Previous Next

نشست نتیجه‌بخش سران کشورهای اتحادیه اروپا

سران دولت‌های ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا در نشست دو روزه در بروکسل بر سر موارد فراوانی به توافق رسیدند. تصمیم‌ها به ویژه شامل ادامه ارسال کمک‌های نظامی به اوکراین، یکسان‌سازی در امور مالی و تسهیلات برای کشاورزان می‌شود.سران دولت‌های ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا در نشست دو روزه که از پنجشنبه ۲۱ تا جمعه ۲۲ مارس در بروکسل برگزار شد، بر سر موارد مختلفی به توافق رسیدند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

کشورهای اتحادیه اروپا در کنار اتخاذ لحن و سیاست تند‌تر در قبال عملیات نظامی اسرائیل در غزه، همچنین به ویژه پیرامون مسائل مربوط به ادامه ارسال کمک‌های نظامی به اوکراین برای دفاع این کشور از خود علیه جنگ تجاوزکارانه روسیه، قانون‌گذاری یکسان در زمینه امور مالی و اعتباری و نیز تسهیلات برای کشاورزان، به توافق رسیدند.

کمک‌های نظامی به اوکراین

سران اتحادیه اروپا موافقت کردند سود دارایی‌های مسدود شده بانک مرکزی روسیه را برای حمایت از اوکراین استفاده کنند. قرار است که این سرمایه صرف خرید تجهیزات نظامی شود.

بیشتر بخوانید: اتخاذ لحن و سیاست تند‌تر اتحادیه اروپا در قبال اسرائیل

حال گفته شده است این سلاح‌های نظامی برای اوکراین احتمالا از منابع مختلفی تهیه خواهند شد. اولاف شولتس، صدراعظم جمهوری فدرال آلمان در این زمینه می‌گوید: «ما تصمیم گرفتیم که بتوانیم با پول اتحادیه اروپا در خارج از اروپا نیز سلاح خریداری کنیم.»

شولتس همچنین گفت: «ولادیمیر پوتین در محاسباتش اشتباه کرده است که ما در زمانی به حمایت خود از اوکراین ادامه نخواهیم داد.»

یکسان‌سازی قوانین مالی و اعتباری

سران کشورهای اتحادیه اروپا همچنین بر سر تدوین قوانین یکسان در زمینه امور مربوط به دریافت وام، پس‌انداز و سرمایه‌گذاری به توافق رسیدند.

بیشار بخوانید: اتحادیه اروپا سود دارایی‌‌های مسدود روسیه را به اوکراین می‌دهد

تاکنون هر یک از کشورهای عضو اتحادیه اروپا قوانین خاص خود را در این مورد داشته است. به گفته صدراعظم آلمان محدودیت‌های ناشی از شرایط فعلی، دسترسی به وام را برای شرکت‌ها دشوار کرده است و این مسئله به این خاطر به عنوان یک مانع برای رشد اقتصادی، محسوب می‌شود.

بر این اساس حال قرار است شرایط مذکور در سراسر اتحادیه اروپا به حالت استاندارد و یکسان درآید.

تسهیلات برای کشاورزان

سران کشورهای اتحادیه اروپا همچنین بر سر برقراری تسهیلات برای کشاورزان به توافق رسیدند. این نکته به ویژه برای ایتالیا از اهمیت بالایی برخوردار بوده است.

جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا در این زمینه گفت: «ما از نتایج اجلاس سران کشورهای اتحادیه اروپا راضی هستیم؛ به این دلیل که امور مربوط به کشاورزی، کمک به کشاورزان و مبارزه با رقابت ناعادلانه در دستور کارمان قرار داشت.»

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

نخست وزیر ایتالیا در این زمینه به ویژه از افزایش نرخ گمرک برای غلات وارداتی از روسیه استقبال کرده است.

خبرگاه؛ حمله ارتش آمریکا به سه انبار زیرزمینی حوثی‌های یمن

ستاد فرماندهی کل نیروهای ارتش آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا می‌گوید به سه انبار زیرزمینی شبه‌نظامیان حوثی در یمن حمله کرده است. طبق داده‌های سنتکام چهارهواپیمای بدون سرنشین حوثی‌‌ها نیز سرنگون شده‌اند.خبرگاه دویچه وله فارسی مجموعه‌ای خبری از موضوعات و تحولات روز ایران ، منطقه، آلمان و جهان در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، ورزشی و غیره است.

در “خبرگاه” می‌توانید رویدادهای متنوع را به شکلی کوتاه و فشرده دنبال کنید.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

تصادفات چهار روز ابتدای نوروز؛ ۳۷۳ فوتی و بیش از ۱۰ هزار مصدوم

به گفته پلیس راه ایران تا صبح شنبه ۴ فروردین، در تصادفات نوروزی ۳۷۳ نفر کشته شده‌اند که احتمالا افزایش کشته‌ها نیز وجود دارد.

بیش از ۱۰ هزار و ۵۰۰ نفر از ایرانیان نیز در این چند روز مجروح شدند که به گفته فرمانده پلیس راه، حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد از این مجروحان معلول می‌شوند.

حسن مومنی، فرمانده پلیس راه همچنین شمار کشته‌ها را “قطعا رو به افزایش” توصیف کرده، چرا که برخی از مصدومان در بیمارستان‌ها امکان فوت‌شان وجود دارد.

۴۴ درصد تصادفات در این مدت “عدم توجه به جلو به دلیل استفاده از تلفن همراه” بوده است. همچنین ۳۰درصد تصادفات نوروزی را “خستگی و خواب‌آلودگی، عدم استراحت و شتاب در رانندگی” موجب شده است.

طبق آخرین گزارش پلیس راه، یک دستگاه اتوبوس در جاده اصفهان- شیراز واژگون شده که ۵ کشته و ۲۴ مصدوم داشته است. بر این مبنا، هر ۲۴ کشته به دلیل استفاده نکردن از کمربند ایمنی جان خود را از دست داده‌اند. علت این حادثه از سوی پلیس خستگی و خواب‌آلودگی راننده عنوان شده است.

آمار تصادفات جاده‌ای به ویژه در تعطیلات نوروزی در ایران همواره بالا بوده و صدرنشین عوامل مرگ‌ومیر ایرانیان به شمار می‌رود. فقدان استانداردهای اولیه خودروسازی و جاده‌ها و بی‌توجهی به قوانین راهنمایی رانندگی عمدتا دلایل اصلی آمارهای بالای مرگ و مصدومیت در جاده‌هاست.

استقبال گسترده از مجموعه تخت‌جمشید و ترافیک شدید
گزارش‌ها از استان فارس حاکی است تا فاصله ۵ کیلومتری مجموعه باستانی تخت‌جمشید، ترافیک شدیدی برای بازدید از این مجموعه پدید آمده است. این استقبال گسترده هم‌زمان با آغاز تعطیلات نوروزی، درحالی صورت گرفته که تبلیغاتی برای جذب گردشگران برای این مجموعه باستانی صورت نمی‌گیرد. طبق اعلام میراث فرهنگی استان فارس، دست‌کم ۱۰ هزار نفر زمان تحویل سال نو در مجموعه تخت جمشید حضور داشته‌اند.

حضور گسترده گردشگران اما همچنان ادامه پیدا کرده با این وجود که تسهیلات چندانی در اختیار گردشگران قرار نگرفته و گزارش‌های شاهدان عینی نشان از نبود پارکینگ برای مسافران دارد. آنگونه که برخی گردشگران تخت جمشید از مشاهدات خود گفته‌اند، مجموعه تخت جمشید با بی‌توجهی مسئولان امر نسبت به سال‌های قبل فرسوده شده و حتی برخی ستون‌ها جلبک بسته است.

در سایه بی‌توجهی‌ها به یکی از مهمترین بناهای ایران باستان که در فهرست میراث جهانی نیز قرار دارد، گردشگران همچنان مشتاق بازدید از این مجموعه هستند. برخی کاربران با اشاره به مهیا کردن تسهیلات از جمله غذا و آشامیدنی برای پیاده‌روی اربعین می‌گویند مردم بدون اتوبوس رایگان، چادر و اقامتگاه رایگان و نوشیدنی و با حداقل امکانات رفاهی با هزینه شخصی، تخت جمشید را به پربازدیدکننده‌ترین مکان گردشگری ایران تبدیل می‌کنند.

اپوزیسیون آلمان: رئیس جمهور باید “قانون کانابیس” را متوقف کند
اتحادیه احزاب دمکرات مسیحی و سوسیال مسیحی از فرانک-والتر اشتاین مایر، رئیس جمهور آلمان درخواست کرده است تا لایحه قانونی‌سازی کانابیس را که توسط شورای فدرال تصویب شده، امضا نکند.

سخنگوی گروه پارلمانی اتحادیه دمکرات مسیحی و سوسیال مسیحی تصویب قانونی‌سازی کانابیس را “غیرمسئولانه” و “اشتباه” دانسته و تاکید کرده است که هنوز برای متوقف کردن این قانون دیر نشده است.

مخالفت‌ها با قانون جدید خرید، فروش و مصرف مواد مخدر در روزهای گذشته به شدت افزایش یافت. انتقادها بویژه در میان وزرای دادگستری ایالت‌ها بیشتر شده است.

روز جمعه ۲۲ مارس (۳ فروردین) شورای فدرال آلمان یا بوندس‌رات، قانون خرید و فروش و مصرف کانابیس در حد محدود را تصویب کردپ این قانون از اول ماه آوریل به اجرا درخواهد آمد.

با این حال، ابتدا باید توسط اشتاین مایر، رئیس جمهور آلمان امضا و رسما اعلام شود. یکی از وظایف رئیس جمهور این است که بررسی کند آیا قوانین مطابق با مفاد قانون اساسی تصویب شده است یا خیر.

به گفته دفتر ریاست جمهوری، در تاریخ جمهوری فدرال آلمان تنها هشت مورد وجود داشته است که در آن رئیس جمهور از امضای قانون تصویب شده خودداری کرده است.

از گیاه کانابیس (شاهدانه) می‌توان مواد مخدری هم چون ماری جوانا و حشیش تولید کرد.

حمله ارتش آمریکا به سه انبار زیرزمینی حوثی‌های یمن
سنتکام، ستاد فرماندهی کل نیروهای ارتش آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا می‌گوید به سه انبار زیرزمینی شبه‌نظامیان حوثی در یمن حمله کرده است.

طبق داده‌های سنتکام چهارهواپیمای بدون سرنشین حوثی‌‌ها سرنگون شده‌اند. حوثی‌ها چهار موشک نیز به سمت دریای سرخ شلیک کرده‌اند و تا کنون اطلاعاتی درباره آسیب و یا خسارات احتمالی کشتی‌های تجاری منتشر نشده است.

سنتکام بامداد شنبه ۴ فروردین (۲۳ مارس) در شبکه اکس (توییتر سابق) اعلام کرد “حملات غیرقانونی حوثی‌ها تا کنون منجر به کشته شدن سه دریانورد، غرق شدن یک کشتی تجاری که به طور قانونی از دریای سرخ عبور می‌کرد، مختل کردن کمک‌های بشردوستانه به مقصد یمن، آسیب رساندن به اقتصاد خاورمیانه و آسیب‌‌های زیست ‌محیطی شده است.

بسیاری از شرکت‌های کشتیرانی اکنون به دلیل حملات حوثی‌ها از مسیر تجاری مهم دریایی اجتناب می‌کنند.

در مقابل، آمریکا و کشورهای متحد این کشور نیز به مواضع حوثی‌ها در یمن حمله می‌کنند.

ناوچه آلمانی “هسن” هم در حال حاضر در دریای سرخ برای محافظت از کشتی‌های کانتینری در حال انجام ماموریت است. این کشتی در حملات مستقیم علیه حوثی‌ها شرکت نمی‌کند ولی برای مقابله با پهپادهای جنگی حوثی‌ها به عملیات خود ادامه می‌دهد.

اجرایی شدن قانون امنیتی بحث برانگیز در هنگ‌کنگ
قانون امنیتی بحث برانگیز در هنگ‌کنگ از نیمه شب گذشته قابلیت اجرایی یافت. بر اساس این قانون حقوق مدنی در منطقه اداری ویژه چین محدودتر می‌شود.
طبق مصوبه‌ای که توسط “شورای قانون‌گذاری هنگ‌کنگ” به تصویب رسید، “مجازات‌های شدیدتری” علیه “تظاهر‌کنندگان” در نظر گرفته شده و پلیس اختیارات بیشتری برای “تعقیب معترضان” دارد.
تصویب این قانون در سطح بین‌المللی انتقادات زیادی را در پی داشته است. جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت که “این قانون آزادی‌های اساسی و کثرت‌گرایی سیاسی را بی‌معنی می‌کند”.
دیوید کامرون، وزیر خارجه بریتانیا نیز با اشاره به مصوبات سال ۱۹۹۷ در چین گفت که “این قانون تعهداتی که این کشور بر اساس قوانین بین‌المللی ملزم به اجرا بوده است را تضعیف می‌کند”.
بر اساس توافقاتی که در آن زمان صورت گرفته، هنگ‌کنگ تا سال ۲۰۴۷ باید از سطح آزادی‌های بالا و خودمختاری برخوردار باشد. با این وجود حدود ۱۰ سال است که مقامات اقدامات شدیدتری علیه مخالفان و فعالان حقوق مدنی انجام داده‌اند.

کنگره آمریکا پیش از تعطیلی دولت بسته جدید بودجه را تصویب کرد
کنگره آمریکا در آستانه تعطیلی دولت بسته بودجه‌ای به ارزش ۱۲۰۰ میلیارد دلار را تصویب کرد.

پس از مجلس نمایندگان، اکنون سنا نیز موافقت خود را با بسته جدید بودجه اعلام کرده است.

مجلس نمایندگان آمریکا لایحه بودجه را قبلا با ۲۸۶ رای موافق در برابر ۱۳۴ رای مخالف تصویب کرده بود. پس از آن بسته جدید بودجه در بامداد روز شنبه ۴ فروردین (۲۳ مارس) با ۷۴ رای موافق در برابر ۲۴ رای مخالف به تصویب سنا رسید.

با امضای جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا لایحه تصویب شده به مرحله اجرا درمی‌آید.

بودجه جدید تصویب شده دست‌کم شش ماه جلوی تعطیلی دولت آمریکا را خواهد گرفت.

این بسته شامل کمک‌های نظامی بیشتر برای اوکراین نمی‌شود زیرا جمهوری خواهان تاکنون از این امر جلوگیری کرده‌اند.

رای‌گیری شورای امنیت سازمان ملل بر سر قطعنامه جدید غزه به تعویق افتاد
شورای امنیت سازمان ملل رای‌گیری بر سر پیش‌نویس قطعنامه جدید جنگ غزه را به تعویق انداخت. محافل دیپلماتیک در نیویورک ابراز داشتند که گفتگوهای بیشتری در مورد متن، که از جمله اعلام آتش‌بس فوری، ضروری است.

متن این قطعنامه توسط الجزایر تدوین و ارائه شده است.

خبرگزاری فرانسه که متن پیش‌نویس این قطعنامه را مشاهده کرده، گزارش داده است “آتش‌بس فوری برای ماه رمضان” که منجر به “آتش‌بس دائمی پایدار” باید شود و همچنین “آزادی بدون قید و شرط گروگان‌ها” در متن قطعنامه پیشنهادی قید شده است.

یک روز پیش از این نیز طرح قطعنامه پیشنهادی آمریکا که در آن برای اولین بار بر ضرورت آتش‌بس فوری و دائمی در نوار غزه به جهت امکان ارسال کمک‌های بشردوستانه تاکید شده بود، با وتوی روسیه و چین شکست خورد.

روسیه در توضیح مخالفت خود گفته است در این قطعنامه درخواست آتش‌بس از صراحت و قوت کافی برخوردار نیست.

شمار کشته‌شدگان تالار کنسرت کروکوس مسکو به ۱۱۵ نفر رسید

مقامات امنیتی روسیه گفتند ۱۱ نفر پس از حمله مرگبار به سالن کنسرتی در نزدیکی مسکو دستگیر شدند. در این حمله بیش از ۱۱۵ نفر کشته شدند و شمار زخمی‌ها به بیش از ۱۰۰ نفر می‌رسد. تلاش برای دستگیری دیگر مظنونان نیز ادامه دارد.سرویس امنیت داخلی روسیه روز شنبه ۴ فرودین (۲۳ مارس) تعداد کشته‌های حمله مرگبار به تالار کنسرت کروکوس را ۱۱۵ نفر و شمار مجروحان را نیز بیش از ۱۰۰ نفر اعلام کرده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

به گزارش خبرگزاری “اینترفاکس”، چهار نفر از دستگیرشدگان مظنون به دست داشتن مستقیم در این حمله هستند.

ماموران هنوز اطلاعات بیشتری در مورد یازده نفر دستگیر شده ارائه نکرده اند. جستجو برای یافتن مظنونان دیگر ادامه دارد.

ادعای روسیه درباره ارتباط دستگیرشدگان با اوکراین

گروه داعش شاخه خراسان مسئولیت حمله به تالار کروکوس را بر عهده گرفته است. مقامات روسیه اما این ادعای داعش را هنوز رسما تائید نکرده‌اند.

سرویس امنیت داخلی روسیه مدعی است که مهاجمان حمله مسکو با طرف اوکراین تماس داشتند. خبرگزاری اینترفاکس به نقل از سرویس امنیت داخلی گزارش داده است که مهاجمان دستگیر شده در راه رسیدن به مرز اوکراین بودند که صبح زود دستگیر شدند.

این در حالی است که میخائیلو پودولیاک مشاور ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، بلافاصله بعد از حادثه حمله اعلام کرد که کشورش هیچ ارتباطی با تیراندازی در مسکو ندارد.

آندره یوزف، سخنگوی سرویس اطلاعاتی اوکراین هم در مصاحبه‌ای با روزنامه پراودا در این کشور، گفت: «آنچه که در سالن کنسرت در حومه مسکو روی داد حاصل تحریک هدفمند نیروهای ویژه و دسرویس‌های امنیتی روسیه است و ولادیمیر پوتین عملا به جنایت علیه مردم روسیه دست زده است».

بیشتر بخوانید: حمله به کنسرتی درحومه مسکو ده‌ها کشته و مجروح به جا گذاشت

سرویس اطلاعات نظامی اوکراین نیز شب گذشته هشدار داد “حمله تروریستی در مسکو یک اقدام تحریک‌آمیز برنامه‌ریزی شده و عمدی از سوی سرویس‌های ویژه روسیه و به دستور پوتین انجام گرفته” است.

مقامات امنیتی اوکراین تاکید کردند که حمله به تالار کنسرت مسکو برای توجیه حملات گسترده و شدیدتر روسیه علیه اوکراین و بسیج عمومی در روسیه انجام گرفته است.

ماجرای حمله به تالار کنسرت کروکوس مسکو

حداقل پنج نفر با لباس شبه‌نظامی به طبقه همکف تالار کنسرت کروکوس واقع در حومه غربی مسکو با سلاح‌های خودکار حمله کردند و به سمت تماشاگران در سالن شلیک کردند.

قرار بوده است در داخل سالن کنسرت گروه روسی “پیک‌نیک” از سن پترزبورگ برنامه اجرا کند.

این حمله در ساعات شامگاهی روز جمعه ۲۲ مارس (سوم فروردین) روی داد.

بیشتر بخوانید: داعش مسئولیت حمله به سالن کنسرت در مسکو را بر عهده گرفت

واکنش‌های بین‌المللی و داخلی به این حادثه بسیار گسترده بود.

در شبکه‌های اجتماعی فیلم‌های پخش شده مربوط به این حمله مرگبار را صدها هزار نفر در سراسر جهان مشاهده کردند.

خبرگزاری روسی “اینترفاکس” نوشته است هنوز گزارش‌های متفاوتی از تعداد مجروحان حادثه وجود دارد.

طبق داده‌های وزارت بهداشت روسیه حداقل ۱۰۰ نفر زخمی شدند، در حالی که رسانه‌ها از مجروح شدن ۱۴۵ نفر خبر دادند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

سرگئی سوبیانین، شهردار مسکو از یک “تراژدی بزرگ” صحبت کرده است. سوبیانین گفته است تمامی رویدادهای ورزشی، فرهنگی برای آخر هفته لغو شده است.

موزه‌ها و تئاترهای پایتخت روسیه نیز اعلام کردند که به طور موقت تعطیل خواهند ماند.

تلویزیون دولتی روسیه گزارش داد، تدابیر امنیتی در چندین شهر بزرگ این کشور و فرودگاه مسکو نیز افزایش یافته است.

به گزارش خبرگزاری تاس، میدان سرخ در مرکز مسکو نیز بسته شده است.

خبرگاه؛ تعویق رای‌گیری شورای امنیت بر سر قطعنامه جدید غزه

شورای امنیت سازمان ملل رای‌گیری بر سر پیش‌نویس قطعنامه جدید جنگ غزه را به تعویق انداخت. محافل دیپلماتیک در نیویورک ابراز داشتند که گفتگوهای بیشتری در مورد متن، که از جمله خواستار آتش‌بس فوری شده، ضروری است.خبرگاه دویچه وله فارسی مجموعه‌ای خبری از موضوعات و تحولات روز ایران ، منطقه، آلمان و جهان در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، ورزشی و غیره است.

در “خبرگاه” می‌توانید رویدادهای متنوع را به شکلی کوتاه و فشرده دنبال کنید.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

رای‌گیری شورای امنیت سازمان ملل بر سر قطعنامه جدید غزه به تعویق افتاد
شورای امنیت سازمان ملل رای‌گیری بر سر پیش‌نویس قطعنامه جدید جنگ غزه را به تعویق انداخت. محافل دیپلماتیک در نیویورک ابراز داشتند که گفتگوهای بیشتری در مورد متن، که از جمله اعلام آتش‌بس فوری، ضروری است.

متن این قطعنامه توسط الجزایر تدوین و ارائه شده است.

خبرگزاری فرانسه که متن پیش‌نویس این قطعنامه را مشاهده کرده، گزارش داده است “آتش‌بس فوری برای ماه رمضان” که منجر به “آتش‌بس دائمی پایدار” باید شود و همچنین “آزادی بدون قید و شرط گروگان‌ها” در متن قطعنامه پیشنهادی قید شده است.

یک روز پیش از این نیز طرح قطعنامه پیشنهادی آمریکا که در آن برای اولین بار بر ضرورت آتش‌بس فوری و دائمی در نوار غزه به جهت امکان ارسال کمک‌های بشردوستانه تاکید شده بود، با وتوی روسیه و چین شکست خورد.

روسیه در توضیح مخالفت خود گفته است در این قطعنامه درخواست آتش‌بس از صراحت و قوت کافی برخوردار نیست.

۹ میلیون بی‌سواد و ۹۳۰ هزار بازمانده از تحصیل در ایران

همایون معمار

در یک شب سرد زمستانی حوالی ساعت ده شب در واگن مترو تجریش به سمت کهریزک، پسرک ده ساله‌ای جعبه‌ای مقوایی پر از آدامس و فال در دست گرفته است. یک کلاه بافتنیِ سیاه را طوری بر سرش کشیده که به سختی می‌توان صورتش را دید. مترو خلوت است و پسرک بعد از چندبار تلاش برای ترغیب مسافران به خرید، روی صندلیِ رو‌به‌روی من می‌نشیند. چشم در چشم می‌شویم، چشمانش را به سختی باز نگه می‌دارد.

– مدرسه می‌ری؟

– نه. پدرم مریضه و من و مادرم کار می‌کنیم. اما خواهرم به مدرسه می‌ره و قراره هر چی یاد گرفت به منم یاد بده.

– کلاس چندمه؟

– دوم. منم تا دوم ابتدایی درس خوندم اما بعدش دیگه نتونستم مدرسه برم. الانم بلدم بخونم.

پاکت یکی از فال‌هایش را باز می‌کند و می‌کوشد فالی را که به خط نستعلیق نوشته شده بخواند. کمی مِن مِن می‌کند و می‌گوید: من بلدم بخونم ولی این خطش خوب نیست.

پسرک فالِ بازشده را به طرف من می‌گیرد. می‌گویم پول نقد ندارم اما می‌گوید این مالِ شماست. توی کوله‌ام چندتا هزار تومانی و دوهزار تومانیِ مچاله‌شده پیدا می‌کنم، می‌گویم ببین این‌ها را دارم، نگاهی به اسکناس‌ها می‌اندازد و می‌گوید باشه، بهتر از هیچیه.

در حالی که اسکناس‌ها را ورانداز می‌کند، می‌گوید: ببین من اینجا کار نمی‌کنم‌، اینجا جای خوبی برای فروش نیست. من توی خیابون‌های بالای شهر کلی مشتری دارم اما امروز بیرون خیلی سرد بود و من اومدم اینجا چون گرمه.

مترو به ایستگاه دروازه‌ی دولت می‌رسد و من از پسرک خداحافظی می‌کنم و پیاده می‌شوم.

 

این تصویر تکراری را می‌توان هر روز در نقاط مختلف تهران دید ــ کودکانی که بهجای حضور در کلاس درس و مدرسه، در چهارراه‌ها و میدان‌ها و مترو دستفروشی می‌کنند، گل می‌فروشند، شیشه‌ی ماشین‌ها را پاک می‌کنند یا لای سطل‎های بزرگِ زباله به دنبال اشیای پلاستیکی و کاغذی می‌گردند. اکثر این کودکان به علت مشکلات اقتصادیِ خانواده‌ها یا والدینِ آسیب‌دیده و بیمار از مدرسه دور مانده‌اند.

در یکصد سال گذشته هدف نظام آموزشی بر اجباری و رایگان‌بودن سودآموزی متمرکز بوده و قوانین و برنامه‌ها نیز بر همین اساس تنظیم شده است. اما گزارش‌های رسمی ‌نشان می‌دهد که همچنان تعداد بی‌سوادان و بازماندگان از تحصیل در ایران بسیار زیاد است.

 

بازماندگان از تحصیل

بنا بر جدیدترین گزارش مرکز آمار ایران، تعداد افراد بازمانده از تحصیل با رشدی ۲۶ درصدی از بیش از ۷۷۷ هزار نفر در سال تحصیلیِ ۱۳۹۴-۱۳۹۵ به مرز ۹۳۰ هزار نفر در سال تحصیلیِ ۱۴۰۱-۱۴۰۲ رسیده است. بیش از ۵۵۶ هزار نفر از بازماندگان از تحصیل در مقطع متوسطه‌ی دوم، یعنی در رده‌ی سنی ۱۵ تا ۱۷سال قرار دارند. بیش از ۱۹۷ هزار نفر نیز در مقطع متوسطه‌ی اول، یعنی بین ۱۲ تا ۱۴ سال دارند، و بیش از ۱۷۵ هزار نفر نیز در رده‌ی سنی ۶ تا ۱۱ سال مدرسه را ترک کرده‌اند.

سیستان و بلوچستان با بیشترین تعداد بازمانده از تحصیل، در رتبه‌ی اول قرار دارد و استان‌های خراسان رضوی، تهران، خوزستان و آذربایجان غربی در رتبه‌های بعدی جای گرفته‌اند.

بنا بر آمارهای رسمی، طی پنج سال یعنی از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ به‌طور میانگین سالانه ۲۵ هزار نفر از بازماندگان جذب مدرسه شده‌اند. اما افزایش روزافزون تعداد بازماندگان از تحصیل به این معناست که دولت نتوانسته دست‌کم مانع از افزایش دانش‌آموزانی شود که ناچار مدرسه را ترک می‌کنند.

وضعیت استان سیستان و بلوچستان از همه بدتر است، به‌طوری که در سال تحصیلیِ ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بیش از ۱۴۵ هزار نفر از جمعیت دانش‌آموزیِ این استان درس و مدرسه را رها کرده‌اند.

آخرین سرشماریِ سراسری و رسمی در ایران مربوط به سال ۱۳۹۵ است؛ در آن زمان، هشت میلیون و ۷۹۵ هزار نفر بی‌سوادِ ۱۰ تا ۴۹ ساله در ایران وجود داشت. بنا بر همین سرشماری، تعداد افراد ۶ تا ۱۹ ساله‌ای که خارج از مدرسه‌اند یعنی یا ‌‌بی‌سوادند یا در حال حاضر تحصیل نمی‌کنند بیش از دو میلیون و ۳۸۶ هزار بوده است.

هرچند در قوانین و مقررات بر آموزش کودکان تأکید شده اما هنوز تعداد دقیق بازماندگان از تحصیل مشخص نیست. کودکان خارج از مدرسه به کودکانِ کار و خیابان، کودکانِ آسیب‌دیده، کودکان خانه‌دار، کودکان ترک‌تحصیل‌کرده، کودکان بدسرپرست یا بی‌سرپرست تقسیم شده‌اند که همگی یک وجه مشترک دارند و آن این است که به مدرسه نمی‌روند.

آمار دقیقی از بازماندگان از تحصیل در دست نیست. وزارت آموزش و پرورش، مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال هر یک آمار متفاوتی ارائه می‌کنند. آمارهای وزارت آموزش و پرورش عمدتاً کودکانی را در بر می‌گیرد که حداقل یک بار در مدرسه ثبت نام کرده‌اند؛ این آمار کودکان فاقد شناسامه، کودکان معلول و کودکانی که هرگز به مدرسه نرفتهاند را شامل نمی‌شود. در محاسبات مرکز آمار ایران نیز مبنا خوداظهاریِ افراد است و رفع این عیب و نقص بدون همکاریِ سازمان ثبت احوال که آمار زاد و ولد را در اختیار دارد، ممکن نیست.

 

قوانین و مقررات آموزشی

نگاهی به قوانین یکصد سال گذشته نشان می‌دهد که از نظر سیاستمداران و قانون‌گذاران همواره امتناع آگاهانه‌ی والدین علت اصلیِ بازماندگی از تحصیل کودکان است. در نتیجه، قوانینِ مصوب والدین را مکلف به فرستادن کودکان به مدرسه کرده و برای متخلفان جریمه‌هایی مثل پیگیریِ قضائی و جریمه‌ی نقدی را در نظر گرفته است.

برخلاف نظر سیاستمداران و قانون‌گذاران، ممانعت والدین سهم ناچیزی در بازماندگی از تحصیل دارد. سهم عمده را باید در «عدم دسترسی به امکانات آموزش و فقر» جست و برای آن چاره‌اندیشی کرد.

از هنگام تصویب «قانون اساسی معارف» در سال ۱۲۹۰ خورشیدی همواره بر آموزش کودکان تأکید شده است. در این قانون می‌خوانیم که «تعلیمات ابتدائیه برای عموم ایرانیان اجباری است و … هرکس باید آن اندازه از معلوماتی را که دولت برای درجه‌ی ابتدایی معین نموده، تحصیل کند.» این قانون هر ایرانیِ دارای فرزند هفت ساله را «مکلف» کرده است که طفل را به «تحصیل معلومات ابتدائیه وادارد.»

این قانون زمانی به تصویب رسید که آمار باسوادان بسیار کم بود؛ به همین دلیل، تحصیل در دوره‌ی ابتدایی اجباری بود هرچند امکانات لازم برای آن در سراسر کشور وجود نداشت. در سال ۱۳۲۲ وقتی «قانون راجع به آموزش و پرورش عمومی اجباری و مجانی» به تصویب رسید دولت مکلف شد «تا در مدت ده سال تعلیمات (آموزش و پرورش) ابتدایی را در تمام کشور به تدریج عمومی و اجباری سازد.»

بر اساس این قانون، «آموزش و پرورش در دبستان‌های دولتی در تمام کشور مجانی است و به هیچ عنوان نباید از دانش‌آموز وجهی مطالبه شود. به دانش‌آموزان بی‌بضاعت کتاب درسی مجانی داده خواهد شد.»

بر اساس این قانون اگر «ولیِ طفل» بدون داشتن عذر موجه «طفلِ خود را برای تحصیل منظم به دبستان نسپارد علاوه بر اینکه مجبور است غفلت خود را جبران کند به پرداخت ده ریال جریمه محکوم می‌گردد.»

در آیین‌نامه‌ی این قانون تأکید شده که متخلفانی که فرزندانشان را به مدرسه نفرستند «برای تعقیب نزد دادستان» فرستاده می‌شوند. بر اساس این آیین‌نامه، دولت والدینی را که «از ثبت نام اطفالِ خود کوتاهی کرده‌اند به وسیله‌ی ادارات شهربانی و یا قائم مقامِ آن‌ها برای اعزام اطفال به دبستان تعقیب می‌کند.»

این آیین‌نامه‌ی سخت‌گیرانه مسئولیت‌هایی را برای دولت، والدین و مدیران مدارس تعیین کرده و برای وزارت فرهنگ، اداره‌ی کل آمار، وزارت دارایی و برنامه و بودجه، ادارات شهربانی، شهرداران و مدیران وظایفی در نظر گرفته است.

این قانون تا سال ۱۳۵۰ اجرا شد. پس از اصلاح قانون آموزش و پرورش عمومیِ اجباری و مجانی در این سال، تعلیمات اجباری از دوره‌ی ابتدایی به دوره‌ی راهنمایی گسترش یافت. سه سال بعد، مجلس در قانون «تأمین وسایل و امکانات تحصیل اطفال و جوانان ایرانی» ضمن تأکید بر مجانی بودن تحصیل تا مقطع متوسطه، مجازات جلوگیری از تحصیل «کودک و نوجوان کمتر از هجده سال» را ده هزار تا دویست هزار ریال در نظر گرفت. در عین حال، در این قانون برای کسانی که قادر به تأمین مالیِ ادامه‌ی تحصیل فرزندانِ خود در دوره‌ی متوسطه نبودند، تمهیداتی در نظر گرفته شد که بر اساس آن «در صورت عدم تمکن مالی، دولت مکلف است امکانات لازم را برای تحصیل این قبیل نوجوانان … فراهم نماید.»

پس از انقلاب ۱۳۵۷، ماده‌ی سی‌ام قانون اساسی دولت را موظف کرد که «وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه‌ی ملت تا پایان دوره‌ی متوسط فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی به طور رایگان گسترش دهد.» در کنار این قانون، «نهضت سوادآموزی» جایگزین «سازمان پیکار با بی‌سوادی» شد که در سال ۱۳۴۳ یعنی دو سال بعد از تشکیل «سپاه دانش» با هدف سوادآموزیِ بزرگسالان تشکیل شده بود. نهضت سوادآموزی همان برنامه‌ی سازمان پیکار با بی‌سوادی را دنبال می‌کرد. این سازمان در دهه‌ی نود خورشیدی هدفی سه ساله را تعیین کرد و قرار بود که طی سه سال نود درصد از مردم را باسواد کند اما در دستیابی به این هدف ناکام ماند. علاوه بر این، در دو دهه‌ی گذشته نهضت سوادآموزی چند برنامه را برای ریشه‌کنیِ بی‌سوادی در گروه سنیِ زیر پنجاه سال اجرا کرد، برنامه‌هایی که همانند دیگر طرح‌های این سازمان با شکست مواجه شد.

در اولین برنامه‌ی پنج ساله‌ی توسعه‌ی بعد از انقلاب (۱۳۶۸) نیز بر «ایجاد امکانات آموزشیِ لازم برای تمامی کودکان لازم التعلیم» و ریشه‌کنیِ بی‌سوادی تأکید شده بود و این هدف در برنامه‌های بعدیِ توسعه نیز تکرار شد. یکی از اهداف سند نقشه‌ی جامع علمیِ کشور در سال ۱۳۸۹ نیز پوشش کامل دوره‌ی آموزش عمومی بود. در سال ۱۳۹۳ برنامه‌ی ریشه‌کنیِ بی‌سوادی در جمهوری اسلامی بر طرح پوشش کامل افراد بازمانده از تحصیل ابتدایی متمرکز بود اما این برنامه نیز مثل دیگر طرح‌های آموزشی بیشتر نوعی توصیه بود تا عمل.

وقتی برنامه‌های دولتی یکی پس از دیگری شکست خورد، دولت در لایحه‌ی حمایت از اطفال و نوجوانان که در سال ۱۳۹۷ به مجلس ارائه کرد برای والدینی که از تحصیل کودکانشان جلوگیری کنند جزای نقدیِ درجه‌ی شش قانون مجازات اسلامی را در نظر گرفت؛ بر اساس این لایحه، چنین والدینی باید بین شش تا ۲۴ میلیون تومان جریمه بپردازند.

اما شورای نگهبان این لایحه را خلاف موازین شرع شمرد. با وجود این، گزارش‌ها نشان می‌دهد که در سال ۱۳۹۵ از ۷۰۰ پدر یا مادری که مانع از تحصیل فرزندان‌ِ خود شده بودند، شکایت شد و کارشان به دادگاه کشید اما پرونده‌ی آن‌ها بررسی نشد.

به نظر می‌رسد که در یک قرن گذشته آموزش اجباری، تحصیل رایگان و ریشه‌کنیِ ‌‌بی‌سوادی یکی از دغدغه‌های دائمیِ حکومت‌ها بوده است. پس چرا تعداد بی‌سوادان و کودکانِ بازمانده از تحصیل همچنان زیاد است و هر روز افزایش می‌یابد؟

به باور کارشناسان آموزشی، برخلاف نظر سیاستمداران و قانونگذاران، ممانعت والدین سهم ناچیزی در بازماندگی از تحصیل دارد. سهم عمده را باید در «عدم دسترسی به امکانات آموزش و فقر» جست و برای آن چاره‌اندیشی کرد.

در چند دهه‌ی گذشته همواره بحث بر سر این بوده که چگونه می‌توان کودکانِ بازمانده از تحصیل را به کلاس درس و مدرسه بازگرداند، در حالی که باید علت اصلیِ این مشکل رفع شود. دولت باید موظف باشد که آموزش رایگان و دسترسی به امکانات آموزشی را برای همگان فراهم کند. هرچند اصل سی‌ام قانون اساسی بر رایگان بودن آموزش و تأمین وسایل و امکانات آموزشی برای همه‌ی افراد لازم‌التعلیم تأکید می‌کند اما این ماده‌ی قانونی جدی گرفته نشده است و همچنان بسیاری از مناطق کشور از امکانات ضروری برای آموزش کودکان محروم‌اند.

قوانین و مقررات در ایران عمدتاً بر مسئولیت خانواده‌ها در فرستادن کودکان به مدرسه تأکید می‌کنند و نقش چشمگیری برای نظام آموزشی، یعنی وزارت آموزش و پرورش، در نظر نگرفته‌اند.

بر اساس پژوهشی که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سال ۱۳۹۴ درباره‌ی کودکانِ بازمانده از تحصیل انجام داد، از حدود ۱۳۴ هزار کودکِ بازمانده از تحصیل تنها والدین ۲۸۹ نفر به عللی مثل اعتیاد باعث محرومیت فرزندانشان از آموزش بودند. این یعنی امتناع آگاهانهی والدین سهم ناچیزی در بازماندگی از تحصیلِ کودکان دارد، و این در حالی است که به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، «دسترسی به امکانات آموزشی و محرومیت اقتصادی سهم عمدهای در بازماندگیِ کودکان ایفا می‌کند.»

 

بی‌سوادی بزرگسالان

بی‌سوادی فقط محدود به کودکان نیست و بنا به آمار رسمی، حدود ۹ میلیون نفر از جمعیت ایران یعنی بیش از ده درصد از ایرانیان بی‌سوادند. این امر نشان می‌دهد که نهضت سوادآموزی هم وظیفه‌ی اصلی خود را انجام نداده و بخش زیادی از بودجه را صرف طرح‌های بی‌نتیجه کرده است. این در حالی است که وزارت آموزش و پرورش مسئول آموزش افراد لازم‌التعلیم و نهضت سوادآموزی مسئول سوادآموزیِ بزرگسالانِ جامانده از تحصیل است.

امتناع آگاهانه‌ی والدین سهم ناچیزی در بازماندگی از تحصیلِ کودکان دارد، و این در حالی است که به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، «دسترسی به امکانات آموزشی و محرومیت اقتصادی سهم عمده‌ای در بازماندگیِ کودکان ایفا می‌کند.»

همایون صنعتی‌زاده، بنیان‌گذار مؤسسه‌ی فرانکلین که در دهه‌ی چهل خورشیدی اولین برنامه‌ی سازمان پیکار با بی‌سوادی را در قزوین مدیریت می‌کرد، تعریف می‌کند که بعد از انقلاب به دفتر محسن قرائتی، رئیس سازمان نهضت سوادآموزی، رفت. صنعتی‌زاده می‌گوید به این نتیجه رسیده بودم که این روش سوادآموزی برای بزرگسالان کار «بیهوده‌ای» است، چون «من هشتاد هزار نفر را سر کلاس نشانده بودم. سیستمی درست کردیم که خط و نوشتن را آموزش بدهیم. کتاب درست کردیم و خیلی مرتب شد. اما در عمل، سر کلاس‌‌ها که ‌می‌رفتم، ‌می‌نشستم، ‌می‌دیدم چه کار بیهوده‌ای داریم ‌می‌کنیم.»

صنعتی‌زاده می‌گفت یک کشاورز صبح تا شب در مزرعه‌اش کار ‌می‌کند و شب ‌می‌آید سر کلاس، در حالی که بچه‌‌هایش در کوچه بازی ‌می‌کنند و مدرسه نمی‌روند. «خوب این چه کاری است که گنده‌‌ها را بیاوری سر کلاس، ولی بچه‌‌ها بی‌سواد باشند. راه معقول این بود که بچه‌‌ها را ببریم سر کلاس تا بعد از بیست سی سال دیگر بی‌سواد نداشته باشیم.»

صنعتی‌زاده طی یک سال و نیم بیش از هزار معلم تربیت کرده بود و به گفته‌ی خودش «خیلی هم خرج کار شد اما نتیجه صفر.» به همین علت، ساعت‌‌ها پشت اتاق قرائتی منتظر نشست تا او را متقاعد کند که «اگر ‌می‌خواهی آدم‌ها بدل شوند به موجودات شعورمند، این یک تربیت خاصی دارد و این تربیت را هیچ‌کس نمی‌تواند به او بدهد مگر مادرش. بنابراین، انرژی و پول را بی‌خودی مصرف نکنید. تمام انرژی و پول را صرف مادرها بکنید. تازه کدام مادرها، نه آن‌هایی که مادر شده‌اند؛ آن‌هایی که ‌می‌خواهند مادر بشوند.»

اما گوش نهضت سوادآموزی به این حرف‌ها بدهکار نبود و هرگز سخنان منتقدان را جدی نگرفت و حالا هم می‌توان نتیجه‌ی ۴۵ سال صرف بودجه‌های کلان را دید.

 

رابطه‌ی فقر و بی‌سوادی

شواهد نشان می‌دهد که شعارهایی مثل آموزش اجباری، پوشش کامل تحصیلی و جذب افراد بازمانده از تحصیل و عدالت آموزشی عمدتاً در حد حرف باقی می‌ماند، و گرنه چطور امکان دارد که هم تعداد بازماندگان از تحصیل به مرز یک میلیون نفر برسد و هم تعداد کسانی که ترک تحصیل می‌کنند روز‌به‌روز افزایش یابد.

به گزارش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سال ۱۳۹۹، حدود ۷۰ درصد از کودکان بازمانده از تحصیل در دهک یک تا پنج ــ دهک‌های کم‌درآمد ــ قرار دارند. خانوارهای دهک‌های پایین فقیرند و درآمد ثابتی ندارند و این گروه بیشتر در معرض بازماندگی از تحصیل قرار دارند. به تعبیر دقیق‌تر، بازماندگی از تحصیل با وضعیت رفاهیِ خانوار مرتبط است.

به‌رغم برنامه‌های متعدد، دولت نتوانسته بی‌سوادی را ریشه‌کن کند و افراد واجب‌التعلیم را به مدرسه بفرستد. بنا بر آمار سال ۱۳۸۵، جمعیت ۶ تا ۱۷ ساله در ایران ۱۶ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بوده که ۱۳ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر از آن‌ها مشغول تحصیل بوده‌اند و بیش از ۲۰ درصد از این جمعیت (سه میلیون و دویست هزار نفر) خارج از مدرسه به سر می‌برده‌اند. از این تعداد، ۶۶۵ هزار کودک بی‌سوادانی بودند که هرگز به مدرسه نرفته‌اند.

ده سال بعد، یعنی در سال ۱۳۹۵، آمار بازماندگان از تحصیل در رده‌ی سنی ۶ تا ۱۹ سال بنا بر سرشماری نفوس و مسکن بیش از دو میلیون و ۳۸۶ هزار نفر بوده است. در همین رده‌ی سنی تعداد ‌‌بی‌سوادان مطلق بیش از ۴۳۱ هزار نفر بوده است.

البته نباید از یاد برد که مرکز آمار ایران، باسواد را فردی می‌داند که به زبان فارسی یا هر زبان دیگری متن ساده‌ای را بخواند یا بنویسد، خواه مدرک رسمی داشته باشد یا نداشته باشد. معیار تشخیص باسوادی نیز خوداظهاریِ فرد است که از زمان آغاز سرشماری در سال ۱۳۳۵ مبنا قرار گرفته است.

بنابر سرشماریِ کودکانِ بازمانده از تحصیل در مقطع ابتدایی در سال ۱۳۹۴، سیستان و بلوچستان بیشترین تعداد کودکان بازمانده از تحصیل در مقطع ابتدایی را به خود اختصاص داده بود و از مجموع ۱۳۴ هزار کودک بازمانده از تحصیل در کشور، ۳۱ هزار نفر در این استان زندگی می‌کردند.

نتایج «بررسی و تحلیل توزیع فضایی کودکان بازمانده از تحصیل در کشور با استفاده از GIS»، که در سال گذشته منتشر شده، نشان می‌دهد که در سال ۱۳۹۵ بیش از یک میلیون و ۲۸۹ هزار کودکِ بازمانده از تحصیل وجود داشته است که بیش از ۳۷۶ هزار نفر (یک سوم) از آن‌ها کودکانی هستند که هرگز به دوره‌های آموزشی وارد نشده‌اند و در واقع «بی‌سواد مطلق» هستند و بقیه نیز در مقاطع مختلف تحصیل را رها کرده‌اند. بنا بر این تحقیق، تفاوت جنسیِ چندانی بین دختران و پسران وجود ندارد. تقریباً نیمی از بازماندگان از تحصیل ۱۴ تا ۱۷ سال دارند؛ بعد از آن نوبت به گروه سنیِ ۶ تا ۱۱ سال می‌رسد که بیش از ۴۵۵ هزار نفر(حدود ۳۶ درصد) را در بر می‌گیرد. بقیه، یعنی بیش از ۱۸۸ هزار نفر، در گروه سنیِ ۱۲ تا ۱۴ سال قرار دارند.

نکته‌ی مهم این است که تقریباً یک پنجم از آن‌ها، یعنی بیش از ۱۹۴ هزار نفر از بازماندگان از تحصیل، ازدواج کرده‌اند. از این میان، تنها ۱۲ هزار نفر پسر و بقیه دختر بوده‌اند. در مقابل، تعداد پسرانِ شاغل نزدیک به شش برابر دختران است و بیش از ۱۷۵ هزار نفر از پسران و ۳۱ هزار نفر از دختران شاغل بوده‌اند.

علاوه بر این، تعداد دانش‌آموزانِ مهاجر در ایران در سال تحصیلیِ ۱۴۰۰-۱۳۹۹ حدود ۵۰۰ هزار نفر بوده است که بیش از ۴۷۲ هزار نفر از آن‌ها افغانستانی و بقیه عراقی و پاکستانی هستند. بخشی از کودکانِ مهاجر نیز به مدرسه نمی‌روند و در فهرست بازماندگان از تحصیل قرار دارند اما آماری از آن‌ها در دست نیست.

تحقیقات نشان می‌دهد که مشکلات اقتصادی، از جمله ناتوانیِ خانواده از تأمین مخارج اولیه‌ی تحصیل و مخارج کلیِ خانواده یا بی‌سرپرستی و بدسرپرستیِ خانواده و در نتیجه اشتغال کودک برای کمک به گذران زندگیِ خانواده، تأثیر مستقیمی بر بازماندن از تحصیل دارد. سپس نوبت به عامل جغرافیا می‌رسد زیرا ترک تحصیل در مناطق روستایی بیش از مناطق شهری است و فقدان مدرسه در محل سکونت دانشآموزان یکی از عوامل بازماندن از تحصیل است. سومین عامل موانع سازمانی است، به این معنی که نامناسب بودن فضای مدرسه و ناتوانیِ معلمان از آموزش و کیفیت نازل آموزش نقش مهمی در ترک تحصیل دارد. تحقیقات نشان می‌دهد که «اکثر کلاس‌های مدارس روستایی و عشایری را معلمان تازه‌کار و بی‌تجربه یا سربازمعلمان اداره می‌کنند. سربازمعلمان پیش از شروع خدمت در دوره‌هایی فشرده شرکت می‌کنند که به دلیل کمبود زمان نمی‌توان آموزش‌های لازم را به آنان ارائه کرد. این افراد انگیزه‌ی لازم برای یادگیری روش‌های تعلیم و تربیت را ندارند و قصدشان گذراندن دو سال خدمت وظیفه است. معلمانِ تازه‌کار هم تجربه‌ی کافی ندارند. به‌جز این، نظارت کافی بر مدارس روستایی و عشایری صورت نمی‌گیرد.»

بنا بر همین پژوهش، ازدواج زودهنگام و اجباری، بی‌سوادیِ والدین، بی‌توجهی نسبت به تحصیل و مخالفت با تشکیل کلاس‌های مختلط و تدریس معلم مرد برای دختران از جمله موانع جذب کودکانِ لازم‌التعلیم به مدارس است.

در حالی که تعداد کودکان خارج از مدرسه و تعداد ‌‌بی‌سوادان بسیار زیاد است، آیا می‌توان امیدوار بود که روزی همه‌ی کودکان به مدرسه بروند و هیچ کودکی در خیابان و مترو و بازار دست‌فروشی نکند، شیشه‌ی ماشین نشوید، گل نفروشد و در میان زباله‌های خانگی به دنبال تکه‌ای پلاستیکی یا کاغذی برای گذران زندگی‌ نباشد؟


منابع:

  • سرشماری کودکان بازمانده از تحصیل مقطع ابتدایی ۱۳۹۵-۱۳۹۴، وزارت تعاون، رفاه و تأمین اجتماعی، معاونت رفاه اجتماعی، دفتر آسیب‌های دبیرخانه‌ی شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی، چاپ اول، پائیز ۱۳۹۶
  • بررسی وضعیت پوشش تحصیلی و ریشه‌کن کردن بی‌سوادی در کشور، معاونت پژوهشی دفتر مطالعات اجتماعی، مرکز پژوهش‌های مجلس، ۱۳۹۰
  • قانون اساسی معارف، مصوب ۱۲۹۰، مجلس شورای ملی
  • قانون راجع به آموزش و پرورش عمومی، اجباری و مجانی مصوب ۱۳۲۲، مجلس شورای ملی
  • آیین‌نامه‌های اجرای قانون آموزش و پرورش اجباری و مجانی، مصوب ۱۳۲۲، مجلس شورای ملی
  • قانون تأمین وسایل و امکانات تحصیل اطفال و جوانان ایرانی، مصوب ۱۳۵۳، مجلس شورای ملی
  • سیروس علی‌نژاد، از فرانکلین تا لاله‌زار، زندگی‌نامه‌ی همایون صنعتی‌زاده، نشر ققنوس، ۱۳۹۵
  • قانون اهداف و وظایف آموزش و پرورش در استان‌ها، شهرستان‌ها و مناطق کشور، مصوب ۱۳۷۲، مجلس شورای اسلامی
  • سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ۱۳۹۰، شورای عالی انقلاب فرهنگی
  • بررسی مسئله‌ی بازماندگی از تحصیل و بی‌سوادی در نظام آموزش و پرورش ایران، مرکز پژوهش‌های مجلس، اسفند ۱۳۹۷
  • حیدر تورانی و سعید عارف‌نژاد، بررسی موانع و شیوه‌های جذب کودکان بازمانده از تحصیل در مناطق روستایی و عشایر، نشریه‌ی تعلیم و تربیت، زمستان ۱۳۹، شماره‌ی ۱۳۲.
  • ملیحه حداد، سعیده شهبازین، بررسی و تحلیل توزیع فضایی کودکان بازمانده از تحصیل در کشور با استفاده از GIS، علوم تربیتی (نشریه‌ی مطالعات برنامه‌ریزی آموزشی)، بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره‌ی ۲۱
  • بررسی روند ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل در آموزش و پرورش (سال‌های ۱۴۰۱-۱۳۹۳)، مرکز پژوهش‌های مجلس، دی ۱۴۰۱
  • شاخص‌های عدالت اجتماعی، مرکز آمار ایران، سال ۱۴۰۱، چاپ اول اسفند ۱۴۰۲
  • تحصیل کودکان مهاجر در ایران (چالش‌های تقنینی، نظارتی و اجرایی و راهکارهای پیشنهادی)، مرکز پژوهش‌های مجلس، خرداد ۱۴۰۱

 

داعش مسئولیت حمله به سالن کنسرت در مسکو را بر عهده گرفت

گروه داعش مسئولیت حمله به سالن کنسرت کروکوس در غرب مسکو را بر عهده گرفت. کارشناسان تروریسم واقعی بودن ادعای داعش را تائید کردند. مقامات روسیه گفتند شمار کشته‌شدگان به ۶۰ نفر و مجروحان به ۱۴۵ نفر رسیده است.گروه داعش شامگاه شنبه چهارم فرودین (۲۲ مارس) در بیانیه‌ای که در کانال‌های تلگرامی خود منتشر کرد مسئولیت حمله به سالن کنسرت کروکوس واقع در حومه غربی مسکو را برعهده گرفت.

خبرگزاری رویترز از بیانیه “گروه حکومت اسلامی، داعش شاخه خراسان” گزارش داده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

کارشناسان تروریسم واقعی بودن ادعای داعش را تائید کردند. پیتر نویمان، کارشناس تروریسم از “کالج کینگ” در لندن واقعی بودن ادعای گروه تروریستی داعش را تائید می‌کند. این کارشناس هم در نوشته خود به شاخه خراسان گروه داعش اشاره کرده است.

بیشتر بخوانید: حمله به کنسرتی درحومه مسکو ده‌ها کشته و مجروح به جا گذاشت

نویمان در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق) نوشته است که او و همکارانش واقعی بودن پیام داعش را ۱۰۰ درصد تائید می‌کنند.

نویمان در واقعی بودن پیام داعش شکی ندارد و “پیچیدگی شیوه عملیات”، “هشدارهای آمریکا” مبنی بر برنامه‌ریزی این حمله و همچنین “برنامه‌ریزی طولانی مدت” آن را برای اثبات صحبت‌های خود عنوان کرده است.

نویمان در مصاحبه با وبسایت شبکه یک تلویزیون آلمان “تاگس شاو” هم به گروه‌های تروریستی اشاره می‌کند که در آسیای مرکزی ده‌ها سال در افغانستان و چچن جنگیده‌اند. او همچنین می‌گوید حمله کروکوس ماه‌ها پیش برنامه‌ریزی شده‌ و ارتباطی با انتخابات ریاست جمهوری روسیه یا جنگ اوکراین ندارد.

با این حال مقامات روسیه هنوز ادعای حمله داعش را رسما تائید نکرده‌اند.

در سالن کنسرت کروکوس مسکو چه گذشت؟

حداقل پنج نفر با لباس شبه‌نظامی به طبقه همکف تالار کنسرت کروکوس واقع در حومه غربی مسکو با سلاح‌های خودکار حمله کردند و به سمت تماشاگران در سالن شلیک کردند.

این حمله در ساعات شامگاهی روز جمعه ۲۲ مارس (سوم فروردین) روی داد. سرویس امنیت داخلی روسیه در ساعات نخست این حمله تعداد کشته‌ها را ۴۰ نفر و مجروحان را ۱۰۰ نفر اعلام کرده بود.

شمار کشته‌شدگان حمله کروکوس به ۶۰ نفر رسید

وزارت بهداشت روسیه از انتقال ۱۴۵ نفر مجروح به بیمارستان‌ها خبر داده و حال ۶۰ نفر از آنها وخیم اعلام شده است.

بیشتر بخوانید: پلیس روسیه: حمله داعش در منطقه مسکو را خنثی کردیم

مقامات همچنین گفتند تعداد کشته‌شدگان و مجروحان ممکن است به میزان قابل توجهی افزایش یابد.

کشف سلاح و مهمات در ساختمان سالن کنسرت کروکوس

خبرگزاری “ریانووستی” روسیه گزارش داده است که در حال حاضر اطلاعاتی از هویت مهاجمان در دست نیست. این خبرگزاری احتمال می‌دهد که عاملان این حمله فرار کرده‌اند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

سخنگوی “کمیته تحقیقات دولتی” حمله کروکوس گفته است تحقیقات ادامه دارد و اظهارنظر درباره مهاجمان هنوز زود است.

رسانه‌های روسیه گزارش دادند که نیروهای امنیتی این کشور اسلحه و مهمات در ساختمان سالن کنسرت کروکوس کشف و ضبط کردند.

۱۴۰۳؛ تعمیم خالص‌سازی از حکومت به جامعه و آغاز ساخت “جامعه اسلامی”

به باور علی افشاری تکمیل یکه‌سالاری سیاسی در ایران در تضاد با اقناع، گفتگو، ترغیب و مشارکت رضایتمندانه جامعه است. حکومت با حذف، خالص سازی، ارعاب و مرزکشی‌های بیشتر در میان مردم در صدد ایجاد “جامعه اسلامی” مطلوب خود است.جمهوری‌اسلامی در اقدامی آشکار یکپارچه سازی در حکومت را به جامعه و مردم گسترش داده است. البته این روند از قبل شروع شده بود اما موضعگیریها بعد از انتخابات اسفند ۱۴۰۲ نشان میدهد که حکومت به صورت علنی و بدون هر گونه پروایی، جامعه را به دو دسته تقسیم کرده و مردم زدایی از مخالفان و منتقدان شروع شده است. حکومتی‌ها بعد از اینکه برنامه‌اشان برای آوردن نیمی از جمعیت ایران پای صندوق‌های رای محقق نشد و دستکاری‌ها در آراء ریخته شده به صندوق‌ها نیز نتوانست هدف افزایش نرخ مشارکت اعلامی نسبت دوره قبل انتخابات مجلس شورای اسلامی را محقق کند، به تخطئه کسانی پرداختند کهرای ندادند. روزنامه جوان ارگان سپاه طی یادداشتی نوشت که کیفیت آراء مهم است نه کمیت آنها. همچنین سید احمد علم الهدی امام جمعه مشهد اظهار داشت که رای کسانی ارزش دارد که جزو متعبدان و مومنان به اسلام هستند البته قرائتی که مورد نظر جمهوری اسلامی از اسلام است.

اگرچه خامنه‌ای در سخنانش به مناسبت آغاز سال نو بر اتحاد ملت تاکید کرد و نسبت به کسانی که بر جدایی و تفرقه تاکید می‌کنند، هشدار داد اما ژرفکاوی سخنانش نشان میدهد که وی تفسیری تقلیل‌گرا از ملت دارد . از دید رهبر فعلی جمهوریاسلامی ملت و مردم فقط شامل مدافعان و نیروهای منفعل جامعه می‌شوند که با بسیج، سازماندهی و حامی‌پروری فسادبنیاد برای حفظ و تداوم بقای نظام کافی هستند. مابقی نیز با ارعاب، سانسور و سرکوب باید مهار شوند. عدم دعوت خامنه‌ا‌‌ی از مخالفان برای شرکت در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس و ششمین دوره خبرگان نیز قابل توجه بود. استدلالها و سخنان وی در خصوص بیحاصل بودن رای ندادن نیز مربوط به پایگاه اجتماعی حامی نظام بود که در این دوره هم ریزش در سطحی قابل اعتنا را نشان داد و هم به صورت حداکثری در پای صندوقهای رای حاضر نشد.

تکمیل یکه‌سالاری سیاسی

پذیرش سه انتخابات پیاپی در جمهوری‌اسلامی با نرخ مشارکت رسمی زیر پنجاه درصد روشن می‌سازد که دیگر پرونده انتخابات معنادار در جمهوری اسلامی عملا بسته شده است. جمهوری اسلامی بعد از تثبیت شاکله کنونی در سال ۶۰ انتخابات آزاد و منصفانه را کنار گذاشته و نقض آن را نهادینه کرد اما در سطح جناحهای داخل نظام فضای رقابتی وجود داشت که بعد از دهه هفتاد به دلیل گسترش اختلاف نظر در داخل نظام و بروز گرایشهای اصلاح‌طلب و تجدیدنظرطلبی (اعتدال)، بستری برای کنشگری انتقادی و سیاست‌ورزی اعتراضی نیز شد. اما از دهه نود به بعد با یکپارچه شدن حاکمیت و آنچه در ادبیات خامنه‌ای «دولت اسلامی» نامیده میشود، آستانه تحمل‌پذیری رقابت تقریبا به صفر رسید.

البته این روند، مسیر مطلوب خامنه‌ای برای تکمیل یکه‌سالاری سیاسی و تثبیت نظام گفتمانی و منظومه عقیدتی موردنظرش بر نهادهای حاکمیتی است. او این روند را در مراحل پنجگانه “انقلاب اسلامی”، “نظام اسلامی”، “دولت اسلامی”، “جامعه اسلامی” و “تمدن اسلامی” مدل سازی کرد که به زعم او نظام به مقصد تکمیل دولت اسلامی رسیده است.

در این چارچوب، هسته سخت قدرت در شرایط فقدان مشروعیت، برگزاری انتخابات در شکل رقابتی در محدوده نیروهای داخل نظام را تهدید سیاسی ارزیابی می‌کند. در این نگرش تهدیدمحور تصور می‌شود فقدان انسجام بالا در درون هیات حاکمه برای تحرک نیروهای معترض فرصت ایجاد می‌کند که در شرایطی می‌تواند منجر به بی‌ثباتی شود. ازاینرو، بسته شدن فضای سیاسی و به حاشیه راندن بیشتر نیروهای ناهمسو و تنگتر کردن مجاری مشارکت و نقش‌آفرینی سیاسی، شرط لازم برای ممانعت از براندازی و تغییرات ساختاری سیاسی پنداشته می‌شود.

علاوه بر این به نظر میرسد که تجربه دوران رونق انتخاباتی نیز مشوق نهاد ولایت‌فقیه برای صرفنظر از ظرفیت انتخابات بوده است. استفاده از انتخابات و کشاندن بخشی از نیروهای معترض به رای دادن به جناحهای معتدل نظام در گذشته باعث تعدیل مواضع آنها نشد. در سال ۹۶، ۷۳ درصد واجدان شرایط رای دادند اما هفت ماه بعد یک موج سراسری اعتراضی ساختارشکن و انقلابی در کشور شکل گرفت. انتخابات‌ها با مشارکت بالا ضمن آنکه جریان اصلی حکومت را تضعیف کرده و مشوق تجدیدنظرطلبی در درون نظام می‌شد، ویژگی ثبات‌ساز و اطمینان‌بخش نیز برای بخش مسلط قدرت نداشت. در واقع مشارکت بالای پنجاه درصد برای چهره کلاسیک نظام مشروعیت آفرین نبود و تضمینی نیز برای تداوم سیطره آن بر قدرت ایجاد نمی‌کرد. امتداد منطقی مشارکت انتخاباتی بالا و پذیرش پیامدهای آن منجر به تغییر چهره و رفتار جمهوری‌اسلامی می‌شد امری که خامنه‌ای با «استحاله» قلمداد کردنش در محدوده امرغیرقابل قرار داد.

حال به نظر می‌رسد نظام بعد از تشکیل «دولت اسلامی» مورد نظر در پی ایجاد «جامعه اسلامی» است. روی گردانی اکثریت مطلق جامعه از نظام گفتمانی و سیاسی جمهوری‌اسلامی و کوچک شدن پایگاه اجتماعی حامی آن، این مسیر از طریق اقناع، گفتگو، ترغیب و مشارکت رضایتمندانه ممکن نیست. ازاینرو با درک این واقعیت مشابه دولت سازی «اسلامی» از عنصر حذف، خالص سازی و ارعاب استفاده می‌شود. در گام نخست عملا مردم به انقلابی-غیرانقلابی، حزباللهی- بی‌باور، مطیع-متمرد در برابر خامنه‌ای، متعبد-بی‌ایمان، دلسوز مهین- عامل دشمن تقسیم شده‌اند. نظام فقط برای خودیهای «حزب‌ا‌للهی» است و در سطح جامعه نیز فقط مواضع آنها اهمیت دارد. از اکثریت جامعه که باوری به ارزشها و دیدگاههای نهاد ولایت‌فقیه ندارند، مردم‌زدایی می‌شود. از دید حامیان خامنه‌ای آنها خارج از مردم ایران پنداشته می‌شوند.

نزدیک به قله یا سقوط به دره؟

بنابراین از این مقطع به بعد اساسا نرخ مشارکت انتخاباتی و میزان حمایت اجتماعی از عملکرد نظام فاقد اهمیت می‌شود چون به زعم آنها کیفیت مهم است و ناباوران به منظومه عقیدتی نظام فاقد صلاحیت برای اظهار نظر و سنجش تلقی می‌شوند! بدین‌ترتیب هسته سخت قدرت به دنبال مهندسی برای تغییر تعبیر شکاف ملت-حکومت به جدایی ملت و رویارویی کیفیت‌های متضاد برای توصیف عرصه عمومی است. رد صلاحیت‌ها از انتخاب‌شوندگان به انتخاب‌کنندگان نیز گسترش پیدا کرده‌است.

این روند فقط جدایی ملت از منظر اهمیت و یا فقدان اهمیت نظرات و کنش‌های آنها نیست بلکه در سطح ادراکی وشناختی نیز بر دو جهان متفاوت و موازی استوار است که حتی در تشخیص امور و ادراک حسی نیز اشتراکی نداشته و منطق یکسانی در سنجش موارد عینی ندارند. حامیان خامنه‌ای و کارگزاران حاکمیت یکپارچه وضعیت کشور را در نزدیکی قله ارزیابی می‌کنند اما در ذهنیت جامعه معترض شرایط، فلاکت‌بار بوده و شبیه سقوط در انتهای دره است.

نگاه نظام در تفکیک عملی جامعه و انسانیت‌زدایی و مردم‌زدایی از اکثریت با هدف استمرار حاکمیت مطلقه اقلیت، هم سیر تکاملی حکمرانی خامنه‌ای را بازتاب می‌دهد و هم در تناسب با تحولات طی شده در جامعه است. وضعیت انقلابی بوجود آمده در جامعه تقویت کننده گسست و انفکاک سیاسی است. پیشرفت فناورهای اطلاعاتی و سایبری نیز کمک کرده است تا نسلهای جدیدی در فضایی کاملا متفاوت با گفتمان حکومت رشد کرده و زندگی بکنند.

بدین‌ترتیب، الان در ایران دو جامعه وجود دارد و هر کدام بی‌اعتنا به دیگری مسیر خودش را می‌رود. این وضعیت اگر در لایه‌های فوقانی دو طرف باشد مشابه گذارها و تغییرات انقلابی است اما اگر به سطوح پایین اجتماعی و مردمانی که در جای جای ایران زندگی می‌کنند تعمیمی پایدار پیدا کند، آنگاه در همبستگی ملت و استمرار شاکله ملت ایجاد اخلال می‌کند که پرداختن به آن از حوصله این یادداشت خارج است.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

اطلاعیه ۱۵۷۷ کمیته دفاع از محیط زیست

اطلاعیه ۱۵۷۸ نمایندگی منطقه آسیا و اروپای شرقی

چهار کشور اروپا خواستار به رسمیت شناختن کشور فلسطینی شدند

کشورهای اسپانیا، ایرلند، مالت و اسلوونی روز جمعه ۲۲ مارس خواستار به رسمیت شناختن کشور فلسطینی شده‌اند. روز گذشته اتحادیه اروپا نیز لحن و سیاست تند‌تری در قبال عملیات نظامی اسرائیل در غزه اتخاذ کرد.پس از نشست دو روزه سران دولت‌های ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا در بروکسل از پنجشنبه ۲۱ تا جمعه ۲۲ مارس و دستیابی به توافق بر سر اتخاذ لحن و سیاست تند‌تر در قبال عملیات نظامی اسرائیل، حال چهار کشور عضو این اتحادیه با انتشار بیانیه‌ای خواستار به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی شده‌اند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

در بیانیه مشترک روسای دولت‌های اسپانیا، ایرلند، مالت و اسلوونی آمده است: «در صورتی که شرایط مناسبی فراهم شده باشد و این اقدام بتواند نقش مثبتی را ایفا کند، گام‌هایی در جهت به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی برداشته خواهد شد.»

پدرو سانچز، نخست وزیر اسپانیا گفت که “انتظار دارد کشور فلسطین در دوره چهار ساله قانون‌گذاری دولت او در اسپانیا که سال گذشته آغاز شده است، به رسمیت شناخته شود.”

آلمان گرچه فعلا به رسمیت‌ شناختن “کشور مستقل فلسطینی” را در دستور کار ندارد، ولی اولاف شولتس، صدراعظم این کشور گفته است: «باید به فلسطینی‌ها یک چشم‌انداز داده شود. این چشم‌انداز فقط در راه حل دو کشوری می‌تواند وجود داشته باشد و باید اکنون مشاهده شود.»

بیشتر بخوانید: اتخاذ لحن و سیاست تند‌تر اتحادیه اروپا در قبال اسرائیل

پیشتر سران کشورهای عضو اتحادیه اروپا در این نشست با زبانی صریح‌تر و تندتر در مقایسه با هفته‌های اخیر خواستار وقفه در نبردها بین اسرائیل و گروه تروریستی حماس در نوار غزه شدند.

در بیانیه اتحادیه اروپا در این مورد آمده است: «ما از میزان تلفات بی‌سابقه در میان جمعیت غیرنظامی و وضعیت بحرانی در امور بشردوستانه، وحشت‌زده هستیم.»

بیشتر بخوانید: آمریکا با ارائه قطعنامه‌ای جدید خواستار توقف فوری جنگ غزه شد

در این بیانیه همچنین ذکر شده است: «وقفه بشردوستانه در نبردها باید فوری برقرار شود. این شرایط باید منجر به یک آتش‌بس پایدار، آزادی بی‌قید و شرط همه گروگان‌ها و ارسال کمک‌های بشردوستانه شود.»

برنامه حمله اسرائیل به رفح بدون تایید آمریکا

بر اساس گزارش‌ها، اسرائیل قصد دارد برنامه اعلام شده پیرامون حمله نیروهایش به جنوب نوار غزه را حتی بدون تائید ایالات متحده آمریکا، آغاز کند.

بیشار بخوانید: صدراعظم آلمان: فقط راه حل دو کشوری خاورمیانه را آرام می‌کند

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل پس از دیدار با آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در اورشلیم صریحا به این موضوع اشاره کرد.

او خاطرنشان کرده است که “فقط از طریق پیشروی به سمت رفح می‌توان سازمان تروریستی حماس را شکست داد و آخرین گردان های آن را منهدم کرد.”

نتانیاهو با این حال بار دیگر قول داد که غیرنظامیان فلسطینی را قبل از شروع عملیات مذکور از این منطقه تخلیه خواهد کرد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در عین حال بلینکن نسبت به حمله به رفح هشدار داده است. وزیر خارجه آمریکا گفت که اسرائیل با این اقدام باعث ایجاد خطر مرگ برای غیرنظامیان بیشتری خواهد شد و میزان هرج و مرج در ارسال کمک‌های بشردوستانه نیز افزایش خواهد یافت.