Previous Next

چرا پناهجویان در آلمان سخت کار پیدا می‌کنند؟

سالانه ده‌ها هزار پناهجو راهی آلمان می‌شوند و دنبال کار می‌گردند. اما پیدا کردن کار آسان نیست و آن‌ها باید موانع زیادی را پشت سر بگذارند. این راه نه تنها پیچیده بلکه اغلب طولانی است و دست آخر هم بی‌حاصل. چرا؟اشکان گ.، پناهجوی ۳۳ ساله ایرانی که در تهران لیسانس معماری خود را گرفته از سال ۲۰۱۹ در آلمان زندگی می‌کند و بعد از گذراندن دوره آموزش زبان، آلمانی را خوب صحبت می‌کند.

او همه شرایط برای این که بتواند سریع کاری در آلمان پیدا کند را دارد. سال‌‌ها تجربه کاری دارد و می‌خواهد هر چه زودتر وارد بازار کار شود، اما تلاش‌هایش هنوز نتیجه نداده است.

یکی از موانع این است که به درخواست پناهندگی‌ او که مربوط به چهار سال پیش است هنوز رسیدگی نشده و اشکان از آن زمان منتظر پاسخ است.

کسانی که پرونده پناهندگی‌شان هنوز باز است برای کار نیاز به مجوز اداره خارجی‌ها دارند که این نهاد هم به نوبه خود باید تأیید اداره فدرال کار را دریافت کند و اینجاست که قضیه پیچیده می‌شود. چون روند کار در این دو اداره یکسان نیست و تصمیمات به صورت موردی اتخاذ می‌شود.

اشکان با این که پاسخ مثبت یک دفتر مهندسی ساختمان در برلین را برای کار دریافت کرده اما پیش از شروع کار باید یک دوره کارآموزی شش‌ماهه را پشت سر بگذارد.

اشکان با اداره خارجی‌ها تماس می‌گیرد و دو ماه منتظر جواب می‌ماند. جواب منفی است. دلیل هم این است که می‌گویند، حق‌الزحمه کارآموزی مندرج در قرارداد کافی نیست. اما این شرکت بدون کارآموزی او را استخدام نمی‌کند و در نتیجه اشکان فعلا باید انتظار بکشد.

“انتظارهای طولانی طاقت‌فرسا”

دیانا هنیگس، مؤسس و مدیرعامل کانون Moabit hilft در گفت‌وگو با شبکه “ان‌تی‌وی” این کشور که این گزارش را پوشش داده می‌گوید، اداره فدرال کار برای پاسخ به چنین درخواستی بررسی می‌کند كه آیا حق‌الزحمه پیشنهادی با حقوق و تعرفه‌های معمول کشور جور در می‌آید یا نه.

به لحاظ نظری هدف از این کار رعایت برابری برای پناهجویان در بازار کار است. اما به گفته هنیگس، این انتظار که یک پناهجو به اندازه سایر معماران در این کشور پول بگیرد “با حقیقت جور در نمی‌آید.” چرا که به بیان او، برای رسیدن به این سطح باید مراحل مختلف را پشت سر گذاشت و بخصوص از نظر زبان به حد لازم رسید که این امر برخی اوقات “سال‌ها زمان می‌برد.”

او یادآور می‌شود که این ایده به خودی خود خوب به نظر می‌رسد اما کار نمی‌کند. چرا که “مدت‌های فوق‌العاده طولانی” طول خواهد کشید و وقتی که به چنین درخواستی پاسخ مثبت داده شود دیگر آن شغل از دست رفته است.

آلمان در حال حاضر با مشکل کمبود نیروی کار ماهر و نیمه‌ماهر مواجه است و سالانه به یک و نیم میلیون مهاجر نیاز دارد.

بیش‌تر بخوانید: رئیس اتحادیه سندیکاهای آلمان خواستار تغییر سیاست پناهجویی دولت آلمان شد

موریتس شولاریک، رئیس مؤسسه اقتصاد جهانی (IfW) می‌گوید، باید تعداد مهاجران بیش‌تر شود تا بتوان نیاز آلمان به نیروهای حرفه‌ای را برطرف کرد، اما برای این کار باید جامعه را پذیراتر ساخت: «این مهم‌ترین اصلاح خواستاری خواهد بود. این تغییر نیاز به شجاعت دارد.»

“کار، ابزاری برای مجازات”

یولیانه کمنیتس از شورای پناهجویان تورینگن به شبکه ntv آلمان گفته است، ۲۵ سال است که می‌دانیم برای هم‌پیوندی مهاجران با جامعه میزبان باید کار بیش‌تری انجام داد. اما این موضوع تازه از سال ۲۰۱۴ به بعد، زمانی که آلمان با موج پناهجویان روبرو شد در مرکز توجه قرار گرفت.

کمنیتس یادآور می‌شود: «یک‌دفعه فرهنگ استقبال به مبحث محوری جامعه تبدیل شد.» در آن موقع بود که جامعه “نیازهای جدید برای اقتصاد” را تشخیص داد و فهمید: «بدون مهاجرت اقتصاد آلمان نمی‌تواند جلو برود.»

اما هنوز هم مانع عمده‌ای بر سر راه هم‌پیوندی مهاجران در بازار کار آلمان وجود دارد و آن هم چیزی نیست جز مشکل به رسمیت شناختن مدارک آموزشی خارج از کشور که نه تنها پیچیده است بلکه از بخشی به بخش دیگر متفاوت است.

علاوه بر این‌، روند اعطای اقامت و اجازه کار به گفت کمنیتس “بسیار دشوار” است: «قانونگذار نباید از حضور در بازار کار به عنوان ابزاری برای به حاشیه بردن و مجازات استفاده کند. باید سریعا تغییراتی در قوانین آلمان به‌وجود بیاید.»

“این ممانعت از ورود به بازار کار است”

همین سیستم هزارتوست که چهار سال است اشکان، پناهجوی ایرانی را درگیر کرده است.

مدرک لیسانس او باید در اتاق معماری برلین به رسمیت شناخته شود، اما این مدرک باید ابتدا ترجمه و سپس به صورت محضری تأیید شود. مدارک او نزد یک مترجم است و اشکان ماه‌هاست که منتظر جواب است: «در اداره خارجی‌ها به من گفتند که می‌توانم به عنوان راننده یا نگهبان کار کنم. اما من در ایران سال‌ها به عنوان معمار کار کردم.»

به عقیده دیانا هنیگس، مؤسس و مدیرعامل اتحادیه Moabit hilft، طی این روندهای طولانی و همچنین از مسئولی به مسئولی و از اداره‌ای به اداره‌ای دیگر رفتن، بررسی‌های دشوار مورد به مورد و درخواست‌های پرشمار رد‌شده “تصادف نیست، بلکه ممانعتی فعال بر سر ورود به بازار کار است.”

او تازه‌ترین تعدیل‌های سیاست فدرال در قانون پناهندگی را چیزی جز “تلاش‌های متوقف‌شده برای اصلاح” نمی‌داند.

هنیگس با نگاهی به مورد اشکان می‌گوید، اگر او پنج سال است که در آلمان زندگی می‌کند، پس از شانس دادن تقاضا برای دریافت حق اقامت و اقامت بلندمدت از طریق کار برخوردار است.

او می‌افزاید، تجربه‌‌اش با پناهجویان نشان داده که آن‌ها “می‌توانند ظرف چند دقیقه کار پیدا کنند، اما تا زمان ورود به بازار کار وابسته به کمک‌های اجتماعی‌ باقی خواهند ماند.”

برنامه ۵۷۴ رادیو هفتگی بشریت

برنامه پانصد و هفتاد و چهارم رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران شنبه 22 جولای 2023 گزارش هفتگی نقض حقوق محیط زیست: صمد جعفری صدای زنان (ممنوعیت ها و‌محدودیت های زنان در ایران پس از ۴۴ سال): مهرناز جلالوند گزارش هفتگی نقض حقوق کار و کارگر : سیاوش نوروزی صدای کارگران (نسخه های …

ادامه‌ی مطلب

روح لطیف ادبیات در دست زمخت دیکتاتور

دیکتاتورها چه نیازی به شعرسرایی یا رمان‌نویسی دارند؟ آنان چگونه با روح لطیف شاعرانه و یا احساسات شخصیت‌های داستان کنار می‌آیند؟ چرا مائو، موسولینی و خمینی شعر می‌سرودند؟ اسد سیف، پژوهشگر، نگاهی به این پدیده انداخته است.از جهان کهن، از ایران و روم باستان گرفته تا امروز گاه مستبدانی نشسته بر تخت قدرت، نه تنها خود را عاشق و شیفته ادبیات و هنر محسوب داشته و می‌دارند، بل‌که گاه خود نیز شعر می‌سرایند، داستان می‌نویسند، نقاشی می‌کنند و می‌نوازند.

نرون، خونریزترین قیصر روم، شعر می‌سرود و عاشق تئاتر بود. موسولینی در جمع “فوتوریست”ها شاعری بود که می‌کوشید بین عرفان و شعر پیوندی بیابد. مائو شعر می‌سرود. خمینی هم شاعر عرفانی بود. خامنه‌ای که مردم در خیابان‌ها سرنگونی او را به عنوان دیکتاتور فریاد می‌زنند، “شعرشناس” و شعردوست است. صدام حسین هم تا روز پیش از مرگ نیز شعر می‌سرود.

دیکتاتورها مرگ‌آفرین هستند. هستی خویش را بر نیستی افرادی بنا می‌نهند که دشمن می‌دارند. زندگی دیکتاتورها سراسر تجربه‌هایی هستند از کشتن، به بند کشیدن، شکنجه، سانسور و حذف. تصور این‌که در جهان دیکتاتورهایی یافت شوند که دل به ادبیات سپرده باشند، اندکی مشکل است، ولی متأسفانه واقعیت دارد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

بعضی از آنان پیش از آن‌که دیکتاتور شوند، شاعر و داستان‌نویس بوده‌اند؛ شاعران و داستان‌نویسانی که در قامت دیکتاتور توانسته‌اند تخیلات ادبی خویش را در سیاست به‌کار بندند. بعضی اما در مسند دیکتاتوری، آن‌گاه که خود را خالق مطلق احساس کرده‌اند، ذوق نوشتن در آن‌ها پدید آمده و رؤیاهای خویش را به شعر و داستان در آورده‌اند.

سخن‌آفرین و مرگ‌آفرین

دیکتاتورها انسان‌هایی خودشیفته هستند که می‌کوشند چون خدایان بر هستی انسان‌هایی دیگر مسلط باشند. آفریدگاران سخن اما در طول تاریخ، در کلیت خویش، در برابر مرگ‌آفرینان بوده‌اند. علی خامنه‌ای در خاطرات خویش نقل می‌کند که با مهدی اخوان ثالث صحبت کرده و به او گفته است: «بیایید توی میدان و با شعر، با زبان از انقلاب حمایت کنید». اخوان پاسخ می‌دهد: «ما همیشه بر سلطه بوده‌ایم نه با سلطه». این رابطه اما همیشه برقرار نیست.

شاعر و داستان‌نویس در سر و کار با کلام، خیال‌پرداز است. رژیم‌های دیکتاتوری از همین خیال ناب وحشت دارند و بساط حذف و سانسور می‌گسترانند. دیکتاتورهای قلم‌به‌دست‌شاید در همین خیالپردازی‌ها با نویسندگان هم‌سو هستند. آنان نه تنها می‌خواهند واقعیت‌های جاری را به کنترل خویش درآورند، بل‌که می‌کوشند بر خیال‌های مردم نیز فرمان برانند. شاید در همین رابطه باشد که در جهان باستان بسیاری از شاعران و نویسندگان سر به دربار داشتند و مورد حمایت حاکمان بودند.

استالین، دیکتاتوری که شعر نیز می‌سرود و عاشق ادبیات و سینما بود، سراسر عمرش کوشید ادبیات شوروی را به سمتی هدایت کند که خود دوست می‌داشت. در عین‌حال اثر خوب را از اثر بد به خوبی باز می‌شناخت.

استالین در شمار نخستین خوانندگانی بود که در “مرشد و مارگریتا” سیمای خود را کشف کرد. نویسنده آن، بولگاکف را فراخواند، رمان را ستود، فرمان به قتل نویسنده نداد، ولی زندگی را به کام او تلخ کرد. در زمان استالین ده‌ها نویسنده خانه‌نشین شدند، خود را کشتند، از نوشتن محروم شدند و یا مجبور به گریز از کشور شدند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

استالین اما “شاعر” بود. خامنه‌ای هم کپی اسلامی اوست. شاعران و نویسندگانی را ارج می‌گذارد تا هر ماه به دورش حلقه بزنند، آثار خویش برایش بخوانند و او از سر لطف بر ضعف‌هایشان انگشت بگذارد و رهنمود برای چگونه نوشتن صادر کند. خامنه‌ای هم طبع شعر دارد و هم فرمان قتل صادر می‌کند. او حتی به شکل مستقیم بر سانسور و چگونگی حذف آثار ادبی نیز نظارت دارد.

دنیای مالیخولیایی کتاب‌های دیکتاتورها

صدام حسین چهار رمان نوشته است. شعر نیز می‌سرود. پس از آن‌که به دار آویخته شد، در سلولش آخرین شعرش را یافتند که پیش از اعدام سروده بود. بعضی از رمان‌هایش به دیگر زبان‌ها نیز ترجمه شده‌اند. رمان‌های او نشان از ذهن مالیخولیایی‌اش دارند. در “زبیبه و پادشاه” که زمان داستان آن به پیش از اسلام برمی‌گردد، می‌کوشد به زبان تمثیل از دشمنی خویش با آمریکا و اسرائیل بگوید و رابطه شاه و مردم.

در این رمان دختری روستایی در برابر خشونت‌های شوهر به پادشاه روی می‌آورد. شاه برایش در دیدارهای مکرر از امور کشور و جامعه می‌گوید. آن دو که نماد حاکمیت و مردم باشند، عاشق هم می‌شوند. شوهر برای دادخواهی به رهبران دیگر ممالک رجوع می‌کند. جنگ درمی‌گیرد و در نهایت مردم به پشتیبانی از شاه برمی‌خیزند و دشمن شکست می‌خورد.

آخرین رمان صدام به بعد از حمله آمریکا به عراق برمی‌گردد با عنوان “از این‌جا گمشو لعنتی”.

قذافی نیز زمانی به تبعیت از مائو و در برابر “کتاب سرخ” او “کتاب سبز” را نوشت تا سوسیالیسم را با اسلام بیامیزد. قذافی هم داستان‌نویس بود. مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه او با عنوان “دهکده، دهکده، زمین، زمین و خودکشی فضانورد” به آلمانی ترجمه شده است.

در این داستان‌ها دیکتاتور لباس رسمی خویش کنار می‌نهد تا در لباس نویسنده‌ای در داستان‌ها از خود، برنامه‌ها، موقعیت، آبادانی و بازسازی کشور بگوید. جامعه نه به فضانورد، بل‌که به کشاورز نیاز دارد.

موسولینی هم پیش از آن‌که جامه دیکتاتوری بر تن کند، در داستان‌های خویش به جنگ با نابرابری‌ها برخاسته بود. در رمان “معشوقه کاردینال” چنان از فساد در کلیسا نوشته بود که بازچاپ آن ممنوع شد. از گوبلز نیز که بعدها وزیر و سکاندار تبلیغات نظام هیتلری شد، چند داستان به‌جا مانده است.

شاعران آدم‌کش

کیم ایل‌سونگ هم‌چون مراد خویش استالین شعر می‌سرود و اپرا می‌نوشت. در کره شمالی از او به عنوان “خورشید ملت” نام می‌برند. مائو که جهان آینده را پیش رو داشت، ترجیح می‌داد به سبک کهن شعر بسراید. گارد سرخ مجموعه‌ای از این اشعار را به ضمیمه “کتاب سرخ” منتشر کرد تا سرمشقی باشد برای دیگر شاعران.

نام کاراجیچ با خونریزی در بوسنی گره خورده است. او نیز شاعر بود. در دستی تفنگ داشت و آدم می‌کشت و در دست دیگر قلم، و شعر می‌سرود. شعری از او با عنوان “خشم کوهستان” مشهور است که در دادگاه بین‌المللی لاهه سندی شد در تایید فرمان “نسل‌کشی” او. در این شعر کاراجیچ “غسل تعمید ملت صرب” را در “خون مسلمانان” دوست دارد.

کتاب صفرمراد نیازف، دیکتاتور ترکمنستان که خود را رهبر ترکمن‌های جهان می‌خواند، در میدان شهر هم‌چون مجسمه‌ای به چشم می‌خورد. این اثر که “روح‌نامه” نام دارد و در دو جلد نوشته شده، مجموعه‌ای از سخنان حکیمانه و پند و اندرز اوست که تاریخ ترکمن‌ها را با نوح در پیوند قرار می‌دهد. با یک میلیون تیراژ در کشوری پنج میلیون نفری، رکورددار چاپ در این کشور است. بخش‌هایی از این کتاب را می‌توان بر در و دیوار شهر و هم‌چنین در مساجد یافت. روح‌نامه را با یک موشک روسی به فضا پرتاب کردند تا دور زمین بچرخانند.

شعر چگونه آینه‌ای برای دیکتاتورهاست تا خود را در آن بازبینند؟ نبوغ هنری چه رابطه‌ای دارد با ذهن برتری‌طلبانه؟ چه‌کسی می‌تواند باور کند که این شعر از خمینی باشد: «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم/ چشم بیمار ترا دیدم و بیمار شدم/…/ در میخانه گشایید به رویم شب و روز/ که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم.»

آیا می‌توان پذیرفت که سراینده این شعر فتوای قتل هزاران نفر را صادر کرده باشد؟

دیکتاتورها همه خود را آینده‌ساز می‌دانند. می‌کوشند تا آیین جدیدی از زندگی بنا نهند. “نبرد من” هیتلر، “مسائل لنینیسم” استالین، “کتاب سرخ” مائو، “کتاب سبز” قذافی، “روح‌نامه” نیازف و “ولایت فقیه” خمینی، همه مانیفست‌هایی هستند که بنیانی واحد دارند؛ بنیانی که آدم می‌کشد.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

نماینده همدان: برپایی دوباره گشت ارشاد تصمیم مجلس نبوده است

نماینده همدان در مجلس شورای اسلامی گفته راه‌اندازی مجدد گشت‌های ارشاد تصمیم مجلس نبوده است. جانشین فرمانده کل نیروی انتظامی حجاب را “بحث روز” و موضوعی “بسیار جدی و مهم” دانست.در حالی که نهادهای مختلف سعی دارند مسئولیت راه‌اندازی مجدد گشت‌های ارشاد را نپذیرند، یک نماینده مجلس نیز این موضوع را تصمیم این نهاد ندانست.

احمد حسین فلاحی، نماینده همدان در گفت‌وگو با سایت انتخاب گفته است: «اکنون مجلس در حال کار بر روی لایحه عفاف و حجاب است. از سرگیری فعالیت‌های گشت ارشاد، تصمیمی بود که توسط مسئولین امر گرفته و انجام آن به نیروی انتظامی محول شد.»

در روزهای اخیر مسئولان دولت رئیسی، از جمله انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده رئيس جمهور صدور دستور بازگشت گشت‌های ارشاد از طرف دولت را تکذیب کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: بازگشت گشت ارشاد؛ تلاقی هویت واپس‌گرا و استیصال قدرت

اما روزنامه اعتماد روز پنجشنبه ۲۹ تیر در گزارشی به نقل از یکی از مقامات ارشد در ناجا نوشت: «این طرح (گشت حجاب) با دستور مستقیم رئیس‌جمهور به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی و با محوریت وزیر کشور به عنوان قائم‌مقام نماینده کل قوا در ناجا عملیاتی شده است».

این مقام ناجا به اعتماد گفته که نیروی انتظامی تنها مجری دستورات مقام‌های بالادستی دولت و وزارت کشور است و “مشخص است آقایان توپ را به زمین نیروی انتظامی می‌اندازند تا از گزند انتقادات احتمالی دور بمانند.”

این سخنان پس از آن بیان شد که انتشار فیلم برخورد یک مامور زن نیروی انتظامی با یک دختر بدون حجاب در خیابان گیشای تهران جنجال‌برانگیز شد به طوری که حتی روزنامه جوان که به سپاه پاسداران وابسته است این فیلم را ساختگی دانست.

در این میان حالا مجلس هم به گفته یک نماینده از خود سلب مسئولیت کرده است.

بیشتر بخوانید: ادامه تهدیدها درباره حجاب؛ عبدالحمید: اجبار بی‌نتیجه است

نماینده همدان با آنکه گفته راه‌اندازی مجدد گشت‌های ارشاد کار مجلس نبوده اما از این امر استقبال کرده و گفته است: «باید نیروهای بیشتر و همچنین ابزارهای بهتری نظیر سامانه‌های الکترونیکی برای مقابله با هنجارشکنی در اختیار نیروی انتظامی قرار دهیم و نباید دست او را ببندیم.»

فلاحی پا را از این نیز فراتر گذاشته و فعالیت گشت ارشاد به شکل سابق را “ناکافی” دانسته و در توضیح این مسئله گفته است: «یعنی اینکه نیروهای انتظامی را با همان شیوه قبلی و بدون ابزار بهتر و قدرت بیشتر به کف خیابان بفرستیم به طوریکه حتی مورد تعرض هنجارشکنان قرار گیرند، درست نیست.»

این نماینده مجلس خواهان قرار دادن “ابزارهای بهتری نظیر سامانه‌های الکترونیکی” در اختیار نیروی انتظامی شده است. این در حالی است که بحث استفاده از دوربین‌های تشخیص چهره برای ردگیری زنان بی‌حجاب، بسیار مورد اعتراض حقوق‌دانان قرار گرفت و استفاده از چنین ابزارهایی برای تعقیب زنان بی‌حجاب، نقض قوانین عنوان شد.

حجاب: “بحث روز، جدی و مهم”

جانشین فرمانده کل نیروی انتظامی در سخنانی حجاب را “مطالبه عمومی مردم” و “بحث روز” و “جدی و مهم” دانسته است.

قاسم رضایی در سفر به استان لرستان حجاب را “بالاترین مولفه قدرت ملی” نامیده که به گفته او “دشمن” آن را به عنوان “فتنه جدید” هدف قرار داده است.

بیشتر بخوانید: حجاب اجباری؛ “خطر خودبراندازی”، سردرگمی حکومت و واکنش جهانی

این فرمانده نیروی انتظامی گفته است: «خوشبختانه وقتی دیدیم مجموعه مردم به جهت مطالبه قانونی خود به صحنه آمده‌اند، مجموعه انتظامی کشور مثل سایر مطالبات مردم، موضوع را در دستور کار خود قرار داده است.»

او اشاره نکرده که کدام مردم و برای کدام مطالبه قانونی به صحنه آمده‌اند. آن چه این روزها از خیابان‌های شهرهای ایران منتشر می‌شود، حضور گسترده زنانی است که با پوشش اختیاری در اماکن عمومی ظاهر شده و خواهان پذیرش حق آزادی پوشش خود از سوی حکومت هستند.

جانشین فرمانده نیروی انتظامی در حالی بحث حجاب را “بحث روز” و بسیار “جدی و مهم” دانسته که نرخ تورم رسمی از مرز ۵۰ درصد گذشته و هر روز گزارش‌های زیادی از سوی نهادهای حکومتی درباره کمتر شدن قدرت اقتصادی مردم و حذف اقلامی چون پروتئین و میوه از سبد خانوارها منتشر می‌شود.

ادامه پلمب مراکز و تعقیب قضایی زنان

در بحبوحه بحث‌های راه‌اندازی مجدد گشت ارشاد و فرار از مسئولیت نهادهای دولتی، تعقیب و مجازات زنان و نهادهای صنفی به دلیل رعایت نکردن حجاب اجباری ادامه دارد.

در آخرین نمونه شرکت دیجی‌کالا که یکی از بزرگترین شرکت‌های فروش آن‌لاین کالا در ایران است، هدف این حملات قرار گرفت.

به گزارش خبرگزاری میزان، ارگان رسمی قوه قضائیه: «در پی انتشار تصاویری در فضای مجازی منتسب به کارمندان یکی از بخش‌های شرکت دیجی‌کالا، مبنی بر (عدم رعایت حجاب اسلامی) از سوی کارمندان خانم در محیط کار، در این رابطه پرونده قضائی برای آن شهروندان تشکیل شد.»

همچنین موزه “گربه ایرانی” برای دومین بار در یک ماه اخیر به دلیل “عدم رعایت شئونات اسلامی، توسط پلیس نظارت بر اماکن عمومی پلمب شده است.”

این کافه که در خیابان ویلای تهران قرار دارد یک ماه پیش نیز به همین دلیل پلمب شده بود و تنها شش روز از بازگشایی مجدد آن می‌گذشت.

ارشاد گیلان پرونده ثقتی را به دادگاه ارجاع داد

اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان، حواشی انتشار فیلم برقراری رابطه جنسی منصوب به رضا ثقتی را “شائبه‌ خطای مدیر سابق” خواند و گفت کە انتشار این فیلم نباید سبب تضعیف جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی شود.سرانجام سکوت مقامات و دستگاه‌های حکومتی جمهوری اسلامی در مورد انتشار فیلم “رابطه جنسی” دو مرد، کە گفتە می‌شود یکی از آنها رضا ثقتی، مدیرکل سابق ارشاد اسلامی گیلان و مؤسس کارگاه حجاب و عفاف است، شکست.

اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان در اطلاعیەای حواشی بە وجود آمده را “شائبه‌ی خطای مدیر سابق” خواند و گفت: «این موضوع با حضور دستگاه‌های امنیتی و قضایی با دقت بررسی شد و برای ایجاد فضای مناسب برای تحقیقات بیشتر و انجام بی‌خلل خدمات و فعالیت‌های مستمر فرهنگی هنری، سرپرست جدیدی برای اداره کل تعیین شد.»

اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان این پرونده را “حاوی ابهامات بسیار” دانستە و گفتە است: «این پرونده برای رسیدگی‌دقیق به دستگاه قضا ارجاع دادە شدە است.»

در ادامە این اطلاعیه تاکید شدە کە انتشار این فیلم نباید “دستمایه تضعیف جبهه فرهنگی پرافتخار انقلاب اسلامی” شود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

روز چهارشنبه ٢٨ تیر، فیلمی از برقراری رابطه جنسی دو مرد در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد کە گفتە شد یکی از آنها رضا ثقتی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان بوده است.

یک روز پس از انتشار این فیلم، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان بدون اشارە به اصل موضوع اعلام کرد کە، رضا ثقتی از کار برکنار شدە است و عبدالرضا علی‌پناه به عنوان سرپرست اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان منصوب شده است.

واکنش تند عضو کمیسیون امنیت مجلس

مرتضی محمودوند، عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس این رویداد را مصیبت خواند و گفت: «از رئیس جمهور درخواست می‌کنم برای خدا هم که شده به این موضوع ورود کرده و وزیر ارشاد استعفا دهد. انتظار می‌رود خودِ وزیر ارشاد نیز استعفا خود را ثبت کند. کسی که مسئول حجاب و عفاف بوده چرا باید چنین جنایتی مرتکب شود.»

رضا ثقتی متولد ۱۳۵۷ در رشت، دانش‌آموخته رشته مدیریت فرهنگی است و در سمت‌های دولتی مختلفی در سال‌های گذشته مشغول به کار بوده است. او در ماه‌های اخیر صحبت های تندی علیه زنان و موضوع حجاب اجباری اابراز کرده بود.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

این اولین‌بار نیست کە یکی از مقامات جمهوری اسلامی با رسوای جنسی روبرو می‌شود. یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌ها در این زمینه مربوط به سعید طوسی از قاریان نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی بود کە برای سال‌ها با اتهام سوءاستفاده جنسی از نوجوانان و کودک‌آزاری روبرو بود و چندین نفر علیه او بە دادگاه شکایت کرده بودند.

اما سرانجام طوسی در سال ۹۶ از اتهام‌های تجاوز و تشکیل خانه فساد تبرئه و به اتهام دعوت به فحشا به چهارسال زندان محکوم شد که در دادگاه تجدیدنظر این حکم هم رد شد.

در آن زمان محمود صادقی نماینده تهران در مجلس از تبرئه و “اعمال نفوذ بیت رهبری” در پرونده سعید طوسی خبر داده است.

تظاهرات هزاران نفر در عراق علیه قرآن‌سوزی در سوئد و دانمارک

در ادامه واکنش‌ها به قرآن‌سوزی در سوئد و دانمارک هزاران عراقی پا به خیابان‌ها گذاشته و این عمل را محکوم کردند. منطقه دولتی سبز بغداد مسدود شد. یک سازمان امدادی دانمارکی در بصره مورد حمله قرار گرفت.در عراق هزاران نفر قرآن‌سوزی در سوئد و دانمارک را با برپایی تظاهرات محکوم کردند. فراخوان تظاهراتی که روز شنبه ۲۲ ژوئیه (۳۱ تیر) در بغداد برگزار شد را احزاب دولتی و نیروهای مسلح که اکثرشان نزدیک به ایران هستند داده بودند.

نیروهای امنیتی عراق منطقه سبز بغداد که جایگاه سفارت‌خانه‌ها و مراکز دولتی و امنیتی است را مسدود کرده و از نزدیک شدن تظاهرکنندگان خشمگین به سفارت دانمارک جلوگیری کردند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

همزمان دفتر یک سازمان امدادی دانمارکی به نام “شورای پناهندگان دانمارک” (DRC) در بصره، واقع در جنوب عراق هدف حمله قرار گرفت.

شورای مذکور اعلام کرد، در این حمله به کارمندان این دفتر آسیبی نرسید اما آتش‌سوزی خساراتی به دفتر وارد آورد.

لیلو تاپا، مدیر این شورا گفت، امدادگران “هرگز نباید هدف حمله واقع شوند.” او تأکید کرد که این سازمان ۲۰ سال است که در مین‌روبی بصره فعال است و به آوارگانی که از درگیری‌های داخلی گریخته و آسیب دیده‌اند کمک می‌کند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی نیز از کسانی بود که به قرآن‌سوزی واکنش نشان داد. او شنبه ۳۱ تیر خواستار “اشد مجازات” برای عاملان”بی‌‌حرمتی” به قرآن شد و از دولت سوئد خواست که عامل این “هتک حرمت” را به کشورهای اسلامی تحویل دهد.

بیش‌تر بخوانید: ایران: نه سفیر سوئد را می‌پذیریم و نه سفیر می‌فرستیم

حوادث روزهای گذشته در دانمارک و سوئد به اعتراضات در کشورهای اسلامی دامن زده و بر مناسبات ترکیه و عراق با این دو کشور اروپایی سایه افکنده است.

روز جمعه ۲۱ ژوئیه مردی در برابر سفارت عراق در کپنهاگ کتابی را که “گمان می‌رفت قرآن باشد” سوزاند.

روز پنج‌شنبه نیز تظاهرکنندگان در استکهلم کتابی که “ظاهرا قرآن بود” را بدون آتش‌زدن لگدمال کردند.

در سوئد قرآن بارها در ملاء عام از سوی برخی، از جمله راسموس پالودان، سیاستمدار راست افراطی دانمارکی ـ سوئدی به آتش کشیده شد.

بیش‌تر بخوانید: قرآن‌سوزی؛ عراق سفیر سوئد در بغداد را اخراج کرد

اما شروع موج کنونی قرآن‌سوزی‌ به هفتم تیر در سوئد برمی‌گردد که در آن یک پناهجوی عراقی ۳۷ ساله مقیم این کشور یک جلد قرآن را در نخستین روز از تعطیلات عید قربان مقابل مسجد مرکزی استکهلم پاره کرد و به آتش کشید.

پلیس سوئد که در چند ماه پیش از این رویداد چند درخواست اجتماع برای آتش زدن قرآن را رد کرده بود پس از این مراسم گفت که این مرد به دلیل ایجاد “تحریک علیه یک گروه اقلیت” بازجویی شده است.

مراجع قضایی سوئد پیش از این، تصمیم پلیس در عدم صدور مجوز برای چنین اجتماعاتی را “نقض آزادی بیان” دانسته و آن را مردود اعلام کرده بودند.

مردم اسپانیا در پای صندوق‌های رأی و امکان تغییر قدرت

بیش از ۳۷ میلیون اسپانیایی حائز حق رأی یکشنبه ۲۳ ژوئیه به پای صندوق‌های رأی می‌روند و سرنوشت پارلمان آینده را رقم می‌زنند. پیش‌بینی می‌شود که حزب حاکم سوسیالیست مغلوب حزب محافظه‌کار مردم شود.اسپانیا که درگیر تابستانی سوزان شده یکشنبه ۲۳ ژوئیه صحنه انتخابات پارلمانی است که در آن بیش از ۳۷ میلیون نفر حق رأ‌ی‌دهی دارند.

طبق نظرسنجی‌ها، حزب مخالف “مردم” به رهبری آلبرتو فیخو بیش‌ترین شانس برای پیروزی را دارد اما نمی‌تواند به تنهایی اکثریت را به دست بیاورد.

احزاب برای کسب اکثریت باید بیش از نیمی از ۳۵۰ کرسی مجلس نمایندگان (مجلس سفلی) در پارلمان را به‌دست بیاورند.

به نظر نمی‌رسد که هیچ کدام از احزاب مطرح در انتخابات بتوانند اکثریت را برای تشکیل دولت به دست بیاورند.

ائتلاف حزب “مردم” برای تشکیل دولت نیاز به ائتلاف با حزب راست افراطی “ووکس” به ریاست سانتیاگو آپاسکال دارد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

پدرو سانچز، نخست‌وزیر فعلی از حزب کارگران سوسیالیست اسپانیا نیز برای تشکیل دولت باید با یولاندا دیاس، از حزب چپ‌گرای سومار (اتحاد) ائتلاف کند.

طبق نظرسنجی‌ها، ممکن است ائتلاف حزب مردم و حزب ووکس هدایت دولت را به دست گرفته و جانشین دولت سوسیالیست پدرو سانچز شود.

یک میلیون و ۶۰۰هزار نفر برای نخستین بار در انتخابات شرکت می‌کنند. قرار است حوزه‌های اخذ رأی رأس ساعت ۲۰ به وقت محلی بسته شوند.

قرار بود انتخابات آخر امسال برگزار شود. اما بعد از نتایج ضعیف دولت در انتخابات محلی و شهرداری‌ها در ماه مه سانچز تاریخ انتخابات را جلو انداخت.

اسپانیا که عضو ناتو و اتحادیه اروپاست ۴۷ میلیون نفر جمعیت دارد.

ـ

تخلیه ۳۰هزار نفر در آتش‌سوزی جزیره رودوس یونان

در پی آتش‌سوزی بزرگ در جنگل‌های جزیره رودوس یونان ۳۰هزار نفر به مناطق امن منتقل شده‌اند. در سایر مناطق رودوس نیز خطر جنگل‌سوزی وجود دارد. پیش‌بینی شده که هفته آینده گرما باز هم افزایش یابد.هزاران گردشگر و سکنه مناطق درگیر آتش‌سوزی در جزیره رودوس یونان به سالن‌های ورزشی، مدارس، مراکز کنفرانس و سایر مکان‌ها انتقال داده شده‌اند.

فرماندار منطقه می‌گوید، قطع مسیرهای جاده‌ای بر اثر آتش‌سوزی تخلیه افراد را دشوار کرده است.

گادر ساحلی اعلام کرده که بیش از ۲هزار نفر با کشتی از سواحل جنوب منطقه لیندوس به سواحل دیگر انتقال داده شد‌ه‌اند. اکثر این افراد گردشگر و بقیه ماهیگیر و بومی منطقه بوده‌اند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

بیش از ۳۰ فروند کشتی خصوصی در این عملیات شرکت کرده‌اند و هدایت این کاروان دریایی را نیز سه کشتی گارد ساحلی بر عهده داشته‌اند.

اتوبوس‌ها هم در تخلیه گردشگران به خدمت گرفته‌ شده‌اند. ۳۰ دستگاه اتوبوس مسافران دو هتل را تخلیه کرده‌اند.

حریقی که چند روز است جنگل‌های رودوس را دربر گرفته عصر شنبه ۲۲ ژوئیه از کنترل خارج شد. سخنگوی آتش‌نشانی یونان می‌گوید: «این سخت‌ترین آتشی است که ما با آن روبرو شده‌ایم.»

بیش‌تر بخوانید: دانشمند ناسا: ژوئیه احتمالا گرم‌ترین ماه چند قرن اخیر است

کنستانتینوس تراراسلیاس، معاون شهردار رودوس می‌گوید، دود غلیظ تنفس را با مشکل مواجه کرده است.

صدها آتش‌نشان از رومانی، بلغارستان، لهستان، اسلواکی و مالت راهی کمک به آتش‌نشانان یونانی در اطفای حریق شده‌اند.

فرانسه، ایتالیا، ترکیه، قبرس، اسرائيل و اردن نیز با هواپیماها و هلی‌کوپترهای اطفای حریق به منطقه شتافته‌اند.

آتش‌سوزی بزرگ حدود یک هفته است که آغاز شده و مناطق دیگر را نیز درگیر کرده است.

در ۲۴ ساعت گذشته حدود ۲۴ مورد حریق گزارش شده است.

موج هوای گرم یونان را درگیر کرده و دمای هوا را به بیش از ۴۰ درجه سانتی‌گراد رسانده است.

چرا آیینِ اعتمادبه‌نفس به زنان کمک نمی‌کند؟

شانی اورگاد
رزالیند گیل

لزوم اعتمادبه‌نفس‌داشتن برای زنان شیوع عام دارد. در محل کار، حتی هنگامی که شکاف‌های جنسیتیِ دستمزد و احراز مقامات بالاتر اداری چندان تغییر نمی‌کند، از زنان می‌خواهند که «به خود ایمان و اطمینان داشته باشند». آنها اغلب تشویق می‌شوند که در دوره‌های آموزشیِ رهبری و تمرین اعتمادبه‌نفس ثبت‌نام کنند، از جمله برنامه‌ی گوگل با هشتگ «من فوق‌العاده‌ام» (#IAmRemarkable) برای این طراحی شده است که قابلیت زنان و دیگر گروه‌هایی را که به حاشیه رانده شده‌اند و حضوری کم‌رنگ دارند، افزایش دهد تا از خود حمایت کنند و درباره‌ی قوا و استعدادهایشان دادِ سخن دهند. در صنعت زیبایی، آنجا که زنان و دختران زیر یوغ ایدئال‌های جسمانیِ غیرواقعی قرار دارند، برندها «سفیران اعتمادبه‌نفس» را استخدام می‌کنند تا این احساس را به زنان القا کنند که با تغییر ظاهرشان می‌توانند اعتمادبه‌نفس خود را افزایش دهند. در این میان، صنعت مد به زنان می‌گوید که «اعتمادبه‌نفس بهترین چیزی است که می‌توانید بر تن کنید». تبلیغات، که به‌واسطه‌ی تکیه‌ بر کلیشه‌های جنسیت‌زده، نژادگرایانه، پیرستیزانه و معلول‌ستیزانه بدنام است، به‌صورت «تبلیغات قدرتمندکردن زنان» (femvertising) بازآفرینی شده است. گونه‌ای خودیاریِ زن‌محور در حال بسط و گسترش است که اعتمادبه‌نفس زنان را سرلوحه‌ی اقدامات خود قرار می‌دهد، از جمله کتاب‌هایی مثل چالش و تلاش برای موفقیت (۲۰۱۳)، اثر پرفروش شریل سَندبرگ، رمز اعتمادبه‌نفس (۲۰۱۴)، اثر کَتی کِی و کلِر شیپمَن، و معذرت‌خواهی را بس کن دختر (۲۰۱۹)، اثر پرفروش ریچل هالیس. سخنرانانی که با سخن خود انگیزه ایجاد می‌کنند توصیه‌هایی دارند دراین‌باره که زنان چگونه می‌توانند عزت‌نفس خود را ارتقا دهند و نقل‌قول‌هایی الهام‌بخش در رسانه‌های اجتماعی منتشر می‌شود که از زنان می‌خواهد «شجاعت داشته باشند که از خود دفاع کنند» و «بدون عذرخواهی و شرمندگی به کیستیِ خود افتخار کنند».

ما در تحقیقمان از این «فهم عمومیِ» جدید انتقاد می‌کنیم. هدف ما ارائه‌ی دلایلی مبنی بر «رد» اعتمادبه‌نفس به‌شیوه‌ای سرراست و روشن نیست. چه‌کسی ممکن است با اعتمادبه‌نفس «مخالف» باشد؟ آیا واقعاً کسی هست که بخواهد خود را در موضعی قرار دهد که مخالف این باشد که زنان جوان احساس خوبی نسبت به خود داشته باشند، مادران از موهبت عزت‌نفس برخوردار باشند، یا زنان سال‌خورده‌تر در محل کار احساس اعتمادبه‌نفس کنند؟ البته که نیست. علاوه بر این، ما خودمان در فرهنگ اعتمادبه‌نفس دخیلیم: برخی از تشویق‌ها و ترغیب‌هایش ما را به گریه می‌اندازد، برنامه‌هایی راجع به برابری و تکثر که به نظر می‌رسد واقعاً از دستاوردهای زنان تمجید می‌کند ما را به هیجان می‌آورد و غالباً دانشجویان و همکاران زن خود را تشویق می‌کنیم که جسور باشند و از حق خود دفاع کنند.

با وجود این، دقیقاً به این علت که اعتمادبه‌نفس به چنین خیر اجتماعیِ بی‌چون‌وچرا و مهمی تبدیل شده نیازمند پرسشگری و ارزیابی جدی است. کدام ایده‌ها، گفتارها، تصاویر و اعمال فرهنگ اعتمادبه‌نفس را برمی‌سازد؟ چرا این فرهنگ در این زمان خاص ظهور کرده و در حوزه‌های بسیار زیادی از زندگی تکثیر شده است؟ و اساساً دل‌مشغولیِ فرهنگیِ معاصر به اعتمادبه‌نفس چه کاری انجام می‌دهد ــ هم در سطح فردی برای آنان که نیازمند اعتمادبه‌نفس بیشترند و هم در مقیاس وسیع‌تر اجتماعی و سیاسی؟ اینها پرسش‌هایی است که در کتابمان فرهنگ اعتمادبه‌نفس (۲۰۲۲) به آن‌ می‌پردازیم. به نظر ما، اعتمادبه‌نفس هم «فرهنگ» است و هم «آیین». اعتمادبه‌نفس در حوزه‌های متعددی از فرهنگ اشاعه می‌یابد: در ارتباط با تصویر بدن، در محل کار، در توصیه‌های مربوط به روابط جنسی، در اصول مربوط به تربیت فرزند و در ابتکارات مربوط به رشد و توسعه در جهان‌سوم. اعتمادبه‌نفس درعین‌حال نوعی آیین است، از این حیث که فراسوی بحث و گفت‌وگو قرار داده شده است، تقریباً مانند ایمان و اعتقاد راسخ.

اهمیت چشمگیر اعتمادبه‌نفس در فرهنگ معاصر پیامد گرایش‌ها و تغییرات متعددی است. اعتمادبه‌نفس با پیدایش فرهنگ‌های درمان‌نگر اهمیت یافته و درون شیوه‌ای جاسازی شده است که ایده‌های روان‌شناختی را برای شکل‌دادن به محل کار، مدرسه، ارتش، محل مراقبت و تنبیه (زندان)، پرورش فرزند و بسیاری از دیگر حوزه‌ها به کار می‌برد ــ و این‌همه جزئی از بازسازیِ مدام سرمایه‌داری در راستای رویه‌های روان‌شناختی‌تر است. همچنین بسط و گسترش عظیم خودیاری نیز به تأکید بر فرهنگ اعتمادبه‌نفس انجامیده است، به‌ویژه آن نوع خودیاری که به زنان معطوف می‌شود، با این «تصور» که زنانگی «چیزی مسئله‌ساز است که نیاز به تغییر دارد». قدرت نرم رسانه‌های مربوط به سبک زندگی این امر را تشدید می‌کند و رسانه‌های اجتماعی به مکان‌هایی مجازی برای طیف وسیعی از گزین‌گویه‌ها، اعترافات و پیام‌های «الهام‌بخش» تبدیل شده‌اند، پیام‌هایی که غالباً حول هشتگ‌هایی از قبیل هشتگ «دوشنبه‌ی انگیزشی» (#MotivationMonday)، هشتگ «چهارشنبه‌ی سلامتی» (#WellnessWednesday) و هشتگ « یکشنبه‌ی خودیاری» (#SelfCareSunday) سامان داده می‌شوند.

آیین اعتمادبه‌نفس، به‌رغم جنبه‌های ظاهراً پیشرو و مترقی‌اش، درنهایت منشأ بی‌عدالتی اجتماعی و راه‌حل آن را به‌اشتباه در خود زنان جست‌وجو می‌کند و نه در ساختارها و نهادهای ناعادلانه‌ی سرمایه‌داری معاصر.

طنین فرهنگیِ اعتمادبه‌نفس همچنین ارتباطی تنگاتنگ با ویژگی‌هایی دارد از قبیل استقامت و پایداری، مثبت‌بودن و انعطاف‌پذیری که حکومت‌های نئولیبرال از آن‌ حمایت کرده‌اند. در مقابلِ عقب‌نشینی دولت و فقدان تأمین اجتماعی و شبکه‌های ایمنی و سلامت، افراد ــ به‌ویژه زنان و گروه‌های محروم و اجتماعات کم‌برخوردار ــ به‌نحو روزافزونی تشویق می‌شوند که از خود مراقبت کنند و مسئولیت کامل رفاه و سلامتی و امنیت خود را بر عهده گیرند. فرهنگ اعتمادبه‌نفس در این وضعیت، و مخصوصاً در زمینه‌ی رکود اقتصادی، سختی و تنگی و در شرایط همه‌گیریِ کووید-۱۹ که زنان را به‌شدت مبتلا کرد، گسترش یافت. در عرصه‌های مختلف زندگی، از روابط مربوط به محل کار تا روابط صمیمانه و در فرهنگ مصرفی و برنامه‌های سیاست‌گذاری، زنان همواره تشویق می‌شوند تا بر نقایص ‌ظاهراً روان‌شناختی و صدماتی که ادعا می‌شود خود بر خود وارد کرده‌اند فائق آیند، از این طریق که روی خودشان کار کنند و از خود مراقبت ورزند (کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من).

پیام‌های اعتمادبه‌نفس نه‌فقط به‌نحو نامتناسبی زنان را مورد خطاب قرار می‌دهد، بلکه درعین‌حال اغلب به‌‌عنوان چهارچوبی تبیینی برای توضیح نابرابری و بی‌عدالتیِ جنسی به کار می‌رود. «تشخیص» ضمنی‌ای که به هرگونه بی‌عدالتی یا مشکلی داده می‌شود که زنان و دختران با آن مواجه شوند اغلب یکی است: او فاقد اعتمادبه‌نفس است. و راه‌حل ارائه‌شده عبارت است از تأکید بر اعتمادبه‌نفس زنان. نابرابری در محل کار؟ زنان باید تلاش کنند و بر اعتمادبه‌نفسشان بیفزایند (تیک). اختلالات تغذیه و تصویر بدنیِ ضعیف؟ راه‌حل عبارت است از اعتمادبه‌نفس دختران و برنامه‌های موسوم به «بدن خود را دوست داشته باش» (تیک). مشکلات تربیت فرزند؟ صرفاً مادری باش که «برای حرف حسابی‌اش، حتی اگر مؤدبانه نباشد، عذرخواهی نمی‌کند» و بچه‌هایش را با اعتمادبه‌نفس بزرگ می‌کند (تیک). روابط جنسی یکنواخت و ملالت‌بار؟ خب، «اعتمادبه‌نفس مایه‌ی جذابیت است و نه ظاهر شخص!» (تیک). آن چیزی که قابل‌توجه است نه‌فقط شباهت گفت‌وگوها، برنامه‌ها و اقداماتی است که در حوزه‌های گوناگون زندگیِ اجتماعی ارائه می‌شود، بلکه شیوه‌ای است که از طریق آن فرهنگ اعتمادبه‌نفس به‌طور نظام‌مند مشکلات روانشناختیِ فردی را عامل نابرابری‌های اجتماعی جلوه می‌دهد و از ما می‌خواهد که زنان را تغییر دهیم و نه جهان را.

البته گاهی به مردان نیز پیام‌هایی برای افزایش اعتمادبه‌نفس ارسال می‌شود، اما طرز کار این پیام‌ها به‌شکل چشمگیری متفاوت است؛ زبان‌ به‌کاررفته فرق دارد: در این پیام‌ها عملکرد، موفقیت و مهارتِ مردان اغلب با تعابیری رقابت‌جویانه تحسین می‌شود. افزون بر این، اقدامات معطوف به افزایش اعتمادبه‌نفس مردان معمولاً موقتی‌اند و متمرکز بر رفتار. برای مردان اعتمادبه‌نفس‌داشتن بیشتر مربوط است به تمرکزکردن بر نوعی مهارت یا موقعیت خاص.

درمقابل، برای زنان اعتمادبه‌نفس‌داشتن متضمن کار و زحمت و هشیاری تمام‌وقت است؛ مشخصه‌ی آن «به درونِ خود نظرکردن» و شناساییِ «موانع» و «سدهای درونی»‌ای است که آنان را عقب نگاه می‌دارد ــ آنچه نویسندگان کتاب پرفروش رمز اعتمادبه‌نفس زخم‌های خودکرده‌ی زنان توصیف می‌کنند. اساساً اعتمادبه‌نفس در زنان را هرگز نمی‌توان امری قطعی یا کامل دانست، بلکه همیشه کاری در حال پیشرفت، یا پروژه‌ای ناتمام است، مباداکه مخزن اعتمادبه‌نفس آنان خالی شود. برای زنان ایجاد اعتمادبه‌نفس نیازمند برنامه‌ای کلی برای بازآفرینیِ روان‌شناختی است و نه صرفاً تغییری شناختی یا رفتاری. با وجود این، مهم‌ترین نکته این است که چگونه اعتمادبه‌نفس همچون نوش‌دارویی برای بی‌عدالتی و نابرابریِ جنسیتی عرضه می‌شود و بنابراین فقط و فقط خودِ زنان مسئول ایجاد نابرابریِ اجتماعی و رفع آن تلقی می‌شوند.

قدرت و نفوذ گفتار فمینیستی در چند دهه‌ی اخیر یکی از عوامل اهمیت‌یافتن اعتمادبه‌نفس زنانه در عصر حاضر است. در واقع، اعتمادبه‌نفس را می‌توان بخشی از پروژه‌ی سیاسی در‌حال‌توسعه‌ای تلقی کرد که برای ایجاد جامعه‌ای عادلانه‌تر طراحی شده است. بدون فمینیسم نابرابری‌هایی که اقدامات مربوط به اعتمادبه‌نفس در پی حل آنها هستند حتی قابل‌تشخیص هم نبودند و تلاشی برای بهبود و ارتقای اعتمادبه‌نفس زنان صورت نمی‌گرفت. اما نسخه‌های فمینیسمی که در فرهنگ اعتمادبه‌نفس به کار می‌روند به‌طرز نگران‌کننده‌ای فردگرایانه‌اند، از مشکلات مربوط به نابرابری‌های ساختاری و بی‌عدالتی‌های اجتماعیِ وسیع‌تر روی برگردانده‌اند و به‌جای آن به روایت‌هایی روی آورده‌اند که «تغییر روان‌شناختی» را به‌جای دگرگونی اجتماعی در کانون توجه قرار می‌دهند.

عبارت‌هایی از جمله «گاه شما بدترین دشمن خودتان هستید» یا «عدم اعتمادبه‌نفس شما عامل عقب‌افتادنتان است» موانع را طوری نشان می‌دهد که گویی آنها صرفاً تصوراتی در فکر و ذهن زنان‌اند و نه نتیجه‌ی فرهنگ نظام‌مندی که زنان را فرودست قرار می‌دهد و سپس مدام آنان را مقصر ضعف‌ها و آسیب‌پذیریِ خودشان جلوه می‌دهد. درنتیجه، فرهنگ اعتمادبه‌نفس نهادها و ساختارهای زندگی معاصر را تبرئه می‌کند. با تقلیل علت بی‌عدالتی اجتماعی به کمبود اعتمادبه‌نفسْ فرهنگ اعتمادبه‌نفس از زنان می‌خواهد که شدیداً روی خود کار کنند، از تغییردادن نحوه‌ی نگاه‌کردن‌، ارتباط‌برقرارکردن‌، نفس‌کشیدن‌ و طرز جای‌گرفتنشان در مکان تا ثبت‌نام در برنامه‌های پایان‌ناپذیر روان‌شناختی با تمرین‌های ارزیابی، مثبت‌نگری، خودیاری، و خودگردانیِ دائمی.

بنابراین، آیین اعتمادبه‌نفس، بهرغم جنبه‌های ظاهراً پیشرو و مترقی‌اش، درنهایت منشأ بی‌عدالتی اجتماعی و راهحل آن را به‌اشتباه در خود زنان جست‌وجو می‌کند و نه در ساختارها و نهادهای ناعادلانه‌ی سرمایه‌داری معاصر. پیامش این است: زن را اصلاح کن و نه جهان را. به‌جای آنکه نیرو و انرژی را متوجه برنامه‌های فردگرایانه‌ای کنیم که هدفشان تغییر زنان است، نیازمند رویکرد سازنده‌تر و ساختاری‌تری هستیم. باید تأکید و توجه را از نیازهایی که فردی و روان‌شناختی شده‌اند به سرمایه‌گذاری در ایجاد «فضای» اعتمادبه‌نفس معطوف کنیم: ایجاد محیطی فیزیکی، اقتصادی و فرهنگی که سلامتی، رفاه، امنیت و قدرت اقتصادی همه‌ی زنان را، هم به‌مثابه‌ی فرد و هم به‌صورت جمع، تأمین و تقویت کند.

 

برگردان: افسانه دادگر


رزالیند گیل استاد تحلیل اجتماعی و فرهنگی در دانشگاه سیتی در لندن است و نویسنده‌ی چند کتاب، از جمله فرهنگ اعتمادبه‌نفس (۲۰۲۲) با همکاری شانی اورگاد. عنوان کتاب اخیر او در حد کمال: احساسِ مورد قضاوت واقع‌شدن در شبکه‌های اجتماعی (۲۰۲۳) است. شانی اورگاد استاد رسانه و ارتباطات در مدرسه‌ی علوم اقتصادی و سیاسی لندن است. کتاب‌‌های اخیر او عبارت‌اند از فرهنگ اعتمادبه‌نفس (۲۰۲۲) با همکاری رزالیند گیل و بازگشت به‌سوی خانه: مادری، کار و وعده‌ی وفانشده‌ی برابری (۲۰۱۹). آنچه خواندید برگردان این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:

Rosalind Gill & Shani Orgad, ‘The cult of being confident and why it doesn’t help women’, Psyche, 24 May 2023.

راهپیمایی ۲۰۰هزار اسرائیلی معترض به اصلاحات قضایی در اورشلیم

پارلمان اسرائیل دو روز دیگر درباره لایحه دولت راستگرای نتانیاهو مبنی برمحدود کردن اختیارات دیوان عالی کشور رأی‌گیری می‌کند. ده‌ها هزار اسرائیلی پس از چهار روز راهپیمایی در اعتراض به این لایحه، روز شنبه به اورشلیم رسیدند.بیش از ۲۰۰هزار نفر با حمل پرچم‌های آبی و سفید اسرائیل، با تشکیل ستونی به طول یک کیلومتر، از بزرگراه پرپیچ‌وخم به سمت اورشلیم در زیر آفتاب سوزان تابستانی با صدای کوبیدن طبل و شعارها و هلهله‌های ضد دولتی حرکت کردند.

تلاش دولت راستگرای بنیامین نتانیاهو برای اصلاحات در قوه قضائیه اسرائیل، این کشور را در یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های سیاسی خود فرو برده است. این اقدام دولت، اعتراضات سراسری را برانگیخته؛ اقتصاد را تحت تأثیر قرار داده و موجب نگرانی متحدان غربی تل‌آویو شده است.

به گزارش خبرگزاری رویترز، معترضان روزها در هوای بسیار گرم راهپیمایی کردند؛ شب‌ها در راه چادر زدند و از سوی ساکنان مسیر این راهپیمایی، با غذا و نوشیدنی مورد استقبال قرار گرفتند و با رسیدن به دروازه‌های شهر اورشلیم نیز بر شمار آن‌ها افزوده شد.

بیشتر بخوانید: تظاهرات ۱۵۰ هزار نفری در اسرائیل علیه طرح بازنگری قضایی

معترضان، که “تایمز اسرائیل” شمار آنها را بیش از ۲۰۰هزار نفر اعلام کرده است، می‌خواهند پیش از بحث روز یکشنبه ۲۳ ژوئیه (اول مرداد) در پارلمان کنست اسرائیل و رأی‌گیری پس از آن در مورد لایحه محدود کردن اختیارات دیوان عالی کشور، در خارج از پارلمان تجمع کنند.

ائتلاف مذهبی-ناسیونالیست نتانیاهو می‌گوید این لایحه که قرار است در پارلمان به رای‌ گذاشته شود، برای ایجاد تعادل قوای سه‌گانه لازم است، زیرا دیوان عالی کشور بیش از حد در سایر امور دخالت می‌کند.

در مقابل اما منتقدان می‌گویند که این اصلاحات با قید فوریت به پارلمان ارائه شده است و راه را برای فساد و سوء‌استفاده از قدرت باز خواهد کرد.

بیشتر بخوانید: ده‌ها هزار نفر در اسرائیل علیه “اصلاحات” قضایی تظاهرات کردند

به گزارش رویترز، نظرسنجی‌ها حاکی از وجود تردیدهای گسترده در میان شهروندان اسرائیلی‌ است و واشنگتن از نتانیاهو خواسته تا به دنبال اجماع در مورد هر گونه اصلاحات قضایی در راستای استقلال قوه قضاییه اسرائیل باشد.

این بحران حتی باعث ایجاد شکاف در ارتش شده است، که مدت‌ها به عنوان یک نهاد قدرتمند غیرسیاسی یکپارچه تلقی می‌شد. حال نگرانی‌هایی در مورد ایجاد تنش‌های فزاینده در میان هر دو جناح ابراز می‌شود.

نامه سرگشاده حدود ۵۰۰ نیروی نظامی و امنیتی به نتانیاهو

ده‌ها تن از روسای سابق امنیتی، از جمله روسای ارتش، پلیس و موساد، که برخی از آنها در دوران نتانیاهو خدمت کرده بودند، روز شنبه ۲۲ ژوئیه (۳۱ تیرماه) نامه‌ای سرگشاده به نخست‌وزیر منتشر کردند و از او خواستند تا رأی‌گیری را لغو کند و به جای آن درباره اصلاحات توافق‌شده به مذاکرات خود ادامه دهند.

بیشتر بخوانید: تظاهرات ۱۶۰ هزار نفری در تل‌آویو علیه طرح نتانیاهو

در این نامه آمده است: «این لایحه، مواردی که بانی یکپارچگی جامعه اسرائیل است را درهم می‌شکند؛ در میان مردم تفرقه می‌افکند؛ در ارتش اسرائیل تشتت ایجاد می‌کند و ضربات مهلکی به امنیت اسرائیل وارد می‌سازد.»

بنیامین نتانیاهو می‌گوید که تا کنون تلاش زیادی برای دستیابی به یک توافق گسترده در این زمینه از خود به خرج داده و احزاب اپوزیسیون را مسئولیت وضعیت کنونی می‌داند.