Previous Next

کشف محموله بزرگ هروئین برادران قاچاقچی در اروپا



کشف بیش از ۴۰۰ کیلو هروئین در بلغارستان؛ محموله از کجا آمده است؟ بسته‌های هروئین در ورقه‌های لوله‌شده قیر در ایران جاسازی شده بود.

مأموران گمرک بلغارستان تقریبا ۵۰۰ بسته هروئین کشف کرده‌اند که در ورق‌های لوله‌شده قیر جاسازی شده ‌بودند. ارزش مواد مخدر کشف‌شده را حدود ۱۸ میلیون یورو و حتی ۳ برابر بیشتر تخمین می‌زنند. مواد را یک کشتی از دبی آورده است.

در بندر وارنا مأموران گمرک بیش از ۴۰۰ کیلوگرم هروئین را در ۴۸۷ بسته کشف و مصادره کرده‌اند. وارنا بر کرانه دریای سیاه در نزدیکی دریاچه وارنا واقع شده و بندر مهمی در بخش شرقی بلغارستان است.

بنا بر گزارش‌های منتشر شده از سوی دفتر اصلی گمرک در صوفیه، این مواد در یک کشتی که از دبی آمده، جاسازی شده‌ بودند.

بنا بر این گزارش‌ها، بسته‌های هروئین در ورقه‌های لوله‌شده قیر از ایران جاسازی شده بود. این محموله به گزارش مقامات بلغاری، روز (۷ فوریه /۱۹ بهمن) به بندر رسیده است.

مقامات ارزش این محموله مصادره‌شده را تا ۳۶ میلیون لو بلغارستان (تقریبا ۱۸ میلیون یورو) برآورد کرده‌اند. ارزش مواد مخدر کشف‌شده اما در بازار می‌تواند سه برابر بیشتر از تخمین اولیه باشد.

محموله لوله‌های حاوی قیر برای یک شرکت بلغاری ارسال شده بوده که بنا بر گزارش دادستانی، اکنون صاحب شرکت دستگیر شده است. یک افسر گمرک هم در عملیات پلیس در این رابطه دستگیر شده است. هر دو فرد اهل بلغارستان‌ هستند.

بازرسان پرونده اما معتقدند که قسمت عمده‌ای از این حجم بالای مواد مخدر برای بازار سیاه بلغارستان نبوده است.

بلغارستان در مسیر بالکان قرار دارد که از طریق این مسیر و با محموله‌های ارسالی از آسیا و خاورمیانه، مواد مخدر غرب تأمین می‌شود.

چرا دولت جدید آمریکا عجله‌ای برای احیای برجام ندارد؟



برجام در دولت اوباما، یک پرونده امنیتی برای آرام کردن فضای منطقه، جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی و هسته‌ای در خلیج‌فارس و خروج تدریجی آمریکا از خاورمیانه بود، اما این سناریو در شرایط امروز خاورمیانه و دولت جو بایدن، کارکردی ندارد.

سیدمحمدهادی موسوی کارشناس مسائل سیاسی در روزنامه شرق نوشت: بر‌اساس آنچه سخنگویان وزارت خارجه آمریکا و کاخ سفید اعلام کرده‌اند، به نظر می‌رسد دولت جو بایدن عجله‌ای برای احیای برجام ندارد. در چند هفته اخیر، دولت آمریکا مرتب بر این اصل اصرار ورزیده که ابتدا ایران باید به تعهدات برجامی خود بازگردد. در طرف مقابل نیز ایران، چون آمریکا را ناقض اولیه برجام می‌داند، توقع دارد این کشور اولین قدم را بردارد.

با توجه به صحبت‌های مقامات طرفین، به نظر می‌رسد در آینده‌ای نزدیک، احیای برجام رخ ندهد؛ گرچه در دیپلماسی هیچ‌چیز بعید نیست و کشور‌های ثالث تلاش زیادی برای نزدیکی مواضع طرفین به کار گرفته‌اند. اما علت امتناع آمریکا در بازگشت به تعهدات برجامی چیست؟

اولا برجام کارکرد امنیتی خود را از دست داده است. در مقدمه برجام، این توافق‌نامه پیش‌نیازی جهت بهبود صلح در منطقه قلمداد شده است. در سه سال اخیر، اقداماتی مانند ترور سردار سلیمانی، حملات اسرائیل به منافع ایران در سوریه، حملات آمریکا به منافع ایران در عراق، ساقط‌کردن پهپاد آمریکایی از سوی ایران و حملات متعدد به منافع عربستان و امارات ازسوی حوثی‌ها، باعث شده خاورمیانه آبستن حوادث زیادی شود.

برجام در دولت اوباما، یک پرونده امنیتی برای آرام کردن فضای منطقه، جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی و هسته‌ای در خلیج‌فارس و خروج تدریجی آمریکا از خاورمیانه بود، اما این سناریو در شرایط امروز خاورمیانه و دولت جو بایدن، کارکردی ندارد. مضافا اینکه برنامه‌های علنی و مخفیانه موشکی و هسته‌ای کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس نیز تشدید شده است. همچنین مشکلات داخلی آمریکا، به‌ویژه مواجهه با بیماری کرونا و تبعات اجتماعی و اقتصادی آن، چالش و اولویت اصلی دولت جو بایدن است.

باید توجه داشت، این ایران است که نیاز به احیای برجام و رفع تحریم‌های خود دارد و نه دولت آمریکا. ثانیا، خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریم‌های یک‌جانبه علیه کشورمان، ایران را به‌شدت تحت فشار قرار داده است. اقتصاد ایران به‌شدت ضعیف، درآمد ارزی کشور کاسته شده و به‌زعم کشور‌های غربی، فعالیت‌های منطقه‌ای ایران و تهدید کشور‌های همسایه، با کاهش محسوسی مواجه شده است. این اتفاق‌ها، مطلوب هر دولتی در آمریکا است؛ بنابراین دولت بایدن به‌راحتی حاضر نیست دست از فشار بر ایران بردارد، مگر آنکه احیای برجام همراه با حفظ وضعیت موجود باشد.

از‌این‌رو، پیشنهاد افزودن پیوست‌های موشکی، منطقه‌ای و امنیتی به برجام که از‌سوی کشور‌های عربی و اتحادیه اروپا ارائه شده بود، مورد تأیید دولت جدید آمریکا نیز قرار گرفت. این کشور قصد دارد احیای برجام را منوط به مذاکره درباره این موضوعات کند که با پاسخ تند ایران مواجه شد؛ موضعی که به نظر می‌رسد هیچ‌کدام از طرفین تمایل به تخفیف آن ندارند. ثالثا، جو بایدن علاقه ندارد در شرایطی که به‌تازگی و پس از چالش سنگین سیاسی با جمهوری‌خواهان به پیروزی رسیده و تمایل به یکپارچه‌سازی در داخل آمریکا دارد، در برابر ایران، ضعیف به نظر برسد.

بازگشت به برجام و رفع تحریم‌های آمریکا بدون گرفتن هیچ امتیازی، حتما با انتقاد‌های داخلی مواجه خواهد شد. برخی از بانفوذ‌ترین سناتور‌های جمهوری‌خواه، تعامل با ایران را به‌عنوان خط قرمز خود می‌دانند؛ بنابراین در شرایط فعلی و شکننده دموکرات‌ها در سنا، بایدن ترجیح می‌دهد کمترین چالش ممکن در قضیه ایران را با سنای آمریکا داشته باشد؛ چه اینکه دستیابی به حقوق ایران در برجام، نیازمند برخی تأییدات سنای آمریکاست.

ماجرا وقتی پیچیده‌تر می‌شود که بدانیم تعدادی از سناتور‌های دموکرات نیز موافق برجام نبوده و نیستند. از‌این‌رو، بایدن تلاش دارد با صرف زمان و گرفتن امتیاز از ایران، سنای آمریکا را با خود همراه کند. رابعا، دولت فعلی ایران در ماه‌های پایانی خود به سر می‌برد و مانند اکثر دولت‌ها در ماه‌های پایانی خود، از حداقل محبوبیت و اعتبار برخوردار است. مضاف بر اینکه به احتمال زیاد دولت بعدی ایران، نگاه متفاوتی به برجام خواهد داشت. از‌این‌رو، احتمال دارد در صورت هرگونه تغییر در شرایط برجام از سوی آمریکا، مانند دولت ترامپ، دولت بعدی ایران آن اقدامات را بلااثر کند.

این امر باعث خدشه‌دارشدن اعتبار آمریکا می‌شود. نگرانی از این موضوع به‌صورت تلویحی در سخنان نماینده ویژه ایران در وزارت خارجه آمریکا ذکر شده است. خامسا، تصویب طرح مجلس شورای اسلامی در کاهش تعهدات برجامی و پادمانی ایران، این پیام را به طرف غربی ارسال کرده که بخش درخور توجهی از حاکمیت ایران، درصدد توقف برجام است. به‌همین‌دلیل، دولت بایدن منتظر است تا موعد قانون مجلس سر رسیده و دولت ایران اقدامات خلاف برجام مصوب مجلس را اجرائی کند.

این اقدامات، دست دولت بایدن برای اجماع مجدد و فشار مضاعف بر ایران را مهیا خواهد کرد؛ چراکه نقض پروتکل الحاقی می‌تواند راه بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت را هموار و ابزار چانه‌زنی کافی برای آمریکا با ایران و دیگر ذی‌نفعان برجام را مهیا کند. در مجموع، با توجه به عوامل فوق به نظر می‌رسد بایدن تعجیلی برای رفع تحریم ایران ندارد و این ایران است که به‌جای اصرار بر مواضع قبلی، باید ابتکار عمل را در دست بگیرد.

کارشناس داخلی: نظام چاره ای جز تسلیم ندارد

سایت خبرآنلاین در مصاحبه‌ ای با یک کارشناس مسائل بین‌المللی در تهران به بررسی وضعیت جمهوری اسلامی و تحولات آتی در منطقه و به‌خصوص رابطه با آمریکا پرداخته است.

در این مصاحبه علی بیگدلی با توصیه به مقامات نظام می‌گوید: جمهوری اسلامی باید در سیاستش تجدید نظر کند چرا که شرایط مانند گذشته نیست و همین مسأله باید ما را ملزم به تغییر استراتژی دهد. مطرح شدن بحث هایی چون بازگشت آمریکا به تعهدات برجامی و متعاقب آن اجرای تعهدات از سوی تهران تنها صحبت‌های ایده‌آلیستی است که ما شاهد چنین روندی نخواهیم بود. قطعاً مرحله دوم توافق برجام بسیار سنگین‌تر خواهد بود و میزان انتظارات طرف مقابل افزایش پیدا خواهد کرد. هدف این فشارها قرار دادن ایران در یک تنگنای سیاسی، نظامی و امنیتی است تا در نهایت دست ایران از منطقه کوتاه شود.

بیگدلی به مقامات نظام توصیه می‌کند که: «در چنین فضایی ایران باید از خود شکیبایی نشان داده و دست به اقدامی تحریک‌آمیز نزد. باید از پوسته‌هایی که ۴۲سال به دور خود کشیده‌ایم بیرون آییم چرا که مؤثر واقع نشده و موجب ایجاد گسل عمیق میان مردم و دولت و ایران با دنیا شده است که متأسفانه هر روز این گسلها عمیق‌تر می‌شوند. تنها راه‌حل ورود به خرد سیاسی برای جبران این وضعیت است. شرایط امروز به هیچ‌وجه مناسب نیست چرا که هر روز بیشتر و بیشتر با قرار گرفتن در تنگنای حلقه‌های امنیتی در حال از دست دادن موقعیت خود در داخل و منطقه هستیم».

وی با اشاره به ضعف جمهوری اسلامی در مواجه با آمریکا و کشورهای اروپایی می‌گوید: «برای نظام با توجه به شرایط وخیم اقتصادی و همه‌گیری بیماری کووید۱۹ راهی جز مذاکره وجود ندارد. معتقدم که در منطقه تحولاتی به‌وجود خواهد آمد و دو کشور عراق و سوریه در آینده‌ای نزدیک به دنیای عرب برخواهند گشت».

خودمان را برای شرایط سخت‌تر آماده کنیم

پاسدار محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظا پیش تر گفته بود: دهه آینده شبیه دهه اول انقلاب و دهه سرنوشت است. سختی شرایط مشابه همان دهه اول است. امروز در نیروهای نظام سردی وجود دارد… نیروها دچار نوعی ناامیدی شده‌اند و آینده برای آنها مشخص نیست، از طرفی، سوءظن در بین آنها هم زیاد شده است.

به گزارش تسنیم، وی افزود: بدانیم دشمن تحریم را با خوش‌بینی رفع نخواهد کرد… این‌که می‌گویند دموکرات ها آمده‌اند و اظهاراتی از این قبیل، بچه‌های ما فریب این تبلیغات را نمی‌خورند… . خودمان را باید برای شرایط سخت‌تر و کارهای بزرگ‌تر آماده کنیم.

مردم کشورهای ثروتمند باید گوشت مصنوعی بخورند!



بیل گیتس می‌گوید برای مقابله با بحران آب و هوا، مردم کشورهای ثروتمند باید گوشتی را مصرف کنند که ۱۰۰٪ بطور مصنوعی تولید شده است. بنیانگذار شرکت مایکروسافت، در کتاب جدیدش؛ «چگونه از یک فاجعه آب‌وهوایی جلوگیری کنیم» که این هفته منتشر شد، راهنمای چگونگی کاهش گرمایش جهانی ناشی از انتشار گازهای گلخانه‌ای را با تمرکز ویژه بر راه حل‌های فنی ارائه داده است حدود ۱/۴ میلیارد گاو در این کره خاکی وجود دارد که با مصرف مواد غذایی و علوفه، دومین منبع تولید گازهای گلخانه‌ای کشاورزی به حساب می‌آید

به گزارش یورونیوز، بیل گیتس بنیانگذار مایکروسافت از سیاتل آمریکا که به تازگی کتاب «چگونه از فاجعه اقلیمی جلوگیری کنیم» را منتشر کرده می‌گوید که متحد کردن جهان درباره این موضوع کار سختی است اما اگر موفق شویم، بهترین کاری است که بشر تاکنون انجام داده است. بیل گیتس بنیانگذار مایکروسافت است که به یک انسان‌دوست میلیاردر تبدیل شده و فقر و سلامتی موضوعات مورد توجه اوست و اکنون توجه‌اش معطوف به نجات کره زمین است.
* شما در کتاب‌تان گفته‌اید که در موضوع تغییرات اقلیمی در همان نقطه‌ٰای هستیم که چندین سال پیش در مواجه با بیماری‌های همه‌گیر، به این معنی که ما فکر می کنیم آماده‌ایم اما واقعا آماده نیستیم. چه چیزی درباره تغییرات اقلیمی نمی دانیم؟
– «منابع تولید گازهای گلخانه‌ای بسیار گسترده است و ما واقعا شروع به بررسی و محاسبه اینکه چگونه از انتشار بسیاری از این گازها جلوگیری کنیم، نکرده‌ایم. کل بخش تولید، حمل و نقل هوایی و حتی برنامه‌هایی برای رشد شبکه برق مورد نیاز است و ما باید کارهای بیشتری از امروز انجام دهیم از جمله نوآوری‌های فراوان. خیلی عالی است که جوانان به این موضوع اهمیت می دهند و عالی است که ما یک هدف داریم اما کتاب من می گوید ببینید یک برنامه می تواند شبیه چه چیزی باشد، بیایر یک برنامه را سازماندهی کنیم.»
* قبل از موضوع تغییرات آب و هوایی، کمی به همه‌گیری کووید بپردازیم. پس از یک سال هنوز نمی توانیم آنرا بخوبی مدیریت کنیم آیا از این موضوع تعجب کرده‌اید؟
– «خوب، هر کشوری چند اقدام خوب و چند اشتباه انجام داده است. وقتی در سال ۲۰۱۵ در همایش «تد» سخنرانی کردم گفتم که ما برای بیماری‌های همه‌گیر بعدی آماده نیستیم. من درباره تشخیص، تمرین و چگونگی هماهنگی امور مختلف صحبت کردم. ساخت واکسن سریعتر از آنچه انتظار داشتیم پیش رفت. بنیاد ما از فن‌آوری «ام آر ان ای» پشتیبانی می کرد اما هنوز هیچ واکسنی بر پایه آن ساخته نشده است. بنابراین ساخت واکسن امیدوار کننده است و در نهایت این اپیدمی خاتمه پیدا خواهد کرد.»
* اما مدیریت این همه گیری، یعنی مدیریت سیاسی آن چندان موفقیت بزرگی کسب نکرد، شما در این باره چه فکر می کنید؟ و این نوع مدیریت چه معنایی برای مواجه با تغییرات آب و هوایی دارد؟
– «هیچ کس انتظار ندارد که دولت بی نقص کار کند. اما دولت در کل کارهای خارق‌العاده‌ای انجام می دهد: ‌آموزش، دستگاه قضایی، بهداشت. ما همیشه فشار می آوریم چون ما شهروند هستیم و باید درباره چگونگی بهبود آن گفتگو کنیم. در مورد اقلیم، باید سیاست‌های خلاقانه زیادی به اجرا گذاشته شود و صدای سیاسی، بویژه صرای جوانان باید قوی باشد و ما از ۳۰ سال پیش رو برای اقلیم به این منظور استفاده کنیم زیرا این کار سختی است اما غیرممکن نیست.»
* «توزیع واکسن، تفاوت‌های بین فقیر و غنی، بین کشورهای فقیر و غنی را آشکارتر کرده است. تغییرات اقلیمی هم احتمالا همین کار را خواهد کرد اینطور نیست؟
– «دقیقا. دلیل فعال شدن من در این زمینه این است که بنیاد گیتس کارهایی برای کمک به سلامت در کشورهای فقیر و برای کمک به کشاورزان در این کشورها، انجام می دهد چرا که با افزایش درجه حرارت کشاورزان قادر به کاشت محصول نیستند و برداشت آنها با کاهش جدی روبرو خواهد شد که منجر به سوء تغذیه و مهاجرت و بی ثباتی کامل به دلیل تغییرات آب و هوایی خواهد شد.»
*‌ وقتی کتابتان را خواندم، این حس را داشتم که شما تلاش می کنید کسی را درباره اهمیت تغییرات اقلیمی متقاعد کنید. آیا می خواهید سیاستمداران آمریکایی، مردم آمریکا یا در واقع خودتان را در مورد اهمیت تغییر اقلیم متقاعد کنید؟ من واقعا چنین احساسی داشتم، که شما تلاش دارید اهمیت تغییرات آب و هوایی را مطرح کنید و مثل اینکه شما تازه اخیرا فهمیده‌اید که مشکل تا چه اندازه مهم است.
– «من جلسات آموزشی و یادگیری را در این باره از سال ۲۰۰۵ شروع کردم و همانند سخنرانی بنیاد «تد» درباره همه گیری در سال ۲۰۱۵، من همچنین در سال ۲۰۱۰ سخنرانی‌ایی در بنیاد «تد» درباره تغییرات آب و هوایی ارائه دادم زیرا ما قبلا اثرات آن را دیده بودیم، از جمله تاثیرات منفی روی فقیرترین کشورها که هیچ مسئولیتی در ایجاد این مشکل نداشته‌اند. دلیلی که از نظر زمانی این کتاب اکنون منتشر شده بخاطر دیدگاه من نیست که همیشه درباره این موضوع بسیار جدی بوده بلکه به دلیل انرژی طرفداران این رویکرد است زیرا این احتمال هست که اولویت‌های صحیح سیاسی و حرکت صحیح به سمت نوآوری و حتی کار روی بخش‌های سختی که گازهای آلاینده تولید می کنند مانند صنعت فولاد وسیمان و سوخت هواپیما، واقعا قابل تحقق باشند. بویژه در سال جاری که بودجه‌های احیا و بازیابی در زمینه آب و هوا در نظر گرفته شده است همانند جلسه گلاسکو (کوپ ۲۶) که قرار است برگزار شود. من به چارچوبی فکر کردم که چقدر روند آن دشوار خواهد بود، چطور من به پیشرفت نوآوری فکر می کنم و آنچه که من «‌گرین پریمیوم» می نامم. من فکر کردم که انتشار این کتاب بعنوان بخشی از این بحث‌ها الان است.»
*احساس می کنید که زمان مناسبی است که شاید یک جلد برای رئیس جمهور جو بایدن بفرستید؟ آیا قبلا این کار را کرده‌اید و آیا در واشنگتن کسانی هستند که به حرف‌های شما گوش دهند؟
– « بله. من نه تنها با رئیس جمهوری بلکه با تمام افراد کلیدی که در زمینه اقلیم کار می کنند مانند جان کری، نماینده در حوزه اقلیم صحبت کرده‌ام. من زمان زیادی را به صحبت با افرادی در بریتانیا صرف کرده‌ام درباره کنفرانس و اینکه چطور می توانیم اطمینان حاصل کنیم که در این کنفرانس نه فقط موضوعات آسان بلکه مسائل دشوار هم مطرح شود. بله گفتگو با تیم بایدن بسیار امیدار کننده است.»
* در مورد مردم آمریکا چطور؟ زیرا آمریکا کشوری است که ما صدای افراد بیشتری که به تغییرات اقلیمی مشکوک‌اند را می شنویم. آنها چطور با این کتاب مواجه می شوند؟ زیرا شما به وضوح آنرا برای مخاطبان گسترده‌ای نوشته‌اید.
– «جوانان بیشتر و بیشتری از جمله جمهوریخواهان هستند که این موضوع را موضوعی اخلاقی می دانند وآنرا فراتر از موفقیت شخصی قلمداد می کنند، چیزی که به آن اهمیت می دهند، چیزی که می خواهد مطمئن شوند که مورد توجه قرار می گیرد. احزاب ممکن است دیدگاههای مختلفی داشته باشند اما موضوع بیشتر و بیشتر درباره این است که ما درباره تغییرات اقلیمی چه می خواهیم انجام دهیم نه اینکه تغییرات اقلیمی یک مشکل است یا نه.»
* اجازه بدهید درباره فن‌آوری‌ها صحبت کنیم چون کتاب شما بررسی عالی‌یی درباره فن‌اوری دارد. درباره انرژی خورشیدی صحبت می کنید، درباره باد و اینکه این انرژی‌ها ارزان تر هستند. شما همچنین خیلی درباره فن‌آوری‌های هسته‌ای صحبت می کنید که موضوعی است که فعالان سبز علاقه چندانی به آن ندارند. آیا فکر می کنید که انرژی هسته‌ای در آینده ای با کربن صفر، باید وجود داشته باشد؟
– «خوب، بخش برق بزرگتر خواهد شد زیرا تمام انرژی مورد نیاز برای خودروها و گرمایش و سرمایش ساختمان‌ها و بسیاری از فرایند‌های صنعتی به برق مربوط است. نگهداشتن سطح پایداری این انرژی حتی در دوره‌های بد آب و هوایی، مشکل بزرگ این حوزه است. بنابراین ما نیازمند معجزه‌ای در حوزه ذخیره‌سازی هستیم که ممکن است به دست نیاید و یا به منبع سبزی نیاز داریم که به آب و هوا وابسته نباشد. بنابراین سوال این است که نسل جدید با رویکرد آغاز از صفر، می تواند هزینه‌‌، ایمنی، مشکل زباله‌ و همه مشکلات مربوط به انرژی هسته‌ای را حل کند؟‌ ارزشش را دارد که روی آن کار کنیم زیرا برای حل مشکل اقلیمی به آن نیاز داریم. پاسخ من آری است، من فکر می کنم ما باید راهی کشف کنیم. این ربطی به نسل فعلی راکتورهای هسته‌ای ندارد بله یک طراحی جدید است که ایمنی فقط مبتنی بر معیارهای علم فیزیک باشد و نه بر اساسا اینکه اپراتورها چه کاری انجام می دهند یا نمی دهند.»
* پس شما می گویید که انرژی هسته‌ای لازم است که تا سال ۲۰۵۰ وجود داشته باشد؟ احتمالا راکتورهای هسته‌ای بیشتری از امروز خواهیم داشت؟
– «نه. اگر به یک اختراع معجزه‌اسا دست پیدا کنیم که به ما اجازه دهد که مقدار خیلی زیادی برق ذخیره کنیم مثلا برای دو هفته، که یعنی بیش از ۱۰ برابر ظرفیت باطریهایی است که تاکنون ساخته شده است، اگر به آن دست یابیم در این حالت شما می توانید منابع متناوبی داشته باشید واین میزان ذخیره می تواند راه حل باشد. اما چون این قطعی نیست ما باید هر مسیری را دنبال کنیم که تا سال ۲۰۵۰ تولید گازهای گلخانه‌ای به صفر برسد و با انرژی هسته‌ای چیزهای زیادی مشخص می شود از جمله اینکه آیا مردم ذهن بازتری در ۵ سال آینده برای طراحی‌های جدید خواهند داشت یا خیر.»
* چطور می خواهید شبکه را مدیریت کنید؟‌ منظورم این است که در بخش جنوب غربی ایالات متحده هوا بسیار آفتاری است و چطور شما می توانید این انرژی را به آن طرف کشور برسانید و همچنین برای انتقال در فرای مرزها؟ چگونه با این چالش‌هاه مقابله می کنید؟
– «خوب، تحت هر سناریویی، اروپا و ایالات متحده باید انتقال انرژی بیشتری را ممکن کنند برای وضعیتی که هوا سرد شود و منابع انرژی خورشیدی و بادی خاموش شوند. باید امیدوار بود که اندازه قاره‌ها یعنی مکان‌هایی که شما می توانید منابع انرژی داشته باشد بزرگ باشد. بنابراین یک مدل منبع باز ایجاد کرده ایم که به مردم اجازه می دهد با پیش فرض‌هایی با آن کار کنند اما قطعا انتقال خیلی بیشتر انرژی یک ضرورت است.»
* من به برخی از بحث‌های شما در مورد فن‌آوری‌های کمی بحث انگیز علاقمندم. شما در مورد مهندسی زمین صحیت می کنید چیزهایی شبیه اینکه بخش فوقانی ابرها را سفیدتر کنیم تا آنها نور بیشتری را به فضا انعکاس دهند، راه حلی برای مواجه با گرمتر شدن زمین. آیا شما واقعا درباره این نوع تکنولوژی‌ها جدی هستید؟‌
– «نه. آن راه‌حلی برای تغییرات اقلیمی نیست. من فکر کردم که ذکر آن در کتابم مهم است زیرا افرادی هستند که دنبال چنین چیزی اند. این روش مشکل را تنها ۱۰ تا ۱۵ سال عقب می اندازد در مدتی که ما در حال خلاص شدن از منابع تولید گازهای گلخانه‌ای هستیم. اما می دانید ذکر نکردن آن راه حل یک اشتباه بود زیرا افرادی هستند که به آن معتقدند و باید به آنها گفت که به هیچ وجه آن روش، راه حلی پایدار نیست. و حتی به نظر می رسد که هرگز این راه حل مورد استفاده قرار نگیرد. اما وقتی شما با یک مشکل فاجعه بار مواجه‌اید، باید اثبات کنیم که کدام مسیر راه حل نیست و کدام می تواند راه حل باشد و ما باید آنرا دنبال کنیم.»
* آیا ما می توانیم مسیرمان را برای خروج از مشکلات مهندسی کنیم؟ ما ایمان زیادی به تکنولوژی و کتاب داریم بعنوان شکلی از گفتگو از طریق تکنولوژی. اما این واقعا یک راه حل است یا ما باید سیستم جهانی را در واقع دوباره سازماندهی کنیم؟
– «مردم در کشورهای در حال توسعه مستحق داشتن یک سرپناه اولیه هستند. آنها مستحق داشتن روشنایی در شب هستند. به دلیل گرمای هوا در نزدیکی خط استوا، آنها مستحق تهویه مطبوع اند. ما قصد نداریم که همه پروازها را متوقف کنیم، همه ساختمان‌ها، حمل و نقل و دامپروری غیرفعال شوند. ما باید بتوانیم هر واحدی از این موضوعات را در صفر ضرب کنیم در غیراین صورت شما نمی توانید به هدف انتشار صفر گازهای گلخانه‌ای دست یابید. بنابراین مردم در کشورهای ثروتمند با کاهش مصرف شان می توانند به کاهش گازهای گلخانه‌ای کمک کنند. اما این یک برنامه کامل برای به صفر رساندن گازهای گلخانه‌ای نیست.»
* ‌شما درباره نوعی انصاف و عدالت خیلی صحبت می کنید. آیا فکر می کنید این امکان وجود دارد که تا سال ۲۰۵۰ تحولی که می خواهید اتفاق بیفتد و میزان تولید گازهای گلخانه‌ای به صفر برسد؟
– ‌«بله. نوآوری‌هایی مانند تراشه کامپیوتری، ارتباطات بی سیم و مانند آن کمک کرده‌اند که کیفیت زندگی بهبود یافته و طول عمر بسیار طولانی تر شود. حتی این واکسن‌ها در این همه گیری نیز نمونه خوبی از آن هستند. ما می توانیم به آن هدف برسیم اگر از همه این ۳۰ سال استفاده کنیم و روی تمام منابع انتشار گازهای گلخانه‌ای در کشورهای مختلف کار کنیم. ما هنوز معیارهای درستی نداریم. ما مواردی مانند شبکه الکتریکی را مدل سازی نکرده‌ایم. بنابراین باید دانست که این کتاب نوعی دعوت به عمل است. بیایید دور هم جمع شویم تا برنامه‌ای را شکل دهیم که بسیار اقدام مهمی است.»
* بسیاری از بینندگان ما در مورد راه‌حل های طبیعی مانند کاشت درخت برای جذب دی اکسید کربن سوال کرده‌اند. آیا این روش معتبری برای پیشرفت در این زمینه است؟ آیا این نمونه کاری است که افراد باید خودشان نیز در انجام آن فعال باشند؟
– «خوب، متاسفانه باید بگویم با ۵۱ میلیارد تن گازهای گلخانه‌ای … طبیعت چیز خوبی است و کاش درختان هم، اما مقدار کاهش با این روش زیاد نخواهد بود. شما مجبورید که برای هزاران سال به کاشت مجدد درختان دست بزنید تا آن مقدار کربن جو، جذب شود چون وقتی کربن تولید می کنید این کربن هزاران سال در جو باقی می ماند. بنابراین باید بدانید که هر ۴۰ سال درختان می سوزند یا می میرند. هزینه هر تن برای تامین بودجه جایگزین در مدت ۴ هزار سال، خیلی خیلی زیاد است. خلاص شدن از دست گازهای گلخانه‌ای در فرایند‌های تولیدش تنها راه مقابله با ۵۱ میلیارد تن گاز‌های گلخانه‌ای در هر سال است.»
*‌ خارج کردن کربن از اتمسفر بصورت مکانیکی با استفاده از ماشین‌آلات آیا به نظرتان گزینه جایگزین بهتری است؟
-‌ «خوب، من بودجه زیادی برای شرکت‌های جذب مستقیم هوا برای جذب کربن، تامین می کنم. در این روش، هزینه هر تن جذب هوا خیلی زیاد است اما ایده‌های جدید زیادی وجود دارد. امروزه هزینه جذب به این روش برای هر تن ۴۰۰ دلار است و معنایش این است که شما نمی توانید مشکل را به این طریق حل کنید. اگر بتوان هزینه را به زیر ۱۰۰ دلار در تن رساند، آنوقت این روش می تواند بخشی از راه‌حل باشد. این روش شبیه هیدروژن سبز یا سوخت سبز هواپیماست. جذب مستقیم هوا یکی از راه‌حل هایی است که باید مورد حمایت دولت‌ها باشد و بهترین راه‌حل ها برای آن پیدا شود.»
* صحبت درباره دولت‌ها، قانونگذاری، سیاست‌ها و نوع درست چارچوب‌ها واقعا مهم است که شما در کتابتان درباره آنها صحبت می کنید. علاقمندم بدانم که درباره پیمان سبز اروپا چه فکر می کنید که بودجه بازیابی اقتصادی دوران کرونا را به سرمایه‌گذاری سبز پیوند می دهد. بر اساس آن پول دریافت نمی کنید مگر اینکه روی حوزه ای سبز سرمایه‌گذاری کنید. فکر می کنید با این سیاست به اندازه کافی پیشرو است؟
– ‌«به نظرم فوق العاده است. این کار یک تعهد بزرگ است. به نظرم تاثیر آن به کیفیت پروژه ها بستگی خواهد داشت. تیم علمی ما که بودجه برخی شرکت‌های نوپا را تامین می کنذ، سعی خواهند کرد که تا جایی که ممکن است با اروپا در این پروژه‌ها همکاری کنند زیرا شما باید این کارها را امتحان کنید، مقایس‌ها را امتحان کنید و این پول می تواند کار را تسریع کند. همچنین بحث بر سر استفاده از این روش برای بسیاری از منابع تولید گازهای گلخانه‌ای است و نه فقط برق‌های تجدید پذیر یا خودروهای سواری بلکه همچنین برای حوزه هایی که کار در آنها سخت تر است. بنابراین این کاری عالی است و آنها این تعهد را برای ادامه کار و تامین مالی آن پرو‌ژه‌ها ارائه می کنند.»
* ما باید در همه حوزه‌ها نوآوری داشته باشیم همه حوزه‌هایی که به پول زیادی نیاز دارند. فکر می کنید که میلیاردر‌های دنیا که شما بخشی از آنها هستید باید برای این کار مالیات بیشتری بپردازند؟ آیا آنها باید موظف به سرمایه‌گذاری بیشتر در این موارد باشند؟‌
– «سیاست مالیاتی کشور به کشور متفاوت است. من درباره مالیات در ایالات متحده صحبت کرده‌ام. واقعیت این است که این مالیات‌ها باید بیشتر باشند. اما من متخصص بحث مالیاتی در اروپا نیستم. دولت ایالات متحده مجبور است قدم های بیشتر بردارد چون برای تامین بودجه برای آموزش و سلامت به بودجه بیشتری نیاز دارد.»
* اما چگونه انگیزه ایجاد می کنید؟ چون شما در حال حاضر انگیزه زیادی برای حوزه سلامت دارید اما چه انگیزه ای وجود دارد برای تسریع نوع‌آوری ها و تغییرات رادیکال که شما از آنها حرف می زنید؟‌
– «هزینه‌ها این کار را می کند. همانطور که دیدیم با این همه‌گیری کرونا، هزینه ساخت ابزارهای جدیدی میلیاردی بود. این کار مانع فاجعه اقتصادیی می شود که تریلیون ها دلار می تواند هزینه ایجاد کند.»
*‌ اما در این مورد چطور اراده سیاسی ایجاد می کنید؟ زیرا ما می دانیم که سیاستمداران کوتاه مدتی فکر می کنند.
– «در وضعیتی که نسل جوانتر بطورمداوم در این باره صحبت کنند، من به مدافعان این موضوع تبریک می گویم اما تا زمانی که آنها دیدگاهشان را روشن نکنند ممکن است که نتوانیم توافق یا مصالحه خوبی کسب کنیم. و اینکه اگر این کار را نکنیم سطح مرگ‌و میر به شکل چشمگیری بالاتر حتی از این همه‌گیری کرونا خواهد بود و شما قادر نخواهید بود که از دست آن خلاص شوید اگر اجازه دهید که همین روند پیش برود و برای چندین دهه باید رنج بکشید.»
* برای آخرین سوال برگردیم به همه‌گیری کرونا. همه درباره این همه‌گیری و درباره واکسن صحبت می کنید. آیا واکسنی برای تغییرات آب و هوایی وجود دارد؟
– «نه. ما به بیش از یک دوجین نوآوری به دلیل انواع منابع انتشار گازهای گلخانه‌ای نیاز داریم. موضوع فقط خودروهای برقی یا سوخت سبز برای هواپیماها یا گوشت مصنوعی نیست. شما باید در حوزه تولید و کشاورزی و حمل و نقل و ساختمان و غیرو کار کنید. کارهای زیادی برای انجام دادن هست اما آسیب و تخریب و حتی تخریب دائمی اکوسیستم‌های طبیعی بسیار بدتر حتی در اوج همه‌گیری کرونا ادامه دارد. بنابراین باید مسئله ای مطرح باشد که بشریت بتواند در کنار هم جمع شوند. بسیار سخت خواهد بود اما اگر موفق شویم بهترین کاری است که تاکنون بشریت انجام داده است.»

پوشیدن لباس نیروی انتظامی برای ندادن کرایه تاکسی!

مردی که با پوشیدن لباس پلیس کرایه تاکسی نمی‌داد و رایگان سوار مترو می‌شد و کار‌های درمانی پدرش را انجام می‌داد بازداشت شد.سرهنگ سلمان آدینه‌وند، فرمانده یگان امداد پلیس تهران توضیح داد: روز گذشته مأموران یگان امداد در حال گشت‌زنی حوالی تقاطع بزرگراه امام علی با خیابان پیروزی بودند که مردی به آن‌ها خبر داد که یکی از مأموران پلیس قصد اخاذی از او را داشته که با دیدن خودروی یگان امداد از محل متواری شده است.

با اطلاعاتی که شاکی در اختیار پلیس گذاشت مأموران در جریان گشت‌زنی هدفمند موفق شدند مأمور پلیس را که روی لباس پلیس خود گرمکن ورزشی پوشیده بود شناسایی و بازداشت کنند.مرد مظنون وقتی مورد تحقیق قرار گرفت اعتراف کرد که پلیس قلابی است.

او گفت: من لباس پلیس را از میدان امام حسین خریدم و به تن کردم. مدتی قبل پدرم بیمار شد و او را در بیمارستان بستری کردم.برای اینکه کار‌های اداری پدرم به خوبی انجام شود این لباس را به تن کردم تا کارکنان بیمارستان امور اداری را به سرعت انجام دهند.همچنین داشتن لباس پلیس سبب می‌شد تا کرایه تاکسی ندهم و بلیت مترو هم نخرم.متهم درباره اخاذی هم گفت: در حال عبور بودم که تصمیم گرفتم از مرد رهگذر اخاذی کنم. در حال اخاذی از او بودم که خودروی یگان امداد از راه رسید و گرفتار پلیس شدم.سرهنگ سلمان آدینه‌وند، فرمانده یگان امداد پلیس تهران گفت: متهم برای کشف جرائم بیشتر به کلانتری تحویل داده شد.

هلاکت ماموران اطلاعاتی و سپاه در سیستان و بلوچستان

وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران، روز چهارشنبه ۲۹ بهمن، در اطلاعیه‌های جداگانه، کشته شدن سه عضو وزارت اطلاعات و سه عضو سپاه پاسداران را تائید کردند.

به گزارش رادیو فرانسه، روابط عمومی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، روز چهارشنبه ۲۹ بهمن، اعلام کرد: سه عضو وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در استان سیستان و بلوچستان، «در حین انجام وظیفه»، کشته شدند.

این وزارتخانه به هویت، جزئیات و نحوه کشته شدن این افراد اشاره‌ای نکرده است و تنها تاکید کرده است این افراد «در حین انجام وظیفه» و به دنبال اقدامات اطلاعاتی بر روی یکی از باندهای جرائم سازمان یافته استان سیستان و بلوچستان کشته شدند.

خبرگزاری ایرنا، در گزارشی جداگانه، روز چهارشنبه ۲۹ بهمن، اعلام کرد: دو تن از کشته‌شدگان در «استان سیستان و بلوچستان»، «در حین انجام وظیفه در چابهار»، در «زاهدان» به خاک سپرده شدند.

خبرگزاری ایرنا، اسامی این افراد را «مهدی جهانتیغ» و «محسن جعفری»، اعلام کرده است.

بر اساس این گزارش، جسد یک عضو دیگر وزارتخانه نیز به نام «محسن جعفری» به شهر شیراز انتقال یافت.

روز گذشته (سه‌شنبه ۲۸ بهمن)، گزارش‌های غیررسمی، از کشته شدن سه نیروی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، در شهر چابهار منتشر شده بود.

تایید کشته شدن سه عضو سپاه در شهرستان نیک‌شهر
در گزارشی جداگانه، روابط عمومی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه جنوب شرق ایران، روز چهارشنبه ۲۹ بهمن، اعلام کرد: سه تن از اعضا سپاه پاسداران در حمله به دو خودروی بسیج در شهرستان نیکشهر کشته شدند.

بر اساس این اطلاعیه، «ساعت ۱۶ عصر روز گذشته (سه‌شنبه ۲۸ بهمن)، دو دستگاه خودروی ناحیه مقاومت بسیج شهرستان نیکشهر که در مسیر اسپکه به نیکشهر در حال تردد بوده در سه راهی محور بمپور اسپکه مورد حمله یک دستگاه خودروی پژو ۴۰۵ قرار گرفتند».

قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه، مسئولیت امنیت سیستان و بلوچستان را برعهده گرفته است.

به گفته قاسم حسن‌زاده، مسئول روابط عمومی قرارگاه نیروی زمینی سپاه، در جریان این درگیری دو نفر از مهاجمین و سه پاسدار کشته و یک عضو سپاه هم زخمی شده است.

با وجود اینکه بارها، فرماندهان انتظامی جمهوری اسلامی ایران، وضعیت امنیتی در استان سیستان و بلوچستان را «مطلوب» ارزیابی کردند، در دهه‌های گذشته، به دفعات، گزارش‌هایی مبنی بر درگیری مسلحانه میان گروه‌های ناراضی یا قاچاقچیان مواد مخدر با نیروهای امنیتی منتشر شده است.

سرکوب حکومتی اقلیت‌های قومی، به ویژه در استان سیستان و بلوچستان، منجر به ظهور گروه‌هایی همچون گروه مسلح بلوچ «جندالله» شد. این گروه از سال ۲۰۰۵ بارها اقدام به انجام عملیات مسلحانه علیه نیروهای امنیتی در منطقه نمود که با واکنش‌های شدید نیروهای امنیتی مواجه شد.

عفو بین‌الملل، بارها، خواستار توقف نقض حقوق‌ اقلیت‌ها در ایران شده است.

تعریف و تمجید خامنه‌ای از حکومت درهم شکسته اش



خامنه ای امروز طی سخنانی گفت: مراسم ۲۲ بهمن متفاوت امسال نشان می‌دهد مردم انصافا خسته نشده‌اند.

خامنه ای در ادامه گفت:… انقلاب آمد و مدیریت کشور را از فردی و پادشاهی به مردمی و جمهوریت تغییر داد و امروز مردم با انتخابشان بر سرنوشت خود حکومت می‌کنند. انقلاب اسلامی، مدیریت کشور را از یک حکومت استبدادی و پادشاهی و فردی تبدیل کرد به یک حکومت مردمی و جمهوریت و مردمسالاری. امروز حاکم بر سرنوشت ملت ایران، خود مردمند. مردمند که انتخاب می‌کنند. ممکن است بد انتخاب کنند، اما مردم انتخاب می‌کنند. این خیلی چیز مهمی است. آن روز این حق وجود نداشت و کشور یک کشور استبدادی بود. همه چیز دست خودشان بود.

خامنه ای گفت:.. یکی از این شخصیت‌های معروف آمریکایی که با این محمدرضا رفیق بود می گفت: وقتی رفتم ایران به محمدرضا گفتم فلان نخست‌وزیر آدم بی‌عرضه‌ای است. گفت شما کارت نباشد من خودم همه کار‌ها را دارم انجام می‌دهم. …واقع اش هم همین جوری بود. سررشته همه‌ی کار‌ها دست یک نفر بود و او تصمیم می‌گرفت. مردم اصلاً هیچ‌کاره محض بودند، مردم که هیچ دولتی‌ها هم هیچ‌کاره محض بودند….

کسانی خطرناک‌تر از ترامپ، ایران را تا مرز نابودی پیش برده‌اند

گزارش قبلی:: فائزه رفسنجانی پیش تر در نامه‌ای سرگشاده در پاسخ به برادرش بر مواضع خود تاکید کرد و نوشته بود که دونالد ترامپ را برای ایران ترجیح می‌دهد “چون بخش‌هایی و افرادی خطرناکتر از ترامپ در قلدری و عدم پایبندی به اصول و مقررات، کشور را در سراشیبی ناکارآمدی ها، سوء مدیریت‌ها، بی کفایتی‌ها، دگم اندیشی‌ها و حتی گاهی تا مرز تلاشی پیش برده‌اند”.

او در بخشی از این نامه نوشت که “هزینه‌های زیادی داده و ابایی از دادن هزینه بیشتر و قربانی شدن در این راه نیز ندارم”.

وی نوشت: پیروی گفتگوی اینجانب با انصاف نیوز و جنجال ایجاد شده، لازم می دانم ضمن احترام به منتقدین محترم و نا محترم و دروغگو و قدردانی و سپاس از حامیان شجاع و حامیان ساکت، نکاتی را به شرح زیر بیان نمایم:

از نامه محسن خوشحال شدم، سبب راحتی هم او و هم من گردید. چنین چیزی را بارها خواسته بودم و این اقدام اول او نبود. به او حق می دهم چون برای خودش آینده ای ترسیم کرده و دنبال حذف موانع است. اگر مسایل شخصی انگیزه ای برای مشی من بود آیا عقل سلیم حکم نمی کند که از ۳۰ سال گذشته تا کنون ساکت و در امنیت باشم و از منافع نزدیکی به قدرت بهتر و بیشتر بهره مند شوم؟ مابقی زیاده گویی بود که بنای ورود به آن را ندارم.

چرا ” برای ایران او را ترجیح می دادم “، چون بخش هایی و افرادی خطرناکتر از ترامپ در قلدری و عدم پایبندی به اصول و قواعد و مقررات با عملکرد و بعضا” سیاست های نادرست، کشور را در سراشیبی نا کارآمدی ها، سوء مدیریت ها، بی کفایتی ها، دگم اندیشی ها و حتی گاهی تا مرز تلاشی پیش برده اند، به مطالبات عمومی نه تنها توجهی ندارند، بلکه در خاموش کردن آن از هم سبقت می گیرند.

منتقدینی که واویلا برای معیشت مردم براه انداخته اند، آیا خطاب شعارها و رفتارها در صدها صحنه اعتراضی، تحصن، اعتصاب و تجمعات اقشار مختلف حداقل در سه سال اخیر را نشنیدند و ندیدند که متوجه مدیران و مسئولان در داخل بود؟ به نظر می رسد درک مردم با تمامی مشکلات از خواص بیشتر است.

کسانی بایستی عذر خواهی کنند که کم یا زیاد، مستقیم یا غیر مستقیم، با منافع یا بی منافع، با درک و یا از روی نا آگاهی همراه جریانی می شوند که به بن بست رساندن مطالبات عمومی و اصلاحات، نابود کردن منافع ملی، تضییع حقوق مردم، انحراف جدی از اهداف انقلاب، فاصله گرفتن از اسلام واقعی را برای حفظ خود به جای حفظ نظام سالهاست دنبال می کنند.

بنده حقیر از همه دلواپسان و ناقدین و اهانت کنندگان و دروغگویان در دو جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی در این مسیر دلسوزتر و جدی ترم، هزینه های زیادی داده و ابایی از دادن هزینه بیشتر و قربانی شدن در این راه نیز ندارم.

مردم نظراتی مشابه “فائزه” دارند

این روزها صحبت‌های فائزه هاشمی رفسنجانی در مورد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ترجیح‌اش به تداوم حضور ترامپ دوباره بر مسند ریاست جمهوری این کشور، غوغایی به پا کرده است.

طیف اصلاح‌طلبان چه با توییت، و چه نوشته به او تاخته‌اند اما این سخنان نه از مردم عادی بلکه از طرف یک فعال سیاسی و اجتماعی شناخته شده، ابراز شده و این مساله خود واجد اهمیت است.

پروانه سلحشوری نماینده سابق مجلس در یادداشتی در سایت دیده‌بان ایران به تحلیل اظهارات فائزه هاشمی رفسنجانی و واکنش‌های اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان درباره آن پرداخت و نوشت: واقعیت آن است که امروز اکثریت جامعه برای بهبود شرایط زندگی‌شان و تغییرات ایجاد شده در به فرسنگ‌ها دورتر چشم دوخته‌اند که «شاید مردی از خویش برون آید و کاری بکند.»

وی افزود: درباره گفته‌های فائزه هاشمی و حملات صورت گرفته به او، به چند نکته باید توجه ویژه داشت و به برخی پرسش‌ها پاسخ داد:

نخست باید بپذیریم که این فقط فائزه هاشمی نبود که چنین می‌گفت. در محاوره‌های مردم یا در گروه‌های مجازی بعضا شنیده یا دیده می‌شود که آنان نیز نظراتی مشابه «فائزه» دارند و می‌گویند «اگر ترامپ بیاید، حتی اگر از جنگ و تحریم بمیریم بهتر از مرگ تدریجی با کرونا و زندگی در فقر و بدبختی است.».

آنان که چشم به راه بایدن هستند، آیا می‌دانند که مقصود ترامپ از اعطا گرین کارت و یا تابعیت دائم به 2 هزار و 500 نفر پس از توافق برجام، چه کسانی بود؟ این امتیاز خاص آقای اوباما نصیب چه کسانی شد و عموم مردم چه بهره‌ای از آن بردند؟ به راستی اگر ادعای ترامپ مبنی به پرداخت میلیون‌ها دلار پول به ایران در پی قرارداد برجام درست باشد، مدافعان اوباما و بایدن پاسخ دهند که آن پول‌ها چه شد؟ آیا نفع آن به مردم بازگشت؟

امروز باید به این سوال پاسخ دهیم که با پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و کاهش احتمالی تحریم‌ها برای مردمی که حتی با واکسن کرونا هم سیاسی برایشان برخورد می‌شود، چه سودی دارد؟ فرض بر این است که با پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا، شانس پیروزی دوست او در ایران در انتخابات ریاست جمهوری 1400 افزایش پیدا کند و اصلا «محمدجواد ظریف» رئیس‌جمهوری بعدی ما باشد، اما چه تفاوتی به حال مردم ایجاد خواهد شد؟ مگر بیش از این است که جناب دکتر ظریف بفرمایند این همان سبک زندگی است که خودمان انتخاب کرده‌ایم؟

پروانه سلحشوری نوشت: بپذیریم جامعه ایران، نیاز به تغییر بنیادین دارد. تجربه ناموفق انقلاب و جنبش‌های اجتماعی اخیر به خوبی نشان داده که «انقلاب» نه تنها توان ایجاد تغییر در ساختارهای متصلب گذشته را ندارد بلکه متاسفانه از نظر فرهنگی و اجتماعی نیز نتوانسته است، جامعه را بیش از پیش به سمت معیارهای اخلاقی و انسانی حرکت دهد و تجربه گواه این مدعاست. زنگ‌های خطر مدت‌هاست برای ما به صدا در آمده است. مهاجرت سه هزار پزشک در عرض ده ماه (پس از کرونا) یعنی هشدارها را جدی نگرفتیم و امروز صدایشان به مراتب بلندتر از گذشته شده است پس تغییر نیاز ماست و نقطه شروع آن، شاید مقابله با درماندگی آموخته شده خودمان باشد. فراموش نکنیم که سرزمین ایران و مردمانش برای بقا نیاز به راستی و درستی دارند پس تا به مانند «گرگور» در داستان «مسخ» کافکا لِه نشده‌ایم، خود را باز یابیم..

دروغپردازی وزیر دولت روحانی؛ وزیر کدام کشور هستید؟

بهارنیوز: روز گذشته وزیر صنعت،‌ معدن و تجارت در حالی که در همان زمان بسیاری از مردم در صف خرید روغن و یا شکر بودند،‌ در سخنانی جالب توجه اعلام کرد که در زمینه کالاهای اساسی هیچ مشکلی نداریم و افزایش قیمتی هم نداشته‌ایم! این سخنان علیرضا رزم‌حسینی آنچنان عحیب بود که در فضای مجازی،‌واکنش‌های فراوانی را از سوی مردمی که هر روز و هر ساعت،‌گرانی کالاهای اساسی را با پوست و استخوانشان حس می کنند به دنبال داشت. بسیاری از مردم در پاسخ به وزیر نوشته بودند:‌شما واقعا در کشور ما وزیر هستید؟ و این بسیار قابل توجه است که سخنان یک مقام مسئول در حد وزیر دولت،‌اینگونه با واقعیات متناقض باشد. واقعا وزیر صمت که اتفاقا یکی از وظایف اصلیش تنظیم بازار است از واقعیات بازار، جامعه و جیب مردم خبر ندارد؟ آیا جناب وزیر نمی‌داند که گرانی همه کالاها و بخصوص کالاهای اساسی در ماه‌های اخیر آنچنان کمرشکن شده که دغدغه بسیاری از مردمی که تا سال‌های پیش عوض کردن خودرو و مسکن داشتند، این روزها برای خرید مکفی روزانه و هفتگیشان دغدغه دارند و بسیاری از مردم که تا پیش از این هم (به دلیل شکاف گسترده طبقاتی) ناتوان از تامین نیازهای ماهانه و هفتگی بودند و روزانه خرید می کردند، بسیاری از کالاهای اساسی را از سفره محقرشان حذف کرده اند و پدران هر روز بیش از روز پیش شرمنده فرزندانشان می‌شوند. در کنار این موضوع که مردم از تفاوت واقعیت با سخنان وزیر گله مند هستند، موضوع دیگر این اعتماد به نفس خاصی است که گویی تنها منحصر به مسئولان در کشور ماست و در عین حال که ایرانیان بدترین زمان را از نظر اقتصادی در ماه های اخیر می‌گذرانند از موفقیت طرح‌ها و برنامه ‌‌هایشان می‌گویند! البته موفقیتی که فقط خودشان شاهد آن هستند،‌چرا که اگر بازار و قیمتها وضعیت مطلوبی داشت،‌این همه انتقاد و گلایه نه تنها از جانب مردم و مصرف‌کنندگان بلکه از سوی تولیدکنندگان و فعالان بازار به گوش نمی رسید. در ماه‌های پایانی دولت،‌در حالی که فشار تحریم‌ها و افزایش قیمت ارز برای جبران کسری‌های دولت،‌ ارزش پول ملی را به کمترین میزان آن در دهه‌های اخیر رسانده است،‌سومدیریت و چرخش باطل مدیران دولتی آه از نهاد مردم بلند کرده است.حلقه قدرت مدیران ناکارآمد، از این وزارتخانه به آن وزارتخانه و از این استانداری به آن اداره،‌که دود این سومدیریت ابتدا به چشم مردم می رود. خوب است مسئولان دولتی و در راس آنها رئیس دولت در این ماه‌های پایانی،‌دین خود را به مردمی که با رای آنها بر مسند قدرت نشستند ادا نمایند. نه اینکه آنها را نقره داغ کنند.

ممنوع‌ الخروجی ورزشکار زن ایرانی از سوی همسرش



معضل ممنوع‌الخروج‌کردن ورزشکاران زن در چند سال اخیر به‌گونه‌ای در ایران باب شده که رفته‌رفته دارد به یکی از اتفاق‌های تلخ و تکراری در ورزش کشور تبدیل می‌شود. زرگری نخستین زن ورزشکاری نیست که از سوی همسرش ممنوع‌الخروج می‌شود.

به گزارش روزنامه شرق، موضوع ممنوع‌الخروج‌شدن زنان ورزشکار ایرانی از سوی همسرشان دوباره خبرساز شده؛ این‌بار خبر مربوط به سمیرا زرگری است؛ سرمربی تیم ملی اسکی آلپاین بانوان که اجازه خروج از کشور را ندارد. این تیم بامداد دیروز در حالی برای شرکت در رقابت‌های جهانی، تهران را به مقصد ایتالیا ترک کرد که زرگری نتوانست به دلیل ممنوع‌الخروج‌بودن، شاگردانش را همراهی کند.

اینکه مشکل زرگری چه بوده که ممنوع‌الخروج شده، هنوز به‌طور دقیق اعلام نشده و فدراسیون اسکی هم توضیحی در این خصوص نداده است. پیگیری‌های «شرق» نشان داد که ماجرای ممنوع‌الخروجی سرمربی تیم ملی اسکی آلپاین بانوان نیز مثل موارد قبلی به اختلاف‌های خانوادگی برمی‌گردد. یک منبع آگاه از درون فدراسیون اسکی در‌این‌باره گفت: «مسئولان فدراسیون نهایت تلاش خود را انجام دادند تا بتوانند خانم زرگری را با تیم به ایتالیا اعزام کنند، ولی متأسفانه این امر محقق نشد. ما حتی با ایتالیا هماهنگ کرده بودیم که اگر تا لحظه آخر هم خانم زرگری توانستند اجازه خروج از کشور را بگیرند، بلافاصله برای ایشان ویزا بگیریم».

مسئولان فدراسیون اسکی در حالی امیدوار بودند تا روز‌های منتهی به اعزام، ممنوعیت زرگری را برطرف کنند که مربی دیگری را جایگزین او نکردند. با این اوصاف، قرار است مرجان کلهر، عضو باسابقه تیم ملی اسکی آلپاین، مسئولیت امور مربوط به سرمربی غایب و حضور در جلسات فنی پیش از رقابت‌ها را عهده‌دار شود.

معضل ممنوع‌الخروج‌کردن ورزشکاران زن در چند سال اخیر به‌گونه‌ای در ایران باب شده که رفته‌رفته دارد به یکی از اتفاق‌های تلخ و تکراری در ورزش کشور تبدیل می‌شود. زرگری نخستین زن ورزشکاری نیست که از سوی همسرش ممنوع‌الخروج می‌شود.

پیش از او این قرعه به نام نیلوفر اردلان، کاپیتان تیم ملی فوتسال زنان افتاده بود؛ جایی که او در آستانه حضور در رقابت‌های جام ملت‌های ۲۰۱۵ آسیا قرار داشت، اما همسرش که از مجریان برنامه‌های ورزشی است، مانع از اعزام او با این تیم شد. در آن مقطع شایعه شد همسر این بانوی فوتبالیست برای اینکه اجازه خروج از کشور را به او بدهد، به اردلان گفته باید مهریه‌اش را ببخشد که اردلان این درخواست می‌پذیرد؛ اما چندی بعد شایعه دیگری از این مجری ورزشی در رسانه‌ها مطرح شد مبنی بر اینکه اردلان باید نفقه و سایر حقوق خود را نیز ببخشد تا به او اجازه خروج از کشور را بدهد، اما این‌بار این موضوع با مخالفت او روبه‌رو شده است.

نمونه دیگر ممنوع‌الخروجی چهره‌های مطرح زن ورزش ایران، زهرا نعمتی است؛ کماندار معلولی که قهرمان دو دوره بازی‌های پارالمپیک است و هم‌زمان در تیم ملی افراد سالم نیز فعالیت می‌کند.

رهام شهابی‌پور، همسر زهرا نعمتی که مربی این کماندار بود، در‌این‌باره گفته بود: «بعد از بازی‌های پارالمپیک ۲۰۱۶ ریو، زهرا نعمتی بنا بر دلایلی منزل را ترک کرد و با وجود اینکه چندین‌بار خواستار بازگشت او به منزل بودم، از زندگی با من امتناع کرد و حتی درخواست طلاق داد. پس از این اتفاق، او را ممنوع‌الخروج کرده‌ام تا نتواند در هیچ تورنمنت برون‌مرزی‌ای شرکت کند».

ممنوع‌الخروجی این دو چهره شناخته‌شده ورزش زنان ایران، در حالی در زمان خود با بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های داخلی و خارجی مواجه شد که فشار‌های فعالان حقوق زنان، فعالان مدنی و واکنش‌های منفی عموم مردم تا آنجا پیش رفت که مقامات ارشد کشور را وادار کرد پیگیر این موضوع شوند و به‌رغم قوانین موجود، استثنا‌هایی را برای این افراد در نظر بگیرند.

نیلوفر اردلان مدتی بعد با پیگیری‌های فدراسیون فوتبال وقت و اجازه دادستان، توانست در اردوی تیم ملی فوتسال در مکزیک حضور پیدا کند. این در حالی بود که همسرش تجدیدنظری در‌خصوص ممنوع‌الخروجی او نکرده بود.

پس از آن بود که شهین مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهوری از ضرورت اصلاح قانون «اجازه همسر برای خروج» سخن به میان آورد و گفت: «تا زمانی که این قانون اصلاح نشود، به دنبال استثنا‌ها خواهیم بود تا حداقل زنان علمی و ورزشکاران بتوانند به کنفرانس‌ها و میادین بین‌المللی بروند».

درباره زهرا نعمتی نیز همین حرکت صورت گرفت؛ پیگیری‌های محمود خسروی‌وفا، رئیس کمیته ملی پارالمپیک که از افراد بانفوذ سیاسی هم به‌شمار می‌رود، موجب شد تا او بتواند مجوز خروج از کشور بگیرد.

طیبه سیاووشی، نماینده مجلس، در‌این‌باره گفت: «خانم‌هایی هستند که فرهنگی یا استاد دانشگاه هستند و سرمایه مملکت به حساب می‌آیند. این‌ها وجهه بین‌المللی به‌شمار می‌روند و اینکه با یک مشکل خانوادگی ممنوع‌الخروج شوند، به آبروی کشور صدمه می‌زند. به نظر می‌رسد در چنین مواردی دولت می‌تواند ورود کند و با مجوز‌های لازم، موضوع را حل‌وفصل کند. به هر حال روی افرادی مثل زهرا نعمتی هزینه و سرمایه‌گذاری شده و در صورت ممنوعیت‌شان برای خروج از کشور، آبروی ما در عرصه بین‌المللی صدمه می‌خورد. این یک موضوع شخصی نیست، بلکه مسئله ملی است».

ایران از جمله کشور‌هایی است که اجازه خروج زن تا قبل از ازدواج توسط پدر یا جد پدری و بعد از ازدواج به دست همسرش سپرده شده است؛ در نظام فقهی، حق اذن خروج زن از حقوق مسلم مرد یا همسرش است که همه فق‌ها د ر آن اشتراک نظر د ارند. بند ۳ ماده ۱۸ قانون گذرنامه به صراحت صدور گذرنامه برای زنان شوهردار را به موافقت کتبی شوهر موکول می‌کند.

برجام؛ غلط‌ کردم‌ گویی دولت روحانی/هشدار مقام آمریکايی



بدنبال تهدید وزیر اطلاعات دولت روحانی که وضعیت جمهوری اسلامی را به گربه‌ای گیر افتاده در کنج دیوار تشبیه کرد که ممکن است اقدام به ساخت بمب‌ اتمی کند، حسن روحانی امروز در جلسه هیات دولت در این زمینه به غلط‌ کردم‌ گویی افتاد و گفت: آمریکا بخواهد یا نخواهد، اروپا بخواهد یا نخواهد، سازمان ملل بخواهد یا نخواهد، اگر همه دنیا هم به ما بگویند ایران خیلی خوب است سلاح هسته‌ ای داشته باشد، ما نظرمان تغییر نمی‌کند، ما دنبال سلاح هسته‌ ای نخواهیم بود.

روحانی گفت: نکته اول این است که همان‌طور که بارها ما گفتیم در برنامه دفاعی کشور ما جایی برای سلاح کشتار جمعی و از جمله هسته‌ ای وجود ندارد! و نخواهد داشت! این تصمیم قاطع نظام هست جمهوری اسلامی نمی‌خواهد دارنده سلاح هسته‌ای باشد.

روحانی گفت: قانون (هسته ای) مجلس اجرا شود هیچ مشکلی به‌وجود نمی‌آید. نه تنها بازرسان را بیرون نمی‌کنیم، بلکه مدیرکل آژانس هم به تهران می‌آید. مقررات پادمان اجرا خواهد شد و بازرسان هستند….در تماس دیشب با یک مقام اروپایی گفتم مشکل فقط تحریم‌های آمریکاست.

این در حالیست که وزیر خارجه آمریکا در یک مصاحبه ای رادیويی گفته: راه دیپلماسی الان باز است. رژیم ایران هنوز فاصله زیادی با اجرای تعهداتش (براساس برجام) دارد. پس باید ببینیم چه خواهد کرد.

او در پاسخ به این سوال که آیا هیچ گامی برای از سرگیری دیپلماسی به صورت مستقیم با رژیم ایران برداشته شده، به موضع رسمی جو بایدن رئیس جمهور این کشور اشاره کرد که گفته است اگر رژیم ایران دوباره مفاد برجام را اجرا کند، آمریکا هم چنین خواهد کرد.

وزیر خارجه آمریکا افزود در صورت بازگشت دو طرف به توافق قبلی باید روی توافقی بلندمدت تر و قوی تر از توافق اولیه کار کنیم و به مسائلی مانند برنامه موشکی و اقدامات بی ثبات کننده رژیم ایران اشاره کرد.

خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا) پیش تر نوشته بود: جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا در رقابت‌های انتخاباتی خود از بازگشت سریع به توافق هسته‌ای سخن گفت اما با گذشت بیش از سه هفته از شروع به کار دولت خود، هنوز اقدام ملموسی در زمینه برطرف کردن تحریم علیه (رژیم) ایران انجام نداده است.

در همین حال عراقچی، معاون ظریف گفته: برجامی که رفع تحریم‌ها در آن نباشد، اصلا برای ما هیچ ارزشی ندارد. رفع تحریم هم یعنی، هم تحریم‌هایی که در برجام قید شده و هم تحریم‌های جدید لغو شود. از نظر ما باید وضعیت تحریم‌ها دقیقا به ژانویة‌ ۲۰۱۷ برگردد، هر تحریمی که تا آن تاریخ نبوده، الان هم نباید باشد.

معاون وزیر خارجه رژیم ملاها افزود: برای ما مهم این است که نفتمان به دست خریدار برسد و مبلغش به دست ما برگردد.

تحلیل فرید زکریا از موضع بایدن

به گزارش اقتصادنیوز، فرید زکریا در واشنگتن‌پست، با تحلیل وضعیت کنونی نوشت: فرض بر این بود که پس از روی کار آمدن دولت بایدن در جست‌وجوی راهی سریع برای بازگشت به توافق برجام باشد، اما از قرار معلوم ماجرا به‌گونه دیگری است. وزیر امورخارجه و مدیر اطلاعات ملی می‌گویند که برای پیوستن مجدد به توافق «راهی طولانی» در پیش است. آن‌ها اصرار دارند که ابتدا (رژیم) ایران به تعهداتش بازگردد، اما مشخص است این عمدتا یک تاکتیک برای عدم روبه‌رو شدن با موضوع است.

وی نوشت: دیپلمات‌ها می‌توانند روشی را برای بازگشت مجدد همزمان هر دو کشور پیدا کنند. بسیاری از مقامات دولت بایدن طی مذاکرات برجام نقش اصلی و کلیدی داشتند و همان زمان قاطعانه اعلام کردند که این بهترین توافقی است که ایالات‌متحده می‌تواند به‌دست آورد. آیا اکنون آن‌ها نظر خود را تغییر داده‌اند؟

چه خواهد شد و چه باید کرد؟

روزنامه جهان صنعت چاپ تهران شرایط جدید را پیچیده توصیف کرده و نوشته است: با توجه به وضعیت پیچیده به‌وجود آمده و در شرایطی که تهران و واشنگتن توپ را در زمین دیگری می‌اندازند، پرسش آن است که بحث از بازگشت به برجام چه وضعیتی به خود خواهد گرفت و برای خروج بحران بابت برداشتن گام اول در بازگشت به برجام چه باید کرد؟

این روزنامه هشدار داد: تداوم این وضعیت تهران را در شروع فاز جدید دیگری از فعالیت‌های هسته‌یی قرار خواهد داد و در پی این فعالیت‌های هسته‌یی، واشنگتن نیز ناچار به تکرار شرایط ترامپ در قبال تهران خواهد بود. در این ارتباط و با توجه به تداوم شرایط ترامپ در دوران بایدن، تنها مسیر ممکن بابت گشایش‌های برجامی استفاده از ظرفیت‌های اروپاست.

این منبع افزود: البته به شرط آن‌که اروپا رویه مستقل در قبال برجامی اتخاذ کند و از لاک بدعملی یا بی‌عملی خارج شود. اما به نظر می رسد مواضع اروپا مانند نگرش بایدن و اعضای کابینه‌اش در قبال رفتار‌های منطقه‌یی و برنامه‌های موشکی ایران هم‌سو است.

بایدن نمی تواند تحریم‌ها را به راحتی لغو کند

خبرگزاری فارس پیش تر در گزارشی نوشته بود: برخلاف تصور رئیس جمهور و برخی مسئولان ارشد دولتی، بایدن نمی تواند تمام تحریم‌های اعمال شده از سوی ترامپ پس از خروج از برجام را به راحتی لغو کند زیرا برخی از این تحریم‌ها مثل تحریم بانک مرکزی و شرکت ملی نفت با برچسب تروریستی، با استناد به قانون کاتسا شکل گرفته و بایدن اختیار لغو آن را ندارد.

در بخش ۱۰۵ این قانون، کنگره دولت آمریکا را موظف کرده است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان یک نهاد حامی تروریسم شناسایی کرده و ذیل تحریم‌های دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ قرار دهد. همچنین براساس این قانون، دولت موظف شده است که این کار را برای تمام نهادها، دفاتر، وابسته‌ها و … سپاه نیز انجام دهد.

وزارت خزانه‌داری آمریکا در سال گذشته و امسال بانک مرکزی ایران، صندوق توسعه ملی، شرکت ملی نفت، شرکت نفت‌کش و … را با استناد به همین قانون، مجددا تحریم کرده است یعنی نهادهای مذکور به اتهام ارتباط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحریم شده‌اند. در نتیجه، این تحریم‌ها مشمول بخش ۱۰۵ قانون کاتسا می‌شود و صرفا یک دستور اجرایی که در اختیار رئیس جمهور است، نیست. در نتیجه بایدن برای رفع این تحریم‌ها که ضرورت بازگشت شرایط به زمان خروج آمریکا از برجام است، باید طبق قانون کنگره (کاتسا) عمل کند.

خبرگزاری فارس نوشت: بازگشت آمریکا به برجام بسیار پرابهام و با قابلیت فریبکاری بیشتر از برجام است. اینکه دولت بایدن گفته است ابتدا باید ایران به تعهداتش عمل کند و بعد آمریکا به تعهداتش عمل کند، تشدید شده‌ی عملیات فریبی است که در برجام صورت گرفت و با ابهامات فراوانی که وجود دارد و یک مورد آن را در بالا تشریح کردیم، جایی برای ذره‌ای اعتماد به آمریکا باقی نمی‌گذارد.

تیم بایدن بسیار خطرناک‌تر از ترامپ است

یک تحلیلگر مسایل بین الملل در تهران با اشاره به صادر نشدن فرمان بازگشت آمریکا به برجام از سوی بایدن در روزهای آغازین ورودش به کاخ سفید، می‌گوید، این اقدام در واقع پیام ‌هایی برای حکومت ایران است.

به گزارش ایسنا، مهدی مطهرنیا،خاطر نشان کرد: اگر چه حکومت ایران از زبان نماینده خود در سازمان ملل متحد می‌گوید که توپ در زمینه برجام در زمین آمریکاست، اما آمریکا به راحتی آن را می‌تواند به سمت ایران شلیک کند و با یک امضا به برجام برگردد اما آمریکا تحریم‌های خود را بر نمی دارد و این حکومت ایران است که باید به وضعیت سابق بازگردد.

مطهرنیا با بیان این که تیم بایدن بسیار خطرناک‌تر از تیم ترامپ در بحث سیاست خارجی و امنیت ملی و نیز مساله ایران است اظهار کرد: نه اینکه دنبال جنگ با ایران هستند؛ از آنتونی بلینکن تا جیک سالیوان و ویلیام برنز همه این‌ها دیپلمات‌های برجسته و دارای ریشه‌های عمیق در ارتباط با فشار آوردن به ایران هستند و اینکه بگوییم وندی شرمن با ایرانی‌ها آشنایی دارد یا وزیر خارجه سابق آمریکا با ظریف در کنار رودخانه قدم زده است، بیان نکات تبلیغاتی برای شکل دادن حرکت سهل‌تر مذاکرات است. لزوما قدم زدن یا آشنایی یا رد و بدل پیام به این معنی نیست که آنها در پی تسهیل گذار از امتیازاتی هستند که کشورشان علیه حکومت ایران هدف‌گذاری کرده است بلکه دنبال این هستند از این مسایل برای رسیدن به هدفشان استفاده کنند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: اگر چه تیم بایدن نظامی و امنیتی نیست و سیاسی ـ امنیتی است اما خطرناک‌تر هم می‌تواند باشد، چرا که با توجه به سوابق عملیاتی آنها در همگرایی با اروپا بر ضد تهران می‌توانند حتی بر روی مسکو و پکن تاثیرات خاص خود را بگذارند.

بلینکن آب پاکی را روی دست خامنه‌ای ریخت

آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه جدید آمریکا روز چهارشنبه در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود گفت: رئیس جمهور بایدن بسیار شفاف بوده، اگر رژیم ایران به تعهدات خود در برجام بازگردد، آمریکا نیز همان کار را می‌کند.

وی افزود: آمریکا زمانی به برجام برمی گردد که رژیم ایران اجرای تعهداتش را از سر گرفته باشد. سپس از آن به عنوان بستری برای مذاکرات آتی جهت توافق گسترده‌تر که دیگر نگرانی‌های ما و متحدانمان را شامل شود، استفاده می‌کنیم.

صداوسیمای خامنه ای در نخستین واکنش به این اظهارات گفت: این لحن وزیر خارجه جدید آمریکا نشان می دهد که دولت بایدن هم نمی خواهد دست از رفتار طلبکارانه بر دارد.

بلینکن همچنین با متهم کردن حوثی های یمن به همدستی با رژیم ایران گفت: حوثی‌ها به متحد ما یعنی سعودی‌ها حمله کردند. مسئله حوثی‌ها و یمن اکنون اولویت ماست.

اظهارات وزیر خارجه جدید آمریکا درباره برجام در حالی بیان می شود که خامنه ای اخیرا گفته بود: اصلا مسئله‌‌ ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. آنچه مطالبه‌ ما است، رفع تحریمها است. بازگشت آمریکا به برجام بدون رفع تحریم ها ضرر هم دارد. (فیلم زیر)

مارک دوبوویتز مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی ها امروز در توئیت خود نوشت: بلینکن وزیر خارجهٔ جدید آمریکا به کنگره متعهد شد که دولت بایدن تحریم‌ها علیه تروریسم رژیم ایران را لغو نخواهد کرد. شش بخش کلیدی و بالغ بر ۳۲۰ نهاد مرتبط با تروریسم و سپاه پاسداران در لیست قرار دارند.

واشنگتن پست نیز روز چهارشنبه در مقاله‌ای نوشت: بایدن با نبردی سخت برای نجات توافق برجام با رژیم ایران مواجه است. بازگشت به وضعیتی که پیش از ریاست ‌جمهوری ترامپ بود به ‌نظر مشکل می‌رسد. در واقع این مشاوران بایدن هستند که باید زمان و نحوه انجام آن را به‌وضوح نشان دهند که این نشان می‌دهد توپ در زمین رژیم ایران است.

این روزنامه افزود: آنتونی بلینکن در جلسه استماع تاییدیه خود در سنا گفت: آمریکا منتظر می‌ماند تا متقاعد شود رژیم تهران از احیای عملیات غنی‌سازی اورانیوم عقب نشسته و به تبعیت از توافق بازگردد.

واشنگتن پست در ادامه با اشاره به حساسیت موضوع در سنای آمریکا نوشت: جمهوریخواهان و حامیان سیاست دولت ترامپ به‌نظر می‌رسد منتظرند تا با هرگونه امتیازدهی به رژیم ایران برخورد کنند و از هم‌اکنون شروع به افشاگری علیه برگزیدگان بایدن که با رژیم ایران نرم برخورد می‌کنند، کرده‌اند.

روزنامه جهان صنعت چند روز پیش در این باره نوشته بود: پیش از این تصور می‌شد دولت بایدن بدون سرسختی و بدون پیش‌شرط به برجام برمی‌گردد و این به‌معنای پذیرفتن توافق‌های برجام از جمله حذف تحریم‌هاست. اما بررسی‌های سخنان افراد کلیدی بایدن نشان می‌دهد کارها چندان ساده و آسان نیست.

این روزنامه با این استدلال که در هنگام امضای برجام، بایدن، معاون اوباما بوده، بنابراین هر آنچه در برجام آمده، مورد تأیید او هم بوده، مطرح می‌کند که وقت آن است که رئیس‌جمهور آمریکا با رفع بدون شرط و شروط تحریم‌ها به برجام برگردد.

این منبع افزود: اولین ایرادی که به بایدن وارد است این است که با تعیین شرط و شروط برای بازگشت به برجام به همان سمتی می‌رود که ترامپ رفته بود یعنی آقای بایدن هم به‌نحوی در حال خلف وعده است.

این روزنامه اضافه می‌کند: اگر آمریکایی‌ها با کمک اروپایی‌ها بخواهند مباحث منطقه‌ ای و امنیتی و نظامی را ذیل برجام قرار دهند و با این شروط جلو بیایند، از نظر جمهوری اسلامی ایران قابل پذیرش نیست و نشان می‌دهد آنها با وعده بازگشت به برجام صرفاً می‌خواهند فشار بین‌المللی را بر ایران افزایش دهند یا می‌خواهند چون در برجام حضور دارند، مکانیسم ماشه را علیه ما فعال و از حضورشان در برجام سوءاستفاده کنند، پس باید مراقب باشیم.

بازگشت اعدام‌های دسته‌ جمعی برای ایجاد رعب و وحشت



اجرای حکم اعدام دستکم ۷ زندانی در زندان رجایی شهر کرج

خبرگزاری هرانا – سحرگاه امروز چهارشنبه ۲۹ بهمن‌ماه، دستکم ۷ زندانی که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بودند، در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند. ۴ زندانی نیز با اخذ مهلت از اولیای دم از پای چوبه دار به بند بازگشتند. از جمله زندانیان اعدام شده زهرا اسماعیلی است که روز گذشته جهت اجرای حکم از زندان قرچک ورامین به زندان رجایی شهر منتقل شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سحرگاه امروز چهارشنبه ۲۹ بهمن ماه ۹۹، حکم اعدام دستکم ۷ زندانی در زندان رجایی شهر کرج به اجرا در آمذ.

از جمله زندانیان اعدام شده “زهرا اسماعیلی” است که روز گذشته جهت اجرای حکم از زندان قرچک ورامین به زندان رجایی شهر منتقل شده بود. خانم اسماعیلی، ۴۲ ساله و مادر دو فرزند بوده. او پیشتر از بابت اتهام قتل همسر خود بازداشت و به اعدام محکوم شده بود.

امروز همزمان با زهرا اسماعیلی ۱۰ زندانی دیگر از بندهای مختلف زندان رجایی شهر جهت اجرای حکم به پای چوبه دار منتقل شدند که از این میان ۶ تن اعدام شدند و ۴ زندانی با کسب رضایت و یا اخذ مهلت از اولیای دم به بندهای خود بازگشتند. اتهام تمامی این زندانیان قتل عنوان شده است.

هویت زندانیان اعدام شده دیگر و زندانیانی که با کسب رضایت و یا اخذ مهلت از اولیای دم به بند بازگشته کماکان توسط هرانا در حال بررسی است.

هرانا روز گذشته از انتقال این زندانیان جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی خبر داده بود.
سازمان حقوق بشر در ایران نیز، روز گذشته هویت دو تن از زندانیان منتقل شده به سلول انفرادی جهت اجرای حکم اعدام را “موسی صداقت و محمد چزانی” احراز کرده بود. این شهروندان پیشتر از بابت اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بودند.

اعدام این زندانیان تا لحظه تنظیم این خبر از سوی رسانه‌های داخل ایران و یا منابع رسمی اعلان نشده است.

بنابر گزارش نهادهای بین‌المللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد.

بر اساس گزارش مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در دوره یکساله (اول ژانویه ۲۰۲۰ تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰) دستکم ۲۳۶ شهروند اعدام شدند و ۹۵ تن دیگر به اعدام محکوم شدند. از جمله اعدام شدگان باید به اعدام ۲ کودک-مجرم اشاره کرد و همینطور به محل اجرای ۱ حکم اعدام که در ملا عام بوده است.

بنا بر همین گزارش بیش از ۷۲ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که نهادهای حقوق بشری اصطلاحا آن را اعدام “مخفیانه” می‌خوانند.