Previous Next

شعارهای اعتراضات سراسری، هفته هشتم، ۱۵ الی ۲۱ آبان ۱۴۰۱

 

آتش سوزی بزرگ در دو انبار در شرق هامبورگ

بسیاری از ساکنان هامبورگ یکشنبه عید پاک با زنگ هشدار تلفن‌هایشان بیدار شدند. در منطقه روتن‌بورگز اورت دو انبار بزرگ طعمه حریق شدند. آتش‌نشانی تردد در این منطقه را ممنوع کرده و قطارهای باری نیز باید مسیرشان را تغییر دهند.ساعت چهار و نیم صبح یک‌شنبه عید پاک ۹ آوریل، دو انبار بزرگ در منطقه روتن‌بورگز‌ اورت در شرق هامبورگ طعمه حریق شدند. آتش‌نشانی در یک اعلان رسمی خطر نسبت به گسترش دود شدید به ساکنان هشدار داد.

در این هشدار آمده است: «ساکنان این منطقه در هامبورگ ممکن است تحت تاثیر گاز و دود و اجزای شیمیایی موجود در هوای تنفسی قرار بگیرند.» ابرهای دود در حال حرکت به سمت داخل شهر هستند و به گفته یک سخنگوی آتش‌نشانی هامبورگ مرکز شهر به طور کامل تاریک شده است.

بیشتر بخوانید: تیراندازی در هامبورگ؛ ضارب عضو سابق جامعه شاهدان یهوه بود

آتش‌نشانی از رانندگان خواسته منطقه متاثر از آتش‌سوزی را دور زده و وارد آن نشوند. همچنین گفته شده زمانی که خطر رفع شود آتش‌نشانی این موضوع را اعلام می‌کند. از مردم خواسته شده تا دستورالعمل‌های ماموران را دنبال کنند و راه‌های منتهی به محل آتش‌سوزی را باز بگذارند. همچنین درها و پنجره‌ها را بسته نگه داشته و سیستم‌های تهویه هوا را خاموش کنند. همچنین خواسته شده تا اگر در همسایگی آنها افراد معلول یا سالمند و یا کسانی زندگی می‌کنند که زبان آلمانی را متوجه نمی‌شوند به آنها کمک کنند.

در اعلان رسمی آتش‌نشانی، وضعیت “به شدت خطرناک” رده‌بندی شده است.

بیشتر بخوانید: دو بندر مهم آلمان در تیررس قاچاقچیان بین‌المللی کوکائین

به گزارش آتش‌نشانی پس از شروع آتش سوزی در ساعت چهار و نیم صبح نیروهای آتش‌نشان در محل حاضر شدند. بنا بر این گزارش گاز سولفید هیدروژن در هوا پخش شده و چندین انفجار رخ داده است. این بزرگترین عملیات آتش‌نشانی هامبورگ در ده سال گذشته است.

راه‌آهن آلمان نیز اعلام کرده که این آتش‌سوزی حرکت قطارها در مسیر هامبورگ به برلین را با محدودیت روبرو کرده است. همچنین برخی قطارهای سریع داخل شهری S-Bahn نیز با محدودیت تردد روبرو شده‌اند.

منطقه روتن‌بورگز‌اورت در شرق هامبورگ و در کناره رود البه قرار دارد و هم‌مرز با بندر هامبورگ است. هنوز مشخص نیست علت این آتش‌سوزی چه بوده است.

محمدعلی نجفی با درخواست عفو از زندان آزاد شد

رسانه‌ها در ایران خبر می‌دهند محمدعلی نجفی، شهردار پیشین تهران، که به جرم قتل همسر دومش، در زندان به سر‌می‌برد، آزاد شده است. بر اساس برخی گزارش‌ها، او اواخر سال گذشته مشمول عفو خامنه‌ای قرار گرفت و از زندان رهایی یافت.روز یکشنبه ۲۰ فروردین‌ماه رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها در ایران از آزادی محمدعلی نجفی، شهردار پیشین تهران، خبر دادند.

در همین خصوص، پایگاه خبری جام جم می‌نویسد محمدعلی نجفی، چند ماه قبل درخواست عفو کرد و نامه او از طریق زندان در اختیار کمیسیون عفو و بخشودگی قرار گرفت تا اینکه سرانجام با درخواست عفوش موافقت شد.

به این ترتیب، شهردار سابق تهران پس از گذشت نزدیک به چهارسال از دوران محکومیتش، از زندان آزاد و پرونده او در اجرای احکام دادسرای جنایی تهران بسته شد.

اگرچه خبر آزادی نجفی امروز (یکشنبه ۲۰ فروردین‌ماه) منتشر شده اما برخی منابع خبری صراحتا نوشته‌اند که او ”در اواخر سال ۱۴۰۱ با عفو خامنه‌ای برای همیشه از زندان آزاد شد.”

خبرگزاری‌های دولتی در ایران می‌نویسند که وزیر پیشین آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی، در این پرونده ”با پرداخت دیه ۱۰ میلیاردی رضایت اولیای دم را جلب کرد و از قصاص رهایی یافت.”

خبر آزادی قطعی محمدعلی نجفی در حالی منتشر شده که طبق برخی گزارش‌ها او زمان زیادی از دوران حبس‌ خود را در مرخصی از زندان به سر برده بود.

پرونده جنجالی محمدعلی نجفی؛ از قتل تا عفو

محمدعلی نجفی روز هفتم خرداد سال ۱۳۹۸ همسر دوم خود به نام میترا استاد را با شلیک گلوله در منزل مسکونی‌شان در محله سعادت‌آباد تهران به قتل رساند. او ساعاتی بعد خود را به پلیس تهران تسلیم کرد.

او در این پرونده جنجالی سرانجام به جرم قتل و نگهداری سلاح جمعا به هفت سال و نه ماه حبس محکوم شد.

بیشتر بخوانید: محمدعلی نجفی و “مزه شیرین عدالت”

محمدعلی نجفی، متولد سال ۱۳۳۰، از بنیانگذاران و اعضای حزب کارگزاران سازندگی، در سه دهه گذشته مقام‌های مختلفی را در جمهوری اسلامی از جمله در سمت‌های وزیر علوم و آموزش و پرورش برعهده داشته است.

نجفی یکی از وزرای پیشنهادی حسن روحانی برای وزارت آموزش و پرورش بود که با اختلاف اندکی، موفق به کسب رای اعتماد اعضای مجلس شورای اسلامی نشد. او چندی بعد با حکم حسن روحانی، به سمت معاونت رئیس‌جمهور و ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور منصوب شد.

او از ۱۳۶۰ و به مدت ۴ سال وزیر فرهنگ و آموزش عالی و از ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۶ وزیر آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی بود.

گفتنی است محمدعلی نجفی در حالی از زندان آزاد شده که بسیاری از فعالان سیاسی، مدنی و حقوق بشری همچنان در زندان به سر‌می‌برند و اغلب آنها با احکام طولانی‌مدت حبس مواجه هستند.

از جمله یکی از آنها مهوش ثابت، از مدیران سابق جامعه بهاییان در ایران، مردادماه سال گذشته بار دیگر بازداشت شد و به گزارش منابع حقوق بشری، حکم ۱۰ سال زندان دریافت کرده است.

او در حالی با این حکم سنگین زندان مواجه شده که شهریورماه سال ۱۳۹۶ پس از حدود ۱۰ سال حبس از زندان آزاد شده بود.

اسرائیل؛ تظاهرات علیه نتانیاهو علیرغم حملات تروریستی

علیرغم عید پسح در اسرائیل و حملات تروریستی در این کشور و نیز پرتاب موشک ازلبنان به سمت اسرائیل، معترضان به نتانیاهو و اصلاحات قضایی‌اش این آخر هفته نیز به خیابان‌ها رفتند و علیه او و دولتش شعار دادند.اوضاع داخلی اسرائیل به شدت ناآرام است: دو حمله موشکی از جنوب لبنان و نوار غزه و دو حمله تروریستی در تل‌آویو و اورشلیم تنها در هفته گذشته. همه اینها اما باعث نشده تا معترضان به خیابان نروند. این شنبه شب نیز همانند تمامی ماه‌های گذشته دهها هزار نفر در تل‌آویو و سایر شهرهای اسرائیل به خیابان‌ها رفته و علیه اصلاحات مناقشه برانگیز قضایی نتانیاهو و دولت راست مذهبی او شعار دادند.

بیشتر بخوانید: بسیج نیروهای تازه پلیس و ارتش اسرائیل پس از سوءقصد در تل‌آویو

تظاهرکنندگان با روشن کردن شمع یاد جان باختگان حمله در اورشلیم را گرامی داشتند. در تل‌آویو نیز معترضان با لباس‌های سیاه بر تن پلاکارد بزرگی را در دست داشتند که روی آن نوشته شده بود:”بریگاد خشم دیکتاتور”؛ اشاره‌ای به تشکیل گارد ملی از سوی وزیر امنیت راست افراطی، بن‌گویر.

دو حمله تروریستی در یک روز

جمعه شب ۷ آوریل در جریان یک حمله تروریستی به منطقه ساحلی تل‌آویو یک توریست ایتالیایی کشته و هفت توریست دیگر که بین ۱۷ تا ۷۴ ساله بودند، زخمی شدند. به گفته مسئولان بیمارستان، تمامی مجروحان ایتالیایی و بریتانیایی هستند.

به گزارش پلیس، عامل این حمله با خودرو وارد مسیر دوچرخه در کنار ساحل شده و مردم را زیر گرفته است. خودرویش نیز در نهایت واژگون شده. زمانی که راننده قصد داشته با اسلحه تیراندازی کند، توسط یک مامور پلیس کشته می‌شود اما بعد مشخص شده که اسلحه او قلابی بوده است. عامل این حمله یک عرب اهل کفرقاسم در شمال اسرائیل بوده است.

بیشتر بخوانید: واکنش‌ها به درگیری‌های خشونت‌آمیز در مسجدالاقصی

پیش از ظهر جمعه نیز در جریان یک حمله دیگر در کرانه غربی رود اردن دو خواهر اسرائیلی کشته و مادرشان به شدت مجروح شد. عاملان این حمله فلسطینی بوده و از داخل یک خوردو به سمت این زنان که در یک خودروی دیگر در حرکت بودند، شلیک کردند و بعد موفق به فرار شدند.

روز پنج‌شنبه نیز اسرائیل هدف حملات شدید موشکی از لبنان قرار گرفت. دولت اسرائیل سازمان اسلام‌گرای فلسطینی حماس را مسئول این حملات دانسته است و در تلافی به پایگاه‌‌های نظامی فلسطینی‌ها در لبنان و در نوار غزه حمله هوایی کرده است.

از مناطق فلسطینی در سواحل دریای مدیترانه نیز چندین موشک به سوی اسرائیل شلیک شد.

محکومیت حملات تروریستی از سوی اروپا

جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا حملات تروریستی در تل‌آویو و کرانه باختری و نیز حمله موشکی از لبنان و نوار غزه را محکوم کرده است. او گفته: «اتحادیه اروپا این اعمال خشونت آمیز را به شدت محکوم می‌کند. این اقدامات باید متوقف شود.»

بورل هم‌زمان اقدام پلیس اسرائیل در حرم شریف (کوه معبد) در اورشلیم (بیت‌المقدس) را نیز محکوم کرد و گفت اسرائیل محق است از خودش دفاع کند اما هر واکنشی باید متناسب باشد.

بیشتر بخوانید: درگیری در مسجد الاقصی و شلیک موشک به خاک اسرائیل

پنج‌شنبه شب در جریان درگیری میان پلیس اسرائیل و جوانان فلسطینی، نیروهای امنیتی اسرائیل با نارنجک‌های شوکر و گلوله‌های پلاستیکی به فلسطینی‌ها در مسجدالاقصی حمله کردند.

مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا از دو طرف خواست تا حداکثر خویشتن‌داری را به خرج دهند تا “از تشدید تنش پرهیز شده و آرامش در روزهای تعطیل حفظ شود”.

وزارت خارجه آلمان نیز در توییترش نوشت: «ما با نگرانی نظاره‌گر اوضاع در خاورمیانه هستیم و به دلیل حملات ترویستی در عید پسح که در جریان آن سه نفر کشته شدند بهت‌زده‌ایم. ترور و خشونت با هیچ وسیله‌ای قابل توجیه نیست.»

هم‌زمانی عید پاک، ماه رمضان و عید پسح باعث شده تا مومنان زیادی به اورشلیم بروند. حرم شریف (کوه معبد) تحت اداره مسلمانان است اما اسرائیل مسئول امنیت این مکان مقدس است. حرم شریف در کنار قبه صخره و مسجدالاقصی سه مکان مقدس مسلمانان است. کوه معبد (حرم شریف) برای یهودیان نیز مقدس است چرا که پیشتر دو معبد یهودی در آنجا قرار داشته است.

ادامه جنگ ستارگان با سه فیلم دیگر

مجموعه جنگ ستارگان با ساخت سه فیلم جدید ادامه خواهد یافت. کاتلین کندی مسئول استودیوی “لوکاس فیلم” اعلام کرد که هر یک از فیلم‌های جدید به دوران خاصی از داستان جنگ ستارگان می‌پردازد.یکی از ویژگی‌های مجموعه جدید دعوت از کارگردان‌های مختلف برای این سه فیلم است. قرار است برای نخستین بار نیز یک زن کارگردانی یکی از فیلم‌ها را برعهده گیرد.

داستان تریلوژی (سه گانه) جدید درباره “ری” قهرمان آخرین فیلم‌های جنگ ستارگان است. نقش “ری” در این فیلم‌ها از سوی بازیگر بریتانیایی دیزی ریدلی تا کنون ایفا شده است.

به گفته تهیه‌کنندگان در سه گانه جدید محور اصلی تلاش‌های “ری” برای احیای محفل شوالیه‌های “جدای” است. قرار است که کارگردانی فیلم اول را خانم شرمین عبید چینوی که پاکستانی تبار و برنده جایزه اسکار است بر عهده بگیرد.

چینوی در این باره گفت که بیشتر عمر خود را با “قهرمانان واقعی” سپری کرده که در مبارزه علیه رژیم‌های سرکوبگر بوده‌اند. این قهرمانان می‌کوشیدند که موانع اجتماعی و سیاسی را از سر راه بردارند.

چینوی برای ساخت دو مستند که درباره خشونت علیه زنان است توانسته تا کنون دو جایزه اسکار کسب کند. این کارگردان مشهور درباره کار جدید خود گفت: «بر این باورم که در اصل موضوع محوری افسانه جنگ ستارگان نیز درباره همین مسائل واقعی است.»

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

جیمز منگولد کارگردان فیلم دیگر از سه گانه جدید است. موضوع فیلم دوم درباره منشا شکل گیری محفل شوالیه‌های “جدای” است. کارگردانی فیلم سوم بر عهده دیو فیلونی است که تا کنون سریال‌های تلویزیونی مختلفی که وامدار جنگ ستارگان هستند را ساخته است.

بیشتر بخوانید: جنگ ستارگان در کمتر از دو هفته رکورد یک میلیارد دلار را شکست

برای مثال سریال “مندلورین” از جمله کارهای او است که نوعی وسترن فضایی می‌توان آن را به شمار آورد.

البته تا اکران نخستین فیلم علاقمندان به جنگ ستارگان باید کمی صبر داشته باشند، زیرا اولین فیلم در سال ۲۰۲۵ بر پرده سینماها نمایش داده خواهد شد.

بکارگیری “دوربین‌ و فناوری پیشرفته” برای شناسایی بی‌حجاب‌ها

فرمانده کل انتظامی جمهوری اسلامی گفت که نیروهای تحت امرش با استفاده از فناوری و تجهیزات پیشرفته افراد بی‌حجاب را شناسایی و به دستگاه قضایی معرفی می‌کنند. انسیه خزعلی از ساماندهی حجاب به صورت متمرکز خبر داد.فرمانده کل انتظامی جمهوری اسلامی روز شنبه ۱۹ فروردین‌ماه در یک مصاحبه در تلویزیون دولتی ایران اعلام کرد که از هفته آتی، شنبه ۲۶ فروردین‌ماه، زنانی که ”در معابر عمومی، خودرو یا اماکن تجاری اقدام به کشف حجاب کنند با اسناد و مدارک به محاکم قضایی معرفی می‌شوند.”

احمدرضا رادان با بیان اینکه نیروهای تحت امرش برای شناسایی معترضان به حجاب اجباری از ”فناوری و تجهیزات پیشرفته” استفاده می‌کنند، با لحنی تهدیدآمیز افزود: «قطعاً از فناوری هوشمندی استفاده خواهیم کرد و مدارک قطعیت خواهد داشت.»

رادان گفت که در معابر، ابتدا به افراد ”تذکر” داده می‌شود و در مرحله بعد، با مدارکی که به گفته او ”قطعیت” دارند به دستگاه قضایی معرفی می‌شود تا پرونده مورد رسیدگی قرار گیرد.

او درباره سرنشینان خودروها هم تصریح کرد که ابتدا ”تذکر” داده می‌شود و برای بار دوم، خودرو ”به صورت الکترونیکی، در محل یا پارکینگ” توقیف خواهد شد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

به گفته فرمانده کل انتظامی جمهوری اسلامی ”صنوفی که متصدیانش احیاناً کشف حجاب می‌کنند حتماً مورد توجه جدی قرار می‌گیرند، اخطار پلمب گرفته و پلمب می‌شوند.”

شناسایی مخالفان حجاب اجباری از طریق دوربین‌های ثبت جرائم رانندگی

رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ می‌گوید که دوربین‌های ثبت جرائم رانندگی، موارد به گفته او “کشف حجاب” را هم ثبت می‌کنند.

محمدحسین حمیدی روز یکشنبه ۲۰ فروردین‌ماه در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم افزود: «تمامی سامانه‌هایی که در سطح شهر کار می‌کنند، بهره‌برداری‌های چند منظوره دارند و هر اطلاعاتی را در خود ذخیره می‌کنند.»

به گفته او، پلیس راهنمایی و رانندگی داده‌های مربوط به حوزه ترافیک را از این دوربین‌ها بهره‌برداری می‌کند و ”بخش‌های دیگر هم اطلاعاتی که مورد نیاز دارند را برداشت می‌کنند.”

به نظر می‌رسد که منظور محمدحسین حمیدی از ”بخش‌های دیگر”، نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در حکومت جمهوری اسلامی هستند که با معترضان به حجاب اجباری برخورد می‌کنند.

”برنامه‌ریزی برای ساماندهی حجاب به صورت متمرکز”

معاون رئیس‌ جمهوری اسلامی در امور زنان و خانواده از ساماندهی حجاب به صورت متمرکز خبر می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، انسیه خزعلی که شامگاه شنبه ۱۹ فروردین‌ماه در جریان بازدید از نمایشگاه قرآن در تهران با خبرنگاران سخن می‌گفت، افزود: «قرار است برنامه ساماندهی حجاب به صورت متمرکز برنامه‌ریزی شود، نه پراکنده و سلیقه‌ای.»

او تصریح کرد که ”برنامه‌ ساماندهی حجاب به صورت متمرکز در ستادی در وزارت کشور برگزار می‌شود و تصمیم‌گیری‌ها صورت خواهد گرفت و سپس به بخش‌های مختلف ابلاغ می‌شود.”

انسیه خزعلی درباره جزییات این برنامه و تصمیم‌گیری‌ها اطلاعات دقیقی ارائه نداد.

آغاز طرح ”تذکر لسانی” در مترو تهران با همکاری پلیس و بسیج

شرکت بهره‌برداری متروی تهران در اطلاعیه‌ای از آغاز طرح موسوم به ”تذکر لسانی،‌ وظیفه همگانی” خبر داد.

این اطلاعیه می‌گوید که طرح یاد شده، ”پیرو بیانیه وزارت کشور و دعوت از همه مراجع دینی، فرهنگی و اجتماعی برای حضور مسئولانه خود در میدان و تبیین این موضوع حساس و باب گفت‌وگوی مثبت در امر حجاب” به اجرا درمی‌آید.

در همین خصوص، مدیرعامل شرکت بهره‌برداری مترو تهران نیز از تشکیل ستاد عفاف و حجاب در مترو خبر داد و گفت: «ما هم به ‌مانند شهرداری تهران، ستاد عفاف و حجاب را در مترو ایجاد کردیم.»

مسعود درستی همچنین خاطرنشان کرد که طرحی در قالب تذکر لسانی با هماهنگی پلیس و بسیج در ایستگاه‌های مترو شروع شده است.

در واکنش به اطلاعیه متروی تهران، کامبیز نوروزی، حقوقدان شناخته‌شده ایرانی در کانال تلگرامی‌اش نوشت که شرکت متروی تهران از کجا و چگونه مطالبه کل مردم ایران را کشف کرده‌ و چه دلیلی برای اثبات ادعای خود دارد؟

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

گفتنی است از آغاز خیزش انقلابی پس از مرگ مهسا امینی در شهریورماه سال ۱۴۰۱ تا کنون فیلم‌ها و تصاویر فراوانی از زنانی منتشر شده که در مترو و دیگر وسائل حمل و نقل عمومی، بدون حجاب اجباری حضور یافته‌اند.

گفت‌وگوی وزرای دفاع آمریکا و اسرائیل؛ موشک‌پرانی در منطقه

وزیر دفاع آمریکا در گفت‌وگوی تلفنی با همتای اسرائیلی خود تاکید کرد که واشنگتن در برابر همه تهدیدها از تل‌آویو حمایت می‌کند. شامگاه شنبه شش موشک از سوریه به خاک اسرائیل شلیک شد و اسرائیل نیز به این حملات پاسخ داد.عصر روز شنبه ۱۹ فروردین (۸ آوریل) یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل با لوید آستین، همتای خود در ایالات متحده تلفنی گفت‌وگو کرد.

به گزارش تایمز اسرائیل، گالانت و آستین در این گفت‌وگو، درباره حملات تروریستی در اسرائیل و موشک‌های شلیک‌شده از سوی گروه‌های مورد حمایت حکومت ایران به تبادل نظر پرداختند.

به گزارش رسانه‌های اسرائیلی، گالانت در این گفت‌وگو گزارشی از ”حملات موشکی از سوی گروه‌های فلسطینی از غزه و خاک لبنان که با حمایت ایران صورت گرفته” به لوید آستین ارائه کرده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

دفتر وزیر دفاع آمریکا نیز اعلام کرده که لوید آستین در این گفت‌وگو بار دیگر بر حمایت کشورش از اسرائیل تاکید کرده است.

بیشتر بخوانید: حمله هوایی اسرائیل به جنوب لبنان و نوار غزه

آستین همچنین به همتای اسرائیلی خود گفت که واشنگتن از تل‌آویو در برابر همه تهدیدها، حمایت می‌کند.

وزیر دفاع ایالات متحده، کشته شدن سه نفر در حمله‌های تروریستی روز جمعه ۱۸ آوریل در تل‌آویو و کرانه باختری را به یوآو گالانت تسلیت گفت و بر لزوم تضمین صلح، تنش‌زدایی و خودداری از اقدامات یکجانبه تنش‌‌آفرین تاکید کرد.

تنش‌ها ادامه دارد

گزارش‌ها حاکی از آن است که شامگاه روز شنبه ۱۹ فروردین‌ماه شش موشک از خاک سوریه به سمت بلندی‌های جولان در اسرائیل شلیک شد.

وزارت دفاع اسرائیل اعلام کرده که دو موشک شلیک‌شده وارد خاک اسرائیل شدند و یک موشک دیگر نیز توسط سامانه دفاع هوایی (گنبد آهنین) این کشور رهگیری شد.

به گزارش خبرگزاری رویترز، اسرائیل می‌گوید که این حملات موشکی هیچ تلفاتی به همراه نداشته است.

در واکنش به این حملات، اسرائیل اعلام کرد که در نخستین ساعات روز یکشنبه ۲۰ فروردین‌ماه موشک‌هایی به سمت سوریه شلیک کرده است.

اسرائیل می‌گوید که در این حملات، پایگاه‌های پرتاب موشک در جنوب سوریه را هدف قرار داده است.

خبرگزاری دولتی سوریه، سانا، نیز گزارش داده که روز یکشنبه ۲۰ فروردین ماه حدود ساعت ۵ صبح به وقت محلی، نقاطی از جنوب این کشور هدف حملات موشکی قرار گرفت.

سوریه این حملات را به اسرائیل نسبت داد و اعلام کرد که پدافند هوایی سوریه، برخی از این موشک‌ها را رهگیری و منهدم کرد.

سانا می‌نویسد که این حملات، خسارت‌های مادی به همراه داشته است.

بیشتر بخوانید: بسیج نیروهای تازه پلیس وارتش اسرائیل پس از سوءقصد در تل‌آویو

گفتنی است در روزهای گذشته تنش در منطقه بویژه درگیری‌ها بین اسرائیل و فلسطینی‌ها در جنوب لبنان و غزه افزایش یافته است.

از جمله، روز پنجشنبه ۱۷ فروردین دست‌کم ۳۴ موشک از لبنان به سمت شمال اسرائیل شلیک شد؛ ارتش اسرائیل اعلام کرد که ۲۵ موشک توسط سامانه دفاع موشکی رهگیری شد و سه نفر نیز زخمی شدند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

به این ترتیب، برای نخستین بار پس از مدت‌ها، اسرائیل مورد حملات موشکی از جنوب لبنان قرار گرفت.

این حملات تنها چند ساعت پس از آن صورت گرفته که “سازمان تروریستی” حزب‌الله لبنان اعلام کرد، از فلسطینی‌ها در برابر اسرائیل حمایت خواهد کرد.

بیشتر بخوانید: گالانت: اجازه نمی‌دهیم ایرانی‌ها و حزب‌الله به ما صدمه بزنند

این مسئله به نگرانی‌ها از گسترش دامنه درگیری‌ها به لبنان دامن زده، چون بخش‌های زیادی از مناطق جنوب لبنان تحت کنترل حزب‌الله است که از پشتیبانی جمهوری اسلامی برخوردار است.

نیروی هوایی اسرائیل در واکنش به این راکت‌پراکنی‌ها دست به حملات متقابل زد و مناطقی در غزه و جنوب لبنان را هدف قرار داد.

برنامه ۵۵۹ رادیو هفتگی بشریت

برنامه پانصد و پنجاه و نهم رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران شنبه 08 آپریل 2023 گزارش هفتگی نقض حقوق محیط زیست: محمودرضا صالحی هنرمندان ایرانی ناشناخته ( نورشین الله یاری): فرشته خیام الحسینی گزارش هفتگی نقض حقوق هنر و هنرمندان: امیررضا ولی زاده معرفی فعالین کارگری و صنفی ( ندا ناجی) : …

ادامه‌ی مطلب

وزرای خارجه ایران و جمهوری آذربایجان بر رفع اختلاف تاکید کردند

رسانه‌های ایران از گفت‌وگوی تلفنی حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه این کشور با همتای آذربایجانی خود خبر داده و می‌گویند، دو طرف در مورد راه‌های برون‌رفت از بحران جاری میان دو کشور بحث و تبادل نظر کرده‌اند.رسانه‌های ایران می‌گویند، حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه این کشور با جیجون بایراموف، همتای خود در جمهوری آذربایجان در مورد تحولات موجود و مناسبات دوجانبه گفت‌وگو کرده است.

بر همین اساس، در گفت‌وگویی که میان وزیر خارجه ایران با جیحون بایراموف در شب گذشته و عصر امروز (۱۸ و ۱۹ فروردین ـ ۷ و ۸ آوریل) صورت گرفت دو طرف با اشاره به “مشکلات و سوءتفاهم‌های موجود بر احترام متقابل به حسن همجواری و حاکمیت و تمامیت ارضی یکدیگر تأکید کرده‌اند.”

این مکالمه پس از بالا گرفتن تنش‌ها میان این دو کشور صورت گرفته است. روابط ایران و آذربایجان که پیش از این در جریان جنگ قره‌باغ به تیرگی گراییده بود در پی حمله مسلحانه به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران و گشایش سفارت این کشور در اسرائيل وارد مرحله تازه‌ای از تنش‌ها شده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در این گفت‌وگو که رسانه‌های ایران آن را “صریح و شفاف” نامیده‌اند امیرعبداللهیان اسرائيل را به “توطئه علیه انسجام، امنیت و پیشرفت کشورهای منطقه” متهم کرده و گفته است که “از وجود اختلاف بین کشورهای منطقه صرفا دشمنان سود می‌برند.”

ایرنا نوشته است: «در این تماس همچنین ضرورت مدیریت بیش‌تر فضای رسانه‌ای در راستای منافع دو ملت و دو کشور مورد توجه قرار گرفت.»

ایران پس از افتتاح سفارت جمهوری آذربایجان در اسرائيل هشدار داد که تهران به آن چه که “توطئه اسرائيل از خاک جمهوری آذربایجان” خواند بی‌تفاوت نخواهد ماند.

جمهوری آذربایجان در ۱۷ فروردین چهار دیپلمات ایرانی را به عنوان “عناصر نامطلوب” از این کشور اخراج و عباس موسوی، سفیر ایران در این کشور را به وزارت خارجه احضار کرد.

ساعاتی پیش از آن اعلام شده بود که شش نفر در جمهوری آذربایجان دستگیر شد‌ه‌اند که در حال “برنامه‌ریزی برای کودتا” بودند.

در پی آن، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه ایران این رفتار جمهوری آذربایجان را “در تعارض با اصول همسایگی دانست” و از امکان “اقدام متقابل دیپلماتیک” سخن گفت.

فرنگیس یگانگی؛ پایه‌گذار سازمان صنایع‌دستی ایران

پرویز نیکنام

مرحوم ]حسنعلی[ منصور (نخست‌وزیر) گفت: فرنگیس خانم نمی‌خواهی کار مثبتی بکنی؟… نمی‌خواهی کاری خودت شروع بکنی؟ گفتم: تا چه باشد. گفتند یک چنین چیزی را ما می‌خواهیم شروع بکنیم چون علیاحضرت خیلی علاقه دارند و با آشنایی که من دارم تو آنقدر در مسافرت‌هایی که به هند و پاکستان و تمام آنجاها کردی، مجموعه‌هایی که جمع کردی، اطلاعاتی که داری و علاقهای که داری… . من به ایشان گفتم والله اگر می‌خواهید به‌شکل فانتزی باشد که وزارت فرهنگ و هنر هست ولی اگر می‌خواهید صنایعدستی ایران تقویت بشود باید این را روی کار اقتصادی پیاده کرد، همانطور که ممالک دیگر کردند و بعضی از آنها سالی ۳۰۰ تا ۴۰۰میلیون دلار پول از این گیر می‌آورند. گفت خیلی خوب، آقای دکتر عالیخانی را می‌شناسی؟ گفتم نه. همان جا زنگ زد به دکتر عالیخانی… گفت که یک کسی اینجاست و درباره‌ی صحبتی که من قبلاً با شما کردم با ایشان صحبت بکنید. دکتر عالیخانی هم استقبال کرد.

فردای آن روز ساعت هشت صبح، فرنگیس (شاهرخ) یگانگی رفت وزارت اقتصاد که دکتر علینقی عالیخانی، وزیر اقتصاد، و معاونش، دکتر محمد یگانه، منتظرش بودند. «عالیخانی گفتند آقای منصور شما را معرفی کردند برای اینکه شما پستی می‌خواهید؟ من گفتم… از این خانم‌هایی نیستم که بعد از حقوق سیاسی صاحب پستی نشده باشم تا برای من پستی بتراشید، آقای منصور من را صدا کردند و گفتند که این را.»

خانم یگانگی می‌گوید در همان جلسه به دکتر عالیخانی گفتم من تا حالا کار دولتی نکرده‌ام و نمی‌خواهم برای بقیه‌ی عمرم هم بکنم، ولی اگر چنین کاری می‌خواهید برای صنایع‌دستی انجام بدهید باید امکانات لازم را فراهم کنید.

در آن زمان وضعیت صنایع‌دستی خوب نبود و این نگرانی وجود داشت که بخشی از صنایع‌دستی از بین برود و دولت قصد داشت تا از صنایع‌دستی حمایت کند، که بخش عمده‌ای از زندگی مردم مناطق روستایی و فقیر به آن وابسته بود.

دکتر علینقی عالیخانی، وزیر اقتصاد در دهه‌ی ۱۳۴۰، در گفتوگو با تاریخ شفاهی ایران در هاروارد می‌گوید: «وقتی کار سازمان بررسی‌های وزارت اقتصاد نظمی‌ گرفت، تلاش کردم که شخصی را پیدا بکنم که بتواند کارهای صنایع‌دستی وزارت اقتصاد را انجام بدهد.»

وقتی خانم یگانگی به وزارت اقتصاد معرفی شد دکتر عالیخانی می‌گوید: «این زن را بسیار پسندیدم و کاملاً او را برای این‌ کار شایسته تشخیص دادم و درنتیجه به او پیشنهاد کار دادم و در آغاز هم فعالیت او به‌عنوان یک بخشی از مرکز بررسی‌های اقتصادی بود. او هم در یک یا دو اتاق با همکاری دو یا سه نفر شروع به کار کرد.»

از همان ابتدا دکتر عالیخانی با درخواست فرنگیس یگانگی موافقت کرد و ماشینی با راننده به او داد و او شروع کرد به سفر، از این شهر به آن شهر، از این روستا به آن روستا. خانم یگانگی می‌گوید: «راه افتادیم از شمال، از آذربایجان گرفته، استان به استان، نه رئیس اقتصاد، نه رئیس فرهنگ، هیچ‌کدام چیزی نداشتند به ما بدهند.»

دکتر عالیخانی می‌گوید: «یک اتومبیل در اختیارشان گذاشتیم که توانستند بیشتر نقاط ایران را بروند و مقدار زیادی فیش تهیه بکنند و بر آن اساس بتوانند تشخیص بدهند چه صنایع‌دستی در مملکت وجود دارد، چه مشکلاتی این‌ها دارند و چگونه می‌شود این‌ها را توسعه داد. قسمت اول کار، بنابراین، بیشتر بررسی و شناسایی کامل بود.»

خانم یگانگی می‌گوید در آن زمان چندین سازمان و وزارتخانه به نام صنایع‌دستی کار می‌کردند: وزارت آموزش‌وپرورش قسمتی داشت به اسم صنایع‌دستی عشایری؛ وزارت کشاورزی بخشی به‌ نام صنایع روستایی داشت؛ و وزارت فرهنگ و هنر هم بخشی داشت به نام هنرهای زیبا و صنایع‌دستی. با وجود این، هیچ‌کدام گزارش جامع و دقیقی از وضعیت صنایع‌دستی در کشور نداشتند و تنها گزارش جامع گزارشی بود که سازمان برنامه درباره‌ی دستگاه‌های نساجی در یزد تهیه کرده بود.

روش کار خانم یگانگی هم این بود که هرجا می‌رفت نمونه‌ی کارهای صنایع‌دستی را جمع می‌کرد و وقتی تعداد محصولات صنایع‌دستی زیاد شد، دکتر عالیخانی دستور داد تا سالنی را برای نمایش این کارها آماده کنند. به‌گفته‌ی خانم یگانگی، تا آن زمان «فکر می‌کردند صنایع‌دستی یا فقط خاتم یا مس اصفهان است.»

در آن زمان محمد نراقی نیز به جمع چند نفره‌ی صنایع‌دستی پیوست که در رشته‌ی «دیزاینینگ» در انگلستان درس خوانده بود و، به‌گفته‌ی خانم یگانگی، «مقدار زیادی از این نقش‌ها و دیزاین‌ها و حتی رنگ‌آمیزی‌های صنایع‌دستی مدیون» اوست.

کارهای صنایع‌دستی از سراسر ایران به تهران منتقل می‌شد. خانم یگانگی در گفت‌وگو با بنیاد مطالعات ایران می‌گوید: «ما دو تقسیم‌بندی کردیم، یکی قسمت کارشناس فنی که این‌ها ببینند کجا رنگش بد است، چون اغلب جاها روی بیچارگی بدترین رنگ‌ها را می‌خریدند، یعنی دوره‌گردها می‌رفتند و جنس این‌ها را از غله و هرچه بود می‌گرفتند و به‌جای آن، قند و چای و بدترین جنس رنگ را می‌دادند. یک مقداری روی رنگ‌ها [کار می‌کردیم] برای‌اینکه ثابت بشود؛ برای اینکه تمام شکایت این بود ما هرچه بخریم رنگش می‌رود. یک مقداری روی طرح‌هایی که به حساب از آن حالت در بیاید و بشود استفاده‌های دیگر کرد.»

در آن زمان وضعیت صنایع‌دستی خوب نبود و این نگرانی وجود داشت که بخشی از صنایع‌دستی از بین برود و دولت قصد داشت تا از صنایع‌دستی حمایت کند، که بخش عمده‌ای از زندگی مردم مناطق روستایی و فقیر به آن وابسته بود.

خاتم‌کاران یک مشکل بزرگ داشتند و آن این بود که خاتم‌ها وقتی به جای مرطوب منتقل می‌شد باد می‌کرد و ترک می‌خورد. برای همین هم کارشناس از ژاپن آوردند. خانم یگانگی می‌گوید: «یک کارشناس ژاپنی آمد، به‌اندازه‌ای روی چسب‌های مختلف کار کرد تا چسبی پیدا کرد که دیگر خاتم‌کار اگر با آن کار می‌کرد خاتم‌ها باد نمی‌کرد.»

هدف فقط تولید صنایع‌دستی نبود، بلکه شرایط اقتصادی بهگونهای بود که فرزندان خانواده‌هایی که صنایع‌دستی تولید می‌کردند حاضر نبودند کار پدرانشان را ادامه دهند، چون صنایع‌دستی اقتصادی نبود و بخشی از این صنایع داشت از بین می‌رفت. برای همین هم، به‌گفته‌ی خانم یگانگی:

ما بایستی دو کار بکنیم. یک قسمت کارمان این بود که به این‌ها از نقطهنظر طرح و نقشه‌ی آنچه که بازارپسند بود بدهیم و درعینحالی که نقش سنتی از بین نرود و یکی هم بازار پیدا کنیم برای اجناس. ما شروع کردیم به تشکیل شرکت‌های تعاونی و تا موقعی که من در مرکز صنایع‌دستی بودم ما ۲۷ شرکت تعاونی در تمام ایران تشکیل دادیم که خودشان هیئتمدیره داشتند.

در مرکز صنایع‌دستی چند نفر مسئول طراحی‌ بودند تا بتوانند بخشی از کالاها و صنایع‌دستی را با نیازهای بازارِ روز تطبیق بدهند و کمبودها و ضعف‌های صنایع‌دستی در بخش‌های مختلف را نیز برطرف کنند.

این شرکت‌های تعاونی‌ها به‌صورت تخصصی تشکیل شده بودند، مثل کسانی که کارهای دستباف می‌کردند یا کارهای سفال یا چوب. هرکدام در یک شرکت تعاونی جمع می‌شدند، چون به این وسیله دولت می‌توانست به آن‌ها کمک کند. خانم یگانگی مثال می‌آورد که:

آن‌هایی که ابریشمبافی داشتند وزارت اقتصاد این کمک را می‌کرد که به شرکت تعاونی به نرخی که تمام شده بود، می‌داد. درصورتیکه در بازار شاید ۱۰۰ یا ۱۵۰ یا ۲۰۰ تومان گرانتر بود. ما این را می‌گرفتیم. ما واسطه بودیم، می‌دادیم به آن شرکت تعاونی، سفارش‌ها را هم می‌دادیم طبق بازاری که توی فروشگاه خودمان یا فروشگاه‌های دیگر می‌توانستند فروش کنند.

 

تأسیس فروشگاه صنایع‌دستی

در کنار تلاش برای توسعه‌ی تولید صنایع‌دستی و رفع مشکلات این بخش دکتر عالیخانی می‌گوید: «تصمیم گرفتیم که یک فروشگاه در خیابان تخت‌جمشید درست بکنیم و فراورده‌هایی را که به این تولید‌کننده‌های صنایع‌دستی در جاهای مختلف سفارش دادیم در آن مرکز به فروش برسانیم که تسهیلی در کارشان فراهم بشود.»

فروشگاه صنایع‌دستی وزارت اقتصاد، به‌گفته‌ی دکتر عالیخانی:

با استقبال عجیب مردم روبه‌رو شد، برای‌اینکه یک مرتبه کالاهایی را که در خانه‌ها دیده می‌شد از زمان قاجاریه داشتند و از آن پس فکر می‌کردند برای همیشه در ایران از میان رفته، دومرتبه در بازار دیدند. و در واقع هم این کالاها هیچ‌وقت از بین نرفته بود، ولی احیاناً شمار تولیدکنندگانش بهجای صدها یا هزاران نفر تبدیل شده بود به کمتر از ده نفر. بنابراین، این نوع فراورده‌های دستی مورد علاقهی مردم بود.

این فروشگاه صنایع‌دستی کم‌کم کل منطقه را به فروشگاه‌های صنایع‌دستی تبدیل کرد و هم‌اکنون یکی از مقاصد گردشگران داخلی و خارجی در دل پایتخت است.

با تلاش‌های خانم یگانگی و همکارانش تولیدات صنایع‌دستی در مناطق مختلف رشد پیدا کرد. به‌گفته‌ی خانم یگانگی: «کار جاجیم یکی از این کارهایی بود که داشت از بین می‌رفت، ما احیا کردیم. کار گلیم به‌واسطه‌ی اینکه رنگ‌های مصنوعی کار می‌کردند، همه‌ی آن‌ها را احیا کردیم…»

در یزد ۱۰هزار بافنده به‌صورت دستباف کار می‌کردند که به‌گفته‌ی خانم یگانگی: «به نان شب محتاج بودند، بایستی برای این‌ها یک کاری کرد که این‌ها بتوانند دستگاه‌هایشان را بهبود ببخشند.»

گزارش پیشرفت کارها هر دوسه ماه به فرح پهلوی داده می‌شد و در یکی از این جلسات خانم یگانگی پیشنهاد کرد که:

اقلاً برای یک سال دستور داده بشود که بچه‌های مدارس روپوش‌هایشان را از دستباف‌های ایرانی بگیرند و رنگ‌های به‌خصوص. آن موقع‌ها هم خدابیامرز خانم دکتر (فرخرو) پارسا وزیر آموزشوپرورش بود. این است که با بودن ایشان با دستور شهبانو و با کاری که ما کردیم در یک سال حقیقتاً بهاندازهای این‌ها رو آمدند که بعد از آن دیگر خودشان توانستند ماشینآلاتشان را عوض کنند.

دکتر عالیخانی می‌گوید: «یک اتومبیل در اختیارشان گذاشتیم که توانستند بیشتر نقاط ایران را بروند و مقدار زیادی فیش تهیه بکنند و بر آن اساس بتوانند تشخیص بدهند چه صنایع‌دستی در مملکت وجود دارد، چه مشکلاتی این‌ها دارند و چگونه می‌شود این‌ها را توسعه داد. قسمت اول کار، بنابراین، بیشتر بررسی و شناسایی کامل بود.»

همزمان مرکز صنایع‌دستی ایران در نمایشگاه‌هایی در پاریس، مونترال، فلورانس و چند شهر دیگر جهان شرکت کرد تا صنایع‌دستی ایران را معرفی کند، در داخل هم جذابیت صنایع‌دستی بیشتر شده و وضع تولیدکنندگان در حال بهترشدن بود. خانم یگانگی تعریف می‌کند که در سفری به یزد رفتم و صاحب شیرینی‌فروشی «خلیفه» دوسه جعبه شیرینی برای من فرستاده بود و رفتم آنجا و پرسیدم که به چه مناسبت برای من شیرینی فرستاده‌ای؟ گفت برای اینکه آنقدر وضع همه خوب شده که وضع من هم خوب شده است.

فرنگیس یگانگی در مقابل این پرسش که آیا بهترشدن اوضاع به‌خاطر فعالیت‌های مرکز صنایع‌دستی در وزارتخانه بود می‌گوید: «فعالیت‌های مرکز بود و رهبری شهبانو. برای‌اینکه می‌گویند آن چیزی که خسرو بپسندد هنر است. وقتی شهبانو در هرجا با لباس‌ها یا پارچه‌ی ایرانی یا سوزن‌دوزی‌های ایرانی می‌رفتند، خوب، خیلی‌ها جلب نظرشان می‌کرد.»

در کمتر از دو سال از شروع به کار خانم یگانگی و در سال ۱۳۴۵ مرکز صنایع‌دستی با پشتیبانی علینقی عالیخانی، وزیر اقتصاد، با بودجه‌ی مستقل تأسیس شد. به‌گفته‌ی دکتر عالیخانی: «وقتی‌که مطمئن شدیم که ما می‌توانیم کارمان را توسعه بدهیم من طرحی به سازمان برنامه بردم و اجازه‌ی قانونی هم گرفتم برای ایجاد مرکز صنایع‌دستی ایران.»

با آنکه فرنگیس یگانگی پیش از کار در صنایع‌دستی در شورای عالی جمعیت‌های زنان فعال بود و چند سال به‌عنوان دبیرکل فعالیت می‌کرد، اما می‌گفت کاری که او در شورای عالی جمیعت‌های زنان داشت از دست افراد دیگر هم برمی‌آمد، اما کاری که من در صنایع‌دستی کردم، ابتکارش دست خودم بود و وقتی دکتر عالیخانی مرا شناخت دستم را باز گذاشت تا بتوانم این بچه را خودم بزرگ کنم.

 

مدرسه و حجاب در مدارس زرتشتی

فرنگیس یگانگی در بیست‌ویکم اردیبهشت ۱۲۹۵ در تهران متولد شد. خودش می‌گوید:

من دختر بعد از هفت پسر بودم و روی این اصل پدرم چون خیلی علاقه به این داشت که همیشه به دخترها یک تمایز بیشتری بدهد، از همان اوان بچگی من به پدرم خیلی نزدیک بودم. زمانی‌که من به دنیا آمدم، پدرم که همه او را به نام ارباب کیخسرو (شاهرخ) می‌شناختند، نماینده‌ی مجلس شورای ملی بود و رئیس انجمن زرتشتیان تهران بود و در کارهای فرهنگی و دینی زرتشتیان علاوه بر کارهای سیاسیاش، فعالیت می‌کرد.

هشت سال بیشتر نداشت که مادرش، فیروزه فرهی، را از دست داد که با پدرش ۳۲ سال زندگی کرده بود. بیشتر برادرهایش در آن زمان برای تحصیلات به خارج رفته بودند و او به مدرسه‌ی ایرج رفت که مدرسه‌ی زرتشتی‌ها بود.

[در مدرسه‌ی زرتشتیان] سعی می‌شد که اولاً سر کلاس‌ها همه بیحجاب باشند و چون مدرسهای بود که برای ادیان دیگر هم باز بود، خوب، عدهای از مسلمانها با چادر می‌آمدند، ولی زرتشتیان همه بیچادر و بیحجاب بودند. تنها تجربهای که من از حجاب دارم موقعی بود که رفتم امتحان کلاس نهم را [بدهم، چون آن موقع این امتحان را وزارت فرهنگ برگزار می‌کرد] و در آنجا مجبور بودم که چادر بپوشم و این حقیقتاً برای من سخت بود، چون تیرماه امتحان می‌کردند و بایستی لباس آستینبلند بهاضافه‌ی چادر بهاضافه‌ی جوراب مشکی و کفش مشکی می‌رفتم سر کلاس.

این زمانی که خانم یگانگی به یاد می‌آورد پنج‌شش سالی قبل از ۱۷ دی ۱۳۱۴ در زمان رضاشاه بود که زنان و دختران ایرانی در استفاده از چادر و روبنده و روسری منع شدند و به کشف حجاب معروف شد.

بعد از پایان دوره‌ی کلاس نهم، چون مدرسه‌ی دخترانه‌ی زرتشتی‌ها «تا کلاس نهم بیشتر نداشت» به مدرسه‌ی آمریکایی رفت که میس دولیتل (جین دولیتل) رئیس آن بود. وقتی دوره‌ی دبیرستان را در سال ۱۳۱۲ در مدرسه‌ی آمریکایی تمام کرد، باز برای امتحان به وزارت معارف وقت رفت که «در آن زمان ما مجبور بودیم با چادر برویم».

در مدرسه‌ی زرتشتیان که پدرش، ارباب کیخسرو شاهرخ، راه‌اندازی کرده بود حجاب اجباری نبود و این مدرسه معلم مرد هم داشت.

[برای همین هم دختران مسلمان یا معلمان] بیرون [حجاب] می‌پوشیدند، می‌آمدند آنجا، ولی در مدرسه آزاد می‌گشتند مثل ماها. فکر می‌کنم مدرسه‌ی زرتشتیان اولین مدرسه‌ی ایرانی بود که حتی ورزش برای دختران گذاشت. البته مدرسه‌ی آمریکایی داشت، مدارس فرانسوی و انگلیسی داشتند، ولی مدرسه‌ی ایرانی نداشتند و معلم سال اول ما حتی مرد بود و بعد سال دوم معلم زنی پیدا کردند برای ما.

روش کار خانم یگانگی هم این بود که هرجا می‌رفت نمونه‌ی کارهای صنایع‌دستی را جمع می‌کرد و وقتی تعداد محصولات صنایع‌دستی زیاد شد، دکتر عالیخانی دستور داد تا سالنی را برای نمایش این کارها آماده کنند.

خانم یگانگی می‌گوید در میان زرتشتی‌ها «تساوی حقوق بین مرد و زن هست و حتی در اندرزهایی که از بزرگان آمده تأکید بر این می‌شود که باید زنان و دختران را بیشتر آموزش و تربیت داد، چون آن‌ها مادرانی هستند که بچه‌های آینده را می‌پرورانند.»

شاید بر همین مبنا بود که به‌گفته‌ی خانم یگانگی، اولین کلاس متوسطه‌ی زرتشتیان نیز برای دختران باز شد. دبیرستان فیروز بهرام در ابتدا مدرسه‌ی دختران بود و بعد پسران را به آنجا منتقل کردند و مدرسه‌ی انوشیروان دادگر ساخته شد و به دختران اختصاص پیدا کرد.

زرتشتیان در هر منطقه‌ای که زندگی می‌کردند مدرسه‌ی خودشان را داشتند و خانم یگانگی تعریف می‌کند که:

در یزد در تمام دهاتی که زرتشتی‌ها زندگی می‌کردند که ۳۲ ده بود حداقل تا دبستان مال زرتشتیان بود، برایاینکه به اسم نجسی و ناپاک بودند و کافربودن [زرتشتیان] یک اثر عجیبی می‌گذاشت روی بچه‌ها و برای این هرجایی یک گروه زرتشتی‌ها بودند که طبق آن برنامه یا هدفی که داشتند انجمن درست می‌کردند در آنجا یک دبستان حداقل در دهات و دبیرستان در شهر، آنجایی که زرتشتینشین بود مثل کرمان، یزد، تهران که البته در دبیرستانها و حتی در دبستانها در این شهرها مسلمانها [هم] شرکت می‌کردند، ولی بهندرت زرتشتی به مدارس غیرزرتشتی و مسلمان‌ها می‌رفت، البته بعدها در دوران سلطنت رضاشاه و سلطنت محمدرضاشاه… [زرتشتیان] به مدارس دیگر می‌رفتند با آن‌ها بدرفتاری نمی‌شد.

اما از دوران مدرسه خانم یگانگی تعریف می‌کند که در مسیر مدرسه در خیابان نادری افراد «به ما گاهی اوقات بد می‌گفتند. می‌گفتند بوی سوخته می‌آید، گبر پدرسوخته می‌آید. یعنی از بچگی حتی این‌طوری با ما رفتار می‌شد، چرا؟ چون ما حجاب نداشتیم، می‌فهمیدند که ما مسلمان نیستیم.»

 

محدودیت‌های زرتشتیان در میان مسلمانان

در سال ۱۳۱۲ در هفده‌سالگی با اردشیر یگانگی از فعالان اقتصادی ازدواج کرد و یک سال بعد به‌همراه شوهرش که در همدان اولین کارخانه‌ی چرم‌سازی را راه‌اندازی کرده بود به آن شهر رفت.

خانم یگانگی درباره‌ی برخورد جامعه‌ی مسلمان در دورانی که او به همدان رفت خاطره‌ای تعریف می‌کند و می‌گوید: «شوهر من آنجا صاحب موقعیتی بود. آنجا خانم‌ها که می‌آمدند به دیدن من خانم‌های مسلمان و تجار این‌ها. موقعی‌که من رفتم منزل یکی‌شان جلوی خود من به کلفت گفت استکان خانم را آب بکش.»

نُه سالی در همدان بود و به‌گفته‌ی خودش به‌خاطر همین مسائل «جز یکی‌دو تا فامیل روشنفکر مثل قره‌گوزلو و این‌ها با هیچ‌کس دیگر نمی‌شد روی این تعصبات آمدورفت کرد».

زرتشتیان در ایران همواره از سوی حکومت‌ها تحت‌ فشار بودند. در دوره‌ای اجازه نداشتند در شهرها ساکن باشند و معمولاً در حاشیه‌ی شهرها زندگی می‌کردند و در شهرهایی مثل یزد و کرمان مناطقی به نام «گبرمحله» وجود داشت. آن‌ها سال‌ها برای زندگی در ایران جزیه می‌دادند.

کیخسرو شاهرخ پدر فرنگیس با کمک پارسیان هند اولین مدارس را در کرمان راه‌اندازی کرد و در آن زمان عبدالحسین‌میرزا فرمانفرما والی کرمان بود. او از کیخسرو شاهرخ خواسته بود به فرزندانش انگلیسی درس بدهد. به‌گفته‌ی خانم یگانگی پدرش چند جلسه می‌رود و «به فرمانفرما می‌گوید من نمی‌توانم دیگر بیایم. می‌پرسد چرا؟ می‌گوید چون‌که من مطابق اصولی که در اینجا هست نمی‌توانم سوار اسب بشوم و راه دور است».

فرمانفرما می‌گوید تو با اسب بیا من مشکل را حل می‌کنم، اما وقتی کیخسرو شاهرخ سوار بر اسب از محله‌ای رد می‌شود، عده‌ای از مسلمانان معترض می‌شوند و سرانجام با دستور فرمانفرما و تنبیه یکی از سردسته‌های معترضان این مانع برداشته می‌شود. خانم یگانگی می‌گوید:

می‌گفتند که هیچ زرتشتی نباید سوار خر یا اسب بشود که بر یک مسلمان مسلط باشد یعنی بالاتر باشد. تا این حد تعصب بود… زرتشتی‌ها مجبور بودند لباس‌هایشان را مخصوص بپوشند. زن‌های زرتشتی که مقنعه می‌پوشیدند و لباس مخصوص داشتند. مردها هم فقط بایستی لباس سفید یا رنگ نخودی بپوشند. روی این اصل است که به زبان زرتشتی به زرتشتی‌ها می‌گویند جامهسپید و به مسلمانها می‌گویند جامهسیاه.

به‌گفته‌ی خانم یگانگی، زرتشتی‌های یزد تا همین اواخر حمامشان جدا بود، سلمانی جدا داشتند و «خیلی از اوقات مثلاً میوه را زرتشتی‌ها نمی‌توانستند دست بزنند، چون تر بود».

خانم یگانگی می‌گوید: «پس از تولد سه فرزندم به دانشگاه تهران رفتم و به اخذ درجه‌ی لیسانس نائل شدم و پس از درگذشت شوهرم برای ادامه‌ی فوق‌لیسانس در رشته‌ی علوم اجتماعی به آمریکا رفتم.»

در سال ۱۳۳۲ اردشیر یگانگی به‌دلیل ابتلا به دیابت درگذشت و فرنگیس تصمیم گرفت که وقت خود را وقف کمک به زنان و توانمندسازی آن‌ها بکند.

 

فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی

هدف فقط تولید صنایع‌دستی نبود، بلکه شرایط اقتصادی به‌گونه‌ای بود که فرزندان خانواده‌هایی که صنایع‌دستی تولید می‌کردند حاضر نبودند کار پدرانشان را ادامه دهند، چون صنایع‌دستی اقتصادی نبود و بخشی از این صنایع داشت از بین می‌رفت.

سرمشق فرنگیس یگانگی در فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی آن‌طور که خودش تعریف می‌کند پدرش، ارباب کیخسرو، بود. ارباب کیخسرو، ضمن ساخت مدارس زرتشتی در کرمان و تهران، رئیس انجمن زرتشتیان تهران بود و سی سال نماینده‌ی زرتشتیان در مجلس شورای ملی بود. او علاوه ‌بر این، عضو انجمن آثار ملی بود و هشت سال تمام بین تهران و توس در رفت‌وآمد بود تا آرامگاه فردوسی را بسازد. فرنگیس هم کارهای اجتماعی را در زمانی که همدان بود شروع کرد.

[در آن زمان] قحطی عجیبی [بود] و یک خانمی بود آمریکایی به اسم میس اندرسون (میسیونر آمریکایی که در مدرسه و بیمارستان آمریکایی در همدان کار می‌کرد)، چون با من معاشرت داشت… من را برد به پرورشگاه شهرداری و این پرورشگاه …در حدود صد و اندی بودند. این‌ها جز یک پیراهن دراز چیزی تنشان نبود. معلوم بود که چقدر کمبود غذایی دارند و بیمارند.

همین باعث شد تا فرنگیس گروهی از زنان مدیران شهر همدان را جمع کند و «اولین جلسه را تشکیل دادیم در منزل ما و گروهی از خانم‌ها با ما همکاری کردند که تا موقعی که من همدان بودم مسئول آن قسمت پرورشگاه ایتام آنجا بودم.»

وقتی از همدان به تهران برگشت، به انجمن حمایت مادران و کودکان پیوست و مدتی در آنجا به کودکان بی‌سرپرست کمک می‌کرد. انجمن زنان زرتشتی را بنیان گذاشت و کم‌کم وارد فعالیت‌های اجتماعی زنان شد و به عضویت شورای زنان ایران درآمد که در آن صفیه فیروز و صدیقه دولت‌آبادی فعالیت داشتند. اعضای جمعیت «آن موقع جمعیت فعالی بودند از نقطه‌نظر شناساندن حقوق زن».

در آن زمان، علاوه بر شورای زنان، جمعیت راه نو و انجمن معاونت زنان شهر تهران هم بود که اعضایش در شورای زنان نیز فعال بودند و جمعیت راه نو که بسیاری از اعضای سازمان‌های دیگر در آن عضو بودند، اگرچه کار خیریه می‌کردند، اما به‌گفته‌ی مهرانگیز دولتشاهی یکی از بنیانگذاران این نهاد هدفش «حقوق زنان» بود.

در سال ۱۳۳۸ شورای عالی جمعیت‌های زنان زیر نظر اشرف پهلوی تشکیل شد. چند سال بعد وقتی زنان حق رأی گرفتند و فعالیت آن‌ها بیشتر شد در سال ۱۳۴۵ تشکل دیگری باز هم زیر نظر اشرف پهلوی به نام سازمان زنان تشکیل شد و بر همین مبنا جمعیت‌ها و شعبه‌های شهرستان‌ها منحل شد و در سازمان زنان ادغام شد.

فرنگیس یگانگی در شورای عالی جمعیت‌های زنان به‌عنوان اولین دبیرکل فعالیت داشت. در این شورا چهارده جمعیت شرکت داشتند، «دوتا از سازمان یهودی‌ها بودند، دو تا ارامنه و ما زرتشتی‌ها و بقیه‌ی آن مال مسلمان‌ها بود».

فعالیت‌های خیریه در اکثر نهادهای زنان پررنگ بود. خانم یگانگی می‌گوید: «تمام این جمعیت‌هایی که برای حقوق زنان کار می‌کردند، یک قسمتش این بود که در قسمت‌های خیریه کاری بکنند و خودی نشان بدهند که قبول بشوند.»

اعضای این جمعیت‌ها هر کدام «بنا بر اساسنامه و مرامنامه‌ خودشان کارهایشان را می‌کردند، از طریق خیریه یا فرهنگی، ولی در آنجا بیشتر قدرت‌ها جمع می‌شد برای گرفتن حقوق سیاسی و روی این اصل این جمعیت تشکیل شد».

رئیس این مجموعه اشرف پهلوی بود و بعد از برگزاری انتخابات برای این نهاد دو دبیر تعیین شد که فرنگیس یگانگی به‌عنوان دبیر اول انتخاب شد. در این زمان به‌گفته‌ی خانم یگانگی: «تمرکز کارهای سیاسی داده شد به شورای عالی جمعیت‌های زنان ایران، یعنی اگر هرکدام از جمعیت‌ها مثلاً قسمت فرهنگی یا خیریه یا هرچیزی را داشتند نگاه داشتند، ولی دیگر سیاست کار مربوط به حقوق زنان از شورای عالی جمعیت‌های زنان ایران بود.»

در این دوره، به‌گفته‌ی خانم یگانگی، چهره‌های برجسته‌ی آن دوره مانند ‌هاجر تربیت، صدیقه دولت‌آبادی، بدرالملوک بامداد، مهرانگیز دولتشاهی، نیره ابتهاج سمیعی، فرخ‌رو پارسا، مهری آهی و… شرکت داشتند.

در آن زمان بین زنان رقابت وجود داشت، اما خانم یگانگی که زرتشتی بود می‌گوید مهم‌ترین کار این نهاد «حقوق زن» بود و اینکه «افراد چه پست‌هایی را می‌توانند بگیرند. خوب این شامل حال من نمی‌شد چون مطابق قانون مملکت ما یک وکیل می‌توانستیم بدهیم، وزیر هم که حق نداشتیم بشویم.»

مخالفت با ورود زنان به عرصه‌ی اجتماعی و سیاسی زیاد بود و خانم یگانگی تعریف می‌کند که به‌همراه مهرانگیز دولتشاهی در جلسه‌ای درباره‌ی حقوق زنان شرکت کرده بود و در آنجا یکی از نمایندگان مجلس گفت: «اگر کار این مملکت باید به دست خانم‌ها بیفتد آن‌ها تا بخواهند… سرخاب و سفیدابشان را به‌اصطلاح بزنند و بیایند که کار مملکت خوابیده.»

هدف زنان حضور در عرصه‌ی سیاسی بود و آن‌ها با حضور در خیریه‌ها درایت خود را نشان داده بودند، برای همین هم این بار تمرکز خود را بر حقوق خانواده گذاشتند تا به‌گفته‌ی خانم یگانگی «اگر حقوق سیاسی را زن‌ها بگیرند که نفوذ بیشتری توی مجلس پیدا بکنند و روی قانون‌گذاری بقیه دیگر را هم بهتر می‌توانند نتیجه‌گیری بکنند که دیدیم همین‌طور هم شد، اول خانم‌ها حقوق سیاسی گرفتند و بعد از آنجا شروع شد.»

بعد از خرداد ۱۳۴۲ به‌دلیل فعالیت زنان گروهی از زنان تهدید به مرگ شدند و به‌گفته‌ی خانم یگانگی گفته شد که «کشتن آن‌ها واجب است، یکی مهرانگیز دولتشاهی، یکی نیره سعیدی که آن دو تا از مسلمان‌ها بودند و یکی هم فرنگیس که اصلاً زرتشتی است و آمده مسلمان‌ها را گمراه می‌کند.»

در آن زمان دفتر جمعیت در دفتر اشرف پهلوی در سازمان شاهنشاهی بود. سرانجام حق رأی‌دادن و انتخاب زنان به‌عنوان نماینده به نتیجه رسید و در انتخابات ۲۱ شهریور سال ۱۳۴۲ نخستین‌بار زنان به‌عنوان رأی‌دهنده و کاندیدا در انتخابات شرکت کردند.

سه سال خانم یگانگی دبیر شورای زنان بود و خودش می‌گوید: «هیچ‌وقت در عمرم سیاسی نبودم. وقتی دیدم دیگر کار به اینجا رسیده است که بیشتر روی کارهای سیاسی، نه حقوقی و فرهنگی کار می‌کنند، این است که دیگر ادامه‌ی کار را قبول نکردم.»

البته فعالیت‌های شورای عالی جمعیت‌ها بیشتر در تهران بر فعالیت‌های سیاسی تمرکز داشت و دفاتر جمعیت‌ها در شهرستان‌ها در کارهایی نظیر مبارزه با بی‌سوادی و امور خیریه فعال بودند. به‌گفته‌ی خانم یگانگی، دفاتر شهرستانی«مجبور بودند مطیع سیاست مرکز باشند».

بعد از آن، شورای عالی تبدیل به سازمان زنان شد، اما خانم یگانگی دیگر فعالیتی در آن نداشت و به وزارت اقتصاد رفته بود که علینقی عالیخانی وزیر آن بود و با یک تیم تکنوکرات تلاش داشتند تا به توسعه‌ی کشور کمک کنند. دوره‌ای که در دهه‌ی ۱۳۴۰ به دوره‌ی طلایی اقتصاد ایران معروف شد. مرکز صنایع‌دستی که فرنگیس یگانگی راهاندازی کرد مقدمه‌ی توسعه‌ی صنایع‌دستی در ایران شد و صنایع‌دستی بعد از یک دوره‌ی رکود دوباره جان گرفت.

مهرانگیز دولتشاهی، اولین سفیر زن ایران، در گفت‌و‌گو با تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد درباره‌ی فعالیت‌های فرنگیس یگانگی در صنایع‌دستی می‌گوید: «در تمام مملکت این هنرها را جمع می‌کرد… آدم‌هایی را می‌بردند که این هنرهای محلی را تشویق بکنند و نمونه‌های خوب بدهند، اشخاص را وادار بکنند که با مواد خوب کار بکنند که جنسشان بهتر فروش برود. چند تا فروشگاه‌های خیلی خوب در تهران داشتند که دائماً این صنایع ایرانی را به فروش می‌رساند.»

همزمان با فعالیت‌های اجتماعی خانم یگانگی در سال ۱۳۳۷ با کمک مالی خانواده در محوطه‌ی انجمن زرتشتیان تهران کتابخانه‌ی یگانگی را راه‌اندازی کرد که بیش از ۱۴هزار کتاب تخصصی فرهنگ و تمدن ایران باستان و فرهنگ زرتشتی در خود دارد. ایران باستان از جمله علایق خانم یگانگی بود و از اولین انجمن‌هایی که او در ایران برپا کرد انجمن فرهنگ ایران باستان بود که جلسات منظمی با حضور استادان و پژوهشگران برگزار می‌کرد. او بعد از انقلاب وقتی به آمریکا رفت همچنان به علایق دوره‌ی جوانی خود وفادار بود و کتابخانه‌ی یگانگی-کیخسرو شاهرخ را در مرکز زرتشتیان کالیفرنیا بنیاد نهاد. فرنگیس یگانگی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۸۸ در ۹۳سالگی در لس‌آنجلس درگذشت.


منابع:

مهناز افخمی (۱۹۸۳) گفت‌وگو با فرنگیس (یگانگی) کیخسرو شاهرخ، بنیاد مطالعات ایران برنامه‌ی تاریخ شفاهی. لس‌آنجلس.

حبیب لاجوردی (۱۹۸۴) گفت‌وگو با علینقی عالیخانی، تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه ‌هاروارد.