Previous Next

پمپئو: جان کری خجالت بکشد و کنار برود


مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا بار دیگر با انتقاد از جان کری وزیر امور خارجه دولت سابق این کشور گفت که کری بطور فعالانه برای مخدوش کردن رئیس جمهوری کنونی آمریکا تلاش می کند.

به گزارش ایرنا، پمپئو در گفت و گو با شبکه فاکس نیوز گفت: به نظر می رسد که که جان کری نمی تواند از صحنه کنار برود و فعالانه تلاش می کند که از طریق دیدار با مقامات رژیم ایران، دولت دونالد ترامپ را مخدوش کند.

وزیر خارجه آمریکا در این مصاحبه گفت: کری از صحنه کنار نمی رود. زمانی که من وزیر سابق باشم کنار می روم هر کدام از وزیران سابق همین کار را کرده اند.

وی افزود: دیدار با همتای خود یک چیز است اما کاری که جان کری ، وندی شرمن (معاون سابق امور سیاسی وزارت خارجه) و ارنست مونیز (وزیر انرژی سابق) کرده اند چیز دیگری است؛ کاری که آنها کرده اند تلاش فعالانه برای مخدوش کردن چیزی است که پرزیدنت ترامپ تلاش می کند به آن دست یابد.

کری به علت دیدارهای خصوصی با مقامات رژیم ایران از قبیل محمد جواد ظریف پس از ترک مقام وزارت خارجه با انتقادهایی رو به رو شده است.

پمپئو به فاکس نیوز گفت: مشکلی نیست اگر یک مقام دولت سابق مانند کری با مقامات حکومتی صحبت کند اما تنها در صورتی که برای آمریکا و سیاست خارجی آمریکا کار کند اما اینگونه نیست و آنها برای سیاست خارجی خودشان کار می کنند نه به نفع سیاست خارجی آمریکا و مردم این کشور .

وی افزود: این انتقاد من است ؛ این کار را متوقف کنید شما دوره خودتان را داشتید ؛ ما فکر می کنیم که برداشت شما درباره ایران بطور اساسی اشتباه بود و ما تلاش می کنیم کار را برای آمریکا درست کنیم.

*********************************

دُلارهای اوباما؛ یک مُعامله دو سر باخت برای مردُم ایران

منصور امان: اعتراف آقای جان کری، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، پیرامون سرنوشت ده ها میلیارد دُلاری که در قالب توافُق اتُمی وین به رژیم جمهوری اسلامی پرداخت شده، ضمن توضیح یک واقعیت، پُرسشها و ابهامات جدیدی را نیز مطرح ساخته است.

وی در دو گُفتُگوی جُداگانه با شبکه های “سی ان ان” و “سی بی اس” فاش کرده است که دستکم بخشی از دستخوش نقدی و میلیاردی آمریکا و اُروپا به طرف مُذاکره خود، به جیب سپاه پاسداران رفته یا خرج گروه های تروریستی شده است.

تا پیش از این، پایوران دولت آقای اوباما سرسختانه انتقال پولهای آزاد شده به تروریستهای مورد حمایت جمهوری اسلامی را رد می کردند. برای نمونه آقای “آدام زوبین”، مُعاون پیشین وزیر خزانه داری آمریکا، شهریور ماه سال گذشته در پافشاری بر رد این مساله تا آنجا پیش رفت که گفت: “اگر قرار باشد درآمدهای ناشی از برجام ایران را به تهدیدی خطرناک تر تبدیل کند، می توان دیدگاه کسانی که در پی لغو برجام هستند را درک کرد.”

این سناریو اکنون واقعیت پیدا کرده و اطلاعات ارایه شده از سوی آقای جان کری، پرتو جدیدی بر نقش حاکمان جمهوری اسلامی در شکل گرفتن آن و به شکست کشاندن توافُق هسته ای می افکند.

براساس گُفته های این پایور ارشد آمریکایی، آنها در حالی که هنوز جوهر امضای شان زیر تعهُدات ژنو و سپس توافُق وین خُشک نشده بود، نقض آن را شروع کرده و فعالانه دست به تخریب زیربنای آن زده اند. به این ترتیب حاکمان جمهوری اسلامی – به خیال خود – به سادگی یک میدان درگیری جدید را جایگُزین میدان قبلی کردند. این در حالی است حتی بر حاکمان مُتوهم و مُتقلب جمهوری اسلامی نیز باید روشن می بود که بُحران آفرینی منطقه ای، منطق “برجام” را که بر بُحران زدایی از خاورمیانه و از مُناسبات دو و چند جانبه اُستوار بود، ناکارا ساخته و به کنار می اندازد.

نتیجه این سیاست مُخرب و کوته بینانه اکنون در برابر چشم همگان است و میلیونها ایرانی از بام تا شام با آثار آن دست و پنجه نرم می کنند. مردُم ایران که از پایان ماجراجویی نابخردانه هسته ای حُکومت انتظار بهبود شرایط دردناک خود را می کشیدند، نه تنها سهمی از “برجام” نبردند، بلکه برعکس “نظام” تیغ تیز تری بر گلوی کار و زندگی و آسایش شان گذاشت.

بی تردید آقای کری اطلاعات خود در باره محل هزینه میلیاردها دُلار را نه امروز که بدون شُغل دولتی است، بلکه در دوره عُضویت در دولت آمریکا کسب کرده و به طبع کاخ سفید نیز از این امر آگاه بوده است. بنابراین، بسیار پُرسش برانگیز است که چرا مقامهای واشنگتن مانع جمهوری اسلامی و توقُف پرداختها نشده و به اصلاح توافُق هسته ای نپرداختند. اقدامات یاد شده می توانست همزمان با آن که مانع ژرفش بُحران منطقه ای رژیم ولایت فقیه به مقطع کنونی گردد، از سُست شدن و شکست بعدی “برجام” نیز جلوگیری کند.

از سوی دیگر، وزیر خارجه پیشین آمریکا مبلغ داده شده به جمهوری اسلامی را “۵۵ میلیارد دُلار” ذکر کرده است. او تاکید کرده که مبلغ مزبور “پس از حل و فصل دعاوی مُرتبط با بدهیها” پرداخت گردیده. آقای اوباما در تیرماه ۱۳۹۴، میزان کُل داراییهای بلوکه شده را “۱۵۰ میلیارد دُلار” اعلام کرده بود. براین اساس طرفهای خارجی “نظام” ۹۵ میلیارد دُلار را بابت بدهیهای جمهوری اسلامی ضبط و برداشت کرده اند.

تاکنون هیچیک از طرفهای بده و بستان، از نوع و محل این بدهی کلان و یا حتی اطلاعاتی در باره چگونگی انباشت آن ارایه نداده است. چنین می نماید که حاکمان کشور در برابر دریافت ۵۵ میلیارد دُلار و به جیب ریختن آن، به سادگی بر اصل داراییها چشم فرو گذاشته اند و البته فهم پذیر است که طرفهای دیگر این مُعامله مشکوک نیز ترجیح می دهند در باره آن سُکوت اختیار کنند.

توافُقات مالی ذیل “برجام”، خود را به عُنوان یک مُعامله دو سر باخت به مردم ایران نمایان کرده است؛ از نظر اقتصادی دهها میلیارد دُلار دارایی آن برباد رفته است و از حیث سیاسی زیربنای مادی یک بُحران خطرناک تر و خسارات دوچندان را فراهم آورده.

فیلم؛ خشم و نارضایتی شدید مردم را ببینید


فیلم زیر: واکنش مردم در قبال درخواست تشکر از دولت در مقابل دوربین

واکنش های اقشار مختلف مردم از زن و مرد و پیر و جوان نسبت به درخواست گزارشگر از خواندن یک متن تشکر از دولت جمهوری اسلامی و تقدیر از آن بسیار دیدنی و نشان دهنده اوج نارضایتی مردم از عمق فاجعه فروپاشی اقتصادی و اجتماعی کشورمان و سیاستهای چپاولگرانه و میهن بر باد ده این حکومت است که دیگر در کوچه و خیابان هیچ کس ابایی از بیان آن ندارد.

در این کلیپ با واکنش های متفاوتی که جوهر همه اما یکی است مواجه می شویم آنهم جوهر خشم و نارضایتی شدید از وضعبت موجود و اینکه همه به خوبی می دانند که عامل و بانی این وضعیت چیزی نبوده جز ۴۰ سال استمرار فساد و غارت و دخالتهای منطقه‌ای.

خبرنگار خارجی: وضعیت بسیار وخیم است

روزنامه آلمانی “هندلزبلات” در گزارشی از تهران با عنوان «ما در ایران موشک داریم، اما پوشک نداریم!» نوشته است: وضعیت اقتصادی در ایران بسیار وخیم است.

به باور نویسنده این مقاله، وضعیت اقتصادی در ایران رو به وخامت بیشتر است و هیچ راه‌حلی برای برون‌رفت از این بحران در دیدرس وجود ندارد.

به گزارش دویچه وله، این روزنامه نوشت: مردم ادر ایران ز ترس گران‌تر شدن و کمیاب شدن کالاهای مورد نیاز خود به خرید و انبار کردن کالاها دست زده‌اند. موضوعی که به گرانی بیشتر و کمیاب شدن شدیدتر کالاها در بازار ایران دامن زده است.

یکی از شهروندان در بازار تهران به خبرنگار هندلزبلات گفته است: «واقعا اوضاع مسخره‌ای شده. ما موشک داریم، اما پوشک نداریم.»

او به خبرنگار نشریه یادشده گفته است که همسایه او ساعت‌ها در صف شیر خشک و پوشک می‌ایستد. نویسنده در همین رابطه به احتمال کوپنی شدن و سهمیه‌بندی کالاها در ایران اشاره می‌کند.

نویسنده وضعیت سیاسی حاکم بر ایران را بسیار حساس ارزیابی می‌کند. افزون بر آن می‌گوید که واژه “حساس” برای بیان وضعیت واقعی حاکم بر ایران، قوت کافی را ندارد.

نویسنده با اشاره به اینکه مرحله بعدی تحریم‌ها از روز ۱۳ آبان به اجرا گذاشته خواهد شد، معتقد است که وضعیت اقتصادی حاکم بر ایران در سایه تشدید تحریم‌ها رو به وخامت بیشتر خواهد نهاد.

فیلم؛ ترک تحصیل دخترکان معصوم ایرانی

بیش از ۱۵۰ هزار دختر در سال جاری در مقطع متوسطه دوم مدرسه را ترک کردند. فقر، ازدواج زودهنگام، نبود امکانات دلایل ترک تحصیل دختران است.

افزایش شمار بهاییان بازداشت شده در کرج

خبرگزاری هرانا – در ادامه بازرسی منازل و بازداشت سه شهروند بهایی در شهر کرج، روز یکشنبه یک شهروند بهایی دیگر به عنوان چهارمین شهروند بهایی توسط نیروهای وزارت اطلاعات در این شهر بازداشت شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه مورخ ۲۵ شهریورماه ۹۷ پیمان معنوی شهروند بهایی ساکن کرج در منزل خود توسط نیروهای امنیتی این شهر بازداشت شده است.

یک منبع مطلع در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: “روز یکشنبه ۲۵ شهریور ۹۷ ماموران وزارت اطلاعات به منزل پیمان معنوی واقع در اندیشه کرج رفته و پس از بازرسی منزل و ضبط تلفن همراه، کامپیوتر و کتاب‌هایشان، وی را بازداشت و به مکان نامعلومی منقل کردند. ماموران در یک برگ برای شش نفر و در برگ دیگر برای پنج نفر حکم بازداشت داشته‌اند“.

با احتساب بازداشت پیمان معنوی، شمار شهروندان بهایی بازداشت شده در روز یکشنبه ۲۵ شهریور در کرج به ۴ تن رسید.

هرانا ساعاتی پیش در گزارشی از بازداشت ۳ شهروند بهایی دیگر در کرج به نام‌های “مریم غفارمنش”، “جمیله پاکرو (محمدحسین)” و “کیانوش سلمانزاده” و انتقال آنها به زندان اوین خبر داده بود.
پیشتر یک منبع مطلع در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: “غروب ۲۵ شهریور ۹۷ ماموران وزارت اطلاعات به منزل رامین صدقی در شهرک اندیشه کرج که گروهی از بهاییان برای آموزش‌های محیط‌زیستی به مربی‌گری خانم مریم غفارمنش گرد هم آمده بودند رفته و تمامی موبایل‌های افراد حاضر را گرفتند و پس از گرفتن اطلاعات فردی طی فرم‌های جداگانه از افراد حاضر، منزل میزبان رامین صدقی را بازرسی و هارد کامپیوتر و کلیه آثار بهایی از جمله کتاب‌ها و اسناد منزل ایشان را ضبط کرده و سه تن از حاضرین به نام‌های “مریم غفارمنش”، “جمیله محمدحسین (پاکرو)” و “کیانوش سلمانزاده” را بازداشت و سپس با حضور در منزل خانم محمدحسین (پاکرو) و تفتیش و ضبط موبایل‌ها و کامپیوتر شخصی و هارد و اسناد منزل‌شان، سه بازداشتی را به زندان اوین منتقل کردند. حدود بیست ساعت بعد طی تماس تلفنی خانم غفارمنش از بند ۲۰۹ اوین گفتند برای آزادی ایشان وثیقه سیصد میلیون تومانی صادر شده است”.

هرانا در همان روز مورخ ۲۵ شهریورماه ۹۷ در چند گزارش از بازرسی منزل و بازداشت شش شهروند بهایی دیگر در شیراز خبر داده بود. طی روز ۲۴ و ۲۵ شهریورماه ۹۷ شش شهروند بهایی به نام‌های “سودابه حقیقت“، “نورا پورمرادیان“، “نوید بازماندگان”، “بهاره قادری (همسر نوید بازماندگان)”، “الهه سمیع‌زاده” و “احسان محبوب راه‌وفا” توسط نیروهای امنیتی شهر شیراز بازداشت شدند.

شهروندان بهایی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهایی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهاییان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

سوریه؛ موقعیت رژیم ایران متزلزل شده است


بدنبال توافق روسیه و ترکیه در مورد عدم حمله به ادلب و ایجاد یک منطقه حائل، یک دیپلمات سابق جمهوری اسلامی به سران حکومت هشدار داد که پوتین اهل زدوبند است و هر جا منافعش ایجاب کند، می‌تواند علیه نظام با دیگر کشورها همراه شود.

علی خرم گفت: مثلا در ماجرای صادرات نفت این موضوع (با عربستان) دیده شد. گاهی با آمریکا گاهی با اسراییل و حالا هم ممکن است با ترکیه علیه نظام زدوبند کند.

این دیپلمات سابق رژیم همچنین به پوشالی بودن توافق صورت گرفته در تهران میان جمهوری اسلامی، روسیه و ترکیه اشاره کرد و افزود: پس، اجلاس تهران چه بود که ۱۰روز بعد، دو کشور حاضر در آن، توافقی برخلاف توافق قبلی می‌کنند؟ یا پوتین در تهران رودربایستی داشت؟ یا اردوغان امتیاز جدیدی به او داده است.

از سوی دیگر سپاه پاسداران نیز درباره توافق روسیه و ترکیه، غافلگیر شدنش را برملا کرد و با دغلکاری در روزنامه خود (جوان) نوشت: اردوغان نمی‌تواند شریک دزد و رفیق قافله باشد و هم از تروریسم دفاع کند و هم خود را شریک صلح و راه‌ حل سیاسی معرفی کند.

روزنامه جهان صنعت نزدیک به روحانی نیز نوشت: در این شرایط مهم‌ترین بازنده بحران سوریه، تهران است که زمینه آن به دست پوتین و اردوغان فراهم شده و شرایط ذهنی و ادراکی برای پذیرش در‌خواست اردوغان از سوی پوتین فراهم شده است.

این منبع نوشت: تحت این شرایط اگر پوتین به پذیرش کامل درخواست اردوغان تن دهد، این بحران سوریه است که وارد فاز جدید می‌شود. این شرایط دست بازیگران دیگر بحران سوریه از جمله آمریکا را در این بحران باز می‌کند و شرایط را برای سازماندهی مجدد نیرو‌های شورشی در بحرانی کردن بیشتر سوریه و حتی بر‌اندازی بشار اسد فراهم می‌کند.

حملات سایبری سپاه در آستانه ‌تحریم‌های نفتی


شرکت امنیت سایبری “فایر آی” می‌گوید گروهی از هکرهای وابسته به حکومت ایران با اجرایی شدن تحریم‌های آمریکا، فعالیت‌های بزرگی را به راه انداخته‌اند که شرکت‌های موثر در زمینه انرژی را هدف قرار می‌دهد.

یکی از مدیران فایر آی به آسوشیتدپرس گفت: «هر زمان که ما شاهد فعالیت سایبری گروه‌های ایرانی در منطقه هستیم، به خصوص با توجه به رویدادهای سیاسی و ژئوپولیتیک، باید حواسمان را جمع کنیم که آنها یا در حال تدارک برای یک حمله مخرب‌‌اند یا اینکه در حال پیشبرد چنین حمله‌ای هستند.»

به گفته کارشناسان شرکت فایر آی‌، وجود سرنخ‌های متعدد آنان را به این نتیجه رسانده که هکرها از پشتیبانی جمهوری اسلامی برخوردار هستند، از جمله اینکه آنها از زبان فارسی استفاده کرده و هفته‌های کاری آنان مشابه هفته کاری در ایران (از شنبه تا چهارشنبه) بوده و همچنین در ساعات اداری مشابه در ایران فعالیت دارند.

به گزارش دویچه وله، شرکت فایر آی هشدار داد با اجرایی شدن مرحله دوم تحریم‌های ‌آمریکا علیه رژیم ایران که فروش نفت آن را در برمی‌گیرد، احتمالا حمله‌های سایبری بیشتری توسط گروهی از هکر‌های ایرانی صورت خواهد گرفت.

پیش تر آژانس اطلاعات آلمان در گزارش سالانه خود اعلام کرد رژیم ایران توانایی‌ حمله سایبری خود را افزایش داده، به شکلی که برای شرکت‌‌ها و مؤسسات تحقیقاتی آلمان خطرناک است.

روحانی؛ به دیوار بسته خوردم و کنار می‌روم؟


روحانی استعفا بدهد يا از خواب سنگین بیدار شود

غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران از عملکرد دولت روحانی انتقاد و موضوع استعفای او را مطرح کرده است. وی ضمن انتقاد شدید از عملکرد دولت گفته است که آقای روحانی «می‌تواند به عنوان یک قهرمان کنار برود»، اما اگر استعفای خود را به مصلحت کشور نمی‌داند، باید «از این خواب سنگین برخیزد و باید روشن و شفاف با مردم روبه رو شود».

به گزارش رادیو فردا، کرباسچی در مصاحبه با شماره مهرماه ماهنامه «اندیشه پویا» درباره استعفای روحانی گفت: «تصمیم سختی است. او اگر نمی‌تواند کاری کند می‌تواند به عنوان یک قهرمان کنار برود و بگوید ایها الناس من می‌خواستم کاری کنم نشد، به دیوار بسته خوردم و حالا کنار می‌روم. این ممکن است کمک کند که اگر او قهرمان نیست حداقل منفور هم نشود».

کرباسچی در عین حال افزود که اگر آقای روحانی معتقد است کناره‌گیری‌اش «به نفع مصالح ملی کشور نیست»، باید تلاش کند که «روشن و دقیق حرکت کند».

سخنان کرباسچی در حالی بیان شده که پیش از این درخواست برای استعفای روحانی از طرف مخالفان دولت او و از موضع متفاوتی با مواضع اصلاح‌طلبان مطرح شده بود.

برخی از نمایندگان اصول‌گرای مجلس از جمله امیرخجسته تهدید کرده‌اند که اگر دولت نتواند مشکلات اقتصادی را حل کند، نمایندگان عدم کفایت رئیس‌جمهوری را پیگیری خواهند کرد.

******************************

روحانی شریک یا گروگان خامنه ای؟

منصور امان: نمایش وحدت حُجت الاسلام حسن روحانی در مجلس شورای اسلامی، پروسه تدریجی خزیدن خفت بار جناح میانه حُکومت و زائده های “اصلاح طلب” آن به زیر عبای حمایتی باند حاکم را تکمیل کرد. برخورد مُحتاطانه و از سر ضعف وی به چالش مجلس اُصولگرا، به صورت مُوقت توازُن سیاسی شکل گرفته زیر خیمه “نظام” را به دوران پیش از “برجام” بازگردانده است.

آقای روحانی که به ظاهر برای توضیح علت بُحران اقتصادی و شرایط وخیم کشور به مجلس احضار شده بود، همه مهارت خود در شُعبده بازی با کلمات را برای فرار از این امر به کار گرفت. او گاه با انکار بُحران همه جا حاضر موجود و فرو کاستن آن به “آسیب” و گاه نیز با ارایه آمار و ارقام از پیشرفتهای نامرئی اقتصادی و دستاوردهای مُدیریتی موهوم دولت، به ماله کشی واقعیت پرداخت.

همین شیوه را او پیرامون دلایل شکست “برجام”، بُحران خارجی و تحریمها به کار بست. آقای روحانی آسمان و ریسمان را به هم بافت تا نقش “رهبر” و باند او در به شکست کشاندن توافُق وین و بُحران آفرینی بی وقفه آنها در مُناسبات خارجی را از این مُعادله پاک کند. شاهکار استدلالی این پایور سرگشته در این راستا زمانی بود که اعتراضات مردُم در دی ماه سال گذشته را علت “نماندن ترامپ در برجام” مُعرفی کرد. او به طور جدی مُدعی شد: “حادثه دی ماه آقای ترامپ را به طمع انداخت تا در اواخر دی ماه اعلام کند من در برجام نمی مانم.”

رازی که آقای روحانی تلاش کرد آن را سر به مُهر نگه دارد، دیرگاهی است که بر سر هر بامی جار زده می شود. شکست برجام و بُحران اقتصادی و خارجی در پی آن، تنها به پای آقای خامنه ای و همدستان نظامی و امنیتی اش نوشته شده و بس!

آنها بودند که با اشتباه مُحاسبه از مفهوم توافُق هسته ای، دُچار خبط دیگری شده و بی درنگ به کار صُدور جنگ و تجاوز نظامی در سوریه، مُداخله گری در عراق و لُبنان و راه انداختن جنگ نیابتی در یمن پرداختند. این مردُم دی ماه نبودند که پیاپی به “برجام” موشک بالستیک و “نُقطه زن” شلیک کردند، آنها نبودند که مانع پیوستن جمهوری اسلامی به مُعاهدات بین المللی و روند تنش زدایی شدند.

مردُمی که آقای روحانی امروز آنها را مُتهم به برهم زدن “برجام” می کند، هنوز از یاد نبرده اند که چگونه او خود در جریان کارزار فریبکارانه انتخاباتی اش هوار می کشید: “شهرهای زیر زمینی نشان دادند تا برجام را به هم بزنند. روی موشک شعار نوشتند تا برجام را به هم بزنند، برای اینکه ما نتوانیم صد درصد استفاده کنیم.”

آقای روحانی که در جامه وکیل مُدافع “رهبر” و سیاستهای خانه خراب کن وی سر به آستان می سایید، آگاهانه اشاره ای به مسوولیت حاکمیت و به ویژه باند حاکم در ویرانی اقتصادی و سیه روز شدن میلیونها نفر نکرد. او از سهم “دولت با تُفنگ” در درآمدها و ثروتهای کشور و نقش مُخربی که کارتلهای اقتصادی آقای خامنه ای و داروغه هایش و بُنیادهای خودمُختار ایفا می کنند، نگفت.

رییس جمهور مُلاها در مورد هدر دادن منابع عظیم مالی کشور در سوریه و یمن و راه انداختن صنعت پُر خرج مُزدور پروری با محصولاتی همچون حزب الله لُبنان، حشد الشعبی عراق و جهاد اسلامی غزه سرسختانه سُکوت کرد. او توضیح نداد که هزینه میلیتاریسم ابلهانه حُکومت از جیب چه کسانی پرداخت می شود و چه آثاری ویرانگری در پهنه کار و زندگی جامعه بر جای می گذارد.

پدیدار شدن آقای روحانی در این نقش – گذشته از گدایی قُدرت و ثروت – سود دیگری نیز دارد. او و دولتش جاده صاف کن باند حاکم برای پیشروی به سمت شرایط حاضر بوده اند. آقای روحانی و دوستان در شکل گرفتن تدریجی فاجعه کنونی شریک هستند، “رهبر” تحریک و خرابکاری کرد، اینان برایش پوشش دیپلُماتیک فراهم کردند و پیرامون تهدیدهای این نابخردی به چشم مردُم خاک پاشیدند.

دولت بی وظیفه آقای روحانی در مدت باقیمانده از صدارتش، گروگان باند حاکم است و زیر تیغ دایمی آن قرار دارد. با این حال، صحنه رقت بار و رُسوایی که وی روز سه شنبه در مجلس بازی کرد، به معنای پایان شکاف در حاکمیت نیست، بلکه نزدیکی مصلحتی در هراس از امواج اعتراضات توده ای از یکطرف و فشار خارجی از طرف دیگر است. از این رو دوام آن نیز تابع بی قید و شرطی از این دو فاکتور و درجه و میزان آن می باشد. نفس کوتاه این وصلت را از همینجا نیز می توان شُماره کرد.

ملاقات‌های جان کری و ظریف پرونده قضایی شد


یکی از سناتور‌های آمریکایی از وزارت دادگستری این کشور خواسته که جوانب حقوقی دیدار‌های اخیر جان کری و ظریف را بررسی کند.

به گزارش فارس، سناتور «مارکو روبیو» از وزارت دادگستری آمریکا خواسته که بحث قانونی یا غیرقانونی بودن ملاقات‌های اخیر «جان کری» وزیر خارجه اسبق کشورش و «محمدجواد ظریف» وزیر خارجه جمهوری اسلامی را بررسی کند.

اخیراً جان کری در یک مصاحبه از برگزار شدن چند دیدار با ظریف خبر داده بود؛ این خبر با واکنش تند «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا روبرو شد.

ترامپ به صراحت در توئیتر خود، جان کری را به نقض قوانین آمریکا متهم کرد. بر اساس قانون «لوگان»، اتباع آمریکا حق ندارند بدون اجازه دولت‌های مستقر، در سیاست خارجی دخالت کنند.

حالا سناتور روبیو که در ایران به خاطر مخالفت شدید با برجام مشهور است، به میدان آمده و گفته که باید مسئله در دادگاه مشخص شود.

سناتور مارکو روبیو نامه‌ای به «جف سشنز» دادستان کل و وزیر دادگستری آمریکا نوشته و از وی خواسته که نقض یا عدم نقض قانون لوگان را بررسی کند.

یک اقدام شرم آور بی سابقه در تاریخ آمریکا

دولت آمریکا با انتقاد از وزیر خارجه اسبق این کشور به دلیل دیدار با وزیر خارجه جمهوری اسلامی، اقدام او را شرم‌آور توصیف کرد.

رئیس جمهور آمریکا در یک پیام توئیتری از دیدارهای وزیر خارجه پیشین این کشور با جواد ظریف به شدت انتقاد کرد.

دونالد ترامپ در این پیام نوشته که “دیدارهای غیرقانونی جان کری با رژیم بسیار متخاصم ایران” می‌تواند فقط در خدمت ضربه زدن به “اقدامات بزرگ” دولت او و به زیان مردم آمریکا باشد.

مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا نیز گفت: آنچه که آقای کری انجام داده بی سابقه بوده است، این وزیر خارجه پیشین آمریکا است که با بزرگترین حکومت حامی تروریسم گفتگو می کند.

وزیر خارجه آمریکا افزود: وزیران خارجه از هر حزبی که باشند نباید چنین کاری کنند. این اقدام بی سابقه بوده است.

*********************************

دُلارهای اوباما؛ یک مُعامله دو سر باخت برای مردُم ایران

منصور امان: اعتراف آقای جان کری، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، پیرامون سرنوشت ده ها میلیارد دُلاری که در قالب توافُق اتُمی وین به رژیم جمهوری اسلامی پرداخت شده، ضمن توضیح یک واقعیت، پُرسشها و ابهامات جدیدی را نیز مطرح ساخته است.

وی در دو گُفتُگوی جُداگانه با شبکه های “سی ان ان” و “سی بی اس” فاش کرده است که دستکم بخشی از دستخوش نقدی و میلیاردی آمریکا و اُروپا به طرف مُذاکره خود، به جیب سپاه پاسداران رفته یا خرج گروه های تروریستی شده است.

تا پیش از این، پایوران دولت آقای اوباما سرسختانه انتقال پولهای آزاد شده به تروریستهای مورد حمایت جمهوری اسلامی را رد می کردند. برای نمونه آقای “آدام زوبین”، مُعاون پیشین وزیر خزانه داری آمریکا، شهریور ماه سال گذشته در پافشاری بر رد این مساله تا آنجا پیش رفت که گفت: “اگر قرار باشد درآمدهای ناشی از برجام ایران را به تهدیدی خطرناک تر تبدیل کند، می توان دیدگاه کسانی که در پی لغو برجام هستند را درک کرد.”

این سناریو اکنون واقعیت پیدا کرده و اطلاعات ارایه شده از سوی آقای جان کری، پرتو جدیدی بر نقش حاکمان جمهوری اسلامی در شکل گرفتن آن و به شکست کشاندن توافُق هسته ای می افکند.

براساس گُفته های این پایور ارشد آمریکایی، آنها در حالی که هنوز جوهر امضای شان زیر تعهُدات ژنو و سپس توافُق وین خُشک نشده بود، نقض آن را شروع کرده و فعالانه دست به تخریب زیربنای آن زده اند. به این ترتیب حاکمان جمهوری اسلامی – به خیال خود – به سادگی یک میدان درگیری جدید را جایگُزین میدان قبلی کردند. این در حالی است حتی بر حاکمان مُتوهم و مُتقلب جمهوری اسلامی نیز باید روشن می بود که بُحران آفرینی منطقه ای، منطق “برجام” را که بر بُحران زدایی از خاورمیانه و از مُناسبات دو و چند جانبه اُستوار بود، ناکارا ساخته و به کنار می اندازد.

نتیجه این سیاست مُخرب و کوته بینانه اکنون در برابر چشم همگان است و میلیونها ایرانی از بام تا شام با آثار آن دست و پنجه نرم می کنند. مردُم ایران که از پایان ماجراجویی نابخردانه هسته ای حُکومت انتظار بهبود شرایط دردناک خود را می کشیدند، نه تنها سهمی از “برجام” نبردند، بلکه برعکس “نظام” تیغ تیز تری بر گلوی کار و زندگی و آسایش شان گذاشت.

بی تردید آقای کری اطلاعات خود در باره محل هزینه میلیاردها دُلار را نه امروز که بدون شُغل دولتی است، بلکه در دوره عُضویت در دولت آمریکا کسب کرده و به طبع کاخ سفید نیز از این امر آگاه بوده است. بنابراین، بسیار پُرسش برانگیز است که چرا مقامهای واشنگتن مانع جمهوری اسلامی و توقُف پرداختها نشده و به اصلاح توافُق هسته ای نپرداختند. اقدامات یاد شده می توانست همزمان با آن که مانع ژرفش بُحران منطقه ای رژیم ولایت فقیه به مقطع کنونی گردد، از سُست شدن و شکست بعدی “برجام” نیز جلوگیری کند.

از سوی دیگر، وزیر خارجه پیشین آمریکا مبلغ داده شده به جمهوری اسلامی را “۵۵ میلیارد دُلار” ذکر کرده است. او تاکید کرده که مبلغ مزبور “پس از حل و فصل دعاوی مُرتبط با بدهیها” پرداخت گردیده. آقای اوباما در تیرماه ۱۳۹۴، میزان کُل داراییهای بلوکه شده را “۱۵۰ میلیارد دُلار” اعلام کرده بود. براین اساس طرفهای خارجی “نظام” ۹۵ میلیارد دُلار را بابت بدهیهای جمهوری اسلامی ضبط و برداشت کرده اند.

تاکنون هیچیک از طرفهای بده و بستان، از نوع و محل این بدهی کلان و یا حتی اطلاعاتی در باره چگونگی انباشت آن ارایه نداده است. چنین می نماید که حاکمان کشور در برابر دریافت ۵۵ میلیارد دُلار و به جیب ریختن آن، به سادگی بر اصل داراییها چشم فرو گذاشته اند و البته فهم پذیر است که طرفهای دیگر این مُعامله مشکوک نیز ترجیح می دهند در باره آن سُکوت اختیار کنند.

توافُقات مالی ذیل “برجام”، خود را به عُنوان یک مُعامله دو سر باخت به مردم ایران نمایان کرده است؛ از نظر اقتصادی دهها میلیارد دُلار دارایی آن برباد رفته است و از حیث سیاسی زیربنای مادی یک بُحران خطرناک تر و خسارات دوچندان را فراهم آورده.

ترامپ؛ توصیه یک مشاور دموکراتها به خامنه‌ای


رئیس‌جمهورآمریکا، در واکنش به دیدار‌های جان کری با ظریف، طی توئیتی ضمن انتقاد از این دیدارها گفت که کری به ظریف گفته بهتر است که حکومت ایران تا پایان ریاست‌جمهوری ترامپ صبر کند و با یک رئیس جمهور دموکرات بعد از او گفتگو کند.

کری در گفتگو با شبکه فاکس نیوز اظهاراتی بیان کرد که به این گمانه‌زنی‌ها دامن زد. او گفت: “خب، همه منتظر هستند و درباره منتظر ماندن تا پایان (دوران) رئیس‌جمهور ترامپ حرف می‌زنند”.

شیرین هانتر، استاد مطالعات بین المللی دانشگاه جورج تاون، طی یادداشتی در که در وبگاه لوبلاگ نوشته، معتقد است که به نفع حکومت ایران نیست که تا آخر دولت ترامپ صبر کند.

او نوشت: “انجام چنین کاری، مشکلات زیاد سیاسی و اقتصادی ایران را تشدید و واشنگتن را به اعمال محدودیت‌های بیشتر علیه ایران ترغیب خواهد کرد”.

هانتر ادامه داد: “استراتژی صبر کردن تا پایان دوره ترامپ بر این فرض استوار است که یک دولت آینده دموکرات، یا حتی یک رئیس‌جمهور میانه‌رو جمهوریخواه، رویکرد متفاوتی در قبال تهران در پیش خواهد گرفت”.

با این حال، از دیدگاه هانتر، حصول چنین تغییری در رویکرد آمریکا در برابر ایران بعید است.

هانتر تصریح کرد: “منتظر ماندن تا پایان دور ریاست جمهوری ترامپ به امید بدست آوردن یک توافق بهتر، فقط رنج ایران و مردمش را طولانی خواهد کرد. ترامپ به طرز قابل پیش‌بینی، موضع خصمانه‌ای در برابر حکومت ایران اتخاذ کرده است، اما هر کسی بعد از او بیاید، احتمالا ایران توافق بهتری با او امضا نخواهد کرد.”

مشکل ما با رژیم ایران ریشه‌ای و اساسی است

ویلیام برنز معاون پیشین وزیر امور خارجه آمریکا (معمار برجام) در گفتگو با سی ان ان گفت مشکل آمریکا با حکومت ایران بر سر سیاستگذاری نیست، بلکه مشکل ریشه‌ای و اساسی وجود دارد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، ویلیام برنز دیپلمات کهنه کار و معاون پیشین وزیر امور خارجه آمریکا و رئیس فعلی بنیاد کارنگی برای صلح بین المللی در گفتگو با سی ان ان، در پاسخ به پرسشی درباره انتقاد‌های مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا از جان کری، وزیر امور خارجه پیشین به علت دیدار و گفتگو با ظریف، این انتقاد‌ها را رد کرد و گفت: «همه ما دیپلمات‌ها پس از پایان دوره کاری مان ارتباط‌های ویژه‌ای برقرار می‌کنیم. مشکل ما با حکومت ایران بر سر سیاستگذاری نیست بلکه مشکل ریشه‌ای و اساسی وجود دارد.»

دور زدن تحریمها؛ راه حل سه تفنگدار هسته ای


منصور امان

نفت در برابر کالا؛ راه حل اُروپا برای دور زدن تحریمها

کمتر از دو ماه مانده به اجرایی شدن تحریمهای نفتی و مالی آمریکا علیه رژیم جمهوری اسلامی، اتحادیه اروپا می گوید راه تازه ای برای دور زدن آن پیدا کرده است. نشانه ها اما حکایت از آن دارند که ترفند مزبور بیشتر یک بازی جدید است تا حلقه نجات!

سه تُفنگدار هسته ای، آلمان، فرانسه و بریتانیا، اطلاع داده اند که نهاد مالی جدیدی را برای ادامه مُناسبات تجاری با رژیم مُلاها ایجاد می کنند. به گفته آنها، نهاد مزبور در خارج از سیستم سوئیفت قرار خواهد گرفت تا به شرکتها کُمک کند بدون هراس از مُجازاتهای آمریکا، با جمهوری اسلامی مُعامله کنند.

آنچه که در نگاه اول خود را به مثابه یک ابتکار تازه می نمایاند، با ارزیابی دقیق تر آشکار می گردد که چیزی بیشتر از برنامه نفت در برابر کالا نیست؛ طرحی که سازمان ملل در دوران تحریمهای عراق اجرا کرد و سپس در مورد رژیم مُلاها نیز در دوره تحریمهای فلج کننده در شکل محدودتری مادیت یافت.

بر این اساس، حاکمان ایران خود به درآمدهای نفتی دسترسی نخواهند داشت و نهاد مزبور در نقش قیم از این محل، هزینه کالاهایی که آنها خریداری می کنند را می پردازد. “نظام” بدین گونه از فرآیند تبادُل مالی، چه به عُنوان فروشنده و چه خریدار حذف گردیده و زائده ای بدون اختیار در حاشیه آن خواهد بود.

همانگونه که پیداست، اساس و پایه طرح سه تُفنگدار، حفظ امکان فُروش نفت توسُط مُلاها است. به بیان دقیق تر، طرح مزبور کیسه ای است که برای درآمدهای نفت صادراتی جمهوری اسلامی به اُروپا دوخته شده که میزان آن در حال حاضر کمتر از 500 هزار بُشکه در روز تخمین زده می شود. با این حال روشن نیست که خریداران بُزُرگ نفتی اُروپا که میدان عمل آنها در سطح جهانی است، چگونه قادر خواهند بود با وجود خرید نفت تحریمی ایران، از مُجازاتهای آمریکا و مُتحدان عرب آن که فروشندگان عُمده نفت و گاز به آنها هستند، برکنار بمانند.

گذشته از موانع مُهمی که بر سر راه شرکتهای نفتی اُروپایی قرار دارد، فروشندگانی که در قالب مرکز جدید با رژیم مُلاها وارد مُعامله می شوند نیز خود را در برابر پیامدهایی پیش بینی پذیر قرار خواهند داد. رهگیری آنها غیر مُمکن نیست و از این رو، قانع کردن شان به پذیرُفتن ریسک تجارت با کشوری که نه دارای اُفق روشن اقتصادی است و نه از یک سیستم با ثبات سیاسی برخوردار می باشد، کار چندان ساده ای نخواهد بود.

مُستقل از سدهای اجرایی طرح اُروپا، حتی در صورت پا گرفتن، این طرح فقط می تواند بخش ناچیزی از مُشکل حاکمان جمهوری اسلامی را برطرف کند که بی شک نیازهای اولیه و حیاتی مردُم ایران شامل آن نخواهد بود. شُرکای اُروپایی رژیم ولایت فقیه تاکُنون ادعا می کردند نگران “آسیب تحریمها بر مردُم عادی” هستند. تهیه پستویی نیمه تاریک برای انجام مُعاملات مخفیانه و مشکوک با رژیمی مُستبد، خونریز و بُحران ساز، چندان نشانی از این ژست انسان دوستانه ندارد.