‌توانست تن ویراستاران را بلرزاند. با این همه و به‌رغم ‌فشارهای سانسورچی‌ها، گروسمن بر موضع خود پا فشرد و اشتروم در کتاب باقی ماند.

اما این پایان کار نبود. گروسمن در کتاب زندگی ‌و سرنوشت، تنها به فیزیک‌دان‌بودنِ قهرمانِ رمان بسنده نکرد. حالا استالین درگذشته بود و او می‌توانست پا را قدری بیشتر از گلیم خود درازتر کند. او در این کتاب ــ که کار نگارش آن در ۱۹۶۲ پایان گرفت ــ برای نخستین بار، میانِ اصول فاشیسم و قوانین حاکم بر فیزیک‌ مدرن، «شباهتی وحشت‌بار» یافت و نوشت:

فاشیسم، مفهوم فردیتِ جداگانه، یعنی مفهوم «انسانِ واحد» را رد می‌کند و تنها از طریقِ توده‌های گسترده عمل می‌نماید. از سوی دیگر، فیزیک معاصر در مورد احتمالِ بیشتر یا کمترِ رخدادهایی بحث می‌کند که در این یا آن توده‌ از ذرات منفرد اتفاق می‌افتد. مگر نه این است که سازوکارِ وحشت‌‌بارِ فاشیسم نیز بر قانونِ سیاستِ کوانتومی و سیاستِ احتمالات استوار است؟

فکر نابودساختنِ کاملِ بخشی از بشریت و اقلیت‌های ملی یا نژادی از آنجا در ذهن گردانندگان فاشیسم پدید آمد که احتمال بروز مخالفت یا مقاومت آشکار یا پنهان در این گروه‌ها بیش از دیگران بود. این است سازوکارِ احتمالات و توده‌های انسانی.[7]

با این حال، گروسمن، همین اتکای فاشیسم به «توده‌ها» و «قانون احتمالات» را اساسِ خودفروپاشی آن می‌داند:

فاشیسم، درست به آن سبب محکوم به نابودی است که به فکر افتاده است قوانین حاکم بر اتم‌ها یا ناظر بر قلوه‌سنگ‌ها را به انسان‌ها تعمیم دهد.[8]

در آن روزگار، همسانیِ نظام‌های فاشیستی و پیرویِ حکومت‌های تمامیت‌خواه از اصولی یکسان، مسئله‌ای نو بود. چاپ‌های نخست تا سوم خاستگاه‌های توتالیتاریسم هانا آرنت، پیشتاز نظریه‌پردازی در مورد نظام‌های تمامیت‌خواه، تازه در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۶ بیرون آمده بود؛ یعنی درست مقارن با همان سال‌هایی که گروسمن دوگانه‌اش را نگاشته بود. آرنت افزون بر آنکه از ذهنی نکته‌سنج برخوردار بود، زهر تمامیت‌خواهی را در ابتدای به‌قدرت‌رسیدن نازی‌ها در آلمان چشیده بود. او اما فرجام کار و «راه‌کار نهایی» را به‌چشم ندید و پیش از روشن‌شدن نخستین شعله‌های جنگ‌ جهانی دوم از آلمانِ نازی گریخت و، در ابتدای جنگ، اروپا را به مقصد ایالات متحده ترک گفت.

سرنوشت گروسمن اما یکسره متفاوت بود. در ابتدای تابستان ۱۹۴۱، هنگامی که استالین در استراحت‌گاه تابستانیِ خود در دویست کیلومتری مسکو به سر می‌برد، سه ‌میلیون نظامیِ آلمانی به‌طرزی غافلگیرکننده به خاک شوروی سرازیر شدند.[9] با تهاجم قوای آلمان به بلاروس و اوکراین (از جمله، بردیچف، که هنوز مادر گروسمن در آنجا می‌زیست) گروسمن، همانند بسیاری دیگر، داوطلب حضور در جبهه‌ی جنگ شد. او می‌خواست با نازی‌ها بجنگد. اما به‌دلیل نزدیک‌بینیِ چشم‌ها و ضعف بنیه‌ از جنگیدن بازماند. با این حال، او از درِ دیگری وارد شد و به استخدام ستاره‌ی سرخ، روزنامه‌ی رسمیِ ارتش درآمد و از سال ۱۹۴۱ تا سال ۱۹۴۵ فرصت یافت که به‌مدت هزار روز در پیشانیِ خطوط جنگ، در استالینگراد و نقاط دیگر، شاهد عینیِ حوادث سرنوشت‌سازِ آن سال‌ها باشد. به علاوه، او پسرش را در جنگ از دست داد و مادرش طی یهودکشیِ گسترده‌ی نازی‌ها در بردیچف قربانی شد.[10] گروسمن در هنگام آزادسازیِ چند اردوگاه‌ مرگ نازی‌ها شخصاً حضور داشت.[11] و او بود که نخستین بار هولوکاست را در اوایل سال ۱۹۴۳ ــ وقتی کماکان نسل‌کشی یهودیان ادامه داشت ــ به‌صورت گزارشی مستند درآورد و آن را با نام «دوزخ تربلینکا» در نشریه‌ی اِزنامیا[12](بیرق) منتشر ساخت، مقاله‌ا‌ی ۱۲۰۰۰ کلمه‌ای که یکی از ریزبینانه‌ترین قطعه‌های روزنامه‌نگاری است که از جنگ جهانی دوم به جا مانده است. همین گزارش بود که سرانجام در دادگاه نورنبرگ، به‌عنوان مدرک، علیه سران نازی استفاده شد.

در عین حال، پنجه ‌در پنجه‌شدن هیتلر و استالین در استالینگراد، به گروسمن فرصت داد که همسانیِ دو غولِ خون‌آشامی را که هم‌زمان از چراغ فاشیسم و تمامیت‌خواهی بیرون آمده بودند، از نزدیک ببیند. او با مقایسه‌ی اردوگاه‌های کار در روسیه و اردوگاه‌های مرگ نازی، دریافت که دو کشور متخاصم، در واقع تصاویرِ آینه‌ای از یکدیگرند.[13]توصیف نمادینِ او از استالین، چونان کسی که «شمشیر یهودستیزی» را از هیتلر تحویل می‌گیرد[14]، اشاره‌ای قوی و دلیلی آشکار بود بر اینکه نازیسم و استالینیسم پدیده‌ای واحدند. در قطعه‌ای به‌یادماندنی از زندگی‌ و سرنوشت، لیس (Liss) افسر اس‌اس به ماستوفسکوی، اسیر روسی، گوشزد می‌کند که نازیسم و کمونیسم دو روی یک سکه‌اند و از همدیگر چیزهای زیادی آموخته‌اند:

… استالین به ما بسیاری چیزها آموخت. اینکه برای برقراری سوسیالیسم در یک کشور بایست آزادیِ کِشت و فروش محصول را از روستاییان سلب کرد. استالین در این کار تردید نکرد و میلیون‌ها دهقان را از بین برد. هیتلر نیز تا دید دشمن، یعنی یهودیان، راه را بر جنبش سوسیالیسم ملی آلمان گرفته‌اند، تصمیم گرفت میلیون‌ها یهودی را نابود کند. اما هیتلر فقط شاگردی نکرد… این تصفیه‌ی ]ارنست[ روم[15] ]توسط هیتلر[ بود که تصفیه‌ی حزب در ۱۹۳۷ را به استالین یاد داد.[16]

 لیس در جای دیگری از بازجویی به اسیر خود، که بلشویک معتقدی است، می‌گوید:

… امروز کینه‌ی ما نسبت به یهودیان شما را به وحشت می‌اندازد. شاید فردا شما از این تجربه‌ی ما استفاده کنید و راه ما را پیش بگیرید …[17]

افسر نازی، در پایان بازجویی، حقیقت تکان‌دهنده‌ای را در برابر زندانیِ بلشویکِ دوآتشه‌ قرار می‌دهد: «من مانند آینه‌ای هستم برای شما؛ یک آینه‌ی جراحی!»

شگفتا که «تردیدِ» ایدئولوژیکی که به جان زندانیِ روس می‌افتد برای او بسیار زجرآورتر از شکنجه‌هایی است که می‌بیند. آیا استالین در «آینه» تصویر هیتلر را می‌دیدید؟ بی‌جهت نبود که پیش از شروع جنگ، و پس از شبِ «دشنه‌های بلند» در آلمان، استالین از هیتلر با عنوان «هم‌قطارِ خوب» یاد کرده بود.[18]

در جای دیگری از رمان زندگی ‌و سرنوشت، فاشیسم، شرنگِ ‌تلخ‌تری را به کام مریدانِ خویش می‌ریزد. کریمف، یکی از شخصیت‌های برجسته‌ی زندگی‌ و سرنوشت، فرمانده‌ای کمونیست که در جبهه‌ی استالینگراد علیه آلمان نازی رشادت‌ به خرج داده است، در گرماگرم نبرد به ساختمان امنیت شوروی، لوبیانکا، در مسکو فراخوانده می‌شود و هنوز از گرد راه نرسیده، بازجویی می‌شود و تلخیِ طنزِ روزگار را می‌چشد: او که پیشتر «گرسنگی‌دادن دسته‌جمعی به دشمنان طبقاتی» را توجیه کرده بود، اینک به‌سختی شکنجه می‌شود. اینجا یکی از درس‌های تاریخیِ حکومت‌های فاشیستی و تمامیت‌خواه به او آموخته می‌شود: وقتش که برسد فاشیسم، دوست از دشمن باز نمی‌شناسد. فاشیسم در «مذبح» خود، از میان مریدانِ خویشْ بهتر قربانی می‌گیرد. گروسمن به‌خوبی به کارکردِ «پلیس مخفی» در این زمینه پی برده بود که آن را به «عصای سحرآمیز» تشبیه کرد.[19] عصایی همه‌جاحاضر که از چوبِ مریدان ساخته می‌شود و عاقبت بر پیکر همان مریدانِ حلقه‌به‌گوش فرود می‌آید. عصایی که چون آن را می‌انداختی، خطیبانی بزرگ به «یاوه‌سرایانی بی‌آبرو» بدل می‌شدند و دانشمندانِ خادمِ حزب، به فرومایگانی جاسوس. به قول گروسمن «این عصای سحرانگیز را به هیچ قیمتی نمی‌بایست از دست داد.»[20]

اینان، این غلامان خودفروخته و این گردن‌گذارانِ به قدرتِ قداره‌بند، بردگیِ شوم و تباه‌کننده‌ی آدمی را تنها راه راستین رستگاری می‌پنداشتند. آنان کورکورانه، جنایت‌های فاشیسم را عالی‌ترین شکل آدمیت می‌دیدند و تقسیم انسان‌ها به پاک و پلید را جایز می‌شمردند. نوعی سودایِ بقا که در توافقِ وجدان با غریزه تجسم یافته بود.[21] غریزه‌ای که با شعارهایی افراطی پیرامون ملت، نژاد و طبقه، تیز می‌شد و وجدانی که با منطق حزبی، کور می‌گشت و حاضر می‌شد حتی کودکی خردسال را شکنجه دهد و «کاخ خود را بر روی اشک‌های بازخریدنشده‌ی او پی نهد‌.»[22]

غلامانی که تنها سرابِ وعده‌های موهوم حزبی را دیده بودند و چشم بر مظالم آشکار آن بسته بودند. آنان نمی‌دانستند که فاشیسمْ رهزنی است که به قول شیلر، هم‌زمان، بوسه‌ای بر لب و دشنه‌ای در قلب می‌نشاند.[23] این است «نابیناییِ کم‌وبیش کامل انسان‌ها» که به‌باور گروسمن، به چیرگیِ فاشیسم مدد می‌رساند.[24] و این است «خوش‌باوریِ بر لبِ گور ایستادگان»[25] که هرگز باور نمی‌کنند که خود در صف انتظارِ نابودی ایستاده‌اند.

این‌ همه افشاگری و روشنگری، در یک رمان ادبی، نمی‌توانست حتی در دورانِ خروشچف، امری برتافتنی باشد.

این بود که در فوریه‌ی ۱۹۶۱ مأموران کاگ‌ب به آپارتمان گروسمن ریختند تا نسخه‌ی دست‌نویس کتاب را توقیف کنند. این یکی از دو موردی بود که مقامات شوروی به جای نویسنده، کتاب را «بازداشت» کردند. مورد دیگر، توقیف قلب سگی بولگاکف در ۱۹۲۶ بود که البته دو سال بعد آن را به صاحبش بازگرداندند.[26] در آن هنگام هیچ کتابی، جز مجمع‌الجزایر گولاگ، به اندازه‌ی کتاب گروسمن خطرناک شمرده نمی‌شد.

گروسمن قبلاً دو نسخه‌ی دیگر از کتابش را در خانه‌ی دوستانش (از جمله سیمون لیپکین) پنهان کرده بود. بعدها لیپکین، به کمک ولادیمیر واینوویچ، طنزپرداز معاصر روسیه، میکروفیلمی از کتاب تهیه کرد[27] و واینوویچ پنهانی آن را با خود به غرب برد. باور عمومی بر آن است که پس از «بازداشتِ» دست‌نوشته‌اش، گروسمن گرفتار افسردگی شد. به قول لیپکین «گروسمن در برابر دیدگان ما پیر شد. موهای مجعدش بیشتر رنگ باخت… و آسم کهنه‌اش عود کرد.» خود گروسمن نوشت: «آنها در گوشه‌ای تاریک مرا خفه کردند.»

گروسمن، که به سرطان ریه مبتلا بود، در سپتامبر ۱۹۶۴، مقارن با بیست‌وسومین سالگرد نسل‌کشی یهودیان در بردیچف، از پا درآمد.

زندگی ‌و سرنوشت که لئون آرون آن را «بزرگترین رمان روسی قرن بیستم» خواند، در سال ۱۹۸۰ برای نخستین‌بار در لوزان سوئیس انتشار یافت، در آمریکا پرفروش شد و سرانجام در دوران گورباچف در شوروی انتشار یافت.

کتاب او افق جدیدی فرارویِ مردمانِ ایدئولوژی‌زده‌ی سده‌ی بیستم، به‌ویژه هم‌وطنانش، گشود. به باور الکساندرا پوپوف، نویسنده‌ی کتاب واسیلی گروسمن و قرن شوروی، گروسمن می‌خواست روسیه‌ی پسااستالینی، به‌شیوه‌ی آلمانِ پسانازی، با گذشته‌ی خود مواجه شود.[28] او می‌خواست روسیه، مانند آلمان، از گذشته‌ی خود بیرون بیاید و با واقع‌بینی به زمان حال وارد شود. آرزویی که رگه و امتدادش را در نوشته‌های نویسندگان امروزین روسیه، از جمله میخائیل شیشکین، می‌توان بازجست.[29]

به‌علاوه، او مناسبات میان افراد و نظام‌های فاشیستی را به‌شیوه‌ای ریزبینانه و بعضاً علمی و نوین واکاوید. انسان را موجودی به‌ظاهر «خُرد»، «ناتوان» و «زخم‌پذیر» به تصویر کشید و دولت را ذاتی «قدرتمند»، «غول‌آسا»، و «زخم‌ناپذیر» توصیف کرد که در هیئتِ لوبیانکا، آشویتس، حزب، پیشوا یا رهبر تظاهر می‌یابد.[30] با این همه، گروسمن، وجودِ فاشیسم و انسانیت را ناهمساز می‌داند؛ او می‌نویسد:

هم‌زیستیِ فاشیسم و انسان ممکن نیست. جایی که فاشیسم پیروز شود انسان نابود خواهد شد. و فقط موجوداتی آدمی‌شکل، اما در باطنْ تغییرشکل‌یافته، باقی خواهند ماند و هرگاه انسان خردمندِ نیک‌اندیش پیروز شود، نظام فاشیسم واژگون خواهد شد و تسلیم‌شدگانِ به آن، دوباره انسان خواهند گشت.[31]


[1] Alexandra Popoff (2019) Vasily Grossman and the Soviet Century. Yale University Press, p.137.

[2] For a Just Cause نام اولیه‌ی این کتاب، استالینگراد بود. نام استالینگراد تغییر کرد چون با مخالفت یکی از نام‌دارترین نویسندگان هم‌روزگار گروسمن مواجه شد. میخائیل شولوخف در هیئت تحریریه آشکارا گفته بود «چه کسی به او اجازه داده که کتابی در باره‌ی استالینگراد بنویسد؟» مقصود شولوخف این بود که یک یهودی حق ندارد در مورد یکی از باشکوه‌ترین فصل‌های تاریخ روسیه کتابی بنگارد. بنگرید به:

Vasily Grossman (2009) Everything Flows. Translated from Russian by Robert and Elizabeth Chandler with Anna Aslanyan, New York Review Books, from the introduction by Robert Chandler.

[3] Alexandra Popoff (2019) Vasily Grossman and the Soviet Century. Yale University Press, p.7.

[4] Ibid, 15.

[5] John & Carol Garrard (2012) The Life and Fate of Vasily Grossman. Pen & Sword Military.

[6] همان‌طور که از یکی از نامه‌های بازمانده از گروسمن پیداست، او و لِف اشتروم سال‌ها یکدیگر را می‌شناختند. در ۱۲ فوریهی ۱۹۲۹، گروسمن جوان، که در آن زمان دانشجوی گروه شیمی دانشگاه مسکو بود، به پدرش نوشت که اشتروم را در کی‌یف دیده و از او پول قرض کرده است. در ۲۳ سالگی، گروسمن آدم مفلسی بود و به کی‌یف سفر کرده بود تا با معشوقه (و همسر آینده‌اش)، آنا ماتشوک، ملاقات کند. اشاره‌های گهگاهیِ او در نامه‌هایش به اشتروم نشان می‌دهد که این فیزیک‌دان، دوست خانوادگی آنها بوده است.

 

[7] Vasily Grossman (2006) Life and Fate. Translated by Robert Chandler. New York Review books Classics, sec.1, chap.19.

و نیز بنگرید به واسیلی گروسمن (۱۴۰۰) پیکار با سرنوشت. انتشارات نیلوفر، ص. ۹۳. به علت برخی تفاوت‌های ظریف در میان ترجمه‌های انگلیسی و فارسیِ کتاب زندگی ‌و سرنوشت، در نگارش این مقاله، از هر دو نسخه‌ی یادشده استفاده کرده‌ام.

[8] پیکار با سرنوشت، ص. ۹۴.

[9] فرانک دیکوتر (۱۳۹۹) آداب دیکتاتوری، کیش شخصیت در قرن بیستم. ترجمه‌ی مسعود یوسف‌حصیرچین، ص. ۱۳۰.

[10] گروسمن در زندگی‌ و سرنوشت یاد مادر خود را در قالب شخصیتِ آنا سمیونونا، مادر اشتروم، زنده نگاه داشته است. به‌ویژه نامه‌‌ی دلخراش و اثرگذاری که آنا سمیونونا در واپسین‌ روزهای حیات از گتویی در یکی از شهرهای اوکراین می‌نویسد، یکی از ماندگارترین آثار در ادبیاتِ پیرامونِ یهودستیزیِ نازی‌ها، و در واقع، نامه‌ای است که اشواق قلبی مادرِ خودِ گروسمن را در آخرین لحظات زندگی، گرفتار در دست نازی‌ها، بازمی‌گوید. شباهت‌های فراوانی میان آنا سمیونونا و مادر گروسمن وجود دارد: هر دو یهودی بودند؛ هر دو زبان فرانسوی درس می‌دادند؛ هر دو به خاطر ناسازگاریِ عروس‌هایشان نتوانستند در کنار خانواده‌ی پسر خود زندگی کنند و در نتیجه، نتوانستند از مهلکه‌ی نازی‌ها بگریزند. گروسمن (همانند اشتروم) همواره از همسر دومش اولگا گله‌مند بود که چرا به بهانه‌ی کمبود جا، نگذاشته مادرش به مسکو بیاید و با آنها زندگی کند تا اسیر و قربانی نازی‌ها نشود. (, from the introduction by Robert ChandlerLife and Fate) اشتروم، قهرمان زندگی ‌و سرنوشت عین همین گلایه را به همسرش اظهار می‌دارد. (بنگرید به: به پیکار با سرنوشت، ص. ۷۳). برای خواندن نامه‌ی پیش‌گفته، بنگرید به همان، ص. ۸۴ تا ۹۳.

[11] John & Carol Garrard (2012) The Life and Fate of Vasily Grossman. Pen & Sword Military.

[12] Znamya

[13] The Life and Fate of Vasily Grossman.

[14] پیکار با سرنوشت، ص. ۶۱۳

[15] Ernest Roehm(۱۸۸۷-۱۹۳۴) از اعضای حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان که در سال ۱۹۳۰ ریاست S.A را بر عهده گرفت. او در برخی موارد، از جمله ادغام S.A و ارتش آلمان، با هیتلر زاویه داشت. در نتیجه، و با سعایت افرادی مثل هیملر، هیتلر به او بدگمان شد و در سی‌ام ژوئن ۱۹۳۴ در شب خونین «دشنه‌های بلند» که تصفیه‌ی گسترده‌ای در مونیخ به راه افتاد و دویست نفر از نازی‌های فعال به قتل رسیدند، روم در سلول زندان در حضور هیتلر به قتل رسید. (بنگرید به پیکار با سرنوشت، ص. ۳۸۵ پاورقی)

[16]The Life and Fate, sec.2, chap.15.

و نیز بنگرید به: پیکار با سرنوشت، ص. ۳۸۸

[17] پیکار با سرنوشت، ص. ۳۸۴

[18] آداب دیکتاتوری،ص. ۱۲۸

[19] پیکار با سرنوشت، ص. ۴۶۱

[20] همان.

[21] با اقتباس از پیکار با سرنوشت، ص. ۲۰۴

[22] فئودور داستایفسکی (۱۳۹۷) برادران کارامازوف، ترجمه‌ی مشفق همدانی، انتشارات بدرقه جاویدان، جلد ۱، ص. ۳۱۰.

[23] Friedrich Schiller (2012) The Robbers. CreateSpace Independent Publishing Platform.

[24] پیکار با سرنوشت، ص. ۲۰۵

[25] همان.

[26] Life and Fate, from the introduction by Robert Chandler.

[27] تجهیزات میکروفیلم را آندری ساخاروف، دانشمند معترض شوروی، فراهم کرده بود که در آن زمان در مقام فیزیک‌دان هسته‌ای به تجهیزات مدرن فنی دسترسی داشت.

[28] Vasily Grossman and the Soviet Century, p.1.

 

[29] روسیه اما کماکان چنین مطالبه‌ای را برنمی‌تابد. پوتین در سال ۲۰۲۱ قانونی را به تصویب رساند که هرگونه مقایسه‌ و برابرسازیِ عملکرد هیتلر و استالین در جنگ جهانی دوم را ممنوع می‌سازد. طبق همین قانون، انکارِ «مأموریت بشردوستانه‌ی اتحاد شوروی در آزادسازی کشورهای اروپایی» غیرقانونی شمرده شد.

[30] پیکار با سرنوشت، برگرفته از مقدمه بر ترجمه‌ی فارسی، ص. ۱۶

[31] همان، ص. ۹۴

چهار دهه بیهودگی؛ اسلامی‌نویسی در بستر مرگ

انتصاب سعید حدادیان به استادی در دانشگاه تهران مصادف شده با آخرین نفس‌های اسلامی‌نویسی پس از چهار دهه؛ ادبیاتی تبلیغی با هزینه‌هایی کلان و بدون دستاورد که با آغاز جنگ در جمهوری اسلامی بنیان گرفت. یادداشتی از اسد سیف.با انتصاب سعید حدادیان، “نوحه‌خوان محبوب آقا”، به عنوان استاد “تحلیل متون نظم پایداری” در رشته “ادبیات پایداری” دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، یک‌بار دیگر توجه جامعه به متون درسی دانشگاه‌ها و ادبیاتی جلب شد که چهار دهه است به عنوان “اسلامی‌نویسی” در ایران رواج دارد.

در واپسین روز از تابستان ۱۳۵۹ جنگ ایران و عراق آغاز شد. پیامدهای این جنگ هشت‌ساله بر هستی مردم آن‌چنان عمیق بود که هنوز می‌توان آثاری از زخم‌های آن را در جامعه بازیافت. در این سال‌ها حکومت همه‌چیز را برای جنگ می‌خواست و همه بایستی در خدمت جنگ می‌بودند. آشوب جنگ بر هنر و ادبیات نیز راه گشود و حکومت کوشید از آن نیز به عنوان ابزاری تبلیغی و تهییجی برای بسیج جوانان در راستای اعزام به جبهه‌های جنگ بهره ببرد. “ادبیات جنگ”، “ادبیات مقاومت” و “ادبیات پایداری” عنوان‌هایی هستند در این راستا که اکنون به عنوان دروس دانشگاهی نیز به‌کار گرفته می‌شوند.

ادبیات و هنر در خدمت جنگ

“مجتمع هنر و ادبیات در خدمت جنگ” نخستین سازمانی بود که وزارت ارشاد به ریاست محمد خاتمی در این راستا برای «سوق دادن ادبیات و هنر و هدایت آن در خدمت انقلاب اسلامی و پدیده‌های آن»، یعنی جنگ، بنیان گذاشت. خمینی اعلام کرد که «اسلام دین جنگ است» و خاتمی گفت: «تمام ارزش‌هایی که بشر می‌تواند به آن اعتقاد داشته باشد و همه خداپرستان به آن اعتقاد دارند در جنگ تبلور یافته است و این هنرمندان هستند که در این راه رسالت بزرگی دارند.»

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در نخستین دهه از چنین فعالیت‌هایی بود که ۱۶۰۰ عنوان داستان کوتاه و ۴۶ رمان در عرصه “ادبیات جنگ” از ۲۸۵ نویسنده منتشر شد. با پایان جنگ رژیم کوشید تا با توجه به “فرهنگ مرده‌پرستی” از چنین امکانی بر دامنه تبلیغات خویش بیفزاید. هم‌اکنون ده‌ها مؤسسه با عنوان‌هایی چون “ادبیات دفاع مقدس”، “ادبیات مقاومت”، “کتابخانه تخصصی جنگ”، “دفتر هنر و ادبیات مقاومت”، “دفتر ادبیات و هنر جنگ تحمیلی” یا “حوزه هنری جنگ” به فعالیت مشغولند. رژیم هر سال با استفاده از بودجه‌هایی عظیم نمایشگاه کتاب “دفاع مقدس” را در شهرهای مختلف برگزار می‌کند تا از این طریق فراورده‌های تبلیغی خویش را با قیمتی نازل و چه بسا مجانی به دست مردم برساند.

هر سال به‌طور متوسط ۷۰۰ عنوان کتاب با موضوع “ادبیات دفاع مقدس” منتشر می‌شود. تا کنون ۹۵۰۰ عنوان کتاب در حوزه “جنگ تحمیلی” منتشر شده است که ۷۰ درصد آن به ادبیات تعلق دارد. (ایسنا به نقل از نصرت‌الله صمدزاده، مدیر کتابخانه تخصصی جنگ)

سردار علی ناظری، مدیر مسؤل انتشارات فاتحان و رییس “ستاد نمایشگاه ملی کتاب دفاع مقدس”، در همین رابطه می‌گوید: «اکنون ده‌ها ناشر با حدود ۲۵ هزار عنوان کتاب در حوزه دفاع مقدس، گنجینه‌ای عظیم از داشته‌ها، رویدادها و حوادث مرتبط با جنگ تحمیلی را در اختیار مردم گذاشته‌اند.». او می‌گوید: «بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ ناشر در حوزه دفاع مقدس فعالیت دارند.»

بیشتر بخوانید: مداحی چیست و مداح کیست؟

به‌طور کلی ۱۴ درصد از کل کتاب‌هایی که هر ساله در ایران منتشر می‌شوند، به “دفاع مقدس” اختصاص دارند. (خبرگزاری مهر به نقل از سرتیپ نبی سهرابی، جانشین حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس)

خاطره، داستان، یادداشت، سفرنامه، وصیت‌نامه، شعر، داستان برای کودکان و… محتوای این آثار است. ناشرانی که با استفاده از امکانات دولتی این آثار را منتشر می‌کنند، با فروش این آثار به کتابخانه‌های عمومی کشور، از کتابخانه‌های شهر گرفته تا دانشگاه‌ها و مدارس، در واقع سرمایه‌دارانی هستند در خدمت دولت.

محتوای آثار دفاع مقدس

نویسندگانی که پیرامون حکومت گرد آمده و خود را “اسلامی‌نویس” می‌خوانند، در “ادبیات جنگ” قهرمانانی خلق کرده‌اند که هیچ شباهتی به انسان‌های عادی ندارند. “تیپ”‌های آفریده آنان در داستان‌ها بی‌اعتنا به زندگی زمینی، خوشبختی را در آسمان‌ها می‌جویند، بودن در این جهان را هیچ می‌پندارند و برای رسیدن به “بهشت موعود” از زندگی می‌گذرند تا با کشتن خویش به “ملکوت خدا” دست یابند. در این راستا آنان از “مزایا و فواید” جنگ می‌نویسند تا “هنر در خدمت جنگ” را توان بخشند و “درخت مقدس شهادت” را آبیاری کنند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

در داستان‌های جنگ زندگی به هیچ گرفته می‌شود تا مرگ ارزشمند گردد. شهادت قله خوشبختی‌ست و مرگ در واقع نشان از پایان دردها و زندگی جاوید دارد. با شهادت، نابسامانی‌های جامعه حل و مشکلات رفع می‌شود: «خلق آثار مربوط به شهادت شایسته‌ترین میدان برای هنرنمایی‌ست. هیچ زمینه‌ای از زمینه‌های بشر درخشان‌تر از این نیست که انسان خود را غرق کند در مصالح الهی و مصلحت جامعه انسانی… نویسندگان و تمامی هنرمندان باید این مهم را مغتنم بشمارند و در توصیف شهادت، یعنی نمونه اعلای انسانیت سخن بگویند.» (خامنه‌ای، سخنرانی ۲۶ بهمن ۱۳۶۷)

در ادبیات جنگ خون موج می‌زند و هیستری خون‌ریزی را پایانی نیست. خون در این آثار جنون می‌آفریند تا انسان‌ها بکشند و کشته شوند. در برخی از آثار دشمنان را با شکنجه می‌کشند تا عطش پیروزی را جشن بگیرند. در شعرهای ادبیات جنگ تمامی قافیه‌ها به خون پایان می‌گیرند: بوی خون، راز خون، جنون خون، محراب خون، رود خون، پیام خون، فریاد خون، حجله خون، وضوی خون، عروسی خون، مقاومت تا آخرین قطره خون و…

در داستان‌های جنگ از زیبایی‌شناسی داستان نمی‌توان چیزی یافت. تحلیل‌های آبکی از سیاست حکومت بر تن داستان نشانده می‌شوند تا بروشورهای تبلیغاتی احساسی کور را بر خوانندگان جوان تلقین کند. در این داستان‌ها هیچ شخصیت مستقلی وجود ندارد. قهرمانان تیپ‌هایی هستند که در تمام داستان‌های رفتاری یکسان دارند، نمازخوان هستند، عشق زمینی و احساس جنسی ندارند، و در راه مردم شهادت را برمی‌گزینند. در هر حالی، حتی به وقت مرگ، نام خدا و رهبر را بر زبان می‌رانند، از دیگران می‌خواهند به راه خدا و خمینی راهی جبهه‌های جنگ شوند. آنان دشمن را انسان نمی‌دانند.

در داستان‌های اسلامی‌نویسان حوادث در سطح می‌گذرد. گزارش‌نویسی به جای داستان می‌نشیند. شخصیت‌های داستان فاقد فردیت هستند. پنداری کسی، و شاید خدا، آن‌ها را هدایت می‌کند. این داستان‌ها عموماً از سوی راوی “دانای کل” روایت می‌شوند. شخصیت‌ها در واقع باید نظر نویسنده را نمایندگی کنند. انسان مسلمان در این داستان‌ها مکتبی، شهادت‌طلب، مومن و پیرو رهبر است و دشمن کسی‌ست که در برابر خدا و دین قد برافراشته است. او مادی‌گرایی‌ست تهی از انسانیت و کافری‌ملحد و “مفسد فی‌الارض”.

داستان‌های اسلامی‌نویسان از “دشمن” جان می‌گیرد. این دشمن زمانی صدام است، زمانی نیز شاه و سلطنت و زمانی دیگر گروه‌های دگراندیش. در این داستان‌ها هر آن‌کس را که مخالف رهبر باشد، نخست از انسانیت تهی می‌کنند تا در فرصتی مناسب او را بکشند. در این داستان‌ها شادی غایب است، سراسر تبلیغ درد و غم و عزاست، گریه حضوری مدام دارد، از اعتراض خبری نیست، شخصیت‌ها به تردید دچار نمی‌شوند و اگر چنین شود، به شکلی با دیدن یک خواب و یا حادثه‌ای به راه راست هدایت می‌شوند.

اطاعت از خدا و رهبر، تأیید رهنمودهای رهبر و حکومت، نفی “بودن” در این جهان و پاداش‌های زندگی، نفی شادی، نمازخوانی و روزه‌داری و قرآن‌خوانی و دعاهای بی‌پایان، امید برای رسیدن نویدهای الهی، نفی اعتراض و انتقاد از رهبر، مبارزه با کفر و مخالفان فکری رژیم، و تحقیر دشمن دستمایه بیشتر این آثار است. این را نیز باید یادآور شد که قهرمان در این داستان‌ها همانا انسانی شیعه ا‌ست. “غیرمسلم” و “غیرشیعه” پنداری صلاحیت قهرمان شدن ندارند.

در داستان‌های اسلامی فرد شیعه مبارز است، دلاور و قدرتمند و نترس است. دشمن اما ترسوست، “زنباره”، دایم‌الخمر، معتاد و بی‌خداست. شخصیت شیعه در پناه خدا انسانی پاک است که به راه رسیدن به خدا، در خدمت رهبر زندگی می‌کند. در تیپ‌های منفی داستان‌ها نمی‌توان نشانی از انسان بودن، مهر، دوستی و پاکی یافت. این افراد غربی هستند، کراوات می‌زنند، شادی می‌کنند، کت‌وشلوار اتوکرده می‌پوشند، سبیل دارند، سر و وضعی مرتب دارند و چه بسا خدانشناس هستند.

با چنین حجمی از آثار، تا کنون هیچ اثر باارزشی که ماندگار باشد، از اسلامی‌نویسان منتشر نشده است. محسن مخملباف به عنوان نخستین کسی که در “حوزه هنری” به سازماندهی نویسندگان پیرامون حکومت پرداخت و واژه اسلامی‌نویسی را به‌کار گرفت، نخستین نویسنده‌ای بود که بر این فکر شورید و از آن فاصله گرفت و به همین علت از گردونه حکومتی طرد شد.

داستان‌های اسلامی‌نویسان بر محور سنت می‌چرخد. نویسندگان اگرچه می‌کوشند از قصه‌نویسی و حکایت‌های سنتی فاصله بگیرند و داستان مدرن بنویسند، ولی از آن‌جا که نگاهی مدرن به جهان ندارند، تکرار سنت هستند.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

اطلاعیه شماره ۱۵۵۳ کمیته دفاع از حقوق جوان و دانشجو با موضوع حذف برخی از رشته های دانشگاهی توسط وزارت علوم

«حذف» یا «از قلم‌ افتادن» سینما، مجسمه‌سازی و موسیقی در دفترچه انتخاب رشته وزارت علوم در ایران   اظهارات ضد و نقیض وزارت علوم ایران درباره حذف یا اصلاح برخی رشته‌های هنری دانشگاه‌ها از جمله موسیقی و مجسمه‌سازی و سینما وضعیت این دروس دانشگاهی را مبهم‌تر از گذشته کرده است. گزارش‌ها حاکیست که در دفترچه …

ادامه‌ی مطلب

اطلاعیه شماره ۱۵۵۲ کمیته دفاع از حقوق کارو کارگر با موضوع عدم پوشش بیمه کارگران ساختمانی

بیش از ششصد هزار کارگر ساختمانی در ایران بیمه نیستند سالانه نزدیک به  هزار کارگر ساختمانی به‌دلیل نبود ایمنی کار جان خود را از دست می‌دهند. بر اساس اخرین آمار که در فروردین ماه ۱۴۰۲ منتشر شد، از میان یک میلیون و پانصد هزار کارگر ساختمانی، تنها ۸۳۰ هزار نفر آنها بیمه هستند این کارگران …

ادامه‌ی مطلب

تظاهرات عظیم در اسرائیل در آستانه نشست دیوان عالی

در آستانه نشست دیوان عالی اسرائیل برای رسیدگی به دادخواست‌ها علیه طرح اصلاحات قضایی نزدیک به ۱۲۰ هزار نفر در اعتراض به این طرح دست به تظاهرات زدند. این اصلاحات ماه‌هاست که اسرائیل را با بحرانی عمیق روبرو کرده است.سه روز مانده به برگزاری نشست دیوان عالی اسرائیل برای رسیدگی به یکی از مفاد کلیدی طرح اصلاحات قضایی شمار زیادی از شهروندان این کشور به خیابان‌ها آمدند تا اعتراض خود به این طرح را که با ابتکار دولت نتانیاهو به جریان افتاده، نشان دهند.

به گزارش رسانه‌های اسرائیل در تظاهرات مرکزی که در تل آویو برگزار شد، نزدیک به ۱۲۰ هزار نفر شرکت داشتند. دیگر شهرهای اسرائیل نیز شاهد تظاهرات بودند.

پلیس اسرائیل اعلام کرد که در جریان تظاهرات در تل آویو مردی با خودروی خود به گروهی که راه را مسدود کرده بود، زد و پنج نفر را زخمی کرد. طبق اعلام پلیس، مرد راننده بازداشت شده است.

دولت راستگرای ائتلافی اسرائیل به نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو در اوخر ماه ژوئیه طرح بحث‌برانگیز اصلاحات قضایی در این کشور را به تصویب پارلمان رساند که از جمله اختیارات دیوان عالی این کشور را محدود می‌کند.

طبق این قانون، دیوان عالی اسرائیل دیگر از این اختیار برخوردار نیست که تصمیم‌های دولت یا یک وزیر را “نامناسب” ارزیابی کند. منتقدان نگران آن هستند که این قانون سبب ترویج فساد مالی و همچنین انتصابات خودسرانه در پست‌های ارشد شود.

دولت نتانیاهو در مقابل قاضیان را متهم می‌کند که “بیش از اندازه” در تصمیم‌های سیاسی اسرائیل دخالت می‌کنند.

تلاش‌های پیگیر دولت راستگرای افراطی نتانیاهو برای پیشبرد هر چه سریع‌تر برنامه‌های خود در این راستا سبب شد که اعتراضات در اسرائیل گسترده‌تر شده و به شکاف حاکم در جامعه این کشور دامن زده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

دیوان عالی اسرائیل قرار است، سه‌شنبه آینده (۱۲ سپتامبر / ۲۱ شهریور) تشکیل جلسه دهد تا به دادخواست‌ها علیه این طرح رسیدگی کند . این جلسه به ریاست استر خایوت، رئیس دیوان عالی اسرائیل برگزار خواهد شد.

حکومت اسرائیل فاقد یک قانون اساسی مدون است و ساختار حکومت در عوض بر اساس مجموعه‌ای از قوانین اساسی بنا شده است. به همین دلیل، دیوان عالی از جایگاه پراهمیتی در حفظ حاکمیت قانون و حفظ دموکراسی در اسرائيل برخوردار است.

بیشتر بخوانید: ادامه اعتراضات در اسرائیل؛ “به دیکتاتوری خدمت نخواهیم کرد”

در تاریخ اسرائیل هرگز قانون مشابهی توسط دادگاه عالی لغو نشده است. اگر اکنون این اتفاق بیفتد و دولت این تصمیم را نپذیرد، کشور با یک بحران بی‌سابقه روبرو می‌شود. جلسات دادرسی در دیوان عالی معمولا با حضور هیئت کوچکتری از قضات برگزار می‌شود. اما از آنجایی که این موضوع بسیار حساس است، این جلسه با حضور یک هیئت کامل برگزار خواهد شد.

منتقدان و مخالفان اصلاحات قضایی که اقدامات دولت نتانیاهو را تهدیدی علیه دموکراسی در این کشور می‌دانند، چندی پیش با انتشار بیانیه‌ای اعلام کردند، “قضات دیوان عالی می‌دانند که میلیون‌ها اسرائیلی مراقب خواهند بود تا دیوان عالی نقش خود را به عنوان حافظ دموکراسی ایفا کند”.

حمله شبانه روسیه به اوکراین با ۳۲ پهپاد شاهد؛ انهدام ۲۵ پهپاد

به گفته منابع اوکراینی روسیه با ۳۲ پهپاد ساخت جمهوری اسلامی به اوکراین حمله کرده که ۲۵ فروند آنها منهدم شده‌اند. مسکو هم ادعا می‌کند چند قایق و پهپاد اوکراینی که شبه جزیره کریمه را هدف گرفته بودند منهدم کرده است.با موفقیت‌هایی که نیروهای اوکراینی در ضدحمله‌های خود علیه اشغالگران روسی به دست می‌آورند، حمله‌های موشکی و پهپادی روسیه به کلانشهر‌ها و مناطق مسکونی اوکراین نیز افزایش می‌یابد.

سرهی پوپکو، رئیس اداره نظامی پایتخت اوکراین روز یک‌شنبه، دهم سپتامبر (۱۹ شهریور) در کانال تلگرامی خود نوشت روسیه شب گذشته در مجموع با ۳۲ پهپاد شاهد به مناطق مختلف این کشور حمله کرده است.

او می‌گوید هدف اغلب این حمله‌ها شهر کی‌یف و اطراف آن بوده و سامانه‌های دفاع ضد هوایی ۲۵ پهپاد را رهگیری و منهدم کرده‌اند.

حمله‌های پهپادی و موشکی روسیه به اوکراین از زمان آغاز ضدحمله‌های نیروهای اوکراینی در ماه ژوئن شدت گرفته است.

اتهام مشارکت در نسل‌کشی به جمهوری اسلامی

روسیه درتجاوز نظامی به اوکراین به شکل گسترده‌ای از انواع پهپاد شاهد ساخت جمهوری اسلامی، به خصوص شاهد۱۳۶ استفاده می‌کند. ظاهرا قرار است این پهپادها در کارخانه‌ای در نزدیکی مسکو و با مشارکت ایران به طور انبوه مونتاژ و تولید شوند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

جمهوری اسلامی با وجود شواهد متعدد بارها تحویل پهپاد به روسیه برای استفاده در جنگ علیه اوکراین را تکذیب کرده اما آمریکا به تازگی اعلام کرد مستندات این مسئله را در اختیار کی‌یف قرار داده است.

ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین دسامبر سال پیش در سفر به ایالات متحده، جمهوری اسلامی را به دلیل تحویل پهپاد به روسیه بهمشارکت در نسل‌کشی در کشورش متهم کرد.

حکم جلب پوتین به اتهام ارتکاب جنایت جنگی

دیوان کیفری بین‌المللی ماه مارس سال جاری برای ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری اوکراین به اتهام ارتکاب جنایات جنگی در اوکراین حکم جلب صادر کرد.

در پی حمله پهپادی شب گذشته در کی‌یف، گزارشگر خبرگزاری فرانسه از شنیده شدن صدای حدود ده انفجار در پایتخت اوکراین خبر داد.

ویتالی کلیچکو، شهردار کی‌یف می‌گوید قطعات پهپادهای منهدم شده در سه منطقه پایتخت و اغلب در محوطه‌های غیرمسکونی به زمین برخورد کرده‌اند.

به گفته رئیس اداره نظامی کی‌یف در یک مورد تکه‌هایی از یک پهپاد منهدم شده به یک ساختمان مسکونی برخورد کرد که به علت آن یک غیرنظامی مجروح شده است.

بامداد یک‌شنبه نیز حمله پهپادی به کی‌یف ادامه داشته است. کلیچکو می‌گوید بر اثر سقوط قطعات پهپادها در چند نقطه آتش‌سوزی رخ داده است. خبرگزاری رویترز به نقل از شاهدان عینی از شنیده شدن صدای پنج انفجار خبر داده است.

ادعای روسیه؛ انهدام سه قایق تندرو و هفت پهپاد اوکراین

وزارت دفاع روسیه نیز روز یک‌شنبه ادعا کرد که چند قایق نیروی دریایی و پهپاد اوکراینی را که قصد حمله به شبه‌جزیره کریمه را داشته‌اند در دریای سیاه منهدم شده‌اند.

این وزارت‌خانه مدعی شده جنگنده‌های ناوگان دریای سیاه روسیه سه قایق نظامی تندرو از نوع “ویلارد” ساخت آمریکا که به نیروی دریایی اوکراین تعلق داشتند را در شمال شرقی جزیره مار هدف قرار داده‌آند. کی‌یف تا کنون این ادعا را تائید نکرده است.

منابع روسی همچنین گفته‌اند هفت پهپاد نیروهای مسلح اوکراین را در سواحل جزیره کریمه رهگیری و نابود کرده‌آند. راستی‌آزمایی این ادعا از طریق منابع مستقل ممکن نبوده است.

باور ۹۰ درصد اوکراینی‌ها به پیروزی بر اشغالگران

در همین حال به نظر می‌رسد حدود ۱۸ ماه پس از آغاز تجاوز نیروهای روسی به اوکراین اکثریت قاطع شهروندان این کشور باور دارند که اشغالگران در نهایت شکست خواهند خورد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

بر پایه نتایج یک نظرسنجی ۹۰ درصد شهروندان اوکراین باور دارند که نیروهای مسلح اوکراینی موفق خواهند شد تمام مناطق اشغالی را بازپس بگیرند.

نشریه آلمانی بیلد در نسخه روز یک‌شنبه خود به نقل از این نظرسنجی که “بنیاد ابتکارهای دموکراتیک” اوکراین انجام داده گزارش داد که فقط شش درصد پرسش‌شوندگان به آزادسازی مناطق اشغالی اعتقاد ندارند.

نظرسنجی در مناطق تحت کنترل نیروهای اوکراینی انجام شده و ۸۳ درصد شرکت‌کنندگان در آن معتقدند در صورتی که ضدحمله‌ها در سال جاری میلادی کاملا موفقیت‌آمیز نباشند باید در سال آینده ادامه یابند.

همچنین ۴۰ درصد پرسش‌شوندگان معتقدند اگر شبه‌جریزه کریمه که سال ۲۰۱۴ اشغال شده در پایان جنگ همچنان تحت کنترل نیروهای روسی بماند یک شکست محسوب نمی‌شود اما ۵۰ درصد نظری مخالف دارند.

حزب دمکرات خواستار حمایت بین‌المللی در برابر تهدیدهای ایران شد

به دنبال تهدیدهای مجدد مقامات سپاه پاسداران علیه احزاب کرد ایرانی مستقر در خاک اقلیم کردستان، حزب دمکرات کردستان ایران، طی فراخوانی از جامعه بین‌‌الملل خواست تا از حملات احتمالی جمهوری اسلامی ممانعت بە عمل بیاورند.حزب دمکرات کردستان ایران، طی فراخوانی از جامعه بین‌‌الملل خواست تا از حملات “محتمل” جمهوری اسلامی علیە پناهندگان کرد ایرانی در خاک اقلیم کردستان عراق ممانعت بە عمل بیاورند.

این فراخوان پس از آن منتشر می‌شود کە روز شنبه ١٨ شهریور، یک‌بار دیگر معاون عملیات کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد کە اگر ا‌حزاب مخالف جمهوری اسلامی در کردستان عراق، تا ۲۸ شهریور ماه خلع سلاح نشوند “وضعیت به حالت قبل بر می‌گردد و ما ناچار هستیم از منافع ملت ایران پاسداری کنیم.”

به گزارش رسانه‌های داخلی، عباس نیلفروشان با اشاره به مذاکره و توافق با بغداد و اربیل گفتە است: «ما به تمام مفاد توافق‌نامه نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر پایبند هستیم. انتظار داریم در مدت یاد شده همان‌طور که جمهوری اسلامی ایران به عهد خود وفا کرده است طرف مقابل نیز به توافق‌نامه عمل کند»

محمد پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران نیز پیشتر گفته بود این حملات جمهوری اسلامی تا زمان “رفع تهدید” و “خلع سلاح احزاب کرد ایرانی” که در اقلیم کردستان عراق مستقر هستند، ادامه خواهد داشت.

در فراخوان حزب دمکرات کردستان ایران (حدکا)، کە در وبسایت رسمی این حزب منتشر شدە، آمدە است: «از کشورها و مجامع بین‌الملل، سازمان ملل متحد، سازمان حقوق بشری و بە ویژە حکومت عراق فدرال و حکومت اقلیم کردستان کە پناهندگان کردستان ایران در خاک آن‌ها سکونت گزیدەاند، خواستاریم بە توطئەی نظامی و امنیتی رژیم جمهوری اسلامی کە در راە است، واکنش نشان دهید.»

بیشتر بخوانید: فراخوان احزاب کرد به اعتصاب عمومی؛ گزارشی از “جنایت در جوانرود”

در بخش دیگری از فراخوان حدکا گفتە است: «از همە طرفین خواستاریم با بکارگیری حداکثر توان و ظرفیت دیپلماسی و دیگر راهکارها از حملات محتمل رژیم جمهوری اسلامی ایران علیە پناهندگان کورد ایران در خاک اقلیم کوردستان عراق ممانعت بە عمل بیاورند.»

این حزب همچنین تاکید کردە کە سیاست‌هایش “درست و اصولی و در تطابق کامل با ارزش‌های بین‌المللی و جهان‌شمول” هستند” و تاکید کردە کە “این خود جمهوری اسلامی است کە با تحمیل فضای نظامی‌گری و اعمال سیاست سرکوب حتی در قبال فعالین مدنی و مردم بی‌دفاع در اعتراضات مسالمت آمیز نیز، همەی ایران و بە ویژە کردستان را نا امن کردە است.”

اما با وجود تهدیدات جمهوری اسلامی و عملی کردن گاه و بی گاه این تهدیدات، احزاب کرد اعلام کردەاند کە “آمادە نیستند تن بە خلع سلاح بدهند، اما میزبانی عراق احترام می‌گذارند و از خاک این کشور علیه جمهوری اسلامی استفادە نخواهند کرد”.

بیشتر بخوانید: توافق‌نامه امنیتی ایران و عراق؛ زنگ خطری برای احزاب کرد؟

حزب دموکرات کردستان ایران (حدکا)، کوملە (سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران)، حزب حیات آزاد کردستان (پژاک)، سازمان خبات کردستان ایران، حزب آزادی کردستان (پاک)، کوملەی زحمتکشان کردستان و حزب کوملە کردستان ایران از جملە ا‌حزاب شاخص کرد ایرانی هستند کە در خاک عراق مقر و اردوگاه دارند.

در این اردوگاه‌ها، به جز نیروهای پیشمرگ، خانوادە آنها نیز زندگی می‌کنند. کە بعضا مدارس و مهدکودک‌های فرزندان آنها نیز در نزدیکی یا در داخل همین اردوگاه‌ها قرار دارند.

پژاک: دیگر احزاب را تنها نخواهیم گذاشت

سیامند معینی، رئیس مشترک حزب حیات آزاد کردستان (پژاک)، نیز بە تهدیدات مقامات جمهوری اسلامی ایران واکنش نشان دادە و در مصاحبەای کە در صفحە اکس (توییتر سابق) خود منتشر کردە، تاکید کردە کە “اگر جمهوری اسلامی بە دیگر احزاب کرد در اقلیم کردستان عراق حملە کند، پژاک ساکت نخواهد بود و در کنار دیگر احزاب خواهد ماند.”

حزب دمکرات کردستان ایران، در جریان خیزش سراسری زن، زندگی، آزادی بە سکوت دو دهەای خود درباره پژاک پایان داد و اکنون این دو حزب از متحدان یکدیگر محسوب می‌شوند.

پژاک بە دلیل نداشتن آدرس مشخص و حضور در کوهستان‌های قندیل و آسوس در مناطق مرزی بین ایران و عراق از مصونیت بیشتری، به نسبت دیگر احزاب کرد در برابر حملات سپاه پاسداران برخوردار است.

ریشە تهدیدات جمهوری اسلامی علیه احزاب کرد

تهدیدات و حملات جمهوری اسلامی علیه احزاب کرد مسئلە جدیدی نیست و از همان ابتدای انقلاب ۵۷ آغاز شد. اما در سال‌های گذشتە، الخصوص پس از اوج‌گیری خیزش سراسری زن، زندگی، آزادی و برگزاری تجمعات گستردە و دامنەدار و همچنین شکل‌گیری اعتصابات در شهرهای کردنشین، مقامات جمهوری اسلامی احزاب کرد را متهم بە تحریک مردم کردند.

در همین راستا در جریان خیزش سراسری چندین بار مقر و کمپ ا‌حزاب کرد توسط سپاه پاسداران مورد حملە پهپادی و موشکی قرار گرفت. کە طی آنها دەها تن از اعضای این احزاب کشتە و زخمی شدند.

حملات جمهوری اسلامی کە در عمق خاک اقلیم کردستان عراق انجام شد، توسط آمریکا، فرانسه، آلمان و برخی دیگر از کشورهای غربی محکوم شد.

به گفتە بسیاری از کارشناسان جمهوری اسلامی با فشار بر حکومت خودمختار اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق کوشیده کە “سناریوی سازمان مجاهدین خلق” برای این احزاب را تکرار کند. اما تا کنون موفق به انجام این کار نشدە است.

قصد آلمان برای راه‌اندازی یک مقر ناتو در کرانه دریای بالتیک

ناتو در دوران اخیر تلاش‌ها و سرمایه‌گذاری‌های خود در مرزهای شرقی این پیمان را تشدید کرده است. آلمان قصد دارد در این راستا نقشی پیشرو ایفا کرده و یک مقر جدید در کناره دریای بالتیک راه‌اندازی کند.آلمان به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) اعلام کرده که از توانایی لازم برای فرماندهی نیروهایی دریایی با راه‌اندازی یک پایگاه اصلی در کرانه دریای بالتیک برخوردار است.

ستاد کل فرماندهی که می‌تواند هدایت چنین مقرری را برعهده بگیرد، در هفته آینده فرماندهی رزمایش بزرگی تحت عنوان “سواحل شمالی” (Northern Coasts) را عهده‌دار است.

در این مانور دو هفته‌ای بیش از ۳ هزار سرباز از ۱۴ کشور عضو پیمان آتلانتیک شمالی از جمله ایتالیا، فرانسه و کانادا و ایالات متحده آمریکا شرکت دارند.

بیشتر بخوانید: عضویت سوئد در پیمان آتلانتیک شمالی برای ناتو چه مزیتی دارد؟

یان کریستیان، دریاسالار نیروی دریایی آلمان یکشنبه ۱۰ سپتامبر (۱۹ شهریور) در این رابطه همچنین گفت: «در حال حاضر نامه‌ای از سوی نیروی دریایی آلمان به نماینده فرماندهی ناتو در اروپا ارائه شده که ما در آن تشریح کرده و نشان داده‌ایم، از توانایی لازم برای راه‌اندازی یک مقر اصلی در کرانه دریای بالتیک برخورداریم.»

در پی تجاوز نظامی روسیه به اوکراین در فوریه سال گذشته، پیمان ناتو حضور نظامی خود در مرزهای شرقی و در منطقه بالتیک را تقویت کرده است. روسیه از طریق برون‌بوم کالینین‌گراد جزو کشورهای هم‌مرز در حوزه دریای بالتیک محسوب می‌شود.

دریای بالتیک برای بسیاری از کشورهای عضو پیمان ناتو نقشی مهم در ارسال محموله محسوب می‌شود و افزون بر آن خطوط انتقال انرژی و خطوط ارتباطاتی از آب‌های این دریا می‌گذرد.

مجموعه مطالب: ناتو

یان کریستیان، دریاسالار آلمانی در این باره می‌گوید: «دریای بالتیک منطقه‌ای است آبی که تنگه‌هایی بسیار باریک دارد و کشورهای متعدد به آن راه دارند، به طوری که در همان دوران صلح هم ضروری است پایگاهی در آنجا با حضور و مشارکت راه‌اندازی شود تا بتوان برنامه‌ها و عملیات را هماهنگ کرد.»

چندی پیش وزیر امور خارجه لیتوانی خواستار سرعت عمل آلمان در استقرار چهار هزار سرباز آلمانی برای تقویت جناح شرقی ناتو در کشورش شده بود.

اولاف شولتس، صدراعظم آلمان بارها تاکید کرده، کشورش در صورت حمله نظامی به سه کشور عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در حوزه بالتیک در دفاع از این کشورها مشارکت خواهد کرد.

او در ماه‌های گذشته در دیدار با سران استونی، لتونی و لیتوانی گفته بود: «باید یک بار دیگر به وضوح گفته شود که ما آماده‌ایم از هر سانتی‌متر خاک ناتو در مقابل تهاجم نظامی دفاع کنیم.»