جمهوری اسلامی در رؤیای اجرای یک طرح بازسازی مشابه “طرح مارشال” در سوریه پس از جنگ داخلی بود. بر اساس گزارش تحقیقی رویترز، ایران از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۴ بیش از ۳۰میلیارد دلار برای گسترش نفوذ خود در سوریه سرمایهگذاری کرد.بر اساس یک گزارش تحقیقی خبرگزاری رویترز، تهران برنامهای بزرگ برای سوریه در سر داشت؛ الگویی که از کشوری گرفته شده بود که ایران آن را دشمن قسمخورده خود میداند. همانطور که ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم با سرمایهگذاری میلیاردی در بازسازی اروپا، سلطه جهانی خود را تثبیت کرد، ایران نیز میخواست با بازسازی سوریه ویرانشده از جنگ، سلطه منطقهای خود را بنا کند.
به گزارش رویترز، این برنامه جاهطلبانه در یک مطالعه رسمی ۳۳ صفحهای ایرانی تشریح شده که در آن بارها به “طرح مارشال” آمریکا اشاره شده است. در یک ضمیمه این مطالعه آمده است: «آمریکا توانست اروپا را با ایجاد وابستگی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی-فرهنگی، به خود وابسته کند.»
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
این سند که تاریخ آن مه ۲۰۲۲ است و توسط واحد سیاستگذاری اقتصادی ایران مستقر در سوریه تهیه شده، توسط خبرنگاران رویترز در سفارت غارتشده ایران در دمشق در دسامبر گذشته کشف شد. این سند همراه با صدها سند دیگر مانند قراردادها، نامهها و طرحهای زیرساختی بود که جزئیات برنامه جمهوری اسلامی برای جبران میلیاردها دلاری که برای حفظ حکومت بشار اسد در طول جنگ داخلی سوریه هزینه کرده بود، را نشان میداد.
“فرصت ۴۰۰ میلیارد دلاری”
اما این رؤیاهای امپراتوری زمانی فرو ریخت که شورشیان مخالف ایران در دسامبر گذشته بشار اسد را سرنگون کردند و دیکتاتور برکنار شده به روسیه گریخت. نیروهای شبهنظامی، دیپلماتها و شرکتهای جمهوری اسلامی نیز شتابزده خاک سوریه را ترک کردند. سفارت ایران در دمشق توسط مردم سوریه که سقوط اسد را جشن میگرفتند، غارت شد.
اسناد پراکنده در سفارت نشاندهنده چالشهای سرمایهگذاران ایرانی در سوریه بود. رویترز با بیش از ۱۲ تاجر ایرانی و سوری مصاحبه کرد، شرکتهای ایرانی فعال در منطقه تحریم را بررسی نمود، و از سرمایهگذاریهای متروکه ایران، از جمله اماکن مذهبی، کارخانهها و تاسیسات نظامی بازدید کرد. این سرمایهگذاریها با حملات شبهنظامی، فساد محلی، تحریمهای غرب و بمبارانها به بنبست رسیده بودند.
یکی از پروژهها، ساخت نیروگاهی ۴۱۱ میلیون یورویی در لاذقیه توسط یک شرکت مهندسی ایرانی بود که اکنون راکد مانده است. یک پروژه استخراج نفت در بیابان شرقی سوریه رها شده، و پلی ریلی بر رود فرات که توسط یک بنیاد خیریه وابسته به رهبر جمهوری اسلامی ساخته شده بود، بر اثر حمله هوایی نیروهای ائتلاف آمریکا ویران شد و هرگز بازسازی نشد و ساخت آن ادامه نیافت.
حدود ۴۰ پروژه ثبتشده در اسناد سفارت فقط بخش کوچکی از کل سرمایهگذاری ایران در سوریه است. با این حال، رویترز کشف کرد که بدهی دولت سوریه به شرکتهای ایرانی در اواخر جنگ به حداقل ۱۷۸ میلیون دلار رسیده است. نمایندگان سابق مجلس جمهوری اسلامی برآورد کردهاند که کل بدهی سوریه به ایران بیش از ۳۰ میلیارد دلار است.
حسن شاخصی، یکی از بازرگانان ایرانی، ۱۶ میلیون یورو را که در قالب قطعات خودرو به بندر لاذقیه فرستاده بود، از دست داد. او گفت: «من در سوریه دفتر و خانه راه انداخته بودم. همه از بین رفت.»
شاخصی که به گزارش ایرنا، مدیرعامل انجمن دوستی ایران و سوریه است، افزود هرگز پولی برای محمولهاش دریافت نکرده و کالاها ناپدید شدهاند. او گفت: «امیدوارم تاریخ طولانی ایران با سوریه بهطور کامل پاک نشود. الان باید به دنبال تجارت در جای دیگری باشم.»
در نهایت، امید جمهوری اسلامی برای تقلید از طرح مارشال و ساختن امپراتوری اقتصادی در سوریه، به سرنوشتی شبیه شکستهای آمریکا در عراق و افغانستان دچار شد.
حضور جمهوری اسلامی در جنگ داخلی سوریه نفوذ آن را گسترش داد، اما اسناد رویترز نشان میدهد که این نفوذ چه هزینه مالی هنگفتی در بر داشته است و چگونه وابستگی متقابل میان حکومتهای منزوی ایران و سوریه، هر دو را تضعیف کرد.
بحرانی برای تهران
با سقوط اسد و فروپاشی برنامههای اقتصادی ایران در سوریه، جمهوری اسلامی در وضعیتی بحرانی قرار گرفته است. اسرائیل تقریباً تمام شبکههای نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه از جمله حزبالله لبنان و حماس در غزه را نابود کرده، و ایران تحت فشار ایالات متحده برای بازگشت به میز مذاکره درباره برنامه هستهایاش قرار دارد. رقبای منطقهای مانند ترکیه و اسرائیل نیز در حال پر کردن خلأ حضور ایران در سوریه هستند. حکومت جدید سوریه که توسط گروه سابق شورشی “هیات تحریر الشام” (HTS) اداره میشود، با دهها پروژه زیربنایی متوقفشده روبروست.
خبرنگاران رویترز نزدیک به دوهزار سند از دفاتر دیپلماتیک، اقتصادی و فرهنگی ایران در سوریه پس از سقوط اسد عکسبرداری کردند. از هوش مصنوعی، از جمله ابزار حقوقی CoCounsel استفاده شده تا محتوای این اسناد تحلیل شود.
بیشتر بخوانید: درگیریهای سوریه؛ فرصتی که جمهوری اسلامی در انتظارش بود؟
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، در دسامبر ۲۰۲۴ گفته بود که انتظار دارد رهبری جدید سوریه تعهدات مالی خود را ادا کند، اما اولویت دولت جدید این نیست. احمد الشرع، رئیسجمهور جدید سوریه، در مصاحبهای گفت: «ملت سوریه زخمی از ایران دارد و برای درمان آن زمان زیادی نیاز است.»
جنبش تحریر الشام اکنون خود را از القاعده جدا میداند و میگوید هدفش ساختن سوریهای فراگیر و دموکراتیک است، گرچه اقلیتهای غیرسنی نگران اهداف اسلامگرایانه این گروه هستند.
برای بسیاری از سوریها، خروج اسد و شبهنظامیان وابسته به ایران دلیلی برای جشن و پایکوبی بود، اما برخی که با ایرانیها کار میکردند، اکنون منبع درآمد خود را از دست دادهاند.
یکی از مهندسان سوری که در پروژه نیروگاه لاذقیه کار میکرد، گفت: «واقعیت این بود که ایران اینجا بود و من از آن درآمدی داشتم.» او نخواست نامش فاش شود چون پس از قتلهای انتقامجویانه اخیر علیه افراد مرتبط با رژیم قبلی، نگران امنیتش است.
نماینده ایران در سوریه
گزارش تفصیلی رویترز میگوید، فردی که مسئول اجرای برنامههای اقتصادی ایران در سوریه بود، عباس اکبری نام داشت. او یک مدیر پروژههای ساختمانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. او در مارس ۲۰۲۲ با سر و صدای زیاد به ریاست “ستاد توسعه روابط اقتصادی ایران و سوریه” منصوب شد؛ نهادی که هدفش گسترش تجارت و جبران سرمایهگذاریهای ایران در سوریه بود. تیم تحت رهبری او، همان گروهی بود که مطالعهای با الگوبرداری از طرح مارشال تهیه کرد.
اکبری برای اجرای پروژههای غیرنظامی از کمک همرزمانش در سپاه استفاده کرد. رویترز نامههایی را در سفارت ایران پیدا کرده که به امضای اکبری رسیده و جزئیات پروژههایی را که او حمایت کرده، از جمله میزان پولهای خرجشده را نشان میدهد. در نزدیکی این اسناد پراکنده، یک گاوصندوق و نیز بستهای حاوی مواد منفجره C4 پیدا شد که توسط نیروهای نظامی مخالف که از ساختمان محافظت میکردند، کشف شده بود. اکبری به درخواست رویترز برای اظهارنظر پاسخ نداد.
بیشتر بخوانید: نماینده وزارت خارجه ایران: با دولت انتقالی سوریه غیرمستقیم در ارتباطیم
ورود ایران به سوریه خیلی پیش از حضور اکبری آغاز شده بود. “گروه مپنا”، یک هلدینگ بزرگ زیرساختی ایرانی، در سال ۲۰۰۸ نخستین قرارداد بزرگ خود را برای توسعه نیروگاهی نزدیک دمشق امضا کرد. سپس قراردادی دیگر برای ساخت نیروگاه جدید در نزدیکی حمص دریافت کرد.
سرمایهگذاریهای ایران از سالها قبل از قیام ۲۰۱۱ در سوریه در حال گسترش بود، چرا که تحریمهای آمریکا هر دو کشور را از اقتصاد جهانی جدا کرده بود. رابطه ایران و سوریه به انقلاب ۱۳۵۷ بازمیگردد. حافظ اسد، پدر بشار اسد، نخستین رهبر عرب بود که جمهوری اسلامی را به رسمیت شناخت و از آن در جنگ علیه عراق حمایت کرد.
در دهههای بعد، ایران و سوریه در کنار هم با اسرائیل در جنگ داخلی لبنان جنگیدند و پس از سال ۲۰۰۳، برای مقاومت در برابر اشغال آمریکا در عراق نیرو و سلاح فرستادند. این رابطه برای دههها به سود ایران تمام شد: شبهنظامیان شیعه مورد حمایت سپاه در عراق و لبنان در ساختارهای قدرت نفوذ کردند و سوریه به مسیر ترانزیتی مهمی در به اصطلاح “محور مقاومت” تبدیل شد؛ شبکهای از گروههای مسلح و دولتهایی که جمهوری اسلامی برای مقابله با غرب و اسرائیل تشکیل داده است.
تقدس مذهبی و گسترش اقتصادی
سوریه برای جمهوری اسلامی نه تنها به لحاظ استراتژیک، بلکه به لحاظ مذهبی نیز مهم بوده است؛ هر سال صدها هزار زائر ایرانی برای زیارت حرم زینب به جنوب دمشق میرفتند. روابط اقتصادی نیز از اواسط دهه ۲۰۰۰ رشد چشمگیری یافت، زمانی که گروه مپنا اولین قراردادهایش را در سوریه گرفت.
اما در سال ۲۰۱۱، قیام مردمی علیه بشار اسد آغاز شد. این شورش تهدیدی برای منافع نظامی، سیاسی، مذهبی و اقتصادی ایران بهشمار میرفت. رژیم اسد که عمدتاً توسط نخبگان علوی اداره میشد، با اعتراضات گسترده مواجه شد و واکنش سرکوبگرانه رژیم باعث مسلح شدن شورش و گسترش گروههای اسلامگرای سنی شد. جنگ داخلی شکافهای قومی-مذهبی را شعلهور ساخت و کشور را به هرجومرج کشاند.
در این میان، ایران و روسیه به کمک اسد شتافتند. جمهوری اسلامی علاوه بر ارسال نیرو و سلاح، مهندسان و بازرگانانی را نیز روانه سوریه کرد.
گروه مپنا “برادرانش را تنها نگذاشت”
در دسامبر ۲۰۱۱، عملیات در سوریه وارد مرحلهای خطرناک شد. هفت کارگر ایرانی شاغل در نیروگاه جندر توسط شورشیان ربوده شده و طبق گزارشها، دو نفر از آنها کشته شدند. با این حال، مپنا سرمایهگذاریهای خود را افزایش داد. این شرکت قراردادهایی برای تعمیر شبکه برق سوریه گرفت که در سال ۲۰۱۵ کمتر از نصف ظرفیت قبل از جنگ، برق تولید میکرد. جاهطلبانهترین پروژه، ساخت نیروگاه لاذقیه بود.
این پروژه از ابتدا با مشکلاتی مانند فساد، پرداختهای تأخیری و نیروی کار بیکیفیت مواجه بود. طبق اسناد به دست آمده، دولت سوریه استفاده از پیمانکاران وابسته به خانواده اسد را الزامی کرده بود. یک مهندس سوری که در پروژه لاذقیه کار میکرد، گفت برخی از کارگران ایرانی نیز صرفاً با داشتن روابط خاص وارد پروژه شده بودند.
مپنا در نوامبر ۲۰۲۴، یعنی تنها یک ماه پیش از سقوط اسد، اعلام کرد که پروژه لاذقیه تا آن زمان حدوداً ۵۰درصد پیشرفت داشته است.
بیشتر بخوانید: احمد شرع: ایران در سیاست منطقهای خود تجدیدنظر کند
به گزارش رویترز، نامههای موجود در سفارت ایران نشان میدهد که دولت سوریه شرایط قراردادها را بهطور یکجانبه تغییر داده و مپنا مجبور شده بود کل هزینه ساخت نیروگاه لاذقیه را خودش تأمین کند. در یک نامه در سال ۲۰۱۸ از رئیس مپنا، عباس علیآبادی که اکنون وزیر نیرو است، با لحنی گلایهآمیز نوشته شده بود: «گروه مپنا در هفت سال جنگ داخلی، زمانی که تمام شرکتهای خارجی سوریه را ترک کرده بودند، برادران خود در وزارت برق سوریه را تنها نگذاشته است.»
مپنا هرگز بهطور عمومی اعلام نکرد که دقیقاً چقدر در سوریه هزینه کرده یا چقدر از این سرمایهگذاری جبران شده است. شرکت و مقامات مربوطه به درخواستهای رویترز برای اظهار نظر پاسخی ندادند.
تحریمها و بدهیها
بر اساس گزارش تحقیقی رویترز، مشکلات امنیتی و مالی گروه مپنا در سوریه، در سایر شرکتهای ایرانی نیز تکرار شد. شرکت “Copper World”، یک شرکت خصوصی ایرانی فعال در زمینه سیمکشی برق، درست پیش از شروع جنگ قراردادی برای تأمین کابل با یک شرکت سوری امضا کرده بود. اما با آغاز درگیریها در سال ۲۰۱۲، محمولهای به ارزش میلیونها دلار توسط شورشیان دزدیده شد.
با این وجود، شرکت تصمیم گرفت در سوریه بماند، چراکه تحریمها بازارهای دیگر را مسدود کرده بودند. منبعی آگاه به رویترز گفت این شرکت از طریق دادگاههای سوریه تلاش کرد تا بخشی از خسارت را بازپس بگیرد و مقداری از آن را نیز پس گرفت اما بخش عمدهاش که باید توسط شرکت بیمه ملی سوریه پرداخت میشد، هرگز پرداخت نشد.
بیشتر بخوانید: هشدار اتحادیه عرب به جمهوری اسلامی: در سوریه فتنه برپا نکنید
این منبع همچنین فاش کرد که شرکت سوری برای اعطای قرارداد جدید، از شرکت “کوپر ورلد” مبلغ ۵۰ هزار دلار رشوه درخواست کرده بود. این شرکت در نهایت متوجه شد که همان قرارداد را همزمان با یک شرکت مصری منعقد کردهاند. دو شرکت با مقایسه اسناد، از فساد مطلع شدند.
در موردی دیگر، یک شرکت انتقال پول سوری هنگام ارسال پرداخت برای شرکت “کوپر ورلد”، از نرخ ارز قدیمی استفاده کرد که باعث زیان شد. این موضوع با سقوط ارزش لیره سوریه بدتر هم شد. این منبع گفت: «نوسانات ارزی و مشکلات بانکی، آن کسبوکار را نابود کرد.»
یکی از نامههای موجود در سفارت ایران، کمکخواهی “کوپر ورلد” از عباس اکبری را نشان میدهد. آنها از اکبری خواسته بودند تا از بانک مرکزی سوریه و شرکت انتقال پول بخواهد دو میلیون و ۴۰۰ هزار دلار بدهی شرکت را پرداخت کنند.
جدولی جداگانه که توسط مقامات ایرانی یادداشتگذاری شده بود، دهها پروژه دیگر با مشکلات مشابه مانند تأخیر پرداخت، هزینههای اضافی و اجرای ناقص را نشان میداد.
دو برابر کردن سرمایهگذاری بهرغم بحرانها
با وجود همه مشکلات، جمهوری اسلامی سرمایهگذاری خود در سوریه را متوقف نکرد. ایران در سال ۲۰۱۱، تنها چند روز قبل از ربوده شدن کارکنان مپنا، با سوریه توافقنامه تجارت آزاد امضا کرد که تمرکز آن بر صنعت، معدن و کشاورزی بود.
در سال ۲۰۱۳، تهران یک خط اعتباری ۳.۶ میلیارد دلاری به دمشق اختصاص داد و در سال ۲۰۱۵ نیز یک خط اعتباری دیگر به ارزش یک میلیارد دلار. این وامها بخشی از تلاش ایران برای کمک به دولت سوریه در پرداخت هزینه واردات، از جمله نفت بود. سازمان ملل تخمین زده که ایران در سال ۲۰۱۵ سالانه حدود ۶میلیارد دلار در سوریه هزینه میکرد.
دولت ایران این ارقام را اغراقآمیز خوانده ولی هرگز عدد رسمی ارائه نکرده است.
بیشتر بخوانید: سوریه در پی غرامت ۳۰۰ میلیارد دلاری از ایران است
بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰، ایران و سوریه مجموعهای از توافقنامهها امضا کردند تا بدهیهای دمشق را جبران کنند، ازجمله واگذاری زمینهای کشاورزی به ایران، مجوز اپراتور تلفن همراه، پروژههای مسکن، امتیازات استخراج فسفات و قراردادهای اکتشاف نفت.
اما گزارش رویترز نشان میدهد که بسیاری از این پروژهها نیز با همان مشکلات مربوط به تحریمها، نیروی انسانی و امنیت مواجه شدهاند و در نهایت بازدهی کمی داشتهاند. هیچیک از شرکتهای دخیل در این پروژهها به درخواستهای رویترز پاسخ ندادهاند.
از دست دادن فرصتها به نفع رقیبان
در همین حین، ایران در حال از دست دادن فرصتها به نفع دیگر کشورها بود. بر اساس گزارشی از “ستاد توسعه اقتصادی” که اکبری آن را اداره میکرد، روسیه، این متحد دیگر سوریه، بر بخشهای سودآورتر مانند نفت و گاز تمرکز کرده بود.
هفت ماه پس از آنکه سوریه توافق کرده بود ایران اداره بندر لاذقیه را به دست گیرد، دمشق قرارداد را با یک شرکت فرانسوی تمدید کرد.
مافیای اقتصادی سوریه
اکبری و مقامهای تهران به خوبی از این موضوع آگاه بودند که بازده سرمایهگذاریشان در سوریه بسیار کمتر از انتظار بوده است. در مطالعهای که به الگوبرداری از طرح مارشال پرداخته بود، به مشکلات متعددی از جمله سیستم بانکی ناکارآمد، مشکلات حملونقل، نبود امنیت و بروکراسی پیچیده اشاره شده بود.
در این مطالعه به آژانس توسعه بینالمللی آمریکا (USAID) نیز اشاره شده بود که ایران آن را الگویی مؤثر برای ایجاد قدرت نرم اقتصادی میدانست. مطالعه پیشنهاد کرده بود که جمهوری اسلامی از چنین مدلهایی برای تقویت امنیت منطقهای، خنثیسازی تحریمها و گسترش نفوذ خود استفاده کند.
بیشتر بخوانید: وزیر خارجه سوریه: جمهوری اسلامی به دنبال هرجومرج نباشد
در بخشی از پاورپوینت ضمیمه، برای دور زدن بوروکراسی آمده بود: «باید با بازیگران کلیدی اقتصادی و مافیاهای تجاری سوریه آشنا شد.»
به رغم تمامی دشواریها، اکبری همچنان تلاش میکرد پروژههای جدید را پیش ببرد. در یکی از عکسها، او در هتلی در حلب در کنار وزیر صنعت سوریه لبخند میزند. در صورتجلسهای همراه با این عکس آمده بود: «آقای اکبری از طرف سوری خواست تا کارخانههای نیمهتمام را برای سرمایهگذاری شرکتهای ایرانی شناسایی کند.»
در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، ایران و سوریه توافقنامههای جدیدی امضا کردند: ایجاد بانک مشترک، تجارت بدون تعرفه، و تلاش دوباره برای مبادلات ارزی با ارزهای محلی برای دور زدن تحریمها. اما زمان به ضرر اکبری و مأموریتش پیش میرفت.
شکست کامل مأموریت ایران در سوریه
اسناد پراکنده، وسایل شخصی و تجهیزات نظامی رهاشده در سفارت ایران در دمشق، در هتلی برای مهندسان و کارگران ایرانی در کنار حرم زینب و در مرکز فرهنگی مجاور، ترکیبی از قراردادها، نقشهها، تبلیغات مذهبی و اطلاعات لجستیکی نظامی-صنعتی را در بر میگرفت.
در مرکز فرهنگی، کنار کتابهایی درباره فقه اسلامی و کتابی با عنوان “شناخت تشیع”، فرمهای عضویت زنان ایرانی در سازمان بسیج دیده میشد. در میان نقشههای نیمهکاره برای تزئینات حرم، یک کارگر ایرانی در دفترچهای شخصی در حال یادگیری زبان عربی بود.
بیشتر بخوانید: اردوغان: متحدان بشار اسد در عزای او در پی انتقام هستند
با وجود مشکلات فراوان، ایران همچنان به سرمایهگذاری در نگهداری و توسعه حرم زینب ادامه میداد. طبق اسنادی که در محل دیده شد، ایران به خانوادههای ایرانی ساکن منطقه کمکهزینه پرداخت میکرد و شبهنظامیان خود را در نزدیکی حرم حفظ کرده بود.
اما با سقوط بشار اسد در سال گذشته، همه چیز پایان یافت. تا آن زمان، اسرائیل عملاً “محور مقاومت” جمهوری اسلامی را فروپاشانده بود؛ رهبران حماس در غزه، حزبالله در لبنان و فرماندهان کلیدی سپاه در سوریه یکی پس از دیگری کشته شده بودند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
در آوریل ۲۰۲۴، یک حمله هوایی اسرائیل ساختمان کنسولگری ایران در دمشق را بهطور کامل نابود کرد؛ یکی دیگر از اماکن ایران در سوریه از بین رفت – جایی که پیشتر از سوی کارکنان سفارت ایران تخلیه شده بود.
ابوغسان، یکی از مبارزان دولت جدید سوریه، پس از سقوط اسد از سفارت ایران محافظت میکرد. او گفت: «ما در یک راهرو بستهای از مواد منفجره و چند جعبه خالی مهمات پیدا کردیم.» او افزود: «مردم محلی مرتب سراغ پول یا طلا میآیند، ولی چیزی نمانده. دیگر هیچ چیز با ارزشی وجود ندارد.»
در نهایت، جمهوری اسلامی تلاش داشت با الگوبرداری از طرح مارشال آمریکا، سوریه را بازسازی کرده و آن را به یک “دولت اقماری” اقتصادی بدل کند. رهبری تهران میلیاردها دلار سرمایهگذاری کرد، اما با فساد داخلی سوریه، تحریمها، حملات شبهنظامیان، مشکلات لجستیکی و در نهایت سقوط رژیم اسد همه چیز به شکست انجامید.
اکنون جمهوری اسلامی در منطقه منزویتر از همیشه، با هزینههای بالا و بازدهی تقریباً صفر از پروژههایش در سوریه روبهروست.