Previous Next

دیدار بلینکن با عباس؛ آمریکا بر تشکیل دولت فلسطینی تاکید کرد

وزیر خارجه آمریکا در دیدار با محمود عباس بر تعهد کشورش برای برداشتن “گام‌های معین” به منظور ایجاد یک دولت فلسطینی تاکید کرد. ارتش اسرائيل به پیشروی در خان‌ یونس ادامه می‌دهد. بریتانیا حوثی‌ها را تهدید به عواقب شدیدی کرد.در روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیروهای گروه تروریستی حماس با عبور از موانع مرزی از نوار غزه وارد خاک اسرائیل شدند. در این حمله بیش از ۱۲۰۰ نفر در اسرائیل که بخش عمده آنها غیرنظامی بودند جان باختند. حماس حدود ۲۴۰ نفر را نیز به گروگان گرفت و در باریکه غزه اسیر کرد.

اسرائیل پس از حمله حماس اعلام وضعیت جنگی کرد و با حملات سنگین هوایی و زمینی دست به تعقیب و مجازات عاملان این جنایت زد. این کشور هدف عملیات خود را نابودی کامل ساختارهای نظامی حماس و به زیر کشیدن این گروه تروریستی از قدرت سیاسی در باریکه غزه اعلام کرد. تا کنون حدود یک میلیون نفر از ساکنان شمال غزه به مناطق جنوبی گریخته‌اند. به گفته مقام‌های سازمان ملل متحد هزاران نفر در نوار غزه کشته شده‌اند. دویچه وله فارسی در این مجموعه خبری تحولات در منطقه را دنبال کرده و به اطلاع کاربران خود می‌رساند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

مطالب بیشتر در زمینه درگیری نظامی اسرائیل با شبه‌نظامیان تروریست را اینجا بخوانید

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

بربوک: قصد “نسل‌کشی” در اقدامات اسرائیل نمی‌بینم
جلسه رسیدگی به اتهام “نسل‌کشی” اسرائيل در نوار غزه که از سوی آفریقای جنوبی طرح شده است، فردا پنج‌شنبه ۱۱ ژانویه در دیوان بین‌المللی دادگستری لاهه برگزار می‌شود.

آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان در بیروت، پایتخت لبنان در رابطه با این جلسه گفت: «واقعیت این است که تعریف نسل‌کشی قصد کشتن و از بین بردن اعضای یک گروه قومی، نژادی و مذهبی به طور کامل یا بخشی از آن است… من نمی‌توانم این هدف را در دفاع اسرائیل از خود در برابر سازمان تروریستی مسلح حماس ببینم.»

این اولین بار است که اسرائیل باید در برابر دادگاه بین المللی لاهه به اتهام نسل کشی پاسخ دهد. آفریقای جنوبی این کشور را به بالاترین دادگاه سازمان ملل برده است.

عباس: فلسطینی‌های نوار غزه نباید اخراج شوند

محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در دیدار با آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا گفت که نوار غزه “بخشی جدایی ناپذیر از امیدها برای تشکیل کشور فلسطین است” و نباید در جنگ بین اسرائیل و حماس آنرا جدا کرد.

به گزارش خبرگزاری فلسطینی وفا در کرانه باختری، عباس همچنین خواستار برگزاری کنفرانس صلح بین‌المللی برای پایان دادن به “اشغال سرزمین فلسطین توسط اسرائیل” با پایتختی در بیت‌المقدس شرقی (اورشلیم) شد. او گفت که این باعث ایجاد آرامش و امنیت برای همه خواهد شد.

آلمان ۱۵ میلیون یوروی دیگر برای حفظ امنیت جنوب لبنان هزینه می‌کند

آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان در جریان بازدید از یونیفیل (نیروهای حافظ صلح سازمان ملل مستقر در لبنان) گفت که کشورش ۱۵ میلیون یوروی دیگر در اختیار لبنان می‌گذارد تا ارتش آن بتواند امنیت جنوب این کشور را بهتر تامین کند.

بربوک تاکید کرد که هرچه حمایت از ماموریت یونیفیل و ارتش لبنان افزایش یابد، توانایی این ارتش برای کاهش تنش بیشتر می‌شود. بربوک گفت ارتش لبنان مانند هر ارتش مجهز و آموزش دیده دیگری که سربازانش حقوق می‌گیرند، “به اندازه یک دولت موثر” در لبنان مهم است.

او با اشاره به اهمیت همکاری یونیفیل و ارتش لبنان گفت که چنین همکاری بخشی ضروری از اعمال کنترل مؤثر بر خاک لبنان و مهار شبه نظامیان مسلح و سازمان‌های تروریستی است.

ادامه حملات اسرائیل به خان یونس و مرکز غزه
ارتش اسرائيل به حملات خود به شهر خان یونس در جنوب و منطقه المغاسی در مرکز نوار غزه ادامه داد. اسرائيل گفته است که طی روز گذشته، نیروهای ارتش این کشور به حدود ۱۵۰ هدف حماس حمله کرده‌اند.

بنا بر این خبر ده‌ها تروریست حماس در خان یونس کشته شده‌اند. ارتش می‌گوید در منطقه پرجمعیت پناهجویان در المغاسی، ۱۵ تونل زیرزمینی و تجهیزات نظامی از جمله موشک‌انداز، هواپیماهای بدون سرنشین و وسایل انفجاری کشف کرده است.

وزیر دفاع بریتانیا شورشیان حوثی را تهدید به “عواقب سخت” کرد
گرنت شاپس، وزیر دفاع بریتانیا، شورشیان حوثی را تهدید کرد که در صورت ادامه حمله به کشتی‌ها در دریای سرخ عواقب سختی در انتظار آنها خواهد بود.

شاپس در پلتفرمایکس نوشت: «کشتی نیروی دریایی بریتانیا “HMS Diamond” همراه ناوهای جنگی ایالات متحده بزرگترین حمله‌ای را که تا به امروز ازسوی حوثی‌ها شده بود، دفع کردند.»

به گفته او چندین پهپاد تهاجمی که به سمت کشتی‌های تجاری و کشتی نیروی دریایی بریتانیا در حرکت بودند، منهدم شدند. به خدمه و کشتی نیروی دریایی بریتانیا آسیبی نرسیده است.

شاپس نوشت که بریتانیا و متحدانش پیشتر به صراحت اعلام کرده‌اند که حوثی‌ها در صورت ادامه این حملات متحمل عواقب آن خواهند شد. شاپس بر ضرورت محافظت از جان افراد بیگناه و اقتصاد جهانی تاکید کرد.

بلینکن بر تعهد آمریکا به راه‌حل دو دولت تاکید کرد

آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در دیدار با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگران فلسطین متعهد شد که ایالات متحده از “گام های مشخص” به سوی تشکیل یک کشور فلسطینی حمایت می‌کند. این وعده را متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز قبلا داده بود.

بلینکن یک بار دیگر موضع واشنگتن را تکرار کرد که باید یک کشور فلسطینی در کنار اسرائیل وجود داشته باشد و هردو در “در صلح و امنیت” زندگی کنند.

خودروی بلینکن و همراهان او در حالی وارد رام‌الله در کرانه باختری شد که ده‌ها تظاهرکننده پلاکادهایی با شعارهایی مانند “نسل‌کشی را متوقف کنید” و “بلینکن، خوش نیامده‌ای” در دست داشتند. این چهارمین سفر بلینکن به خاورمیانه از زمان آغاز جنگ بین اسرائیل و حماس است.

او قبل از سفر به رام‌الله، با مقام‌های ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسرائیل دیدار کرد. به گفته وزارت خارجه آمریکا، قرار است بلینکن امروز سفر دیگری به بحرین برای گفت‌وگو با حمد بن عیسی آل خلیفه پادشاه بحرین درباره اجتناب از گسترش جنگ در منطقه داشته باشد.

بحرین متحد آمریکا و عضو ائتلاف بین المللی برای تامین امنیت تجارت دریایی در دریای سرخ در برابر حملات موشکی و پهپادی شبه نظامیان حوثی طرفدار ایران در یمن است.

پنهان‌کاری وزیر دفاع آمریکا در مورد بیماری خود و پیامد آن

افکار عمومی آمریکا پس از بستری شدن وزیر دفاع این کشور از بیماری سرطان او مطلع شد. کاخ سفید نیز در جریان قرار نگرفته بود. حال جمهوری‌خواهان خواستار استعفای لوید آستین شده‌اند. گفته می‌شود وضعیت او رو به بهبود است.کاخ سفید نحوه برخورد لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا با بیماری خود را مورد انتقاد قرار داد. جان کربی، مدیر ارتباطات شورای امنیت ملی آمریکا، با اشاره به نحوه اطلاع‌رسانی رئیس پنتاگون گفت: «این شیوه‌ای نیست که باید اتفاق می‌افتاد.» آستین سرطان پروستات خود را مدتی قبل علنی کرده بود.

به گفته کاخ سفید، جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، تنها یک ماه پس از تشخیص بیماری در اوایل ماه دسامبر، از این موضوع مطلع شده است. حال مخالفان سیاسی خواستار استعفای آستین شده‌اند. اما کاخ سفید اعتماد خود به وزیر دفاع را اعلام کرده است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

روزها در افکار عمومی در مورد وضعیت سلامتی وزیر دفاع گمانه‌زنی می‌شد تا این‌که جمعه هفته گذشته ۵ ژانویه اعلام شد که او در بیمارستان به سر می‌برد. پنتاگون در این مورد به اطلاعات پراکنده، آن‌هم با تأخیر، قناعت می‌کرد. آستین بالاخره دیروز سه‌شنبه ۹ ژانویه (۱۹ دی‌ماه) اعلام کرد که در اوایل دسامبر سال گذشته میلادی سرطان پروستات را در او تشخیص داده‌اند.

کلینیک او اعلام کرد که آستین کمی پیش از شب کریسمس تحت عمل جراحی قرار گرفته بود و در روزهای سال نو مشکلاتی بروز کرده است. آستین به دلیل عفونت ادراری مجبور شده بار دیگر به بیمارستان رجوع کند و به طور موقت در بخش مراقبت‌های ویژه تحت درمان است.

مسئله اما اینجاست که این تنها افکار عمومی نبود که مطلع نشد، بلکه جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا نیز چند روزی از بستری شدن وزیرش در بیمارستان خبر نداشت.

سپس این سئوال در سطح ایالات متحده مطرح شد که در صورت غیبت وزیر دفاع، چه کسی واقعاً در پنتاگون در بحران‌های بین‌المللی مانند جنگ تهاجمی روسیه در اوکراین و اوضاع متشنج در خاورمیانه، سکان مدیریت را در اختیار دارد. از این رو پنتاگون مورد انتقاد شدید قرار گرفته است. در آمریکا معمول است که مردم به‌دقت از سلامت سیاستمداران ارشد خود مطلع شوند.

جمهوریخواهان خواستار استعفا هستند

کاخ سفید در وهله نخست با اعلام حمایت از وزیر دفاع، از دستاوردهای او به عنوان رئیس پنتاگون قدردانی کرد. آستین در آخر هفته به خاطر سیاست اطلاع‌رسانی عذرخواهی کرد. او اما در مورد علت بستری شدنش در بیمارستان اطلاعاتی ارائه نکرد.

نقطه عطف زمانی بود که تشخیص این بیماری علنی شد: کاخ سفید اعلام کرد که بایدن تنها صبح دیروز سه‌شنبه مطلع شده که در مورد آستین سرطان پروستات تشخیص داده شده است. گفته شد که تنها چند ساعت قبل از افکار عمومی، رئیس‌جمهور از این موضوع مطلع شده است.

کاخ سفید گفت، مسلم است که این “بهترین شکل” نبود. هم کربی و کارین ژان پیر، سخنگوی کاخ سفید در کنفرانس مطبوعاتی، به وضوح نارضایتی خود را از سیاست اطلاع‌رسانی ابراز کردند. کربی گفت که یک عضو کابینه موظف است تا حد امکان شفاف باشد: «رئیس‌جمهور معتقد است که شفافیت با مردم آمریکا بسیار مهم است.» به همین دلیل چنین چیزی نباید بار دیگر تکرار شود.

در پاسخ به این سئوال که چگونه ممکن است چند روز پیش بایدن و آستین تلفنی صحبت کرده باشند و در مورد تشخیص وزیر صحبتی نشده باشد، کاخ سفید پاسخی نداشت.

به محض مشخص شدن پنهان‌کاری آستین در مورد اقامت چندروزه خود در بیمارستان، مخالفان سیاسی خواستار استعفای او شدند. اما دموکرات‌ها نیز انتقاداتی را متوجه او کرده‌اند. اکنون شمار زیادی از جمهوری‌خواهان بار دیگر تاکید کرد‌ه‌اند که آستین نمی‌تواند در سمت خود باقی بماند.

حال مایک راجرز جمهوری‌خواه، رئیس کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا، تحقیقاتی را درباره این رویدادها آغاز کرده است. او نوشته است: «این وزارتخانه یک نهاد مستحکم است که برای عملکرد در هنگام حمله توسط دشمنان ما طراحی شده، اما برای وزیری طراحی نشده که این واقعیت را پنهان کند که قادر به انجام کار نیست.»

چهار عضو جمهوری‌خواه کنگره که خود در ارتش خدمت کرده‌اند، در نامه‌ای به بایدن نوشته‌اند، این “خطرناک، بی‌ملاحظه و بیش از نگران‌کننده” است که یک وزیر دفاع در در مورد یک عمل جراحی از پروتکل پیروی نمی‌کند. «اگر استعفا ندهد، باید فورا اخراج شود.»

پزشکان انتظار بهبودی کامل دارند

کاخ سفید نمی‌خواهد تا این حد پیش برود. جان کربی در پاسخ به این سئوال که آیا بایدن قصد دارد آستین را تا پایان دوره ریاست‌جمهوری خود در اوایل سال آینده حفظ کند، گفت، “بله” و بایدن اکنون برای او آرزوی بهبودی سریع دارد.

کربی افزود که رئیس‌جمهوری ایالات متحده به توانایی آستین برای رهبری پنتاگون در آینده اعتماد دارد، زیرا دیده است که وزیر دفاع در گذشته تا چه اندازه خوب رهبری کرده است.

پنتاگون اعلام کرد که آستین هزینه‌های درمان و بستری در بیمارستان را به طور کامل خودش تامین می‌کند.

هنوز مشخص نیست وزیر چه زمانی از بیمارستان مرخص خواهد شد. به گفته مسئولان کلینیک، درمان آستین در حال پیشرفت است و انتظار می‌رود به “بهبودی کامل” برسد. گفته شد که عفونت فروکش کرده، اما این امر می‌تواند یک روند طولانی باشد. با توجه به تشخیص سرطان پروستات، گفته شد که این بیماری زود شناسایی شده و تشخیص برای بهبود او “عالی” است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

سرطان پروستات دومین نوع سرطان شایع در میان مردان در ایالات متحده پس از سرطان پوست غیرملانومایی است. در مراحل اولیه، شانس بهبودی به طور کلی خوب است. پروستات (غده پروستات) عضوی به اندازه یک گردو است که در مردان، پایه مجرای ادرار را احاطه کرده است.

“ایران پهپاد جدیدی با توانایی خاص به روسیه پیشنهاد داده است”

اسکای‌نیوز از قول یک منبع اطلاعاتی خبر داده که ایران نوع جدیدی از پهپاد انفجاری به نام “شاهد ۱۰۷” را به روسیه پیشنهاد داده است. این پهپاد قابلیت شناسایی اهداف خاص بر روی میدان نبرد را دارد.شبکه بریتانیایی اسکای نیوز روز چهارشنبه ۱۰ ژانویه (۲۰ دی) خبر داده که جمهوری اسلامی ایران یک پهپاد جدید برای روسیه به منظور استفاده از جنگ علیه اوکراین ساخته است. این پهپاد جدید “شاهد ۱۰۷” نام دارد و یک هواپیمای بدون سرنشین با قابلیت انفجار و شناسایی است.

اسکای نیوز این خبر را از قول یک منبع اطلاعاتی بدون ذکر نام منتشر کرده است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

این پهپاد مجهز به نوعی تکنولوژی است که قادر است اهداف مهم بر روی میدان نبرد را تشخیص دهد؛ به عنوان مثال از قابلیت تشخیص سیستم چند موشکی بریتانیایی و آمریکایی که از سوی ارتش اوکراین استفاده می‌شود، برخوردار است.

بیشتر بخوانید: جنگ اوکراین؛ حمله گسترده روسیه با پهپادهای “شاهد” به کی‌یف

این پهپادها بُردی تا ۱۵۰۰ کیلومتر دارند و برخی از جدیدترین مدل‌های آنها احتمالا به عنوان بخشی از یک معامله به روسیه پیشنهاد شده‌اند. این نشان می‌دهد که ایران در زمینه توسعه تجهیزات جنگی برای حمایت از منافع روسیه در جنگ علیه اوکراین مشارکت دارد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

ایران متهم است که پهپادهای مدل‌های دیگر را نیز برای استفاده در جنگ علیه اوکراین به روسیه داده است و روسیه با این پهپادها به طور مرتب اهدافی را در اوکراین مورد حمله قرار می‌دهد.

فغانی به نمایندگی استرالیا داور افتتاحیه جام ملت‌های آسیا شد

علیرضا فغانی به نمایندگی از کشور استرالیا، دیدار افتتاحیه مسابقات فوتبال جام ملت‌های آسیا در قطر را قضاوت خواهد کرد. این داور سرشناس ایرانی، همراه با خانواده‌اش به استرالیا مهاجرت کرده است.علیرضا فغانی، داور سرشناس ایرانی به نمایندگی از کشور استرالیا قضاوت دیدار افتتاحیه هجدهمین دوره مسابقات فوتبال جام ملت‌های آسیا در قطر بین تیم‌های قطر و لبنان را عهده‌دار شده است. این دیدار قرار است ساعت ۱۹ و ۳۰ دقیقه روز جمعه ۲۲ دی‌ماه به وقت ایران در ورزشگاه لوسیل در کشور قطر آغاز شود.

به این ترتیب، او به نخستین داور ایرانی تبدیل می‌شود که هم افتتاحیه و هم بازی فینال جام ملت‌های آسیا را قضاوت کرده است.

علیرضا فغانی، داور برجسته فوتبال ایران، از آغاز سال ۲۰۲۳ میلادی به عنوان داور استرالیایی به فعالیت خود در صحنه بین‌المللی فوتبال ادامه می‌دهد.

فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا، رسما نام علیرضا فغانی را در فهرست ۱۲ نفره داوران بین‌المللی فدراسیون فوتبال استرالیا منتشر کرده است.

علیرضا فغانی در سال ۲۰۱۹ به همراه خانواده خود به استرالیا مهاجرت کرد؛ او در دیدارهای باشگاهی فوتبال استرالیا نیز داوری می‌کند.

فغانی و خیزش “زن، زندگی، آزادی”

علیرضا فغانی از چهره‌های حامی خیزش اعتراضی “زن، زندگی، آزادی” در ایران محسوب می‌شود.

بیشتر بخوانید: علیرضا فغانی داور استرالیایی شد

او در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر دیدارهای برزیل مقابل صربستان و پرتغال در برابر اروگوئه را داوری کرد.

فغانی پس از خداحافظی از جام جهانی قطر با استفاده از هش‌تگ ” زن_زندگی_آزادی” در اینستاگرام نوشت: «عذرخواهی می‌کنم که نتوانستم مثل دوره قبل، اتفاقات خوبی را برای داوری ایران رقم بزنم. با توجه به شرایط کشور در چند وقت اخیر، خیلی سعی کردم که تمرکز کافی روی مسابقات داشته باشم، ولی متاسفانه شرایط آن طوری که باید، پیش نرفت.»

بیشتر بخوانید: مروری بر حضور داوران ایرانی در جام‌ جهانی؛ “هت‌تریک فغانی”

علیرضا فغانی کارنامه موفقی در داوری دارد. او قضاوت دیدارهای فینال جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۵، فینال جام باشگاه‌های جهان ۲۰۱۵، فینال المپیک ۲۰۱۶ ریو، نیمه‌نهایی جام کنفدراسیون‌های سال ۲۰۱۷ و “فینال کوچک” جام جهانی ۲۰۱۸ را بر عهده داشت.

فرار فیتو؛ ارتش اکوادور علیه باندهای جنایتکار وارد میدان شد

پس از حمله خونین افراد تبهکار به تلویزیون دولتی اکوادور رئیس‌جمهور این کشور ارتش را به مقابله فراخوانده است. حمله مردان مسلح بعد از ناپدید شدن فیتو، سرکرده یک کارتل تبهکاری از زندان فوق امنیتی این کشور صورت گرفته است.با توجه به تشدید خشونت باندهای جنایتکار، دانیل نوبوآ، رئيس‌جمهور اکوادور نیروهای مسلح را به نبرد علیه باندهای قدرتمند این کشور آمریکای جنوبی فرستاد.

بر اساس فرمان ریاست‌جمهوری، قرار است این سربازان علیه حدود ۲۰ سازمان جنایتکار عملیات نظامی انجام دهند. اکوادور اکنون در مبارزه با جرایم سازمان‌یافته باندهایی قرار دارد که در جنگ با یکدیگر هستند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

در این فرمان آمده است که این باندها سازمان‌های تروریستی و طرف‌های متخاصم غیر‌دولتی هستند که باید از بین بروند. خائیم ولا، فرمانده ارتش گفت: «همه این گروه‌ها اکنون اهداف نظامی هستند.»

کمی پیش از این، مردان مسلح در حین پخش زنده به محوطه فرستنده تلویزیونی دولتی “تی‌سی” در شهر بندری گوایاکیل حمله کردند و چندین روزنامه‌نگار و کارمند را به گروگان گرفتند. صدای شلیک گلوله و فریاد مردم در صداهای ضبط شده شنیده می‌شد. واحدهای ویژه پلیس سپس فرستنده تلویزیونی را تحت کنترل درآوردند و ۱۳ مظنون را دستگیر کردند. به گفته پلیس، مقادیری سلاح و مواد منفجره کشف و ضبط شده است. افراد دستگیر شده متهم به مشارکت با تروریسم هستند.

بیشتر بخوانید: اعلام وضعیت اضطراری در اکوادور؛ گروگانگیری ۹۶ زندانبان

در پی آن کابینه امنیتی در مقر دولت در کاروندِلِت (Carondelet) تشکیل جلسه داد. رئیس جمهور نوبوآ گفت: «ما اجازه نخواهیم داد که گروه‌های تروریستی آرامش را در کشور برهم بزنند.»

بر اساس گزارش شبکه تلویزیونی “اکواویزا”، سربازان با خودروهای زرهی در مرکز تاریخی کیتو، پایتخت اکوادور به گشت‌زنی پرداختند. وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که تمامی مدارس کشور تا پایان هفته تعطیل است.

اربابان مواد مخدر در حال فرار

به دلیل شرایط آشفته در زندان‌ها، دولت این کشور واقع در آمریکای جنوبی از روز دوشنبه گذشته ۸ ژانویه ۶۰ روز وضعیت فوق‌العاده اعلام کرد.

باندهای تبهکار در زندان‌ها به شدت درگیر شدند و نگهبانان را به گروگان گرفتند. به گفته مدیریت زندان، آدولفو ماسیاس، رئیس باند قدرتمند “لوس چونروس”، با نام مستعار “فیتو” و فابریسیو کولون پیکو، رهبر باند “لوس لوبوس” موفق به فرار شده‌اند.

بیشتر بخوانید: اکوادور؛ مرگ مشکوک هفت زندانی مظنون به قتل نامزد انتخاباتی

وضعیت امنیتی در اکوادور اخیراً به شدت رو به وخامت گذاشته است. نرخ قتل حدود ۴۶.۵ فقره به ازای هر ۱۰۰هزار نفر در سال گذشته بالاترین میزان در تاریخ کشوری است که برای مدت‌ها یکی از آرام‌ترین کشورهای آمریکای لاتین بوده است.

فرناندو ویاویسنسیو، نامزد ریاست جمهوری، که با وعده مبارزه با فساد وارد کارزار انتخاباتی شده بود، در ماه اوت پس از یک همایش انتخاباتی به ضرب گلوله کشته شد.

رهبر فراری باند جنایتکار “لوس چونروس” از سال ۲۰۱۱ به اتهام جرایم سازمان‌یافته، قاچاق مواد مخدر و قتل، محکومیت ۳۴ سال زندان را می‌گذراند. آدولفو ماسیاس پیش از این در سال ۲۰۱۳ از زندان فرار کرده بود که پس از سه ماه فرار دوباره دستگیر شد. این مرد ۴۴ ساله در ماه اوت پس از قتل نامزد ریاست جمهوری به زندان فوق امنیتی در گوایاکیل منتقل شده بود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در حال حاضر چندین باند مرتبط با کارتل‌های قدرتمند مکزیکی برای کنترل مسیرهای قاچاق مواد مخدر با یکدیگر در جنگ هستند. اکنون گفته می‌شود که قاچاقچیان مواد مخدر آلبانیایی نیز وارد ماجرا شده‌اند. اکوادور یک کشور مهم نقل‌وانتقال کوکائین از آمریکای جنوبی به آمریکا و اروپا به شمار می‌رود.

محکومیت اقدامات‌ تنبیهی علیه سه زن روزنامه‌نگار زندانی در اوین

فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران با اشاره به افزایش فشارها بر روزنامه‌نگاران زن زندانی در ایران، اقدام‌های تنبیهی اخیر علیه آنها را محکوم کرد و خواستار آزادی فوری همه این زندانیان شد.فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران روز سه‌شنبه ۱۹ دی‌ماه با صدور بیانیه‌ای “اقدامات تنبیهی” علیه الهه محمدی، نیلوفر حامدی و نسیم سلطان‌بیگی، سه روزنامه‌نگار محبوس در زندان اوین را به شدت محکوم کرد.

این فدراسیون همچنین بار دیگر از مقام‌های جمهوری اسلامی خواست تا “همه روزنامه‌نگاران زندانی را آزاد کنند.”

این بیانیه از قول آنتونی بلانگر، دبیرکل فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران می‌نویسد که “سرکوب فزاینده رسانه‌ها، دستگیری مداوم روزنامه‌نگاران و افزایش فشار بر خبرنگاران ایرانی، نگرانی‌ها را افزایش داده است.”

او همچنین خواستار توقف فوری سرکوب رسانه‌ها در ایران شد و تاکید کرد که “تمام روزنامه‌نگارانی که به طور ناعادلانه پشت میله‌های زندان محبوس هستند، باید فورا آزاد شوند.”

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران یادآور شده که روز ششم دی‌ماه همزمان با بازدید مقامات قضایی جمهوری اسلامی از زندان اوین، الهه محمدی، نیلوفر حامدی و نسیم سلطان‌بیگی، سه روزنامه‌نگار محبوس در زندان اوین پس از اعتراض به “احکام ناعادلانه”، به مدت یک ماه از تماس با خارج و حق داشتن ملاقات محروم شدند.

این فدراسیون با اشاره به تهدید مقامات زندان علیه این زنان زندانی ابراز نگرانی کرده که ممکن است “اتهامات دیگری” علیه این زندانیان مطرح شوند و آنها را به زندان‌های دورافتاده منتقل کنند.

الهه محمدی و نیلوفر حامدی، دو خبرنگار روزنامه‌های هم‌میهن و شرق، سال ۱۴۰۱ در جریان پوشش خبری مراسم خاک‌سپاری ژینا مهسا امینی بازداشت شدند و با گذشت یک سال بلاتکلیفی در بازداشت موقت نهایتا در دادگاهی به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به ترتیب به ۶ و ۷ سال زندان محکوم شدند.

نسیم سلطان‌بیگی، روزنامه‌نگار نیز از سوی شعبهٔ ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، به ‌اتهام “اجتماع و تبانی” به سه سال و هفت ماه حبس و به‌ اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به ۸ ماه زندان محکوم شده است.

گزارش‌ها از فشار بر زندانیان زن

از جمله جدیدترین گزارش‌ها در خصوص فشار بر زندانیان زن در ایران می‌توان به گزارش هفته گذشته حساب‌های کاربری شبکه‌های اجتماعی نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی اشاره کرد که از افزایش فشارهای امنیتی و قضایی بر زندانیان سیاسی زن در زندان اوین خبر داده بود.

در این گزارش به تاریخ ۱۰ دی ماه ۱۴۰۲ با اشاره به وضعیت وخیم جسمانی زنان زندانی نوشته شده که در روزهای اخیر از مجموع ۶۱ زندانی سیاسی زن در زندان اوین، ۱۳ تن به دستور مقامات امنیتی-قضایی جمهوری اسلامی از حق برقراری تماس تلفنی محروم شده‌اند.

این برنده جایزه نوبل صلح سال ۲۰۲۳ پیشتر نیز با اشاره به اعتراض زنان زندانی در جریان بازدید قضات دادگاه انقلاب در روز ششم دی ماه از زندان اوین، گفته بود که تعدادی از آن‌ها شعارهایی علیه حکومت سر داده‌اند و به صدور احکام اعدام اعتراض کرده‌اند.

اواخر آذرماه گذشته ویدئویی از هم‌خوانی نسیم سلطان‌بیگی، الهه محمدی و نیلوفر حامدی با ترانه “سفرناک” که مضمون اعتراضی داشت، منتشر شد. این سه‌روزنامه‌نگار از طریق تماس‌های تلفنی جداگانه از زندان اوین، این ترانه را هم‌خوانی کردند.

طبق برخی گزارش‌ها و منابع موثق، این سه روزنامه‌نگار زندانی در پی انتشار این ویدئو از حق ملاقات حضوری محروم شده‌اند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی روز سه‌شنبه، ۱۲ دی در یک نشست خبری با تایید قطع تلفن بند زنان اوین، این موضوع را “در حوزه مسئولیت رئیس این زندان” دانست.

یک کشته در حملە جیش‌العدل بە پاسگاه بیدلد شهرستان راسک

در پی حملە افراد مسلح بە پاسگاه روستای بیدلد جنگل، واقع در شهرستان راسک استان سیستان‌ و بلوچستان یک مأمور انتظامی کشتە‌ شد. گروه اسلام‌گرای جیش‌العدل با انتشار بیانیەای مسئولیت این حملە را بر عهده گرفتە است.در حمله افراد مسلح بە پاسگاهی بین‌شهری در شهرستان راسک استان سیستان‌ و بلوچستان یک استوار دوم نیروی انتظامی کشتە‌ شدە است.

به گزارش خبرگزاری ایرنا، این حمله که در ساعت ۱:۳۰ بامداد روز چهارشنبه ٢٠ دی (١٠ ژانویه) رخ داده به مدت سه ساعت ادامە داشتە است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

کانال تلگرامی کمپین فعالان بلوچ همزمان با این درگیری‌ها چند ویدیو منتشر کردە کە در آن صدای تیراندازی‌های ممتد به گوش می‌رسد.

این کمپین همچنین خبر دادە کە از محل درگیری صدای سلاح‌های سبک و دست کم انفجار سه خمپاره شنیده شدە است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

ساعاتی پس از این درگیری، گروه اسلام‌گرای جیش‌العدل با انتشار بیانیەای مسئولیت این حملە را بر عهده گرفت.

این دومین حملە در یک ماه گذشتە است کە جیش‌العدل مسئولیت آن را بر عهده می‌گیرد.

جمعه ۲۴ آذر نیز در پی حمله جیش‌العدل به مقر انتظامی شهرستان راسک دست کم ١١ نفر از نیروهای فراجا کشته و ٧ نفر زخمی‌شدند.

این اولین‌ بار نیست کە این گروه اقدام به طرح‌ریزی و انجام چنین حملاتی می‌کند. جیش‌العدل تا کنون مسئولیت ده‌ها حملە مشابه را بر عهده گرفته‌ است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

گروه شبه‌نظامی جیش‌العدل خود را “ارتش عدالت و برابری” معرفی می‌کند و می‌گوید که برای احقاق حقوق شهروندان بلوچ در ایران مبارزه‌ می‌کند.

ایالات متحده‌ و چند کشور دیگر این گروه‌ را در لیست سازمان‌های تروریستی طبقه‌بندی کرده‌اند. جمهوری اسلامی نیز این گروه‌ سنی‌مذهب را جدایی‌خواه و “تروریستی” می‌خواند.

محکومیت میریوسف یونسی و منوچهر بختیاری به مجموعا ۲۳ سال حبس

میریوسف یونسی، پدر علی یونسی، دانشجوی بازداشتی دانشگاه شریف به پنج سال زندان محکوم شد. منوچهر بختیاری، پدر پویا بختیاری، از کشته‌شدگان آبان ۹۸ نیز در پرونده‌ای جدید به ۱۸ سال زندان محکوم شد.رضا یونسی، فرزند میریوسف یونسی، شامگاه سه‌شنبه ۱۹ دی‌ماه در صفحه خود در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق) از محکومیت پدرش به پنج سال حبس تعزیری خبر داد.

او افزود که به دليل امتناع یوسف یونسی “از پوشيدن لباس زندان”، این زندانی سیاسی “به جلسه دادگاه برده نشد”؛ موضوعی که “باعث عصبانیت قاضی ایمان افشاری شد” و به این ترتیب قاضی “عملا اجازه دفاع به وکلا نداد”.

به نوشته رضا یونسی، وکلای یوسف یونسی “به عدم ارائه هیچ مدرکی از طرف وزارت اطلاعات اعتراض کردند” اما قاضی افشاری این اعتراض را رد کرد.

این جلسه دادگاه روز یکشنبه ۱۰ دی ماه برگزار شده است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

میریوسف یونسی روز ۷ دی‌ماه سال گذشته در شاهرود بازداشت شد و از آن زمان در زندان به‌سر می‌برد.

حدود پنج روز بعد وزارت اطلاعات در اطلاعیه‌ای بدون نام بردن از یوسف یونسی از شناسایی “بزرگترین شبکه تأمین مالی و تجهیزات تیم‌های عملیاتی سازمان مجاهدین خلق” و عوامل آن در ایران خبر داد.

این زندانی پدر علی یونسی است؛ علی یونسی، دانشجوی کامپیوتر دانشگاه شریف و برنده مدال طلای المپیاد جهانی نجوم در فروردین‌ماه ۱۳۹۹ بازداشت شد. او سپس به‌اتهام “تخریب، اجتماع و تبانی علیه نظام و تبلیغ علیه نظام” به ۱۶ سال زندان محکوم شد.

محکومیت منوچهر بختیاری به ۱۸ سال زندان

ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران (هرانا) روز سه‌شنبه ۱۹ دی‌ماه گزارش داد که منوچهر بختیاری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزوین توسط شعبه اول دادگاه انقلاب کرج به ریاست قاضی موسی آصف الحسینی به “۱۸سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق” محکوم شده است.

طبق این گزارش، این حکم بابت پرونده‌ای صادر شده که اخیرا برای این زندانی سیاسی گشوده شده است.

به نوشته هرانا، منوچهر بختیاری بابت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرائم علیه امنیت کشور و تشکیل و اداره گروه در بستر فضای مجازی با هدف برهم زدن امنیت کشور” به ۱۰ سال حبس تعزیری، از بابت اتهام “نشر اکاذیب” به یک سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق و بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام و تشویش اذهان عمومی” به ۲ سال حبس تعزیری محکوم شد.

او همچنین از بابت اتهام “همکاری با گروه‌های مخالف نظام” نیز به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

هرانا می‌افزاید که این حکم روز سه‌شنبه ۱۹ دی‌ماه در زندان به منوچهر بختیاری ابلاغ شده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

منوچهر بختیاری روز ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ با خشونت و ضرب و شتم توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شد.

او از سوی دادگاه انقلاب به سه سال و شش ماه حبس، دو سال و شش ماه تبعید و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.

آنگونه که منابع حقوق بشری خبر داده‌اند، او از تیرماه سال ۱۴۰۱ در زندان مرکزی قزوین محبوس است.

منوچهر بختیاری پدر پویا بختیاری، از جانباختگان اعتراضات به افزایش قیمت بنزین در آبان ۱۳۹۸ است. به گفتهٔ او، پویا به همراه خواهر و مادرش در دومین روز از اعتراضات به راهپیمایی معترضان پیوست که هدف گلوله قرار گرفت و پیش از رسیدن به بیمارستان جان باخت.

سنتکام: ۱۸ پهپاد و ۳ موشک حوثی‌های یمن رهگیری و منهدم شد

فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا از انهدام ۲۱ پهپاد و موشک حوثی‌های یمن در دریای سرخ خبر داد. دادگاه عالی اسرائیل درخواست دسترسی آزاد روزنامه‌نگاران به نوار غزه را رد کرد. وزیر خارجه آلمان وارد لبنان شد.در روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیروهای گروه تروریستی حماس با عبور از موانع مرزی از نوار غزه وارد خاک اسرائیل شدند. در این حمله بیش از ۱۲۰۰ نفر در اسرائیل که بخش عمده آنها غیرنظامی بودند جان باختند. حماس حدود ۲۴۰ نفر را نیز به گروگان گرفت و در باریکه غزه اسیر کرد.

اسرائیل پس از حمله حماس اعلام وضعیت جنگی کرد و با حملات سنگین هوایی و زمینی دست به تعقیب و مجازات عاملان این جنایت زد. این کشور هدف عملیات خود را نابودی کامل ساختارهای نظامی حماس و به زیر کشیدن این گروه تروریستی از قدرت سیاسی در باریکه غزه اعلام کرد. تا کنون حدود یک میلیون نفر از ساکنان شمال غزه به مناطق جنوبی گریخته‌اند. به گفته مقام‌های سازمان ملل متحد هزاران نفر در نوار غزه کشته شده‌اند. دویچه وله فارسی در این مجموعه خبری تحولات در منطقه را دنبال کرده و به اطلاع کاربران خود می‌رساند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

مطالب بیشتر درباره درگیری نظامی اسرائیل با شبه‌نظامیان تروریست را اینجا بخوانید

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

تیراندازی در نزدیکی بیمارستان الاقصی در غزه
به گفته سازمان ملل، در نزدیکی بیمارستان الاقصی، واقع در شهر دیرالبلح در مرکز نوار غزه که تنها سه پزشک در آن مشغول به کار هستند، دوباره درگیری شدید رخ داده است.

شان کیسی، هماهنگ‌کننده تیم‌های فوریت‌های پزشکی سازمان بهداشت جهانی در غزه پیش از وقوع این درگیری در جریان بازدید از بیمارستان الاقصی گفت که ۷۰ درصد کارکنان پست‌های خود را ترک کرده و صدها بیمار که سر پا بوده‌اند، از بیمارستان گریخته‌اند.

سازمان ملل اعلام کرده است که تقریبا تمام کارمندان و بسیاری از بیماران در اواخر هفته از بیمارستان الاقصی به محل امن آورده شده‌اند و فقط یک پزشک اورژانس و دو جراح اکنون در بیمارستان باقی مانده‌اند.

سنتکام: ۱۸ پهپاد و ۳ موشک حوثی‌های یمن رهگیری و منهدم شد
سنتکام، ستاد فرماندهی مرکزی ارتش ایالات متحده در خاورمیانه و شمال آفریقا، صبح روز چهارشنبه ۲۰ دی (۱۰ ژانویه) در پیامی در شبکه اکس (توییتر سابق) خبر داد نیروهای مسلح آمریکا و بریتانیا ۱۸ پهپاد و سه موشک حوثی‌های یمن را بر فراز دریای سرخ رهگیری و منهدم کردند.

طبق داده‌های سنتکام این حمله شامگاه سه‌شنبه ۱۹ دی ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه به موقت محلی صنعا، در زمان تردد کشتی‌های تجاری انجام گرفته اما خسارتی به این کشتی‌ها وارد نشده است.

در جزئیات این گزارش گفته می‌شود که مجموعا ۱۸ پهپاد ساخت ایران و دو موشک کروز ضد کشتی و یک فروند موشک بالستیک ضد کشتی در اقدام مشترک جنگنده‌های اف/ای-۱۸ نیروهای دریایی ایالات متحده و بریتانیا رهگیری و منهدم شدند.

طبق داده‌های سنتکام، این بیست و ششمین حمله حوثی‌ها به خطوط کشتیرانی تجاری در دریای سرخ از ۱۹ نوامبر به بعد است. سوم ژانویه ۱۴ کشور در بیانیه‌ای مشترک به حوثی‌های مورد حمایت ایران هشدار دادند که در صورت ادامه تهدیدات خود مسئولیت عواقب آن را بر عهده خواهند داشت.

شبه‌نظامیان حوثی تحت حمایت ایران در همبستگی با گروه تروریستی حماس در جنگ غزه حملات خود به کشتی‌های تجاری در دریای سرخ را افزایش داده‌اند.

حوثی‌ها تاکید کرده‌اند، تا وقتی که “اسرائیل درگیری‌ها در نوار غزه را متوقف نکند، به حملات خود ادامه خواهند داد.”

برای حفاظت از کشتیرانی تجاری، آمریکا یک ائتلاف نظامی بین‌المللی با مشارکت بیش از ۲۰ کشور تشکیل داده است.

دادگاه عالی اسرائيل درخواست دسترسی آزاد روزنامه‌نگاران به نوار غزه را رد کرد
دادگاه عالی اسرائیل درخواست رسانه‌های بین‌المللی برای دسترسی بدون مانع به نوار غزه را رد کرد. دادگاه حکم خود را بر اساس نگرانی‌های امنیتی صادر کرده و گفته است، خبرنگارانی که به طور مستقل وارد نوار غزه می‌شوند می‌توانند با افشای مکان یا سایر جزئیات عملیات نظامی، امنیت سربازان اسرائیلی را به خطر بیاندازند.

دادگاه همچنین استدلال کرده که به دنبال ایجاد تعادل بین امنیت خبرنگاران و سربازان با “آزادی مطبوعات” است. دادگاه همچنین تاکید کرده که حتی اگر این ممنوعیت اجازه آزادی مطبوعات را هم ندهد، اما با توجه به “وضعیت شدید امنیتی” در نوار غزه، “متوازن و مناسب” است.

به گفته دادگاه، به خبرنگاران خارجی و اسرائیلی با همراهی نمایندگان ارتش، اجازه دسترسی محدود به منطقه تحت کنترل حماس داده خواهد شد.

آنالنا بربوک در ادامه سفر خاورمیانه‌ای خود وارد لبنان شد
آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان در ادامه سفر خاورمیانه‌ای خود پس از اسرائیل و مصر وارد لبنان شد. بربوک در جریان سفر خود به لبنان روز چهارشنبه ۲۰ دی (۱۰ ژانویه) با نجیب میقاتی، نخست‌وزیر لبنان و جوزف عون، فرمانده ارتش لبنان در بیروت دیدار خواهد کرد.

محور اصلی گفتگوی بربوک با مقامات لبنانی “پیامدهای منطقه‌ای جنگ اسرائیل و حماس” خواهد بود.

آلمان و دیگر کشورهای غربی صریحا از جمهوری اسلامی خواسته‌اند با مهار حوثی‌های یمن و حزب‌الله لبنان مانع گسترش جنگ در منطقه خاورمیانه شود.

اولاف شولتس، صدراعظم آلمان از جمهوری اسلامی ایران خواست، “بیش از این به این درگیری دامن نزند”.

شهلا لاهیجی، ناشری علیه سانسور و همگام با جنبش زنان

مریم فومنی

«ناشری مثل عاشقی می‌ماند. شما نمی‌دانید کی ناشر شدید و چرا شغل چنین پردردسرى را برای خودتان انتخاب کرده‌اید. منتها برای ما هم عشق بود، هم آرمان و هم ایدئال و هم هزار اندیشه‌ی نیک دیگر پشتش بوده. حالا به بعضی‌هایش رسیده‌ایم و به بعضی‌هایش هم شاید هرگز نرسیم و یا حداقل عمر من کفاف ندهد، ولی در هرحال این جرقه‌هایی که می‌زنیم، امیدواریم گیرانه‌ای باشد برای آتش دانش عمومی که آن‌وقت شاید همراه خودش آزادی و آزادگی و عدالت و دموکراسی را هم برای ما به ارمغان بیاورد.»[1]

***

در سال ۱۳۶۲ وقتی شهلا لاهیجیِ چهل‌ویک‌ساله انتشارات روشنگران را تأسیس کرد، نه تنها صنعت نشر ایران کاملاً مردانه بود بلکه زنان به سرعت و با خشونت در حال حذف شدن از عرصه‌ی عمومیِ بودند. مهرانگیز کار که دوستی‌‌ و همکاری‌اش با شهلا لاهیجی از روزهای نخست پس از انقلاب آغاز شده، می‌گوید:

«در دورانی که زنان از هر سو مورد تبعیض‌های فاحش قرار می‌گرفتند و حجاب اجباری شده بود، با شهلا آشنا شدم و در جلساتی که با حضور زنانِ دیگر در خانه‌هایمان برگزار می‌گردیم درباره‌ی مسائل زنان حرف می‌زدیم. زنانِ هم‌نسلِ من در فکر بودند که بتوانند کاری بکنند. در شرایطی که جنگ شروع شده بود و نمی‌توانستیم کار علنی بکنیم، من و شهلا تصمیم گرفتیم که کار مشترکی درباره‌ی گذشته‌ی اساطیریِ زنان ایرانی انجام دهیم و مصاحبه‌هایی با دانشگاهیان انجام دادیم. حاصلش کتاب شناخت هویت زن ایرانی بود.»

چند سال بعد، شهلا لاهیجی انتشارات روشنگران را با پنجاه هزار تومانی که هزینه‌ی لازم برای چاپ یک کتاب بود، راه انداخت. او بیست هزار تومان از این مبلغ را با فروش گردنبندِ خود و بقیه را با قرض گرفتن از دوستان و وام بانکی فراهم کرده بود. با همین سرمایه‌ی اندک، برای مدتی یک انبار را در خیابان فاطمی اجاره و به دفتر کارش تبدیل کرد. برای مدتی هم دفتر کوچکی روبه‌روی حمامی داشت که بوی بدش تا دفتر نشر می‌آمد.

پیش از او، تنها زنی که در ایران پا به صنعت نشر گذاشته بود، سیما کوبان بود. نشر دماوند در سال ۱۳۶۱ از سوی سیما کوبان آغاز به کار کرد. عمرش اما طولانی نبود و فقط سه سال دوام آورد. در سال ۱۳۶۴ ناشر زندانی و مجوز نشر باطل شد. انتشارات روشنگران اما به‌رغم همه‌ی موانع، در آستانه‌ی چهل سالگی است و چهار دهه‌ روزنه‌ای گشوده به روی مطالعات زنان بوده است.

به گفته‌ی شهلا لاهیجی، تصمیم به راه‌اندازیِ انتشاراتی درباره‌ی مسائل زنان، ثمره‌ی تجربیات او و چند نفر از دوستانش در سال‌های ۱۳۵۸-۱۳۶۳ بود:

«طی این سال‌ها برای ما روشن شد که در مورد مسائل زنان در ایران حتی ساده‌ترین پرسش‌ها بی‌ پاسخ مانده‌اند. پرسش‌هایی که حرکت روشنفکری برای آن اهمیت و اولویتی قائل نبود و طبیعتاً نمی‌توانستند پاسخی برای آنها بیابند. آرزوی یک تحول فوری در حیات اجتماعیِ زنان ایران را به فراموشی سپردیم و کورسوی امید را در فعالیت فرهنگی درازمدت دیدیم که در آن زنانِ میهنِ ما خود به‌تدریج کاستی‌ها را در زمینه‌ها دریابند و به دادخواهی برخیزند. در این راه تنها انتقال تجربه کافی نبود و خودِ تجربه نیز مهم بود. از همین رو از همان نخستین روزها سعی کردم پدیدآورندگان کتاب‌هایم را از میان زنان برگزینم و یا مردانی که چشم عنایت و ایمان به این مهم دارند.»[2]

کار بهعنوان ناشر زن، بهویژه در سال‌های نخست که کارکنان صنعت نشر به حضور زنان در این حوزه عادت نداشتند، اصلاً آسان نبود:

«از همان روزهای نخست که اولین قدم را به درون چاپخانه گذاشتم متوجه شدم به محیطی پا نهاده‌ام که با حضور زنان بیگانه است. برخی با دیدن زینک‌های سنگینی که همراه خود می‌کشیدم شتابان به سراغم می‌آمدند که “خواهر یا مادر، اینکه کار شما نیست”. بعضی مطمئن بودند که اگر به این کار روی آورده‌ام از سر ناچاری است: “نمی‌توانستید کار دیگری بکنید؟ مثلاً بوتیک لباس زنانه یا کلاس شیرینی‌پزی؟” بعضی‌وقتها هم شرارت‌هایی در کار بود که با شیطنت فضا را آکنده از اصطلاحات پیش‌پاافتاده یا مستهجن می‌کردند که من خودم را مجبور به فاصله گرفتن می‌دیدم.»[3]

 

در تمام دوران ناشری، یک روز خوش نداشتم

شهلا لاهیجی اما از آن‌هایی نبود که با چنین مشکلاتی از میدان به در برود؛ مانع اصلی در برابر او محدودیت‌های حکومتی بود:

«تقریباً هر چند سال یک‌بار وزیری جدید و به ظاهر تحولی جدید دیده‌ام ولی از همان سال اولی که ناشر شدم تا به امروز یک روز خوش نداشتم‌. زمانی که ناشر شدم، سید محمد خاتمی وزیر ارشاد بود‌. چون زمان جنگ بود طبیعتاً ما دچار محدودیت‌های اقتصادی بودیم‌. بنابراین در ابتدا سالی تنها یک کتاب چاپ می‌کردم‌. همان یک کتاب هم باید مورد موافقت “نمی‌دانم کی” قرار می‌گرفت‌. ما هیچ‌وقت آن طرف میز را نمی‌شناختیم‌. آن زمان کاغذ پیدا نمی‌شد، حتی در بازار آزاد‌. اگر هم بود، ما بلد نبودیم تهیه کنیم‌. به همین جهت تا قبل از پایان جنگ، سهم‌مان سالی یک کتاب بود‌. کشور در حالت بحرانی بود، مردم گرفتاری‌های معیشتی داشتند، مسئله‌ی مهاجرتِ مردم جنگ‌زده بود، کوپن‌بندی و مشکلات ریز و درشتی که گریبان مردم را گرفته بود و اصلاً جایش نبود که حرف زد‌. در نتیجه فعالیت جدیِ من در سال ۱۳۶۷ یعنی پس از جنگ آغاز شد‌.» [4]

علاوه بر چنین دشواری‌هایی که کار را برای همه‌ی ناشران در آن دوران سخت کرده بود، انتشار کتاب‌هایی عمدتاً درباره‌ی زنان نیز بر سختیِ کار می‌افزود. شهلا لاهیجی اما در کنار کتاب‌هایی درباره‌ی زنان به قلم نویسندگان زن، به سراغ نویسندگان پرمخاطبی رفت که نگرش درستی به زنان داشتند. مهمترینِ آنها بهرام بیضایی بود.

انتشارات روشنگران از همان سال‌های نخست به ناشر اصلیِ آثار بهرام بیضایی تبدیل شد و تا کنون بیش از ۵۰ کتاب از او منتشر کرده است. شهلا لاهیجی درباره‌ی آشنایی با بهرام بیضایی می‌گوید:

«اولین‌بار ایشان را در منزل دوستی مشترک دیدم. تقریباً ‏آقای بیضایی هیچ حرفی در آن جلسه نزدند. حتی رفتارش کمی هم برای من عجیب بود، چون گاهی زیر لب ‌سوت می‌زد ‏و زمزمه می‌کرد و یک جا آرام نمی‌گرفت. با این حال، فکر می‌کنم به تمام بحث‌هایی که آنجا صورت می‌گرفت، گوش ‏می‌داد. به خاطر می‌آورم من از موقعیت زن در اسطوره‌ها و تاریخ نانوشته‌ی زندگیِ زنان صحبت می‌کردم. به نظرم ‏می‌آمد آقای بیضایی بی‌توجه‌ترین فرد به صحبت‌های من در آن جمع بود، اما دو سه روز بعد ایشان به دفتر من آمدند، ‏تقریباً دو ساعت صحبت کردند و پیشنهاد دادند که فیلمنامه‌هایشان را من چاپ کنم.‏»[5]

لاهیجی با اینکه نگاهی تجاری به کار نشر نداشت و بیش از سودآوریِ کتاب به تأثیر آن در روند رشد جامعه توجه می‌کرد، سلیقه‌ی مخاطب را به خوبی می‌شناخت. میدان دادن به نویسندگان تازه‌کاری که بعدها آثار پرفروشی را به بازار فرستادند و همچنین انتشار ترجمه‌ی آثار نویسندگانی همچون میلان کوندرا سبب شد که انتشارات روشنگران به‌رغم همه‌ی فراز و نشیب‌ها سرپا بماند.

عقب‌ ننشستن از نبرد روزمره با ماشین سانسور که سایه‌اش بر اهالیِ فرهنگ سنگینی می‌کند، یکی دیگر از وجوه تمایز لاهیجی بود. مهرانگیز کار این ویژگی را یکی از دلایل موفقیت او در کار نشر می‌داند:

«شهلا یکی از معدود ناشرانی بود که به اداره‌ی کتاب در وزارت ارشاد می‌رفت و بهطور مستقیم با مأمور سانسور درباره‌ی مواردی که می‌خواستند حذف شود، بحث می‌کرد. به همین علت، بعضی نویسنده‌ها میگفتند کارمان را می‌دهیم به خانم لاهیجی چون می‌رود و با عوامل دولتی و سانسور چانه می‌زند و نظر سانسورچی‌ها را تغییر می‌دهد.»

شیوه‌ی کارش اینطور بود که گاهی می‌جنگید و گاهی به گفته‌ی مهرانگیز کار،

«مأمور سانسور را متقاعد می‌کرد و میگفت اگر اجازه بدهید که این کتاب به همین شکلِ موردنظرِ ما چاپ شود به نفع خودتان هم است. در واقع، تا جایی که می‌توانست در چارچوب همان ارزش‌هایی که حکومت تعریف کرده بود، از کتاب‌هایش دفاع می‌کرد و تلاش می‌کرد که آنها را چاپ کند. مثلاً یک بار از ۵۰ ایرادی که به یکی از کتاب‌هایم گرفته بودند، ۳۰ تایش را با چانه زدن حل کرد.»

مهرانگیز کار تا وقتی که در ایران بود ۱۸ کتابش را توسط انتشارات روشنگران به بازار فرستاد اما در سال‌های اخیر و پس از خروج از ایران، برخی از کتاب‌هایش ممنوع‌الچاپ شد. اینجا بود که دیگر قدرت استدلال شهلا لاهیجی برای قانع کردن مأموران سانسور افاقه نمی‌کرد و او باید می‌جنگید. خانم کار می‌گوید:

«این اواخر می‌خواست کتاب درباره‌ی خشونت علیه زنان را بازنشر کند اما اجازه نمی‌دادند. آخرین تلاشش قبل از بیماری این بود که به وزارت ارشاد رفته و گفته بود این کتاب جواز دائمی دارد و من به‌رغم مخالفت شما آن را چاپ می‌کنم. اگر هم بعد از چاپ، کتاب را جمع کنید به دادگاه می‌روم و علیه شما اعلام جرم می‌کنم که جواز دائمیِ کتاب را زیر پا گذاشتید.»

بسیاری از کتاب‌هایش سرانجام پس از جنگ‌های فرسایشی به بازار نشر راه پیدا کردند:

«۱۰ سال برای چاپ کتاب باید حرف‌های دیشبم رو جدی می‌گرفتی نوشته‌ی ]محمدرضا مرزوقی[ جنگیدم‌. فکر می‌کنم تنها سماجت من بود که بالاخره توانستم کتاب را از چنگ بازرس‌ها بیرون آورم‌. دردآور است‌. عَشَقِه کتاب ]محمد[ رحمانیان هم همین‌طور‌. هر کسی باشد رها می‌کند اما من خودم به ارشاد می‌روم و صحبت می‌کنم، حتی گاهی تندی می‌کنم‌. یک بار یکی از آقایان ارشاد به من گفت هر وقت شما می‌آیید اینجا، ما می‌گوییم ‌ای خدا باز هم این آمد، هر وقت می‌آید برای ما دردسر ایجاد می‌کند‌. باورتان می‌شود به آینه‌های روبه‌رو ]نوشته‌ی بهرام بیضایی[ مجوز نمی‌دادند‌؟ بعد از دو ماه روی صحنه بودن در تئاتر شهر و بعد از ۳۵ سال از چاپ اول آن‌. می‌گفتند این جملات باید عوض شود‌. من به هیچ‌وجه به کارهای بیضایی دست نمی‌زنم‌. به هیچ‌وجه به خودم اجازه نمی‌دهم یک کلمه از کارهای بیضایی را تغییر دهم‌. حق ندارم‌. اجازه ندارم‌ برای کسی که هنوز درخشان‌ترین چهره‌ی هنرهای نمایشیِ ماست چنین دخالتی در کارهای هنری‌اش بکنم‌.» [6]

از اواخر دهه‌ی هشتاد فشارها بر انتشارات روشنگران افزایش یافت و گاه دیگر استدلال و چانه‌زنی و حتی جنگ هم جواب نمی‌داد. در چنین شرایطی بود که شهلا لاهیجی برای چند سال متمادی به علت توقیف کتاب‌هایش و «غیرقابل چاپ» خوانده شدنشان از سوی وزارت ارشاد، از حضور در نمایشگاه کتاب تهران خودداری کرد. او که با تشویق مردم به رأی دادن به حسن روحانی امیدوار بود که اوضاع اندکی بهتر شود، در اردیبهشت ۱۳۹۴ پس از چند سال خودداری از حضور در نمایشگاه کتاب گفت:

«من از سال ۹۳ تا کنون ۵۵ کتاب برای انتشار پیشنهاد دادم اما حتی یکی از آنها مجوز نگرفته است. قول داده بودند که هیچ کتابی از نمایشگاه جمع نشود و غرفهای تعطیل نشود. اما باز هم غرفه‌های کتاب تعطیل شد و کتابها ممنوع شدند. ما به آقای روحانی رأی دادیم که طبق شعارهایشان اوضاع فرهنگی را کمی سروسامان دهند اما ظاهراً اوضاع فرقی نکرده است.» [7]

این البته اولین درگیری‌ِ شهلا لاهیجی با حکومت نبود. مهرانگیز کار به یاد می‌آورد که در دهه‌ی شصت یک بار از شدت فشارِ بازجوها از حال رفته بود: «در اواسط دهه‌ی شصت، یک روز شهلا به دفترم آمد، رنگ صورتش سفید شده بود و تا گفتم چی شده؟ غش کرد. حالش که کمی جا آمد، گفت او را برده بودند و برای هفت-هشت ساعت از او درباره‌ی انتشاراتش بازجویی کرده‌ بودند.»

شهلا لاهیجی در فروردین ۱۳۷۹ پس از حضور در کنفرانس برلین بازداشت شد و بیش از یک ماه همراه با مهرانگیز کار در سلولی انفرادی در زندان اوین محبوس بود. در دهه‌ی نود نیز فشارهای امنیتی بر او آن‌قدر زیاد بود که از عضویت در هیئت مدیره‌ی «کتابخانه‌ی فمینیستیِ صدیقه دولت آبادی» استعفا داد تا شاید کتابخانه رفع پلمپ شود، که نشد. این فشارها اما او را نه در حوزه‌ی نشر به عقب راند و نه مانع از مشارکت وی در جنبش زنان شد.

 

یار همیشگی جنبش زنان

در اواخر دهه‌ی هفتاد، شهلا لاهیجی به یمن بیش از یک دهه حضورِ فعال در بازار نشر، آن‌قدر شناخته‌شده و قدرتمند بود که بتواند اعتبار و امکاناتش را خرج جنبش زنانی کند که پس از دو دهه سرکوب، دوباره در حال جوانه‌ زدن بود.

او از سال ۱۳۷۵ با دریافت مجوز راه‌اندازی یک مرکز مطالعات در کنار مؤسسه‌ی انتشاراتی‌اش، بستری برای کارهای پژوهشی در حوزه‌ی زنان فراهم کرد. از آن پس با نام «انتشارات روشنگران و مطالعات زنان» به فعالیتش ادامه داد. از سال ۱۳۷۶ «جمع زنان ناشر» را نیز تشکیل داد، جمعی که به گفته‌ی نوشین احمدی خراسانی یکی از مهم‌ترین تشکل‌های زنانه در دهه‌ی هفتاد بود که توانست «نطفه‌های حرکت‌های ائتلافیِ آینده‌ی جنبش زنان را شکل دهد.»

این حرکت صنفی-مدنی در گام اول توانست نمایشگاه کتاب زنان ناشر را در اسفند ۱۳۷۶ در «فرهنگسرای اندیشه» در تهران برگزار کند. در این نمایشگاه علاوه بر ۴۶ ناشر زن، طیف‌های مختلفی از تشکل‌ها و نشریات زنان حضور داشتند و یکی از اولین گردهمایی‌های زنان در دوران اصلاحات بود. این نمایشگاه قرار بود که در ۱۸ اسفند همزمان با هشت مارس، روز جهانی زنان، برگزار شود. اما به علت فشارهای حکومتی به ۲۰ تا ۲۵ اسفند موکول شد.[8] دو سال بعد در ادامه‌ی همین حرکت، انتشارات روشنگران همراه با انتشارات توسعه، اولین مراسم علنیِ روز جهانی زنان، پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی، را در ۱۸ اسفند ۱۳۷۸ در «شهر کتاب» در تهران برگزار کردند. این رویداد نقطه‌ی عطفی در فعالیت‌های جنبش زنان در آن دوره‌ بود و مراسم بزرگداشت روز جهانی زنان را از جشنی مخفیانه‌ در خلوتِ خانه‌ها به عرصه‌ی عمومی خیابان‌ها و فرهنگسراها و دانشگاه‌ها کشاند.

اما این اولین باری نبود که شهلا لاهیجی روز جهانی زنان را به صورت علنی جشن می‌گرفت. او پنج دهه‌ قبل از آن، در زمانی که دختربچه‌ای خردسال بود، همراه با والدینش در جشن عمومی بزرگداشت روز جهانی زنان در دوران نخست‌وزیری مصدق شرکت کرده بود. از آن مراسم چیز زیادی به خاطرش نمانده بود اما یادش بود که در مسیر بین چهارراه استانبول و چهارراه نادری، مردم او را روی دست گرفته بودند و متنی درباره‌ی هشت مارس را با صدای بلند خوانده بود. [9]

از اواخر دهه‌ی هفتاد، جنبش زنان توانست بار دیگر با تجمع‌های اعتراضی و کمپین‌های مطالبه‌محور به عرصه‌ی عمومی بازگردد. شهلا لاهیجی در بسیاری از این اقدامات یار پرقدرت جنبش زنان بود. از راه‌اندازی «کتابخانه‌ی فمینیستی صدیقه دولت‌آبادی» در سال ۱۳۸۳ و «کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز» در سال ۱۳۸۵ گرفته تا همگرایی زنان برای طرح مطالبات در سال ۱۳۸۸ و کمپین تغییر چهره‌ی مردانه‌ی مجلس در سال ۱۳۹۴ حضوری فعالانه در جنبش زنان داشت و میکوشید همچون اولین مراسم علنیِ هشتم مارس پس از انقلاب، از اعتبار و امکاناتش برای بلند کردن صدای حق‌طلبیِ زنان استفاده کند.

مهرانگیز کار می‌گوید: «از سال ۱۳۸۸ به بعد فشارها روی او زیاد بود چون در بسیاری از برنامه‌ها و ائتلاف‌های جنبش زنان شرکت داشت و مطالبات زنان را پیگیری می‌کرد. خیلی از این جلسه‌ها هم در دفتر خودش برگزار می‌شد که فشارها را بر او افزایش می‌داد اما او همچنان می‌خواست در ایران بماند. علاقهاش به ماندن در ایران زیاد بود و به همین علت مشکلات را تحمل می‌کرد.»

 

روزنامه‌نگاری که ناشر شد، ناشری که ناامید نشد

شهلا لاهیجی در اردیبهشت ۱۳۲۱ در خانهای روبه‌روی هتل دربند در تهران به دنیا آمد. مادرش در اداره‌ی پست کار می‌کرد و پنجمین زنی بود که به استخدام دولت درآمد. پدرش مهندس بود و در اروپا درس خوانده بود. نوجوانی‌اش در شیراز سپری شد، از پانزده‌ سالگی با نام مستعار ش. شراره در نشریات می‌نوشت، در شانزده‌ سالگی برای رادیو محلیِ شیراز برنامه می‌ساخت و در همان دوره بود که با سازمان زنان ایران نیز کار می‌کرد. در سال ۱۳۵۰ پس از ازدواج به بهبهان رفت و تا سال ۱۳۵۸ که به تهران برگشت علاوه بر فعالیت‌های خیریه، به تحقیق در مورد فحشای سازمانیافته در سراسر ایران و به طور خاص در خوزستان مشغول بود. [10]

همسرش در اواسط دهه‌ی شصت از دنیا رفت و دو پسرش نیز به آمریکا مهاجرت کردند. شهلا لاهیجی اما می‌خواست در ایران بماند و ماند. در این سال‌ها برنامه‌ی روزانه‌اش معمولاً اینطور بود:

«روزانه حدود بیست ساعت کار می‌کنم. بخشی را در خانه و بخشی را در دفتر. هر روز ساعت پنج و نیم صبح بیدار می‌شوم و تا یک و دو نیمهشب مشغول کار هستم. هیچ‌وقت خواب را خیلی دوست نداشتم. از خوردن هم خوشم نمی‌آید. در واقع، چای را بیشتر از هر چیز دیگری دوست دارم. برنامه‌ی روزانه‌ام اینطور است که ساعت هشت صبح به دفتر انتشاراتم می‌روم. سرگرمی‌ام خواندن ادبیات است و نمی‌توانم بدون کتاب خواندن بخوابم. فیلم دیدن را دوست دارم اما چون وقت ندارم، به سینما نمی‌روم و در خانه فیلم می‌بینم. موسیقی را هم خیلی دوست دارم و جمعه‌هایم را با شنیدن موسیقی شروع می‌کنم.»[11]

شهلا لاهیجی زیاد سفر می‌رفت اما هیچ‌وقت بیشتر از یک هفته نمی‌ماند، چون هم کارهای زیادی در انتشارات داشت و هم دائماً درگیر دعوا با وزارت ارشاد بر سر سانسور و توقیف کتاب‌ها بود.

او در سطح بین‌المللی نیز شناخته‌شده بود و «جایزه‌ی آزادى نشر و چاپ کتاب» از سوی اتحادیه‌ی بین‌المللى ناشران در سوئد (۱۳۸۵) و «جایزه‌ی آزادی نوشتن» از سوی انجمن قلم (۱۳۷۹) به وی اهدا شد. علاوه بر این، او به پژوهش و ترجمه نیز مشغول بود. سه کتاب سیمای زن در آثار بهرام بیضایی، پژوهشی در هویت تاریخی زنان ایران و شناخت هویت زن ‏ایرانی در گستره‌ی پیش از تاریخ و تاریخ[12] را نوشت و کتاب زن در جستجوی رهایی: فراز و فرود جنبش زنان در سوسیال دموکراسی آلمان را همراه با فریده عصارپور ترجمه کرد.

شهلا لاهیجی در چهار دهه فعالیت در حوزه‌ی نشر و پژوهش درباره‌ی مسائل زنان توانست آثار بسیاری از نویسندگان مستقل را به چاپ برساند و افق‌های جدیدی را به روی نسل جوانِ ایران باز کند. بسیاری از آرزوها و امیدهایش زیر چرخ‌های ماشین سرکوب و سانسور له شدند، او اما هیچ‌وقت ناامید نشد:

«من هیچ‌وقت در زندگی‌ام از خواسته‌هایم جا نمی‌زنم. همه‌ی این خواسته‌ها به صورت یک آرمان در من باقی می‌ماند. نوجوان که بودم آرزوی داشتن مکانی را داشتم که پر از کتاب باشد و مردم در آن کتاب بخوانند و درباره‌‌ی کتابها با هم حرف بزنند. این آرزو با راه‌اندازیِ “پاتوق فرهنگی” روشنگران برآورده شد که شعارش «یک کتاب، یک صندلی، یک فنجان چای» بود. اما چه بلایی به سرش آمد؟ آنجا بسته شد! اما این به این معنی نیست که من از آرزوی داشتن مکانی که مردم بتوانند رایگان در آنجا کتاب بخوانند و در برنامه‌های فرهنگی شرکت کنند، دست بکشم. نمونه‌ی دیگر بلایی بود که سر “کتابخانه‌ی صدیقه دولت‌آبادی” آمد و آنجا هم بسته شد! بهعنوان رئیس هیئت امنای “کتابخانه‌‌ی صدیقه دولت آبادی” به وزارت ارشاد رفتم و گفتم اگر با من مشکل دارید من از هیئت مدیره بیرون می‌آیم. کتابخانه را باز کنید، کتابخانه را که نباید بست! من استعفا دادم تا شاید کتابخانه باز شود اما آنجا هنوز هم بسته است! اما هیچ‌کدام از اینها دلیل نمی‌شود که از آرزوهایم دست بکشم.»[13]

شهلا لاهیجی که تا آخرین روزهای عمر سرگرم تلاش برای چاپ کتاب‌‌های جدید بود، سرانجام در ۱۸ دی ۱۴۰۲ در ۸۱ سالگی، پس از گذراندن یک دوره بیماری، در تهران درگذشت.


[1] شیرین جزایری، مراسم تقدیر از شهلا لاهیجى در تهران، دویچه‌وله، ۱۶ آبان ۱۳۸۵، قابل دسترس در اینجا.

[2] شهلا لاهیجی، زن و کار نشر، فصلنامه‌ی گفتگو، شماره‌ی هفت، ۱۳۷۴، صص ۷۹-۸۵، قابل دسترس در اینجا.

[3] همان.

[4]محمد تاج‌الدین و فاطمه روشن، «شهلا لاهیجی: روحانی ناامید و ناامیدترمان می‌کند»، روزنامه‌ی جهان صنعت، سه‌شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۶، قابل دسترس در اینجا.

[5] مازیار رادمنش، می‌خواهیم بر سرنوشتمان مسلط باشیم، نشریه‌ی روز ‌آنلاین، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۸.

[6] محمد تاج‌الدین و فاطمه روشن، «شهلا لاهیجی: روحانی ناامید و ناامیدترمان می‌کند»، روزنامه‌ی جهان صنعت، سه‌شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۶، قابل دسترس در اینجا.

[7] شهلا لاهیجی، ناشر: چرا باید در نمایشگاه کتاب شرکت کنم وقتی هنوز کتاب‌ها از حضور ممنوع می شوند، کمپین حقوق‌ بشر ایران، ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، قابل دسترس در اینجا.

[8]نوشین احمدی‌خراسانی، بهار جنبش زنان، ۱۳۹۱، تهران، صص ۷۹-۸۴.

[9] شهلا لاهیجی در مصاحبه با نوشین‌ احمدی‌خراسانی، ۶ مارس ۲۰۱۳، قابل دسترس در اینجا.

[10] مازیار رادمنش، می‌خواهیم بر سرنوشتمان مسلط باشیم، نشریه‌ی روز‌آنلاین، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۸.

[11]Shahla Lahiji: Iran’s First Female Publisher, 2 May 2007, Asharq Al-Awsat, access online here.

[12] این کتاب در دو جلد ــ جلد اول با مشارکت مهرانگیز کار ــ منتشر شده است.

[13] سهیلا قربانی، شهلا لاهیجی: «هیچ‌وقت جا نزده‌ام»، روزنامه‌‌ی آفتاب یزد، ۵ اردیبهشت ۱۳۹۸، قابل دسترس در اینجا.