لیگ قهرمانان اروپا؛ پاری سن ژرمن با شکست آرسنال به فینال رفت
این دیدار که در حضور ۴۷ هزار تماشاگر در ورزشگاه پارک دو پرنس در پاریس انجام گرفت با پیروزی ۲ بر ۱ تیم میزبان خاتمه یافت. پیکار رفت میان دو تیم در لندن با پیروزی یک بر صفر نماینده فرانسه به پایان رسیده بود.
آرسنال که برای صعود به دور بعد به پیروزی نیاز داشت، این دیدار را پرجنبوجوش آغاز کرد و از همان آغاز بر آن بود که میزبان خود را زیر فشار گذارد، اما علیرغم حملات متعدد نتوانست دروازه حریف را باز کند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
پاری سن ژرمن بعد از موج حملات آرسنال در یک ربع اول بازی آرامآرام از لاک دفاعی بیرون آمد و چهرهای تهاجمیتر به خود گرفت. در دقیقه ۲۷ بازی فابیان موفق شد دومین فرصت جدی میزبان را به گل بدل کند و پاری سن ژرمن را یک بر صفر جلو بیاندازد. نیمه نخست با همین نتیجه یک بر صفر به پایان رسید.
بیست دقیقه نخست نیمه دوم هیجان چندانی نداشت و توپ بیشتر در میانه میدان در گردش بود. در دقیقه ۶۴ بازی داور در پی مشاهده تصاویر ویدیویی به نفع پاری سن ژرمن سوت پنالتی زد، اما دروازهبان آرسنال ضربه پنالتی ویتینیا را مهار کرد.
دقایقی بعد پاری سن ژرمن توانست دومین گل خود را ثبت کند. اشرف حکیمی، ملیپوش مراکشی این تیم در دقیقه ۷۲ دروازه آرسنال را باز کرد.
آرسنال اگر چه در دقیقه ۷۶ با گل ساکا فاصله را بار دیگر کم کرد، اما پیکار دو تیم پس از ۹۰ دقیقه تلاش و دوندگی با همین نتیجه ۲ بر یک به پایان رسید و پاری سن ژرمن با توجه به دو پیروزی در دیدارهای رفت و برگشت بلیط حضور در فینال این دوره از مسابقات را گرفت.
صعود اینتر میلان؛ وداع بارسلونا
شامگاه سهشنبه ۶ ماه مه (۱۶ اردیبهشتماه) نخستین دیدار برگشت مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان باشگاههای اروپا میان تیمهای اینتر میلان (ایتالیا) و اف ث بارسلونا (اسپانیا) برگزار شده بود.
این دیدار پرهیجان که در حضور ۷۵ هزار تماشاگر در میلان انجام گرفت با پیروزی ۴ بر ۳ اینتر میلان در وقت اضافه خاتمه یافت. دوئل رفت میان دو تیم در بارسلونا با تساوی ۳ بر ۳ به پایان رسیده بود.
بارسلونا که تا پایان نیمه نخست ۲ بر صفر از میزبان ایتالیایی خود عقب بود، توانست در نیمه دوم ورق را برگرداند و ۳ بار دروازه اینتر میلان را باز کند.
بازی میرفت با همین نتیجه به پایان رسد، اما فرانچسکو آچربی با زدن گل تساوی برای اینتر، این دوئل را به وقت اضافه کشاند. فراتسی بازیکن اینتر میلان در دقیقه ۹۹ چهارمین گل تیمش را به ثمر رساند تا صعود نماینده ایتالیا به فینال قطعی شود.
دوئل نهایی این فصل از رقابتهای لیگ قهرمانان باشگاه اروپا روز شنبه ۳۱ مه در ورزشگاه آلیانس مونیخ برگزار میشود.
ترامپ: هنوز در مورد تغییر نام خلیج فارس تصمیمی نگرفتهام
او گفت: «وقتی برسم، در این مورد از من خواهند پرسید و باید تصمیم بگیرم. نمیخواهم احساسات کسی را جریحهدار کنم.»
ترامپ سپس ادامه داد قرار است نشستی در این باره برگزار کند و سپس تصمیم بگیرد.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
خبرگزاری آسوشیتدپرس روز سهشنبه به نقل از دو مقام آمریکایی که نخواسته بودند نامشان فاش شود گزارش داده بود ترامپ قرار است در جریان سفر خود به عربستان سعودی اعلام کند که آمریکا از این پس خلیج فارس را “خلیج عربی” یا “خلیج عربستان” خواهد نامید.
این گزارش با واکنش اعتراضی شدید ایرانیان در شبکههای اجتماعی روبرو شد که با اشاره به قدمت این نام، خلیج فارس را بخشی جداییناپذیر از تاریخ فرهنگی و جغرافیایی ایران خواندند.
عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی با انتشار پیامی در اکس این اقدام را نشانه “نیت خصمانه علیه ایران و مردمش” خوانده و نوشت این اقدام “توهینی به همه ایرانیان، صرفنظر از پیشینه یا محل اقامت آنهاست.”
شاهزاده رضا پهلوی، ولیعهد پیشین ایران نیز از این تصمیم به شدت انتقاد کرده و در شبکههای اجتماعی نوشت: «خلیج فارس فقط یک نام نیست، بلکه یک واقعیت تاریخی است.»
نام خلیج فارس دستکم از قرن شانزدهم میلادی بهطور گسترده مورد استفاده بوده، هرچند در شماری از کشورهای خاورمیانه عبارات “خلیج عربی” یا “خلیج عربستان” نیز کاربرد دارد.
در نسخه آمریکایی نقشههای گوگل، این پهنه آبی با عنوان “خلیج فارس (خلیج عربی)” “Persian Gulf (Arabian Gulf)” ظاهر میشود. در نقشههای اپل اما تنها نام “خلیج فارس” به چشم میخورد. ایران در سال ۲۰۱۲ شرکت گوگل را به دلیل عدم درج نام این پهنه آبی روی نقشههایش تهدید به شکایت کرد.
رئیسجمهور ایالات متحده میتواند نام رسمی استفادهشده برای مکانها توسط دولت آمریکا را تغییر دهد، اما نمیتواند تعیین کند که جامعه جهانی از چه نامی استفاده کند. ترامپ چند ساعت پس از آغاز دومین دوره ریاستجمهوری خود با امضای یک فرمان اجرایی، نام خلیج مکزیک را به “خلیج آمریکا” تغییر داده بود. با این حال این تغییر نام از سوی جامعه بینالملل به رسمیت شناخته نشده است.
ترامپ: سانتریفیوژها را منفجر میکنیم؛ یا با ملایمت یا با خشونت
دونالد ترامپ روز چهارشنبه همچنین در مصاحبهای با هیو هیویت، مجری محافظهکار یک برنامه رادیویی، گفت که به دنبال آن است تا سانتریفیوژهای هستهای جمهوری اسلامی را “منفجر” کند.
او در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا آمریکا به ایران گفته است که بین تحویل دادن سانتریفیوژها و اورانیوم غنیشده خود یا “بمباران شدن” یکی را انتخاب کند، گفت: «موضوع به همین سادگی است…ما واقعا میتوانیم آنها را منفجر کنیم یا اینکه از تسلیحات هستهای خلعشان کنیم. تنها دو گزینه وجود دارد؛ نابودی با ملایمت یا با خشونت.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
رئیسجمهور آمریکا با این حال اظهار داشت که ترجیح میدهد یک “توافق قوی و قابل راستیآزمایی” در مورد برنامه هستهای جمهوری اسلامی وجود داشته باشد. ترامپ به تازگی اعلام کرده بود که هدف مذاکرات هستهای دولتش با تهران، “برچیدن کامل” برنامه هستهای ایران است اما او با داشتن یک برنامه هستهای غیرنظامی از سوی جمهوری اسلامی، در صورت رعایت شرایط، مخالفتی ندارد.
در عین حال جیدیونس، معاون رئیسجمهور و مارکو روبیو، وزیر خارجه ایالات متحده نیز اعلام کردهاند که ممکن است با داشتن یک برنامه هستهای غیرنظامی از سوی تهران موافقت کنند، مشروط بر اینکه شامل غنیسازی نباشد و ایران اورانیوم غیرنظامی مورد نیازش را همانند برخی دیگر از کشورها از خارج وارد کند.
ایران در پایان جنگ جهانی دوم
با فتح استالینگراد توسط ارتش سرخ در سال ۱۹۴۱ (۱۳۲۰ خورشیدی) آلمان نازی در سراشیبی شکست افتاد. روسای دولتهای آمریکا، شوروی و بریتانیا در همان سال در تهران به شور نشستند تا سرنوشت سیاست جهانی پس از جنگ را بررسی کنند و محدودهها و اختیارات هر نیروی سیاسی را تا حد امکان آشکار سازند.
رضا شاه از جمله به اتهام همکاری غیرمستقیم با آلمان نازی و امکان پیوستن ایران به نیروهای موسوم به متحدین مجبور به کنارهگیری شده بود و کتاب تاریخ شاه ۲۰ ساله را بست.
پس از آن از یک سو نیروهای روسی و بریتانیایی ایران را که در جنگ اعلام بیطرفی کرده بود عملا زیر اشغال خود درآوردند. از سوی دیگر فعالیتهای سیاسی و حزبی آزاد اعلام شد و مردم دسته دسته به نیروهای ملیگرا و چپ رو کردند.
انور خامهای در خاطراتش مینویسد در تظاهراتی که یک هفته پس از اعلام پایان جنگ جهانی توسط حزب نوپای توده آن زمان برگزار شد، بیش از پنجاه هزار نفر شرکت کردند.
حضور نیروهای نظامی بیگانه در ایران
بابک امیرخسروی که در آن زمان هجده سال داشت، از کسانی بود که به حزب نوپای توده روی آورد. او درباره آگاهی از پایان جنگ و اثرات آن میگوید:
«من شخصا جریان قطع جنگ و تسلیم آلمان را از طریق روزنامه ایران ما مطلع شدم. ایران ما یک روزنامهای بود که توسط عدهای از جوانان روشنفکر و باسواد و ملی ایران منتشر میشد و آن وقت نقش مهمی در بین جوانها و روشنفکرها داشت. البته از رادیو هم شنیدم. اما این نکته را عرض کنم که جریان پایان جنگ انعکاس گسترده و ویژه ای در جامعه آن روز ایران نداشت. تا آنجا که من به خاطر دارم، برای اینکه اولا ایران وضعیتش مثل وضعیت اروپا نبود. در اروپا جنگ بود. دائم مردم زیر بمبارانها و ویرانیها و در به دریها قرار داشتند. طبیعی بود که قطع این وضعیت یک آرامش خاطر و احساس امنیت ایجاد میکرد. ولی در ایران آن زمان هنوز ارتش سرخ، ارتش بریتانیا و آمریکا حضور داشتند. مملکت به هر حال اشغال نظامی شده بود و از این نقطه نظر در پانورامای سیاسی اجتماعی آن روز چندان تغییر خاصی را ما مشاهده نکردیم. یعنی من به خاطر ندارم. در ابتدای جنگ و حتی مدتها قبل از آن، ایرانیها سخت طرفدار آلمانها بودند. آلمانها به دو دشمن تاریخی ایران یعنی روس و انگلیس اعلان جنگ داده بودند. تبلیغاتشان در آن زمان بسیار قوی بود و به دل مینشست. من به خاطر دارم که میگفتند هیتلر همان حیدر است، ژرمن، همان کرمان. آلمانها هم مثل ما آریایی هستند و برای نجات ایران خواهند آمد. حتی تبلیغ میشد که هفده شهر قفقاز را به ایران عودت خواهند داد و از این قبیل. لذا مردم شناخت درستی از فاشیسم و نازیسم نداشتند».
آقای امیرخسروی در پاسخ این پرسش که آیا کسانی در رابطه با جنگ جهانی دوم یا در رابطه با پشتیبانی از نازیها دستگیر شدند گفت:
«در زمان رضاشاه تعدادی در زندان بودند که بعد از شهریور بیست آزاد شدند. بعد هم در جریان اشغال ایران، تعداد نسبتا قابل توجهی از ناسیونالیستهای ایرانی با طیفهای گوناگون را دستگیر یا و گمانم به کاشان تبعید کردند. از جمله سرلشگر زاهدی (نخستوزیر دوره کودتای ۲۸ مرداد) بین آنها بود. فکر کنم آیتالله کاشانی را هم در همین زمینه از ایران تبعید کردند. انگلیسیها هم اقدامات خیلی گسترده انجام میدادند تا جلوی تبلیغات را بگیرند. طبیعی است که اینها به تدریج و به ویژه پس از پایان جنگ آزاد شدند».
آزادی زندانیان سیاسی
راضیه ابراهیمزاده که در زمان پایان جنگ نوزده ساله بود و دو کتاب از خاطرات خود را انتشار داده، درباره احساسات خود و مردم در زمان پایان جنگ میگوید:
«ملت ایران از صدمات جنگ بیبهره نبودند ولی در زمانی که متفقین سال ۱۳۲۰ـ۲۱ به ایران آمدند، گفتند که ستون پنجمی در ایران دستگیر شد که گویا میخواستند پل ورِسک را منفجر کنند. من این طور شنیدم. و بعد خواندم.
ولی اینکه فلان کس تمایل به این جبهه و آن داشته باشد را من در مردم عادی نشنیدم و ندیدم. ممکن است سردمداران بدشان نمیآمد به آلمانها گرایشی داشته بوده باشند. ایران بیهوده نام پل پیروزی نگرفت. صدمات جنگ از همان آغاز به مردم ایران رسید. از همان آغاز جیرهبندیها شروع شد. کمبود نان و چیزهای دیگر بود.
بیشتر بخوانید: تبلیغات روسیه در مورد جنگ جهانی دوم؛ واکنش وزارت خارجه آلمان
ضربههای جنگ غیرمستقیم بر پیکر ملت ایران خورد. متفقین که آمدند، درهای زندانها باز شد، زندانیان سیاسی آزاد شدند. در همان سالها احزاب سیاسی تشکیل شدند و کوشش میکردند در روشنگری مردم و جنبش صلحجویانه در ایران گسترده شود. هنوز در دوران پیشرفتهای آلمان فاشیسم بود که حتی جمعیت صلح تشکیل شد.»
قحطی در ایران
محسن موقر از دوران جوانی صاحب امتیاز و ناشر روزنامه “مهر ایران” بود. او که در چهار دوره از سوی مردم خوزستان نماینده مجلس شورای ملی بوده، در زمان پایان جنگ دوم جهانی تازه از کالج آمریکاییها در تهران و اصفهان فارغالتحصیل شده بود و برای اداره یک شرکت تأسیساتی به خوزستان رفته بود. موقر که در آن زمان عضو حزب ایران و از ناسیونالیستهای آن زمان به شمار میآمده درباره اثرات جنگ جهانی میگوید:
«من جنگ که تمام شد در سال ۱۳۲۴ کاملا یادم است. من اهواز بودم. در زمان جنگ عدهای را گرفتند که میگفتند با آلمانها همکاری میکردند. سپهبد زاهدی هم میدانم جزوشان بود. عده زیادی از رجال مملکت را متفقین زندانی کردند. جنگ که تمام شد الته آزادشان کردند. وقتی متفقین به ایران حمله کردند سربازانشان تمام آذوقههای گندم و اینها را برای ارتش میخریدند. در نتیجه قحطی آمد اما نه قحطی خیلی شدید ولی خوب ارزاق روزانه نبود. مثلا نان در نانواییها نبود و اگر هم خیلی کم بود کیفیتشان خیلی بد بود. نانها همه سیاه رنگ و بد مزه بودند.
در هر حال مردم از نظر آذوقه خیلی در فشار بودند. جنسها خیلی در زمان جنگ گران شده بود. چون چیزی وارد نمیشد. برای مردم خیلی سخت بود. به تدریج بعد از یکی دو سه سال کمکم وضع بهتر و مرتب شد. متفقین در زمان جنگ لهستانیها را به ایران آوردند و آن لهستانیها مقداری میکروب تیفوس را با خودشان آوردند. بعد عده زیادی از ایرانیان بر اثر مرض تیفوس در زمان جنگ کشته شدند.»
خروج متفقین از ایران
پایان جنگ دوم جهانی، آغاز جنگ سرد بود. بریتانیا و آمریکا در جنوب و مرکز و شورویها در شمال ایران در اندیشه گسرش نفوذ خود بودند.
در حالی که نیروهای متفق غرب با پایان جنگ از کشور خارج شدند، شوروی تنها پس از شش ماه و قول بحث پیرامون نفت شمال در مجلس شورا، ایران را ترک کرد.
با خروج نیروهای خارجی گونهای خلأ قدرت در کشور پدید آمد و این امر، درگیری میان دربار، دولتهای کوتاهمدت و تقویت حزبهای سیاسی را باعث شد.
درگیریهای سیاسی در رسانه های همگانی نسبتا آزاد بازتاب داده و به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی هم کشیده میشدند.
تأثیر غیر مستقیم دیگر جنگ، تقویت جنبش ملیگرایی به ویژه نبرد علیه شرکتهای نفتی خارجی بود که با روی کار آمدن دکتر مصدق و دولت ملی ضد استعماری او به اوج خود رسید و سرفصل تازهای در تاریخ سیاسی ایران را گشود.
دهها کشته در درگیری شدید بین قدرتهای اتمی هند و پاکستان
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
یک نماینده ارتش هند در دهلی نو اعلام کرد که همه قربانیان غیرنظامی بودهاند و در میان آنها چند زن و کودک نیز حضور دارند. این مقام نظامی به جزئیات بیشتری اشاره نکرد.
رسانههای هندی پیشتر از کشته شدن دستکم هفت نفر یا بیشتر در جریان این حمله که در شب چهارشنبه ۷ مه به وقت محلی رخ داد، خبر داده بودند. قربانیان، ساکنان چندین روستا در نزدیکی مرز بودهاند.
به گفته مقامات هندی، آتش توپخانهای در امتداد خط کنترل نظامی میان دو کشور پس از حملات نیروهای هند به چندین هدف در پاکستان و همچنین بخش تحت کنترل پاکستان در کشمیر آغاز شده است.
بیشتر بخوانید: ادامه واکنشهای جهانی به درگیریها میان هند و پاکستان
هند اعلام کرد که در حملات نظامی “هدفمند”، ۹ پایگاه متعلق به “گروههای تروریستی” را نابود کرده است. پاکستان این حملات را حمله راکتی توصیف کرده و هند را تهدید به اقدامات تلافیجویانه کرده است.
درگیری میان هند و پاکستان؛ تشدید تنشی که انتظار میرفت
هند بامداد چهارشنبه ۷ مه (۱۷ اردیبهشت) اعلام کرد چندین نقطه در پاکستان و منطقه کشمیر تحت کنترل این کشور را هدف قرار داده است. به گفته دولت هند این حملات “ضربات دقیقی به زیرساختهای تروریستی” بودهاند.
ارتش پاکستان اعلام کرده است که این حملات مناطقی در کشمیر تحت کنترل پاکستان و همچنین ایالت پنجاب را که با هند هممرز است، هدف قرار دادهاند.
بیشتر بخوانید: حمله موشکی هند به پاکستان؛ شریف: تلافی خواهیم کرد
شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، این حملات را محکوم کرد و وعده انتقام داد. او گفت هند “حملاتی بزدلانه” در پنج نقطه انجام داده است و پاکستان “کاملاً حق دارد به این اقدام جنگی هند با تمام قدرت پاسخ دهد و چنین نیز خواهد کرد.”
احمد شریف چودهری، سخنگوی ارتش پاکستان، این حملات را “تحریکی نفرتانگیز” خواند و گفت: «پاکستان در زمان و مکان دلخواه خود پاسخ خواهد داد.»
ارتش پاکستان: این یک “اقدام جنگی” است
حمله شبانه مذکور منجر به سنگینترین درگیری میان دو کشور طی بیش از دو دهه گذشته شد. ارتش پاکستان اعلام کرده است که تاکنون پنج جنگنده هندی را سرنگون کرده است. در امتداد خط مرزی میان بخش پاکستانی و هندی کشمیر، درگیریهای شدید توپخانهای و تبادل سنگین آتش رخ داد.
بیشتر بخوانید: تنش بین هند و پاکستان؛ پاکستان یک آزمایش موشکی دیگر انجام داد
هر دو طرف از کشتهشدن چندین غیرنظامی خبر دادهاند. پاکستان حمله هند را “اقدامی آشکارا جنگی” خواند. احمد شریف چودری، سخنگوی ارتش پاکستان گفت: «پاکستان صرفاً برای دفاع از خود وارد عمل شده است. این هند بود که با بزدلی به پاکستان حمله کرد، تمامیت ارضی ما را نقض کرد و شهروندان بیگناه ما را کشت.»
به گفته او، در میان قربانیان کودکان، زنان و افراد سالخورده نیز بودهاند. چودری اضافه کرد: «پاکستان این حق را برای خود محفوظ میدارد که در زمان مناسب و با استفاده از ابزار مورد نظر خود به این تجاوز پاسخ دهد.»
در همین حال یک ساکن شهر پیشاور در شمال غرب پاکستان در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه گفت: «ما آماده مذاکره با آنها بودیم، ولی با این حال آنها به کشور ما حمله کردند. آنها کار بسیار بدی انجام دادهاند.»
بیشتر بخوانید: هند واردات تمام کالاها از پاکستان را ممنوع کرد
او ادامه داد که پاکستان و رهبران آن باید ابتدا مذاکره کنند، “و اگر آنها این را درک نکنند، باید پاسخ محکمی بدهیم.”
واکنشها
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، نسبت به تنشها ابراز نگرانی شدید کرد و هند و پاکستان را که دو قدرت اتمی به شمار میروند، به خویشتنداری فراخواند. او با بیان اینکه “جهان توانایی رویارویی نظامی میان هند و پاکستان را ندارد” تأکید کرد که اقدام نظامی، راهحل نیست.
چین نیز با ابراز تأسف و نگرانی نسبت به این حملات از اسلامآباد و دهلینو خواست تا “صلح و ثبات را در اولویت قرار دهند” و “از انجام اقداماتی که وضعیت را پیچیدهتر میکند، پرهیز کنند.”
بیشتر بخوانید: تنش تازه هند و پاکستان؛ بستن حریم هوایی و تهدید نظامی
سخنگوی وزارت خارجه چین در بیانیهای اعلام کرد: «هند و پاکستان همسایگانی هستند که نمیتوان آنها را از یکدیگر جدا کرد. آنها همچنین همسایگان چین هستند.»
چین با هر دو کشور مرز زمینی دارد و متحد نزدیک پاکستان محسوب میشود. پکن با ابراز “نگرانی نسبت به تحولات فعلی” تأکید کرده است، “چین با هر نوع تروریسم مخالف است.”
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا نیز گفت که امیدوار است که این تنشها بیشتر نشود و اضافه کرد: «این وضعیت شرمآور است. خیلیها با توجه به گذشته میدانستند که چنین چیزی رخ خواهد داد. آنها سالها و قرنها است که میجنگند، اگر عمیقاً به این موضوع فکر کنیم.» او ابراز امیدواری کرد که این بحران “خیلی سریع تمام شود.”
مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا نیز در پستی در شبکه اکس نوشت که تحولات را “با دقت” دنبال میکند. او تأکید کرد واشنگتن برای رسیدن به “راهحلی مسالمتآمیز” به تعامل با این دو کشور ادامه خواهد داد.
بیشتر بخوانید: تبادل آتش مجدد میان هند و پاکستان در مرز کشمیر
وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که روبیو با مشاوران امنیت ملی هند و پاکستان گفتوگو کرده و از آنها خواسته است “کانالهای ارتباطی را باز نگه دارند و از تشدید تنشها پرهیز کنند.”
سفارت هند در واشنگتن نیز اعلام کرد که آجی دووال، مشاور امنیت ملی هند، روبیو را در جریان جزئیات عملیات نظامی بامداد چهارشنبه قرار داده است.
گسترش درگیریها از ۲۲ آوریل
تنشتازه میان هند و پاکستان پس از حمله تروریستی دوم اردیبهشت (۲۲ آوریل) در منطقه تحت کنترل هند در کشمیر شدت گرفت.
در این حمله افراد مسلح در یک منطقه گردشگری نزدیک شهر پهلگام، ۲۶ نفر را که اغلب گردشگران هندی بودند، به قتل رساندند. دولت هند، پاکستان را به دست داشتن در این حمله متهم کرده، اما پاکستان این اتهام را رد کرده است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
منطقه کشمیر که در کوههای هیمالیا قرار دارد، میان هند و پاکستان تقسیم شده است، اما هر دو کشور ادعای مالکیت کامل آن را دارند. از زمان استقلال، هند و پاکستان سه جنگ با یکدیگر داشتهاند، دو مورد از آنها بر سر کشمیر بودهاند.
آیا ترامپ میتواند جلوی صادرات نفت ایران به چین را بگیرد؟
تنشها زمانی شدت گرفت که چهارمین دور مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا تنها چند روز پیش از آغاز در رم، ناگهان به تعویق افتاد. در همان روز، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، هشدار شدیدی صادر کرد: «هر کشور یا شخصی که از ایران نفت یا محصولات پتروشیمی بخرد، بلافاصله مشمول تحریمهای ایالات متحده خواهد شد.»
ترامپ این موضع سختگیرانه را در پستی در شبکهٔ اجتماعی خود، «تروث سوشال»، اعلام کرد: «آنها تحت هیچ شرایطی اجازهٔ تجارت با ایالات متحده را نخواهند داشت. »
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
احتمال میرود مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا پس از یک هفته وقفه از سر گرفته شود، اما دولت ترامپ حتی پیش از آغاز رسمی این مذاکرات، بار دیگر کارزار “فشار حداکثری” را فعال کرده است. یکی از اهداف اصلی این کارزار، رساندن صادرات نفت ایران به نزدیک صفر و مهار برنامهٔ هستهای جمهوری اسلامی است.
بیشتر بخوانید: آمریکا به دنبال توقف نفتکشهای ایران در دریا
در همین راستا، آمریکا تحریمهایی علیه برخی خریداران یا مصرفکنندگان نفت ایران اعمال کرده است، از جمله یک پایانهٔ ذخیرهسازی نفت خام در چین و یک پالایشگاه مستقل.
ترامپ بارها هشدار داده است که در صورت شکست دیپلماسی، فشارها را افزایش خواهد داد، اقداماتی که میتواند برای بخش نفتی ایران، که سالها تحت تحریم آسیب دیده، بهشدت دردناک باشد.
تحریمها مؤثرند، اما نفت ایران همچنان صادر میشود
تحریمهای آمریکا نهتنها شرکتهای آمریکایی، بلکه طرفهای ثالث را نیز به دلیل تجارت با کشورهای تحریمشده مجازات میکند. از آنجا که ایالات متحده نفوذ اقتصادی بالایی دارد تحریم ها ابزار بسیار قدرتمندی برای واشنگتن هستند.
برای کشورهایی که به بازار آمریکا وابستهاند، انتخاب ساده است: خرید نفت از ایران را متوقف کنند یا خود را در معرض انزوای اقتصادی قرار دهند.
با این حال، به نظر میرسد ایران خود را با این شرایط تطبیق داده و حتی به طور پنهانی به موفقیتهایی دست یافته است.
طبق تحلیل شرکتهای ردیابی بازار کالا مانند “کپلر” (Kpler) و “ورتکسا” (Vortexa)، با وجود تلاش آمریکا برای محدود کردن تجارت نفتی ایران، تهران همچنان روزانه بین ۱.۲ تا ۱.۵ میلیون بشکه نفت صادر میکند.
بیشتر بخوانید: افزایش صادرات نفت ایران به چین؛ دور زدن تحریمهای آمریکا با روشهای جدید
این رقم نسبت به اواسط سال ۲۰۲۰ که صادرات نفت ایران بهدلیل تحریمها و رکود ناشی از همهگیری کرونا به کمتر از ۴۰۰ هزار بشکه در روز رسیده بود، افزایشی چشمگیر بهشمار میرود.
بخش اعظم نفت ایران با تخفیف به چین فروخته میشود. کشوری که علیرغم تهدید تحریمها، به مهمترین خریدار نفت ایران بدل شده است. کارشناسان برآورد میکنند ایران سالانه بین ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار از این صادرات درآمد دارد. درآمدی که مصارف گوناگونی دارد؛ از تأمین یارانههای داخلی گرفته تا پشتیبانی از نیروهای نیابتی منطقهای.
انتقال نفت با ناوگان سایه
کارشناسان میگویند صادرات نفت ایران از طریق شبکهای پیچیده با عملیات پنهانی انجام میشود که بخشی از صنعت عظیم بینالمللی صادرات غیررسمی است. نفتکشها سیستمهای موقعیتیابی خود را خاموش میکنند تا قابل ردیابی نباشند.
در بسیاری موارد، نفت در دریا از یک کشتی به کشتی دیگر منتقل میشود تا منشأ آن پنهان بماند. همچنین، کشتیها مکرراً نام، پرچم و کشور ثبت خود را تغییر میدهند تا مسیر را برای ردیابی دشوار کنند. در برخی موارد نیز اسناد جعلی ارائه میشود تا منشأ نفت کشورهایی مانند عراق، پاناما یا مالزی عنوان شود.
بخش بزرگی از آنچه به “ناوگان سایه” معروف است، از نفتکشهای قدیمی تشکیل شده که برای بازیافت فروخته شدهاند و دیگر تحت پوشش بیمههای بینالمللی نیستند.
پالایشگاههای چینی از تخفیفهای سنگین بهرهمند میشوند، درحالیکه دولت چین تحریمهای آمریکا علیه ایران را به رسمیت نمیشناسد. این صنعت پنهانی و سودآور موجب نگرانی واشنگتن شده است، چراکه خلأهای اجرایی، بهویژه در جنوبشرقی آسیا، کارآیی سیاست تحریمی آمریکا را زیر سؤال برده است.
“جای مانور برای اجرای قویتر تحریمها وجود دارد”
مقامهای آمریکایی از شرکای منطقهای خود خواستهاند نظارت بر تجارت دریایی و انتقال نفت را تقویت کنند. با این حال، پیوندهای سیاسی میان ایران، چین و کشورهای جنوبشرقی آسیا و همچنین منافع اقتصادی، همکاری در این زمینه را دشوار کرده است. بهعنوان مثال، مالزی با هر دو کشور ایران و چین روابط نزدیکی دارد.
علاوه بر این، رهگیری این محمولهها با چالشهای فنی روبرو است. ماهیت پنهانی عملیات و نبود نظارت دریایی هماهنگ در مسیرهای پر تردد این ناوگان، ردیابی و متوقفکردن جریان نفت را بسیار دشوار میسازد.
ایران تنها کشوری نیست که از این شیوه بهره میبرد. شبکهٔ جهانی نفتکشهای سایه به تجارتی چند میلیارد دلاری تبدیل شده است. ونزوئلا و روسیه که هر دو تحت تحریمهای آمریکا و بینالمللی هستند نیز از همین روشها استفاده میکنند و با ترفندهایی مانند خاموشکردن ردیاب یا انتقال کشتی به کشتی، نفت خود را به مشتریان میرسانند.
کلایتون سیگل، تحلیلگر باسابقهٔ بازار نفت و پژوهشگر ارشد در مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی (CSIS) در واشنگتن میگوید: «امکان اجرای قویتر تحریمها، بهویژه در سوی دریافتکنندگان این محمولهها وجود دارد.»
او افزود: «این امر مستلزم هدفقراردادن شرکتهای حملونقل و همکاری نزدیکتر با دولتهای محلی، بهویژه در آسیاست.»
” آمریکا در جنگ تعرفهای اهرم فشار خود را از دست داده است”
با این حال، حتی اجرای قاطع تحریمها بهتنهایی برای توقف کامل تجارت نفت ایران کافی نیست. به گفتهٔ سیگل، چالش بزرگتر آمریکا این است که اهرم فشار خود بر چین، مقصد اصلی نفت ایران را از دست داده است.
او یادآور شد که پیش از رویکار آمدن ترامپ، خریداران چینی با احتیاط بیشتری عمل میکردند و از عواقب تحریمهای آمریکا بیم داشتند. اما این معادله پس از آغاز جنگ تجاری واشنگتن علیه پکن تغییر کرد.
سیگل توضیح داد: «با اعمال تعرفههای تجاری از سوی آمریکا، اثرگذاری تحریمهای مالی کاهش یافت. از دید پکن، هزینههای گستردهتر جنگ تجاری بسیار بیشتر از ریسکهای ناشی از یک مجموعهٔ خاص تحریمها بود. همین مسئله باعث شد که تهدید تحریمهای نفتی کارآیی کمتری داشته باشد. «
