Previous Next

ایران؛ کیسینجر از بایدن خواست به سیاست ترامپ ادامه دهد



هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا سیاست خاورمیانه‌ای ترامپ را سیاست صحیحی دانسته و خواستار تداوم آن شده است. کیسینجر بر این باور است که دولت بایدن نمی‌باید موضوع ایران را مستقل از مسائل خاورمیانه در نظر بگیرد و از بایدن خواست به سیاست ترامپ درباره حکومت ایران ادامه دهد.

به گزارش دویچه وله، فرستنده خبری “فاکس‌نیوز” گزارشی از نخستین جلسه سمینار مسائل بین‌الملل بنیاد نیکسون داشته است. این جلسه به طور مجازی برگزار شده و به غیر از کیسینجر، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه دولت ترامپ و چند تن دیگر نیز شرکت داشتند.

کیسینجر در این اجلاس رویکرد دولت ترامپ در قبال مسائل خاورمیانه را با سیاستی که ریچارد نیکسون در قبال چین در پیش گرفت مقایسه کرده و از آن به عنوان سیاستی موفق یاد کرده است.

وزیر پیشین امور خارجه آمریکا در این جلسه گفته است که تلاش احتمالی دولت بایدن برای حل موضوع ایران به طور مستقل از مسائل سایر کشورهای منطقه می‌تواند دستاوردهای سیاست خارجی دولت ترامپ در خاورمیانه را به مخاطره بیاندازد.

هنری کیسینجر گفته است که دستاوردهای دولت ترامپ در خاورمیانه مشابه سیاستی است که نیکسون در سال ۱۹۷۲ در قبال گشایش چین در پیش گرفت. او به دولت بایدن توصیه کرده است که به سیاست قاطع ترامپ در قبال حکومت ایران ادامه دهد.

به باور کیسینجر، عادی‌سازی مناسبات اسرائیل با کشورهای یاد شده نه تنها راه را برای همکاری اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بین آن‌ها هموار کرده، بلکه عملا منجر به تقویت پیوند دفاعی آن‌ها در برابر رژیم ایران شده است.

او غیرمستقیم دولت بایدن را از دادن امتیاز به رژیم ایران در مذاکرات احتمالی برحذر داشته و ازبایدن خواسته است به سیاست اعمال فشار بر حکومت ملاها ادامه دهد

کیسینجر سیاست خاورمیانه‌ای دولت ترامپ را درخشان خوانده و گفته است که این آغاز تحولی بزرگ است. او گفته است که دستاوردهای سیاست ترامپ نمی‌بایست در سایه گفت‌وگوهای شتابزده و پیش‌از موعد دولت بایدن با حکومت ایران به مخاطره افتد.

دولت بایدن عجله‌ای برای احیای برجام ندارد

برجام در دولت اوباما، یک پرونده امنیتی برای آرام کردن فضای منطقه، جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی و هسته‌ای در خلیج‌فارس و خروج تدریجی آمریکا از خاورمیانه بود، اما این سناریو در شرایط امروز خاورمیانه و دولت جو بایدن، کارکردی ندارد.

سیدمحمدهادی موسوی کارشناس مسائل سیاسی در روزنامه شرق نوشت: بر‌اساس آنچه سخنگویان وزارت خارجه آمریکا و کاخ سفید اعلام کرده‌اند، به نظر می‌رسد دولت جو بایدن عجله‌ای برای احیای برجام ندارد. در چند هفته اخیر، دولت آمریکا مرتب بر این اصل اصرار ورزیده که ابتدا ایران باید به تعهدات برجامی خود بازگردد. در طرف مقابل نیز ایران، چون آمریکا را ناقض اولیه برجام می‌داند، توقع دارد این کشور اولین قدم را بردارد.

با توجه به صحبت‌های مقامات طرفین، به نظر می‌رسد در آینده‌ای نزدیک، احیای برجام رخ ندهد؛ گرچه در دیپلماسی هیچ‌چیز بعید نیست و کشور‌های ثالث تلاش زیادی برای نزدیکی مواضع طرفین به کار گرفته‌اند. اما علت امتناع آمریکا در بازگشت به تعهدات برجامی چیست؟

اولا برجام کارکرد امنیتی خود را از دست داده است. در مقدمه برجام، این توافق‌نامه پیش‌نیازی جهت بهبود صلح در منطقه قلمداد شده است. در سه سال اخیر، اقداماتی مانند ترور سردار سلیمانی، حملات اسرائیل به منافع ایران در سوریه، حملات آمریکا به منافع ایران در عراق، ساقط‌کردن پهپاد آمریکایی از سوی ایران و حملات متعدد به منافع عربستان و امارات ازسوی حوثی‌ها، باعث شده خاورمیانه آبستن حوادث زیادی شود.

برجام در دولت اوباما، یک پرونده امنیتی برای آرام کردن فضای منطقه، جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی و هسته‌ای در خلیج‌فارس و خروج تدریجی آمریکا از خاورمیانه بود، اما این سناریو در شرایط امروز خاورمیانه و دولت جو بایدن، کارکردی ندارد. مضافا اینکه برنامه‌های علنی و مخفیانه موشکی و هسته‌ای کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس نیز تشدید شده است. همچنین مشکلات داخلی آمریکا، به‌ویژه مواجهه با بیماری کرونا و تبعات اجتماعی و اقتصادی آن، چالش و اولویت اصلی دولت جو بایدن است.

باید توجه داشت، این ایران است که نیاز به احیای برجام و رفع تحریم‌های خود دارد و نه دولت آمریکا. ثانیا، خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریم‌های یک‌جانبه علیه کشورمان، ایران را به‌شدت تحت فشار قرار داده است. اقتصاد ایران به‌شدت ضعیف، درآمد ارزی کشور کاسته شده و به‌زعم کشور‌های غربی، فعالیت‌های منطقه‌ای ایران و تهدید کشور‌های همسایه، با کاهش محسوسی مواجه شده است. این اتفاق‌ها، مطلوب هر دولتی در آمریکا است؛ بنابراین دولت بایدن به‌راحتی حاضر نیست دست از فشار بر ایران بردارد، مگر آنکه احیای برجام همراه با حفظ وضعیت موجود باشد.

از‌این‌رو، پیشنهاد افزودن پیوست‌های موشکی، منطقه‌ای و امنیتی به برجام که از‌سوی کشور‌های عربی و اتحادیه اروپا ارائه شده بود، مورد تأیید دولت جدید آمریکا نیز قرار گرفت. این کشور قصد دارد احیای برجام را منوط به مذاکره درباره این موضوعات کند که با پاسخ تند ایران مواجه شد؛ موضعی که به نظر می‌رسد هیچ‌کدام از طرفین تمایل به تخفیف آن ندارند. ثالثا، جو بایدن علاقه ندارد در شرایطی که به‌تازگی و پس از چالش سنگین سیاسی با جمهوری‌خواهان به پیروزی رسیده و تمایل به یکپارچه‌سازی در داخل آمریکا دارد، در برابر ایران، ضعیف به نظر برسد.

بازگشت به برجام و رفع تحریم‌های آمریکا بدون گرفتن هیچ امتیازی، حتما با انتقاد‌های داخلی مواجه خواهد شد. برخی از بانفوذ‌ترین سناتور‌های جمهوری‌خواه، تعامل با ایران را به‌عنوان خط قرمز خود می‌دانند؛ بنابراین در شرایط فعلی و شکننده دموکرات‌ها در سنا، بایدن ترجیح می‌دهد کمترین چالش ممکن در قضیه ایران را با سنای آمریکا داشته باشد؛ چه اینکه دستیابی به حقوق ایران در برجام، نیازمند برخی تأییدات سنای آمریکاست.

ماجرا وقتی پیچیده‌تر می‌شود که بدانیم تعدادی از سناتور‌های دموکرات نیز موافق برجام نبوده و نیستند. از‌این‌رو، بایدن تلاش دارد با صرف زمان و گرفتن امتیاز از ایران، سنای آمریکا را با خود همراه کند. رابعا، دولت فعلی ایران در ماه‌های پایانی خود به سر می‌برد و مانند اکثر دولت‌ها در ماه‌های پایانی خود، از حداقل محبوبیت و اعتبار برخوردار است. مضاف بر اینکه به احتمال زیاد دولت بعدی ایران، نگاه متفاوتی به برجام خواهد داشت. از‌این‌رو، احتمال دارد در صورت هرگونه تغییر در شرایط برجام از سوی آمریکا، مانند دولت ترامپ، دولت بعدی ایران آن اقدامات را بلااثر کند.

این امر باعث خدشه‌دارشدن اعتبار آمریکا می‌شود. نگرانی از این موضوع به‌صورت تلویحی در سخنان نماینده ویژه ایران در وزارت خارجه آمریکا ذکر شده است. خامسا، تصویب طرح مجلس شورای اسلامی در کاهش تعهدات برجامی و پادمانی ایران، این پیام را به طرف غربی ارسال کرده که بخش درخور توجهی از حاکمیت ایران، درصدد توقف برجام است. به‌همین‌دلیل، دولت بایدن منتظر است تا موعد قانون مجلس سر رسیده و دولت ایران اقدامات خلاف برجام مصوب مجلس را اجرائی کند.

این اقدامات، دست دولت بایدن برای اجماع مجدد و فشار مضاعف بر ایران را مهیا خواهد کرد؛ چراکه نقض پروتکل الحاقی می‌تواند راه بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت را هموار و ابزار چانه‌زنی کافی برای آمریکا با ایران و دیگر ذی‌نفعان برجام را مهیا کند. در مجموع، با توجه به عوامل فوق به نظر می‌رسد بایدن تعجیلی برای رفع تحریم ایران ندارد و این ایران است که به‌جای اصرار بر مواضع قبلی، باید ابتکار عمل را در دست بگیرد.

کارشناس داخلی: نظام چاره ای جز تسلیم ندارد

سایت خبرآنلاین در مصاحبه‌ ای با یک کارشناس مسائل بین‌المللی در تهران به بررسی وضعیت جمهوری اسلامی و تحولات آتی در منطقه و به‌خصوص رابطه با آمریکا پرداخته است.

در این مصاحبه علی بیگدلی با توصیه به مقامات نظام می‌گوید: جمهوری اسلامی باید در سیاستش تجدید نظر کند چرا که شرایط مانند گذشته نیست و همین مسأله باید ما را ملزم به تغییر استراتژی دهد. مطرح شدن بحث هایی چون بازگشت آمریکا به تعهدات برجامی و متعاقب آن اجرای تعهدات از سوی تهران تنها صحبت‌های ایده‌آلیستی است که ما شاهد چنین روندی نخواهیم بود. قطعاً مرحله دوم توافق برجام بسیار سنگین‌تر خواهد بود و میزان انتظارات طرف مقابل افزایش پیدا خواهد کرد. هدف این فشارها قرار دادن ایران در یک تنگنای سیاسی، نظامی و امنیتی است تا در نهایت دست ایران از منطقه کوتاه شود.

بیگدلی به مقامات نظام توصیه می‌کند که: «در چنین فضایی ایران باید از خود شکیبایی نشان داده و دست به اقدامی تحریک‌آمیز نزد. باید از پوسته‌هایی که ۴۲سال به دور خود کشیده‌ایم بیرون آییم چرا که مؤثر واقع نشده و موجب ایجاد گسل عمیق میان مردم و دولت و ایران با دنیا شده است که متأسفانه هر روز این گسلها عمیق‌تر می‌شوند. تنها راه‌حل ورود به خرد سیاسی برای جبران این وضعیت است. شرایط امروز به هیچ‌وجه مناسب نیست چرا که هر روز بیشتر و بیشتر با قرار گرفتن در تنگنای حلقه‌های امنیتی در حال از دست دادن موقعیت خود در داخل و منطقه هستیم».

وی با اشاره به ضعف جمهوری اسلامی در مواجه با آمریکا و کشورهای اروپایی می‌گوید: «برای نظام با توجه به شرایط وخیم اقتصادی و همه‌گیری بیماری کووید۱۹ راهی جز مذاکره وجود ندارد. معتقدم که در منطقه تحولاتی به‌وجود خواهد آمد و دو کشور عراق و سوریه در آینده‌ای نزدیک به دنیای عرب برخواهند گشت».

خودمان را برای شرایط سخت‌تر آماده کنیم

پاسدار محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظا پیش تر گفته بود: دهه آینده شبیه دهه اول انقلاب و دهه سرنوشت است. سختی شرایط مشابه همان دهه اول است. امروز در نیروهای نظام سردی وجود دارد… نیروها دچار نوعی ناامیدی شده‌اند و آینده برای آنها مشخص نیست، از طرفی، سوءظن در بین آنها هم زیاد شده است.

به گزارش تسنیم، وی افزود: بدانیم دشمن تحریم را با خوش‌بینی رفع نخواهد کرد… این‌که می‌گویند دموکرات ها آمده‌اند و اظهاراتی از این قبیل، بچه‌های ما فریب این تبلیغات را نمی‌خورند… . خودمان را باید برای شرایط سخت‌تر و کارهای بزرگ‌تر آماده کنیم.

سوئد بُهت ‌زده از حملۀ یک پناهنده به عابران شهر کوچک

سوئد بُهت‌زده از حملۀ یک پناهنده به عابران شهر کوچک ویتلندا است

بیست و چهار ساعت بعد از حملۀ یک پناهجوی افغان به شهروندان عادی در شهر “ویتلندا” در جنوب سوئد ساکنان این شهر و مردم سوئد از بهت و ناباوری بیرون نیامده اند.

به گزارش رادیو فرانسه، یک جوان بیست و دو سالۀ افغان که از سه سال پیش در سوئد به عنوان پناهنده زندگی می‌کند دیروز چهارشنبه سوم مارس در مرکز شهر “ویتلندا” هفت عابر را با ضربات کارد زخمی کرد. حال پنج تن از زخمی شدگان وخیم گزارش شده است.

پلیس موفق شد با شلیک گلوله به پای مهاجم از ادامۀ حملات او به دیگران جلوگیری کند. پلیس تا این لحظه حملۀ جوان افغان را اقدامی جنایی و نه تروریستی اعلام کرده است.

طی سال‌های گذشته هزاران جوان و نوجوان افغان به عنوان پناهجو و عمدتاً از طریق ایران وارد سوئد شده و از این کشور تقاضای پناهندگی کرده‌اند.

در واکنش به واقعۀ دیروز در شهر “ویتلندا”، نخست وزیر سوئد، استفن لوف‌ون”، در یک کنفرانس خبری گفت که هرگز اجازه نخواهد داد که وحشت و ترس به بخشی از زندگی روزمره مردم سوئد تبدیل شوند.

“ویتلندا”، شهری آرام با سیزده هزار سکنه در جنوب سوئد است.

زندانی سیاسی دارای بیمار کلیوی را به تیمارستان فرستادند



به گزارش هرانا، خبرگزاری وابسته به فعالان حقوق بشر در ایران، علی نوری، فعال مدنی که در زندان اوین به سر می‌برد، به بیمارستان روانپزشکی امین آباد منتقل شد. شدت بیماری علی نوری باعث شده که بیمارستان امین آباد او را نپذیرد

علی نوری از درد شدید کلیه رنج می‌برد و بر اساس این خبر اخیرا با تهوع، سرگیجه، افزایش تپش قلب و کاهش دمای بدن مواجه شده است. او روز دوشنبه ۱۱ اسفندماه به بخش پیوند کلیه بیمارستان امام خمینی منتقل و سپس به قرنطینه بند ۴ زندان اوین منتقل شد.

شدت بیماری علی نوری باعث شده که بیمارستان امین آباد او را نپذیرد. علی نوری از درد شدید کلیه رنج می‌برد و بر اساس این خبر اخیرا با تهوع، سرگیجه، افزایش تپش قلب و کاهش دمای بدن مواجه شده است. او روز دوشنبه ۱۱ اسفندماه به بخش پیوند کلیه بیمارستان امام خمینی منتقل و سپس به قرنطینه بند ۴ زندان اوین منتقل شد.

بنابر گزارش هرانا او در روزهای اخیر برای اعمال شوک الکتریکی تحت فشار قرار گرفته است. مصطفی نیلی، وکیل مدافع علی نوری اواخر دیماه گفته بود که خانواده و دوستان علی نوری با او تماس گرفته‌اند و گفته‌اند که او حال جسمانی خوبی ندارد. آنها گفته بودند کلیه‌ علی نوری دچار مشکل شده؛ ضربان قلبش تغییر کرده و چند بار دچار خونریزی ازناحیه بینی شده و به همین دلیل او را به بهداری زندان برده‌اند.

وکیل علی نوری وضع او را چنین توصیف کرده است: «در بهداری مدت طولانی در یک اتاق در بسته بوده‌اند و حتی یک ساعت هم آنجا نبوده که گذر زمان را حس کند. روز بعد هم آزمایش خون او انجام شده و در خون ایشان عفونت بوده‌؛ ولی تنها با تجویر تعدادی آنتی بیوتیک ایشان را به بند زندان برمی‌گردانند.»

بنابر گزارش او پس از گفت‌وگو با دادیار زندانیان سیاسی و عقیدتی یک «لایحه» داده و تقاضا کرده با توجه به خطری که علی نوری را تهدید می‌کند به صورت اورژانس به بیمارستان اعزام شود تا در آنجا تحت نظر دکتر متخصص قرار بگیرد.

این اولین بار نیست که جمهوری اسلامی از فرستادن زندانیان عقیدتی و سیاسی به تیمارستان به عنوان ابزاری برای فشار بیشتر روحی و جسمی به آنها و خانواده‌های شان استفاده می‌کند.

تازه‌ترین نمونه این رفتار که به مرگ زندانی منجر شد، سرنوشت هولناک بهنام محجوبی، درویش گنابادی محبوس در زندان اوین بود. وضعیت او که به بیماری اعصاب مبتلا بود، در زندان به دلیل عدم رسیدگی پزشکی و دسترسی نداشتن به داروهایش وخیم شد. اما مسئولان زندان اوین برای اعمال فشار بیشتر او را با بدن نیمه فلج به بیمارستان روانی امین‌آباد منتقل کردند. او در آنجا تحت شکنجه قرار گرفت، وضعش به شدت رو به وخامت گذاشت و سرانجام در بهمن ماه امسال به علت مسمومیت دارویی در بیمارستان لقمان درگذشت.

گوشه‌ دیگری از جنایات خامنه‌ای در زندان قرچک

خبرگزاری هرانا – لیلا میرغفاری، فعال مدنی که دوران محکومیت ۵ ساله خود را در زندان قرچک ورامین سپری میکند، در پی مصرف داروهای اعصاب و روان و خواب آور با مشکلات عدیده جسمی و روانی مواجه شده است. این فعال مدنی زندانی طی ماه های اخیر چند بار به صورت اجباری به بیمارستان روانپزشکی امین آباد (رازی) اعزام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، لیلا میرغفاری، فعال مدنی که دوران محکومیت ۵ ساله خود را در زندان قرچک ورامین سپری میکند، در پی مصرف داروهای اعصاب و روان و خواب آور با مشکلات عدیده جسمی و روانی مواجه شده است.

این فعال مدنی زندانی در طول دوره محکومیت خود چند بار به صورت اجباری به بیمارستان روانپزشکی امین آباد (رازی) اعزام شده است.

یک منبع مطلع از شرایط خانم میرغفاری در این خصوص به هرانا گفت: “مسئولان زندان قرچک ورامین طی هفته اخیر به خانم میرغفاری گفته بودند که باید مجددا به بیمارستان روانپزشکی امین آباد منتقل شود. لیلا در شرایط بسیار نامناسبی بسر میبرد و از اعزام مجدد به این بیمارستان هم هراس دارد. تداوم مصرف داروها با توجه به عوارض شدید آنها نگرانی خانواده خانم میرغفاری درباره وضعیت سلامت او را دو چندان کرده است”.

تجویز داروهای اعصاب و روان و خواب آور برای خانم میرغفاری در شرایطی است که در طی هفته اخیر، بهنام محجوبی، درویش گنابادی زندانی در پی مسمویت دارویی به بیمارستان لقمان منتقل شده و در شرایط نامعلوم پزشکی بسر میبرد. آقای محجوبی که بنا به گفته پزشکان دارای سطح هوشیاری ۳ بوده و تنها با دستگاه قادر به تنفس است نیز پیشتر بارها به صورت اجباری به بیمارستان روانپزشکی رازی منتقل شده بود.

این زندانی سیاسی به دلیل مصرف دارو در دوره حضور در بیمارستان امین آباد دچار لرزش شدید دست شده و پس از بازگشت به زندان بدون رعایت دوره قرنطینه در دوران شیوع کرونا مستقیما به بند ۵ زندان قرچک منتقل شد.
خانم میرغفاری پیشتر در مهرماه ۹۸ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و پس از ۶ روز به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

لیلا میرغفاری در تاریخ ۱۳ آذرماه ۱۳۹۸ توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی “اجتماع و تبانی” به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در بهمن ماه ۹۸ اوسط دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شد.

خانم میرغفاری پیشتر در سال ۹۷ نیز توسط دادگاه مجتمع قضایی ارشاد در ارتباط با حمایت از مخالفان حجاب اجباری به پرداخت جریمه نقدی به مبلغ ۳۲ میلیون و دویست هزار ریال معادل ( ۳ میلیون و دویست و بیست هزار تومان) محکوم شد.

عقب نشینی تحمیلی رژیم در برابر آژانس از ترس قطعنامه



نماینده حکومت ایران در آژانس انرژی اتمی امروز در صداوسیما اعلام کرد: به فضل الهی در اثر تلاش های گسترده دیپلماتیک، فرایند صدور قطعنامه علیه جمهوری اسلامی در شورای حکام متوقف شد.

کاظم غریب آبادی ضمن انتقاد از اقدامات برخی کشورها با انگیزه های سیاسی و سوءاستفاده از آژانس برای مقاصد چانه زنی، از هوشیاری و تدابیر مدیرکل آژانس در تلاش های خود برای جلوگیری از ایجاد بحران و تنش های غیر ضروری و حفظ فرصت های موجود برای دیپلماسی، استقبال کرد.

وی گفت: مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار است بار دیگر برای جلسه‌های “فنی” به ایران سفر کند.

این در حالیست که خبرگزاری رویترز گزارش داده که آمریکا به شورای حکام آژانس گفته که به رژیم ایران فرصتی داده شده تا به نگرانی‌های این دیدبان در مورد کشف ذرات اورانیوم در سایت های اعلام نشده خود توضیح دهد و واشنگتن از نزدیک نظارت خواهد کرد.

در بیانیه آمریکا به شورای حکام آمده است: اکنون به رژیم ایران فرصت دیگری توسط مدیر کل داده شده تا همکاری ضروری را قبل از نشست بعدی شورای حکام ارائه کند.

خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از یکی از دیپلمات‌های غربی نوشته که سه قدرت اروپایی برای “فرصت دادن به دیپلماسی” و در جهت کمک به تلاش‌های مدیرکل آژانس، از ارائه قطعنامه علیه رژین ایران صرف نظر کرده‌اند.

این دیپلمات همچنین از نشانه‌های “حسن نیت” رژیم ایران خبر داده است.

چند روز پیش روزنامه حکومتی وطن امروز چاپ تهران نوشته بود که تولید اورانیوم فلزی در ایران به دستور روحانی متوقف شده است.

سایت مشرق نیوز نزدیک به نهادهای امنیتی رژیم پیش تر با حمله به دولت روحانی نوشته بود: ترس و عقب نشینی، تدبیر نیست. حماقت است و شمشیر دشمن را تیزتر میکند.

ایران؛ مقام دولتی: حذف پیک و تکلیف نوروزی دانش‌آموزان

معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی گفت: در تعطیلات نوروز ارائه تکالیف سنتی و پیک نوروزی ممنوع است و برنامه «عید هنر و داستان» جایگزین شده است.

رضوان حکیم زاده گفت: برنامه دوره ابتدایی در ایام نوروز، برنامه خلاقانه‌ای است که برای فراهم کردن فرصت بروز خلاقیت هنر در دانش آموزان در کنار فعالیت‌های داستان خوانی، داستان گویی و داستان نویسی که در چند سال گذشته اجرا شده بود امسال محور هنر هم اضافه شده است. دانش آموزان می‌توانند در قالب فیلم، نقاشی یا عکاسی در قالب موضوعاتی چون دلتنگی برای مدرسه، دنیای با کرونا دنیای بدون کرونا، همدلی و مدرسه سازی آثار خلاقانه خود را ارسال کنند.دانش آموزان همچنین می‌توانند کتاب مورد علاقه خود را خوانده و باز نویسی کنند و یا قصه‌های خلاقانه خود یا بزرگ‌ترهایشان را روایت کنند.

بازهم تیراندازی ماموران به سوی سوخت بران محروم میناب



دو شهروند سوختبر در شهرستان میناب واقع در استان هرمزگان، در پی شلیک مستقیم نیروهای دریابانی دچار مصدومیت شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از گزارش کمپین فعالین بلوچ، روز چهارشنبه ۱۳ اسفندماه ۹۹، دو شهروند سوختبر در شهرستان میناب واقع در استان هرمزگان، در پی شلیک مستقیم نیروهای دریابانی دچار مصدومیت شدند.

بر اساس این گزارش، هویت یکی از سوختبران مرتضی ملاحی، ملوانان لنج باری عنوان شده است.

در این گزارش آمده است: ماموران دریابانی میناب در بندر کلاهی، گروهی از سوخت بران که با لنج های خود در حال عبور بودند را مورد هدف شلیک مستقیم قرار داده اند.

یک منبع مطلع در این خصوص گفت: دستور تیراندازی به سمت سوخت بران توسط “لشکری، جانشین فرمانده مرزبانی” داده شده است.

خلاصه ای از ریشه یابی علل کشتار سوختبران در مرز سراوان

عبدالستار دوشوکی: در بلوچستان مامورین نظام همواره “حکم تیر” داشته اند و مجاز بوده و هستند تا بنا به تشخیص “آنی” خویش با مردم بلوچ از طریق “لوله تفنگ” برخورد کنند. این حقیقت تلخ و مرگبار را همه در بلوچستان می دانند که جانهای بیگناه بیشماری را تاکنون گرفته است, بدون آنکه حتی یک مامورخاطی مواخذه یا تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد. این سیاست بیرحمانه سرکوب و کشتار در دو دهه اول نظام جمهوری اسلامی بشدت اعمال می شد. اما در عصر پسا اینترنت و ماهواره انعکاس بیشتری یافته است. طنز تلخ روزگار این است که کسانی که در دو دهه اول بعنوان وکیل و معاون وزیر و مسئول در رژیم سرکوبگر سمت های اجرایی “تفرقه بینداز و فرامانروایی کن” داشتند؛ اکنون لعاب بدل کرده و برای بلوچ و بلوچستان اشک تمساح می ریزند و با ماموریت و معذوریت صدای همان مردم سرکوب شده را بنا به دلایل خویش منعکس می کنند. در نتیجه سرکوب و کشتار مسبوق به سابقه است. اما کشتار دهها سوخت بر بیگناه در مرز سراوان بـُعد جدیدی به این سیاست امنیتی مرگ آور اضافه کرد.

در طی سالهای اخیر که رژیم تحت تحریم نفتی بوده است, در کنار فروش و صادرات مرزی کلان سوخت در ابعاد وسیع آن توسط تانکرهای بیشمار وابسته به “برادران قاچاقچی” ء سپاه, خرده فروشان گازوئیل نیز از طریق پرداخت اجباری رشوه به مقامات شرکت نفت و مرزبانان “تحمل می شدند”. این منبع درآمد باعث شد که بسیاری از مردم مرزنشین حداقل معاش خانواده خود را تامین بکنند و مجبور نشوند برای لقمه ای نان به بسیج عشایری وابسته به سپاه بپیوندند. یکی از فرماندهان سپاه گله کرده بود که “بلوچ های سُنی مذهب” در قاچاق سوخت از خوان نعمت نظام بهره مند شده اند, اما با آن همراه نیستند. علاوه بر فاکتور عدم همراهی جوانان بلوچ با بسیج عشایری؛ بعد از انتخاب جو بایدن به ریاست جمهوری آمریکا و دورنمای جدی رفع تحریم ها, و طبیعتا کاهش وابستگی به “قاچاق سوخت” مرزی؛ رژیم تصمیم گرفت سوخت بری گازوئیل توسط خرده فروشان را به یک رانت هدفمند تبدیل بکند و مجوز آن را از طریق اجرای طرحی بنام “طرح رزاق” یا رزق دهنده مرزنشینان فقط به آنهایی اختصاص دهد که در شعاع ٢٠ کیلومتری مرز زندگی می کنند و حداقل یک نفر از پنج خانواده وابسته که صاحب یک کارت سوخت برای گازوئیل می شوند, به بسیج عشایری بپوندند و در پاسگاه ها و برجک های مرزی نزدیک روستای خود به اصطلاح “از مرزها حفاظت” کنند. در مرز ٩٥٩ کیلومتری بین ایران و پاکستان تعداد بیشماری پایگاه, پاسگاه, و برجک نگهبانی وجود دارد که عمدتا توسط نیروهای غیر بومی پاسداری می شوند و تعداد بسیاری از مرزبانان غیر بومی جان خود را از دست داده اند.

در نتیجه سپاه پاسداران در طرح امنیت بومی محور خویش تلاش های فراوانی برای جذب جوانان بلوچ به بسیج عشایری جهت خدمت در این پاسگاه ها و برجک های مرزی نموده است. طرح هدفمند و “رانت محور” امنیتی ـ معیشتی رزاق نیز برای پیشبرد این استراتژی سپاه طراحی و بصورت آزمایشی و ناگهانی در مرز شمسر سراوان بصورت مرگباری به مرحله اجرا در آمد. بعقیده استاندار به موجب این طرح حوزه زیر ساخت‌های امنیت تقویت خواهند شد. وی می گوید:” این طرح، صرفاً فروش سوخت در مرز نیست بلکه باعث ساماندهی بسیاری از مباحث می‌شود”.

بسیار کمتر از یک درصد جمعیت بلوچستان در شعاع ٢٠ کیلومتری مرز زندگی می کنند. در نتیجه با توجه اینکه بیکاری در بلوچستان بالای ٥٠ درصد است؛ این “طرح معنی دار” نمی تواند در مقوله فقرزدایی تعریف شود. شبیه همین طرح را در بخش سواحل مکران (چابهار و کنارک) با ماهیگیران و صیادان بلوچ تحت عنوان ” قوانین نظارتی شیلاتی سیستان و بلوچستان” نیز اجرا کردند. یعنی مجوز صید و ارائه سوخت قایق های ماهیگیری را بصورت رانت محور فقط به کسانی که وابسته به سپاه بودند محدود کردند, آن هم به شرط اینکه این لنچ ها و قایق ها با سپاه در قاچاق اسلحه به حوثی های یمن و حتی کشورهای آفریقایی مثل موزامبیک, و قاچاق سوخت و مواد و غیره همکاری کنند. حاصل نهایی و برآیند عملی این طرح نابودی صیادی در سواحل مکران و واگذاری آن به کشتی های ترال چینی و دستگیری و زندانی شدن و حتی کشته شدن تعداد زیادی صیاد بلوچ در کشورهای مختلف آفریقایی و آسیایی شده است. حال تاریخ در حال تکرار است.

کشتار قیام آبان ۹۸؛ خامنه‌ای به ‌جنایت علیه بشریت متهم شد



به گزارش سازمان حقوق‌بشری عدالت برای ایران، دادستانی “دادگاه بین‌المللی مردمی آبان”، خامنه‌ای و ۳۸تن دیگر از سردمداران جمهوری اسلامی را به جنایت علیه بشریت به‌خاطر مشارکت مستقیم در کشتار قیام آبان ۱۳۹۸ متهم کرد.

دادستانی “دادگاه بین‌الملل مردمی آبان” در نامه‌ ای به سفیر جمهوری اسلامی در لاهه ضمن احضار این افراد خواست تا این اتهامات را به خامنه‌ای و روحانی، شمخانی، ابراهیم رئیسی، رحمانی فضلی و محمود علوی و… اطلاع دهد و اگر مدرکی در دفاع از خود دارند به این دادستانی ارائه کنند.

دادستانی مزبور افزود: این، نخستین احضار متهمان این دادگاه است و پیش‌بینی کرد در ماه‌های آینده و با تکمیل شهادت‌های رسیده، مقامات دیگری به این فهرست اضافه شوند.

به گزارش دادستانی این دادگاه، تاکنون صدها سند و شهادت مبنی بر ارتکاب جنایات علیه بشریت، کشتار فراقضایی و اعدام، شکنجه، تجاوز و آزار جنسی زندانیان، آزار و اذیت خانواده‌های جان‌باختگان و… به دست این دادگاه رسیده که نشان می‌دهد که یک سیاست دولتی نظام‌مند و گسترده در سرکوب معترضان وجود داشته است.

چرخه جنایت و خشونت حکومت ایران را متوقف کنید
پنجشنبه، 2 بهمن ماه 1399 = 21-01 2021

سازمان عفو بین‌الملل در سومین سالگرد اعتراضات دی ماه ۹۶ از جامعه جهانی خواست تا با تشکیل یک نهاد تحقیقاتی مستقل امکان ادامه «چرخه خونریزی» توسط جمهوری اسلامی را ندهد.

این سازمان حقوق بشری خواهان تاسیس یک نهاد تحقیقاتی بین‌المللی و مستقل توسط شورای حقوق بشر سازمان ملل شد تا وقایع دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ در ایران مورد بررسی بی‌طرفانه قرار گیرد.

این نهاد مستقل و غیردولتی در بیانیه خود بر «ضرورت اجرای عدالت در حق دهها معترض از جمله کودکانی که توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در سراسر کشور کشته شدند» تاکید می‌کند.

به گزارش رادیو آلمان، سازمان عفو بین‌الملل در ادامه بیانیه خود ضمن یادآوری «بازداشت خودسرانه هزاران معترض در جریان اعتراضات، ارتکاب شکنجه و سایر رفتارهای غیرانسانی، بیرحمانه و تحقیرآمیز علیه بازداشت‌شدگان» صدور حکم اعدام برای برخی بازداشت‌شدگان این اعتراضات را محکوم کرده و خواهان «حقیقت‌یابی و دادخواهی» شده است.

به گفته این سازمان دستکم یک معترض، به نام مصطفی صالحی در مرداد ۹۹ در ارتباط با اعتراضات دی ۹۶ اعدام شد و پنج معترض دیگر از جمله محمد بسطامی، مهدی صالحی ، هادی کیانی، عباس محمدی و مجید نظری همچنان در معرض خطر اعدام هستند.

روایات تکان‌دهنده شاهدان رفتار بازجویان زندان

یک سال پس از اعتراضات مردمی آبان ۹۸، فضای سیاسی-اجتماعی ایران همچنان متأثر از این اعتراضات و رفتار حکومت در سرکوب و کشتار بی‌سابقه معترضان است. هزاران نفر کشته و بازداشت شدند. بازجویان رژیم خامنه ای با بازداشت شدگان جوان بخصوص دختران کم سن و سال رفتاری تجاوزکارانه داشتند. اما نرگس محمدی فعال حقوق بشر در ایران در مصاحبه با رادیو فردا می‌گوید که جامعه به جایی رسیده که این سرکوب ها دیگر جواب نخواهد داد و باعث عقب نشستن مردم نخواهد شد.

خانم محمدی توضیح می‌دهد: اتفاقاتی که در آبان ماه ۹۸ افتاد خیلی تکان‌دهنده است نه اینکه سال ۶۷ تکان‌دهنده نبود، نه اینکه دهه ۶۰ تکان‌دهنده نبود، نه اینکه قتل‌های زنجیره‌ای که ما الان در آستانه دشنه‌آجین شدن آقای فروهر و پروانه فروهر، آقای مختاری، آقای پوینده و آقای شریف هستیم، ولی به نظر من آبان ۹۸ در تاریخ مبارزات ملت ایران برگ واقعاً سیاهی شد. با این تعداد کشته‌های مردم بی‌پناه و مردم مظلومی که خیلی‌ها گفتند اینها پابرهنه‌ها هستند، خیلی‌ها گفتند اینها گرسنه‌ها بودند و خیلی‌ها گفتند اینها جان‌به‌لب‌رسیده‌ها بودند و این وجدان عمومی جامعه ما را به درد آورد. این وقایع باعث شد که یک مرزبندی جدی شکل بگیرد و پررنگ‌تر شود. این مرزبندی قابل کتمان هم نیست و مرزبندی مردم و حکومت روشن‌تر و واضح‌تر شد.

نرگس محمدی در بخشی از این گفت‌وگو از رفتار بسیار خشونت‌آمیز با زنان و دختران بازداشت‌شده در جریان اعتراضات آبان ۹۸ می‌گوید:

رفتار بسیار خشونت‌آمیزی در بازجویی‌ها با دختران جوان شده بود و اینکه یک بازجو تا این حد جسارت داشته باشد که در اتاق‌های بازجویی با یک دختر کم سن و سال تنها این میزان از خشونت را به کار بگیرد -البته من تا قبل از آن هم در آن بند شاهد بودم که افرادی از بندهای امنیتی می‌آمدند و چیزهایی را می‌گفتند که متأسفانه می‌شد حدس زد که هیچ‌گونه نظارتی در بندهای امنیتی وجود ندارد و این اتفاقات می‌افتد- ولی اینکه با یک فرد غیر سیاسی یک دختر خیلی جوان که برحسب اتفاق وقتی از آن خیابان رد می‌شد چند دقیقه‌ای مکث کرده بود و بعد منجر به بازداشتش شده بود چنین برخوردی را کرده بودند، و آن روحیه بسیار آسیب‌دیده و لرزانی که این دختر داشت و مدام در آغوش ما بود اینقدر که این بچه ترسیده بود. اینها چیزهایی بود که به خصوص بعد از اعتراضات ۹۸ ما آنجا شاهد بودیم. البته زندان خیلی سعی می‌کرد که ما در معرض این آدم‌ها قرار نگیریم اما اینقدر شتاب‌زده عمل می کردند و اینقدر بی نظمی حاکم بود که گاهی این اتفاقات می افتاد و ما به طور ملموس و رودررو با این آدم‌ها مواجه می‌شدیم و می‌فهمیدیم که میزان خشونت به کار رفته تا چه حدی است

نرگس محمدی آذر ماه ۹۸ در نامه‌ای از زندان اوین به تشریح وضعیت دختری ۲۰ ساله که از وزرا به اوین منتقل شده بود پرداخته و نوشته بود که حین بازجویی یا بهتر بگویم اعتراف‌گیری، مرد بازجو از موهایش گرفته و کشیده بود و فحش‌های رکیکی داده بود که رویش نمی‌شد تکرار کند. کمربند دور کمرش را باز کرده و به میز و صندلی کوبیده بود تا دختر جوان ترسیده و هر چه می‌خواهد را به دوربین بگوید، نه یک بار بلکه چند بار. او که چون بسیاری از هم‌نسلانش موفق به تحصیل در دانشگاه نشده و به کار مشغول بود، به زندان قرچک و میان متهمان قتل و مواد مخدر و… منتقل شد.

خانم محمدی همچنین در این نامه به تشریح وضعیت جوانی کم سن و سال از اسلامشهر تهران پرداخته بود که «تیر خورده» و «خونریزی، عفونت و تورم غیر قابل تصور پا» او را از پای درآورده است.

خانم محمدی که این فرد را در بهداری زندان اوین دیده بود نوشته بود که این جوان که از سلول انفرادی به بهداری آورده بودند به او گفته است: «از روزی که بازداشت شده‌ام حتی بتادین هم روی زخمم نریخته‌اند.

روزی که مردم ایران شعار سرنگونی خامنه‌ای را سر دادند

سازمان عفو بین‌الملل با انتشار گزارشی خبر از راه‌اندازی یک وب‌سایت ویژه در ارتباط با سرکوب خونین اعتراضات مردم ایران در نوامبر سال گذشته (آبان ۹۸) داده است. این وب‌سایت شامل ویدیوهای تایید شده، تصاویر بخشی از قربانیان سرکوب اعتراضات، نام شماری از قربانیان، وضعیت اینترنت و قطع آن در روزهای حساس سرکوب است.

به گزارش دویچه وله آلمان، سازمان عفو بین‌الملل خواستار اعزام یک گروه بین‌المللی حقیقت‌یاب در مورد سرکوب این اعتراضات و امتناع حکومت ایران از قطع اینترنت در مواقع بروز رویدادهای مشابه شده است.

این نهاد حقوق بشری در عین حال توصیه‌هایی به شورای حقوق بشر برای اعمال فشار به حکومت ایران کرده است.

سرکوبی که نتیجه نداده است

از ۳۰۰ تا ۱۵۰۰ کشته در عرض شش روز؛ این کارنامه جمهوری اسلامی در آبان ۹۸ است. ولی آیا این کشتار بی‌سابقه که به ظاهر اعتراضات را سرکوب کرد، توانسته خشم نهفته معترضان را نیز پایان دهد؟

از ۲۴ تا ۲۹ آبان ۱۳۹۸ بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک ایران صحنه اعتراضات مردم بود؛ اعتراضاتی که با سه برابر شدن یک‌شبه قیمت بنزین آغاز شد اما به سرعت ارکان نظام جمهوری اسلامی را هدف گرفت.

شعارها از اعتراض به وضعیت اقتصادی به سمت اعتراضات سیاسی کشیده شد و مردم شعار سرنگونی جمهوری اسلامی را سر دادند و عکس‌های آیت‌الله خمینی و خامنه‌ای را پاره کردند.

خبرگزاری رویترز روز دوم دی ماه آن سال، سه روز پس از سرکوب و در نتیجه فروکش کردن اعتراضات، گزارش ویژه‌ای در این باره منتشر کرد. رویترز در این گزارش به اطلاعات سه منبع نزدیک به بیت رهبری جمهوری اسلامی استناد کرده بود.

این سه منبع تایید کرده بودند که دستور کشتار مستقیما از سوی خامنه‌ای صادر شده است. رویترز نوشت: «علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی با چهره‌ای نگران و نابردبار خود را در انظار نشان داد. او کارکنان ارشد امور امنیتی و دولت را گرد خود جمع کرد و فرمانی با این مضمون صادر کرد: هر کاری می‌توانید انجام دهید تا جلوی آنها را بگیرید.»

خامنه‌ای در این جلسه که روز یکشنبه ۲۶ آبان ۹۸ برگزار شده اظهار کرده است که «جمهوری اسلامی در خطر است. هر کاری می‌توانید انجام دهید تا به این غائله پایان داده شود. شماها این اختیار را از سوی من دارید.»

کشتار و سرکوب معترضان در جمهوری اسلامی بی‌سابقه نیست. اما آنچه کشتار آبان ۹۸ را از سایر سرکوب‌ها جدا می‌کند، ابعاد کمی و کیفی آن است. در آبان ۹۸ اما تا بدانجا پیش رفتند که با هلی‌کوپتر به مردم شلیک کردند و معترضانی را که از ترس تانک‌های نظامی در نیزار پنهان شده بودند به گلوله بستند.

آیا نظام با این کشتار به هدفش رسیده است؟

یک فعال سیاسی خارج کشور می گوید: تاریخ نشان داده که اینگونه سرکوب‌ها باعث انباشت خشم و نفرت می‌شوند. جامعه ایران هم به لحاظ رفتارشناسی سیاسی در طول تاریخ همیشه به گونه‌ای بوده که آرام به نظر می‌رسیده اما در زیر این آرامش نوعی تراکم خشم و نارضایتی وجود داشته، مثل فنری که جمع می‌شود و ناگهان می پرد.

رضا علیجانی می‌گوید جامعه ایران یک جامعه هیجانی است که در حالاتی مایوس و سرد می‌شود و خشمش را جمع می‌کند ولی ناگهان هیجان می‌گیرد و فاصله سردی و گرمیش امری جهشی و ناگهانی است. بنابراین درست است که در کوتاه مدت این اعتراضات را خاموش کردند اما بر خشم و نفرت متراکم و بر فشردگی فنر در حال انفجار افزوده‌اند.

پاسداران خامنه‌ای این جوان ایرانی را هم کشتند

جان باختن نادر مختاری یکی از بازداشت شدگان اعتراضات آبانماه ۹۸پس از ماهها درد و شکنجه در کهریزک. وی به‌ علت ضربات باتوم و وخامت اوضاع جسمی چند ماه در کما بوده است.

به گزارش سایت کلمه، او در روز ۲۹ شهریور جان باخته است. جمهوری اسلامی تاکنون به صورت رسمی گزارش دقیقی از تعداد کشته‌ها و افراد بازداشت‌شده در جریان اعتراض‌ها اعلام نکرده است.

نادر مختاری ۳۵ ساله و از معترضان آبان ۱۳۹۸ در شهر کرج بود. او پس از اعتراضات آبان به مدت یک ماه مفقود شده بود، خانواده او پس از یک ماه وی را در حالی که در کما بوده است در بیمارستان شهدای شهر ری شناسایی و پیدا می‌کنند.

وی بلافاصله قبل از نوروز ۱۳۹۹ و پس از بهوش آمدن ظالمانه به زندان منتقل می شود. او برخلاف نظر پزشکان متخصص و مخالفت شدید خانواده توسط ماموران امنیتی به بازداشتگاه کهریزک (سروش ۱۱۱۱ کنونی) منتقل شد. و در بهداری این زندان، با وضعیتی وخیم بستری و زندانی می‌شود.

ماموران امنیتی با وجود وخامت حال این زندانی اصرار بر نگهداری وی در بازداشتگاه کهریزک (سروش ۱۱۱ کنونی) داشتند. این امر منجر به وخیم‌تر شدن حال وی شده و در نهایت روز شنبه ۲۹ شهریور وی مظلومانه به شهادت رسید.

تاکنون جنازه نادر به خانواده اش تحویل داده نشده ‌است و آنها بشدت تهدید شده‌ و تحت فشار قرار دارند.

در اعتراضات آبان ۹۸ بیش از ۱۵۰۰ تن به شهادت رسیدند و به گزارش عفو بین الملل بیش از ۷هزار نفر بازداشت شدند. گزارش های متعددی از بازداشت و شکنجه افراد مجروح و مصدوم پیش از این در رسانه‌ها منعکس شده بود.

عفو بین‌الملل از انواع شکنجه ها برای بازداشت شدگان آبان ۹۸ گزارش مفصلی منتشر کرده است. شهادت نادر مختاری یکی از این موارد است که با جلوگیری از ریل درمان این زندانی، وزارت اطلاعات و مامورین زندان باعث مرگ وی شده اند.

گزارش عفو بین‌الملل، فساد و بی‌رحمی رژیم ایران را نشان داد

وزیر خارجه آمریکا، تاکید کرد، گزارش تازه سازمان عفو بین‌الملل در خصوص احکام اعدام بعد از محاکمه‌های نمایشی و شکنجه زندانیان و بدرفتاری با نزدیکان آنها در ایران، بیانگر «فساد نظام و وحشیگری آن» است.

مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، گزارش سرکوب اعتراضات سراسری آبان ۹۸، را نشانه «فساد و بی‌رحمی» جمهوری اسلامی دانست.

او افزود: «رژیم ایران مردم خود را خوار کرده و به خاطر مطالبه حقوق خود در آزادی بیان و حق تجمع مسالمت‌جویانه، این مردم را مجازات می‌کند.»

پمپئو گفت: «مردم خوب ایران همان چیزی را می‌خواهند که هرکدام از ما می‌خواهیم: صلح،‌ آزادی و خوشبختی».

عفو بین‌الملل: ‌برای حمایت از قربانیان بپاخیزید

سازمان عفو بین‌الملل با انتشار کلیپی در اینترنت دربارهٔ شکنجه در زندان های جمهوری اسلامی و اعلام یک هشتگ جدید، از همگان خواست برای حمایت از قربانیان اعتراضات خونین آبان۹۸ بپاخیزند. عنوان آن #بپا خیزید، است.

عفو بین‌الملل هم‌چنین در یک یادداشت توئیتری نوشت: تحقیق جدید در رابطه با رژیم ایران نشان می‌دهد؛ نیروی انتظامی و اطلاعات و مقام‌های زندانها با تبانی قضات و دادستانها علیه دستیگرشدگان قیام آبان۹۸ مرتکب نقض های شوک‌آور حقوق‌بشر شده‌اند.

کیفرخواست خانواده کودکان جان باخته
سرکوب خیزش ‌آبان ۹۸، جنایت علیه بشریت بود!

نهاد کودکان مقدمند: انتشار گزارش۱۲۰ صفحه‌ای سازمان عفو بین‌الملل و نیز جاوید رحمان گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در باره سرکوب‌های سیستماتیک در جمهوری اسلامی ایران بخوبی نشان می‌دهد که جهان صدای اعتراض به خون کشیده شده مردم ایران علیه جنایات بی‌شمار حکومت اسلامی را دیده و شنیده است. این گزارش مفصل فقط گوشه‌ای از حقایق دردناک و پرونده قطور جنایات حاکمیت جمهوری اسلامی علیه مردم ایران و علیه کل انسانیت در بیش از چهار دهه است.

در سرکوب خونین اعتراضات مردم ایران در آبان‌ماه ۱۳۹۸ در نزدیک به ۲۰۰ شهر و ۲۹ استان در ایران، ده‌‌ها کودک، نوجوان و دانش ‌آموز در خیابانها بیرحمانه به گلوله بسته شدند. اسامی ۲۳ دانش‌آموز پسر و یک دانش آموز دختر توسط خانواده‌‌های آنان علنی شده است که با نشانه گیری و شلیک مستقیم گلوله جنگی جان باختند. آندسته از دانش‌آموزانی که بشدت مجروح شده‌ بودند به جای آنکه به بیمارستانها و مراکز درمانی انتقال داده شوند به بازداشتگاه‌ها و زندانها منتقل گردیدند. ده‌ها مدرسه دخترانه و پسرانه را به بازداشتگاه تبدیل کردند. تعداد قابل توجهی از نوجوانان در یورش‌های شبانه دستگیر و تحت خشن‌ترین و بیرحمانه‌ترین بازجویی‌ها قرار گرفتند‌.

کماکان پس از گذشت نزدیک به یک سال از ‌آن تاریخ هنوز هیچ اطلاع رسمی و مشخصی از جان‌باختگان، مجروحین و دستگیرشدگان و مفقودین حتّی در اختیار خانواده‌‌‌های مضطرب و نگران آنها قرار نگرفته است. وضعیت روانی بسیاری از این خانواده‌های دستگیر شدگانی که بعداً با وثیقه‌های سنگین آزاد شدند بسیار وخیم است. از جمله شکنجه کردن دانش‌آموزان برای گرفتن اعتراف علیه خود و خانواده‌های‌شان متد شناخته شده‌ای که دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران علیه متهمین و خانواده‌های آنان بکار می‌بندد و نیز انکار و پنهان نگهداشتن دستیگری دانش‌آموزان و تهدید مداوم خانواده‌‌ها همچنان ادامه دارد.

خانواده‌های داغدیده‌ در ازاء پرداخت مبالغ سنگین به دادستانی توانستند پیکر عزیزان خود را از پزشکی قانونی تحویل بگیرند، تهدید شدند که باید مخفیانه عزیزان خود دفن کنند، حتی نتوانستند مراسم سوگواری برپا کنند و با رسانه‌ای گفتگو کنند. کماکان ابعاد این جنایات هولناک نامعلوم است، جمهوری اسلامی از پذیرفتن جنایات خود سر باز می‌زند و برای فریب افکار عمومی جهانی، با انکار حقایق سعی در مخفی کردن دامنه سرکوب و کشتار مردم در ایران دارد. و اکنون بخشی از مستندات این جنایات سازمان یافته توسط یک منبع معتبر بین‌المللی افشا و انتشار علنی یافته است. جمهوری اسلامی به دلیل جنایت مستمر علیه بشریت و نابودی انسانیت رسوای جهانیان شده است.

اکنون وقت آن رسیده است که کلیه دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی در مقابل این مستندات غیرقابل کتمان در پشتیبانی از مبارزات مردم ایران، برای همدردی با جامعه زخم دیده و معترض ایران، و همه دستگیر‌شدگان و خانواده‌های آسیب دیده‌ ‌‌آنان، دست به اقدامات عملی بزنند. اولین اقدام باید اخراج جمهوری اسلامی از تمامی نهادها و مراجع بین‌المللی باشد. سازمان‌های مدافع حقوق کودکان و زندانیان سیاسی باید در رأس همه، آزادی کلیه زندانیان سیاسی و همه فعالینی که به جرم دفاع از حق کودکان بیرحمانه در حبس هستند، بیدرنگ آزاد گردند.

از همه نهادهای بین‌المللی می‌خواهیم که در اقدامی عاجل و فوری اخراج جمهوری اسلامی ایران از کلیه نهادهای بین‌المللی به جرم جنایت علیه بشریت را هرچه زودتر عملی کنند. وضعیت اضطراری کودکان و نوجوانان زندانی و فعالین سیاسی مدافع حقوق کودکان، معلمان زندانی در ایران را فوری در دستور خود قرار دهند و جمهوری اسلامی را تحت فشار بگذارند تا بیدرنگ کلیه زندانیان سیاسی را آزاد کند.

اسامی دانش‌آموزان کشته شده در خیزش ‌ابانماه ۱۳۹۸

علی غزلاوی، ۱۲ ساله آرمین قادری ۱۳ ساله، امیررضا عبداللهی ۱۳ ساله، نیکیتا اسفندی ۱۴ ساله، محمد داستان‌خواه ۱۵ ساله، جواد بابایی ۱۵ ساله، رضا نیسی ۱۶ ساله، خالد غزلاوی ۱۶ ساله، مهدی ولی‌پور ۱۶ ساله، محسن محمد پور ۱۷ ساله، مجاهد جامعی، ۱۷ ساله، ساسان عیدی‌وند ۱۷ ساله، احمد جعاوله ۱۷ ساله، حسام بارانی راد، ١٧ سالە، محمد بریهی ۱۷ ساله، محمدرضا احمدی ۱۷ ساله، آرین رجبی ۱۷ ساله، پژمان قلی‌پور ملاطی ۱۷ ساله، حسن محمدپور ۱۷ ساله، امیرحسین دادوند ۱۷ ساله، محمدجواد عابدی ۱۷ ساله، احمد آلبوعلی ۱۷ ساله، پدرام جعفری ۱۸ ساله، رضا معظمی ۱۸ ساله و ابراهیم مرادی ۱۸ ساله، که همگی با شلیک گلوله جنگی به قتل رسیده‌اند و اسامی آنها توسط خانواده‌‌های ‌آنان علنی شده‌ است. (این لیست در حال تکمیل شدن است).

**********************************************

جاوید رحمان، گزارشگر ویژۀ سازمان ملل: سرکوب و خشونت بعد از ناآرامی‌های آبان ٩٨ ابعادی حیرت‌آور دارد

شلیک به سر و گردن معترضان در ایران

سپاه و بسیج به قصد کشت به معترضان آبانماه شلیک کرده‌اند

گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران در تازه‌ترین گزارش خود از رفتار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی با معترضان در آبان ۱۳۹۸ به شدت انتقاد کرده است.

او می‌گوید ویدئوهای موجود نشان‌گر شلیک پلیس، سپاه و بسیج به سوی مردم هستند؛ شلیک‌هایی به سر و گردن که به قصد کشتن معترضان صورت گرفته‌اند.

جاوید رحمان افزوده که رژیم ایران هنوز و پس از ۱۰ ماه، تعداد واقعی کشتهشدگان را اعلام نکرده است.

در این گزارش آمده که بیشترین کشته‌ها مربوط به دو استان همجوار تهران است و خانواده‌های قربانیان تهدید شده‌اند که چیزی نگویند و ساکت بمانند.

گزارش جاوید رحمان ۲۱ ژوئیه به دبیرکل سازمان ملل تسلیم شده است.

واکنش کشور اروپايی به یک گزارش تکاندهنده

وزیر خارجه سوئد چهارشنبه شب در توئیتی از درخواست سازمان عفو بین الملل برای تحقیقات کامل پیرامون اتهامات مربوط به جمهوری اسلامی حمایت کرد و نوشت: گزارش امروز عفو بین‌الملل یک تصویر هولناک از نقض جدی حقوق‌بشر در ایران بعد از اعتراضات سال۲۰۱۹ ترسیم می‌کند. از فراخوان تحقیقات کامل پیرامون اتهامات حمایت می‌کنم.

عفو بین‌الملل: بازداشت‌شدگان آبان ٩٨ به طور گسترده تحت شکنجه قرار گرفته‌اند

این سازمان چهارشنبه ۱۲ شهریور طی گزارشی با عنوان «ویرانگران انسانیت» جزییات بازداشت و محکومیت‌های پس از اعتراضات سراسری آبان‌ماه را منتشر کرد که حاکیست زندانیان برای «ارعاب و تحقیر» و همچنین تن دادن به «اعترافات اجباری» شکنجه جسمی و جنسی شده‌اند.

اطلاعات دریافتی عفو بین‌الملل نشان می‌دهد بازجویان و مسئولان زندان‌ها بازداشت‌شدگان مرد را مورد «خشونت جنسی»، قرار داده‌اند.

سازمان عفو بین‌الملل در گزارش تازۀ خود، خشونت‌های رژیم جمهوری اسلامی را در واکنش به ناآرامی‌های آبان ٩٨ شرح می‌دهد. این گزارش تکان‌دهنده از استفادۀ مکرر از شلاق، شوک برقی، تظاهر به اعدام و تجاوز جنسی سخن می‌گوید و می‌نویسد که علاوه بر وزارت اطلاعات یا سپاه پاسداران، قضات و دادستان‌ها نیز در اعمال این خشونت‌ها سهیم بوده‌اند.

این گزارش بازتاب بسیار گسترده ای در رسانه های جهانی داشته و مطالب تکان دهنده ای در آن آمده که نشان ستمگری و سرکوبی در ایران است که در کمتر کشوری در جهان نظیر دارد.

به گزارش رادیو فرانسه، سازمان عفو بین‌الملل بر رواج شکنجه جسمی و روحی در ایران تأکید دارد و می‌نویسد که شکنجه علاوه بر اعتراف گرفتن، به قصد تنبیه، ارعاب و تحقیر اعمال می‌شود. مشت و لگد و چوب زدن با چشمان بسته، کاربرد شلاق یا لوله لاستیکی یا باتون، گرسنه و تشنه نگاه داشتن زندانی، انزوای طولانی، ناخن کشیدن، شوک الکتریکی بر آلت جنسی، خفگی با آب (واتربوردینگ)، پاشیدن گاز فلفل… سازمان عفوبین‌الملل علاوه بر این فهرست تکان‌دهنده، اظهارات برخی از شکنجه‌شدگان را نیز عیناً نقل کرده است. در این گزارش آمده است که وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران، هر دو در این اعمال سهیم‌اند.

به گفتۀ معاون عفو بین‌الملل در امور آفریقای شمالی و خاورمیانه، قضات و دادستان‌های جمهوری اسلامی به جای این که پرونده‌های مفقود شدن، شکنجه و سایر جنایات را بررسی کنند، با موج سرکوب و آزار همراه شدند و صدها نفر را به بهانۀ “امنیت ملی” محکوم کردند. این موج سرکوب و ارعاب با اعترافات اجباری تلویزیونی تکمیل شد.

عفو بین الملل درباره تجاوز جنسی به زندانیان در ایران نوشته است: ممکن است برای شکنجه و تخریب روحی و روانی زندانیان، یا دلایل دیگر، صورت پذیرفته باشد. با توجه به اینکه تجاوز جنسی، آثار بسیار مخربی بر روحیه افراد مورد تجاوز قرار گرفته دارد و همچنین باعث شرمساری این افراد می‌شود، از این رو، تعداد کمی از زنده ماندگان این موارد، حاضر شده‌اند که با رسانه‌ها مصاحبه کنند.

سازمان عفو بین‌الملل از کشورهای عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل و از کمیساریای حقوق بشر این سازمان می‌خواهد که در برابر عدم پاسخگویی مقامات رژیم ایران واکنش نشان دهند و از جمله از آغاز تحقیقات توسط سازمان ملل حمایت کنند.

عفو بین‌الملل همچنین از همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد می‌خواهد که آزادی فوری و بی قید و شرط بازداشت‌شدگان بیگناه را از جمهوری اسلامی مطالبه کنند.

روحانی خطاب به آمریکا: بوی کباب نمی‌آید، خر داغ می‌کنند!



روحانی امروز با بیان این جمله که «بوی کباب نمی‌آید، خر داغ می‌کنند»، در واکنش به موضع دولت بایدن گفت: برخی فکر می‌کنند، می‌توانند در شرایط جدید چیزی به برجام اضافه کنند، اما باید بدانند که برجام کم و زیاد نمی‌شود، یک متن ثابت است و تمام شده است، مذاکره جدیدی در قالب برجام نخواهیم داشت.

روحانی با بیان اینکه اگر دولت جدید آمریکا بخواهد اشتباهات دولت قبلی را جبران کند، راه را پیش روی او باز گذاشته‌ایم، گفت: بعضی دوستان می‌گفتند آمریکا ابتدا باید خسارت‌هایی را که به ملت ایران زده، جبران کند، البته آمریکا بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار به ایران خسارت زده است، اما گفتیم فعلاً مطالبه خسارت را برای مرحله بعدی می‌گذاریم، ابتدا با لغو تحریم و عمل به تعهدات حسن نیت خود را نشان دهند.

روحانی تصریح کرد: آن‌ها که می‌خواهند مسایل را از طریق دیپلماسی حل کنند باید بدانند که راه آن برداشتن تحریم است، آنچه مانع دیپلماسی است، تحریم شماست، وقت را تلف نکنید. اتلاف وقت و امروز و فردا کردن به نفع هیچ کس نخواهد بود، اگر وقت تلف شود و فرصت از دست برود، مسئول مستقیم آن آمریکا خواهد بود.

روحانی همچنین با بیان اینکه آژانس بین المللی انرژی اتمی مکان بازی سیاسی نیست، در مورد قطعنامه ای که قرار است فردا جمعه در جلسه شورای حکام آژانس اتمی در وین تصویب شود، ابراز نگرانی کرد و گفت: سه کشور اروپایی بفهمند که آژانس یک نهاد فنی است و اجازه دهند به کار فنی خود ادامه داده تا به این ترتیب توافق تداوم یابد.

بی اعتنایی اروپا به هشدارها؛ بایدن بدتر از ترامپ است

خبرگزاری رویترز پیش تر گزارش داده بود که علیرغم هشدارهای رژیم ایران، تروئیکای اروپایی به دنبال حمایت از تلاش آمریکا در شورای حکام برای تصویب قطعنامه علیه جمهوری اسلامی است.

طبق این گزارش، سه کشور اروپایی عضو برجام در نشست روز دوشنبه شورای حکام پیش‌نویس یک قطعنامه را در میان اعضا پخش کرده‌اند، که در آن نگرانی شدید نسبت به کاهش شفافیت از سوی رژیم ایران ابراز و همچنین از تهران خواسته شده اقدامات خود را فورا به عقب برگرداند.

به گفته رویترز، در این پیش‌نویس که برای اعضای شورای حکام فرستاده شده و به دست این خبرگزاری رسیده، همچنین درباره عدم پیشرفت در دریافت توضیحات از سوی رژیم ایران در ارتباط با کشف ذرات اورانیوم در سه سایت ابراز نگرانی شده است.

ظریف، وزیر خارجه رژیم ایران هشدار داده که پیگیری قطعنامه علیه (رژیم) ایران در شورای حکام باعث به هم ریختگی شرایط کنونی می‌شود.

سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی هم گفته بود: اینکه آمریکا در مسیر غلطی گام برداشته روشن است. دولت بایدن آغاز ناامیدکننده‌ای درعمل به تعهدات آمریکا داشته و در برخی حوزه‌ها دولت بایدن بدتر از دولت ترامپ است.

وی گفت: مسیر آمریکا عبور از سیاست‌های اشتباه دولت قبلی آمریکاست، ولی هیچ تغییری در این سیاست و فشار حداکثری رخ نداده است. این شرم برای دولت بایدن است که کارزار انتخاباتی با عمل آن متفاوت است.

واشنگتن پست: بایدن نمی‌ تواند با رژیم ایران مذاکره کند
آدينه، 1 اسفند ماه 1399 = 19-02 2021

واشنگتن پست در مطلبی در مورد برجام و احتمال مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی نوشت: دولت بایدن در حالی‌که مزدوران نیابتی رژیم ایران به‌ نیروهای آمریکایی در عراق تهاجم می‌کنند، نمی‌تواند با آنها مذاکره کند.

به نوشته واشنگتن پست، شواهد قابل توجهی وجود دارد که گروه «اولیای الدم» که مسئولیت حمله موشکی در اربیل را پذیرفته است، یک گروه پوششی شبه‌نظامیان عصائب در عراق است که دارای روابط قوی با نیروی قدس و حزب‌الله لبنان و یک گروه لیست‌گذاری شده تروریستی توسط وزارت خزانه‌داری آمریکاست.

این روزنامه نوشت: اگر نیروهای مزدور رژیم ایران در عراق احساس کنند که می‌توانند علیه نیروهای آمریکایی بدون هرگونه عواقبی اقدام کنند، حملات بعدی و مرگبار دور نخواهد بود.

در همین حال یک مقام ارشد اتحادیه اروپا گفت که این اتحادیه هنوز رسماً از هیچ طرفی برای حضور در جلسه‌ای درباره توافق برجام دعوت به عمل نیاورده است.

این دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا در گفت‌وگو با روزنامه آمریکایی «وال‌استریت‌ژورنال» درباره دلیل عدم ارسال چنین دعوتنامه‌ای گفت هنوز مشخص نیست که برگزاری این جلسه امکان‌پذیر است یا خیر.

از سوی دیگر یک منبع دیپلماتیک فرانسوی به جمهوری اسلامی هشدار داد و گفت: چنان‌چه رژیم ایران تعهد به پروتکل الحاقی که به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی امکان بازرسی‌های سرزده از تأسیسات هسته‌ ای را می‌دهد، تعلیق کند، با واکنش قاطع و محکم مواجه خواهد شد.

به گزارش خبرگزاری رویترز، این منبع افزود: ما کماکان در یک شرایط متزلزل قرار داریم .

رژیم ایران ممکن است ناگهان اعلام آزمایش اتمی کند

یک تحلیلگر ارشد امور بین الملل ابراز نگرانی کرد که حکومت ایران با سوء استفاده از وضعیت کنونی در جهان، همچنان با شتاب به سوی دستیابی به بمب هسته ای پیش می رود و اگر کشورهای اروپایی و ایالات متحده به اقدامات فوری برای جلوگیری از این وضع دست نزنند، ممکن است فردا خیلی دیر باشد.

دکتر رضا تقی زاده در گفتگو با رادیو پیام اسرائیل یادآور شد که کره شمالی با استفاده از ناآگاهی دولت های غربی و از جمله ایالات متحده، چند سال پیش به طور ناگهانی اعلام کرد که نخستین آزمایش اتمی خود را انجام داده و با این خبر دنیا را غافلگیر کرد.

او گفت اکنون نیز حکومت ایران ممکن است از وضع کنونی بین المللی سوء استفاده کرده و دنیا را غافلگیر سازد و آنگاه، یک فرصت طلایی از دست برود.

بایدن نمی تواند تحریم‌ها را به راحتی لغو کند

خبرگزاری فارس پیش تر در گزارشی نوشته بود: برخلاف تصور رئیس جمهور و برخی مسئولان ارشد دولتی، بایدن نمی تواند تمام تحریم‌های اعمال شده از سوی ترامپ پس از خروج از برجام را به راحتی لغو کند زیرا برخی از این تحریم‌ها مثل تحریم بانک مرکزی و شرکت ملی نفت با برچسب تروریستی، با استناد به قانون کاتسا شکل گرفته و بایدن اختیار لغو آن را ندارد.

در بخش ۱۰۵ این قانون، کنگره دولت آمریکا را موظف کرده است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان یک نهاد حامی تروریسم شناسایی کرده و ذیل تحریم‌های دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ قرار دهد. همچنین براساس این قانون، دولت موظف شده است که این کار را برای تمام نهادها، دفاتر، وابسته‌ها و … سپاه نیز انجام دهد.

وزارت خزانه‌داری آمریکا در سال گذشته و امسال بانک مرکزی ایران، صندوق توسعه ملی، شرکت ملی نفت، شرکت نفت‌کش و … را با استناد به همین قانون، مجددا تحریم کرده است یعنی نهادهای مذکور به اتهام ارتباط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحریم شده‌اند. در نتیجه، این تحریم‌ها مشمول بخش ۱۰۵ قانون کاتسا می‌شود و صرفا یک دستور اجرایی که در اختیار رئیس جمهور است، نیست. در نتیجه بایدن برای رفع این تحریم‌ها که ضرورت بازگشت شرایط به زمان خروج آمریکا از برجام است، باید طبق قانون کنگره (کاتسا) عمل کند.

خبرگزاری فارس نوشت: بازگشت آمریکا به برجام بسیار پرابهام و با قابلیت فریبکاری بیشتر از برجام است. اینکه دولت بایدن گفته است ابتدا باید ایران به تعهداتش عمل کند و بعد آمریکا به تعهداتش عمل کند، تشدید شده‌ی عملیات فریبی است که در برجام صورت گرفت و با ابهامات فراوانی که وجود دارد و یک مورد آن را در بالا تشریح کردیم، جایی برای ذره‌ای اعتماد به آمریکا باقی نمی‌گذارد.

تیم بایدن بسیار خطرناک‌تر از ترامپ است

یک تحلیلگر مسایل بین الملل در تهران با اشاره به صادر نشدن فرمان بازگشت آمریکا به برجام از سوی بایدن در روزهای آغازین ورودش به کاخ سفید، می‌گوید، این اقدام در واقع پیام ‌هایی برای حکومت ایران است.

به گزارش ایسنا، مهدی مطهرنیا،خاطر نشان کرد: اگر چه حکومت ایران از زبان نماینده خود در سازمان ملل متحد می‌گوید که توپ در زمینه برجام در زمین آمریکاست، اما آمریکا به راحتی آن را می‌تواند به سمت ایران شلیک کند و با یک امضا به برجام برگردد اما آمریکا تحریم‌های خود را بر نمی دارد و این حکومت ایران است که باید به وضعیت سابق بازگردد.

مطهرنیا با بیان این که تیم بایدن بسیار خطرناک‌تر از تیم ترامپ در بحث سیاست خارجی و امنیت ملی و نیز مساله ایران است اظهار کرد: نه اینکه دنبال جنگ با ایران هستند؛ از آنتونی بلینکن تا جیک سالیوان و ویلیام برنز همه این‌ها دیپلمات‌های برجسته و دارای ریشه‌های عمیق در ارتباط با فشار آوردن به ایران هستند و اینکه بگوییم وندی شرمن با ایرانی‌ها آشنایی دارد یا وزیر خارجه سابق آمریکا با ظریف در کنار رودخانه قدم زده است، بیان نکات تبلیغاتی برای شکل دادن حرکت سهل‌تر مذاکرات است. لزوما قدم زدن یا آشنایی یا رد و بدل پیام به این معنی نیست که آنها در پی تسهیل گذار از امتیازاتی هستند که کشورشان علیه حکومت ایران هدف‌گذاری کرده است بلکه دنبال این هستند از این مسایل برای رسیدن به هدفشان استفاده کنند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: اگر چه تیم بایدن نظامی و امنیتی نیست و سیاسی ـ امنیتی است اما خطرناک‌تر هم می‌تواند باشد، چرا که با توجه به سوابق عملیاتی آنها در همگرایی با اروپا بر ضد تهران می‌توانند حتی بر روی مسکو و پکن تاثیرات خاص خود را بگذارند.

نمایشنامه “ویروس کرونا”؛ کارگردان: حزب کمونیست چین!



بلایی که حاکمان چین بر سر جهان آوردند
دستاوردهای چین از این سناریو چه بود؟

پیمان روشن‌ضمیر/بهارنیوز: دونالد ترامپ رئیس‌جمهور وقت آمریکا با تصویب تعرفه‌های جدید واردات، بدترین ضربه اقتصادی را به چین وارد می‌کند. اگر همینطور پیش می‌رفت چین دچار سخت‌ترین شکست اقتصادی خود در رقابت با آمریکا می‌شد. چشم‌اندازهای اقتصادی که چین برای سالهای آینده پیش بینی کرده بود هیچکدام محقق نمی‌شد. چینی‌ها برای مقابله نقشه‌ای عجیب می‌کشند. باید کل جهان از ویروسی جدید بترسد و روش مقابله با آن ویروس کشورهای صنعتی بخصوص آمریکا را سال‌ها عقب بیاندازد و به همان نسبت این ویروس باید برای چین سود آوری داشته باشد.
چینی‌ها و حتی کل دانشمندان جهان نمی‌توانند ویروسی بسازند که قرار باشد از طریق بدن انسان‌ها تکثیر شود و همان ویروس از سیستم ایمنی اکثر انسان‌ها شکست نخورد چون سیستم ایمنی بدن انسان نمی‌تواند هیچ اژدهای بی شاخ و دمی از جنس آهن و فولاد و بمب شیمیایی تولید کند آنچه در بدن انسان تکثیر می‌شود شامل چربی و پروتین و ژن است که در نهایت با عوامل طبیعی به سادگی از بین می‌رود، بدن انسان هیچوقت هیچ اژدهایی را تکثیر و در هوا پخش نمی‌کند پس فقط کافیست چینی‌ها ویروسی در قواره ویروس آنفولانزا با کمی تفاوت بسازند اما یک چیز را رعایت کنند، این ویروس نباید فصلی باشد و به سادگی غیب شود، این ویروس باید سرعت انتشاری بسیار بیشتر از سایر ویروس‌ها داشته باشد، باقی جنگ را به اساتید جنگ رسانه‌ای میسپاریم آنها بلدند چگونه ضعف‌های این ویروس را با بمباران خبرهای وحشت زا جبران کنند. مهمترین پایه موفقیت این سناریو آن است که الگویی به جهان داده شود که کل جهان باور کند برای زنده ماندن باید راهی که چین رفت را طی کند! حتی اگر به قیمت سال‌ها عقب ماندگی در اقتصاد باشد. هیچ چیز مهم‌تر از جان انسان‌ها نیست باید تمام مردم دنیا باور کنند جانشان در خطر است و سیاست‌مدارها جرات نکنند در برابر ارزش جان مردم سرزمین‌شان حرفی از اقتصاد بزنند تمام حرکت کشورها باید متوقف شود و باید پس‌انداز ملت‌ها خرج مدیریت شرایط فوق اضطراری در کشورهایشان شود.

سناریو کلید می خورد
در چین کمونیست سناریویی نوشته می‌شود. سناریو در محرمانه‌ترین سطح تصویب و نگهداری می‌شود. تعداد کمی از سران چین از سناریو مطلع هستند. این سناریو قبل از کشف یا ساخت ویروس کرونا با هدف یک جنگ نابرابر اقتصادی با آمریکا و کشورهای پیشرفته اروپایی نوشته می‌شود. چین برای اجرای این سناریو مترصد فرصت مناسب است. سناریو بعد از کشف یک ویروس جدید درجهان با ایجاد تغییرات در این ویروس با هدف بالارفتن سرعت سرایت و افزایش زمان ماندگاری در محیط کلید می‌خورد.
باید چند نفر از پزشکان معتبر چین بی آنکه از سناریو مطلع باشند، موفق به کشف یک ویروس جدید شوند آنها دولت را قطعا در جریان قرار می‌دهند اما مسئولین به آنها می‌گویند صدایش را در نیاورند بالاخره یکی از پزشکان که شجاع‌تر و فداکارتر است خبر را به رسانه‌ها می‌دهد. دولت چین نشان می‌دهد از انتشار این خبرها مضطرب است و با منتشر کنندگان خبر برخورد می‌کند. دولت در ابتدا نشان می‌دهد غافلگیر و پریشان است اما به سرعت کنترل اوضاع را در دست می‌گیرد. اعلام می‌کند اوضاع در شهری که ویروس از آن آمده فوق بحرانی‌ست و فاجعه‌ای در حال وقوع است که تا به حال در جهان سابقه نداشته است. شهروندان باید از نمایش رفتار چین باور کنند که این همه گیری با همه گیرهای قبلی در شرق آسیا متفاوت است. چین در ووهان، شهری که ویروس از آن آمده یک شوی بی نظیر و خیره کننده را اجرا می‌کند که قبل از آن تنها در فیلم‌های هالیوودی و آخرالزمان دیده شده است. نمایشی که اجرا می‌شود باید آنقدر سینمایی و خیره کننده باشد که هر روز در صدر خبرهای جهان قرار بگیرد. مردم شهر ووهان باید شوکه شوند آنها باید در عجیب‌ترین وضعیت ممکن قرار بگیرند تا خودشان به عنوان شاهدینی در دل ماجرا با استفاده از شبکه‌های اجتماعی تبلیغ کننده سناریوی وحشت دولت چین در جهان باشند. منع کامل آمد و شد در تمام شبانه روز در شهر ووهان اعلام می‌شود. هیچکس حق ندارد از خانه خارج شود مگر با مجوز‌های بسیار سخت. در مقابل تمام مجتمع‌ها نگهبان گذشته می‌شود و همه ورود و خروج‌ها ثبت می‌شود. تمام بازارها و کسب و کارها تعطیل می‌شود. دولت از بودجه عمومی به تمام مردم شهر غذا و مایحتاج زندگی را می‌دهد مردم هیچ چیزی تولید نمی‌کنند و فقط مصرف‌کننده می‌شوند. مردانی با لباس‌هایی سر تا پا پوشیده به همراه ماشین‌های بزرگ مخصوص در شهر خالی از زندگی حرکت می‌کنند آنها کل کوچه و خیابان‌های شهر را مرتب ضدعفونی می‌کنند. صحنه‌های سینمایی‌ترسناک از سم پاشی ماشین‌های آب پاش در شب شهر طاعون زده، به زیبایی کارگردانی و فیلم برداری می‌شود. مردم دسته دسته می‌میرند و پنهانی سوزانده می‌شوند. دولت نشان می‌دهد که سعی در پنهانکاری و کم نشان دادن تعداد مردگان دارد. اوضاع آنقدر بحرانی‌ست که کل بیمارستان‌های شهر جوابگو نیست. پس فوری‌ترین پروژه ساخت بیمارستان در ووهان کلید می‌خورد و در ده روز بیمارستانی بسیار بزرگ و مجهز ساخته می‌شود تا فقط مبتلایان ویروس جدید را قرنطینه کند. خبر ساخت یکی از بزرگترین بیمارستان‌های جهان در ده روز خود بخش مهمی از نمایش است که توجه‌ها را بیشتر به سمت ووهان می‌برد. این ویروس آنقدر وحشتناک و کشنده است که تمام بیماران در بیمارستان زندانی می‌شوند بیماران که می‌دانند امید کمی به زنده ماندن آنهاست برای فرار از بیمارستان تلاش می‌کنند. فیلم تلاش ملتمسانه این بیماران که به آخر خط رسیده‌اند در شبکه‌ها پخش می‌شود و این باور را به مردم جهان می‌دهد که هر کس به این ویروس مبتلا شود کارش تمام است. پرستاران و پزشکان از بیماران دوری می‌کنند مگر زمانی که لباس‌های آدم فضایی‌ها را پوشیده باشند. مردم شهر که به ویروس مبتلا شده‌اند سعی می‌کنند از دست ماموران فرار کنند اما ماموران آنها را پیدا می‌کنند و کشان کشان به بیمارستان می‌برند. تصاویر هوایی نشان می‌دهد هیچ انسانی در شهر حرکت نمی‌کند. فیلم‌های مستندی در مورد اپیدمی قدیمی طاعون و وبا به سفارش مستقیم و غیر مستقیم دولت چین ساخته و در رسانه‌های مطرح جهان پخش می‌شود، مردم جهان باید به این باور برسند که بعد از صدها سال، جهان دوباره قرار است به روزهای همه‌گیری طاعون و وبا برگردد. پیام ماجرا این است: خطر آنقدر بزرگ است که ارزشش را دارد دولت‌ها درآمد چند سال خود را خرج چند ماه زنده نگهداشتن مردم شهر کنند بی آنکه مردم شهر هیج درآمدی داشته باشند. همزمان سایر شهرهای چین با قدرت تمام مشغول تولید و کار هستند اما نمایش ووهان به قدری خیر کننده و سینمایی است که جهان هیچ شهری به غیر از ووهان را نمی‌بیند. برای همه رسانه‌های دنیا چین این روزها یعنی فقط ووهان. الگوی چین یعنی الگوی ووهان. کسی نمی‌بیند که بیش از یک میلیارد دیگر از جمعیت چین چگونه شبانه روز مشغول کار و زندگی هستند و دولت اصلا نگران سلامت آنها نیست. چین در حالی که انبارهایش پر از ماسک و الکل است و خود را آماده صادرات ماسک به کل جهان کرده است به دروغ از کل جهان درخواست کمک می‌کند که برایش ماسک بفرستند. همزمان ویروس در جهان پخش می‌شود. چین از مقامات ایران بابت ارسال ماسک تشکر می‌کند. چین دلش نمیخواهد ایران و خیلی کشورهای دیگر با اقتصادهای ضعیف قربانی این سناریو شوند چون اصلا ایران هدف این سناریو نیست اما راهی وجود ندارد که به بعضی کشورها طوری خبر دهد تا دیگران خبر دار نشوند. پس ایران هم مثل باقی کشورها باور می‌کند راه نجات و زنده ماندن در اجرای نمایشی‌ست که در ووهان چین دیده است. افکار عمومی در جهان وحشت‌زده از دولت‌های خود می‌خواهند که نمایش ووهان را هرچه سریعتر در کشورشان اجرا کند. سیاست مدارهایی که تعلل می‌کنند بی‌رحمانه توسط رسانه‌ها و افکار عمومی نقد می‌شوند. کرونا اولین قربانی‌ها را در کشورها می‌گیرد و تمام رسانه‌ها نورافکن را بر روی همان مردگان می‌اندازند و تمام مردم جهان کرونا را با مشاهده افراد بدحال در بیمارستان می‌شناسند. افرادی که از راه لوله نفس می‌کشند. خبر افرادی که خوب می‌شوند و مرخص می‌شوند یا افرادی که کرونا وارد بدنشان شده اما حتی سرفه نمی‌کنند جذابیتی برای رسانه‌ها ندارد.
چین اعلام می‌کند با اجرای نمایش ووهان موفق شده جلوی پخش کرونا در کشورش را بگیرد حالا نوبت کشورهاست که همان نمایش را سختگیرانه‌تر اجرا کنند. کشورهای اروپایی تمام علم و هنر و ثروت خود را خرج اجرای این نمایش می‌کنند اما با کمال تعجب می‌بینند از توقف کرونا خبری نیست هرچه بیشتر زور می‌زنند کرونا در نقاط بیشتری از کشور پخش می‌شود. هیچ سیاست‌مداری جرات ندارد به این واقعیت اشاره کند که چگونه چین یک و نیم میلیاردی با قرنطینه فقط یک شهر توانست یک و نیم میلیارد باقی جمعیت خود را آزاد بگذارد اما ما نمی‌توانیم به چنین موفقیتی برسیم؟ سیاست‌مدارها‌ ترجیح می‌دهند گمانه‌زنی نکنند و خود را زیر سئوال نبرند. بعد از دو ماه قرنطینه آمارها کاهش پیدا می‌کند و تا قرنطینه برداشته می‌شود دوباره همه گیری بعدی شروع می‌شود.مدارس تعطیل می‌شود کسب و کارها تعطیل می‌شود کارخانه‌ها و مراکز اقتصادی نابود می‌شود اما کرونا ادامه دارد. نخست‌وزیر هند دستور می‌دهد کل مردم کشور در خانه‌ها بمانند و مامور پلیس با باتوم به جان مردم می‌افتند.
یک ماه بعد از این اقدام آمار کرونا در هند ده‌ها برابر می‌شود. هندی‌ها و پاکستانی‌ها که می‌بینند این کارها فایده ندارد بی‌خیال هرگونه قرنطینه و تعطیلی می‌شوند. بعد از چند ماه بی خیالی آمار فوتی‌ها در هند و پاکستان به شدت کاهش پیدا می‌کند اما اروپایی‌ها که جمعیت کمتر و پول بیشتری دارند بی خیال قرنطینه‌های متوالی نمی‌شوند و هر بار بعد از هر قرنطینه اوج گیری مجدد تعداد فوتی‌ها را تجربه می‌کنند.در اروپا تنها کشوری که کمترین فوتی را به نسبت جمعیت دارد سوئد است که از ابتدا تا امروز هیچگونه قرنطینه و تعطیلی را اجرا نکرد و اکثر مردم این کشور هرگز ماسک نزدند. در ماه‌های ابتدای که ذهن‌ها بیشتر درگیر نمایش ووهان بود افراد حتی جرات نمی‌کردند در صد متری در مراسم ارتحال درگذشتگان کرونا شرکت کنند، طبق پروتکل وزارت بهداشت ایران چهار مرد با لباس آدم فضایی، مُردگان را دفن می‌کنند و بر روی آنها آهک می‌ریزند! چینی‌ها ده برابر گران‌تر از همیشه مشغول صادرات ماسک به کل جهان می‌شوند. در جهانی که به علت خانه‌نشینی انسان‌ها تولید تمام کشورها به کمترین حد خود در تاریخ رسیده و با سرعت چند برابر مشغول تولید مایحتاج مردم جهان و صادرات آن به قیمتی بالاتر از همیشه به کشورها می‌شود. وحشت در ماه‌های اول آنقدر بالاست که کشورها، کشتی و هواپیمای حامل ماسک چین را حاضرند 50 برابر گران‌تر بخرند.
سناریو نویس چین به دنیایی که ساخته نگاه می‌کند و از خنده روده بر می‌شود خوشحال است که در جلوی چشم جهانیان کشورهای متمدن اروپایی اقدام به ماسک دزدی از یکدیگر می‌کنند. او از خود می‌پرسد دنیا را تا چند ماه می‌توان فریب داد؟ اگر این سناریو شش ماه هم کار کند ما به هدف خود رسیده‌ایم اما بالاخره بعد از شش ماه مردم از روی آمار کم فوتی‌ها در برابر تعداد صدها برابر درمان شدگان می‌فهمند که نیاز به این همه سختگیری برای زنده ماندن نیست اما با کمال تعجب می‌بیند که ماه هفتم هم تمام می‌شود و بشر بسیار ساده‌تر از آن است که فکرش را می‌کرد. او می‌بیند حالا بدن هایی که ماه‌های متمادی به ماسک و الکل عادت کرده‌اند ضعیف‌تر از همیشه در برابر ویروس ضعیف او حاضر می‌شوند. او وسوسه می‌شود به فریب خوردگان عالم نشان دهد که چینی‌ها دارند به آنها می‌خندند. می‌خواهد ببیند افرادی که بیش از هفت ماه است در معرض بمباران اخبار وحشت هستند و کل روش‌های زندگیشان را از‌ترس مرگی که هرگز قرار نیست به سراغشان بیاید تغییر داده‌اند بعد از مشاهده خنده ما چینی‌ها چکار می‌کنند؟ سناریونویس چین عاشق جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی است و حالا دارد بزرگترین پروژه تحقیقی کل زندگی‌ش را پیاده می‌کند، پس حیف است که از زوایای مختلف آن را تست نکند. پس دقیقا روزی که تمام جهان درگیر بحث قرنطینه شده‌اند خبرهایی از چین مخابره می‌شود که مردم ووهان را در حال استخر پارتی بدون ماسک نشان می‌دهد! مردم چین به جهانیان نشان می‌دهند که از کرونا نمی‌ترسند و دارند به ریش سایر کشورها می‌خندند! مغزها در جهان قفل شده است. مردم عکس‌ها را می‌بینند و فقط چینی‌ها را تحسین می‌کنند که موفق به شکست کرونا شده‌اند! مغزها آنقدر قفل شده است که کسی نمی‌بیند چینی‌ها انگشتشان را به سمت مخاطبین جهانی گرفته‌اند و دارند با صدای بلند به ساده لوحی سایر کشورها می‌خندند! فریب‌خوردگان عالم صدای چینی‌ها را نمی‌شنود که با خنده می‌گویند ما شما را فریب داده‌ایم! فریب‌خوردگان عالم در شبکه‌های اجتماعی به مردم کشور خودشان فحش می‌دهند که چرا به‌اندازه کافی پروتکل‌ها را رعایت نمی‌کنند.
هرکس سایرین را عامل ادامه وضع فعلی می‌داند. ‌ترس و وحشت در زیر هر مطلبی در شبکه‌های اجتماعی مشهود است. هرگاه از مردم می‌پرسید که موافق تعطیلی بیشتر کسب و کارها و بدبخت شدن بیشتر خودتان هستید اکثریت پاسخ مثبت می‌دهند. همه موافقند که بدبخت شوند چون ویروسی بسیار خطرناک‌تر از کرونا در مغزشان وارد شده است. در ایران، دلقکی در لباس پرستار، بلندگو به دست داخل پارک می‌رود و به مردمی که در فضای آزاد نشسته‌اند توهین می‌کند و حضور آنها در پارک را عامل ادامه کشتار می‌داند. بیماران روانی بدحال با پر کردن فیلم‌های گریه خود تبدیل به قهرمانان فضای مجازی می‌شوند. سناریونویس چین از دیدن انسان جدیدی که ساخته است به شوق می‌آیند. او پیشنهاد جدیدی دارد. او می‌خواهد انسان‌های فریب خورده را ببیند که در مکان‌های عمومی به صف شده‌اند و از راه مقعد تست کرونا می‌دهند. او صف‌های طولانی در فرودگاه‌ها را تصور می‌کند که افراد برای گرفتن مجوز ورود و خروج مجبورند شلوار کنده خم شوند و از کسی که چوبی را بابت تست در مقعد آنها فرو می‌کند تشکر کنند! پیشنهاد او در مرحله آزمایش رسانه‌ای می‌شود اما با مخالفت بعضی دیگران از سران حزب کمونیست رد می‌شود چون نمی‌خواهند بلای مشابه‌ای سر شهروندان چین در سفر به سایر کشورها بیاید.
کم کم افراد دیگری در جهان وقتی وحشت انسان‌ها را می‌بینند به فکر کسب درآمد از انسان آشفته حال جدید می‌افتند و بی‌آنکه از اصل ماجرا مطلع باشند برای کمک به ادامه سناریو اقدام می‌کنند. اولین‌شان شرکت‌های داروسازی هستند. بازار مکمل‌ها و داروهای بی فایده بدطور داغ می‌شود و قیمت‌ها به طرز عجیبی بالا می‌رود. حیف است از وحشت این بازار بزرگ جهانی کم شود. وحشت تبدیل به بازاریابی می‌شود که می‌تواند درآمد ده سال را یک ساله نصیب شرکت‌های داروسازی کند. باید به این بازاریاب کمک کرد و او را تغذیه کرد تا کارش را عالی انجام دهد. بخش قابل توجه‌ای از جامعه پزشکی مشغول وحشت‌سازی می‌شوند. پزشکانی که حقیقت را به مردم می‌گویند بایکوت می‌شوند. در یک لایو در ایران 15 پزشک پشت سر هم درلایو یک پزشک حاضر می‌شوند تا پزشک دیگری که می‌گوید کرونا کشنده نیست و به راحتی قابل درمان است را مسخره کنند و او را به بی‌سواد بنامند.
کاسبان کرونا تلاششان را می‌کنند تا مبادا مردمی که در نزدیکشان کرونایی‌های بسیاری دیده‌اند که مثل آب خوردن خوب شده‌اند از وحشتشان کم شود پس ویروس هر ماه یک بار مثل قورباغه جهش می‌کند تا بگویند این دیگه مثل آن قبلی که شما دیدید بی خطر نیست. این دیگر قرار است کودکان را هم بکشد. در حالی که در کل جهان ده کودک که ثابت شود فقط بخاطر کرونا فوت کرده‌اند وجود ندارد پزشکی در مشهد مصاحبه می‌کند و می‌گوید فقط در بیمارستان ما صد کودک در اثر کرونا فوت کرده‌اند! حالا زیاد نیاز نیست چینی‌ها برای ادامه دار شدن سناریو تلاش کنند. حالا که سفره‌ای از وحشت یک بیماری عجیب در جهان پخش شده کاسبان وحشت از سراسر جهان وارد میدان می‌شوند.

دستاوردهای چین از این سناریو چه بود؟
چینی‌ها چند برابر جمعیت زمین در این مدت ماسک فروخته‌اند. قیمت فروش ماسک در ماه‌های ابتدایی همه گیری کرونا 20 تا 50 برابر قیمتی بود که همیشه در جهان فروخته می‌شد. چینی‌ها همین الان هم بعد از نزدیک یک و نیم سال بزرگترین صادر کننده ماسک در جهان هستند و با سود بیش از صد درصد هر ماسک را می‌فروشند. در اوج بحران کرونا قیمت نفت به پایین‌ترین حد خود رسید. چین بزرگترین وارد کننده نفت در جهان است و با پیش خرید مقدار زیادی نفت بالاترین سود را از این معامله برد. تمام کشورهای اروپایی و آمریکا بارها قرنطینه سراسری را تجربه کرده‌اند و در هر دوران قرنطینه ده‌ها میلیون نفر از جمعیت‌شان نیاز به غذا و مایحتاج زندگی داشتند بی آنکه کشورشان تولیدی داشته باشد مردم را خانه نشین کرده‌اند و دولت‌های از صندوق ذخیره ارزی از کشور چین غذا و لوازم را می‌خریدند و به مردم خانه نشین خود می‌دادند درست است که کل مایحتاج از چین وارد نمی‌شد اما فروش چین در این مدت آنقدر بالا رفت که کل خط تولیدها در چین در بالاترین ظرفیت شبانه روز کار می‌کردند و با گران‌ترین قیمت محصولات را به جهانیان می‌فروختند. پس چین چند برابر جلو افتاد و کشورهای اروپایی و آمریکا در همین یک سال چند برابر عقب رفتند. سهام بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی اروپا و آمریکا در ماه‌های اول شیوع کرونا به شدت سقوط کرد و چین توانست آنچه می‌خواست را در این بازار جهانی به کمترین قیمت ممکن بخرد. چینی‌ها اولین واکسن کرونا را ساختند و به خیلی کشورها فروختند هرچند فروش واکسن اهمیت چندانی در برابر سایر دستاوردهای اقتصادی این سناریو برای چین ندارد.
از لحاظ اعتبار هم چین در بالاترین حد اعتبار و منزلت در جهان قرار گرفت. از نظر فریب‌خوردگان عالم که اکثریت انسان‌ها را تشکیل می‌دهند چینی‌ها تنها کشوری بودند که توانستند یک و نیم میلیارد جمعیت را از کرونا در امان نگهدارند کاری که کشورهای اروپایی با جمعیت 50 میلیونی نتوانستند انجام دهند! یک و نیم میلیارد جمعیت بدون‌ ترس کرونا زندگی می‌کنند و تمام کشورهای ده‌ها میلیونی تمام پروتکل‌های زندگی را از‌ترس کرونا تغییر داده‌اند. چقدر انسان ساده‌لوح است که چنین دروغ آشکاری را که با عدد و رقم جلوی چشمش است باور می‌کند. کرونا به ما یاد داد می‌توان با‌ترساندن انسان‌ها از خطر مرگ هر بلایی را بر سر انسان آورد. کرونا به ما یاد داد اکثریت بسیار بزرگی از انسان‌ها هیچ درکی از آمار و احتمالات حتی اگر دکترای ریاضی و آمار داشته باشند. کاری کن که انسان‌ها باور کنند در شرایطی برابر با شخصی مرده‌ای به او نمایش میدهی قرار دارند به انسان‌ها این باور را بده که تو هم به میزان فلان متوفی در معرض خطر مرگ هستی، زآن‌پس می‌توانی آن انسان را برده پروتکل‌های خود کنی و هرچقدر لازم است از او پول یا سواری بگیری. برای همین است که یک پزشک اگر بی وجدان باشد می‌تواند برای عملی که به راحتی با 5 میلیون تومان انجام می‌شود 50 میلیون تومان از خانواده بیمار طلب کند چون اگر در برابر پزشک نه بگویی با این سوال روبرو می‌شود که مگر صد میلیون تومان از جان عزیزت مهمتر است؟ حتی آن پزشک سکوت می‌کند و می‌گذارد دیگران این سوال نابجا را از تو بپرسند و تو ناچار می‌شوی هر قیمتی او می‌گوید بدهی..

بازگشت به برجام؛ بایندن آب پاکی را روی دست ملاها ریخت



گزینه دولت بایدن برای معاونت وزارت خارجه آمریکا در باره بازگشت ایالات متحده به توافق برجام گفت: ما از خطر رژیم ایران علیه منافع آمریکا و متحدان کاملاً آگاهیم. یادآوری می‌کنم که سال۲۰۲۱ سال ۲۰۱۵ نیست. شرایط میدان تغییر کرده است. ژئوپلیتیک منطقه طی این سالها عوض شده و مسیر رو به جلو نیز باید به همین ترتیب تغییر کند و بازگشت به توافق ۲۰۱۵ ممکن نیست

خانم وندی شرمن که در جلسه بررسی تایید صلاحیت خود در کمیته روابط خارجی مجلس سنا سخن می گفت، افزود: دولت بایدن قصد دارد از توافق کنونی به عنوان سکویی برای مذاکره در عرصه های دیگر استفاده کند.

این دیپلمات با سابقه آمریکايی در ادامه به عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل اشاره کرد و گفت: این به معنای آن است که ما باید به صورت دیگری فکر کنیم زیرا عناصر مختلفی روی میز است. توافق برجام اکنون چند سال از قدمتش گذشته است.

پیش‌تر آنتونی بلینکن؛ وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه با شبکه خبری پی‌بی‌ گفته بود: متأسفانه رژیم ایران در مسیر اشتباهی در حرکت است و هم‌چنان به برداشتن گا‌م‌هایی جهت برچیدن محدودیت های مختلف توافق برجام ادامه می‌دهد و برنامه هسته‌ ای خود را خطرناک‌تر کرده است.